Learn English Money Phrases 💵💰💷

So I was just at the bank and I thought I should

بنابراین من فقط در بانک بودم و فکر کردم که باید

do an English lesson where I talk a little bit about money.

یک درس انگلیسی بگذارم که در آن کمی در مورد پول صحبت کنم.

And specifically, I wanted to talk about describing

و به طور خاص، من می خواستم در مورد توصیف

people who don't have enough money and describing

افرادی که پول کافی ندارند و توصیف

people who do have enough money.

افرادی که پول کافی دارند صحبت کنم.

The first two words that come to

دو کلمه اول که به

mind are the words broke and loaded.

ذهن خطور می کند کلمات شکسته و بارگذاری شده است.

I have a friend and he's always broke.

من یک دوست دارم و او همیشه خراب است.

He never has money.

او هرگز پول ندارد. به

As soon as he gets a paycheck, he spends it.

محض اینکه فیش حقوقی می گیرد خرج می کند.

And I have another friend who's loaded.

و من یک دوست دیگر دارم که بارگذاری شده است.

He has lots of money.

او پول زیادی دارد.

He always does.

او همیشه انجام می دهد.

Whenever he gets paid, he puts the money

هر وقت حقوق می گیرد، پول را

in the bank and he doesn't spend it.

در بانک می گذارد و خرج نمی کند.

So welcome to this English lesson about money.

پس به این درس انگلیسی در مورد پول خوش آمدید.

And there's your first two words.

و دو کلمه اول شما اینجاست.

When someone is broke, they don't have any money.

وقتی کسی خراب است، پولی ندارد.

When someone is loaded, they have a lot of it.

وقتی کسی بار می شود، مقدار زیادی از آن را دارد.

The next word is the word afford.

کلمه بعدی کلمه استطاعت است.

When you can afford something, it means that

وقتی توانایی خرید چیزی را دارید، به این معنی است که

you have enough money to buy it.

پول کافی برای خرید آن دارید.

When you can't afford something, it means you

وقتی توانایی خرید چیزی را ندارید به این معنی است که

don't have enough money to buy it.

پول کافی برای خرید آن ندارید. در

Right now, I can't afford to take a trip to Europe.

حال حاضر، من نمی توانم هزینه سفر به اروپا را داشته باشم.

I don't have enough money to do that.

من پول کافی برای انجام این کار ندارم.

But I can afford to go to a Blue Jays game with

اما من می توانم با جن به بازی Blue Jays بروم

Jen because that doesn't cost quite as much as a trip.

زیرا هزینه آن به اندازه یک سفر نیست.

So when you say you can afford something, it means you

بنابراین وقتی می گویید می توانید کاری را بپردازید، به این معنی است که

have enough money and you are able to do it.

پول کافی دارید و قادر به انجام آن هستید.

You can go and buy whatever you need to buy

می توانید بروید و هر چیزی را که برای خرید نیاز دارید بخرید

and use it as you need to use it.

و همانطور که نیاز دارید از آن استفاده کنید.

And when you say you can't afford something, it

و وقتی می گویید نمی توانید چیزی را بپردازید، به این

means you just don't have enough money for it.

معنی است که پول کافی برای آن ندارید.

So let's imagine that a friend of yours has asked

بنابراین بیایید تصور کنیم که یکی از دوستان شما از شما خواسته است که

if you want to do something fun with them.

آیا می خواهید با او کار سرگرم کننده ای انجام دهید.

Maybe they want to go to a concert or go on a

شاید آنها بخواهند به یک کنسرت بروند یا به یک

trip, and you might not have enough money to do that.

سفر بروند و شما ممکن است پول کافی برای انجام این کار نداشته باشید.

You could say to them, I'm short on cash right now.

می توانید به آنها بگویید، من در حال حاضر پول نقد کم دارم.

When you say you're short on cash,

وقتی می گویید پول نقد کم دارید، به این

it doesn't mean you're completely broke.

معنی نیست که کاملاً شکست خورده اید.

You probably still have money to pay your bills

احتمالا هنوز پولی برای پرداخت قبوض

and to buy groceries and all those things.

و خرید مواد غذایی و همه این چیزها دارید.

You just don't have money to do something fun.

شما فقط پول ندارید که یک کار سرگرم کننده انجام دهید.

You're short on cash.

شما پول نقد کم دارید

Sometimes I'm a little bit short on cash after I buy

گاهی اوقات بعد از خرید

groceries and I buy gas and I get my vans fixed.

مواد غذایی و خرید بنزین و تعمیر وانت هایم کمی پول نقد کم می کنم.

Sometimes when someone suggests doing something fun, I might say,

گاهی اوقات وقتی کسی پیشنهاد انجام یک کار سرگرم کننده را می دهد، ممکن است بگویم،

hey, maybe we'll do that in a month because I'm

هی، شاید یک ماه دیگر این کار را انجام دهیم، زیرا در

a little bit short on cash right now.

حال حاضر کمی پول نقد دارم.

So this next phrase does not describe me.

بنابراین این عبارت بعدی من را توصیف نمی کند.

It's the phrase to be rolling in

این عبارت به غلت زدن در

it or to be rolling in money.

آن یا به غلتیدن در پول است.

Maybe you know someone who's really, really rich.

شاید کسی را بشناسید که واقعاً ثروتمند است.

Maybe you know someone who is rolling in it.

شاید کسی را بشناسید که در آن غلت می زند.

They are rolling in money.

آنها در حال غلتیدن در پول هستند.

This simply means that they have more money

این به سادگی به این معنی است که آنها پول بیشتری

than they know what to do with.

نسبت به آنچه که می دانند باید انجام دهند، دارند.

I really wonder what that's like.

من واقعا تعجب می کنم که چگونه است.

Again, I am not rolling in it.

باز هم، من در آن غلت نمی زنم.

I am doing okay.

حالم خوبه

I can pay my bills.

من می توانم قبض هایم را پرداخت کنم.

I live a very nice life, but

من زندگی بسیار خوبی دارم، اما

I'm certainly not rolling in it.

مطمئناً در آن زندگی نمی کنم.

So if you know someone who's extremely

بنابراین اگر فردی را می شناسید که بسیار

rich, you could say they're loaded.

ثروتمند است، می توانید بگویید که او خیلی پولدار است.

Or you could say, they're rolling in it.

یا می توان گفت، آنها در حال غلتیدن هستند.

So another phrase you might use to talk about a time

بنابراین عبارت دیگری که ممکن است برای صحبت در مورد زمانی

when you don't have enough money is to say, money is

که پول کافی ندارید استفاده کنید این است که بگویید، پول در

tight right now or things are tight right now.

حال حاضر تنگ است یا شرایط در حال حاضر تنگ است.

If someone says this in English, if they say, money

اگر کسی این را به انگلیسی بگوید، اگر بگوید پول در

is tight right now, it means, again, they have money.

حال حاضر تنگ است، یعنی باز هم پول دارد.

They have enough money to buy groceries and to eat

آنها پول کافی برای خرید مواد غذایی و خوردن

and to pay their rent and to pay their bills,

و پرداخت اجاره خانه و پرداخت قبوض خود را دارند،

but they don't have money to do anything extra.

اما آنها پولی برای انجام کار اضافی ندارند.

So you might say to a friend,

بنابراین ممکن است به یک دوست بگویید،

hey, let's go to that weekend festival.

هی، بیا به آن جشنواره آخر هفته برویم.

And they might say, hey, why don't we

و آنها ممکن است بگویند، هی، چرا یک

do that another time, maybe next year?

بار دیگر، شاید سال آینده، این کار را انجام ندهیم؟

Because money's tight right now.

چون پول در حال حاضر تنگ است.

Things are tight right now.

اوضاع در حال حاضر تنگ است.

This next phrase is used again to

این عبارت بعدی دوباره برای

talk about someone with lots of money.

صحبت در مورد شخصی با پول زیاد استفاده می شود.

And you might use the phrase, they

و ممکن است از این عبارت استفاده کنید، آنها

have money coming out of their ears.

پول از گوششان بیرون می آید.

When you say, someone has money coming out of their

وقتی می گویید یک نفر پول از گوشش در می آید

ears, it's kind of a funny image, isn't it?

، این یک تصویر خنده دار است، اینطور نیست؟

It means they have lots of money.

یعنی پول زیادی دارند.

I don't know where this phrase came from or why we say

من نمی دانم این عبارت از کجا آمده است و چرا آن را می گوییم،

it, but maybe you have a friend and they're just rich.

اما شاید شما یک دوست دارید و آنها فقط پولدار هستند.

They're loaded, they have money

بار شده اند، پول

coming out of their ears.

از گوششان در می آید.

Whenever you go out, they pay for everything.

هر وقت بیرون می روی، برای همه چیز پول می دهند.

That would be a nice friend to have, wouldn't it?

داشتن یک دوست خوب خواهد بود، اینطور نیست؟

Anyways, if you know someone who's really rich, you could

به هر حال، اگر کسی را می شناسید که واقعاً ثروتمند است، می توانید

say, wow, they have money coming out of their ears.

بگویید عجب پولی از گوشش در می آید.

So sometimes people have trouble making ends meet.

بنابراین گاهی اوقات مردم در تامین مخارج زندگی خود دچار مشکل می شوند.

In English, when we say that someone is having

در زبان انگلیسی، وقتی می گوییم شخصی در

trouble making ends meet, it means that they don't

امرار معاش مشکل دارد، به این معنی است که

have enough money to pay for everything.

پول کافی برای پرداخت هزینه همه چیز را ندارد.

In this situation, it would mean they don't have enough money

در این شرایط، به این معنی است که آنها پول کافی

for rent, they don't have enough money for groceries.

برای اجاره ندارند، آنها پول کافی برای مواد غذایی ندارند.

When they get paid, they use the money very quickly,

وقتی حقوق می گیرند، خیلی سریع از پول استفاده می کنند،

probably for things they need, and they obviously, and for

احتمالاً برای چیزهایی که نیاز دارند، و بدیهی است، و

sure don't have money to do anything fun.

مطمئناً پولی برای انجام کار سرگرم کننده ندارند.

So when you say someone has trouble making

بنابراین وقتی می گویید کسی در تامین مخارج زندگی اش مشکل دارد، به این

ends meet, it means that they're struggling.

معنی است که او در حال تقلا است.

They probably need a little bit of help.

آنها احتمالاً به کمک کمی نیاز دارند.

So some people are good with money,

بنابراین برخی از مردم با پول خوب هستند

and some people are bad with money.

و برخی افراد با پول بد.

When you're good with money, it means that you

وقتی با پول خوب هستید، به این معنی است که

make money at your job, you pay your bills,

از شغل خود پول در می آورید، صورت حساب های خود را پرداخت می کنید،

you live a nice life, you save for retirement.

زندگی خوبی دارید، برای بازنشستگی پس انداز می کنید.

You are good with money.

شما با پول خوب هستید.

You know how to budget.

شما می دانید چگونه بودجه بندی کنید.

You know how to manage your money.

شما می دانید چگونه پول خود را مدیریت کنید. اما

When you're bad with money,

وقتی از نظر پول بد هستید

though, it's the complete opposite.

، کاملا برعکس است.

It means that you spend more than you make.

این بدان معناست که شما بیشتر از آنچه که درآورید خرج می کنید.

You're constantly going into debt.

مدام در حال بدهکاری هستید.

You probably owe a lot of money.

احتمالاً شما پول زیادی بدهکار هستید.

You probably have loans and credit card debt.

احتمالاً وام و بدهی کارت اعتباری دارید.

When you're bad with money, it's not a good thing.

وقتی از نظر پول بد هستید، چیز خوبی نیست.

So I hope all of you are good with money.

پس امیدوارم همه شما با پول خوب باشید.

I hope you manage your money well, and I

امیدوارم پول خود را به خوبی مدیریت کنید، و

hope this English lesson helped you learn just a

امیدوارم این درس انگلیسی به شما کمک کرده باشد تا

little more about how to talk about it.

در مورد نحوه صحبت کردن در مورد آن کمی بیشتر یاد بگیرید.

Remember, if this is your first time here,

به یاد داشته باشید، اگر اولین بار است که اینجا هستید،

don't forget to click that red subscribe button.

فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک کلیک کنید. به

Give me a thumbs up, leave a comment below.

من کمک کنید، نظر خود را در زیر بنویسید.

And if you have some time, there's

و اگر کمی وقت دارید،

always another English lesson to watch. Bye.

همیشه یک درس انگلیسی دیگر برای تماشای وجود دارد. خداحافظ