Let's Learn English! An English Lesson about Annoying Things (Pet Peeves Part 1)

Pet peeves are those things that people do or those things in life that really

پیو کردن حیوانات خانگی آن دسته از کارهایی است که مردم انجام می‌دهند یا کارهایی در زندگی که واقعاً

bother you pet peeves or things that you find annoying.

شما را آزار می‌دهند یا چیزهایی که به نظر شما آزاردهنده هستند.

So we're going to look at a few pet peeves this morning.

بنابراین ما امروز صبح قصد داریم به چند پیو حیوان خانگی نگاه کنیم.

You can see I have one pet peeve up here.

می‌توانید ببینید که من یک حیوان خانگی دارم که اینجا می‌چرخد.

This young man is chewing gum and it looks like he's chewing quite loudly.

این مرد جوان در حال جویدن آدامس است و به نظر می رسد که با صدای بلند دارد می جود.

I'm just gonna check to make sure everything's working. But welcome.

من فقط می خواهم بررسی کنم تا مطمئن شوم همه چیز کار می کند. ولی خوش اومدی

I'm Bob the Canadian.

من باب کانادایی هستم.

We're here today to do a lesson on pet peeves.

ما امروز اینجا هستیم تا یک درس در مورد پیوهای حیوانات خانگی ارائه دهیم.

I just want to say hello to everyone in the chat. Let me just check.

من فقط می خواهم به همه کسانی که در چت هستند سلام کنم. بذار فقط چک کنم

Looks like everything is working.

به نظر می رسد همه چیز کار می کند.

So we all have pet peeves.

بنابراین همه ما پیوهای حیوان خانگی داریم.

We all have those things in life or things that people do in life that really,

همه ما چیزهایی در زندگی داریم یا کارهایی که مردم در زندگی انجام می دهند که

really bother us.

واقعاً ما را آزار می دهد.

I have more pet peeves than most people. I'm,

من بیشتر از بسیاری از مردم پیوهای حیوان خانگی دارم.

I'm not sure why, but there are a lot of things that bother me.

من مطمئن نیستم چرا، اما چیزهای زیادی وجود دارد که مرا آزار می دهد.

There are a lot of things that other people do that I find annoying.

کارهای زیادی وجود دارد که دیگران انجام می دهند که به نظر من آزاردهنده است.

So I'll kind of highlight as we go through some of my pet peeves.

بنابراین من به نوعی برجسته می کنم همانطور که ما از طریق برخی از پیوهای حیوان خانگی خود می گذریم.

But right now let's get started again.

اما همین حالا بیایید دوباره شروع کنیم.

Hello to everyone who is joining us.

سلام به همه کسانی که به ما ملحق می شوند.

Hello to everyone in the chat and welcome to this lesson.

سلام به همه افراد حاضر در چت و به این درس خوش آمدید.

So here's the first one. The letters are a little smaller this time,

بنابراین در اینجا اولین مورد است. حروف این بار کمی کوچکتر هستند،

but the first pet peeve we're going to talk about is people who chew loudly or

اما اولین چیزی که در مورد حیوان خانگی ما صحبت می کنیم افرادی هستند که با دهان باز با صدای بلند یا دو نفر می جوند

two with their mouth open. So depending on where you are from in the world,

. بنابراین بسته به اینکه اهل کجای دنیا هستید،

this May or may not bother you,

اردیبهشت امسال یا ممکن است شما را آزار ندهد،

but this is something that bothers my wife in particular,

اما این چیزی است که بویژه همسر من را آزار

does not like it when our kids too loudly or when they chew with their mouth

می دهد، وقتی بچه های ما با صدای بلند خیلی بلند هستند یا وقتی با دهان باز می جوند دوست ندارد

open. So you can see here I couldn't find a picture of a person chewing.

. بنابراین می توانید اینجا را ببینید که من نتوانستم عکسی از یک فرد در حال جویدن پیدا کنم.

But here is a cow and the cow is chewing on some grass.

اما اینجا یک گاو است و گاو در حال جویدن علف است.

Chewing is when you do this when you're eating food.

جویدن زمانی است که وقتی در حال خوردن غذا هستید این کار را انجام می دهید.

So our first pet peeve is people who chew loudly or chew with their mouth open.

بنابراین اولین پیو حیوان خانگی ما افرادی هستند که با صدای بلند می جوند یا با دهان باز می جوند.

This one doesn't particularly bother me because usually if I'm eating with

این یکی من را آزار نمی دهد زیرا معمولاً اگر با

people I like eating so much that I'm only really thinking about eating myself.

مردم غذا می خورم آنقدر دوست دارم غذا بخورم که واقعاً فقط به خوردن خودم فکر می کنم.

Eating my own food. And I don't usually hear everyone around me.

خوردن غذای خودم و من معمولاً صدای همه اطرافیانم را نمی شنوم.

You don't know me personally, but when I'm hungry, I'm really hungry.

شما من را شخصا نمی شناسید، اما وقتی گرسنه هستم، واقعا گرسنه هستم.

So when I eat, all I think about is the food I'm eating.

بنابراین وقتی غذا می‌خورم، تمام چیزی که به آن فکر می‌کنم ، غذایی است که می‌خورم.

I'm not usually too worried about what other people are doing.

من معمولاً خیلی نگران کارهایی که دیگران انجام می دهند نیستم.

I'm just going to pause for a moment to welcome everyone.

من فقط یک لحظه مکث می کنم تا به همه خوش آمد بگویم.

So we're a few minutes in. This is a lesson on pet peeves. And again,

پس چند دقیقه ای وارد شده ایم. و باز هم،

pet peeves are those things in life or things that people in life do that really

پیوهای حیوانات خانگی آن چیزهایی در زندگی یا کارهایی هستند که افراد در زندگی انجام می‌دهند که واقعاً

bother you or are that you find annoying. So again,

شما را آزار می‌دهند یا برایتان آزاردهنده است. بنابراین مجدداً

hello to everyone in the chat. Before we continue,

به همه افراد حاضر در چت سلام می کنم . قبل از اینکه ادامه دهیم،

remember if you have questions about the topic, which is pet peeves.

به یاد داشته باشید که اگر در مورد موضوعی که پیوهای حیوانات خانگی است، سؤالی دارید.

Todd will be posting a link from time to time and you can ask those questions

تاد هر از چند گاهی پیوندی را پست می‌کند و شما می‌توانید این سؤالات را

via the Google form. Again, I will only be answering questions about the topic.

از طریق فرم Google بپرسید. باز هم، من فقط به سوالات مربوط به موضوع پاسخ خواهم داد.

So I know some of you have other questions.

بنابراین می دانم که برخی از شما سوالات دیگری دارید.

You can save those for tomorrow nights live stream, which is an open one.

می‌توانید آن‌ها را برای پخش جریانی زنده فردا شب، که یک جریان باز است، ذخیره کنید.

This is one of my biggest pet peeves. In fact,

این یکی از بزرگترین پیوهای حیوان خانگی من است. در واقع،

I think this is the biggest pet peeve that I have and that is people who text

من فکر می‌کنم این بزرگترین حیوان خانگی من است و آن افرادی هستند که

and drive or use a phone while driving.

هنگام رانندگی پیامک می‌دهند و رانندگی می‌کنند یا از تلفن استفاده می‌کنند.

So as a lot of, you know,

بنابراین، همانطور که می‌دانید،

I go for a walk every morning and I walk along the road outside of my house and

من هر روز صبح به پیاده‌روی می‌روم و در امتداد جاده بیرون از خانه‌ام قدم می‌زنم و

oftentimes I see people driving and they have their head down while they're

اغلب می‌بینم که مردم در حال رانندگی هستند و در

driving their vehicle because they are texting.

حین رانندگی با وسیله نقلیه خود سرشان پایین است، زیرا در حال پیامک هستند.

Texting is when you send a text message to someone.

پیامک زمانی است که برای شخصی پیامک ارسال می کنید.

So they're using their phone while they are driving.

بنابراین آنها در حال رانندگی از تلفن خود استفاده می کنند .

And I just find this really, really dangerous.

و من این را واقعاً بسیار خطرناک می دانم.

And I find it's quite disrespectful because sometimes as I'm walking,

و من این را کاملاً بی احترامی می دانم زیرا گاهی اوقات در حالی که راه می روم،

they don't see me. They're just driving along,

آنها مرا نمی بینند. آنها فقط در حال رانندگی هستند و در

texting while driving their vehicle. It's a little crazy.

حین رانندگی با وسیله نقلیه خود پیامک ارسال می کنند . کمی دیوانه است.

So that's my biggest one.

پس این بزرگترین مورد من است.

People who text and drive or who use their phone while driving,

افرادی که پیام می دهند و رانندگی می کنند یا از تلفن خود هنگام رانندگی استفاده می کنند،

don't please don't do that.

لطفاً این کار را نکنید.

For the amount of people we have in this chat,

با توجه به تعداد افرادی که در این گپ داریم

there's some of you that probably text and drive.

، برخی از شما احتمالاً پیامک ارسال می کنید و رانندگی می کنید.

I would hope that you guys don't do that.

من امیدوارم که شما بچه ها این کار را نکنید.

I'm going to do a couple more and then I'll start to take questions.

من قصد دارم چند مورد دیگر را انجام دهم و سپس شروع به سؤال کردن خواهم کرد.

Here we go. Let's see.

در اینجا ما می رویم. اجازه بدید ببینم.

People who are always late.

افرادی که همیشه دیر می رسند.

So another interesting fact about pet peeves is often your pet peeve is

بنابراین یکی دیگر از واقعیت های جالب در مورد پیو حیوانات خانگی این است که اغلب پیو حیوان خانگی شما

something that you yourself don't do. So I am usually on time.

چیزی است که خودتان انجام نمی دهید. بنابراین من معمولا به موقع هستم.

You can tell from the livestreams that I do every Friday and the live stream

شما می توانید از پخش زنده ای که من هر جمعه انجام می دهم و پخش زنده ای

that I do every Saturday,

که هر شنبه انجام می دهم، متوجه شوید،

we almost 99% of the time we start on time of Bob.

تقریباً 99٪ از مواقع ما به وقت باب شروع می کنیم.

The Canadian likes to be on time. I don't like to be late.

کانادایی دوست دارد به موقع باشد. دوست ندارم دیر بیام

So people who are always late I find this quite annoying.

بنابراین برای افرادی که همیشه دیر می‌آیند این موضوع بسیار آزاردهنده است.

Especially if you are supposed to be in a meeting or if you are supposed to meet

مخصوصاً اگر قرار است در یک جلسه باشید یا اگر قرار باشد با

somebody and they show up late. I, I, I don't enjoy it.

کسی ملاقات کنید و او دیر حاضر شود. من، من، من از آن لذت نمی برم.

I'm usually we too early though.

من معمولاً خیلی زود هستیم.

So that might actually bother other people because if something starts at eight,

بنابراین ممکن است در واقع دیگران را آزار دهد زیرا اگر چیزی از ساعت هشت شروع شود،

I'm usually there at 10 to eight. If someone says,

من معمولاً در ساعت 10 تا 8 آنجا هستم. اگر کسی بگوید

meet me at a coffee shop at four, I'm usually there at 10 to four.

ساعت چهار در کافی شاپ با من ملاقات کنید، من معمولا ساعت 10 تا 4 آنجا هستم.

So maybe other people have a pet peeve.

بنابراین ممکن است افراد دیگر یک پیو حیوان خانگی داشته باشند.

People who are always early, but I'm usually

افرادی که همیشه زود هستند، اما من معمولاً

just a little bit bothered when people are not on time.

وقتی مردم به موقع نیستند کمی اذیت می شوم.

Here's our next pet peeve. Let me see here.

در اینجا پیو حیوان خانگی بعدی ما است . بذار اینجا ببینم

People who don't use their turn signals.

افرادی که از چراغ راهنماهای خود استفاده نمی کنند.

So this is the back of a car. This is the signal lighter turn signal.

پس این پشت یک ماشین است. این چراغ راهنما فندک است.

People who don't use their turn signal or people who leave their turn signal on.

افرادی که از چراغ راهنما خود استفاده نمی کنند یا افرادی که چراغ راهنما خود را روشن می گذارند.

So sometimes when I'm driving down the highway

بنابراین گاهی اوقات وقتی در بزرگراه رانندگی

there will be someone in front of me who has their turn signal on.

می کنم، کسی جلوی من است که چراغ راهنما را روشن کرده است.

But they don't ever turn, they just drive and drive and drive.

اما آنها هرگز نمی چرخند، فقط رانندگی می کنند و رانندگی می کنند و رانندگی می کنند.

And they don't ever turn the direction, their turn signal.

و هرگز جهت را نمی چرخانند، چراغ راهنمایشان.

It says that they're going.

می گوید که آنها می روند.

But also there's people who don't signal or don't use their turning signal.

اما همچنین افرادی هستند که سیگنال نمی دهند یا از سیگنال چرخش خود استفاده نمی کنند.

When they decide to turn, they just, all of the sudden they just turn.

وقتی تصمیم می‌گیرند بپیچند، ناگهان می‌چرخند.

And both of those things. I think they bother me to,

و هر دوی این موارد فکر می‌کنم آن‌ها مرا آزار می‌دهند

is this going to be a video about things that bothered Bob, the Canadian?

، آیا این ویدیویی درباره چیزهایی است که باب، کانادایی را آزار می‌دهد؟

Possibly. Hey, let's jump over a and take a few questions.

احتمالا. هی، بیایید از روی یک بپریم و چند سوال بپرسیم.

I'm going to take the first one is from Agnes.

من می خواهم اولین مورد را از اگنس بگیرم.

Let me post that into the chat. Agnes from Francis. Hi. And have a good day.

بگذارید آن را در چت پست کنم. اگنس از فرانسیس. سلام. و روز خوبی داشته باشید.

Is it better to use right now or right away? It's one of my pet peeves.

استفاده از همین الان بهتر است یا فورا؟ این یکی از پیوهای حیوان خانگی من است.

I like to do stuff right away. I liked they're slightly different.

دوست دارم فوراً کارها را انجام دهم. من دوست داشتم آنها کمی متفاوت هستند.

But you can use both of them and they are very, very common phrases.

اما شما می توانید از هر دوی آنها استفاده کنید و آنها عبارات بسیار بسیار رایجی هستند.

Like let's say I need a coffee right now or I need a coffee right away.

مثلاً فرض کنید من در حال حاضر به یک قهوه نیاز دارم یا فوراً به یک قهوه نیاز دارم.

It just means there's an urgency to my need for a coffee, Agnes.

این فقط به این معنی است که نیاز من به یک قهوه ضروری است، اگنس.

So hopefully that makes some sense. Let's see here.

بنابراین امیدوارم که تا حدی منطقی باشد. بیایید اینجا را ببینیم.

Lawley has a question here. Lawley's question.

لاولی در اینجا یک سوال دارد. سوال لاولی

Lawley is from France as well. Hi Bob.

لاولی نیز اهل فرانسه است. سلام باب

Can I say I am the pet peeve of my family? This, no,

آیا می توانم بگویم که من حیوان خانگی خانواده ام هستم؟ این، نه،

that would not be a correct sentence. I totally understand your meaning though.

جمله درستی نخواهد بود. با این حال من کاملاً منظور شما را درک می کنم.

That you,

که ممکن است شما،

yourself and your personality might be a little bit annoying to your family.

خودتان و شخصیتتان برای خانواده تان کمی آزاردهنده باشید.

But no, you wouldn't say that you're the pet peeve of your family.

اما نه، شما نمی گویید که حیوان خانگی خانواده خود هستید.

If you were writing creatively, you might be able to say that,

اگر خلاقانه می نوشتید ، ممکن بود بتوانید آن را بگویید،

but it's not a standard way to describe yourself. You would say,

اما این یک روش استاندارد برای توصیف خودتان نیست. شما می گویید،

my family finds me annoying or my family finds me a bit much.

خانواده ام مرا آزاردهنده می دانند یا خانواده ام کمی مرا آزار می دهند.

I'll type that in.

من آن را تایپ می کنم.

My family finds me a bit much.

خانواده من کمی مرا پیدا می کنند.

That would actually be a good phrase for later. Today.

این در واقع یک عبارت خوب برای بعد خواهد بود. امروز.

When you're a bit much it means you're a little overwhelming for people.

وقتی شما کمی زیاده روی می کنید به این معنی است که برای مردم کمی طاقت فرسا هستید.

I don't think you're like that. Lolly. I'm sure you're fine. Let's see here.

فکر نمیکنم اینطوری باشی لولی مطمئنم حالت خوبه بیایید اینجا را ببینیم.

Let's see. I'm trying to find, oh, here we go.

اجازه بدید ببینم. من دارم سعی می کنم پیدا کنم، اوه، اینجا هستیم.

Anna Anna says I'm nasty. Hello. I don't like bad smells.

آنا آنا می گوید من بدمزه هستم. سلام. من از بوی بد خوشم نمیاد

How can I correctly say that?

چگونه می توانم درست بگویم؟

So I would say that one of your pet peeves is things that stink a or bad smells.

بنابراین می‌توانم بگویم که یکی از پف‌های حیوان خانگی شما چیزهایی است که بوی بد یا بدی می‌دهند.

So you could see either were actually correct there.

بنابراین می توانید ببینید که هر کدام در آنجا در واقع درست هستند.

So you could definitely say that one of your pet peeves is that you don't like

بنابراین قطعاً می توانید بگویید که یکی از نگرانی های حیوان خانگی شما این

things that stink or stinky things or things that smell.

است که چیزهای بدبو یا بدبو یا چیزهایی که بو می دهند را دوست ندارید.

Nathan GRS says, teacher Bob, happy Friday. Thanks Nathan. Happy Friday to you.

ناتان جی آر اس می گوید، معلم باب، جمعه مبارک. ممنون ناتان جمعه بر شما مبارک

Annoying habits. Are they similar to pet peeves? Thank you very much. Yes.

عادات آزاردهنده آیا آنها شبیه پیوهای حیوانات خانگی هستند؟ بسیار از شما متشکرم. آره.

So some people have very annoying habits.

بنابراین برخی افراد عادت های بسیار آزاردهنده ای دارند.

And you would also say when they do that thing you don't like it.

و همچنین می گویید وقتی آن کار را انجام می دهند دوست ندارید.

So it's one of your pet peeves. So again,

بنابراین یکی از پیوهای حیوان خانگی شماست. بنابراین دوباره

a pet peeve is something that you personally find annoying or something that

، پیو حیوان خانگی چیزی است که شخصاً آن را آزاردهنده یا چیزی است که

bothers you.

So let's see people who use their phone when you are talking to them.

شما را آزار می دهد.

بنابراین بیایید افرادی را ببینیم که هنگام صحبت با آنها از تلفن خود استفاده می کنند.

So I can't show you an example cause my phone is actually my camera right now.

بنابراین من نمی توانم مثالی به شما نشان دهم زیرا گوشی من در واقع دوربین من در حال حاضر است.

But I think many of us have had conversations where you're talking to a friend

اما فکر می‌کنم بسیاری از ما مکالماتی داشته‌ایم که در آن شما با یکی از دوستانتان صحبت می‌کنید

and every minute they look at their phone, so you're having a conversation.

و هر دقیقه آنها به تلفن آن‌ها نگاه می‌کنند ، بنابراین شما در حال گفتگو هستید.

You're enjoying talking, but every time their phone makes a noise,

شما از صحبت کردن لذت می برید، اما هر بار که تلفن آنها صدا می دهد،

even in the middle of a sentence,

حتی در وسط جمله،

they look at their phone and they stop listening to you.

آنها به تلفن خود نگاه می کنند و دیگر به شما گوش نمی دهند.

So people who use their phone when you are talking to them,

بنابراین افرادی که هنگام صحبت با آنها از تلفن خود استفاده می کنند،

this is definitely another pet peeve.

قطعاً این یکی دیگر از حیوانات خانگی است.

This one doesn't bother me very much. I think I might be guilty of doing this.

این یکی خیلی اذیتم نمیکنه فکر می کنم ممکن است مقصر این کار باشم.

I might be someone who does sometimes use my phone when I'm talking to other

من ممکن است کسی باشم که گاهی اوقات وقتی با دیگران صحبت می کنم از تلفنم استفاده می

people. I really should stop doing that. But you can see in the picture here,

کند. من واقعاً باید این کار را متوقف کنم. اما در تصویر اینجا می بینید،

this is the universal look that people have on their face when they're annoyed.

این همان نگاه جهانی است که افراد هنگام عصبانیت به چهره خود دارند.

A arms full, like this,

بازوهای پر، مثل این،

rightly arms folded and then there's the friend on the phone.

به درستی بازوها را جمع کرده و بعد آن دوست پشت تلفن است.

So in this picture,

بنابراین در این تصویر،

I would imagine these two friends decided they would go out for coffee or go out

تصور می‌کنم این دو دوست تصمیم گرفته‌اند که برای خوردن قهوه بیرون بروند یا

for something to eat and this friend is on her phone the whole time.

برای خوردن چیزی بیرون بروند و این دوست تمام مدت با تلفن خود تماس دارد.

Not Enjoyable.

لذت بخش نیست

It's a much better to either turn your ringer off or turn your notifications off

خیلی بهتر است وقتی با کسی وقت می گذرانید، زنگ خود را خاموش کنید یا اعلان های خود را

on your phone when you're spending time with someone so that you're not

در تلفن خود خاموش کنید تا

distracted. Always a good one. Oh, let's see here.

حواس شما پرت نشود. همیشه خوبه اوه، اینجا را ببینیم.

Here's another one. I'm sure some of you actually do this,

اینم یکی دیگه من مطمئن هستم که برخی از شما واقعاً این کار را انجام می‌دهید،

but for some people their pet peeve is people who drive with their windows down

اما برای برخی از افراد حیوان خانگی آنها افرادی هستند که با شیشه‌های پایین

and their music really loud.

و موسیقی بسیار بلند رانندگی می‌کنند.

So this is someone who has put a really loud radio or stereo in their car.

بنابراین این کسی است که یک رادیو یا استریو واقعاً با صدای بلند را در ماشین خود قرار داده است.

Usually this is younger people.

معمولاً این افراد جوان تر هستند.

Usually these are young men who have a car with a really loud,

معمولاً این‌ها مردان جوانی هستند که ماشینی با صدای بسیار

a stereo, a really loud car radio,

بلند، استریو، رادیوی ماشین واقعاً پر سر و صدا دارند،

and they'll drive around with their windows down and they'll have what we would

و با شیشه‌هایشان پایین تردد می‌کنند و آنچه

say in English, the base pumping. So it's like boom, boom, boom, boom, boom.

به انگلیسی می‌گوییم، پمپاژ پایه را خواهند داشت. پس مثل بوم، بوم، بوم، بوم، بوم است.

It's obviously way louder than that, but some people,

واضح است که صدای آن بسیار بلندتر از این است، اما برخی از مردم،

especially old people don't like it when people drive with their windows down

به خصوص افراد مسن دوست ندارند که مردم با شیشه‌های پایین رانندگی کنند

and their music really, really loud. This happens a lot in the summer.

و موسیقی آنها واقعاً بلند باشد. این اتفاق در تابستان زیاد می افتد.

This can happen in at places like the beach.

این می تواند در مکان هایی مانند ساحل اتفاق بیفتد.

By the way free dot 99 English who's in the chat,

به هر حال نقطه رایگان 99 انگلیسی که در چت است،

he has a brand new video at the beach. You can learn some English at the beach.

او یک ویدیو کاملا جدید در ساحل دارد. می توانید در ساحل کمی انگلیسی یاد بگیرید.

You should check out his channel. His name's Sean, by the way.

باید از کانالش دیدن کنید اتفاقا اسمش شان است.

He goes by free 99, but his name is Shawn. Anyways,

او با 99 رایگان می رود، اما نامش شاون است. به هر حال،

sometimes when you go to the beach,

گاهی اوقات وقتی به ساحل می‌روید،

if it's a beach where cars drive along the beach, like in Florida,

اگر ساحلی باشد که ماشین‌ها در امتداد ساحل رانندگی می‌کنند، مانند فلوریدا،

people will drive along and they will crank their music.

مردم در کنار آن رانندگی می‌کنند و موسیقی‌شان را می‌خوانند.

Let me put that in the chat.

بگذارید آن را در چت بگذارم.

They will crank their music.

آنها موسیقی خود را به صدا در خواهند آورد.

So in English, when we say that you crank it up or you crank your music,

بنابراین در زبان انگلیسی، وقتی می گوییم که آن را بلند می کنید یا موسیقی خود را می نوازید، به

it means that you play it really, really loudly.

این معنی است که آن را واقعاً، واقعاً با صدای بلند پخش می کنید.

So people who drive with their windows down and their music really,

بنابراین افرادی که با شیشه های پایین و موسیقی

really loud.

واقعاً بلند رانندگی می کنند.

I think there's gotta be some of you in the chat who have a car with a really,

من فکر می کنم برخی از شما باید در چت باشید که ماشینی با

really loud stereo. And I'm, I bet you some of you do that.

صدای استریوی واقعاً بسیار بلند داشته باشید. و من شرط می بندم که برخی از شما این کار را انجام دهید.

So by the way, when I was a teenager I did that.

بنابراین، در نوجوانی این کار را انجام دادم.

I had a really loud stereo in my car. Let's see here. Lawley has,

من یک استریو واقعاً با صدای بلند در ماشینم داشتم . بیایید اینجا را ببینیم. لاولی دارد،

I'm going to do a few questions here.

من می خواهم چند سوال را در اینجا انجام دهم.

Everybody Lawley says Lawley Lawley says people,

همه لاولی می گوید لاولی لاولی می گوید مردم،

they are always complaining and have lots of things to be happy about.

آنها همیشه شاکی هستند و چیزهای زیادی برای خوشحالی دارند.

So this is very true.

پس این بسیار درست است.

It's too bad that so many of us including me,

خیلی بد است که بسیاری از ما، از جمله من،

complain a lot because life isn't really that bad.

بسیار شکایت می کنیم، زیرا زندگی واقعاً آنقدرها هم بد نیست.

It's a, it's pretty good I think. Let's see here.

این یک، به نظر من خیلی خوب است . بیایید اینجا را ببینیم.

Amar has one, and I'm going to talk about this one in a little bit. Omar says,

عمار یکی دارد و من کمی در مورد آن صحبت خواهم کرد . عمر می گوید،

hi Bob. My horrible pet peeve is people who cut in the queue in front without

سلام باب. پیو حیوان خانگی وحشتناک من افرادی هستند که بدون عذرخواهی در مقابل پیشخوان یا جلو صندوقدار صف جلوی خود را قطع می کنند

apologizing in front of a counter or in front of the cashier. So we're going to,

. بنابراین ما قصد داریم،

we'll talk about this one in a little bit, but this is a big pet peeve.

کمی در مورد این مورد صحبت خواهیم کرد ، اما این یک پت بزرگ است.

People who jump into the line in front of you or they cut the queue.

افرادی که در صف جلوی شما می پرند یا صف را قطع می کنند.

Never a nice thing to do. Not very polite. Let's see here.

هرگز کار خوبی برای انجام دادن نیست. خیلی مودب نیست بیایید اینجا را ببینیم.

I'm going to try and figure out,

سعی می کنم بفهمم،

I'm not sure about this one. Just give me one moment.

در مورد این یکی مطمئن نیستم. فقط یک لحظه به من فرصت بده

I have to find the next question again. Hello everybody who's watching?

باید دوباره سوال بعدی را پیدا کنم . سلام به همه کسانی که تماشا می کنند؟

I'm Bob the Canadian. We're doing a lesson right now on pet peeves.

من باب کانادایی هستم. ما در حال حاضر درسی در مورد پیوهای حیوانات خانگی داریم.

The things that bother you in life.

چیزهایی که در زندگی شما را آزار می دهد.

Here's the next one. At and t g says,

اینم بعدی At و t g می گوید،

I usually warn people who talk behind my back. It annoys me.

من معمولا به افرادی که پشت سر من صحبت می کنند هشدار می دهم. اذیتم میکنه

So I tell people if they want to say something, they should talk to me directly.

بنابراین به مردم می گویم اگر می خواهند چیزی بگویند، مستقیماً با من صحبت کنند.

So this is another good pet peeve. When people talk behind your back,

بنابراین این یکی دیگر از پیوهای حیوان خانگی خوب است. وقتی مردم پشت سر شما صحبت می کنند، به

it means they talk about you when you are not there.

این معنی است که وقتی شما آنجا نیستید در مورد شما صحبت می کنند.

That is what a pet peeve is. So let's see here.

این همان چیزی است که پیو حیوان خانگی است. پس بیایید اینجا را ببینیم.

Next one is Nathan.

نفر بعدی ناتان است.

Let me go to the next one. I think I might have this one.

بذار برم سراغ بعدی فکر کنم شاید این یکی رو داشته باشم

This is from Henry from Taiwan. Henry says, hi Bob.

این از هنری از تایوان است. هنری می گوید، سلام باب.

If I can't put up with some people who literally smoke in public,

اگر من نتوانم با برخی از افرادی که به معنای واقعی کلمه در ملاء عام سیگار می کشند تحمل کنم

what I let them know directly they are not doing the right thing.

، باید مستقیماً به آنها بفهمانم که کار درستی انجام نمی دهند.

Your advice is appreciate it. This is a tricky one, Henry.

توصیه شما قابل تقدیر است. این یک مشکل است، هنری.

So pet peeves are things that bother you.

بنابراین پیوهای حیوانات خانگی چیزهایی هستند که شما را آزار می دهند.

Sometimes you want to tell people that it bothers you,

گاهی اوقات می خواهید به دیگران بگویید که این موضوع شما را آزار می دهد،

but you do need to know them a little bit. You do need to know,

اما باید کمی آنها را بشناسید . شما باید بدانید

it's hard to tell a stranger to stop smoking without an argument starting.

، سخت است که به یک غریبه بگویید که سیگار را ترک کند بدون اینکه بحثی شروع شود.

So that's a tricky one. I personally don't,

بنابراین این یک مشکل است. من شخصاً این کار

if I see someone smoking in public or doing something that bothers me,

را نمی‌کنم، اگر کسی را ببینم که در جمع سیگار می‌کشد یا کاری انجام می‌دهد که مرا آزار می‌دهد،

I usually don't say anything because I don't want to start an argument.

معمولاً چیزی نمی‌گویم زیرا نمی‌خواهم بحثی را شروع کنم.

I don't want to start a fight. So let's move on though.

من نمی خواهم دعوا راه بیندازم. پس بیایید ادامه دهیم.

Here's another pet peeve.

در اینجا یک پیو حیوان خانگی دیگر است.

This is people who always have the same problem as you.

این افرادی هستند که همیشه مشکل شما را دارند.

So sometimes you share with someone a problem you are having or something else

بنابراین گاهی اوقات مشکلی را که دارید یا چیز دیگری

that's not going very well in your life. And they'll say me too.

که در زندگی شما خوب پیش نمی‌رود با کسی در میان می‌گذارید . و آنها هم به من خواهند گفت.

And you're really looking for them to just listen.

و شما واقعاً به دنبال آنها هستید که فقط گوش کنند.

You're really looking for them to just have some sympathy to feel bad for you.

شما واقعاً به دنبال آن هستید که فقط مقداری همدردی داشته باشند تا احساس بدی نسبت به شما داشته باشند.

So you might say to someone, oh, I have a headache,

بنابراین ممکن است به کسی بگویید اوه من سردرد دارم

and then that person says I have a headache too.

و بعد آن شخص بگوید من هم سردرد دارم.

And you might say to that person so yesterday I had the flu and I'm feeling a

و ممکن است به آن شخص بگویید پس دیروز آنفولانزا گرفتم و

little bit better today. And the person might say, Oh,

امروز کمی بهتر هستم. و شخص ممکن است بگوید، اوه،

I had the flu last week too.

من هم هفته گذشته آنفولانزا داشتم.

So I don't know if you know anyone like this,

بنابراین نمی‌دانم آیا شما همچین کسی را می‌شناسید یا نه ،

but there are people who always have the same problem as you,

اما افرادی هستند که همیشه مشکل شما را دارند

and it can be a little difficult because you're sharing with them.

و ممکن است کمی سخت باشد زیرا شما با آنها به اشتراک می‌گذارید.

You're telling them something because you want them to have sympathy.

شما به آنها چیزی می گویید زیرا می خواهید آنها همدردی کنند.

So you might say, oh, I have a headache. And you want them to say, oh,

بنابراین ممکن است بگویید، اوه، من سردرد دارم. و تو می خواهی بگویند آه،

I feel bad for you. Do you want some Advil? Or do you want some Tylenol?

دلم برایت بد است. آیا شما یک Advil می خواهید ؟ یا کمی تایلنول می خواهید؟

But instead of feeling sympathy, instead of asking you about you,

اما به جای اینکه احساس همدردی کنند، به جای اینکه در مورد شما بپرسند

how your headache fields, they just say, oh, I had, I had a headache.

که سردرد شما چگونه است، فقط می گویند، اوه، داشتم، سردرد داشتم.

I have headache too. So anyways, pet peeve,

من هم سردرد دارم بنابراین به هر حال،

people who always have the same problem as you.

افرادی که همیشه مشکل شما را دارند، پیت کنید.

This,

این،

this next one's kind of funny because I read this in the comments a lot.

این بعدی یک جورهایی خنده دار است زیرا من این را در نظرات زیاد خواندم.

Okay? In the comments of my videos.

باشه؟ در نظرات ویدیوهای من.

So this is people who slurp when they drink.

بنابراین این افرادی هستند که هنگام نوشیدن چرت می زنند.

So I slurp when I drink and I'm going,

بنابراین وقتی می‌نوشم و می‌روم غر می‌زنم

I don't do in my live streams anymore,

، دیگر در پخش‌های زنده‌ام این کار را نمی‌کنم،

but I'm going to slurp right now. Everyone,

اما فعلاً می‌خواهم غر بزنم. همه،

if you don't like the sound of slurping, you should plug your ears.

اگر از صدای خرخر کردن خوشتان نمی آید ، باید گوش های خود را ببندید.

But people who slurp when they drink. So here's a good slurp.

اما افرادی که هنگام نوشیدن چرت می زنند . بنابراین در اینجا یک غرور خوب است.

Did you hear that funny sound?

آن صدای خنده دار را شنیدی؟

So many times in the comments of my videos in my earlier livestreams,

به قدری در نظرات ویدیوهای من در پخش زنده قبلی ام،

people would mention that they didn't like it, that I slurp when I drink.

مردم به این موضوع اشاره می کردند که آن را دوست نداشتند، که وقتی مشروب می خورم غر می زنم.

So now instead I just say, oh, I need to take a little drink and then I do this

بنابراین اکنون به جای آن فقط می گویم، اوه، من باید کمی مشروب بخورم و سپس این کار را انجام می دهم

and then you don't even hear me. So pet peeve,

و شما حتی صدایم را نمی شنوید. پس پت پیو،

people who slurp when they drink should,

افرادی که وقتی می نوشند چرت می

I should have put a picture of me here.

زنند، باید عکس خودم را اینجا می گذاشتم.

This should have been a picture of Botha Canadians. So Hey, anyways,

این باید عکسی از کانادایی های بوتا می بود. بنابراین هی، به هر حال،

we are going to keep moving here but I just wanted to mention again for all of

ما به حرکت به اینجا ادامه می دهیم، اما من فقط می خواستم دوباره برای همه

you that have just joined us,

شما که به تازگی به ما ملحق شده اید اشاره کنم،

we are doing a lesson on pet peeves that are,

ما در حال انجام یک درس در مورد پیوهای حیوانات خانگی هستیم،

that pet peeves are the things that bother you or the things that are know you

که پیوهای حیوان خانگی چیزهایی هستند که شما را آزار می دهند یا چیزهایی که شما را

in life. So we're looking at a few of them.

در زندگی می شناسند بنابراین ما به چند مورد از آنها نگاه می کنیم.

I noticed there's 470 people watching. That's awesome. If you're new here,

من متوجه شدم که 470 نفر در حال تماشا هستند. این عالیه اگر در اینجا تازه کار هستید،

don't forget to click the subscribe button down there. I do lots of videos,

فراموش نکنید که روی دکمه اشتراک در پایین کلیک کنید. من ویدیوهای زیادی،

lots of lessons to help people learn English.

درس های زیادی برای کمک به مردم در یادگیری زبان انگلیسی انجام می دهم.

And if you guys could give me a thumbs up at some point, that would be really,

و اگر شما بچه‌ها بتوانید در نقطه‌ای از من حمایت کنید،

really cool as well. But thank you to everyone who's here.

واقعاً بسیار جالب خواهد بود. اما از همه کسانی که اینجا هستند تشکر می کنم.

Hi to everyone in the chat. Let me check if there are any more questions.

سلام به همه افراد حاضر در چت. اجازه بدهید بررسی کنم که آیا سؤال دیگری وجود دارد.

There are Dimitri has a kid,

دیمیتری یک بچه دارد،

one Dimitri says is shouting at other drivers a pet peeve? Yes,

یکی از دیمیتری می‌گوید که سر رانندگان دیگر فریاد می‌زند که حیوان خانگی است؟ بله

definitely.

قطعا.

Sometimes people honk like beep beep when they drive and sometimes people yell

گاهی اوقات مردم هنگام رانندگی مانند بوق بوق می‌زنند و گاهی اوقات مردم فریاد می‌زنند

like, get Outta my way.

، از راه من خارج شو.

So definitely if you don't like when people yell when they're driving,

بنابراین قطعاً اگر دوست ندارید وقتی مردم هنگام رانندگی فریاد می‌زنند،

that would be a pet peeve of yours. So that was a good one to meet tree.

این یک ناراحتی برای شما خواهد بود. بنابراین برای ملاقات با درخت خوب بود.

Thank you.

متشکرم.

He has the question that is very challenging. Seed says,

او سوالی دارد که بسیار چالش برانگیز است. سید می گوید

how can we tell someone politely who is bothering us to stop?

چگونه می توانیم مؤدبانه به کسی که ما را اذیت می کند بگوییم دست بردارید؟

I think you just say let's say someone's smoking on the subway and it's,

من فکر می کنم شما فقط می گویید فرض کنید فلانی در مترو سیگار می کشد

and it's not allowed. You could just say, do you mind not smoking here?

و این کار ممنوع است. فقط می توانید بگویید، آیا برایتان مهم نیست که اینجا سیگار نکشید؟

There is a sign that says no smoking and the smoke kind of bothers me.

تابلویی هست که میگه سیگار نکش و دود یه جورایی اذیتم میکنه.

That would be one way to do it. But again, like I said earlier,

این یکی از راه های انجام آن خواهد بود. اما باز هم، همانطور که قبلاً گفتم،

I usually don't ask people to stop doing something if they're a stranger.

معمولاً از مردم نمی‌خواهم که اگر غریبه هستند، از انجام کاری دست بردارند.

If there's someone that I don't know Norma says,

اگر کسی هست که من نمی شناسم نورما می گوید،

hi Bob. Is it correct if I say I'm not a pet peeve at all?

سلام باب. آیا اگر بگویم من اصلاً حیوان خانگی نیستم درست است؟

You would say I don't have any pet peeves.

شما می گویید من پیو حیوان خانگی ندارم.

That would be the correct way to say it. A lolly has given us a superchat.

این روش صحیح بیان آن خواهد بود. یک آب نبات چوبی به ما یک سوپرچت داده است.

Thanks. Lawley Lawley she has says, thanks for all videos. You are very aware.

با تشکر. لاولی لاولی او می گوید، برای همه ویدیوها متشکرم. شما خیلی آگاه هستید.

Very, very welcome. Thanks Lala. You're, you're awesome.

خیلی خیلی خوش آمدید ممنون لالا تو فوق العاده ای

So you would say, I don't have any pet peeves.

بنابراین شما می گویید، من هیچ گونه پیو حیوان خانگی ندارم.

Remember the pet peeve is the name for things that bother you.

به یاد داشته باشید پیو حیوان خانگی نام چیزهایی است که شما را آزار می دهد.

So you would say, you know,

پس می‌گویید، می‌دانید،

one of my pet peeves is when people chew with their mouth open.

یکی از ناراحتی‌های حیوان خانگی من زمانی است که مردم با دهان باز جویده می‌شوند.

So what you're saying is something that bothers me.

بنابراین چیزی که شما می گویید من را آزار می دهد.

Something that annoys me is when people chew with their mouth open.

چیزی که من را آزار می دهد این است که مردم با دهان باز جویده می شوند.

So that would be how you would say that. Let me grab the next question. Kia. Ah,

پس این طوری می گویید. اجازه دهید به سوال بعدی بپردازم. کیا. آه،

this is a good one.

این یکی خوب است.

Kia says one of their pet peeves is people who talk on their phone loudly in

کیا می‌گوید یکی از حیوانات خانگی آنها افرادی هستند که با صدای بلند در مکان‌های عمومی با تلفن خود صحبت می‌کنند

public. So people who are in a public place and then it just like, yeah, yeah.

. بنابراین افرادی که در یک مکان عمومی هستند و سپس آن را دوست دارند، بله، بله.

Sounds great. Yeah, tomorrow. Okay, I'll see you then.

عالیه. آره فردا باشه پس میبینمت

And it's just annoying. I like it when people put their earbuds in.

و فقط آزاردهنده است. من دوست دارم زمانی که مردم هدفون های خود را داخل گوش قرار می دهند.

I have a pair here somewhere and then they just talk quietly to their

من یک جفت در اینجا دارم و سپس آنها فقط به آرامی با میکروفون خود صحبت می کنند

microphone. Let's see here.

. بیایید اینجا را ببینیم.

How do you, this is from Moje Taba.

چطوری اینم از موج طبا.

How do you react to a pet peeve in a polite way or in an angry way?

به صورت مودبانه یا با عصبانیت در برابر عصبانیت حیوان خانگی چگونه واکنش نشان می دهید ؟

So it really depends.

بنابراین واقعا بستگی دارد.

So if my children are chewing with their mouths open,

بنابراین اگر فرزندانم با دهان باز جویدن را انجام می دهند،

I will ask them politely to stop. But if they keep doing it,

مودبانه از آنها می خواهم که دست از این کار بردارند. اما اگر این کار را ادامه دهند

I will probably say it a little more sternly. When you're stern,

، احتمالاً کمی سخت‌تر می‌گویم. وقتی سختگیر هستید،

it's not anger, but it's definitely a affirm tone.

عصبانیت نیست، اما قطعاً لحن تأییدی است.

So you would say hey, could you stop chewing with your mouth open?

بنابراین شما می گویید هی، آیا می توانید با دهان باز دست از جویدن بردارید؟

That's a very plate. And then you could say, look,

خیلی بشقابه و سپس می‌توانی بگویی، ببین،

I said you needed to stop chewing with your mouth open.

من گفتم باید با دهان باز جویدن را متوقف کنی.

If you don't stop we will take away your teddy bear. I Dunno,

اگر متوقف نشوید، ما خرس عروسکی شما را خواهیم گرفت. من نمی دانم، به

that sounds mean. But anyways, that's how you would do it. But again,

نظر می رسد معنی است. اما به هر حال، شما این کار را انجام می دهید. اما باز هم،

I usually only address pet peeves with people if they're people I know.

من معمولاً فقط با افرادی که افرادی هستند که من می‌شناسم، در مورد حیوانات خانگی صحبت می‌کنم.

Well let's see here.

خوب بیایید اینجا را ببینیم.

So the next one is from [inaudible] from Somalia. Hi Sir. Good morning.

بنابراین مورد بعدی از [نامفهوم] از سومالی است. سلام آقا. صبح بخیر.

Good morning. Said. You're really doing a great job. Thank you.

صبح بخیر. گفت. شما واقعاً کار بزرگی انجام می دهید. متشکرم.

We can't thank you enough. Could you please tell us what are your pet peeves?

ما نمی توانیم به اندازه کافی از شما تشکر کنیم. ممکن است لطفاً به ما بگویید که پیوهای حیوان خانگی شما چیست؟

So I think my biggest pet peeve is my two biggest ones.

بنابراین فکر می‌کنم بزرگ‌ترین حیوان خانگی من دو حیوان بزرگ من هستند.

We did already. People who text and drive,

ما قبلا انجام دادیم. افرادی که پیامک می‌دهند و رانندگی می‌کنند،

so they're like on their phone and they're supposed to be driving.

بنابراین مانند تلفن خود هستند و قرار است در حال رانندگی باشند.

And people who are late.

و افرادی که دیر کرده اند. مطمئناً

Those are my pet peeves for sure. Let's see here.

آن‌ها پیوهای حیوان خانگی من هستند . بیایید اینجا را ببینیم.

People are at, let's see here. Oh, Miroslav is here.

مردم هستند، بیایید اینجا را ببینیم. اوه، میروسلاو اینجاست.

Here is mirror Slavs a pet peeve or is suggesting a pet peeve when people put

در اینجا اسلاوهای آینه‌ای یک پیو حیوان خانگی هستند یا زمانی که

their feet or shoes on public tables or chairs, especially in the library.

افراد پاها یا کفش‌های خود را روی میزها یا صندلی‌های عمومی، به‌ویژه در کتابخانه، می‌گذارند، پیشنهاد می‌کند که پیو حیوان خانگی باشد.

I tried to understand that behavior, but I can't,

سعی کردم آن رفتار را بفهمم ، اما نمی توانم،

other people have to sit there after them.

دیگران باید بعد از آنها آنجا بنشینند.

So Miroslav is talking about someone who they sit down in a public place and

بنابراین میروسلاو در مورد کسی صحبت می کند که در یک مکان عمومی می نشینند و

then they put their feet, can't show you my feet. There's my foot.

سپس پاهای خود را می گذارند، نمی توانند پاهای من را به شما نشان دهند. پای من آنجاست

They put their feet up on a table or a chair or bench in a place where people

آنها پاهای خود را روی میز یا صندلی یا نیمکتی در مکانی که افراد

need to sit later. Yeah, I don't, I don't like that either. [inaudible] Slow.

باید بعداً بنشینند، قرار می دهند. آره، نه، من هم دوست ندارم. [نامفهوم] آهسته.

let's see here. Muddy Isle Shamari says,

بیایید اینجا را ببینیم مادی ایسل شامری می گوید

did you smoke when you were a teenager? While that's a rather personal question.

در نوجوانی سیگار می کشیدی؟ در حالی که این یک سوال کاملا شخصی است.

And yes, I did actually smoke when I was younger. I,

و بله، من در جوانی سیگار می کشیدم. من،

it was not a good idea. I quit a long time ago.

ایده خوبی نبود. من خیلی وقت پیش ترک کردم

I have not had a cigarette for probably 25 years.

من احتمالا 25 سال است که سیگار نکشیده ام.

So when I was a teenager there was a couple of years where I smoked.

بنابراین وقتی نوجوان بودم، چند سالی بود که سیگار می کشیدم.

So let's see here. Next question.

پس بیایید اینجا را ببینیم. سوال بعدی

Oh, this is from our Tina, this is great.

اوه، این از تینای ماست، عالی است.

Other people are posting some pet peeves in the chat. That's awesome.

افراد دیگر در چت برخی از حیوانات خانگی را پست می کنند. این عالیه

Martinez says a pet peeve is when young people that don't stand up on the bus,

مارتینز می‌گوید پت اوج زمانی است که جوانانی که در اتوبوس نمی‌ایستند،

sorry, young people that don't stand up on the bus to let this,

متأسفم، جوانانی که در اتوبوس نمی‌ایستند تا این اجازه

to give the seat to an older person or to a woman who is pregnant. Yeah.

را بدهند، صندلی را به یک فرد مسن یا به زنی که حامله آره

Generally it is polite to to give someone a seat if they are elderly or if

به طور کلی مودبانه است که اگر فردی مسن است یا

someone's pregnant. I would agree that would be a pet peeve of mine too. Okay.

فردی باردار است، یک صندلی بگذارد. من موافقم که این هم برای من ناراحت کننده است. باشه.

We kind of had this one came through the questions.

ما به نوعی داشتیم که این یکی از طریق سوالات مطرح شد.

But in Canada we have non smoking areas.

اما در کانادا مناطق غیر سیگاری داریم.

There are places where you are not allowed to smoke.

مکان هایی وجود دارد که در آن شما اجازه سیگار کشیدن ندارید.

And for some people a pet peeve is people who smoke in a non smoking area.

و برای برخی از افراد پت پیو افرادی هستند که در منطقه غیر سیگاری سیگار می کشند.

So some, excuse me.

بنابراین برخی، من را ببخشید.

Sometimes people just ignore the law.

گاهی اوقات مردم فقط قانون را نادیده می گیرند.

They ignore the signs and they smoke in an area where you are not supposed to

آنها علائم را نادیده می گیرند و در منطقه ای سیگار می کشند که قرار نیست شما

smoke. So this is definitely another pet peeve.

سیگار بکشید. بنابراین این قطعاً یکی دیگر از پف کردن حیوانات خانگی است.

I had a friend visit from China and he was a smoker and he had trouble finding

من یک دوست از چین ملاقات داشتم و او سیگاری بود و در پیدا کردن

places to smoke. In Canada, in Canada,

مکان برای سیگار کشیدن مشکل داشت. در کانادا، در کانادا،

there are not very many places left that you can smoke even outside.

جاهای زیادی باقی نمانده است که بتوانید حتی در خارج از خانه سیگار بکشید.

So you can't smoke in a restaurant, you can't smoke in any public places.

بنابراین شما نمی توانید در رستوران سیگار بکشید، نمی توانید در هیچ مکان عمومی سیگار بکشید.

Even if you go to a restaurant and they have an outside or an outdoor seating

حتی اگر به یک رستوران بروید و آنها یک فضای بیرون یا فضای بیرون برای نشستن داشته

area, you cannot smoke there.

باشند، نمی توانید در آنجا سیگار بکشید.

So you can smoke in your backyard in Canada.

بنابراین می توانید در حیاط خانه خود در کانادا سیگار بکشید.

And I think you can smoke in your car if there's no passengers.

و من فکر می کنم اگر مسافری نباشد می توانید در ماشین خود سیگار بکشید.

But it's it's quite strict in Canada.

اما در کانادا کاملاً سختگیرانه است.

Some of you might remember this from school,

برخی از شما ممکن است این را از مدرسه به یاد بیاورید

the sound of chalk on a chalkboard.

، صدای گچ روی تخته سیاه.

So I have a whiteboard and I use whiteboard markers and they don't make any

بنابراین من یک تخته سفید دارم و از نشانگرهای تخته سفید استفاده می کنم و هیچ صدایی تولید نمی کنند

sound. But a long time ago, this was a blackboard and the sound of chalk,

. اما خیلی وقت پیش این تخته سیاه بود و صدای گچ

like e e talked made a funny sound.

مثل e e talked صدای خنده داری می داد.

Some people don't like the sound of chalk on a chalkboard and they certainly

برخی از افراد صدای گچ روی تخته سیاه را دوست ندارند و مطمئناً

don't like the sound of nails. So these are your nails. So if you scratch,

صدای ناخن را دوست ندارند. پس اینها ناخن های شما هستند. بنابراین اگر خراش می کشید،

if this was a chalkboard or blackboard and you scratched it,

اگر این تخته سیاه یا تخته سیاه بود و آن را خراش می دادید

it would make a really, really horrible sound. So anyways,

، صدای واقعاً بسیار وحشتناکی ایجاد می کرد. بنابراین به هر حال

the sound of chalk or nails on a chalkboard

، صدای گچ یا ناخن روی تخته گچی

people who cough,

افرادی که سرفه می‌کنند،

so coughing without covering their mouth.

بدون اینکه دهان خود را بپوشانند سرفه می‌کنند.

So sometimes there are people,

بنابراین گاهی اوقات افرادی هستند

you'll see them walking and they will have a coughing fit or they will start

که آنها را در حال راه رفتن می بینید و دچار سرفه می شوند یا شروع به

coughing and instead of covering their mouth with their hand,

سرفه می کنند و به جای اینکه دهان خود را با دست خود بپوشانند،

or we're supposed to do it this way now or like this,

یا قرار است این کار را الان یا اینطور انجام دهیم،

you're supposed to cough into your elbow because then you don't have the germs.

شما قرار است در آرنج خود سرفه کنید زیرا در این صورت میکروب را ندارید.

The cold germs on your hand. If you shake someone's hand. Leaders,

میکروب های سرد روی دست شما اگر دست کسی را بفشارید. رهبران،

so cough like this,

پس اینگونه سرفه کنید،

but sometimes people will cough without covering their mouth.

اما گاهی اوقات افراد بدون اینکه دهان خود را بپوشانند سرفه می کنند.

I think that's pretty rude. I think when you cough you should cover your mouth.

به نظر من این خیلی بی ادبانه است. من فکر می کنم وقتی سرفه می کنید باید دهان خود را ببندید.

Let's see here. Edgar Edgar's asking if fighting is considered a pet peeve.

بیایید اینجا را ببینیم. ادگار ادگار از او می‌پرسد که آیا دعوا یک حیوان خانگی محسوب می‌شود؟

So yes, possibly Edgar. I just saw that in the chat.

پس بله، احتمالا ادگار. همین الان تو چت دیدم

And if you don't know what fighting is, you need to look it up. Let's see here.

و اگر نمی دانید جنگیدن چیست ، باید آن را جستجو کنید. بیایید اینجا را ببینیم.

I'm going to do a couple more and then we'll do some questions.

من قصد دارم چند مورد دیگر را انجام دهم و سپس چند سؤال را انجام خواهیم داد.

Let's jump over to here.

بیایید به اینجا بپریم.

People who stopped suddenly when walking in front of you.

افرادی که هنگام راه رفتن در مقابل شما ناگهان ایستادند.

This is a little bit my pet peeve,

این کمی پیو حیوان خانگی من است،

actually a bigger pet peeve of mine would be people who walk really slow.

در واقع یک پیو بزرگتر حیوان خانگی من افرادی هستند که واقعا آهسته راه می روند.

But people who stopped suddenly when walking in front of you.

اما افرادی که هنگام راه رفتن در مقابل شما ناگهان ایستادند.

So sometimes you're walking along and you're walking pretty fast and the person

بنابراین گاهی اوقات شما در امتداد راه می روید و خیلی سریع راه می روید و

in front of you all sudden just stops.

شخص مقابل شما ناگهان می ایستد.

Maybe they're on their phone maybe they got distracted and then all of a sudden

شاید آنها با تلفن خود صحبت می کنند، شاید حواسشان پرت شده است و ناگهان

you, you have to stop and you need to go around them.

شما باید متوقف شوید و باید آنها را دور بزنید.

So definitely a pet peeve for some people is people who stopped suddenly when

بنابراین قطعاً برای برخی از افراد، افرادی هستند که هنگام

walking in front of you. I think this would bother me,

راه رفتن در مقابل شما ناگهان متوقف می شوند. فکر می‌کنم این موضوع مرا آزار می‌دهد،

but I don't live in an area of Canada where there are lots of people.

اما من در منطقه‌ای از کانادا زندگی نمی‌کنم که در آن افراد زیادی وجود دارد.

So I don't often have it where there are people walking in front of me.

بنابراین من اغلب آن را در جایی که افرادی در جلوی من راه می روند، ندارم.

Usually when I'm walking,

معمولاً وقتی در حال پیاده روی هستم،

there's no one in front of me because I live in a really small,

کسی جلوی من نیست، زیرا من در یک شهر بسیار کوچک

well I live outside of town, but when I go to town, it's a really small town.

زندگی می کنم، خوب من خارج از شهر زندگی می کنم، اما وقتی به شهر می روم، آن شهر واقعاً کوچک است.

Let's see here. We had this one come up in the questions.

بیایید اینجا را ببینیم. ما این یکی را در سوالات مطرح کردیم.

In Canada we say people who cut in line.

در کانادا می گوییم افرادی که در صف کوتاه هستند.

And I think in Britain and a little bit in Canada,

و من فکر می کنم در بریتانیا و کمی در کانادا،

we say people who jumped the queue.

ما می گوییم افرادی که از صف پریده اند.

So let's say you're waiting in line and there's 20 people ahead of you and you

بنابراین فرض کنید در صف منتظر هستید و 20 نفر جلوتر از شما هستند و می

go to get something out of your bag and when you look up,

روید تا چیزی از کیفتان در بیاورید و وقتی به بالا نگاه می کنید

there's 22 people ahead of you and then you check your phone and next time you

، 22 نفر جلوتر از شما هستند و سپس تلفن خود را چک می کنید و دفعه بعد که

look up, there's 25 people in front of you.

بالا را نگاه می کنید. ، 25 نفر جلوی شما هستند.

Because people are jumping in or cutting in or jumping the,

از آنجایی که مردم در حال پریدن یا قطع کردن یا پریدن هستند، بسیار

okay, so they are getting in line ahead of you.

خوب، بنابراین آنها جلوتر از شما در صف قرار می گیرند.

And I read some thing interesting about this yesterday.

و من دیروز چیز جالبی در این مورد خواندم.

It said something like if one person jumps the queue or if one person cuts in

یه چیزی میگفت مثل اینکه اگه یه نفر از صف بپره یا یه نفر تو صف بره

line, the rest of the people in line, 5% of the people will be annoyed.

بقیه مردم تو صف 5 درصد مردم اذیت میشن.

But if two people cut in line over 90% of the people will be annoyed.

اما اگر دو نفر در صف برسند بالای 90 درصد مردم اذیت می شوند.

So it's interesting.

پس جالب است.

I think when you see one person cut in line or jump the queue,

فکر می‌کنم وقتی می‌بینی یک نفر در صف ایستاده یا از صف می‌پرد،

sometimes you think they had a friend waiting.

گاهی فکر می‌کنی دوستی منتظرش داشته است.

Maybe they just went to the bathroom and came back.

شاید فقط رفتند دستشویی و برگشتند.

But when you see two people or more jump in,

اما وقتی می بینید دو نفر یا بیشتر می پرند،

jump in line or cut the line, cut in line that you start to get annoyed.

در صف بپرید یا خط را قطع کنید، در صفی که شروع به آزرده شدن می کنید، قطع کنید.

So let's look at a few questions. Agnes says

پس بیایید به چند سوال نگاه کنیم. اگنس می

The noise in a library.

گوید سر و صدا در یک کتابخانه.

Can we say it's my pet peeve or is it better to say it's painful? Thank you.

آیا می توانیم بگوییم که پیو حیوان خانگی من است یا بهتر است بگوییم دردناک است؟ متشکرم.

I would say it's your pet peeve, but aren't library usually quiet. Oh,

من می‌توانم بگویم که این حیوان خانگی شما است، اما معمولاً کتابخانه ساکت نیست. آه،

when people make noise in the library. I understand.

وقتی مردم در کتابخانه سروصدا می کنند. من میفهمم.

So you like the library to be quiet,

بنابراین شما دوست دارید که کتابخانه ساکت باشد، اما وقتی مردم در کتابخانه سروصدا می کنند،

but it's a pet peeve of yours when people make noise in the library. That's,

این ناراحتی شماست . این است،

I'm pretty sure that's what you were saying. Let's see here.

من تقریباً مطمئن هستم که این همان چیزی است که شما می گفتید . بیایید اینجا را ببینیم.

Next one, noon whites says,

در مرحله بعد، نون سفیدها می‌گویند،

my pet peeve is when other people fail to attend an appointment without a proper

پیو حیوان خانگی من زمانی است که افراد دیگر در یک قرار ملاقات بدون توضیح مناسب شرکت

explanation. Is there a word for these kinds of people? No.

نمی‌کنند. آیا کلمه ای برای این نوع افراد وجود دارد؟ نه

There is no word for it, but I think I think they're just rude.

. هیچ کلمه ای برای آن وجود ندارد، اما فکر می کنم آنها فقط بی ادب هستند.

I think when you a have an appointment and then you're late for an appointment

فکر می‌کنم وقتی قراری دارید و بعد از آن دیر به قرار می‌رسید

or you are, you totally missed the appointment. That's not very nice.

یا هستید، کاملاً قرار را از دست داده‌اید . این خیلی خوب نیست.

Let's see here.

بیایید اینجا را ببینیم.

[Inaudible]

Let's see.

[نامفهوم]

بیایید ببینیم.

AB been tig says it's so annoying when people,

AB been tig می‌گوید خیلی آزاردهنده است وقتی مردم

when someone says that you need to change your attitude by yourself,

می‌گویند که باید نگرش خود را به تنهایی تغییر دهید،

although they are not perfect either. Yeah.

اگرچه آنها هم کامل نیستند. آره

So it's interesting when people tell you you should change your attitude,

بنابراین جالب است وقتی مردم به شما می گویند باید نگرش خود را تغییر دهید،

but you actually think maybe you need to change your attitude.

اما در واقع فکر می کنید شاید باید نگرش خود را تغییر دهید.

Let's look at the next question.

بیایید به سوال بعدی نگاه کنیم.

Kaka this is not on topic, but Gaga says,

کاکا این در مورد موضوع نیست، اما گاگا می گوید

have you eaten breakfast? Yes,

، صبحانه خوردی؟ بله،

I had a boiled egg and a little bit of spice cake.

من یک تخم مرغ آب پز و کمی کیک ادویه داشتم.

You're not supposed to eat cake for breakfast, but we had a little bit of cake.

قرار نیست شما برای صبحانه کیک بخورید، اما ما کمی کیک خوردیم.

So I had to boil the egg and some spice cake.

بنابراین مجبور شدم تخم مرغ و مقداری کیک ادویه را بجوشانم.

Judit who watches the live streams sometimes later.

جودیت که گاهی اوقات بعداً پخش زنده را تماشا می کند.

She usually reminds me that I should be eating healthy.

او معمولاً به من یادآوری می کند که باید سالم غذا بخورم.

So a cake for breakfast is not healthy. Let's see here.

بنابراین یک کیک برای صبحانه سالم نیست. بیایید اینجا را ببینیم.

Let's see here. Mr Moe says,

بیایید اینجا را ببینیم. آقای Moe می گوید،

why is it called a pet peeve? I actually don't know the answer to that, Mr Mo.

چرا به آن پت پیو می گویند؟ من واقعاً جواب آن را نمی‌دانم، آقای Mo.

But when you have to look up the word Peeve,

اما وقتی باید کلمه Peeve را جستجو کنید،

that will give you some idea.

این به شما ایده می‌دهد.

Anything that you have that's a pet is like a little animal,

هر چیزی که دارید که حیوان خانگی است مانند یک حیوان کوچک است،

but you can also have other things where you use the term pet.

اما می توانید چیزهای دیگری نیز داشته باشید که در آن از اصطلاح حیوان خانگی استفاده می کنید.

So a pet peeve is like means it's a personal annoyance.

بنابراین پیو حیوان خانگی به معنای آزار شخصی است.

It's something that annoys you. So that was not a great explanation. Mr Mo,

این چیزی است که شما را آزار می دهد. پس این توضیح خوبی نبود. آقای Mo،

you should definitely Google that. Let's see here.

شما حتما باید آن را در گوگل جستجو کنید. بیایید اینجا را ببینیم.

Nass just says,

ناس فقط می گوید،

I do not like it when people go, oh, let's see.

من دوست ندارم وقتی مردم می روند، اوه، ببینیم.

I do not like it when people walk and do not take their feet off the ground and

وقتی مردم راه می‌روند و پاهایشان را از زمین

make a shuffling sound. Adds interesting.

بر نمی‌دارند و صدایی به هم نمی‌زنند، دوست ندارم. جالب می افزاید.

I haven't thought of that one before. Nastia I think that might annoy me.

من قبلا به اون یکی فکر نکرده بودم نستیا فکر می کنم این ممکن است مرا آزار دهد.

In Canada. I don't know if I hear that very much. But anyways,

در کانادا. نمی دونم زیاد شنیدم یا نه اما به هر حال

let's keep going. Let's see here. Amar says,

بیایید ادامه دهیم. بیایید اینجا را ببینیم. عمار می‌گوید

a pet peeve of mine is when people stop their car in front of your garage door

، ناراحتی من زمانی است که مردم ماشین خود را جلوی درب گاراژ شما متوقف می‌کنند

and you cannot take your vehicle out in Canada. You do not have this problem,

و شما نمی‌توانید وسیله نقلیه خود را در کانادا بیرون بیاورید . شما این مشکل را ندارید،

not like in Paris. That would be annoying.

نه مانند پاریس. آزار دهنده خواهد بود.

So what Amar is saying is you have your car in the garage and you have the door

بنابراین چیزی که عمار می گوید این است که شما ماشین خود را در گاراژ دارید و در را

closed and then someone parks a right behind you and then you can't get your car

بسته اید و بعد یکی درست پشت سر شما پارک می کند و بعد نمی توانید ماشین خود را

out. That would be very, very annoying for sure.

بیرون بیاورید. مطمئناً بسیار بسیار آزاردهنده خواهد بود.

Let's see here.

بیایید اینجا را ببینیم.

Nathan Gr says teacher Bob.

Nathan Gr می گوید معلم باب.

A pet peeve could also be when someone stares at you intensely, you know,

ناراحتی حیوان خانگی همچنین ممکن است زمانی باشد که شخصی بدون دلیل به شدت به شما خیره

without reason. That could be, yes, definitely.

شود. این می تواند، بله، قطعا.

So if you want to know what staring is,

بنابراین اگر می خواهید بدانید خیره شدن چیست،

I will stare at you guys for a second here.

من اینجا برای لحظه ای به شما بچه ها خیره خواهم شد.

Did that freak you out? Did that scare you? I hope not.

آیا این شما را عصبانی کرد؟ این شما را ترساند؟ امیدوارم اینطور نباشه.

But what Nathan is saying,

اما چیزی که ناتان می‌گوید

a pet peeve is when people stare at you maybe on the bus or subway for no

، پت‌ه‌شدن زمانی است که مردم در اتوبوس یا مترو بدون

reason. I wouldn't like that. That would not be enjoyable for me.

دلیل به شما خیره می‌شوند. من این را دوست ندارم. این برای من لذت بخش نخواهد بود.

Let me get back to the lesson though. So here's another pet peeve.

با این حال اجازه دهید به درس برگردم . بنابراین در اینجا یک حیوان خانگی دیگر است.

This was a pet peeve of mine when I was in school.

زمانی که در مدرسه بودم، این یک ناراحتی حیوان خانگی من بود.

Teachers who miss, spell your name.

معلمانی که دلتنگ می شوند نام خود را هجی کنند.

So my name's Bob. This is not how you spelled Bob.

پس اسم من باب است. اینطوری که تو باب نوشتی نیست.

Bob Is like this Bob, Bob. It's a very,

باب مثل این باب است، باب.

very simple name to spell. But when I was in school,

املای این اسم بسیار بسیار ساده است. اما وقتی من در مدرسه بودم،

sometimes people would write Bob with two bs or they would write Bobby or they

گاهی مردم باب را با دو bs می نوشتند یا بابی می نوشتند یا

would write rob, Brit here.

rob، بریت را اینجا می نوشتند.

Let me put that on the board for you because this is kind of a strange one. So

اجازه دهید آن را برای شما روی تخته بگذارم زیرا این یک نوع عجیب است. بنابراین

[Inaudible]

[نامفهوم]

Robert is my real name. Okay.

رابرت نام واقعی من است. باشه.

Bob is like a nickname or a short form of my name.

باب مانند نام مستعار یا شکل کوتاهی از نام من است.

And I had a teacher who would write.

و من معلمی داشتم که می نوشت.

Yeah,

Rob writ. That's not even a name.

آره،

راب نوشت. این حتی یک نام نیست.

That's not even a common name in Canada. But teachers who misspell your name.

این حتی یک نام رایج در کانادا نیست. اما معلمانی که نام شما را اشتباه می نویسند.

Another pet peeve. Here's another one.

یک حیوان خانگی دیگر. اینم یکی دیگه

People who interrupt you while you are talking.

افرادی که هنگام صحبت حرف شما را قطع می کنند.

So I think this lady is trying to talk and I think this guy keeps interrupting

بنابراین فکر می کنم این خانم سعی می کند صحبت کند و فکر می کنم این مرد مدام حرف او را قطع می

her. So sometimes you are having a conversation with a friend.

کند. بنابراین گاهی اوقات شما در حال گفتگو با یک دوست هستید.

You can't even finish your sentences.

شما حتی نمی توانید جمله های خود را تمام کنید.

Every time you try to finish your sentence your friend just starts talking.

هر بار که سعی می کنید جمله خود را تمام کنید ، دوستتان شروع به صحبت می کند.

So people who interrupt you while you are talking.

بنابراین افرادی که صحبت شما را قطع می کنند.

Definitely a pet peeve.

قطعاً یک پیو حیوان خانگی است.

This is another one. Oh, just one sec.

این یکی دیگر است. اوه، فقط یک ثانیه

I'm going to erase the board for a moment there.

من می خواهم برای یک لحظه تخته را در آنجا پاک کنم.

Now you know what he raised the board is,

حالا می‌دانید که او چه چیزی هیئت را مطرح کرده است،

I might do my livestream next week on school,

من ممکن است هفته آینده پخش زنده‌ام را در مدرسه انجام دهم،

so I might talk about all kinds of things in a school. But anyways,

بنابراین ممکن است در مورد همه چیز در مدرسه صحبت کنم. اما به هر حال،

let's get back to this. Oh, before we do though, I just want to say hi again.

بیایید به این موضوع برگردیم. اوه، قبل از انجام این کار، من فقط می خواهم دوباره سلام کنم.

Remember if you are new here, hit the subscribe button, thumbs up.

به خاطر داشته باشید که اگر در اینجا تازه کار هستید ، دکمه اشتراک را فشار دهید.

And don't forget to come back tomorrow or over the weekend.

و فراموش نکنید که فردا یا آخر هفته برگردید.

There will be English subtitles here if you need to review.

در صورت نیاز به بررسی، زیرنویس انگلیسی در اینجا وجود خواهد داشت.

Some of the co of the,

برخی

of the things that I have said and Genta says Robert is your first name.

از مواردی که من گفتم و جنتا می گوید رابرت نام کوچک شماست.

Yes. Bob and Robert are the same name.

آره. باب و رابرت هم نام هستند.

I don't know if you knew that people who sing along to a song in a car with you.

نمی‌دانم آن‌هایی را می‌شناختی که در ماشین با تو یک آهنگ می‌خوانند یا نه.

So sometimes you are riding in a car with people and a really good song comes on

بنابراین گاهی اوقات شما با مردم سوار ماشین می شوید و یک آهنگ واقعاً خوب

the radio. A song comes on that you really want to listen to,

از رادیو می آید. آهنگی می آید که شما واقعاً می خواهید به آن گوش دهید،

but the person you are with start singing along to the song and it's kind of

اما شخصی که با او هستید شروع به خواندن همراه با آهنگ می کند و به نوعی

ruining the song for you.

آهنگ را برای شما خراب می کند.

So people who sing along to a song in a car with you can be annoying.

بنابراین افرادی که با شما در ماشین همراه با یک آهنگ می خوانند می توانند آزاردهنده باشند.

I couldn't find a good picture of it,

من نتونستم عکس خوبی ازش پیدا کنم،

but this lady's singing and her dog looks a little bit annoyed. Disney,

اما آواز خوندن این خانم و سگش کمی اذیت به نظر می رسند. دیزنی،

he looks like, Oh,

او به نظر می رسد، اوه،

I wish she would stop singing so I could listen to my favorite song.

ای کاش او آواز خواندن را متوقف می کرد تا بتوانم آهنگ مورد علاقه ام را گوش کنم.

Next one.

بعدی.

People

people who talk in the theater during a movie.

افرادی که در طول یک فیلم در تئاتر صحبت می کنند.

So this really bothers me too.

پس این واقعاً من را هم آزار می دهد.

I think a lot of these things bother me when I go to see a movie in the theater.

فکر می کنم وقتی برای دیدن یک فیلم در تئاتر می روم خیلی از این چیزها اذیتم می کند .

I do not like it when people talk during the movie.

وقتی مردم در طول فیلم صحبت می کنند، دوست ندارم.

It can be quite frustrating because you've paid a lot of money to see a movie.

این می تواند بسیار خسته کننده باشد زیرا پول زیادی برای دیدن یک فیلم پرداخت کرده اید.

And you just want to sit and listen and enjoy the movie.

و شما فقط می خواهید بنشینید و گوش کنید و از فیلم لذت ببرید.

And sometimes the people behind you just talk the whole time.

و گاهی اوقات افرادی که پشت سر شما هستند فقط تمام مدت صحبت می کنند.

And that is not very enjoyable.

و این خیلی لذت بخش نیست.

So people who talk in the theater during a movie, never fun.

بنابراین افرادی که در طول یک فیلم در تئاتر صحبت می کنند ، هرگز سرگرم کننده نیستند.

And here's another one about movies.

و این هم یکی دیگر از فیلم ها.

When a phone rings during a movie or if you're watching a play sometimes you're

وقتی تلفن در حین فیلم زنگ می زند یا اگر در حال تماشای یک نمایش هستید، گاهی اوقات

sitting and you're just enjoying the movie.

نشسته اید و فقط از فیلم لذت می برید.

It's a super good movie and you're just love watching it.

این فیلم فوق العاده خوبی است و شما فقط عاشق تماشای آن هستید.

And then all of a sudden someone's phone will ring or someone will get a

و سپس ناگهان تلفن یک نفر زنگ می‌خورد یا یک اعلان دریافت می‌کند

notification so their phone will beep or buzz or ring.

تا تلفنش بوق یا وزوز یا زنگ بزند.

That can be very, very annoying as well.

این می تواند بسیار بسیار آزاردهنده نیز باشد.

Continuing on with the theme of phones

در ادامه موضوع گوشی‌ها

we have people who take too many selfies.

، افرادی داریم که بیش از حد سلفی می‌گیرند.

I don't know if you've ever been with someone who takes too many selfies.

نمی دانم تا به حال با کسی بوده اید که بیش از حد سلفی می گیرد یا خیر.

But a selfie is when I think we all know what a Selfie is.

اما سلفی زمانی است که فکر می کنم همه ما می دانیم سلفی چیست.

It's when you hold your camera up and you smile and you take a picture of

زمانی است که دوربینت را بالا می گیری و لبخند می زنی و از خودت عکس می گیری

yourself. But some people when you're out,

. اما برخی از افراد وقتی بیرون هستید،

they take selfies way too often,

خیلی اوقات سلفی می‌گیرند،

like one or two selfies at the beginning of the evening,

مثلاً یک یا دو سلفی در ابتدای عصر،

maybe one or two selfies while you're out walking around.

شاید یک یا دو سلفی در حالی که بیرون قدم می‌زنید.

But people who take selfies every two or three minutes,

اما افرادی که هر دو یا سه دقیقه یک بار سلفی می گیرند،

it can get a little bit annoying. So another pet peeve,

ممکن است کمی آزار دهنده باشد. بنابراین یک حیوان خانگی دیگر،

people who take too many selfies.

افرادی که بیش از حد سلفی می گیرند.

Let's jump over to the questions and we'll go through a few more questions and

بیایید به سؤالات بپردازیم و چند سؤال و

suggestions.

پیشنهاد دیگر را بررسی خواهیم کرد.

Mod Starbucks says people who don't remove their sunglasses with,

Mod Starbucks می گوید افرادی که عینک آفتابی خود را با آن برنمی دارند،

they're talking to you. It drives me crazy. That would drive me crazy too.

با شما صحبت می کنند. دیوانه ام می کند. این باعث می شود من هم دیوانه شوم.

I don't have my sunglasses here,

من عینک آفتابی خود را اینجا ندارم،

but some youtubers wear sunglasses when they do their videos.

اما برخی از یوتیوب‌برها هنگام پخش ویدیوهای خود از عینک آفتابی استفاده می‌کنند.

And I always wonder why because it's nice to see someone's eyes.

و من همیشه تعجب می کنم که چرا چون دیدن چشم های کسی خوب است.

Let's see here. Catarina says,

بیایید اینجا را ببینیم. کاتارینا می گوید،

I can't stand people who bite their nails. Yeah. So some people bite,

من نمی توانم افرادی را که ناخن هایشان را می جوند، تحمل کنم . آره بنابراین برخی از مردم می‌جوند

they bite their nails. It's not a good thing.

، ناخن‌هایشان را می‌جوند. چیز خوبی نیست.

You should just trim your nails with a nail clipper and keep them nice and

فقط باید ناخن های خود را با ناخن گیر کوتاه کنید و آنها را زیبا و کوتاه نگه دارید

short. Unless you like long nails and nail Polish. But for me,

. مگر اینکه ناخن های بلند و لاک ناخن را دوست داشته باشید. اما برای

you shouldn't bite your nails at all. Let's see here.

من اصلا نباید ناخن هایت را جوید. بیایید اینجا را ببینیم.

Niemeyer says this, this one, I have a sheet for this.

نیمایر می گوید این، این یکی، من یک برگه برای این دارم.

Two Knemeyer says people who leave their dog poop.

دو Knemeyer می گوید افرادی که سگ خود را مدفوع می کنند.

So when they walk their dog and their dog goes poop and they just leave it,

بنابراین وقتی سگشان را راه می‌اندازند و سگشان مدفوع می‌کند و فقط آن را ترک می‌کنند،

that is very, very annoying. Let's see.

این بسیار بسیار آزاردهنده است. اجازه بدید ببینم.

This is from Mars sill.

این از آستانه مریخ است.

Marcel says cars that stop in front of the supermarket and the drivers started

مارسل می گوید ماشین هایی که جلوی سوپرمارکت توقف می کنند و رانندگان شروع

to honk their use their horns. So a salesman will come and take their order.

به بوق زدن کردند. بنابراین یک فروشنده می آید و سفارش آنها را می گیرد.

That would be really annoying. Yes, for sure.

این واقعا آزاردهنده خواهد بود . بله حتما.

Actually car horns in general are pretty annoying, aren't they?

در واقع بوق ماشین به طور کلی بسیار آزاردهنده است، اینطور نیست؟

Let's see here, Andre.

بیایید اینجا را ببینیم، آندره.

Let's see here. Andre Cruciani says, so in Canada,

بیایید اینجا را ببینیم. آندره کروسیانی می‌گوید، پس در کانادا،

do you have problems with loud music within cars too? Yes, we do.

آیا با موسیقی بلند داخل ماشین‌ها هم مشکل دارید؟ بله ما انجام میدهیم.

What about people listening to music from their smartphones without earphones or

در مورد افرادی که از گوشی های هوشمند خود بدون هدفون یا

headphones? Yes,

we definitely have that problem and I think I have a sheet to show that as well.

هدفون به موسیقی گوش می دهند چطور؟ بله،

ما قطعاً این مشکل را داریم و فکر می کنم یک برگه برای نشان دادن آن نیز دارم.

Let's see here. Dimitri says,

بیایید اینجا را ببینیم. دیمیتری می گوید،

let me get this one. Paste it over. Everybody. Dimitri says,

بگذار این یکی را بگیرم. آن را روی آن بچسبانید . همه دیمیتری می‌گوید،

when you tell someone don't smoke in a nonsmoking area,

وقتی به کسی می‌گویید در منطقه غیرسیگاری سیگار نکشید،

and they always argue about the right to smoke everywhere.

و او همیشه در مورد حق سیگار کشیدن در همه جا بحث می‌کند.

Sometimes smokers think they have the right to smoke everywhere.

گاهی افراد سیگاری فکر می کنند که حق دارند در همه جا سیگار بکشند.

And they like to argue about it. Let's see here.

و دوست دارند در مورد آن بحث کنند. بیایید اینجا را ببینیم.

Kazuyo Kazuyo Yamashita says,

I don't really like to see girls doing makeup or brushing their hair on the

کازویو کازویو یاماشیتا می‌گوید،

من واقعاً دوست ندارم دخترانی را ببینم که صبح‌ها در قطار آرایش می‌کنند یا موهایشان را برس می‌زنند

train in the morning. Do you see this kind of girls?

. اینجور دخترا رو میبینی؟

Are you see this kind of behavior in Canada? I don't ride the train every day,

آیا چنین رفتاری را در کانادا می بینید؟ من هر روز سوار قطار نمی‌شوم،

but I'm sure there are people shaving.

اما مطمئنم افرادی هستند که اصلاح می‌کنند.

I'm sure there are men shaving on the train.

مطمئنم مردانی هستند که در قطار اصلاح می کنند.

There are probably women who are doing their makeup or doing their hair on the

احتمالاً خانم هایی هستند که در قطار آرایش می کنند یا موهایشان را آرایش می

train as well. There's probably men putting on their tie.

کنند. احتمالاً مردانی هستند که کراوات خود را بسته اند.

When you're in a rush, I think sometimes that can happen. Let's see.

وقتی عجله دارید، فکر می کنم گاهی ممکن است این اتفاق بیفتد. اجازه بدید ببینم.

Next one. Let's see.

بعدی. اجازه بدید ببینم.

I'm just reading through

من فقط

Oh. Gabo so here we have Gabo saying, hi Bob, thanks for your time.

اوه را می خوانم. گابو، بنابراین در اینجا ما گابو را می‌گوییم، سلام باب، از وقتی که گذاشتی متشکرم.

In the case of pet piece for me instead of bothering me,

در مورد قطعه حیوان خانگی برای من به جای اینکه من را اذیت کند،

could I use the phrase nitpick? So it's nitpick.

می توانم از عبارت nitpick استفاده کنم؟ بنابراین آن را nitpick است.

I think it's one word.

فکر کنم یک کلمه باشه

Nitpick is when you are constantly telling somebody to change their behavior.

Nitpick زمانی است که شما مدام به کسی می گویید رفتارش را تغییر دهد.

So I am a nitpicker. I tend to nitpick. I tell my children,

بنابراین من یک nitpicker هستم. من تمایل به نیش زدن دارم. به بچه‌هایم می‌گویم،

you know, pick up after yourselves, do the dishes.

می‌دانید، پس از خود بردارید، ظرف‌ها را بشویید.

Don't leave your toys on the floor.

اسباب بازی های خود را روی زمین رها نکنید.

So nitpicking is when you're just constantly telling someone how to behave.

بنابراین، زمانی است که شما دائماً به کسی می گویید چگونه رفتار کند.

I'm going to make sure I have the word correctly here. Nitpicking,

من می خواهم مطمئن شوم که کلمه را در اینجا به درستی آورده ام. نیت پیک کردن،

looking for small or unimportant errors or faults,

به دنبال خطاها یا ایرادات کوچک یا بی اهمیت،

especially in order to criticize. So that's what nitpicking is.

به ویژه به منظور انتقاد. پس این همان چیزی است که nitpicking است.

So I do nitpick credit actually.

بنابراین من در واقع اعتبار nitpick انجام می دهم.

Varghese here has one Varghese says,

ورقسه در اینجا یک ورقسه می گوید

is it correct to say it is an irritating sound or it is an irritable sound?

، آیا درست است که بگوییم صدای تحریک کننده است یا صدای تحریک پذیر است؟

I would s the most correct one would be to say it is an irritating sound or I

من صحیح ترین گزینه این است که بگویم صدای تحریک کننده است

find that sound irritating,

یا آن صدا را تحریک کننده می دانم،

but you might want to use the word noise instead.

اما ممکن است بخواهید به جای آن از کلمه نویز استفاده کنید.

So a sound can be nice or it can be not very nice,

بنابراین یک صدا می تواند خوب باشد یا می تواند خیلی خوب نباشد،

but noise already is describing it as being a little bit annoying.

اما نویز در حال حاضر آن را کمی آزاردهنده توصیف می کند.

So I would say I F it is an irritating noise or that noise really polished me.

بنابراین می‌توانم بگویم که صدای آزاردهنده‌ای است یا آن صدا واقعاً مرا جلا داده است.

So this is cultural depending on what part of the world you are in.

بنابراین، بسته به این که در کدام بخش از جهان هستید، فرهنگی است.

So public displays of affection are when people kiss or hug in a public place.

بنابراین نمایش عمومی محبت زمانی است که مردم در یک مکان عمومی بوسیدن یا در آغوش گرفتن را انجام می دهند.

In Canada,

در کانادا،

people generally don't kiss or hug each other in public places.

عموماً مردم یکدیگر را در مکان‌های عمومی نمی‌بوسند یا در آغوش نمی‌گیرند.

And generally we are uncomfortable when people do this,

و به طور کلی وقتی مردم این کار را انجام می دهند ناراحت می شویم،

but it depends on the situation.

اما این بستگی به شرایط دارد.

You might see people kissing at a concert at night, that would probably be okay,

شما ممکن است ببینید مردم در حال بوسیدن در یک کنسرت در شب هستند، احتمالاً اشکالی ندارد،

but if you were walking in the park with your children in the afternoon and

اما اگر بعدازظهر با فرزندان خود در پارک قدم می‌زنید و

there were two people on a park bench kissing each other most people are

دو نفر روی نیمکت پارک هستند که یکدیگر را می‌بوسند، اکثر مردم از این کار

uncomfortable with that. That's a public display of affection.

ناراحت می‌شوند. این نمایش عمومی محبت است.

And I think in some cultures this wouldn't bother people at all.

و من فکر می کنم در برخی از فرهنگ ها این به هیچ وجه مردم را آزار نمی دهد.

In some countries people would be fine with.

در برخی از کشورها مردم با آن خوب هستند.

And in some countries people would be uncomfortable with public displays of

و در برخی کشورها مردم از نمایش عمومی محبت ناراحت می شوند

affection. So that would be things like holding hands.

. بنابراین چیزهایی مانند دست گرفتن است.

So if you see two people holding hands, giving each other a kiss,

بنابراین اگر دیدید دو نفر دست در دست هم می گیرند، همدیگر را می بوسند،

giving each other a hug,

همدیگر را در آغوش می گیرند،

walking with their arms around each other some of those things in Canada are

با دستانشان دور هم راه می روند، برخی از این چیزها در کانادا

totally fine. And some of those things people would be like,

کاملاً خوب است. و برخی از آن چیزهایی که مردم می‌خواهند داشته باشند،

oh yeah, I just don't,

اوه، بله، من اینطور نیستم،

I'm uncomfortable when people publicly display their affection.

وقتی مردم محبت خود را به صورت علنی نشان می‌دهند، احساس ناراحتی می‌کنم.

I'm not sure if this ever has happened to you,

مطمئن نیستم این اتفاق برای شما افتاده باشد یا نه،

but people who eat your food from the fridge at work,

اما افرادی که در محل کار غذای شما را از یخچال می خورند،

this can happen sometimes. It doesn't usually happen at my work,

ممکن است گاهی اوقات این اتفاق بیفتد. معمولاً در محل کار من این اتفاق نمی افتد،

but in where I work, there is a fridge where all of the workers,

اما در جایی که من کار می کنم، یخچالی وجود دارد که همه کارگران،

all of the teachers put their lunch.

همه معلمان ناهار خود را در آن می گذارند.

And at some workplaces people eat other people's food. That would really,

و در برخی از محل های کار مردم غذای دیگران را می خورند. این واقعاً،

really, that would really, really bother me, bother me.

واقعاً، واقعاً، واقعاً من را آزار می دهد، آزارم می دهد.

This one,

این یکی،

people who put gum under a table or bench when they are done chewing it so you

افرادی است که بعد از اتمام جویدن آدامس زیر میز یا نیمکت می گذارند تا

can see this girl as blowing a bubble. So she is chewing gum.

بتوانید این دختر را در حال دمیدن حباب ببینید. بنابراین او در حال جویدن آدامس است.

Sometimes people chew gum and then when they're done they take it and they stick

گاهی افراد آدامس می جوند و بعد از اتمام کار آن را می گیرند و

it under a bench or they stick it under a table in a restaurant.

زیر نیمکت می چسبانند یا زیر میز رستوران می چسبانند.

And that is really, really annoying as well.

و این واقعاً آزاردهنده است.

People who put gum under a table or bench when they are done chewing it you

افرادی که پس از اتمام جویدن آدامس زیر میز یا نیمکت، آدامس می

should definitely not do that.

گذارند، قطعا نباید این کار را انجام دهند.

If you chew gum, please put your gum in the garbage. I'm just one sec.

اگر آدامس می جوید، لطفا آدامس خود را در زباله قرار دهید. من فقط یک ثانیه هستم

So I covered my mouth when I coughed there.

بنابراین وقتی آنجا سرفه کردم دهانم را پوشاندم.

Just so you know I made sure that I did that and I'm going to have a drink too.

فقط برای اینکه بدانید مطمئن شدم که این کار را انجام دادم و من هم می خواهم یک نوشیدنی بخورم.

One second.

یک ثانیه.

This I think bothers everybody in the world and that is bad drivers.

این به نظر من همه را در جهان آزار می دهد و این رانندگان بد است.

So people who are really bad at driving,

بنابراین افرادی که واقعا در رانندگی بد هستند،

you can see here all of these cars are crowded into one area.

می توانید اینجا ببینید که همه این ماشین ها در یک منطقه شلوغ هستند.

I would imagine everyone is honking at each other.

تصور می کنم همه دارند به هم بوق می زنند.

But a pet peeve of many,

اما یک حیوان خانگی از بین بردن

many people in the world would be bad drivers.

بسیاری از افراد در جهان رانندگان بدی خواهد بود.

People who just don't know how to drive, they drive too fast,

افرادی که رانندگی بلد نیستند، خیلی تند رانندگی می کنند،

they don't stay in their lane, they cut you off.

در لاین خود نمی مانند ، راه شما را قطع می کنند.

So when you get cut off,

بنابراین وقتی مسیرتان قطع شد

you're driving and someone comes and then they pull in front of you really

، در حال رانندگی هستید و یک نفر می آید و بعد خیلی سریع جلوی شما را می کشد

quickly. So people who are bad drivers,

. بنابراین افرادی که رانندگان بدی هستند،

pet peeve another one is

یکی دیگر

people who don't actually listen when you are talking to them.

افرادی هستند که وقتی شما با آنها صحبت می کنید به آنها گوش نمی دهند.

I don't know if you know anyone like this where you say something in the

نمی‌دانم کسی را می‌شناسید که در مکالمه چیزی می‌گویید

conversation and then they talk about themselves and then you say something else

و بعد در مورد خودشان صحبت می‌کنند و بعد شما چیز دیگری را

in the conversation and then they talk about themselves.

در گفتگو می‌گویید و بعد در مورد خودشان صحبت می‌کنند.

So it can be annoying when people don't actually listen when you are talking to

بنابراین وقتی مردم واقعاً وقتی با آنها صحبت می کنید گوش نمی دهند، می تواند آزاردهنده باشد

them. So I'm sure most of you are good drivers.

. بنابراین من مطمئن هستم که اکثر شما راننده های خوبی هستید.

I see a few people in the chat talking about that. Again,

من می بینم که چند نفر در چت در مورد آن صحبت می کنند. باز هم

welcome to everybody who's here. We're talking about pet peeves today. Again,

به همه کسانی که اینجا هستند خوش آمدید. ما امروز در مورد پف پت صحبت می کنیم. مجدداً،

if you are new here,

اگر در اینجا تازه

don't forget to subscribe and thumbs up and all that fun stuff.

کار هستید، اشتراک و اشتراک و همه چیزهای سرگرم کننده را فراموش نکنید.

And I'm Bob the Canadian.

و من باب کانادایی هستم.

I teach English on youtube and you're watching one of the lessons right now.

من در یوتیوب انگلیسی تدریس می کنم و شما در حال تماشای یکی از درس ها هستید.

Another pet peeve is a person who is always the expert on any topic.

حیوان خانگی دیگر شخصی است که همیشه در هر موضوعی متخصص است.

So I don't know if you can see this man's face, but he looks like someone who,

بنابراین نمی‌دانم می‌توانید چهره این مرد را ببینید یا نه ، اما او شبیه کسی است

no matter what you are talking about,

که مهم نیست در مورد چه چیزی صحبت می‌کنید،

he will know everything about that subject.

او همه چیز را در مورد آن موضوع می‌داند.

So maybe you're talking about cars and you say my car isn't running very good.

بنابراین شاید شما در مورد ماشین صحبت می کنید و می گویید ماشین من خیلی خوب کار نمی کند.

And that the person who always knows everything might say, well, you know,

و اینکه شخصی که همیشه همه چیز را می داند ممکن است بگوید، خوب، می دانید

it's a good idea to get the oil in your car changed every month.

، ایده خوبی است که روغن ماشین خود را هر ماه تعویض کنید.

Are you doing that?

آیا شما این کار را انجام می دهید؟

And then you might be talking about movies and you might say oh,

و بعد ممکن است در مورد فیلم ها صحبت کنید و ممکن است بگویید اوه،

I really, really liked the last Spiderman movie.

من واقعاً، واقعاً آخرین فیلم مرد عنکبوتی را دوست داشتم.

And then the person who is always the expert on any topic might say well,

و سپس شخصی که همیشه در هر موضوعی متخصص است ممکن است بگوید خوب،

you know,

می دانید

there's actually seven different Spiderman movies that have been released over

، در واقع هفت فیلم مختلف مرد عنکبوتی وجود دارد که در

the last 12 years. By the way, I don't know if that's true, I'm just pretending.

12 سال گذشته اکران شده اند. در ضمن نمی دونم درسته یا نه ، فقط دارم وانمود میکنم.

But I think all of us know a person who is always the expert on any topic.

اما من فکر می کنم همه ما فردی را می شناسیم که همیشه در هر موضوعی متخصص است.

So sometimes that's me. Sometimes this person is me.

بنابراین گاهی اوقات این من هستم. گاهی این شخص من هستم.

I try not to be an expert on every topic,

من سعی می‌کنم در هر موضوعی متخصص نباشم،

but sometimes I like just jumping in. So

اما گاهی اوقات دوست دارم فقط به داخل بپرم. بنابراین

Philippe says his biggest pet peeve is people on youtube all the time.

فیلیپ می‌گوید بزرگترین حیوان خانگی او افرادی هستند که همیشه در یوتیوب هستند.

Like they don't have a job. Well, you know,

مثل اینکه کار ندارند خوب، می دانید،

everyone has a different commitment in life. This one bothers me. Spam email.

هر کس تعهد متفاوتی در زندگی دارد. این یکی اذیتم میکنه ایمیل اسپم.

So spam email is email that you get that you, you,

بنابراین ایمیل هرزنامه ایمیلی است که دریافت می کنید که شما، شما،

you didn't ask for. So sometimes when you check your email,

آن را نخواسته اید. بنابراین گاهی اوقات وقتی ایمیل خود را بررسی می کنید،

you have like two emails, one from a friend,

مانند دو ایمیل دارید، یکی از یک دوست،

one from a boss or from your boss,

یکی از یک رئیس یا رئیس خود،

and then you have seven from people trying to sell you something.

و سپس هفت ایمیل از افرادی دارید که سعی می کنند چیزی به شما بفروشند.

So spam email is another one. We had this one.

بنابراین ایمیل هرزنامه دیگری است. ما این یکی را داشتیم

People who walk their dog and don't clean up after it.

افرادی که سگ خود را پیاده می کنند و بعد از آن تمیز نمی کنند.

So here it says scoop your pets poop. So dogs tend to poop.

بنابراین اینجا می گوید که حیوانات خانگی خود را مدفوع کنید. بنابراین سگ ها تمایل به مدفوع دارند.

And when you walk a dog, you should clean up the poop.

و هنگامی که سگ را پیاده می کنید، باید مدفوع را تمیز کنید.

If your dog goes poop you should have a pooper scooper.

اگر سگ شما مدفوع می کند، باید یک اسکوپر مدفوع داشته باشید.

That's what this little shovel is. We call that a pooper scooper.

این بیل کوچک همین است. ما به آن می گوییم یک اسکوپر پوپر.

And you should have little bags and you should clean up after your dog.

و شما باید کیسه های کوچک داشته باشید و باید بعد از سگ خود را تمیز کنید.

In Canada it's the law. You can't leave. You're,

در کانادا این قانون است. شما نمی توانید ترک کنید. شما،

if your dog goes poop, you have to clean it up. It's the law.

اگر سگتان مدفوع کرد، باید آن را تمیز کنید. این قانون است.

You can be fined if you don't clean up after your dog.

اگر سگ خود را تمیز نکنید، می توانید جریمه شوید .

And continuing on this, a similar theme,

و در ادامه این موضوع، موضوعی مشابه،

people who flick their cigarette butts on the ground.

افرادی که ته سیگار خود را روی زمین تکان می دهند .

So when people smoke, when they're done smoking, sometimes they flick,

بنابراین وقتی مردم سیگار می‌کشند، وقتی سیگار کشیدنشان تمام می‌شود، گاهی اوقات

it's a little flick their cigarette butt.

تلنگر می‌زنند، این یک تکان دادن ته سیگارشان است.

So the cigarette butt is what's left when you're done smoking and they'll finish

پس ته سیگار همان چیزی است که وقتی سیگار را تمام کردید باقی می ماند و آنها سیگار را تمام می کنند

smoking and then they'll just flick their cigarette butt on the ground.

و سپس فقط ته سیگارشان را روی زمین تکان می دهند.

This can also be dangerous because it can start fires.

این همچنین می تواند خطرناک باشد زیرا می تواند آتش سوزی ایجاد کند.

If you're in a campground or a forested area,

اگر در یک کمپ یا منطقه جنگلی هستید،

or even if the grass along the side of the road is dry cigarette butts if you

یا حتی اگر علف های کنار جاده خشک شده باشند، اگر

flicked them can start fires. So it's also very dangerous,

آنها را تکان دهید می تواند باعث آتش سوزی شود. بنابراین این نیز بسیار خطرناک است،

so you shouldn't do that. And then just in general,

بنابراین شما نباید این کار را انجام دهید. و سپس فقط به طور کلی،

people who litter, so this person is thrown,

افرادی که زباله می ریزند، بنابراین این شخص، قوطی

their pop can or their soda can on the ground.

پاپ یا قوطی نوشابه آنها روی زمین پرتاب می شود.

If you've watched any of my videos,

اگر هر یک از ویدیوهای من را تماشا کرده باشید،

like when I teach English at the park and those kinds of things,

مانند زمانی که من در پارک انگلیسی تدریس می کنم و چیزهایی از این دست

I often talk about how I like it when people keep the world clean.

، اغلب در مورد اینکه چقدر دوست دارم مردم دنیا را تمیز نگه دارند، صحبت می کنم.

So don't litter. It's not very nice to litter. So people who litter.

پس زباله نریزید ریختن زباله خیلی خوب نیست. بنابراین افرادی که زباله می ریزند.

And then this one makes me laugh.

و بعد این یکی باعث خنده ام می شود.

Sometimes people go on vacation and it can be a little annoying.

گاهی اوقات مردم به تعطیلات می روند و ممکن است کمی آزاردهنده باشد.

But when people show you 5,000 pictures of their vacation,

اما وقتی مردم 5000 عکس از تعطیلات خود را به شما نشان می دهند،

so sometimes a relative will go on a trip,

بنابراین گاهی اوقات یکی از اقوام به مسافرت می رود،

they'll go on vacation and when they come back they'll have like so many

آنها به تعطیلات می روند و وقتی برمی گردند

pictures. You, it's kind of boring to look at all the pictures.

عکس های زیادی خواهند داشت. تو، نگاه کردن به همه عکس ها به نوعی خسته کننده است.

So sometimes people show you. I just wrote 5,000 here for fun,

بنابراین گاهی اوقات مردم به شما نشان می دهند. من فقط برای تفریح ​​اینجا نوشتم 5000،

just a big number,

فقط یک عدد بزرگ،

but sometimes people go on a trip and then they come back and they show you

اما گاهی اوقات مردم به سفر می روند و بعد برمی گردند و

5,000 pictures of their trip or 10,000 pictures of their trip.

5000 عکس از سفر یا 10000 عکس از سفر خود را به شما نشان می دهند.

Let's see here.

بیایید اینجا را ببینیم.

Let's see here.

بیایید اینجا را ببینیم.

Marius Cyprian says, hi Bob.

ماریوس سیپریان می گوید، سلام باب.

Do you mind when someone works in a slow way when you interact with them?

آیا زمانی که شخصی با او در تعامل هستید، به آرامی کار می کند؟

Thank you. So when I work with people,

متشکرم. بنابراین وقتی با مردم کار می‌کنم،

I like them to work the same speed as me, so I don't know how to answer that.

دوست دارم آنها هم با سرعت من کار کنند، بنابراین نمی‌دانم چگونه به آن پاسخ بدهم.

When Mario says I'm a pretty fast worker and then I usually like people to work

وقتی ماریو می‌گوید من یک کارگر سریع هستم و معمولاً دوست دارم مردم با

the same speed as me. Let's see here.

سرعت من کار کنند. بیایید اینجا را ببینیم.

Allie says, hi Bob. Thanks for teaching us. You're welcome, Allie.

آلی می گوید، سلام باب. ممنون که به ما یاد دادید خوش اومدی، الی.

My pet peeve is people who talk to me with their sunglasses on. Yes.

پیو حیوان خانگی من افرادی هستند که با عینک آفتابی خود با من صحبت می کنند. آره.

That can be very annoying. Let's see here.

این می تواند بسیار آزاردهنده باشد. بیایید اینجا را ببینیم.

Anna from the Ukraine says,

آنا از اوکراین می‌گوید،

I don't like it when people spit on the floor and when they interrupt too much

من دوست ندارم وقتی مردم روی زمین تف می‌کنند و در حین مکالمه زیاد حرفشان را قطع می‌کنند

while having a conversation, it's annoying. So people who spit on the floor,

، آزاردهنده است. پس افرادی که تف روی زمین می اندازند،

so again, spitting, I'm not going to spit, but it's when you go to,

پس باز هم تف کردن، من تف نمی دهم ، اما این زمانی است که شما به سمت آن می روید،

so you spit saliva out of your mouth. Yeah, that's not very nice.

بنابراین بزاق دهانتان را بیرون می ریزید. آره خیلی قشنگ نیست

I wouldn't I wouldn't like that either. Cut. Catarina this is a good one.

من نمی خواهم من آن را دوست ندارم. قطع كردن. کاتارینا این یکی خوب است.

Catarina says I'm a pet peeve is people who stay too close to you in line or

کاتارینا می‌گوید من یک حیوان خانگی هستم افرادی هستند که در صف

people who stand too close to you in line. It makes me uncomfortable.

خیلی به شما نزدیک می‌شوند یا افرادی که در صف خیلی نزدیک شما می‌ایستند . باعث ناراحتی من می شود.

That would make me uncomfortable too. I don't like it when stand really close.

این باعث ناراحتی من نیز می شود. وقتی خیلی نزدیک بایستی دوست ندارم.

I don't like it when people look over my shoulder when I'm in line.

وقتی در صف هستم، دوست ندارم مردم از بالای شانه من نگاه کنند.

Sometimes I'm on my phone when I'm waiting in line and the person behind me will

گاهی اوقات وقتی در صف منتظر هستم پشت تلفنم هستم و کسی که پشت سر من

be looking at my phone. Let's see here.

است به گوشی من نگاه می کند. بیایید اینجا را ببینیم.

I don't know this word. I hope it's not a bad word. Socio says,

من این کلمه را نمی دانم امیدوارم کلمه بدی نباشد. سوسیو می‌گوید،

I don't like people who slouch or are phubbing,

من از افرادی که خم می‌شوند یا در حال تنبل هستند، خوشم نمی‌آید،

they are bad habits and also clicking their pen. So Click, click, click, click,

آنها عادت‌های بدی هستند و همچنین قلم خود را کلیک می‌کنند. پس کلیک کنید، کلیک کنید، کلیک کنید، کلیک کنید،

click, click, click. Do I have a pen like that here? Don't think I do.

کلیک کنید، کلیک کنید، کلیک کنید. آیا من اینجا چنین خودکاری دارم؟ فکر نکن دارم.

Oh, I have a mechanical pencil. So this is, this is what you find annoying.

اوه، من یک مداد مکانیکی دارم. پس این همان چیزی است که به نظر شما آزاردهنده است.

So some people, if you're in a classroom,

بنابراین، برخی از افراد، اگر در کلاس درس

they'll sit and they'll listen and they'll be like,

باشید، می‌نشینند و گوش می‌دهند و مانند آن‌ها خواهند بود،

and they'll just keep doing that is annoying. I wouldn't like that at all.

و فقط به این کار ادامه می‌دهند که آزاردهنده است. من اصلاً این را دوست ندارم.

And I have to look up phubbing cause I don't know what it is.

و من باید به دنبال فوبینگ بگردم زیرا نمی دانم چیست.

Let's see. Oh, I see.

اجازه بدید ببینم. اوه می فهمم.

It's when you're using your phone and not paying attention to someone. Yeah,

زمانی است که از گوشی خود استفاده می کنید و به کسی توجه نمی کنید. آره

that's annoying. Very annoying. Let's see.

، آزاردهنده است. بسیار آزار دهنده. اجازه بدید ببینم.

Let's see here.

بیایید اینجا را ببینیم.

The next one is from o g a o Ogi or o g says people who walked very slowly

مورد بعدی از o g a o Ogi یا o g می گوید افرادی که خیلی آهسته راه می رفتند

and when you're walking behind them and then you can't walk faster. Yes,

و وقتی پشت سر آنها راه می روید و سپس نمی توانید سریعتر راه بروید. بله،

that is very annoying. Let's see. Oh,

این خیلی آزاردهنده است. اجازه بدید ببینم. اوه،

Marty is actually talking about what I just talked about. Hi.

مارتی در واقع در مورد چیزی که من در مورد آن صحبت کردم صحبت می کند. سلام.

People snooping on your mobile and you don't know. So that would be,

افرادی که در موبایل شما جاسوسی می کنند و شما نمی دانید. بنابراین،

I'm on my phone and someone right here is looking at my screen while I'm on my

من در تلفن خود هستم و شخصی در اینجا در حالی که من در تلفنم هستم به صفحه نمایش من نگاه می کند

phone. That's not very kind. Svetlana in the chat says,

. این خیلی مهربان نیست. سوتلانا در چت می گوید

what about people sitting with their feet on the table?

، در مورد افرادی که با پاهای خود روی میز می نشینند چطور؟

We did have that once flat. Lana, Svetlana, sorry,

ما آن را زمانی صاف داشتیم. لانا، سوتلانا، متاسفم، گفتن

that's a hard name for me to say. Set Lana. For sure.

این نام برای من سخت است . لانا را تنظیم کنید. مطمئنا.

Let's see here. Oh,

بیایید اینجا را ببینیم. اوه،

Anna from the Ukraine has a really good pet peeve here.

آنا از اوکراین اینجا یک حیوان خانگی واقعاً خوب دارد.

People when someone tells me the end of a film or a book that I wanted to watch

وقتی کسی پایان فیلم یا کتابی را که می‌خواستم ببینم

or read, that would be very, very annoying.

یا بخوانم به من می‌گوید ، خیلی خیلی آزاردهنده خواهد بود.

So maybe there's a movie that you really want to go see and then someone at work

بنابراین ممکن است فیلمی وجود داشته باشد که واقعاً بخواهید آن را ببینید و سپس شخصی در محل کار

or one of your friends tells you how it ends. That would be very annoying.

یا یکی از دوستانتان به شما بگوید که چگونه به پایان می رسد. این خیلی آزاردهنده خواهد بود.

That would be very, very annoying. Let's see here. Irma,

این بسیار بسیار آزاردهنده خواهد بود. بیایید اینجا را ببینیم. ایرما،

that's a great question because I have a page for this. Irma says, hi Bob.

این یک سوال عالی است زیرا من یک صفحه برای این کار دارم. ایرما می گوید، سلام باب.

It's annoying when someone has fragrant food on the bus or other public

وقتی کسی غذای معطر در اتوبوس یا سایر وسایل

transportation. So smells can be annoying. In fact,

حمل و نقل عمومی دارد، آزاردهنده است. بنابراین بوها می توانند آزاردهنده باشند. در

the smell of food can be annoying to some people.

واقع بوی غذا می تواند برای برخی افراد آزاردهنده باشد.

Body odor can be annoying to some people.

بوی بدن ممکن است برای برخی افراد آزاردهنده باشد.

So body odor is when you sweat a lot and then you stink.

بنابراین بوی بدن زمانی است که زیاد عرق می کنید و سپس بوی بد می دهید.

But also some people find the smell of perfume or Cologne that is too strong.

اما برخی افراد بوی عطر یا ادکلن را خیلی قوی می دانند.

So sometimes people put on too much perfume,

بنابراین گاهی اوقات مردم بیش از حد عطر می زنند،

so a or too much cologne. So perfume is worn by women,

بنابراین یک یا بیش از حد ادکلن. بنابراین عطر توسط خانم ها استفاده می شود،

so it's like you know,

پس مثل اینکه می دانید،

spray spray and then you rub together and maybe you do this.

اسپری اسپری کنید و سپس به هم بمالید و شاید این کار را انجام دهید.

Cologne is worn by men. And you can see I have,

ادکلن را مردان می پوشند. و می توانید ببینید که من دارم،

I think it's Chanel number five there. When you talk about perfume,

فکر می کنم Chanel شماره پنج آنجاست. وقتی در مورد عطر صحبت می کنید،

you should always talk about perfume from France.

همیشه باید در مورد عطر فرانسه صحبت کنید.

I think they probably make the best perfume. Let's ask the Lawley.

من فکر می کنم آنها احتمالا بهترین عطر را می سازند . بیایید از لاولی بپرسیم.

Lawley is the best perfume from France. Let us know in the chat. Anyways,

Lawley بهترین عطر فرانسوی است. در چت به ما اطلاع دهید. به هر حال،

perfume or Cologne that is too strong.

عطر یا ادکلنی که خیلی قوی است.

That can definitely be annoying for some people,

این قطعا برای برخی افراد آزاردهنده است،

especially if you have to sit close to someone.

به خصوص اگر مجبور باشید نزدیک کسی بنشینید.

Sometimes when you go on the subway or the metro or on a bus,

گاهی اوقات وقتی در مترو یا مترو یا اتوبوس می روید

there can be someone who has really strong perfume or really,

، ممکن است کسی باشد که عطر بسیار قوی یا

really strong Cologne. Let's look at a few more.

ادکلن واقعاً بسیار قوی دارد. بیایید به چند مورد دیگر نگاه کنیم.

Let's see here.

بیایید اینجا را ببینیم.

I'll Fonzo from Spain says when people talk too much in a conversation and think

I'll Fonzo از اسپانیا می گوید وقتی مردم در مکالمه بیش از حد صحبت می کنند و فکر می کنند

it's only their idea is good fact. That would be annoying.

این فقط ایده آنهاست یک واقعیت خوب است. آزار دهنده خواهد بود.

That kind of describes me though.

هر چند این نوع من را توصیف می کند.

Usually when I'm in a conversation I always think my ideas the best idea.

معمولاً وقتی در یک مکالمه هستم، همیشه ایده هایم را بهترین ایده می دانم.

So Agnes has a question here.

بنابراین اگنس در اینجا یک سوال دارد.

Is it better to say someone or somebody who interrupts you all the time?

آیا بهتر است بگویید کسی یا کسی که مدام حرف شما را قطع می کند؟

So you could say it annoys me.

بنابراین می توان گفت که این من را آزار می دهد.

When somebody interrupts, let's see, how would I say that nicely?

وقتی کسی حرفش را قطع می‌کند، ببینیم، چطور می‌توانم آن را خوب بگویم؟

Someone who interrupts you all the time.

کسی که مدام حرف شما را قطع می کند.

Somebody who interrupts you all the time. You could say both Agnes.

کسی که مدام حرف شما را قطع می کند. می توان گفت هر دو اگنس.

They both work fine. Dylan has a question here.

هر دو خوب کار می کنند دیلن در اینجا یک سوال دارد.

Do pet peeves means something that annoys somebody? Yes.

آیا خشم حیوان خانگی به معنای چیزی است که کسی را آزار می دهد؟ آره.

That's what a pet peeve is. Something that annoys somebody.

این چیزی است که پیو حیوان خانگی است. چیزی که کسی را آزار می دهد.

Let's see here. SIADH from Somalia says,

بیایید اینجا را ببینیم. SIADH از سومالی می گوید،

when people don't come or miss an appointment that we had a and they miss it on

وقتی مردم نمی آیند یا قرار ملاقاتی را که ما داشتیم را از دست می دهند و عمدا آن را از دست می دهند

purpose. Can I say that that person bailed on me? Yes.

. آیا می توانم بگویم که آن شخص برای من وثیقه گذاشته است؟ آره.

So that would accurately describe someone bailing on you.

بنابراین این به طور دقیق کسی را توصیف می کند که شما را وثیقه می گذارد.

So if you say to your friend, meet me at the cafe tomorrow at 10,

بنابراین اگر به دوستتان بگویید فردا ساعت 10 در کافه با من ملاقات کنید

and then you go to the cafe and then you're there at 10 and then it's 10 oh

و سپس به کافه بروید و ساعت 10 آنجا هستید و ساعت 10 و 5 است و سپس ساعت 10 و 10 است و

five, and then it's 10, 10, and your friend hasn't showed up yet.

دوست شما hasn هنوز ظاهر نشد

You could say that your friend bailed on you.

می توانید بگویید که دوستتان به شما وثیقه گذاشته است.

You could also say there a no show. That's another way to describe it.

همچنین می توان گفت که نمایشی وجود ندارد. این روش دیگری برای توصیف آن است.

Catch me. You know, I like this one.

منو بگیر. میدونی من این یکی رو دوست دارم

One of my pet peeves is when you're in a public bathroom,

یکی از ناراحتی های حیوان خانگی من زمانی است که در حمام عمومی هستید،

but there is no toilet paper in the style that is very, very annoying.

اما هیچ دستمال توالتی به سبک آن وجود ندارد که بسیار بسیار آزاردهنده باشد.

Absolutely. For sure. Let me see here.

کاملا. مطمئنا. بذار اینجا ببینم

Miroslav says, a pet peeve is almost every time people, oh,

میروسلاو می‌گوید، تقریباً هر بار که مردم، آه،

people mix up the country.

مردم کشور را به هم می‌زنند، یک حیوان خانگی به هم می‌خورد.

I am from Serbia with Siberia or Syria. Yes,

من اهل صربستان با سیبری یا سوریه هستم. بله،

people from Canada don't usually have that problem,

مردم کانادا معمولاً چنین مشکلی ندارند،

but I could see how people would get that mixed up. Let's see here.

اما می‌توانستم ببینم که مردم چگونه این مشکل را به هم می‌زنند. بیایید اینجا را ببینیم.

Let's see. Oh, let me see this one.

اجازه بدید ببینم. اوه بذار این یکی رو ببینم

Henry says a pet peeve would be when someone keeps the fridge open because one

هنری می‌گوید که وقتی کسی در یخچال را باز نگه می‌دارد، یک حیوان خانگی خشمگین می‌شود، زیرا

is too busy minding his own food and too lazy to close the fridge. For your,

فرد بیش از حد مشغول غذای خود است و برای بستن یخچال تنبل است. برای شما،

for yes, for your information. It's a communal fridge. You know,

برای بله، برای اطلاعات شما. این یک یخچال مشترک است. می‌دانی،

that reminds me, Henry,

این به من یادآوری می‌کند، هنری،

another pet peeve of mine is when sometimes my children open the fridge to,

یکی دیگر از ناراحتی‌های حیوان خانگی من این است که گاهی اوقات بچه‌هایم برای یافتن میان وعده‌ای در یخچال را باز

to find a snack and they stand with the door open while they look at what's in

می‌کنند و با در باز می‌ایستند و به آنچه

the fridge. And then all the cold air from the fridge starts to come out.

در یخچال است نگاه می‌کنند. و سپس تمام هوای سرد یخچال شروع به خارج شدن می کند.

Let's see here. Yan Chick Korolev, it says,

بیایید اینجا را ببینیم. یان چیک کورولف، می‌گوید،

I heard that American people tend to make small talk with strangers. Yeah.

شنیده‌ام که مردم آمریکا تمایل دارند با غریبه‌ها حرف‌های کوچک بزنند. آره

Canadians and Americans tend to talk to strangers. It's a cultural thing.

کانادایی ها و آمریکایی ها تمایل دارند با غریبه ها صحبت کنند. این یک امر فرهنگی است.

We certainly do do that. Let's see here.

ما قطعا این کار را انجام می دهیم. بیایید اینجا را ببینیم.

Khyber says, oh, I see. Yes. Khyber says, hi Sir.

خیبر میگه میبینم. آره. خیبر میگه سلام آقا.

My question is, what can we call the hair of a pet on your,

سوال من این است که موهای یک حیوان خانگی

on your body in English. So sometimes people have pet hair.

روی بدن شما را به انگلیسی چه بنامیم؟ بنابراین گاهی اوقات مردم موهای حیوان خانگی دارند.

We just say pet hair or dog hair or cat here.

ما اینجا فقط می گوییم موی حیوان خانگی یا موی سگ یا گربه.

Sometimes you'll sit by someone and they'll,

گاهی اوقات شما در کنار کسی می نشینید و او می نشیند، او

they'll just have dog hair on their shirt or on their back or on their pants or

فقط موهای سگ را روی پیراهن یا پشت یا شلوار خود دارد یا

they'll have cat hair on them. So that, that would be a little bit annoying.

موی گربه روی آنها خواهد بود. بنابراین، کمی آزاردهنده خواهد بود.

Let's see here. Let's see. I'm trying to find another one.

بیایید اینجا را ببینیم. اجازه بدید ببینم. دارم سعی میکنم یکی دیگه پیدا کنم

Oh, here's from Sam.

اوه، این از سام است.

Sam says it bothers me when people boss me around. Sorry,

سام می‌گوید وقتی مردم به من رئیس می‌شوند آزارم می‌دهد. با عرض پوزش،

I'm not going to be able to get to all the questions. Everybody. there's a,

من نمی توانم به همه سؤالات برسم. همه یک

there's quite a few here.

وجود دارد، تعداد زیادی در اینجا وجود دارد.

Mouse's a pet peeve is when people do not close the lid properly on a soda

موش حیوان خانگی زمانی است که افراد درب بطری نوشابه را به درستی

bottle. Let's see here.

نمی‌بندند. بیایید اینجا را ببینیم.

Mario [inaudible] Cyprian says hi there.

ماریو [نامفهوم] سیپریان سلام می کند.

There are annoying people who criticize and talk badly online and when someone

افراد آزاردهنده ای وجود دارند که انتقاد می کنند و بد صحبت می کنند و وقتی

makes a live or when they argue and those people are, oh yes.

کسی زندگی می کند یا وقتی بحث می کند و آن افراد هستند، اوه بله.

Sometimes during live streams, people in the chat say rude things.

گاهی اوقات در جریان پخش زنده، افراد حاضر در چت چیزهای بی ادبانه ای می گویند.

That's why Todd is here. Todd takes care of that for me in my live streams.

به همین دلیل تاد اینجاست. تاد در استریم های زنده من از آن مراقبت می کند.

Let's see here.

بیایید اینجا را ببینیم.

Mouse as a pet peeve is when my little toe hits the corner.

موش به عنوان یک حیوان خانگی زمانی است که انگشت کوچک پای من به گوشه برخورد می کند.

So we call that stubbing your toe.

بنابراین ما آن را خنجر کردن انگشت پا می نامیم.

So when you stub your toe.

بنابراین هنگامی که انگشت پای خود را خرد می کنید.

So pretend this is my foot and then you're walking and then you hit your foot

بنابراین وانمود کنید که این پای من است و سپس راه می روید و سپس پای خود را به چیزی می زنید

against something and it hurts. We say that stubbing your toe.

و درد می کند. ما می گوییم که خنجر کردن انگشت پا.

Henry says when people throw food down the sink and it gets clogged.

هنری می گوید وقتی مردم غذا را پایین سینک می اندازند و سینک مسدود می شود.

Yes.

آره.

Hi Roseanne says Bob,

سلام روزان می‌گوید باب،

I think this lesson will make a lot of people think about what they have been

فکر می‌کنم این درس باعث می‌شود بسیاری از مردم درباره کاری که انجام داده‌اند فکر کنند

doing. Hopefully,

. امیدوارم،

hopefully if you're someone who drives with the windows down in loud music,

امیدوارم اگر کسی هستید که با صدای بلند با شیشه های پایین رانندگی

you'll think about it for a bit. Let's see here.

می کنید، کمی به آن فکر کنید. بیایید اینجا را ببینیم.

And then Mon, we're gonna finish this off the same place we started monsters.

و سپس دوشنبه، ما این را از همان جایی که هیولاها را شروع کردیم به پایان خواهیم رساند.

I find it very annoying when people make noises while eating and chewing foods.

به نظر من وقتی مردم هنگام غذا خوردن و جویدن غذا صدا ایجاد می کنند بسیار آزاردهنده است.

So, hey everyone, it's been an hour. This has been a great lesson.

بنابراین، سلام به همه، یک ساعت گذشته است. این درس بزرگی بوده است.

Please remember that if you come back tomorrow,

لطفاً به یاد داشته باشید که اگر فردا برگردید

there will be subtitles here in English.

، زیرنویس‌هایی به زبان انگلیسی در اینجا وجود دارد.

So if there were parts of this lesson that you didn't understand,

بنابراین اگر قسمت هایی از این درس بود که متوجه نشدید

do come back and watch that part again. I'm Bob the Canadian.

، دوباره برگردید و آن قسمت را دوباره تماشا کنید. من باب کانادایی هستم.

If you are new here, please subscribe. Give me a thumbs up.

اگر اینجا تازه کار هستید، لطفا مشترک شوید. به من یک شست بالا بده

We are going to wrap this up. We are going to end this lesson.

ما قصد داریم این را جمع بندی کنیم. ما قصد داریم این درس را به پایان برسانیم.

This was super fun.

این فوق العاده سرگرم کننده بود

Thank you so much for all the people that put their pet peeves in the question

از همه افرادی که پیوهای حیوان خانگی خود را در کادر سؤال

box in the form. That was awesome.

در فرم قرار دادند بسیار سپاسگزارم. که عالی بود.

Thanks to Todd for monitoring the chat.

با تشکر از تاد برای نظارت بر چت.

Thanks to Sean from free 99 English,

با تشکر از Sean از رایگان 99 انگلیسی،

you should visit his channel for hanging out as well.

شما باید برای پاتوق به کانال او نیز مراجعه کنید .

And I just think all of you for coming and watching have a good weekend.

و من فقط فکر می کنم همه شما که آمدید و تماشا کردید، آخر هفته خوبی داشته باشید.

I know some of you, it's Friday morning, so you have to work today yet,

من برخی از شما را می شناسم، صبح جمعه است ، پس باید امروز کار کنید

or you have to go to school.

یا باید به مدرسه بروید.

I know for some of you it's Friday night and you're already celebrating the

من می دانم که برای برخی از شما شب جمعه است و در حال حاضر تعطیلات آخر هفته را جشن می گیرید

weekend, so thank you so much for watching. Again, I'm Bob the Canadian.

، بنابراین از تماشای شما بسیار سپاسگزارم . باز هم من باب کانادایی هستم.

I'm going to push the stop button.

من می خواهم دکمه توقف را فشار دهم.

And I will keep talking a little bit here.

و من در اینجا کمی صحبت خواهم کرد.