If You Can Understand This News Article, Your English is Excellent!

In this English lesson we'll read a CNN news  article together and as we read the article  

در این درس انگلیسی، یک مقاله خبری CNN را با هم می‌خوانیم و در حین خواندن مقاله،

you'll learn advanced English vocabulary in  context. You'll learn the correct grammar  

شما واژگان پیشرفته انگلیسی را در زمینه یاد خواهید گرفت . گرامر صحیح

and the correct pronunciation at the same  time. This is an advanced article discussing.

و تلفظ صحیح را همزمان یاد خواهید گرفت. این یک مقاله پیشرفته در مورد بحث است.

The impact of language on longevity.  If you can understand this article,  

تاثیر زبان بر طول عمر اگر می توانید این مقاله را درک کنید،

your English is excellent. Welcome back to  JForrest English, of course I'm Jennifer Nell.  

انگلیسی شما عالی است. به JForrest English برگردید، البته من جنیفر نل هستم.

Let's get started. Our headline mastery  of language could predict longevity.

بیایید شروع کنیم. تسلط سرفصل ما به زبان می تواند طول عمر را پیش بینی کند.

Do you know what longevity is? Longevity  is the concept of living longer,  

آیا می دانید طول عمر چیست؟ طول عمر مفهوم طولانی‌تر زندگی کردن است،

so living longer than average. Now notice  that pronunciation longevity. So you hear  

بنابراین بیشتر از حد متوسط ​​زندگی کنید. اکنون به طول عمر این تلفظ توجه کنید. بنابراین شما می شنوید

this j sound even though it is not there  in spelling, and that's to help transition  

این صدای j را حتی اگر در املا وجود ندارد، و این برای کمک به انتقال

between this long, this g sound longevity,  evity longevity. Repeat after me longevity.

بین این طولانی، این صدای g، طول عمر eity است. بعد از من طول عمر را تکرار کن

Used in a sentence you could say he  attributed his longevity. Longevity  

در یک جمله استفاده می شود، می توان گفت که او عمر طولانی خود را نسبت داده است. طول عمر

is a noun and it belongs to him. He attributed  his longevity to exercise and a healthy diet.  

یک اسم است و متعلق به اوست. او عمر طولانی خود را به ورزش و رژیم غذایی سالم نسبت داد.

So using attributed is saying that these two  things, it could just be one thing, but in this  

بنابراین استفاده از نسبت داده شده به این معناست که می‌گوییم این دو چیز، فقط می‌تواند یک چیز باشد، اما در این

sentence these two things are responsible for his  longevity, so you could say it a different way.

جمله این دو چیز مسئول طول عمر او هستند، بنابراین می‌توانید آن را به شکل دیگری بیان کنید.

I wrote that here for you so you can see the  sentence structure and I use the verb to be  

اینجا برای شما نوشتم تا بتوانید ساختار جمله را ببینید و من از فعل to be

to be responsible, the preposition 4. Now of  course your verb to be has to be conjugated in  

to be مسئولیت استفاده می‌کنم، حرف اضافه 4. حالا البته فعل to be شما باید در

this case we have two items, so it is plural  R. Now in this headline, mastery of language  

این مورد دو مورد داریم، بنابراین جمع R است. حالا در این عنوان، تسلط به زبان

could predict longevity, so could be responsible  for or could cause, but notice this use of the.

می‌تواند طول عمر را پیش‌بینی کند، بنابراین می‌تواند مسئول، یا می‌تواند باعث استفاده از آن شود.

Modal verb could is just used to say something  is possible but not necessarily guaranteed. So  

فعل مودال could فقط برای گفتن چیزی استفاده می‌شود که ممکن است اما لزوما تضمین نمی‌شود. بنابراین

this doesn't mean that mastery of language  will predict long longevity that is more  

این بدان معنا نیست که تسلط بر زبان طول عمر طولانی را پیش‌بینی می‌کند که

definitive. This is simply a possibility. So  notice could and then your base verb could  

قطعی‌تر است. این به سادگی یک امکان است. بنابراین، توجه می‌تواند و سپس فعل پایه شما می‌تواند

predict. And don't worry about taking  notes because I summarize everything.

پیش‌بینی کند. و نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را خلاصه می کنم.

And a free lesson PDF and you can find  the link in the description. Now let's  

و یک PDF درس رایگان و می‌توانید پیوند را در توضیحات پیدا کنید. حالا بیایید

continue with the article in a study published  earlier this year in Psychological Science,  

مقاله را در مطالعه‌ای که در اوایل سال جاری در Psychological Science منتشر شد ادامه دهیم،

so notice the pronunciation of this. P  is silent. You hear the S psych psych,  

بنابراین به تلفظ آن توجه کنید. P ساکت است. شما روانی S را می شنوید،

psychological, psychological. Now this is an  adjective. It describes the science psycho.

روانی، روانی. حالا این یک صفت است. روانی علم را توصیف می کند.

Logical science just like biological science  so it's an adjective the same pronunciation  

علم منطقی درست مانند علم زیست‌شناسی، بنابراین یک صفت است. همان

rule applies to the noun psychology this  is the area of study the field you could  

قانون تلفظ   برای اسم روانشناسی اعمال می‌شود، این حوزه تحصیلی است که می‌توان

say I studied psychology in school the same  pronunciation also applies to psychologist,  

گفت من در مدرسه روان‌شناسی خوانده‌ام همان تلفظ برای روان‌شناس نیز صدق می‌کند،

which is also a noun, but it's a job  title so you can say I studied psychology.

که اسم هم است، اما عنوان شغلی است، بنابراین می‌توان گفت من روان‌شناسی خوانده‌ام.

And now I am a psychologist.  This is the job title.

و الان روانشناسم. این عنوان شغلی است.

In a study published earlier this year in  Psychological Science, a team of researchers  

در مطالعه‌ای که در اوایل سال جاری در Psychological Science منتشر شد، تیمی از محققان

reported a link, a link between verbal fluency and  mortality risk. So we have A and B, two objects.  

ارتباطی بین روانی کلامی و خطر مرگ و میر را گزارش کردند. بنابراین ما دو جسم A و B داریم.

Now the link or all link is a connection. So  there's some connection between verbal fluency.

اکنون پیوند یا پیوند همه یک اتصال است. بنابراین ارتباطی بین روانی کلامی وجود دارد.

The topic of this article and mortality risk  your risk of dying mortality refers to death,  

موضوع این مقاله و خطر مرگ و میر خطر مرگ و میر شما به مرگ اشاره دارد،

so your risk of dying. Let's review this  sentence. There's a link there is it exists,  

بنابراین خطر مرگ شما. بیایید این جمله را مرور کنیم . پیوندی وجود دارد که وجود دارد،

the link, the connection  exists. There's a link between,  

پیوند، پیوند وجود دارد. بین،

remember two things how much I watch  Jennifer's videos and my English level.

دو چیز را به خاطر بسپارید که چقدر ویدیوهای جنیفر را تماشا می‌کنم و سطح انگلیسی من.

Now this is a more formal or academic way  of saying this. In everyday casual English,  

اکنون این یک روش رسمی تر یا آکادمیک تر برای بیان این است. در انگلیسی روزمره،   می‌توان

you could say, the more I watch Jennifer's videos,  the better my English gets because there's a link,  

گفت، هرچه بیشتر ویدیوهای جنیفر را تماشا کنم، انگلیسی‌ام بهتر می‌شود زیرا پیوندی وجود دارد،

there's a connection between them. Do you  agree with this? Do you think the more I  

ارتباطی بین آنها وجود دارد. آیا با این موافق هستید؟ فکر می‌کنید هرچه بیشتر

watch Jennifer's videos, the better my English  gets? There's a link, a connection. If you do,  

ویدیوهای جنیفر را تماشا کنم، انگلیسی‌ام بهتر می‌شود ؟ یک پیوند، یک اتصال وجود دارد. اگر انجام دادید،

put that's right, that's right,  put that's right in the comments.

درست است، درست است، درست را در نظرات قرار دهید.

And I certainly hope you do. Let's  continue. Between 1990 and 2009.

و من مطمئنا امیدوارم که شما انجام دهید. بیایید ادامه دهیم. بین سال‌های 1990 و 2009.

Investigators assessed the cognitive abilities of  

محققان توانایی‌های شناختی

more than 500 participants who were 70  years or older when the study began. OK,  

بیش از 500 شرکت‌کننده را که در زمان شروع مطالعه 70 سال یا بیشتر داشتند، ارزیابی کردند. خوب،

so notice how they said 70 years. You could  say 70 years like they did here, or you could  

پس توجه کنید که آنها چگونه گفتند 70 سال. شما می‌توانید مثل اینجا بگویید 70 سال، یا می‌توانید

say 70 years of age of age. That's a little more  formal sounding, but you will definitely see it.

بگویید 70 سال سن. این صدایی کمی رسمی تر است، اما قطعا آن را خواهید دید.

And let's review cognitive abilities.  Cognitive refers to how you use your brain,  

و بیایید توانایی های شناختی را مرور کنیم. شناختی به نحوه استفاده شما از مغز اشاره دارد،

so your ability to learn, to  problem solve, to remember,  

بنابراین توانایی شما برای یادگیری، حل مسئله، به خاطر سپردن،

to process information, all of  that represents your cognitive  

پردازش اطلاعات، همه اینها نشان دهنده

abilities and of course as we age our cognitive  abilities generally decline. Are you enjoying.

توانایی های شناختی شما است و البته با بالا رفتن سن، توانایی های شناختی ما به طور کلی کاهش می یابد. داری لذت میبری

This lesson. If you are, then I want to tell  you about the finally fluent academy. This is  

این درس اگر هستید، پس من می‌خواهم درباره آکادمی در نهایت روان به شما بگویم. این

my premium training program where we study  native English speakers from TV, movies,  

برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن زبان‌های بومی انگلیسی را از تلویزیون، فیلم،

YouTube, and the news so you can improve  your listening skills of fast English,  

YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های گوش دادن خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

expand your vocabulary with natural  expressions and learn advanced grammar.

واژگان خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را بیاموزید.

Easily plus you'll have me as your personal coach.  

به راحتی به علاوه شما من را به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت.

You can look in the description for the link  to learn more, or you can go to my website  

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید پیوند را در توضیحات جستجو کنید ، یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید

and click on Findly fluent Academy. Now let's  continue with our lesson. All of the study's  

و روی Findly fluent Academy کلیک کنید. اکنون بیایید به درس خود ادامه دهیم. همه شرکت‌کنندگان در این مطالعه

participants are now deceased. Deceased is a  politer way, a more formal way of saying dead.

اکنون فوت کرده‌اند. «مرحوم» روشی مودبانه است، روشی رسمی تر برای گفتن مرده.

Now notice it's 2 B, so to be deceased to be  dead, and then you conjugate your verb to be  

اکنون توجه کنید که این 2 B است ، بنابراین برای مرده شدن درگذشت ، و سپس فعل خود را به

because we have participants, it's plural. Now  they're dead because when the study started.

دلیل اینکه ما شرکت کننده داریم ، جمع می کنید ، جمع می شوید. اکنون آنها مرده‌اند زیرا زمانی که مطالعه شروع شد.

They were already 70 years of age or older,  so that's the reason why all of the study's  

آن‌ها قبلاً ۷۰ سال یا بیشتر سن داشتند، بنابراین به همین دلیل است که همه

participants are now deceased and researchers  can use the results from the cognitive tests,  

شرکت‌کنندگان در مطالعه اکنون فوت کرده‌اند و محققان می‌توانند از نتایج آزمایش‌های شناختی،

so from their brain tests to see if  any of the measures are predicted.

از آزمایش‌های مغزی خود استفاده کنند تا ببینند آیا هر یک از معیارها پیش‌بینی شده است یا خیر.

of the participants' life spans. So the  participants' life spans you could say  

از طول عمر شرکت کنندگان بنابراین می‌توان گفت که طول عمر شرکت‌کنندگان

are predictive of longevity.  Now saying are predictive of  

پیش‌بینی‌کننده طول عمر است. اکنون گفتن «پیش‌بینی‌کننده از »

is another way of saying can any  of these tests predict longevity.

راه دیگری برای گفتن است که آیا هر یک از این آزمایش‌ها می‌تواند طول عمر را پیش‌بینی کند.

So will any of these tests tell us if longevity is  more likely or less likely? Now remember that the  

بنابراین، آیا هر یک از این آزمایش‌ها به ما می‌گوید که احتمال طول عمر بیشتر است یا کمتر؟ اکنون به یاد داشته باشید که

concept of longevity means that you live longer  than normal or longer than average, but just.

مفهوم طول عمر به این معناست که شما بیشتر از حد معمول یا بیشتر از حد متوسط ​​زندگی می کنید، اما درست.

Saying life span doesn't suggest that  it's longer, so only that word longevity  

گفتن طول عمر نشان‌دهنده طولانی‌تر بودن آن نیست، بنابراین فقط همین کلمه طول عمر می‌تواند

does so you could say the measures are  predictive of the participants longevity,  

نشان دهد که این معیارها طول عمر شرکت‌کنندگان را پیش‌بینی می‌کنند،

but that means their ability to live  longer than average. Let's continue  

اما این به معنای توانایی آنها برای عمر طولانی‌تر از حد متوسط ​​است. بیایید ادامه دهیم   به

somewhat surprisingly out of the areas tested  only one was related to decreased mortality.

طرز شگفت‌انگیزی از مناطق آزمایش‌شده، فقط یکی از آنها به کاهش مرگ‌ومیر مربوط می‌شد.

Verbal fluency.

روانی کلامی.

Now somewhat surprisingly,  so surprisingly means wow,  

حالا به طرز شگفت‌انگیزی، به طرز شگفت‌انگیزی به معنای وای،

I didn't expect that to happen, but  saying somewhat reduces that so mm.

انتظار نداشتم این اتفاق بیفتد، اما گفتن تا حدودی این مقدار میلی‌متر را کاهش می‌دهد.

I guess I didn't expect that or mm yeah I can  see that so it reduces the surprising element  

من حدس می‌زنم که انتظار چنین چیزی را نداشتم

of it. You can use the word somewhat in a more  everyday context and say I was somewhat angry  

. می‌توانید از این کلمه تا حدودی در زمینه‌های روزمره‌تر استفاده کنید و بگویید من تا حدودی عصبانی بودم

or whatever emotion it is I was somewhat  angry when she forgot my birthday so it's.

یا هر احساسی که بود، زمانی که او تولدم را فراموش کرد تا حدودی عصبانی بودم.

Saying a little angry. I was somewhat angry  so very commonly used in an everyday context,  

گفتن کمی عصبانی. من تا حدودی عصبانی بودم، خیلی معمولاً در زمینه‌های روزمره استفاده می‌شد،   به

somewhat surprisingly, a little bit  surprisingly out of the areas tested,  

طرز شگفت‌آوری، کمی شگفت‌آور از مناطق آزمایش‌شده،

only one was related to decreased mortality,  so reducing the risk of death, verbal fluency.

فقط یکی از آنها به کاهش مرگ‌ومیر مربوط می‌شد، بنابراین خطر مرگ را کاهش می‌داد، تسلط کلامی.

So that's there's a connection, a link between  verbal fluency and mortality risk. Specifically,  

بنابراین این یک ارتباط است، یک پیوند بین تسلط کلامی و خطر مرگ و میر. به طور خاص،

the researchers found an almost 9 year  predicted difference in median survival  

محققان یک تفاوت پیش‌بینی‌شده تقریباً ۹ ساله در میانگین

time between the study participants with high  versus low values on verbal fluency. This may  

زمان بقا بین شرکت‌کنندگان در مطالعه با مقادیر زیاد و پایین در تسلط کلامی پیدا کردند. این ممکن است

sound a little complicated, let's make it  easy to understand in median survival time.

کمی پیچیده به نظر برسد، بیایید درک آن را در زمان متوسط ​​بقا آسان کنیم.

And then 9 year difference. OK, so median means  average, so let's say there's an average survival  

و بعد 9 سال اختلاف. بسیار خوب، بنابراین میانگین به معنای متوسط ​​است، بنابراین فرض کنید که

time how long someone lives and it's 9 years  higher for people with high verbal fluency.

مدت زمان زنده ماندن یک نفر به طور متوسط ​​وجود دارد و برای افرادی که تسلط کلامی بالایی دارند 9 سال بیشتر است.

So they did studies and if you scored high on  verbal fluency tests it was predicted so people  

بنابراین آنها مطالعاتی انجام دادند و اگر در تست‌های تسلط کلامی نمرات بالایی کسب کردید، پیش‌بینی می‌شد که مردم

thought that you could live 9 years longer than  someone who scored lower on verbal fluency tests.  

فکر می‌کردند می‌توانید 9 سال بیشتر از افرادی که در تست‌های تسلط کلامی نمره کمتری کسب کرده بودند، زندگی کنید.

The use of that word predicted is important  because they're saying it isn't guaranteed.  

استفاده از کلمه پیش‌بینی‌شده مهم است، زیرا می‌گویند تضمین‌شده نیست.

It's simply a prediction. We think  this will happen. This is a more.

این به سادگی یک پیش بینی است. ما فکر می‌کنیم این اتفاق خواهد افتاد. این بیشتر است.

Academic way of describing it because this is  in a research study, an academic research study  

روش آکادمیک برای توصیف آن، زیرا این در یک مطالعه تحقیقاتی است، یک مطالعه تحقیقاتی آکادمیک

in everyday English I would simply say the  researchers found that people in the study  

به زبان انگلیسی روزمره، به سادگی می‌توانم بگویم، محققان دریافتند که افرادی که در این مطالعه

with better verbal skills or higher verbal  fluency were predicted to live almost 9 years  

دارای مهارت‌های کلامی بهتر یا تسلط کلامی بالاتر هستند، پیش‌بینی می‌شود که تقریباً ۹ سال

longer than those so then represents  compared to those with lower verbal.

بیشتر از افرادی که کلامی کمتری دارند، زندگی کنند، بنابراین نشان‌دهنده آن است.

Skills or in this case verbal fluency but you can  think of it simply as verbal skills that's a more  

مهارت‌ها یا در این مورد تسلط کلامی، اما می‌توانید آن را به سادگی به‌عنوان مهارت‌های کلامی در نظر بگیرید که

everyday way of understanding it now the next  part describes what verbal fluency is because  

روشی روزمره‌تر برای درک آن است، اکنون قسمت بعدی توضیح می‌دهد که تسلط کلامی چیست، زیرا

honestly until I read this article I didn't  quite know what they meant by verbal fluency.  

صادقانه بگویم تا زمانی که این مقاله را نخواندم، کاملاً نمی‌دانستم منظور آنها از تسلط کلامی چیست.

So notice this simply put, this is a great  introduction phrase and it means to say it simply.

بنابراین به این به زبان ساده توجه کنید، این یک عبارت مقدماتی عالی است و به معنای ساده گفتن آن است.

So to define it in simple words or simple  terms, you can use these two. Simply put,  

بنابراین برای تعریف آن با کلمات ساده یا اصطلاحات ساده، می‌توانید از این دو استفاده کنید. به عبارت ساده،

instead of put, you could say simply said,  Simply put, simply said. Now it's also quite  

به جای قرار دادن، می توانید بگویید به سادگی گفته شده،  به عبارت ساده، به سادگی گفته شده است. در حال حاضر نیز بسیار

common to use to say it simply, to put it  simply, so you can still use these two words,  

رایج است که از آن برای گفتن آن ساده، به بیان ساده استفاده کنیم، بنابراین همچنان می‌توانید از این دو کلمه،

two verbs say or put. We'll use this one.  Simply put, verbal fluency refers to how.

دو فعل say یا put استفاده کنید. ما از این یکی استفاده خواهیم کرد.  به زبان ساده، روانی کلامی به چگونگی آن اشاره دارد.

Quickly people can produce words when asked  to provide terms that match specific criteria.  

وقتی از افراد خواسته می‌شود اصطلاحاتی را ارائه کنند که با معیارهای خاصی مطابقت دارد، به سرعت می‌توانند کلماتی را تولید کنند.

Now keep in mind they're not talking  about fluency in a foreign language  

اکنون به خاطر داشته باشید که آنها در مورد تسلط به یک زبان خارجی صحبت نمی‌کنند، بلکه در

they're talking about fluency in one's  native language in the context of this  

مورد تسلط به زبان مادری خود در چارچوب این

study and criteria refers to standards or  rules that people need to follow or meet.

مطالعه صحبت می‌کنند و معیارها به استانداردها یا قوانینی اشاره دارد که افراد باید از آنها پیروی کنند یا رعایت کنند.

So all the skills and experience  or requirements in a job posting  

بنابراین، می‌توانید تمام مهارت‌ها و تجربه‌ها یا شرایط مورد نیاز در یک آگهی شغلی را

you could refer to that as the  criteria for example she met  

به‌عنوان معیارهایی معرفی کنید، به‌عنوان مثال، او

most of the criteria so notice you can  meet the criteria if it's required that.

اکثر معیارها را برآورده کرده است، بنابراین توجه داشته باشید که در صورت نیاز، می‌توانید معیارها را برآورده کنید.

You have skills. If you are following a procedure,  

شما مهارت دارید. اگر رویه‌ای را دنبال می‌کنید،

then you can use the verb follow for  directions or step by step. She met the  

می‌توانید از فعل دنبال کردن برای دستورالعمل‌ها یا گام به گام استفاده کنید. او با

pasty of meat. She met most of the criteria  for the job, so let's schedule an interview.

خمیر گوشت آشنا شد. او اکثر معیارهای شغل را داشت، بنابراین بیایید یک مصاحبه را برنامه ریزی کنیم.

Let's continue here.  

بیایید اینجا را ادامه دهیم.

One of these was categories, so one of the  criteria of verbal fluency was categories.

یکی از اینها دسته بندی ها بود، بنابراین یکی از معیارهای روانی کلامی، دسته بندی ها بود.

And this involves, so they're letting us know  what this means, and this involved naming as many  

و این شامل، بنابراین آنها به ما اطلاع می‌دهند که معنای این چیست، و این شامل نام‌گذاری هر تعداد

animals as they could think of in 90 seconds, such  as elephant, lion, monkey, and so forth. So and so  

حیوانی که می‌توانند در 90 ثانیه فکر کنند، مانند فیل، شیر، میمون و غیره است. فلان و

forth, you could also say and so on to say these 3  plus any other animal, so and so forth and so on.

فلان، شما همچنین می توانید این 3 را به اضافه هر حیوان دیگری بگویید و غیره.

And remember this is in one's native language,  so this could be a fun game you play with your  

و به یاد داشته باشید که این به زبان مادری فرد است، بنابراین این می‌تواند یک بازی سرگرم‌کننده باشد که با

friends, set a timer for 90 seconds, and ask  the friends how many animals they can name  

دوستانتان انجام می‌دهید، یک تایمر برای 90 ثانیه تنظیم می‌کنید و از دوستان می‌پرسید که چند حیوان می‌توانند نام ببرند

and you can do this in English after just  for a fun exercise. The second measure,  

و می‌توانید این کار را به انگلیسی فقط بعد از یک تمرین سرگرم‌کننده انجام دهید. معیار دوم،

so we could say the second criteria, the first  criteria was naming animals. The second cri.

بنابراین می‌توان گفت معیار دوم، اولین معیار نام‌گذاری حیوانات بود. بحران دوم

Area or measure was word beginnings in this task  participants were urged to produce as many words  

مساحت یا اندازه شروع کلمه در این کار بود  از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا هر تعداد کلمه

as they could think of starting with the letter S,  such as C Shepherd or Shirley. So notice such as  

که می‌توانند با حرف S شروع شوند، تولید کنند، مانند سی شپرد یا شرلی. بنابراین توجه داشته باشید که

these are the examples you could say for example  such as now this one just ended they didn't say.

اینها نمونه‌هایی هستند که می‌توانید برای مثال بگویید .

And so forth, but you could also just do  comma and so forth and so on. And notice  

و غیره، اما می توانید فقط کاما و غیره و غیره را نیز انجام دهید. و توجه کنید

they both started with such as, for example.  And again, this was in 90 seconds. Oh,  

هر دوی آنها با مواردی از جمله شروع کردند. و باز هم این در 90 ثانیه بود. اوه،

so this could be another fun game you play,  and you can do all letters of the alphabet as  

پس این می‌تواند یکی دیگر از بازی‌های سرگرم‌کننده‌ای باشد که شما انجام می‌دهید، و می‌توانید تمام حروف الفبا را نیز انجام دهید

well. And again, in your native language and  in English. That would be a fun challenge.

. و دوباره، به زبان مادری شما و به انگلیسی. این یک چالش سرگرم کننده خواهد بود.

Let's talk about this verb urged. Notice  that pronunciation urged because this ED  

بیایید در مورد این فعل urged صحبت کنیم. توجه داشته باشید که تلفظ اصرار دارد زیرا این ED

is pronounced as a soft d urged, and  it really sounds like just an er sound  

به صورت یک d urged تلفظ می‌شود و واقعاً به نظر می‌رسد که فقط یک صدای

urged. So the verb is to urge and you urge  someone to do something and that means you  

اصرار است. بنابراین فعل اصرار کردن است و شما کسی را به انجام کاری ترغیب می کنید و این بدان معنی است که شما

strongly encourage them. I could say I urged my  students to like this video and leave a nice.

او را به شدت تشویق می کنید. می‌توانم بگویم از دانش‌آموزانم خواسته‌ام که این ویدیو را دوست داشته باشند و یک ویدیو خوب بگذارند.

Comment. I strongly encouraged my students,  so I'll do that right now. Please,  

نظر دهید. من شدیداً دانش‌آموزانم را تشویق کردم، بنابراین همین الان این کار را انجام خواهم داد. لطفاً،

if you are finding this valuable, like this  video and leave a nice comment because it's  

اگر این را ارزشمند می‌دانید، این ویدیو را لایک کنید و نظر خوبی بگذارید زیرا این

the only way that I'm able to keep producing these  lessons for free. So that is an example of how I  

تنها راهی است که می‌توانم به تولید این درس‌ها به صورت رایگان ادامه دهم. بنابراین این نمونه ای از نحوه

urged you. I strongly encouraged you and  that wasn't just an example. Please do  

ترغیب من به شما است. من به شدت شما را تشویق کردم و این فقط یک مثال نبود. لطفاً

this right now. What do you notice about this  sentence structure? Participants were urged to

همین الان این کار را انجام دهید. در مورد این ساختار جمله چه توجهی دارید ؟ از شرکت‌کنندگان خواسته شد

Produce as many new words as possible or as  they could think of. Now in this case it's  

تا حد امکان یا تا جایی که می‌توانند کلمات جدید را تولید کنند . اکنون در این مورد،

the passive form because it's talking about the  participants receiving the urge in my sentence  

شکل منفعل است، زیرا در مورد شرکت‌کنندگانی صحبت می‌کند که در جمله من این اصرار را دریافت می‌کنند،

which was active, I was giving the urge, so  I'm doing the action in the passive voice,  

که فعال بود، من این اصرار را می‌دادم، بنابراین، این عمل را با صدای غیرفعال انجام می‌دهم،

to change this sentence, I would start with  in this case, the object, the students to

برای تغییر این جمله، در این مورد با مفعول شروع می‌کنم، مفعول، دانش‌آموزان را

Be urged in the past simple we're urged because  it's plural, we're urged to like the video and  

در گذشته ساده ترغیب می‌کنند. و

leave a nice comment. Now you don't have to  include who is doing the action, who is urging,  

نظر خوبی بگذارید. اکنون نیازی نیست که شامل چه کسی این عمل می‌شود، چه کسی اصرار می‌کند،

but if you were to include it, you would  say bye bye, Jennifer. The students were  

اما اگر بخواهید آن را بگنجانید، جنیفر خداحافظی می‌کنید. دانش‌آموزان

urged. Again, now you have two fun games  you can play in your native language and  

ترغیب شدند. دوباره، اکنون دو بازی سرگرم‌کننده دارید که می‌توانید به زبان مادری خود و

in English as well. Let's continue.  This echoes a previous study. OK, so

همچنین به زبان انگلیسی بازی کنید. ادامه دهیم. این بازتاب یک مطالعه قبلی است. خوب، پس

This echoes a previous study. hmm. Not that this  is a verb here to echo, but what does this mean?  

این بازتاب مطالعه قبلی است. هوم نه اینکه این یک فعل در اینجا برای اکو است، اما این به چه معناست؟

This echoes a previous study. Well, what is an  echo echo echo echo. If you're in a cave and  

این بازتاب یک مطالعه قبلی است. خوب، اکو پژواک پژواک چیست. اگر در غار هستید و

you say hello, hello, hello, it says it again,  right? So to echo something is to say the same.

سلام، سلام، سلام، دوباره می گوید، درست است؟ پس تکرار چیزی به معنای همان گفتن است.

Thing so to repeat so this study repeats  a previous study it confirms the findings  

چیزی که باید تکرار شود تا این مطالعه یک مطالعه قبلی را تکرار کند، یافته‌ها را تأیید کند

or confirms the information. Thinking of  the definition of this verb to echo and  

یا اطلاعات را تأیید کند. با فکر کردن به تعریف این فعل to echo و

what an echo hello hello hello  is let's review this sentence.  

اینکه چه پژواک hello hello hello است، اجازه دهید این جمله را مرور کنیم.

Learning English with the  news is an awesome method.

یادگیری زبان انگلیسی با اخبار یک روش عالی است.

Do you agree with this statement? If you do,  

آیا با این گفته موافقید؟ اگر این کار را انجام دادید،   می‌توانید

you can simply say I agree or you can  say I echo that because again echo echo,  

به سادگی بگویید من موافقم یا می‌توانید بگویید من آن را بازتاب می‌دهم زیرا باز هم اکو اکو،

so you're saying the same thing. I echo  that. It's also very common to say I.

بنابراین شما همان چیزی را می‌گویید. من آن را تکرار می کنم . این نیز بسیار رایج است که بگوییم I.

Second that. I second that to mean the  same thing. I repeat what you just said.  

دوم اینکه. من این را به همان معنا می دانم. همینی که گفتی رو تکرار میکنم

So now you have two other ways to say  I agree. This echoes a previous study  

بنابراین اکنون دو راه دیگر برای گفتن من موافقم دارید. این بازتاب یک مطالعه قبلی   است که

where researchers found an association. Ah,  what else can you say? We learned it before.

در آن محققان ارتباطی را پیدا کردند. آه، چه چیز دیگری می توانید بگویید؟ قبلا یاد گرفتیم

A link or a connection?

پیوند یا اتصال؟

So researchers found an association, a link,  

بنابراین محققان یک ارتباط، یک پیوند،

a connection, and then again between A and B.  In this case between reading and longevity.

یک ارتباط، و سپس دوباره بین A و B پیدا کردند. در این مورد، بین خواندن و طول عمر.

So reading and your ability to live longer  than average, so that was a different study.  

بنابراین مطالعه و توانایی شما برای زندگی طولانی تر از حد متوسط، بنابراین مطالعه متفاوتی بود.

Remember this study is about verbal fluency and  longevity, but this study on verbal fluency and  

به یاد داشته باشید که این مطالعه در مورد تسلط کلامی و طول عمر است، اما این مطالعه در مورد تسلط کلامی و

longevity echoes, confirms or supports a  previous study on reading and longevity,  

طول عمر، بازتاب، تأیید یا پشتیبانی از مطالعه قبلی در مورد خواندن و طول عمر است،

and in both studies there's a link, a  connection, an association between the two in.

و در هر دو مطالعه یک پیوند، یک ارتباط، یک ارتباط بین این دو وجود دارد.

This study, so now this means  this is always the last thing  

identified. So now this represents this study  on reading and longevity, which is not the  

بنابراین اکنون این نشان‌دهنده این مطالعه درباره خواندن و طول عمر است، که

study we are talking about. So in this study  on reading and longevity, researchers found  

مطالعه مورد بحث ما نیست. بنابراین، در این مطالعه درباره مطالعه و طول عمر، محققان دریافتند

that reading for an average of just 30 minutes  a day, ah, what's the length of this video?

که خواندن به طور متوسط ​​فقط 30 دقیقه در روز، آه، طول این ویدیو چقدر است؟

About 30 minutes, but you're not reading, you're  more listening, but you're reading as well. So  

حدود 30 دقیقه، اما شما نمی‌خوانید، بیشتر گوش می‌دهید، اما همچنین در حال خواندن هستید. بنابراین

reading for an average of just 30 minutes a day  was sufficient. Sufficient means enough, enough.

خواندن به طور متوسط ​​فقط 30 دقیقه در روز کافی بود. کافی یعنی کافی، کافی است. به

It's more formal sounding, for example,  3 years of experience is sufficient.

نظر رسمی تر است، مثلاً 3 سال تجربه کافی است.

Is enough to meet the criteria. Remember  you meet the verb meet a criteria to meet  

برای رعایت معیارها کافی است. به خاطر داشته باشید شما با فعل meet a معیاری مواجه هستید تا  معیارها را برآورده کنید

the criteria. So this could be for a  job posting and the criteria is the  

. بنابراین این می تواند برای یک پست شغلی باشد و ملاک آن این است که

requirement is 3 years of experience.  So reading just 30 minutes a day was  

شرط لازم 3 سال تجربه باشد. بنابراین خواندن فقط 30 دقیقه در روز

sufficient enough for the activity to  be associated with a survival advantage.

کافی بود تا این فعالیت با مزیت بقا همراه شود.

This with a survival advantage, it sounds like  a very technical way of saying with longevity.  

این با مزیت بقا، به نظر می رسد یک روش بسیار فنی برای گفتن با طول عمر باشد.

Remember longevity is your ability to  live longer so with longevity or with.

به یاد داشته باشید که طول عمر توانایی شما برای عمر طولانی تر است، بنابراین با طول عمر یا با آن.

Living longer you could specifically say  that or with a longer life span because  

طولانی‌تر زندگی می‌کنید، به طور خاص می‌توانید آن را بگویید یا با طول عمر بیشتر، زیرا

just the word life span doesn't mean long  it's neutral so you'd have to say with  

فقط کلمه طول عمر به معنای طولانی نیست، خنثی است، بنابراین باید با طول عمر

a longer life span but remember the word  longevity includes longer life in it and  

طولانی‌تر بگویید، اما به یاد داشته باشید که کلمه طول عمر شامل طول عمر طولانی‌تر نیز می‌شود و   در

here we have our word associated but notice  here and association this is the noun form.

اینجا ما کلمه خود را مرتبط می‌کنیم، اما توجه کنید اینجا و تداعی کنید که این شکل اسمی است.

All link, all connection and association,  all of these are nouns, so let me write  

همه پیوندها، همه پیوندها و تداعی ها، همه اینها اسم هستند، پس اجازه دهید

that for you. These are nouns. Now this to  be associated with associated functions as  

این را برای شما بنویسم. اینها اسم هستند. اکنون این با توابع مرتبط به‌عنوان

the adjective form. So because of that,  the verb to be, this is the verb and then  

شکل صفت مرتبط می‌شود. بنابراین، به این دلیل، فعل to be، این فعل است و سپس

this is the past participle functioning  as the adjective so I could use linked.

این فعل ماضی است که به عنوان صفت عمل می کند تا بتوانم از linked استفاده کنم.

Connected because those would be the  adjective past participle forms but I  

متصل است زیرا این فرم‌های صفت ماضی هستند، اما من

can't use with I would say to be linked  to be connected so I would use the same  

نمی‌توانم از آن استفاده کنم، می‌توانم بگویم پیوند است  تا متصل شود، بنابراین از همان

to be and then I would use the ED form  with linked connected but notice to to  

برای بودن استفاده می‌کنم و سپس از فرم ED با پیوند متصل شده استفاده می‌کنم، اما به

something to longevity. Now if I were  to use a verb such as living longer.

چیزی به طول عمر توجه می‌کنم. حالا اگر بخواهم از یک فعل مانند طولانی تر زندگی کنم استفاده کنم.

I would use the Jain verb because 2 is the  preposition that belongs with the expression.  

من از فعل جین استفاده می کنم زیرا 2 حرف اضافه ای است که به عبارت تعلق دارد.

It doesn't belong to the word living. It's not  the infinitive. It belongs to the expression  

متعلق به کلمه زندگی نیست. این مصدر نیست. این به عبارت   تعلق دارد،

so it functions as a preposition and you use  the ING verb after prepositions. That's also  

بنابراین به عنوان حرف اضافه عمل می کند و شما از فعل ING بعد از حروف اضافه استفاده می کنید. به همین

why I have living here in the ING form  because the preposition in this case is.

دلیل است که من در اینجا به شکل ING زندگی می کنم، زیرا حرف اضافه در این مورد چنین است.

With so just remember to be associated with  something but if you want to use linked or  

با بنابراین، فقط به یاد داشته باشید که با چیزی مرتبط باشید، اما اگر می‌خواهید از پیوند یا

connected, it has the same meaning but you use  the preposition to something. Let's continue an  

مرتبط استفاده کنید، معنای مشابهی دارد اما از حرف اضافه برای چیزی استفاده می‌کنید. بیایید یک

important caveat, OK, do you know what  a caveat is? A caveat is a warning or.

اخطار مهم را ادامه دهیم، خوب، آیا می‌دانید اخطار چیست؟ اخطار یک هشدار است یا.

A cautionary note, so they just said  that there's a link a connection  

یک یادداشت احتیاطی، بنابراین آنها فقط گفتند ارتباط

between reading for 30 minutes a day and  longevity, but there's a cautionary note.

بین خواندن 30 دقیقه در روز و طول عمر وجود دارد، اما یک یادداشت احتیاطی وجود دارد.

There's some words of caution that I need to  to say about this point. That's the caveat.  

چند کلمه احتیاطی وجود دارد که باید درباره این نکته بگویم. این اخطار است.

There's a warning or a limitation about  what I just said. So let's review caveat, a  

یک هشدار یا محدودیتی در مورد آنچه که من گفتم وجود دارد. پس بیایید اخطار،

warning or words of limitation or caution in this  example. Learning English with the news can help.

هشدار یا کلمات محدودیت یا احتیاط را در این مثال مرور کنیم. یادگیری زبان انگلیسی با اخبار می تواند کمک کننده باشد.

You improve your fluency that's true,  but there's one caveat so you can see  

شما تسلط خود را بهبود می‌بخشید که درست است، اما یک اخطار وجود دارد، بنابراین می‌توانید ببینید

there's one caveat there's all caveat there's an  important caveat, and then you list it. What's  

یک اخطار وجود دارد، همه هشدارها یک هشدار مهم وجود دارد، و سپس آن را فهرست می‌کنید.

the limitation? What's the warning? You need to  practice everything you learn multiple times.

محدودیت چیست؟ اخطار چیست؟ باید هر چیزی را که یاد می‌گیرید چندین بار تمرین کنید.

So you need to take this lesson, watch it again,  download the free lesson PDF, review all the  

بنابراین باید این درس را بخوانید، دوباره تماشا کنید، پی‌دی‌اف درس رایگان را دانلود کنید، همه

vocabulary, write practice exercises, say it out  loud, do that multiple times. That's the caveat.

واژگان را مرور کنید، تمرین‌های تمرینی بنویسید، آن را با صدای بلند بگویید، چندین بار این کار را انجام دهید. این اخطار است.

So what's the caveat in this  study? An important caveat,  

بنابراین اخطار در این مطالعه چیست؟ با این حال، یک هشدار مهم این

however, is that the strongest association  in this study was found for participants  

است که قوی‌ترین ارتباط در این مطالعه برای شرکت‌کنندگانی یافت شد که

who predominantly read books as  opposed to newspapers. Oh no.

عمدتاً به جای روزنامه‌ها کتاب می‌خواندند. اوه نه.

And magazines. Oh no, but remember,  I'm not claiming that learning English  

و مجلات. اوه نه، اما به یاد داشته باشید، من ادعا نمی‌کنم که یادگیری انگلیسی

with the news will help you live longer.  That's what this is saying. I'm claiming  

با اخبار به شما کمک می‌کند بیشتر زندگی کنید. این چیزی است که می گوید. ادعا می‌کنم   به

it will help you improve your fluency. This  study is about living longer. So apparently  

شما کمک می‌کند تسلط خود را بهبود ببخشید. این مطالعه درباره زندگی طولانی‌تر است. بنابراین ظاهراً

reading 30 minutes a day, if it's the  news or magazines, it isn't associated.

خواندن 30 دقیقه در روز، اگر اخبار یا مجلات باشد، مرتبط نیست.

With longevity. It isn't linked to or connected  to longevity. That's the caveat here. But again,  

با طول عمر. به طول عمر مرتبط یا مرتبط نیست . این اخطار اینجاست. اما دوباره،

my sentence to you was about  improving your fluency and who

جمله من به شما درباره بهبود تسلط شما بود و چه کسی چه کسی می

Who knows? Maybe it will also help you  live longer. And that is the end of the  

داند؟ شاید به شما کمک کند طولانی تر زندگی کنید. و این پایان

article. So what I'll do now is I'll read  the article from start to finish and you  

مقاله است. بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم و شما

can focus on my pronunciation. Mastery  of language could predict longevity.

می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید. تسلط بر زبان می تواند طول عمر را پیش بینی کند.

In a study published earlier this  year in Psychological Science,  

در مطالعه‌ای که در اوایل سال جاری در Psychological Science منتشر شد،

a team of researchers reported a  link between verbal fluency and  

تیمی از محققان ارتباط بین تسلط کلامی و

mortality risk. Between 1990 and 2009,  investigators assessed the cognitive  

خطر مرگ و میر را گزارش کردند. بین سال‌های 1990 تا 2009، محققان

abilities of more than 500 participants who  were 70 years or older when the study began.

توانایی‌های شناختی بیش از 500 شرکت‌کننده را که در زمان شروع مطالعه 70 سال یا بیشتر داشتند، ارزیابی کردند.

All of the study's participants are now  deceased, and researchers can use the  

همه شرکت‌کنندگان در این مطالعه اکنون فوت کرده‌اند و محققان می‌توانند

results from the cognitive test to see if any of  the measures are predictive of the participants'  

از نتایج آزمون شناختی استفاده کنند تا ببینند آیا هر یک از معیارها پیش‌بینی‌کننده

life spans. Somewhat surprisingly,  out of the areas tested, only one was.

طول عمر شرکت‌کنندگان است یا خیر. تا حدودی تعجب آور است، از میان مناطق آزمایش شده، فقط یکی بود.

Related to decrease mortality, verbal fluency,  

در ارتباط با کاهش مرگ و میر، تسلط کلامی،  ،

specifically, the researchers found an almost  9 year predicted difference in median survival  

محققان یک تفاوت پیش‌بینی‌شده تقریباً ۹ ساله در میانگین

time between the study participants with  high versus low values on verbal fluency.

زمان بقا بین شرکت‌کنندگان در مطالعه با مقادیر بالا در مقابل پایین در تسلط کلامی پیدا کردند. به زبان

Simply put, verbal fluency refers to how  quickly people can produce words when asked  

ساده، تسلط کلامی به این اشاره دارد که وقتی از افراد خواسته می‌شود عباراتی را ارائه کنند که با معیارهای خاص مطابقت دارند، چقدر سریع می‌توانند کلمات را تولید کنند.

to provide terms that match specific  criteria. One of these was categories,  

یکی از این دسته‌ها،

and this involved naming as many animals as they  could think of in 90 seconds, such as elephant,  

و این شامل نام‌گذاری هر تعداد حیوانی بود که می‌توانستند در 90 ثانیه نام ببرند، مانند فیل،

lion, monkey, and so forth. The second  measure was word beginnings. In this task,  

شیر، میمون و غیره. دومین معیار شروع کلمات بود. در این کار، از

participants were urged to produce as many words  as they could think of starting with the letter S.

شرکت‌کنندگان خواسته شد تا هر تعداد کلمه که می‌توانند با حرف S شروع شوند، تولید کنند.

Such as C Shepherd, or Shirley in  90 seconds. This echoes a previous  

مانند سی شپرد یا شرلی در 90 ثانیه. این بازتاب یک

study where researchers found an association  between reading and longevity. In the study,  

مطالعه قبلی است که در آن محققان ارتباطی بین مطالعه و طول عمر پیدا کردند. در این مطالعه،

researchers found that reading for an average  of just 30 minutes a day was sufficient for  

محققان دریافتند که خواندن به طور متوسط تنها 30 دقیقه در روز برای          که

the activity to be associated with a survival  advantage. An important caveat, however, is that  

فعالیت با مزیت  بقا مرتبط باشد، کافی است . با این حال، یک هشدار مهم این است که

the strongest association in this study was found  for participants who predominantly read books.

قوی‌ترین ارتباط در این مطالعه برای شرکت‌کنندگانی که عمدتاً کتاب می‌خوانند پیدا شد.

As opposed to newspapers and magazines, do you  want to keep learning English with the news? If  

برخلاف روزنامه‌ها و مجلات، آیا می‌خواهید به یادگیری زبان انگلیسی با اخبار ادامه دهید؟ اگر   Let

you do put Let's go, let's go put let's go in the  comments. And of course make sure you like this  

's Go را گذاشتید، بگذارید برویم بگذارید بگذاریم در نظرات . و البته مطمئن شوید که این

lesson, share it with your friends and subscribe  so you're notified every time I post a new lesson,  

درس را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید، تا هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود،

and you can get this free speaking guide  where I share 6 tips on how to speak English  

و می‌توانید این راهنمای رایگان صحبت کردن را دریافت کنید، جایی که من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی

fluently and confidently. You can click  here to download it or look for the link  

روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا پیوند را

in the description. And here's another  lesson I know you'll love. Watch it now.

در توضیحات جستجو کنید. و این یک درس دیگر است که می‌دانم دوست خواهید داشت. حالا تماشاش کن