An Early Morning English Lesson! Topic: How to Talk about the Morning!

Well, hello and welcome to

خوب، سلام و به

this early morning English lesson.

این درس انگلیسی صبح زود خوش آمدید.

It's a little bit light out now, but

الان کمی روشن است، اما

I actually got up at 5:00 a.m.

من در واقع ساعت 5 صبح امروز از خواب بیدار شدم

Today because I had a few things I had

زیرا امروز صبح چند کار داشتم که باید

to do this morning and it was dark outside.

انجام می دادم و بیرون تاریک بود.

But as it started to get light out,

اما وقتی نور شروع به خاموش شدن کرد،

I thought I should do an English lesson

فکر کردم باید یک درس انگلیسی

about different phrases we use in the morning.

در مورد عبارات مختلفی که صبح ها استفاده می کنیم بگذرانم.

So I thought the first thing I should talk

بنابراین فکر کردم اولین چیزی که

about in this lesson about mornings is sunrise.

در این درس درباره صبح ها باید در مورد آن صحبت کنم طلوع خورشید است.

It hasn't quite happened yet, but sunrise is the time

هنوز کاملاً اتفاق نیفتاده است، اما طلوع خورشید زمانی

of day when the sun comes above the horizon.

از روز است که خورشید به بالای افق می آید.

The sun will come up in about five minutes.

خورشید حدود پنج دقیقه دیگر طلوع خواهد کرد.

The sun will rise in about five minutes.

خورشید حدود پنج دقیقه دیگر طلوع خواهد کرد.

That's the two phrases we use to talk about it.

این دو عبارتی است که ما برای صحبت در مورد آن استفاده می کنیم.

So sunrise is the time of day when the sun comes up.

بنابراین طلوع خورشید زمانی از روز است که خورشید طلوع می کند.

It's the time of day when the sun

زمانی از روز است که خورشید

rises and things get a little bit brighter.

طلوع می کند و همه چیز کمی روشن تر می شود.

Unfortunately, it's quite cloudy today.

متاسفانه امروز هوا کاملا ابری است.

So even though the sun's coming up in a couple of minutes,

بنابراین با وجود اینکه خورشید تا چند دقیقه دیگر طلوع می کند،

I don't think we're going to be able to see it.

من فکر نمی کنم که بتوانیم آن را ببینیم.

This was a good day to do a

این روز خوبی برای

lesson about mornings because I was up early,

درس خواندن در مورد صبح ها بود، زیرا من زود بیدار بودم،

but the weather isn't really cooperating.

اما هوا واقعاً همکاری نمی کند.

So just use your imagination.

پس فقط از تخیل خود استفاده کنید.

In just a few minutes, we will see sunrise.

تا چند دقیقه دیگر شاهد طلوع خورشید خواهیم بود.

The sun will rise, the sun will come

خورشید طلوع خواهد کرد، خورشید

up just over there in the east.

همانجا در شرق طلوع خواهد کرد.

Oh, and by the way, just so you

اوه، و اتفاقا، فقط برای اینکه

know, at night the sun will go down.

بدانید، در شب خورشید غروب خواهد کرد.

In the west, we will have sunset, the sun

در غرب، غروب خواهیم داشت، خورشید

will go down, the sun will set in the

غروب می کند، خورشید در غرب غروب می کند

west and then it'll start to get dark.

و سپس شروع به تاریک شدن می کند.

So I got up really early this morning and

بنابراین من امروز صبح خیلی زود بیدار شدم و

the English phrase I would use to describe that

عبارت انگلیسی که برای توصیف آن استفاده می‌کنم این است که صبح

is at the crack of dawn this morning, Jen

امروز صبح، جن

and I got up at the crack of dawn.

و من در ساعت سپیده‌دم بلند شدیم.

One of my kids had to go on a school

یکی از بچه های من باید به یک سفر مدرسه می رفت

trip and they needed to be at school really early.

و آنها باید خیلی زود به مدرسه می آمدند.

So we got up at the crack of dawn.

پس در سپیده دم بلند شدیم.

So technically, the crack of dawn would be when

بنابراین از نظر فنی، شکاف سپیده‌دم زمانی است که

the sun comes up and that hasn't really happened

خورشید طلوع می‌کند و هنوز واقعاً این اتفاق نیفتاده است

yet, but we would still use that phrase like,

، اما ما همچنان از این عبارت استفاده می‌کنیم، مانند

hey, did you get up early yesterday?

هی، دیروز زود بیدار شدی؟

Oh, I was up at the crack of dawn.

آه، سحر بیدار بودم.

I was up super early.

خیلی زود بیدار شدم

Another phrase we use to talk about

عبارت دیگری که برای صحبت در مورد

the early morning is bright and early.

صبح زود استفاده می کنیم، روشن و زود هنگام است.

Bright, of course, referring to the fact that

البته روشن، با اشاره به این واقعیت که

there's light outside and early just means early.

نور در بیرون وجود دارد و اوایل فقط به معنای زود است.

I could say something like this, I need to get up

من می توانم چیزی شبیه به این بگویم، من باید

bright and early tomorrow because I'm going on a trip.

فردا روشن و زود بیدار شوم، زیرا من به یک سفر می روم.

I need to get up bright and early tomorrow

من باید فردا صبح زود بیدار شوم

because I have lots of work to do.

زیرا کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.

I got up bright and early this morning because my

امروز صبح زود از خواب بیدار شدم زیرا

kid had to be at school for a school trip.

فرزندم باید برای یک سفر مدرسه در مدرسه می بود.

So it's similar to at the crack of dawn.

بنابراین شبیه به هنگام سحر است.

It's simply a fun way to refer to the early morning.

این به سادگی یک راه سرگرم کننده برای اشاره به صبح زود است.

Even though the early morning might not be

اگرچه ممکن است صبح زود

a fun time, there are at least some

زمان سرگرم کننده ای نباشد، حداقل

fun phrases to use to talk about it.

عبارات سرگرم کننده ای برای صحبت در مورد آن وجود دارد.

So I'm going to teach you four quick phrases that you would

بنابراین من چهار عبارت سریع را به شما آموزش می‌دهم که

say if you need to wake someone up in the morning.

اگر بخواهید فردی را صبح از خواب بیدار کنید، می‌توانید بگویید.

The first one's really easy.

اولی واقعا آسان است.

You would just say wake up.

فقط میگی بیدار شو

The second one is to say, it's time to get up.

مورد دوم این است که بگوییم وقت بلند شدن است.

That's a little more formal, like,

این کمی رسمی تر است، مانند،

hey, it's time to get up.

هی، وقت بلند شدن است.

Meaning you should wake up because

به این معنی که شما باید بیدار شوید زیرا

you should start your day.

باید روز خود را شروع کنید.

When our kids were little, sometimes

وقتی بچه هایمان کوچک بودند، گاهی اوقات

we would just say, wakey, wakey.

می گفتیم بیدار، بیدار.

It's kind of a fun way to

این یک راه سرگرم کننده برای

say that it's time to wake up.

گفتن این است که وقت بیدار شدن است.

And then the last one that you

و سپس آخرین موردی که

might say is rise and shine.

ممکن است بگویید این است که برخیز و بدرخش.

So just like the sun will rise and shine,

پس همانطور که خورشید طلوع می کند و می درخشد،

sometimes we tell people, hey, rise and shine.

گاهی به مردم می گوییم هی طلوع کن و بتاب.

It's time to start your day.

وقت آن است که روز خود را شروع کنید.

It's time to wake up.

وقت بیدار شدن است.

There are a couple of morning phrases that

چند عبارت صبحگاهی وجود دارد که

you might hear when you watch a TV

ممکن است هنگام تماشای یک برنامه تلویزیونی بشنوید

show or you might read in a book.

یا ممکن است در یک کتاب بخوانید.

They're a little bit older, but

آنها کمی بزرگتر هستند، اما

I still do hear them sometimes.

من هنوز آنها را گاهی اوقات می شنوم.

And it's the phrase first light or the break of day.

و این عبارت اولین نور یا استراحت روز است.

So if you watch a movie and it's a bunch of people

بنابراین اگر فیلمی را تماشا می‌کنید و آن دسته از مردم

camping in the woods, maybe it takes place a long time ago.

در جنگل کمپ می‌زنند، شاید مدت‌ها پیش اتفاق بیفتد.

The person in charge might say,

مسئول ممکن است بگوید،

time to go to sleep, everybody.

وقت خواب است، همه.

We're going to leave at the break of day

ما قرار است در تعطیلات روز حرکت کنیم

or we're going to leave at first light.

یا با نور اول از آنجا خارج شویم.

So not phrases you would use in everyday English,

بنابراین نه عباراتی که در زبان انگلیسی روزمره استفاده می کنید،

but phrases you definitely might read or definitely might

بلکه عباراتی که قطعاً می توانید بخوانید یا

hear if you're watching something or reading something.

اگر در حال تماشای چیزی یا خواندن چیزی باشید قطعاً ممکن است بشنوید.

So as you know, some people love

بنابراین همانطور که می دانید، برخی افراد صبح را دوست دارند

mornings and other people don't like mornings.

و برخی دیگر صبح ها را دوست ندارند.

Some people like getting up at the crack of dawn or

بعضی ها دوست دارند در سحر یا صبح

bright and early and other people would rather sleep in.

زود بیدار شوند و دیگران ترجیح می دهند در آنجا بخوابند

If I was to talk about someone who likes

mornings, I would call them a morning person.

.

A morning person is someone who probably likes to go to

صبحگاهی کسی است که احتمالاً دوست دارد

bed early and loves getting up early in the morning.

زود به رختخواب برود و دوست دارد صبح زود بیدار شود.

I'm not really a morning person.

من واقعا آدم صبحگاهی نیستم.

I don't really mind getting up early if I've had

اگر شب‌ها خواب خوبی داشته باشم، خیلی بدم نمی‌آید که زود بیدار شوم،

a good night's sleep, but I wouldn't say I'm jumping

اما نمی‌توانم بگویم که هر روز ساعت

out of bed at five or 6:00 a.m.

پنج یا شش صبح

every day full of energy.

پر از انرژی از رختخواب بیرون می‌پرم.

I do like to sleep till about 6:30 or seven every day.

من دوست دارم هر روز تا ساعت 6:30 یا 7 بخوابم.

So I'm not really a morning person, but I definitely know

بنابراین من واقعاً آدم صبحگاهی نیستم، اما قطعاً

a lot of people who are and I really admire them.

افراد زیادی را می شناسم که چنین هستند و واقعاً آنها را تحسین می کنم.

You can get a lot done when

وقتی

you get up early in the morning.

صبح زود از خواب بیدار می شوید، می توانید کارهای زیادی انجام دهید.

Well, hey, thanks for watching this little

خوب، هی، از تماشای این

English lesson about a few phrases you

درس کوچک انگلیسی در مورد چند عبارتی که

can use to talk about the morning.

می توانید برای صحبت در مورد صبح استفاده کنید، متشکرم.

I'm sorry that the sun didn't actually come

متاسفم که

up while I was doing this lesson.

در حین انجام این درس، خورشید واقعاً طلوع نکرد. در

It is actually up somewhere.

واقع یک جایی بالا است.

We just can't see it right now.

ما فقط نمی توانیم آن را در حال حاضر ببینیم.

Let me see, what time is it?

ببینم ساعت چنده؟

Yeah, apparently the sun came up ten minutes ago.

بله، ظاهرا خورشید ده دقیقه پیش طلوع کرد.

Sunrise was ten minutes ago. The sun came up.

طلوع ده دقیقه پیش بود. خورشید طلوع کرد.

The sun rose ten minutes ago, but there

خورشید ده دقیقه پیش طلوع کرد، اما

are too many clouds to see it, so.

ابرهای زیادی برای دیدن آن وجود دارد، بنابراین.

Oh, well, a little bit of a failure on that front,

اوه، خوب، کمی شکست در آن جبهه،

but at least I got this lesson done for you.

اما حداقل این درس را برای شما انجام دادم.

If this is your first time here, don't

اگر اولین بار است که اینجا می‌روید،

forget to click that subscribe button and give

فراموش نکنید که روی دکمه اشتراک کلیک کنید و به

me a thumbs up and leave a comment.

من پاسخ مثبت بدهید و نظر بدهید.

And of course, if you have some extra

و البته، اگر کمی وقت اضافی دارید

time, maybe you're watching this early in the

، شاید صبح زود این را تماشا می کنید

morning and you have a bit of extra

و کمی وقت اضافی دارید

time, why don't you watch another English lesson? Bye.

، چرا یک درس انگلیسی دیگر را تماشا نمی کنید؟ خدا حافظ.