10 COMMONLY CONFUSED Word Pairs in English - May be / Maybe | Every Day / Everyday | Lose / Loose

Welcome back.

خوش برگشتی.

In this lesson, we’re going to look at ten commonly confused pairs of words.

در این درس، ده جفت کلمه که معمولاً اشتباه گرفته می شوند را بررسی می کنیم.

I will show you how to avoid the confusion and use all of these correctly without making

من به شما نشان خواهم داد که چگونه از سردرگمی جلوگیری کنید و از همه اینها به درستی بدون

mistakes.

اشتباه استفاده کنید.

There are two quizzes in this lesson – one in the middle and one in the end – for you

دو آزمون در این درس وجود دارد - یکی در وسط و دیگری در پایان -

to check your understanding.

تا درک خود را بررسی کنید.

So let’s jump in.

پس بیایید وارد شویم.

The first pair of words are ‘lose’ and ‘loose’.

جفت اول کلمات "از دست دادن" و "لست" هستند.

The word ‘lose’ with a single ‘o’ is a verb.

کلمه "از دست دادن" با یک "o " یک فعل است.

The most common meaning of this verb is ‘to not have something because you can’t find

رایج ترین معنای این فعل این است که " چیزی را نداشته باشید زیرا نمی توانید

it’.

آن را پیدا کنید".

For example: “I don’t take my watch when I go swimming so that I don’t lose it.”

برای مثال: «وقتی شنا می‌کنم ساعتم را بر نمی‌دارم تا آن را گم نکنم».

Notice that the last sound in this word is /z/ - /lu:z/.

دقت کنید که آخرین صدای این کلمه /z/ - /lu:z/ است.

Another meaning is ‘to fail to win a competition’ as in: “The team will be out of the tournament

معنای دیگر "شکست در برنده شدن در یک رقابت" است، مانند: "تیم در صورت شکست در این مسابقه از مسابقات خارج می شود

if it loses this match.”

."

‘Loose’ with two ‘o’s is an adjective that means ‘not fixed or not attached strongly’.

"ل" با دو "o" صفتی است که به معنای "ثابت نشدن یا به شدت چسبیده نیست" است.

For example: “It looks like you have a loose button on your shirt.”

به عنوان مثال: "به نظر می رسد یک دکمه گشاد روی پیراهن خود دارید."

Here, the last sound is /s/ - /lu:s/” One of my teeth is loose.

اینجا صدای آخر /s/ است - /lu:s/” یکی از دندان هایم لق شده است.

I think it’s going to fall off.”

فکر می‌کنم از بین می‌رود.»

To recap the pronunciation, ‘lose’ has a /z/ sound at the end and ‘loose’ has

برای جمع بندی تلفظ، ‘lose’ یک صدای /z/ در پایان دارد و ‘loose’

a ‘s’ sound at the end – ‘lose’, ‘loose’.

یک صدای ‘s’ در پایان دارد – ‘lose’، ‘loose’.

Number two is the pair of ‘every day’ and ‘everyday’.

شماره دو جفت «هر روز» و «هر روز» است.

The difference in spelling between these forms is the space.

تفاوت املایی این فرم ها در فاصله است.

When we write ‘every day’ with a space, it’s an adverb phrase that simply means

وقتی «هر روز» را با فاصله می نویسیم، این یک عبارت قید است که به سادگی به معنای

‘each day’.

«هر روز» است.

In most situations, this is the form you should use.

در اکثر مواقع، این فرمی است که باید استفاده کنید.

For example: “I get up at 7 am every day.”

به عنوان مثال: "من هر روز ساعت 7 صبح بیدار می شوم."

“He goes to the gym every day.”

او هر روز به باشگاه می رود.

and so on.

و غیره

When it’s written without a space, ‘everyday’ is an adjective that means ‘common or ordinary’.

وقتی بدون فاصله نوشته می‌شود، «هر روز » صفتی است که به معنای «معمول یا معمولی» است.

“I need to buy a pair of jeans for everyday wear.”

"من باید یک شلوار جین برای پوشیدن روزمره بخرم ."

(meaning for daily use.)

(به معنای استفاده روزانه است.)

“The best teachers explain difficult concepts using simple, everyday language.”

"بهترین معلمان مفاهیم دشوار را با استفاده از زبان ساده و روزمره توضیح می دهند."

That means using ordinary language.

یعنی استفاده از زبان معمولی.

So remember that ‘every day’ with a space means ‘each day’ and without a space,

پس به یاد داشته باشید که "هر روز" با فاصله به معنای "هر روز" و بدون فاصله

it means ‘common or ordinary’.

به معنای "مشترک یا معمولی" است.

Next up are the words ‘maybe’ and ‘may be’.

در مرحله بعدی کلمات "شاید" و "ممکن است" قرار دارند.

Again, the difference is the space.

باز هم تفاوت در فضا است.

These words are very close in meaning.

این کلمات از نظر معنی بسیار نزدیک هستند.

Both of them are used to make guesses or talk about possibility.

از هر دوی آنها برای حدس زدن یا صحبت در مورد احتمال استفاده می شود.

When we write ‘maybe’ as a single word, it’s an adverb.

وقتی "شاید" را به عنوان یک کلمه می نویسیم ، یک قید است.

Take this sentence: “It will rain tomorrow” – here, the main verb is ‘rain’ and

این جمله را در نظر بگیرید: «فردا باران خواهد آمد» - در اینجا، فعل اصلی «باران» است

there’s the helping verb ‘will’ – this is a modal verb used to make predictions about

و فعل کمکی «will» وجود دارد - این یک فعل معین است که برای

the future.

پیش‌بینی آینده استفاده می‌شود.

So this sentence sounds like I’m confident that it will rain tomorrow.

بنابراین این جمله به نظر می رسد که من مطمئن هستم که فردا باران خواهد بارید.

But if I’m not so sure, I can say: “Maybe it will rain tomorrow.”

اما اگر چندان مطمئن نباشم، می‌توانم بگویم: "شاید فردا باران بیاید."

So the maybe at the beginning makes it a little softer – I’m not so confident.

بنابراین شاید در ابتدا آن را کمی نرم‌تر می‌کند - من چندان مطمئن نیستم.

Instead, we can also say “It may rain tomorrow.”

در عوض، می‌توانیم بگوییم «فردا ممکن است باران بیاید».

or “It might rain tomorrow.”

یا "ممکن است فردا باران ببارد."

Here, we have used the modal verb ‘may’ or ‘might’ (same meaning) to make a weak

در اینجا از فعل «می» یا «ممکن» (همان معنی) برای

prediction or guess about the future.

پیش‌بینی ضعیف یا حدس زدن آینده استفاده کرده‌ایم.

Here’s another example: let’s say that a baby is crying.

در اینجا یک مثال دیگر وجود دارد: فرض کنید یک نوزاد گریه می کند.

Someone asks, “Why is the baby crying?” and the answer is “She is hungry.”

یکی می پرسد: "چرا بچه گریه می کند؟" و پاسخ این است: "او گرسنه است."

That sounds like we’re very sure that that’s why the baby is crying.

به نظر می رسد ما بسیار مطمئن هستیم که به همین دلیل است که کودک گریه می کند.

But what if we’re not so sure?

اما اگر خیلی مطمئن نباشیم چه؟

Simple: add ‘maybe’ to the beginning of the sentence.

ساده: «شاید» را به ابتدای جمله اضافه کنید.

But I have a question for you: what is the main verb in this sentence?

اما من یک سوال از شما دارم: فعل اصلی در این جمله چیست؟

It’s ‘is’ which is a present tense form of ‘be’.

این «است» است که شکل زمان حال «بودن» است.

There’s no helping verb here because we don’t need one in the present tense.

در اینجا هیچ فعل کمکی وجود ندارد زیرا ما در زمان حال به آن نیاز نداریم.

So here’s another way we can say this: “She may be hungry.”

بنابراین راه دیگری وجود دارد که می توانیم این را بگوییم: "او ممکن است گرسنه باشد."

Here, ‘may’ is a modal verb and ‘be’ is the main verb in the sentence.

در اینجا، "می" یک فعل معین است و "be " فعل اصلی جمله است.

This is always true when we write ‘may’ and ‘be’ as separate words: ‘may’

این همیشه درست است زمانی که ما "می" و "be" را به عنوان کلمات جداگانه می نویسیم: "می

is a modal verb that shows uncertainty and ‘be’ is the main verb.

" یک فعل معین است که عدم قطعیت را نشان می دهد و "be" فعل اصلی است.

One last example: “I forgot to get my brother a birthday present.

آخرین مثال: «یادم رفت برای برادرم هدیه تولد بگیرم.

Maybe that is why he’s angry with me.”

شاید به همین دلیل است که او با من عصبانی است.»

You can also say, “That may be why he is angry with me.”

همچنین می توانید بگویید: "شاید به همین دلیل است که او با من عصبانی است."

If you want, stop the video, read all of this and make sure you understand.

اگر می خواهید، ویدیو را متوقف کنید، همه اینها را بخوانید و مطمئن شوید که متوجه شده اید.

Then play the video again and continue.

سپس دوباره ویدیو را پخش کنید و ادامه دهید.

Number four is the pair of ‘Desert’ and ‘dessert’.

شماره چهار جفت «کویر» و «دسر» است.

‘Desert’ (with only one ‘s’) is a noun refers to an area covered with sand where

"کویر" (فقط با یک "s") اسمی است که به منطقه ای پوشیده از ماسه اشاره می کند که در

there’s no water or plant life.

آن آب یا زندگی گیاهی وجود ندارد.

For example, “The Sahara is the largest desert in the world.”

به عنوان مثال، "صحرا بزرگترین بیابان در جهان است."

The word ‘dessert’ refers to something sweet that’s eaten at the end of a meal.

کلمه "دسر" به چیزی شیرین اشاره دارد که در پایان غذا خورده می شود.

Like cake, pie or ice cream.

مانند کیک، پای یا بستنی.

So, after you have dinner at a friend’s place, you can ask: “What’s for dessert?”

بنابراین، پس از صرف شام در محل دوست ، می توانید بپرسید: "برای دسر چیست؟"

Now, as for me, “I love having chocolate cake for dessert.”

در حال حاضر، در مورد من، "من عاشق داشتن کیک شکلاتی برای دسر هستم."

Notice the way that we pronounce these words.

به نحوه تلفظ این کلمات توجه کنید.

Both of them have a /z/ sound in the middle.

هر دوی آنها صدای /z/ در وسط دارند.

The difference is in how we say the first vowel: ‘desert’ (with an /eh/ sound and

تفاوت در نحوه گفتن مصوت اول است: "کویر" (با صدای /eh/ و

with the stress on the first syllable – ‘desert’), ‘dessert’ (with an ‘i’ sound and with

با تاکید بر هجای اول - "بیابان")، " دسر" (با صدای "i" و

the stress on the second syllable – ‘dessert’).

با تاکید بر روی هجای دوم - "دسر").

It’s really simple but there’s one little exception.

این واقعا ساده است اما یک استثنای کوچک وجود دارد.

The word with the single ‘s’ can also be pronounced /dessert/ in one situation – when

کلمه با تک "s" همچنین می تواند /دسر/ در یک موقعیت تلفظ شود - زمانی

it’s used as a verb.

که به عنوان فعل استفاده می شود.

And it means to leave someone without help.

و به معنای رها کردن کسی بدون کمک است.

“Darling, I promise I’ll never desert you.

«عزیزم، قول می‌دهم هرگز تو را ترک نخواهم کرد .

I’ll always be by your side.”

من همیشه در کنارت خواهم بود.»

A very romantic line.

یه خط خیلی رمانتیک

But, if this is confusing for you, don’t worry.

اما، اگر این برای شما گیج کننده است، نگران نباشید.

This use is not so important.

این استفاده چندان مهم نیست.

Just remember that ‘desert’ is an area covered with sand and with no water or plant

فقط به یاد داشته باشید که "کویر" منطقه ای است پوشیده از ماسه و بدون آب یا

life, and ‘dessert’ is something sweet that’s eaten of a meal.

زندگی گیاهی، و "دسر" چیزی شیرین است که از یک وعده غذایی خورده می شود.

Number five are ‘Principal’ and ‘principle’ which both sound the same.

شماره پنج عبارتند از "اصلی" و "اصل" که هر دو یکسان به نظر می رسند.

‘Principal’ (spelled with ‘al’ at the end) is an adjective that means ‘main

"اصلی" (که در پایان با "ال" نوشته می شود) صفتی است که به معنای "اصلی

or most important’.

یا مهم ترین" است.

For example: “The principal aim of this channel is to bring free English lessons to

به عنوان مثال: "هدف اصلی این کانال ارائه آموزش رایگان انگلیسی برای

all learners.”

همه زبان آموزان است."

‘Principal aim’ means the ‘main aim’.

"هدف اصلی" به معنای "هدف اصلی" است.

‘Principal’ can also be a noun that means the head of a school (because he or she is

«مدیر» همچنین می‌تواند اسمی باشد که به معنای رئیس مدرسه باشد (زیرا

the most important person in the school): “I think you’re in trouble.

او مهم‌ترین فرد در مدرسه است): «فکر می‌کنم شما در مشکل هستید.

The principal wants to see you.”

مدیر مدرسه می خواهد شما را ببیند.»

The word ‘principle’ (spelled with ‘le’ at the end) is a noun that means a theory

کلمه "اصل" (که در آخر با "le" نوشته می شود) اسمی است که به معنای یک نظریه

or a rule.

یا یک قانون است.

“To be a good musician, you should learn the basic principles of music theory.”

"برای اینکه یک موسیقیدان خوب باشید، باید اصول اولیه تئوری موسیقی را یاد بگیرید."

It can also mean a moral rule – that is, a rule for good behavior: “I never cheat

همچنین می تواند به معنای یک قانون اخلاقی باشد - یعنی یک قانون برای رفتار خوب: "من هرگز در امتحانات تقلب نمی کنم

on exams because it goes against my principles.”

زیرا این با اصول من مغایرت دارد."

So ‘principal’ with ‘al’ is means ‘main, most important’, or ‘the head

بنابراین «مدیر» با «ال» به معنای «اصلی، مهم‌ترین» یا «

of a school’ and ‘principle’ (with ‘le’) is a theory or rule.

رئیس مدرسه» است و «مدیر» (با «له» ) یک نظریه یا قاعده است.

Alright, now it’s time for the first exercise.

خوب، اکنون زمان اولین تمرین است.

This will help us to practice the first five pairs of words that we just discussed.

این به ما کمک می کند تا پنج جفت کلمه اولی را که بحث کردیم را تمرین کنیم.

There are ten sentences on the screen.

ده جمله روی صفحه وجود دارد.

In each one, I want you to choose the correct word.

در هر یک از شما می خواهم کلمه صحیح را انتخاب کنید .

Stop the video, think about your answers, then play the video again and check.

ویدیو را متوقف کنید، به پاسخ های خود فکر کنید، سپس دوباره ویدیو را پخش کنید و بررسی کنید.

OK, here are the answers.

خوب، در اینجا پاسخ ها هستند.

If you want, stop the video and check them with your answers.

اگر می خواهید، ویدیو را متوقف کنید و آنها را با پاسخ های خود بررسی کنید.

Alright, let’s now turn to number six – ‘compliment’ and ‘complement’.

خوب، بیایید اکنون به شماره شش بپردازیم - «تمجید» و «مکمل».

The difference in spelling between these two words is the one letter in the middle – ‘i’

تفاوت املای این دو کلمه در یک حرف وسط است - "i"

or ‘e’.

یا "e".

But both words are pronounced the exact same way.

اما هر دو کلمه دقیقاً یکسان تلفظ می شوند.

The word ‘compliment’ with an ‘i’ is a verb that means to praise someone for

کلمه "تمجید" با "i " فعل است که به معنای تعریف و تمجید از کسی برای

something.

چیزی است.

For example: “I must compliment you on your English.

به عنوان مثال: «باید از انگلیسی شما تعریف کنم .

It’s excellent!”

خیلی عالی است!"

So I’m praising you for your English skills.

بنابراین من شما را به خاطر مهارت های انگلیسی تان تحسین می کنم.

With the same meaning, it can also be used as a noun that means ‘a comment or expression

با همین معنی، می توان آن را به عنوان اسمی به معنای "نظر یا

of praise’.

بیان ستایش" نیز استفاده کرد.

“Please give my compliments to the chef.”

"لطفاً به سرآشپز تعارف کنید."

It’s common to say this to a waiter in a restaurant when you really enjoyed the meal.

معمول است که این را به یک گارسون در رستوران بگویید، زمانی که واقعا از غذا لذت بردید.

When someone pays you a compliment, that is someone praises you, you can say: “Thank

وقتی کسی از شما تعریف می کند، یعنی کسی شما را تحسین می کند، می توانید بگویید: "ممنون

you for the compliment.”

از تعریفت."

The word ‘complement’ with an ‘e’ is normally a verb that means ‘to make something

کلمه "مکمل" با "e " معمولاً یک فعل است که به معنای "

better, complete or perfect’.

بهتر، کامل یا کامل کردن چیزی است".

So if we say that A complements B, it means that A makes B better or complete.

پس اگر بگوییم A مکمل B است به این معنی است که A B را بهتر یا کامل می کند.

For example: “Her scarf complements her sweater perfectly.”

به عنوان مثال: "روسری او کاملاً ژاکت او را تکمیل می کند ."

It means that the scarf makes the sweater look complete or more attractive.

به این معنی که روسری باعث می شود ژاکت کامل یا جذاب تر به نظر برسد.

And with the same meaning, ‘complement’ can be a used as a noun that means ‘a thing

و با همین معنی، "مکمل" می تواند به عنوان اسمی استفاده شود که به معنای "چیزی است

that improves or completes something else.’

که چیز دیگری را بهبود می بخشد یا کامل می کند."

“Vanilla ice cream provides the best complement to apple pie.”

"بستنی وانیلی بهترین مکمل برای پای سیب است."

That means it tastes great if you eat vanilla ice cream when you also eat apple pie.

این بدان معنی است که اگر بستنی وانیلی بخورید در حالی که پای سیب هم می خورید طعم فوق العاده ای دارد.

So, ‘compliment’ with an ‘i’ means ‘to praise someone for something’ and

بنابراین، «تمجید» با «من» به معنای «تمجید از کسی برای چیزی» و

with an ‘e’ it means to ‘make something better, complete or perfect.”

با «e» به معنای « بهتر، کامل یا کامل کردن چیزی است».

Next up are ‘ensure’ and ‘insure’ which are usually pronounced the same way.

بعدی «اطمینان» و «بیمه» هستند که معمولاً به همین صورت تلفظ می‌شوند.

‘Ensure’ (spelled with an ‘e’ at the beginning) means the same thing as ‘make

«اطمینان» (با املای «e» در ابتدا) به معنای «

sure’.

مطمئن شوید» است.

You say it when you want to tell someone to definitely do something.

وقتی می خواهید به کسی بگویید حتماً کاری را انجام دهد، آن را می گویید.

As in: “Before signing any contract, ensure that you read and fully understand it.”

مانند: "قبل از امضای هر قراردادی، اطمینان حاصل کنید که آن را مطالعه کرده و کاملا درک کرده اید."

“We must ensure that this doesn’t happen again.”

ما باید اطمینان حاصل کنیم که این اتفاق دیگر تکرار نمی شود.»

In both these sentences, we can use ‘make sure’ in the place of ensure and the meaning

در هر دو این جمله، می توانیم از « مطمئن شوید» در جای اطمینان استفاده کنیم و معنی

would be the same.

یکسان خواهد بود.

The word ‘insure’ (with ‘i’ at the beginning) is also a verb and it means to

کلمه بیمه (که در ابتدای آن من است) نیز فعل است و به معنای

purchase insurance for something.

خرید بیمه برای چیزی است.

For example: “We’ve just insured our car against theft.”

به عنوان مثال: "ما به تازگی ماشین خود را در برابر سرقت بیمه کرده ایم."

That means, if our car gets stolen, the insurance company will pay us some amount of money.

یعنی اگر ماشین ما دزدیده شود، شرکت بیمه مقداری پول به ما پرداخت می کند.

People sometimes get strange types of insurance: “The famous actor insured his nose for a

مردم گاهی اوقات بیمه های عجیبی دریافت می کنند: "بازیگر معروف بینی خود را یک

million dollars.”

میلیون دلار بیمه کرد."

That means if something happens to his nose by accident, then he might not look so handsome

این بدان معناست که اگر اتفاقی برای بینی او بیفتد، ممکن است آنقدر خوش تیپ به نظر

and may not be able to get acting jobs.

نرسد و نتواند شغل بازیگری پیدا کند.

So, the insurance company will have to pay him a million dollars.

بنابراین، شرکت بیمه باید یک میلیون دلار به او بپردازد.

So remember, ‘ensure’ (with an ‘e’) means ‘to make sure’ and ‘insure’

بنابراین به یاد داشته باشید، «اطمینان» (با «e») به معنای «اطمینان» و «بیمه کردن»

(with an ‘i’) means to purchase insurance for something.

(با علامت «i») به معنای خرید بیمه برای چیزی است.

Number eight is ‘Affect’ and ‘effect’.

شماره هشت «اثر» و «اثر» است.

These two words are related.

این دو کلمه به هم مرتبط هستند.

‘Affect’ is a verb and it means ‘to create a change in someone or something’.

«تأثیر» یک فعل است و به معنای ایجاد تغییر در کسی یا چیزی است.

It’s generally used in a negative sense.

به طور کلی به معنای منفی استفاده می شود.

For example: “Glaucoma is a disease that affects the eyes.”

به عنوان مثال: "آب سیاه بیماری است که چشم ها را تحت تاثیر قرار می دهد."

“Many large cities are badly affected by pollution.”

بسیاری از شهرهای بزرگ به شدت تحت تاثیر آلودگی قرار گرفته اند .

‘Effect’ is a noun, and it means ‘the result or the change caused by something’.

«اثر» یک اسم است و به معنای « نتیجه یا تغییر ناشی از چیزی» است.

“Too much homework can have negative effects on children.”

"تکلیف بیش از حد می تواند اثرات منفی بر کودکان داشته باشد."

“Are you sure this medicine has no side effects?”

"آیا مطمئن هستید که این دارو عوارض جانبی ندارد ؟"

Side-effects means any negative effects that the medicine might produce apart from the

عوارض جانبی به معنای هر گونه اثر منفی است که دارو ممکن است جدا از اثر

main, positive effect.

اصلی و مثبت ایجاد کند.

So, ‘affect’ is a verb that means to create a change, and ‘effect’ is the change or

بنابراین، «تأثیر» یک فعل است که به معنای ایجاد تغییر است و «اثر» تغییر

the result.

یا نتیجه است.

Up next are ‘break’ and ‘brake’.

قسمت بعدی «شکستن» و «ترمز» هستند.

These two words are pronounced exactly the same way.

این دو کلمه دقیقاً به یک شکل تلفظ می شوند.

But they mean different things.

اما معنی آنها متفاوت است.

‘Break’ (spelled with ‘eak’) is usually a verb that means ‘to damage something’.

"شکستن" (املای آن با "eak") معمولاً یک فعل است که به معنای "آسیب رساندن به چیزی" است.

For example: “Be careful not to break that glass!”

به عنوان مثال: "مواظب باشید آن شیشه را نشکنید!"

In some situations, this word can be a noun which means ‘a short period when an activity

در برخی شرایط، این کلمه می تواند یک اسم باشد که به معنای "دوره کوتاهی است که یک

is stopped’.

فعالیت متوقف می شود".

As in: “Let’s take a short break now.

مانند: «بیایید اکنون یک استراحت کوتاه داشته باشیم.

Please be back in 10 minutes.”

لطفا 10 دقیقه دیگر برگردید.»

We usually talk about lunch breaks, coffee breaks, etc.

ما معمولاً در مورد استراحت‌های ناهار ، قهوه‌خوری و

The word ‘brake’ (spelled with ‘ake’) is a noun that refers to a device that’s

غیره صحبت می‌کنیم. کلمه «ترمز» (املای «ake» ) اسمی است که به وسیله‌ای اشاره دارد

used to stop a vehicle (like your car, motorbike etc.): “I slammed on the brakes when I saw

که برای توقف وسیله نقلیه (مانند ماشین، موتور سیکلت و غیره) استفاده می‌شود: «من وقتی دیدم پیرزن به سمت جاده رفت، ترمزش را محکم گرفت

the old lady walk onto the road.”

.»

“Slammed on the brakes” means I applied the brakes suddenly.

"Slammed on the Brakes" یعنی من ناگهان ترمز را فشار دادم.

And finally, number ten is the pair of ‘breath’ and ‘breathe’.

و در نهایت عدد ده جفت «نفس» و «نفس» است.

‘Breath’ (without the ‘e’) is a noun.

«نفس» (بدون «ه») یک اسم است.

It refers to the air that we take into and leave out from our lungs.

این به هوایی اشاره دارد که ما وارد ریه های خود می کنیم و از آن خارج می کنیم.

For example: “Are you drunk?

به عنوان مثال: «مست هستی؟

Your breath smells of alcohol.”

نفس شما بوی الکل می دهد.»

Notice that the last sound in this word is ‘th’ like in ‘thing’.

توجه داشته باشید که آخرین صدای این کلمه "th" مانند "چیز" است.

“Take a deep breath and relax.”

"نفس عمیقی بکش و آرام باش."

‘Breathe’ is the verb; that is, it’s the action of taking air into the lungs and

«نفس کشیدن» فعل است؛ یعنی وارد کردن هوا به داخل ریه ها و

then leaving it out.

خروج آن از آن می شود.

“It’s hard to breathe in here.

«نفس کشیدن در اینجا سخت است.

Can we open one of the windows?”

آیا می‌توانیم یکی از پنجره‌ها را باز کنیم؟»

Here, notice that the last sound is ‘dh’ like in ‘this’ or ‘that’.

در اینجا، توجه کنید که آخرین صدای "dh" مانند "this" یا "that" است.

“Divers use oxygen masks to breathe underwater.”

غواصان از ماسک های اکسیژن برای تنفس زیر آب استفاده می کنند.

So remember that ‘breath’ is the noun and ‘breathe’ is the verb.

بنابراین به یاد داشته باشید که "نفس" اسم است و "نفس کشیدن" فعل است.

Alright, now it’s time for the second and final quiz.

خوب، حالا نوبت دومین و آخرین مسابقه است.

Once again, I want you to choose the correct word in each sentence.

یک بار دیگر از شما می خواهم در هر جمله کلمه صحیح را انتخاب کنید.

Stop the video, think about your answers, then play the video again and check.

ویدیو را متوقف کنید، به پاسخ های خود فکر کنید، سپس دوباره ویدیو را پخش کنید و بررسی کنید.

OK, here are the answers.

خوب، در اینجا پاسخ ها هستند.

Let me know how many you got right in the comments section below.

در بخش نظرات زیر به من اطلاع دهید که چه تعداد را درست به دست آورده اید .

If you enjoyed this lesson, give it a thumbs-up by hitting the ‘like’ button.

اگر از این درس لذت بردید، با زدن دکمه «پسندیدن» آن را تأیید کنید.

If you’re new to my channel, make sure to click that subscribe button and the bell icon

اگر تازه وارد کانال من هستید، حتما روی دکمه اشتراک و نماد زنگ

next to it to get my latest lessons right here on YouTube.

کنار آن کلیک کنید تا آخرین درس‌هایم را همین‌جا در YouTube دریافت کنید.

Happy learning, and I will see you in another lesson soon.

یادگیری مبارک، و به زودی شما را در یک درس دیگر خواهم دید .