10 English Phrases for Talking about the End of Something

Well, summer is starting to draw to a close,

خوب، تابستان دارد به پایان می رسد،

summer is starting to come to a close.

تابستان شروع به پایان می کند.

Those are two phrases we use to

این دو عبارتی است که ما برای

talk about something that is ending.

صحبت در مورد چیزی که در حال پایان است استفاده می کنیم.

I need to go back to work tomorrow.

فردا باید برگردم سر کار

In fact, this is the outfit I will be wearing.

در واقع این لباسی است که من خواهم پوشید.

I thought I would put it on for this video.

فکر کردم برای این ویدیو بگذارم.

I'm wearing my teaching shoes.

من کفش های آموزشی ام را می پوشم.

I'm wearing a shirt with a collar

من یک پیراهن با یقه

and the pants that I normally wear.

و شلواری که معمولا می پوشم می پوشم.

No longer can I wear shorts and jeans

دیگر نمی توانم شلوارک و شلوار جین بپوشم

and just hang out in a t shirt.

و فقط با تی شرت بنشینم.

So in this English lesson, I'm going to

بنابراین در این درس انگلیسی، من قصد دارم

teach you a few phrases we use when

چند عبارتی را به شما یاد بدهم که وقتی در

we're talking about something that is ending.

مورد چیزی که در حال پایان است صحبت می کنیم استفاده می کنیم.

And like I said, the first two to come

و همانطور که گفتم، دو مورد اول به

to a close and to draw to a close.

پایان می رسد و به پایان می رسد.

These are phrases we use to describe

اینها عباراتی هستند که ما برای توصیف

things that are no longer happening.

چیزهایی که دیگر اتفاق نمی‌افتند استفاده می‌کنیم.

So summer is definitely coming to a close.

بنابراین تابستان قطعا به پایان می رسد. داره

It's drawing to a close.

به پایان میرسه

And tomorrow I'll need to start teaching.

و فردا باید تدریس را شروع کنم.

So I noticed on the ground over

بنابراین من متوجه شدم روی زمین

here there are a few leaves.

اینجا چند برگ وجود دارد. به

It seems like summer is starting

نظر می رسد که تابستان کمی کم کم کم کم کم کم کم کم کم می شود

to wind down a little bit.

.

In English, when we say something is starting to

در انگلیسی، وقتی می گوییم چیزی در حال

wind down, by the way, it's not quite fall

کم شدن است، اتفاقاً هنوز کاملاً پاییز نیست

yet, but it's coming in a few weeks.

، اما چند هفته دیگر می آید.

In English, when we say something is starting to

در زبان انگلیسی وقتی می گوییم چیزی شروع به

wind down or when something is winding down, it

باد شدن می کند یا وقتی چیزی در حال پیچیدن است،

means again that it is coming to an end.

دوباره به این معنی است که در حال تمام شدن است.

Right now, the days are a little cooler.

در حال حاضر، روزها کمی خنک تر است.

The nights are definitely a lot cooler, much

شب‌ها قطعاً بسیار خنک‌تر هستند، بسیار

cooler than it was back in July.

خنک‌تر از آنچه در ماه جولای بود.

So definitely the summer is starting to wind down.

بنابراین قطعا تابستان شروع به پایان می کند.

We'll still have a few hot days here and there.

ما هنوز چند روز گرم اینجا و آنجا خواهیم داشت.

We'll still have a few warm nights here and there.

ما هنوز چند شب گرم اینجا و آنجا خواهیم داشت.

But we can certainly start to

اما مطمئناً می توانیم

sense that summer is ending.

احساس کنیم که تابستان در حال پایان است. کم کم داره کم

It's starting to wind down.

میشه

So last week was definitely the final stretch.

بنابراین هفته گذشته قطعا آخرین مرحله بود.

It was the final stretch of summer.

آخرین فصل تابستان بود.

In English, when we use the phrase the final

در انگلیسی، وقتی از عبارت final

stretch, we're talking about the last few days before

stretch استفاده می‌کنیم، در مورد چند روز گذشته قبل از

something ends or the last couple of weeks.

پایان چیزی یا چند هفته آخر صحبت می‌کنیم.

I did a lot of work for Jen on the farm

من هفته گذشته در آخرین فصل تابستان برای جن در مزرعه کارهای زیادی انجام دادم

last week in the final stretch of summer because I will

زیرا

have less time to help her over the next few weeks.

در چند هفته آینده زمان کمتری برای کمک به او خواهم داشت.

So in English, when you are in the

بنابراین در زبان انگلیسی، وقتی در

final stretch, it means you're in those last

مرحله نهایی هستید، به این معنی است که در آن

few days or weeks before something ends.

چند روز یا چند هفته گذشته هستید تا چیزی تمام شود.

So you might be wondering if I'm sad that

بنابراین ممکن است از خود بپرسید که آیا از اینکه

summer is ending and I have to say I'm

تابستان به پایان می رسد ناراحت هستم و باید بگویم که

ready to close the door on summer.

آماده هستم تا در را در تابستان ببندم.

I'm ready to start teaching.

من آماده شروع تدریس هستم.

In English, when you say you're going to close

در زبان انگلیسی، وقتی می گویید می خواهید

the door on something, it means you're going to

در را بر روی چیزی ببندید، به این معنی است که

stop doing it or that it is over.

انجام آن را متوقف می کنید یا تمام شده است.

I'm definitely ready to close the door on summer.

من قطعاً آماده هستم تا در تابستان را ببندم.

I do like teaching.

من تدریس را دوست دارم

I do like farming in the summer.

من عاشق کشاورزی در تابستان هستم.

But I don't mind going back to

اما من بدم نمی آید که

work at this time of year.

در این زمان از سال به سر کار برگردم.

It is starting to get a little bit colder.

کم کم داره سردتر میشه

There's less work for me to do on the farm as well.

در مزرعه نیز کار کمتری برای من وجود دارد.

So I'm definitely ready for it to end.

بنابراین من قطعا برای پایان آن آماده هستم.

I'm ready to close the door on it.

من حاضرم در را روی آن ببندم.

Summer, however, was amazing.

تابستان اما شگفت انگیز بود.

I had a lot of fun this past

summer with my family, with my kids.

تابستان گذشته با خانواده و بچه هایم خیلی خوش گذشت.

It was fun to go visit Brent in

دیدن برنت در

Maine at the beginning of the summer.

مین در ابتدای تابستان بسیار سرگرم کننده بود.

But all good things must come to an end.

اما همه چیزهای خوب باید به پایان برسند.

That's a saying we have in English that we

این ضرب المثلی است که ما در انگلیسی داریم که

say at a time like this, when you do

در چنین زمانی می گوییم، وقتی کار

something fun, at some point it does end.

سرگرم کننده ای انجام می دهید، در نقطه ای تمام می شود.

So we say, all good things must come to an end.

بنابراین ما می گوییم، همه چیزهای خوب باید به پایان برسد. پس

So this past summer was good.

تابستان گذشته خوب بود.

In fact, it was great.

در واقع عالی بود.

But I do understand how life works.

اما من درک می کنم که زندگی چگونه کار می کند.

You can't experience good times all the time.

شما نمی توانید همیشه اوقات خوب را تجربه کنید.

Sometimes you have to work and earn money and

گاهی اوقات باید کار کنید و درآمد کسب کنید و

do things that are hard and maybe less enjoyable.

کارهایی انجام دهید که سخت و شاید کمتر لذت بخش هستند.

So the summer is ending.

پس تابستان به پایان می رسد.

But hey, all good things must come to an end.

اما هی، همه چیزهای خوب باید به پایان برسند.

So I'm talking like, I'm completely done working here on the

بنابراین من می گویم که کار من در مزرعه کاملاً تمام شده است

farm, but I do need to tie up some loose ends.

، اما باید چند انتهای شل را ببندم.

In English, when you say you need to

در زبان انگلیسی، وقتی می گویید باید

tie up some loose ends, it means there's

چند انتهای شل را ببندید، به این معنی است که

a few little jobs you have to finish.

چند کار کوچک وجود دارد که باید تمام کنید.

This is a pile of compost.

این یک توده کمپوست است.

There's a gigantic pile over there still.

هنوز یک توده عظیم در آنجا وجود دارد.

And I have to move it all over here with the tractor.

و من باید همه چیز را با تراکتور به اینجا منتقل کنم.

I need to do a few things like that.

من باید چند کار از این قبیل انجام دهم.

I need to tie up some loose ends on the farm, but

من باید چند انتهای شل را در مزرعه ببندم، اما

I do have time in the fall to still do that.

در پاییز وقت دارم که همچنان این کار را انجام دهم.

I can still do the little jobs.

من هنوز هم می توانم کارهای کوچک را انجام دهم.

I can still tie up the loose ends.

هنوز هم می توانم انتهای شل را ببندم.

As many of you know, I spent a

همانطور که بسیاری از شما می دانید، من در

lot of time this summer improving my driveway.

این تابستان زمان زیادی را صرف بهبود مسیر ورودی خود کردم.

But I do still need to put

اما من هنوز نیاز دارم که

the finishing touches on this project.

کارهای نهایی را در این پروژه انجام دهم.

It's 99% done.

99 درصد انجام شده است.

It's pretty much done.

تقریباً تمام شده است.

But there's a few little things I want

اما چند کار کوچک وجود دارد که من می خواهم

to do to make it look perfect.

انجام دهم تا آن را بی نقص جلوه دهم.

In English

در زبان انگلیسی،

when you put the finishing touches on

وقتی روی چیزی سنگ تمام می گذارید، به این

something, it means just that to finish

معنی است که

those last few steps of a project.

آن چند مرحله آخر یک پروژه را تمام کنید.

So it looks amazing.

بنابراین شگفت انگیز به نظر می رسد.

So it looks perfect.

بنابراین کامل به نظر می رسد.

So here I just need to spend about half an hour.

بنابراین اینجا فقط باید حدود نیم ساعت وقت بگذارم.

I need to put the finishing touches

من باید کارهای نهایی را

on this project so it looks amazing.

روی این پروژه انجام دهم تا شگفت انگیز به نظر برسد.

I also still need to wrap up this project here.

من همچنین باید این پروژه را در اینجا به پایان برسانم.

All of this stone needs to go here.

همه این سنگ باید به اینجا برود.

We're putting a little driveway in here.

ما یک مسیر کوچک در اینجا قرار می دهیم.

In English, when you say you need to wrap

در زبان انگلیسی، وقتی می گویید باید

something up, it means you've started something and you

چیزی را جمع کنید، به این معنی است که کاری را شروع کرده اید و

just need to finish a few final details. This

فقط باید چند جزئیات نهایی را تمام کنید. این

stone needs to be moved here.

سنگ باید به اینجا منتقل شود.

It needs to be smoothed out.

باید صاف شود.

I need to wrap up this

من باید این

project for sure before winter comes.

پروژه را حتماً قبل از آمدن زمستان به پایان برسانم.

Hopefully I can do it in the next few weeks.

امیدوارم در چند هفته آینده بتوانم این کار را انجام دهم.

Hopefully on a Saturday afternoon my son and I

امیدوارم در بعدازظهر شنبه من و پسرم

can get together and we can work on this

بتوانیم دور هم جمع شویم و بتوانیم روی این

project and we can get it wrapped up.

پروژه کار کنیم و بتوانیم آن را به پایان برسانیم.

So as summer ends, there's a few things that

بنابراین با پایان تابستان، چند کار وجود دارد که

I didn't get done and I'd like to teach

من انجام ندادم و می خواهم

you this English phrase as I talk about them.

این عبارت انگلیسی را در حین صحبت در مورد آنها به شما آموزش دهم.

And the phrase is don't look back.

و عبارت به عقب نگاه نکن.

There are things that I just didn't get done

کارهایی هست که من انجام ندادم

and I won't get done until next summer.

و تا تابستان آینده انجام نخواهم داد.

And in my mind I just think, hey, don't look back.

و در ذهنم فقط فکر می کنم، هی، به عقب نگاه نکن.

I got a lot of things done this summer.

من در این تابستان کارهای زیادی انجام دادم.

I am very happy and proud of the work I

من بسیار خوشحالم و به کاری که

did and there just wasn't enough time to do everything.

انجام دادم افتخار می کنم و فقط زمان کافی برای انجام همه کارها وجود نداشت.

So I just think don't look back.

بنابراین من فقط فکر می کنم به عقب نگاه نکنید.

That means I'm going to think about today,

این بدان معناست که من به امروز فکر خواهم کرد،

I'm going to think about the future.

به آینده فکر خواهم کرد.

I'm not going to think about the past.

قرار نیست به گذشته فکر کنم. به

Don't look back.

عقب نگاه نکن

And on that note, we'll end with

و در آن یادداشت، ما با

this phrase, all's well that ends well.

این عبارت به پایان می رسیم، همه چیز خوب است که به خوبی تمام می شود.

This is a phrase we say when

این عبارتی است که وقتی

something is ending and it's ending well.

چیزی در حال تمام شدن است و خوب تمام می شود می گوییم.

But you know, there were some things maybe you

اما می دانید، بعضی چیزها وجود داشت که ممکن است شما انجام

didn't get done but you're still really happy.

نداده باشید، اما هنوز واقعاً خوشحال هستید.

All's well that ends well.

همه چیز خوب است که به خوبی پایان می یابد.

I definitely would say that about this summer.

من قطعا این را در مورد تابستان امسال خواهم گفت.

I got lots of work done on my YouTube channel.

من کارهای زیادی در کانال یوتیوب خود انجام دادم.

I got lots of work done here on the farm.

اینجا در مزرعه کارهای زیادی انجام دادم. من

I am very happy with the things that

از چیزهایی که

I accomplished and I'm not going to worry

به دست آوردم بسیار خوشحالم و نگران

about the things that I didn't get to.

چیزهایی که به آنها نرسیدم نباشم.

So all's well that ends well.

بنابراین همه چیز خوب است که به خوبی پایان می یابد.

Well, thank you so much

خوب، خیلی ممنون

for watching this English lesson.

که این درس انگلیسی را تماشا کردید.

I hope the ten English phrases that I taught

امیدوارم ده عبارت انگلیسی که به شما یاد دادم

you about how to talk about things that are

در مورد نحوه صحبت کردن درباره چیزهایی که

ending will help you in your next English conversation.

در حال پایان هستند به شما در مکالمه انگلیسی بعدی شما کمک کند.

If this is your first time here, don't

اگر این اولین بار است که اینجا هستید،

forget to click that red subscribe button.

فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک کلیک کنید. به

Give me a thumbs up.

من یک شست بالا بده در

Leave a comment below.

زیر نظر بدهید

And if you have some more time and

و اگر زمان بیشتری دارید و

you want to learn some more English, there's

می خواهید انگلیسی بیشتری یاد بگیرید،

always more English lessons to watch. Bye.

همیشه درس های انگلیسی بیشتری برای تماشا وجود دارد. خداحافظ