How to Make Excuses for Being Late in English! 🏃⏰🚌

Hey, have you ever been late

سلام، آیا تا به حال به

for work or late for school?

سر کار یا مدرسه دیر آمده اید؟

It's never a nice situation.

هیچ وقت موقعیت خوبی نیست

When that happens, you need to tell your

وقتی این اتفاق می افتد، باید به رئیس خود بگویید

boss or tell your teacher why you're late.

یا به معلم خود بگویید که چرا دیر کردید.

You need to give them an excuse.

باید بهانه ای به آنها بدهید.

You need to give them a reason for being late.

باید دلیلی برای دیرکردن آنها ارائه دهید.

In this English lesson, I'll teach you about ten

در این درس انگلیسی، من ده

common reasons why people are late and what you

دلیل متداول که چرا مردم دیر می‌آیند و

say in English when you're in that situation.

وقتی در آن موقعیت هستید به زبان انگلیسی چه می‌گویید را به شما آموزش می‌دهم.

If you drive to work or if you drive to school,

اگر با ماشین به سمت محل کار خود می روید یا اگر به مدرسه می روید،

sometimes there's a lot of other cars and trucks on the

گاهی اوقات ماشین ها و کامیون های دیگر در

road, and traffic slows down and it makes you late.

جاده هستند و ترافیک کند می شود و باعث می شود که شما دیر شود.

If you were in that situation, you would say to your

اگه تو اون موقعیت بودی به رئیست میگفتی

boss or say to your teacher, I was stuck in traffic.

یا به معلمت میگفتی تو ترافیک گیر کردم.

Or you might just say, traffic.

یا ممکن است فقط بگویید ترافیک.

Why were you late, Bob? Traffic.

چرا دیر اومدی باب؟ ترافیک.

Traffic was awful.

ترافیک افتضاح بود.

Or you might say a sentence like this.

یا ممکن است جمله ای شبیه این بگویید.

You might say, I was in a traffic jam.

شاید بگویید، من در ترافیک بودم.

A traffic jam is when traffic actually stops on

ترافیک زمانی است که ترافیک در

the road and you can't make any progress.

جاده متوقف می شود و شما نمی توانید هیچ پیشرفتی داشته باشید.

So if you're late for work because there were a

بنابراین اگر دیر به سر کار آمده اید زیرا

lot of other vehicles on the road driving very slowly,

وسایل نقلیه دیگر در جاده بسیار آهسته رانندگی می کنند،

you might say, I was stuck in traffic.

ممکن است بگویید من در ترافیک گیر کرده ام.

You might just say, traffic.

ممکن است فقط بگویید، ترافیک.

Or you might say, I was in a traffic jam.

یا شاید بگویید، من در ترافیک بودم.

Maybe you don't have your own vehicle.

شاید شما وسیله نقلیه خود را ندارید.

Maybe you take the bus or you

شاید سوار اتوبوس شوید یا با

take the train to work or school.

قطار به محل کار یا مدرسه بروید.

And sometimes when you are running late, you

و گاهی که دیر می دوید،

miss the bus or you miss the train.

اتوبوس را از دست می دهید یا قطار را از دست می دهید.

And that's exactly the excuse you would give when you

و این دقیقاً بهانه‌ای است که هنگام

arrived at work or when you arrived at school.

ورود به محل کار یا مدرسه می‌آورید.

You would say, I'm late because I missed my bus.

می گویید من دیر آمدم چون اتوبوسم را از دست دادم.

Or I'm late because I missed my train.

یا به دلیل اینکه قطارم را از دست داده ام دیر آمده ام.

Maybe you just didn't get to the bus stop

شاید به موقع به ایستگاه اتوبوس

or to the train station on time and you

یا ایستگاه قطار نرسیده باشید و

saw your bus pulling away or your train pulling

دیدید که اتوبوستان در حال دور شدن است یا قطارتان در حال

away and you had to take the next one.

دور شدن است و مجبور شده‌اید با اتوبوس بعدی بروید.

So then when you get to work or when you get

پس وقتی به سر کار می رسید یا وقتی

to school, you would say, hey, sorry, I missed my bus.

به مدرسه می رسید، می گفتید، هی، ببخشید، اتوبوسم را از دست دادم.

Or, hey, sorry, I missed my train.

یا، هی، ببخشید، قطارم را از دست دادم.

In order to be somewhere on time in the

برای اینکه صبح به موقع به جایی برسید،

morning, you need to get up on time.

باید به موقع از خواب بیدار شوید.

And there's a number of different things that can happen to

و تعدادی از اتفاقات مختلف ممکن است برای

you in the morning where you don't get up on time.

شما در صبح رخ دهد که در آن به موقع از خواب بیدار نمی شوید. در

Here's a few things you might have to

اینجا چند چیز وجود دارد که ممکن است لازم باشد

explain to your boss or your teacher.

برای رئیس یا معلم خود توضیح دهید.

You might simply say, I slept in.

شما ممکن است به سادگی بگویید، من خوابیدم.

You might say, I overslept.

ممکن است بگویید، من بیش از حد خوابیدم.

That's the same as sleeping in.

این همان خوابیدن است.

You might say, my alarm didn't go off.

ممکن است بگویید زنگ من به صدا در نیامد.

Or my alarm clock didn't go off.

یا ساعت زنگدارم خاموش نشد.

Or you might say, sorry, I forgot to set my alarm.

یا ممکن است بگویید، ببخشید، فراموش کردم زنگ ساعت خود را تنظیم کنم.

So there's a variety of reasons why you might be late

بنابراین دلایل مختلفی وجود دارد که چرا ممکن است شما

in the morning related to when you got out of bed.

در صبح دیر بیایید مربوط به زمانی که از رختخواب بلند شده اید.

And those are four different ways you

و اینها چهار راه مختلف هستند که

could describe whatever happened to you.

می توانید هر اتفاقی را که برایتان افتاده است توصیف کنید.

Sometimes you're late because you had to

بعضی وقتا دیر میرسی چون مجبور شدی

go back home because you forgot something.

برگردی خونه چون چیزی رو فراموش کردی.

Sometimes you rush out the door, and then you get

گاهی با عجله از در بیرون می روید و بعد

to your car, or you get to the bus stop, and

به ماشین خود می رسید یا به ایستگاه اتوبوس می رسید و متوجه می شوید

you realize that you forgot something important, and then you

که چیز مهمی را فراموش کرده اید و سپس

have to go back and get it.

باید برگردید و آن را بگیرید.

And so when you finally do arrive at work or

و بنابراین وقتی بالاخره به محل کار یا

school, you might say, sorry I forgot my keys and

مدرسه رسیدید، ممکن است بگویید، متأسفم که کلیدهایم را فراموش کردم و

I had to go back home and get them.

مجبور شدم به خانه برگردم و آنها را بیاورم.

Or sorry I forgot my wallet and I had

یا متاسفم که کیف پولم را فراموش کردم و مجبور شدم

to run back home to grab my wallet.

برای گرفتن کیف پولم به خانه برگردم.

So I'm not sure if you're a forgetful person.

بنابراین مطمئن نیستم که شما فردی فراموشکار هستید یا خیر.

I am sometimes a forgetful person, and

من گاهی آدم فراموشکاری هستم و

sometimes I'm a little bit late for

گاهی اوقات

work because I forget something important.

به خاطر فراموش کردن یک چیز مهم، کمی دیر سر کار هستم.

Usually it's my phone or sometimes even my

معمولاً تلفن من یا حتی گاهی اوقات

wedding ring or Fitbit, and I quickly turn

حلقه ازدواج یا فیت بیت من است و سریع می

around and go home and get it.

چرخم و می روم خانه و آن را می گیرم.

So sometimes you're late because

بنابراین گاهی اوقات شما دیر می کنید زیرا

you simply forgot something.

به سادگی چیزی را فراموش کرده اید.

So if you are someone that drives a car

بنابراین اگر شخصی هستید که با ماشین

to work or school, there's more than just traffic

به سمت محل کار یا مدرسه می‌روید، چیزی بیشتر از ترافیک وجود دارد

jams that can cause problems for you.

که می‌تواند برای شما مشکل ایجاد کند.

Sometimes you have car problems.

گاهی اوقات شما مشکل ماشین دارید.

And so when you get to work or school,

و بنابراین وقتی به محل کار یا مدرسه می رسید،

you might have to say something like this, sorry

ممکن است مجبور شوید چیزی شبیه به این بگویید، ببخشید

I'm late, my car wouldn't start this morning.

دیر کردم، ماشین من امروز صبح روشن نمی شود.

Maybe you turned the key and

شاید شما کلید را چرخانده اید و

the engine just wouldn't turn on.

موتور روشن نمی شود.

You might say, sorry I ran out

ممکن است بگویید، ببخشید

of gas on the way to work.

در راه سر کار بنزینم تمام شد.

Or sorry my car broke down on the way to work.

یا ببخشید ماشینم سر کار خراب شد.

Or sorry my car got a flat tire on the way to work.

یا ببخشید ماشینم در راه سر کار پنچر شد.

So cars are usually reliable,

بنابراین خودروها معمولا قابل اعتماد هستند،

but sometimes they aren't.

اما گاهی اوقات قابل اعتماد نیستند.

And sometimes it makes you late.

و گاهی باعث دیر شدن شما می شود.

Another thing that can make you

چیز دیگری که می تواند شما را

late is simply the weather.

دیر کند، آب و هوا است.

Especially here in Canada

به خصوص اینجا در کانادا

sometimes in the winter, the weather is really bad.

گاهی اوقات در زمستان، آب و هوا واقعا بد است.

And so you might have to

و بنابراین ممکن است مجبور شوید

give excuses like the following.

بهانه هایی مانند زیر بیاورید.

You might just say something like, sorry,

شما فقط می توانید چیزی مانند، ببخشید،

I'm late, the roads were really bad.

من دیر آمدم، جاده ها واقعا بد بودند.

This would mean there was a lot of snow and

این بدان معنی است که برف و

ice on the roads, and they were kind of slippery.

یخ زیادی در جاده ها وجود داشت و آنها به نوعی لغزنده بودند.

You might just say, sorry, I'm

شما فقط می توانید بگویید، ببخشید، من

late, the roads were treacherous.

دیر آمدم، جاده ها خائنانه بود.

Or, sorry, I'm late, the weather was really bad.

یا ببخشید دیر اومدم هوا خیلی بد بود.

And this doesn't have to just relate to driving.

و این فقط به رانندگی مربوط نمی شود.

I'm sure there are times where it's raining so hard,

مطمئنم مواقعی وجود دارد که باران بسیار شدیدی می بارد،

it's very difficult just to walk across the city.

پیاده روی در شهر بسیار دشوار است.

Maybe your umbrella keeps blowing and trying to escape from

شاید چتر شما مدام می‌وزد و سعی می‌کند از دستتان فرار کند

your hand, and that just makes you late for work.

و این باعث می‌شود که سر کار دیر شوید.

So sometimes when you're late,

بنابراین گاهی اوقات که دیر می کنید،

it's because of the weather.

به دلیل آب و هوا است.

And those are some of the excuses you could give.

و اینها برخی از بهانه هایی است که می توانید بیاورید.

Another reason you might be late for

دلیل دیگری که ممکن است دیر به سر

work is simply because you were doing

کار بیایید، صرفاً به این دلیل است که در حال انجام

something illegal, not anything major.

یک کار غیرقانونی بودید، نه کار مهمی.

Maybe you were just speeding.

شاید فقط سرعت داشتی

If you are driving to work and the cops

اگر در حال رانندگی به سمت محل کار هستید و پلیس

pull you over, you might get a speeding ticket.

شما را می کشد، ممکن است بلیط سرعت دریافت کنید.

And then when you get to work, you might have to

و بعد از آن که به سر کار می رسید، ممکن است مجبور شوید به

tell your boss or you might have to tell your teacher.

رئیس خود بگویید یا ممکن است مجبور شوید به معلم خود بگویید.

If you're late for school, why you are late.

اگه دیر اومدی مدرسه چرا دیر اومدی

So you would say, sorry I got pulled over

بنابراین شما می گویید، متاسفم که از کار افتادم

or sorry I got a speeding ticket, or sorry

یا متاسفم که یک بلیط سرعت گرفتم، یا متاسفم که

I got a ticket on the way to work.

در راه سر کار بلیط گرفتم.

I'm sure then your boss or teacher will

من مطمئن هستم که در آن صورت رئیس یا معلم شما

be curious as to what exactly happened, but

کنجکاو خواهد شد که دقیقاً چه اتفاقی افتاده است، اما

this could be another reason for being late.

این می تواند دلیل دیگری برای تأخیر باشد.

Maybe you were speeding and the cops pulled

شاید سرعت شما زیاد بوده و پلیس

you over and you got a speeding ticket.

شما را کشیده و بلیط سرعت گرفته اید.

This next situation is one that has actually happened to me,

این موقعیت بعدی واقعاً برای من اتفاق افتاده است،

and it's when a road or street that you normally take

و زمانی است که جاده یا خیابانی که معمولاً

on your way to work or school is closed.

در راه رفتن به محل کار یا مدرسه می‌روید بسته است.

There was a time a few years ago where I was driving

چند سال پیش زمانی بود که من با ماشین

to work and the road I normally take all of the sudden

به سمت محل کارم می رفتم و جاده ای که معمولاً در آن می روم ناگهان

was closed and I had to go a different way.

بسته شد و مجبور شدم راه دیگری را بروم.

So if this was to happen to you when you arrive

بنابراین اگر این اتفاق برای شما بیفتد وقتی به

at work or school, you would say, sorry, I'm late, the

محل کار یا مدرسه می رسید، می گفتید، ببخشید، دیر آمدم،

road was closed, or, sorry, I'm late, Smith street was closed.

جاده بسته بود، یا، ببخشید، من دیر آمدم، خیابان اسمیت بسته شد.

Or you might even just say, the

یا حتی ممکن است بگویید،

road I normally take was closed.

راهی که من معمولاً می روم بسته بود.

I had to take a detour.

مجبور شدم یک مسیر انحرافی را طی کنم.

A detour is a situation where you have to take

انحراف وضعیتی است که در آن شما

a different road or street in order to get somewhere.

برای رسیدن به جایی باید از یک جاده یا خیابان متفاوت بروید.

So sometimes things are outside of your control.

بنابراین گاهی اوقات همه چیز خارج از کنترل شما است.

Sometimes a road or street is

گاهی اوقات یک جاده یا خیابان

closed and that makes you late.

بسته است و این باعث می شود که شما دیر کنید.

So earlier I talked about how sometimes you're

بنابراین قبلاً در مورد این صحبت کردم که چگونه گاهی اوقات شما

late because you forget something and you have

دیر می کنید زیرا چیزی را فراموش می کنید و باید

to go back and get it.

برگردید و آن را بدست آورید.

But sometimes you're also late because you

اما گاهی اوقات هم به دلیل اینکه

can't find something in the morning.

صبح چیزی پیدا نمی کنید دیر می کنید.

Sometimes you're on your way out the door and

گاهی اوقات شما در حال خروج از در هستید و نمی توانید

you can't find your keys or you can't find

کلیدهای خود را پیدا کنید یا

your wallet, or you can't find your phone.

کیف پول خود را پیدا نمی کنید یا تلفن خود را پیدا نمی کنید.

So then when you get to the place where you're

پس وقتی به جایی که می

going, you might have to give an excuse and you

روید، ممکن است مجبور شوید بهانه ای بیاورید و

might say something like this, sorry I'm late, I couldn't find

ممکن است چیزی شبیه به این بگویید، ببخشید دیر آمدم، نتوانستم

my keys, sorry I'm late, I couldn't find my phone,

کلیدهایم را پیدا کنم، ببخشید که دیر آمدم، من تلفنم را پیدا نکردم،

sorry I'm late, I couldn't find my wallet.

ببخشید دیر آمدم، نتوانستم کیف پولم را پیدا کنم.

Hopefully it was just one of those things.

امیدوارم این فقط یکی از آن چیزها باشد.

It's a really bad day when you can't find all three.

واقعاً روز بدی است که نمی توانید هر سه مورد را پیدا کنید.

But anyways, sometimes you're late because as you're

اما به هر حال، گاهی اوقات شما دیر می کنید زیرا در حالی که می خواهید

trying to leave, you simply can't find something

ترک کنید، به سادگی نمی توانید چیز

important that you need to take with you.

مهمی را که باید با خود ببرید پیدا کنید.

So hopefully this next one has never happened

پس امیدوارم این مورد بعدی هرگز

to you and will never happen to you.

برای شما اتفاق نیفتاده باشد و هرگز برای شما اتفاق نخواهد افتاد.

But sometimes you get in a car accident.

اما گاهی اوقات دچار تصادف می شوید.

Sometimes you're driving to work or school and you

گاهی اوقات شما در حال رانندگی به سمت محل کار یا مدرسه هستید و

accidentally bump into someone or maybe someone hits you.

به طور تصادفی با کسی برخورد می کنید یا ممکن است شخصی به شما برخورد کند.

And then of course you're going to be

و مطمئناً شما

late for work or school. When you arrive

برای سر کار یا مدرسه دیر خواهید آمد. وقتی می رسید

you would just simply say this, sorry I'm

فقط این را می گویید، ببخشید

late, I was in a car accident.

دیر آمدم، تصادف کردم.

Or you might say, sorry I'm late, I had a car accident.

یا ممکن است بگویید ببخشید دیر آمدم تصادف کردم.

Those are, for me at least, the two

حداقل برای من، اینها دو

most common ways you would describe that situation.

روش رایجی هستند که شما آن موقعیت را توصیف می کنید.

So again, hopefully this never happens to you, but

پس باز هم امیدوارم این اتفاق برای شما نیفتد، اما

sometimes when you get to work or school, you

گاهی اوقات وقتی به محل کار یا مدرسه می‌رسید باید

have to say, sorry I'm late, I was in

بگویید، ببخشید دیر آمدم،

a car accident or I had a car accident.

تصادف کردم یا تصادف کردم.

Well, hey, thank you so much for watching this English

خوب، هی، خیلی ممنون که این

lesson about the excuses you can give when you're late

درس انگلیسی را در مورد بهانه‌هایی که می‌توانید در زمان دیر رسیدن

for work or school or even something else.

به محل کار یا مدرسه یا حتی چیزهای دیگر بیاورید، متشکرم.

Sometimes life just happens, doesn't it?

گاهی اوقات زندگی فقط اتفاق می افتد، اینطور نیست؟

And you end up being late.

و در نهایت دیر میرسی

At least now, if you needed to describe why

حداقل اکنون، اگر لازم بود دلیل

you were late in English, you know how.

تاخیر خود را به زبان انگلیسی توضیح دهید، می دانید چگونه.

Hey, if this is your first time here, don't

سلام، اگر این اولین بار است که اینجا هستید،

forget to click that red subscribe button over there.

فراموش نکنید که روی دکمه قرمز اشتراک در آنجا کلیک کنید.

Give me a thumbs up if this English lesson

اگر این درس انگلیسی به

helped you learn a little bit more English, and

شما کمک کرد کمی بیشتر انگلیسی بیاموزید، به من کمک کنید، و

if you have some time, leave a comment or

اگر کمی وقت دارید، نظر بدهید یا

stick around and watch another English lesson. Bye.

بمانید و یک درس انگلیسی دیگر را تماشا کنید. خدا حافظ.