Donald Trump Blasts Electric Vehicles 🇺🇲 Learn English with the News

Today you're going to improve  your fluency in English by  

امروز می‌خواهید تسلط خود را به زبان انگلیسی با

reading and listening to English at the same time.

خواندن و گوش دادن همزمان به زبان انگلیسی تقویت کنید.

We're going to read a news article together,  

ما می‌خواهیم یک مقاله خبری با هم بخوانیم،

and this is the best method that  you can use to become fluent fast.

و این بهترین روشی است که می‌توانید برای مسلط شدن سریع استفاده کنید.

Welcome back to JForrest

به JForrest English خوش آمدید

English, I'm Jennifer.

، من جنیفر هستم.

Now, let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, I'll read the headline  Trump BLASTS Electric Vehicles  

ابتدا، من یک روز پس از دیدار بایدن در خط اعتراض، تیتر را می خوانم ترامپ وسایل نقلیه الکتریکی را در میشیگان منفجر می کند

in Michigan a day after Biden's picket line visit.

Now, before we begin this lesson,  I'll let you know that I reviewed  

اکنون، قبل از شروع این درس، به شما اطلاع می‌دهم که

a separate article about Biden's visit to  Michigan, which came before Trump's visit.

مقاله جداگانه‌ای درباره سفر بایدن به میشیگان، که قبل از سفر ترامپ انجام شده بود، مرور کردم.

And I explain a lot of vocabulary that you'll  see in this lesson, such as picket line.

و من بسیاری از واژگانی را که در این درس خواهید دید، توضیح می‌دهم، مانند خط پیکت.

I don't want to explain that again,  

من نمی‌خواهم دوباره آن را توضیح دهم،

so I left the link to Biden's visit to Michigan  in the description and the comments section.

بنابراین پیوند سفر بایدن به میشیگان را در قسمت توضیحات و نظرات گذاشتم.

So you're welcome to pause this video and watch  

بنابراین می‌توانید این ویدیو را متوقف کنید و

Biden's visit first so you  can learn this vocabulary.

ابتدا دیدار بایدن را تماشا کنید تا بتوانید این واژگان را یاد بگیرید.

Now with that, let's review some other  vocabulary in this headline here, such as blasts.

اکنون با آن، اجازه دهید برخی از واژگان دیگر در این عنوان را در اینجا مرور کنیم، مانند انفجارها. در

Here, blast is a verb and you  blast someone or something.

اینجا، انفجار یک فعل است و شما کسی یا چیزی را منفجر می‌کنید.

In this case, he's blasting something.

در این مورد، او چیزی را منفجر می کند.

Electric vehicles.

وسایل نقلیه الکتریکی.

And this is when you criticize  and you criticize severely.

و این زمانی است که شما انتقاد می کنید و به شدت انتقاد می کنید.

So a lot of criticism.

پس انتقادات زیاد.

Trump blasts electric vehicles in Michigan.

ترامپ خودروهای برقی را در میشیگان منفجر کرد.

He criticizes severely  electric vehicles in Michigan.

او از وسایل نقلیه الکتریکی در میشیگان به شدت انتقاد می‌کند.

Now the opposite of BLAST is commend.

اکنون برعکس BLAST ستایش می شود.

When you commend something, it  means you praise it, you support it.

وقتی چیزی را تحسین می کنید، به این معنی است که آن را تحسین می کنید، از آن حمایت می کنید.

So I hope you commend this  video and you don't blast it.

بنابراین امیدوارم این ویدیو را ستایش کنید و آن را منفجر نکنید.

Of course, I don't want you to criticize  this video, so you can put in the comments.

البته، نمی‌خواهم از این ویدیو انتقاد کنید، بنابراین می‌توانید در نظرات قرار دهید. می‌دانم که

I know we just started, but  you can put in the comments.

ما تازه شروع کرده‌ایم، اما  می‌توانید در نظرات بنویسید.

I commend this video.

من این ویدیو را تحسین می کنم.

Hopefully you feel that way.

امیدوارم شما هم چنین احساسی داشته باشید.

But if you want to blast it,  that is your right to do so.

اما اگر می‌خواهید آن را منفجر کنید، این حق شماست که این کار را انجام دهید.

I just hope you don't.

فقط امیدوارم این کار را نکنی

And I hope you commend this video.

و امیدوارم این ویدیو را تحسین کنید.

I commend this video.

من این ویدیو را تحسین می کنم.

Put that in the comments.

آن را در نظرات قرار دهید.

All right, so Trump blasts  electric vehicles in Michigan.

بسیار خوب، بنابراین ترامپ وسایل نقلیه الکتریکی را در میشیگان منفجر می کند.

If you're not aware, in Michigan they  have a very large automobile industry.

اگر نمی‌دانید، در میشیگان صنعت خودروسازی بسیار بزرگی دارند.

That's where most of the cars  in North America are made.

اینجا جایی است که بیشتر خودروها در آمریکای شمالی ساخته می‌شوند.

So that's why he blasts  electric vehicles in Michigan.

بنابراین به همین دلیل است که او وسایل نقلیه الکتریکی را در میشیگان منفجر می کند.

And this is a day after Biden's picket line visit.

و این یک روز پس از دیدار بایدن در خط اعتراض است.

Of course, as I said, you can  review this in my other lesson.

البته، همانطور که گفتم، می‌توانید این را در درس دیگر من مرور کنید.

Now don't worry about taking these notes because  I summarized everything in a free lesson PDF.

اکنون نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه کردم.

So you can look for the link in the description.

بنابراین می توانید به دنبال لینک در توضیحات بگردید.

Let's continue as his Republican rivals prepared  

بیایید ادامه دهیم همانطور که رقبای جمهوریخواه او

to gather on stage in California  for their second primary debate.

برای دومین مناظره مقدماتی خود در کالیفرنیا آماده شدند.

Donald Trump was in Michigan.

دونالد ترامپ در میشیگان بود.

OK, let's stop here and look  at the verb gather on stage.

خوب، بیایید اینجا توقف کنیم و به فعل جمع کردن روی صحنه نگاه کنیم.

When you gather, it means  individual people come together.

وقتی جمع می‌شوید، به این معنی است که افراد فردی دور هم جمع می‌شوند.

So it's another way of saying meet.

بنابراین راه دیگری برای گفتن ملاقات است.

We gathered to discuss the report.

ما جمع شدیم تا در مورد گزارش بحث کنیم.

We met to discuss the report.

ما برای بحث در مورد گزارش ملاقات کردیم.

Now on stage is simply because this was during  a debate and the candidates who are debating  

اکنون روی صحنه صرفاً به این دلیل است که این در طول یک مناظره بود و نامزدهایی که در حال مناظره هستند

are on a stage and then the audience is well in  the audience watching the candidates on stage.

روی صحنه هستند و سپس تماشاگران به خوبی در تماشاگران در حال تماشای نامزدها روی صحنه هستند.

So the candidates gathered on stage  and the audience watched that.

بنابراین نامزدها روی صحنه جمع شدند و تماشاگران آن را تماشا کردند.

Let's continue with the sentence.

بیایید به جمله ادامه دهیم.

Donald Trump was in Michigan on Wednesday  night working to win over blue collar voters.

دونالد ترامپ چهارشنبه شب در میشیگان بود و برای جلب نظر رأی دهندگان یقه آبی تلاش می کرد.

So let's review that.

پس بیایید آن را مرور کنیم.

Win over is a phrasal verb,  and you win someone over.

Win over یک فعل عبارتی است و شما کسی را برنده می کنید.

When you win someone over, you simply you  get their support or you get their approval.

وقتی کسی را به دست می آورید، به سادگی از او حمایت می کنید یا تأییدش را دریافت می کنید.

So if you go to a job interview or  you're trying to get a new client,  

بنابراین اگر به یک مصاحبه شغلی می‌روید یا می‌خواهید مشتری جدیدی پیدا کنید، می‌خواهید

you want to win that person over.

آن شخص را جذب کنید. می‌خواهید

You want to convince them to  offer you the job or work for you.

آن‌ها را متقاعد کنید که به شما این کار را پیشنهاد کنند یا برای شما کار کنند.

So you might say, I hope this  proposal will win over the client,  

بنابراین ممکن است بگویید، امیدوارم این پیشنهاد مشتری را جلب کند،

will get the client to support you,  approve you, and then therefore hire you.

مشتری را وادار کند که از شما حمایت کند، شما را تأیید کند، و سپس شما را استخدام کند.

Now in this case, Donald Trump is  trying to win over blue collar voters.

اکنون در این مورد، دونالد ترامپ سعی دارد رای دهندگان یقه آبی را جذب کند. آیا

Have you heard this adjective before, blue collar?

قبلاً این صفت یقه آبی را شنیده اید؟

And then what's the opposite of blue collar?

و سپس مخالف یقه آبی چیست؟

There's blue collar and there's white collar.

یقه آبی و یقه سفید وجود دارد.

It relates to the type of  work that these people do.

به نوع کاری که این افراد انجام می دهند مربوط می شود.

So blue collar workers, generally the work they  do requires physical strength and physical skill.

بنابراین کارگران یقه آبی، معمولاً کاری که انجام می‌دهند به قدرت بدنی و مهارت بدنی نیاز دارد.

Like an auto, an auto worker, a  plumber, a Carpenter, a builder.

مانند یک خودرو، یک کارگر خودرو، یک لوله‌کش، یک نجار، یک سازنده.

Those would be considered blue collar  workers, a white collar worker.

آنها را کارگران یقه آبی، کارگر یقه سفید در نظر می گیرند.

The work they do more requires their mental  skill, not necessarily their physical strength.

کاری که آنها بیشتر انجام می دهند به مهارت ذهنی آنها نیاز دارد ، نه لزوماً قدرت بدنی آنها.

And so those are generally  people who work in offices.

و بنابراین، عموماً افرادی هستند که در دفاتر کار می کنند.

So Donald Trump is trying to win over blue  collar voters by lambasting President Joe Biden.

بنابراین، دونالد ترامپ در تلاش است با انتقاد از جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، رای دهندگان یقه آبی را جلب کند.

Lambasting.

لمباس کردن.

Now first I'll note that there are two alternative  pronunciations, best or best, basting or basting.

اکنون ابتدا توجه می‌کنم که دو تلفظ جایگزین وجود دارد ، بهترین یا بهترین، basting یا basting.

The one I use, basting  lambasting, is the more common.

موردی که من استفاده می‌کنم، کوبیدن بره‌زن، رایج‌تر است.

But you may also hear in American pronunciation  basting, lambasting, lambasting, lambasting.

اما ممکن است در تلفظ آمریکایی basting، lambasting، lambasting، lambasting نیز بشنوید.

I recommend lambasting because it is more common.

من بره زدن را توصیه می کنم زیرا رایج تر است.

Now what does this mean by  lambasting President Joe Biden?

اکنون این به معنای انتقاد از جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا چیست؟

Again, it's another way of  saying criticize by criticizing.

باز هم، این روش دیگری برای گفتن انتقاد از طریق انتقاد است.

And remember, what else did we learn by blasting?

و به یاد داشته باشید، ما با انفجار چه چیز دیگری یاد گرفتیم؟

President Joe Biden.

رئیس جمهور جو بایدن

So criticizing.

پس انتقاد کردن.

Notice here it's an ING.

توجه کنید که اینجا یک ING است.

And that's because we need to conjugate our verb.

و این به این دلیل است که ما باید فعل خود را صرف کنیم.

We have a preposition.

ما حرف اضافه داریم.

So we need the ING by criticizing, by blasting.

بنابراین ما با انتقاد کردن، با انفجار به ING نیاز داریم.

I'll just add that so you remember  the other word we learn blasting.

من فقط آن را اضافه می کنم تا کلمه دیگری که ما انفجار را یاد می گیریم را به خاطر بیاورید.

I will note though, blasting is a  lot more common than lamb basting.

البته متذکر می شوم که انفجار بره بسیار رایج تر از بره زدن است.

And also notice blast.

و همچنین متوجه انفجار.

So there's an L in blast, but  here is not lamb blasting.

بنابراین یک L در انفجار وجود دارد، اما  در اینجا انفجار بره نیست.

No, it's lamb basting.

نه، این لقمه بره است.

Basting.

So remember blast but lamb basting.

باستینگ.

پس انفجار اما بره را به یاد داشته باشید.

OK, by lamb basting President Joe  Biden and his push for electric cars.

خوب، با بره زدن رئیس جمهور جو بایدن و فشار او برای خودروهای برقی.

So his push for something.

بنابراین فشار او برای چیزی.

When you push for something, you  demand that something repeatedly.

وقتی برای چیزی اصرار می‌کنید، مکرراً آن چیزی را می‌خواهید.

So President Joe Biden and his push for  electric cars, that could mean that he's  

بنابراین پرزیدنت جو بایدن و فشار او برای خودروهای الکتریکی، می‌تواند به این معنی باشد که او از

demanding that us as the drivers drive  electric cars over gas powered cars.

ما می‌خواهد که به عنوان رانندگان خودروهای برقی را بر روی خودروهای گازسوز برانیم.

So he's pushing for electric cars  to be widely used in in public life.

بنابراین او در حال اصرار برای استفاده گسترده از خودروهای الکتریکی در زندگی عمومی است.

He's pushing for electric cars so you can demand  

او برای خودروهای برقی فشار می آورد تا شما بتوانید

it and you demand it repeatedly or you  simply try to make something happen.

آن را مطالبه کنید و به طور مکرر آن را مطالبه کنید یا فقط سعی کنید کاری انجام دهید.

So if Joe Biden is pushing for electric cars,  

بنابراین، اگر جو بایدن برای خودروهای برقی فشار می آورد،

maybe he introduced a policy and he is trying  to get everyone to support that policy as well.

شاید او سیاستی را معرفی کرده است و سعی می کند همه از آن سیاست نیز حمایت کنند.

And the policy is that where the  general public we're required to  

و سیاست این است که در جاهایی که عموم مردم مجبور به

drive electric cars as an example,  the workers pushed for higher wages.

رانندگی با خودروهای برقی به عنوان نمونه هستیم، کارگران برای دستمزدهای بالاتر اصرار کردند.

So again, they could just repeatedly  ask or demand higher wages.

بنابراین دوباره، آنها فقط می‌توانند به طور مکرر درخواست یا تقاضای دستمزد بالاتری داشته باشند.

We want higher wages.

ما خواهان دستمزد بالاتر هستیم.

We want higher wages or they  really try to make that happen.

ما دستمزدهای بالاتری می‌خواهیم یا آن‌ها واقعاً تلاش می‌کنند این اتفاق بیفتد.

So President Joe Biden and his push for electric  cars in the midst of an auto workers strike.

بنابراین، رئیس جمهور جو بایدن و فشار او برای خودروهای برقی در بحبوحه اعتصاب کارگران خودرو.

So again, this auto workers strike, that's  covered in the other lesson that I prepared  

بنابراین، دوباره، این اعتصاب کارگران خودرو، در درس دیگری که

on Joe Biden's visit to Michigan,  So you can learn more about that.

در سفر جو بایدن به میشیگان آماده کردم، پوشش داده شده است، بنابراین می‌توانید در مورد آن بیشتر بدانید.

The link is in the description.

لینک در توضیحات موجود است.

Now in the midst of that's if this is the  start and the end of the auto workers straight.

حالا در این میان، اگر این شروع و پایان کار مستقیم کارگران خودرو باشد.

The midst of is in the middle  or somewhere in progress of.

وسط در وسط یا جایی در حال پیشرفت است.

So it's not at the beginning it's not at the end.

بنابراین در ابتدا نیست و در پایان نیست.

It's in the midst of.

در وسط است.

You can also say, you could say during  simply push for electric cars Oh sorry,  

همچنین می‌توانید بگویید، می‌توانید بگویید در حین به سادگی برای اتومبیل‌های الکتریکی فشار بیاورید، متأسفم،

the in belongs to the expression.

in متعلق به عبارت است.

So it's in the midst of something.

بنابراین در میان چیزی است.

Now all of that can be replaced with during push  for electric cars, during an auto workers strike.

اکنون همه آن‌ها را می‌توان در حین فشار خودروهای الکتریکی، در طول اعتصاب کارگران خودرو جایگزین کرد.

Or you could even say amid, which  is slightly more formal than during.

یا حتی می توانید بگویید در میان، که کمی رسمی تر از زمان است.

But as you can see, it's a lot shorter.

اما همانطور که می بینید، بسیار کوتاهتر است. در طول اعتصاب کارگران خودروسازی،

It only takes 4 letters instead of  four individual words to say the  

تنها به 4 حرف به جای چهار کلمه اختصاص داده می شود

exact same thing during an auto workers strike.

.

Amid an auto workers strike.

در میان اعتصاب کارگران خودرو.

Are you enjoying this lesson?

آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news so you  can improve your listening skills of fast  

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

English, expand your vocabulary with natural  expressions, and learn advanced grammar easily.

واژگان خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت.

You can look in the description  for the link to learn more,  

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید،

or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «آکادمی Fluent Fluent» کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

The Republican frontrunners trip.

سفر پیشتازان جمهوری خواه

So the Republican frontrunner is Donald Trump.

بنابراین نامزد جمهوری خواهان دونالد ترامپ است.

Now his trip comes a day after Biden, and I'll  point out that a front runner is the person  

اکنون سفر او یک روز پس از بایدن انجام می‌شود، و من به آن اشاره می‌کنم که نامزد پیشتاز کسی است

who is currently leading something,  usually in terms of a competition.

که در حال حاضر رهبری کاری را، معمولاً از نظر رقابت، برعهده دارد.

So imagine a race where all these people are  running and they're competing in this race,  

بنابراین مسابقه‌ای را تصور کنید که همه این افراد در حال دویدن هستند و در این مسابقه شرکت می‌کنند،

and then there's one person who's  leading, one person who is faster.

و سپس یک نفر پیشرو است، یک نفر که سریع‌تر است.

He is the front runner, but you can use this for  any competition, not just in a race or athletic.

او دونده پیشتاز است، اما می‌توانید از آن برای هر رقابتی استفاده کنید، نه فقط در یک مسابقه یا ورزش.

Because here we have a political competition.

چون اینجا رقابت سیاسی داریم.

In a job interview, there could be 5 candidates.

در یک مصاحبه شغلی، ممکن است 5 نامزد وجود داشته باشد.

Of course there's going to be one, maybe  even 2 frontrunners, 2 people or one person.

مطمئناً یک نفر، شاید حتی 2 نفر پیشتاز، 2 نفر یا یک نفر وجود خواهد داشت.

Who is the strongest out of that group?

چه کسی قوی ترین از آن گروه است؟

Who's more likely to get the job because they were  able to successfully win over the interviewer?

چه کسی احتمال بیشتری دارد که این شغل را به دست بیاورد زیرا آنها توانستند با موفقیت بر مصاحبه کننده پیروز شوند؟

I wrote that definition and  here's an example sentence.

من آن تعریف را نوشتم و در اینجا یک جمله مثال آمده است.

We interviewed 5 applicants  and Tony is the front runner,  

ما با 5 متقاضی مصاحبه کردیم و تونی پیشتاز است،

so the one leading his portfolio won  us over because you win someone over.

بنابراین کسی که سبد او را رهبری می‌کند ما را به خود جلب کرد زیرا شما کسی را برنده می‌کنید.

And this is in the past.

و این در گذشته است.

Simple.

ساده.

His portfolio won us over the  Republican frontrunners trip.

نمونه کارهای او ما را در سفر نامزدهای جمهوری خواه به ارمغان آورد.

Again, that's Donald Trump's  trip comes a day after Biden  

باز هم، این سفر دونالد ترامپ یک روز پس از آن صورت می‌گیرد که بایدن به

became the first sitting president in U.S.

اولین رئیس‌جمهور مستقر در تاریخ ایالات متحده تبدیل شد که

history to walk a picket line as he  joined United Auto Workers in Detroit.

با پیوستن به کارگران یونایتد اتوموبیل در دیترویت، در صف تظاهرات قرار گرفت.

Again, this is the topic of the other lesson  I reviewed, so I'm not going to repeat that.

باز هم، این موضوع درس دیگری است که مرور کردم، بنابراین دیگر آن را تکرار نمی‌کنم.

The link is in the description.

لینک در توضیحات موجود است.

The union is pushing for oh, we see this again.

اتحادیه برای اوه فشار می آورد، ما دوباره این را می بینیم.

And that's exactly the sentence I gave  the workers pushed for higher wages.

و این دقیقاً همان حکمی است که من به کارگرانی که برای دستمزدهای بالاتر فشار آوردند، دادم.

And here it is.

و اینجاست.

The union is pushing for higher wages.

این اتحادیه به دنبال افزایش دستمزد است.

The only difference is I put mine in the past.

تنها تفاوت این است که من را در گذشته قرار داده ام.

Simple.

ساده.

And here we have it in the  present continuous because  

و در اینجا ما آن را در حال حاضر مستمر داریم، زیرا

they're in progress now is  pushing for higher wages.

آنها اکنون در حال پیشرفت هستند برای دستمزدهای بالاتر فشار می آورند.

So they're demanding it and they're taking  action to accomplish this shorter work weeks  

بنابراین آنها خواستار آن هستند و برای انجام این هفته‌های کاری کوتاه‌تر

and assurances from the country's top automakers  that new electric vehicle jobs will be unionized.

و تضمین‌هایی از سوی خودروسازان برتر کشور مبنی بر اینکه مشاغل جدید خودروهای برقی اتحادیه‌ای خواهند شد، اقدام می‌کنند.

OK, so there pushing for more than one thing.

خوب، پس برای بیش از یک چیز فشار می آوریم.

They're pushing for three things.

آنها برای سه چیز اصرار دارند.

Let's talk about assurances.

بیایید در مورد تضمین صحبت کنیم.

This is a noun and an assurance,  in this case plural assurances.

این یک اسم و یک تضمین است، در این مورد اطمینان جمع است.

And assurance is basically a promise.

و اطمینان در اصل یک وعده است.

It's a firm commitment.

این یک تعهد محکم است.

You may know the verb form, which is assure.

ممکن است فرم فعل را بشناسید که مطمئن است.

I assure you that I'll drive you to the airport.

من به شما اطمینان می دهم که شما را به فرودگاه می برم.

So if I say this to you, you can  feel relaxed because you know I'm  

بنابراین، اگر این را به شما بگویم، می‌توانید احساس آرامش کنید، زیرا می‌دانید که من

going to take you to the airport because I  assured you, which is saying I promised you,  

شما را به فرودگاه می‌برم، زیرا به شما اطمینان دادم، یعنی به شما قول داده‌ام، به

I gave you a firm commitment, I will do this now.

شما تعهد محکمی داده‌ام، اکنون این کار را انجام خواهم داد.

This is the verb form which, to be  honest, is more commonly used now.

این شکل فعل است که، صادقانه بگویم، اکنون بیشتر استفاده می شود.

If you use it as the noun form assurance,  you give someone your assurance.

اگر از آن به عنوان تضمین شکل اسمی استفاده کنید، اطمینان خود را به کسی می‌دهید.

So that's why her matches she she gave me  I'm the someone, and it's her assurance.

بنابراین به همین دلیل است که او به من کبریت داده است من آن کسی هستم و این اطمینان اوست.

The assurance, the commitment,  the promise belongs to her.

اطمینان، تعهد، قول به او تعلق دارد.

She gave me her assurance.

او به من اطمینان داد.

Now the word promise functions  in exactly the same way.

اکنون کلمه وعده دقیقاً به همین شکل عمل می‌کند. در

Here it's a verb, and here it's a noun.

اینجا یک فعل است و در اینجا یک اسم است.

And you can give someone your promise as well.

و همچنین می توانید قول خود را به کسی بدهید.

So that's assurances from the  country's top automakers that  

بنابراین، این تضمین‌هایی است که از طرف خودروسازان برتر کشور ارائه می‌شود که

new electric vehicle jobs will be unionized.

مشاغل جدید خودروهای الکتریکی به اتحادیه تبدیل خواهند شد.

So I assure you, the new electric  vehicle jobs will be unionized.

بنابراین به شما اطمینان می‌دهم، مشاغل جدید خودروهای الکتریکی به اتحادیه تبدیل خواهند شد.

That's what they want to hear.

این چیزی است که آنها می خواهند بشنوند.

The dueling appearances.

ظاهر دوئل.

Dueling, let's talk about this here.

دوئل، بیایید در اینجا در مورد این صحبت کنیم.

Dueling is an adjective and  it describes the appearances.

دوئل یک صفت است و ظواهر را توصیف می کند.

Now the word dual is a competition or a fight,  and it's usually between two people, but in this  

اکنون کلمه دوگانه یک رقابت یا دعوا است و معمولاً بین دو نفر است، اما در این

case is an adjective describing appearances  and appearance is when you appear in public.

مورد صفتی است که ظاهر را توصیف می‌کند و ظاهر زمانی است که در انظار عمومی ظاهر می‌شوید.

So we have Donald Trump appearance,  

بنابراین ما ظاهر دونالد ترامپ،

his appearance, and then we  have Joe Biden's appearance.

ظاهر او، و سپس ظاهر جو بایدن را داریم.

So when they both appear in public now,  

بنابراین وقتی هر دوی آنها اکنون در انظار عمومی ظاهر می شوند،

those appearances, they're in  competition with each other.

آن ظاهرها، در رقابت با یکدیگر هستند.

They're fighting each other.

دارن با هم دعوا میکنن

So the dueling appearances  preview what will likely be  

بنابراین، دوئل‌ها پیش‌نمایش آنچه را که احتمالاً

a chief dynamic of the 2024 general election.

پویایی اصلی انتخابات عمومی ۲۰۲۴ خواهد بود، نشان می‌دهند.

So by describing this as a preview,  

بنابراین، با توصیف این به عنوان یک پیش‌نمایش، می‌گویند

it's saying that this is what we  can expect in the 2024 election.

که این همان چیزی است که می‌توانیم در انتخابات 2024 انتظار داشته باشیم.

Just like a movie trailer  is a preview of the movie,  

درست مانند پیش‌پرده فیلم که پیش‌نمایش فیلم است، به

it tells you what you can expect in the movie.

شما می‌گوید چه انتظاری از فیلم دارید.

So they're saying that these two appearances,  Joe Biden in Michigan, Donald Trump in Michigan.

بنابراین آنها می گویند که این دو حضور، جو بایدن در میشیگان، دونالد ترامپ در میشیگان.

This is what we can expect  in the 2024 general election,  

این همان چیزی است که می‌توانیم در انتخابات سراسری 2024 انتظار داشته باشیم،

which increasingly looks like a  rematch between Trump and Biden.

که به طور فزاینده‌ای شبیه یک مسابقه مجدد بین ترامپ و بایدن است.

It's a rematch, which means  they're matching again.

این یک مسابقه مجدد است، به این معنی که آنها دوباره با هم مطابقت دارند.

They're competing again because they already  competed against each other in the past.

آنها دوباره در حال رقابت هستند زیرا قبلاً در گذشته با یکدیگر رقابت کرده بودند.

So it's a rematch.

پس این یک مسابقه مجدد است.

I wrote that definition.

من این تعریف را نوشتم.

Now let's continue.

حالا بیایید ادامه دهیم.

Michigan is expected to again be a  critical battleground state as both  

انتظار می‌رود که میشیگان دوباره به یک ایالت بحرانی میدان نبرد تبدیل شود زیرا هر دو

candidates try to paint themselves  as champions of the working class.

نامزد سعی می‌کنند خود را به عنوان قهرمان طبقه کارگر معرفی کنند.

Now generally the working class that includes  both blue collar and white collar workers.

اکنون عموماً طبقه کارگری که هم کارگران یقه آبی و هم کارگران یقه سفید را شامل می شود.

In this case the focus is more on blue collar  workers because in Michigan the main industry is  

در این مورد تمرکز بیشتر روی کارگران یقه آبی است زیرا در میشیگان صنعت اصلی

the automotive industry and people work mainly  with their hands and their physical strength.

صنعت خودروسازی است و مردم عمدتاً با دست و قدرت بدنی خود کار می کنند.

So more so blue collar  workers, a battleground state.

بیشتر از آن کارگران یقه آبی ، یک ایالت میدان نبرد.

Well, it's in Michigan that  they're going to battle, of course,  

خب، در میشیگان است که آنها به نبرد می روند، البته   به

metaphorically in the sense of they're going  to compete against each other politically.

صورت استعاری به این معنا که قرار است از نظر سیاسی با یکدیگر رقابت کنند.

They're going to debate, they're  going to appear in that state.

آنها قرار است بحث کنند، در آن حالت ظاهر می شوند.

They're going to try to win  over voters in Michigan.

آنها سعی خواهند کرد رای دهندگان را در میشیگان جلب کنند.

It's a battleground state.

این یک ایالت میدان جنگ است.

Now if they try to paint themselves as,  

حالا اگر بخواهند خودشان را به شکلی ترسیم کنند،

it's simply saying to describe  themselves as or to appear as.

به سادگی می‌گویند که خودشان را به‌عنوان یا به نظر می‌رسند.

So Donald Trump wants to paint himself  as a champion of the working class.

بنابراین دونالد ترامپ می‌خواهد خود را قهرمان طبقه کارگر معرفی کند.

So he's working for them.

بنابراین او برای آنها کار می کند.

He's there to support them and their needs.

او آنجاست تا از آنها و نیازهایشان حمایت کند.

But Donald or but Joe Biden also wants to be  

اما دونالد یا جو بایدن همچنین می‌خواهد

known as to describe himself as  a champion of the working class.

به عنوان یک قهرمان طبقه کارگر شناخته شود.

So they're trying to paint themselves  as describe themselves appear as let's  

بنابراین آن‌ها سعی می‌کنند خودشان را طوری ترسیم کنند که خودشان را توصیف می‌کنند و بیایید

continue Trump's decision to skip another debate.

تصمیم ترامپ برای رد شدن از مناظره دیگر را ادامه دهیم.

When you skip something like a meeting, a class,  

وقتی از چیزی مانند یک جلسه، یک کلاس،

a party, an event, it means you  don't do it, you don't do it.

یک مهمانی، یک رویداد رد می‌شوید، به این معنی است که آن را انجام نمی‌دهید، آن را انجام نمی‌دهید.

So he didn't go to the debate.

پس به مناظره نرفت.

If you skip class, it means you didn't go to  class even though you had an obligation to do it.

اگر کلاس را رها کردید، به این معنی است که شما به کلاس نرفته اید، حتی اگر مجبور به انجام آن بودید.

So if you say, oh, I skipped the meeting at work  today, it means you were invited to the meeting.

بنابراین اگر بگویید، اوه، من امروز در محل کار جلسه را رد کردم ، به این معنی است که شما به جلسه دعوت شده اید.

It was expected that you would attend the  meeting, but you didn't attend the meeting.

انتظار می رفت در جلسه شرکت کنید، اما در جلسه شرکت نکردید.

So I skipped the 9:00 meeting today  because I was very busy with other tasks.

بنابراین من جلسه امروز ساعت 9:00 را رد کردم زیرا خیلی درگیر کارهای دیگر بودم.

So I wrote that definition for skip.

بنابراین من آن تعریف را برای پرش نوشتم.

And here's an example.

و در اینجا یک مثال است.

I skipped the 9:00 AM meeting today because  I was busy trying to win over the client.

من جلسه ساعت 9 صبح امروز را رد کردم زیرا مشغول تلاش برای جلب نظر مشتری بودم.

So your boss won't be mad at you for skipping  the meeting because you had a very good reason.

بنابراین رئیستان از دست ندادن جلسه از شما عصبانی نخواهد شد، زیرا دلیل بسیار خوبی داشتید.

So Trump's decision to skip another debate  comes as he maintains A commanding lead.

بنابراین تصمیم ترامپ برای رد شدن از یک مناظره دیگر در حالی صورت می‌گیرد که او پیشتازی را حفظ می‌کند.

This isn't a way of saying a big lead,  a commanding lead in the GOP primary.

این راهی برای گفتن یک پیشتاز بزرگ نیست، یک پیشتاز در انتخابات مقدماتی GOP.

Because remember, Trump is the front runner,  

زیرا به یاد داشته باشید، ترامپ نامزد پیشتاز است،

even as he faces four separate criminal  indictments and as his campaign works  

حتی زمانی که با چهار کیفرخواست مجرمانه مجزا مواجه است و کمپین او در تلاش است تا

to pivot to the general election months  before primary voting begins next year.

ماه‌ها قبل از شروع رأی‌گیری اولیه در سال آینده به انتخابات عمومی بپیوندد.

Let's talk about pivot 2.

بیایید در مورد pivot 2 صحبت کنیم.

So pivot is a verb.

بنابراین pivot یک فعل است.

So if I'm right here and I pivot, I  turn or move in a different direction.

بنابراین اگر درست اینجا باشم و بچرخم، در جهت دیگری می‌چرخم یا حرکت می‌کنم. از

That's physically what you do  with your body for the verb pivot.

نظر فیزیکی این همان کاری است که با بدن خود برای فعل pivot انجام می دهید.

So if you pivot your foot, you move  your foot in a different direction.

بنابراین اگر پای خود را بچرخانید، پای خود را در جهت دیگری حرکت می دهید.

But we use this also to say that right now I'm  

اما ما از این نیز استفاده می‌کنیم تا بگوییم که در حال حاضر

working on this task and I'm  going to pivot to this task.

روی این کار کار می‌کنم و می‌خواهم به این کار بپردازم.

So it's you.

پس این شما هستید.

You move in another direction, but  in this case, it's your attention.

شما در جهت دیگری حرکت می کنید، اما در این مورد، توجه شماست.

It's what you're working on.

این چیزی است که شما روی آن کار می کنید.

So before he was involved in  these criminal indictments  

بنابراین قبل از اینکه او درگیر این کیفرخواست‌های جنایی باشد

that had all of his attention and focus.

که تمام توجه و تمرکز او را جلب کرده بود.

And now he's going to pivot.

و حالا او قرار است چرخش کند.

He's going to turn his attention to.

او قرار است توجه خود را معطوف کند.

The general election.

انتخابات سراسری

So he's going to shift his focus,  Turn his attention to shift his focus.

بنابراین او تمرکز خود را تغییر می‌دهد، توجه خود را معطوف کنید تا تمرکزش تغییر کند.

That's another useful expression.

این یک عبارت مفید دیگر است. به

It means the same thing.

همین معنی است.

I'll write that for you to shift his focus to the  general election so you can use any one of these.

من برای شما می نویسم که تمرکز او را به انتخابات عمومی تغییر دهید تا بتوانید از هر یک از این موارد استفاده کنید.

Drake Enterprises makes automotive  and heavy duty truck components,  

Drake Enterprises قطعات خودرو و کامیون‌های سنگین،

including gear shift levers for semi trucks,  

از جمله اهرم‌های تعویض دنده برای کامیون‌های نیمه‌کامیون را می‌سازد

said it's president Nathan Stumpel who noted  a shift to electric cars would cripple him.

.

Okay.

I'm not too sure how this relates  to what we were just talking about,  

باشه.

من خیلی مطمئن نیستم که چگونه این ارتباط با آنچه ما در مورد آن صحبت می‌کردیم چگونه است،

but I think it's because of this part.

اما فکر می‌کنم به خاطر این بخش است.

He noted a shift to electric cars.

او به تغییر خودروهای برقی اشاره کرد.

So in this case actually a shift would  mean the same as a pivot because right now  

بنابراین در این مورد در واقع تغییر به معنای چرخش است زیرا در حال حاضر

the general public we drive gas powered  cars and if we shift to electric cars,  

عموم مردم ما خودروهای گازسوز می‌رانیم و اگر به سمت خودروهای برقی برویم،

we're going to pivot to electric cars,  we're now going to drive electric cars.

به سمت خودروهای برقی حرکت خواهیم کرد، اکنون می‌رویم. ماشین های برقی

So you change from one to the other.

بنابراین شما از یکی به دیگری تغییر می کنید.

So that's shift to you could  also say, pivot to electric cars.

بنابراین می‌توان گفت که به سمت خودروهای الکتریکی بروید.

Now it would cripple him.

حالا او را فلج می کرد.

It would cripple him.

او را فلج می کرد.

This is another way of  saying it would destroy him.

این روش دیگری است برای گفتن اینکه این کار او را نابود می کند.

It would destroy, for example,  COVID crippled many businesses.

برای مثال، کووید بسیاری از مشاغل را فلج کرد.

COVID destroyed many businesses.

کووید بسیاری از مشاغل را نابود کرد.

So this is a very useful  alternative in your vocabulary.

بنابراین این یک جایگزین بسیار مفید در واژگان شماست.

While Trump AIDS had said his audience  would include several 100 current and  

در حالی که ترامپ ایدز گفته بود که مخاطبان او شامل 100 عضو فعلی و

former UAW members, this was the  union, the auto Workers Union.

سابق UAW هستند، این اتحادیه، اتحادیه کارگران خودروسازی بود.

And then this Drake Enterprises  would be probably part of the union.

و سپس این دریک انترپرایز احتمالاً بخشی از اتحادیه خواهد بود.

That's why they're talking about him.

به همین دلیل در مورد او صحبت می کنند.

And remember Trump both Trump and  Biden want to win over these workers.

و به یاد داشته باشید که ترامپ و بایدن هر دو می خواهند این کارگران را جلب کنند.

So they want these workers support.

بنابراین آنها خواهان حمایت از این کارگران هستند.

Now here Trump aids, these  are aids is another word of  

اکنون در اینجا کمک‌های ترامپ، این کمک‌ها کلمه دیگری از

assistance and it's specifically  used in politics a political aid.

کمک است و به طور خاص در سیاست به عنوان کمک سیاسی استفاده می‌شود.

They just used the word political  aid instead of assistant.

آنها فقط از کلمه کمک سیاسی به جای دستیار استفاده کردند.

Whereas assistant is most commonly  used in offices assistant.

در حالی که دستیار بیشتر در دستیار دفاتر استفاده می شود.

So while Trump assistance, Trump  AIDS had said his audience would  

بنابراین، در حالی که ترامپ ایدز کمک می‌کند، گفته بود که مخاطبان او

include several 100 current and former UAW  members as well as members of plumbers and  

شامل 100 عضو فعلی و سابق UAW و همچنین اعضای اتحادیه‌های لوله‌کش و

pipefitters unions, These are again  both examples of blue collar workers.

لوله‌ساز هستند، اینها دوباره هر دو نمونه‌ای از کارگران یقه آبی هستند.

The crowd also included many non union  workers who support the former president.

این جمعیت همچنین شامل بسیاری از کارگران غیر اتحادیه‌ای بود که از رئیس‌جمهور سابق حمایت می‌کردند.

The former president of course  being Donald Trump because he's  

البته رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ است زیرا او

not the current president, he's a past president.

رئیس جمهور فعلی نیست، او یک رئیس جمهور گذشته است.

So the former president, I  wrote that information for you.

بنابراین رئیس جمهور سابق، من آن اطلاعات را برای شما نوشتم.

Now let's continue.

حالا بیایید ادامه دهیم.

Some said they had been invited by  people who did business with Drake.

برخی گفتند که توسط افرادی دعوت شده اند که با دریک تجارت می کردند.

Remember, Drake was the enterprise here who said  

به یاد داشته باشید، دریک شرکتی در اینجا بود که گفت

they would be crippled if there  was a shift to electric cars.

اگر تغییری به سمت خودروهای برقی انجام شود، آنها فلج خواهند شد.

And remember, Donald Trump is  there to blast electric cars.

و به یاد داشته باشید، دونالد ترامپ آنجاست تا ماشین‌های الکتریکی را منفجر کند.

So by blasting electric cars,  by criticizing electric cars,  

بنابراین، دونالد ترامپ با منفجر کردن خودروهای الکتریکی، با انتقاد از خودروهای الکتریکی،

Donald Trump is trying to win them over.

سعی در جلب نظر آنها دارد.

I wrote this example for you.

این مثال را برای شما نوشتم.

Donald Trump is trying to win these blue  collar workers over by blasting electric cars.

دونالد ترامپ در تلاش است تا با انفجار خودروهای برقی این کارگران یقه آبی را جذب کند.

I'll read this again.

من دوباره این را می خوانم.

Some said they had been invited by  people who did business with Drake.

برخی گفتند که توسط افرادی دعوت شده اند که با دریک تجارت می کردند.

Others said they had simply arrived at the factory  Wednesday afternoon and been allowed to attend.

دیگران گفتند که به سادگی بعدازظهر چهارشنبه به کارخانه رسیده بودند و اجازه حضور داشتند.

And that's the end of the article.

و این پایان مقاله است.

So what I'll do now is I'll go to the beginning  and I'll read the article from start to finish.

بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که به ابتدا می روم و مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم.

And this time you can focus on my pronunciation.

و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

Let's do that now.

حالا این کار را بکنیم. هنگامی که

Trump blasts electric vehicles in Michigan  a day after Biden's picket line visit as his  

Republican rivals prepared to gather on stage  in California for their second primary debate.

رقبای جمهوری‌خواه او برای دومین مناظره مقدماتی خود در کالیفرنیا آماده می‌شوند، یک روز پس از دیدار بایدن، خودروهای برقی را در میشیگان منفجر می‌کند.

Donald Trump was in Michigan on Wednesday night  

دونالد ترامپ چهارشنبه شب در میشیگان بود

working to win over blue collar voters  by lambasting President Joe Biden and  

برای جلب نظر رأی دهندگان یقه آبی با انتقاد از جو بایدن رئیس جمهور و

his push for electric cars in the  midst of an auto workers strike.

فشار او برای خودروهای الکتریکی در بحبوحه اعتصاب کارگران خودرو.

The Republican frontrunners trip comes a day after  Biden became the first sitting president in U.S.

سفر نامزدهای پیشتاز جمهوری‌خواهان یک روز پس از آن انجام می‌شود که بایدن به اولین رئیس‌جمهور مستقر در تاریخ ایالات متحده تبدیل شد که

history to walk a picket line as he  joined United Auto Workers in Detroit.

با پیوستن به کارگران یونایتد خودرو در دیترویت، در صف تظاهرات قرار گرفت.

The union is pushing for higher wages,  shorter work weeks and assurances from  

این اتحادیه برای دستمزدهای بالاتر، هفته‌های کاری کوتاه‌تر و تضمین‌هایی از طرف

the company's top automakers that new  electric vehicle jobs will be unionized.

خودروسازان برتر شرکت مبنی بر اینکه مشاغل جدید خودروهای الکتریکی به اتحادیه تبدیل خواهند شد، فشار می‌آورد.

The dueling appearances preview what will likely  be a chief dynamic of the 2024 general election,  

دوئل‌ها پیش‌بینی می‌کنند که احتمالاً پویایی اصلی انتخابات سراسری 2024 خواهد بود،

which increasingly looks like a  rematch between Trump and Biden.

که به طور فزاینده‌ای شبیه یک مسابقه مجدد بین ترامپ و بایدن است.

Michigan is expected to again be a  critical battleground state as both  

انتظار می‌رود که میشیگان دوباره به یک ایالت بحرانی میدان نبرد تبدیل شود زیرا هر دو

candidates try to paint themselves  as champions of the working class.

نامزد سعی می‌کنند خود را به عنوان قهرمان طبقه کارگر معرفی کنند.

Trump's decision to skip another debate comes as  he maintains A commanding lead in the GOP primary,  

تصمیم ترامپ برای رد شدن از مناظره دیگر در حالی صورت می‌گیرد که او در انتخابات مقدماتی حزب جمهوری‌خواه پیشتاز است،

even as he faces four separate criminal  indictments, and as his campaign works  

حتی در شرایطی که با چهار کیفرخواست مجرمانه مجزا مواجه است ، و کمپین او

to pivot to the general election months  before primary voting begins next year.

ماه‌ها قبل از شروع رای‌گیری اولیه در سال آینده، برای چرخش به انتخابات عمومی تلاش می‌کند.

Drake Enterprises makes automotive  and heavy duty truck components,  

دریک اینترپرایز،

including gear shift levers for semi trucks,  

said it's president Nathan Stumpel, who noted  a shift to electric cars would cripple him.

ناتان استامپل، رئیس‌جمهور این شرکت، گفت که تغییر به سمت خودروهای الکتریکی باعث فلج شدن او می‌شود.

While Trump aides had said his audience  would include several 100 current and  

در حالی که دستیاران ترامپ گفته بودند که مخاطبان او شامل چند 100 عضو فعلی و

former UAW members, as well as members  of plumbers and pipefitters unions.

سابق UAW و همچنین اعضای اتحادیه‌های لوله‌کش‌ها و لوله‌کشان خواهند بود.

The crowd also included many nonunion  workers who support the former president.

این جمعیت همچنین شامل بسیاری از کارگران غیر اتحادیه‌ای بود که از رئیس‌جمهور سابق حمایت می‌کردند.

Some said they had been invited by  people who did business with Drake.

برخی گفتند که توسط افرادی دعوت شده اند که با دریک تجارت می کردند.

Others said they had simply arrived at the factory  Wednesday afternoon and been allowed to attend.

دیگران گفتند که به سادگی بعدازظهر چهارشنبه به کارخانه رسیده بودند و اجازه حضور داشتند.

Did you enjoy this lesson?

آیا از این درس لذت بردید؟

Do you want me to make more  lessons just like this?

آیا می‌خواهید درس‌های بیشتری به این شکل بسازم؟

If so, put Yes, Yes, Yes in the comments below.

اگر چنین است، بله، بله، بله را در نظرات زیر قرار دهید.

Put Yes, Yes, Yes and I know you want  more lessons and you can get this free  

Yes, Yes, Yes را بنویسید و من می‌دانم که می‌خواهید درس‌های بیشتری داشته باشید و می‌توانید این

speaking guide where I share 6 tips on how  to speak English fluently and confidently.

راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه صحبت کردن انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And I recommend you watch this lesson right now.

و توصیه می کنم همین الان این درس را تماشا کنید.

I know you'll love it.

من می دانم که شما آن را دوست خواهید داشت.