Free English Lesson! Topic: Conveniences! 🍕🚖📷 (Lesson Only)

Welcome to this English lesson about conveniences. In this

به این درس انگلیسی در مورد راحتی ها خوش آمدید. در این

lesson, I'm going to talk about all of the things that make

درس، من قصد دارم در مورد همه چیزهایی که

life just a little bit nicer. I'm going to talk about all of

زندگی را کمی زیباتر می کنند صحبت کنم. من قصد دارم در مورد تمام

the little inventions and techniques and things that can

اختراعات و تکنیک های کوچک و چیزهایی که ممکن است

happen in the world that make life a little easier. That make

در جهان اتفاق بیفتد و زندگی را کمی آسان تر کنند صحبت کنم. که

life a little bit more convenient. I thought as I was

زندگی را کمی راحت تر می کند. وقتی

making this lesson, maybe I could even do a lesson someday

داشتم این درس را می ساختم فکر می کردم، شاید حتی بتوانم روزی

on inconveniences. I'm not sure there are enough of them. I'm

در مورد ناراحتی ها درس بخوانم. من مطمئن نیستم که تعداد آنها کافی باشد. من

sure there are. But let's stay focused. This English lesson

مطمئن هستم که وجود دارد. اما بیایید متمرکز بمانیم. این درس انگلیسی

today will be about conveniences. So the first

امروز در مورد راحتی ها خواهد بود. بنابراین اولین

convenience I have is the washing machine and possibly

راحتی که دارم ماشین لباسشویی و

the dryer. Now, I do wanna say one thing about this lesson. I

احتمالاً خشک کن است. حالا، من می خواهم یک چیز در مورد این درس بگویم. من

recognize that things are different in different parts of

تشخیص می‌دهم که همه چیز در نقاط

the world and when you go back in time, things were different

مختلف جهان متفاوت است و وقتی به گذشته برمی‌گردید، همه چیز نیز متفاوت

as well. I think that uh the washing machine is a relatively

بود. من فکر می کنم که ماشین لباسشویی یک

new invention this century. Um and it has very much made it

اختراع نسبتاً جدید در این قرن است. اوم و

easier to wash clothes and if you have a dryer as well, it

شستن لباس ها را بسیار آسان کرده است و اگر خشک کن هم دارید،

makes it easier to dry clothes. In English, we that we're going

خشک کردن لباس ها را راحت تر می کند. به زبان انگلیسی، ما که

to do the laundry at least in Canada. So, when we have a lot

حداقل در کانادا می‌خواهیم لباس‌ها را بشوییم . بنابراین، وقتی

of dirty clothes in the hamper, we take them to the washing

لباس‌های کثیف زیادی در جلوبندی داریم، آن‌ها را به

machine and we use the washing machine to do the laundry. Um

ماشین لباسشویی می‌بریم و از ماشین لباسشویی برای شستن لباس‌ها استفاده می‌کنیم.

we use it to wash our clothes and then we use the dryer to

ما از آن برای شستن لباس ها استفاده می کنیم و سپس از خشک کن برای

dry them. We actually, I think, I've mentioned this in past

خشک کردن آنها استفاده می کنیم. ما در واقع، فکر می کنم، در درس های گذشته به این موضوع اشاره کرده

lessons, we don't have a dryer. We do have a washing machine

ام، ما خشک کن نداریم. ما ماشین لباسشویی

but we usually hang our clothes on a drying rack outside so

داریم اما معمولاً لباس‌هایمان را روی یک قفسه خشک کن بیرون آویزان

that they can dry naturally. It's a little cheaper than

می‌کنیم تا به طور طبیعی خشک شوند. این کمی ارزانتر از

running a dryer but I know many people who live in a small

راه اندازی یک خشک کن است، اما من بسیاری از مردم را می شناسم که در یک آپارتمان کوچک زندگی می

apartment, they might do their laundry and then hang it up in

کنند، ممکن است لباس های خود را بشویید و سپس آن را در

their apartment or they might have a dryer as well. And if

آپارتمان خود آویزان کنند یا ممکن است یک خشک کن نیز داشته باشند. و اگر

you don't have a washing machine or dryer, you might go

ماشین لباسشویی یا خشک کن ندارید، ممکن است

to the laundromat. That's a place where you can go to wash

به خشکشویی بروید. اینجا جایی است که می توانید برای

your clothes. Contact lenses. So, contact lenses, I don't

شستن لباس های خود بروید. لنزهای تماسی. بنابراین، لنزهای تماسی، من آنها را نمی

wear them but I hear they are very very convenient. Um they

پوشم اما می شنوم که آنها بسیار بسیار راحت هستند. امم

are one of modern conveniences in life. A modern convenience

آنها یکی از امکانات مدرن زندگی هستند. راحتی

is something that's been invented in the last fifty or

مدرن چیزی است که در پنجاه یا 100 سال گذشته اختراع شده است

100 years. Um many people who wear glasses love wearing

. اوه بسیاری از افرادی که عینک می زنند،

contacts instead. Notice I call them contacts. That's kind of

به جای آن از عینک استفاده می کنند. توجه کنید که من آنها را مخاطب صدا می کنم. این

the short way to refer to them in English. So Jen wears

راه کوتاهی برای اشاره به آنها به زبان انگلیسی است. بنابراین جن از

contacts. I could also say Jen wears contact lenses. And some

مخاطبین استفاده می کند. همچنین می توانم بگویم که جن از لنزهای تماسی استفاده می کند. و برخی

of my kids wear contacts as well. They wear contact lenses.

از بچه های من نیز لباس های تماسی می پوشند . آنها از لنزهای تماسی استفاده می کنند.

The thing that's inconvenient about contact lenses that is

چیزی که در مورد لنزهای تماسی ناخوشایند است این است

that you have to take them out and put them back in every

که باید آنها را بیرون بیاورید و هر

evening and every morning at least that's what I understand.

روز عصر و هر روز صبح آنها را دوباره بگذارید، حداقل این چیزی است که من درک می کنم.

I don't actually wear them so I don't know. I think yes they

من در واقع آنها را نمی پوشم بنابراین نمی دانم. من فکر می کنم بله

they take them out at night and they put them back in in the

آنها را شب بیرون می آورند و

morning. Online learning. So, online learning is definitely a

صبح دوباره می گذارندشان. یادگیری آنلاین. بنابراین، یادگیری آنلاین قطعا یک

convenience. It's definitely something that makes life a

راحتی است. این قطعا چیزی است که زندگی را

little easier. Now, for kids and for myself as a teacher, I

کمی آسان تر می کند. اکنون، برای بچه‌ها و برای خودم به عنوان یک معلم،

prefer in-person learning but for many of you, you are doing

یادگیری حضوری را ترجیح می‌دهم، اما برای بسیاری از شما، در

some online learning right now. You are learning using the

حال حاضر آموزش آنلاین انجام می‌دهید. شما با استفاده از اینترنت در حال یادگیری هستید

internet. You're either watching this on your phone or

. شما یا در حال تماشای این برنامه در تلفن یا

on your computer and so, in some ways, you are doing some

رایانه خود هستید و بنابراین، از برخی جهات، در

online learning right now. It's very convenient that I can do

حال حاضر آموزش آنلاین انجام می دهید. خیلی راحت است که می توانم

an English lesson this morning and people from all over the

امروز صبح یک درس انگلیسی انجام دهم و مردم از سراسر

world um can watch it. Um it's very convenient. Um many many

جهان می توانند آن را تماشا کنند. امم خیلی راحته خیلی

years ago this would not have been possible. It would have

سال پیش این امکان پذیر نبود.

been impossible. But certainly the internet makes things a lot

غیر ممکن بود. اما مطمئناً اینترنت همه چیز را بسیار

more convenient. Running water. So running water is anytime you

راحت‌تر می‌کند. آب جاری. بنابراین آب جاری هر زمانی است

have water that just comes out of the tap or the faucet when

که آب دارید که با باز کردن شیر یا شیر آب از

you turn it on. Um if you think back in time and there are some

آن خارج شود. امم، اگر به گذشته فکر کنید و در برخی

parts in the world of the world still where there is no running

نقاط جهان هنوز آب جاری وجود ندارد

water. Um but I know that uh one of the teachers I taught

. اوه، اما من می دانم که اوه یکی از معلمانی که

with they didn't have I think they had running water in the

با آنها درس می دادم نداشت، فکر می کنم در آشپزخانه آب لوله کشی

kitchen but they still had an outhouse when they had to go to

داشتند، اما وقتی مجبور بودند به حمام بروند هنوز یک خانه بیرونی داشتند

the bathroom. So in the middle of the Canadian winter when he

. بنابراین در اواسط زمستان کانادا، زمانی که

was a kid he had to go out of the house if he had to go to

او بچه بود ، اگر مجبور بود به دستشویی برود، مجبور بود از خانه بیرون برود

the bathroom. So running water is certainly very very

. بنابراین آب جاری مطمئناً بسیار بسیار

convenient. And in addition to that having hot water in the

راحت است. و علاوه بر آن داشتن آب گرم در

house. Having a hot water heater is very very convenient

خانه. داشتن آبگرمکن نیز بسیار بسیار

as well. Pizza delivery. So this is the one thing that I do

راحت است. تحویل پیتزا. بنابراین این تنها چیزی است

not have where I live. When I lived in the city I actually

که من جایی که زندگی می کنم ندارم. وقتی در شهر زندگی می کردم

really enjoyed pizza delivery. I enjoyed the fact that you

واقعا از تحویل پیتزا لذت می بردم. من از این واقعیت لذت بردم که شما

could just make a phone call and a person would show up at

فقط می توانید یک تماس تلفنی برقرار کنید و یک نفر

your door within 30 minutes with hot pizza. That was very

در عرض 30 دقیقه با پیتزای داغ در خانه شما ظاهر شود . این

very convenient for me when I was a university student. I

برای من زمانی که دانشجو بودم خیلی راحت بود. من

really enjoyed the fact that um and it wasn't very expensive.

واقعا از این واقعیت لذت بردم که اوم و خیلی گران نبود.

So I could make a phone call and for a few dollars a person

بنابراین من می توانستم تلفنی برقرار کنم و با چند دلار یک نفر

would bring a pizza to my door. Um and if you're having a party

پیتزا را به خانه من بیاورد. ام و اگر مهمانی

you can order a stack of pizzas like this. This person is

دارید، می توانید یک دسته پیتزا مانند این سفارش دهید. این شخص

bringing a whole bunch of pizzas but pizza delivery is

یک دسته کامل پیتزا می آورد، اما تحویل پیتزا

certainly uh one of the modern conveniences in some larger

مطمئناً یکی از وسایل رفاهی مدرن در برخی از

cities in the world. And then we have this new delivery

شهرهای بزرگ جهان است. و سپس ما این سرویس تحویل جدید

service in North America, parts of Europe and other places in

را در آمریکای شمالی، بخش‌هایی از اروپا و سایر

the world called Uber Eats or Skip the Dishes. I think

نقاط جهان به نام Uber Eats یا Skip the Dishes داریم. من فکر می

there's something called DoorDash. There's a number of

کنم چیزی به نام DoorDash وجود دارد.

different names for it but basically, they will bring you

نام‌های مختلفی برای آن وجود دارد ، اما اساساً

food from any restaurant. It costs quite a bit of money but

از هر رستورانی برای شما غذا می‌آورند. هزینه بسیار کمی دارد، اما

if you for instance, we're stuck at home for a long time

اگر شما برای مثال، ما برای مدت طولانی در خانه گیر کرده ایم

and there was a lockdown, it was possible that you could

و یک قرنطینه وجود دارد، ممکن است

still get Uber Eats, okay? Or skip the dishes. You might have

همچنان بتوانید Uber Eats را دریافت کنید، خوب؟ یا از ظروف صرف نظر کنید. ممکن

been able to get food delivered to your house. I have never

است توانسته باشید غذا را به خانه خود تحویل دهید. من هرگز

used Uber Eats or skip the dishes. I have never had food

از Uber Eats استفاده نکرده ام یا از غذاها صرف نظر نکرده ام. من تا به حال غذا تحویل نداده ام

delivered. Um I think I've too cheap. I think I would rather

. اوم فکر می کنم خیلی ارزان شده ام. فکر می‌کنم

just go get the food myself or make the food myself at home. I

ترجیح می‌دهم خودم بروم غذا بیاورم یا خودم در خانه غذا درست کنم.

have done this though. Curbside pickup is a new modern

هرچند من این کار را انجام داده ام. پیکاپ کناری یک وسیله مدرن جدید است

convenience. It's when you order things in advance from a

. زمانی است که چیزهایی را از قبل از یک

store or restaurant. Either you make a phone call or you order

فروشگاه یا رستوران سفارش می دهید. یا تماس تلفنی می گیرید یا

it using an app and then they say your order will be ready

با استفاده از اپلیکیشن سفارش می دهید و سپس می گویند سفارش شما

for curbside pickup at 930 and then you go to the store and

برای تحویل گرفتن از کنار خیابان در 930 آماده می شود و سپس به فروشگاه می روید

they bring the items to your car or they bring the groceries

و اقلام را به ماشین شما می آورند یا مواد غذایی را

to your car depending on what you ordered. I have used

به ماشین شما می آورند. بسته به آنچه شما سفارش داده اید من در

curbside pickup quite a bit during the pandemic. When

طول همه گیری از پیکاپ کناری استفاده کرده ام. زمانی که

stores were closed in this part of Ontario, Canada, most stores

فروشگاه‌ها در این بخش از انتاریو، کانادا بسته شدند، بیشتر فروشگاه‌ها

and restaurants still offered curbside pickup. So, you could

و رستوران‌ها همچنان وانت‌های کنار خیابان را ارائه می‌کردند. بنابراین، می

drive your car up to the store or restaurant and a person

توانید ماشین خود را به سمت فروشگاه یا رستوران برانید و یک

would come out and bring you your food. It was very, very

نفر بیرون بیاید و غذای شما را برای شما بیاورد . خیلی خیلی

convenient. Out of season fruit and vegetables. So, I think

راحت بود میوه و سبزیجات خارج از فصل . بنابراین، فکر می‌کنم

you'll understand this one uh once I explain it. In Canada,

وقتی آن را توضیح دادم متوجه خواهید شد. در کانادا

we can buy a lot of different fruits and vegetables out of

می‌توانیم میوه‌ها و سبزیجات مختلفی را خارج از

season. We can buy strawberries in the middle of the winter.

فصل بخریم. ما می توانیم توت فرنگی را در وسط زمستان بخریم.

That means that we can't grow strawberries in Canada. In the

این بدان معناست که ما نمی توانیم توت فرنگی در کانادا پرورش دهیم. در

winter. We have a lot of strawberries in June and July

زمستان. ما در ماه ژوئن و ژوئیه توت فرنگی زیادی داریم،

but when the winter comes, all of our strawberries come from

اما وقتی زمستان فرا می رسد، همه توت فرنگی های ما از

California or Florida. So, it's very and very convenient to be

کالیفرنیا یا فلوریدا می آیند. بنابراین، بسیار و بسیار راحت است که

able to buy out of season fruit and vegetables and then we have

بتوانیم میوه و سبزیجات خارج از فصل بخریم و سپس

things like bananas which I love. We wouldn't call it an

چیزهایی مانند موز داریم که من آنها را دوست دارم. ما آن

out of season fruit but we would definitely say um it's an

را میوه ای خارج از فصل نمی نامیم، اما قطعاً می گوییم که این یک

imported fruit. So, it's really nice and very convenient to be

میوه وارداتی است. بنابراین، بسیار خوب و راحت است که

able to eat different fruits and vegetables from around the

بتوانیم میوه‌ها و سبزیجات مختلف را از سراسر

world um and to eat them during the winter season when we can't

جهان بخوریم و در فصل زمستان که خودمان نمی‌توانیم

grow them ourselves. Let's see here. Fast food. So, as I

آنها را پرورش دهیم، آنها را بخوریم. بیایید اینجا را ببینیم. فست فود. بنابراین، همانطور

mentioned in the description, not all of the conveniences are

که در توضیحات ذکر کردم ، همه راحتی ها

necessarily good. Fast food is very convenient. If you don't

لزوما خوب نیستند. فست فود بسیار راحت است.

have a lunch, you can quickly go to a fast food restaurant

اگر ناهار نخورید، می توانید سریع به یک فست فود بروید

and get something to eat um but it isn't necessarily healthy.

و چیزی بخورید، اما لزوماً سالم نیست.

So, something can be convenient but also be unhealthy. So, um I

بنابراین، چیزی می تواند راحت باشد، اما ناسالم نیز باشد. بنابراین، اوم

have to admit that I am guilty of buying fast food every once

باید اعتراف کنم که هر چند وقت یکبار مقصر خریدن فست فود هستم

in a while. There is something Convenient about you give your

. چیزی راحت است که شما سفارش خود را می دهید

order or you place your order and within minutes you have

یا سفارش خود را می دهید و ظرف چند دقیقه

food to eat. So fast food definitely a modern

غذا برای خوردن دارید. بنابراین فست فود قطعا یک راحتی مدرن است

convenience. Frozen food. So in our grocery stores there is a

. غذای منجمد. بنابراین در فروشگاه های مواد غذایی ما

section called the frozen food section. And in the frozen food

بخشی به نام بخش مواد غذایی منجمد وجود دارد . و در بخش مواد غذایی منجمد

section you can buy frozen vegetables um and things that

می توانید سبزیجات منجمد و چیزهایی

are probably healthy for you. But you can also buy frozen

که احتمالاً برای شما سالم هستند بخرید. اما می توانید غذاهای یخ زده نیز بخرید

meals. You can buy frozen pizza. You can buy what's

. می توانید پیتزای منجمد بخرید . شما می توانید چیزی

called a TV dinner which is a meal in a tray that you just

که شام ​​تلویزیون نامیده می شود را بخرید که یک وعده غذایی در سینی است که فقط در

microwave. Uh and frozen food, they're kind of like pre-made

مایکروویو می گذارید. اوه و غذاهای منجمد، آنها به نوعی مانند وعده های غذایی از پیش آماده شده هستند

meals and then they're frozen and this is another example of

و سپس منجمد می شوند و این نمونه دیگری از

something that maybe isn't healthy for you. Frozen food

چیزی است که شاید برای شما سالم نباشد. غذای منجمد

often uh has a lot of salt in it and maybe isn't the best

اغلب نمک زیادی در خود دارد و شاید بهترین

thing to eat. At least not on a daily basis. Coffee makers. So

چیز برای خوردن نباشد. حداقل نه به صورت روزانه. قهوه ساز. بنابراین

coffee makers have evolved over time and now we have coffee

قهوه‌سازها در طول زمان تکامل یافته‌اند و اکنون ما

makers where you simply put in a little pod of coffee and you

قهوه‌سازهایی داریم که به سادگی یک غلاف قهوه

push a button and it brews a cup of coffee for you very

را در آن قرار می‌دهید و دکمه‌ای را فشار می‌دهید و آن قهوه‌ساز خیلی سریع برای شما

quickly. Even older coffee makers were very convenient but

دم می‌کند. حتی قهوه سازهای قدیمی بسیار راحت بودند اما

certainly the newest coffee makers are super convenient. Um

مطمئناً جدیدترین قهوه سازها فوق العاده راحت هستند. اوم

you can also say they're very handy. Handy is another way to

شما همچنین می توانید بگویید که آنها بسیار مفید هستند. Handy راه دیگری برای

say that something is convenient. Uh but certainly uh

گفتن اینکه چیزی راحت است است . اوه اما مطمئنا

a coffee maker. We sometimes just call it a Keurig because

اوه قهوه ساز. ما گاهی اوقات آن را Keurig می نامیم

that's one of the companies that makes this type of coffee

زیرا یکی از شرکت هایی است که این نوع قهوه

maker. Um I actually have a Keurig but mostly I just use it

ساز را تولید می کند. اوم من در واقع یک Keurig دارم اما بیشتر از آن فقط

for hot water to make tea. I used to use it to make coffee

برای آب گرم برای تهیه چای استفاده می کنم. قبلا برای درست کردن قهوه ازش استفاده میکردم

and it was very convenient but now I just use it to make tea.

و خیلی راحت بود ولی الان فقط چای درست میکنم.

And then of course the microwave is super convenient.

و البته مایکروویو فوق العاده راحت است.

If you take food to work that you would want that you would

اگر غذایی را به محل کار خود می برید که

like to heat up. It can be very handy to have a microwave at

دوست دارید آن را گرم کنید. داشتن مایکروویو در محل کار می تواند بسیار مفید باشد

work. You put your food in. Um you punch in 1 minute and you

. تو غذاتو میریزی. اوم تو 1 دقیقه مشت میزنی و

hit start and then when it goes ding it's done. Um so yeah um

شروع میکنی و بعد وقتی صدا میزنه تموم میشه. اوم، بله،

we we have a funny uh uh phrase in English. Sometimes we say,

ما یک عبارت خنده دار به زبان انگلیسی داریم. گاهی اوقات می گوییم،

I'm just gonna nuke it for a bit and I know that sounds like

من فقط می خواهم آن را برای مدتی اتمی بزنم و می دانم که به نظر می رسد

nuclear like nuclear bomb but we sometimes in informal

مانند بمب هسته ای هسته ای است، اما ما گاهی اوقات به

English or slaying will say, um oh, I brought uh a couple hot

زبان انگلیسی غیررسمی یا قاتل می گوییم، اوه، من چند تا هات

dogs to work. I'm just gonna nuke it. I'm gonna nuke them

داگ را برای کار آوردم. من فقط می خواهم آن را هسته ای کنم. من آنها را

for a sec which means you're going to put them in the

برای یک ثانیه هسته‌ای می‌کنم که به این معنی است که آنها را در

microwave. That might be regional. I'm not sure if

مایکروویو قرار می‌دهی. ممکن است منطقه ای باشد. من مطمئن نیستم که آیا

that's just this part of Canada. Uh but but it is a

این فقط این بخش از کانادا است. اوه، اما

funny thing to say, I think. There are a lot of different

من فکر می کنم گفتن آن خنده دار است. لوازم مختلف زیادی

appliances that are very convenient. I don't want this

وجود دارد که بسیار راحت هستند. من نمی خواهم

to be a lesson about appliances but things like blenders and

این یک درس در مورد لوازم خانگی باشد، اما چیزهایی مانند مخلوط کن و

mixers and bread machines are all very convenient. In fact,

میکسر و دستگاه نان همه بسیار راحت هستند. در

the kitchen is a place where you will find a lot of modern

واقع آشپزخانه مکانی است که در آن امکانات مدرن زیادی خواهید یافت

conveniences. You will find a lot of things that have been

. چیزهای زیادی پیدا خواهید

invented to make life easier. In fact, just having our new

کرد که برای آسان کردن زندگی اختراع شده اند. در واقع، فقط با داشتن

oven, we can tell it to turn on at a certain time of day. Um

فر جدید، می توانیم بگوییم که در ساعت خاصی از روز روشن شود. امم

all of those little things are very cool, very handy, and

همه آن چیزهای کوچک بسیار جالب، بسیار مفید و

very, very convenient. So, appliance large and small.

بسیار بسیار راحت هستند. بنابراین، دستگاه بزرگ و کوچک.

Bottled water. So again, not all of these conveniences are

آب بطری شده. بنابراین باز هم، همه این امکانات در

actually good. Um if you drink bottled water every day, all

واقع خوب نیستند. امم، اگر هر روز، تمام روز آب بطری می نوشید

day and you don't recycle the bottle, then that's not a good

و بطری را بازیافت نمی کنید ، این راحتی خوبی نیست

convenience. But it certainly is very convenient to be able

. اما

to buy bottled water when you are thirsty. If you go on a

مطمئناً خرید آب بطری در هنگام تشنگی بسیار راحت است. اگر به

trip or if you are out and about, out and about, you might

مسافرت می روید یا اگر بیرون و دور هستید، ممکن

be thirsty, maybe you forgot to bring some water. It's very

است تشنه باشید، شاید فراموش کرده اید مقداری آب بیاورید. بسیار

convenient to be able to buy some bottled water. But please

راحت است که بتوانید مقداری آب بطری بخرید. اما لطفاً در

drink bottled water when you need to um and please recycle

صورت نیاز آب بطری بنوشید و لطفا

the bottles. Please don't throw them in the ditch. When I go

بطری ها را بازیافت کنید. لطفا آنها را در گودال نیندازید. وقتی

for a walk in the morning, there's often uh empty water

صبح برای پیاده روی می روم ، اغلب بطری های خالی آب

bottles in the ditch. So, please recycle. The drive

در خندق وجود دارد. پس لطفا بازیافت کنید رانندگی

through. So, that is not how you spell the word through in

از طریق. بنابراین، نحوه املای کلمه در

normal English. The THRU spelling almost only shows up

انگلیسی معمولی اینطور نیست. املای THRU تقریباً فقط

in drive through, okay? It's a short form. I always think they

در درایو عبور نشان داده می شود، خوب؟ این یک فرم کوتاه است. من همیشه فکر می کنم

didn't have enough money to put all the letters the sign. Um

آنها پول کافی برای گذاشتن همه حروف علامت را نداشتند. اوم،

but a drive thru is certainly uh very convenient. There are

اما رانندگی از طریق درایو مطمئناً بسیار راحت است.

many people in North America that go through the drive

افراد زیادی در آمریکای شمالی وجود دارند که

through sometimes once a day. I don't go through it once a day.

گاهی اوقات یک بار در روز از این مسیر عبور می کنند. من روزی یک بار از آن عبور نمی کنم.

Um and it's a way to buy food, to buy coffee, to buy something

ام و این راهی است برای خرید غذا ، خرید قهوه، خرید چیزی

to drink um without having to get out of your car. So if you

برای نوشیدن بدون نیاز به پیاده شدن از ماشین. بنابراین،

don't want to get out of the car, um I know it sounds kinda

اگر نمی‌خواهید از ماشین پیاده شوید، می‌دانم که کمی تنبل به نظر می‌رسد

lazy, doesn't it? You go through the drive-thru, you

، اینطور نیست؟ شما از طریق درایو عبور می کنید، با

drive up, you order something when you get to the drive-thru

ماشین بالا می روید، وقتی به پنجره رانندگی می رسید چیزی سفارش می

window, uh you pay and give you your food and your drinks. So,

دهید، اوه پول می دهید و غذا و نوشیدنی خود را به شما می دهید. بنابراین

the drive thru is certainly very, very convenient. This is

، رانندگی از طریق مطمئناً بسیار بسیار راحت است. این

one of my favorite conveniences and that is GPS. The global

یکی از امکانات مورد علاقه من است و آن GPS است.

positioning system is amazing to me. Uh a few weeks ago, Jen

سیستم موقعیت یابی جهانی برای من شگفت انگیز است . چند هفته پیش،

and I had to drive to another city. We had to go to a city

من و جن مجبور شدیم به شهر دیگری برسیم. باید به شهری

that we had never been to before. And it was very nice to

می رفتیم که قبلاً نرفته بودیم. و داشتن GPS خیلی خوب بود

have GPS. I used my phone because my phone has GPS on it.

. من از گوشیم استفاده کردم چون گوشیم جی پی اس داره.

Uh and I simply punched in the address of where we needed to

اوه و من به سادگی به آدرس جایی که باید می

go and the GPS app just told us how to get there. So, very,

رفتیم مشت زدم و برنامه GPS فقط به ما گفت که چگونه به آنجا برویم. بنابراین، بسیار،

very handy, very, very convenient. Um I think from the

بسیار مفید، بسیار، بسیار راحت است. ام من فکر می کنم از سوال قبل، اوم فکر می

question before, um I think it was from Yarrowslav. This might

کنم از یاروسلاو بود. این ممکن

be my favorite modern convenience. It's GPS. I love

است راحتی مدرن مورد علاقه من باشد. جی پی اس هست من عاشق

GPS. So handy when you're going somewhere where you have never

جی پی اس هستم. زمانی که به جایی می روید که قبلاً هرگز نرفته

been before. Self-driving cars. So, a self-driving car, this is

اید بسیار مفید است. ماشین های خودران. بنابراین، یک ماشین خودران، این

a convenience that doesn't really exist yet. Well, it kind

یک راحتی است که واقعاً هنوز وجود ندارد. خوب، به

of exists but they're testing it a lot, right? Um so, the

نوعی وجود دارد، اما آنها آن را بسیار آزمایش می کنند، درست است؟ خب،

self-driving car is a car that doesn't need a driver. Someday,

ماشین خودران ماشینی است که نیازی به راننده ندارد. یک روز،

when I'm old, I think I am going to really, really like

وقتی پیر شدم، فکر می‌کنم واقعاً، واقعاً

self-driving cars. Just the fact that if Jen and I wanted

ماشین‌های خودران را دوست خواهم داشت. فقط این واقعیت که اگر من و جن می خواستیم

to go to see a movie and if I was 75 years old and if my

برای دیدن فیلم برویم و اگر 75 ساله بودم و اگر

eyesight wasn't good and if I didn't like driving anymore, it

بینایی ام خوب نبود و اگر دیگر از رانندگی خوشم نمی آمد،

would be so nice to just jump in a self-driving car and have

خیلی خوب است که فقط در یک فیلم بپرم. ماشین خودران و

the car take us to the movie theater. So, that would

بگذارید ماشین ما را به سینما ببرد . بنابراین،

certainly be very, very cool. The snooze button. So, I'm not

مطمئناً بسیار بسیار جالب خواهد بود. دکمه چرت زدن. بنابراین، من

sure if you like the snooze button. Uh for those of you

مطمئن نیستم که آیا شما دکمه چرت زدن را دوست دارید یا خیر . آه برای آنهایی از شما

that are wondering what a snooze button is, if you set

که نمی دانید دکمه چرت زدن چیست، اگر

your alarm and your alarm goes off, you can hit the snooze

زنگ ساعت خود را تنظیم کنید و زنگ ساعت شما خاموش شود، می توانید دکمه تعویق را

button and you can sleep for another six or seven or ten

فشار دهید و می توانید شش یا هفت یا ده

minutes. So, the snooze button is something I use every

دقیقه دیگر بخوابید. بنابراین، دکمه snooze چیزی است که من هر

morning once. Usually, I push the snooze button once and I

روز صبح یک بار استفاده می کنم. معمولا یکبار دکمه چرت زدن را فشار میدهم و

sleep for another six or 7 minutes and then my alarm goes

شش یا ۷ دقیقه دیگر میخوابم و دوباره زنگ ساعتم به صدا در می آید

off again. Um so definitely the snooze button is another um

. اوم پس قطعا دکمه چرت زدن یکی دیگر از وسایل

modern convenience in the world today. So very very handy but

مدرن امروزی در جهان است. بنابراین بسیار بسیار مفید است اما

it can also be a little bit dangerous. If you push the

می تواند کمی خطرناک نیز باشد. اگر

snooze button too many times, you might end up being late for

چند بار دکمه چرت زدن را فشار دهید ، ممکن است دیر به سر

work which isn't fun. The remote control, when I was a

کار برسید که جالب نیست. ریموت، وقتی

kid, the TV didn't have a remote control. So, who do you

بچه بودم تلویزیون ریموت نداشت. بنابراین، به نظر شما چه کسی کنترل

Think um was the remote control. The children were the

از راه دور بود؟ بچه ها

remote control. So my dad would say can you turn the TV up? Can

کنترل از راه دور بودند. پس پدرم می‌گفت می‌توانی تلویزیون را روشن کنی؟ آیا

you turn the TV down? So make it louder or quieter. Can you

می توانید تلویزیون را کم کنید؟ بنابراین آن را بلندتر یا ساکت تر کنید. آیا می

change it to channel two? Can you change it to channel seven?

توانید آن را به کانال دو تغییر دهید؟ آیا می توانید آن را به کانال هفت تغییر دهید؟

And as kids we would run up and we would change the channel. Um

و بچه بودیم می دویدیم و کانال رو عوض می کردیم. اوم

but certainly the remote control when it was invented is

اما مطمئناً کنترل از راه دور زمانی که اختراع شد

a very very cool thing to have. Um when I am feeling lazy and

چیز بسیار جالبی است. اوم وقتی احساس تنبلی می‌کنم و

sitting in front of the TV um I Very much like the fact that I

جلوی تلویزیون می‌نشینم ، خیلی دوست دارم

have a remote control to turn up the volume or to turn down

که یک کنترل از راه دور برای بلند کردن صدا یا کم

the volume and to change the channels. Bank machine. In

کردن صدا و تغییر کانال‌ها دارم. دستگاه بانک. در

Canada we call this an ATM or a bank machine. Uh ATM is short

کانادا به این دستگاه خودپرداز یا دستگاه بانک می گوییم. Uh

for automatic teller machine. The bank machine is very very

ATM مخفف دستگاه باجه خودکار است. دستگاه بانک بسیار بسیار خوش دست است

handy. But I use it less and less. Because I hardly ever

. اما من کمتر و کمتر از آن استفاده می کنم . چون دیگر به سختی

need money anymore. I just use my card or my phone to pay for

به پول نیاز دارم. من فقط از کارت یا تلفنم برای پرداخت هزینه استفاده می کنم

stuff. So I think the bank machine when I was sixteen or

. بنابراین فکر می‌کنم وقتی شانزده یا هفده ساله بودم، ماشین

seventeen the bank started to put in bank machines and it was

بانک شروع به گذاشتن ماشین‌های بانکی کرد و

very very convenient. I could deposit my paycheck after work

خیلی راحت بود. می‌توانستم چک حقوقم را بعد از کار واریز کنم.

I could take money out on the weekend that was actually a bad

می‌توانستم آخر هفته پول بیرون بیاورم که در واقع چیز بدی

thing because sometimes I spent too much money on the weekend.

بود زیرا گاهی اوقات در آخر هفته پول زیادی خرج می‌کردم.

Sometimes when something's convenient it also allows you

گاهی اوقات وقتی چیزی راحت است به شما اجازه می دهد

to behave differently. And I certainly spent a lot more

متفاوت رفتار کنید. و من مطمئناً

money because there were bank machines and it was so easy. It

پول بیشتری خرج کردم زیرا ماشین های بانکی وجود داشت و این کار بسیار آسان بود.

was so convenient to just go get more money out. And then

خیلی راحت بود که برویم پول بیشتری بیرون بیاوریم. و سپس

online banking is certainly very very convenient. Very very

بانکداری آنلاین مطمئناً بسیار بسیار راحت است. خیلی خیلی

handy. Most of the time I would say 90% of the banking that I

خوش دست اغلب اوقات من می گویم 90٪ از کارهای بانکی را که

do I do online. I use online banking almost all the time.

انجام می دهم به صورت آنلاین انجام می دهم. من تقریباً همیشه از بانکداری آنلاین استفاده می کنم .

Even for our flower business. Everything has become digital.

حتی برای تجارت گل ما. همه چیز دیجیتال شده است.

It's very rare for us to actually go to the bank to do

بسیار نادر است که ما واقعاً برای انجام

some banking. We just do it online. Very very easy. Very

کارهای بانکی به بانک مراجعه کنیم. ما فقط آن را آنلاین انجام می دهیم . خیلی خیلی راحت. خیلی

very convenient. And then WiFi. Um maybe second only to GPS.

خیلی راحته و سپس وای فای. ام شاید بعد از جی پی اس دومین نفر باشد.

No, maybe this one should be first. I don't even think about

نه، شاید این یکی باید اول باشد. من دیگر حتی به

WiFi anymore but it is incredibly convenient. In fact,

وای فای فکر نمی کنم اما فوق العاده راحت است. در واقع، روز

I was in a park the other day and there was free WiFi in the

گذشته در یک پارک بودم و وای فای رایگان در

park. Like, I was outside. I actually thought that was a

پارک وجود داشت. مثلا من بیرون بودم من در واقع فکر کردم که

little bit silly but at the same time, I found it kinda

کمی احمقانه است، اما در عین حال، آن را بسیار

handy and kinda convenient but WiFi, the ability to use your

مفید و راحت یافتم، اما WiFi، توانایی استفاده از

computer, the ability to use your phone without plugging

رایانه، توانایی استفاده از تلفن بدون اتصال

into a wall without having to connect a wire to it so that

به دیوار بدون نیاز به اتصال سیم به آن تا

you can be on the internet. So, WiFi certainly is very

بتوانید در اینترنت باشید. بنابراین، وای فای مطمئناً بسیار

convenient, very handy, um very, very helpful. So, public

راحت، بسیار مفید ، بسیار بسیار مفید است. بنابراین،

transit, anything that you pay to ride on or in is considered

حمل و نقل عمومی، هر چیزی که برای سوار شدن یا سوار شدن در آن پرداخت می کنید،

public transit. Okay, that's not totally true. Buses, uh

حمل و نقل عمومی محسوب می شود. خوب، این کاملاً درست نیست. اتوبوس ها،

streetcars, the subway, the metro, those are all considered

ترامواها، مترو، مترو، همه اینها

public transit and they are very convenient. When I lived

حمل و نقل عمومی محسوب می شوند و بسیار راحت هستند. زمانی که

in Quebec City, I took the bus every I found it to be very,

در شهر کبک زندگی می‌کردم، هر بار که می‌دانستم بسیار راحت است، سوار اتوبوس می‌شدم

very convenient. The reason I corrected myself is because

. دلیل اینکه خودم را اصلاح کردم این است که

taxis and Uber are not considered public transit.

تاکسی و اوبر حمل و نقل عمومی محسوب نمی شوند.

They're considered private transit. I'm not sure if that's

آنها حمل و نقل خصوصی در نظر گرفته می شوند. من مطمئن نیستم که این

actually a phrase but anyways, public transit is usually run

واقعاً یک عبارت است یا نه، اما به هر حال، حمل و نقل عمومی معمولاً

by the government. In Canada, we have something called a

توسط دولت اداره می شود. ما در کانادا چیزی به نام

convenience store. So, we actually took the word

فروشگاه رفاه داریم. بنابراین، ما در واقع کلمه

convenience and we, that's what we call our corner stores, our

convenience را گرفتیم و ما، این همان چیزی است که ما آن را فروشگاه‌های گوشه‌ای می‌نامیم،

small stores that you find in every town um and in your you

فروشگاه‌های کوچک ما که در هر شهری پیدا می‌کنید و در شما

might call it a dairy or a corner store um but we call

ممکن است آن را یک لبنیات یا فروشگاه گوشه‌ای بنامید، اما ما

them convenience stores. In fact, you can see it right

آنها را فروشگاه‌های رفاه می‌نامیم. در واقع، شما می توانید آن را

there. Avondale food stores, convenience with low prices.

همان جا ببینید. فروشگاه های مواد غذایی Avondale، راحتی با قیمت های پایین.

They do have, it is convenient. You can just run in and buy

آنها دارند، راحت است. شما فقط می توانید وارد شوید و

something quick. Although, if you need something like milk,

سریع چیزی بخرید. اگرچه، اگر به چیزی مانند شیر نیاز دارید

it's usually more expensive. The smartphone, I'm not gonna

، معمولاً گرانتر است. گوشی هوشمند، من

spend it too much time on this one but the smartphone has

زمان زیادی را صرف این گوشی نمی‌کنم، اما گوشی هوشمند

certainly made all of our lives more convenient. Um and

مطمئناً زندگی همه ما را راحت‌تر کرده است. ام و

especially for me, the ability to communicate with people. I

مخصوصاً برای من، توانایی برقراری ارتباط با مردم. من

find that very, very convenient. Garage door opener.

آن را بسیار بسیار راحت می دانم. درب بازکن گاراژ.

I do not have a garage door opener. My mom has a garage

من درب بازکن پارکینگ ندارم . مامان من یک

door opener. When she comes home in her car, she pushes a

درب بازکن گاراژ دارد. وقتی با ماشینش به خانه می‌آید،

button on the remote control and her garage door opens and

دکمه‌ی کنترل از راه دور را فشار می‌دهد و درب گاراژش باز می‌شود

she drives her car straight into her garage. She pushes the

و ماشینش را مستقیماً به داخل گاراژ می‌برد.

button again and the door closes. Very, very convenient.

دوباره دکمه را فشار می دهد و در بسته می شود. خیلی خیلی راحت

I wish I had a garage door opener but we don't actually

ای کاش یک درب بازکن گاراژ داشتم اما به هر حال

park our vehicles in the garage anyways. We, our garage is full

ما وسایل نقلیه خود را در گاراژ پارک نمی کنیم . ما، گاراژ ما پر

of stuff. We kind of use the garage um we do a lot of

از وسایل است. ما به نوعی از گاراژ استفاده می کنیم و در گاراژ برای مزرعه کاشت زیادی انجام می دهیم

seeding in the garage for the farm. So, it's a little bit

. بنابراین، کمی

full. Air conditioning. So, uh the last few days here in

پر است. تهویه مطبوع. بنابراین، اوه چند روز گذشته اینجا در

Ontario, Canada, it has been over thirty degrees. Uh there

انتاریو، کانادا، بیش از سی درجه بوده است. اوه

has been a heat warning every day because it's very, very

هر روز یک هشدار گرما وجود دارد زیرا هوا بسیار بسیار

humid. So, I am happy that we have air conditioning.

مرطوب است. بنابراین، خوشحالم که ما تهویه مطبوع داریم.

Definitely, it's very, very convenient uh to have air

قطعا، داشتن تهویه مطبوع بسیار بسیار راحت

conditioning. It just keeps your house cool and it makes it

است. این فقط خانه شما را خنک نگه می دارد و

a lot easier to get things done in the house. So, I put

انجام کارها در خانه را بسیار آسان می کند . بنابراین، من

rechargeable and then in brackets, anything. Anything

شارژی و سپس در براکت، هر چیزی را قرار دادم. هر چیزی

that you own that you can recharge instead of buying

که دارید و می توانید به جای خرید

batteries for it, I find very, very convenient. You might have

باتری برای آن شارژ کنید، به نظر من بسیار بسیار راحت است. ممکن است

a rechargeable um you might have a rechargeable shaver like

یک ریش تراش قابل شارژ داشته باشید، ممکن است یک ریش تراش شارژی مانند

what you have here. Um you might have um a rechargeable

آنچه در اینجا دارید داشته باشید. اگر یک مسواک برقی دارید، ممکن است

toothbrush if you have a um uh an electric toothbrush. There

یک مسواک شارژی داشته باشید .

are so many things in the world now that you can just plug in

در حال حاضر چیزهای زیادی در جهان وجود دارد که می توانید فقط به برق وصل

and charge and then you can use it again without having to buy

و شارژ کنید و سپس می توانید بدون نیاز به خرید باتری دوباره از آن استفاده کنید

batteries. When I was a kid, I had a little pocket radio and I

. وقتی بچه بودم، یک رادیو جیبی کوچک داشتم و

was always bugging my parents to buy me a new battery. Um I

همیشه از پدر و مادرم اصرار می‌کردم که برایم باتری جدید بخرند. ای کاش

wish that it had been rechargeable. That would have

قابل شارژ بود

been really cool. So, anything that is rechargeable is very,

واقعا عالی بود بنابراین، هر چیزی که قابل شارژ باشد بسیار

very convenient. And then cordless is kind of another way

بسیار راحت است. و سپس بی سیم راه دیگری

to talk about rechargeable. So, we would call this a cordless

برای صحبت در مورد شارژ مجدد است. بنابراین، ما این را یک مته شارژی می نامیم

drill. You could also call it a rechargeable drill but it's far

. شما همچنین می توانید آن را یک مته شارژی بنامید، اما بسیار

more common to call it a cordless drill. Um there are so

رایج تر است که آن را دریل شارژی بنامید. امم الان

many things now that are cordless, cordless drill. I

خیلی چیزها هست که دریل بی سیم و بی سیم هستند.

have a cordless saw. Um I have a what do I have? Other thing.

من یک اره شارژی دارم. اوم من چی دارم؟ چیز دیگری.

Oh, I have a cordless weed eater. So, it's like it's what

اوه، من یک علف خوار بی سیم دارم . بنابراین، مانند آن است

you use to trim um along buildings after you mow the

که پس از چمن زنی از آن برای کوتاه کردن ساختمان ها استفاده می کنید

lawn. So, anything that's cordless, I find very, very

. بنابراین، هر چیزی که بی سیم باشد، به نظر من بسیار بسیار

convenient. And then 24 hour in brackets, anything. Anything

راحت است. و سپس 24 ساعت در پرانتز، هر چیزی. هر چیزی

that's available 24 hours a day. So, here I have the 24/7

که 24 ساعت شبانه روز در دسترس است . بنابراین، اینجا من

emergency plumber. It's very convenient to have a store that

لوله کش اضطراری 24/7 را دارم. داشتن فروشگاهی

is open 24 hours a day. Our grocery store in our town is

که 24 ساعت شبانه روز باز باشد بسیار راحت است. خواربارفروشی ما در شهر ما

open 24 hours a day it's very very convenient so you can go

24 ساعته باز است، بسیار راحت است، بنابراین

and get something in the middle of the night when we were

می توانید در نیمه های شب وقتی ما

younger and when our kids were babies sometimes you would need

کوچکتر بودیم و وقتی بچه های ما بچه بودند گاهی اوقات به چیزی نیاز داشتید

something um maybe the baby wasn't sleeping um and you

که اوم شاید بچه نبود. خوابیدم و

needed to run to the grocery store we would have to wait

باید به خواربارفروشی بدوید ، باید

till the next day but now we have a 24 hour uh there's a lot

تا روز بعد منتظر بمانیم، اما اکنون 24 ساعت فرصت داریم، آهان، اکنون چیزهای زیادی وجود دارد

of things now that are open twenty-four hours. 24 hour

که بیست و چهار ساعت باز هستند.

pharmacies are very handy. If you need uh some medicine or

داروخانه های 24 ساعته بسیار مفید هستند. اگر به دارو یا

something like that. The dishwasher, so we're talking

چیزی شبیه آن نیاز دارید. ماشین ظرفشویی، بنابراین ما در

about uh some larger appliances. As you know, we

مورد برخی از لوازم بزرگتر صحبت می کنیم. همانطور که می دانید ما

don't have a dishwasher. We do the dishes by hand. We wash all

ماشین ظرفشویی نداریم. ظرف ها را با دست می شوییم.

of the plates and cups in the sink and we dry them by hand as

همه بشقاب‌ها و فنجان‌ها را در سینک می‌شویم و با دست هم خشک می‌کنیم،

well but some people love having a dishwasher. One of the

اما برخی از افراد دوست دارند ماشین ظرفشویی داشته باشند. یکی از

reasons we don't have a dishwasher is because there's

دلایلی که ما ماشین ظرفشویی نداریم این است که

too many people here. Uh we would need to do two loads of

اینجا افراد زیادی هستند. اوه ما باید دو بار

dishes a day. It's easier, I think, just to wash them by

ظرف در روز بپزیم. به نظر من شستن آنها با

hand. The refrigerator, of course, very, very handy. Um

دست راحت تر است. یخچال، البته، بسیار، بسیار مفید است.

They used to, a long time ago, I live on a river and they used

اوم، مدت‌ها پیش، من در رودخانه زندگی می‌کردم و

to cut blocks of ice out of the river and when my parents moved

بلوک‌های یخ را از رودخانه می‌بردند و وقتی پدر و مادرم به اینجا نقل مکان کردند

here, there was an ice building where they would store blocks

، یک ساختمان یخی بود که در آن بلوک‌های یخ را ذخیره می‌کردند

of ice and then, they would sell them during the summer um

و سپس، آنها آنها را در طول تابستان می فروختند،

but that all ended with the invention of the refrigerator,

اما همه اینها با اختراع یخچال به پایان رسید ،

a very cool, modern convenience. I see Judith

یک وسیله بسیار جالب و مدرن . جودیت را می بینم که

talking about how I say garage. Yes, I don't say garage.

در مورد اینکه چگونه می گویم گاراژ صحبت می کند. بله، من نمی گویم گاراژ.

Garage, garage, garage. I say garage. I think my American

گاراژ، گاراژ، گاراژ. میگم گاراژ فکر می کنم دوستان آمریکایی من

friends say garage in Michigan but I say garage. Laptop, the

می گویند گاراژ در میشیگان اما من می گویم گاراژ. لپ تاپ،

laptop uh as a computer, very convenient, rechargeable,

لپ تاپ به عنوان یک کامپیوتر، بسیار راحت، قابل شارژ،

cordless. You can use it anywhere. If there's WiFi, you

بی سیم. شما می توانید آن را در هر جایی استفاده کنید. اگر WiFi وجود دارد،

don't have to plug it in and the battery life is now

لازم نیست آن را وصل کنید و عمر باتری اکنون

amazing. My work laptop, the battery lasts all day. I know

شگفت انگیز است. لپ تاپ کار من، باتری تمام روز دوام می آورد. من می دانم

that might seem normal to you but ten or years ago,

که ممکن است برای شما عادی به نظر برسد، اما ده یا سال پیش،

batteries, the laptops would be dead after an hour or two. So,

باتری ها، لپ تاپ ها بعد از یک یا دو ساعت از بین می رفتند. بنابراین،

I'm very happy that now, my current laptop is very, it's

من بسیار خوشحالم که اکنون، لپ تاپ فعلی من

very convenient as a teacher. Uber or a taxi. So, Uber is

به عنوان یک معلم، بسیار راحت است. اوبر یا تاکسی بنابراین، اوبر به

kind of like a private taxi. If you own a car, you can become

نوعی مانند یک تاکسی خصوصی است. اگر صاحب ماشین هستید، می توانید

an Uber driver and people can pay you to get a ride. Um a

راننده اوبر شوید و مردم می توانند برای سوار شدن به شما پول بدهند. اوم یک

taxi is usually yellow and it's operated by a taxi company but

تاکسی معمولا زرد است و توسط یک شرکت تاکسیرانی اداره می شود اما

they do the same thing. If you need to go You can call an

آنها همین کار را می کنند. اگر نیاز به رفتن دارید، می‌توانید با یک اوبر تماس بگیرید

Uber, you can call a taxi, they come and pick you up, they

، می‌توانید با تاکسی تماس بگیرید ، آنها می‌آیند و شما را می‌برند،

bring you to your destination, and then you pay them. So, very

شما را به مقصد می‌رسانند و سپس به آنها پول می‌دهید. بنابراین، بسیار

convenient. I think they will be replaced by robot cars

راحت است. من فکر می کنم آنها با ماشین های روباتی جایگزین خواهند

though. If not, that might have already started already. The

شد. اگر نه، ممکن است قبلاً شروع شده باشد.

digital camera. So, my very first camera when I was eleven

دوربین دیجیتال. بنابراین، اولین دوربین من زمانی که یازده

or 12 years old, it was a film camera. So, I could take twelve

یا دوازده ساله بودم، دوربین فیلمبرداری بود. بنابراین، می‌توانستم دوازده

or twenty-four pictures um and then I had to pay to get the

یا بیست و چهار عکس بگیرم و سپس باید برای تهیه عکس‌ها هزینه می‌کردم

photos developed. I had to go to a a photo store or a

. من باید به یک فروشگاه عکس یا یک

Photoshop um and I had to pay someone to develop them and

فتوشاپ می رفتم و باید به کسی پول می دادم تا آنها را توسعه دهد و چند روز

then you would pick them up a few days later. So, it is very

بعد شما آنها را تحویل می گرفتید . بنابراین،

convenient to have a digital camera. One, it does not cost

داشتن یک دوربین دیجیتال بسیار راحت است. اول

any money to take pictures. You can take a thousand pictures

اینکه عکس گرفتن هیچ هزینه ای ندارد. شما می توانید هزار عکس

and it doesn't cost anything. Uh two, you don't have to wait

بگیرید و هیچ هزینه ای ندارد. اوه دو، لازم نیست

to see the picture. You can go, you can literally see the

برای دیدن عکس منتظر بمانید. می توانید بروید، به محض گرفتن عکس می توانید به معنای واقعی کلمه

picture on the back of the camera as soon as you take the

عکس را در پشت دوربین ببینید

picture. So, digital cameras super, super Convenient. Online

. بنابراین، دوربین های دیجیتال فوق العاده، فوق العاده راحت.

shopping, I will be honest. I didn't do a lot of online

خرید آنلاین، من صادقانه خواهم گفت. من

shopping before the pandemic but now, I have become quite

قبل از شیوع بیماری همه گیر خرید اینترنتی زیادی انجام نمی دادم اما اکنون

happy with online shopping. It's very convenient to just go

از خرید آنلاین کاملا راضی شده ام. بسیار راحت است که فقط

online, pick the things you need, and click add to cart,

آنلاین شوید، چیزهایی را که نیاز دارید انتخاب کنید ، و روی افزودن به سبد خرید کلیک کنید

and then click check out, pay for the order, and then, in a

، سپس روی چک کردن کلیک کنید، هزینه سفارش را پرداخت کنید، و بعد از یک

day or two, it arrives on your doorstep. So, certainly, online

یا دو روز، درب منزل شما می رسد. بنابراین، مطمئنا،

shopping,

خرید

Online shopping is very, very convenient. Apple pay, tap, I

آنلاین، خرید آنلاین بسیار بسیار راحت است. اپل پرداخت کنید، ضربه بزنید،

don't know what you call it in your country but the ability to

من نمی‌دانم در کشورتان به آن چه می‌گویید، اما توانایی

pay for something, I, all I need to do is tap my phone or

پرداخت برای چیزی، من، تنها کاری که باید انجام دهم این است که روی تلفن یا کارتم ضربه

my card at the checkout and I have paid for my groceries. The

بزنم و برای خواربارم پول پرداخت کرده‌ام.

ability to pay for things quickly with your bank card or

امکان پرداخت سریع هزینه ها با کارت بانکی

your phone is very, very convenient. Um it can also be a

یا تلفن بسیار بسیار راحت است. اوم، ممکن است

little bit, it can be a bad convenience in a way because

کمی هم باشد، به نوعی می‌تواند یک راحتی بد باشد، زیرا

I think it's resulted in me eating more um chocolate bars

فکر می‌کنم باعث شده است که من در مدرسه بیشتر شکلات‌های تخته‌ای

from the vending machine at school because I can just buy

از دستگاه فروش خودکار بخورم، زیرا فقط

something with my uh bank card or my phone. Instead of uh

می‌توانم با کارت بانکی یا تلفنم چیزی بخرم. . به جای اینکه

having to rummage around in my pocket to see if I have money.

مجبور باشم در جیبم بگردم تا ببینم پول دارم یا نه.

I can just buy things whenever I want but certainly um how we

من فقط می توانم هر زمان که بخواهم چیزهایی بخرم، اما مطمئناً اخیراً نحوه

pay for things has become a lot more convenient lately. Email

پرداخت ما برای چیزها بسیار راحت تر شده است.

is very very convenient. I know it's not as popular as it used

ایمیل بسیار بسیار راحت است. میدونم مثل قبل محبوب

to be. I know that um people text now, sorry, and people

نیست. من می دانم که مردم اکنون پیامک می دهند، متاسفم، و مردم

tend to message via Instagram or Facebook messaging or

تمایل دارند از طریق پیام رسانی اینستاگرام یا فیس بوک یا

WhatsApp or any of the other big uh WeChat if you're in that

واتس اپ یا هر یک از WeChat های بزرگ دیگر پیام ارسال کنند، اگر در آن

part of the world but Email for me is still a very convenient

قسمت از جهان هستید، اما ایمیل برای من هنوز یک راه بسیار راحت

way to communicate. I really, really like it. Electricity,

است. برای برقراری ارتباط من واقعا، واقعا دوستش دارم. الکتریسیته،

I'm gonna end on electricity because to me, almost all of

من با برق تمام می‌کنم، زیرا برای من، تقریباً تمام

the major conveniences in the world, all of the things that I

امکانات اصلی در جهان، همه چیزهایی که به

find very convenient usually rely on electricity. So,

نظرم خیلی راحت هستند، معمولاً به برق وابسته هستند. بنابراین،

smartphones, GPS, um almost everything in my list almost

گوشی‌های هوشمند، جی‌پی‌اس، تقریباً همه چیزهایی که در فهرست من هستند،

probably in some way relies on electricity. So, yeah, I'm just

احتمالاً به نوعی به برق وابسته هستند . بنابراین، بله، من فقط

looking over. Electricity is very, very convenient. If you

نگاه می کنم. برق بسیار بسیار راحت است. اگر

did watch the video that I did with Lucy on her channel,

ویدیویی را که من با لوسی انجام دادم در کانال او تماشا کردید،

English with Lucy, I talked about how here we call it

انگلیسی با لوسی، در مورد اینکه چگونه اینجا آن را هیدرو می نامیم صحبت کردم

hydro. Which is kind of a unique thing in Canada. Um so,

. چیزی که در کانادا به نوعی منحصر به فرد است. خب،

I would say, you know, I pay a lot for hydro. The hydro bill

من می‌توانم بگویم، می‌دانی، من هزینه زیادی برای آبی می‌پردازم. قبض آب

came in the mail. Um I'm glad the hydro didn't go out

از طریق پست آمده است. اوم خوشحالم که دیروز هیدرولیک خاموش نشد

yesterday. Um uh did I use a lot of hydro last month. That's

. اوه اوه من ماه گذشته مقدار زیادی از هیدرولیک استفاده کردم. این

very Canadian but generally um we could also use electricity

بسیار کانادایی است، اما به طور کلی، اگر بخواهیم می‌توانیم از برق

as a word to describe it if we want to. Anyways, electricity

به عنوان یک کلمه برای توصیف آن استفاده کنیم. به هر حال،

is probably the biggest and coolest and best convenience of

برق احتمالاً بزرگ‌ترین و جالب‌ترین و بهترین وسیله‌ای است که در

them all.

بین همه آنها وجود دارد.