Free English Class! Topic: Everyday Items! 🧾🔑🌡️ (Lesson Only)

Well hello and welcome to this English lesson where I'm going

خوب سلام و به این درس انگلیسی که در آن قرار است

to talk about everyday things. Things that you just see as you

در مورد چیزهای روزمره صحبت کنم، خوش آمدید. چیزهایی که در طول روز می بینید

go through your day. I designed this lesson because I was

. من این درس را طراحی کردم زیرا در

keeping track throughout the week. Everyday as I went

طول هفته پیگیری می کردم . هر روز که

through my day I would add a few more things to my list. Um

روزم را پشت سر می گذاشتم چند چیز دیگر را به لیستم اضافه می کردم. اوم

and then my list got bigger and bigger. It's not super large.

و سپس لیست من بزرگتر و بزرگتر شد. خیلی بزرگ نیست

But I just made a list of all of the little things that I use

اما من فقط لیستی از همه چیزهای کوچکی که در طول روز استفاده می کنم تهیه کردم

throughout the day. And specifically things where I

. و به طور خاص چیزهایی که من

thought do people know what this is called in English? Do

فکر می کردم آیا مردم می دانند که در انگلیسی به آن چه می گویند؟ آیا

people know how to talk about this thing in English? So this

مردم می دانند چگونه در مورد این موضوع به زبان انگلیسی صحبت کنند؟ بنابراین این

lesson is about everyday items. Some of them are household

درس در مورد موارد روزمره است. برخی از آنها وسایل منزل هستند

items. Some of them are things you would see as you go through

. برخی از آنها چیزهایی هستند که در طول روز می بینید

your day. Maybe at work or while you're shopping. But

. شاید در محل کار یا زمانی که در حال خرید هستید. اما

we're going to talk about things that you see everyday

ما در مورد چیزهایی که هر روز می بینید صحبت می کنیم

and then I'll teach you some phrases in English about how to

و سپس عباراتی را به زبان انگلیسی در مورد نحوه

use them. The first item is something that we call tweezers

استفاده از آنها به شما آموزش می دهم. اولین مورد چیزی است که ما به آن موچین

let me say that again for you tweezers let me make this slide

می گوییم. بگذارید بگویم که دوباره برای شما موچین ها اجازه دهید این سرسره

a bit bigger tweezers are something that you use when you

را کمی بزرگتر کنم موچین چیزی است که هنگام گرفتن یک قلاب از آن استفاده می

get a sliver especially sometimes when you work with

کنید مخصوصاً گاهی اوقات وقتی با چوب کار می کنید

wood if any of you have built something out of wood or if you

اگر یکی از شما چیزی ساخته باشد. از چوب یا اگر

move something made out of wood sometimes you get a little

چیزی از چوب را جابه‌جا می‌کنید، گاهی اوقات کمی

sliver in your finger and then you get tweezers and you use

برش در انگشت شما می‌افتد و سپس موچین می‌افتد و

the tweezers to pull out the sliver sometimes when you get a

از موچین برای بیرون کشیدن قیچی استفاده می‌کنید، گاهی اوقات وقتی قیچی می‌گیرید،

sliver it can be annoying because you don't know which

ممکن است آزاردهنده باشد زیرا این کار را نمی‌کنید. نمی‌دانی

way the sliver went in and you don't know how to pull it out I

قیچی به کدام سمت رفت و نمی‌دانی چگونه آن را بیرون

do not get slivers while I'm teaching. So I don't use

بیاوری. بنابراین من اغلب از موچین استفاده نمی کنم

tweezers very often. But the other day I was outside helping

. اما روز دیگر من بیرون

Jen and I got a sliver actually in the finger I keep pointing

بودم و به جن کمک می کردم و در انگشتی که مدام به آن اشاره

to. And so when I came in the house I said I went to the

می کنم، یک برش خوردم. و بنابراین وقتی وارد خانه شدم، گفتم به سمت

drawer in the bathroom where we keep the tweezers and they

کشوی حمام رفتم، جایی که ما موچین ها را نگه می داریم و آنها

weren't there. And I said where are the tweezers? I have a

آنجا نبودند. و گفتم موچین کجاست؟ من یک

sliver. I need to pull out my sliver. So the first everyday

برش دارم. من باید تیکه ام را بیرون بیاورم. بنابراین اولین

item maybe not everyday but Definitely an item I used

مورد روزمره شاید روزمره نباشد اما قطعاً یکی از وسایلی که اخیرا استفاده کردم

recently is tweezers. We might call these a pair of tweezers.

موچین است. ممکن است اینها را یک موچین بنامیم.

The same way we use pair to talk about scissors. Um even

همانطور که از جفت برای صحبت در مورد قیچی استفاده می کنیم. امم،

though there's only really one of them because there's two

اگرچه واقعاً فقط یکی از آنها وجود دارد، زیرا دو طرف وجود دارد

sides. Uh we might say pair of tweezers. But I normally just

. ممکن است بگوییم یک موچین. اما من معمولاً فقط

say the tweezers. And then the image I showed you at the

موچین را می گویم. و سپس تصویری که در ابتدا به شما نشان دادم

beginning is called a clothespin. So when you wash

گیره لباس نامیده می شود. بنابراین وقتی

your clothes there are two things you can do with your

لباس‌هایتان را می‌شوید، دو کار وجود دارد که می‌توانید

clothes afterwards. You can put them in a dryer and then it

بعد از آن با لباس‌هایتان انجام دهید. می توانید آنها را در خشک کن قرار دهید و سپس

uses or natural gas to heat your clothes and dry them. But

از گاز طبیعی برای گرم کردن لباس ها و خشک کردن آنها استفاده کنید. اما

we hang our clothes on a clothesline and we put

لباس هایمان را به بند رخت آویزان می کنیم و

clothespins on them. So the clothespin holds the clothes

گیره رخت می گذاریم. بنابراین گیره لباس لباس

that need to be dried on the clothesline. But we also use

هایی را که باید خشک کنید روی بند رخت نگه می دارد. اما ما از

this for something else. Which is why it's on the everyday

این برای چیز دیگری نیز استفاده می کنیم. به همین دلیل است که در

items list. When we eat chips when we open a bag of chips

لیست اقلام روزمره قرار دارد. هنگامی که ما چیپس می خوریم، وقتی کیسه

what you might call crisps if you're learning British

چیپس را باز می کنیم، اگر در حال یادگیری انگلیسی بریتانیایی هستید، می توانید آن را چیپس نامید

English. When we eat half a bag of chips we roll up the top and

. وقتی نصف کیسه چیپس می خوریم روی آن را جمع می

we put a clothespin on to hold the bag shut. So not only are

کنیم و یک گیره لباس می گذاریم تا کیسه را بسته نگه دارد. بنابراین نه تنها از

closed pins used to hang up clothes we also use them in our

سنجاق‌های بسته برای آویزان کردن لباس‌ها استفاده می‌شود، بلکه در آشپزخانه‌مان نیز از آن‌ها

kitchen to close open bags of chips so that they stay fresh

برای بستن کیسه‌های چیپس باز استفاده می‌کنیم تا تازه بمانند.

I'm sure everyone has done that before notice this word looks

difficult to pronounce but it's not too bad it's close pin. So

این پین نزدیک است.

you don't have to say the TH as a the sound. It's just close

بنابراین لازم نیست TH را به عنوان صدا بگویید. این فقط پین نزدیک است

pin. And we use it to close things. Which has the same

. و ما از آن برای بستن چیزها استفاده می کنیم . که همان

pronunciation. Um I do not use one of these this is not one of

تلفظ را دارد. ام من از یکی از اینها استفاده نمی کنم این یکی از

my everyday items. I do not smoke. I do not light a

وسایل روزمره من نیست. من سیگاری نیستم. من هر روز یک سیگار روشن نمی کنم

cigarette everyday. I don't. But we do sometimes have a

. من این کار را نمی کنم. اما ما گاهی اوقات یک

campfire. And when we have a campfire I get some pieces of

آتش سوزی داریم. و وقتی آتش می گیریم چند تکه چوب می گیرم

wood. And I stack the wood up and I put some papers

. و من چوب ها را روی هم می چینم و چند کاغذ

underneath. I actually like to use a cardboard pizza boxes

زیر آن می گذارم. من در واقع دوست دارم از جعبه های مقوایی پیتزا در

when I start a fire. And then I use the lighter. So I you kind

هنگام آتش زدن استفاده کنم. و بعد از فندک استفاده میکنم. بنابراین من

of flick the lighter to make a flame come out. And then I use

فندک را به نوعی تکان می‌دهم تا شعله‌ای روشن شود. و سپس

the lighter to light the fire. Some people carry a lighter

از فندک برای روشن کردن آتش استفاده می کنم. برخی افراد

with them everyday because they are smokers. Smokers often will

به دلیل سیگاری بودن، هر روز فندک همراه خود دارند. افراد سیگاری اغلب

have a lighter with them. But we always have a lighter in our

فندک همراه خود خواهند داشت. اما ما همیشه در

house because we do like to have a campfire every once in a

خانه مان فندک داریم زیرا دوست داریم هر چند وقت یک بار آتش کمپ بزنیم

while. And so then we we use the lighter to light it. And I

. و بنابراین ما از فندک برای روشن کردن آن استفاده می کنیم. و

do have a big lighter. So thank you to all of you from France

من یک فندک بزرگ دارم. بنابراین از همه شما از فرانسه

for making good pens and good lighters. And if you don't have

برای ساخت خودکارهای خوب و فندک خوب تشکر می کنم. و اگر

a lighter you'll use matches. Um this is a box of matches.

فندک ندارید از کبریت استفاده خواهید کرد. اوم این یک جعبه کبریت است.

You can also have matches in a what's called a book of matches

همچنین می‌توانید کبریت‌هایی را در کتابی که به آن کتاب کبریت می‌گویند، داشته

where you flip up the front and you can pull a match out. We do

باشید که در آن قسمت جلو را به سمت بالا برگردانید و می‌توانید کبریت را بیرون بکشید.

not have matches in our house. Mostly we don't have matches

ما کبریت در خانه نداریم. اکثراً ما کبریت نداریم زیرا

because matches are dangerous to have around when you have

وقتی بچه دار می‌شوید، داشتن کبریت خطرناک

children. Our children are older now. But matches can be

است. بچه های ما الان بزرگتر شده اند. اما مسابقات می تواند

dangerous. What you do with a match is you take a match out

خطرناک باشد. کاری که با کبریت انجام می دهید این است که یک کبریت را بیرون

and you strike the match. There's usually a spot where

می آورید و به کبریت می زنید. معمولاً جایی وجود دارد

you can you strike the match against and then it lights. Um

که می توانید به کبریت ضربه بزنید و سپس آن را روشن کنید. اوم

when you have a book of matches there's a little black strip

وقتی یک کتاب کبریت دارید ، یک نوار سیاه کوچک وجود دارد

and you strike it. But you can also get matches that are

و آن را می زنید. اما شما همچنین می توانید مسابقاتی را دریافت کنید که به

called strike anywhere matches. Where you can even light them

آنها اعتصاب در هر جایی می گویند. جایی که حتی می‌توانید آن‌ها را

you know just on a rock or on a brick. But yes we do not keep

فقط روی سنگ یا آجر روشن کنید. اما بله، ما

matches in our house. Um because it's too easy for kids

کبریت را در خانه خود نگه نمی داریم. امم چون

to play with matches and accidentally start fires. Um

بازی کردن با کبریت برای بچه ها و به طور تصادفی آتش زدن برای بچه ها خیلی راحت است. اوه

I've used these recently. I just used these earlier this

من اخیرا از اینها استفاده کردم من فقط اوایل این هفته از اینها استفاده کردم

week. We would call this a nail clipper or we would call these

. ما به این می گوییم ناخن گیر یا به این می گوییم

nail clippers. Similar to how we use when we say scissors we

ناخن گیر. مانند روشی که وقتی می گوییم قیچی استفاده می کنیم،

always add an S. You can also add an S when you talk about

همیشه یک S اضافه می کنیم. همچنین می توانید وقتی در مورد ناخن گیر صحبت می کنید یک S اضافه کنید

nail clippers. These are what you use when your nails are too

. وقتی ناخن هایتان خیلی

long and you need to trim your nails or clip your nails. So I

بلند است و باید ناخن هایتان را کوتاه کنید یا ناخن هایتان را ببندید از اینها استفاده می کنید. بنابراین من

like to keep my nails nice and short. Jen actually keeps her

دوست دارم ناخن هایم را زیبا و کوتاه نگه دارم . جن در واقع

nails a little bit longer. Um so Sometimes women have longer

ناخن هایش را کمی طولانی تر نگه می دارد. خیلی وقت ها خانم ها

nails than men and sometimes they put nail polish on. Jen

ناخن های بلندتری نسبت به آقایان دارند و گاهی لاک می زنند. جن

actually keeps her nails a little longer because it it

در واقع ناخن‌هایش را کمی طولانی‌تر نگه می‌دارد زیرا

helps her when she works with the flowers. She can use her

وقتی با گل کار می‌کند به او کمک می‌کند . او می تواند از

nail to kind of cut the stems and things like that. Um or

ناخن خود برای بریدن ساقه ها و مواردی از این قبیل استفاده کند. ام یا

trim things. So but I keep mine nice and short and trim. Um and

چیزها را اصلاح کنید. بنابراین، اما من خود را زیبا و کوتاه و کوتاه نگه می دارم. اوم و

I use nail clippers to do that. Um these are another thing that

من برای این کار از ناخن گیر استفاده می کنیم. امم اینها چیز دیگری است که

sometimes go missing in our house. And we also have a

گاهی در خانه ما گم می شود . و همچنین یک

bigger pair which we call toe nail clippers. So we have nail

جفت بزرگتر داریم که به آن ناخن گیر پا می گوییم . بنابراین ما یک ناخن

clippers that we use for our finger and then we have a

گیر داریم که برای انگشت خود استفاده می کنیم و سپس یک

bigger pair that you can use to trim the nails on your toes.

جفت بزرگتر داریم که می توانید از آن برای کوتاه کردن ناخن های انگشتان پا استفاده کنید.

Toenail clippers. These are really handy. Um we call them

ناخن گیر پا. اینها واقعاً مفید هستند. اوم ما در کانادا آنها را

either rubber bands or elastic bands in Canada. I think in

باند لاستیکی یا باند الاستیک می نامیم . من فکر می کنم در

most parts of the world they're called rubber bands. Um we use

بیشتر نقاط جهان به آنها نوار لاستیکی می گویند. اوه ما از

these for all kinds of things. When we make a bouquet of

اینها برای همه جور چیزها استفاده می کنیم. وقتی یک دسته

flowers we put a rubber band on the bottom to hold all the

گل درست می کنیم، یک نوار لاستیکی در قسمت پایین می گذاریم تا همه

stems together. Sometimes we have something in the kitchen

ساقه ها را کنار هم نگه دارد. گاهی اوقات هم چیزی در

as well that we want to close after we open it and we'll put

آشپزخانه داریم که می خواهیم بعد از باز کردن آن

a rubber band around it to hold it close. Sometimes in school

را ببندیم و دور آن را با کش می بندیم تا ببندد. گاهی اوقات در مدرسه

kids will they'll shoot rubber bands at each other if students

، اگر دانش‌آموزان

find rubber bands on the floor of the classroom. You can be

باندهای لاستیکی را در کف کلاس پیدا کنند، به سمت یکدیگر شلیک می‌کنند. می توانید

sure that a rubber band is going to be shot somewhere. But

مطمئن باشید که در جایی قرار است باند لاستیکی شلیک شود. اما

a rubber band or elastic band is very stretchy. Um and it has

یک نوار لاستیکی یا کش بسیار کشسان است. اوم و

many many uses. It's one of those really handy things in

کاربردهای زیادی دارد. این یکی از آن چیزهای واقعاً مفید در

life. That you could use for almost anything. So again I'm

زندگی است. که تقریباً برای هر چیزی می توانید از آن استفاده کنید . بنابراین باز هم

not sure which phrase is the Canadian phrase. We call them

مطمئن نیستم که کدام عبارت عبارت کانادایی است. ما آنها را

rubber bands and elastic bands. Uh maybe if Brett's still here

باند لاستیکی و باند الاستیک می نامیم. آه شاید اگر برت هنوز اینجا باشد

or if Rod the English teacher's still here. They can let us

یا اگر راد معلم انگلیسی هنوز اینجا باشد. آنها می توانند به ما

know what they call them. What the most common name is. I use

اطلاع دهند که آنها را چه می نامند. رایج ترین نام چیست. من از

both. You know are there any elastic bands here? Does has

هر دو استفاده میکنم آیا می دانید آیا باندهای الاستیک در اینجا وجود دارد؟

anyone seen any rubber bands? I need a rubber band. I And then

کسی نوار لاستیکی دیده؟ من به یک کش لاستیکی نیاز دارم. من و سپس

we have of course the twist tie. Whenever you buy something

ما البته کراوات پیچ و تاب داریم . هر وقت چیزی

like when I bought these headphones they came all folded

شبیه زمانی که من این هدفون را خریدم می‌خرید، همه آن‌ها تا می‌آمدند

up and then there was a twist tie around it. A twist tie is a

و سپس یک کراوات چرخشی دور آن وجود داشت. کراوات پیچشی یک

small piece of wire with paper around it or plastic. And it's

تکه سیم کوچک است که دور آن کاغذ یا پلاستیک است.

used to kind of hold things together. Um the other day I

و برای نگه داشتن چیزها در کنار هم استفاده می شود. اوم روز

opened up a a box at school and it had a new little webcam for

پیش جعبه ای را در مدرسه باز کردم و یک وب کم جدید برای

my classroom. And then the wire from the webcam had a twist tie

کلاس درس من داشت. و سپس سیم از وب‌کم دور آن پیچ و تاب داشت

around it. When they put it in the they put all the wires

. وقتی آن را در داخل می‌گذارند، همه سیم‌ها را

together and to keep them tidy they put a twist tie around it.

کنار هم می‌گذارند و برای مرتب نگه داشتن آن‌ها، دور آن را می‌بندند.

So twist ties we usually keep our twist ties because

بنابراین ما معمولاً کراوات‌های پیچشی خود را نگه می‌داریم زیرا

sometimes we use them to reclose things as well in the

گاهی اوقات از آنها برای باز کردن

kitchen. But now we have a drawer that has way too many

وسایل در آشپزخانه استفاده می‌کنیم. اما اکنون یک کشو داریم که دارای

twist ties in it. So you can see already from this lesson

پیچ های بسیار زیادی در آن است. بنابراین می‌توانید قبلاً از این درس ببینید

that this is a lesson of very random items that Bob the

که این یک درس از آیتم‌های بسیار تصادفی است که باب

Canadian saw through his week and wrote down on his list

کانادایی در طول هفته خود دیده و در لیست خود نوشته است،

because the next one is what we call a bread tie. In Canada

زیرا مورد بعدی چیزی است که ما آن را کراوات نان می‌نامیم. در کانادا

when you buy bread there's this little plastic thing on the end

هنگام خرید نان، این چیز پلاستیکی کوچک در

of the bread. And it almost always has the best before date

انتهای نان وجود دارد. و تقریباً همیشه بهترین تاریخ قبل

or the expiry date on it. So it tells you how long the bread

یا تاریخ انقضا را روی آن دارد. بنابراین به شما می گوید که نان برای چه مدت مفید

will be good for. Uh usually the bread's good for a week or

خواهد بود. اوه معمولا نان برای یک هفته یا

so. Um you can see that this twist tie says best before

بیشتر خوب است. اوم می بینید که این کراوات پیچشی بهترین حالت را قبل از

October 2nd. So if I bought this bread on September 29th it

2 اکتبر دارد. بنابراین اگر من این نان را در 29 سپتامبر بخرم

would be good till October 2nd it would probably be okay on

، تا 2 اکتبر خوب است، احتمالاً در

October 4th By the fifth or sixth the bread might be

4 اکتبر خوب است تا پنجم یا ششم نان ممکن است

starting to go moldy. But bread ties are what holds the end of

شروع به کپک زدن کند. اما کراوات نان چیزی است که

the bread bag closed. You can also shoot these by the way.

انتهای کیسه نان را بسته نگه می دارد. به هر حال می توانید از اینها هم شلیک کنید.

You can break them in half and you can put it on the end of

می توانید آنها را از وسط بشکنید و می توانید آن را در انتهای

your finger and you can shoot it at people. Don't I don't

انگشت خود قرار دهید و می توانید آن را به سمت مردم شلیک کنید. آیا من آن را

recommend that though it's dangerous. But when I was a kid

توصیه نمی کنم هر چند خطرناک است. اما وقتی

we did that quite often. So speaking of keys keys are

بچه بودم، اغلب این کار را می کردیم. بنابراین در مورد کلیدها، کلیدها

usually attached to a key chain. I don't think my keys

معمولاً به یک زنجیره کلید متصل می شوند . فکر نمی کنم کلیدهای من

are close by. No. Uh sometimes have a key for your car, a key

نزدیک باشد. نه. اوه گاهی اوقات یک کلید برای ماشین خود، یک کلید

for your house or apartment, maybe a key for work, and you

برای خانه یا آپارتمان خود، شاید یک کلید برای کار، و شما

want to keep them all together. So you would put them on a

می خواهید همه آنها را با هم نگه دارید. بنابراین آنها را روی یک

keychain. A keychain is actually a popular thing for

جاکلیدی قرار می دهید. جاکلیدی در واقع یک چیز محبوب

businesses to hand out in Canada. So sometimes when you

برای کسب و کارها در کانادا است. بنابراین گاهی اوقات وقتی

buy things from certain businesses they might give you

از کسب و کارهای خاصی چیزهایی می‌خرید، ممکن است

a keychain so that you always remember them. So I have a

یک جاکلیدی به شما بدهند تا همیشه آنها را به خاطر بسپارید. بنابراین من یک

keychain from the store where I buy feed for our animals. I

جاکلیدی از فروشگاهی دارم که برای حیواناتمان خوراک می خرم.

have a keychain from the hardware store in our local

من یک جاکلیدی از فروشگاه سخت افزاری در شهر محل خود دارم

town. Um I don't use them all and some people collect

. اوم من از همه آنها استفاده نمی کنم و برخی افراد

keychains actually. It can be a fun thing to collect. But

در واقع جاکلیدی جمع می کنند. جمع آوری آن می تواند سرگرم کننده باشد. اما

usually at a certain point in your life you have too many

معمولاً در یک نقطه خاص از زندگی شما

keys so you put them all together. I remember when I was

کلیدهای زیادی دارید، بنابراین همه آنها را کنار هم قرار می دهید. یادم می آید وقتی

younger I had one key and then eventually I had two keys so I

کوچکتر بودم یک کلید داشتم و بعد در نهایت دو کلید داشتم بنابراین

got a keychain. I used coat hangers to hang up my shirts.

یک جاکلیدی گرفتم. من برای آویزان کردن پیراهن هایم از رخت آویز استفاده کردم.

After I washed my shirts and after I hang them up on the

بعد از اینکه پیراهن هایم را شستم و بعد از اینکه آنها را روی بند رخت آویزان کردم

clothesline and use clothespins to hold them there Once they

و برای نگه داشتن آنها از گیره لباس استفاده کردم ، پس

are dry I usually put them on coat hangers. So even though

از خشک شدن آنها را معمولاً روی رخت آویز می گذارم. بنابراین با وجود

it's a shirt we still use the word coat hanger to talk about

اینکه یک پیراهن است، ما هنوز از کلمه رخت آویز برای صحبت در این مورد استفاده می

this. So I put my shirts on coat hangers I usually kind of

کنیم. بنابراین من پیراهن هایم را روی

flatten them a bit and I hang them in my closet. Um and then

رخت آویز می گذارم و معمولاً کمی آنها را صاف می کنم و در کمد خود آویزان می کنم. اوم و

when I go to wear my shirts they're nice and they're flat

وقتی می‌روم پیراهن‌هایم را بپوشم ، زیبا هستند و صاف

and wrinkle free. So a coat hanger is something to use to

و بدون چروک هستند. بنابراین یک رخت آویز چیزی است که

hang up a coat or to hang up a shirt. And if you use the bar

برای آویزان کردن کت یا آویختن پیراهن استفاده می شود. و اگر از

on the bottom I even use coat hangers to hang up my pants. So

نوار پایینی استفاده می کنید، من حتی از رخت آویز برای آویزان کردن شلوارم استفاده می کنم. بنابراین

that is a coat hanger pretty useful everyday item and my

این یک چوب لباسی است که برای روزمره بسیار مفید است و

jacket is actually always on a coat hook it's over there you

ژاکت من در واقع همیشه روی قلاب کت است و آنجاست که

can't see it but when I come home from work I hang up my

نمی توانید آن را ببینید اما وقتی از سر کار به خانه می آیم

winter coat or I hang up my jacket on a coat hook these are

کت زمستانی خود را آویزان می کنم یا کت خود را به یک کت آویزان می کنم. قلاب کت اینها

probably the most common type of coat hook in North America

احتمالاً رایج ترین نوع قلاب کت در آمریکای شمالی هستند

you can buy them at any hardware store they are very

که می توانید آنها را در هر فروشگاه سخت افزاری خریداری کنید.

handy they are nice and rounded on the top so it's really easy

to hang your coat on a coat hook or to hang your jacket on

ژاکت شما روی

a coat hook I don't usually put my coat on a coat hanger but I

قلاب کت من معمولا کتم را روی رخت آویز نمی گذارم اما

could do that as well. It just happens to be that I have coat

می توانم این کار را نیز انجام دهم. اتفاقاً

hooks in my studio or office here. So I usually just hang my

در استودیو یا دفترم اینجا قلاب کت دارم . بنابراین من معمولا کت خود را فقط

coat on a coat hook. It's a little bit easier to do that

به قلاب کت آویزان می کنم. انجام این کار کمی ساده تر

way. This is something that I saw this week that is not very

است. این چیزی است که من در این هفته دیدم که

common in my house or at the place where I work. But it is

در خانه من یا محل کارم زیاد رایج نیست.

an ashtray. When you see an ash in North America. It's kind of

اما زیرسیگاری است. وقتی یک خاکستر را در آمریکای شمالی می بینید. این

an old thing that people don't have a lot of anymore. Because

یک چیز قدیمی است که مردم دیگر آن را ندارند. زیرا

in Canada you can't smoke inside of restaurants. You

در کانادا نمی توان داخل رستوران سیگار کشید.

can't smoke inside the mall. You can't smoke in the library.

داخل مرکز خرید نمی توانید سیگار بکشید. شما نمی توانید در کتابخانه سیگار بکشید.

You can't smoke in buildings in Canada. A long time ago you

شما نمی توانید در ساختمان های کانادا سیگار بکشید . مدت‌ها

used to be able to smoke in buildings. Um like 20 years ago

پیش می‌توانستید در ساختمان‌ها سیگار بکشید . امم مثل 20 سال پیش

or more. And so you would see ashtrays everywhere that people

یا بیشتر و بنابراین همه جا زیرسیگاری هایی را

would use if they were When I was a kid my uncles were

می دیدید که اگر من بودند از آن استفاده می کردند وقتی من بچه بودم عموهایم

smokers. So when my parents had a birthday party we even though

سیگاری بودند. بنابراین وقتی پدر و مادرم جشن تولد گرفتند، با وجود اینکه

my parents didn't smoke we would put ashtrays out for my

والدینم سیگار نمی‌کشیدند، برای

uncles so that they could flick their cigarettes and then butt

عموهایم زیرسیگاری می‌گذاشتیم تا بتوانند سیگارشان را تکان دهند و سپس سیگارشان

out their cigarettes in the ashtray. Um when you have

را در زیرسیگاری خاموش کنند . اوم وقتی

something to drink. And when you set it down on a coffee

چیزی برای نوشیدن داری و هنگامی که آن را روی میز قهوه

table or on a a table often you will put a coaster under it.

یا روی میز قرار می دهید اغلب زیر آن زیر لیوانی قرار می دهید.

You will usually Do this if you're putting it onto a really

اگر آن را روی یک میز واقعاً زیبا قرار دهید، معمولاً این کار را انجام خواهید داد

nice table. When I sit at my desk here and I have my giant

. وقتی اینجا پشت میزم می‌نشینم و

mug that says gulp on it by the way with some tea in it. I

لیوان غول‌پیکرم را دارم که می‌گوید به هر حال آن را قورت بده و مقداری چای در آن است. من

don't set it down on a coaster. But a coaster is a small round

آن را روی ترن هوایی نمی گذارم. اما زیر لیوانی یک

piece of wood or cloth or other material that you put down

تکه چوب یا پارچه یا مواد دیگر گرد کوچک است که

before you put a hot drink or even a cold drink in the summer

قبل از گذاشتن یک نوشیدنی گرم یا حتی یک نوشیدنی سرد در نوشیدنی های سرد تابستانی، آن را کنار می

cold drinks. Sometimes there's a lot of moisture on the

گذارید. گاهی اوقات رطوبت زیادی در

outside. So you put a coaster down to protect the surface. Um

بیرون وجود دارد. بنابراین شما یک زیر لیوانی برای محافظت از سطح قرار می دهید. اوم

we have a set of coasters that we use for our coffee table.

ما یک سری زیر لیوانی داریم که برای میز قهوه خوری خود استفاده می کنیم.

And if we're drinking something hot we might use a coaster on

و اگر چیزی داغ می نوشیم، ممکن است از زیر لیوانی

our kitchen table as well. Usually on nice wooden surfaces

روی میز آشپزخانه خود نیز استفاده کنیم. معمولاً روی سطوح چوبی زیبا

you want to put a coaster down so that things are fine. I see

می خواهید زیر لیوانی بگذارید تا همه چیز خوب باشد. من حالتی را می بینم

mode saying there was a bit of a hiccup. Now it's fine. Yeah I

که می گوید کمی سکسکه وجود دارد. الان خوبه بله، من

just had a really quick air and then things were good again. So

فقط یک هوای خیلی سریع داشتم و بعد دوباره همه چیز خوب بود. پس

I'll just keep going. Um so we have things called pot holders.

من فقط به راهم ادامه می دهم. پس ما چیزهایی به نام نگهدارنده قابلمه داریم.

But we use these for two different things. You can use

اما ما از اینها برای دو چیز متفاوت استفاده می کنیم. می توانید از

them to grab a hot pot. Although I usually choose to

آنها برای گرفتن یک قابلمه داغ استفاده کنید. اگرچه من معمولاً

use an oven mitt for that. There's something called an

از دستکش فر برای آن استفاده می کنم. چیزی به نام

oven mitt. We use our pot holders to put on our table

دستکش فر وجود دارد. وقتی یک قابلمه یا ماهیتابه داغ غذا را روی میز می گذاریم از جا قابلمه هایمان برای قرار دادن روی میز استفاده می

when we put a hot pot or pan of food on the table. So these are

کنیم . بنابراین اینها

things that protect the surface of your table from something

چیزهایی هستند که سطح میز شما را از چیزی

hot. So often when we serve dinner we'll put some pot

داغ محافظت می کنند. بنابراین اغلب وقتی شام را سرو می کنیم، چند جا

holders out on the table. Some people also call them hot pads.

قابلمه را روی میز می گذاریم. برخی از افراد به آن ها پد گرم نیز می گویند.

Um I think there might be another name as well. Um what

من فکر می کنم ممکن است نام دیگری نیز وجود داشته باشد. اوم

do we yeah we do call them pot holders. Even though we don't

ما چی میگیم آره ما بهشون میگیم نگهدارنده قابلمه. حتی اگر

hold the pot with it. I guess the pot sit on it so that makes

قابلمه را با آن نگه نداریم. حدس می‌زنم گلدان روی آن بنشیند تا

some sense. So we will put these out on the table in order

کمی منطقی باشد. بنابراین ما آنها را روی میز قرار می دهیم

to protect the surface of the table. And then there's

تا از سطح میز محافظت کنیم . و سپس

something called an air freshener. I do not use air

چیزی به نام خوشبو کننده هوا وجود دارد. من از خوشبو کننده هوا استفاده نمی کنم

fresheners. But the most common kind of air freshener for a car

. اما متداول ترین نوع خوشبو کننده برای خودرو

is a pine scented air freshener. This is something

، خوشبو کننده هوا با رایحه کاج است . این چیزی است

that you hang in your car and it emits a pleasant smell. I

که در ماشین خود آویزان می کنید و بوی مطبوعی از آن متصاعد می شود. من

actually don't like the smell of air fresheners but many

در واقع بوی خوشبو کننده هوا را دوست ندارم، اما بسیاری از

people have an air freshener in their car hanging from the rear

مردم یک خوشبو کننده هوا در ماشین خود دارند که از آینه دید عقب آویزان شده است

view mirror. So they'll go to the store and they'll buy a

. بنابراین آنها به فروشگاه می روند و یک

pine scented air freshener and they'll hang it from their rear

خوشبو کننده هوا با عطر کاج می خرند و آن را از آینه دید عقب آویزان می کنند

view mirror and it will make their car smell nice. People

و باعث می شود ماشین آنها بوی خوبی بدهد. مردم

sometimes use air fresheners in their house as well. That one

گاهی اوقات از خوشبو کننده های هوا در خانه خود نیز استفاده می کنند. آن

looks a little different. The ones people use in North

یکی کمی متفاوت به نظر می رسد. آنهایی که مردم در آمریکای شمالی استفاده می کنند در

America actually plug into the wall. Then it heats up kind of

واقع به دیوار متصل می شوند. سپس به نوعی بوی خوشی گرم می‌شود،

a pleasant smelling yeah I'm I'm not sure what the word

بله ، مطمئن نیستم که کلمه

would be. But it makes your house smell a little nicer. I

چه خواهد بود. اما بوی خانه شما را کمی بهتر می کند. من

actually don't like air fresheners though. I just like

در واقع خوشبو کننده هوا را دوست ندارم . من فقط

to have a really clean house that smells just has normal

دوست دارم یک خانه واقعا تمیز داشته باشم که بو داشته باشد فقط بوی معمولی

smells like bread baking in the oven and those kinds of things.

مانند پخت نان در فر و این جور چیزها داشته باشد.

But people sometimes like to put up air fresheners. So I end

اما مردم گاهی اوقات دوست دارند خوشبو کننده هوا قرار دهند. بنابراین من در طول هفته به

up with a few of these through my week. Another everyday item

تعدادی از این موارد پایان می دهم. یکی دیگر از کالاهای

would be a receipt. Whenever you buy something you get a

روزمره یک رسید است. هر زمان که چیزی می‌خرید،

little piece of paper saying that you buy it. This is not my

یک تکه کاغذ دریافت می‌کنید که می‌گوید آن را می‌خرید. این

receipt from Whitecastle. I've only been to Whitecastle once.

رسید من از وایتکاسل نیست. من فقط یک بار به وایت کسل رفته ام.

They that restaurant doesn't exist in Canada only in the US.

آنها آن رستوران در کانادا فقط در ایالات متحده وجود ندارد.

But when you buy something if I go to Tim Hortons one of our

اما وقتی چیزی می‌خرید، اگر به تیم هورتونز یکی از

local coffee shops I get a receipt. When I go to the

کافی‌شاپ‌های محلی‌مان بروم، رسید دریافت می‌کنم. وقتی به

grocery store when I'm done buying stuff they give me a

خواربارفروشی می روم وقتی خریدم تمام شد رسید به من می دهند

receipt. And then you can check your receipt to make sure you

. و سپس می توانید رسید خود را بررسی کنید تا مطمئن شوید که

were charged the right amount. And on the receipt there's a

مبلغ مناسبی از شما دریافت شده است. و در رسید

list of everything you bought and the price that you paid for

لیستی از همه چیزهایی که خریده اید و قیمتی که برای آن پرداخت کرده

it. Um so definitely I end up with a few of these everyday

اید وجود دارد. اوم، قطعا من با چند مورد از این

items. As I go through my day and my week I think I go to the

وسایل روزمره روبه رو می شوم. وقتی روز و هفته ام را پشت سر می گذارم، فکر می کنم هفته

grocery store about twice a week. Um I go to the coffee

ای دو بار به خواربارفروشی می روم . اوم من ماهی دو بار به کافی شاپ می روم

shop about twice a month. Um but somehow as you go through

. امم، اما به نحوی که

life you tend to have a few of these. Mine always end up in my

زندگی را طی می کنید، تمایل به داشتن تعدادی از این موارد دارید.

wallet as I go through my week. So another thing that is

وقتی هفته ام را پشت سر می گذارم، مال من همیشه در کیف پولم می ماند. بنابراین یکی دیگر از مواردی که

definitely an everyday item in most people's houses is your

قطعاً در خانه‌های اکثر مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد،

remote control. Um you can't really use your television

کنترل از راه دور شماست. اوم شما واقعا نمی توانید

without having a remote control now. In my classroom I have a

بدون داشتن یک کنترل از راه دور از تلویزیون خود استفاده کنید. در کلاس درس من یک

remote control for my projector as well. And I have a remote

کنترل از راه دور برای پروژکتورم نیز دارم. و من یک کنترل از راه دور

control for the sound system in the classroom. Um so as I go

برای سیستم صوتی در کلاس دارم. اوم پس با

through my day I use remote controls at work. And then I

گذراندن روزم از کنترل از راه دور در محل کار استفاده می کنم. و بعد

use a remote control at night when I sit down to watch the

شبها وقتی می نشینم

news or to do something else. So definitely remote control

اخبار را ببینم یا کار دیگری انجام دهم از یک کنترل از راه دور استفاده می کنم. بنابراین قطعاً کنترل از راه دور

are a very common thing for people to see as they go

یک چیز بسیار متداول برای مردم است که در

through everything that they do in a day. So sometimes at work

طی هر کاری که در یک روز انجام می دهند، می بینند . بنابراین گاهی اوقات در محل کار

I have to go to the bathroom or to the washroom. And when I'm

مجبور می شوم به دستشویی یا دستشویی بروم . و

done I wash my hands and then from the paper towel dispenser

وقتی کارم تمام شد دست هایم را می شوم و سپس از دستگاه پخش کننده حوله کاغذی دستمال کاغذی

I get a paper towel to dry my hands off. So I use the

می گیرم تا دست هایم را خشک کنم . بنابراین

washroom or I use the bathroom. When I'm done I wash my hands

من از دستشویی یا حمام استفاده می کنم. وقتی کارم تمام شد، دست

in the sink and then I grab a paper towel or two from the

هایم را در سینک می شوم و سپس یک یا دو

paper towel dispenser and I use it to dry my hands off. This is

دستمال کاغذی را از دستگاه پخش کننده دستمال کاغذی می گیرم و از آن برای خشک کردن دست هایم استفاده می کنم. این

something that I did regularly before the pandemic. But now I

کاری است که من به طور منظم قبل از همه گیری انجام می دادم. اما

seem to be washing my hands a lot more often. Not just after

الان به نظر می رسد که دست هایم را خیلی بیشتر می شوم. نه فقط بعد

I use the washroom. I wash my hands at school before I eat

از استفاده از دستشویی. من قبل از ناهار در مدرسه دست هایم را می شوم

lunch. I wash my hands after every class. So I'm often

. من بعد از هر کلاس دست هایم را می شوم . بنابراین من اغلب

drying my hands with a paper towel that I grab from the

دست هایم را با دستمال کاغذی که از

paper towel dispenser. A very common activity I think. I

دستگاه پخش کننده دستمال کاغذی می گیرم خشک می کنم. یک فعالیت بسیار رایج به نظر من. من

think the amount of hand washing in the world has gone

فکر می کنم میزان شستن

way up in the last two years or year and a half. So this is

دست ها در جهان در دو سال یا یک سال و نیم اخیر بسیار افزایش یافته است. بنابراین این

something I don't use very often anymore. And it's called

چیزی است که من دیگر زیاد استفاده نمی کنم. و به

a postage stamp. But every once in a while I do need to mail

آن تمبر پستی می گویند. اما هر از چند گاهی باید چیزی را پست

something and so I do have stamps in the house. Canada did

کنم و به همین دلیل در خانه تمبر دارم. کانادا

something really nice. Our postage stamps do not they

واقعاً کار خوبی انجام داد. تمبرهای پست ما

don't have a price on them anymore. So it just says pee in

دیگر قیمتی ندارند. بنابراین فقط می‌گوید ادرار کردن در

the Canada flag. It used to be 43 cents for a stamp and then

پرچم کانادا. قبلا تمبر 43 سانت بود و

47 cents for a stamp and I don't remember the prices. But

تمبر 47 سانت و قیمت ها رو یادم نیست.

the price kept going up every year. So finally Canada just

اما قیمت هر سال بالا می رفت. بنابراین در نهایت کانادا

decided that stamps have no you pay a price at the stamp at the

تصمیم گرفت که تمبرها را ندارند و بهای آن را در اداره پست بابت تمبر پرداخت کنید

post office. But the stamp it's is good forever. So it doesn't

. اما تمبر آن برای همیشه خوب است. بنابراین

matter if the cost of a stamp goes up. It's always good. So

مهم نیست که هزینه تمبر بالا برود. همیشه خوبه بنابراین

not necessarily an everyday item but I do use stamps once a

لزوماً یک کالای روزمره نیست، اما من یک بار در ماه یا بیشتر از تمبر استفاده می

month or so. This is something that we use a lot more in the

کنم. این چیزی است که ما در زمستان بسیار بیشتر

winter than in the summer. A thermostat in the morning I

از تابستان استفاده می کنیم. یک ترموستات صبح

look at the thermostat to see how cold the house is because

به ترموستات نگاه می کنم تا ببینم خانه چقدر سرد است چون

our furnace is off right now. And then sometimes I turn the

کوره ما در حال حاضر خاموش است. و گاهی اوقات

furnace on using the thermostat because it's starting to get a

کوره را با استفاده از ترموستات روشن می‌کنم زیرا

little chilly outside. So the thermostat is definitely

بیرون کمی سرد می‌شود. بنابراین ترموستات قطعاً

something that it controls your heating by the way and cooling

چیزی است که گرمایش و سرمایش شما را

in the summer. At school students our thermostats are

در تابستان کنترل می کند. در دانش آموزان مدرسه، ترموستات ما در

actually locked inside of glass boxes because otherwise

واقع در داخل جعبه های شیشه ای قفل شده است، زیرا در غیر این صورت

students try to change the temperature in the classroom.

دانش آموزان سعی می کنند دمای کلاس را تغییر دهند. من می توانم

Recently there have been a couple of Covid cases in my

بگویم اخیراً چند مورد کووید در

community I would say. And so a thermometer is something that

جامعه من وجود داشته است. و بنابراین دماسنج چیزی است که

people have been using more lately. Because if you all of a

مردم اخیراً بیشتر از آن استفاده می کنند . زیرا اگر به

sudden don't feel well you want to check if you have a fever.

طور ناگهانی احساس خوبی ندارید، می خواهید بررسی کنید که آیا تب دارید یا خیر.

So you would use a thermometer a digital thermometer. You

بنابراین می توانید از دماسنج و دماسنج دیجیتال استفاده کنید.

might have one that just goes in your ear. You might have one

ممکن است یکی داشته باشید که فقط در گوش شما می رود. ممکن است یکی

that you just point at your forehead. Or you might have one

داشته باشید که فقط به پیشانی خود اشاره کنید . یا ممکن است یکی

like this that you put in your mouth or under your armpit in

از این موارد را داشته باشید که به اندازه دمای بدن خود در دهان یا زیر

order to your temperature. Um but definitely recently a few

بغل خود قرار دهید. اوم، اما قطعا اخیراً چند

people I know have checked their temperature and gotten

نفری که من می شناسم دمای آنها را بررسی کرده اند و

COVID tests because well we're still in a pandemic right? So

آزمایش کووید را انجام داده اند زیرا خوب ما هنوز در یک بیماری همه گیر هستیم درست است؟ بنابراین

when you feel a little bit hot you want to use a thermometer

وقتی کمی احساس گرما می کنید، می خواهید از یک دماسنج

to check your temperature. Change. I even have change

برای بررسی دمای خود استفاده کنید. تغییر دادن. من حتی همین جا تغییر

right here. We don't use a lot of actual money in Canada. But

دارم. ما در کانادا از پول واقعی زیادی استفاده نمی کنیم. اما

I still end up with lots of change. We also call this loose

من هنوز با تغییرات زیادی روبرو می شوم . ما به این تغییر سست نیز می گوییم

change. Um the reason I say that is because we usually pay

. دلیل اینکه می گویم این است که ما معمولاً

with our phone or with our bank card. We don't often use money

با تلفن یا کارت بانکی خود پرداخت می کنیم . ما اغلب دیگر از پول استفاده

anymore. When I go to the grocery store I pay with my

نمی کنیم. وقتی به خواربارفروشی می روم با کارت بانکم پول را پرداخت می کنم

bank card. But I still sometimes buy things using

. اما من هنوز هم گاهی اوقات با

cash. Like using actual bills. And then I end up lots of

پول نقد چیزهایی می خرم. مانند استفاده از صورتحساب های واقعی. و سپس من تغییرات زیادی به دست

change. Um sometimes there's enough change on my desk that I

می‌آورم. اوم گاهی اوقات روی میز من به اندازه کافی پول خرد هست که

gather it all up and I take it to school and I can use it to

همه را جمع می کنم و به مدرسه می برم و می توانم از آن برای

buy lunch at the cafeteria. Sometimes there's enough there

خرید ناهار در کافه تریا استفاده کنم. گاهی اوقات

for me to do that. This is something that has become a lot

برای من به اندازه کافی برای انجام این کار وجود دارد. این چیزی است که

more common for us since the pandemic started. And that's

از زمان شروع همه‌گیری برای ما بسیار رایج‌تر شده است . و این

packages. Um usually from Amazon. I don't know where you

بسته ها است. اوم معمولا از آمازون. من نمی‌دانم

buy most of your stuff online. But in North America it's quite

بیشتر کالاهایتان را از کجا آنلاین می‌خرید. اما در آمریکای شمالی

common for me to get an email saying your package has been

برای من بسیار رایج است که ایمیلی دریافت کنم که می گوید بسته شما تحویل داده شده است

delivered. And when I come home there's one of these brown

. و وقتی به خانه می آیم یکی از این جعبه های قهوه ای رنگ

boxes with the Amazon logo on it saying that that this

با آرم آمازون روی آن وجود دارد که می گوید این

package came from Amazon. We also use the word box. So you

بسته از آمازون آمده است. ما همچنین از کلمه جعبه استفاده می کنیم. بنابراین

might say yeah a few boxes came for you today or a couple

ممکن است بگویید بله، امروز چند جعبه برای شما آمده است یا چند

packages came for you today. But definitely a lot more

بسته امروز برای شما آمده است. اما قطعاً

common since the pandemic has started. I usually have a

از زمان شروع همه‌گیری بسیار رایج‌تر است. من معمولاً در

flashlight somewhere just in case we have a power outage.

جایی چراغ قوه دارم فقط در صورت قطع برق.

It's nice to have a flashlight ready to go. Um the power

خوب است که یک چراغ قوه آماده راه اندازی داشته باشید. اوم برق

doesn't go out in Canada very often. But when we have really

در کانادا زیاد قطع نمی شود. اما وقتی

bad storms. And in the winter sometimes when we have ice

طوفان های واقعا بدی داریم. و در زمستان گاهی اوقات که

storms it's nice to have a flashlight just in case the

طوفان های یخ داریم، داشتن چراغ قوه در صورت

power goes out. I've been reading actual books lately

قطع برق، خوب است. من اخیراً به‌جای کتاب Kindle، کتاب‌های واقعی

instead of on my Kindle. So instead of e-books I've been

می‌خوانم. بنابراین به جای

getting books from the library. And so I also usually have a

کتاب‌های الکترونیکی، از کتابخانه کتاب می‌گرفتم. و بنابراین من معمولاً در

bookmark somewhere. So that when I'm done reading I can put

جایی یک نشانک دارم. به طوری که وقتی خواندنم تمام شد بتوانم

that in the book. Um so I read at night for a little bit and

آن را در کتاب قرار دهم. اوم ، شبها برای مدتی کمی مطالعه کردم و

when I'm done reading I put my bookmark in. So that I know

پس از پایان خواندن، نشانک خود را در آن قرار دادم تا بدانم

where I left off. That's an interesting English phrase

کجا را ترک کردم. این یک عبارت انگلیسی جالب

isn't it? Um it lets it helps me remember where I left off in

است، اینطور نیست؟ ام، این به من کمک می‌کند تا به یاد بیاورم که کجای کتاب را ترک کرده‌ام

the book. We have what are called fridge magnets. Fridge

. ما چیزی داریم که به آن آهنرباهای یخچال می گویند.

magnets come from all different places. As you know a magnet is

آهنرباهای یخچال از همه جاهای مختلف می آیند . همانطور که می دانید آهنربا

something that sticks to metal. Okay it has a north and South

چیزی است که به فلز می چسبد. خوب، قطب شمال و جنوب

Pole and it will stick to anything metal. We use fridge

دارد و به هر فلزی می چسبد. ما از

magnets to put things on our fridge. So sometimes one of our

آهنرباهای یخچال برای قرار دادن وسایل روی یخچال خود استفاده می کنیم . بنابراین گاهی اوقات یکی از

kids will come home and they'll have something from school like

بچه‌های ما به خانه می‌آید و چیزی از مدرسه دریافت می‌کند، مثل

they got a really good grade on a test. We might use a fridge

اینکه در یک آزمون نمره واقعاً خوبی گرفته است . ممکن است از

magnet to attach that to our fridge. Um and then it's just

آهنربای یخچال برای اتصال آن به یخچال خود استفاده کنیم . اوم و پس از آن فقط

something that you use to hang things on your fridge for a

چیزی است که شما از آن برای آویزان کردن چیزها روی یخچال خود برای مدت

little bit. Because I'm old every night I have to take a

کمی استفاده می کنید. چون پیر شدم هر شب باید

pill because I had surgery. I'm on one type of medication. So

قرص بخورم چون جراحی کردم. من یک نوع دارو مصرف می کنم. بنابراین

this is an everyday item for me. Everyday at around 9 PM I

این یک آیتم روزمره برای من است. هر روز حدود ساعت 9 شب

take my one pill. Um it's a pill that keeps my heart rate

من یک قرصم را مصرف می کنم. اوم قرصی است که ضربان قلب من را نسبتاً پایین نگه می دارد

relatively low. I don't know what exactly it does. Should

. نمیدونم دقیقا چیکار میکنه

probably ask my doctor. But anyways for some people this is

احتمالا باید از دکترم بپرسم اما به هر حال برای برخی افراد این

an everyday item. They need to take a pill every once in a

یک مورد روزمره است. آنها باید هر چند وقت یکبار یک قرص بخورند

while. Um I use extension cords in the house and on the farm.

. اوم من از سیم کشی در خانه و مزرعه استفاده می کنم.

Whenever you want to plug something in. And if the

هر زمان که می خواهید چیزی را به برق بزنید. و اگر

electrical outlet if the outlet is too far away you find an

پریز برق اگر پریز خیلی دور باشد، یک سیم اتصال پیدا می کنید

extension cord and you use the extension cord to connect

و از سیم برق برای اتصال

whatever you're trying to plug in. Thankfully nowadays a lot

هر چیزی که می خواهید به برق وصل کنید استفاده می کنید . خوشبختانه امروزه بسیاری

of things run off batteries and the batteries last a long time.

از چیزها از بین می روند. باتری ها و باتری ها مدت زیادی دوام می آورند.

But there still are times when you need to find an extension

اما هنوز هم مواقعی وجود دارد که برای وصل کردن چیزی نیاز به یک سیم داخلی پیدا کنید

cord in order to plug something in. And then this is an

. و سپس این یک

everyday item. There's hand sanitizer in my van. The

مورد روزمره است. داخل ون من ضدعفونی کننده دست هست

entrance to the school. In my classroom. In the staff room.

ورودی مدرسه. در کلاس درس من. در اتاق کارکنان.

There is hand sanitizer everywhere in the world right

در حال حاضر در همه جای دنیا ضد عفونی کننده دست وجود دارد

now. When you walk out of the grocery store when you walk

. وقتی از خواربار فروشی بیرون می روید وقتی

into the grocery store. Everywhere you go you will find

وارد خواربارفروشی می شوید. هر جا که بروید

hand sanitizer. Um it is probably the most common

ضدعفونی کننده دست پیدا خواهید کرد. اوم، احتمالاً رایج ترین

everyday item right now in the world. I think I've seen hand

کالای روزمره در حال حاضر در جهان است. فکر کنم ضدعفونی کننده دست دیده باشم

sanitizer. I probably see hand sanitizer 10 times a day and

. من احتمالا روزی 10 بار ضدعفونی کننده دست می بینم و 10 بار در

use it 10 times a day. So definitely very very common.

روز از آن استفاده می کنم. بنابراین قطعا بسیار بسیار رایج است.

And as well of course the mask. I at school am required to wear

و همچنین البته ماسک. من در مدرسه ملزم به

the blue I guess medical grade disposable mask. Canada still

پوشیدن ماسک آبی رنگ یکبار مصرف درجه پزشکی هستم . کانادا

has a mask mandate. At least the province of Ontario does.

هنوز ماسک را اجباری می کند. حداقل استان انتاریو این کار را می کند.

We have been wearing masks since the spring of 2020. so

ما از بهار 2020 ماسک زده ایم. بنابراین

this is not new for me. Um but I can't wear a cloth mask or a

این برای من جدید نیست. اوم، اما من نمی توانم

homemade mask at work. I must wear of the blue masks at work

در محل کار از ماسک پارچه ای یا ماسک خانگی استفاده کنم. من باید در محل کار از ماسک های آبی استفاده کنم

that is required. Um sometimes people with long hair girls

که لازم است. اوم گاهی اوقات افرادی که دختران موهای بلند دارند،

especially women and girls will use bobby pins in order to hold

به خصوص خانم ها و دختران، از سنجاق های بابی استفاده می

their hair up. I find these in my house in all kinds of places

کنند تا موهای خود را بالا نگه دارند. من اینها را در خانه ام در همه جا پیدا می کنم

because Jen and the girls my girls sometimes use bobby pins

زیرا جن و دخترانی که دخترانم گاهی اوقات از سنجاق بابی

in their hair. It's a small metal pin that you can use like

در موهای خود استفاده می کنند. این یک سنجاق فلزی کوچک است که می‌توانید از آن استفاده کنید، مثل

if you've I don't really know a lot about it. But if you have

اینکه من واقعاً چیز زیادی در مورد آن نمی‌دانم. اما اگر

long hair and you want to hold it back you can put bobby pins

موهای بلندی دارید و می‌خواهید آن‌ها را نگه دارید، می‌توانید سنجاق‌های بابی را

in to kind of hold it nicely against your head. Um they are

در آن قرار دهید تا به خوبی آن‌ها را روی سر خود نگه دارید. اوم

they're everywhere in my house. By giving away too much

آنها همه جای خانه من هستند. با دادن

information. There tends to be bobby pins in a lot of funny

اطلاعات زیاد در بسیاری از مکان های خنده دار خانه من سنجاق های بابی وجود دارد

places in my house. So I think that's just what happens when

. بنابراین فکر می‌کنم وقتی

you're married to someone who uses them and when you have two

با کسی ازدواج می‌کنید که از آنها استفاده می‌کند و وقتی دو

daughters. And my name's Bob. So I don't know why the pin is

دختر دارید، این اتفاق می‌افتد. و اسم من باب است. بنابراین من نمی دانم چرا پین به

named a bobby pin. A hair clip is something else that women

عنوان یک سنجاق بابی نامگذاری شده است. گیره مو چیز دیگری است که خانم

will use to hold up their hair if they have long hair. It's

ها در صورت داشتن موهای بلند از آن برای بلند کردن موهای خود استفاده می کنند.

usually spring loaded. When something's spring loaded like

معمولاً فنری است. وقتی چیزی مثل

a hair clip when you open it the spring makes it go back

یک گیره مو می‌شود، وقتی آن را باز می‌کنید، فنر باعث می‌شود به

together. So there's a spring inside that makes it go back

هم برگردند. بنابراین یک فنر در داخل وجود دارد که باعث می شود آن را به هم برگرداند

together. So we would say it's spring loaded. And then of

. بنابراین ما می گوییم که بهار است. و

course a lot of us have phones and on the outside of our phone

البته بسیاری از ما تلفن داریم و در قسمت بیرونی گوشی

we have a phone case. Um recently someone in my family

خود یک قاب گوشی داریم. اوم اخیرا یکی از خانواده من

bought a new phone. And so I recommended that they right

یک گوشی جدید خریده است. و بنابراین توصیه کردم که

away buy a phone case to protect their phone. It doesn't

فوراً یک قاب گوشی برای محافظت از گوشی خود بخرند.

necessarily prevent dam to the phone if you drop it on a hard

اگر گوشی را روی سطح سختی

surface but it's at least a little bit of protection just

بیندازید، لزوماً مانع از ضربه زدن

in case you do drop your phone or if it gets knocked out of

به گوشی نمی شود، اما در صورتی که گوشی خود را رها کنید یا

your hands by someone and it falls on a hard floor. This is

توسط شخصی از دستتان بیفتد و روی آن بیفتد حداقل کمی محافظت می کند. یک طبقه سخت این

something I use a lot in the spring and in the summer and in

چیزی است که من در بهار و تابستان

the fall. Uh sometimes we have a lot of flies in our house. I

و پاییز زیاد استفاده می کنم. اوه گاهی اوقات ما مگس های زیادی در خانه خود داریم.

don't know how they get in because we do have air

نمی دانم چگونه وارد می شوند زیرا ما

conditioning. So all the windows are usually closed. But

تهویه مطبوع داریم. بنابراین همه پنجره ها معمولا بسته هستند. اما

somehow flies get in and I need to use a fly swatter to kill

به نوعی مگس ها وارد می شوند و من باید از مگس کوب برای کشتن

them. It's very annoying when you have a lot of fly flies in

آنها استفاده کنم. وقتی در خانه تان مگس های زیادی دارید خیلی آزاردهنده است

your house. Um and you have to constantly use the fly swatter

. اوم و شما باید مدام از مگس‌شکن برای ضربه زدن

to swat them. So that's the verb you use. When you have a

به آنها استفاده کنید. پس این همان فعل است که شما استفاده می کنید. وقتی

fly swatter you use it to swat flies. This is something I use

مگس‌شکن دارید، از آن برای مگس‌شکن استفاده می‌کنید . این چیزی است که من

as a teacher that you maybe don't use a lot when I look at

به عنوان معلم از آن استفاده می کنم که شاید وقتی به کارهای دانش آموز نگاه می کنم

student work when students give me their assignments. I use a

وقتی دانش آموزان تکالیف خود را به من می دهند از آن استفاده نکنید. من

red pen in order to grade the assignment. So definitely

برای نمره دادن به تکلیف از خودکار قرمز استفاده می کنم . بنابراین قطعا

something that is an everyday item for me but maybe not for

چیزی است که برای من یک مورد روزمره است، اما شاید برای

all of you. And then glasses I I wear reading glasses in

همه شما نباشد. و بعد عینکی که من به طور خاص عینک مطالعه می زنم

particular. Glasses and contacts are everyday items for

. عینک و کنتاکت برای

some people. I don't wear contacts. But I do wear reading

برخی از افراد وسایل روزمره هستند. من کنتاکت نمی پوشم اما در

glasses when I need to read. So when I need to read it's a lot

مواقعی که نیاز به مطالعه دارم عینک مطالعه می زنم. بنابراین وقتی نیاز به خواندن

clearer for me if I put on my reading glasses. It helps my

دارم، اگر عینک مطالعه ام را بزنم برایم خیلی واضح تر است . این به چشمان من کمک می کند تا به

eyes focus clearly on what I'm reading. Some people in my

وضوح روی آنچه می خوانم تمرکز کنند . برخی از افراد

family wear contacts. So that is definitely everyday item for

خانواده من از مخاطبین استفاده می کنند. بنابراین قطعاً این مورد روزمره برای

them to put contacts on in order to be able to see well as

آنهاست که باید مخاطبین را قرار دهند تا بتوانند به خوبی

they go through their day. And then earbuds. I don't always

روز خود را ببینند. و سپس هدفون. من

have earbuds in my ears but I almost always have earbuds with

همیشه هدفون در گوشم نیست، اما تقریبا همیشه هدفون همراه

me. I have three pairs of these. Uh one for my home

خودم است. من سه جفت از اینها دارم. اوه یکی برای

computer. One for my work computer and then I always keep

کامپیوتر خانگی من یکی برای رایانه محل کارم و سپس همیشه

a pair with my phone just in case I want to listen to

یک جفت را با تلفنم نگه می دارم فقط برای اینکه بخواهم

something privately. So earbuds of course go in your ears and

خصوصی به چیزی گوش دهم. بنابراین، هدفون ها در گوش شما قرار می گیرند و

they allow you to listen to music or podcasts or even watch

به شما امکان می دهند به موسیقی یا پادکست گوش دهید یا حتی

Netflix or other shows on your phone or on your computer. And

Netflix یا برنامه های دیگر را در تلفن یا رایانه خود تماشا کنید. و

then the sunglasses which you wear when it's really sunny

سپس عینک آفتابی که وقتی بیرون واقعاً آفتابی است

outside. And then lastly I'm still kind of old fashioned. I

می‌زنید. و بالاخره من هنوز یک جورایی قدیمی هستم. من

still have a calculator on my desk here. And I have a

هنوز یک ماشین حساب روی میزم اینجا دارم. و من

calculator at school. I know that you can use an app on your

در مدرسه ماشین حساب دارم. من می دانم که می توانید از یک برنامه

phone in order to do calculations. In order to do to

در تلفن خود برای انجام محاسبات استفاده کنید. به منظور

solve like if you want to add something up or multiply two

حل مانند اگر می خواهید چیزی را جمع کنید یا دو

numbers together. But I still like having a regular old

عدد را با هم ضرب کنید. اما من هنوز هم دوست دارم یک ماشین حساب قدیمی معمولی داشته باشم

calculator. Especially when I'm you know calculating grades for

. مخصوصاً وقتی من می دانم محاسبه نمرات برای

students or something like that. It's very very very very

دانش آموزان یا چیزی شبیه به آن.

handy to have a calculator around.

داشتن یک ماشین حساب در اطراف بسیار بسیار بسیار مفید است.