12 Words You Should Stop Saying Immediately

Today you'll learn 12 words you should  stop saying if you want to sound fluent.

امروز 12 کلمه ای را یاد می گیرید که اگر می خواهید روان به نظر برسید، باید از گفتن آنها خودداری کنید.

You'll remove these words from your vocabulary,  

این کلمات را از دایره لغات خود حذف خواهید کرد،

and you'll replace them with better words to  sound grammatically correct, fluent, and natural.

و آنها را با کلمات بهتر جایگزین خواهید کرد تا از نظر گرامری صحیح، روان و طبیعی به نظر برسند.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started #1 ought, ought.

حالا بیایید شروع کنیم شماره 1 باید، باید.

You should remove this word because it's outdated.

شما باید این کلمه را حذف کنید زیرا قدیمی است.

Native speakers don't use it in modern English.

بومی زبانان از آن در انگلیسی مدرن استفاده نمی کنند.

It sounds too formal and it sounds stiff.

خیلی رسمی به نظر می رسد و سفت به نظر می رسد.

Now my grandmother would say to me,  you ought to be nicer to your brother.

حالا مادربزرگم به من می‌گفت، تو باید با برادرت مهربان‌تر باشی.

When I hear the word ought,  I think of my grandmother.

وقتی کلمه باید را می شنوم، به مادربزرگم فکر می کنم.

I don't think of modern English.

من به انگلیسی مدرن فکر نمی کنم.

You ought to be nice to your brother.

تو باید با برادرت خوب رفتار کنی

Of course, this is grammatically correct.

البته این از نظر گرامری صحیح است.

But now in modern English,  

اما اکنون در زبان انگلیسی مدرن،

native speakers replaces with should  you should be nicer to your brother.

زبان مادری به جای باید با برادرتان مهربان‌تر باشید، می‌شود.

You should bring an umbrella.

باید چتر بیاوری

It looks like rain.

شبیه باران است.

You should stay home and  prepare for your job interview.

شما باید در خانه بمانید و برای مصاحبه شغلی خود آماده شوید.

So notice should is your modal verb  and you use modal plus base verb.

بنابراین توجه باید فعل معین شما باشد و شما از فعل مدال به اضافه پایه استفاده می کنید.

And of course, this verb is used to  express obligation, advice or expectation.

و البته، این فعل برای بیان تعهد، نصیحت یا انتظار استفاده می‌شود.

So I could say to you, you should  subscribe to J for his English.

بنابراین می‌توانم به شما بگویم، باید برای انگلیسی‌اش مشترک J شوید.

Would you say that to your friends?

آیا این را به دوستان خود می گویید؟

You should subscribe.

شما باید مشترک شوید.

You should definitely subscribe if  you'd say that put that's right,  

اگر می‌گویید درست است،

that's right, put that's right in the comments.

درست است، در نظرات بنویسید، حتماً باید مشترک شوید.

Now don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

اکنون نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم.

You can find the link in the  description #2 works, works.

می‌توانید پیوند را در توضیحات #2 آثار، آثار پیدا کنید.

Do you know why you should  remove this from your vocabulary?

آیا می دانید چرا باید این را از دایره لغات خود حذف کنید؟ به این

It's because it's grammatically  incorrect as a noun.

دلیل که از نظر گرامری به عنوان یک اسم نادرست است.

And that's the important thing.

و این نکته مهم است.

Because of course you can  say she works at the bank.

زیرا مطمئناً می‌توانید بگویید که او در بانک کار می‌کند.

This is the verb to work conjugated in  the present simple with your subject.

این فعل کار کردن است که در زمان حال ساده با موضوع شما مزدوج شده است.

She, she works at the bank.

او، او در بانک کار می کند.

But I hear my students say I  have a lot of works tonight.

اما می‌شنوم که شاگردانم می‌گویند امشب کارهای زیادی دارم.

This is grammatically incorrect.

این از نظر گرامری نادرست است.

The same with I have a lot of homeworks tonight.

همینطور من امشب تکالیف زیادی دارم.

The word homework includes  work, and these are nouns.

کلمه تکلیف شامل کار است و اینها اسم هستند.

Now, work is a collective noun,  which means it's always singular.

اکنون، work یک اسم جمعی است، به این معنی که همیشه مفرد است.

So to be grammatically correct, you need  to say I have a lot of work tonight.

بنابراین برای اینکه از نظر گرامری درست باشید، باید بگویید امشب خیلی کار دارم.

I have so much homework to do.

من تکالیف زیادی برای انجام دادن دارم.

Now keep in mind work, when it means tasks,  assignments, or obligations, is a collective noun.

اکنون به خاطر داشته باشید که کار، وقتی به معنای وظایف، تکالیف یا تعهدات است، یک اسم جمعی است.

It's always singular.

همیشه مفرد است.

But we also use works with  artistic, intellectual creations.

اما ما همچنین از آثاری با خلاقیت‌های هنری و فکری استفاده می‌کنیم.

Now in this case, it's a regular  noun, so it can be singular or plural.

اکنون در این مورد، یک اسم منظم است ، بنابراین می‌تواند مفرد یا جمع باشد.

For example, his works of art are  displayed in galleries around the world.

برای مثال، آثار هنری او در گالری‌های سراسر جهان نمایش داده می‌شوند.

They may not say of art, it's implied, so  if you ever see that and you're confused,  

ممکن است در مورد هنر نگویند، به طور ضمنی، بنابراین اگر زمانی آن را دیدید و گیج شدید، به

that's the reason why it's acceptable  with artistic or intellectual creations.

همین دلیل است که با خلاقیت های هنری یا فکری قابل قبول است.

But you could also say his work is displayed  in galleries around the world #3 irregardless.

اما می توان گفت که آثار او بدون توجه به گالری های شماره 3 در سراسر جهان نمایش داده می شود.

Irregardless.

بدون توجه

Have you heard native speakers say this?

آیا شنیده اید که افراد بومی این را می گویند؟

Because native speakers  commonly make this mistake,  

زیرا افراد بومی معمولاً این اشتباه را مرتکب می‌شوند،

but the word irregardless does  not exist in the English language.

اما کلمه irregardless در زبان انگلیسی وجود ندارد.

All you need to say is regardless, regardless.

تنها چیزی که باید بگویید این است که بدون توجه، بدون در نظر گرفتن.

Remember, I advise that you should  subscribe to J phrase English.

به یاد داشته باشید، من توصیه می‌کنم که در عبارت J انگلیسی مشترک شوید.

I can add regardless of your level.

من می توانم بدون توجه به سطح شما اضافه کنم.

Now notice if I include the noun your level,  I need to include of regardless of your level.

اکنون توجه کنید که اگر اسم سطح شما را وارد کنم، باید بدون در نظر گرفتن سطح شما، آن را نیز وارد کنم.

You can also use this at  the beginning of a sentence.

همچنین می‌توانید از آن در ابتدای جمله استفاده کنید.

Your friend might say, but I'm only a  beginner and you can say regardless,  

دوست شما ممکن است بگوید، اما من فقط مبتدی هستم و می‌توانید بدون در نظر گرفتن این موضوع بگویید،

you should subscribe to J Forest English.

باید مشترک J Forest English شوید.

So again, put.

پس دوباره قرار دهید.

That's right, that's right.

درست است، درست است.

If you want to advise your friend to do that.

اگر می خواهید به دوست خود توصیه کنید که این کار را انجام دهد.

Now regardless, this means not being affected by  something, so your level shouldn't affect you.

حالا صرف نظر از این، این بدان معناست که تحت تأثیر چیزی قرار نگیرید ، بنابراین سطح شما نباید روی شما تأثیر بگذارد.

It's the same as despite.

این همان با وجود است.

So you can equally say despite your level.

بنابراین شما می توانید به همان اندازه با وجود سطح خود بگویید.

You should subscribe to J  Forest English #4 United States.

شما باید مشترک J Forest English #4 ایالات متحده شوید.

Why would you remove this from your vocabulary?

چرا این را از دایره لغات خود حذف می کنید؟

Because my students say I'd  love to visit United States.

چون دانش‌آموزانم می‌گویند من دوست دارم از ایالات متحده دیدن کنم.

This is incorrect.

این نادرست است.

Do you know why?

میدونی چرا؟ به این

It's because you need the article, the  I'd love to visit the United States.

دلیل است که شما به مقاله نیاز دارید، من دوست دارم از ایالات متحده بازدید کنم.

Or you could say he's the  president of the United States.

یا می توانید بگویید که او رئیس جمهور ایالات متحده است.

How about this sentence?

این جمله چطور؟

The United States President  is visiting us next week.

رئیس‌جمهور ایالات متحده هفته آینده از ما دیدن می‌کند.

In this case, United States  is used as an adjective.

در این مورد، ایالات متحده به عنوان صفت استفاده می شود.

The president is visiting us.

رئیس جمهور به دیدار ما می آید.

The belongs to the noun president.

متعلق به اسم رئیس است.

United States functions as an adjective.

ایالات متحده به عنوان یک صفت عمل می کند.

Remember that proper nouns such as cities  or countries don't require articles.

به یاد داشته باشید که اسامی خاص مانند شهرها یا کشورها نیازی به مقاله ندارند.

the United States is an exception.

ایالات متحده یک استثنا است.

I hear this mistake so often.

من خیلی وقتا این اشتباه رو میشنوم

Remember the United states #5 rock.

راک شماره 5 ایالات متحده را به خاطر بسپارید.

You may know that I love saying you rock.

شما ممکن است بدانید که من عاشق گفتن شما هستم.

You rock, which is another way of saying  you're amazing, great, or awesome.

شما راک می‌کنید، که راه دیگری برای گفتن این است که شما شگفت‌انگیز، عالی یا عالی هستید.

Native speakers like myself love saying this.

بومی زبانان مانند من عاشق گفتن این موضوع هستند.

The problem is that in the comments  section of my YouTube videos,  

مشکل این است که در بخش نظرات ویدیوهای YouTube من،

I see so many comments where  students say you are rock.

نظرات بسیار زیادی را می بینم که در آن دانشجویان می گویند شما راک هستید.

This is incorrect.

این نادرست است.

It is not to be rock.

قرار نیست سنگ باشد.

That's not the sentence structure.

این ساختار جمله نیست.

The sentence structure is to rock.

ساختار جمله سنگ زدن است.

So it's using rock as a verb.

بنابراین از راک به عنوان فعل استفاده می کند.

So if I say you rock, that  is in the present simple.

بنابراین، اگر بگویم شما راک می‌زنید، این در زمان حال ساده است.

If I say you rocked the presentation,  this is in the past simple,  

اگر بگویم ارائه را تکان دادید، این در گذشته ساده است،

which means you did a great job on  the presentation, How about this one?

که به این معنی است که شما در  ارائه کار بسیار خوبی انجام دادید ، این یکی چطور؟

You're going to rock the interview.

شما مصاحبه را تکان می دهید.

This is the infinitive to rock.

این مصدر به راک است.

Now, it is possible to use the verb to be.

اکنون می توان از فعل to be استفاده کرد.

I might say you're rocking it.

من ممکن است بگویم که شما آن را تکان می دهید.

You're rocking it, but this verb to be  is used in the present continuous tense.

شما آن را تکان می دهید، اما این فعل to be در زمان حال استمراری استفاده می شود.

It's the same as saying you're  doing a great job right now,  

درست مثل این است که بگوییم در حال حاضر در حال انجام یک کار عالی هستید،

So remember to be rock is grammatically incorrect.

بنابراین به یاد داشته باشید که راک بودن از نظر گرامری نادرست است.

The sentence structure is to rock, so  absolutely keep this in your vocabulary,  

ساختار جمله عبارت است از راک کردن، بنابراین این را کاملاً در دایره لغات خود نگه دارید،

but make sure you say you rock.

اما مطمئن شوید که می گویید شما راک می کنید.

You rock.

تو راک

Number six ain't.

شماره شش نیست

You may already know that this is slang, not  standard English, but you should understand it  

ممکن است قبلاً بدانید که این زبان عامیانه است، نه انگلیسی استاندارد، اما باید آن را درک کنید

because natives commonly use it.

زیرا بومی‌ها معمولاً از آن استفاده می‌کنند.

But I think you shouldn't use  it because there's a high risk  

اما من فکر می‌کنم نباید از آن استفاده کنید زیرا خطر بالایی وجود دارد که

it will sound inappropriate  because yes, natives use it.

نامناسب به نظر برسد، زیرا بله، بومی‌ها از آن استفاده می‌کنند.

You'll hear it in music.

آن را در موسیقی خواهید شنید.

Taylor Swift has a song called  Ain't Nothing But You, and in  

تیلور سوئیفت آهنگی به نام « هیچ چیز جز تو نیست» دارد، و در

a separate song called Blank Space,  she repeats the line Ain't it funny?

آهنگی جداگانه به نام «فضای خالی»، این آهنگ را تکرار می‌کند، خنده‌دار نیست؟

Ain't it funny a lot?

خیلی خنده دار نیست؟

In this case, ain't means isn't native  speakers also use it in casual conversation.

در این مورد، به این معنی نیست که زبان‌های بومی در مکالمه‌های معمولی نیز از آن استفاده نمی‌کنند.

I ain't got time here.

من اینجا وقت ندارم

Ain't God means don't have  native speakers also use this  

آیا خدا به این معنی نیست که گویندگان بومی نیز از این

in certain expressions that just sound correct.

در عبارات خاصی استفاده می کنند که درست به نظر می رسند.

Using the word ain't like the expression.

استفاده از کلمه مانند عبارت نیست.

Ain't it something?

چیزی نیست؟

Ain't it something it's snowing in July?

آیا این چیزی نیست که در ماه جولای برف می بارد؟

Ain't it something?

چیزی نیست؟

In this case ain't means isn't.

در این مورد به معنای نیست.

So yes, you should understand it  because natives commonly use it.

بنابراین بله، باید آن را درک کنید زیرا بومی‌ها معمولاً از آن استفاده می‌کنند.

But again, I recommend that you shouldn't use  

اما مجدداً، توصیه می‌کنم از آن استفاده نکنید،

it because there's a high risk it will  sound inappropriate #7 fine, I'm fine.

زیرا خطر زیادی وجود دارد که نامناسب به نظر برسد.

You should remove this because it's often  used with a negative, not a neutral meaning.

باید این را حذف کنید زیرا اغلب با معنای منفی و نه خنثی استفاده می‌شود.

So students learn that fine is bad,  fine good so it's more neutral.

بنابراین دانش‌آموزان یاد می‌گیرند که خوب بد است، خوب خوب، بنابراین خنثی‌تر است.

But that's not how natives actually use it.

اما بومیان واقعاً از آن استفاده نمی کنند.

For example, if you're in a restaurant and  let's say you order salmon and the server  

برای مثال، اگر در یک رستوران هستید و فرض کنید ماهی سالمون سفارش می‌دهید و سرور  می‌آید

comes and asks you how's the salmon  and you reply back and say it's fine.

و از شما می‌پرسد که ماهی سالمون چطور است و شما پاسخ می‌دهید و می‌گویید خوب است.

This means that I don't think it's very good.

این یعنی به نظر من خیلی خوب نیست.

That's how a native speaker uses this word.

اینگونه است که یک زبان مادری از این کلمه استفاده می کند.

It actually means bad in this context.

در واقع در این زمینه به معنای بد است.

Now also same with if your friend, your coworker,  

حالا اگر دوستتان، همکارتان،

your husband or wife comes up to  you and says is everything OK?

همسرتان یا همسرتان به سراغتان بیایند و بگویند همه چیز خوب است هم همینطور؟

You look upset and you reply back and  say I'm fine or everything's fine.

ناراحت به نظر می‌رسی و جواب می‌دهی و می‌گویی من خوبم یا همه چیز خوب است.

Most of the time this actually means I'm upset.

بیشتر اوقات این در واقع به این معنی است که من ناراحت هستم.

I'm just not telling you.

من فقط به شما نمی گویم.

There is one time where native speakers use fine  in this neutral context that the word implies.

زمانی وجود دارد که گویشوران بومی در این زمینه خنثی که این کلمه به آن دلالت دارد، خوب استفاده می‌کنند.

If you're at a grocery store or if you're  dealing with a service provider and they say,  

اگر در یک فروشگاه مواد غذایی هستید یا اگر با یک ارائه‌دهنده خدمات سروکار دارید و آنها می‌گویند،  حال

how are you, you should reply  with fine, thanks and you.

شما چطور است، باید پاسخ دهید با تشکر و شما.

So we use this as a social norm to be polite.

بنابراین ما از این به عنوان یک هنجار اجتماعی برای مودب بودن استفاده می کنیم.

We generally use this when we don't  actually care about the answer.

ما معمولاً زمانی از این استفاده می‌کنیم که واقعاً به پاسخ اهمیتی نمی‌دهیم.

So when the person is scanning my groceries,  they don't actually care how I'm doing.

بنابراین وقتی آن شخص در حال اسکن خواربارفروشی من است، در واقع برایش مهم نیست که چگونه کار می کنم.

They're just being polite.

فقط مودب بودن

So we just reply with I'm fine.

بنابراین ما فقط با من خوب پاسخ می دهیم.

So if you're in a restaurant and they ask  you how's the salmon and you like the salmon,  

بنابراین اگر در رستوران هستید و از شما می‌پرسند که ماهی سالمون چطور است و ماهی سالمون را دوست دارید،

you should say it's good,  it's great, or delicious.

باید بگویید خوب است، عالی است یا خوشمزه است.

Now in a social context, if  someone says is everything OK,  

حالا در یک زمینه اجتماعی، اگر کسی بگوید همه چیز خوب است،

you look upset, Well, you can  say I'm just tired, that's all.

ناراحت به نظر می‌رسید، خوب، می‌توانید بگویید من فقط خسته هستم، همین.

Which means you're not upset.

یعنی ناراحت نیستی

Or you can admit you're upset I asked  you to get groceries and you forgot.

یا می‌توانید اعتراف کنید که از اینکه از شما خواسته‌ام مواد غذایی تهیه کنید ناراحت هستید و شما فراموش کرده‌اید.

Or you can say, no, everything's  good, everything's great.

یا می توانید بگویید، نه، همه چیز خوب است، همه چیز عالی است.

But in the context of going to a grocery store or  

اما در شرایطی که به یک فروشگاه مواد غذایی می روید یا

dealing with service providers  and they ask you, how are you?

با ارائه دهندگان خدمات سروکار دارید و آنها از شما می پرسند، حال شما چطور است؟

Absolutely.

Just say fine, thanks.

کاملا.

فقط بگو خوبه ممنون

And you, that's the standard reply #8 needn't.

و شما، این پاسخ استاندارد شماره 8 است که نیازی به آن ندارید.

You should remove this because it's outdated.

شما باید این را حذف کنید زیرا قدیمی است.

It sounds too formal and it sounds stiff.

خیلی رسمی به نظر می رسد و سفت به نظر می رسد. به

It doesn't sound natural.

نظر طبیعی نمیاد

You needn't finish the report tonight.

لازم نیست امشب گزارش را تمام کنید.

Yes, this is grammatically correct, but it does  not sound like something native speakers say.

بله، این از نظر گرامری درست است، اما به نظر نمی‌رسد که گویشوران بومی می‌گویند.

You don't need to finish the report tonight,  or you don't have to finish the report tonight.

نیازی نیست امشب گزارش را تمام کنید، یا مجبور نیستید امشب گزارش را تمام کنید.

That's what native speakers would say.

این چیزی است که زبان مادری می گویند.

Need is for necessity and have is for  obligation, but they're often interchangeable.

نیاز برای ضرورت است و داشتن برای الزام است، اما آنها اغلب قابل تعویض هستند.

You don't need to buy groceries, we  already have everything for dinner,  

شما نیازی به خرید مواد غذایی ندارید، ما از قبل همه چیز را برای شام داریم،

so this sounds like there's a lack of necessity.

بنابراین به نظر می‌رسد نیازی نیست.

You don't have to work tomorrow, it's a holiday.

فردا نباید کار کنی، تعطیل است.

So this is a lack of obligation.

پس این عدم تعهد است.

But again, a lot of the time you can use one  or the other and there's no difference #9 must.

اما باز هم، در بسیاری از مواقع می‌توانید از یکی یا دیگری استفاده کنید و هیچ تفاوتی با شماره 9 وجود ندارد.

Now you should remove this from your vocabulary  if you're using it just to say need or have to,  

اکنون باید این را از دایره لغات خود حذف کنید اگر فقط برای گفتن نیاز یا باید از آن استفاده می‌کنید،

because native speakers use must  when there's a strong obligation.

زیرا افراد بومی باید در صورت وجود الزام قوی از آن استفاده کنند.

There's a rule to follow, a formal rule to follow.

یک قانون وجود دارد که باید از آن پیروی کرد، یک قانون رسمی که باید از آن پیروی کرد.

I hear students use must too often.

من شنیده ام که دانش آموزان اغلب از must استفاده می کنند. از

They use it for general obligations.

آن برای تعهدات عمومی استفاده می کنند.

But again, natives prefer need to  or have to for general obligation.

اما باز هم، بومیان نیاز را ترجیح می‌دهند یا مجبورند برای الزام عمومی.

If my husband said to me, you must  get groceries, I would be like, wow,  

اگر شوهرم به من می‌گفت، باید مواد غذایی تهیه کنی، می‌گویم، وای،

this is a very serious request  because he used the word must.

این یک درخواست بسیار جدی است، زیرا او از کلمه باید استفاده کرد.

But if he says you need to,  you have to get groceries.

اما اگر او بگوید نیاز دارید، باید مواد غذایی تهیه کنید.

This is a normal request.

این یک درخواست عادی است.

And this is the request I  expect as a native speaker.

و این درخواستی است که به عنوان یک زبان مادری انتظار دارم.

Must again, is used for formal rules.

باید دوباره برای قوانین رسمی استفاده می شود.

So think of government or  even workplace requirements.

بنابراین به الزامات دولت یا حتی محل کار فکر کنید.

You must bring your passport to the airport.

باید پاسپورت خود را به فرودگاه بیاورید.

This is a formal obligation.

این یک تعهد رسمی است.

You need to You have to pack warm clothes.

شما باید لباس های گرم را بسته بندی کنید.

This is a general or normal obligation.

این یک تعهد عمومی یا عادی است.

You must wear proper footwear in the kitchen.

در آشپزخانه باید کفش مناسب بپوشید.

This is a formal obligation from your workplace.

این یک تعهد رسمی از محل کار شما است. به

Most likely you need to have  to buy new shoes for the party.

احتمال زیاد نیاز به خرید کفش جدید برای مهمانی دارید.

This is a general normal obligation #10 query.

این یک پرس و جوی عادی عمومی شماره 10 است.

This is not commonly used by natives  as a replacement to question.

این معمولاً توسط بومیان به عنوان جایگزینی برای سؤال استفاده نمی شود.

I have a query about the project.

من یک سوال در مورد پروژه دارم.

A native speaker would not  say that it sounds unnatural.

یک زبان مادری نمی‌گوید که غیرطبیعی به نظر می‌رسد.

A native speaker would say I have a question  about the project and if you want to use an  

یک زبان مادری می‌گوید من یک سؤال درباره پروژه دارم و اگر می‌خواهید از یک

alternative word you could say I have a concern,  I have a doubt, or I have an issue perhaps.

کلمه جایگزین استفاده کنید، می‌توانید بگویید من یک نگرانی دارم، شک دارم، یا شاید مشکلی دارم.

But keep in mind that it is commonly  and naturally used with computers,  

اما به خاطر داشته باشید که معمولاً و به طور طبیعی با رایانه‌ها،

databases and software development.

پایگاه‌های داده و توسعه نرم‌افزار استفاده می‌شود.

In this case it means requests for information.

در این مورد به معنای درخواست اطلاعات است.

For example, I need to write a query  to pull the data from the server.

برای مثال، باید یک پرس و جو بنویسم تا داده‌ها را از سرور بیرون بکشم.

But remember you would say I need to ask  

اما به یاد داشته باشید که می‌گویید باید

a question about the data  you pulled from the server.

درباره داده‌هایی که از سرور برداشته‌اید سؤالی بپرسم.

So do not use query to mean  question #11 participate.

بنابراین از Query به معنای شرکت در سؤال شماره 11 استفاده نکنید.

You should stop using this grammatically  incorrectly and with the wrong meaning.

شما باید از استفاده از این به صورت گرامری به اشتباه و با معنای اشتباه خودداری کنید.

So first of all, for grammar,  you participate in something.

بنابراین اول از همه، برای دستور زبان، در چیزی شرکت می کنید.

I hear a lot of students say  I participated the conference.

من از بسیاری از دانش آموزان می شنوم که می گویند من در کنفرانس شرکت کردم.

That doesn't work.

You need that preposition in.

این کار نمی کند.

شما به آن حرف اضافه نیاز دارید.

I participated in the conference.

من در کنفرانس شرکت کردم.

Now it's correct.

حالا درست شد

But keep in mind that  participate does not mean attend.

اما به خاطر داشته باشید که شرکت به معنای حضور نیست.

Attend is focus on being present.

حضور تمرکز بر حضور است.

Participate the focus is on actively contributing.

مشارکت تمرکز بر مشارکت فعال است.

So if you say I participated in the  conference, I would ask you how so?

بنابراین اگر بگویید من در کنفرانس شرکت کردم ، از شما می‌پرسم چطور؟

Were you a speaker?

گوینده بودی؟ آیا به این

Were you a moderator because  you were actively involved?

دلیل که فعالانه درگیر بودید، ناظر بودید؟

But maybe you just wanted to say I attended the  conference, You were present at the conference.

اما شاید شما فقط می خواستید بگویید من در کنفرانس شرکت کردم ، شما در کنفرانس حضور داشتید.

But you can absolutely participate in this YouTube  

اما می‌توانید

class by leaving a comment  using your new vocabulary.

با گذاشتن نظر با استفاده از واژگان جدیدتان، کاملاً در این کلاس YouTube   شرکت کنید.

And you absolutely should #12 funny.

و شما کاملاً باید #12 خنده دار باشید.

The mistake I hear is that funny is commonly  used when fun is the correct choice.

اشتباهی که می‌شنوم این است که خنده‌دار معمولاً زمانی استفاده می‌شود که سرگرمی انتخاب درستی باشد.

Remember, funny produces laughter,  but fun produces enjoyment.

به یاد داشته باشید، خنده باعث خنده می شود، اما سرگرمی باعث لذت می شود.

Or entertainment Students say to me the game  was funny and I reply and say, oh really?

یا سرگرمی دانش آموزان به من می گویند بازی خنده دار بود و من پاسخ می دهم و می گویم، اوه واقعا؟

Why?

چرا؟

Why did it make you laugh?

چرا باعث خنده شما شد؟

But they didn't want to say funny.

اما آنها نمی خواستند خنده دار بگویند.

They meant to say the game was  fun, which means enjoyable.

آنها می خواستند بگویند بازی سرگرم کننده است، که به معنای لذت بخش است.

And then I would reply back  and say, oh, that's great.

و سپس من پاسخ می‌دادم و می‌گفتم، اوه، عالی است.

I'm so glad.

من خیلی خوشحالم.

Now you can absolutely say the party was  funny, I laughed a lot or the party was fun.

اکنون کاملاً می توانید بگویید که مهمانی خنده دار بود، من خیلی خندیدم یا مهمانی سرگرم کننده بود. به

I had a great time.

من خیلی خوش گذشت.

Do you want me to keep helping you  improve your vocabulary with words  

آیا می‌خواهید به شما کمک کنم که دایره واژگان خود را با کلماتی

that are grammatically correct and sound natural?

که از نظر گرامری صحیح هستند و طبیعی به نظر می‌رسند، بهبود بخشید؟

If you do put let's go, let's  go put let's go in the comments.

اگر گذاشتید اجازه دهید برویم، بیایید برویم بگذار بگذاریم در نظرات.

And of course, make sure you like this lesson,  

و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe to  your notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم، در اعلام شده خود مشترک شوید.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And here are 12 more words you  should remove from your vocabulary.

و در اینجا 12 کلمه دیگر وجود دارد که باید از دایره لغات خود حذف کنید.

Watch it right now.

همین الان تماشاش کن