Justin Trudeau & Canada's Population | Learn English with the News

Would you like to improve?

آیا مایل به بهبود هستید؟ به

Your English fluency so you  can easily read articles and  

زبان انگلیسی تسلط دارید تا بتوانید به راحتی مقالات را بخوانید و

understand the advanced grammar and the advanced.

گرامر پیشرفته و پیشرفته را درک کنید.

Vocabulary. Well, you're.

واژگان. خوب، شما هستید.

In the right place because today  we're going to review an advanced.

در جای مناسب، زیرا امروز یک پیشرفته را بررسی می‌کنیم.

Article together.

مقاله با هم

And I'll.

و من خواهم. به

Teach you.

All the expressions that you need  to know to understand the article.

تو می آموزد.

تمام عباراتی که برای درک مقاله باید بدانید.

Welcome back to.

بازگشت شما را به ... خوش آمد می گوییم.

JForrestEnglish I'm Jennifer. Now let's get.

JForrestEnglish من جنیفر هستم. حالا بیایید بگیریم.

Started.

آغاز شده.

Let me read the headline.

بگذار تیتر را بخوانم.

Canada's population surpasses.

جمعیت کانادا فراتر رفت

40 million.

40 میلیون

Surpasses this means.

فراتر از این معنی است.

More than another word.

بیشتر از یک کلمه دیگر.

Is exceed so.

بیش از این است.

Right now, Canada.

در حال حاضر، کانادا. آیا

Has more than 40 million people exceed? Is  another way of saying it, so in this case.

بیش از 40 میلیون نفر بیشتر شده است؟ راه دیگری برای بیان آن است، بنابراین در این مورد.

Because it is.

چون هست.

In the present simple exceeds surpasses.

در حال حاضر ساده بیش از پیشی گرفته است.

I'll put.

Exceeds with.

قرار خواهم داد.

بیش از با.

An S.

یک S.

Once the population.

یک بار جمعیت.

Of your country most.

بیشتر کشور شما

Likely it's.

به احتمال زیاد.

More than 40 million.

بیش از 40 میلیون.

Because Canada.

چون کانادا

Has a very small population.

جمعیت بسیار کمی دارد.

So share.

پس به اشتراک بگذارید

What your country is and its population  in the comments. They will be really  

کشور شما و جمعیت آن در نظرات درج شده است. آنها واقعا جالب خواهند بود

interesting. Now I'm Canadian if you didn't know.

. حالا اگر شما نمی دانستید من کانادایی هستم.

And interestingly.

و جالبه

I had no idea that Canada's  population surpassed 40 million.

نمی‌دانستم جمعیت کانادا از ۴۰ میلیون نفر فراتر رفته است.

A student.

یک دانش آموز.

Shared the news.

خبر را به اشتراک گذاشت

With me, so thank you.

با من، پس ممنون

To that student, and now I'm reviewing the  article with everyone. Let's continue on.

به آن دانش‌آموز، و اکنون مقاله را با همه مرور می‌کنم. بیایید ادامه دهیم.

Statistics Canada has a population.

آمار کانادا جمعیت دارد.

Clock.

ساعت.

So this here looks like it is the.

بنابراین این اینجا به نظر می رسد که آن است.

Population clock.

ساعت جمعیت

Which estimates Canada's.

که کانادا را تخمین می زند.

Population in real time based on a number  of factors. So in real time that means.

جمعیت در زمان واقعی بر اساس تعدادی از عوامل. بنابراین در زمان واقعی به این معنی است.

As it's.

همانطور که هست. روز

Happening so on Saturday at 2:00.

شنبه ساعت 2:00 اتفاق می افتد.

30.

4:00 PM.

30.

4:00 بعد از ظهر.

It will have the data for.

داده های مربوط به آن را خواهد داشت.

Canada's population, and this number is  always increasing or even potentially.

جمعیت کانادا، و این تعداد همیشه در حال افزایش یا حتی بالقوه است.

It could decrease as well a.

همچنین می تواند کاهش یابد.

Population can go down, so that means in real  time, as it's happening, as it's happening.

جمعیت می‌تواند کاهش یابد، به این معنی که در زمان واقعی، همانطور که اتفاق می‌افتد، همانطور که در حال وقوع است.

Based.

مستقر.

On a number of.

بر روی تعدادی از.

Factors and then they.

عوامل و سپس آنها.

List the.

لیست کنید.

Factors like recent trends.

عواملی مانند روندهای اخیر.

For births, that's.

برای تولد، این است.

One factor Deaths and migration data.

یک عامل داده های مرگ و مهاجرت.

Let's talk about.

اجازه دهید در موردش صحبت کنیم.

Migration. I have a lot of students  who ask and native speakers who ask.

مهاجرت. من دانش‌آموزان زیادی دارم که می‌پرسند و زبان‌های بومی که می‌پرسند.

What's the difference between?

چه فرقی با هم دارند؟

Migration and immigration.

مهاجرت و مهاجرت.

So first, let's.

بنابراین اول، اجازه دهید.

Talk about immigration, the term  you're probably more familiar with.

درباره مهاجرت صحبت کنید، اصطلاحی که احتمالاً با آن بیشتر آشنا هستید.

Immigration is the concept of permanently  

مهاجرت مفهوم

moving to a foreign country. Now  migration simply means moving.

مهاجرت دائمی به یک کشور خارجی است. اکنون مهاجرت به سادگی به معنای حرکت است.

So the.

بنابراین.

Difference really is.

واقعا تفاوت هست

The fact that immigration sounds  more permanent where migration it?

این واقعیت که مهاجرت به نظر دائمی تر به نظر می رسد به کجا مهاجرت می کند؟

Could be someone coming to Canada.

ممکن است کسی باشد که به کانادا می آید.

To study.

برای مطالعه.

And they're only going to.

و آنها فقط قصد دارند.

Stay for their.

برای آنها بمان

Education. And then they plan to go back,  or they're only in Canada temporarily.

تحصیلات. و سپس قصد دارند برگردند، یا فقط به طور موقت در کانادا هستند.

And then they plan.

و سپس برنامه ریزی می کنند.

To go back, so there's less  of an emphasis on permanency.

برای بازگشت، بنابراین تأکید کمتری بر ماندگاری وجود دارد.

So that's.

پس همین است.

The main difference here Migration data. So it's.

تفاوت اصلی در اینجا داده های مهاجرت. پس اینطور.

Saying that this.

گفتن که این.

Total it represents.

مجموع آن را نشان می دهد.

People who are.

In the country.

افرادی که هستند.

در کشور.

Even on a.

حتی در یک.

Temporary reason. For example, studying for a one  year diploma. They're still counted in this total.

دلیل موقت به عنوان مثال، تحصیل برای یک سال دیپلم. آنها هنوز در این مجموع به حساب می آیند.

The clock hit.

ساعت زده شد

40 million just.

فقط 40 میلیون

Before.

قبل از.

3:00 PM on Friday, June 16th.

ساعت 15 روز جمعه 25 خرداد.

Let's talk about the verb hit.

بیایید در مورد فعل ضربه صحبت کنیم.

This is one of.

این یکی از.

Those.

Verbs, that is widely.

آن ها

افعال، که به طور گسترده است.

Used in English.

در زبان انگلیسی استفاده می شود.

And has many.

و بسیاری دارد.

Different meanings.

معانی مختلف.

Depend.

وابسته باشد.

On how it's used.

Of course there's.

در مورد نحوه استفاده از آن

البته وجود دارد

The more literal definition of hit.

تعریف تحت اللفظی تر ضربه.

Which is this hit?

این ضربه کدام است؟

In this.

در این.

Context. That's not what it means.

متن نوشته. معنی آن این نیست.

When you hit something in this.

وقتی در این به چیزی برخورد می کنید.

Case it means you.

مورد یعنی شما

Reach a target.

رسیدن به هدف

And 40 million.

و 40 میلیون

Is the target, so hit.

هدف است، پس ضربه بزنید.

Simply means reach, but when you use it, oh.

Simply به معنای دسترسی است، اما وقتی از آن استفاده می کنید، آه.

We hit.

زدیم.

40 million it sounds like more  of an accomplishment, whereas.

40 میلیون بیشتر به نظر می رسد یک دستاورد باشد، در حالی که.

Reach.

Doesn't have that sense of accomplishment.  So for example, in a company they might.

رسیدن.

این حس موفقیت را ندارد به عنوان مثال، در یک شرکت ممکن است.

Say we hit.

بگو ما زدیم.

Our sales goal for this year and it's only July.

هدف فروش ما برای امسال و فقط جولای است.

So it's only halfway.

پس فقط نیمه راه است.

Through the year. But they hit their sales  goal. They reached it. They achieved it.

در طول سال. اما آنها به هدف فروش خود رسیدند . به آن رسیدند. به آن دست یافتند.

So that's how you can use.

بنابراین شما می توانید از این طریق استفاده کنید.

Hit as well.

هم بزنید.

And remember that.

و این را به خاطر بسپار

Hit in the.

ضربه در.

Past form.

Is still hit. Yesterday we hit.

فرم گذشته.

هنوز ضربه خورده است. دیروز زدیم

Our.

ما

Sales.

Goal I created.

حراجی.

هدفی که من ایجاد کردم

A free lesson PDF that summarizes everything.

یک PDF درس رایگان که همه چیز را خلاصه می کند.

From this lesson, so you can.

از این درس، بنابراین شما می توانید.

Look in the description for the link  to download that. Let's continue.

لینک دانلود آن را در توضیحات جستجو کنید . بیا ادامه بدهیم.

This is an exciting.

این هیجان انگیز است.

Milestone for Canada?

نقطه عطف برای کانادا؟

A milestone is an important accomplishment.

نقطه عطف یک دستاورد مهم است.

For a.

برای یک.

Person A company, A country, A  group. An important accomplishment.

شخص یک شرکت، یک کشور، یک گروه. یک دستاورد مهم

So for you.

بنابراین برای شما.

You might say graduating from university  was a major milestone in my life.

ممکن است بگویید فارغ التحصیلی از دانشگاه یک نقطه عطف مهم در زندگی من بود.

Or.

یا.

Having.

داشتن.

A child getting married, buying my  first house, Finding my first job.

فرزندی که ازدواج می‌کند، اولین خانه‌ام را می‌خرد، اولین شغلم را پیدا می‌کنم.

Notice how I started.

توجه کنید که چگونه شروع کردم.

All of those examples in the gerund  finding my first job, so finding.

همه آن مثال‌ها در ژروند در پیدا کردن اولین شغلم، بنابراین یافتن.

My first job.

اولین کار من

Or the?

یا؟

Love of my.

عشق من

Life was because.

زندگی به این دلیل بود که

The action has already been completed  was a major. You don't have to say major,  

این اقدام قبلاً تکمیل شده است. لازم نیست بگوییم رشته اصلی،

you could just say milestone was  a major milestone in my life.

فقط می‌توان گفت که نقطه عطف یک نقطه عطف مهم در زندگی من بود.

This.

Is a great sentence for you to.

این.

یک جمله عالی برای شما است.

Practice. So why don't you do that?

تمرین. پس چرا این کار را نمی کنی؟

Right now.

همین الان.

What was?

چه بود؟

A major milestone in your life.  Share that in the comments and.

یک نقطه عطف مهم در زندگی شما. آن را در نظرات به اشتراک بگذارید و.

Put.

قرار دادن.

Your verb in the ING in the geron form. So  put that in the comments to practice that,  

فعل شما در ING به شکل geron. بنابراین، آن را در نظرات قرار دهید تا آن را تمرین کنید،

and I'm excited to find out  what your major milestone was.

و من هیجان زده هستم که بفهمم نقطه عطف اصلی شما چه بوده است.

It is a strong signal that Canada.

این یک سیگنال قوی است که کانادا.

Remains A dynamic and welcoming country.

کشوری پویا و پذیرا باقی می ماند.

Dynamic.

پویا.

Is a great adjective.

یک صفت عالی است

To add to.

برای افزودن به.

Your vocabulary.

دایره لغات شما

And it means.

و به این معنی است.

Having a.

داشتن یک.

Lot of ideas and enthusiasm.

ایده ها و اشتیاق زیاد.

So Canada remains.

بنابراین کانادا باقی می ماند.

A dynamic country, so notice we're using dynamic.

یک کشور پویا، بنابراین توجه کنید که ما از پویا استفاده می کنیم.

As an adjective to describe.

به عنوان یک صفت برای توصیف.

What type of country?

چه نوع کشوری؟

Canada is.

کانادا است.

So you could.

بنابراین شما می توانید. از

Use this.

For your company, your school, your organization.

این استفاده کن.

برای شرکت، مدرسه، سازمان شما.

I work in a.

من در یک کار می کنم.

Dynamic company for example.

به عنوان مثال شرکت پویا.

Full of.

پر از.

Potential.

Said.

پتانسیل.

گفت.

Chief Statistician Anil  Aurora in a media statement.

آنیل آرورا، مدیر آمار در بیانیه ای رسانه ای.

Let's take a look at this.

بیایید نگاهی به این بیندازیم.

Could be a difficult.

می تواند مشکل باشد

Word to pronounce status  Titian. So notice how I connect.

کلمه برای تلفظ status Titian. بنابراین به نحوه اتصال من توجه کنید.

This.

Status Titian Statistician Status Titian Try  it. Status Titian okay. You can practice that.

این.

وضعیت Titian Statistician وضعیت Titian آن را امتحان کنید . وضعیت تیتیان خوب است. شما می توانید آن را تمرین کنید.

Chief Statistician.

رئیس آمار.

So a.

بنابراین یک.

Statistician is someone who analyzes statistics  and by saying chief it means they are the  

آمارگیر کسی است که آمار را تجزیه و تحلیل می‌کند و با گفتن رئیس به این معنی است که او

the main statistician, the most  important, the highest rank,  

آمارگر اصلی، مهم‌ترین، بالاترین رتبه،

the highest ranking statistician. So  I'll put that highest, highest rank.

بالاترین رتبه‌بندی آمار است. بنابراین من آن بالاترین و بالاترین رتبه را قرار خواهم داد.

Canada's population.

جمعیت کانادا

Growth rate.

نرخ رشد.

Currently stands at two point.

در حال حاضر در دو نقطه ایستاده است.

7%.

So the growth?

7 درصد

پس رشد؟

Rate means every year Canada's  population increases by.

نرخ به این معناست که هر سال جمعیت کانادا افزایش می‌یابد.

2.

2.

.7%.

.7٪.

Which is the.

که هست.

Highest annual.

بالاترین سالانه

Growth rate.

نرخ رشد.

Since.

از آنجا که.

1957.

1957.

When Canada was.

وقتی کانادا بود.

Experiencing its post.

پست آن را تجربه می کند.

War baby.

عزیزم جنگ

Boom. Now this. You may be familiar  with the term baby boomers.

رونق. حالا این. ممکن است با اصطلاح بیبی بومرز آشنا باشید.

Baby boomers this.

بیبی بوم این.

Describes A.

A. Generation را توصیف می کند

Generation. And it's the generation  that was born right after.

. و این نسلی است که بلافاصله پس از آن متولد شد.

The war.

جنگ.

And that generation is my parents  

و آن نسل، نسل پدر و مادر من است

generation. So generally people in  their 60s, seventies, 60s and 70s.

. بنابراین عموماً افراد در دهه 60، هفتاد، 60 و 70 سالگی.

I believe would.

من معتقدم که خواهد شد. را

Be considered baby boomers.

بچه‌های پرشور در نظر بگیرید.

And I'm not sure if this is  happening in your country.

و من مطمئن نیستم که این اتفاق در کشور شما رخ دهد یا خیر.

But in Canada?

اما در کانادا؟

Right now all.

در حال حاضر همه.

The baby.

Boomers are retiring. This massive amount  of people are exiting the workforce right  

بچه.

بومرها در حال بازنشستگی هستند. این تعداد زیادی از مردم در حال حاضر از نیروی کار خارج می شوند

now. So it's a very interesting time  in the economy. Baby boomers, is that  

. بنابراین زمان بسیار جالبی در اقتصاد است. بچه‌ها، آیا این

a term that you're familiar with in your  country? Is there a large population that?

اصطلاحی است که در کشورتان با آن آشنا هستید ؟ آیا جمعیت زیادی وجود دارد؟

Resulted after the.

حاصل شده پس از

War share?

سهم جنگ؟

That in the comments as well,  I'd be interested to know.

در نظرات نیز، علاقه مندم بدانم.

Canada's.

کانادا

Population reached 30 million in 1997 and.

جمعیت در سال 1997 به 30 میلیون نفر رسید.

Could reach 50.

می تواند به 50

Million.

میلیون برسد.

As early as.

همان اوایل.

2043 if the current trend.

2043 اگر روند فعلی باشد.

Continues Canada's population.

جمعیت کانادا ادامه دارد. به

Reached 30 million.

30 میلیون رسید.

Now remember.

حالا یادت باشه

We could say hit.

می توانیم بگوییم ضربه بزنید.

30 million because generally  numbers that end in 0 or.

30 میلیون، زیرا معمولاً اعدادی که به 0 یا ختم می‌شوند.

5.

Are considered the major  accomplishments, the milestones?

5. آیا

مهمترین دستاوردها، نقاط عطف در نظر گرفته می شوند؟

So we could use our other.

بنابراین ما می توانیم از دیگری استفاده کنیم.

Verb We learned, hit and remember.

فعل یاد گرفتیم، زدیم و به یاد آوردیم.

This is the.

این است.

Past form.

فرم گذشته.

As well, so although we have.

همینطور، اگر چه داریم.

Reached with an Ed is.

با یک اد رسیده است.

Just hit.

Canada's population.

فقط بزن

جمعیت کانادا به

Reach 30 million.

30 میلیون برسد.

Which was?

کدام بود؟

An important milestone.

یک نقطه عطف مهم.

In 1997 and could reach 50  million as early as 2043.

در سال 1997 و در اوایل سال 2043 ممکن است به 50 میلیون برسد.

Now notice.

Here they.

اکنون توجه کنید.

اینجا آنها از

Used the modal.

مدال استفاده کرد.

Could could reach.

می تواند برسد.

First of all, remember that after a modal.

اول از همه به یاد داشته باشید که بعد از مدال.

Verb You.

Only.

فعل تو.

فقط. از

Use the base.

پایه استفاده کنید.

Form so modal plus base so no to.

فرم خیلی معین به علاوه پایه بنابراین نه به.

Reach could to.

رسیدن به. به

Reach no modal.

هیچ مودال نرسید.

Plus base always.

پایه پلاس همیشه.

And this is because.

و این به این دلیل است.

It's.

این است.

A potential.

یک پتانسیل

The possibility exists.

امکان وجود دارد.

But that doesn't.

اما اینطور نیست.

Mean it actually will happen.

یعنی در واقع اتفاق خواهد افتاد

So the potential?

پس پتانسیل؟

Is there?

آیا وجود دارد؟

But it's not guaranteeing anything potential.

اما هیچ چیز بالقوه ای را تضمین نمی کند.

So this is.

بنابراین این است.

If you understand.

اگر درک کنی.

How this is used we use.

نحوه استفاده از این مورد استفاده می کنیم.

This a lot to.

این خیلی به

Say something like I could help you I.

چیزی بگویید مثل من می توانم به شما کمک کنم.

Could help you.

می توانم به شما کمک کنم.

Move this weekend.

این آخر هفته حرکت کنید

So I'm saying.

بنابراین من می گویم.

The potential is there. My schedule is.

پتانسیل وجود دارد. برنامه من این است.

Open.

I'm available but.

باز کن.

من در دسترس هستم اما

I'm not going to.

من نمی روم.

Now this isn't a very.

حالا این خیلی نیست

Nice thing to.

چیز خوبیه به

Say to someone, but we use this.

به کسی بگویید، اما ما از این استفاده می کنیم.

As a little bit of a joke. Oh, I could help you.

به عنوان یک شوخی کوچک. اوه من میتونم کمکت کنم

But I'm not going to just.

اما من فقط قرار نیست.

Kidding of.

شوخی

Course, I'll help you move this weekend.

البته، من به شما کمک خواهم کرد تا آخر هفته حرکت کنید.

So that's a.

بنابراین این یک است.

Fun way you if you know the.

راه سرگرم کننده شما اگر شما می دانید.

How to properly use?

چگونه به درستی استفاده کنیم؟

Could you can make a little joke like this? You  

میشه یه جوک کوچولو مثل این بکنید؟ اگرچه

probably don't want to say that to  your boss, though. I'll leave that.

احتمالاً نمی خواهید این را به رئیس خود بگویید. من آن را ترک می کنم.

To your.

به شما

Discretion as early as.

اختیار در همان اوایل.

They're saying 20.

آنها می گویند 20.

43 is the.

43 است.

Earliest time that this could happen.

اولین زمانی که ممکن است این اتفاق بیفتد.

But it could.

اما می توانست.

Also happen later, so they're using as early as.

همچنین بعداً اتفاق می افتد، بنابراین آنها در همان اوایل استفاده می کنند.

Just to.

فقط به.

State the earliest.

زودترین را بیان کنید.

Time. Not that other times aren't possible,  for example if you're planning a wedding.

زمان. نه اینکه زمان های دیگر امکان پذیر نباشد، مثلاً اگر در حال برنامه ریزی برای عروسی هستید.

A party?

یک مهمانی؟

Or even a conference, you could say guess.

یا حتی یک کنفرانس، می توانید حدس بزنید.

Will arrive as.

به عنوان خواهد رسید.

Early.

As 3:00 o'clock PM.

زود.

تا ساعت 3:00 بعد از ظهر.

So this.

پس این به

Doesn't mean that.

این معنی نیست

Every guest will.

هر مهمان خواهد شد.

Arrive at 3:00.

رسیدن ساعت 3:00

This is.

Just the.

این هست.

فقط.

Earliest time they'll arrive.

زودترین زمانی که آنها می رسند.

Of course it's possible.

البته ممکنه

For them to arrive at.

تا آنها به آن برسند.

3:30.

4:00 o'clock, Even 5:00 o'clock  if they're extremely late.

ساعت 3:30

ساعت 4:00، حتی ساعت 5:00 اگر خیلی دیر شده باشند.

But this?

اما این؟

Is the.

هست.

Earliest time as.

اولین زمان به عنوان.

Early as.

اوایل به عنوان.

So.

بنابراین.

For deadlines you can use this, you might say.

ممکن است بگویید برای ضرب الاجل ها می توانید از این استفاده کنید.

I can.

من میتوانم.

Get you the report as early as 9:00 AM or you.

گزارش را زودتر از ساعت 9:00 صبح دریافت کنید یا خودتان.

Could put Saturday if.

می تواند شنبه قرار دهد اگر.

So why would you submit a report on?

پس چرا باید گزارشی در مورد آن ارائه دهید؟

Saturday, Tuesday.

شنبه، سه شنبه.

Now you're letting your boss know or your coworker  know. This is the earliest time, but it may.

اکنون به رئیس خود یا همکارتان اطلاع می دهید . این اولین زمان است، اما ممکن است.

Be later.

بعد باش

Than that, OK, let's continue on.

پس از آن، خوب، بیایید ادامه دهیم.

Last year, Canada's.

سال گذشته، کانادا.

Population increased by.

جمعیت افزایش یافت.

A record of.

یک رکورد از.

1.05 million people you could put 1.051.05  Both of those for pronouncing it are fine.

1.05 میلیون نفر که می توانید 1.051.05 قرار دهید هر دوی آن ها برای تلفظ آن خوب هستند.

000.

Oh, 1.05 million people. And I haven't  mentioned this, but remember that we don't.

000.

اوه، 1.05 میلیون نفر. و من به این موضوع اشاره نکرده‌ام، اما به یاد داشته باشید که ما به آن اشاره نمی‌کنیم.

Put an S.

یک S.

On million, I hear students say  this a lot. Oh, there are 1,000,000  

روی میلیون قرار دهید، می‌شنوم که دانش‌آموزان این را زیاد می‌گویند. اوه، 1,000,000

in my country. No, you don't  say that. It's 1,000,000.

در کشور من وجود دارد. نه، شما این را نمی‌گویید. 1000000 هستش

But what do you notice about  this? A lot of students.

اما در مورد این چه چیزی متوجه می شوید ؟ تعداد زیادی از دانش آموزان.

Forget that.

فراموشش کن.

People is plural.

مردم جمع است.

It's an irregular plural, so  there's no S on it, but it is.

این یک جمع نامنظم است، بنابراین S روی آن وجود ندارد، اما همینطور است.

Plural because what's the?

جمع چون چیست؟

Singular of people person.

مفرد افراد.

One person to.

یک نفر به.

People so the.

مردم بنابراین.

S.

Is on the noun, not the number. That's  why we say I made $3 billion last year.

S.

روی اسم است نه عدد. به همین دلیل است که می‌گوییم سال گذشته 3 میلیارد دلار درآمد داشتم.

Chiching.

چیچینگ.

So here you put it on the noun dollars.

بنابراین در اینجا شما آن را روی اسم دلار قرار می دهید.

Or you could say.

یا می توانید بگویید.

I made 3,000,000 posters. That's a.

من 3000000 پوستر درست کردم. این یک

Lot of posters.

پوسترهای زیادی

So you put the ***.

بنابراین شما *** را قرار دهید.

On the noun you don't put an *** on here 3.

روی اسمی که در اینجا *** قرار نمی دهید 3.

103,000.

103000.

Three million, 3 billion singular.

سه میلیون، 3 میلیارد مفرد.

Posters plural statistics.

پوستر جمع آمار.

Canada.

کانادا

Reported that 96% of that increase was.

گزارش شده که 96 درصد از آن افزایش بوده است.

Due to.

به واسطه.

International migration.

مهاجرت بین المللی

So notice how.

پس توجه کنید که چگونه.

Here they put.

اینجا گذاشتند.

In brackets permanent and temporary.

در براکت دائمی و موقت.

It would have been useful if they put that at.

اگر آن را قرار می دادند مفید بود.

The very top when we are talking  about migration. So you knew,  

زمانی که در مورد مهاجرت صحبت می‌کنیم، بسیار عالی است. بنابراین می‌دانستید،

but if you understand the word migration,  you know that it means both permanent and  

اما اگر کلمه مهاجرت را درک می‌کنید، می‌دانید که هم به معنای دائمی و هم

temporary. Because remember, that's  how I explained the difference to you.

موقتی است. زیرا به یاد داشته باشید، این تفاوت را برای شما توضیح دادم.

So just moving, So I'll add that.

بنابراین فقط حرکت می کنم، بنابراین من آن را اضافه می کنم.

Moving permanently.

جابجایی دائمی

Or temporarily. For migration and immigration,  it implies permanent. You want to stay in that  

یا به طور موقت. برای مهاجرت و مهاجرت، به معنای دائمی است. می‌خواهید

country permanently. Let's get back to  it. In 2022, Canada welcomed 437,000.

برای همیشه در آن کشور بمانید. بیایید به آن بازگردیم. در سال 2022، کانادا از 437000 استقبال کرد.

OK, 430 cent when I see.

باشه وقتی دیدم 430 سنت.

3 zeros.

3 صفر.

I know that the number before.

من می دانم که شماره قبل.

Is 1437, you don't have to say  437, it's not necessary 437,100.

1437 است، لازم نیست 437 بگویید، 437100 لازم نیست.

80.

80.

And remember the S goes on the  noun immigrants into the country.

و به یاد داشته باشید که S روی اسم مهاجر به کشور می رود.

Reflecting Canada's high immigration.

منعکس کننده مهاجرت بالای کانادا.

Targets.

اهداف.

Now because.

حالا چون

This is a.

این یک است.

Target. Remember, when you're talking about  reaching or achieving that, you can use.

هدف. به یاد داشته باشید، وقتی در مورد رسیدن یا دستیابی به آن صحبت می کنید، می توانید استفاده کنید.

The verb hit. We hit our target.

فعل ضربه زد. به هدفمان زدیم.

We hit.

زدیم.

Our target?

هدف ما؟

Which means you.

یعنی تو به

Reached or achieved that target.

آن هدف رسید یا به آن رسید.

Immigration is.

مهاجرت است.

One of the.

یکی از.

Main way immigration is one  of the main way the country.

راه اصلی مهاجرت یکی از راه های اصلی کشور است.

Does that sound?

آیا این صدا است؟

Weird to.

عجیب به.

You immigration is.

شما مهاجرت است.

One of the main way, the country.

یکی از راه های اصلی، کشور است.

Deals.

معاملات.

Something's wrong with this.

یک چیزی در این مورد اشتباه است.

There's a typo.

یه غلط املایی داره

Or a minor grammar.

یا یک دستور زبان جزئی.

Mistake because this.

اشتباه چون این

Has to.

باید.

Say way.

راه بگو

It's not optional right now.  This article has a typo,  

فعلا اختیاری نیست این مقاله دارای یک اشتباه تایپی است،

which means there's a grammar mistake  in the article. It has to be ways okay.

که به این معنی است که یک اشتباه گرامری در مقاله وجود دارد. باید راه های خوبی باشد.

Now this.

حالا این.

Sometimes confuses students because you have one.

گاهی اوقات دانش آموزان را گیج می کند زیرا شما یکی دارید.

Of when you have.

از وقتی که داری

One of it means you're selecting one from a group.

یکی از آن به این معنی است که شما یکی از یک گروه را انتخاب می کنید.

So the.

بنابراین.

Noun that comes next.

اسمی که بعد می آید

Has to be plural because.

باید جمع باشد زیرا.

One of. OK, here's an easy example, one of.

یکی از. خوب، در اینجا یک مثال آسان، یکی از.

So my noun has to be.

پس اسم من باید باشد.

Plural, flavors. Flavors.

جمع، طعم ها. طعم.

One of my.

یکی از.

Favorite flavors?

طعم های مورد علاقه؟

Of ice cream.

از بستنی.

Is we use is because is.

آیا ما استفاده می کنیم زیرا هست.

Matches 11.

مسابقات 11.

Is.

است.

And then you.

و بعد تو

Provide one option so I wouldn't list.

یک گزینه ارائه دهید تا لیست نکنم.

Two or three flavors.

دو سه طعم.

I only list one mint.

من فقط یک نعناع را لیست می کنم.

Chocolate.

شکلات.

Chip.

What is one of?

تراشه.

یکی از چیست؟

Your favorite flavors?

طعم های مورد علاقه شما؟

Of ice cream.

از بستنی.

So this.

پس این

Implies I have.

به معنی دارم.

Other favorite flavors?

طعم های مورد علاقه دیگر؟

And I'm just sharing one.

و من فقط یکی را به اشتراک می گذارم.

So share that in the  comments. What is one of your?

پس آن را در نظرات به اشتراک بگذارید . یکی از شما چیست؟

Favorite flavors?

طعم های مورد علاقه؟

Of ice cream and practices  and make sure you get that S.

از بستنی و تمرین‌ها و مطمئن شوید که S را دریافت کرده‌اید

And I'll cross this out so you know it was.

.

A mistake?

یک اشتباه؟

Immigration is one of the.

مهاجرت یکی از.

Main ways the country deals with  its demographic challenges Canada.

راه‌های اصلی مقابله این کشور با چالش‌های جمعیتی کانادا.

Has.

دارد.

An aging population, remember? I shared.

یک جمعیت پیر، یادتان هست؟ به اشتراک گذاشتم.

That the.

که.

Baby boomers. They're.

بیبی بومرها. آنها هستند.

All becoming.

همه شدن.

6070 they're exiting the.

6070 آنها در حال خروج از.

Workforce. They're.

نیروی کار آنها هستند.

Aging becoming.

پیر شدن.

Older, so that's.

قدیمی تر، پس همین است.

Aging. Becoming older.  

سالخورده. پیر شدن.

Becoming older. Now, technically, we're  all aging. We're all becoming older.

پیر شدن. اکنون، از نظر فنی، همه ما در حال پیر شدن هستیم. همه ما داریم پیرتر می شویم

Canada has an.

کانادا دارای یک.

Aging population.

جمعیت سالخورده.

And the natural.

و طبیعی.

Birth rate.

نرخ تولد.

Is not high enough to grow the population itself.

آنقدر بالا نیست که خود جمعیت را افزایش دهد. منظور

By having natural birth rate,  they mean the birth rate.

از داشتن نرخ تولد طبیعی، نرخ تولد است.

Of.

از.

Canadians of people in Canada, and they included.

کانادایی ها از مردم در کانادا، و آنها را شامل می شود. بدلیل

That because.

اینکه.

It relates to the next sentence.

مربوط به جمله بعدی است.

As a result.

در نتیجه.

Canada needs.

کانادا نیاز دارد.

Immigrants. We need people from  other countries. Maybe you?

مهاجران ما به افرادی از کشورهای دیگر نیاز داریم. شاید تو؟

To come to.

برای آمدن به.

Canada Permanently.

کانادا به صورت دائم

To help maintain and grow the.

برای کمک به حفظ و رشد.

Country's workforce.

نیروی کار کشور

Because remember I.

چون یادت باشد من.

Said the baby.

گفت بچه.

Boomers are exiting the workforce.

بومرها در حال خروج از نیروی کار هستند.

Because they're all.

چون همشون هستن

6070.

6070.

Years old, They're ready to retire.

ساله، آنها آماده بازنشستگی هستند.

So again, if you haven't shared in the comments,  I would be very interested to know if this is  

بنابراین باز هم، اگر در نظرات به اشتراک نگذارید، بسیار علاقه مند هستم بدانم که آیا این

a situation that your country is dealing with  as well. Immigration accounts for almost 100%.

وضعیتی است که کشور شما نیز با آن دست و پنجه نرم می کند . مهاجرت تقریبا 100 درصد است.

Of Canada's.

از کانادا

Labor force growth? Wow.

رشد نیروی کار؟ وای.

100% almost, That's.

100٪ تقریبا، همین است.

Quite.

کاملا.

A staggering statistic. According to  Immigration, Refugees and Citizenship Canada,  

یک آمار تکان دهنده با توجه به مهاجرت، پناهندگی و شهروندی کانادا،

this is just the name of a government  department. By 2023, immigrants are.

این فقط نام یک اداره دولتی است . تا سال 2023، مهاجران هستند.

Projected to be about 30.

پیش‌بینی می‌شود حدود 30 نفر باشد.

Percent of Canada's population,  so projected, This means.

درصد جمعیت کانادا، بنابراین پیش‌بینی می‌شود، این بدان معناست.

Calculated based on.

محاسبه شده بر اساس.

Information already known.

اطلاعات از قبل شناخته شده است.

So you could.

بنابراین شما می توانید.

Say estimated. But when you  say estimated it sounds more.

تخمین زده می گویند. اما وقتی می‌گویید تخمین زده می‌شود بیشتر به نظر می‌رسد.

Of a guess.

یک حدس

Because when you estimate something,  you don't actually have the information.

زیرا وقتی چیزی را تخمین می‌زنید، در واقع اطلاعات آن را ندارید.

But.

When you project something, it's more based on  looking at the information and then making a  

ولی.

وقتی چیزی را فرافکنی می‌کنید، بیشتر مبتنی بر نگاه کردن به اطلاعات و سپس انجام

prediction based on that information. So it  sounds more accurate to me than estimated.

پیش‌بینی بر اساس آن اطلاعات است. بنابراین به نظر من دقیق‌تر از آن چیزی است که تخمین زده می‌شود.

Immigrants are projected.

مهاجران پیش بینی می شود.

To be about.

در مورد بودن.

30% of Canada's population.  Now, one other thing I noticed.

30 درصد از جمعیت کانادا. حالا یه چیز دیگه هم متوجه شدم

About the article is that they said.

درباره مقاله این است که گفتند.

By 2023.

تا سال 2023.

This seems odd.

این عجیب به نظر می رسد.

To me, does it seem odd?

برای من عجیب به نظر می رسد؟

To you or do you know?

به شما یا می دانید؟

Why? It seems odd to me.

چرا؟ به نظرم عجیب میاد

This is.

این هست.

A new article.

یک مقاله جدید.

This article is.

این مقاله است.

From June 2023.

از ژوئن 2023.

But if you say.

اما اگر بگویید.

By 2020.

تا سال 2020.

Three you're.

شما سه نفر هستید.

Saying 2023.

گفتن 2023.

Is the.

آیا.

Deadline but 2023 starts  January 1st and we are in June.

آخرین مهلت اما سال 2023 از اول ژانویه شروع می شود و ما در ژوئن هستیم.

Which is already.

که در حال حاضر است.

Several months, but they're saying.

چندین ماه است، اما آنها می گویند.

It is.

این است.

Projected to happen by a deadline  that's technically in the.

پیش‌بینی می‌شود تا مهلتی اتفاق بیفتد که از نظر فنی در آن است.

Past so that.

گذشته به طوری که.

To me doesn't make sense.

برای من معنی نداره

I wonder if 2023 is a typo and  maybe they meant to say 2025?

من نمی دانم که آیا 2023 یک اشتباه تایپی است و شاید آنها می خواستند بگویند 2025؟

Or a date.

یا یک تاریخ

In the.

در.

Future because we.

آینده چون ما

Can't use.

نمی توان استفاده کرد.

By with a.

توسط با a.

Timeline in the past and when this  article was written in June 2023, this.

جدول زمانی در گذشته و زمانی که این مقاله در ژوئن 2023 نوشته شد، این.

Was already.

قبلا بود

In the past, another way to correct this mistake.

در گذشته راه دیگری برای اصلاح این اشتباه وجود داشت. می

Is to say by.

گویند توسط.

The end.

پایان.

Of 2023 because now the deadline  is December 2023, which is in the.

از سال 2023، زیرا اکنون آخرین مهلت دسامبر 2023 است، که در این تاریخ است.

Future but by.

آینده اما توسط.

2023 means January 2023.

2023 یعنی ژانویه 2023.

Which is?

کدام است؟

Currently in the past.

در حال حاضر در گذشته.

And it does not make sense to me to say  bye and a past date if you're talking.

و اگر در حال صحبت کردن هستید، خداحافظی و قرار قبلی برای من معنی ندارد.

About a future.

در مورد آینده

Projection again, the final  way is you could say bye.

دوباره فرافکنی، راه نهایی این است که می‌توانید خداحافظی کنید.

2025 and have a date in the  future, so that's how I would.

2025 و در آینده یک تاریخ داشته باشید ، بنابراین من چنین خواهم کرد.

Correct this as well.

این را هم اصلاح کن

And that's the end.

و این پایان است.

Of the article.

از مقاله.

And what I'll do now is  I'll go to the top and I'll.

و کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که به بالای صفحه می روم و خواهم کرد.

Read the article.

مقاله را بخوان.

From start to finish and.

از ابتدا تا انتها و.

This time you.

Can focus on my pronunciation.

این بار تو

می تواند روی تلفظ من تمرکز کند.

Canada's population surpasses.

جمعیت کانادا فراتر رفت

40 million.

40 میلیون

Statistics Canada has a.

آمار کانادا دارای یک.

Population clock.

ساعت جمعیت

Which estimates Canada's.

که کانادا را تخمین می زند.

Population in real time?

جمعیت در زمان واقعی؟

Based on a number.

بر اساس یک عدد

Of factors like recent trends for  birth deaths and immigration data.

از عواملی مانند روندهای اخیر مرگ و میر هنگام تولد و داده های مهاجرت.

The clock hit.

ساعت زده شد

40 million.

40 میلیون

Just before.

درست قبل از.

3:00 PM on Friday, June 16th.

ساعت 15 روز جمعه 25 خرداد.

This is an.

این یک

Exciting milestone for.

نقطه عطف هیجان انگیز برای.

Canada.

It is a strong signal that Canada.

کانادا

این یک سیگنال قوی است که کانادا.

Remains A dynamic and welcoming country.

کشوری پویا و پذیرا باقی می ماند.

Full of potential, said Chief.

رئیس گفت: پر از پتانسیل.

Statistician Anil Aurora in a media.

آماردان آنیل آرورا در یک رسانه.

Statement Canada's.

بیانیه کانادا

Population growth rate.

نرخ رشد جمعیت.

Currently stands at 2:00.

در حال حاضر ساعت 2:00 است.

.7%.

.7 درصد

Which is the highest?

کدام بالاترین است؟

Annual growth rate since 1957.

نرخ رشد سالانه از سال 1957.

When Canada.

زمانی که کانادا.

Was experiencing its post.

داشت پستش رو تجربه میکرد

War.

Baby boom.

جنگ.

بچه بوم.

Canada's.

کانادا

Population reached 30 million in 1997 and.

جمعیت در سال 1997 به 30 میلیون نفر رسید.

Could reach 50.

می تواند

Million as early as 2043.

در اوایل سال 2043 به 50 میلیون برسد

If the.

.

Current trends continue.  According to Statistics Canada,  

روند فعلی ادامه دارد. طبق آمار کانادا،

last year Canada's population increased  by a record of 1.05 million people.

سال گذشته جمعیت کانادا با رکورد 1.05 میلیون نفر افزایش یافت.

Statistics.

آمار.

Canada reported that 96%.

کانادا 96 درصد گزارش کرده است.

Of that increase.

از آن افزایش. به

Was due to international permanent  and temporary migration in 2022.

دلیل مهاجرت دائمی و موقت بین المللی در سال 2022 بود.

Canada welcomes 400.

کانادا پذیرای 400.

37,180 immigrants into the country.

37180 مهاجر به این کشور است.

Reflecting Canada's.

منعکس کننده کانادا.

High immigration targets. Immigration is one of  

اهداف بالای مهاجرت مهاجرت یکی از

the main ways the country deals with  its demographic challenges. Canada.

راه‌های اصلی مقابله با چالش‌های جمعیتی کشور است. کانادا

Has.

دارد.

An aging population?

جمعیت سالخورده؟

And the natural.

و طبیعی.

Birth rate is not high enough to grow  the population itself. As a result,  

نرخ زاد و ولد آنقدر بالا نیست که بتواند خود جمعیت را افزایش دهد. در نتیجه،

Canada needs immigrants.

کانادا به مهاجر نیاز دارد.

To help.

برای کمک به.

Maintain and grow the country.

کشور را حفظ و رشد دهیم.

'S workforce.

نیروی کار

Immigration accounts for almost 100%.

مهاجرت تقریبا 100 درصد است.

Of Canada's.

از کانادا

Labor force growth.

رشد نیروی کار

According to Immigration, Refugees and  Citizenship Canada, by 2023 immigrants are.

با توجه به مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا، تا سال 2023 مهاجران هستند.

Projected to be about 30.

پیش بینی می شود که حدود 30

Percent of Canada's population.

درصد از جمعیت کانادا باشد.

Do you enjoy?

آیا خوشت می آید؟

Learning English with the news. If  you do the make sure you subscribe.

یادگیری زبان انگلیسی با اخبار. اگر این کار را انجام دادید، حتما مشترک شوید.

So you're notified.

بنابراین به شما اطلاع داده می شود.

Every time I.

هر بار که من

Post a new lesson and you.

یک درس جدید ارسال می کنم و شما.

Can get this free speaking guide where  I share 6 tips on how to speak English  

می‌توانم این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنم که در آن ۶ نکته درباره نحوه صحبت کردن به انگلیسی

fluently and confidently. You can download  it for free from my website right here.

روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید آن را به‌صورت رایگان از وب‌سایت من از اینجا دانلود کنید.

Now why don't?

حالا چرا نکنه؟

You get started with your next lesson right now.

شما همین الان با درس بعدی خود شروع کنید.