ADVANCED English Listening Test (Improve Your Listening Skills)

In this video, you're going to test your  listening skills of fast speaking English,  

در این ویدیو، می‌خواهید مهارت‌های شنیداری خود در صحبت کردن سریع انگلیسی را آزمایش کنید،

so you get really comfortable and confident  understanding native English speakers.

تا درک سخنرانان بومی انگلیسی واقعاً راحت و مطمئن باشید .

And you'll also learn advanced expressions  

و همچنین عبارات پیشرفته   را یاد خواهید گرفت

to expand your vocabulary so you  sound like a native speaker as well.

تا دایره لغات خود را گسترش دهید تا مانند یک زبان مادری نیز به نظر برسید.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

I'm going to say a sentence three times,  

من یک جمله را سه بار می گویم،

and you need to write down exactly  what you hear in in the comments.

و شما باید دقیقاً آنچه را که در نظرات می شنوید بنویسید.

After, I'll explain exactly what I said.

بعدش دقیقا توضیح میدم چی گفتم

I'll explain the pronunciation  changes that take place in fast  

من تغییرات تلفظی را که به سرعت   انگلیسی اتفاق می‌افتد، توضیح می‌دهم و

English, and I'll explain the advanced  expressions and vocabulary that I used.

عبارات و واژگان پیشرفته‌ای را که استفاده می‌کردم توضیح می‌دهم.

Are you ready?

اماده ای؟

Let's get started with the  first listening exercise.

بیایید با اولین تمرین گوش دادن شروع کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Our chances are slim to none.

شانس ما کم است.

Our chances are slim to none.

شانس ما کم است.

Our chances are slim to none.

شانس ما کم است.

So how did you do?

خب چکار کردی؟

I said Our chances are slim to none.

گفتم شانس ما کم است.

First, let's talk about the pronunciation changes.

ابتدا اجازه دهید در مورد تغییرات تلفظ صحبت کنیم.

Notice that our our sounded  like our our our chances.

توجه داشته باشید که شانس های ما مانند شانس های ما به نظر می رسید.

Our chances not a natural pace.

شانس ما یک سرعت طبیعی نیست.

We don't pronounce it our chances,  

ما شانس خود را تلفظ نمی‌کنیم،

We just do a very soft, unstressed R  Our chances our chances our chances are.

فقط یک R بسیار نرم و بدون استرس انجام می‌دهیم شانس ما شانس ما است.

Notice that because chances ends  on an S&R, it starts with a vowel.

توجه داشته باشید که چون شانس‌ها به S&R ختم می‌شوند، با یک مصوت شروع می‌شوند.

I can combine those together.

من می توانم آنها را با هم ترکیب کنم.

Chances SAR.

شانس SAR.

So it sounds like SAR, but I have  to say those two words together.

بنابراین شبیه SAR به نظر می رسد، اما باید این دو کلمه را با هم بگویم.

Chances are.

شانس ها ... هستند.

Chances are.

شانس ها ... هستند.

So when you hear it at a fast pace,  

بنابراین وقتی آن را با سرعتی سریع می شنوید،

you just hear the S from chances  and you hear it both on chances.

فقط S را از شانس می شنوید و هر دو آن را در شانس می شنوید.

And are.

و هستند.

Our chances are slim to none.

شانس ما کم است.

To to notice that two none  again is just a very soft,  

برای توجه به اینکه دو هیچ دوباره بسیار نرم است،

unstressed to slim to none, slim to slim to none.

بدون تنش از باریک به هیچ، باریک به باریک به هیچ.

What does this mean?

این یعنی چی؟

First, let's talk about chances, one's chances.

اول، بیایید در مورد شانس ها، شانس های یک نفر صحبت کنیم.

This is how possible something is.

چنین چیزی امکان پذیر است.

For example, the team has  a great chance of winning.

برای مثال، تیم شانس زیادی برای برنده شدن دارد.

So here, their chance of winning.

بنابراین در اینجا، شانس آنها برای برنده شدن است.

It's how possible it is that the team will win.

چقدر ممکن است که تیم پیروز شود.

The team has a great so their  chances of winning are quite high.

تیم فوق‌العاده است، بنابراین شانس برد آن‌ها بسیار زیاد است.

But in this example I said  our chances are slim to none.

اما در این مثال گفتم شانس ما کم است.

What does that mean, slim to none?

این به چه معناست، باریک به هیچ؟

This means very small or extremely unlikely.

این به معنای بسیار کوچک یا بسیار بعید است.

Our chances are slim to none.

شانس ما کم است.

Now, I didn't specify chances  of what in the original example,  

اکنون، من شانس‌هایی را که در مثال اصلی وجود دارد مشخص نکردم،

so I could say our chances of getting  a promotion this year are slim to none.

بنابراین می‌توانم بگویم که شانس ما برای ارتقای رتبه در سال جاری بسیار کم است.

So this means it's very unlikely  that you're getting a promotion.

بنابراین، این بدان معناست که احتمال اینکه شما ارتقاء کسب کنید بسیار کم است.

There's a chance, yeah,  slim to none, Slim to none.

یک شانس وجود دارد، بله، باریک به هیچ، باریک به هیچ.

Those are my chances.

شانس من همینه

My chances of ever flying again are slim to none.

شانس من برای پرواز دوباره بسیار کم است.

But let's try another listening exercise.

اما بیایید تمرین شنیداری دیگری را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

It was Slim Pickens at the career fair.

این اسلیم پیکنز در نمایشگاه حرفه ای بود.

It was Slim Pickens at the career fair.

این اسلیم پیکنز در نمایشگاه حرفه ای بود.

It was Slim Pickens at the career fair.

این اسلیم پیکنز در نمایشگاه حرفه ای بود.

I said it was slim pickings at  the career fair for pronunciation.

گفتم در نمایشگاه شغلی برای تلفظ، انتخاب باریکی بود.

Notice how pickings sounded quite unstressed.

توجه داشته باشید که چگونه چیدن کاملا بدون استرس به نظر می رسید.

Pickens Inns, so I dropped that in.

Pickens Inns، بنابراین من آن را انداختم.

I dropped that G sound from the ING pickin pickin,  but it's plural, so I own that S Pickens Pickens.

من صدای G را از پیکین ING حذف کردم، اما جمع است، بنابراین من صاحب آن S Pickens Pickens هستم.

Native speakers often drop the G sound or  make it very soft with ING Pickens Pickens.

بلندگوهای بومی اغلب با ING Pickens Pickens صدای G را رها می کنند یا آن را بسیار ملایم می کنند.

Listen to this clip and notice  how Joey from Friends also drops  

به این کلیپ گوش کنید و متوجه شوید که جوی از دوستان چگونه

the G and says it Very unstressed Pickens.

G را می‌اندازد و می‌گوید آن را خیلی بدون استرس انتخاب می‌کند.

It is slim Pickens.

Pickens باریک است.

It is Slim Pickens.

اسلیم پیکنز است.

Now let's talk about what this means.

حالا بیایید در مورد اینکه این به چه معناست صحبت کنیم.

First of all, a career fair.

اول از همه، یک نمایشگاه شغلی.

Do you know what this is?

آیا میدانید این چیست؟

This is an event where people looking  for a job can meet potential employers.

این رویدادی است که در آن افرادی که به دنبال شغل هستند می‌توانند با کارفرمایان بالقوه ملاقات کنند.

A career fair is very common  for university graduates,  

نمایشگاه شغلی برای فارغ‌التحصیلان دانشگاه،

college graduates or high school  graduates to go to to try to find a job.

فارغ‌التحصیلان دانشگاهی یا فارغ‌التحصیلان دبیرستان بسیار رایج است تا برای یافتن شغل به آنجا بروند.

And I said it was slim Pickens.

و من گفتم پیکنز باریک است.

So what does that mean to be slim pickings?

پس چیدن باریک به چه معناست؟

This is when there are very few  good options to choose from.

این زمانی است که گزینه های بسیار کمی برای انتخاب وجود دارد.

So maybe there were people at the career  fair, but the employers that were there  

بنابراین شاید افرادی در نمایشگاه شغلی وجود داشته باشند ، اما کارفرمایان حاضر

or the people looking for jobs that  were there weren't the best quality.

یا افرادی که به دنبال شغلی هستند که در آنجا بودند بهترین کیفیت را نداشتند.

So you could say it was Slim Pickens.

بنابراین می توان گفت که اسلیم پیکنز بود.

We commonly use these two words Slim Pickens.

ما معمولا از این دو کلمه Slim Pickens استفاده می کنیم.

If someone asks you how a  search for something is going,  

اگر کسی از شما بپرسد که جستجو برای چیزی چگونه پیش می‌رود،

so maybe you're looking for a new  house, a new car, or of course a job.

شاید شما به دنبال خانه جدید، ماشین جدید یا البته شغل هستید.

So someone could say, how's the job search going?

بنابراین کسی می تواند بگوید، جستجوی کار چگونه پیش می رود؟

And then you can reply back and simply say Slim  Pickens, Slim Pickens, It's Slim Pickens out.

و سپس می‌توانید پاسخ دهید و به سادگی بگویید Slim Pickens, Slim Pickens, It's Slim Pickens out.

There it is.

ایناهاش.

Slim Pickens are slim for an  educated, independent woman.

اسلیم پیکنس برای یک زن تحصیلکرده و مستقل باریک است.

Let's try this again with  another listening exercise.

بیایید این کار را دوباره با یک تمرین گوش دادن دیگر امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Stop hogging the iPad.

دست از سر زدن به آی پد بردارید.

Stop hogging the iPad.

دست از سر زدن به آی پد بردارید.

Stop hogging the iPad.

دست از سر زدن به آی پد بردارید.

How do you do with this one?

با این یکی چطور کار می کنی؟

I said.

Stop hogging the iPad now here  for hogging, notice we have ING.

گفتم.

همین حالا دیگر اپل را برای هنگ کردن در اینجا متوقف کنید ، توجه کنید که ING داریم.

So I did pronounce it more like Hagen Hagen  hogging ING Hagen so stressed hogging unstressed.

بنابراین من آن را بیشتر شبیه به Hagen Hagen تلفظ کردم .

Hogan I tend to use both of them and  don't really realize which one I'm using.

هوگان من تمایل دارم از هر دوی آنها استفاده کنم و واقعاً متوجه نمی شوم که از کدام یک استفاده می کنم.

I don't specifically choose before I'm  about to speak which one I'm going to use.

قبل از اینکه بخواهم صحبت کنم، به طور خاص انتخاب نمی کنم که از کدام یک استفاده کنم.

It's just whatever comes out and I  will easily switch between the two,  

این فقط هر چیزی است که بیرون می آید و من به راحتی بین این دو جابجا می شوم،

The stressed or the unstressed.

استرس دار یا بدون استرس.

Stop hogging.

خنثی کردن را متوقف کنید.

Stop hogging the iPad.

دست از سر زدن به آی پد بردارید.

Notice how it sounded more like  a stressed the With that long E,  

توجه کنید که چگونه بیشتر شبیه به یک علامت تاکیدی به نظر می‌رسد

we stress the and make it the When the  noun that comes next starts with a vowel.

.

iPad.

آی پد

I, of course a vowel.

من، البته صدادار.

Native speakers don't always follow this rule.

سخنرانان بومی همیشه از این قانون پیروی نمی کنند.

I don't always follow this rule.

من همیشه از این قانون پیروی نمی کنم.

I would commonly say the iPad, the iPad, the iPad.

من معمولا می گویم iPad، iPad، iPad.

So if you use one or the other, or if you  hear native speakers using one or the other,  

بنابراین اگر از یکی یا دیگری استفاده می‌کنید، یا اگر می‌شنوید که زبان مادری از یکی یا دیگری استفاده می‌کنند،

just know that both are acceptable.

فقط بدانید که هر دو قابل قبول هستند.

And it's probably slightly more likely  to use the stress version the with a  

و احتمالاً کمی بیشتر احتمال دارد که از نسخه تاکیدی با یک

vowel simply because it makes it  easier to pronounce those sounds.

صدادار استفاده کنید، زیرا تلفظ آن صداها را آسان‌تر می‌کند.

So here's an iPad.

بنابراین اینجا یک iPad است.

What does it mean to hog the iPad?

هوگ کردن iPad به چه معناست؟

The iPad.

آی پد

The iPad.

آی پد

What does that mean?

معنی آن چیست؟

When you hog something, it means you  take or use more than your fair share.

وقتی چیزی را گراز می‌کنید، به این معنی است که بیش از سهم منصفانه‌تان را می‌گیرید یا استفاده می‌کنید.

So this is actually something I said  to my husband Kevin the other day.

بنابراین این در واقع چیزی است که روز پیش به شوهرم کوین گفتم.

I said stop hogging the iPad  because we only have one iPad  

گفتم دست از سر زدن به آی‌پد بردارید زیرا ما فقط یک آی‌پد داریم

and he was using it and I felt like he  was using it more than his fair share.

و او از آن استفاده می‌کرد و من احساس می‌کردم بیشتر از سهمش از آن استفاده می‌کند.

So I said stop hogging the iPad  because I wanted to use it.

بنابراین، گفتم دیگر به آی‌پد دست نزنید زیرا می‌خواستم از آن استفاده کنم.

And I said this more in a joking way.

و این را بیشتر به شوخی گفتم.

But let's say that you have a roommate.

اما فرض کنید شما یک هم اتاقی دارید.

Or you could think about someone You live  with, a different family member, or even  

یا می‌توانید به کسی فکر کنید که با او زندگی می‌کنید، یکی دیگر از اعضای خانواده، یا حتی

a work colleague, and that person might use more  of something or take more than their fair share.

یک همکار، و آن شخص ممکن است بیشتر از چیزی استفاده کند یا بیشتر از سهم خود بگیرد.

So maybe it takes your roommate  a really long time to get ready,  

بنابراین شاید آماده شدن هم اتاقی‌تان خیلی طول بکشد،

put on makeup in the morning,  and you only have one bathroom.

صبح‌ها آرایش کند و فقط یک حمام داشته باشید.

You might say my roommate always  hogs the bathroom in the morning,  

ممکن است بگویید هم اتاقی من همیشه صبح‌ها در حمام می‌چرخد،

and it means your roommate uses more  than her fair share of the bathroom.

و این بدان معناست که هم اتاقی شما بیشتر از سهم عادلانه‌اش از حمام استفاده می‌کند.

Notice in my original example?

در مثال اصلی من توجه کنید؟

Stop hogging the iPad.

دست از سر زدن به آی پد بردارید.

Stop hogging.

خنثی کردن را متوقف کنید.

Our verb to hog is in the gerund form.

فعل ما به hog به صورت جیروند است.

That's because stop is a gerund  verb, so you need stop plus verb ING.

دلیلش این است که stop یک فعل جیروندی است ، بنابراین شما نیاز به stop به اضافه فعل ING دارید.

Stop hogging the iPad.

دست از سر زدن به آی پد بردارید. به همین

That's why hog is in the gerund form with ING.

دلیل است که hog با ING به شکل gerund است.

Stop hogging, my best friend.

دست از گرز زدن بردار، بهترین دوست من.

Stop hogging the blank.

جای خالی را نگیرید. از

Stop hogging the blanket.

چنگ زدن پتو دست بردارید.

It's cold.

سرده.

How about we stop talking the magazine, huh?

چطور در مورد مجله صحبت نکنیم، ها؟

Let's try one more listening exercise.

بیایید یک تمرین گوش دادن دیگر را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Don't be stingy with the cheese.

با پنیر خسیس نشوید.

Don't be stingy with the cheese.

با پنیر خسیس نشوید.

Don't be stingy with the cheese.

با پنیر خسیس نشوید.

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said don't be stingy with the cheese.

گفتم با پنیر خسیس نشو.

I think the pronunciation is clear,  but do you understand what this means?

فکر می‌کنم تلفظ واضح است، اما آیا معنی این را می‌دانید؟

And remember I said that I said to  my husband, stop hogging the iPad.

و به یاد داشته باشید که گفتم به شوهرم گفتم، دست از خم کردن آی‌پد بردارید.

Well actually this is  something that he said to me.

خوب در واقع این چیزی است که او به من گفت.

He said don't be stingy with the cheese.

گفت با پنیر خسیس نشو.

So what does it mean to be stingy?

پس بخیل بودن یعنی چه؟

This is when something is small  in amount less than expected.

این زمانی است که چیزی کوچکتر از مقدار مورد انتظار باشد.

So I was putting cheese on something.

پس داشتم روی چیزی پنیر می ریختم.

I don't remember what I'll say pizza.

یادم نمیاد چی بگم پیتزا

I was putting cheese on our pizza and  my husband thought I was being stingy.

داشتم روی پیتزامان پنیر می‌ریزم و شوهرم فکر می‌کرد من خسیس هستم.

I was using a small amount less than  expected, but that was just his opinion  

من مقدار کمی کمتر از حد انتظار مصرف می‌کردم، اما این فقط نظر او بود،

because he likes a lot of cheese,  whereas I don't like a lot of cheese.

زیرا او پنیر زیادی دوست دارد، در حالی که من پنیر زیادی دوست ندارم.

So in my opinion, I was not being stingy  at all, but he thought I was being stingy.

بنابراین به نظر من، من اصلاً خسیس نبودم ، اما او فکر می کرد که من خسیس هستم.

We have another meaning for  stingy, which is very common.

ما معنای دیگری برای خسیس داریم که بسیار رایج است.

When you describe someone as stingy, it  means they're unwilling to spend money.

وقتی شخصی را خسیس توصیف می‌کنید، به این معنی است که او تمایلی به خرج کردن ندارد.

So they have the money, they  just don't want to spend it.

بنابراین آنها پول دارند، فقط نمی‌خواهند آن را خرج کنند.

In that case, you would call someone stingy.

در این صورت به یک نفر بخیل می گویید.

For example, we had to take the bus because  my friend was too stingy to take a taxi.

برای مثال، مجبور شدیم سوار اتوبوس شویم زیرا دوستم برای سوار شدن به تاکسی خسیس بود.

This means that my friend had the money to take  

این بدان معناست که دوست من پول داشت

a taxi, so it wasn't financially  difficult for her to take a taxi.

تاکسی بگیرد، بنابراین از نظر مالی برای او تاکسی گرفتن سخت نبود.

But taking a taxi is more expensive  than taking the bus, and she's stingy,  

اما تاکسی گران‌تر از سوار شدن به اتوبوس است و او خسیس است،

so she doesn't like spending money.

بنابراین دوست ندارد پول خرج کند.

So she took the bus so she could  save her money because she's stingy.

بنابراین او سوار اتوبوس شد تا بتواند پولش را پس انداز کند زیرا او خسیس است.

Although saving money and trying to save  money can certainly be a positive thing,  

اگرچه صرفه‌جویی در پول و تلاش برای پس‌انداز کردن پول مطمئناً می‌تواند چیز مثبتی باشد،

when we use this adjective it's  always in a negative, critical way.

وقتی از این صفت استفاده می‌کنیم، همیشه جنبه منفی و انتقادی دارد.

O We think that person should have been willing  to spend the money if we describe them as stingy.

O ما فکر می کنیم که آن شخص اگر او را خسیس توصیف می کنیم باید حاضر می شد که پول را خرج کند.

I'm going to say to you, don't be stingy with  your comments and don't be stingy with your likes.

من به شما می گویم که با نظرات خود خسیس نباشید و با لایک های خود خسیس نباشید.

Now in this case, it's the first example  I explained when my husband said to me  

حالا در این مورد، این اولین مثالی است که وقتی شوهرم به من گفت

don't be stingy with the cheese, he  thought I wasn't using enough cheese.

با پنیر خسیس نشو، توضیح دادم، او فکر می کرد که من به اندازه کافی پنیر استفاده نمی کنم.

So don't be stingy with your comments.

پس در نظرات خود خسیس نباشید.

If you're stingy with your comments and  your likes, it means you don't share them.

اگر با نظرات و لایک های خود خسیس هستید، به این معنی است که آنها را به اشتراک نمی گذارید.

You keep them to yourself.

شما آنها را برای خود نگه دارید.

So it's another way of  saying make sure you comment.

بنابراین این روش دیگری است برای گفتن اینکه حتما نظر بدهید.

So put I'm not stingy in the  comments, but I'm not stingy.

بنابراین در کامنت ها بخیل نیستم، اما خسیس نیستم.

And that means that you freely comment  on my videos or you freely like my video.

و این بدان معنی است که شما آزادانه روی ویدیوهای من نظر می دهید یا ویدیوی من را آزادانه دوست دارید.

So don't be stingy.

پس خسیس نباش

Put that in the comments.

آن را در نظرات قرار دهید.

Don't be stingy.

خسیس نباش

I see.

Don't be stingy.

می بینم.

خسیس نباش

He's even stand.

You would play money.

او حتی ایستاده است.

پول بازی می کردی

Now let's do an imitation exercise so  you can practice your pronunciation.

حالا بیایید یک تمرین تقلیدی انجام دهیم تا بتوانید تلفظ خود را تمرین کنید.

You can practice all the pronunciation  changes that I explained in this video,  

می‌توانید تمام تغییرات تلفظی را که در این ویدیو توضیح دادم، تمرین کنید،

and you can imitate my pronunciation  so you sound more natural.

و می‌توانید تلفظ من را تقلید کنید تا طبیعی‌تر به نظر برسید.

So I'm going to say each sentence three times,  

بنابراین من هر جمله را سه بار می گویم،

and I want you to repeat the  sentence out loud after each time.

و از شما می خواهم بعد از هر بار آن جمله را با صدای بلند تکرار کنید.

So let's do that now.

پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم.

Our chances are slim to none.

شانس ما بسیار کم است.

Our chances are slim to none.

شانس ما بسیار کم است.

Our chances are slim to none.

شانس ما بسیار کم است.

It was Slim Pickens at the career fair.

این اسلیم پیکنز در نمایشگاه حرفه ای بود.

It was Slim Pickens at the career fair.

این اسلیم پیکنز در نمایشگاه حرفه ای بود.

It was Slim Pickens at the career fair.

این اسلیم پیکنز در نمایشگاه حرفه ای بود.

Stop hogging the iPad.

دست از سر زدن به آی پد بردارید.

Stop hugging the iPad.

دست از بغل کردن آیپد بردارید.

Stop hugging the iPad.

دست از بغل کردن آیپد بردارید.

Don't be stingy with the cheese.

با پنیر خسیس نشوید.

Don't be stingy with the cheese.

با پنیر خسیس نشوید.

Don't be stingy with the cheese.

با پنیر خسیس نشوید. آیا

Did you like this lesson?

این درس را دوست داشتید؟

Would you like me to make more lessons just like  this, so you can improve your listening skills?

آیا می‌خواهید که من درس‌های بیشتری مانند این بسازم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را بهبود بخشید؟

Add lots of natural expressions to your speech.

بسیاری از عبارات طبیعی را به گفتار خود اضافه کنید.

Well, if so, put Don't be stingy.

خوب اگر اینطور است، بخیل نباشید.

Don't be stingy in the comments.

در نظرات خسیس نباشید.

And you're telling me not to be stingy with my  videos, so I'll create more and more videos.

و شما به من می گویید که با ویدیوهایم خسیس نباشم ، بنابراین ویدیوهای بیشتری و بیشتر خواهم ساخت.

So put Don't be stingy.

پس بگذارید خسیس نباشید.

Don't be stingy.

خسیس نباش

Put that in the comments and remember, I don't  want you to be stingy with this video either,  

آن را در نظرات قرار دهید و به خاطر داشته باشید، من هم نمی‌خواهم شما با این ویدیو خسیس شوید،

so make sure you like it, share it  with your friends, and of course,  

پس حتماً آن را دوست داشته باشید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و البته

subscribe so you're notified  every time I post a new lesson.

مشترک شوید تا هر بار که من پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود. درس جدید

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And why don't you get started  with your next lesson right now?

و چرا همین الان با درس بعدی خود شروع نمی کنید؟