Let's Learn English! Topic: Noises! 💥🐝🧊 (Lesson Only)

Well, hello and welcome to

خوب، سلام و به

this English lesson about noises.

این درس انگلیسی در مورد نویزها خوش آمدید.

This lesson has been requested.

این درس درخواست شده است. در

It was actually requested a long time ago

واقع مدتها پیش

by regular Mohd Ags and a few others

توسط Mohd Ags معمولی درخواست شده بود و چند نفر دیگر

have requested this lesson as well.

نیز این درس را درخواست کرده اند.

I will say that I did put together about 30 words

من می گویم که من حدود 30 کلمه را جمع آوری کردم

that are easy to explain when it comes to noises.

که به راحتی قابل توضیح در مورد نویزها هستند.

I did have to leave a few on the

من مجبور شدم چند مورد را در

list because they're difficult to show in pictures.

لیست بگذارم زیرا نمایش آنها در تصاویر دشوار است.

But in this lesson, I will talk about the words

اما در این درس، در مورد کلماتی که

we use to describe noises we hear as we go

برای توصیف صداهایی که در

through our day and as we go through our week.

طول روز و هفته خود می شنویم، صحبت خواهم کرد.

So welcome to this English lesson about noises.

بنابراین به این درس انگلیسی در مورد نویزها خوش آمدید.

I think you will enjoy it. Tick.

فکر می کنم از آن لذت خواهید برد. تیک بزنید.

So when you wear a watch, if you

بنابراین وقتی ساعت می‌پوشید، اگر

wear an old watch, the watch will tick.

ساعت قدیمی بپوشید، ساعت تیک می‌خورد.

When something ticks, it sounds like,

وقتی چیزی تیک می زند، به نظر می رسد که این

here's my first sound effect.

اولین جلوه صوتی من است.

It's like it's a very quiet sound.

مثل اینکه صدای بسیار آرامی دارد.

And I do want to explain that all of

و من می خواهم توضیح دهم که تمام

the noises and sounds that I will be teaching

صداها و صداهایی که به شما آموزش خواهم داد را

you can be used in the following way.

می توان به روش زیر استفاده کرد. می

You can say, I hear a tick, or

توانید بگویید، من یک تیک می شنوم، یا

you can say, my watch is ticking.

می توانید بگویید، ساعت من تیک می زند.

So we switch to the ing version.

بنابراین ما به نسخه ing سوئیچ می کنیم.

So when you say, I hear a tick,

بنابراین وقتی می گویید تیک می شنوم،

it means you hear something like, tick, tick.

یعنی چیزی مثل تیک، تیک می شنوید.

Then when you say something is ticking, you mean

سپس وقتی می گویید چیزی در حال تیک تیک است، منظورتان

that you are hearing that sound coming from it.

این است که آن صدا را می شنوید که از آن می آید.

So if you have an older watch, the kind that

بنابراین، اگر ساعت قدیمی‌تری دارید، از آن نوع که می‌پیچید،

you wind up, you might hear your watch ticking.

ممکن است صدای تیک تاک ساعت خود را بشنوید.

You might hear a tick.

ممکن است صدای تیک را بشنوید.

I wonder where it's coming from.

من تعجب می کنم که از کجا می آید.

But it is your watch that is ticking.

اما این ساعت شماست که تیک تاک می کند.

Crash.

سقوط.

So again, you can hear a crash.

بنابراین دوباره، شما می توانید یک تصادف را بشنوید.

You might hear a car crashing into another car.

ممکن است بشنوید که یک ماشین با ماشین دیگری برخورد می کند.

So when you hear a crash, you tend to look, I

بنابراین وقتی صدای تصادف می شنوید، تمایل دارید نگاه کنید،

don't know when the last time you heard this sound.

نمی دانم آخرین بار کی این صدا را شنیدید.

If you drop a whole bunch of plates on

اگر یک دسته کامل بشقاب را روی

the kitchen floor, you will hear a crash.

کف آشپزخانه بیندازید، صدای تصادف را خواهید شنید.

The plates will go crashing down.

صفحات خراب خواهند شد.

You will hear the plates crashing onto the floor.

می شنوید که صفحات به زمین می کوبند.

If two cars hit each other, you will hear a crash.

اگر دو ماشین با هم برخورد کنند، صدای تصادف می شنوید. می

You could say, oh, I was walking the other

توان گفت، اوه، روز پیش داشتم راه می رفتم

day and all of the sudden heard a crash.

و ناگهان صدای تصادف شنیدم.

And I turned and I saw two cars hitting each other.

و برگشتم و دیدم دو ماشین با هم برخورد می کنند.

I can't do this sound effect very good.

من نمی توانم این جلوه صوتی را خیلی خوب انجام دهم.

But it would sound like there. There's.

اما به نظر می رسد آنجاست. وجود دارد.

There's my crash sound.

صدای تصادف من هست

It's the sound of two things hitting

این صدای برخورد دو چیز

each other or something hitting the floor.

به هم یا برخورد چیزی به زمین است.

The rustle.

خش خش.

So there are two things I can think of that rustle.

بنابراین دو چیز وجود دارد که می توانم در مورد آن خش خش فکر کنم.

The first thing I can think of would be paper.

اولین چیزی که می توانم به آن فکر کنم کاغذ است.

You move paper around, you'll hear,

کاغذ را جابه‌جا می‌کنید، می‌شنوید،

like, you'll hear the paper.

مانند، کاغذ را می‌شنوید.

It's probably better to do the

شاید بهتر است

sound effect with my hand.

جلوه صوتی را با دستم انجام دهم.

You'll hear the paper moving against each other,

حرکت کاغذ را در مقابل یکدیگر خواهید شنید

and you will hear the paper rustling.

و صدای خش خش کاغذ را خواهید شنید. صدای

You will hear a rustle.

خش خش را خواهید شنید.

The other thing that rustles would be leaves on a tree.

چیز دیگری که خش خش می کند برگ های روی درخت است.

Especially in the fall when the leaves are

مخصوصاً در پاییز که برگها می

dying and turning brown, the wind blows.

میرند و قهوه ای می شوند باد می وزد. صدای

You'll hear the leaves rustle in the wind.

خش خش برگ ها را در باد خواهید شنید. صدای

You'll hear the leaves rustling.

خش خش برگ ها را خواهید شنید.

So definitely those are the two things I can

بنابراین قطعاً این دو چیز هستند که می توانم به آنها

think of that will rustle and then rattle.

فکر کنم که خش خش و سپس جغجغه می کنند.

This is the thing you don't want to hear.

این چیزی است که شما نمی خواهید بشنوید.

But I'm trying to think, how

اما من سعی می کنم فکر کنم، چگونه

could I make a rattling sound?

می توانم صدای تق تق ایجاد کنم؟

I think here's a good way to do it.

من فکر می کنم اینجا یک راه خوب برای انجام آن است.

If you were driving along, just using my lens cap.

اگر در حال رانندگی بودید، فقط از درپوش لنز من استفاده کنید.

If you were driving along and you heard

اگر در حال رانندگی بودید و صدای

a rattle, you would be worried because it

جغجغه شنیدید، نگران می‌شوید زیرا به این

means something's broken on your car.

معنی است که چیزی روی ماشین شما شکسته است.

If your car is rattling.

اگر ماشین شما در حال لرزش است.

If you hear a rattle, it means something's loose.

اگر صدای جغجغه شنیدید به این معنی است که چیزی شل شده است.

You can see in this picture the mechanic or

در این تصویر می بینید که مکانیک یا

the person working on the car is tightening something

شخصی که روی ماشین کار می کند چیزی را سفت می کند

because there was probably a rattle again.

زیرا احتمالاً دوباره صدای جغجغه شنیده شده است.

If something is supposed to be put

اگر قرار باشد چیزی

together tightly, there will be no sound.

محکم در کنار هم قرار گیرد، صدایی در نمی آید.

But sometimes you're driving along.

اما گاهی اوقات شما در حال رانندگی هستید.

Maybe you're driving along and there's no noise.

شاید شما در حال رانندگی هستید و هیچ سر و صدایی وجود ندارد.

And all of a sudden you go over a bump.

و ناگهان از روی یک دست انداز عبور می کنید.

And then you hear it goes.

و بعد می شنوید که می رود.

What was the last one?

آخرش چی بود؟ به

It goes bang.

بنگ می رود.

We didn't do bang yet.

ما هنوز بنگ انجام ندادیم.

And then you hear.

و سپس می شنوید.

That would be really, really annoying.

این واقعاً آزاردهنده خواهد بود. آیا

Should I do it right here?

باید این کار را همین جا انجام دهم؟

It's probably annoying to hear,

شنیدن آن احتمالاً آزاردهنده است،

but that would be rattle.

اما این صدای جغجغه خواهد بود.

Not a nice to hear.

شنیدنش خوب نیست

It might mean your muffler is falling off.

ممکن است به این معنی باشد که صدا خفه کن شما در حال افتادن است.

Or you are having some sort

یا

of other problem with your vehicle.

مشکل دیگری با وسیله نقلیه خود دارید.

White noise.

نویز سفید

So this is an interesting one.

بنابراین این یک مورد جالب است.

We don't often see a screen like this on our TVs

ما اغلب چنین صفحه‌ای را در تلویزیون‌هایمان نمی‌بینیم،

anymore because everything is digital but a long time ago.

زیرا همه چیز دیجیتالی است اما مدت‌ها پیش.

And maybe you still have a

و شاید هنوز هم

TV like this with an antenna.

چنین تلویزیونی با آنتن داشته باشید.

If you tune to a station no

اگر ایستگاهی را که

one's broadcasting, you will get white noise.

کسی پخش نمی کند تنظیم کنید، نویز سفید دریافت خواهید کرد.

White noise sounds like this.

صدای سفید مانند این است.

There's really no other way to describe it.

واقعا هیچ راه دیگری برای توصیف آن وجود ندارد.

We actually have a little

ما در واقع یک ماشین کوچک داریم

machine that generates white noise.

که نویز سفید تولید می کند.

And then when we go away and sleep somewhere else,

و سپس وقتی می‌رویم و جای دیگری می‌خوابیم، از

we use it to kind of help us sleep. We have some white.

آن برای کمک به خواب استفاده می‌کنیم. ما مقداری سفید داریم.

A white noise generator, I guess.

یک مولد نویز سفید، حدس می زنم.

But that is the sound of white noise.

اما این صدای نویز سفید است.

We sometimes say it's also the sound of static.

گاهی اوقات می گوییم صدای استاتیک هم هست.

If you tune a radio, you will hear some static.

اگر یک رادیو را تنظیم کنید، مقداری استاتیک خواهید شنید.

You will hear white noise and then a beep. I. I'm.

صدای سفید و سپس یک بوق را خواهید شنید. من. من هستم.

A beep is simply as it sounds.

یک بوق به سادگی همانطور که به نظر می رسد است.

So it's like you have a timer in the kitchen.

بنابراین مثل این است که شما یک تایمر در آشپزخانه دارید.

When it gets to zero, you

وقتی به صفر می رسد، صدای

hear beep, beep, beep, beep, beep.

بوق، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ را می شنوید.

It's the sound that an alarm clock makes.

این صدایی است که یک ساعت زنگ دار تولید می کند.

It's the sound that a timer makes when it's time to get

این صدایی است که یک تایمر هنگام

up, or with a timer, when the timer gets to zero.

بلند شدن یا با یک تایمر زمانی که تایمر به صفر می رسد می دهد.

So if you are baking bread and you put

بنابراین اگر در حال پخت نان هستید و

it in the oven, you will set a timer.

آن را در فر قرار می دهید، یک تایمر تنظیم می کنید.

Beep, beep, beep, beep, beep.

بوق، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ.

It actually beeps when you set the timer too. Ours does.

در واقع وقتی تایمر را تنظیم می کنید، بوق می دهد. مال ما انجام می دهد.

It's like, beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep.

این مانند، بوق، بوق، بوق، بیپ، بیپ، بیپ، بیپ است.

And then you hit start, and then, then when it

و سپس شروع را می زنید، و سپس، وقتی

gets to zero, it goes, beep, beep, beep, beep.

به صفر می رسد، می رود، بوق، بیپ، بیپ، بیپ.

It's also the sound you will hear when a truck

همچنین این صدایی است که هنگام

or other large piece of machinery is backing up.

پشتیبان گیری کامیون یا سایر ماشین آلات بزرگ خواهید شنید.

It will beep as it backs up.

هنگام پشتیبان گیری، بوق می زند.

Bark.

پارس

So this is a pretty simple one.

بنابراین این یک مورد بسیار ساده است.

I think most of you know this one.

فکر می کنم بیشتر شما این یکی را می شناسید.

Sometimes you will hear a bark, and you'll

گاهی صدای پارس می‌شنوید و

wonder, what was that there a dog somewhere.

تعجب می‌کنید که سگی در جایی وجود داشت.

You will hear a dog barking.

صدای پارس سگ را خواهید شنید.

Again, notice how I switch between the

دوباره، توجه کنید که چگونه بین

word and then the ing form?

کلمه و سپس فرم ing جابجا می شوم؟

So you can hear a bark.

بنابراین می توانید صدای پارس را بشنوید.

That's the noise a dog makes.

این صدایی است که یک سگ ایجاد می کند.

You can also hear a dog barking.

شما همچنین می توانید پارس سگ را بشنوید.

The action of making that sound.

عمل ایجاد آن صدا.

Sometimes our dogs bark while I'm doing a live lesson.

گاهی اوقات سگ های ما پارس می کنند در حالی که من در حال انجام یک درس زنده هستم.

And then I'm always curious to know who's here,

و سپس من همیشه کنجکاو هستم که بدانم چه کسی اینجاست،

because usually I only hear a bark from the

زیرا معمولاً فقط

dogs when someone drives in the driveway.

وقتی کسی در خیابان رانندگی می کند صدای پارس سگ ها را می شنوم.

But a dog makes this sound.

اما سگ این صدا را می دهد.

A dog will bark. Clink.

سگی پارس خواهد کرد صدا زدن

I didn't bring any ice cubes, but a clink is the

من هیچ تکه یخی نیاوردم، اما صدای جیر جیر صدایی است

sound that you hear when you put ice into a glass.

که وقتی یخ را داخل لیوان می‌گذارید می‌شنوید.

You won't hear it when you put ice into a plastic cup.

وقتی یخ را در یک فنجان پلاستیکی قرار می دهید، آن را نمی شنوید.

When you put ice into a glass, something

وقتی یخ را در یک لیوان قرار می دهید، چیزی که

actually made out of glass, it will go.

در واقع از شیشه ساخته شده است، می رود. به

It literally sounds like the word.

معنای واقعی کلمه شبیه کلمه است.

Like, it'll go, clink, clink,

مثل اینکه می رود، صدای جیغ زدن، صدای جیغ زدن، صدای جیغ

clink, clink, clink, clink.

زدن، صدای جیغ زدن، صدای جیغ زدن، صدای جیغ زدن، صدا زدن

The ice cubes will drop in, and as the ice

تکه های یخ به داخل می ریزند و با

cubes hit the glass, they make a very unique sound.

برخورد تکه های یخ به شیشه، صدایی بسیار منحصر به فرد تولید می کنند.

And we call that a clink.

و ما به آن صدا زدن می گوییم.

You can also hear this sound when two glasses

همچنین می توانید این صدا را هنگامی که دو لیوان به

touch each other when you are toasting someone.

یکدیگر برخورد می کنند، هنگامی که در حال برشته کردن کسی هستید، بشنوید.

If you celebrate, say we were to celebrate the

اگر جشن می گیرید، بگویید قرار بود

birth of John Wedge's baby, and we all had

تولد بچه جان ویج را جشن بگیریم و همه

a glass, and we would say, congratulations, and then

یک لیوان خوردیم و می گفتیم تبریک می گوییم و بعد

a toast to the health of John's baby.

نان تست برای سلامتی بچه جان.

And then we would touch.

و بعد لمس می کردیم.

Like, it would go, clink, clink.

مثل اینکه می رفت، صدا می زد، صدا می زد.

You would just hear clink, clink, clink

as people touch their glasses together.

وقتی مردم عینک‌هایشان را با هم لمس می‌کنند، صدای جک، صدای جیر جیر، صدای جیغ را می‌شنوید.

So the sound that an ice cube makes

بنابراین صدایی که یک مکعب یخ

when it hits glass or the sound of

در هنگام برخورد با شیشه ایجاد می کند یا صدای

two glasses clinking together and then a clunk.

به هم خوردن دو لیوان و سپس صدای تق تق.

You don't want to hear a

clunk when you're driving your vehicle.

وقتی در حال رانندگی با وسیله نقلیه خود هستید، نمی خواهید صدای ناله ای بشنوید. صدای

A clunk Is similar to a

کلک شبیه به

rattle, but probably a lower sound.

جغجغه است، اما احتمالا صدایی کمتر دارد.

So a clunk would sound like this.

بنابراین صدای کلک اینگونه خواهد بود.

Hopefully you could hear that.

امیدوارم بتوانی آن را بشنوی

Let me see if my mic is picking that up.

بگذارید ببینم آیا میکروفون من آن را انتخاب می کند یا خیر.

That would not be a nice sound.

این صدای خوبی نخواهد بود.

If your tire is coming apart, you might hear

اگر لاستیک شما در حال جدا شدن است، ممکن است

a clunk every time the tire goes in.

هر بار که لاستیک داخل می‌شود صدای تلق را بشنوید

One does one revolution.

.

But a clunk usually means there's

اما یک کلنگ معمولاً به این معنی است که

something major wrong with your car.

یک مشکل اساسی در ماشین شما وجود دارد.

And then you would go to the

و بعد میرفتی پیش

mechanic and say, my car is clunking.

مکانیک و میگفتی ماشینم داره غر میزنه.

Our car actually was clunking at a certain speed

ماشین ما در واقع یک بار با سرعت مشخصی به صدا در می آمد

once and it ended up being one of these

و در نهایت یکی از این

parts here, a tie rod or something.

قطعات اینجا بود، میله کراوات یا چیز دیگری.

But when your car clunks, when you hear a clunk

اما وقتی ماشین شما به صدا در می‌آید، وقتی در حال رانندگی با ماشینتان صدای تق تق می‌شنوید،

while you're driving your car, it's not a nice thing.

چیز خوبی نیست.

It means you're going to be spending money. Click.

این بدان معنی است که شما پول خرج خواهید کرد. کلیک کنید.

So I think we're very familiar with this because

بنابراین فکر می‌کنم ما با این خیلی آشنا هستیم، زیرا

most of us, when we ride in vehicles, we

اکثر ما، وقتی سوار وسایل نقلیه می‌شویم،

hear that sound when we put our seatbelt on.

وقتی کمربند ایمنی خود را می‌بندیم، آن صدا را می‌شنویم.

So as you put it in, all of a sudden

بنابراین همانطور که آن را در آن قرار می دهید، ناگهان از

it will go, that was a bad sound effect.

بین می رود، این یک جلوه صوتی بد بود.

It more goes.

بیشتر می رود.

Is that a good sound?

آیا این صدای خوبی است؟

Yeah, something like that, right?

آره، یه همچین چیزی، درسته؟

Like there is something inside that clicks.

مثل اینکه چیزی در داخل وجود دارد که کلیک می کند.

And so it holds the seatbelt in.

و به این ترتیب کمربند ایمنی را داخل نگه می دارد.

And as you put it in, you hear the seatbelt click.

و همانطور که آن را در آن قرار می دهید، صدای کلیک کمربند ایمنی را می شنوید.

When I have other people riding with me, if

وقتی افراد دیگری با من سوار می شوند، اگر صدای

I don't hear all of the seatbelts click, I

کلیک همه کمربندهای ایمنی را نشنوم، می

will say, hey, does everyone have their seatbelt on?

گویم، هی، آیا همه کمربند ایمنی خود را بسته اند؟

Because I'm very, very concerned if

زیرا اگر

people drive without their seatbelt on.

مردم بدون بستن کمربند ایمنی رانندگی کنند بسیار بسیار نگران هستم.

Because if I get in an accident, I

چون اگر تصادف کنم،

don't want them flying around inside my car.

نمی‌خواهم داخل ماشینم پرواز کنند.

So when you put your seatbelt on, you will hear a.

بنابراین هنگامی که کمربند ایمنی خود را می بندید، صدایی را خواهید شنید.

That's the best sound effect I can do.

این بهترین جلوه صوتی است که می توانم انجام دهم. وقتی کمربند ایمنی خود را می‌بندند

You will hear a little click

صدای کلیک کوچکی خواهید شنید

when they put their seatbelt on. Boing.

. بوینگ.

So I don't know if you are

بنابراین نمی دانم

familiar with the cartoon Winnie the Pooh.

با کارتون وینی پو آشنا هستید یا خیر.

In Winnie the Pooh, there is a

در Winnie the Pooh

character called Tigger and he bounces around.

شخصیتی به نام Tigger وجود دارد و او به اطراف می پرد.

It's like he has a spring in him.

انگار فنر در درونش است.

And I always think of the sound

و من همیشه

boing when I see Tigger bouncing around.

وقتی می بینم که Tigger دارد به اطراف می پرد، به صدای بلند فکر می کنم.

But if you have a spring, you bend the

اما اگر فنر دارید،

spring and let it go, it'll go boing.

فنر را خم می کنید و رها می کنید، بونگ می شود.

Like it'll just kind of go back straight again.

مثل اینکه دوباره مستقیم به عقب برمی گردد.

If you push a spring together and

اگر یک فنر را به هم فشار دهید و

let it go, it'll go boing.

رها کنید، به حالت بونگ در می آید.

So you can kind of hear in the way I'm saying

بنابراین می‌توانید به روشی که من می‌گویم

it, when something goes boing, it, it makes a funny little

آن را بشنوید، زمانی که چیزی به حالت بونگ در می‌آید، صدای کمی خنده‌دار می‌دهد،

sound, but it kind of keeps moving a little bit.

اما به نوعی به حرکت خود ادامه می‌دهد.

In Canada, we have these little door stops, you houses.

در کانادا، ما این توقفگاه های کوچک درب، شما خانه ها را داریم.

And it is a spring.

و بهار است.

And as a Kid. My.

و به عنوان یک کودک. من

My parents would get annoyed, but it was fun

پدر و مادرم اذیت می‌شدند، اما

to flick it, and it would go boing.

تکان دادن آن برایم لذت‌بخش بود و بی‌قرار می‌شد.

My parents hated that sound. They.

پدر و مادرم از آن صدا متنفر بودند. آنها

They would yell at me to stop doing it.

آنها سر من فریاد می زدند که دیگر این کار را نکنم.

But if you have a spring, which you can compress

اما اگر فنری داشته باشید که

when you let it go, or if you bend it

وقتی آن را رها کردید می توانید آن را فشرده کنید یا اگر آن را خم کنید

and let it go, it will make a boing.

و رها کنید، یک بونگ ایجاد می کند.

It will go boing.

بونگ خواهد شد.

Boom.

بوم.

I think we're all familiar with this one.

من فکر می کنم همه ما با این یکی آشنا هستیم.

I want to keep this on the nicer side of things.

من می‌خواهم این موضوع را در جنبه‌های زیباتر نگه دارم.

There are things that go boom in times of war,

چیزهایی هستند که در زمان جنگ رونق می گیرند،

but I like to talk about something like fireworks.

اما من دوست دارم در مورد چیزی مانند آتش بازی صحبت کنم.

Just seems like a nicer topic

فقط

for something that goes boom.

برای چیزی که رونق می گیرد، موضوع زیباتری به نظر می رسد.

When you go to a celebration where they

وقتی به جشنی می روید که در آن

have fireworks, the firework will go up in

آتش بازی دارند، آتش بازی در آسمان بالا می رود

the sky, and then it will go boom.

و سپس رونق می گیرد.

Like, there will just.

مانند، وجود خواهد داشت.

Hopefully that wasn't too loud there.

امیدوارم اونجا زیاد بلند نبود.

It's like this deep.

این چنین عمیق است. ما

We also have the word thud.

کلمه ی ضربان را هم داریم.

Like, it just goes boom.

مثل اینکه فقط رونق می گیرد.

And then maybe it even echoes a little bit.

و بعد شاید حتی اندکی بازتاب پیدا کند.

But it's like this deep, strong

اما

sound when the firework explodes.

وقتی آتش بازی منفجر می شود مانند این صدای عمیق و قوی است.

This type of firework in particular makes that sound.

این نوع آتش بازی به ویژه آن صدا را ایجاد می کند.

It usually goes boom.

معمولاً رونق می گیرد.

Fun to watch.

سرگرم کننده برای تماشا.

I don't get to watch fireworks until the May

من نمی توانم تا

24th weekend, Victoria Day, Canada Day on July 1st.

آخر هفته 24 مه، روز ویکتوریا، روز کانادا در 1 ژوئیه، آتش بازی تماشا کنم.

That will be the next two opportunities.

این دو فرصت بعدی خواهد بود.

Fizz.

If you drink Coke or any other kind

فز

اگر کوکاکولا یا هر نوع نوشابه دیگری بنوشید

of soda, when you pour it into a

، وقتی آن را

glass because it's carbonated, eventually it will fizz.

به دلیل گازدار بودن در لیوان بریزید، در نهایت گاز می گیرد.

It'll be like fizz.

مثل گاز خواهد بود

And so you'll have all these little bubbles

و بنابراین شما همه این حباب های کوچک را خواهید داشت که

coming to the top, and it makes this

به بالای صفحه می آیند، و این

really, really, really fun fizz sound.

صدا را واقعاً، واقعاً بسیار سرگرم کننده می سازد.

You could say, oh, my.

شما می توانید بگویید، اوه، من.

My cup of pop is fizzing.

فنجان پاپ من می جوشد.

I open my can of pop, I can hear it fizzing.

قوطی پاپم را باز می کنم، صدای وزوز آن را می شنوم.

So when you hear a fizz, it's that sound

بنابراین وقتی صدای فش را می شنوید، آن صدای

of all the tiny little bubbles coming to the

تمام حباب های کوچک است که به

surface and making that very distinct sound, the fizz.

سطح می آیند و آن صدای بسیار متمایز را ایجاد می کنند.

Slosh.

اسلوش

Have you ever worn rubber boots and then

آیا تا به حال چکمه های لاستیکی پوشیده اید و سپس

you get water inside the rubber boot?

داخل چکمه لاستیکی آب می آید؟

The rubber boot is supposed to keep the water

چکمه لاستیکی قرار است آب را بیرون نگه دارد

out, but sometimes you get water in it.

، اما گاهی اوقات شما آب در آن وارد می کنید.

And that is the best description of the word slosh.

و این بهترین توصیف از کلمه slosh است.

The water.

Just like there's just water in your boot when

آب

درست مانند زمانی که

you put water in a pail or tub.

آب را در یک سطل یا وان قرار می دهید، فقط در چکمه شما آب است.

And if you go like this, the water will.

و اگر اینگونه بروی، آب خواهد رفت.

The water will slosh around, and it

آب به اطراف می ریزد و

will make that sound like, shlosh. Shush.

صدایی شبیه شلوخ می دهد. شوش

Like it's the.

مثل آن است. به

It sounds like the word slosh, which is.

نظر می رسد مانند کلمه slosh، که است.

Most of these words are what we call onomatopoeia.

بیشتر این کلمات همان چیزی است که ما آن را onomatopoeia می نامیم.

That's when a word sounds like the sound it makes.

آن وقت است که یک کلمه شبیه صدایی است که تولید می کند.

That's my best description for that.

این بهترین توصیف من برای آن است.

So sometimes when you wear boots and you get water in

بنابراین گاهی اوقات وقتی چکمه می پوشید و در چکمه ها آب می افتید

the boots, the water will slosh around in the boots.

، آب در چکمه ها ریزش می کند.

Very uncomfortable.

خیلی ناراحت کننده

Or if you have a tub of water like this or a

یا اگر یک وان آب مانند این یا یک سطل داشته باشید

pail, and if you slide it back and forth, it will slosh.

و اگر آن را به عقب و جلو بلغزید، کج می شود.

Twang.

توانگ.

So we often say that country western singers

بنابراین ما اغلب می گوییم که خوانندگان کانتری وسترن

sometimes will have a twang in their voice.

گاهی اوقات صدایی در صدای خود دارند.

So a twang.

بنابراین یک صدای بلند

You can hear it in the word twang.

شما می توانید آن را در کلمه توانگ بشنوید.

A country twang would be like, I don't

یک صدای کانتری مانند این است که نمی‌خواهم

want to try to do that accent.

آن لهجه را انجام دهم.

Let's talk about a guitar.

بیایید در مورد یک گیتار صحبت کنیم.

When you pluck a guitar string, like,

هنگامی که یک سیم گیتار را می چینید، مانند، صدایی شبیه به

it makes, like, a twang sound.

صدا در می آورد.

Like, so you can hear how the sound.

مانند، بنابراین شما می توانید بشنوید که چگونه صدا.

If I was to graph it, like, it's a.

اگر بخواهم آن را نمودار کنم، یک است.

It's a pretty cool sound, the twang.

صدای خیلی باحالی است، صدای توانگ.

When someone speaks with a twang, it's.

وقتی کسی با صدای بلند صحبت می کند، اینطور است.

It usually means you're watching some sort

معمولاً به این معنی است که شما در حال تماشای نوعی

of western or someone from the south.

وسترن یا شخصی از جنوب هستید.

They might have a twang in their voice.

آنها ممکن است صدایی در صدای خود داشته باشند.

Vroom.

وروم

So we often use the word vroom to talk about car

بنابراین ما اغلب از کلمه vroom برای صحبت در مورد ماشین

or other type of vehicle going by really, really quickly.

یا نوع دیگری از وسیله نقلیه استفاده می کنیم که واقعاً خیلی سریع است.

And you hear the sound of the engine. So if.

و صدای موتور را می شنوید. بنابراین اگر.

If someone was to leave my house when they

اگر قرار بود کسی وقتی به جاده می‌رود خانه من را ترک کند،

go on the road, you would hear them.

صدایش را می‌شنید.

It would just vroom.

آن را فقط ورم.

They would vroom.

آن‌ها می‌رفتند.

It's kind of a weird word, but you would just

این یک کلمه عجیب است، اما شما فقط می

say, oh, there were a lot of cars vrooming by.

گویید، اوه، ماشین های زیادی در حال حرکت بودند.

Like, it was hard to cross the road

مثل اینکه عبور از جاده سخت بود

because there were so many cars vrooming by.

چون ماشین های زیادی در حال تردد بودند.

So it's probably most used by kids playing with

بنابراین احتمالاً بیشتر توسط بچه‌هایی که با

small toys where they go like, vroom, vroom.

اسباب‌بازی‌های کوچک بازی می‌کنند، استفاده می‌شود.

So as they're driving their little

بنابراین همانطور که آنها در حال رانندگی

toy cars, they make the sound.

ماشین های اسباب بازی کوچک خود هستند، صدا را تولید می کنند.

They say, vroom.

آنها می گویند، vroom.

So it's like, vroom, vroom.

بنابراین مانند، vroom، vroom است.

And that's the sound they make

و این همان صدایی است که

as they are playing slurp.

آنها در حین نواختن slurp تولید می کنند.

Believe I taught this word before, and

باور کنید من این کلمه را قبلا آموزش داده ام و

I think I even used this picture.

فکر می کنم حتی از این تصویر استفاده کرده ام.

And I think I made the sound using my cup.

و فکر می کنم با استفاده از فنجان صدا را درآورده ام.

It sounds like this.

صداش اینجوریه

That is a slurp.

این یک لجن است.

It's when you are eating something like soup or drinking something,

زمانی است که چیزی مانند سوپ می خورید یا چیزی می نوشید

and the liquid goes in your mouth, but a little bit

و مایع در دهان شما می رود، اما

of air goes in your mouth at the same time.

در همان زمان کمی هوا در دهان شما می رود.

And so it ends up making this sound.

و بنابراین در نهایت این صدا را ایجاد می کند.

It's hard for me to make that sound because I.

برای من سخت است که این صدا را ایجاد کنم، زیرا من.

You don't normally drink that way because it's considered

a little bit rude, at least in Canada.

So when you eat soup, when you eat soup with

بنابراین وقتی سوپ می خورید، وقتی سوپ را با

noodles, you might be slurping, and you make a slurp.

رشته می خورید، ممکن است در حال خروپف کردن باشید و یک سوپ درست کنید.

There's another sound effect for you.

یک جلوه صوتی دیگر برای شما وجود دارد.

So you slurp, you eat it.

پس غرغر می کنی، می خوری.

This one's familiar to almost all of you.

این یکی تقریبا برای همه شما آشناست.

You might hear a buzz.

ممکن است صدای وزوز را بشنوید.

You might hear bees buzzing out in the garden.

ممکن است صدای زنبورها را در باغ بشنوید.

I've described before that I

قبلاً گفته بودم که از

hate the sound of mosquitoes.

صدای پشه متنفرم.

If I hear.

اگر بشنوم.

I know a mosquito landed on me somewhere as soon as the

من می دانم که به محض اینکه وزوز متوقف شد، پشه ای روی من فرود آمد

buzzing stops, and then you have to try and swat it.

، و بعد باید سعی کنید و آن را بکوبید.

But a buzz sounds like that, and it isn't just

اما صدای وزوز مانند آن به نظر می رسد، و فقط

used to describe bees or other insects you might have.

برای توصیف زنبورها یا سایر حشرات مورد استفاده قرار نمی گیرد.

When you drive your car, something

هنگامی که ماشین خود را رانندگی می کنید،

might buzz in your car.

ممکن است چیزی در ماشین شما وزوز کند. می

I know the other day I had a bunch of

دانم که روز گذشته یک دسته

coins in the cup holder, and they would vibrate, and

سکه در جا لیوان داشتم و آنها می لرزیدند و

there was this buzzing sound in the car.

این صدای وزوز در ماشین شنیده می شد.

And I didn't know where it was coming from.

و من نمی دانستم از کجا می آید.

And it ended up being because I had some coins car.

و در نهایت به این دلیل بود که من چند ماشین سکه داشتم.

And for some reason they were.

و بنا به دلایلی بودند.

Yeah, vibrating really quickly.

بله، واقعاً سریع می لرزد.

And I just heard like.

و من همین الان شنیدم

I'm like, where is that buzzing sound coming from?

من می گویم، آن صدای وزوز از کجا می آید؟

And then eventually I figured it out.

و بعد در نهایت متوجه شدم.

A clank.

یک زنگ

So we didn't do clank, did we? Oh, we did clunk.

پس ما کلانک نکردیم، نه؟ اوه، ما کلک زدیم.

We did click and clink.

ما کلیک کردیم و صدا زدیم.

We did clink and clunk and click,

ما clink و clunk و click را انجام دادیم،

but we haven't done clank yet.

اما هنوز clank را انجام نداده ایم.

So clank is usually the sound.

بنابراین صدای ترق معمولاً صدا است.

Metal hitting metal.

برخورد فلز با فلز.

The best example I could come up with is if

بهترین مثالی که می‌توانم بیاورم این است که اگر

you close this gate, it will clank when it shuts.

این دروازه را ببندید، وقتی بسته شود صدا می‌زند.

So it will make a sound like. Let me see.

بنابراین صدایی شبیه به آن ایجاد خواهد کرد. بذار ببینم

Do I have anything that would.

آیا من چیزی که می خواهم.

Like this? Now, that's.

اینجوری؟ در حال حاضر، آن است.

That's more of a clunk.

این بیشتر یک کلنگ است.

It's usually like a metal sound.

معمولاً مانند صدای فلزی است.

I should have found more things

باید چیزهای بیشتری

to make sound effects with.

برای ایجاد جلوه های صوتی پیدا می کردم.

I don't have anything metal on my desk, but if

من هیچ چیز فلزی روی میزم ندارم، اما اگر

you can imagine type of latch, the sound it makes

بتوانید نوع قفل را تصور کنید، صدایی که

as it closes, I would describe as a clank.

در هنگام بسته شدن ایجاد می کند، من آن را به عنوان یک قلاب توصیف می کنم.

Oh, I heard the gate clank shut.

اوه، صدای بسته شدن دروازه را شنیدم.

That means I heard the latch on the gate.

یعنی صدای چفت دروازه را شنیدم.

Let's see if we can make a clank here.

بیایید ببینیم که آیا ما می توانیم در اینجا یک کلنگ بسازیم.

Yeah, maybe something like that. I think it would be a

آره شاید همچین چیزی فکر می کنم

little deeper and a little louder.

کمی عمیق تر و کمی بلندتر باشد.

Crackle.

ترق

I don't think I'm.

من فکر نمی کنم من هستم.

I don't think I have crinkling, but we have crackle.

من فکر نمی کنم که من کرکرلینگ داشته باشم، اما ما کراکل داریم.

So crackle.

پس ترق

The best I can think of with crackle

بهترین چیزی که می توانم با صدای تروق به آن فکر کنم،

would be the sound of a campfire.

صدای آتش سوزی است.

When you sit around outside with friends and you

وقتی با دوستان بیرون می‌نشینید و

have a campfire, the sound that the fire makes

آتش می‌گیرید، صدایی که آتش ایجاد می‌کند

we usually describe as the crackle of the fire.

معمولاً به‌عنوان صدای تروق آتش توصیف می‌کنیم.

I can hear a crackle or I can hear the fire crackling.

من می توانم صدای تروق را بشنوم یا صدای ترقه آتش را می شنوم.

If you have a wood stove in your house or a

اگر در خانه تان اجاق هیزمی یا

fireplace, you can often hear the fire crackle the fireplace.

شومینه دارید، اغلب می توانید صدای ترق آتش شومینه را بشنوید.

So the wood is dry, and as it burns, it makes like a.

پس چوب خشک است و چون می سوزد مانند یک می شود.

I don't know what the hand is for.

من نمی دانم دست برای چیست.

That's kind of the this is the hand

این به نوعی این است که عقربه

represents fire, and the sound is the crackling.

نشان‌دهنده آتش است و صدا صدای تق تق است.

You can also have crackling from things like, you

شما همچنین می توانید از چیزهایی مانند، می

know, if you have, like, food and it's wrapped

دانید، اگر چیزی مانند غذا داشته باشید و

in some kind of paper, the paper can crackle.

در نوعی کاغذ پیچیده شده باشد، کاغذ می تواند ترک بخورد.

You open it up.

تو بازش کن

But generally, for me, when I think of the word

اما به طور کلی، برای من، وقتی به کلمه

crackle, I think of the sound of fire creak.

ترق فکر می کنم، به صدای جرقه آتش فکر می کنم.

So if you had a door like this, I guarantee you

پس اگر شما همچین دری داشتید، من به شما تضمین می‌کنم

when you opened it, it would go like, it would creak.

وقتی در را باز می‌کردید، می‌رفت، می‌شید.

It would make a creak.

این باعث می شود خرخر کند.

Whenever metal turns on metal or metal slides on

هر زمان که فلز روی فلز روشن می شود یا فلز روی

metal, often you will get a creak sound, which

فلز می لغزد، اغلب صدای خش خش در می آید که

means the door needs to be oiled.

به این معنی است که درب باید روغن کاری شود.

You need to put a little bit of oil on the hinges.

باید کمی روغن روی لولاها بریزید.

But definitely when you open a door like

اما قطعاً وقتی دری را به این شکل باز می‌کنید

this, I think the hinges, the part where

، فکر می‌کنم لولاها، قسمتی که

the door turns, it would probably go often.

در می‌چرخد، احتمالاً اغلب می‌رود.

If you watch scary movies, they will have

اگر فیلم‌های ترسناک تماشا می‌کنید،

doors that creak when you open them.

درهایی دارند که با باز کردنشان می‌شکنند.

You could also have it where, if you walk on an

همچنین می‌توانید آن را در جایی داشته باشید که، اگر روی یک

old wooden floor, the floor might creak as you walk.

کف چوبی قدیمی راه می‌روید، ممکن است در حین راه‌رفتن، کف زمین بجوشد.

Like, you take a step, and it's

مثل اینکه، یک قدم برمیداری، و مثل این است که

like, creak, creak, creak every time.

هر بار می‌گویم، می‌گویم.

Because the boards move slightly

زیرا تخته ها کمی حرکت می کنند

or the wood moves slightly.

یا چوب کمی حرکت می کند.

So it will creak.

پس می شکند.

I was trying to think of something else that.

سعی کردم به چیز دیگری فکر کنم که

Oh, I was just gonna teach you.

اوه، قرار بود بهت یاد بدم

I didn't put the word rumble

کلمه رامبل را

in here, but my stomach rumbling.

اینجا نگذاشتم بلکه شکمم غرغر می کند.

And I'm hoping you didn't hear that.

و من امیدوارم که شما آن را نشنیده باشید.

I hope the mic didn't pick that up.

امیدوارم میکروفون آن را انتخاب نکرده باشد.

But then again, maybe it would be

اما باز هم، شاید

good if it picked it up.

اگر آن را برمی داشت، خوب بود.

When you are hungry, your stomach will rumble. Okay.

وقتی گرسنه هستید، شکمتان غر می‌زند. باشه

Because you are hungry, it will

از آنجا که گرسنه هستید،

start to make, like, a noise.

شروع به ایجاد صدا می کند.

So hopefully you aren't hearing that

بنابراین امیدوارم که شما آن را نشنیده باشید،

as I do this lesson.

همانطور که من این درس را انجام می دهم.

So I don't know if you know what this bird is called.

بنابراین من نمی دانم که آیا می دانید نام این پرنده چیست؟ به

It's called an owl.

آن جغد می گویند.

An owl will hoot.

یک جغد خیز خواهد کرد.

So sometimes when you go outside, you'll hear.

بنابراین گاهی اوقات وقتی بیرون می روید، می شنوید.

So the owl doesn't pronounce the

بنابراین جغد T را تلفظ نمی کند

T, but you will hear who. Who.

، اما شما خواهید شنید که چه کسی. سازمان بهداشت جهانی.

And it's different than coo, Coo.

و با کو، کو، فرق دارد.

That's the sound of a dove, but the

این صدای کبوتر است، اما

sound of an owl, this type of bird.

صدای جغد، این نوع پرنده.

And owls are good farm owls because

و جغدها جغدهای مزرعه خوبی هستند زیرا

owls eat mice and other pests.

جغدها موش و سایر آفات را می خورند.

So if you ever hear that sound, it's a good sound.

بنابراین اگر زمانی آن صدا را بشنوید، صدای خوبی است.

It means there's an owl around, hopefully at work.

این بدان معناست که یک جغد در اطراف است، امیدوارم در کار باشد.

Mutter.

غرغر کردن

So I feel bad because I put

بنابراین من احساس بدی دارم زیرا

this picture of this old man here.

این عکس این پیرمرد را اینجا گذاشتم.

He's probably a very nice old man.

او احتمالاً پیرمرد بسیار خوبی است.

But if you ever hear someone muttering, it

اما اگر شنیدید که کسی زمزمه می کند، به این

means they're usually talking to themselves very quietly.

معنی است که او معمولا خیلی آرام با خودش صحبت می کند.

Like, you'll just hear like, those

مثل، شما فقط خواهید شنید که آن

kids are on my lawn again.

بچه ها دوباره در چمن من هستند.

I don't know why they can't just walk on the

نمی‌دانم چرا آنها نمی‌توانند در

sidewalk and just really annoyed at those kids that go.

پیاده‌رو راه بروند و از بچه‌هایی که می‌روند واقعا اذیت می‌شوند.

When you see an old man muttering,

وقتی پیرمردی را می بینید که غر می زند، به

it means he's annoyed about something.

این معنی است که او از چیزی عصبانی است.

And usually the classic is that

و معمولا کلاسیک این است که

kids have walked on his lawn.

بچه ها روی چمن او راه رفته اند.

But you will hear the person muttering so it's quiet.

اما صدای زمزمه شخص را خواهید شنید پس ساکت است.

Complaining to yourself.

از خودت شکایت کن

Other people probably can't quite hear you mutter.

دیگران احتمالاً نمی توانند صدای غر زدن شما را بشنوند.

And then a crowd, there might be a murmur.

و بعد ازدحام، ممکن است زمزمه ای به گوش برسد.

So a murmur is when there's a lot of people talking at

بنابراین زمزمه زمانی است که افراد زیادی همزمان با هم صحبت می کنند

the same time and you can't quite hear any one person.

و شما نمی توانید به طور کامل صدای یک نفر را بشنوید.

So like in a crowd, that's a really bad example.

بنابراین مانند یک جمعیت، این یک مثال واقعا بد است.

But you'll just hear murmur. So you're.

اما شما فقط زمزمه می شنوید. پس شما هستید.

You can't quite hear words, but

شما نمی توانید کلمات را کاملا بشنوید، اما

you can hear people talking.

می توانید صحبت مردم را بشنوید.

That is how I would describe a murmur.

من یک زمزمه را اینگونه توصیف می کنم.

And then we have plop and plunk.

و سپس پلپ و پلانک داریم.

These are challenging ones for me because they're.

اینها برای من چالش برانگیز هستند زیرا آنها هستند.

To me they're the same thing.

برای من آنها یک چیز هستند.

But we couldn't quite agree on plunk yesterday.

اما دیروز نتوانستیم در مورد پلانک به توافق برسیم.

If you throw a rock in the water, it'll go plop.

اگر سنگی را در آب بیندازید، می ریزد.

Like it'll make a sound.

مثل اینکه صدا میده

If you throw a big rock in the water or if you

اگر سنگ بزرگی را در آب بیندازید یا

dropped something like this, it would go plunk like it would.

چیزی شبیه به این را بیاندازید، مانند آن پرت می شود.

Just similar to bang.

دقیقا شبیه بنگ.

Almost like plunk, it would hit the floor.

تقریباً مثل پلانک، به زمین می خورد.

But plop to me is like not

اما برای من تلطیف مثل اینکه

sure if you can make that sound.

مطمئن نیستم می‌توانی آن صدا را دربیاوری یا نه.

You could also do it like this.

شما همچنین می توانید این کار را به این صورت انجام دهید.

My sorry.

متاسفم

That's something we used to do as kids.

این کاری است که ما در کودکی انجام می دادیم.

We thought was really funny.

ما فکر می کردیم واقعا خنده دار است.

But it doesn't mean my head is hollow.

اما این به این معنی نیست که سرم توخالی است.

But you can make kind of that sound by doing that.

اما با انجام این کار می توانید نوعی آن صدا را ایجاد کنید. آیا

Should I do that again?

باید دوباره این کار را انجام دهم؟

The hollow headed Bob the Canadian.

توخالی سر باب کانادایی بود.

And then a plunk to me is something a little more.

و پس از آن یک غوغا برای من چیزی بیشتر است.

A little louder and a little more violent.

کمی بلندتر و کمی خشن تر.

Like you can plunk down in a chair.

مثل اینکه می توانید روی صندلی به زمین بیفتید.

Like you sit down really fast. You can.

مثل اینکه خیلی سریع می نشینی شما می توانید.

You could throw like a piece of wood

شما می توانید مانند یک تکه چوب

on the ground and it plunks onto the

بر روی زمین پرتاب کنید و آن را

ground like it makes like a donk sound.

مانند صدای خر بر روی زمین فرو برید.

To me that's what a plunk is.

برای من این چیزی است که پلانک است.

So plop and plonk little lower.

پس پلوپ کنید و کمی پایین تر بکشید.

At least in my opinion, you can snip.

حداقل به نظر من، شما می توانید اسنپ کنید.

So you can hear a snip.

بنابراین شما می توانید یک قطعه را بشنوید.

Like if you're using a pair of scissors to

مثلاً اگر از یک قیچی برای

cut a piece of paper, it would go.

بریدن یک تکه کاغذ استفاده می‌کنید، خوب می‌شود.

You would just hear that little, you know that sound

شما فقط همین کمی را می شنوید، می دانید که صدای

of sharp metal going across metal makes the snip sound.

فلز تیز که از روی فلز عبور می کند، صدای برش را ایجاد می کند.

If you have flowers and you have pruners, you'll.

اگر گل دارید و هرس دارید، خواهید داشت.

You'll hear the snip sound as you cut those flowers.

وقتی آن گل ها را می برید، صدای قیچی را خواهید شنید. وام

Wham.

And this is not the.

و این نیست.

The duo from the late 80s

دوتایی از اواخر دهه 80

who made some really good songs.

که آهنگهای واقعاً خوبی ساختند.

This is the sound you hear when an accident

این صدایی است که هنگام

happens or when something big hits something else.

وقوع تصادف یا زمانی که چیزی بزرگ به چیز دیگری برخورد می کند می شنوید.

We often use it to describe this type of situation.

ما اغلب از آن برای توصیف این نوع موقعیت استفاده می کنیم.

So you might hear someone say the car was

بنابراین ممکن است بشنوید که کسی بگوید ماشین در حال

driving and then wham, it hit the guardrail.

رانندگی بود و سپس به گاردریل برخورد کرد.

Or I was sitting in traffic and all of

یا در ترافیک نشسته بودم و

the sudden, wham, Someone hit me from behind.

ناگهان یک نفر از پشت به من ضربه زد.

So it's not a particular sound.

پس صدای خاصی نیست.

Like, this is the one where I

مثلاً، این همان جایی است که

wouldn't say I heard a wham.

نمی‌توانم بگویم صدایی شنیدم.

That doesn't sound right to me.

این به نظر من درست نیست.

But it's an expression to talk about the noise

اما این بیانی است برای صحبت در مورد سر و صدایی که

you hear when something big hits something else.

وقتی چیزی بزرگ به چیز دیگری برخورد می کند می شنوید.

Like the car was crossing the range, the.

مثل ماشین در حال عبور از محدوده بود،

The train tracks, and wham, the train hit it.

ریل قطار، و وام، قطار به آن برخورد کرد.

So it's used to express that kind of situation.

بنابراین برای بیان چنین موقعیتی استفاده می شود.

Bang.

بنگ.

So what did we talk about earlier? Boom. Boom, Boom.

پس قبلا در مورد چه چیزی صحبت کردیم؟ بوم. بوم، بوم.

And bang.

و بنگ.

So when the fireworks go up, they go bang.

بنابراین هنگامی که آتش بازی بالا می رود، آنها به بنگ می روند.

So I can't make a really good deep bang sound.

بنابراین من نمی توانم صدای عمیق بنگ واقعا خوبی ایجاد کنم.

But when you go see fireworks, they

اما وقتی می‌روی آتش‌بازی ببینی،

go up in the air like, bang. That's.

مثل بنگ در هوا بالا می‌روند. یعنی. من

I'm looking forward to seeing fireworks.

مشتاقانه منتظر دیدن آتش بازی هستم.

As I described them, bam.

همانطور که آنها را توصیف کردم، بام.

This is similar to wham.

این شبیه به wham است.

So you might say something like, I was driving

بنابراین ممکن است چیزی بگویید، من در حال رانندگی بودم

along and I was on ice, and then bam.

و روی یخ بودم، و سپس بم.

Hit the car in front of me.

ماشین جلوی من رو بزن یا من

Or my.

My mom was walking and slipped on ice, and whoo, bam.

مامانم راه می رفت و روی یخ لیز خورد و اوو بم.

She landed on the ground on her butt.

روی باسنش روی زمین نشست.

That's a.

این یک

Probably not a good example.

احتمالاً مثال خوبی نیست.

I think my mom would get hurt if that happened.

فکر می کنم اگر این اتفاق بیفتد مادرم صدمه می بیند.

I should talk about myself.

من باید در مورد خودم صحبت کنم.

I was walking on ice, and then I slipped and bam.

روی یخ راه می رفتم و بعد لیز خوردم و بام.

I landed on the ground on my butt.

روی باسنم روی زمین افتادم.

That hurts, by the way.

اتفاقاً درد دارد.

Hopefully that doesn't happen to you.

امیدوارم این اتفاق برای شما نیفتد.

Then hiss.

سپس هیس

So if you poke a small hole in a tire, you will hear.

بنابراین اگر یک سوراخ کوچک در لاستیک ایجاد کنید، خواهید شنید. صدای

You will hear the air coming out of the tire.

خروج هوا از لاستیک را خواهید شنید.

You will hear that hiss sound.

آن صدای هیس را خواهید شنید. می

You could say, oh, the tire

توان گفت، اوه، لاستیک به

looks flat and it was hissing.

نظر می رسد که صاف است و صدای خش خش می کرد.

I heard the sound of air coming out of the tire.

صدای بیرون آمدن هوا از لاستیک را شنیدم.

Never a good thing.

هرگز چیز خوبی نیست.

When you hear S, that means your tire is flat.

وقتی صدای S را می شنوید به این معنی است که لاستیک شما پنچر شده است.