Read An Article From The BBC With Me | Advanced English Vocabulary Lesson

Are you ready to read an article from the BBC  with me? When you learn English with the news,  

آیا برای خواندن مقاله ای از BBC با من آماده هستید؟ وقتی انگلیسی را با اخبار یاد می گیرید،

it's a great way to understand advanced grammar,  complex sentence structure, natural vocabulary  

این یک راه عالی برای درک گرامر پیشرفته، ساختار جملات پیچیده، واژگان طبیعی

and even correct pronunciation in a very fun and  engaging way. And make sure you watch right until  

و حتی تلفظ صحیح به روشی بسیار سرگرم کننده و جذاب است. و مطمئن شوید که تا

the end of this lesson because I'm going to  read the article in full at the very end. And  

پایان این درس را درست تماشا کرده‌اید، زیرا در پایان مقاله را به‌طور کامل می‌خوانم. و

I'll also share a link to a free lesson PDF that  summarizes everything we discussed in this lesson  

همچنین پیوندی به PDF درس رایگان را به اشتراک می‌گذارم که همه آنچه را که امروز در این درس بحث کردیم خلاصه می‌کند

today. Welcome back to JForrest English training.  Of course, I'm Jennifer and this is your place to  

. به آموزش زبان انگلیسی JForrest خوش آمدید. البته، من جنیفر هستم و اینجا جای شماست که می‌توانید به

become a fluent confident English speaker.  Let's get started. Welcome to our article,  

انگلیسی مسلط و مطمئنی تبدیل شوید. بیا شروع کنیم. به مقاله ما خوش آمدید،

as you can see we're talking about the new movie  Avatar, the way of water. So this is the title  

همانطور که می بینید در مورد فیلم جدید آواتار، راه آب صحبت می کنیم. بنابراین این عنوان

of the movie, Avatar, the way of water. Now let  me read the whole headline, Avatar the way of  

فیلم، آواتار، راه آب است. حالا اجازه دهید من تمام تیتر را بخوانم، آواتار راه

water passes $1 billion dollars of the global box  office. That's a lot of money, right? This is the  

آب از 1 میلیارد دلار باکس آفیس جهانی عبور کرد . این پول زیادی است، درست است؟ این

short form for billion. So let me write that out  for you. billion. Now. Have you seen the original  

فرم کوتاه برای میلیارد است. پس اجازه دهید آن را برای شما بنویسم. میلیارد. اکنون. آیا

avatar movie? I have not seen the original and to  be honest, I probably won't see this one either,  

فیلم آواتار اصلی را دیده‌اید؟ من نسخه اصلی را ندیده‌ام و صادقانه بگویم، احتمالاً این یکی را هم نخواهم دید،

because I don't really like sci fi movies too  much. What about you? Let me know in the comments  

زیرا من واقعاً فیلم‌های علمی تخیلی را خیلی دوست ندارم . تو چطور؟

if you've seen the original, if you've seen this  one or you're excited to see this new movie.  

اگر نسخه اصلی را دیده‌اید، اگر این یکی را دیده‌اید یا از دیدن این فیلم جدید هیجان‌زده هستید، در نظرات به من اطلاع دهید.

All right, let's continue on with our article.  Avatar the way of water has made $1 billion at  

بسیار خوب، بیایید به مقاله خود ادامه دهیم. آواتار راه آب

the global box office in just 14 days, becoming  the fastest film to pass the milestone this year.  

تنها در 14 روز 1 میلیارد دلار در باکس آفیس جهانی به دست آورد و تبدیل به سریع‌ترین فیلمی شد که امسال از این نقطه عطف عبور کرد.

Let's look at this here the milestone, this  is a noun and this is no this is an important  

بیایید به این نقطه عطف نگاه کنیم، این یک اسم است و این یک

event and it can be in business or in life  in general. So what can be a milestone for  

رویداد مهم است و می تواند در تجارت یا به طور کلی در زندگی باشد. بنابراین چه چیزی می تواند نقطه عطفی برای

you and important events in your life? The  first one I think of is probably graduating,  

شما و رویدادهای مهم زندگی شما باشد؟ اولین موردی که به آن فکر می‌کنم احتمالاً فارغ‌التحصیلی است،

graduating from school, graduating from university  getting married having a baby those important  

فارغ‌التحصیلی از مدرسه، فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، ازدواج با بچه‌دار شدن از آن

events in one's life. So you can say grad  graduating was an important milestone for me.  

رویدادهای مهم زندگی. بنابراین می توانید بگویید فارغ التحصیلی برای من نقطه عطف مهمی بود.

So notice here I'm starting my sentence with  what what is this romantically? I'm starting  

بنابراین توجه کنید که من جمله ام را با این شروع می کنم که این چه چیزی عاشقانه است؟ من

my sentence with a gerund a gerund and this  acts as the subject of my sentence. And we  

جمله خود را با یک جیروند شروع می کنم و این به عنوان موضوع جمله من عمل می کند. و ما

do this when we're making a general statement.  Graduating was an important milestone for me.  

وقتی یک بیانیه کلی می‌دهیم این کار را انجام می‌دهیم. فارغ التحصیلی برای من نقطه عطف مهمی بود.

Now you could use it in business as well,  we might say, let's set a milestone to  

اکنون می‌توانید از آن در تجارت نیز استفاده کنید، ممکن است بگوییم، بیایید یک نقطه عطف برای

double our profits this year. So in this case,  it's similar to a goal and the verb that we use  

دوبرابر کردن سود خود در سال جاری تعیین کنیم. بنابراین در این مورد، شبیه یک هدف است و فعل  که

with goal is you set a goal that's just simply  when you make a goal but we don't say make a goal  

با هدف استفاده می‌کنیم، این است که شما هدفی را تعیین می‌کنید که به سادگی وقتی هدفی را می‌سازید، اما ما نمی‌گوییم هدف بساز   می‌گوییم

we say set a goal. And you can set a milestone  as well. So pay attention to that verb choice  

هدف تعیین کن. و همچنین می توانید یک نقطه عطف تعیین کنید . بنابراین به انتخاب فعل توجه کنید

and this is the same thing. As saying a goal.  And notice when you reach a goal, you can also  

و این همان چیزی است. به عنوان گفتن یک هدف. و توجه کنید که وقتی به هدفی رسیدید، همچنین می‌توانید از

pass a milestone which is another way of saying  exceed so they did more than $1 billion they  

یک نقطه عطف عبور کنید که روش دیگری برای گفتن است که بیش از ۱ میلیارد دلار انجام دادند و از

passed it so the milestone for the film was $1  billion. And they passed it they went beyond it.  

آن عبور کردند، بنابراین نقطه عطف فیلم ۱ میلیارد دلار بود . و از آن گذشتند و از آن فراتر رفتند.

All right, so obviously a very  successful film. Let's continue on.  

بسیار خوب، واضح است که یک فیلم بسیار موفق است. بیایید ادامه دهیم.

The long delayed sequel has proved a hit with  audiences despite wildly varying reviews.  

عاقبت با تأخیر طولانی علیرغم بررسی‌های بسیار متفاوت، موفقیت‌آمیز در بین مخاطبان بود.

So a sequel is when there's the original  movie. I don't know if you remember,  

بنابراین یک دنباله زمانی است که فیلم اصلی وجود داشته باشد . نمی‌دانم یادتان هست یا نه،

but there was an original avatar movie many  years ago. And a sequel is when they create  

اما سال‌ها پیش یک فیلم آواتار اصلی وجود داشت . و عاقبت زمانی است که آنها

another movie. So it's part one is the  original and then part two is the sequel,  

فیلم دیگری می سازند. بنابراین قسمت اول اصلی است و سپس قسمت دوم دنباله است،

and in the sequel, they continue the story. So you  can think of it as easily I'll just say part two,  

و در ادامه داستان را ادامه می دهند. بنابراین می‌توانید به راحتی به آن فکر کنید، من فقط قسمت دوم را می‌گویم،

or it could be two or more they can have more  than one sequel. And that is a continuation  

یا ممکن است دو یا چند باشد که می‌توانند بیش از یک دنباله داشته باشند. و

content when you ation of the original  movie, it could be a TV, a TV show, as well.  

وقتی فیلم اصلی را می‌گیرید، این محتوای ادامه‌دار است، می‌تواند یک تلویزیون، یک برنامه تلویزیونی نیز باشد.

Now notice here has proved has proved prove  is one of those birds that actually has two  

حالا توجه کنید اینجا ثابت شده است اثبات شده است یکی از آن پرندگانی است که در واقع دو

separate forms that are acceptable  in the third form the participle,  

شکل مجزا دارد که در شکل سوم مضارع قابل قبول است،

you can also say proven has proven and both of  them are correct. So wherever congregations are  

همچنین می توانید بگویید اثبات شده است و هر دوی آنها صحیح هستند. بنابراین، هر جا که جماعت‌ها

to prove that's the infinitive and then  you have proof as the base of course,  

ثابت کنند که مصدر است، و سپس، البته شما دلیلی دارید، و

and then we have proved and then  you can have proved or proven.

سپس ما ثابت کرده‌ایم و سپس شما می‌توانید ثابت کنید یا ثابت کنید.

Now although both of these are correct, I  would probably say that proved is more common.  

حالا اگرچه هر دوی اینها درست است، احتمالاً می‌توانم بگویم که اثبات شده رایج‌تر است.

But I do hear proven anough that it's worse.  You knowing that both of them are acceptable and  

اما من به اندازه کافی ثابت شده می شنوم که بدتر است. شما می دانید که هر دوی آنها قابل قبول و

grammatically correct. But if you want to keep it  easy since proved is the past simple. You can also  

از نظر گرامری صحیح هستند. اما اگر می‌خواهید آن را آسان نگه دارید زیرا ثابت شده که گذشته ساده است. شما همچنین می‌توانید

just remember proved as the participle as well.  Okay, so here to be a hit, has proven a hit I  

فقط اثبات شده را به‌عنوان مضارع نیز به خاطر بسپارید. بسیار خوب، بنابراین در اینجا برای موفقیت، ثابت کرده است که ضربه ای که

hit in this case is something that is very popular  or successful. So this is a really great idiom so  

در این مورد ضربه می زنم چیزی است که بسیار محبوب یا موفق است. بنابراین این یک اصطلاح واقعاً عالی است، بنابراین

you might say our party was a hit. Our party was a  hit. This means your party was very successful. It  

ممکن است بگویید مهمانی ما موفقیت‌آمیز بود. مهمانی ما موفقیت‌آمیز بود. این بدان معنی است که حزب شما بسیار موفق بود.

was popular, people enjoyed it. So ultimately it  was successful. Our party was a hit. You could say  

محبوب بود، مردم از آن لذت بردند. بنابراین در نهایت موفقیت آمیز بود. مهمانی ما پرفروش بود. می توانید بگویید

I hope our launch will be a hit. So notice  this is in the future because I'm using I  

امیدوارم راه اندازی ما موفقیت آمیز باشد. بنابراین توجه داشته باشید که این در آینده است زیرا من از آن استفاده می‌کنم،

hope I hope our launch will be ahead. So I don't  know yet. Launch is when you introduce something  

امیدوارم راه‌اندازی ما به زودی انجام شود. بنابراین من هنوز  نمی دانم. راه‌اندازی زمانی است که چیز

new into the market for example a new product or  service you launch it, so you introduce it for  

جدیدی را به بازار معرفی می‌کنید، مثلاً یک محصول یا خدمات جدید را راه‌اندازی می‌کنید، بنابراین برای

the first time. So here our expression is this  is a verb TO BE expression to be a hit. Now you  

اولین بار آن را معرفی می‌کنید. بنابراین در اینجا عبارت ما این است که این یک عبارت فعل TO BE برای موفقیت است. اکنون

need to conjugate your verb to be according to  the subject. And the time reference of course,  

باید فعل خود را با هم ترکیب کنید تا مطابق با موضوع باشد. و البته مرجع زمان،

like always, so let's say you had more than one  party or parties. Maybe you had an anniversary  

مثل همیشه، بنابراین فرض کنید بیش از یک مهمانی یا مهمانی داشتید. شاید یک

party, a birthday party and a retirement party  all in the same month. You could say our parties  

جشن سالگرد  ، یک جشن تولد و یک جشن بازنشستگی همه در یک ماه داشته باشید. می‌توانید بگویید مهمانی‌های ما به این

were because we have the past simple with  they the subject is that they were a hit.  

دلیل بود که ما گذشته ساده‌ای داریم، موضوع این است که آنها موفق بودند.

Our parties were a hit Now notice  I don't say our parties were hits.  

مهمانی‌های ما موفقیت‌آمیز بود حالا توجه کنید نمی‌گویم مهمانی‌های ما پرفروش بودند.

Although I hit technically is singular, but I  changed my verb to be. I don't change my noun  

اگرچه از نظر فنی ضربه زدم مفرد است، اما فعلم را به be تغییر دادم. من اسمم را اینجا تغییر نمی‌دهم

here. Our parties were a hit. I don't change  it to hips, okay. So you conjugate your verb  

. مهمانی‌های ما پرفروش بود. من آن را به باسن تغییر نمی‌دهم، باشه. بنابراین، شما فعل خود را

to be to be ahead and let me just write out the  meaning to be successful or popular. So it makes  

به‌عنوان پیش‌رو بودن با هم ترکیب می‌کنید و اجازه می‌دهید فقط معنای موفقیت یا محبوب بودن را بنویسم. بنابراین

sense. They're saying the movie was I hit? It was  successful. Well, why was it successful? Because  

منطقی است. می گویند فیلم من ضربه خوردم؟ موفقیت آمیز بود. خوب، چرا موفق شد؟ چون

it was popular, so they're seeing the same thing  really successful or popular. Let's continue on.  

محبوب بود، بنابراین آنها همان چیز را واقعاً موفق یا محبوب می‌بینند. بیایید ادامه دهیم.

It is one of only three films to surpass $1  billion this year, after Top Gun Maverick  

این یکی از تنها سه فیلمی است که امسال پس از تسلط Top Gun Maverick

and Jurassic World domination. So this is another  example of a sequel because there was an original  

و Jurassic World از 1 میلیارد دلار گذشت. بنابراین این نمونه‌ای دیگر از یک دنباله است زیرا یک

Top Gun movie from I don't know the 80s the  1980s or 1990s I'm not sure long, long time ago  

فیلم اصلی   Top Gun از دهه‌های 80، دهه‌های 1980 یا 1990، مطمئن نیستم مدت‌ها قبل

with Tom Cruise. And then this year they made a  Sequel A sequel. So Top Gun Maverick is a sequel.  

با تام کروز وجود داشت. و سپس امسال آنها یک دنباله A را ساختند. بنابراین Top Gun Maverick یک دنباله است.

So Top Gun Maverick this movie is a sequel.  The original was made and I'm just going to  

بنابراین Top Gun Maverick این فیلم یک دنباله است. نسخه اصلی ساخته شده است و من فقط می‌خواهم

say the 1980s I'm not sure if that's correct.  It might be the 90s the original was made in  

بگویم دهه 1980 مطمئن نیستم که درست باشد. ممکن است در دهه 90 باشد که نسخه اصلی در دهه 1980 ساخته شده است،

the 1980s Now notice, I added up because I have  80s in general when you have a year in general  

حالا توجه کنید، من اضافه کردم زیرا من به طور کلی 80 سال دارم وقتی که شما به طور کلی یک سال دارید.

80s A decade 80s 90s You have to say the 80s but  the 90s What if I said in 1981 and I was specific  

1981 و من خاص بودم

or 80 or 87 then you don't use an article that  was made in 1987 Or was made in the 80s you can  

یا 80 یا 87، پس از مقاله‌ای استفاده نمی‌کنید که در سال 1987 ساخته شده است یا در دهه 80 ساخته شده است، می‌توانید

just put 80s or you can add 1980s If anyone knows  when the original was made. You can share that  

فقط 80s را قرار دهید یا می‌توانید دهه 1980 را اضافه کنید، اگر کسی می‌داند که نسخه اصلی چه زمانی ساخته شده است. می‌توانید آن را

in the comments. Have you seen the original Top  Gun? Have you seen this sequel Top Gun Maverick?  

در نظرات به اشتراک بگذارید. تاپ گان اصلی را دیده‌اید ؟ آیا این دنباله Top Gun Maverick را دیده اید؟

I have seen neither. But you can share in the  comments. I have seen Jurassic World domination.  

من هیچکدام را ندیده ام. اما می‌توانید در نظرات به اشتراک بگذارید . من تسلط بر دنیای ژوراسیک را دیده ام.

Okay, know what let's take a look at this. It  is one of three. Now notice here films, one of  

خوب، بدانید چه چیزی بیایید نگاهی به این بیندازیم. یکی از سه مورد است. اکنون به فیلم‌های اینجا توجه کنید، یکی از

three films now the films is plural, because a  represents the three films so there are three  

سه فیلم اکنون فیلم‌ها جمع است، زیرا a نشان‌دهنده سه فیلم است، بنابراین

films now one of those three films. So that's  why films is plural even though we have one.  

اکنون سه فیلم یکی از آن سه فیلم وجود دارد. بنابراین به همین دلیل است که فیلم‌ها با وجود اینکه ما یکی داریم، جمع هستند.

So you might say it was one of my favorite  movies, movies with an ass. When you have one  

بنابراین ممکن است بگویید این یکی از فیلم‌های مورد علاقه من بود ، فیلم‌های با الاغ. وقتی یک

off. It means there are more than one movies.  But you're talking about one specific but the  

تخفیف دارید. یعنی بیش از یک فیلم وجود دارد. اما شما در مورد یک خاص صحبت می کنید اما

noun is plural. Okay? But notice my verb is  conjugated as singular. It was because of  

اسم آن جمع است. باشه؟ اما توجه داشته باشید که فعل من مفرد است. به خاطر

the one so that's why the subject and the verb is  singular, but the noun is plural. So I might say  

یکی بود، به همین دلیل فاعل و فعل مفرد است، اما اسم جمع است. بنابراین می‌توانم بگویم

she one of our best employ, okay, so do I  want employee or employees and do I want she  

او یکی از بهترین کارمندان ما است، خوب، آیا من کارمند یا کارمند می‌خواهم و آیا می‌خواهم او

is or she are? We this is pretty obvious to you  that we need she is one of our best employees  

باشد یا باشد؟ ما برای شما کاملاً واضح است که ما نیاز داریم که او یکی از بهترین کارمندان ما باشد

and then I need plural. Because in the company as  a whole there are many employees. So that can be  

و سپس من به جمع نیاز دارم. زیرا در کل شرکت کارکنان زیادی وجود دارد. بنابراین می‌تواند

a tricky sentence structure but obviously  a very common sentence structure as well.  

ساختار جمله پیچیده‌ای باشد، اما بدیهی است که ساختار جمله بسیار رایجی نیز دارد.

So get comfortable with forming sentences  like that because you will use them a lot.  

بنابراین با تشکیل جملاتی از این قبیل راحت باشید زیرا از آنها زیاد استفاده خواهید کرد.

Okay, so notice here they changed it to  surpass instead of pass. In this case,  

بسیار خوب، پس توجه کنید که در اینجا آن را به جای پاس کردن به پیشی گرفتن تغییر دادند. در این مورد،

they're exactly the same. You can pass something  you can surpass something, I would say we  

آنها دقیقاً یکسان هستند. شما می‌توانید چیزی را پاس کنید، می‌توانید از چیزی پیشی بگیرید، من می‌توانم بگویم که ما

generally use surpass when you're talking about  money specifically like a specific dollar amount.  

معمولاً وقتی در مورد پول صحبت می‌کنید، مثلاً یک مقدار دلار خاص، از پیشی گرفتن استفاده می‌کنیم.

And then you can use pass because remember  before they were talking about milestones,  

و سپس می‌توانید از مجوز استفاده کنید، زیرا به یاد داشته باشید که قبل از آن‌ها درباره نقاط عطف صحبت می‌کردند،

so you pass a milestone, but you surpass a  specific dollar amount, and both of them just  

بنابراین شما یک نقطه عطف را پشت سر می‌گذارید، اما از یک مقدار دلاری خاص فراتر می‌روید، و هر دوی آنها فقط   به این

means you went beyond you exceeded. Okay, let's  continue on. However, director James Cameron has  

معنی است که شما فراتر رفته‌اید. بسیار خوب، ادامه دهید. با این حال، جیمز کامرون، کارگردان،

said his technologically innovative movie  needs to make 2 billion to break even. Wow.  

گفته است که فیلم نوآورانه‌اش در فناوری باید ۲ میلیارد دلار به دست بیاورد. وای.

If you know what this means, you know why  I said Wow. To break even this is when your  

اگر می دانید این به چه معناست، می دانید چرا گفتم وای. برای شکستن این وضعیت زمانی است که

total cost is the same as your total profit.  So expenditures or costs and your profit are  

هزینه کل شما با کل سود شما یکسان باشد. بنابراین مخارج یا هزینه‌ها و سود شما

exactly the same. So what you put out and what  you get back are even even means the scene.  

دقیقاً یکسان است. بنابراین آنچه را که بیرون می‌آورید و آنچه را که برمی‌گردانید حتی به معنای صحنه است.

So basically you seeing the movie costs $2 billion  to produce to create so they need to earn $2  

بنابراین اساساً برای ساختن فیلم، دیدن فیلم 2 میلیارد دلار هزینه دارد، بنابراین آنها باید 2   میلیارد دلار به دست بیاورند تا بتوانند

billion just to break even not to get any profit.  Profit is additional money after your expenses.  

سودی کسب نکنند. سود بعد از هزینه های شما پول اضافی است.

So if the movie makes $3 billion, 2 billion is  the cost of the movie, and then 1 billion will  

بنابراین اگر فیلم 3 میلیارد دلار بسازد، 2 میلیارد هزینه فیلم است و سپس 1 میلیارد

be profit. So you This is generally used in  a business context break even why you can use  

سود خواهد بود. بنابراین شما این به طور کلی در یک شکست زمینه کسب و کار استفاده می‌شود، حتی اینکه چرا می‌توانید از

this in your situation as well like more everyday  situations. Let's say you bought a house okay, so  

این مورد در موقعیت خود و همچنین مانند موقعیت‌های روزمره استفاده کنید. فرض کنید خانه‌ای را خوب خریده‌اید، بنابراین

house price I'll just say  yeah, price you paid, let's say  

قیمت خانه من فقط می‌گویم بله، قیمتی که پرداخت کردید، فرض کنید

500,000 Okay, this was the cost of your  house 500,000. And then how sold 500,000

500,000 خوب، این هزینه خانه شما 500,000 بود. و سپس چگونه 500,000 فروخته شد

Or this case, you broke even you didn't  gain any money and you didn't lose any  

یا در این مورد، شکست خوردی حتی پولی به دست نیاوردی و هیچ

money you broke even. So you might say  we broke even on the sale of our house,  

پولی را که شکست دادی از دست ندادی. بنابراین ممکن است بگویید ما حتی در فروش خانه‌مان شکست خوردیم،

we broke even now I took my verb break and I  put it in the past simple. Again, you might say.  

ما شکستیم حتی اکنون من فعل خود را شکستم و آن را در گذشته ساده قرار دادم. باز هم ممکن است بگویید.

Let's say you bought a house during the  pandemic when prices were really high at  

فرض کنید در طول همه‌گیری زمانی که قیمت‌ها

least in North America. And you need to sell  your house today when prices are low. That's  

حداقل در آمریکای شمالی واقعاً بالا بود، خانه‌ای خریدید. و باید خانه‌تان را امروز که قیمت‌ها پایین است بفروشید. این

not a good situation for you. Right? So you  might say I hope we at least break even which  

وضعیت برای شما خوب نیست. درست؟ بنابراین، ممکن است بگویید امیدوارم حداقل از بین بریم،

means I hope we at least get the exact amount  of money we spent on the house. Now any more  

یعنی امیدوارم حداقل مقدار دقیقی از پولی که برای خانه خرج کرده‌ایم دریافت کنیم. اکنون بیشتر

money than you would say we made we made.  So in this case, if you sold your house for  

از آن چیزی است که می گویید ما به دست آوردیم. بنابراین در این مورد، اگر خانه‌تان را به بهای   فروختید،

I'm gonna put it up here. How sold? Let's  say 600,000. Then you can say we made we made  

آن را اینجا قرار می‌دهم. چگونه فروخته می شود؟ فرض کنید 600000. سپس می‌توانید بگویید ما ساخته‌ایم

100,000k is the short form 4000 And we  verbalize it 100k 100k. We made 100k 100,000  

100,000k شکل کوتاه 4000 است و ما آن را به صورت شفاهی 100k 100k بیان می‌کنیم. ما

on the sale of our house. All right now  I'll just cover all the bases. Because  

از فروش خانه خود 100 هزار و 100،000 درآمد داشتیم. خوب در حال حاضر من فقط همه پایه ها را پوشش می دهم. زیرا

if the house sold for let's say 400,000 This is  not a good situation for you at all. 400,400k then  

اگر خانه به قیمت 400000 فروخته شود، این وضعیت اصلاً برای شما خوب نیست. 400,400 هزار و سپس

you have to say unfortunately we lost 100,000 on  the sale of our house, which is very unfortunate.  

باید بگویید متأسفانه ما 100,000 از فروش خانه خود را از دست دادیم که بسیار مایه تاسف است.

So hopefully you're in this situation and at the  very least, this situation. Let's continue on.  

بنابراین امیدوارم که شما در این وضعیت و حداقل در این وضعیت قرار داشته باشید. بیایید ادامه دهیم.

This film picks up after the events of 2009 avatar  This is the oh the original avatar. Oh no, I asked  

این فیلم پس از رویدادهای آواتار سال 2009 می‌آید. این آواتار اصلی است. اوه نه، پرسیدم

when Top Gun was made. original avatar was made in  2009. Okay, so this is the original now in 2022.  

کی تاپ گان ساخته شد. آواتار اصلی در سال 2009 ساخته شد. بسیار خوب، پس این نسخه اصلی اکنون در سال 2022 است

They're talking about the sequel. The film picks  up after the events of 2009 avatar which is the  

. این فیلم پس از رویدادهای آواتار سال 2009 که

highest grossing film of all time. That's awesome.  With box office receipts of $2.97 billion.  

پرفروش‌ترین فیلم تمام دوران است، شروع می‌شود. این عالیه با درآمد 2.97 میلیارد دلاری باکس آفیس.

And remember, this is in 2009. So the value  of that money was more in 2009. All right,  

و به یاد داشته باشید، این در سال 2009 است. بنابراین ارزش آن پول در سال 2009 بیشتر بود. بسیار خوب،

highest grossing gross. This simply is another  way of saying highest earning highest earning  

بالاترین درآمد ناخالص. این به سادگی روش دیگری برای گفتن بالاترین درآمد بالاترین درآمد

in more of a business talk context they use the  term gross gross profit, gross margin margins,  

در بیشتر زمینه بحث تجاری است. آنها از عبارت سود ناخالص، حاشیه سود ناخالص،

gross sales, so that's just more of a business  term. But in more of an everyday context,  

فروش ناخالص استفاده می کنند، بنابراین این بیشتر یک اصطلاح تجاری است. اما بیشتر در زمینه‌های روزمره،

you can use highest earning film of all  time. Okay, let's look at this pickup.  

می‌توانید از پردرآمدترین فیلم تاریخ استفاده کنید . خوب، بیایید به این پیکاپ نگاه کنیم.

Because of course you know the phrasal verb  to pickup. I just picked up a pen, or you can  

زیرا مطمئناً شما فعل عبارتی را می‌شناسید . من به تازگی یک خودکار برداشتم، یا می‌توانید

pick your kids up from school  which means to get your kids  

بچه‌هایتان را از مدرسه بردارید که به این معنی است که بچه‌هایتان را

at school. But let's look at this because we're  not talking about picking something up and they're  

به مدرسه ببرید. اما بیایید به این موضوع نگاه کنیم زیرا ما درباره برداشتن چیزی صحبت نمی‌کنیم و آنها

not talking about bringing someone from one  location to another. So what are they talking  

درباره آوردن شخصی از یک مکان به مکان دیگر صحبت نمی‌کنند. پس در مورد چه چیزی صحبت می کنند

about? In this context? We'll remember they're  talking about the sequel which was filmed in 2022.  

؟ در این زمینه؟ به یاد می‌آوریم که آنها درباره دنباله‌ای صحبت می‌کنند که در سال 2022 فیلم‌برداری شد.

It picks up after the events of 2009. In this  context, it means it continues it continues where  

بعد از رویدادهای سال 2009 شروع می‌شود. در این زمینه، به این معنی است که از همان جایی که

the film left off. So when this case pick up you  can think of it as to continue where it left off.  

فیلم متوقف شد، ادامه می‌یابد. بنابراین، وقتی این پرونده شروع شد، می‌توانید به این فکر کنید که از همان جایی که متوقف شد ادامه دهید.

Now this is a useful phrasal verb because  we use it quite commonly in conversations,  

اکنون این یک فعل عبارتی مفید است زیرا ما معمولاً از آن در مکالمات استفاده می‌کنیم،

let's say you're in a meeting and you're  discussing your sales strategy for an upcoming  

فرض کنید در جلسه‌ای هستید و در حال بحث درباره استراتژی فروش خود برای

product launch. Okay, but you have another meeting  you have to go to so you end your current meeting,  

راه‌اندازی محصول آینده هستید. بسیار خوب، اما شما جلسه دیگری دارید  که باید به آن بروید تا جلسه فعلی خود را به پایان برسانید،

but you're not done talking there's still more to  discuss. You can say let's pick this up tomorrow.  

اما صحبت شما تمام نشده است، هنوز چیزهای بیشتری برای بحث وجود دارد. شما می توانید بگویید بیا این را فردا برداریم.

Let's pick this up tomorrow. Let's pick this off  tomorrow. So this is our conversation. Let's pick  

بیایید این را فردا برداریم. بیایید این را فردا انتخاب کنیم. پس این گفتگوی ماست. بیایید

our conversation up tomorrow. So in this context,  you can understand it means let's continue talking  

فردا مکالمه خود را انتخاب کنیم. بنابراین در این زمینه، می‌توانید بفهمید که به این معنی است که بیایید

about the sales strategy. I don't remember what  I said. But let's get to here talking about our  

درباره استراتژی فروش صحبت کنیم. یادم نیست چه گفتم. اما بیایید به اینجا برسیم و درباره

sales strategy. And we stopped talking about  this one point. So tomorrow when we continue  

استراتژی فروش خود صحبت کنیم. و ما در مورد این یک نکته صحبت نکردیم. پس فردا که به

our conversation, we're going to start talking  about the last topic of this meeting. So let's  

مکالمه خود ادامه می دهیم، درباره آخرین موضوع این جلسه صحبت می کنیم. پس بیایید

pick up our conversation tomorrow. So in  this specific context, it means continue.  

فردا مکالمه خود را ادامه دهیم. بنابراین در این زمینه خاص، به معنای ادامه دادن است.

It's very useful when you're having any sort  of conversations or discussions. It doesn't  

زمانی که در حال انجام هر نوع مکالمه یا بحثی هستید بسیار مفید است. لازم نیست این

have to be a business context. You could be  discussing your vacation plans with your wife,  

یک زمینه تجاری باشد. می‌توانید درباره برنامه‌های تعطیلاتتان با همسرتان،

your husband, your friend, and then you have  to make dinner or you have to pick your kid up  

همسرتان، دوستتان صحبت کنید و سپس باید شام درست کنید یا باید بچه‌تان را

from school. Notice in that context, pickup is a  totally different phrasal verb. So you might say  

از مدرسه ببرید. توجه داشته باشید که در این زمینه، پیکاپ یک فعل عبارتی کاملاً متفاوت است. بنابراین ممکن است بگویید

let's pick this up. Two more. Pick this up  after dinner and finalize our flights. So  

بیایید این را انتخاب کنیم. دو تا بیشتر. این را بعد از شام بردارید و پروازهای ما را نهایی کنید. بنابراین

maybe you were discussing your flights, you have  to go make dinner. After dinner, you're going  

شاید در مورد پروازهایتان بحث می‌کردید، باید بروید شام درست کنید. بعد از شام، می‌خواهید

to pick up the conversation and finalize your  flights, which is what you were talking about.  

مکالمه را انجام دهید و پروازهای خود را نهایی کنید ، چیزی که در مورد آن صحبت می‌کردید.

All right. Let's continue on. Analysts say  the new installment is unlikely to beat that  

خیلی خوب. بیایید ادامه دهیم. تحلیلگران می گویند بعید است که قسط جدید این رقم را شکست دهد

figure. As cinema attendances  are still down post pandemic.  

. از آنجایی که تعداد تماشاگران سینما همچنان پس از همه‌گیری کاهش یافته است.

Okay, the new installment, this simply means  this SQL, the SQL is it's not the most common  

بسیار خوب، قسط جدید، این به سادگی به این معنی است که این SQL است، SQL رایج‌ترین

way of saying it. I would just ignore this, I  don't think is that useful. Analysts say this  

روش بیان آن نیست. من فقط این را نادیده می‌گیرم، فکر نمی‌کنم آنقدرها مفید باشد. تحلیلگران می گویند این

SQL. That's the easiest way of saying it. Analysts  say this equal is on likely so in this case, maybe  

SQL. این ساده ترین راه برای گفتن آن است. تحلیلگران  می‌گویند که این مساوی به احتمال زیاد است، بنابراین در این مورد، شاید

we'll say less than 50% chance so maybe a 40%  chance 30% Chance it's unlikely to beat that  

احتمال کمتر از 50٪ را بگوییم، بنابراین شاید 40٪ شانس 30٪ احتمال اینکه بعید است که این

figure. So the figure in this context, if they  don't define a now you have to look back at the  

رقم را شکست دهیم. بنابراین، این رقم در این زمینه، اگر آنها « اکنون» را تعریف نمی‌کنند، باید به

last referenced figure the last reference number  and in this case, it's 2.9 7 billion. So that is  

آخرین رقم ارجاع‌شده، آخرین شماره مرجع نگاه کنید و در این مورد، 2.9 7 میلیارد است. بنابراین این

the figure 2.9 7 billion. Never b n is the short  form of billion. You could even just do billion  

رقم 2.9 7 میلیارد است. هرگز b n شکل کوتاه میلیارد است. شما حتی می‌توانید

with a B, I'll just put the end. So that's the  figure $2.97 billion dollars. So beat in this  

با یک B میلیاردها کار کنید، من فقط پایان کار را می‌گذارم. بنابراین این رقم 2.97 میلیارد دلار است. بنابراین ضرب و شتم در این

case means exceed, so to make 3 billion, 3.5  billion, 4 billion that would all be exceed or  

مورد به معنای فراتر رفتن است، بنابراین برای به دست آوردن 3 میلیارد، 3.5 میلیارد، 4 میلیارد که همگی تجاوز می کنند یا

beat to do more. So it's unlikely there's less  than a 50% chance and at this time, it's made 1  

برای انجام کارهای بیشتر، ضرب می شوند. بنابراین بعید است که کمتر از 50 درصد شانس وجود داشته باشد و در این زمان، 1 میلیون ساخته شده است

million right? That's the no sorry, 1 billion,  that's the milestone. It passed $1 billion.  

درست است؟ متأسفم، 1 میلیارد، این نقطه عطف است. از 1 میلیارد دلار گذشت.

So it has 2 billion more than it means to  make on before it beats its original movie.  

بنابراین، قبل از اینکه فیلم اصلی خود را شکست دهد، 2 میلیارد بیشتر از آنچه می‌خواهد داشته باشد.

So before the sequel beats the original movie,  but remember, it needs to make 2 billion to  

بنابراین قبل از اینکه دنباله فیلم اصلی را شکست دهد، اما به یاد داشته باشید، برای رسیدن به آن نقطه باید 2 میلیارد دلار به دست آورد

break even to be at that point. All right, let's  continue on. But based on current performance,  

. بسیار خوب، بیایید ادامه دهیم. اما بر اساس عملکرد فعلی،

the bill is likely to overtake Top Gun Maverick  as the biggest film of 2020. To overtake means  

این صورت‌حساب احتمالاً از Top Gun Maverick به عنوان بزرگ‌ترین فیلم سال 2020 پیشی می‌گیرد. سبقت گرفتن به این معنی است

again this is another way of saying exceed  so Top Gun was in the lead. It was performing

دوباره این روش دیگری برای گفتن بیش از حد است بنابراین تاپ گان پیشتاز بود. عملکرد

very well but then avatar right now  maybe avatar is even but oh avatar  

بسیار خوبی داشت، اما در آن زمان، آواتار در حال حاضر شاید آواتار یکدست باشد، اما اوه آواتار

just over took top gun. It is now  in the lead. So to become the leader  

بیش از حد توپ را گرفت. اکنون در پیشرو است. بنابراین رهبر شدن

to overtake to become the new leader  talk on was the was the leader.  

سبقت گرفتن برای تبدیل شدن به رهبر جدید صحبت در مورد رهبر بود.

Avatar overtook notice I just conjugated when  I said that out loud over tuck because our verb  

آواتار متوجه شد که من فقط وقتی با صدای بلند این را گفتم به دلیل اینکه فعل ما

is take you need to conjugate take. So in this  case, in the past it is over took. So we can  

گرفتن است، صرفاً به هم پیوستم. بنابراین در این مورد، در گذشته تمام شده است. بنابراین می‌توانیم

say avatar over took top gun as the biggest  film of 2022. If this has in fact happened  

بگوییم که آواتار بر گان تاپ گان را به‌عنوان بزرگ‌ترین فیلم سال 2022 انتخاب کرد

in this case, it hasn't happened because  they're saying it's likely likely means  

. اگر در این مورد واقعاً چنین اتفاقی افتاده است، این اتفاق نیفتاده است زیرا آنها می‌گویند احتمالاً به این معنی است که

there is more than 50% chance that's likely  more than 50% chance. Let's continue on.  

بیش از 50 درصد احتمال دارد که احتمالاً بیشتر باشد. احتمال بیش از 50 درصد بیایید ادامه دهیم.

That news may come as a surprise to critics,  some of whom can the way water as a lumbering,  

این خبر ممکن است برای منتقدان غافلگیرکننده باشد، برخی از آن‌ها می‌توانند آب را به‌عنوان قطعه‌ای خیس،

humorless, damp squib of a movie in which  nothing meaningful happens. And the story is  

بی‌هیجان‌انگیز و مرطوب فیلمی که در آن هیچ اتفاق معنی‌داری رخ نمی‌دهد، نشان دهند. و داستان

really pretty stupid. So some negative adjectives  you can add to your vocabulary if you choose.  

واقعاً احمقانه است. بنابراین در صورت تمایل می‌توانید چند صفت منفی را به دایره لغات خود اضافه کنید.

To come as a surprise. This is simply a  way of saying the news may seem unexpected.  

برای تعجب. این صرفاً راهی برای گفتن این است که خبر ممکن است غیرمنتظره به نظر برسد.

So critics critics are the people  that do not like the movie. Okay,  

بنابراین منتقدان، افرادی هستند که فیلم را دوست ندارند. بسیار خوب،

those are the critics. They don't like the  movie. So for them, it would be unexpected that  

این منتقدان هستند. آنها فیلم را دوست ندارند . بنابراین، برای آنها غیرمنتظره است که

avatar is the most common most popular  movie of 2022. It came as a surprise.  

آواتار رایج‌ترین فیلم سال 2022 باشد. این باعث تعجب شد.

So this is a great expression. Our verb  is calm, so you need to conjugate it based  

بنابراین این یک بیان عالی است. فعل ما آرام است، بنابراین باید آن را بر اساس

on your verb tense. So you might say I  was promoted and it came as a surprise,  

زمان فعل خود با هم ترکیب کنید. بنابراین ممکن است بگویید من ترفیع شدم و این باعث تعجب شد،

which means you were not expecting the  promotion. You were not expecting the promotion.  

که به این معنی است که انتظار ارتقاء را نداشتید. شما انتظار ارتقاء را نداشتید.

Now we also use this in the negative form to  say you were expecting it because if I say  

اکنون از این به شکل منفی نیز استفاده می‌کنیم تا بگوییم انتظارش را داشتید، زیرا اگر بگویم

and it didn't calm because here, this is my past  simple right cane, but if I'm adding my negative,  

و آرام نشد زیرا اینجا، این گذشته عصای راست ساده من است، اما اگر منفی خود را اضافه کنم،

the negative is didn't in the past simple and  now I need my base verb calm. I was promoted.  

منفی است. t در گذشته ساده و اکنون به آرامش فعل پایه خود نیاز دارم. ارتقا پیدا کردم.

And it didn't come as a surprise, which means you  were expecting the promotion. So we use both you  

و تعجب آور نبود، یعنی شما انتظار ارتقاء را داشتید. بنابراین ما از هر دو استفاده می کنیم

can say it came as a surprise. It didn't  come as a surprise. Both are very common.  

. تعجب آور نبود. هر دو بسیار رایج هستند.

Let's continue on. Water. Oh, sorry. That's  the way of water and we read that part. All  

بیایید ادامه دهیم. اب. اوه ببخشید. این راه آب است و ما آن قسمت را خواندیم. همه

those negative adjectives. Okay, all other so  others it we were talking about the critics,  

آن صفت های منفی. بسیار خوب، پس از آن که درباره منتقدان صحبت می‌کردیم،

the other people would be the ones that enjoyed  the film. So I guess we could call them the fans,  

دیگران از فیلم لذت می‌برند . بنابراین حدس می‌زنم می‌توانیم آنها را هواداران بنامیم،

the fans that would be the opposite.  You have critics and then you have fans.

هواداران که برعکس است. شما منتقد دارید و بعد طرفدار دارید.

So fans, opposite of critics,

بنابراین طرفداران، برخلاف منتقدان،

so fans like the film, critics don't like the film  

بنابراین طرفداران فیلم را دوست دارند، منتقدان فیلم را دوست ندارند

I have critics as well and I also have fans. I  hope you're one of my friends, fans and critics.  

من منتقدانی نیز دارم و همچنین طرفدارانی دارم. امیدوارم یکی از دوستان، طرفداران و منتقدان من باشید.

Okay. Others The fans were more enthusiastic,  calling the film and eye popping jaw dropping  

باشه. سایرین طرفداران مشتاق‌تر بودند، فیلم و افتادن آرواره چشم‌ها را تماشایی

spectacle and a fully immersive waking dream. So  I just kind of acted it out because imagine you  

و یک رویای بیداری کاملاً فراگیر می‌خواندند. بنابراین، به نوعی آن را بازی کردم زیرا تصور کنید در حال

you're watching this movie and your eyes open. Why  generally that happens when were very engaged or  

تماشای این فیلم هستید و چشمانتان باز است. چرا معمولاً زمانی که خیلی درگیر بودند یا

were surprised in a good way when something  is really beautiful. Your eyes open wide,  

وقتی چیزی واقعاً زیباست شگفت زده می شدند، این اتفاق می افتد . چشم‌های شما کاملاً باز می‌شوند،

so that's where this comes from an eye  popping or jaw dropping. So you might say,  

بنابراین این همان جایی است که از بیرون زدن چشم یا افتادن فک ناشی می‌شود. بنابراین، ممکن است بگویید،

seeing the Eiffel Tower for the first time was  jaw dropping, or you could say was eye popping.  

دیدن برج ایفل برای اولین بار، افتادن فک بود، یا می‌توان گفت که در حال بیرون زدن چشم بود.

So when I saw it, I went in awe and beauty so  art and beauty. What about you have you had a  

بنابراین، وقتی آن را دیدم، در حیرت و زیبایی، از هنر و زیبایی فرو رفتم. در مورد شما چطور

jaw dropping experience and eye popping experience  a place you saw something you saw that was just  

تجربه افتادن فک و تجربه بیرون زدن چشم را داشته اید، جایی که چیزی را دیده اید که

so beautiful, unique? Interesting? Share it in the  comments if you have practice your new vocabulary.  

خیلی زیبا و منحصر به فرد بود؟ جالب هست؟ اگر واژگان جدید خود را تمرین کرده‌اید، آن را در نظرات به اشتراک بگذارید.

All right, let's move on. The original  avatar was essentially a science fiction  

بسیار خوب، بیایید ادامه دهیم. آواتار اصلی اساساً نسخه‌ای علمی تخیلی

version of Pocahontas following the story  of greedy colonialist humans stripping the  

از پوکاهونتاس بود که داستان انسان‌های استعمارگر حریص را دنبال می‌کرد که

resources of a distant planet called Pandora.  Greedy you probably know what this means, but  

منابع سیاره‌ای دور به نام پاندورا را از بین می‌بردند. حریص احتمالاً می‌دانید این به چه معناست، اما

it's very common. So I'll just share it  just in case this is an adjective and it  

بسیار رایج است. بنابراین من فقط آن را به اشتراک می‌گذارم، فقط اگر این یک صفت باشد و

describes somebody who is not generous. is the  opposite of generous. For example, my sister  

کسی را توصیف کند که سخاوتمند نیست. متضاد سخاوتمند است. به عنوان مثال، خواهرم

got a huge box of chocolates for her birthday, but  she wouldn't share with anyone she's so greedy.  

یک جعبه شکلات بزرگ برای تولدش گرفت، اما نمی‌توانست با کسی که آنقدر حریص است شریک کند.

So we can be when somebody doesn't want  to share their possessions, their money,  

بنابراین وقتی کسی نمی‌خواهد دارایی‌هایش، پولش، غذایش را به اشتراک بگذارد

their food, we use this commonly with food. I  know probably you instantly think about money,  

، ما معمولاً از آن برای غذا استفاده می‌کنیم. می‌دانم که احتمالاً فوراً به پول فکر می‌کنید،

but we use it a lot with food as well.  So if somebody doesn't want to share  

اما ما از آن برای غذا نیز استفاده زیادی می‌کنیم. بنابراین اگر کسی نمی‌خواهد

their food with you, you can say stop  being so greedy. Stop being so greedy.  

غذایش را با شما تقسیم کند، می‌توانید بگویید اینقدر حرص نخورید. بس کن اینقدر حریص

So notice stop and I have my gerund. Stop is  a gerund verb or verb is the verb to be. She  

پس به توقف توجه کنید و من جیراند خود را دارم. توقف یک فعل جین یا فعل فعل to be است. او

is this is the con contraction form. She  is she's she is so greedy. So my verb is  

این شکل انقباض است. او خیلی حریص است. بنابراین فعل من

the verb to be in the gerund form. I mean being  stop being so greedy. That could be something  

فعل to be به شکل جیروند است. منظورم این است که اینقدر حریص نباشید. این ممکن است چیزی باشد

someone says to you if you don't want  to share hopefully you're not creating  

کسی به شما می‌گوید اگر نمی‌خواهید را به اشتراک بگذارید امیدوارم که ایجاد نمی‌کنید

this equal is sent several  years later, as Solly and nigiri  

این برابر چندین سال بعد ارسال می‌شود، زیرا Solly و nigiri

I don't know how to say this name because I did  not see the original avatar and this is not an  

من نمی‌دانم چگونه این نام را بگویم زیرا ندیدم آواتار اصلی و این یک

English name. So I will lose say nigiri  solely and knights theory head underwater  

نام انگلیسی نیست. بنابراین من فقط نیگیری را از دست خواهم داد و تئوری شوالیه ها

to protect their planet. From another human  invasion while attempting to raise a family.  

برای محافظت از سیاره خود زیر آب می روند. از یک تهاجم انسانی دیگر هنگام تلاش برای تشکیل خانواده.

Okay, all let's just look at this head. This is a  pretty common verb so this is a verb. Now to head.  

خوب، بیایید فقط به این سر نگاه کنیم. این یک فعل بسیار رایج است پس این یک فعل است. حالا سر

This is used as a way of saying to go to go so  head underwater, so they're they live on the  

این به عنوان راهی برای گفتن رفتن به زیر آب استفاده می‌شود، بنابراین آنها روی

surface on the ground. Now they're going  underwater, they're heading underwater.  

سطح روی زمین زندگی می‌کنند. اکنون آنها به زیر آب می روند، آنها به زیر آب می روند.

We use this a lot when talking about going to a  specific location. So for example, what time do  

هنگامی که در مورد رفتن به یک مکان خاص صحبت می کنیم، از این بسیار استفاده می کنیم . برای مثال، چه ساعتی می

you want to head to the mall? What time do you  want to head to the mall? This simply means go  

خواهید به مرکز خرید بروید؟ چه ساعتی می خواهید به مرکز خرید بروید؟ این به سادگی به این معنی است که بروید

or let's say you were at your friend's party,  and another friend could ask you what time did  

یا فرض کنید در مهمانی دوستتان بودید، و دوست دیگری می‌تواند از شما بپرسد که ساعت چند به

you head home? What time did you go home?  What time did you leave the party but go  

خانه رفتید؟ ساعت چند رفتی خونه؟ ساعتی که مهمانی را ترک کردید اما به

home is another way of saying leave. So the verb  doesn't replace leave the verb replaces go. But  

خانه رفتید راه دیگری برای گفتن ترک است. بنابراین فعل جایگزین ترک نمی‌شود، فعل جایگزین رفتن می‌شود. اما

we use it in a very specific context not go in  any context. We use it very to go to a specific  

ما از آن در یک زمینه بسیار خاص استفاده می‌کنیم که در هیچ زمینه‌ای قرار نمی‌گیرد. ما از آن برای رفتن به یک مکان خاص استفاده می کنیم

location. That's how I would use it even in a  business context. Very common. What time are you  

. این روشی است که من حتی در یک زمینه تجاری از آن استفاده خواهم کرد . بسیار رایج. مثلاً چه ساعتی

heading to the conference, for example? So you can  add this to your vocabulary to sound very natural  

به کنفرانس می روید؟ بنابراین، می‌توانید این را به دایره لغات خود اضافه کنید تا بسیار طبیعی به نظر برسد،

but also you'll probably hear it a lot from  native speakers and now you know what it means.  

اما احتمالاً آن را از زبان‌های بومی زیاد می‌شنوید و اکنون معنی آن را می‌دانید.

So that's the end of our article. Are you excited  to watch the sequel of Avatar or maybe even the  

بنابراین این پایان مقاله ما است. اگر هنوز دنباله آواتار را ندیده‌اید، برای تماشای دنباله آواتار یا شاید حتی

original if you haven't seen that the sequel  yet? Now what I'll do is I will read the article  

نسخه اصلی هیجان‌زده هستید ؟ اکنون کاری که من انجام خواهم داد این است که مقاله را

in full from start to finish so you can practice  along with my pronunciation. So let's do that now.  

به طور کامل از ابتدا تا انتها می خوانم تا بتوانید همراه با تلفظ من تمرین کنید. پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم.

Avatar the way of water passes $1  billion at the global box office  

آواتار راه آب در باکس آفیس جهانی از 1 میلیارد دلار گذشت

Avatar the way of water has made $1 billion at the  global box office in just 14 days, becoming the  

آواتار راه آب تنها در 14 روز یک میلیارد دلار در باکس آفیس جهانی به دست آورد و به

fastest film to pass the milestone this year.  The long delayed sequel has proved a hit with  

سریع‌ترین فیلمی تبدیل شد که امسال از این نقطه عطف عبور کرد. عاقبت با تأخیر طولانی،

audiences despite widely varying reviews. It is  one of only three films to surpass $1 billion this  

علیرغم بررسی‌های بسیار متفاوت، در بین مخاطبان موفق بوده است. این یکی از تنها سه فیلمی است که

year, after Top Gun Maverick and drastic world  domination. However, director James Cameron has  

امسال پس از فیلم Top Gun Maverick و تسلط شدید بر جهان، از یک میلیارد دلار گذشت . با این حال، کارگردان جیمز کامرون

said his technologically innovative movie needs  to make $2 billion to break even the film picks  

گفته است که فیلم نوآورانه‌اش باید ۲ میلیارد دلار به دست بیاورد تا حتی

up after the events of 2019 avatar, which is  the highest grossing film of all time with box  

پس از رویدادهای آواتار ۲۰۱۹ که باکس‌آفیس

office receipts of $2.97 billion. Analysts  say the new installment is unlikely to beat  

۲.۹۷ میلیارد دلار درآمد، پرفروش‌ترین فیلم تمام دوران‌ها باشد، از بین برود. تحلیلگران  می‌گویند که بعید است قسمت جدید این رقم را پشت سر بگذارد،

that figure as cinema attendances are still down  post pandemic, but based on current performance,  

زیرا تعداد تماشاگران سینما همچنان پس از همه‌گیری کاهش می‌یابد، اما بر اساس عملکرد فعلی،

the film is likely to overtake Top Gun Maverick as  the biggest film of 2022. Now that news may come  

این فیلم احتمالاً به‌عنوان بزرگ‌ترین فیلم سال 2022 از Top Gun Maverick پیشی خواهد گرفت. اکنون این اخبار ممکن است

as a surprise to critics, some of whom panned  the way of water as a lumbering, humorless,  

غافلگیرکننده باشد. به منتقدانی که برخی از آن‌ها راه آب را به عنوان فیلمی غمگین، بی‌هیجان و

damp squib of a movie in which nothing meaningful  happens, and the story is really pretty stupid.  

خیس از فیلمی که در آن هیچ اتفاق معنی‌داری رخ نمی‌دهد، نگاه کردند و داستان واقعاً احمقانه است.

Others were more enthusiastic, calling the  film and eye opening jaw dropping spectacle  

دیگران مشتاق‌تر بودند و فیلم و چشم باز کردن فک را عینک

and a fully immersive waking dream. The original  avatar was essentially a science fiction version  

و رویای بیداری کاملاً غوطه‌ورانه نامیدند. آواتار اصلی اساساً نسخه‌ای علمی تخیلی

of Pocahontas, following the story of greedy  colonialist humans stripping the resources of a  

از پوکاهونتاس بود که داستان انسان‌های استعمارگر حریص را دنبال می‌کرد که منابع

distant planet called Ken Dora. The sequel is set  several years later, as Sully and nine TierI head  

سیاره‌ای دور به نام کن دورا را از بین می‌بردند. عاقبت چندین سال بعد اتفاق می‌افتد، در حالی که سالی و نه TierI به

underwater to protect their planet from another  human invasion while attempting to raise a family.  

زیر آب می‌روند تا از سیاره خود در برابر تهاجم انسانی دیگر محافظت کنند و در عین حال سعی در تشکیل خانواده دارند.

Amazing job with this lesson today. Think of  all the advanced grammar the complex sentence  

کار شگفت انگیز با این درس امروز. به ساختار جملات پیچیده گرامر پیشرفته،

structure, the natural vocabulary that you learned  today. Now you can look in the description below  

واژگان طبیعی که امروز یاد گرفتید، فکر کنید . اکنون می‌توانید در توضیحات زیر

for the link to download the free lesson PDF  that summarizes everything we covered today.  

پیوند دانلود PDF درس رایگان  را که همه چیزهایی را که امروز به آن پرداختیم خلاصه می‌کند، جستجو کنید.

And if you found this was helpful, please hit  the like button, share it with your friends,  

و اگر متوجه شدید که این کار مفید بود، لطفاً دکمه لایک را بزنید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید،

and of course subscribe. And before you go,  make sure you head on over to my website,  

و البته مشترک شوید. و قبل از رفتن، مطمئن شوید که به وب‌سایت من،

JForrestEnglish.com and download your free  speaking Guide. In this guide I share six  

JForrestEnglish.com سر زده و راهنمای سخنرانی رایگان خود را دانلود کنید . در این راهنما، من شش

tips on how to speak English fluently and  confidently and until next time Happy studying.

نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و با اعتماد به نفس و تا دفعه بعد با مطالعه شاد به اشتراک می‌گذارم.