English Fluency Master Class: Speak Fluently in ONE HOUR

Hello my amazing students.

سلام دانش آموزان شگفت انگیز من

Today I have a one hour English  fluency master class for you.

امروز یک ساعت یک کلاس مستر تسلط به زبان انگلیسی برای شما دارم.

In this master class, you're going  to improve all areas of your English  

در این کلاس کارشناسی ارشد، می‌خواهید همه زمینه‌های زبان انگلیسی

your grammar, vocabulary, reading,  speaking, pronunciation, and more.

خود را بهبود ببخشید. گرامر، واژگان، خواندن، صحبت کردن، تلفظ و موارد دیگر.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

Let's start this master class  with an advanced lesson.

بیایید این کلاس کارشناسی ارشد را با یک درس پیشرفته شروع کنیم.

You're going to do something very simple.

شما قرار است یک کار بسیار ساده انجام دهید.

You're going to discuss your daily routine,  

شما قرار است در مورد روال روزانه خود بحث کنید،

but we're going to see how you can do that  at a very advanced C1, maybe even C2 level.

اما ما خواهیم دید که چگونه می‌توانید این کار را در سطح بسیار پیشرفته C1، شاید حتی C2 انجام دهید.

Let's do that right now.

بیایید همین الان این کار را انجام دهیم.

Let's talk about Mark's daily routine.

بیایید در مورد کارهای روزمره مارک صحبت کنیم.

Say hello to Mark.

به مارک سلام کنید.

Mark is a manager, He's married,  and he has two young kids.

مارک یک مدیر است، او متاهل است و دو فرزند خردسال دارد.

Let me tell you about Mark's daily  routine at an advanced C1 level and after,  

اجازه دهید در مورد روال روزانه Mark در سطح پیشرفته C1 به شما بگویم و بعد از آن،

I'll explain all the advanced vocabulary  and grammar that you can add to your speech.

همه واژگان و دستور زبان پیشرفته‌ای را که می‌توانید به گفتار خود اضافه کنید، توضیح می‌دهم.

The alarm rings at 6:30 AM, signaling the  beginning of Mark's day With precision.

زنگ ساعت 6:30 صبح به صدا در می‌آید و با دقت شروع روز مارک را نشان می‌دهد.

He orchestrates the morning routine,  

او روال صبحگاهی را تنظیم می‌کند،

ensuring his two energetic children are dressed  and fed as the aroma of coffee fills the air.

مطمئن می‌شود که دو فرزند پرانرژی‌اش لباس می‌پوشند و در حالی که عطر قهوه فضا را پر می‌کند، تغذیه می‌شوند.

Mark reviews his schedule,  preparing for the day ahead.

مارک برنامه خود را مرور می‌کند و برای روز آینده آماده می‌شود.

Notice how this daily routine started in  a very advanced way, almost a poetic way.

توجه کنید که چگونه این روال روزانه به روشی بسیار پیشرفته و تقریباً شاعرانه آغاز شد.

The alarm rings at 6:30 AM.

زنگ ساعت 6:30 صبح به صدا در می آید.

Most students would simply say I wake up at 6:30  AM or in this case Mark wakes up at 6:30 AM.

اکثر دانش‌آموزان به سادگی می‌گویند که من ساعت 6:30 صبح بیدار می‌شوم یا در این مورد مارک در ساعت 6:30 صبح بیدار می‌شود.

But this is very beginner and boring.

اما این بسیار مبتدی و خسته کننده است.

The alarm rings at 6:30 AM.

زنگ ساعت 6:30 صبح به صدا در می آید.

That sounds so advanced.

این خیلی پیشرفته به نظر می رسد.

Why don't you try that?

چرا آن را امتحان نمی کنید؟

You can say my alarm instead of the alarm.

شما می توانید به جای زنگ هشدار من را بگویید.

You can make it possessive.

می توانید آن را مالکیت کنید.

My alarm rings present simple conjugated  with my alarm it my alarm rings at.

زنگ‌های زنگ من به‌صورت ساده با زنگ هشدار من به‌همراه زنگ هشدار من به صدا در می‌آیند.

Put that in the comments and  share what time your alarm rings.

آن را در نظرات قرار دهید و ساعت به صدا در آمدن زنگ ساعت را به اشتراک بگذارید.

Which is an alternative to saying I wake up at.

که جایگزینی برای گفتن من از خواب بیدار می شود.

My alarm rings at.

زنگ من به صدا در می آید

As for me, my alarm rings at 5:30 AM  signaling the beginning of Mark's day.

در مورد من، زنگ ساعت 5:30 صبح به صدا در می‌آید که نشانه آغاز روز مارک است.

Notice here we have signaling in the ING form.

توجه داشته باشید که در اینجا سیگنالینگ در فرم ING داریم.

This is a present participle.

این یک فاعل است.

It adds description by showing the  result of the action with precision.

با نشان دادن نتیجه عمل با دقت، توضیحات را اضافه می‌کند.

Precision means that there  was a high level of accuracy.

دقت به این معنی است که سطح دقت بالایی وجود دارد.

This is an advanced noun.

این یک اسم پیشرفته است.

You can also say with ease.

شما همچنین می توانید به راحتی بگویید.

With ease.

با سهولت.

Because you want to talk about  your daily routine as being easy.

زیرا می‌خواهید در مورد کارهای روزمره‌تان به‌عنوان ساده‌تر صحبت کنید.

With ease, he orchestrates the morning routine.

او به راحتی روال صبحگاهی را تنظیم می کند.

Again, notice the vocabulary is  at that more advanced C1 level.

مجدداً، توجه کنید که واژگان در آن سطح پیشرفته‌تر C1 است.

To orchestrate means to organize, arrange, or  coordinate and notice those verb conjugations.

هماهنگ کردن به معنای سازماندهی، مرتب کردن، یا هماهنگ کردن و توجه به صرف افعال است.

Because we're in the present simple and is  being conjugated with the subject he, ** *** is.

از آنجایی که ما در زمان حال ساده هستیم و با موضوعی که او ** *** است، ترکیب می شود.

You need to add that as with  precision he orchestrates the  

باید اضافه کنید که او با دقت،

morning routine ensuring notice  here another present participle.

روال صبحگاهی را هماهنگ می‌کند و اطمینان می‌دهد که در اینجا یک حرف فعلی دیگر را مشاهده می‌کند.

Again it describes the action, ensuring his two  

دوباره این عمل را توصیف می‌کند و اطمینان می‌دهد که دو

energetic children are dressed and fed  as the aroma of coffee fills the air.

فرزند پرانرژی او لباس می‌پوشند و غذا می‌خورند، همانطور که عطر قهوه فضا را پر می‌کند.

Notice here aroma is a more advanced  way of saying the smell of coffee.

توجه داشته باشید که در اینجا عطر روش پیشرفته‌تری برای بیان بوی قهوه است.

The aroma of coffee, Mark revealed,  

مارک فاش کرد که از عطر قهوه استفاده کنید، از

use his schedule, preparing another present  participle, preparing for his day ahead.

برنامه‌اش استفاده کنید، یکی دیگر از حاضران را آماده کنید ، و برای روز آینده‌اش آماده شوید.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

At the office, Mark transitions into his  managerial role, leading a diverse team.

در دفتر، مارک به نقش مدیریتی خود تبدیل می‌شود و تیمی متنوع را رهبری می‌کند.

His day is filled with back-to-back  zoom meetings and presentations.

روز او مملو از جلسات و ارائه‌های زوم پشت سر هم است.

Mark excelled in conveying intricate ideas.

مارک در انتقال ایده های پیچیده عالی بود.

During meetings and negotiations at the office,  

در طول جلسات و مذاکرات در دفتر،

Mark transitions into  something his managerial role.

مارک به نقش مدیریتی خود تبدیل می‌شود.

Maybe you could say after tending to my children,  

شاید بتوانید بعد از مراقبت از فرزندانم بگویید،

I have to transition into my marketing  role or whatever your next role is.

باید به نقش بازاریابی خود یا هر نقش بعدی شما تغییر کنم.

At the office, Mark transitions  into his managerial role,  

در دفتر، مارک به نقش مدیریتی خود تبدیل می‌شود و

leading a diverse team again  the present participle.

دوباره تیمی متنوع را رهبری می‌کند .

It describes the action his day is  filled with to be filled with something.

این عملی را توصیف می کند که روز او با چیزی پر می شود.

This means to contain a lot of now,  although contain is a more advanced  

این بدان معناست که حاوی مقدار زیادی از now باشد، اگرچه contain یک

vocabulary term than filled  with adding phrasal verbs,  

اصطلاح واژگانی پیشرفته‌تر از آن است که با افزودن افعال عبارتی پر شود،

idioms and expressions is a great way  to sound more advanced to sound more.

اصطلاحات و عبارات راهی عالی برای پیشرفته‌تر به نظر رسیدن به نظر می‌رسد.

See one so to be filled with sounds  more advanced than saying contains  

یکی را ببینید تا با صداهای پیشرفته‌تر از گفتن شامل

and back-to-back zoom meetings and presentations.

جلسات و ارائه‌های بزرگنمایی پشت سر هم پر شود.

This means that as one meeting ends,  another one immediately begins.

این بدان معناست که با پایان یافتن یک جلسه، جلسه دیگری بلافاصله شروع می‌شود.

back-to-back.

پشت به پشت

Mark excels in explaining intricate ideas.

مارک در توضیح ایده های پیچیده برتر است.

This is AC1 or C2 sentence.

این جمله AC1 یا C2 است.

A more beginner sentence would  be saying Mark is very good at  

یک جمله مبتدی‌تر این است که بگوید مارک در

communicating complex ideas, but  notice that grammar difference.

انتقال ایده‌های پیچیده بسیار خوب است، اما به تفاوت دستور زبان توجه کنید.

To excel in something or doing something or to  be good at, so you need a different preposition.

برای برتری در کاری یا انجام کاری یا خوب بودن در آن، پس به حرف اضافه دیگری نیاز دارید.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

As the work day concludes, Mark races against the  

همانطور که روز کاری به پایان می رسد، مارک

clock to attend his children's  extracurricular activities.

برای شرکت در فعالیت های فوق برنامه فرزندانش با ساعت مسابقه می دهد.

Soccer practice, music lessons and art classes  become integral parts of their routine In the  

تمرین فوتبال، درس‌های موسیقی و کلاس‌های هنری به بخش‌های جدایی‌ناپذیر روال آن‌ها تبدیل می‌شود.

car rides between activities, Mark cherishes  the moments of connection with his children.

مارک در بین فعالیت‌های اتومبیل‌رانی، لحظات ارتباط با فرزندانش را گرامی می‌دارد.

As the work day concludes.

همانطور که روز کاری به پایان می رسد.

Concludes is a more advanced way  of saying as the work day ends.

نتیجه‌گیری روش پیشرفته‌تری برای گفتن با پایان روز کاری است.

As the work date concludes,  Mark races against the clock.

همانطور که تاریخ کار به پایان می رسد، علامت گذاری در برابر ساعت مسابقه می دهد.

This is an expression to race against the clock.

این عبارتی است برای مسابقه با زمان.

This is when you have to work quickly to complete  all your tasks within a limited amount of time.

این زمانی است که باید به سرعت کار کنید تا همه وظایف خود را در مدت زمان محدودی انجام دهید.

To race against the clock.

برای مسابقه با زمان.

Soccer practice, music lessons, and art classes  become integral parts of their daily routine.

تمرین فوتبال، کلاس‌های موسیقی و کلاس‌های هنری به بخش‌های جدایی‌ناپذیر روال روزانه آنها تبدیل می‌شود.

Integral means essential or necessary.

انتگرال به معنای ضروری یا ضروری است.

It's a more advanced term.

این یک اصطلاح پیشرفته تر است.

Let's look at this sentence.

بیایید به این جمله نگاه کنیم.

In the car ride between activities, Mark cherishes  the moments of connection with his children.

در ماشین سواری بین فعالیت‌ها، مارک لحظات ارتباط با فرزندانش را گرامی می‌دارد.

This is a complex sentence.

این جمله پیچیده ای است.

The first part is a dependent clause,  which means it is not a complete sentence.

بخش اول یک جمله وابسته است، که به این معنی است که یک جمله کامل نیست.

But if you add it to an independent  clause, then it becomes a complex sentence.

اما اگر آن را به یک بند مستقل اضافه کنید ، به یک جمله پیچیده تبدیل می‌شود.

Using complex sentences is an integral  part of sounding more advanced, fluent,  

استفاده از جملات پیچیده بخشی جدایی ناپذیر از صدای پیشرفته تر، روان تر،

and C1, let's move on.

و C1 است، بیایید ادامه دهیم.

Following dinner, the family  reunites in collective activities,  

پس از صرف شام، خانواده دوباره در فعالیت‌های جمعی گرد هم می‌آیند،

whether it's a board game, a movie  night, or a stroll in the neighborhood.

خواه یک بازی رومیزی، یک شب فیلم یا قدم زدن در محله.

Mark, though weary from the demands of the day,  revels in the simple pleasures of familial bonds.

مارک، اگرچه از خواسته های روز خسته شده است، از لذت های ساده پیوندهای خانوادگی لذت می برد.

Following dinner.

بعد از شام

This is a more way of saying after dinner  the family reunites in collective activities.

این روشی است که می‌توان گفت بعد از شام، خانواده در فعالیت‌های جمعی دوباره جمع می‌شوند.

This is very advanced and again almost poetic.

این بسیار پیشرفته و باز هم تقریباً شاعرانه است.

A more B1 everyday way of saying this would  be the family spends quality time together.

یک روش روزمره B1 برای گفتن این موضوع این است که خانواده زمان با کیفیتی را با هم می گذراند.

One of the activities is a  stroll in the neighborhood.

یکی از فعالیت‌ها، قدم زدن در محله است.

A stroll is a leisurely walk.

قدم زدن یک پیاده روی آرام است.

So if there is a word stroll that  means something else to walk leisurely,  

بنابراین، اگر کلمه‌ای وجود داشته باشد که به معنای چیز دیگری برای راه رفتن آرام باشد،

it sounds more advanced to use the  one word that communicates that idea.

استفاده از کلمه‌ای که آن ایده را بیان می‌کند، پیشرفته‌تر به نظر می‌رسد.

A stroll, A leisurely walk.

یک قدم زدن، یک پیاده روی آرام.

Now grammatically you can use to go for a stroll.

اکنون از نظر دستوری می توانید برای قدم زدن استفاده کنید.

Following dinner, we went for  a lovely stroll in the park.

بعد از شام، برای یک قدم زدن دوست داشتنی در پارک رفتیم.

The verb is go, so it's conjugated in the past.

فعل رفتن است، بنابراین در گذشته صرف می شود.

Simple went.

ساده رفت.

You can also take a stroll following dinner.

بعد از شام نیز می توانید قدم بزنید.

We took the past simple of take following dinner.

ما گذشته ساده صرف شام را در نظر گرفتیم.

We took a lovely stroll in the park.

در پارک قدم زدیم.

Both are common and equally used.

هر دو رایج هستند و به طور مساوی استفاده می شوند.

Let's learn about how Mark ends his daily routine.

بیایید یاد بگیریم که مارک چگونه به کارهای روزمره خود پایان می دهد.

As the clock inches towards  bedtime, Mark carves out a  

همانطور که ساعت نزدیک به زمان خواب اینچ می شود، مارک

brief period for personal reflection  by reading, meditating or journaling.

با مطالعه، مراقبه یا یادداشت روزانه، دوره کوتاهی را برای تأمل شخصی در نظر می گیرد.

As he slips into his comfortable bed,  

در حالی که او در تخت راحت خود می لغزد،

he savours the tranquility that descends upon  his home as the clock inches towards bedtime.

آرامشی را می چشد که در خانه اش به اندازه اینچ ساعت نزدیک به زمان خواب است.

This is very advanced.

این بسیار پیشرفته است.

It sounds poetic as bedtime approaches.

با نزدیک شدن به زمان خواب شاعرانه به نظر می رسد. مارک

Clearly sounds more intermediate, more  basic than as the clock inches towards  

مشخصاً متوسط‌تر و ابتدایی‌تر به نظر می‌رسد تا زمانی که ساعت نزدیک به

bedtime, Mark carves out a brief  period for personal reflection.

وقت خواب باشد، مارک یک دوره کوتاه را برای تأمل شخصی در نظر می‌گیرد.

Buy, buy and then you have your activities  by reading, by meditating, or by journaling.

بخرید، بخرید و سپس با مطالعه، مدیتیشن یا یادداشت روزانه فعالیت‌های خود را انجام دهید.

You could say I start my day by  and then whatever the activity is,  

می‌توانید بگویید من روزم را شروع می‌کنم و بعد هر فعالیتی که باشد،

I start my day by working out for 30 minutes.

روزم را با 30 دقیقه ورزش شروع می‌کنم.

I end my day.

روزم را تمام می کنم

I conclude my day to sound more advanced.

روزم را به پایان می برم تا پیشرفته تر به نظر برسم.

I conclude my day by meditating for 15 minutes.

من روزم را با 15 دقیقه مدیتیشن به پایان می برم.

It's an integral part of my daily routine  as he slips into his comfortable bed.

این بخشی جدایی ناپذیر از روال روزانه من است وقتی او در تخت راحت خود می لغزد.

To slip into is a more advanced,  poetic way of saying to get into.

لغزش کردن، روشی پیشرفته‌تر و شاعرانه‌تر برای گفتن ورود به آن است.

I get into bed at 10:00.

ساعت 10 به رختخواب می روم.

I slip into my warm and comfortable bed  as the clock inches towards 10:00 PM.

وقتی ساعت به 10:00 شب می رسد، به تخت گرم و راحتم می لزم.

That sounds very advanced and poetic.

این بسیار پیشرفته و شاعرانه به نظر می رسد.

He savers, he really enjoys.

او پس انداز می کند، او واقعا لذت می برد.

He savers the tranquility, the peace and quiet.

او آرامش، صلح و آرامش را حفظ می کند.

He savers the tranquility  that descends upon his home,  

او آرامشی را حفظ می‌کند که بر خانه‌اش فرود می‌آید،

descends that enters, that fills his home AB.

فرود می‌آید که وارد می‌شود و خانه‌اش AB را پر می‌کند.

One student might simply say he  enjoys the quiet in his home.

یک دانش آموز ممکن است به سادگی بگوید که از آرامش خانه اش لذت می برد.

Now let's look at this whole sentence together,  

حالا بیایید کل این جمله را با هم ببینیم،

which is a complex sentence and I  want you to notice the as he and  

که یک جمله پیچیده است و من می‌خواهم متوجه شوید که as he و

then the other part of the sentence he as  he acts he, yx and Y being the activities.

سپس قسمت دیگر جمله he as he acts he، yx و Y فعالیت‌ها هستند.

As I prepare my breakfast, I  review my back-to-back meetings.

همانطور که صبحانه ام را آماده می کنم، جلسات پشت سر هم را مرور می کنم.

As I is the dependent clause,  which means it's incomplete,  

از آنجایی که I بند وابسته است، به این معنی که ناقص است،

you have to connect it to an independent clause.

باید آن را به یک بند مستقل وصل کنید.

I review my back-to-back meetings.

جلسات پشت سر هم خود را مرور می کنم.

That would be the independent clause.

این بند مستقل خواهد بود.

So this is a complex sentence, A  great way to sound more advanced.

بنابراین این یک جمله پیچیده است، روشی عالی برای پیشرفته‌تر به نظر رسیدن.

Are you enjoying this lesson?

آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finely Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finely Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن افراد انگلیسی زبان مادری را از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news so you  can improve your listening skills of fast  

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

English, expand your vocabulary with natural  expressions, and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت.

You can look in the description  for the link to learn more,  

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید،

or you can go to my website and  click on Finally, Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «آکادمی فلوئنت» کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Now you can talk about your  daily routine at that C1 level.

اکنون می‌توانید در مورد روال روزانه خود در سطح C1 صحبت کنید. برای

Getting to that C1 level requires that  you know all the most common verb tenses,  

رسیدن به آن سطح C1 مستلزم آن است که همه متداول‌ترین زمان‌های افعال را بدانید،

and there are 5 verb tenses in  English that make up 96% of speech.

و 5 زمان فعل در انگلیسی وجود دارد که 96 درصد گفتار را تشکیل می‌دهند.

So we're going to focus on those five verb tenses  so you can use them fluently and confidently.

بنابراین ما بر روی آن پنج زمان فعل تمرکز خواهیم کرد تا بتوانید آنها را روان و با اطمینان استفاده کنید.

Let's review the five verb tenses that make  up over 96% of a native speakers speech.

بیایید پنج زمان فعل که بیش از 96٪ از یک سخنرانی بومی را تشکیل می‌دهند مرور کنیم.

The five verb tenses are the present  simple, which makes up 57.51% of speech,  

پنج زمان فعل عبارتند از زمان حال ساده که 57.51٪ از گفتار را تشکیل می دهد،

the past simple which makes up  19.7%, the future simple at 8.5%,  

گذشته ساده که 19.7٪ را تشکیل می دهد، آینده ساده در 8.5٪،

the present perfect at 6% and the present  continuous at 5.1% of a native speakers speech.

حال کامل در 6٪ و زمان حال استمراری در 5.1٪ از یک زبان مادری است. سخن، گفتار.

And the total.

و کل.

Of all 5 verb tenses is 96.81% of speech.

از هر 5 زمان فعل، 96.81 درصد گفتار است.

So let's make sure that you feel very  confident using all 5 verb tenses.

بنابراین بیایید مطمئن شویم که با استفاده از تمام 5 زمان فعل، بسیار  اعتماد به نفس دارید.

And don't worry, because I summarize  everything in a free lesson PDF,  

و نگران نباشید، زیرا من همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می‌کنم،

so you can look in the description  for the link to download the PDF.

بنابراین می‌توانید پیوند را برای دانلود PDF در توضیحات جستجو کنید.

And at the end of this lesson,  

و در پایان این درس،

there's going to be a quiz to make sure  you really understand these verb tenses.

یک آزمون برگزار می‌شود تا مطمئن شوید واقعاً این زمان‌های فعل را می‌فهمید.

So let's start with the present  simple and pay close attention.

بنابراین بیایید با حال ساده شروع کنیم و به دقت توجه کنیم.

Because I correct mistakes from my advanced  students in the finely fluent Academy.

چون اشتباهات دانش‌آموزان پیشرفته‌ام را در آکادمی بسیار روان تصحیح می‌کنم.

They make mistakes with the present simple almost  every time they submit their practice exercises.

آنها تقریباً هر بار که تمرین‌های تمرینی خود را ارائه می‌کنند، با زمان حال ساده اشتباه می‌کنند.

So pay close attention.

پس به دقت توجه کنید.

Let's review the structure.

بیایید ساختار را مرور کنیم.

For the subjects I, you, we,  and they, You add the base verb.

برای موضوعات I, you, we, و they، شما فعل پایه را اضافه می کنید.

Now for the subjects ** *** it,  you add the base verb plus S or ES.

اکنون برای موضوعات ** *** it، فعل پایه به اضافه S یا ES را اضافه می کنید.

And this is one of the most common mistakes that  

و این یکی از رایج‌ترین اشتباهاتی است که

my advanced students make for getting  to add that S, So don't forget that.

دانش‌آموزان پیشرفته‌ام برای افزودن آن S مرتکب می‌شوند، پس این را فراموش نکنید.

As for ** *** it subjects,  

در مورد ****** آن موضوع،

The present simple is used to describe  routine habits in your daily life.

حال ساده برای توصیف عادات روتین در زندگی روزمره شما استفاده می شود.

For example, I eat breakfast every day at 6:00 AM.

مثلا من هر روز ساعت 6 صبح صبحانه می خورم.

It's also used to describe  general facts and truths.

همچنین برای توصیف حقایق و حقایق کلی استفاده می‌شود.

For example, the sun rises in  the east and sets in the West.

برای مثال، خورشید از شرق طلوع می کند و در غرب غروب می کند.

And notice I added those s s  because the sun is it ** *** it.

و توجه کنید که من آن s را اضافه کردم زیرا خورشید همان ****** آن است.

You need those s s It is also used for  feelings, emotions and states of beings.

شما به آن‌ها نیاز دارید. همچنین برای احساسات، عواطف و حالات موجودات استفاده می‌شود.

We are very excited for the concert tonight.

برای کنسرت امشب خیلی هیجان زده ایم.

Now here's one that most of my  students don't use correctly,  

اکنون یکی از مواردی است که اکثر دانش‌آموزان من به درستی از آن استفاده نمی‌کنند،

and the present simple is also used for timetable  events, even if that event is in the future.

و گزینه فعلی ساده نیز برای رویدادهای جدول زمانی استفاده می‌شود ، حتی اگر آن رویداد در آینده باشد.

For example, the train leaves at 5:00 AM tomorrow.

به عنوان مثال، قطار ساعت 5 صبح فردا حرکت می کند.

It's very common to use an adverb of  frequency with the present simple,  

استفاده از یک قید با فرکانس با حال ساده بسیار رایج است،

which is 1 easy way that you can identify it.

که 1 راه آسان برای شناسایی آن است.

The most common adverbs of frequency are every  day or always for seven times a week, often,  

متداول‌ترین قیدهای فراوانی هر روز یا همیشه برای هفت بار در هفته، اغلب،

usually, or frequently for about four to six times  a week, sometimes for three to four times a week,  

معمولاً یا اغلب برای حدود چهار تا شش بار در هفته، گاهی اوقات برای سه تا چهار بار در هفته،   به

rarely or seldom for one to two times a  week, and never for zero times a week.

ندرت یا به ندرت برای یک تا دو بار در هفته است. هفته، و هرگز برای صفر بار در هفته.

So let's practice this just for fun.

پس بیایید این را فقط برای سرگرمی تمرین کنیم.

Share something silly that you never  do or always do in the comments below.

چیز احمقانه‌ای را که هرگز انجام نمی‌دهید یا همیشه انجام می‌دهید در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

For example, I never brush  my teeth while I'm driving,  

به عنوان مثال، من هرگز هنگام رانندگی دندان‌هایم را مسواک نمی‌زنم،

so share something silly in the  comments just to have a little fun.

بنابراین یک چیز احمقانه را در نظرات به اشتراک بگذارید تا کمی سرگرم شوید.

Now let's move on to the  past to form the past simple.

حالا بیایید به گذشته برویم تا گذشته ساده را تشکیل دهیم.

You have your subject and then you have your base  verb plus Ed or an irregular past simple verb.

شما موضوع خود را دارید و سپس فعل پایه به اضافه Ed یا یک فعل گذشته ساده نامنظم را دارید.

And there are many irregular verbs,  so you simply need to memorize them.

و بسیاری از افعال بی قاعده وجود دارد، بنابراین شما به سادگی باید آنها را حفظ کنید.

The past simple is used for an action that started  and finished at a specific time in the past.

گذشته ساده برای اقدامی استفاده می‌شود که در زمان خاصی در گذشته شروع شده و به پایان رسیده است.

For example, I went to the store yesterday.

مثلا دیروز رفتم مغازه.

She took a shower at 8:00  AM, but now it is 11:00 AM.

او ساعت 8 صبح دوش گرفت ، اما اکنون ساعت 11 صبح است.

So 8:00 AM is in the past.

بنابراین ساعت 8 صبح در گذشته است.

They ordered pizza for dinner  and now it's 10:00 at night.

آنها برای شام پیتزا سفارش دادند و اکنون ساعت 10 شب است.

So dinner is in the past.

بنابراین شام در گذشته است.

We sang all night, but I'm talking about  

ما تمام شب را خواندیم، اما من درباره

maybe yesterday or the night  before, so it's in the past.

شاید دیروز یا شب قبل صحبت می‌کنم، بنابراین در گذشته است.

Let's review some past simple keywords so you  

بیایید چند کلمه کلیدی ساده گذشته را مرور کنیم تا

can easily identify when you  need to use this verb tense.

بتوانید به راحتی تشخیص دهید که چه زمانی باید از این زمان فعل استفاده کنید.

Yesterday, last week, month or year in 2020,  

دیروز، هفته گذشته، ماه یا سال 2020،   ساعت

at 3:30 PM four hours ago on Monday on July  15th when I graduated or during the meeting  

3:30 بعدازظهر چهار ساعت پیش در روز دوشنبه، 15 جولای، زمانی که فارغ التحصیل شدم یا در طول جلسه

and remember all of those keywords, the  actions started and finished in the past.

و همه آن کلمات کلیدی را به خاطر دارم، اقدامات در گذشته شروع و به پایان رسید.

Now let's talk about the future.

حالا بیایید در مورد آینده صحبت کنیم.

Simple.

ساده.

Another verb tense I see a lot of mistakes with.

زمان فعل دیگری که با آن اشتباهات زیادی می بینم.

The structure is very easy.

ساختار بسیار آسان است.

You have your subject will and base verb.

شما اراده فاعل و فعل پایه خود را دارید.

It's the same for all  subjects, which makes it easy.

برای همه موضوعات یکسان است ، که آن را آسان می‌کند.

This verb tense is used to make predictions,  

این زمان فعل برای پیش‌بینی استفاده می‌شود،

but when it's based on your opinion,  not facts, Argentina will win the.

اما زمانی که بر اساس نظر شما باشد نه واقعیت، آرژانتین برنده خواهد شد.

World.

Cup This is just my opinion.

جهان.

جام این فقط نظر من است.

I don't know this as a fact.

من این را به عنوان یک واقعیت نمی دانم.

Someone else could say I think  France will win the World Cup.

یکی دیگر می‌تواند بگوید من فکر می‌کنم فرانسه قهرمان جام جهانی خواهد شد.

Notice here I added.

توجه کنید اینجا اضافه کردم.

I think it's very common to use an  opinion word with the future simple.

من فکر می کنم استفاده از کلمه نظر با آینده ساده بسیار رایج است.

This verb tense is used for  spontaneous actions or decisions,  

این زمان فعل برای اقدامات یا تصمیمات خود به خودی استفاده می شود،

which means they were not planned in advance.

به این معنی که از قبل برنامه ریزی نشده بودند.

For example, let's say you see a woman  struggling with her grocery bags,  

برای مثال، فرض کنید زنی را می‌بینید که با کیف‌های مواد غذایی خود دست و پنجه نرم می‌کند،

and she has many grocery bags.

و او کیف‌های خواربار زیادی دارد.

You can say I'll help you with those bags.

می توانید بگویید من در مورد آن کیسه ها به شما کمک خواهم کرد.

You didn't plan this in advance,  It was a spontaneous action.

شما این را از قبل برنامه ریزی نکرده بودید، این یک اقدام خودجوش بود.

It's also used with promises,  commitments, offers, or refusals.

همچنین با وعده‌ها، تعهدات، پیشنهادها یا امتناع‌ها استفاده می‌شود.

If you say I'll send you the report at 5:00  PM, you are making a promise or a commitment.

اگر بگویید من گزارش را ساعت 5 بعد از ظهر برایتان ارسال می‌کنم، یک قول یا تعهد می‌دهید. مثل این است که

It's like saying I promise I'll  send you the report at 5:00 PM,  

بگویم قول می‌دهم گزارش را ساعت 5 بعدازظهر برای شما ارسال کنم،

so the other person will expect  it if you use the future.

تا اگر از آینده استفاده کنید، طرف مقابل انتظار آن را داشته باشد.

Simple.

ساده.

Now let's talk about the present perfect, a  verb tense that confuses a lot of students.

اکنون بیایید در مورد زمان حال کامل صحبت کنیم، یک زمان فعل که بسیاری از دانش آموزان را گیج می کند.

But absolutely you must know how to use it.

اما قطعاً باید بدانید که چگونه از آن استفاده کنید.

The structure is.

ساختار است.

I, you, we, they plus have  plus the past participle,  

من، شما، ما، آن‌ها به علاوه ماضی را داریم،

and you simply need to memorize  all the past participles.

و شما به سادگی نیاز دارید همه فعل ماضی را حفظ کنید.

Now for the subjects ** *** is,  

اکنون برای موضوعات ** *** است،

you need to use has as your auxiliary  verb and the past participle now.

باید از has به عنوان فعل کمکی و از فعل گذشته استفاده کنید. آیا

Did you know that the present perfect is  also used with the completed past action,  

می‌دانستید که حال کامل با عمل گذشته تکمیل‌شده نیز استفاده می‌شود،

but one that has a result or  consequence in the present?

اما کاری که نتیجه یا نتیجه‌ای در زمان حال دارد؟

For example, I have eaten that  is a completed past action.

برای مثال، من خورده‌ام که یک عمل گذشته کامل شده است.

Now it's common to use  already, but it's not required.

اکنون استفاده از آن رایج است ، اما لازم نیست.

I have already eaten, so what's  the result in the present?

من قبلاً غذا خورده ام، پس نتیجه در حال حاضر چیست؟

So now I'm not hungry.

پس الان گرسنه نیستم

It's also used for life experience  when it's an unfinished timeline.

همچنین برای تجربه زندگی زمانی که یک جدول زمانی ناتمام باشد استفاده می‌شود.

For example, she's been to Panama twice now  because she is alive, she can go to Panama again.

برای مثال، او اکنون دو بار به پاناما رفته است چون زنده است، می‌تواند دوباره به پاناما برود.

So it's an unfinished time reference.

بنابراین یک مرجع زمانی ناتمام است.

Or you could say I haven't seen that movie yet.

یا می توان گفت من هنوز آن فیلم را ندیده ام.

Yet is a keyword for the present perfect,  and we use it in negative sentences.

Yet یک کلمه کلیدی برای زمان حال کامل است و ما از آن در جملات منفی استفاده می کنیم.

And by saying yet, you're letting the  person know that it's still possible  

و با گفتن هنوز، به فرد اجازه می‌دهید بداند که

for you to watch that movie in the future,  so it's an unfinished time reference now.

تماشای آن فیلم در آینده هنوز برای شما امکان‌پذیر است، بنابراین اکنون یک مرجع زمانی ناتمام است.

The present perfect is also used for an action  that started in the past and continues until now,  

حال کامل همچنین برای عملی استفاده می‌شود که در گذشته شروع شده و تا کنون ادامه دارد،

but only with three common  verbs, live, work, and study.

اما فقط با سه فعل رایج، زندگی کردن، کار کردن و مطالعه کردن.

For example, they've lived  in that house for 20 years,  

برای مثال، آنها 20 سال در آن خانه زندگی کرده‌اند،

they still live there now,  and it started in the past.

هنوز هم اکنون در آن خانه زندگی می‌کنند، و از گذشته شروع شده است.

It started 20 years ago.

20 سال پیش شروع شد.

Very important point.

نکته بسیار مهم

You can't use a specific time  reference with the present perfect.

نمی‌توانید از یک مرجع زمانی خاص با زمان حال کامل استفاده کنید.

You must use the past simple.

شما باید از گذشته ساده استفاده کنید.

This is a very common mistake  that I see my students make.

این یک اشتباه بسیار رایج  است که می بینم شاگردانم مرتکب می شوند.

So you can't say I've tried  sushi last week because last  

بنابراین نمی‌توانید بگویید که هفته گذشته سوشی را امتحان کرده‌ام، زیرا

week is a specific past time reference.

هفته گذشته یک مرجع زمان گذشته است.

So you would have to say I tried sushi last week,  

بنابراین باید بگویید هفته گذشته سوشی را امتحان کردم،

or you could get rid of last  week and say I've tried sushi.

یا می‌توانید هفته گذشته را از شر آن خلاص کنید و بگویید سوشی را امتحان کرده‌ام.

Let's move on to our last verb  tense, the present continuous.

بیایید به آخرین زمان فعل خود، زمان حال استمراری برویم.

This structure is I am plus verb in your ING form.

این ساختار فعل I am به علاوه در فرم ING شما است.

Your gerund verb you we they  are plus verb in ING or ** ***.

فعل جرون شما you we we آنها به اضافه فعل در ING یا ***** هستند.

It is plus verb in ING.

این فعل به اضافه در ING است.

So don't forget you have to conjugate  the verb to be according to the subject.

بنابراین فراموش نکنید که باید فعل را با توجه به فاعل به هم متصل کنید.

The present continuous is used for an action  that is currently taking place right now.

حال استمراری برای عملی استفاده می‌شود که در حال حاضر در حال انجام است.

Now.

اکنون.

So I could say my students  are because the subject is  

بنابراین می‌توانم بگویم دانش‌آموزان من به این دلیل هستند که موضوع این است که

they My students are watching my video right now.

دانشجویان من در حال حاضر ویدیوی من را تماشا می‌کنند.

Right?

You're watching this video right now.

درست؟

شما در حال تماشای این ویدیو هستید.

You can also use the Present Continuous  with the future if it's a planned action,  

همچنین می‌توانید از Present Continuous با آینده استفاده کنید، اگر این یک اقدام برنامه‌ریزی‌شده است،

a planned action in the future.

یک اقدام برنامه‌ریزی‌شده در آینده.

For example, he's attending  the conference next month.

برای مثال، او در کنفرانس ماه آینده شرکت خواهد کرد.

It's in the future, but it's planned.

در آینده است، اما برنامه ریزی شده است.

He's attending the conference next month or  she's performing at the World Cup in 2026.

او در کنفرانس ماه آینده شرکت می‌کند یا او در جام جهانی 2026 اجرا می‌کند.

So even though it's way in the future,  

بنابراین، اگرچه در آینده راه‌اندازی می‌شود،

you can still use the present  continuous if it's a planned event.

اگر یک رویداد برنامه‌ریزی شده باشد، همچنان می‌توانید از زمان حال مستمر استفاده کنید. نکته

An important note that you should know  because I know it might confuse students.

مهمی که باید بدانید، زیرا می‌دانم ممکن است دانش‌آموزان را گیج کند.

Native speakers use the present  continuous with always to stress  

سخنرانان بومی از زمان حال پیوسته با همیشه استفاده می‌کنند تا بر

the continuation of something negative.

تداوم چیزی منفی تأکید کنند.

She is always coming to work late.

او همیشه دیر سر کار می آید.

So instead of saying she always comes to work  late because always is a keyword for the present  

بنابراین به جای اینکه بگوییم او همیشه دیر سر کار می آید زیرا همیشه یک کلمه کلیدی برای زمان حال است

simple, native speakers frequently  put this in the present continuous.

ساده، زبان مادری اغلب این را در حال استمراری قرار می دهند.

I don't recommend that you do  that because it really depends  

توصیه نمی‌کنم این کار را انجام دهید، زیرا

on the context if it sounds correct or incorrect.

درست یا نادرست به نظر می‌رسد واقعاً به زمینه بستگی دارد.

But grammatically, it's always correct  to use the present simple with always,  

اما از نظر گرامری، همیشه درست است  از حال ساده با همیشه استفاده کنید،

so that's what I recommend that you do.

بنابراین توصیه می‌کنم این کار را انجام دهید.

I'm just sharing this so you don't get confused  

من فقط این را به اشتراک می‌گذارم تا

when you hear a native speaker say  she is always coming to work late.

وقتی می‌شنوید یک زبان مادری می‌گوید همیشه دیر سر کار می‌آید گیج نشوید.

Now you know the five verb tenses  that make up 96% of your speech.

اکنون پنج زمان فعل را می‌شناسید که 96 درصد از گفتار شما را تشکیل می‌دهند.

So Are you ready for your quiz?

بنابراین آیا برای مسابقه خود آماده هستید؟

To make sure you really know how to  use them, here are the questions.

برای اینکه مطمئن شوید واقعاً می‌دانید چگونه از آنها استفاده کنید، در اینجا سؤالات وجود دارد.

Hit, pause and take as much time as you need.

ضربه بزنید، مکث کنید و هر چقدر که نیاز دارید وقت بگذارید.

And when you're ready to continue, hit play.

و وقتی برای ادامه آماده شدید، بازی را بزنید.

Here are the answers.

در اینجا پاسخ ها آمده است.

Hit, pause, review the answers.

ضربه بزنید، مکث کنید، پاسخ ها را مرور کنید.

And when you're ready to continue, hit play.

و وقتی برای ادامه آماده شدید، بازی را بزنید.

You are doing such a great job, and  I understand this is a long lesson.

شما کار بسیار خوبی انجام می‌دهید، و من می‌دانم که این یک درس طولانی است.

Studying is tiring.

درس خواندن خسته کننده است.

Learning is tiring.

یادگیری خسته کننده است.

So if you find at the end of  the day you don't have a lot  

بنابراین اگر در پایان روز متوجه شدید که

of energy to devote to your English,  just know that you can change that.

انرژی زیادی برای اختصاص دادن به انگلیسی خود ندارید، فقط بدانید که می توانید آن را تغییر دهید.

So let me share some tips and advice  to help you boost your energy.

بنابراین اجازه دهید نکات و توصیه‌هایی را برای کمک به افزایش انرژی خود به اشتراک بگذارم.

Tip #1 Start moving.

نکته 1 شروع به حرکت کنید.

How much time do you spend sitting?

چقدر برای نشستن وقت می گذارید؟

Sitting in a chair?

روی صندلی نشسته؟

Sitting on your couch?

روی مبل خود نشسته اید؟

Sitting at a computer compared to actively moving?

نشستن پشت کامپیوتر در مقایسه با حرکت فعال؟

Well, in our modern world, we all spend  so much time sitting, myself included,  

خب، در دنیای مدرن ما، همه ما زمان زیادی را به نشستن می گذرانیم، از جمله خود من،

and that's why it's so important to consciously  make movement part of your daily routine.

و به همین دلیل است که بسیار مهم است که حرکت را آگاهانه بخشی از برنامه روزانه خود قرار دهید.

I know, I know, this is a  difficult thing for most people.

می‌دانم، می‌دانم، این برای بیشتر مردم یک چیز دشوار است.

Do most people struggle with going going to the  gym consistently or exercising consistently?

آیا اکثر مردم با رفتن مداوم به باشگاه یا ورزش مداوم مشکل دارند؟

But you can absolutely start small.

اما شما می توانید کاملاً کوچک شروع کنید.

Wake up in the morning and stretch.

صبح از خواب بیدار شوید و ورزش کنید.

Do gentle stretches for 5 minutes.

حرکات کششی ملایم را به مدت 5 دقیقه انجام دهید.

Wake up in the morning and go  for a very brief 5 minute walk.

صبح از خواب بیدار شوید و برای یک پیاده روی بسیار کوتاه 5 دقیقه ای بروید.

Do something small that's active to start  your day and you can keep adding on that.

برای شروع روزتان، کار کوچکی انجام دهید که فعال باشد و می‌توانید به آن اضافه کنید.

Slowly, slowly, slowly.

آهسته آهسته آهسته.

If you do this first thing in the morning,  

اگر این کار را اول صبح انجام دهید، در

it is going to give you energy  throughout the entire day.

کل روز به شما انرژی می‌دهد.

Is one of the best things  you can do to start your day.

یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای شروع روز خود انجام دهید.

I personally started doing this over  10 years ago and I started small and  

من شخصاً این کار را بیش از 10 سال پیش شروع کردم و از کوچک شروع کردم و

now I've gradually moved up to  doing quite an intense workout.

اکنون به تدریج به انجام یک تمرین کاملاً شدید رفته‌ام.

But I started very small and it  took me a long time to do that,  

اما من خیلی کوچک شروع کردم و مدت زیادی طول کشید تا این کار را انجام دهم،

but it completely changed my life  and I go through my day feeling  

اما این کار زندگی من را کاملاً تغییر داد و روزم را

extremely energized and I know it's  because I start my day with movement.

بسیار پرانرژی می گذرانم و می دانم که به این دلیل است که روزم را با حرکت شروع می کنم.

Tip #2 Add to your diet.

نکته 2 به رژیم غذایی خود اضافه کنید.

We all know that exercising is important.

همه ما می دانیم که ورزش کردن مهم است.

We all know that diet is important.

همه ما می دانیم که رژیم غذایی مهم است.

The problem is a lot of people, when they give you  advice to become healthier, increase your energy,  

مشکل این است که بسیاری از مردم وقتی به شما توصیه می‌کنند که سالم‌تر شوید، انرژی‌تان را افزایش دهید،

they make recommendations that are difficult  to follow, like eliminate sugar from your diet.

توصیه‌هایی می‌کنند که رعایت آن‌ها دشوار است، مانند حذف قند از رژیم غذایی‌تان.

That is difficult to do when  your diet now contains a lot  

زمانی که رژیم غذایی شما حاوی مقدار زیادی

of food items that are have a lot  of sugar, salt, or are processed.

از مواد غذایی است که دارای مقدار زیادی قند، نمک یا فرآوری شده اند، انجام این کار دشوار است.

But you could easily add  carrot slices to your lunch.

اما به راحتی می توانید برش های هویج را به ناهار خود اضافه کنید.

You could continue eating your regular lunch,  

شما می توانید به خوردن ناهار معمولی خود ادامه دهید،

but then you could take one carrot and  cut it up and eat it for lunch, right?

اما سپس می توانید یک هویج بردارید و آن را برش دهید و برای ناهار بخورید، درست است؟

That's pretty easy to do.

انجام این کار بسیار آسان است.

Or you could add a banana or an apple or  a piece of fruit to your breakfast, right?

یا می توانید یک موز یا یک سیب یا یک تکه میوه به صبحانه خود اضافه کنید، درست است؟

Or you could add a side of leafy green  vegetables to your dinner, right?

یا می توانید مقداری سبزیجات سبز برگ سبز را به شام ​​خود اضافه کنید، درست است؟

That is a very easy thing to do.

این کار بسیار آسانی است.

But vegetables mainly.

اما سبزیجات عمدتا.

Vegetables, fruit as well, but mainly vegetables.

سبزیجات، میوه ها نیز، اما عمدتا سبزیجات.

Dark colored vegetables give our bodies energy.

سبزیجات تیره رنگ به بدن ما انرژی می دهند.

If you are feeling tired or sluggish  and you are exercising, the next thing  

اگر احساس خستگی یا تنبلی می‌کنید و ورزش می‌کنید، نکته بعدی که

you need to look at is your diet and adding  powerful foods like vegetables to your diet.

باید به آن توجه کنید رژیم غذایی خود و افزودن غذاهای قدرتمند مانند سبزیجات به رژیم غذایی خود است.

So right now think of one food item,  

بنابراین در حال حاضر به یک ماده غذایی،

one healthy fruit or vegetable  that you could add to your diet.

یک میوه یا سبزی سالم  فکر کنید که می‌توانید به رژیم غذایی خود اضافه کنید.

Maybe one carrot you could add to your lunch  or one piece of fruit to your breakfast.

شاید یک هویج به ناهار یا یک تکه میوه به صبحانه خود اضافه کنید.

Put that food item, put that fruit or vegetable  

آن ماده غذایی را قرار دهید، آن میوه یا سبزی را

in the comments to motivate you and to  encourage other students to do the same.

در نظرات قرار دهید تا به شما انگیزه دهد و دانش‌آموزان دیگر را تشویق به انجام همین کار کنید.

My recommendation?

توصیه من؟

Start with a carrot.

با هویج شروع کنید.

It is delicious and very easy thing to do.

این کار بسیار خوشمزه و بسیار آسان است.

Tip #3, drink more water.

نکته شماره 3، آب بیشتری بنوشید.

Again.

از نو.

We all know that water is  important, but how much plain,  

همه ما می دانیم که آب مهم است، اما روزانه چقدر آب معمولی،

regular, unflavored water do  you drink on a daily basis?

معمولی و بدون طعم می نوشید؟ به

Chances are it's not enough and  water is what energizes our body.

احتمال زیاد کافی نیست و آب همان چیزی است که به بدن ما انرژی می‌دهد.

Water is essential for the  functioning of our body.

آب برای عملکرد بدن ما ضروری است.

The easiest way that you can start drinking  more water is by always having water with you.

ساده ترین راه برای شروع نوشیدن آب بیشتر این است که همیشه آب همراه خود داشته باشید.

No matter where I am in my house,  there is a glass of water beside me.

مهم نیست کجای خانه ام هستم، یک لیوان آب کنارم است.

When I leave the house I  always take water with me.

وقتی از خانه بیرون می‌روم همیشه آب با خودم می‌برم.

There is always a filled water bottle in my car.

همیشه یک بطری آب پر در ماشین من وجود دارد.

Everywhere I go there's water and because it's  visible, it's so much easier for me to consume it.

هر جا می روم آب وجود دارد و چون قابل رویت است، مصرف آن برایم بسیار آسان تر است.

So make it visible, make it obvious,  

بنابراین آن را قابل مشاهده کنید، آن را آشکار کنید،

and you will just naturally start drinking  more water with your body needs for energy.

و به طور طبیعی با نیاز بدن به انرژی، شروع به نوشیدن آب بیشتری خواهید کرد.

Tip #4 short but focused study sessions.

نکته شماره 4 جلسات مطالعه کوتاه اما متمرکز.

Studying is very tiring for our  brains and when our brains get tired,  

مطالعه برای مغز ما بسیار خسته کننده است و وقتی مغز ما خسته می شود،

our whole body becomes tired as well.

کل بدن ما نیز خسته می شود.

Studying for three hours.

سه ساعت درس خوندن

It is almost impossible for your brain to maintain  the focus for three hours from start to finish.

تقریباً غیرممکن است که مغز شما تمرکز خود را برای سه ساعت از ابتدا تا انتها حفظ کند.

Our brains were just not designed  to do that much intense focus.

مغز ما طوری طراحی نشده بود که آنقدر تمرکز کند.

But our brains can absolutely handle 20 minutes of  

اما مغز ما کاملاً می‌تواند 20 دقیقه

very intense focus followed by a  short four to seven minute break.

تمرکز بسیار شدید و سپس یک استراحت کوتاه چهار تا هفت دقیقه‌ای را تحمل کند.

This is the best way to study short  study breaks 20 to 40 minutes maximum.

این بهترین راه برای مطالعه وقفه های مطالعه کوتاه حداکثر 20 تا 40 دقیقه است.

Set a timer so you're not even wondering  how long you've been studying for,  

یک تایمر تنظیم کنید تا حتی فکر نکنید چه مدت مطالعه کرده‌اید،

and then after that study session,  do something to relax your mind.

و بعد از آن جلسه مطالعه، کاری انجام دهید تا خیالتان راحت شود.

So do something that does not involve work.

پس کاری را انجام دهید که شامل کار نیست.

Don't check your e-mail, because  that's taking mental energy.

ایمیل خود را چک نکنید، زیرا این کار انرژی ذهنی می گیرد.

You could do some light stretches.

می توانید حرکات کششی سبک انجام دهید.

You can make yourself a cup of tea.

می توانید برای خودتان یک فنجان چای درست کنید.

You could play with your kids.

شما می توانید با بچه های خود بازی کنید.

You could pet your cats.

شما می توانید گربه های خود را نوازش کنید. می

You could listen to some music.

توانستی به موسیقی گوش کنی.

So short focused study session and then  reward yourself with a very brief break.

بنابراین یک جلسه مطالعه متمرکز کوتاه و سپس با یک استراحت بسیار کوتاه به خود پاداش دهید.

And then you can do another short  focused study session if you like.

و سپس در صورت تمایل می‌توانید یک جلسه مطالعه متمرکز کوتاه دیگر انجام دهید.

Tip #530 Second Exercise breaks.

نکته شماره 530 وقفه های تمرینی.

This is my favorite way to add movement to my day.

این روش مورد علاقه من برای افزودن حرکت به روزم است.

Yes, I wake up every morning and go to the gym,  

بله، من هر روز صبح از خواب بیدار می‌شوم و به باشگاه می‌روم،

but after that I sit at my  desk for long periods of time.

اما بعد از آن برای مدت طولانی پشت میز می‌نشینم.

So when I'm working, I also work  in very focused, short sessions,  

بنابراین وقتی کار می‌کنم، در جلسات بسیار متمرکز و کوتاه،

20 to 40 minutes, and then I get a cup of  tea and that takes about 3 to 5 minutes.

۲۰ تا ۴۰ دقیقه نیز کار می‌کنم، و سپس یک فنجان چای می‌نوشم و این حدود ۳ تا ۵ دقیقه طول می‌کشد.

Now, while I'm waiting for that water to  boil to make my tea, I do some movement.

حالا، در حالی که منتظرم آن آب بجوشد تا چایم درست شود، کمی حرکت انجام می دهم.

I do lunges, squads, jumping Jags.

من لانژ، جوخه، جامپینگ جگ انجام می دهم. درجا می دوم

I run on the spot.

.

I do gentle stretches.

کشش های ملایم انجام می دهم. هر وقت منتظرم

I do something to move my  body anytime I'm waiting.

کاری انجام می‌دهم تا بدنم را حرکت دهم .

I always try to turn that  waiting time into some movement.

من همیشه سعی می کنم آن زمان انتظار را به یک حرکت تبدیل کنم.

So if I'm uploading a document to Google  Drive and it takes one minute to upload,  

بنابراین اگر در حال آپلود سندی در Google Drive هستم و آپلود آن یک دقیقه طول می‌کشد،

I get out from my chair and I just move.

از صندلی خود خارج می‌شوم و فقط حرکت می‌کنم.

Jumping jacks, stretches, lunges,  squats, just something simple.

جک های پرش، حرکات کششی، لانگز، اسکات، فقط یک چیز ساده.

And I only do it for 30 seconds.

و من فقط 30 ثانیه این کار را انجام می دهم.

But I do that multiple times a day.

اما من این کار را چندین بار در روز انجام می دهم.

I do that every hour, so that helps.

من این کار را هر ساعت انجام می دهم، بنابراین کمک می کند. به

Helps give me small bursts of movement,  which really energizes my body and allows  

من کمک می کند تا حرکات انفجاری کوچکی به من بدهد، که واقعاً به بدن من انرژی می دهد و به من اجازه می دهد

me to be more productive for  my next focused work session.

تا برای جلسه کاری متمرکز بعدی کارآمدتر باشم.

So think about when you can add some movement to  

بنابراین به این فکر کنید که چه زمانی می‌توانید حرکتی به

your day when you would otherwise  just be waiting and doing nothing.

روز خود اضافه کنید، در غیر این صورت فقط منتظر می‌مانید و هیچ کاری انجام نمی‌دهید.

Add movement.

حرکت را اضافه کنید.

Tip number six.

نکته شماره شش

Know your Why.

چرایی خود را بدانید

Nothing will energize you more  than having a strong motivation,  

هیچ چیز بیشتر از داشتن یک انگیزه قوی،

a strong desire, a strong vision for  why you're doing a certain activity.

یک میل قوی، یک دید قوی برای اینکه چرا یک فعالیت خاص را انجام می دهید، به شما انرژی نمی دهد.

I wake up in the morning completely  excited to make these videos for you.

من صبح کاملاً با هیجان از خواب بیدار می شوم که این ویدیوها را برای شما بسازم.

And do you know why?

و آیا شما می دانید چرا؟ به این

It's because I receive so much personal  satisfaction and joy knowing that my  

دلیل است که با دانستن اینکه

videos are helping people all around  the world to live their dream life,  

ویدیوهای من به مردم در سراسر دنیا کمک می‌کند تا زندگی رویایی خود را داشته باشند،

to get more opportunities, to help  their families, to help themselves.

فرصت‌های بیشتری به دست آورند، به خانواده‌هایشان کمک کنند و به خودشان کمک کنند، رضایت شخصی و شادی زیادی دریافت می‌کنم.

The comment section and the emails I get  from my students are my main motivation to  

بخش نظرات و ایمیل‌هایی که از دانش‌آموزانم دریافت می‌کنم، انگیزه اصلی من برای

keep doing this, but if I just focus on I have to  record another video, it's not the actual video.

ادامه این کار است، اما اگر فقط روی آن تمرکز کنم، باید ویدیوی دیگری ضبط کنم، ویدیو واقعی نیست.

Yes, I enjoy making the videos, but to be honest.

بله، من از ساختن ویدیوها لذت می برم، اما صادقانه بگویم.

It's.

این است.

A little boring, a little routine.

کمی خسته کننده، کمی روتین.

It's the same thing day after  day I sit here and I talk.

این همان چیزی است که هر روز اینجا می نشینم و صحبت می کنم.

So it's not the actual video, it is  the larger goal of making these videos.

بنابراین این ویدیوی واقعی نیست، بلکه هدف بزرگ‌تر از ساخت این ویدیوها است.

So for you, when you sit down to study, maybe it's  not oh, I have to review this grammar concept.

بنابراین برای شما، وقتی برای مطالعه می نشینید، شاید اینطور نباشد، من باید این مفهوم گرامری را مرور کنم.

I have to do this practice, exercise,  maybe those you don't enjoy so much.

من باید این تمرین را انجام دهم، ورزش کنم، شاید آنهایی که خیلی از آنها لذت نمی برید.

But you are so excited for that future vision  where you are sharing your ideas at a meeting,  

اما شما برای آن چشم‌انداز آینده بسیار هیجان‌زده هستید، جایی که ایده‌های خود را در یک جلسه به اشتراک می‌گذارید،

confidently, where you have been promoted  because of your excellent communication skills.

با اطمینان، جایی که به دلیل مهارت‌های ارتباطی عالی‌تان ارتقا یافته‌اید.

And because of that promotion, you  can send your kids to a better school.

و به دلیل آن تبلیغ، می‌توانید فرزندانتان را به مدرسه بهتری بفرستید.

You can support your parents.

شما می توانید از والدین خود حمایت کنید.

You can have a nice house for your family.

شما می توانید یک خانه خوب برای خانواده خود داشته باشید. می

You can donate to a charity that you believe in.

توانید به خیریه ای که به آن اعتقاد دارید کمک مالی کنید. می

You can help more people.

توانید به افراد بیشتری کمک کنید.

You can inspire people.

شما می توانید الهام بخش مردم باشید.

You feel more connected to your community  because you can have conversations.

احساس می‌کنید بیشتر به انجمن خود متصل هستید زیرا می‌توانید مکالمه داشته باشید.

So every time you sit down  to study, think about that.

بنابراین هر بار که برای مطالعه می نشینید، به آن فکر کنید.

Why?

Why are you doing this?

چرا؟

چرا اینجوری میکنی؟

What is that future vision?

آن چشم انداز آینده چیست؟

And really go further.

و واقعاً جلوتر بروید.

It's not about getting a promotion.

این در مورد گرفتن ترفیع نیست.

It's about what that money can  do for you, for your family,  

این در مورد آن چیزی است که آن پول می‌تواند برای شما، برای خانواده‌تان،

for your community, for the world at large.

برای جامعه‌تان و برای کل جهان انجام دهد.

And once you have that, think about it every day  

و هنگامی که آن را دارید، هر روز به آن فکر کنید

and you will feel excited to sit down  and study because you know your why?

و از اینکه بنشینید و مطالعه کنید هیجان‌زده می‌شوید زیرا دلیل خود را می‌دانید؟

Tip #7, Start sleeping.

نکته 7، شروع به خوابیدن کنید.

If we're talking about energy,  we cannot ignore sleep.

اگر در مورد انرژی صحبت می کنیم، نمی توانیم خواب را نادیده بگیریم.

This video started with movement.

این ویدیو با حرکت شروع شد.

Then we discussed diet.

سپس در مورد رژیم غذایی بحث کردیم.

Then we discussed staying  hydrated by drinking more water.

سپس درباره هیدراته ماندن با نوشیدن آب بیشتر بحث کردیم.

Well, of course we need to talk about sleep.

خوب، البته ما باید در مورد خواب صحبت کنیم.

One of the best things that you can do for  yourself is have a consistent sleep schedule.

یکی از بهترین کارهایی که می توانید برای خود انجام دهید این است که یک برنامه خواب ثابت داشته باشید.

I go to bed at the exact  same time every single night.

من هر شب دقیقاً در ساعت یکسانی به رختخواب می روم .

I wake up at the exact time every single  morning and I get 7 hours of sleep.

من هر روز صبح در ساعت دقیق از خواب بیدار می شوم و ۷ ساعت می خوابم.

If I sleep any less than 7  hours, I am not as productive.

اگر کمتر از ۷ ساعت بخوابم، آنقدرها بازدهی ندارم.

I work slower.

کندتر کار می کنم.

It takes me longer to do tasks.

انجام وظایف بیشتر طول می کشد.

I feel the difference.

من تفاوت را احساس می کنم.

Now for you.

حالا برای شما

Maybe you only need six hours of sleep,  but maybe you need 8 hours of sleep.

شاید شما فقط به شش ساعت بخوابید، اما شاید به ۸ ساعت بخوابید.

So you need to experiment and understand your  body and understand how much sleep you need.

بنابراین باید آزمایش کنید و بدن خود را درک کنید و بفهمید که چقدر به خواب نیاز دارید.

But most likely it's a minimum of six  hours and a maximum of eight or 9 hours.

اما به احتمال زیاد حداقل شش ساعت و حداکثر هشت یا ۹ ساعت است.

But experiment and see and then  have a consistent sleep schedule.

اما آزمایش کنید و ببینید و سپس یک برنامه خواب ثابت داشته باشید.

It will completely change  how energized your body is.

این به طور کامل میزان انرژی بدن شما را تغییر خواهد داد.

Your body will adapt your sleep  schedule and it will know.

بدن شما برنامه خواب شما را تطبیق می دهد و می داند.

I wake up at this time and then I need to  stay up and be energized until this time.

من در این زمان از خواب بیدار می شوم و سپس باید بیدار بمانم و تا این زمان پر انرژی باشم.

Your body will adjust to that schedule.

بدن شما با آن برنامه سازگار خواهد شد.

And Are you ready for your bonus tip?

و آیا برای نکته جایزه خود آماده هستید؟

This is something that we do  every second of every day.

این کاری است که هر ثانیه هر روز انجام می‌دهیم.

We you would die if we stopped doing it.

اگر دست از این کار برداریم، شما خواهید مرد.

But it can completely help you with your energy.

اما می تواند به طور کامل با انرژی به شما کمک کند.

Do you know what?

I'm talking about breathing.

میدونی چیه؟

من در مورد نفس کشیدن صحبت می کنم.

Now The thing is that a lot of people  don't actually breathe properly.

اکنون مسئله این است که بسیاری از مردم واقعاً به درستی نفس نمی‌کشند.

Our breath also provides  energy to our entire body.

نفس ما همچنین به کل بدن ما انرژی می‌دهد. اگر نفس نمی کشیدیم

Our body would die very  quickly if we didn't breathe.

بدن ما خیلی سریع می میرد .

When you're feeling a little bit tired,  

وقتی کمی احساس خستگی می‌کنید،

a little bit sluggish, just stop and  take three to five to 10 deep breaths.

کمی تنبل هستید، کافی است توقف کنید و سه تا پنج تا ۱۰ نفس عمیق بکشید.

It will only take 15 seconds, and  it will completely energize you for  

فقط ۱۵ ثانیه طول می‌کشد، و برای مدت کوتاهی کاملاً به شما انرژی می‌دهد

a short period of time, but that's all  you need until your focus session ends.

، اما این تمام چیزی است که تا پایان جلسه تمرکزتان به آن نیاز دارید.

You take a small break, you get some movement,  

کمی استراحت می کنید، کمی حرکت می کنید،

you drink some water, and then  you're ready for another session.

مقداری آب می نوشید، و سپس برای جلسه دیگری آماده می شوید.

Now to breathe.

حالا برای نفس کشیدن

Properly make sure you take a  big breath in through your nose.

به درستی مطمئن شوید که یک نفس عمیق از طریق بینی خود وارد می کنید.

Hold it and then exhale.

آن را نگه دارید و سپس بازدم کنید.

Through your mouth.

از طریق دهان شما

This isn't how we breathe normally.

این طوری نیست که ما به طور معمول نفس می کشیم.

When I'm just breathing right  now, I'm not doing that.

وقتی الان دارم نفس می‌کشم، این کار را نمی‌کنم.

But to energize your body with your  breath, you need to take deep breaths.

اما برای انرژی بخشیدن به بدن با نفس، باید نفس عمیق بکشید.

You need to make sure that breath  goes all the way through your body.

باید مطمئن شوید که نفس در تمام بدن شما جریان دارد.

So in through the nose hold and  then out through your mouth slowly.

بنابراین از طریق بینی نگه دارید و سپس به آرامی از طریق دهان خارج شوید.

Just let it come out.

فقط بذار بیرون بیاد

Do that for 10 to 15 seconds anytime  you're feeling a little sluggish.

هر زمان که احساس کردید کمی تنبل هستید، این کار را برای 10 تا 15 ثانیه انجام دهید .

So that's my best bonus tip for you.

بنابراین این بهترین نکته جایزه من برای شما است.

You've already learned a lot of  grammar, you've boosted your energy.

شما قبلاً گرامر زیادی یاد گرفته اید، انرژی خود را افزایش داده اید.

So we have one more part of this master class.

بنابراین ما یک بخش دیگر از این استاد کلاس داریم.

We are going to review a news article together  based on a current event, and by doing this,  

ما می‌خواهیم یک مقاله خبری را با هم بر اساس یک رویداد فعلی مرور کنیم، و با انجام این کار،

you're going to improve all areas of your  English in a very engaging and natural way.

می‌خواهید همه زمینه‌های انگلیسی خود را به روشی بسیار جذاب و طبیعی بهبود بخشید.

So let's review the news article right now.

پس بیایید همین الان مقاله خبری را مرور کنیم.

First, I'll read.

اول میخونم

The headline Ukrainian born model winning  Miss Japan reignites identity debate.

تیتر یک مدل متولد اوکراین که برنده دوشیزه ژاپن شد بحث هویت را دوباره برانگیخت.

So in this photo here we have the  contestants for the Miss Japan  

بنابراین در این عکس در اینجا ما شرکت کنندگان مسابقه دوشیزه ژاپن

competition and in the middle the winner  who happens to be a Ukrainian born model.

و در وسط برنده که اتفاقاً یک مدل متولد اوکراین است را داریم.

Now let's take a look at the  grammar of the sentence here,  

حالا بیایید نگاهی به دستور زبان این جمله بیندازیم،

because notice Ukrainian born model.

زیرا به مدل متولد اوکراین توجه کنید.

This is the subject of the sentence.

این موضوع جمله است.

Ukrainian born describes the  model, so it functions as an  

متولد اوکراین این مدل را توصیف می‌کند ، بنابراین به‌عنوان یک

adjective Ukrainian born model winning right here.

صفت مدل متولد اوکراین که در اینجا برنده می‌شود عمل می‌کند.

This is a present participle.

این یک فاعل است.

It's your verb in ING.

این فعل شما در ING است. حال

It's not the present continuous  because there's no verb to be.

استمراری نیست زیرا هیچ فعل to be وجود ندارد.

Ukrainian born model is winning.

مدل متولد اوکراین برنده است.

That would be an action taking place now  in the present continuous, but winning.

این اقدامی خواهد بود که اکنون در حال انجام پیوسته، اما برنده است.

This is simply the present participle, and  it's used to show a continuous action or an  

این صرفاً مضارع فعلی است، و برای نشان دادن یک عمل پیوسته یا یک

ongoing action, something with an action involved.

عمل در حال انجام، چیزی که شامل یک عمل است، استفاده می‌شود.

Let's review this example.

بیایید این مثال را مرور کنیم.

The diligent students watching  this video increase their fluency.

دانش‌آموزان کوشا که این ویدیو را تماشا می‌کنند، تسلط خود را افزایش می‌دهند.

Now notice I put watching this video  watching is the present participle.

حالا توجه داشته باشید که تماشای این ویدیو را تماشا می‌کنم.

I put it in brackets because I  could delete this entire part.

من آن را در پرانتز گذاشتم زیرا می‌توانم کل این قسمت را حذف کنم.

The diligent students increase their fluency.

دانش آموزان کوشا تسلط خود را افزایش می دهند.

That's a grammatically correct student.

این دانش آموز گرامری درست است.

But by including the present participle, it  includes how the action that made that possible.

اما با گنجاندن فعل حاضر، شامل نحوه عملی می‌شود که آن را ممکن کرد.

And by putting it in the present  participle, it shows that action.

و با قرار دادن آن در حالت فعلی، آن عمل را نشان می دهد.

The diligent students watching  this video increased their fluency.

دانش‌آموزان کوشا که این ویدیو را تماشا می‌کنند، تسلط آن‌ها را افزایش می‌دهند.

And you're a diligent student, right?

و شما یک دانش آموز کوشا هستید، درست است؟

I put the definition of diligence here.

من تعریف کوشا را اینجا قرار دادم.

It's an adjective.

این یک صفت است.

It means careful, attentive someone who applies a  

این بدان معناست که فردی دقیق و حواس‌پرت است که

lot of effort that describes you right  and you're increasing your fluency.

تلاش زیادی می‌کند تا شما را به درستی توصیف کند و شما تسلط خود را افزایش می‌دهید.

So put I'm diligent.

پس بگم من کوشا هستم

I'm diligent.

من کوشا هستم

Put that in the comments below.

آن را در نظرات زیر قرار دهید.

Now don't worry about taking all of these  notes because I summarize everything in a  

اکنون نگران گرفتن همه این یادداشت‌ها نباشید زیرا من همه چیز را در یک

free lesson PDF so you can look  in the description for the link.

PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم تا بتوانید پیوند را در توضیحات جستجو کنید.

Now let's continue on and learn how this Ukrainian  

اکنون بیایید ادامه دهیم و بیاموزیم که چگونه این

born model winning Miss Japan  reignites the identity debate.

مدل اوکراینی برنده دوشیزه ژاپن بحث هویت را دوباره برانگیخته است.

Now I highlighted reignites just  to remind you that if you had re  

اکنون Reignites را هایلایت کردم تا به شما یادآوری کنم که اگر

in front of the verb, it means to do it again.

در جلوی فعل re  داشته باشید، به معنای انجام دوباره آن است.

So this suggests there was already an  identity debate and now it's happening again.

بنابراین این نشان می‌دهد که قبلاً یک بحث هویت وجود داشته است و اکنون دوباره تکرار می‌شود. دوباره

It's been reignited.

شعله ور شده است.

So let's learn why there have been racial barriers  

بنابراین بیایید بیاموزیم که چرا موانع نژادی   وجود داشته است

and it has been challenging  to be accepted as Japanese.

و پذیرفته شدن به عنوان ژاپنی چالش برانگیز بوده است.

So notice this is in quotation marks,  

بنابراین توجه کنید که این در علامت نقل قول است،

which means that someone is saying this and  we learn who just in the next paragraph.

که به این معنی است که کسی این را می‌گوید و در پاراگراف بعدی متوجه می‌شویم چه کسی.

So it is the model, the Ukrainian born  model that was crowned Miss Japan.

بنابراین این مدل، مدل متولد اوکراین است که تاج دوشیزه ژاپن را به دست آورد.

There have been racial barriers, and it has  been challenging to be accepted as Japanese.

موانع نژادی وجود داشته است، و پذیرفته شدن به عنوان ژاپنی چالش برانگیز بوده است.

That's what a tearful Carolina Shino said  

این همان چیزی است که کارولینا شینوی گریان به ژاپنی بی عیب

in impeccable Japanese after she  was crowned Miss Japan on Monday.

و نقص پس از تاج گذاری برای خانم ژاپن در روز دوشنبه گفت.

Impeccable.

بی عیب و نقص

This is a great adjective, Impeccable.

این یک صفت عالی است، بی عیب و نقص.

And it's fun to say I speak impeccable English.

و جالب است که بگویم من انگلیسی بی عیب و نقص صحبت می کنم.

That's what you can say in a few months,  a few years, maybe even next week.

این چیزی است که می توانید در چند ماه، چند سال، شاید حتی هفته آینده بگویید.

I speak impeccable English.

من انگلیسی بی عیب و نقص صحبت می کنم.

Impeccable means perfect  with no flaws or mistakes.

بی عیب و نقص به معنای کامل و بدون نقص یا اشتباه است.

But I don't want you to think that  that is actually how it's used,  

اما من نمی‌خواهم فکر کنید که در واقع این روش استفاده می‌شود،

because nobody speaks impeccable  English or impeccable Japanese.

زیرا هیچ‌کس انگلیسی یا ژاپنی بی‌عیب و نقص صحبت نمی‌کند.

Of course, we all make mistakes and flaws,  

البته، همه ما اشتباهات و نقص‌هایی مرتکب می‌شویم،

and we're not perfect 100% of  the time, but it's saying you're.

و 100% مواقع کامل نیستیم ، اما می‌گوید شما هستید.

Close to it.

نزدیک به آن.

So you could really compliment someone.

بنابراین می توانید واقعاً از کسی تعریف کنید.

Let's say a friend, family member, a Co  worker invited you to their house for dinner.

فرض کنید یک دوست، یکی از اعضای خانواده، یکی از همکاران شما را برای شام به خانه خود دعوت کرده است.

You can say that dinner was impeccable.

می توان گفت که شام ​​بی عیب و نقص بود.

Thank you so much.

خیلی ممنونم.

And they will be very happy.

و آنها بسیار خوشحال خواهند شد.

Wow, they really liked my dinner.

وای، آنها واقعا شام من را دوست داشتند.

You can use that for any piece of  work that someone does for you.

می‌توانید از آن برای هر کاری که کسی برای شما انجام می‌دهد استفاده کنید.

That presentation was impeccable, Jennifer.

این ارائه بی عیب و نقص بود، جنیفر.

Your.

شما

Lesson was impeccable, so you can put  that in the comments to say thank you.

درس بی عیب و نقص بود، بنابراین می توانید آن را در نظرات قرار دهید تا تشکر کنید.

And in reality, that is actually not.

و در واقع اینطور نیست.

True there are.

درسته که هستن

Absolutely mistakes and flaws in this video.

کاملا اشتباهات و ایرادات در این ویدیو.

But remember it doesn't  actually mean 100% perfect.

اما به یاد داشته باشید که در واقع به معنای 100٪ کامل نیست.

It's just a nice compliment.

این فقط یک تعریف خوب است.

So you can say Jennifer your video was  impeccable so you can put that in the comments.

بنابراین می توانید بگویید جنیفر ویدیوی شما بی عیب و نقص بود، بنابراین می توانید آن را در نظرات قرار دهید.

Jennifer your video was impeccable.

جنیفر ویدیوت بی عیب و نقص بود

And remember this is an adjective  so you need your verb to be here.

و به یاد داشته باشید که این یک صفت است، بنابراین شما نیاز دارید که فعل شما اینجا باشد.

I conjugated it in the past simple, but you  could also put it in the present simple.

من آن را در گذشته ساده جمع کردم، اما شما می‌توانید آن را در زمان حال ساده نیز قرار دهید.

Jennifer, your video is impeccable.

جنیفر، ویدئوی شما بی عیب و نقص است.

It really conveys the same  meaning 26 year old model.

واقعاً همان معنای مدل 26 ساله را منتقل می کند.

So notice here 26 year old is  being used as an adjective,  

بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا 26 ساله به عنوان یک صفت استفاده می شود،

which is why there is no S on years 26 years  the 26 year old model who was born in Ukraine.

به همین دلیل است که مدل 26 ساله ای که در اوکراین متولد شده است، در 26 سالگی S وجود ندارد.

Now technically I could take this entire sentence  and just use one adjective to replace all of it.

اکنون از نظر فنی می‌توانم کل این جمله را انتخاب کنم و فقط از یک صفت برای جایگزینی همه آن استفاده کنم.

Do you know how I could do that?

آیا می دانید چگونه می توانم این کار را انجام دهم؟

I could say the 26 year old Ukrainian model,  Ukrainian model and by using that I can delete  

می‌توانم مدل اوکراینی 26 ساله، مدل اوکراینی را بگویم و با استفاده از آن می‌توانم

everything I have highlighted including  the commas because the commas are only  

همه چیزهایی را که برجسته کرده‌ام، از جمله  ویرگول را حذف کنم، زیرا کاما فقط

there to show that this is additional  information which I no longer need.

برای نشان دادن این است که این اطلاعات اضافی  است که دیگر به آن نیازی ندارم.

That's not a requirement.

این یک الزام نیست.

I'm just showing you how you can get  creative with the English language  

من فقط به شما نشان می دهم که چگونه می توانید با زبان انگلیسی خلاق شوید

and communicate the same idea in different ways.

و یک ایده را به روش های مختلف منتقل کنید.

The 26 year old model who was born in Ukraine,  

این مدل ۲۶ ساله که در اوکراین به دنیا آمد،

moved to Japan at the age of  5 and was raised in Nakoya.

در سن ۵ سالگی به ژاپن نقل مکان کرد و در ناکویا بزرگ شد.

She is the first naturalized Japanese citizen  to win the pageant, the pageant being Miss  

او اولین شهروند ژاپنی است که برنده این مسابقه شده است، مسابقه دوشیزه

Japan and coming back to here, naturalized  and naturalized citizen Japanese, describing  

ژاپن است و به اینجا بازمی گردد، تابعیت و تابعیت ژاپنی را دریافت می کند و توضیح می دهد که وقتی شما پس از تولد تابعیت دریافت می کنید،

what type of citizen and naturalized citizen  is when you receive citizenship after birth.

چه نوع شهروند و شهروندی تابعیت شده است.

So it's not in the country that you were born in.

بنابراین در کشوری که در آن متولد شده اید نیست.

And perhaps this is the case for you.

و شاید این مورد برای شما باشد.

I know many of my students now live  in countries where they were not born.

من می دانم که بسیاری از دانش آموزان من اکنون در کشورهایی زندگی می کنند که در آن متولد نشده اند.

So if you applied for citizenship  and you got that, you would be  

بنابراین اگر برای شهروندی درخواست دادید و آن را دریافت کردید،

a natural naturalized citizen of that country.

یک شهروند طبیعی آن کشور خواهید بود.

She is the first naturalized  Japanese citizen to win the pageant.

او اولین شهروند ژاپنی است که برنده این مسابقه شده است.

But her victory has reignited a debate.

اما پیروزی او بحث ها را دوباره برانگیخت.

So remember, reignited,  

بنابراین به یاد داشته باشید، دوباره شعله ور شد،   به این

it means the debate already happened in  the past and now it's happening again.

معنی است که بحث قبلاً در گذشته اتفاق افتاده است و اکنون دوباره تکرار می شود.

So you can think of it as restart, restart,  a debate on what it means to be Japanese.

بنابراین می‌توانید آن را به‌عنوان راه‌اندازی مجدد، راه‌اندازی مجدد، بحثی درباره معنای ژاپنی بودن در نظر بگیرید.

While some recognized her victory as a  sign of the times, a sign of the times,  

در حالی که برخی پیروزی او را به‌عنوان نشانه‌ای از زمان، نشانه‌ای از زمان می‌دانستند،

this means that you embrace the culture,  the opinions, the beliefs of right now,  

این بدان معناست که شما فرهنگ، نظرات، باورهای کنونی را می‌پذیرید،

not of your grandparents or great  grandparents or great great grandparents.

نه از پدربزرگ و مادربزرگ یا پدربزرگ و مادربزرگ یا پدربزرگ و مادربزرگ بزرگتان.

Because obviously society is very different now.

چون بدیهی است که جامعه اکنون بسیار متفاوت است.

Compared to what it was for your parents,  your grandparents, your great grandparents.

در مقایسه با آنچه برای والدین شما،  پدربزرگ و مادربزرگ شما، پدربزرگ و مادربزرگ شما بود.

So that would be a sign of the times  that your opinions, your beliefs,  

بنابراین این نشانه زمان هایی است که نظرات، باورهای شما،

are staying modern with the current time.

با زمان فعلی مدرن می مانند.

I wrote that definition for you.

این تعریف را برای شما نوشتم.

Now notice here, while some I know that this  sentence is going to contain a contrast,  

اکنون به اینجا توجه کنید، در حالی که برخی من می دانم که این جمله حاوی یک تضاد است،

some have recognized, others have not.

برخی تشخیص داده اند، برخی دیگر نه.

So notice here, while some others  have said notice here that they  

بنابراین در اینجا توجه کنید، در حالی که برخی دیگر گفته اند در اینجا توجه کنید که آنها از

they use the past simple here  and the present perfect here.

گذشته ساده در اینجا استفاده می کنند و حال کامل را در اینجا استفاده می کنند.

Generally, you want to use  the same verb tense unless  

به طور کلی، شما می خواهید از همان زمان فعل استفاده کنید، مگر اینکه

there is a specific reason why you wouldn't.

دلیل خاصی وجود داشته باشد که این کار را نکنید.

In this case, you could use the present  perfect here and the present perfect here,  

در این مورد، می‌توانید از زمان حال کامل اینجا و حال کامل اینجا استفاده کنید،

and that would be a more impeccable way to  communicate your ideas to use the same verb tense.

و این روش بی‌عیب‌تری برای انتقال ایده‌هایتان برای استفاده از زمان فعل مشابه خواهد بود.

While some have recognized  and you might be wondering,  

در حالی که برخی تشخیص داده‌اند و ممکن است از خود بپرسید،

well why would I use the present perfect?

خوب چرا از حال کامل استفاده کنم؟

Because the present perfect is also  used for a completed past action if  

زیرا زمان حال کامل برای یک عمل گذشته تکمیل‌شده نیز استفاده می‌شود، اگر

there is a result in the present and  the result in the present being that  

نتیجه‌ای در زمان حال وجود داشته باشد و نتیجه در زمان حال این باشد که

now some people accept her as Miss Japan even  though she was born in Ukraine, others do not.

اکنون برخی او را به‌عنوان دوشیزه ژاپن می‌پذیرند، حتی اگر او در اوکراین به دنیا آمده باشد، برخی دیگر قبول ندارند.

So that is the result in the present.

بنابراین این نتیجه در حال حاضر است.

So you can just add that auxiliary verb have.

بنابراین شما فقط می توانید آن فعل کمکی have را اضافه کنید.

Because some is plural, they have  recognized others they have said.

از آنجایی که برخی جمع است، برخی دیگر را که گفته اند تشخیص داده اند.

Now it's more impeccable  because the verb tenses match.

اکنون بی‌عیب‌تر است، زیرا زمان‌های فعل مطابقت دارند.

Others have said she does not  look like a Miss Japan should.

دیگران گفته اند که او مانند دوشیزه ژاپن نیست.

Her win comes nearly ten years  after Ariana Miyamoto became the  

برنده شدن او تقریباً ده سال پس از آن است که آریانا میاموتو

first biracial woman to be  crowned Miss Japan in 2015.

اولین زن دو نژادی شد که در سال 2015 تاج دوشیزه ژاپن را به دست آورد.

They use this, I believe above as well.

من معتقدم در بالا نیز از آن استفاده می کنند.

To be crowned is simply when the  crown is placed on your head,  

تاج گذاری به سادگی زمانی است که تاج روی سر شما قرار می گیرد،

which signals that you are the winner.

که نشان می دهد شما برنده هستید.

So it's another way of saying the first biracial  woman to win Miss Japan in 2015 to be crowned.

بنابراین این راه دیگری است برای اینکه بگوییم اولین زن دو نژادی که در سال 2015 برنده دوشیزه ژاپن شد تاجگذاری کرد.

Because when you're crowned, it  means you won the competition.

زیرا وقتی تاج‌گذاری می‌کنید، به این معنی است که در رقابت برنده شدید.

So is this language is just  specific to the beauty competition.

پس آیا این زبان فقط مختص رقابت زیبایی است.

Now biracial here by by means to.

در حال حاضر دو نژادی در اینجا با استفاده از.

So it's saying that this woman  is of two different races.

بنابراین می گویند که این زن از دو نژاد متفاوت است.

Biracial, that's what that means.

Biracial، این همان معنی است.

And just remember by implies  to I made that note for you.

و فقط به یاد داشته باشید که من آن یادداشت را برای شما نوشتم.

Now, before we move on, let's  look at nearly ten years after.

اکنون، قبل از اینکه به جلو برویم، اجازه دهید تقریباً ده سال بعد را بررسی کنیم.

Nearly is a replacement to almost.

تقریبا جایگزینی برای تقریبا است.

So if you say almost 10 years, it's very  common to round up to whole numbers,  

بنابراین، اگر می‌گویید تقریباً 10 سال، بسیار معمول است که اعداد کامل را جمع کنید،

whether that's a ends in A5 or a  0510152025 S nearly ten years after.

چه انتهای آن در A5 باشد یا یک 0510152025 S تقریباً ده سال بعد.

It could be 8 years, 8.5 or 9 years,  but it's closer to 10 than it is to 5  

ممکن است 8 سال، 8.5 یا 9 سال باشد، اما به 10 نزدیک تر از 5

S nearly ten years after, almost 10  years after Let's Continue a WADA,  

ثانیه است، تقریباً ده سال بعد، تقریباً 10 سال پس از بیایید یک WADA را ادامه دهیم،

the organizer of the Miss Japan Grand Prix  pageant, told the BBC that judges had chosen  

سازمان دهنده مسابقه جایزه بزرگ دوشیزه ژاپن به بی بی سی گفت داوران خانم شینو را انتخاب کرده بودند

Miss Shino, so this was the winner  as the winner with full confidence.

، بنابراین این برنده با اطمینان کامل به عنوان برنده انتخاب شد.

She speaks and writes in  beautiful and polite Japanese.

او به ژاپنی زیبا و مؤدبانه صحبت می کند و می نویسد .

So here they chose to use different adjectives.

بنابراین در اینجا آنها استفاده از صفت های مختلف را انتخاب کردند.

Beautiful Japanese, polite Japanese because these  

ژاپنی زیبا، ژاپنی مودب، زیرا اینها

are other ways to show that  why she won the competition.

راه‌های دیگری برای نشان دادن دلیل برنده شدن او در رقابت هستند.

Remember that other adjective  which I've used many times on  

آن صفت دیگر را به خاطر می آورید که من بارها

purpose to get that repetition so you remember it?

برای تکرار آن استفاده کرده ام تا آن را به خاطر بسپارید؟

And that other adjective is impeccable Japanese.

و آن صفت دیگر ژاپنی بی عیب و نقص است.

Impeccable Japanese.

ژاپنی بی عیب و نقص

She speaks and writes in beautiful,  polite, and impeccable Japanese.

او به زبان ژاپنی زیبا، مؤدبانه و بی عیب و نقص صحبت می کند و می نویسد.

If I wanted to add a third adjective, Miss  WADA said she is more Japanese than we are.

اگر بخواهم صفت سومی اضافه کنم، خانم WADA گفت او ژاپنی‌تر از ماست.

Again, this is probably added to reinforce  the fact that she won with full confidence.

دوباره، این احتمالاً برای تقویت این واقعیت اضافه شده است که او با اعتماد به نفس کامل برنده شد.

Miss Shino, the winner,  had announced on Instagram.

خانم شینو، برنده، در اینستاگرام اعلام کرده بود.

Oh, what verb tense is this?

اوه، این چه زمان فعل است؟

The past perfect, which means this action  happened before another past action.

گذشته کامل، به این معنی که این عمل قبل از عمل گذشته دیگری اتفاق افتاده است.

So now, at this point, winning  the competition is in the past.

بنابراین اکنون، در این مرحله، برنده شدن در رقابت در گذشته است.

She already has that crown on her head.

او قبلاً آن تاج را روی سر دارد.

She's giving interviews about it.

او در این مورد مصاحبه می کند.

So winning the competition is in the past.

پس برنده شدن در رقابت گذشته است.

So this could be the past before that past action.

بنابراین این می تواند گذشته قبل از آن عمل گذشته باشد.

Miss Shino had announced on  Instagram earlier last year  

خانم شینو اوایل سال گذشته

when she received Japanese nationality,  saying that she may not look Japanese,  

هنگام دریافت ملیت ژاپنی در اینستاگرام اعلام کرده بود که ممکن است ژاپنی به نظر نرسد،

but her mind had become Japanese  because she had grown up in Japan.

اما ذهنش ژاپنی شده است، زیرا در ژاپن بزرگ شده است.

So grown up is when a child becomes an adult.

بنابراین بزرگ شدن زمانی است که یک کودک بالغ می شود.

Now do you remember when she moved  to Japan when she was five years old?

حالا به یاد دارید زمانی که او در پنج سالگی به ژاپن رفت؟

Think of a 5 year old that you know and imagine  them growing up in a culture other than their own.

به کودک 5 ساله‌ای فکر کنید که می‌شناسید و تصور کنید که او در فرهنگی غیر از فرهنگ خودشان بزرگ شده است.

I think it's pretty realistic that  they would completely embrace that  

من فکر می‌کنم بسیار واقع بینانه است که

new culture if they're only five years old.

اگر فقط پنج سال داشته باشند، آن فرهنگ جدید را کاملاً پذیرفته باشند.

So to grow up in, you could say I grew up in a  small city, in a big city, in a condo and a house.

بنابراین برای بزرگ شدن، می توانید بگویید من در یک شهر کوچک، در یک شهر بزرگ، در یک آپارتمان و یک خانه بزرگ شدم.

You could say whatever you  wanted after I grew up in.

شما می توانید بعد از بزرگ شدن من هرچه می خواهید بگویید.

Or you can also say I was raised,  I was raised in a small city.

یا می توانید بگویید من بزرگ شدم، من در یک شهر کوچک بزرگ شدم.

So notice here the verb is to grow up.

بنابراین توجه کنید که در اینجا فعل رشد کردن است.

It's a phrasal verb.

این یک فعل عبارتی است.

So you need that preposition  up, and your verb is grow.

بنابراین شما به آن حرف اضافه نیاز دارید، و فعل شما رشد است.

You need to conjugate that.

شما باید آن را با هم ترکیب کنید.

Here.

Your verb that you're  conjugating is the verb to be.

اینجا.

فعل شما که در حال صرف آن هستید، فعل to be است.

This is conjugated in the past simple,  and then raised is always in the Ed form.

این در گذشته ساده با هم ترکیب می‌شود، و سپس افزایش می‌یابد همیشه به شکل Ed است.

Now this is when you develop from a child to an  adult and they communicate the exact same idea.

اکنون این زمانی است که شما از یک کودک به یک بزرگسال تبدیل می‌شوید و آن‌ها دقیقاً همان ایده را منتقل می‌کنند.

They're just using different vocabulary.

آنها فقط از واژگان متفاوتی استفاده می کنند. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

And as she accepted her trophy as Miss Japan  2024, she said winning the title was a dream.

و همانطور که او جایزه خود را به عنوان دوشیزه ژاپن 2024 پذیرفت، گفت که بردن این عنوان یک رویا بود.

Being recognized as a Japanese in this  competition fills me with gratitude.

شناخته شدن به عنوان یک ژاپنی در این رقابت من را سرشار از قدردانی می کند.

Let's review this sentence.

بیایید این جمله را مرور کنیم.

Notice that this is a gerund statement which  is used for general statements and the.

توجه داشته باشید که این یک دستور gerund است که برای عبارات کلی و عبارت استفاده می شود.

Verb.

فعل

Is in ING to begin the sentence.

برای شروع جمله در ING است.

Being recognized as a Japanese in this  competition fills me with gratitude.

شناخته شدن به عنوان یک ژاپنی در این رقابت من را سرشار از قدردانی می کند.

So when something fills you with an emotion,  just means that emotion is strong within you.

بنابراین وقتی چیزی شما را پر از یک احساس می‌کند، به این معناست که احساس در درون شما قوی است.

So it's a very poetic, a very  strong statement, you might say.

بنابراین، ممکن است بگویید این یک بیانیه بسیار شاعرانه و بسیار قوی است.

Hearing my boss say my  presentation was impeccable.

شنیدن رئیسم که می گوید ارائه من بی عیب و نقص بود.

Your presentation was impeccable.

ارائه شما بی عیب و نقص بود

That fills me with joy.

که من را پر از شادی می کند.

Now important.

حالا مهمه

You should know that.

شما باید این را بدانید.

All of this is the.

همه اینها هستند.

Subject of the sentence and a gerund expression is  conjugated as it, ** *** it third person singular.

موضوع جمله و یک عبارت جرون به صورت آن مزدوج است، ** *** سوم شخص مفرد.

It this this fills me with joy.

این من را پر از شادی می کند.

That fills me with joy.

که من را پر از شادی می کند.

So that's why you need this S here.

بنابراین به همین دلیل است که شما به این S در اینجا نیاز دارید.

No?

نه؟

Something that's true for me  reading my students comments.

چیزی که برای من که نظرات دانش‌آموزانم را می‌خوانم درست است.

Now notice the punctuation here.

حالا به نقطه گذاری اینجا توجه کنید.

The possessive is after because I have  multiple students, so students is.

مالکیت پس از آن است زیرا من چند دانش آموز دارم، پس دانش آموزان هم هستند.

Plural.

جمع.

But then I want to show that the  comments belong to my students,  

اما سپس می‌خواهم نشان دهم که نظرات متعلق به دانش‌آموزان من است،

so I put the punctuation after reading  my students comments Makes my day.

بنابراین پس از خواندن نظرات دانش‌آموزانم روز من را می‌سازد، علائم نگارشی را قرار می‌دهم.

So all of this is conjugated as this.

بنابراین همه اینها به این صورت مزدوج می شود.

It that this makes my day, it  makes my day that makes my day.

این روز من را می سازد، روز من را می سازد که روز من را می سازد.

So that's how you conjugate jarrant expressions.

بنابراین اینگونه است که عبارات jarrant را با هم ترکیب می کنید.

Now the expression to make ones day,  in this case my day to make one's day.

اکنون عبارت to make ones day، در این مورد روز من برای ساختن یک روز.

This is when the event or situation, in this  case the event is reading my students comments,  

این زمانی است که رویداد یا موقعیت، در این مورد، رویداد در حال خواندن نظرات دانش‌آموزان من است،

the event or situation made a positive impact  on my day and I'm going to make this stronger,  

رویداد یا موقعیت تأثیر مثبتی بر روز من گذاشت و من می‌خواهم آن را قوی‌تر کنم،

made a very positive impact on my day.

تأثیر بسیار مثبتی بر روز من گذاشت.

When I'm reviewing all the things that happened to  

وقتی دارم همه چیزهایی را که امروز برایم اتفاق افتاده مرور می‌کنم،

me today, this one thing really  stands out as being positive.

این یک چیز واقعاً مثبت است.

So if you want to thank someone you  could say oh thanks so much for for  

بنابراین، اگر می‌خواهید از کسی تشکر کنید، می‌توانید بگویید اوه خیلی ممنون که

having coffee with me and listening  to me talk about my vacation.

با من قهوه خوردید و به صحبت‌های من درباره تعطیلاتم گوش دادید.

It really made my day, it really made my day.

واقعاً روزم را ساخت، واقعاً روزم را ساخت.

Now this is true so make sure you leave a comment  because reading my students comments makes my day.

اکنون این درست است، پس حتما نظر بگذارید زیرا خواندن نظرات دانش‌آموزان من روزم را می‌سازد.

It is the best part of my day.

بهترین بخش روز من است.

I really love it.

So please leave a comment so you can make  my day and I hope my lessons make your day,  

من واقعا آن را دوست دارم.

پس لطفاً نظر بدهید تا بتوانید روز من را بسازید و امیدوارم درس‌های من روز شما را بسازند،

or at least make a part of your day.

یا حداقل بخشی از روز شما را بسازند.

And that's the end of our article.

و این پایان مقاله ما است.

So what I'll do now is I'll read  the article from start to finish  

بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می‌خوانم

and this time I want you to  focus on my pronunciation.

و این بار می‌خواهم روی تلفظ من تمرکز کنید.

So let's do that now.

پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم.

Ukrainian born model winning Miss  Japan reignites identity debate.

مدل متولد اوکراین برنده دوشیزه ژاپن بحث هویت را دوباره برانگیخت.

There have been racial barriers and it has  been challenging to be accepted as Japanese.

موانع نژادی وجود داشته است و پذیرفته شدن به عنوان ژاپنی چالش برانگیز بوده است.

That's what a tearful Carolina Shino said  

این همان چیزی است که کارولینا شینوی گریان به ژاپنی بی عیب

in impeccable Japanese after she  was crowned Miss Japan on Monday.

و نقص پس از تاج گذاری برای خانم ژاپن در روز دوشنبه گفت.

The 26 year old model, who was born in Ukraine,  

این مدل ۲۶ ساله که در اوکراین به دنیا آمد،

moved to Japan at the age of  5 and was raised in Nakoya.

در سن ۵ سالگی به ژاپن نقل مکان کرد و در ناکویا بزرگ شد.

She is the first naturalized  Japanese citizen to win the pageant,  

او اولین شهروند ژاپنی است که برنده این مسابقه شده است،

but her victory has reignited a debate  on what it means to be Japanese.

اما پیروزی او بحثی را در مورد معنای ژاپنی بودن برانگیخته است.

While some recognized her  victory as a sign of the times,  

در حالی که برخی پیروزی او را نشانه ای از زمان می دانستند،

others have said she does not  look like a Miss Japan should.

برخی دیگر گفته اند که او مانند دوشیزه ژاپن نیست.

Her win comes nearly ten years  after Ariana Miyamoto became  

پیروزی او تقریباً ده سال پس از آن به دست آمد که آریانا میاموتو

the first biracial woman to be crowned Miss Japan.

اولین زن دو نژادی بود که تاج دوشیزه ژاپن را به دست آورد.

In 2015.

در سال 2015.

Nai WADA, the organizer of the  Miss Japan Grand Prix pageant,  

نای وادا، برگزارکننده مسابقه جایزه بزرگ دوشیزه ژاپن، به

told the BBC that judges had chosen Miss  Shino as the winner with full confidence.

بی‌بی‌سی گفت که داوران با اطمینان کامل، خانم شینو را به عنوان برنده انتخاب کردند.

She speaks and writes in beautiful  and polite Japanese, Miss WADA said.

خانم وادا گفت که او به ژاپنی زیبا و مودبانه صحبت می کند و می نویسد.

She is more Japanese than we are, Miss Shino  had announced on Instagram earlier last year  

او ژاپنی‌تر از ماست، خانم شینو اوایل سال گذشته هنگام دریافت ملیت ژاپنی در اینستاگرام اعلام کرد و

when she received Japanese nationality,  saying that she may not look Japanese,  

گفت که ممکن است ژاپنی به نظر نرسد،

but her mind had become Japanese  because she had grown up in Japan.

اما ذهنش ژاپنی شده است، زیرا در ژاپن بزرگ شده است.

And as she accepted her trophy as Miss Japan  2024, she said winning the title was a dream.

و همانطور که او جایزه خود را به عنوان دوشیزه ژاپن 2024 پذیرفت، گفت که بردن این عنوان یک رویا بود.

Being recognized as a Japanese in this  competition fills me with gratitude.

شناخته شدن به عنوان یک ژاپنی در این رقابت من را سرشار از قدردانی می کند.

Congratulations, you completed the master class.

تبریک می گویم، شما کلاس کارشناسی ارشد را به پایان رساندید.

Amazing job.

کار شگفت انگیز

Now did you like this lesson?

حالا این درس را دوست داشتید؟

Do you want me to make more  lessons just like this?

آیا می‌خواهید درس‌های بیشتری به این شکل بسازم؟

If you do, then put master class.

اگر این کار را کردید، پس کلاس استاد بگذارید.

Put master class in the comments below.

کلاس مستر را در نظرات زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like  this video, share with your friends  

و البته، مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید، با دوستان خود به اشتراک بگذارید

and subscribe so you're notified  every time I post a new lesson.

و مشترک شوید تا هر بار که درس جدیدی را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking guide where  

و شما می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که

I share 6 tips on on how to speak  English fluently and confidently.

من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And since you have so much energy now, why don't  you keep improving your English with this lesson?

و از آنجایی که اکنون انرژی زیادی دارید، چرا به بهبود انگلیسی خود با این درس ادامه نمی دهید؟

I share 50 phrases that you need  to know, so watch it right now.

من 50 عبارتی را که باید بدانید به اشتراک می‌گذارم، پس همین الان آن را تماشا کنید.