💃 How BARBIE Made a Surprising Comeback [LEARN ENGLISH WITH THE NEWS] English Reading Practice

Welcome back to JForrest English. I'm Jennifer.  And today we're going to read a news article  

به JForrest English خوش آمدید. من جنیفر هستم و امروز می‌خواهیم یک مقاله خبری

together about the upcoming Hollywood movie  Barbie. And you're going to learn a lot of events,  

درباره فیلم آینده هالیوود باربی بخوانیم. و رویدادهای زیادی،

vocabulary, natural expressions, and correct  pronunciation. Let's get started. First,  

واژگان، عبارات طبیعی و تلفظ صحیح را یاد خواهید گرفت. بیا شروع کنیم. ابتدا،

I'll read the headline How Barbie  Made a Surprising Comeback.

تیتر چگونه باربی بازگشت شگفت‌انگیزی کرد را می‌خوانم.

This article is about Barbie, and that's why  I'm wearing pink. Because as you know, Barbie's  

این مقاله درباره باربی است، و به همین دلیل است که من صورتی می‌پوشم. زیرا همانطور که می دانید،

favorite color is pink. Maybe you didn't know that  because you have no idea who or what Barbie is.

رنگ مورد علاقه باربی، صورتی است. شاید این را نمی‌دانستید، زیرا نمی‌دانید باربی کیست یا چیست.

In this picture on the right, you see  a doll, a child's doll. This doll is  

در این تصویر سمت راست، یک عروسک، یک عروسک کودک را می بینید. این عروسک

Barbie. That's her name. Barbie's boyfriend is  Ken. This is the Ken doll. When I was a kid,  

باربی است. اسمش همینه دوست پسر باربی کن است. این عروسک کن است. وقتی بچه بودم،

Barbie was the most popular doll that  kids play with. What about in your  

باربی محبوب‌ترین عروسکی بود که بچه‌ها با آن بازی می‌کردند. در کشور شما چطور

country? Was Barbie the Barbie  doll a popular toy for kids?

؟ آیا عروسک باربی یک اسباب بازی محبوب برای بچه ها بود؟

And perhaps you heard that recently. A month  ago, a Barbie movie was released. So now that  

و شاید اخیراً این را شنیده باشید. یک ماه پیش، یک فیلم باربی منتشر شد. بنابراین اکنون که   می‌دانید

you know who Barbie is, let's review the headline  again. How Barbie Made a Surprising Comeback.  

باربی کیست، بیایید تیتر را دوباره مرور کنیم. چگونه باربی بازگشت شگفت انگیزی داشت.

Let's take a look at this expression to make a.

بیایید نگاهی به این عبارت بیندازیم تا بسازیم.

Comeback surprising is the adjective  that describes the expression,  

بازگشت شگفت‌انگیز صفتی است که عبارت را توصیف می‌کند،

but here the expression is to make a comeback and  the verb make is simply in the past simple made.  

اما در اینجا عبارت عبارت است از بازگشت و فعل make به سادگی در گذشته ساده ساخته شده است.

The expression to make a comeback is used when  something or someone becomes successful again.

وقتی چیزی یا شخصی دوباره موفق شود از عبارت بازگشت استفاده می‌شود.

After a period of not being successful.  So remember I said when I was a kid,  

بعد از مدتی عدم موفقیت پس به یاد داشته باشید که وقتی بچه بودم گفتم،

Barbie was the most popular toy in  North America. So when I was a kid,  

باربی محبوب‌ترین اسباب‌بازی در آمریکای شمالی بود. بنابراین وقتی من بچه بودم،

Barbie was successful. But in the last 1015  years, Barbie wasn't successful. But now  

باربی موفق بود. اما در 1015 سال گذشته، باربی موفق نبود. اما اکنون

Barbie apparently is successful  again. Barbie is popular again.

باربی ظاهراً دوباره موفق شده است . باربی دوباره محبوب شد.

So in this term, successful can be measured in  terms of popularity and the number of sales of  

بنابراین، در این اصطلاح، موفقیت را می‌توان از نظر محبوبیت و تعداد فروش

Barbie dolls for you. You might make a  comeback if you were doing really well  

عروسک‌های باربی برای شما اندازه‌گیری کرد. اگر

in a course you were an A+ student, but then  halfway through the year you started failing  

در دوره‌ای که دانش‌آموز A+ بودید، واقعاً خوب پیش می‌رفتید، ممکن است برگردید، اما بعد از نیمه سال شروع به شکست در

that course. But then you make a comeback  and your grade goes right back up to the top.

آن دوره کردید. اما پس از آن دوباره برمی‌گردید و نمره‌تان مستقیماً به بالا می‌رود.

So success can be measured in many  different things. In this context,  

بنابراین موفقیت را می توان در موارد مختلف سنجید. در این زمینه،

it's the sales of the doll Barbie. How Barbie  made a surprising comeback. Surprising just  

فروش عروسک باربی است. چگونه باربی بازگشت شگفت‌انگیزی داشت. Surprising just

modifies the expression to say it was unexpected.  Now, don't worry about taking all of these notes,  

عبارت را تغییر می‌دهد تا بگوید غیرمنتظره بود. اکنون، نگران یادداشت برداری از همه این یادداشت ها نباشید،

because I've summarized everything  in a free lesson PDF, so you can  

زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه کرده ام، بنابراین می توانید

look for the link in the description to  download the lesson PDF. Let's continue.

برای دانلود پی دی اف درس به دنبال پیوند در توضیحات بگردید. بیا ادامه بدهیم.

So now let's read the article. The name  Barbara Millicent Roberts may not ring a bell.  

خب حالا بیایید مقاله را بخوانیم. ممکن است نام باربارا میلیسنت رابرتز زنگ نزند.

If something rings a bell, it means that the  information is familiar to you. So I might say,  

اگر چیزی زنگ بزند، به این معنی است که اطلاعات برای شما آشنا است. بنابراین می‌توانم بگویم، آیا

does the name ring a bell? Does  this store ring a bell? I could say.

این نام زنگ می‌زند؟ آیا این فروشگاه زنگ می‌زند؟ من میتوانم بگویم.

Does Barbie doll ring a bell? And I'm asking  you, does the concept of a Barbie doll sound  

آیا عروسک باربی زنگ را به صدا در می آورد؟ و من از شما می پرسم، آیا مفهوم عروسک باربی

familiar to you? And if you've never heard  of Barbie, you would say, Oh no, teacher,  

برای شما آشنا به نظر می رسد؟ و اگر تا به حال نام باربی را نشنیده باشید، می‌گویید، اوه نه، معلم،

that doesn't ring a bell. That doesn't ring a  bell or you'd be like, yeah, that rings a bell. I  

این زنگ به صدا در نمی‌آید. زنگی به صدا در نمی‌آید وگرنه می‌خواهید، بله، زنگ را به صدا درآورد. من

played with Barbie when I was a little kid, so to  ring a bell is used when information is familiar.

وقتی بچه بودم با باربی بازی می‌کردم، بنابراین وقتی اطلاعات آشنا باشد از زنگ زدن استفاده می‌شود.

The name Barbara Millicent Roberts may not ring a  bell. And honestly, if you said that name to me,  

ممکن است نام باربارا میلیسنت رابرتز زنگ نزند. و راستش را بخواهید، اگر این نام را به من می‌گفتید،

I would say that doesn't ring a bell. But say  her nickname. A nickname is an alternative name  

می‌گفتم که زنگی به صدا در نمی‌آید. اما نام مستعار او را بگویید. نام مستعار یک نام جایگزین است

that you can use. So apparently I actually did not  know this. This doll's name is actually Barbara,  

که می‌توانید از آن استفاده کنید. بنابراین ظاهراً من واقعاً این را نمی دانستم. نام این عروسک در واقع باربارا است،

but everyone calls her Barbie. I  had no idea that this doll's name.

اما همه او را باربی صدا می کنند. من نمی دانستم نام این عروسک است. آیا

Is Barbara to me? This is Barbie always, so  this name definitely would not ring a bell  

باربارا برای من است؟ این همیشه باربی است، بنابراین این نام قطعاً

for me. But Barbie of course rings a bell for  me, but for you, Perhaps not until this article  

برای من زنگ نمی‌زند. اما مطمئناً باربی برای من زنگ می‌زند ، اما برای شما، شاید تا زمانی که این مقاله

and people of all ages know  her, at least in North America.

و ​​افراد در هر سنی او را نشناسند، حداقل در آمریکای شمالی.

Created by Mattel in 1959. So the Barbie  was created by Mattel. In this case they  

توسط Mattel در سال 1959 ایجاد شد. بنابراین باربی توسط Mattel ایجاد شد. در این مورد، آنها

simply say created by Mattel because  the context of Barbie is already known,  

به سادگی می گویند که توسط Mattel ساخته شده است، زیرا زمینه باربی از قبل شناخته شده است

it's established. Created by Mattel in  1959. Barbie doesn't look a day over 19.

. ساخته شده توسط Mattel در سال 1959. باربی یک روز بالای 19 سال به نظر نمی رسد.

So if you don't look a day over 19, it's  simply saying that you don't look older  

بنابراین اگر یک روز بالای 19 سال به نظر نمی رسید، به سادگی می گوییم که پیرتر

than 19. So this can be a nice compliment  to say to someone because everyone wants  

از 19 سال به نظر نمی رسید. بنابراین این می تواند یک تعریف خوب برای گفتن باشد. به کسی چون همه می خواهند

to look young. So you could say to  your mom, or to your teacher, or to.

جوان به نظر برسند. بنابراین می‌توانید به مادرتان، یا به معلمتان یا به.

A coworker. You don't look a day over  and then you can choose a age that is  

یک همکار. یک روز هم نگاه نمی‌کنید و سپس می‌توانید سنی را انتخاب کنید که

relatively young to the age of the person  you're talking to. So if your mom is 60,  

نسبت به سن فردی که با او صحبت می‌کنید، نسبتاً جوان باشد. بنابراین، اگر مادرتان 60 سال دارد،

it would be a compliment to your mom  to say she looks 50, which is 10 years  

برای مادرتان تعریف می‌شود که بگوید 50 ساله به نظر می‌رسد، یعنی 10 سال

younger than her actual age. So you could  say to your mom you don't look a day over.

جوان‌تر از سن واقعی او. بنابراین می‌توانید به مادرتان بگویید که یک روز هم نگاه نمی‌کنید.

50 Assuming in this case, assuming your mom is  

50 با فرض در این مورد، فرض کنید مادر شما

60 or 70. Of course you could say to your mom you  don't look a day over 20, but that is just so far  

60 یا 70 سال دارد. البته می توانید به مادرتان بگویید که یک روز بیش از 20 سال به نظر نمی رسید، اما این بسیار دور

from reality. It's not at all true, right?  But it is possible that your mom could look.

از واقعیت است. اصلا درست نیست، درسته؟ اما ممکن است که مادر شما بتواند نگاه کند.

10 years younger and maybe even 20 years younger.  So if you really want to compliment your mom,  

10 سال جوان تر و شاید حتی 20 سال جوان تر. بنابراین اگر واقعاً می‌خواهید از مادرتان تعریف کنید،

you can say you don't look a day over  40 and she'll say, Oh my goodness,  

می‌توانید بگویید که یک روز هم بالای 40 سال به نظر نمی‌رسید و او می‌گوید، خدای من،

that is so sweet of you. Thank you. So  that's a way you can compliment someone. OK,  

این خیلی از شما شیرین است. متشکرم. بنابراین این راهی است که می‌توانید از کسی تعریف کنید. خوب،

so Barbie doesn't look a day over 19. Why? Because  she's a plastic doll. She obviously doesn't age.

پس باربی یک روز بالای 19 سال به نظر نمی رسد. چرا؟ چون او یک عروسک پلاستیکی است. معلومه که پیر نمیشه

And now she is getting new life in Barbie,  the movie distributed by Warner Bros.  

و اکنون او در باربی زندگی تازه‌ای پیدا می‌کند، فیلمی که توسط برادران وارنر توزیع می‌شود.

The movie out next Friday starring  Margot Robbie, Margot Robbie of course,  

فیلم جمعه آینده با بازی مارگو رابی، البته مارگوت رابی،

here on the left hand side of this  image who looks very much like the doll  

اینجا در سمت چپ این تصویر که بسیار شبیه عروسک

Barbie. And that's obviously the point  because she plays Barbie in the movie.

باربی است، اکران می‌شود. و واضح است که نکته اینجاست زیرا او در این فیلم نقش باربی را بازی می کند.

The movie out next Friday when something is  out and then you have a date in the future  

این فیلم جمعه آینده منتشر می‌شود، زمانی که چیزی منتشر می‌شود و پس از آن تاریخ در آینده دارید

or a specific date even in the past is when a  product is available to purchase. So you could say  

یا تاریخ خاصی حتی در گذشته زمانی است که محصولی برای خرید در دسترس است. بنابراین می توانید بگویید

the movie, the movie.

فیلم، فیلم.

Was out last Friday, which means it was  available to purchase a movie ticket. So  

جمعه گذشته بیرون بود، به این معنی که برای خرید بلیت فیلم در دسترس بود. بنابراین

you could watch the movie or the movie  will be out next Friday. In this case,  

می‌توانید فیلم را تماشا کنید یا این فیلم جمعه آینده اکران خواهد شد. در این مورد،

they just said the movie out next Friday.

آنها فقط گفتند که فیلم جمعه آینده منتشر می شود. همان‌طور

In the same way that you could say  the movie, available next Friday,  

که می‌توانید بگویید فیلم، جمعه آینده در دسترس است،

available next Friday starring Margot Robbie  allows Barbie to question her own reality. Not  

با بازی مارگو رابی در دسترس است، به باربی اجازه می‌دهد واقعیت خودش را زیر سوال ببرد. خیلی

too sure what that will look like in the movie,  something consumers have been doing for decades.  

مطمئن نیستم که در فیلم چه شکلی خواهد بود، کاری که مصرف‌کنندگان برای دهه‌ها انجام می‌دهند.

So do you plan to see the movie Barbie?

پس آیا قصد دارید فیلم باربی را ببینید؟

Well, of course, if you had no idea who Barbie  was, if the name didn't ring a bell, maybe not.  

خب، البته، اگر نمی‌دانستید باربی کیست، اگر اسمش زنگ نمی‌خورد، شاید نه.

But maybe after this article, or if you grew  up playing with Barbie dolls your entire life,  

اما شاید بعد از این مقاله، یا اگر در تمام زندگی‌تان با عروسک‌های باربی بازی کرده‌اید،

you may want to see the movie. So let's  take a look at this sentence structure.  

ممکن است بخواهید فیلم را ببینید. بنابراین بیایید نگاهی به ساختار این جمله بیندازیم.

What verb tense do we have here have been  doing? What verb tense is this? This,  

چه زمان فعل ما در اینجا انجام شده است؟ این چه زمان فعل است؟ این،

of course, is the present perfect continuous.

البته، زمان حال کامل استمراری است.

And the present perfect continuous is used for  an action that starts in the past and continues  

و حال کامل استمراری برای عملی استفاده می‌شود که از گذشته شروع شده و

until now. The time reference here is 4 decades  when you see four and a period of time or since  

تا کنون ادامه دارد. مرجع زمانی در اینجا 4 دهه است که چهار و یک دوره زمانی یا از

and a period of time. That's a keyword for the  present perfect or the present perfect continuous.

و یک دوره زمانی را می‌بینید. این یک کلمه کلیدی برای حال کامل یا حال کامل استمراری است.

Decades to me sounds like 20-30. Forty 50 years.  It sounds like a long time because one decade  

دهه ها برای من 20-30 به نظر می رسد. چهل 50 سال. زمان زیادی به نظر می رسد زیرا یک دهه

is 10 years. So decades with an S plural  is at least 20 years. But it could also  

10 سال است. بنابراین دهه‌ها با S جمع حداقل ۲۰ سال است. اما ممکن است

be 50 years or 200 years. So it sounds  like a long time. So consumers started.

50 سال یا 200 سال نیز باشد. بنابراین به نظر طولانی است. بنابراین مصرف کنندگان شروع به کار کردند.

Questioning their own reality  decades ago, 50 years ago,  

زیر سوال بردن واقعیت خودشان دهه‌ها پیش، 50 سال پیش،

100 years ago. And they've continued  doing this and they're still doing it now  

100 سال پیش. و آنها به انجام این کار ادامه دادند و هنوز هم

back in 2014 and 2015. We use back in to talk  about a time in the past. So you could say.

در سال‌های 2014 و 2015 این کار را انجام می‌دهند . بنابراین شما می توانید بگویید.

Back in back in summer, I went on vacation back in  

تابستان برگشتم، در ژوئیه به تعطیلات رفتم

July, I got a promotion. So you can use a  year, you can use a season or you can use a  

، ترفیع گرفتم. بنابراین می توانید از یک سال استفاده کنید، می توانید از یک فصل یا می توانید از یک

month. You could also say back when and have  a clause. For example back when I was a kid.

ماه استفاده کنید. همچنین می‌توانید زمان را بگویید و یک بند داشته باشید. مثلاً زمانی که من بچه بودم.

I played with Barbies. Like every American  kid from the 90s, we played with Barbies.

من با باربی ها بازی کردم. مانند هر بچه آمریکایی دهه 90، ما با باربی ها بازی می کردیم.

Back when I was a kid. Now, of  course I could simply say when  

زمانی که من بچه بودم اکنون، البته می‌توانم به سادگی بگویم که چه زمانی

I was a kid. By adding back in front of it,  it emphasizes that it was a long time ago,  

کودک بودم. با افزودن پشت در جلوی آن، تأکید می‌کند که خیلی وقت پیش بود،

back when I was a kid back in 2014. So it  makes it sound like it was a longer time  

زمانی که من در سال 2014 بچه بودم. بنابراین  باعث می‌شود که به نظر می‌رسد زمان طولانی‌تری

ago simply than saying in 2014, which  also would be grammatically correct.

پیش بوده است تا اینکه در سال 2014 گفته شود، که هم چنین خواهد بود. از نظر گرامری درست است

Back in 2014 and 2015, we hit a low, we hit  a low and it was a moment to reflect in the  

در سال‌های 2014 و 2015، ما به پایین آمدیم، به پایین رسیدیم و لحظه‌ای بود که به این موضوع فکر کنیم که

context of why did Barbie lose relevance. So they  now say that this is a quote. I know it's a quote  

چرا باربی ارتباط خود را از دست داد. بنابراین آنها اکنون می گویند که این یک نقل قول است. من می دانم که این یک نقل قول است

because I see the quotation marks at the beginning  and end and this was said by Ricard. Rickard.

زیرا من علامت نقل قول را در ابتدا و انتهای آن می بینم و این توسط ریکارد گفته شده است. ریکارد

Ricard Dixon, President and Chief Operating  Officer, COO. Generally they use abbreviations  

ریکارد دیکسون، رئیس و مدیر عملیاتی، مدیر ارشد اجرایی. معمولاً از اختصارات

for C titles. COO, Chief, this is the O  Operating officer. So this becomes COO,  

برای عناوین C استفاده می‌کنند. COO، رئیس، این O افسر عملیاتی است. بنابراین این تبدیل به COO،

President and COO of Mattel. Remember,  Mattel is the company that sells.

رئیس و مدیر ارشد اجرایی Mattel می شود. به یاد داشته باشید، Mattel شرکتی است که می‌فروشد.

Barbie Dolls Warner Brothers was the movie studio  that produced the movie Barbie, starring Margot  

Barbie Dolls Warner Brothers استودیوی فیلمسازی بود که فیلم باربی با بازی مارگو

Robbie. But the doll has been around for years and  years, and the company Mattel created the Barbie  

رابی را تولید کرد. اما این عروسک سال‌ها و سال‌ها است که وجود داشته است و شرکت Mattel عروسک باربی را ایجاد کرد

doll. So the company that created the Barbie  doll said back in 2014 and 15, we hit a low.

. بنابراین، شرکتی که عروسک باربی را ایجاد کرد، در سال‌های 2014 و 15 گفت، ما به پایین آمدیم.

That means that their sales were lower  than previous. So when you hit a low,  

این بدان معناست که فروش آنها کمتر از قبلی بوده است. بنابراین، وقتی به پایین‌ترین حد خود می‌رسید،   به

it sounds like the sales were lower than  they have ever been or that they've been  

نظر می‌رسد که فروش کمتر از همیشه بوده یا

for a long period of time. We hit a low  and it was a moment to reflect in the  

برای مدت طولانی  بوده است. ما به سطح پایین رسیدیم و لحظه ای بود که به این موضوع فکر کنیم که

context of why did Barbie lose relevance.  So their sales hit a low, which means.

چرا باربی ارتباط خود را از دست داد. بنابراین فروش آنها به پایین آمد، به این معنی.

Consumers are not buying the Barbie doll anymore.  And so they had to say, well, why not? Why isn't  

مصرف کنندگان دیگر عروسک باربی را نمی خرند. و بنابراین آنها مجبور شدند بگویند، خوب، چرا که نه؟ چرا

the Barbie relevant? Why did the Barbie lose  relevance? Where are we here lose relevance.  

باربی مرتبط نیست؟ چرا باربی ارتباط خود را از دست داد ؟ کجاییم اینجا ارتباط خود را از دست می دهیم.

So when you lose relevance, it means you are no  longer relevant. So that means no longer relevant.

بنابراین وقتی ارتباطتان را از دست می دهید، به این معنی است که دیگر مرتبط نیستید. پس این بدان معناست که دیگر مرتبط نیست.

And when something is no longer  relevant, it means that people,  

و وقتی چیزی دیگر مرتبط نیست، به این معنی است که مردم،

the media, are not talking about that something  or someone anymore. So there's no more publicity  

رسانه‌ها، دیگر درباره آن چیزی یا کسی صحبت نمی‌کنند. بنابراین دیگر تبلیغاتی

for it. There's no more popularity.  And if people aren't talking about it,  

برای آن وجود ندارد. دیگر محبوبیتی وجود ندارد و اگر مردم در مورد آن صحبت نمی کنند،

it's not popular. Well, then  they're not purchasing it either.

محبوبیتی ندارد. خب، آن‌ها هم آن را نمی‌خرند.

So why did she lose relevance? She Barbie didn't  reflect the look of the world around us. And so we  

پس چرا او ارتباط را از دست داد؟ او باربی ظاهر دنیای اطراف ما را منعکس نمی کرد. و بنابراین ما

then set a course to truly transform the brand  with a playbook around reigniting our purpose.  

سپس مسیری را برای متحول کردن واقعی نام تجاری با کتاب بازی در مورد احیای مجدد هدف خود تعیین کردیم.

First, let's look at set. Of course, when you set  a course, you set a particular plan into motion.

ابتدا به مجموعه نگاه می کنیم. البته، وقتی یک دوره را تنظیم می‌کنید، برنامه خاصی را به حرکت در می‌آورید.

And so you then just simply follow that  plan. So their course, their plan is to  

و بنابراین شما به سادگی آن برنامه را دنبال کنید. بنابراین برنامه آنها

transform the brand. Why? Because they want  to make sure that Barbie, the Barbie doll,  

تغییر نام تجاری است. چرا؟ از آنجا که آنها می‌خواهند مطمئن شوند که باربی، عروسک باربی،

which was extremely popular in the 90s but then  wasn't popular, they wanted to make sure that  

که در دهه 90 بسیار محبوب بود، اما پس از آن محبوبیت نداشت، می‌خواستند مطمئن شوند که

Barbie remained relevant, remain something that  consumers talk about and are interested in remain.

باربی مرتبط باقی بماند، چیزی باقی بماند که مصرف‌کنندگان درباره آن صحبت می‌کنند و به آن علاقه دارند.

Remain relevant. So they set a course to truly  transform the brand with a playbook. A playbook  

مرتبط باقی بماند. بنابراین آنها مسیری را تعیین کردند تا واقعاً برند را با یک کتاب بازی متحول کنند. یک کتاب بازی

is again just their plan. You can imagine they  write the plan down in their playbook. So this is  

دوباره فقط برنامه آنهاست. می توانید تصور کنید که آنها طرح را در کتاب بازی خود یادداشت کنند. بنابراین این

simply the plan with a plan around a playbook  around reigniting our purpose. So reignite.

به سادگی طرحی است که با طرحی پیرامون یک کتاب راهنما  برای احیای مجدد هدف ما است. پس دوباره شعله ور شو

Means to ignite. The word ignite means  to to start. When you ignite something,  

به معنای شعله ور شدن است. کلمه ignite به معنای شروع کردن است. وقتی چیزی را مشتعل می‌کنید،

that something becomes activated, It starts.

آن چیزی فعال می‌شود، شروع می‌شود.

So when you reignite it, it  means you start it again,  

بنابراین وقتی دوباره آن را روشن می‌کنید، به این معنی است که دوباره آن را شروع می‌کنید،

you activate it again. So they  had a purpose in the past,  

دوباره آن را فعال می‌کنید. بنابراین آنها در گذشته هدفی داشتند،

but now their purpose is no longer relevant  because Barbie is not popular anymore. So  

اما اکنون هدف آنها دیگر مرتبط نیست، زیرا باربی دیگر محبوب نیست. بنابراین

they need to restart reignite that purpose,  and they're going to set a course to do that.

آنها باید دوباره این هدف را دوباره شروع کنند، و مسیری را برای انجام آن تعیین خواهند کرد.

Mattel, the company that produces Barbie.  Mattel was slow to diversify Barbie and friends.  

ماتل، شرکت تولید کننده باربی. متل در تنوع بخشیدن به باربی و دوستان کند بود.

As a result, sales at Mattel started to  slump in 2014. When your state sales slump,  

در نتیجه، فروش در Mattel در سال 2014 شروع به کاهش کرد. وقتی فروش ایالتی شما افت کرد،   به این

it means they start to go  down, They start to go down.  

معنی است که آنها شروع به کاهش می‌کنند، شروع به کاهش می‌کنند.

So to decline is another way of saying that. But  I don't hear this being used in all contexts.

بنابراین رد کردن راه دیگری برای گفتن آن است. اما من نمی‌شنوم که در همه زمینه‌ها از این مورد استفاده شود.

We use it in very specific context, Sales for  example, because your your grades at school  

ما از آن در زمینه بسیار خاص، مثلاً فروش، استفاده می‌کنیم ، زیرا مثلاً نمرات شما در مدرسه

for example, or your kids grades. If you're  no longer in school, your kids grades could  

یا نمرات فرزندانتان. اگر دیگر در مدرسه نیستید، نمرات فرزندانتان نیز ممکن است

start to decline as well. You could say  they started to slump, but to be honest I  

شروع به کاهش کند. می توان گفت که آنها شروع به رکود کردند، اما صادقانه بگویم، من

don't hear it in an everyday context. I do hear it  specifically with sales, which is something that.

آن را در یک زمینه روزمره نمی شنوم. من آن را به طور خاص در مورد فروش می‌شنوم، که چیزی است.

Everybody talks about whether you're in a sales  job or you're a consumer and you purchase products  

همه در مورد اینکه آیا شما در شغل فروش هستید یا مصرف کننده هستید و

from a company as well. So to decline, but  I'll put in brackets specifically for sales,  

همچنین محصولاتی را از یک شرکت خریداری می کنید صحبت می کنند. بنابراین برای رد کردن، اما من به طور خاص برای فروش در پرانتز قرار می‌دهم،

but during the pandemic, Barbie saw a resurgence.

اما در طول همه‌گیری، باربی دوباره تجدید حیات کرد.

As parents looked for ways  to keep kids busy at home,  

از آنجایی که والدین به دنبال راه‌هایی برای مشغول نگه‌داشتن بچه‌ها در خانه بودند،

a resurgence in sales is the opposite of a  decline is when the sales start to increase  

افزایش مجدد فروش در نقطه مقابل کاهش است، یعنی زمانی که فروش دوباره شروع به افزایش می‌کند

again. I wouldn't say I saw a resurgence in my  grades, for example. I wouldn't say that. But  

. برای مثال، نمی‌توانم بگویم که در نمرات خود تجدید حیاتی دیده‌ام . من این را نمی گویم. اما می‌توانید

sales you can. So this is the opposite of  a slump. It's when they start to increase.

فروش داشته باشید. بنابراین این برعکس یک رکود است. این زمانی است که آنها شروع به افزایش می کنند.

As parents look for ways to keep kids busy at  home, So during the pandemic, because all the  

همانطور که والدین به دنبال راه‌هایی برای مشغول کردن بچه‌ها در خانه هستند، بنابراین در طول همه‌گیری، چون همه

kids that were at home, parents said, well, what  can I do? Oh, I can give my kids some Barbie dolls  

بچه‌هایی که در خانه بودند، والدین گفتند، خوب، چه کاری می‌توانم انجام دهم؟ اوه، من می‌توانم به بچه‌هایم چند عروسک باربی بدهم

and they can play with Barbie and that will  keep them busy. Let's continue in the first  

و آنها بتوانند با باربی بازی کنند و این باعث می‌شود آنها مشغول شوند. بیایید در

quarter of this year. So a calendar year,  January to December is divided into quarters.

سه ماهه اول سال جاری ادامه دهیم. بنابراین یک سال تقویمی، ژانویه تا دسامبر به سه ماه تقسیم می شود.

So there are three months in each quarter. So  the first quarter would be January, February,  

بنابراین در هر سه ماه سه ماه وجود دارد. بنابراین  سه ماهه اول ژانویه، فوریه،   مارس خواهد بود

March. That would be the first quarter which is  also known as Q1. So you could say in Q1 or in the  

. این سه ماهه اول است که به عنوان Q1 نیز شناخته می شود. بنابراین می توانید بگویید در سه ماهه اول یا در

first quarter which represents January, February  and March in Q1 of this year in the first quarter.

سه ماهه اول که بیانگر ژانویه، فوریه و مارس در سه ماهه اول سال جاری در سه ماهه اول است.

Of this year, Mattel sales fell 22% from  last year's first quarter. So this is the  

در این سال، فروش Mattel نسبت به سه ماهه اول سال گذشته 22 درصد کاهش یافت. بنابراین، این

first quarter in 2023, so Jan to March  2023 compared to Jan to March 2022,  

اولین سه ماهه سال 2023 است، بنابراین ژانویه تا مارس 2023 در مقایسه با ژانویه تا مارس 2022،

primarily due to declines in  Barbie dolls and merchandise.

عمدتاً به دلیل کاهش عروسک‌ها و کالاهای باربی است.

So Mattel as a company does not just  sell Barbie, they sell other toys,  

بنابراین ماتل به عنوان یک شرکت فقط باربی را نمی‌فروشد، آنها اسباب‌بازی‌های دیگر و

other products as well. But the company's  overall sales fell 22% and primarily when  

محصولات دیگر را نیز می‌فروشند. اما فروش کلی شرکت 22 درصد کاهش یافت و در درجه اول وقتی می‌بینید که در درجه اول

you see primarily it means the main  reason, primarily the main reason.

دلیل اصلی، در درجه اول دلیل اصلی است.

Was due to declines in Barbie dolls. So  clearly Barbie as a brand is a very important  

به دلیل کاهش عروسک های باربی بود. بنابراین واضح است که باربی به عنوان یک برند، بخش بسیار مهمی

part of Mattel's overall success as a company.  Merchandise is things like clothing, posters,  

از موفقیت کلی ماتل به عنوان یک شرکت است. کالا چیزهایی مانند لباس، پوستر،

jewelry, accessories for something else.  So when the movie is released you can buy.

جواهرات، لوازم جانبی چیز دیگری است. بنابراین وقتی فیلم منتشر شد می توانید خرید کنید.

The movie. But then there's also a lot of  merchandise around that movie. So you can put  

فیلم. اما پس از آن، کالاهای زیادی نیز در اطراف آن فیلم وجود دارد. بنابراین می‌توانید

the poster on your wall, You can buy the poster.  You can buy maybe a pen that says Barbie on it,  

پوستر را روی دیوار خود قرار دهید، می‌توانید پوستر را بخرید. می‌توانید خودکاری بخرید که روی آن «باربی» نوشته شده باشد،

or let me get my pink sparkly pen, which  is more appropriate for Barbie. You can  

یا به من اجازه دهید خودکار صورتی برقی را تهیه کنم که برای باربی مناسب‌تر است. می‌توانید

buy a pen that says Barbie. That  would be an example of merchandise.

خودکاری بخرید که روی آن باربی نوشته شده باشد. این نمونه‌ای از کالا خواهد بود.

So their sales fell because of  Barbie dolls and merchandise.  

بنابراین فروش آنها به دلیل عروسک‌های باربی و کالا کاهش یافت.

Now Barbie and friends have many  different skin tones and shapes.  

اکنون باربی و دوستان دارای رنگ‌ها و شکل‌های مختلف پوست هستند.

Mattel produces Barbies in wheelchairs and Ken  dolls with the skin condition Vitiligo Vitiligo.

ماتل باربی‌های روی صندلی چرخدار و عروسک‌های کن با بیماری پوستی ویتیلیگو ویتیلیگو تولید می‌کند.

So the purpose of this is because remember, the  company felt like their sales were falling because  

بنابراین هدف از این کار به این دلیل است که به یاد داشته باشید، شرکت احساس می‌کرد فروش آن‌ها در حال کاهش است زیرا

Barbie lost relevance, and she lost relevance  because she doesn't reflect the look of the world  

باربی ارتباط خود را از دست داده است، و او ارتباط خود را از دست داده است، زیرا ظاهر جهان

around us. Obviously, considering the entire  world, not just North America, this is not.

اطراف ما را منعکس نمی‌کند. بدیهی است که با در نظر گرفتن کل جهان، نه فقط آمریکای شمالی، اینطور نیست. یک

What the average person looks like. There are many  different looks, shapes, sizes, skin tones, so the  

فرد معمولی چگونه به نظر می رسد. ظاهر، شکل، اندازه، رنگ پوست بسیار متفاوت است، بنابراین

company wanted to reflect that to help increase  their sales. So these are the Barbies that were  

شرکت می خواست آن را برای کمک به افزایش فروش خود منعکس کند. بنابراین این باربی‌هایی هستند که

available to me when I was a kid. This is what  I remember Barbie looking like, but now this is.

وقتی بچه بودم در دسترس من بودند. این همان چیزی است که به یاد دارم باربی شبیه آن بود، اما اکنون اینطور است. شکل

What Barbie looks like As you can see,  there are many different styles of  

ظاهری باربی همانطور که می بینید، اکنون سبک های مختلفی از باربی وجود دارد که می توان آنها را

Barbie now to reflect. Different people,  different conditions and different looks,  

بازتاب داد. افراد مختلف، شرایط متفاوت و ظاهر متفاوت،

different shapes. So this is the company's attempt  to diversify Barbie. So Barbie regains relevance  

شکل‌های متفاوت. بنابراین این تلاش شرکت برای تنوع بخشیدن به باربی است. بنابراین باربی ارتباط را دوباره به دست می‌آورد

and makes a comeback become successful again.  Let's continue, Mattel hopes the new movie.

و دوباره موفق می‌شود. بیایید ادامه دهیم، ماتل امیدوار است فیلم جدید باشد.

Which was 4 1/2 years in the making. So they  were making it for 4 1/2 years. Sometimes I hear  

که 4 1/2 سال در حال ساخت بود. بنابراین آنها به مدت 4 سال و نیم آن را می ساختند. گاهی اوقات می‌شنوم که

students say four years and a half. It's 4 1/2  and then years, months, weeks, days, 4 1/2 years.

دانش‌آموزان می‌گویند چهار سال و نیم. 4 1/2 و سپس سال، ماه، هفته، روز، 4 1/2 سال است.

In the making will give the brand and Barbie the  boost they're looking for. Boost is increase and  

در حال ساخت به برند و باربی رونقی که به دنبال آن هستند می دهد. تقویت، افزایش است و

it could be increase in sales, increase in  popularity. The boost they're looking for  

می‌تواند افزایش فروش، افزایش محبوبیت باشد. تقویتی که آنها به دنبال آن هستند

that may already be happening, that being that.

که ممکن است قبلاً اتفاق بیفتد، همین است.

The movie is giving the brand a boost that  may already be happening. AMC theatres  

این فیلم به برند رونقی می‌دهد که ممکن است در حال حاضر اتفاق بیفتد. تئاترهای AMC

reports they've sold more than 20,000 presale  tickets to Barbie. So a presale is a sale  

گزارش می دهند که بیش از 20000 بلیط پیش فروش برای باربی فروخته اند. بنابراین پیش فروش

before the movie is officially released.  Before the movie is out, Remember that.

پیش از اکران رسمی فیلم، فروش است. قبل از اکران فیلم، این را به خاطر بسپارید.

To be out is available, so before the movies  out, they sell the tickets in advance. So a  

بیرون بودن در دسترس است، بنابراین قبل از پخش فیلم، بلیت‌ها را از قبل می‌فروشند. بنابراین

presale is when you buy something in advance  of it being available. And at Hombom Toys in  

پیش فروش زمانی است که چیزی را از قبل از در دسترس بودن آن خریداری می کنید. و در Hombom Toys در

New York City, movie Barbie is sold out.  If something is sold out to be sold out,  

شهر نیویورک، فیلم باربی تمام شد. اگر چیزی فروخته شد تا فروخته شود،   به این

it means they've sold 100% of available supply.

معنی است که آنها 100٪ عرضه موجود را فروخته اند.

So to be sold out. To be sold  out. So to sell 100% of available  

بنابراین به فروش می رسد. به فروش می رسد . بنابراین برای فروش 100٪ از

supply. So let's say they made 1000 Barbies  available to sell to the public. And if  

عرضه موجود. بنابراین فرض کنید آنها 1000 باربی را برای فروش به عموم در دسترس قرار دادند. و اگر

something is sold out, it means they've  sold 1000 Barbies 100% of available supply.

چیزی فروخته شد، به این معنی است که آنها 1000 باربی را 100٪ عرضه موجود فروخته اند.

So that's good news for Barbie, and perhaps  Barbie is making a comeback. So that's the  

بنابراین این خبر خوبی برای باربی است، و شاید باربی در حال بازگشت است. بنابراین این

end of the article. What I'll do now is  I'll go to the beginning and I'll read  

پایان مقاله است. کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که به ابتدا می روم و

the article from start to finish and this  time you can focus on my pronunciation,  

مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید،

how Barbie made a surprising comeback. The name  Barbara Millicent Roberts may not ring a bell,  

اینکه باربی چگونه بازگشت شگفت انگیزی داشت. ممکن است نام باربارا میلیسنت رابرتز زنگ نزند،

but say her nickname Barbie,  and people of all ages know her.

اما نام مستعار او را باربی بگویید و افراد در هر سنی او را می شناسند.

Created by Mattel in 1959, Barbie doesn't look  a day over 19, and now she is getting new life  

باربی که توسط Mattel در سال 1959 ساخته شد، یک روز بیش از 19 سال به نظر نمی رسد، و اکنون او زندگی جدیدی

in Barbie, the movie, distributed by Warner Bros.  The movie, out next Friday starring Margot Robbie,  

در باربی دارد، فیلمی که توسط برادران وارنر توزیع شده است.

allows Barbie to question her own reality,  something consumers have been doing for decades.

واقعیت، کاری که مصرف کنندگان دهه هاست انجام می دهند. ریکارد دیکسون، رئیس و مدیر عملیات Mattel، گفت:

Back in 2014 and 2015, we hit a low and it was a  moment to reflect in the context of why did Barbie  

در سال‌های 2014 و 2015، ما به پایین‌ترین حد خود رسیدیم و لحظه‌ای بود که به این موضوع فکر کنیم که چرا باربی

lose relevance, Said Ricard Dixon, president and  chief operating officer of Mattel. She didn't  

ارتباط خود را از دست داد . او

reflect the look of the world around us and so  we then set a course to truly transform the brand  

ظاهر دنیای اطراف ما را منعکس نمی‌کرد و بنابراین، ما مسیری را برای متحول کردن واقعی برند

with a playbook around reigniting our purpose.  Mattel was slow to diversify Barbie and Friends.

با کتابچه‌ای در راستای احیای مجدد هدف خود تعیین کردیم. متل در تنوع بخشیدن به باربی و دوستان کند بود.

As a result, sales at Mattel's started to slump  in 2014, But during the pandemic, Barbie saw a  

در نتیجه، فروش در Mattel در سال 2014 شروع به کاهش کرد، اما در طول همه‌گیری، باربی شاهد

resurgence as parents looked for ways to keep kids  busy at home. In the first quarter of this year,  

تجدید حیات بود زیرا والدین به دنبال راه‌هایی برای مشغول نگه داشتن بچه‌ها در خانه بودند. در سه ماهه اول سال جاری،

Mattel's sales fell 22% from last year's  first quarter, primarily due to declines  

فروش Mattel نسبت به سه ماهه اول سال گذشته 22 درصد کاهش یافت ، که عمدتاً به دلیل کاهش

in Barbie dolls and merchandise. Now, Barbie and  friends have many different skin tones and shapes.

عروسک‌ها و کالاهای باربی بود. اکنون، باربی و دوستان دارای رنگ‌ها و شکل‌های مختلف پوست هستند.

Mattel produces Barbies in wheelchairs and  Ken dolls with the skin condition vitiligo.  

ماتل باربی‌های روی صندلی چرخدار و عروسک‌های کن با بیماری پوستی ویتیلیگو تولید می‌کند.

Mattel hopes the new movie, which  was 4 1/2 years in the making,  

Mattel امیدوار است که فیلم جدید، که 4 سال و نیم در حال ساخت بود، به

will give the brand and Barbie the boost they're  looking for. That may already be happening.

برند و باربی که به دنبال آن هستند، رونق بخشد . این ممکن است در حال حاضر اتفاق بیفتد.

AMC theatres reports they've sold more than 20,000  presale tickets to Barbie. And at Hom Bomb Toys  

تئاترهای AMC گزارش می دهند که بیش از 20000 بلیط پیش فروش برای باربی فروخته اند. و در Hom Bomb Toys

in New York City, movie Barbie is sold out. So  I'm curious, are you going to watch Barbie when  

در شهر نیویورک، فیلم باربی تمام شد. بنابراین من کنجکاو هستم، آیا می‌خواهید باربی را وقتی

it's out? When it's available? Put Yes I am. No,  I'm not. Or maybe I haven't decided yet. In the  

پخش شد تماشا کنید؟ چه زمانی در دسترس است؟ قرار دهید بله من هستم. نه من نیستم. یا شاید هنوز تصمیم نگرفتم. در

comments below, my friend already invited me to  go watch Barbie with her, so I most likely will.

نظرات زیر، دوستم قبلاً از من دعوت کرده است که با او به تماشای باربی بروم، بنابراین به احتمال زیاد این کار را خواهم کرد.

And you can get this free speaking guide where  I share 6 tips on how to speak English fluently  

و شما می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن 6 نکته در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان

and confidently. You can download it for free  on my website. Just click here or look for the  

و با اعتماد به نفس به اشتراک می‌گذارم. می توانید آن را به صورت رایگان در وب سایت من دانلود کنید. فقط اینجا را کلیک کنید یا به دنبال

link in the description. And why don't you  get started with your next lesson right now.

پیوند در توضیحات بگردید. و چرا همین الان با درس بعدی خود شروع نمی کنید.