If You Know These 60 Words, Your English Is EXCELLENT!

22,701 views ・ 2025-01-03

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
If you know these 60 words,  your English is excellent.
0
120
5400
اگر این 60 کلمه را می دانید، انگلیسی شما عالی است.
00:05
Welcome back to JForrest English.
1
5520
1680
به JForrest English خوش آمدید.
00:07
Of course, I'm Jennifer.
2
7200
1160
البته من جنیفر هستم.
00:08
Now let's get started.
3
8360
1480
حالا بیایید شروع کنیم.
00:09
First, let's see if you know these 15 idioms.
4
9840
4440
ابتدا ببینیم آیا این 15 اصطلاح را می شناسید یا خیر.
00:14
You're going to learn these idioms as a quiz.
5
14280
3640
شما قرار است این اصطلاحات را به عنوان یک مسابقه یاد بگیرید.
00:17
You'll see a sentence on the screen with a blank,  
6
17920
4000
جمله‌ای را روی صفحه با یک جای خالی می‌بینید،
00:21
and you need to complete  the idiom in five seconds.
7
21920
5040
و باید این اصطلاح را در پنج ثانیه کامل کنید.
00:26
After you'll learn the correct idiom,  you'll review an example sentence,  
8
26960
5000
بعد از اینکه اصطلاح صحیح را یاد گرفتید، یک جمله مثال را مرور می‌کنید
00:31
and you'll listen to natives using that idiom.
9
31960
3600
و به بومیان با استفاده از آن اصطلاح گوش می‌دهید.
00:35
Are you ready?
10
35560
1240
آیا شما آماده اید؟
00:36
Question one.
11
36800
960
سوال یک.
00:37
At the beginning of our meeting, we  shared our favorite food to break.
12
37760
11040
در ابتدای جلسه، غذای مورد علاقه خود را برای شکستن به اشتراک گذاشتیم.
00:48
To break the ice To break the ice.
13
48800
4160
برای شکستن یخ برای شکستن یخ.
00:52
This is an idiom that means to  have conversation or activities  
14
52960
5160
این اصطلاحی است که به معنای انجام مکالمه یا فعالیت‌ها
00:58
to overcome initial awkwardness or tension  when people are meeting for the first time.
15
58120
7240
برای غلبه بر ناراحتی یا تنش اولیه هنگام ملاقات افراد برای اولین بار است.
01:05
For example, you can share your favorite  food or play a little game to break the ice.
16
65360
6960
برای مثال، می‌توانید غذای مورد علاقه‌تان را به اشتراک بگذارید یا برای شکستن یخ کمی بازی کنید.
01:12
Now remember that idioms are words in a  fixed order that have a non literal meaning.
17
72320
7720
اکنون به یاد داشته باشید که اصطلاحات، کلماتی با ترتیب ثابت هستند که معنای غیر تحت اللفظی دارند.
01:20
Because they're in a fixed order.
18
80040
2040
چون ترتیب ثابتی دارند.
01:22
You cannot say we broke ice that isn't correct.
19
82080
4480
نمی توانید بگویید ما یخ را شکستیم که درست نیست.
01:26
You can't say we broke an ice that isn't correct,  and you definitely can't say we broke ice cubes.
20
86560
7480
شما نمی‌توانید بگویید که یخی را شکستیم که درست نیست، و قطعاً نمی‌توانید بگویید که ما تکه‌های یخ را شکستیم.
01:34
You must say we broke the ice.
21
94040
4040
باید بگویید ما یخ را شکستیم.
01:38
And of course, here your verb to  break is conjugated in the past.
22
98080
4240
و البته، در اینجا فعل به شکستن شما در گذشته مزدور شده است.
01:42
Simple.
23
102320
1080
ساده
01:43
Don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.
24
103400
4920
نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.
01:48
You can find the link in the description it.
25
108320
2280
شما می توانید لینک را در توضیحات آن پیدا کنید.
01:50
Was just break the ice and and  now let's have some fun, you know?
26
110600
4000
آیا فقط شکستن یخ بود و حالا بیایید کمی لذت ببریم، می دانید؟
01:54
Yeah.
27
114600
240
01:54
I shake some hands.
28
114840
1040
آره
چند دست می فشارم
01:55
I break the ice and make small  talk about their backgrounds.
29
115880
3960
یخ را می‌شکنم و درباره پس‌زمینه‌شان صحبت‌های کوچکی می‌کنم.
02:00
I take a genuine interest in the people.
30
120360
2760
من علاقه واقعی به مردم دارم.
02:03
Question 2.
31
123120
1360
سوال 2.
02:04
Great job with the presentation  you knocked it out of.
32
124480
9680
کار عالی با ارائه  که آن را حذف کردید.
02:14
Out of the park to knock  something out of the park.
33
134160
4880
بیرون از پارک برای کوبیدن چیزی از پارک.
02:19
This is a fun idiom.
34
139040
2280
این یک اصطلاح سرگرم کننده است.
02:21
It means to do something exceptionally well.
35
141320
3520
به معنای انجام کاری فوق العاده خوب است.
02:24
So you can use this to compliment someone.
36
144840
3560
بنابراین می توانید از این برای تعریف و تمجید از دیگران استفاده کنید.
02:28
For example, the team knocked it out of the  park with their innovative product launch.
37
148400
8520
برای مثال، تیم با راه‌اندازی محصول نوآورانه‌اش، آن را از پارک حذف کرد.
02:36
Now notice how I used it before  I specified the something,  
38
156920
4400
اکنون توجه کنید که چگونه از آن استفاده کردم قبل از اینکه چیزی را مشخص کنم،
02:41
which was the innovative product launch.
39
161320
2680
که راه‌اندازی محصول نوآورانه بود.
02:44
You can do it the other way and say  the team knocked the product launch.
40
164000
5320
می‌توانید به روش دیگری این کار را انجام دهید و بگویید تیم راه‌اندازی محصول را شکست داده است.
02:49
The something the team knocked the  product launch out of the park.
41
169320
5040
چیزی که تیم راه‌اندازی محصول را از پارک حذف کرد.
02:54
The team did exceptionally well.
42
174360
2800
تیم فوق العاده خوب کار کرد.
02:57
So hopefully you're thinking  this lesson is amazing.
43
177160
3920
بنابراین امیدواریم که فکر می‌کنید این درس شگفت‌انگیز است.
03:01
Jennifer knocked it out of the park.
44
181080
3000
جنیفر آن را از پارک بیرون انداخت.
03:04
Of course, the IT is this lesson.
45
184080
3080
البته فناوری اطلاعات این درس است.
03:07
So do you agree?
46
187160
1440
پس موافقید؟
03:08
Am I or did I knock it out of the park?
47
188600
3680
من هستم یا آن را از پارک بیرون انداختم؟
03:12
If you agree, but that's right, that's  right, but that's right in the comments.
48
192280
4640
اگر موافقید، اما درست است، درست است، اما در نظرات همینطور است.
03:16
Whatever it is, you knock it out of the park  because you're educated at this great college.
49
196920
6080
هر چه که باشد، آن را از پارک بیرون می‌اندازی، زیرا در این کالج عالی تحصیل کرده‌ای.
03:23
Traditional public schools knock  it out of the park in many places.
50
203000
3480
مدارس دولتی سنتی در بسیاری از مکان‌ها آن را از پارک خارج می‌کنند.
03:26
My guess is they'll continue to thrive.
51
206480
1720
حدس من این است که آنها به رشد خود ادامه خواهند داد.
03:28
The ones that are good.
52
208200
1320
اونایی که خوبن
03:29
Very rarely is your first movie  going to knock it out of the park.
53
209520
3920
خیلی به ندرت پیش می آید که اولین فیلم شما آن را از پارک خارج کند.
03:33
Question three I was offered my  dream position but if I accept it,  
54
213440
6680
سوال سوم به من پیشنهاد شد که رویایی ام باشد، اما اگر آن را بپذیرم،
03:40
I have to move to another  city away from my family.
55
220120
4000
باید به شهر دیگری دور از خانواده ام نقل مکان کنم.
03:44
I'm between a rock and A and a hard place.
56
224120
11560
من بین یک سنگ و A و یک مکان سخت هستم.
03:55
Did you get this one to be  between a rock and a hard place?
57
235680
4040
آیا این یکی را بین یک سنگ و یک مکان سخت گرفتید؟
04:00
This means to be faced with two  difficult or undesirable options.
58
240600
6160
این به معنای مواجه شدن با دو گزینه دشوار یا نامطلوب است.
04:06
He's between a rock and a hard place,  
59
246760
3120
او بین یک سنگ و یک مکان سخت،
04:09
having to choose between a  promotion and moving to a new city.
60
249880
4400
باید بین ترفیع و نقل مکان به یک شهر جدید یکی را انتخاب کند.
04:14
So notice how I use the idiom first,  
61
254280
2600
بنابراین توجه کنید که چگونه ابتدا از اصطلاح استفاده می‌کنم
04:16
and then I identified the two  undesirable or difficult options.
62
256880
5760
و سپس دو گزینه نامطلوب یا دشوار را شناسایی کردم.
04:22
You could also say I'm between  a rock and a hard place.
63
262640
4280
شما همچنین می توانید بگویید من بین یک سنگ و یک مکان سخت هستم.
04:26
If I tell the truth, it could hurt my friend.
64
266920
4000
اگر حقیقت را بگویم، ممکن است به دوستم آسیب برساند.
04:30
So the other option is implied.
65
270920
2400
پس گزینه دیگر دلالت دارد.
04:33
You tell the truth or you don't tell the truth.
66
273320
3040
راست می گویید یا نمی گویید.
04:36
They were caught between a rock and a high  place, and they ended up choosing the high place.
67
276360
6120
آنها بین یک صخره و یک مکان مرتفع گیر کردند و در نهایت مکان بلند را انتخاب کردند.
04:42
Really, between a rock and a hard place,  
68
282480
2360
واقعاً، بین یک سنگ و یک مکان سخت،
04:44
and to find that officers sometimes make  mistakes, I think it's understandable.
69
284840
6440
و اینکه متوجه شوید که افسران گاهی اشتباه می کنند ، فکر می کنم قابل درک است. قابل
04:51
It's to be expected.
70
291280
1480
انتظار است
04:52
They're between a rock and a  hard place in economic policy.
71
292760
4600
آنها در سیاست اقتصادی بین یک سنگ و یک مکان سخت قرار دارند.
04:57
Question 4.
72
297360
1040
سوال 4.
04:58
The party is on Saturday, but it's a surprise.
73
298400
4040
مهمانی شنبه است، اما شگفت انگیز است.
05:02
Don't spill the Don't spill the beans.
74
302440
8800
حبوبات را نریزید.
05:11
To spill the beans.
75
311240
1760
برای ریختن حبوبات.
05:13
This means to reveal a secret or  disclose information unintentionally.
76
313000
6240
این به معنای فاش کردن یک سری اطلاعات یا افشای ناخواسته اطلاعات است.
05:19
So for example, I accidentally spilled  the beans because it's not intentional.
77
319240
5720
برای مثال، من به طور تصادفی لوبیاها را ریختم زیرا عمدی نبود.
05:24
I accidentally spilled the  beans about their engagement.
78
324960
3920
من تصادفاً حبوبات مربوط به نامزدی آنها را ریختم.
05:28
I didn't know it was a secret.
79
328880
2840
نمیدونستم راز هست
05:31
Or you could reassure someone  your secret is safe with me.
80
331720
5160
یا می‌توانید به کسی اطمینان دهید که راز شما نزد من امن است.
05:36
You know I won't spill the beans.
81
336880
3280
میدونی که من لوبیا رو نمیریزم
05:40
I won't reveal your secret.
82
340160
3040
من راز شما را فاش نمی کنم
05:43
And he would try to get kids to  spill the beans on the family.
83
343200
2760
و سعی می‌کرد بچه‌ها را وادار کند که لوبیاها را روی خانواده بریزند.
05:45
You know, like, my mother's pregnant.
84
345960
1680
میدونی مادرم بارداره
05:47
My daddy doesn't know.
85
347640
1280
بابام نمیدونه
05:48
The authorities thought if he was  tortured he might spill the beans,  
86
348920
2960
مقامات فکر می کردند اگر او شکنجه شود ممکن است لوبیاها را بریزد،
05:51
but there weren't any beans to spill.
87
351880
1680
اما هیچ لوبیایی برای ریختن وجود نداشت.
05:53
If you don't spill the beans now, we're going  to finish this talk down at the station.
88
353560
4280
اگر اکنون حبوبات را نریزید، این بحث را در ایستگاه به پایان می‌رسانیم.
05:57
Are you enjoying this lesson?
89
357840
2000
آیا از این درس لذت می برید؟
05:59
If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.
90
359840
5040
اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.
06:04
This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  
91
364880
6480
این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،
06:11
movies, YouTube, and the news.
92
371360
2560
فیلم، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.
06:13
So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  
93
373920
4840
بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،
06:18
vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.
94
378760
5120
دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.
06:23
Plus, you'll have me as your your personal coach.
95
383880
3240
به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر
06:27
You can look in the description for  the link to learn more or you can go  
96
387120
3520
می‌توانید در توضیحات به دنبال پیوند بگردید یا می‌توانید
06:30
to my website and click on Finally Fluent Academy.
97
390640
3600
به وب‌سایت من بروید و روی آکادمی Fluent Fluent کلیک کنید.
06:34
Now let's continue with our lesson question five.
98
394240
3920
حالا بیایید به سوال درس پنجم خود ادامه دهیم.
06:38
You don't have to work  tonight and miss your party.
99
398160
3280
لازم نیست امشب کار کنید و مهمانی خود را از دست بدهید.
06:41
I was just pulling your.
100
401440
7520
من فقط تو را می کشیدم
06:48
I was just pulling your leg to pull one's leg.
101
408960
5240
من فقط پای تو را می کشیدم تا پای یکی را بکشم.
06:54
Your leg.
102
414200
1320
پای تو
06:55
This means to tease or joke  with someone in a playful way.
103
415520
5280
این به معنای شوخی کردن یا شوخی کردن با کسی به شیوه ای بازیگوش است.
07:00
For example, to joke with your coworker.
104
420800
2920
مثلاً با همکارتان شوخی کنید.
07:03
You could say the boss wants us to  work late tonight and organize all  
105
423720
4760
می‌توانید بگویید که رئیس می‌خواهد امشب تا دیروقت کار کنیم و همه
07:08
the boxes in the storage room and  your Co worker could reply back and  
106
428480
4480
جعبه‌های اتاق انبار را مرتب کنیم و همکارتان می‌تواند پاسخ دهد و
07:12
say seriously that will take hours  and I have tickets to Taylor Swift.
107
432960
6720
جدی بگوید که ساعت‌ها طول می‌کشد و من برای تیلور سویفت بلیط دارم.
07:19
And then your Co worker can  say I'm just pulling your leg.
108
439680
4080
و سپس همکارتان می‌تواند بگوید من فقط پای شما را می‌کشم.
07:23
You're teasing your Co worker.
109
443760
2480
شما همکار خود را مسخره می کنید. از
07:26
Enjoy the show.
110
446240
1440
نمایش لذت ببرید
07:27
I was just pulling your leg.
111
447680
1840
فقط داشتم پایت را می کشیدم
07:29
Pressed his nose up against mine, gave me this  evil smile and said I was just pulling your leg.
112
449520
5600
دماغش را روی بینی من فشار داد، این لبخند شیطانی به من زد و گفت من فقط پای تو را می کشم.
07:35
I was just, I was just pulling your leg.
113
455120
2000
من فقط داشتم، فقط پای تو را می کشیدم.
07:37
I, I they pull stuff up all the time.
114
457120
2360
من، من آنها همیشه چیزها را بالا می کشند.
07:39
Question 6 I got Taylor Swift tickets.
115
459480
3240
سوال 6 من بلیط تیلور سویفت گرفتم.
07:42
I'm cloud 9.
116
462720
8280
من ابر 9 هستم.
07:51
I am on cloud 9 because this expression is to be  on cloud 9, which means to be extremely happy.
117
471000
10720
من در ابر 9 هستم زیرا این عبارت to be on cloud 9 است که به معنای فوق العاده شاد بودن است.
08:01
He's been on cloud 9 since he got engaged.
118
481720
4880
او از زمان نامزدی در ابر 9 بوده است.
08:06
Remember to conjugate that verb to be.
119
486600
2800
به یاد داشته باشید که آن فعل to be را به هم متصل کنید.
08:09
The team was on Cloud 9 after  winning the championship game.
120
489400
6080
این تیم پس از پیروزی در بازی قهرمانی در Cloud 9 بود .
08:15
I'm in cloud 9, yes.
121
495480
1920
من در ابر 9 هستم، بله.
08:17
And then, guess what does it last?
122
497400
2320
و سپس، حدس بزنید که ماندگاری آن چیست؟
08:19
Yeah, I think that honestly, I I'm still kind  of on cloud 9 from Sunday when Aquafina won.
123
499720
6440
بله، من فکر می‌کنم صادقانه بگویم، من هنوز از یکشنبه که آکوافینا برنده شد، روی ابر 9 هستم.
08:26
As you can imagine, I was pretty much on cloud 9.
124
506160
2640
همانطور که می توانید تصور کنید، من تقریباً در cloud 9 بودم.
08:28
Then question 7.
125
508800
1600
سپس سؤال 7.
08:30
The client didn't like the  proposal, so we have to start from.
126
510400
9880
مشتری از این پیشنهاد خوشش نیامد ، بنابراین باید از آن شروع کنیم.
08:40
Start from scratch To start from scratch.
127
520280
3600
شروع از ابتدا برای شروع از صفر.
08:43
This means to start from the very  beginning, so you have to do it again.
128
523880
5080
این به این معنی است که از همان ابتدا شروع کنید ، بنابراین باید دوباره این کار را انجام دهید.
08:48
For example, my computer crashed and now I have  
129
528960
3680
به عنوان مثال، رایانه من خراب شد و اکنون باید
08:52
to start from scratch because  you lost your entire project.
130
532640
4760
از ابتدا شروع کنم زیرا کل پروژه خود را از دست دادید.
08:57
Or you could say I started learning English  from scratch last year or three years ago.
131
537400
7160
یا می توانید بگویید من سال گذشته یا سه سال پیش یادگیری زبان انگلیسی را از ابتدا شروع کردم.
09:04
From the very beginning.
132
544560
1760
از همان ابتدا.
09:06
Hello, how are you?
133
546320
2040
سلام حالتون چطوره؟
09:08
The very beginning.
134
548360
1280
همان آغاز.
09:09
So I guess you're going to  have to start from scratch.
135
549640
1880
بنابراین حدس می‌زنم باید از ابتدا شروع کنید.
09:11
So they had to start from scratch.
136
551520
1600
بنابراین آنها باید از صفر شروع می کردند.
09:13
McMillan most recently had to start from scratch.
137
553120
3080
مک میلان اخیراً مجبور شد از صفر شروع کند.
09:16
Question 8 As the project manager, Jane  calls the when it comes to the timeline.
138
556200
13200
سؤال 8 به عنوان مدیر پروژه، جین وقتی نوبت به جدول زمانی می رسد، آن را صدا می کند.
09:29
Jane calls the shots.
139
569400
2440
جین شات ها را صدا می کند.
09:31
A great position to be in.
140
571840
2000
یک موقعیت عالی برای قرار گرفتن.
09:33
To call the shots means to be in control.
141
573840
3800
فراخوانی ضربات به معنای کنترل کردن است.
09:37
This is my house.
142
577640
2000
این خانه من است.
09:39
I call the shots.
143
579640
2440
من شات ها را صدا می زنم.
09:42
Or if someone is new to a team, they  might ask who calls the shots around here?
144
582080
6680
یا اگر فردی در یک تیم تازه کار است، ممکن است بپرسد چه کسی این اطراف را صدا می کند؟
09:48
Who is in control?
145
588760
2240
چه کسی در کنترل است؟
09:51
Well, then you're destined to have the  existing power structures call the shots.
146
591000
4280
خب، پس شما مقدر شده‌اید که ساختارهای قدرت موجود را بخواهید.
09:55
Instead, pharmaceutical companies call the shots.
147
595280
2320
در عوض، شرکت های داروسازی به این شات ها می گویند.
09:57
The FDA effectively allows them  to monopolize drugs via patents.
148
597600
3760
FDA به طور موثر به آنها اجازه می‌دهد تا داروها را از طریق ثبت اختراع در انحصار خود درآورند.
10:01
If I get the chance to call the shot,  we're not going to be this stupid.
149
601360
4200
اگر من این فرصت را پیدا کنم که شات را صدا کنم، اینقدر احمق نخواهیم بود.
10:05
Question Nine, Since this is the first time  you missed a deadline, I'll let you off.
150
605560
11680
سوال نهم، از آنجایی که این اولین بار است که یک ضرب الاجل را از دست می دهید، من شما را رها می کنم.
10:17
I'll let you off the hook  to let someone off the hook.
151
617240
4680
من تو را از قلاب آزاد می‌کنم تا کسی را از قلاب خارج کنم.
10:21
This is a relief because it means  to be released from responsibility,  
152
621920
4960
این یک تسکین است زیرا به معنای رهایی از مسئولیت،
10:26
punishment or a difficult situation.
153
626880
2480
مجازات یا موقعیت دشوار است.
10:29
So you are not going to punish the person  even though they did somewhat something wrong.
154
629360
6400
بنابراین نمی‌خواهید شخص را تنبیه کنید، حتی اگر تا حدودی کار اشتباهی انجام داده باشد.
10:35
I can work late tonight and finish the proposal.
155
635760
3280
من می توانم تا دیر وقت امشب کار کنم و پیشنهاد را تمام کنم.
10:39
You're off the hook.
156
639040
1800
شما از قلاب خارج شده اید.
10:40
You're relieved of that responsibility.
157
640840
3680
از این مسئولیت خلاص شدی
10:44
Or perhaps if I let you off the hook,  you have to promise to never do it again.
158
644520
7840
یا شاید اگر من شما را رها کنم، باید قول بدهید که دیگر این کار را نکنید.
10:52
God, I don't want to let him off the hook.
159
652360
1600
خدایا من نمی خواهم او را از قلاب رها کنم.
10:53
That means that may be hard to swallow,  but it also means we're off the hook.
160
653960
3040
این بدان معناست که ممکن است قورت دادن آن سخت باشد، اما همچنین به این معنی است که ما از قلاب خارج شده ایم.
10:57
It's not my fault.
161
657000
960
10:57
The way I feel now, sales does not  get off the hook with this process.
162
657960
4520
تقصیر من نیست.
همانطور که من اکنون احساس می کنم، فروش با این فرآیند از قلاب خارج نمی شود. تا
11:02
How are you doing so far?
163
662480
1600
الان چطوری؟
11:04
Question 10 The flight was  delayed because of the weather.
164
664080
4080
سوال 10 پرواز به دلیل آب و هوا به تاخیر افتاد.
11:08
There is no use crying over.
165
668160
7880
گریه کردن فایده ای ندارد
11:16
Spilled milk To cry over spilled milk.
166
676040
4320
شیر ریخته گریه کردن بر شیر ریخته شده.
11:20
This means to be upset about something  that can't be undone or fixed.
167
680360
6040
این به این معنی است که از چیزی که قابل لغو یا اصلاح نیست ناراحت باشید.
11:26
For example, the client fired us  because we missed the deadline.
168
686400
5040
برای مثال، مشتری ما را اخراج کرد به دلیل اینکه ضرب الاجل را از دست دادیم.
11:31
Let's not cry over spilled milk.
169
691440
2480
برای شیر ریخته گریه نکنیم.
11:33
Let's make sure this never happens again.
170
693920
4360
بیایید مطمئن شویم که این هرگز دوباره تکرار نمی شود.
11:38
Or you could say the client  didn't let us off the hook.
171
698280
4560
یا می‌توانید بگویید مشتری ما را رها نکرد.
11:42
Instead of crying over spilled milk, getting  
172
702840
3480
به جای اینکه برای شیر ریخته گریه کنیم،
11:46
upset over something we can't change,  let's brainstorm how we can improve.
173
706320
7160
به خاطر چیزی که نمی‌توانیم تغییر دهیم ناراحت شویم، بیایید فکر کنیم که چگونه می‌توانیم پیشرفت کنیم.
11:53
Because it's too late to cry over spilled milk.
174
713480
2240
چون دیگر برای گریه کردن برای شیر ریخته شده دیر شده است.
11:55
So I can cry over spilled milk or I can do what  
175
715720
2040
بنابراین من می‌توانم برای شیر ریخته گریه کنم یا می‌توانم کاری را انجام دهم که
11:57
I need to do and I'm going  to do what I need to do it.
176
717760
2640
باید انجام دهم و کاری را که باید انجام دهم انجام می‌دهم.
12:00
It's like the old saying,  don't cry over spilled milk.
177
720400
3080
این مثل ضرب المثل قدیمی است که می‌گوید برای شیر ریخته گریه نکنید.
12:03
It's a little thing.
178
723480
1120
این یک چیز کوچک است.
12:04
Question 11 I finally the  bullet and organize my taxes.
179
724600
11880
سوال 11 در نهایت من به گلوله می پردازم و مالیات خود را سازماندهی می کنم.
12:16
I finally bit the bullet.
180
736480
2440
بالاخره گلوله را گاز گرفتم.
12:18
Did you get the correct verb conjugation?
181
738920
2600
آیا صیغه فعل را درست به دست آورده اید؟
12:21
The idiom is to bite the bullet  bit is the past simple and this  
182
741520
5360
اصطلاح عبارت است از گاز گرفتن گلوله بیت گذشته ساده است و این
12:26
means to do something unpleasant  or difficult that is necessary.
183
746880
5720
به معنای انجام کاری ناخوشایند یا دشوار است که لازم است.
12:32
I must do my taxes, for example.
184
752600
3440
مثلاً باید مالیاتم را انجام دهم.
12:36
I hate filing paperwork, but I'll  just have to bite the bullet.
185
756040
6160
من از تشکیل پرونده متنفرم، اما فقط باید گلوله را گاز بگیرم. به
12:42
I have to do it anyway or the garage is a mess.
186
762200
5560
هر حال باید این کار را انجام دهم وگرنه گاراژ خراب است.
12:47
Let's bite the bullet and  clean it up this weekend.
187
767760
3800
بیایید گلوله را گاز بگیریم و این آخر هفته آن را تمیز کنیم.
12:51
So I thought, you know, bite the  bullet, don't put a voice in there.
188
771560
3400
بنابراین فکر کردم، می‌دانی، گلوله را گاز بگیر ، صدایی در آن وارد نکن.
12:54
Wish they would have the courage to simply  bite the bullet and tell us the truth.
189
774960
4560
ای کاش آنها شجاعت داشتند که به سادگی گلوله را گاز بگیرند و حقیقت را به ما بگویند.
12:59
I'm just going to bite the bullet and reshape the  butter block because that's the right thing to do.
190
779520
6160
من فقط گلوله را گاز می گیرم و بلوک کره را دوباره شکل می دهم زیرا این کار درستی است.
13:05
Question 12 We're going to hot water when the  boss finds out we didn't send the proposal.
191
785680
14200
سؤال 12 وقتی رئیس متوجه شد که ما پیشنهاد را ارسال نکرده‌ایم، آب گرم می‌کنیم.
13:19
We're going to be in hot water, which  means you're going to be in trouble.
192
799880
7560
ما در آب داغ خواهیم بود، به این معنی که شما دچار مشکل خواهید شد.
13:27
After forgetting his anniversary, John  found himself in hot water with his  
193
807440
6840
جان پس از فراموش کردن سالگرد خود، خود را با همسرش در آب گرم دید
13:34
wife or the company violated safety  protocols and is now in hot water.
194
814280
7560
یا شرکت پروتکل‌های ایمنی را نقض کرد و اکنون در آب گرم است.
13:41
The captain of Flesh says you're in hot water.
195
821840
3040
کاپیتان Flesh می گوید شما در آب داغ هستید.
13:44
Now look.
196
824880
920
حالا نگاه کن
13:45
She made sure both he and his  tech ended up in hot water.
197
825800
3600
او مطمئن شد که هم او و هم فناوری‌اش در آب داغ قرار می‌گیرند.
13:49
His company, Tesla, has already  been in hot water this year.
198
829400
3320
شرکت او، تسلا، امسال در آب گرم بوده است.
13:52
Question 13 Stop beating around  and just tell me the final price.
199
832720
13080
سوال 13 از این کار دست بردارید و فقط قیمت نهایی را به من بگویید.
14:05
Stop beating around the Bush.
200
845800
3400
از زدن دور بوش دست بردارید.
14:09
This means to avoid the main issue or topic.
201
849200
3880
این به معنای اجتناب از موضوع یا موضوع اصلی است.
14:13
So it means to speak indirectly, and we usually  do this if the topic is sensitive or awkward.
202
853080
8680
بنابراین به معنای صحبت غیرمستقیم است، و معمولاً اگر موضوع حساس یا ناخوشایند باشد، این کار را انجام می‌دهیم.
14:21
But you might tell your friend when you ask your  boss for a raise, don't beat around the Bush.
203
861760
7360
اما ممکن است به دوستتان بگویید وقتی از رئیس خود درخواست افزایش حقوق می‌کنید، دور بوش نروید.
14:29
Ask your boss directly.
204
869120
1640
مستقیماً از رئیس خود بپرسید.
14:30
Be direct.
205
870760
1720
مستقیم باشید
14:32
Or you could say after beating  around the Bush for 10 minutes  
206
872480
4600
یا می توانید بگویید پس از 10 دقیقه کتک زدن در اطراف بوش   و
14:37
talking indirectly about the main  topic, he finally asked me out.
207
877080
5640
صحبت غیرمستقیم در مورد موضوع اصلی، بالاخره از من خواست بیرون.
14:42
Which means he asked me on a romantic date.
208
882720
3800
یعنی در یک قرار عاشقانه از من پرسید.
14:46
If you beat around the Bush with people,  they'll say, well, I'll give you a small gift.
209
886520
2840
اگر با مردم دور بوش بکوبید، آنها می گویند، خوب، یک هدیه کوچک به شما می دهم.
14:49
I say no, no, I need to.
210
889360
1600
من می گویم نه، نه، نیاز دارم.
14:50
I need.
211
890960
280
من نیاز دارم.
14:51
I really need your help.
212
891240
1320
من واقعا به کمک شما نیاز دارم.
14:52
Big help.
213
892560
680
کمک بزرگ
14:53
Let's not beat around the Bush.
214
893240
1520
بیایید در اطراف بوش ضرب و شتم نکنیم.
14:54
You know, you've thought about it,  and today we're going to answer it.
215
894760
2560
می دانید، شما در مورد آن فکر کرده اید، و امروز ما به آن پاسخ خواهیم داد.
14:57
There's no need to beat around the Bush here.
216
897320
1760
در اینجا نیازی به ضرب و شتم در اطراف بوش نیست.
14:59
Your preview just needs to tell your reader  exactly what you have in store for them.
217
899080
4480
پیش‌نمایش شما فقط باید به خواننده‌تان بگوید دقیقاً چه چیزی برای او در نظر گرفته‌اید.
15:03
Question 14.
218
903560
1240
سؤال 14.
15:04
Everyone in California on the bandwagon and  learning how to play pickleball is jumping.
219
904800
16080
همه کسانی که در کالیفرنیا در حال حرکت هستند و یاد می‌گیرند چگونه توپ بازی کنند، می‌پرند.
15:20
The idiom is to jump on the  bandwagon and this means to join,  
220
920880
5760
اصطلاح این است که از روی بند بپرید و این به معنای پیوستن،
15:26
support or start doing something  because it's popular or trendy.
221
926640
4600
حمایت یا شروع به انجام کاری  است زیرا محبوب یا مد روز است.
15:31
For example, I jumped on the bandwagon and learned  how to make the famous Dubai chocolate bar.
222
931240
7280
به عنوان مثال، من سوار واگن شدم و یاد گرفتم که چگونه شکلات‌خوری معروف دبی را درست کنم.
15:38
This sounds like I learned how to make it  simply because it's popular or trendy right now.
223
938520
6960
این به نظر می رسد که من یاد گرفتم چگونه آن را درست کنم، زیرا در حال حاضر محبوب یا مد روز است.
15:45
You could also say many companies have  jumped on the influencer bandwagon.
224
945480
6760
همچنین می‌توانید بگویید که بسیاری از شرکت‌ها از اینفلوئنسرها استفاده کرده‌اند.
15:52
So notice here I'm using an adjective  influencer to describe the bandwagon  
225
952240
6680
بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا از یک صفت تأثیرگذار برای توصیف bandwagon استفاده می‌کنم
15:59
so they know the topic of  popularity or trend influencer.
226
959440
4760
تا آنها موضوع محبوبیت یا تأثیرگذار روند را بدانند.
16:04
The success of one film or genre  inspires others to jump on the bandwagon.
227
964200
3440
موفقیت یک فیلم یا ژانر به دیگران الهام می‌دهد تا از این طریق بپرند.
16:07
We're kind of hoping to jump on the the  bandwagon that drags it back the other direction.
228
967640
5200
ما به نوعی امیدواریم که به وسیله‌ای بپریم که آن را به سمت دیگر می‌کشاند.
16:12
Not a good time to jump on the bandwagon.
229
972840
2120
زمان مناسبی برای پریدن از روی باند نیست.
16:14
Question 15 Influencers are all a dozen these  days, a dime a dozen, which means very common.
230
974960
16320
سوال 15 اینفلوئنسرها همه این روزها یک دوجین هستند ، یک سکه یک دوجین، که به معنای بسیار رایج است.
16:31
It can also mean inexpensive or easy to find.
231
991280
5000
همچنین می تواند به معنای ارزان قیمت یا یافتن آسان باشد.
16:36
Now keep in mind this sounds negative because it  implies a lack of uniqueness or special value.
232
996280
8160
اکنون به خاطر داشته باشید که این به نظر منفی می رسد، زیرا دلالت بر فقدان منحصر به فرد بودن یا ارزش ویژه دارد.
16:44
For example, nowadays pickleball  teachers are a dime a dozen.
233
1004440
4800
به عنوان مثال، امروزه معلمان ترشی‌بال یک دوجین سکه هستند.
16:49
They're very easy to find.
234
1009240
2040
پیدا کردن آنها بسیار آسان است.
16:51
Everyone is a pickleball teacher because  everyone's jumping on the bandwagon.
235
1011280
5760
همه معلم تریکبال هستند زیرا همه در حال پریدن هستند.
16:57
The pickleball bandwagon,  
236
1017040
1800
گروه موسیقی پیکلبال،
16:59
or you could say talented singers are  a dime a dozen in this competition.
237
1019840
5080
یا می توان گفت خوانندگان با استعداد یک دوجین دلار در این رقابت هستند.
17:04
Everyone is a talented singer.
238
1024920
2000
همه یک خواننده با استعداد هستند.
17:06
O, you really need to stand out to win.
239
1026920
3040
اوه، شما واقعاً برای برنده شدن باید برجسته باشید.
17:09
You need to do something more  than just sing beautifully.
240
1029960
4440
شما باید کاری بیشتر از خواندن زیبا انجام دهید.
17:14
Investors know that ideas are a dime a  dozen, but execution is what really matters.
241
1034400
5760
سرمایه‌گذاران می‌دانند که ایده‌ها چند سکه هستند ، اما اجرا چیزی است که واقعاً مهم است.
17:20
Cocktail consultants are a dime a dozen,  and they come and put together menus,  
242
1040160
3520
مشاوران کوکتل ده‌ها سکه هستند، و می‌آیند و منوها را جمع می‌کنند،
17:23
and there's not really a bar  manager necessarily doing that.
243
1043680
2840
و واقعاً مدیری نیست که این کار را انجام دهد.
17:26
Now let's see if you know these 15 binomial pairs.
244
1046520
4560
حالا بیایید ببینیم آیا این 15 جفت دوجمله ای را می شناسید یا خیر.
17:31
Question one.
245
1051080
1400
سوال یک.
17:32
Thankfully, this speech wasn't long.
246
1052480
3280
خوشبختانه این سخنرانی طولانی نبود.
17:35
It was short and.
247
1055760
7200
کوتاه بود و.
17:42
It was short and sweet.
248
1062960
2520
کوتاه و شیرین بود.
17:45
Did you get this one?
249
1065480
1440
این یکی رو گرفتی؟
17:46
Short and sweet.
250
1066920
1240
کوتاه و شیرین. به
17:48
Notice that pronunciation.
251
1068160
1560
آن تلفظ توجه کنید.
17:49
We take that and but we just pronounce it shorten.
252
1069720
3960
ما آن را می گیریم و فقط آن را shorte تلفظ می کنیم.
17:53
Short and sweet.
253
1073680
1160
کوتاه و شیرین.
17:54
Short and sweet.
254
1074840
1200
کوتاه و شیرین.
17:56
So you pronounce it like one word.
255
1076040
2840
بنابراین شما آن را مانند یک کلمه تلفظ می کنید.
17:58
This means concise, so  without unnecessary details.
256
1078880
5720
این به معنای مختصر است، بنابراین بدون جزئیات غیر ضروری.
18:04
Note that this binomial pair is used  positively, for example, in meetings.
257
1084600
5800
توجه داشته باشید که این جفت دوجمله ای به طور مثبت، به عنوان مثال، در جلسات استفاده می شود.
18:10
The meeting was short and sweet.
258
1090400
2160
جلسه کوتاه و شیرینی بود.
18:12
So we had time to grab a coffee or someone might  say before a discussion, conversation, meeting.
259
1092560
7720
بنابراین وقت داشتیم قهوه بخوریم یا ممکن است کسی قبل از بحث، گفتگو، جلسه بگوید.
18:20
Let's keep this short and sweet.
260
1100280
2200
این را کوتاه و شیرین نگه داریم.
18:22
Now let's listen to some real world examples.
261
1102480
3160
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
18:25
So that's that's it, short and sweet for me.
262
1105640
3160
پس همین، برای من کوتاه و شیرین است.
18:28
Keep it short and sweet, OK?
263
1108800
3040
آن را کوتاه و شیرین نگه دارید، خوب؟
18:31
I'm.
264
1111840
80
18:31
Gonna make this short and  sweet, but seriously Ellen,  
265
1111920
3760
من هستم.
این کوتاه و شیرین، اما جدی الن را می‌سازم،
18:35
congratulations on the 20th anniversary of  announcing to the world who you really are.
266
1115680
5560
بیستمین سالگرد اعلام این که واقعاً کیستید را به دنیا تبریک می‌گویم.
18:41
Question two.
267
1121240
840
سوال دو
18:42
She put her and soul into writing her first book.
268
1122080
10440
او روح و روان خود را برای نوشتن اولین کتابش گذاشت.
18:52
The binomial pair is heart and soul.
269
1132520
3360
جفت دوجمله ای قلب و روح است.
18:55
Again, notice that pronunciation?
270
1135880
1640
باز هم به این تلفظ توجه کنید؟
18:57
Heart and heart and soul.
271
1137520
2240
دل و دل و جان.
18:59
This is wonderful.
272
1139760
720
این فوق العاده است.
19:01
Dedication, passion or energy I hope my students  you see that I put my heart and soul into my  
273
1141000
8920
فداکاری، اشتیاق یا انرژی امیدوارم دانش‌آموزانم شما ببینید که من قلب و روحم را در
19:09
lessons you could say I put my heart and soul  into learning English do you put your heart and.
274
1149920
7400
درس‌هایم گذاشتم.
19:17
Soul into it if you do put that's right, put  that's right that's right in the comments.
275
1157320
5640
اگر درست می‌گویید، آن را در نظرات قرار دهید.
19:22
Now let's listen to some real world examples.
276
1162960
2960
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
19:25
I think it's partly because of  the heart and soul underneath.
277
1165920
2800
فکر می‌کنم تا حدودی به خاطر قلب و روح است.
19:28
And he put his heart and soul into it,  and eventually that's what happened.
278
1168720
2920
و او قلب و روحش را در آن گذاشت و در نهایت این اتفاق افتاد.
19:31
Lucier had poured his heart  and soul into that collection.
279
1171640
3280
لوسیر قلب و روح خود را در آن مجموعه ریخته بود.
19:34
Question three, call me when you get home  so I know you're safe and safe and sound.
280
1174920
12160
سوال سوم، وقتی به خانه رسیدید با من تماس بگیرید تا بدانم سالم و سلامت هستید.
19:47
This means unharmed and in good condition.
281
1187080
4000
این به معنای سالم و در شرایط خوب است.
19:51
You might say.
282
1191080
1080
ممکن است بگویید.
19:52
Despite the accident, the  passengers were safe and sound.
283
1192160
5240
با وجود تصادف، مسافران سالم و سلامت بودند.
19:57
You can also use this to mean to be cautious.
284
1197400
4400
همچنین می توانید از این به معنای محتاط بودن استفاده کنید.
20:01
For example, just to be safe and sound.
285
1201800
3680
به عنوان مثال، فقط برای سالم و سلامت بودن.
20:05
Just to be cautious, just to be safe and sound.
286
1205480
3280
فقط برای محتاط بودن، فقط برای سالم بودن.
20:08
Let's double check the figures  before submitting the report.
287
1208760
4800
بیایید قبل از ارسال گزارش، ارقام را دوباره بررسی کنیم .
20:13
Now let's listen to some real world examples.
288
1213560
2960
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
20:16
If you don't want them in the story, then  just keep them at home, safe and sound,  
289
1216520
6000
اگر آنها را در داستان نمی‌خواهید، فقط آنها را در خانه، سالم و سالم نگه دارید،
20:22
and then move on to something worthy of telling.
290
1222520
3400
و سپس به سراغ چیزی بروید که ارزش گفتن دارد.
20:25
No all my dad is safe and sound.
291
1225920
1800
نه همه بابام سالم و سلامته
20:27
We keep them safe and sound.
292
1227720
2640
ما آنها را سالم و سالم نگه می داریم.
20:30
Question 4.
293
1230360
1040
سوال 4.
20:31
She enjoys the and bustle  of living in New York City.
294
1231400
10680
او از شلوغی زندگی در شهر نیویورک لذت می برد.
20:42
The hustle and bustle Notice that T is silent.
295
1242080
4440
شلوغی و شلوغی توجه کنید که T ساکت است.
20:46
Hustle and bustle, Hustle and bustle.
296
1246520
4240
شلوغی، شلوغی و شلوغی.
20:50
This means busy, noisy or chaotic  and we use it as a situation.
297
1250760
7240
این به معنای شلوغ، پر سر و صدا یا آشفته است و ما از آن به عنوان موقعیت استفاده می کنیم.
20:58
You could say there was so much  hustle and bustle leading up.
298
1258000
5200
می‌توان گفت که شلوغی و شلوغی زیادی در راه بود.
21:03
To Taylor Swift's concert.
299
1263200
2240
به کنسرت تیلور سویفت.
21:05
I'm sure you can imagine that.
300
1265440
2040
من مطمئن هستم که شما می توانید آن را تصور کنید.
21:07
Now let's listen to some real world examples.
301
1267480
3400
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش کنیم. پورت آرانزاس
21:10
Devoid of the hustle and bustle of the  city, Port Aransas offers visitors a  
302
1270880
4240
بدون شلوغی و شلوغی شهر، به بازدیدکنندگان
21:15
tranquil beach area where you can soak in  the sunshine and let go of your worries.
303
1275120
4120
منطقه ساحلی آرامی ارائه می‌کند که در آن می‌توانید زیر نور آفتاب غوطه‌ور شوید و نگرانی‌های خود را رها کنید.
21:19
So there's all this.
304
1279240
560
21:19
Hustle and bustle going on for the big unveiling.
305
1279800
2360
بنابراین همه اینها وجود دارد.
شلوغی و شلوغی برای رونمایی بزرگ در جریان است.
21:22
When you're lifted above the  hustle and bustle of daily life,  
306
1282160
3440
وقتی از شلوغی و شلوغی زندگی روزمره بالاتر می‌روید،
21:25
your sense of self fades away and you  feel connected to a higher reality.
307
1285600
4520
حس خودتان از بین می‌رود و احساس می‌کنید به واقعیتی بالاتر متصل هستید.
21:30
Question 5.
308
1290120
1240
سوال 5.
21:31
After all that hustle and bustle, I rented  a cabin in the woods for some and quiet.
309
1291360
12520
بعد از آن همه شلوغی، یک کابین در جنگل برای برخی و آرام اجاره کردم.
21:43
For some peace and quiet.
310
1303880
2720
برای آرامش و آرامش
21:46
Peace and quiet.
311
1306600
1360
آرامش و سکوت.
21:47
This represents calm, the  opposite of hustle and bustle.
312
1307960
4920
این نشان دهنده آرامش است، برعکس شلوغی و شلوغی.
21:52
After a busy work of traveling,  she needed some peace and quiet.
313
1312880
5840
پس از یک کار شلوغ سفر، او به آرامش و سکوت نیاز داشت.
21:58
Or you could say I love visiting my family,  but I also miss the peace and quiet.
314
1318720
7840
یا می توانید بگویید من عاشق دیدن خانواده ام هستم، اما دلم برای آرامش و سکوت تنگ شده است.
22:06
Now let's listen to some real world examples.
315
1326560
2840
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
22:09
Visitors can wander the winding paths or  simply relax and enjoy the peace and quiet.
316
1329400
4520
بازدیدکنندگان می‌توانند در مسیرهای پر پیچ و خم بچرخند یا به سادگی استراحت کنند و از آرامش و سکوت لذت ببرند.
22:13
If you go looking for peace and quiet,  you very quickly find out there isn't any.
317
1333920
4960
اگر به دنبال آرامش و سکوت می‌گردید، خیلی سریع متوجه می‌شوید که وجود ندارد.
22:18
A lot of people come here over and over for  the peace and quiet that you get out here.
318
1338880
4600
بسیاری از مردم بارها و بارها برای آرامش و آرامشی که شما از اینجا بیرون می آیید به اینجا می آیند. تا
22:23
How are you doing so far?
319
1343480
1720
الان چطوری؟
22:25
Question 6.
320
1345200
1240
سوال 6.
22:26
The two athletes were necking in the race.
321
1346440
9320
دو ورزشکار در مسابقه گردن زده بودند.
22:35
They were neck and neck, neck and neck and neck.
322
1355760
4680
آنها گردن و گردن، گردن و گردن و گردن بودند.
22:40
This means they were in a close  contest with no clear leader.
323
1360440
6200
این بدان معناست که آنها در یک رقابت نزدیک بدون رهبر مشخص بودند.
22:46
We commonly use this with elections.
324
1366640
2520
ما معمولاً از این در مورد انتخابات استفاده می کنیم.
22:49
The election was neck and neck  until the last votes were counted.
325
1369160
5320
انتخابات تا زمان شمارش آخرین آرا، گردن و گردن بود.
22:54
We use this with companies competing.
326
1374480
2520
ما از این با شرکت هایی که در حال رقابت هستند استفاده می کنیم.
22:57
Our companies were neck and neck  until we launched a new website.
327
1377000
6120
تا زمانی که یک وب‌سایت جدید راه‌اندازی کردیم، شرکت‌های ما گردن و گردن بودند.
23:03
Let's listen to some real world examples.
328
1383120
2720
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
23:05
Originally, results showed Morales in a neck  and neck race with his opponent Carlos Mesa.
329
1385840
3800
در ابتدا، نتایج مورالس را در مسابقه گردن و گردن با حریف خود کارلوس مسا نشان داد.
23:09
It is neck and neck between the seven different  
330
1389640
2240
این بین هفت
23:11
teams battling it out through a  really complex assault course.
331
1391880
3720
تیم مختلف است که از طریق یک دوره حمله واقعاً پیچیده با آن مبارزه می کنند.
23:15
#3 and as well, a Honduras neck and neck.
332
1395600
3720
شماره 3 و همچنین، گردن و گردن هندوراس.
23:19
Question 7 You have to help your cousin.
333
1399320
3640
سوال 7 شما باید به پسر عموی خود کمک کنید.
23:22
He's your and blood.
334
1402960
5480
او مال تو و خون است.
23:30
He's your flesh and blood.
335
1410960
4240
او گوشت و خون توست
23:35
This means related by blood or a family member.
336
1415200
4840
این بدان معنی است که از نظر خونی یا یکی از اعضای خانواده مرتبط است.
23:40
Of course, you'll always have a place  to say you're my flesh and blood.
337
1420040
6040
البته، شما همیشه جایی برای گفتن دارید که گوشت و خون من هستید.
23:46
Or someone could say a family member  could say I'm happy to loan you the money.
338
1426080
5320
یا کسی می‌تواند بگوید یکی از اعضای خانواده می‌تواند بگوید خوشحالم که پول را به شما قرض می‌دهم.
23:51
You're my flesh and blood.
339
1431400
2760
تو گوشت و خون منی
23:54
Let's listen to some real world examples.
340
1434160
2760
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
23:56
They're made of flesh and blood the way we are.
341
1436920
2000
آنها مانند ما از گوشت و خون ساخته شده اند.
23:58
This kid, you know, my flesh and blood.
342
1438920
1720
این بچه، می دانی، گوشت و خون من است.
24:00
I wanted to imprint her with all of my  best values and none of my bad habits.
343
1440640
4520
می‌خواستم تمام بهترین ارزش‌هایم و هیچ یک از عادت‌های بدم را در او نقش کنم. به این
24:05
It's because we're flesh and blood.
344
1445160
1760
دلیل است که ما گوشت و خون هستیم.
24:06
We're biological creatures.
345
1446920
2000
ما موجودات بیولوژیکی هستیم
24:08
Question 8.
346
1448920
840
سوال 8.
24:09
Sorry I missed your call.
347
1449760
1600
ببخشید تماس شما را از دست دادم.
24:11
I was out and all afternoon I was  out and about, out and out and about.
348
1451360
13240
من بیرون بودم و تمام بعدازظهر را بیرون می رفتم، بیرون و بیرون بودم.
24:24
This means that you were active and going  to different places outside of home.
349
1464600
6600
این بدان معناست که شما فعال بودید و به مکان‌های مختلف خارج از خانه می‌رفتید.
24:31
You might say, after being sick for weeks,  it's so nice to be out and about again.
350
1471200
7080
ممکن است بگویید، بعد از هفته‌ها بیمار بودن، خیلی خوب است که دوباره بیرون بروید.
24:38
In this case, it's an adjective.
351
1478280
2680
در این مورد، این یک صفت است.
24:40
You can also use this if you want to be  purposely vague about where you were.
352
1480960
7080
همچنین اگر می‌خواهید عمداً درباره جایی که بوده‌اید مبهم باشید، می‌توانید از این استفاده کنید.
24:48
So if someone asks you where were you,  
353
1488040
3040
بنابراین اگر کسی از شما بپرسد کجا بودید،
24:51
you can reply back and be vague and  say oh just out and about in this case.
354
1491080
5960
می‌توانید پاسخ دهید و مبهم باشید و در این مورد بگویید آه.
24:57
It's unknown now let's listen  to some real world examples.
355
1497040
5200
اکنون ناشناخته است، اجازه دهید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
25:02
I love seeing all the animals  out and about in the snow.
356
1502240
2880
من عاشق دیدن همه حیوانات در بیرون و اطراف در برف هستم.
25:05
When I'm out and about, it's in my purse.
357
1505120
2480
وقتی بیرون می روم، در کیفم است.
25:07
Anything that you've noticed out and about that  you're like, huh, didn't expect that to happen.
358
1507600
4440
هر چیزی که متوجه شده اید و در مورد آن هستید، انتظار نداشتید این اتفاق بیفتد.
25:12
Question 9.
359
1512040
1080
سوال 9.
25:13
He promised to take me to the  airport, but then he left me high and.
360
1513120
10360
او قول داده بود که من را به فرودگاه ببرد، اما بعد مرا بالا گذاشت و.
25:23
High and dry.
361
1523480
1560
بالا و خشک.
25:25
This means to be left in a  difficult situation without help.
362
1525040
5680
این بدان معناست که بدون کمک در یک موقعیت دشوار رها شوید.
25:30
The company's closure left  many employees high and dry.
363
1530720
5920
بسته شدن این شرکت باعث شد بسیاری از کارمندان پرخاشگر باشند.
25:36
Or my car broke down and left me high  and dry in the middle of nowhere.
364
1536640
8320
یا ماشینم خراب شد و من را در اوج و خشک شدن در میانه جا رها کرد.
25:44
Let's listen to some real world examples.
365
1544960
2760
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
25:47
But after the Soviet Union fell in 1991,  Cuba's economy was left high and dry.
366
1547720
5280
اما پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، اقتصاد کوبا بالا و خشک باقی ماند.
25:53
So what do you do then if  you're left high and dry?
367
1553000
1880
پس اگر بلند و خشک باقی بمانید، چه می‌کنید؟
25:54
Shellfish and seaweeds, which were normally  near the water, were now high and dry.
368
1554880
4200
صدف‌ها و جلبک‌های دریایی که معمولاً نزدیک آب بودند، اکنون بالا و خشک شده بودند.
25:59
You're doing such a great job.
369
1559080
2080
تو داری کار بزرگی انجام میدی
26:01
Question 10 Learning English has its and downs.
370
1561160
10320
سوال 10 یادگیری زبان انگلیسی دارای معایبی است.
26:11
It has its ups and downs.
371
1571480
3280
فراز و نشیب های خودش را دارد.
26:14
This is of course periods of positive  the UPS, perhaps success or happiness,  
372
1574760
7080
البته این دوره‌هایی از UPS مثبت، شاید موفقیت یا شادی،
26:21
and periods of negative the  downs, failure and sadness.
373
1581840
5560
و دوره‌های منفی، افت، شکست و غم است.
26:27
This is commonly used as comfort to someone.
374
1587400
3880
این معمولا به عنوان راحتی برای کسی استفاده می شود.
26:31
So perhaps your friend could let you  know that they're having difficulties  
375
1591280
4120
بنابراین شاید دوستتان می‌تواند به شما اطلاع دهد که
26:35
in their relationship and you can say all  relationships have their ups and downs.
376
1595400
6000
در رابطه خود با مشکلاتی روبه‌رو هستند و می‌توانید بگویید همه روابط فراز و نشیب‌های خود را دارند.
26:41
You'll get through this.
377
1601400
1680
شما از این طریق عبور خواهید کرد.
26:43
So you're using this to offer comfort.
378
1603080
2880
بنابراین شما از این برای ارائه راحتی استفاده می کنید.
26:45
Or you could say, I'm so sorry you lost your job.
379
1605960
3800
یا می توانید بگویید، بسیار متاسفم که شغل خود را از دست دادید.
26:49
Remember, the company left you high and dry.
380
1609760
3320
به یاد داشته باشید، شرکت شما را بالا و خشک رها کرد.
26:53
I'm so sorry you lost your job.
381
1613080
2160
خیلی متاسفم که کارتو از دست دادی
26:55
Life has its ups and downs.
382
1615240
3040
زندگی بالا و پایین دارد.
26:58
Let's listen to some.
383
1618280
920
به بعضی ها گوش کنیم
26:59
Real world examples.
384
1619200
2000
نمونه های دنیای واقعی
27:01
But you talk so much about the  ups and downs of your career.
385
1621200
3800
اما شما در مورد فراز و نشیب های شغلی خود بسیار صحبت می کنید.
27:05
What made you want to be make yourself  so vulnerable with the audience you're.
386
1625000
3560
چه چیزی باعث شد که بخواهید خودتان را در مقابل مخاطبانی که هستید آسیب پذیر کنید.
27:08
Going to have ups and downs in your career.
387
1628560
1800
فراز و نشیب هایی در حرفه خود خواهید داشت.
27:10
No matter what has happened  in my career, ups and downs,  
388
1630360
3560
مهم نیست در حرفه‌ام، فراز و نشیب‌ها چه اتفاقی افتاده است،
27:13
I always can go back and I end  up falling into a wonderful show.
389
1633920
4080
همیشه می‌توانم به عقب برگردم و در نهایت وارد یک نمایش فوق‌العاده می‌شوم.
27:18
Question 11 First, and we need to establish trust.
390
1638000
10400
سوال 11 اول، و ما نیاز به ایجاد اعتماد داریم.
27:28
First and foremost, this means most  importantly, or before anything else.
391
1648400
7000
اول و مهمتر از همه، این مهم‌تر از همه، یا قبل از هر چیز دیگری است.
27:35
Commonly used when you're giving  a speech or starting a lesson,  
392
1655400
4160
معمولاً هنگام سخنرانی یا شروع یک درس،
27:39
starting a conversation, a meeting.
393
1659560
2400
شروع مکالمه، جلسه استفاده می شود.
27:41
First and foremost, we need to review the budget.
394
1661960
4000
اول از همه باید بودجه را بررسی کنیم.
27:45
First and foremost, make sure you subscribe  so you're notified when I post a new lesson.
395
1665960
7240
قبل از هر چیز، حتماً مشترک شوید تا وقتی درس جدیدی پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.
27:53
Let's listen to some real world examples.
396
1673200
2720
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
27:55
First and foremost, stop signs are  Octagon 8 sided, very prominent.
397
1675920
4960
اول و مهمتر از همه، تابلوهای ایست به سمت هشت ضلعی هستند و بسیار برجسته هستند.
28:00
They are first and foremost a hunting dog.
398
1680880
2840
آنها قبل از هر چیز یک سگ شکاری هستند.
28:03
I'm first and foremost committed to my  
399
1683720
3400
من قبل از هر چیز در حال حاضر به
28:07
responsibilities as the Senate  Majority Leader right now.
400
1687120
3640
مسئولیت‌هایم به عنوان رهبر اکثریت سنا متعهد هستم.
28:10
Question 12 I'm the client so it's my way or the.
401
1690760
10440
سوال 12 من مشتری هستم پس این راه من است.
28:21
Or the highway our first pair  with Or my way or the highway.
402
1701200
7280
یا بزرگراه اولین جفت ما با یا راه من یا بزرگراه.
28:28
This is an ultimatum, meaning you  must agree to my demands or you leave.
403
1708480
9760
این یک اولتیماتوم است، به این معنی که شما باید با خواسته‌های من موافقت کنید وگرنه ترک می‌کنید. وقتی نوبت به این پروژه می‌رسد،
28:38
It's my way or the highway  when it comes to this project.
404
1718240
4400
راه من یا بزرگراه است .
28:42
So if you're not willing to do  things my way, then you're fired.
405
1722640
3520
بنابراین اگر نمی‌خواهید کارها را به روش من انجام دهید، اخراج می‌شوید.
28:46
Or you can quit.
406
1726160
1200
یا می توانید ترک کنید.
28:47
You can leave or you could say to your  cousin, I know we're flesh and blood,  
407
1727360
5480
می‌توانی بروی یا می‌توانی به پسر عمویت بگویی، می‌دانم که ما گوشت و خون هستیم،
28:52
but if you're living in my house,  it's my way or the highway.
408
1732840
5280
اما اگر در خانه من زندگی می‌کنی، این راه یا بزرگراه است.
28:58
Follow my rules or move out, leave.
409
1738120
3360
قوانین من را دنبال کنید یا بیرون بروید، بروید.
29:01
Let's listen to some real world examples.
410
1741480
3000
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
29:04
I mean, if the basic proposition  is it's my way or the highway,  
411
1744480
4080
منظورم این است که اگر پیشنهاد اصلی این باشد که راه من یا بزرگراه است،
29:08
then we're probably not going to get something  done because we've got divided government.
412
1748560
3600
پس احتمالاً کاری را انجام نخواهیم داد، زیرا دولت دودسته داریم.
29:12
Very simply, what I did was I  said it's my way or the highway.
413
1752160
3600
خیلی ساده، کاری که انجام دادم این بود که گفتم راه من است یا بزرگراه.
29:15
I'm going to write the IEP.
414
1755760
1280
من قصد دارم IEP را بنویسم.
29:17
You're going to do everything my way.
415
1757040
1800
تو قراره هر کاری به روش من انجام بدی
29:18
We must put aside our My Way or the Highway pride.
416
1758840
4800
ما باید غرور My Way یا Highway را کنار بگذاریم.
29:23
Question 13 It's my wedding and I want to keep it.
417
1763640
3920
سوال 13 عروسی من است و می خواهم آن را حفظ کنم.
29:27
No, no must.
418
1767560
7623
نه، نه باید.
29:35
No fuss, no muss.
419
1775183
17
29:35
No fuss, no muss.
420
1775200
2200
بدون هیاهو، بدون هیاهو.
بدون هیاهو، بدون هیاهو.
29:39
This means simple and without  any trouble or complications.
421
1779360
5440
این به معنای ساده و بدون هیچ مشکل یا پیچیدگی است.
29:44
To understand this, you need  to know what a fuss means.
422
1784800
3960
برای درک این موضوع، باید بدانید که هیاهو به چه معناست.
29:48
A fuss is a show of emotion that is unnecessary  or greater than the situation deserves.
423
1788760
7040
هیاهو نشان دادن احساساتی است که غیرضروری یا بیشتر از آن چیزی است که موقعیت شایسته آن است.
29:55
For example, she made a big fuss about  the deadline in front of the client.
424
1795800
6680
برای مثال، او سر و صدای زیادی در مورد ضرب الاجل در مقابل مشتری به راه انداخت.
30:02
But remember, this binomial  pair is no fuss, no muss.
425
1802480
4520
اما به یاد داشته باشید، این جفت دوجمله‌ای بدون هیاهو و بی‌سر و صدا نیست.
30:07
Let's hope the meeting goes.
426
1807000
1640
امیدواریم جلسه برگزار شود.
30:08
Well, with no fuss, no muss, let's  listen to some real world examples.
427
1808640
6440
خوب، بدون هیاهو، بدون سر و صدا، بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
30:15
No fuss, no muss, no dealing with  trying to plunge anything to the bottom.
428
1815080
4600
بدون هیاهو، بدون سر و صدا، بدون برخورد با تلاش برای فرو بردن چیزی به ته.
30:19
It's just done.
429
1819680
880
تازه تمام شده است.
30:20
One pan, no fuss, no muss, and  everyone's going to love it.
430
1820560
5560
یک ماهیتابه، بدون هیاهو، بدون آش، و همه آن را دوست خواهند داشت.
30:26
Monthly fees for music or movie  
431
1826120
2000
هزینه‌های ماهانه برای سرویس‌های پخش موسیقی یا فیلم به‌عنوان
30:28
streaming services are touted as a no  fuss, no muss way to pay for content.
432
1828120
4720
یک روش بدون هیاهو و بدون مشکل برای پرداخت محتوا تبلیغ می‌شود.
30:32
Question 14.
433
1832840
1120
سوال 14.
30:33
The prize is yours.
434
1833960
2080
جایزه با شماست.
30:36
You won the game fair and fair and square.
435
1836040
9280
شما بازی را منصفانه و منصفانه و میدانی بردید.
30:45
This means honestly, without cheating or trickery.
436
1845320
4280
این به معنای صادقانه، بدون تقلب یا فریب است.
30:49
For example, they suspected she cheated, but it  turns out she won the competition fair and square.
437
1849600
8480
به عنوان مثال، آنها مشکوک بودند که او تقلب کرده است، اما معلوم شد که او در رقابت منصفانه و میدانی برنده شده است.
30:58
She didn't cheat or she's the boss's  flesh and blood related to the boss,  
438
1858080
7440
او تقلب نکرد یا از گوشت و خون رئیس مربوط به رئیس است،
31:05
but she earned the promotion fair and square.
439
1865520
4640
اما او این ترفیع را منصفانه به دست آورد.
31:10
She deserved it.
440
1870160
2160
لیاقتش را داشت
31:12
Now let's listen to some real world examples.
441
1872320
4000
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
31:16
And success doesn't count unless  you earn it fair and square.
442
1876320
4480
و موفقیت به حساب نمی آید مگر اینکه آن را منصفانه به دست آورید.
31:20
He won this debate fair and square.
443
1880800
2360
او در این مناظره منصفانه و میدانی پیروز شد.
31:23
There's things we want fair and square.
444
1883160
3240
چیزهایی وجود دارد که ما عادلانه و واضح می خواهیم.
31:26
Question 15.
445
1886400
1520
سؤال 15.
31:27
You won't improve your English skills overnight,  
446
1887920
3160
مهارت‌های انگلیسی خود را یک شبه بهبود نمی‌بخشید،
31:31
but you will see improvements  step, step, step by step.
447
1891080
12120
اما پیشرفت‌ها را گام، گام، گام به گام خواهید دید.
31:43
This means gradually in small  stages or one stage at a time.
448
1903200
6720
این به این معنی است که به تدریج در مراحل کوچک یا یک مرحله در یک زمان.
31:49
The team worked through the problem step by step.
449
1909920
4560
تیم مرحله به مرحله مشکل را حل کرد.
31:54
In this case, it's an adverb.
450
1914480
2760
در این مورد، یک قید است.
31:57
You could also say she provided  clear step by step instructions.
451
1917240
5360
همچنین می‌توانید بگویید که او دستورالعمل‌های گام به گام واضحی را ارائه کرده است.
32:02
Notice this comes before a noun  instructions, so it's an adjective.
452
1922600
5680
توجه داشته باشید که این قبل از دستورالعمل اسمی آمده است ، بنابراین یک صفت است.
32:08
Now let's listen to some real world examples.
453
1928280
2720
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
32:11
Here's some step by step instructions.
454
1931000
2120
در اینجا چند دستورالعمل گام به گام آورده شده است.
32:13
It would give them a predictable step  
455
1933120
2547
این به آنها یک راهنمای گام به گام قابل پیش بینی
32:15
by step guide for how to better  their chances at a green card.
456
1935667
3733
برای چگونگی بهبود شانس خود در گرین کارت می دهد.
32:19
Brick by brick, inch by inch, step by step,  that is how all great things are achieved.
457
1939400
6160
آجر به آجر، اینچ به اینچ، قدم به قدم، به این ترتیب همه چیزهای بزرگ به دست می‌آیند.
32:25
Now let's see if you know these 15 phrases.
458
1945560
3600
حالا بیایید ببینیم آیا این 15 عبارت را می دانید یا خیر.
32:29
Question one in a second.
459
1949160
3680
سوال یک در ثانیه
32:32
Everything changed.
460
1952840
6360
همه چیز تغییر کرد.
32:39
The correct answer is B.
461
1959200
2520
پاسخ صحیح B است.
32:41
In a split second.
462
1961720
2520
در یک ثانیه.
32:44
This means very quickly or in an  extremely short period of time.
463
1964240
6440
این یعنی خیلی سریع یا در مدت زمان بسیار کوتاه.
32:50
For example, I can't believe we were wronged.
464
1970680
3120
مثلا باورم نمی شود به ما ظلم شده است.
32:53
I was only gone for a split second.
465
1973800
3240
من فقط برای یک ثانیه رفته بودم.
32:57
So to emphasize the very short period of time,  
466
1977040
4200
بنابراین برای تأکید بر مدت زمان بسیار کوتاه،
33:01
or you could say we made the  decision in a split second.
467
1981240
4200
یا می‌توانید بگویید ما تصمیم را در کسری از ثانیه گرفتیم.
33:05
This could be a positive thing or a  negative thing in a in a split second  
468
1985440
5080
این می تواند یک چیز مثبت یا یک چیز منفی در یک کسری از ثانیه باشد
33:10
he changed my life and in a split  second I had to make a decision.
469
1990520
5880
.
33:16
He is going to get her in a split second,  won't even stand between our union.
470
1996400
3400
او در کسری از ثانیه او را می گیرد، حتی بین اتحادیه ما قرار نمی گیرد.
33:19
That's how much he loves and longs  and yearns to have his pride.
471
1999800
3320
او چقدر دوست دارد و آرزو دارد و آرزو دارد غرور خود را داشته باشد.
33:23
Question 2.
472
2003120
1040
سوال 2.
33:24
Learning English with Jennifer is a real game.
473
2004160
3600
یادگیری زبان انگلیسی با جنیفر یک بازی واقعی است.
33:32
The correct answer is D Game changer.
474
2012960
4720
پاسخ صحیح D Game changer است.
33:37
This is something that significantly alters  the course or outcome of a situation.
475
2017680
6640
این چیزی است که به طور قابل توجهی مسیر یا نتیجه یک موقعیت را تغییر می دهد.
33:44
So what do you think?
476
2024320
720
پس نظر شما چیست؟
33:45
Do you think that learning English  with Jennifer is a real game changer?
477
2025040
4520
آیا فکر می‌کنید یادگیری انگلیسی با جنیفر یک تغییر واقعی بازی است؟
33:49
It significantly changes how you  learn English for the better.
478
2029560
4400
به طور قابل توجهی نحوه یادگیری زبان انگلیسی را برای بهتر شدن تغییر می دهد.
33:53
If you do put that's right, that's right,  
479
2033960
2280
اگر درست است، درست است،
33:56
put that's right in the comments, you  could say that AI is a real game changer.
480
2036240
6120
درست است در نظرات، می‌توانید بگویید که هوش مصنوعی یک تغییر واقعی بازی است.
34:02
Notice here I'm using real to emphasize.
481
2042360
3000
توجه داشته باشید که در اینجا من از real برای تاکید استفاده می کنم.
34:05
Or you could say electric cars could  be a game changer for the environment.
482
2045360
6360
یا می‌توانید بگویید خودروهای برقی می‌توانند یک تغییر بازی برای محیط زیست باشند.
34:11
The It's a game changer when you're  able to find the deep hidden stories  
483
2051720
4520
وقتی بتوانید داستان‌های پنهان عمیقی را پیدا کنید
34:16
that people are not sharing that  can really unlock potential.
484
2056240
3840
که مردم به اشتراک نمی‌گذارند و واقعاً می‌توانند قفل پتانسیل را باز کنند، بازی تغییر می‌کند.
34:20
This is a game changer.
485
2060080
1880
این یک تغییر دهنده بازی است.
34:21
Real game changer.
486
2061960
840
تغییر دهنده واقعی بازی
34:22
I.
487
2062800
80
34:22
Can definitely see how that is  a game changer because once it's  
488
2062880
2800
من.
قطعاً می‌توانم ببینم که چگونه این یک تغییر دهنده بازی است، زیرا هنگامی که   به
34:25
commercially available it will  definitely change our lives.
489
2065680
3240
صورت تجاری در دسترس باشد، قطعاً زندگی ما را تغییر خواهد داد.
34:28
Question three, our project is in full.
490
2068920
8800
سوال سوم، پروژه ما کامل است.
34:37
The correct answer is a in full swing.
491
2077720
4720
پاسخ صحیح در نوسان کامل است.
34:42
If something is in full swing,  
492
2082440
2480
اگر چیزی در نوسان کامل است،
34:44
it means it's at a stage when the  level of activity is at its highest.
493
2084920
6400
به این معنی است که در مرحله‌ای است که سطح فعالیت در بالاترین حد خود است.
34:51
For example, the party was in  full swing, the most active,  
494
2091320
5880
به‌عنوان مثال، مهمانی در جریان بود، فعال‌ترین،
34:57
the most entertaining when we arrived,  which is a great time to arrive.
495
2097200
5080
سرگرم‌کننده‌ترین زمانی که ما رسیدیم، که زمان بسیار خوبی برای رسیدن است.
35:02
Or you could say now that the project is in full  swing, we're at our highest level of activity.
496
2102280
6400
یا می توانید بگویید اکنون که پروژه در حال انجام است ، ما در بالاترین سطح فعالیت خود هستیم.
35:08
We can hire more consultants.
497
2108680
2600
ما می توانیم مشاوران بیشتری استخدام کنیم.
35:11
But then to be fair to Carter, once once it's in  full swing at Camp David, it's a different thing.
498
2111280
5080
اما اگر منصفانه در مورد کارتر باشد، زمانی که در کمپ دیوید به‌طور کامل در جریان است، چیز دیگری است.
35:16
You know what else is in full  swing are the Summer Olympics.
499
2116360
2480
می‌دانید که چه چیز دیگری در جریان است، بازی‌های المپیک تابستانی است.
35:18
After a year of waiting, they finally launched  
500
2118840
2560
پس از یک سال انتظار، آنها بالاخره
35:21
the 78th United Nations General  Assembly is a full swing today.
501
2121400
3920
هفتاد و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل را راه‌اندازی کردند که امروز در جریان است.
35:25
Question 4.
502
2125320
1120
سوال 4.
35:26
We need to complete the  project by the by the book.
503
2126440
10640
باید پروژه را توسط کتاب تکمیل کنیم.
35:37
This means by following established rules or  
504
2137080
3440
این بدان معناست که با پیروی از قوانین یا
35:40
procedures precisely everything  they tell you to do in the book.
505
2140520
7000
رویه‌های تعیین‌شده، دقیقاً همه چیزهایی که به شما می‌گویند در کتاب انجام دهید.
35:47
The procedures, the rules, the manual, you do.
506
2147520
3720
رویه ها، قوانین، دفترچه راهنما، شما انجام می دهید.
35:51
For example, Jane does everything by the book.
507
2151240
4080
به عنوان مثال، جین همه چیز را با کتاب انجام می دهد.
35:55
She follows every rule precisely.
508
2155320
2520
او هر قانون را دقیقاً دنبال می کند.
35:57
You can also use the verb to go and  say Jane always goes by the book,  
509
2157840
7000
همچنین می‌توانید از فعل to go استفاده کنید و بگویید Jane always going by the book،
36:04
or you can use this as an adjective and  say Jane is a very by the book person.
510
2164840
6520
یا می‌توانید از آن به عنوان صفت استفاده کنید و بگویید Jane is a very by the book.
36:11
And so while I don't think I'm going to stay as  like a vegan by the book, I do plan to continue.
511
2171360
6320
و بنابراین، اگرچه فکر نمی‌کنم مانند یک گیاه‌خوار در کتاب بمانم، اما قصد دارم ادامه دهم.
36:17
I will do it by the book, by  the plan that God has ordained.
512
2177680
6480
من این کار را با کتاب، با برنامه ای که خدا مقرر کرده است، انجام خواهم داد.
36:24
Everything else.
513
2184160
640
36:24
It's got to be completely by the  book, completely cookie cutter.
514
2184800
3080
همه چیز دیگر.
باید کاملاً با کتاب باشد، کاملاً برش کوکی.
36:27
Question 5.
515
2187880
680
سوال 5.
36:28
There's a line between confidence and arrogance.
516
2188560
10400
بین اعتماد به نفس و تکبر مرزی وجود دارد.
36:38
The correct answer is a a fine line.
517
2198960
4320
پاسخ صحیح یک خط ظریف است.
36:43
This means that there's a small or  subtle difference between two things,  
518
2203280
5120
این بدان معناست که بین دو چیز،
36:48
confidence and arrogance.
519
2208400
2320
اعتماد به نفس و تکبر، تفاوت کوچک یا ظریفی وجود دارد.
36:50
For example, there's a fine line between  being persistent and being annoying.
520
2210720
7160
برای مثال، یک خط باریک بین مداوم بودن و آزاردهنده بودن وجود دارد.
36:57
You can easily cross from 1:00 to the other.
521
2217880
3480
شما به راحتی می توانید از ساعت 1:00 به دیگری عبور کنید.
37:01
We also commonly use this with the verb walk.
522
2221360
3040
ما معمولاً از این با فعل walk نیز استفاده می کنیم.
37:04
I have to walk a fine line between  being friendly and being professional.
523
2224400
6880
من باید مرز خوبی بین دوستانه بودن و حرفه ای بودن طی کنم.
37:11
So if you walk a fine line, it means you have  
524
2231280
2760
بنابراین اگر در یک خط باریک قدم می‌زنید، به این معنی است که باید
37:14
to find a balance between these two  things that can be easily confused.
525
2234040
5840
تعادلی بین این دو مورد پیدا کنید که به راحتی اشتباه گرفته می‌شوند.
37:19
There is only a fine line that  separates us from one another.
526
2239880
4440
فقط یک خط ظریف وجود دارد که ما را از یکدیگر جدا می کند.
37:24
But understand that there is a a fine line  between being a high achiever and a perfectionist.
527
2244320
7040
اما درک کنید که مرز باریکی بین موفقیت‌آمیز بودن و کمال‌گرا بودن وجود دارد.
37:31
Yeah, I think that the government walks a fine  line when it gets involved in issues like that.
528
2251360
4600
بله، من فکر می‌کنم که دولت وقتی درگیر مسائلی از این دست می‌شود، مسیر خوبی را طی می‌کند. تا
37:35
How are you doing so far?
529
2255960
1800
الان چطوری؟
37:37
Question 6.
530
2257760
1160
سوال 6.
37:38
You can't complete the entire project tonight.
531
2258920
3680
امشب نمی توانید کل پروژه را تکمیل کنید.
37:42
You need to yourself.
532
2262600
7840
تو به خودت نیاز داری
37:50
You need to pace yourself B.
533
2270440
3560
شما باید با سرعت B حرکت کنید.
37:54
This means you need to  control your speed or effort.
534
2274000
3560
این بدان معناست که باید سرعت یا تلاش خود را کنترل کنید.
37:57
But you're doing this to avoid exhaustion,  
535
2277560
3080
اما شما این کار را انجام می دهید تا خسته نشوید،
38:00
becoming too tired before finishing a task  because if you're exhausted, you won't finish.
536
2280640
7720
قبل از اتمام کار خیلی خسته شوید، زیرا اگر خسته باشید، کار را تمام نمی کنید.
38:08
You might say pacing yourself  using that gerund expression.
537
2288360
3880
ممکن است بگویید با استفاده از این عبارت جیروند خود را قدم بزنید.
38:12
Pacing yourself is key to  working effectively because  
538
2292240
4200
سرعت دادن به خودتان کلید کار موثر است زیرا
38:16
you need energy throughout your entire work.
539
2296440
2680
در کل کارتان به انرژی نیاز دارید.
38:20
Or you could say if you had paced yourself, the  third conditional, if you had paced yourself,  
540
2300120
6360
یا می‌توانید بگویید اگر خودتان را سرعت می‌دادید، سوم مشروط، اگر قدم می‌زدید،
38:26
you wouldn't have burned out, become so  exhausted that you could no longer work.
541
2306480
6120
نمی‌سوختید، آنقدر خسته می‌شدید که دیگر نمی‌توانید کار کنید.
38:32
So what you need to do is  you need to pace yourself,  
542
2312600
2200
بنابراین، کاری که باید انجام دهید این است که باید خودتان را سرعت دهید،
38:34
but you need to pace it at a  rate that they can receive it.
543
2314800
3720
اما باید با سرعتی سرعت دهید که آنها بتوانند آن را دریافت کنند.
38:38
She said pace yourself, I'm  going to need you later.
544
2318520
3080
او گفت خودت را کنار بگذار، بعداً به تو نیاز خواهم داشت.
38:41
Question 7.
545
2321600
920
سوال 7.
38:42
She tends to a grunge for a long time.
546
2322520
9800
او برای مدت طولانی به گرانج گرایش دارد.
38:52
D Hold a grudge.
547
2332320
2760
D کینه داشته باشید.
38:55
This is when you maintain negative feelings.
548
2335080
2800
این زمانی است که شما احساسات منفی را حفظ می کنید.
38:57
A grudge negative feelings towards someone  for something that happened in the past.
549
2337880
7400
کینه احساسات منفی نسبت به کسی برای اتفاقی که در گذشته رخ داده است.
39:05
We often use this in the negative.
550
2345280
1920
ما اغلب از این به صورت منفی استفاده می کنیم.
39:07
You shouldn't hold a grudge against your cousin.
551
2347200
4240
شما نباید از پسر عموی خود کینه داشته باشید.
39:11
Or you could say it's hard to work with him  
552
2351440
2400
یا می توانید بگویید کار کردن با او سخت است
39:13
because he holds a grudge  over the smallest things.
553
2353840
3840
زیرا او از کوچکترین چیزها کینه دارد.
39:17
Like I said, the dude knew how to hold a grudge.
554
2357680
1960
همانطور که گفتم، آن شخص می‌دانست که چگونه کینه را حفظ کند.
39:19
You can never hold a grudge in Silicon Valley.
555
2359640
1960
شما هرگز نمی توانید در سیلیکون ولی کینه داشته باشید.
39:21
Just always smile and say I'll take your check.
556
2361600
1800
فقط همیشه لبخند بزن و بگو چکت را می گیرم.
39:23
Thank you very much.
557
2363400
760
خیلی ممنون.
39:24
Nobody's upset.
558
2364160
1040
هیچکس ناراحت نیست
39:25
She doesn't hold a grudge and.
559
2365200
1080
او کینه ای ندارد و.
39:26
Neither do you, no.
560
2366280
1080
نه شما، نه.
39:28
Question 8 I had a she would get the promotion.
561
2368040
9200
سوال 8 من داشتم که او ارتقا می یابد.
39:37
AI had a hunch.
562
2377760
1720
هوش مصنوعی حدس و گمان داشت.
39:39
This is a feeling or intuition about  something without concrete evidence.
563
2379480
6320
این یک احساس یا شهود در مورد چیزی بدون شواهد مشخص است.
39:45
For example, I had a hunch I had a  feeling the flight would be canceled,  
564
2385800
5400
برای مثال، گمان می‌کردم که احساس می‌کردم پرواز لغو می‌شود،
39:51
but there was no concrete evidence.
565
2391200
2360
اما هیچ مدرک مشخصی وجود نداشت.
39:53
Or you could say I always trust my hunches.
566
2393560
4040
یا می توانید بگویید من همیشه به تصوراتم اعتماد دارم.
39:57
Do you have a hunch that someone likes you?
567
2397600
2040
آیا تصوری دارید که کسی شما را دوست دارد؟
39:59
I don't know why, but I have a hunch about you.
568
2399640
1680
نمی دونم چرا ولی یه حسی در موردت دارم به
40:01
You seem like you're going to  be a really good waffle maker.
569
2401320
2820
نظر می رسد که یک وافل ساز واقعاً خوب خواهید بود.
40:04
And I mean, I think I do have a hunch that  this misallocation point is quite important.
570
2404140
3980
و منظورم این است که فکر می‌کنم این تصور را دارم که این نقطه تخصیص نادرست بسیار مهم است.
40:08
Question 9.
571
2408120
840
40:08
You've made your, now let's move on.
572
2408960
8240
سوال 9.
شما خود را ساخته اید، حالا بیایید ادامه دهیم.
40:17
D You've made your point.
573
2417200
2400
D شما نظر خود را بیان کردید.
40:19
This means you've expressed  your opinion or perspective.
574
2419600
3720
این بدان معناست که شما نظر یا دیدگاه خود را بیان کرده‌اید.
40:23
For example, he made a point  about the importance of teamwork.
575
2423320
5080
برای مثال، او به نکته ای درباره اهمیت کار گروهی اشاره کرد.
40:28
So he expressed his opinion,  perspective, or argument.
576
2428400
3560
بنابراین او نظر، دیدگاه یا استدلال خود را بیان کرد.
40:31
Or you could say you made a  great point in the meeting today.
577
2431960
5280
یا می‌توانید بگویید که در جلسه امروز به نکته بسیار خوبی اشاره کردید.
40:37
First of all, you make a point about Medicare.
578
2437240
3960
اول از همه، شما به نکته ای در مورد مدیکر اشاره می کنید.
40:41
That's very important.
579
2441200
920
این خیلی مهم است.
40:42
We would all make a point and and for some,  somehow or other, you and I always agreed.
580
2442120
4640
همه ما به یک نکته اشاره می‌کردیم و برای برخی، به نحوی یا دیگری، من و شما همیشه موافق بودیم.
40:46
I wanted to make a point.
581
2446760
1240
می خواستم نکته ای را عرض کنم.
40:48
Question 10 Uncle Bob really  pushes my He pushes my buttons.
582
2448000
11840
سوال 10 عمو باب واقعاً دکمه‌های من را فشار می‌دهد.
40:59
This is to provoke or annoy  someone intentionally on purpose.
583
2459840
6480
این برای تحریک یا آزار دادن عمدی شخصی است.
41:06
Someone might say I know he pushes your  buttons but you shouldn't hold a grudge.
584
2466320
7000
ممکن است کسی بگوید می‌دانم که دکمه‌های شما را فشار می‌دهد، اما شما نباید کینه داشته باشید.
41:13
Or you could say I don't know why  but Steve really pushes my buttons.
585
2473320
5440
یا می‌توانید بگویید نمی‌دانم چرا، اما استیو واقعاً دکمه‌های من را فشار می‌دهد.
41:18
It's because this really pushes my buttons  and I haven't learned these skills yet,  
586
2478760
4600
دلیلش این است که این واقعاً دکمه‌های من را فشار می‌دهد و من هنوز این مهارت‌ها را یاد نگرفته‌ام،
41:23
so probably injustice is what pushes my buttons.
587
2483360
5120
پس احتمالاً بی‌عدالتی چیزی است که دکمه‌های من را فشار می‌دهد.
41:28
A person.
588
2488480
720
یک شخص.
41:29
Someone who pushes your buttons.
589
2489200
2240
کسی که دکمه های شما را فشار می دهد.
41:31
You're doing such a great job.
590
2491440
1960
تو داری کار بزرگی انجام میدی
41:33
Question 11 Munch to my My flight  was cancelled, much to my chagrin.
591
2493400
12640
سوال 11 میل به من پرواز من لغو شد که باعث ناراحتی من شد.
41:46
Repeat after me.
592
2506040
1120
بعد از من تکرار کن
41:47
Chagrin.
593
2507160
1320
ناراحتی
41:48
Chagrin.
594
2508480
1360
ناراحتی
41:49
This means to one's disappointment or regret.
595
2509840
4080
این به معنای ناامیدی یا پشیمانی است.
41:53
You could say my husband doesn't  like jazz, much to my chagrin.
596
2513920
5400
می توان گفت که شوهرم موسیقی جاز را دوست ندارد و این باعث ناراحتی من شد.
41:59
So you're expressing your disappointment,  perhaps because you love jazz.
597
2519320
4880
بنابراین شما ناامیدی خود را ابراز می کنید، شاید به این دلیل که عاشق جاز هستید.
42:04
Notice here it came at the very end.
598
2524200
2240
توجه داشته باشید که در اینجا در نهایت آمد.
42:06
You can start a sentence with this and say,  
599
2526440
2520
می‌توانید جمله‌ای را با این شروع کنید و بگویید،
42:08
much to our chagrin, the client  changed the project timeline.
600
2528960
5240
با ناراحتی ما، مشتری خط زمانی پروژه را تغییر داد.
42:14
I'm very disappointed.
601
2534200
1480
من بسیار ناامید هستم.
42:15
Now, much to our chagrin, the United  States doesn't have uniform elections laws.
602
2535680
3360
اکنون، با تاسف ما، ایالات متحده قوانین انتخاباتی یکسانی ندارد.
42:19
And there's a reason for this.
603
2539040
1240
و دلیلی برای این وجود دارد.
42:20
Much to our chagrin, productivity  has stopped growing rapidly,  
604
2540280
2680
با کمال تاسف ما، بهره‌وری به سرعت رشد نمی‌کند،
42:22
and it's back to about 1 1/2 percent a year.
605
2542960
2160
و به حدود 1/2 درصد در سال باز می‌گردد.
42:25
So much to my chagrin, I spent the  next week studying Question 12.
606
2545120
4920
با کمال تاسف، هفته بعد را صرف مطالعه سوال 12 کردم.
42:30
I hope the movie lives up to the.
607
2550040
8440
امیدوارم فیلم به این نتیجه برسد.
42:38
To the hype, the hype.
608
2558480
2600
به هیاهو، هیاهو.
42:41
If something lives up to the hype, it means  it meets expectations or delivers as promised.
609
2561080
6600
اگر چیزی مطابق تبلیغات تبلیغاتی باشد، به این معنی است که انتظارات را برآورده می‌کند یا همان‌طور که وعده داده شده است، عمل می‌کند.
42:47
So this is the expectation  and this is the reality.
610
2567680
3520
بنابراین این انتظار است و این واقعیت است.
42:51
So you could say the movie lived up to the hype,  met our expectation, delivered as promised.
611
2571200
7920
بنابراین می‌توانید بگویید که این فیلم مطابق با هیاهوها عمل کرد، انتظارات ما را برآورده کرد، همانطور که قول داده بودیم ارائه شد.
42:59
Or you could say the movie didn't live  up to the hype, much to our chagrin.
612
2579120
7080
یا می‌توانید بگویید که این فیلم با هیاهوها مطابقت نداشت و باعث ناراحتی ما شد.
43:06
Past trade deals didn't  always live up to the hype.
613
2586200
2120
معاملات تجاری گذشته همیشه مطابق با هیاهو نبود.
43:08
Past deals didn't always live up to the hype.
614
2588320
2040
معاملات گذشته همیشه مطابق با هیاهو نبود.
43:10
The big.
615
2590360
400
43:10
Question I have is can it live up to the hype?
616
2590760
2840
بزرگ
سوالی که دارم این است که آیا می‌تواند با این تبلیغات مقابله کند؟
43:13
Question 13 The company is on  the of a major breakthrough.
617
2593600
11320
سوال 13 این شرکت در یک پیشرفت بزرگ است.
43:24
On the precipice, repeat after me Precipice.
618
2604920
4320
روی پرتگاه، بعد از من پرتگاه را تکرار کنید. پرتگاه
43:29
Precipice.
619
2609240
1320
43:30
This is when you're about to do something that  may have a lot of success or a lot of failure.
620
2610560
6920
این زمانی است که می‌خواهید کاری انجام دهید که ممکن است موفقیت‌های زیادی یا شکست‌های زیادی داشته باشد.
43:37
For example, he's on the precipice  of a big decision about his career.
621
2617480
5880
برای مثال، او در پرتگاه تصمیم بزرگی در مورد حرفه‌اش قرار دارد.
43:43
This decision could bring a lot  of success or a lot of failure.
622
2623360
4560
این تصمیم می‌تواند موفقیت‌های زیادی یا شکست‌های زیادی به همراه داشته باشد .
43:47
You could say I started my business  on the precipice of a recession.
623
2627920
4520
می توان گفت من کسب و کارم را در پرتگاه رکود شروع کردم.
43:52
You know, Massachusetts was just on the  precipice of having nice springtime weather.
624
2632440
4160
می دانید، ماساچوست در آستانه داشتن هوای خوب بهاری بود.
43:56
And then Mother Nature was like psych  standing on the precipice of possibility.
625
2636600
7400
و سپس مادر طبیعت مانند روانی بود که روی پرتگاه امکان ایستاده بود.
44:04
We pause to be present to this very moment.
626
2644000
6160
ما برای حضور در همین لحظه مکث می کنیم.
44:10
We were on the precipice of a  disaster, as I understand it.
627
2650160
3760
آن طور که من می فهمم، ما در پرتگاه یک فاجعه بودیم.
44:13
Question 14.
628
2653920
960
سوال 14.
44:14
The competition is gaining.
629
2654880
2120
رقابت در حال افزایش است.
44:17
We need to take things up a up a notch.
630
2657000
9400
ما باید همه چیز را یک درجه بالاتر ببریم.
44:26
A notch.
631
2666400
640
یک بریدگی
44:27
This means to make something more  intense, more advanced, more exciting.
632
2667880
5040
این بدان معناست که چیزی را شدیدتر، پیشرفته‌تر، هیجان‌انگیزتر کنید.
44:32
For example, let's take this project up a notch  
633
2672920
3600
برای مثال، بیایید این پروژه را
44:36
by adding more features that  will make it more exciting.
634
2676520
3960
با افزودن ویژگی‌های بیشتر که هیجان‌انگیزتر می‌کند، ارتقا دهیم.
44:40
Now we commonly use the verb kick.
635
2680480
2200
اکنون معمولاً از فعل kick استفاده می کنیم.
44:42
Let's kick this up a notch.
636
2682680
2440
بیایید این را یک درجه بالا ببریم.
44:45
Today I think I'm going to  take things up, just a match.
637
2685120
3200
امروز فکر می‌کنم می‌خواهم کارها را انجام دهم، فقط یک مسابقه.
44:48
We're there, but we need to take it up a notch.
638
2688320
2880
ما آنجا هستیم، اما باید آن را یک درجه بالاتر ببریم.
44:51
They kicked that up a notch too, by the way.
639
2691200
2000
اتفاقاً آن را هم یک درجه بالا زدند.
44:53
Question 15.
640
2693200
1080
سوال 15.
44:54
She gave us a peek of her new song.
641
2694280
9840
او نگاهی به آهنگ جدید خود به ما داد.
45:04
Hey, a sneak peek.
642
2704120
2640
هی، یه نگاه دزدکی
45:06
This is a quick or early preview of  something not publicly available.
643
2706760
5600
این یک پیش‌نمایش سریع یا اولیه از چیزی است که به‌صورت عمومی در دسترس نیست.
45:12
For example, the director gave the media a sneak  peek of the movie before its official premiere.
644
2712360
7160
برای مثال، کارگردان قبل از اکران رسمی فیلم، نگاهی گذرا به رسانه ها انداخت.
45:19
They saw a small part, but not the full thing.
645
2719520
4000
آنها بخش کوچکی را دیدند، اما نه کامل.
45:23
Or the company shared a sneak peek of  their new product at the trade show.
646
2723520
5400
یا این شرکت نگاهی اجمالی از محصول جدید خود را در نمایشگاه به اشتراک گذاشت.
45:28
Here's your sneak peek without the top.
647
2728920
1800
اینجا نگاه دزدکی شما بدون بالاست.
45:30
Of course.
648
2730720
600
البته.
45:31
I'm going to give you a sneak peek at  where we're going in the next 8 weeks.
649
2731320
4320
من می‌خواهم نگاهی اجمالی به جایی که در ۸ هفته آینده خواهیم داشت، به شما بدهم.
45:35
Well, I hope you enjoyed that little sneak peek.
650
2735640
1680
خب، امیدوارم از این نگاه کوچک لذت برده باشید.
45:37
Now let's see if you know these 15 Co locations.
651
2737320
4080
حالا بیایید ببینیم آیا این 15 مکان شرکت را می شناسید یا خیر.
45:41
Question 1.
652
2741400
1200
سوال 1.
45:42
He promised he wouldn't lie,  but he decided to his promise.
653
2742600
12000
او قول داده بود که دروغ نگوید، اما تصمیم گرفت به قولش عمل کند.
45:54
The correct answer is B.
654
2754600
2320
پاسخ صحیح B.
45:57
To break a promise.
655
2757960
2040
شکستن قول است.
46:00
This means to fail to do  what one has promised to do.
656
2760000
5520
این به معنای شکست در انجام کاری است که فرد وعده داده است.
46:05
Five years ago, I promised to  post a new English lesson every  
657
2765520
5360
پنج سال پیش، قول دادم هر هفته یک درس انگلیسی جدید
46:10
week on my YouTube channel, and  I haven't broken that promise.
658
2770880
6560
در کانال YouTube خود پست کنم، و این قول را زیر پا نگذاشتم.
46:17
Let's listen to some real.
659
2777440
1280
بیایید کمی واقعی گوش کنیم.
46:18
World Examples.
660
2778720
1360
نمونه های جهانی
46:20
If I break a promise, I have done something wrong,  even if the consequences of breaking the promise  
661
2780080
7160
اگر عهدم را زیر پا بگذارم، کار اشتباهی انجام داده ام، حتی اگر عواقب نقض عهد
46:27
are slightly better than the  consequences of keeping the promise.
662
2787240
4320
کمی بهتر از عواقب وفای به عهد باشد.
46:31
You break a promise with God, you're  sinning, and we'll break a promise.
663
2791560
4120
تو با خدا عهد می‌کنی، داری گناه می‌کنی، و ما عهد می‌کنیم.
46:35
It doesn't really matter.
664
2795680
1000
واقعاً مهم نیست.
46:36
Question 2A.
665
2796680
1320
سوال 2A.
46:38
Great handshake can leave a impression.
666
2798000
9400
دست دادن عالی می تواند تأثیر بگذارد.
46:47
The correct answer is a a lasting impression.
667
2807400
5640
پاسخ صحیح یک تأثیر ماندگار است.
46:53
This is an effect, feeling or memory that  remains in one's mind for a long time.
668
2813040
8000
این یک اثر، احساس یا خاطره است که برای مدت طولانی در ذهن فرد باقی می ماند.
47:01
So hopefully after this lesson, you might say  this lesson left a lasting impression on me, which  
669
2821040
9240
بنابراین امیدوارم بعد از این درس، بگویید این درس تأثیر ماندگاری بر من گذاشته است، که
47:10
means you remember all these new colocations,  the pronunciation and everything you've learned.
670
2830280
6440
به این معنی است که همه این مکان‌های جدید، تلفظ و همه چیزهایی را که یاد گرفته‌اید به خاطر می‌آورید.
47:16
Let's listen to some real world examples.
671
2836720
3200
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
47:19
And the thing that left a long lasting  impression on me was how the people I met  
672
2839920
5360
و چیزی که تأثیر طولانی مدتی بر من گذاشت این بود که چگونه افرادی که
47:25
in South Africa could envision a better  future for themselves and their country.
673
2845280
5720
در آفریقای جنوبی با آنها آشنا شدم، می‌توانستند آینده بهتری را برای خود و کشورشان متصور شوند.
47:31
Now that's honesty and integrity,  
674
2851000
1680
حالا این صداقت و درستکاری است،
47:32
and it's also why Faye's performances  left such a lasting impression.
675
2852680
3640
و همچنین به همین دلیل است که اجراهای Faye چنین تأثیر ماندگاری بر جای گذاشتند.
47:36
A simple act of kindness can  make a lasting impression and  
676
2856320
3520
یک عمل ساده محبت آمیز می تواند تأثیری ماندگار بگذارد و
47:39
make a huge difference in a person's life.
677
2859840
2440
تغییر بزرگی در زندگی یک فرد ایجاد کند.
47:42
Question 3.
678
2862280
1120
سؤال 3.
47:43
She has a workload this  month and needs extra help.
679
2863400
11320
او در این ماه حجم کاری دارد و به کمک بیشتری نیاز دارد.
47:54
The correct answer is CA heavy workload.
680
2874720
5040
پاسخ صحیح حجم کاری سنگین CA است.
47:59
I hear a lot of students say a big workload, but  the correct colocation is heavy a heavy workload.
681
2879760
7840
من از بسیاری از دانش‌آموزان می‌شنوم که می‌گویند حجم کار زیاد است، اما مکان‌یابی صحیح حجم کاری سنگین است.
48:07
And of course, this is a large.
682
2887600
2040
و البته، این یک بزرگ است.
48:09
Amount of work.
683
2889640
2000
مقدار کار.
48:11
You might say it's hard to study  English because of my heavy workload.
684
2891640
7360
ممکن است بگویید به دلیل حجم کاری زیاد، خواندن انگلیسی سخت است.
48:19
Let's listen to some.
685
2899000
1040
به بعضی ها گوش کنیم
48:20
Real world examples.
686
2900040
1760
نمونه های دنیای واقعی
48:21
How does she juggle all that heavy  workload and be president of the sorority?
687
2901800
4080
چگونه او با این همه حجم کاری سنگین کنار می‌آید و رئیس انجمن می‌شود؟
48:25
The number one hindrance to  good teaching is heavy workload.
688
2905880
5400
مانع شماره یک تدریس خوب، حجم کاری سنگین است.
48:31
It's definitely been a pretty heavy workload.
689
2911280
2640
قطعا حجم کار بسیار سنگینی بوده است.
48:33
Question 4.
690
2913920
1200
سوال 4.
48:35
After finishing the project,  she finally has a workload.
691
2915120
10880
پس از اتمام پروژه، بالاخره او حجم کاری دارد.
48:46
The correct answer is C, The opposite of heavy,  
692
2926000
4800
پاسخ صحیح C است، متضاد سنگین،
48:50
which means big is light, which  means a small amount of work.
693
2930800
6240
که به معنای بزرگ، سبک است، که به معنای مقدار کمی کار است.
48:57
So hopefully you say, now that I have a  light workload, I can watch all your lessons.
694
2937040
7920
پس امیدوارم بگویید، حالا که حجم کاری کمی دارم، می‌توانم تمام درس‌های شما را تماشا کنم.
49:04
Let's listen to some.
695
2944960
1120
به بعضی ها گوش کنیم
49:06
Real world examples.
696
2946080
1800
نمونه های دنیای واقعی
49:07
The workload was so light to do  compositor based operations compared  
697
2947880
3640
حجم کار برای انجام عملیات مبتنی بر ترکیب در مقایسه
49:11
to doing layout and paint that we can now fit  it comfortably inside the 60 frames a second.
698
2951520
4600
با انجام طرح‌بندی و رنگ‌آمیزی آنقدر سبک بود که اکنون می‌توانیم آن را به راحتی در ۶۰ فریم در ثانیه قرار دهیم.
49:16
Budget to lighten your workload.
699
2956120
2800
بودجه برای کاهش حجم کاری شما
49:18
Question 5.
700
2958920
1000
سوال 5.
49:19
To succeed you need to be  proactive and initiative.
701
2959920
6800
برای موفقیت باید فعال و ابتکار عمل کنید.
49:30
The correct answer is A and take initiative.
702
2970720
5600
پاسخ صحیح A است و ابتکار عمل را به خرج دهید.
49:36
If you take initiative, it means you're the 1st  
703
2976320
2720
اگر ابتکار عمل می کنید، به این معنی است که شما اولین نفری هستید
49:39
to take action to achieve a  goal or to solve a problem.
704
2979040
4680
که برای رسیدن به یک هدف یا حل یک مشکل اقدام می کنید.
49:43
For example, he took initiative to find a speaking  partner and that's exactly what you need to do.
705
2983720
7720
به عنوان مثال، او برای پیدا کردن یک شریک سخنگو ابتکار عمل کرد و این دقیقاً همان کاری است که شما باید انجام دهید.
49:51
There are people everywhere  who want to practice speaking,  
706
2991440
3320
همه جا افرادی هستند که می‌خواهند صحبت کردن را تمرین کنند،
49:54
but you need to take initiative to find one.
707
2994760
3600
اما شما باید برای پیدا کردن یکی از آنها ابتکار عمل کنید.
49:58
Let's listen to some.
708
2998360
1080
به بعضی ها گوش کنیم
49:59
Real world examples.
709
2999440
1880
نمونه های دنیای واقعی
50:01
We're going to take initiative, not  just do the minimum daily requirement.
710
3001320
5120
ما ابتکار عمل خواهیم داشت، نه اینکه فقط حداقل نیاز روزانه را انجام دهیم.
50:06
People expect you to do things on your own here.
711
3006440
2000
مردم از شما انتظار دارند که در اینجا کارها را به تنهایی انجام دهید.
50:08
They expect you to take initiative.
712
3008440
1480
آنها از شما انتظار دارند که ابتکار عمل را به دست آورید.
50:09
They're thinking that person  doesn't take initiative.
713
3009920
2880
آنها فکر می کنند که آن شخص ابتکار عمل را به دست نمی گیرد.
50:12
I guess they're not really a leader.
714
3012800
1640
من حدس می زنم که آنها واقعا یک رهبر نیستند.
50:14
How are you doing so far with this quiz?
715
3014440
2640
تا به حال با این مسابقه چطور پیش رفته اید؟
50:17
Question 6.
716
3017080
1400
سوال 6.
50:18
The campaign started slow but began to momentum.
717
3018480
8160
کمپین به کندی شروع شد اما شروع به شتاب کرد.
50:29
So correct answer is B to gain momentum.
718
3029400
4840
بنابراین پاسخ صحیح B برای افزایش شتاب است.
50:34
This means to progress or move  forward at an increasing pace.
719
3034240
5880
این به معنای پیشرفت یا حرکت به جلو با سرعت فزاینده است.
50:40
As my English fluency and confidence  grew, I gained momentum in my career.
720
3040120
6480
همانطور که تسلط و اعتماد به نفس انگلیسی من افزایش یافت، در حرفه خود شتاب بیشتری گرفتم.
50:46
So your success in your career  increased at a faster and faster pace.
721
3046600
5160
بنابراین موفقیت شما در شغلتان با سرعت و سرعت بیشتری افزایش یافت.
50:51
That's what Fluent English can help you.
722
3051760
2200
این چیزی است که Fluent English می تواند به شما کمک کند.
50:53
Accomplish.
723
3053960
1000
انجام دهد.
50:54
Let's listen to some real world examples.
724
3054960
2760
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
50:57
Now, as Spacs gain momentum, more blue chip  institutions and veteran investors are buying in.
725
3057720
7040
اکنون، با شتاب گرفتن Spacs، موسسات تراشه‌های آبی و سرمایه‌گذاران کهنه کار بیشتری خرید می‌کنند.
51:04
Slowly but surely, we began to gain momentum.
726
3064760
3000
به آرامی اما مطمئناً شروع به افزایش سرعت کردیم.
51:07
We gain momentum by using the cupcake.
727
3067760
2280
ما با استفاده از کاپ کیک حرکت می کنیم.
51:10
It's for this documentary, which was  one of the clips that I showed earlier.
728
3070040
3560
برای این مستند است که یکی از کلیپ هایی بود که قبلاً نشان دادم.
51:13
Question 7.
729
3073600
1280
سوال 7.
51:14
Her speech had a impact on everyone in the room.
730
3074880
11040
سخنرانی او بر همه افراد حاضر در اتاق تأثیر گذاشت.
51:25
The correct answer is CA Profound impact.
731
3085920
5520
پاسخ صحیح CA عمیق تاثیر است.
51:31
This means a very significant or deep impact.
732
3091440
5280
این به معنای تأثیر بسیار مهم یا عمیق است.
51:36
You might say my childhood teacher had  a profound impact on my English skills.
733
3096720
7280
ممکن است بگویید معلم دوران کودکی من تأثیر عمیقی بر مهارت‌های انگلیسی من داشت.
51:44
You still remember those important  lessons from your teacher.
734
3104000
4480
هنوز آن درس‌های مهم معلمتان را به خاطر دارید .
51:48
Today, let's listen to some real world examples.
735
3108480
4000
امروز بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
51:52
Words are that powerful.
736
3112480
1560
کلمات آنقدر قدرتمند هستند.
51:54
They not only affect your interior  psychology and your identity,  
737
3114040
3600
آنها نه تنها بر روانشناسی داخلی و هویت شما تأثیر می گذارند، بلکه
51:57
they have a profound impact  on the world around you.
738
3117640
3240
تأثیر عمیقی بر دنیای اطراف شما دارند.
52:00
It's something so simple and  yet has such a profound impact.
739
3120880
3880
این چیزی بسیار ساده است و در عین حال تأثیر عمیقی دارد.
52:04
So you don't have to know someone well  to have a profound impact on them.
740
3124760
4280
بنابراین لازم نیست کسی را به خوبی بشناسید تا تأثیر عمیقی روی او داشته باشید.
52:09
Question 8.
741
3129040
1160
سؤال 8.
52:10
In order to pass the inspection,  our products need 2 standards.
742
3130200
11360
برای گذراندن بازرسی، محصولات ما به 2 استاندارد نیاز دارند.
52:21
The correct answer is be to meet standards.
743
3141560
4960
پاسخ صحیح این است که استانداردها را رعایت کنید.
52:27
If you meet a standard, this means you reach  the expected level of quality or requirements.
744
3147160
8520
اگر استانداردی را رعایت کنید، به این معنی است که به سطح کیفی یا الزامات مورد انتظار می‌رسید.
52:35
This is often used with products or services.
745
3155680
3760
این اغلب با محصولات یا خدمات استفاده می شود.
52:39
All products must meet safety  standards before being sold.
746
3159440
6400
همه محصولات قبل از فروش باید استانداردهای ایمنی را رعایت کنند.
52:45
Let's listen to some real world examples.
747
3165840
2880
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
52:48
How often do judges not meet standards?
748
3168720
3520
چقدر قضات استانداردها را رعایت نمی کنند؟
52:52
So we're going to close places that don't meet  standards and which are harmful to people.
749
3172240
5800
بنابراین، مکان‌هایی را می‌بندیم که استانداردها را رعایت نمی‌کنند و برای مردم مضر هستند.
52:58
They don't have to meet standards  and that is very, very dangerous.
750
3178040
4360
آنها مجبور نیستند استانداردها را رعایت کنند و این بسیار بسیار خطرناک است.
53:02
Question 9.
751
3182400
1040
سوال 9.
53:03
The proposal was accepted  by a majority of the team.
752
3183440
10840
پیشنهاد با اکثریت اعضای تیم پذیرفته شد.
53:14
The correct answer is a an overwhelming majority.
753
3194280
5800
پاسخ صحیح اکثریت قاطع است.
53:20
This means a very large percentage or proportion.
754
3200080
4400
این به معنای درصد یا نسبت بسیار زیادی است.
53:24
There isn't a specific number,  
755
3204480
2240
عدد خاصی وجود ندارد،
53:26
but I would personally say it would be 75% or  more to be considered an overwhelming majority.
756
3206720
9600
اما من شخصاً می‌گویم که اگر اکثریت قاطع در نظر گرفته شود، 75٪ یا بیشتر است.
53:36
Maybe an overwhelming majority of students  75% or more prefer learning English online.
757
3216320
8360
شاید اکثریت قریب به اتفاق دانش‌آموزان، ۷۵ درصد یا بیشتر، یادگیری زبان انگلیسی را به صورت آنلاین ترجیح دهند.
53:44
What do you?
758
3224680
600
تو چیکار میکنی؟
53:45
Think.
759
3225280
1120
فکر کن
53:46
Let's listen to some real world examples.
760
3226400
2920
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
53:49
The overwhelming majority, and they work  really hard doing really important stuff.
761
3229320
4840
اکثریت قریب به اتفاق، و برای انجام کارهای بسیار مهم واقعاً سخت کار می‌کنند.
53:54
And the overwhelming majority said no.
762
3234160
2120
و اکثریت قاطع گفتند نه.
53:56
And many Nebraskans, I believe,  overwhelming majority, believe  
763
3236280
4000
و بسیاری از مردم نبراسکا، به اعتقاد من، اکثریت قاطع، معتقدند که
54:00
the death penalty is a part of that public  safety focus of which I firmly believe in.
764
3240280
5160
مجازات اعدام بخشی از تمرکز ایمنی عمومی است که من قویاً به آن اعتقاد دارم.
54:05
Question 10 We had a discussion  about the project challenges.
765
3245440
11440
سوال 10 ما در مورد چالش‌های پروژه بحث کردیم.
54:16
The correct answer is C.
766
3256880
2800
پاسخ صحیح ج است.
54:19
A frank discussion is one that is  open, honest, and straightforward.
767
3259680
7040
یک بحث صریح بحثی است که باز، صادقانه و سرراست باشد.
54:26
For example, we need to have a frank  discussion about the client's expectations.
768
3266720
6880
برای مثال، ما باید یک بحث صریح درباره انتظارات مشتری داشته باشیم.
54:33
Let's listen to some real world examples.
769
3273600
3000
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
54:36
Having frank, detailed and honest discussions  on how you'll handle joint versus solo finances  
770
3276600
6320
داشتن بحث‌های صریح، دقیق و صادقانه درباره نحوه رسیدگی به امور مالی مشترک در مقابل انفرادی
54:42
will guarantee that there won't be  any surprises once you're married.
771
3282920
4000
تضمین می‌کند که بعد از ازدواج هیچ غافلگیری نخواهید داشت.
54:46
And I thought it was a good and  useful and frank discussion.
772
3286920
3000
و به نظرم بحث خوب و مفید و صریح بود.
54:49
And so our focus is on having a frank  discussion, raising issues where we  
773
3289920
4880
و بنابراین تمرکز ما بر داشتن یک بحث صریح، طرح مسائلی است که
54:54
have concerns, and of course, looking for  ways and places where we can work together.
774
3294800
3920
نگرانی‌هایمان در آن‌ها وجود دارد، و البته، به دنبال راه‌ها و مکان‌هایی می‌گردیم که بتوانیم با هم کار کنیم.
54:58
You're doing a great job.
775
3298720
1760
شما کار بزرگی انجام می دهید.
55:00
Think of everything that you're learning.
776
3300480
2400
به همه چیزهایی که یاد می گیرید فکر کنید.
55:02
Let's keep going.
777
3302880
1160
ادامه بدیم
55:04
Question 11.
778
3304040
1520
سوال 11.
55:05
He decided to responsibility for his actions.
779
3305560
10080
او تصمیم گرفت مسئولیت اعمال خود را بپذیرد.
55:15
The correct answer is A to take responsibility.
780
3315640
4560
پاسخ صحیح A برای قبول مسئولیت است.
55:20
This is when you accept responsibility.
781
3320200
3160
این زمانی است که شما مسئولیت را می پذیرید.
55:23
For example, you could be frank,  you could be honest and open and  
782
3323360
4400
برای مثال، می‌توانید صریح باشید، می‌توانید صادقانه و صراحتاً و
55:27
straightforward to be frank and say I take  full responsibility for the project delay.
783
3327760
7240
رک باشید و بگویید من مسئولیت کامل تأخیر پروژه را بر عهده می‌گیرم.
55:35
That's a very mature thing to do.
784
3335000
2600
این یک کار بسیار بالغ است.
55:37
Let's listen to some real world examples.
785
3337600
3120
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
55:40
Training Afghan forces take  responsibility for their own security.
786
3340720
3400
آموزش نیروهای افغان مسئولیت امنیت خود را بر عهده می گیرد.
55:44
He said someone you has to take responsibility,  We must take responsibility now for our role in  
787
3344120
8080
او گفت کسی که باید مسئولیتش را بپذیری، ما باید اکنون مسئولیت نقش خود در
55:52
this crisis, a crisis in which the origins can be  traced back to the onset of the Anthropocene era.
788
3352200
6680
این بحران را بپذیریم، بحرانی که ریشه‌های آن را می‌توان به آغاز دوران آنتروپوسن جستجو کرد.
55:58
Question 12.
789
3358880
1160
سوال 12.
56:00
The board will approval for  the new policy next week.
790
3360040
10560
هیئت مدیره خط مشی جدید را هفته آینده تایید خواهد کرد.
56:10
The correct answer is B to grant approval.
791
3370600
4760
پاسخ صحیح B برای تایید است.
56:15
This means to officially  agree to or allow something,  
792
3375360
5000
این بدان معناست که برای موافقت یا اجازه دادن به چیزی،
56:20
the team needs to wait until  the director grants approval.
793
3380360
6040
تیم باید منتظر بماند تا مدیر تأیید کند.
56:26
Let's listen to some real world examples.
794
3386400
2800
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم. او افزود که
56:29
The queen must grant her approval before the  gown can even start being made, he added.
795
3389200
4640
ملکه باید قبل از شروع ساختن لباس، موافقت او را بدهد.
56:33
The ministry will quickly grant  approval if companies apply for  
796
3393840
3120
اگر شرکت‌ها درخواست
56:36
an extension in working hours  to expand domestic production.
797
3396960
3760
تمدید ساعات کاری برای توسعه تولید داخلی بدهند، وزارتخانه به سرعت موافقت خواهد کرد.
56:40
Question 13 Both parties  finally reached a agreement.
798
3400720
11520
سوال 13 هر دو طرف بالاخره به توافق رسیدند.
56:52
The correct answer is a a mutual agreement.
799
3412240
5160
پاسخ صحیح یک توافق متقابل است.
56:57
This is one that all people involved.
800
3417400
3280
این موردی است که همه افراد درگیر آن هستند.
57:00
There could be two people,  five people or 12 people,  
801
3420680
3760
ممکن است دو نفر، پنج نفر یا 12 نفر باشند،
57:04
but all people involved, except we reached  a mutual agreement to reduce the budget.
802
3424440
8160
اما همه افراد درگیر باشند، به جز اینکه ما به توافق متقابل برای کاهش بودجه دست یافتیم.
57:12
Everyone agreed, yes, let's reduce the budget.
803
3432600
4440
همه موافق بودند، بله، بودجه را کم کنیم.
57:17
Let's listen to some real world examples.
804
3437040
2920
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
57:19
It's a mutual agreement in a group that  you will put the welfare of the group,  
805
3439960
5200
این یک توافق متقابل در یک گروه است که شما رفاه گروه را قرار می‌دهید،
57:25
you will put the safety of everyone  in the group above your own.
806
3445160
2960
ایمنی همه در گروه را بالاتر از امنیت خود قرار می‌دهید.
57:28
And we talked about issues by mutual agreement.
807
3448120
3240
و ما در مورد مسائل با توافق دوجانبه صحبت کردیم.
57:31
That practice helped me a great deal  because I came to understand Ronald Reagan.
808
3451360
5440
این تمرین کمک زیادی به من کرد زیرا رونالد ریگان را درک کردم.
57:36
This mutual agreement between the parent and  child was a really nice cooperative strategy,  
809
3456800
4640
این توافق متقابل بین والدین و فرزند یک استراتژی همکاری بسیار خوب بود،
57:41
but somehow it just wasn't working for them.
810
3461440
2480
اما به نوعی برای آنها کارساز نبود.
57:43
Question 14.
811
3463920
1360
سؤال 14.
57:45
The project had a influence  on the younger team members.
812
3465280
10960
این پروژه روی اعضای تیم جوان‌تر تأثیر داشت.
57:56
The correct answer is B.
813
3476240
2720
پاسخ صحیح B است.
57:58
All positive influence is of course  one that leads to improvements.
814
3478960
6160
همه تأثیرات مثبت البته تأثیری است که منجر به بهبود می شود.
58:05
You might say learning English  has had a positive influence on  
815
3485120
5200
ممکن است بگویید یادگیری زبان انگلیسی تأثیر مثبتی بر
58:10
my life because it has helped you gain momentum.
816
3490320
4680
زندگی من داشته است زیرا به شما کمک کرده تا شتاب بیشتری کسب کنید.
58:15
Remember that one?
817
3495000
920
58:15
To gain momentum, let's listen to some.
818
3495920
3080
اون یکی رو یادته؟
برای افزایش سرعت، بیایید به برخی از آنها گوش دهیم.
58:19
Real world examples.
819
3499000
1840
نمونه های دنیای واقعی
58:20
She is a role model, a positive influence and  has a powerful ability to motivate others.
820
3500840
6520
او یک الگو است، تأثیر مثبتی دارد و توانایی قدرتمندی برای ایجاد انگیزه در دیگران دارد.
58:27
We're going to be a positive  influence to everybody around us.
821
3507360
3520
ما تأثیر مثبتی بر همه اطرافیان خود خواهیم داشت.
58:30
We're talking about being a positive influence  in their communities, making a difference.
822
3510880
5520
ما در مورد تأثیر مثبت در جوامع آنها صحبت می کنیم و تفاوت ایجاد می کنیم.
58:36
Question 15.
823
3516400
1920
سوال 15.
58:38
By introducing this new feature,  the company gained all advantage.
824
3518320
11480
با معرفی این ویژگی جدید، شرکت تمام مزیت ها را به دست آورد.
58:49
The correct answer is B competitive.
825
3529800
4440
پاسخ صحیح B رقابتی است.
58:54
The adjective form.
826
3534240
1440
شکل صفت.
58:55
A competitive advantage is  something that allows someone,  
827
3535680
4800
مزیت رقابتی چیزی است که به یک فرد،
59:00
a person, or even a company A-Team to  outperform, to perform better than others.
828
3540480
6600
یک فرد یا حتی یک شرکت A-Team اجازه می دهد عملکرد بهتری نسبت به دیگران داشته باشد.
59:07
Again, you might say being  fluent in English gives you  
829
3547080
4160
دوباره، ممکن است بگویید تسلط به زبان انگلیسی به شما
59:11
a competitive advantage in today's global world.
830
3551240
4840
مزیت رقابتی در دنیای جهانی امروز می‌دهد.
59:16
Do you agree with that?
831
3556080
1720
آیا شما با آن موافقید؟
59:17
Let's listen to some.
832
3557800
1080
به بعضی ها گوش کنیم
59:18
Real world examples it's.
833
3558880
2000
نمونه های دنیای واقعی آن است.
59:20
Going to be competitive advantage for  us, and one of the things we decided was  
834
3560880
4840
قرار است برای ما مزیت رقابتی باشد ، و یکی از چیزهایی که تصمیم گرفتیم این بود که
59:26
how can we reinvent the office?
835
3566400
1560
چگونه می‌توانیم دفتر را دوباره اختراع کنیم؟ از
59:27
Leverage your sources of unfair  competitive advantage, but make  
836
3567960
3520
منابع مزیت رقابتی ناعادلانه خود استفاده کنید ، اما مطمئن شوید که
59:31
sure you reinvent yourself before disruption  leaves you with no other option but to do so.
837
3571480
5640
قبل از ایجاد اختلال، گزینه دیگری جز انجام آن برای شما باقی نگذاشته است.
59:37
What really is a company's  most competitive advantage?
838
3577120
3520
واقعاً مزیت رقابتی یک شرکت چیست ؟
59:40
It's people.
839
3580640
1120
این مردم است.
59:41
We know this.
840
3581760
1000
ما این را می دانیم.
59:42
Congratulations, you did it.
841
3582760
1840
تبریک می گویم، شما این کار را انجام دادید.
59:44
You added 60 new phrases to your vocabulary.
842
3584600
3520
شما 60 عبارت جدید را به دایره لغات خود اضافه کردید.
59:48
And if you want me to make another  lesson just like this, put yes, yes,  
843
3588120
3680
و اگر می‌خواهید درس دیگری مانند این بسازم، بله، بله،
59:51
yes, yes, yes, yes, yes, put  yes, yes, yes in the comments.
844
3591800
3320
بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله را در نظرات قرار دهید.
59:55
And of course, make sure you like this lesson,  
845
3595120
1880
و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،
59:57
share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.
846
3597000
4640
آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.
60:01
And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  
847
3601640
3000
و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه
60:04
to speak English fluently and confidently.
848
3604640
2320
صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.
60:06
You can click here to download it or  look for the link in the description.
849
3606960
3560
می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.
60:10
And how well do you know the?
850
3610520
1360
و چقدر خوب می دانید؟
60:11
These words.
851
3611880
800
این حرف ها
60:12
Watch it now.
852
3612680
4600
حالا تماشاش کن
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7