Improve Your English Fluency FAST | Reading and Listening Method

Did you hear that the Sahara Desert has  flooded for the first time in decades?

آیا شنیده‌اید که صحرای صحرا برای اولین بار در دهه‌ها جاری شده است؟

That's what we'll review in this  Learn English with the news lesson  

این همان چیزی است که ما در این با درس اخبار انگلیسی بیاموز   مرور خواهیم کرد

so you can improve all areas of your English.

تا بتوانید همه زمینه‌های انگلیسی خود را بهبود بخشید.

You'll improve your vocabulary,  grammar, pronunciation and speaking.

واژگان، گرامر، تلفظ و صحبت کردن خود را بهبود خواهید داد.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

Our headline, The Sahara Desert  flooded for the first time in decades.

عنوان ما، صحرای صحرا برای اولین بار در دهه‌ها جاری شد.

Have you seen these images online?

آیا این تصاویر را در فضای مجازی دیده اید؟

First, let's look at the grammar here.

ابتدا بیایید به گرامر اینجا نگاه کنیم.

What verb tense is this?

این چه زمان فعل است؟

The Sahara desert flooded.

صحرای صحرا آب گرفت.

It's the past.

این گذشته است.

Simple, right?

ساده است، درست است؟

But notice we have for the first time in decades.

اما توجه داشته باشید که ما برای اولین بار در چند دهه اخیر داریم.

What does this tell you grammatically  that we generally use for verb tenses?

این از نظر دستوری به شما چه می گوید که ما معمولاً برای زمان های فعل استفاده می کنیم؟

To me it sounds that we need  the present perfect has flooded.

به نظر من به نظر می رسد که ما نیاز داریم حال کامل سیل شده است.

Now in headlines they generally omit auxiliary  verbs or subjects when they're not necessary.

اکنون در سرفصل‌ها معمولاً افعال یا موضوعات کمکی را در مواقعی که ضروری نیستند حذف می‌کنند.

So although you see flooded, it is possible that  

بنابراین اگرچه شما flooded را می‌بینید، ممکن است

the writer used the present perfect  but just omitted the auxiliary verb.

نویسنده از حال کامل استفاده کرده باشد، اما فقط فعل کمکی را حذف کرده باشد.

The Sahara desert has flooded, so  this is a completed pass action.

صحرای صحرا سیل شده است، بنابراین این یک اقدام کامل است.

As you can see, it's complete, but  there's a result in the present.

همانطور که می بینید، کامل است، اما در حال حاضر نتیجه ای دارد.

So has flooded for the first time in decades.

بنابراین برای اولین بار در دهه‌ها جاری شده است.

How long is in decades?

چند دهه است؟

If you had to say a specific number  of years, what would you say?

اگر بخواهید تعداد سال‌های خاصی را بگویید ، چه می‌گویید؟

Well, it would be a minimum of 20 years,  but it could be more but in decades.

خوب، حداقل 20 سال طول می کشد، اما می تواند بیشتر شود اما در چند دهه.

1 decade is 10 years.

1 دهه 10 سال است.

So if we have a plural on this,  we know it must be 20 years.

بنابراین اگر در این مورد جمع داشته باشیم، می‌دانیم که باید 20 سال باشد.

But we also use this for more, so  it can be 20-30, forty, even longer.

اما ما از این برای موارد بیشتری نیز استفاده می‌کنیم، بنابراین می‌تواند 20 تا 30، چهل و حتی بیشتر باشد.

In a longer full sentence, you might make  a statement like this is the first time.

در یک جمله کامل طولانی تر، ممکن است برای اولین بار چنین جمله ای را بیان کنید.

Don't forget the because it's  required when you use ordinal numbers.

این را فراموش نکنید زیرا هنگام استفاده از اعداد ترتیبی  لازم است.

First, of course, is written as  this, which is an ordinal number.

البته ابتدا به این صورت نوشته می شود که یک عدد ترتیبی است.

This is the first time.

این اولین بار است.

And then you can have whatever action  you want in the present perfect.

و سپس می‌توانید هر کاری را که می‌خواهید در زمان حال کامل انجام دهید.

For example, I've studied English and then  you can say in and you can you have your  

برای مثال، من انگلیسی خوانده‌ام و سپس می‌توانید بگویید و می‌توانید

time reference in hours, minutes, seconds,  even in days, in weeks, in months, in years.

مرجع زمان خود را بر حسب ساعت، دقیقه، ثانیه، حتی بر حسب روز، هفته، ماه، سال داشته باشید.

Now hopefully you don't say this is the  first time I've studied English in years,  

حالا امیدوارم نگویید این اولین باری است که من در سال‌های اخیر انگلیسی می‌خوانم،

but even if you do, at least you're here now.

اما حتی اگر این کار را بکنید، حداقل الان اینجا هستید.

So this is a very common sentence structure in  the present perfect combining your time reference.

بنابراین این یک ساختار جمله بسیار رایج در ترکیب زمان حال شما است.

Notice you have an S on all the time  periods and you use the preposition in.

توجه داشته باشید که در تمام دوره‌های زمانی یک S دارید و از حرف اضافه استفاده می‌کنید.

Don't worry about taking these notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می‌کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Now, maybe it has been a while since you  watched one of my lessons or maybe not.

حالا، شاید مدتی است که یکی از درس‌های من را تماشا نکرده‌اید یا نه.

So put let's go, let's go in the comments.

پس بگذارید اجازه دهید برویم، بیایید در نظرات برویم.

If you're excited, you're ready to learn.

اگر هیجان زده هستید، آماده یادگیری هستید.

Put Let's go in the comments  and let's continue on.

Let's go را در نظرات قرار دهید و ادامه دهیم.

Striking images from the Sahara Desert show  large lakes etched into rolling sand dunes.

تصاویر خیره‌کننده از صحرای صحرا، دریاچه‌های بزرگی را نشان می‌دهند که در تپه‌های شنی غلت‌اند.

Let's take a look at striking as  an adjective, a striking image.

بیایید نگاهی به ضربه زدن به عنوان یک صفت، تصویری چشمگیر بیندازیم.

This is one that attracts a lot of attention.

این موردی است که توجه بسیاری را به خود جلب می کند.

It could be because it's  very unique or very unusual,  

ممکن است به این دلیل باشد که بسیار منحصر به فرد یا بسیار غیرعادی است،

but either way it attracts a lot of attention.

اما در هر صورت توجه زیادی را به خود جلب می کند.

Now let's look at etched into so something,  

حالا بیایید به حکاکی شده در چیزی نگاه کنیم،

the large links are edged into something  else, in this case rolling sand dunes.

پیوندهای بزرگ به چیز دیگری، در این مورد تپه‌های شنی غلتشی، لبه‌دار می‌شوند.

So this means carved, engraved or marked deeply.

بنابراین این به معنای حک شده، حکاکی یا مشخص شده عمیق است.

So in this case, it means the water.

پس در این صورت منظور آب است.

If the water is etched into the sand dunes,  

اگر آب در تپه‌های شنی حک شده باشد،

it means the water is there very deeply and  it suggests a sense of permanence as well.

به این معنی است که آب در آنجا بسیار عمیق است و همچنین حس ماندگاری را نشان می‌دهد.

Now we use this expression etched into you  can etch something into a rock or a carving  

اکنون از این عبارت حک شده در شما استفاده می‌کنیم که می‌توانید چیزی را در یک سنگ یا کنده کاری حکاکی کنید

to say that your initials or your  design will be there permanently.

تا بگوییم که حروف اول یا طرح شما برای همیشه وجود خواهد داشت.

But we also use this for a memory.

اما ما همچنین از این برای حافظه استفاده می کنیم.

You could say the striking images of  the Sahara are etched into my memory,  

می توان گفت که تصاویر خیره کننده صحرا در حافظه من حک شده است،

which means they're there permanently.

به این معنی که آنها برای همیشه آنجا هستند.

So we use this if something  is etched into your memory.

بنابراین اگر چیزی در حافظه شما حک شود، از آن استفاده می‌کنیم.

You could use this for a very vivid or  strong event or image or experience,  

می‌توانید از این برای یک رویداد یا تصویر یا تجربه بسیار واضح یا قوی استفاده کنید،

positive or negative, that is  just there permanently or lasting.

مثبت یا منفی، که برای همیشه یا ماندگار است.

Let's continue after one of the most  arid, barren places in the world.

بیایید پس از یکی از خشک ترین و بایرترین مکان های جهان ادامه دهیم.

So this describes the Sahara Desert, arid and  barren, was hit with its first floods in decades.

بنابراین، این توصیف می کند که صحرای صحرا، خشک و بایر، با اولین سیل خود در دهه ها آسیب دیده است.

So here again, this in decades.

بنابراین دوباره اینجا، این در چند دهه.

How long is this now?

الان این چند وقته؟

You know it's a minimum of 20 years.

شما می دانید که حداقل 20 سال است.

Exactly two adjectives  specific to desert climates.

دقیقاً دو صفت مخصوص آب و هوای بیابانی.

Arid, Extremely dry.

خشک، بسیار خشک.

You would describe it as arid.

شما آن را خشک توصیف می کنید.

The desert is arid now.

کویر اکنون خشک است.

Barren means unable to produce life.

عقیم یعنی ناتوان از تولید حیات.

Now obviously life is produced  because you see plant life here,  

اکنون بدیهی است که زندگی به وجود آمده است، زیرا شما زندگی گیاهی را در اینجا می بینید،

but it says one of the most arid, the most barren.

اما می گوید یکی از خشک ترین، بی ثمر ترین هاست.

So it doesn't mean there is zero life, but it is  saying that out of all the places, this is where  

بنابراین به این معنی نیست که حیات صفر وجود دارد، بلکه می‌گویند از بین همه مکان‌ها، این جایی است که

the least amount of life is possible because of  the conditions, the arid conditions specifically.

به دلیل شرایط، به ویژه شرایط خشک، کمترین میزان حیات ممکن است.

And another thing, notice this verb hit.

و یک چیز دیگر، به این فعل hit توجه کنید.

But remember, this is an irregular verb.

اما به یاد داشته باشید، این یک فعل بی قاعده است.

All three conjugations are hit.

هر سه صیغه ضرب می شوند.

So the base verb hit, the past simple  hit, and the participle is hit.

بنابراین فعل پایه hit، ماضی ساده hit و مضارع ضربه زده می شود.

Let's continue.

ادامه دهیم.

The Sahara does experience rain.

صحرا باران را تجربه می کند.

What do you notice about this part?

چه چیزی در مورد این بخش توجه می کنید؟

Grammatically, the Sahara does experience rain.

از نظر دستور زبان، صحرا باران را تجربه می کند.

Well, this is in the present simple verb tense.

خوب، این در زمان فعل ساده است.

And as you know, you just need your  verb and then you would conjugate  

و همانطور که می‌دانید، فقط به فعل خود نیاز دارید و سپس

it with the subject the Sahara is it  so you add the S or ES to your verb.

آن را با فاعل Sahara is it ترکیب می‌کنید، بنابراین S یا ES را به فعل خود اضافه می‌کنید.

You don't need the auxiliary  verb do in the present simple.

شما به فعل کمکی do در حال ساده نیاز ندارید.

So because this isn't required,  it means it's there to emphasize.

بنابراین چون این مورد الزامی نیست، به این معنی است که برای تأکید وجود دارد. به

This is called the emphatic do.

این کار تاکیدی می گویند.

You can use it to emphasize the fact  that even though it's the most arid  

می‌توانید از آن برای تأکید بر این واقعیت استفاده کنید که با وجود اینکه خشک‌ترین

and barren place in the world,  or 1 of it does experience rain.

و بایرترین مکان در جهان است، یا یکی از آن‌ها باران را تجربه می‌کند. به

It sounds stronger than simply saying  the Sahara experiences rain because  

نظر قوی تر از این است که بگوییم صحرا باران را تجربه می کند، زیرا

remember as the normal present simple, you  would add the S to your verb experience.

به یاد داشته باشید به عنوان حال ساده، S را به تجربه فعل خود اضافه می کنید.

But here, because you're using the  emphatic, do you add the conjugation,  

اما در اینجا، چون از   تاکیدی استفاده می کنید ، آیا صرف،

in this case ES to do, and then  you leave this as as the base verb.

در این مورد ES to do را اضافه می کنید و سپس این را به عنوان فعل پایه رها می کنید.

The Sahara does experience rain.

صحرا باران را تجربه می کند. بر این

It emphasizes the fact, but remember  it's not grammatically required.

واقعیت تأکید می‌کند، اما به یاد داشته باشید که از نظر دستوری الزامی نیست.

Is just a way to add more  information to your sentence.

فقط راهی برای اضافه کردن اطلاعات بیشتر به جمله شماست.

The Sahara does experience rain, but usually just  a few inches a year and rarely in late summer.

صحرا باران را تجربه می کند، اما معمولاً فقط چند اینچ در سال و به ندرت در اواخر تابستان.

So you can say all year per year or every  year to mean one all year is very common.

بنابراین می‌توانید بگویید همه سال در سال یا هر سال به معنای یک تمام سال بسیار رایج است.

You can say I study English once a week,  once a week, once per week, once every week.

می توانید بگویید من هفته ای یک بار، یک بار در هفته، یک بار در هفته، یک بار در هفته انگلیسی مطالعه می کنم.

So those are the three options available.

بنابراین این سه گزینه موجود هستند.

Are you enjoying this lesson?

آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news.

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.

So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  

بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر،

You can look in the description  for the link to learn more,  

می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید ،

or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «آکادمی Fluent Fluent» کلیک کنید.

Now let's continue with our  lesson over two days in September.

اکنون بیایید به درس خود در دو روز در سپتامبر ادامه دهیم.

So notice we use the preposition  for a month in September and using  

بنابراین توجه داشته باشید که ما از حرف اضافه برای یک ماه در سپتامبر استفاده می‌کنیم و استفاده

over over two days in September  over represents the entirety of.

از   بیش از دو روز در سپتامبر نشان‌دهنده کل است.

So you could say I studied  English over the weekend,  

بنابراین می‌توانید بگویید که من در آخر هفته انگلیسی مطالعه کردم،

and it sounds like the entirety of  your weekend was devoted to English.

و به نظر می‌رسد که کل آخر هفته شما به انگلیسی اختصاص داده شده است.

I studied English over the weekend.

آخر هفته انگلیسی خواندم.

So over two days in September, however,  

بنابراین، طی دو روز در ماه سپتامبر،

intense rain fell in parts of  the desert in southeast Morocco.

باران شدیدی در بخش‌هایی از صحرا در جنوب شرقی مراکش بارید.

Now notice here they're using.

حالا توجه کنید که اینجا از آنها استفاده می کنند.

However, this is to show a contrast.

با این حال، این برای نشان دادن یک تضاد است.

The contrast is the fact that  it rarely rains in late summer  

تضاد این واقعیت است که در اواخر تابستان به ندرت باران می بارد

and September could be considered late summer.

و سپتامبر را می توان اواخر تابستان در نظر گرفت.

So they're using this to say, although we just  said it rarely rains now, it got intense rain.

بنابراین آنها از این برای گفتن استفاده می‌کنند، اگرچه ما فقط گفتیم اکنون به ندرت باران می‌بارد، باران شدیدی می‌بارد.

So this, however, is used to show that  contrast to connect those two ideas together.

بنابراین، با این حال، برای نشان دادن آن تضاد برای اتصال این دو ایده به یکدیگر استفاده می‌شود.

However, intense rain fell in parts of the desert  

با این حال، باران شدیدی در بخش‌هایی از صحرا

in southeast Morocco after a low pressure  system pushed across northwestern Sahara.

در جنوب شرقی مراکش بارید، پس از اینکه یک سیستم کم‌فشار در شمال غرب صحرا رانده شد.

And here instead of saying pushed across,  

و در اینجا به جای گفتن فشار از عرض،

you could simply say moved  across a low pressure system.

می‌توانید به سادگی بگویید روی یک سیستم فشار کم حرکت کرده است.

This is a weather event that can  cause rain or other types of weather.

این یک رویداد آب و هوایی است که می‌تواند باعث باران یا دیگر انواع آب و هوا شود.

A low pressure system pushed  across moved or traveled across.

یک سیستم فشار کم که از عرض آن رانده می‌شود، جابه‌جا شده یا عبور کرده است.

But these alternatives exist because they add they  communicate a meaning when you use pushed across.

اما این گزینه‌ها وجود دارند، زیرا اضافه می‌کنند که وقتی از pushed استفاده می‌کنید، معنایی را منتقل می‌کنند.

This is a strong term because when you push  it's more intentional and it sounds forceful,  

این یک اصطلاح قوی است زیرا وقتی فشار می‌دهید عمدی‌تر است و به نظر شدید می‌آید، در

where and then in this case you have intense  rain, so this also sounds forceful as well.

کجا و در این مورد باران شدید می‌بارد، بنابراین این نیز قوی به نظر می‌رسد.

So adding these words can really  help you understand or create a  

بنابراین افزودن این کلمات واقعاً می‌تواند به شما کمک کند تا تصویری واضح‌تر را درک کنید یا ایجاد کنید

more vivid image to help etch this into your mind.

تا این موضوع را در ذهن خود ثبت کنید.

Let's continue preliminary NASA satellite data.

بیایید به داده های اولیه ماهواره ای ناسا ادامه دهیم.

OK.

باشه

Preliminary means that it's the  first available but not complete.

مقدماتی به این معنی است که اولین مورد موجود است اما کامل نیست.

So this is commonly used with  data, information studies,  

بنابراین معمولاً با داده‌ها، مطالعات اطلاعاتی،

research, analysis, debates, ideas, decisions.

تحقیقات، تجزیه و تحلیل، بحث‌ها، ایده‌ها، تصمیم‌ها استفاده می‌شود.

So it's the first one, but it suggests  that if more data comes about,  

بنابراین اولین مورد است، اما نشان می‌دهد که اگر داده‌های بیشتری بدست آید، ممکن است

then the the information or  the decisions may change.

اطلاعات یا تصمیم‌ها تغییر کنند.

So this is the first piece of data that they have.

بنابراین این اولین قطعه داده ای است که آنها در اختیار دارند.

And this preliminary data showed nearly 8  inches of rain in some parts of the region.

و این داده های اولیه نزدیک به 8 اینچ باران در برخی از مناطق منطقه را نشان می دهد.

So because it's preliminary, it means  that this number could decrease or it  

بنابراین، چون مقدماتی است، به این معنی است که این تعداد می‌تواند کاهش یابد یا

could increase when they do further analysis.

وقتی تحلیل‌های بیشتری انجام می‌دهند، می‌تواند افزایش یابد.

One desert city in southeast Morocco  recorded nearly 3 inches of rainfall,  

یکی از شهرهای بیابانی در جنوب شرقی مراکش تقریباً 3 اینچ بارندگی را ثبت کرد که

most of it across just two days last month.

بیشتر آن فقط دو روز در ماه گذشته بود.

In this case, you could also  say over two days last month.

در این مورد، می‌توانید بگویید بیش از دو روز در ماه گذشته.

Remember we talked about over being the  entirety or the totality of two days?

به یاد دارید که درباره کل یا کل دو روز صحبت کردیم؟

You could use a cross to  mean the exact same thing.

می‌توانید از صلیب برای معنی دقیقاً همان چیزی استفاده کنید.

Sometimes they're not interchangeable though.

اگرچه گاهی اوقات آنها قابل تعویض نیستند.

In terms of rain, we often talk about  rain across a city or across an area,  

از نظر باران، ما اغلب در مورد باران در سراسر یک شهر یا در سراسر یک منطقه،

across a country even, and that  means from one side to the other.

حتی در سراسر یک کشور صحبت می کنیم، و این به معنای از یک طرف به طرف دیگر است.

It doesn't necessarily have to be  from left to right or right to left,  

لزوماً نباید از چپ به راست یا از راست به چپ باشد،

it just means across a country.

فقط به معنای سراسر یک کشور است.

So it rained across Morocco  from one side to the other.

بنابراین در سراسر مراکش از این طرف به طرف دیگر باران بارید.

So in this case you wouldn't  say it rained over Morocco.

بنابراین در این مورد نمی‌توانید بگویید که بر مراکش باران باریده است.

It's the wrong word choice.

این انتخاب کلمه اشتباه است.

We use across to mean one side to  the other, but for over 2 days you  

ما از عرض به معنای یک طرف به طرف دیگر استفاده می‌کنیم، اما برای بیش از 2 روز شما

could use over or across and it would have  the same meaning to mean the entirety of.

می‌توانید از روی یا رو به رو استفاده کنید و معنی آن به معنای کل است.

That's more than four times the normal  rainfall for the whole month of September.

این بیش از چهار برابر بارندگی عادی در کل ماه سپتامبر است. به

Notice this grammar here.

این دستور زبان اینجا توجه کنید.

I see a lot of mistakes with  this specific time reference.

من اشتباهات زیادی با این مرجع زمانی خاص می بینم.

The is required the whole  month of and then in this  

کل ماه و سپس در این

case September because that's the  month the whole month of September.

مورد سپتامبر مورد نیاز است زیرا این ماه تمام ماه سپتامبر است.

You could also say all of September,  but in this case there's no the in  

همچنین می‌توانید تمام سپتامبر را بگویید، اما در این مورد

front of it for all of September,  for the whole month of September.

برای تمام سپتامبر، برای کل ماه سپتامبر، جلوی آن وجود ندارد.

Both are correct, but the grammar is different and  

هر دو درست هستند، اما گرامر متفاوت است و به ارزش

equates to more than half a  year's worth for this area.

بیش از نیم سال برای این منطقه است.

Now you could absolutely say equates to  more than half a year's worth for this area.

اکنون کاملاً می‌توان گفت که معادل بیش از نیم سال ارزش این منطقه است.

Instead you could simply say equals.

در عوض می توانید به سادگی بگویید برابر.

But if you use equals, there's No 2.

اما اگر از مساوی استفاده می‌کنید، عدد 2 وجود دارد.

So notice equals replaces equates and the  preposition 2 and equals more than half a years  

بنابراین اعلان مساوی جایگزین معادل‌ها می‌شود و حرف اضافه 2 و برابر با بیش از نیم سال

represents again, no preposition represents more  than half a years, or you could say amounts 2.

دوباره نشان می‌دهد، هیچ حرف اضافه بیش از نیم سال را نشان نمی‌دهد، یا می‌توانید مقادیر 2 را بگویید.

So for this specific 1, you  do need the preposition 2.

بنابراین برای این 1 خاص ، شما به حرف اضافه 2 نیاز دارید.

So when you are learning  synonyms or any expressions,  

بنابراین وقتی در حال یادگیری مترادف ها یا هر عبارتی هستید،

is really important that you  learn all parts of it as well.

بسیار مهم است که همه قسمت های آن را نیز یاد بگیرید.

Specifically any auxiliary verbs  or prepositions that are required.

به‌ویژه هر افعال کمکی یا حرف اضافه‌ای که لازم است.

It's been 30 to 50 years  since we had this mantrine.

30 تا 50 سال از زمانی که ما این مانترین را داریم می‌گذرد.

In such a short space of time.

در چنین فاصله زمانی کوتاهی.

You can say space of time, a short space of time.

می توان گفت فضای زمان، فاصله زمانی کوتاه.

It's very common, perhaps more common to use span.

این بسیار رایج است، شاید استفاده از span رایج تر باشد.

I'm sure you've heard lifespan,  so that's where it comes from,  

من مطمئن هستم که عمر را شنیده‌اید، پس از همین جا می‌آید،

a short span of time, which  means also you could say.

دوره کوتاهی از زمان، که به این معنی است که می‌توانید بگویید.

A short period of time period.

یک دوره زمانی کوتاه.

So span, space.

بنابراین دهانه، فضا.

All alternatives.

همه جایگزین ها

I would say span is probably the most common.

من می توانم بگویم که دهانه احتمالاً رایج ترین است.

Now, this made me think of a common  expression as well, which is unseasonably,  

اکنون، این باعث شد که به یک عبارت رایج نیز فکر کنم، که غیر فصلی است،

unseasonably, which is your adverb.

غیر فصلی، که قید شماست.

And then you can have whatever adjective you want.

و سپس می توانید هر صفتی را که می خواهید داشته باشید.

So you can say it's been unseasonably wet.

بنابراین می توان گفت که به طور نامطلوبی خیس بوده است.

This means more than normal for that time of year.

این به معنای بیش از حد معمول برای آن زمان از سال است.

This should be just of year for that time of year.

این باید فقط از سال برای آن زمان از سال باشد.

So right now, if it is late summer like it is  for the Sahara desert, that is the time of year.

بنابراین در حال حاضر، اگر مانند صحرای صحرا، اواخر تابستان است ، آن زمان از سال است.

If it's winter, if it's January, if it's summer,  

اگر زمستان باشد، اگر ژانویه باشد، اگر تابستان باشد،

spring, whatever time of year it  is, it means more than normal.

بهار، هر زمان از سال که باشد، بیشتر از حد معمول است.

So it's been unseasonably wet.

بنابراین به طور غیرقابل فصلی خیس شده است.

It's been more wet than normal,  unseasonably dry, hot, cold, humid,  

هوا بیشتر از حد معمول مرطوب است، خشکی بی‌فصل، گرم، سرد، مرطوب،

rainy, snowy, whatever specific expression  you want to use to describe the weather.

بارانی، برفی، هر تعبیر خاصی که می‌خواهید برای توصیف آب‌وهوا استفاده کنید.

So that's a great one to have in your vocabulary  because everyone loves talking about the weather.

بنابراین در دایره لغات خود بسیار عالی است، زیرا همه دوست دارند در مورد آب و هوا صحبت کنند.

As the rain flowed over the desert terrain,  

همانطور که باران بر روی زمین بیابانی جاری شد، منظره

it created a new watery  landscape amid the palm trees.

آبی جدید در میان درختان نخل ایجاد کرد.

And scrubby flora amid means in the middle of  or surrounded by and flora means plant life.

و scrubby flora amid به معنی در وسط یا احاطه شده توسط و flora به معنای زندگی گیاهی است.

I didn't know what scrubby flora  meant, so this word is new to me.

من نمی دانستم فلور اسکرابی به چه معناست، بنابراین این کلمه برای من تازگی دارد.

Scrubby and I love plants,  so I'm happy to learn this.

من و اسکرابی عاشق گیاهان هستیم، بنابراین خوشحالم که این را یاد گرفتم.

Maybe you'll never use this in your vocabulary,  but scrubby means that is low growing.

شاید شما هرگز از این در واژگان خود استفاده نکنید، اما اسکرابی به این معنی است که رشد کمی دارد.

So if this is the ground, maybe it  only grows an inch or a few inches.

بنابراین اگر این زمین باشد، شاید فقط یک اینچ یا چند اینچ رشد کند.

I don't know how high or how low it  would be to be considered scrubby,  

من نمی‌دانم چقدر بالا یا پایین است که بتوان آن را اسکراب در نظر گرفت،

but let's just say low growing.

اما اجازه دهید بگوییم رشد کم.

Growing low to the ground is scrubby.

رشد کم تا سطح زمین اسکرابی است.

Plant life.

زندگی گیاهی

That's an interesting adjective.

این یک صفت جالب است.

New one for me in desert  communities frequented by tourist.

یک مورد جدید برای من در جوامع بیابانی که گردشگران در آن تردد می کنند.

Four by fours.

چهار در چهار.

So notice you say this times  as by 4 by fours, 4 by fours.

بنابراین توجه داشته باشید که این بار را به صورت 4 در چهار، 4 در چهار می گویید.

You don't say 4 * 4 in math.

شما در ریاضی 4 * 4 نمی گویید.

If this were a mathematics equation,  

اگر این یک معادله ریاضی بود،

you would represent this as times  4 * 4 is noted in the comments.

آن را به صورت 4 * 4 در نظرات نشان می‌دادید.

Can you do mental math?

آیا می توانید ریاضیات ذهنی انجام دهید؟

4 by 4, So 4 * 4 in math.

4 در 4، پس 4 * 4 در ریاضی.

But in this case, this isn't a math equation.

اما در این مورد، این یک معادله ریاضی نیست.

Thankfully not a math teacher.

خوشبختانه معلم ریاضی نیست.

So 4x4.

بنابراین 4x4.

This represents by 4 by 4.

این نشان دهنده 4 در 4 است.

Do you know what A four by four?

آیا می دانید A چهار در چهار چیست؟

Well, this might give you a clue.

خوب، این ممکن است به شما سرنخی بدهد.

Motored through?

از طریق موتور؟

Motored through puddles.

موتوری از میان گودال ها.

Maybe this tells you that it's a vehicle.

شاید این به شما بگوید که یک وسیله نقلیه است.

A4 by 4 is a vehicle that has four wheel  drive, also referred to as all-wheel drive.

A4 در 4 وسیله نقلیه ای است که دارای چهار چرخ محرک است که به آن چهار چرخ محرک نیز گفته می شود.

Personally, I generally think of SU VS or  Jeeps when I think of four by fours, but I  

من شخصاً وقتی به چهار در چهار فکر می‌کنم به SU VS یا Jeeps فکر می‌کنم، اما

don't know that much about vehicles and cars, so  I don't know the specifics of this to be honest.

در مورد وسایل نقلیه و ماشین‌ها اطلاعات زیادی ندارم، بنابراین صادقانه بگویم، مشخصات این را نمی‌دانم.

So 4 by fours motored through the puddles  and residents surveyed the scene in awe.

بنابراین 4 در چهار با موتور از میان گودال‌ها عبور کردند و ساکنان با هیبت صحنه را بررسی کردند.

So in awe.

بنابراین در هیبت.

Imagine you're in this Jeep and you're motoring  through, you're going through all these puddles  

تصور کنید در این جیپ هستید و در حال رانندگی با ماشین هستید ، از میان این گودال‌ها عبور می‌کنید که

splashing everywhere, everywhere, but this is  the desert and you're just wow, that's amazing.

همه جا و همه جا می‌پاشند، اما اینجا بیابان است و شما فقط وای، این شگفت‌انگیز است.

So that would be in awe.

به طوری که در هیبت خواهد بود.

That's literally the image that you would have.

این به معنای واقعی کلمه تصویری است که شما خواهید داشت.

So an image like that would be  etched into your memory for sure.

بنابراین چنین تصویری مطمئناً در حافظه شما حک می شود.

Let's continue the bounty of rainfall.

بیایید به نعمت بارندگی ادامه دهیم.

Bounty sounds like a large amount  of the abundance of rainfall.

Bounty به نظر مقدار زیادی از فراوانی بارندگی است.

And in all three cases, you need this  preposition of so it's the abundance  

و در هر سه مورد، به این حرف اضافه نیاز دارید، بنابراین فراوانی

of something large amount of bounty  of rainfall will likely help refill.

مقدار زیادی از فضل باران احتمالاً به پر کردن مجدد کمک خواهد کرد.

So likely means it's possible but not guaranteed.

بنابراین به احتمال زیاد به این معنی است که ممکن است اما تضمین نشده است.

So maybe 80% will happen, but there's  still that 20% chance it won't happen.

بنابراین شاید 80٪ اتفاق بیفتد، اما هنوز 20٪ احتمال دارد که اتفاق نیفتد.

I'll likely go to the party  means 80% I'll be there but  

من احتمالاً به مهمانی خواهم رفت، یعنی 80٪ من آنجا خواهم بود، اما

still 20% I'll stay home and watch Netflix.

هنوز 20٪ در خانه می مانم و نتفلیکس را تماشا می کنم.

So I'll likely go to the party isn't guaranteed.

بنابراین من به احتمال زیاد به مهمانی رفتن تضمین شده نیست.

The bounty of rainfall will likely help  

وفور بارندگی احتمالاً

refill the large under large groundwater  groundwater aquifers beneath the desert.

به پر کردن سفره‌های زیرزمینی بزرگ زیرزمینی در زیر بیابان کمک می‌کند.

So this is just the the area that  stores the water, the groundwater.

بنابراین این فقط منطقه ای است که آب را ذخیره می کند، آب های زیرزمینی.

So the water from the ground aquifers beneath the  

بنابراین آب از سفره های زیرزمینی زیر

desert that are relied upon to  supply water in desert communities.

بیابان است که برای تامین آب در جوامع بیابانی متکی است.

The region's damned reservoirs  reported refilling at record rates.

مخازن لعنت شده منطقه با نرخ بی سابقه ای دوباره پر می شوند.

So reservoir would again be an  area that stores water and refill.

بنابراین مخزن دوباره منطقه ای خواهد بود که آب را ذخیره می کند و دوباره پر می کند.

When you add re in front of the  verb, it means to do it again.

وقتی re را جلوی فعل اضافه می‌کنید ، به معنای انجام دوباره آن است.

So if the reservoir is empty, you need  to refill it, Just like if your water  

بنابراین، اگر مخزن خالی است، باید دوباره آن را پر کنید، درست مانند زمانی که لیوان آب شما

glass is empty and you're at a restaurant,  they'll ask you would you like a refill?

خالی است و در رستوران هستید، از شما می پرسند که آیا می خواهید دوباره پر کنید؟

Would you like more water?

آیا آب بیشتری می خواهید؟

Because I already filled your glass once,  

چون قبلاً یک بار لیوان شما را پر کرده‌ام،

so I'm asking if you want me to fill  it again, would you like a refill?

بنابراین می‌پرسم اگر می‌خواهید دوباره آن را پر کنم، آیا می‌خواهید دوباره آن را پر کنید؟

And they'll ask that for any beverage,  coffee, tea, water, soft drinks.

و آنها این را برای هر نوشیدنی، قهوه، چای، آب، نوشابه می‌خواهند.

Would you like a refill?

آیا می خواهید دوباره پر کنید؟

Our last sentence.

جمله آخر ما

However, it's unclear how far September's  rains will go toward alleviating drought.

با این حال، مشخص نیست که بارش‌های سپتامبر تا چه اندازه برای کاهش خشکسالی پیش خواهند رفت.

So alleviating means making the drought  less severe or reducing the drought.

بنابراین کاهش به معنای کاهش شدت خشکسالی یا کاهش خشکسالی است.

If you have a headache, you would take some sort  of pain reliever pill to alleviate your symptoms,  

اگر سردرد دارید، باید نوعی قرص مسکن مصرف کنید تا علائم خود را کاهش دهید،

to make them less strong, to reduce  them or to eliminate them entirely.

آنها را کاهش دهید، آنها را کاهش دهید یا به طور کامل از بین ببرید.

And notice again, we're using this word, however,  to connect ideas that are contrasting because  

و دوباره توجه کنید، با این حال، ما از این کلمه برای ارتباط ایده‌هایی استفاده می‌کنیم که متضاد هستند، زیرا

they just talked about getting a large amount of  rain and refilling the reservoirs and aquifers.

آنها فقط در مورد بارش مقدار زیادی باران و پر کردن مجدد مخازن و سفره‌های زیرزمینی صحبت کردند.

But then they're saying that they're not sure.

اما بعد می گویند که مطمئن نیستند.

It's unclear if it will alleviate drought, if  it will reduce the severity of the drought.

مشخص نیست که آیا خشکسالی را کاهش می دهد یا خیر، آیا شدت خشکسالی را کاهش می دهد.

So this, however, introduces a contrasting idea.

بنابراین، با این حال، این یک ایده متضاد را معرفی می کند.

Let's take these two contrasting ideas.

بیایید این دو ایده متضاد را در نظر بگیریم.

I love learning English with the news.

من عاشق یادگیری زبان انگلیسی با اخبار هستم.

Do you, do you love learning English  with the news like we just did?

آیا شما، آیا دوست دارید انگلیسی را با اخباری مانند ما یاد بگیرید؟

Now hopefully you're thinking  yes, yes, yes I do, yes, yes, yes.

اکنون امیدوارم که فکر می‌کنید بله، بله، بله، بله، بله، بله.

So put yes, yes, yes.

بنابراین بله، بله، بله را قرار دهید.

If you do.

اگر انجام دهید.

I love learning English with the news.

من عاشق یادگیری زبان انگلیسی با اخبار هستم.

I haven't subscribed to Jennifer's channel.

من در کانال جنیفر مشترک نشدم.

So this is a contrast, but right now  it sounds like just two separate ideas.

بنابراین این یک تضاد است، اما در حال حاضر فقط دو ایده مجزا به نظر می رسد.

I don't understand really  the connection between them.

من واقعاً ارتباط بین آنها را درک نمی کنم.

So to show that connection,  we can use a connecting word.

بنابراین برای نشان دادن آن ارتباط، می‌توانیم از یک کلمه ارتباطی استفاده کنیم.

And because it's a contrasting idea, we can  just put however at the beginning, however,  

و از آنجایی که این یک ایده متضاد است، می‌توانیم هر چند در ابتدا،

and then your idea to show the connection.

و سپس ایده شما را برای نشان دادن ارتباط قرار دهیم.

I love learning English with the news, However,  I haven't subscribed to Jennifer's channel.

من عاشق یادگیری زبان انگلیسی با اخبار هستم، اما، در کانال جنیفر مشترک نشده ام.

Well, change.

خب عوض کن

Just subscribe like this lesson, because then  you're notified every time I post a new one.

فقط مانند این درس مشترک شوید، زیرا هر بار که درس جدیدی پست می‌کنم به شما اطلاع داده می‌شود.

And I post lots of Learn  English with the news lessons.

و من بسیاری از آموزش های انگلیسی را با دروس اخبار پست می کنم.

So that's the end of this article.

پس این پایان این مقاله است.

So what I'll do is I'll read the  article from start to finish,  

بنابراین کاری که من انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می‌خوانم،

and this time you can focus on my pronunciation.

و این بار می‌توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

The Sahara Desert flooded for  the first time in decades.

صحرای صحرا برای اولین بار در دهه‌ها جاری شد.

Striking images from the Sahara Desert show  large links etched into rolling sand dunes  

تصاویر خیره‌کننده از صحرای صحرا نشان می‌دهد که پیوندهای بزرگی در تپه‌های شنی غلت‌خورده حک شده‌اند،

after one of the most arid, barren places in the  world was hit with its first flood in decades.

پس از اینکه یکی از خشک‌ترین و بایرترین مکان‌های دنیا با اولین سیل در دهه‌های گذشته ضربه خورد.

The Sahara Duns experience rain, but usually just  a few inches a year and rarely in late summer.

Sahara Duns باران را تجربه می کند، اما معمولاً فقط چند اینچ در سال و به ندرت در اواخر تابستان.

Over 2 days in September, however, intense  rain fell in parts of the desert in southeast  

با این حال، بیش از 2 روز در ماه سپتامبر، باران شدیدی در بخش‌هایی از صحرا در جنوب شرقی

Morocco after a low pressure system  pushed across northwestern Sahara.

مراکش بارید، پس از آن که یک سیستم کم‌فشار در شمال غرب صحرا رانده شد.

Preliminary Nassau satellite data showed nearly  8 inches of rain in some parts of the region.

داده های اولیه ماهواره ای ناسائو نشان داد که تقریباً 8 اینچ باران در برخی مناطق این منطقه باریده است.

1 desert city in southeast Morocco  recording nearly 3 inches of rainfall,  

1 شهر بیابانی در جنوب شرقی مراکش  که تقریباً 3 اینچ بارندگی را ثبت کرده است،

most of it across just two days last month.

بیشتر آن فقط دو روز در ماه گذشته بوده است.

That's more than four times the  normal rainfall for the whole  

این بیش از چهار برابر بارندگی معمولی در کل

month of September and equates to more  than half a year's worth for this area.

ماه سپتامبر است و معادل بیش از نیم سال بارندگی برای این منطقه است.

It's been 30 to 50 years since we had this  much rain in such a short space of time.

30 تا 50 سال از زمانی که این مقدار باران در مدت زمان کوتاهی باریده ایم می گذرد.

As the rain flowed over the desert terrain,  it created a new watery landscape amid the  

هنگامی که باران بر روی زمین بیابانی جاری شد، منظره‌ای پرآب جدید در میان

palm trees and scrubby flora in desert  communities frequented by tourists.

نخل‌ها و گیاهان خشخاش در جوامع بیابانی که گردشگران در آن تردد می‌کنند، ایجاد کرد.

4 by fours motored through the puddles  and residents surveyed the scene in awe.

4 در چهار با موتور از میان گودال‌ها عبور می‌کردند و ساکنان با هیبت صحنه را بررسی می‌کردند.

The bounty of rainfall will likely  help refill the large groundwater  

وفور بارندگی احتمالاً به پر کردن مجدد سفره‌های زیرزمینی بزرگ

aquifers beneath the desert that are relied  upon to supply water in desert communities.

زیر بیابان کمک می‌کند که برای تأمین آب در جوامع بیابانی متکی هستند.

The region's damned reservoirs reported  refilling at record throughout September.

مخازن لعنت شده منطقه گزارش کردند که در طول ماه سپتامبر پر شده اند.

However, it's unclear how far September's  rains will go toward alleviating drought.

با این حال، مشخص نیست که بارش‌های سپتامبر تا چه اندازه برای کاهش خشکسالی پیش خواهند رفت.

So do you want me to make more lessons  where we learn English with the news?

بنابراین، آیا می‌خواهید با اخبار، درس‌های بیشتری را در جایی که انگلیسی یاد می‌گیریم ارائه کنم؟

If you do, put yes, yes, yes, put  yes, yes, yes in the comments below.

اگر دارید، بله، بله، بله، بله، بله، بله را در نظرات زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like this lesson,  

و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the a link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا کلیک کنید یا به دنبال پیوندی در توضیحات بگردید.

And you can keep improving your  English with this lesson right now.

و می‌توانید همین الان با این درس به بهبود زبان انگلیسی خود ادامه دهید.