ONE HOUR ENGLISH LESSON - Improve Your FLUENCY In English

Welcome back to JForrest English. I'm Jennifer. And today, I have a one-hour Advanced English

به JForrest English خوش آمدید. من جنیفر هستم و امروز یک درس انگلیسی پیشرفته یک ساعته

lesson for you to help you improve your fluency in English. First, we're going to read an

برای شما دارم تا به شما کمک کنم تسلط خود را به زبان انگلیسی افزایش دهید. ابتدا، ما یک

article together and you are going to learn Advanced vocabulary, Advanced grammar and

مقاله را با هم می خوانیم و شما می خواهید لغات پیشرفته، گرامر پیشرفته را یاد بگیرید و

improve your pronunciation. Let's get started. Our headline, the electric car Revolution.

تلفظ خود را بهبود ببخشید. بیا شروع کنیم. عنوان ما، انقلاب ماشین الکتریکی.

Is it realistic or optimistic?

واقع بینانه است یا خوش بینانه؟

But first let's talk about Revolution. The electric car revolution in this context, a

اما ابتدا اجازه دهید در مورد انقلاب صحبت کنیم. انقلاب خودروهای الکتریکی در این زمینه، یک

revolution represents a very important change. In the way

انقلاب نشان دهنده یک تغییر بسیار مهم است. در روشی که

people

مردم

do things you're probably familiar with the tech Revolution. The technology Revolution

کارهایی را انجام می دهند، احتمالاً با انقلاب فناوری آشنا هستید. انقلاب فناوری

which very much changed the way people do

که روش انجام کارها را بسیار تغییر داد

things.

.

So the electric car Revolution, a change from gas-powered vehicles to electric vehicles,

بنابراین انقلاب خودروهای الکتریکی، تغییر از وسایل نقلیه گازسوز به وسایل نقلیه الکتریکی، آیا

is it realistic? Realistic mean

واقع بینانه است؟ واقع بینانه به معنای

Not it is likely to happen. So I'll write that likely to happen or

نه احتمال وقوع آن نیست. بنابراین من می نویسم که احتمالاً اتفاق می افتد یا

optimistic.

خوش بینانه.

Generally optimistic is considered a positive but in this case it's more of a - because

به طور کلی خوش بینانه مثبت تلقی می شود، اما در این مورد بیشتر یک امر مثبت است - زیرا

they're saying, oh

آنها می گویند، اوه آیا

is

it optimistic meaning it's overly hopeful, overly hopeful, to be honest I feel like they

خوش بینانه است، یعنی بیش از حد امیدوار کننده است، بیش از حد امیدوار، صادقانه بگویم، من احساس می کنم که آنها

should have

باید می

Said, is it realistic or overly optimistic, or too optimistic? Because when you add two

گفتند، آیا واقع بینانه است یا بیش از حد خوش بینانه ، یا خیلی خوش بینانه؟ زیرا وقتی دوتا را

in front of a word,

جلوی یک کلمه اضافه می‌کنید،

it can make a positive word - but in this case, without the overly or to, to me the

می‌تواند یک کلمه مثبت ایجاد کند - اما در این مورد، بدون زیاده‌روی یا به، به نظر من،

word, optimistic sounds positive. But I know based on the context that they actually want

کلمه خوش‌بینانه مثبت به نظر می‌رسد. اما بر اساس زمینه می‌دانم که آنها واقعاً می‌خواهند

it to be - too optimistic, which means it's too hopeful.

- خیلی خوش‌بینانه، یعنی خیلی امیدوارکننده است.

Be hopeful, for example.

مثلا امیدوار باشید.

you could say it's overly optimistic to think, we'll

شما می توانید بگویید که فکر کردن بیش از حد خوش بینانه است، ما

Live on Mars in 10 years so it's saying that this is too hopeful, it's not likely, it's

10 سال دیگر در مریخ زندگی خواهیم کرد، بنابراین می گویند که این خیلی امیدوارکننده است، محتمل نیست،

not realistic.

واقع بینانه نیست.

So what do you think? Do you think the electric car Revolution, the change from gas-powered

خب چی فکر می کنی؟ آیا فکر می کنید انقلاب ماشین های الکتریکی، تغییر از

vehicles to electric vehicles? Is that realistic or optimistic overly optimistic, too optimistic.

وسایل نقلیه گازسوز به وسایل نقلیه الکتریکی است؟ آیا این واقع بینانه یا خوش بینانه بیش از حد خوش بینانه، بیش از حد خوش بینانه است.

Pull your answer in the comments put realistic or overly too optimistic. I'd be interested

پاسخ خود را در کامنت‌ها بنویسید، واقع‌بینانه یا بیش از حد خوش‌بینانه. من می خواهم

to know what you think. Let's continue governments and motor manufacturers. A manufacturer

بدانم نظر شما چیست. بیایید دولت ها و سازندگان موتور را ادامه دهیم. یک تولید کننده

Is a company that makes whatever it is when this case is motor manufacturers manufacturer

شرکتی است که هر آنچه را که هست می سازد که در این مورد ساعت تولید کنندگان موتور است

hours. So notice we have this awkward double our because here I have manufacture manufacture.

. بنابراین توجه داشته باشید که ما این دو برابر ناجور را داریم زیرا در اینجا من تولید ساخت دارم.

For example, you can use this as a verb GM. Manufactures, fridges. So notice this, our

به عنوان مثال، می توانید از این به عنوان یک فعل GM استفاده کنید. تولید کننده، یخچال. بنابراین، تولید کنندگان ما به این توجه کنید

manufacturers, but I could also say GM is a

، اما من همچنین می توانم بگویم که GM یک

Manufacturer manufacturer, or manufacturer. That's a tricky pronunciation, manufacturer.

تولید کننده یا تولید کننده است. این یک تلفظ دشوار است، سازنده.

If you want to avoid this, you can always say, GM manufacturers, fridges to avoid that

اگر می‌خواهید از این امر اجتناب کنید، همیشه می‌توانید بگویید، تولیدکنندگان جنرال موتورز، یخچال‌ها برای جلوگیری از اینکه

governments and motor manufacturers around the world are throwing money and resources

دولت‌ها و سازندگان موتور در سراسر جهان پول و منابع را

into the development of electric vehicles.

برای توسعه وسایل نقلیه الکتریکی صرف می‌کنند. به

It's notice the pronunciation vehicle vehicle vehicle. Of course, a vehicle is a term that

تلفظ وسیله نقلیه وسیله نقلیه توجه کنید . البته وسیله نقلیه اصطلاحی است که

includes different types of machines. With motors, for example, cars, Vans trucks, SUVs

شامل انواع ماشین ها می شود. مثلاً در مورد موتورها، اتومبیل‌ها، کامیون‌های وانت، شاسی‌بلندها،

they are vehicles vehicles

آنها اکنون وسایل نقلیه هستند

now, when they see governments are throwing money and resources, it means they're spending

، وقتی می‌بینند دولت‌ها پول و منابع می‌ریزند، به این معنی است که آنها

it very freely, spending it freely,

آن را بسیار آزادانه خرج می‌کنند، آزادانه خرج می‌کنند،

Spending freely. So it implies they're spending a lot of money. Now we do have one expression

آزادانه خرج می‌کنند. بنابراین به این معنی است که آنها پول زیادی خرج می کنند. اکنون یک عبارت داریم

that is more of a negative that uses this don't throw your money away, don't throw your

که بیشتر جنبه منفی دارد و از این استفاده می کند: پول خود را دور نریزید،

money away. This is used to say, don't spend your money so freely that you don't have any

پول خود را دور نریزید. این مورد استفاده قرار می گیرد که می گویند، پول خود را آنقدر آزادانه خرج نکنید که هیچ

Left and we common

چپی نداشته باشید و ما لی معمولی

Lee

include a specific time that you would do this. Don't throw your money away at the casino

زمان خاصی را در نظر می گیریم که این کار را انجام دهید . پول خود را در کازینو دور نریزید

because when you go to a casino, what do people do? They throw money at the slot machines,

زیرا وقتی به کازینو می روید، مردم چه می کنند؟ آنها پول را به ماشین های بازی می اندازند،

or they throw money at the poker table, which means they spend their money freely, but if

یا پول را روی میز پوکر می اندازند، یعنی پول خود را آزادانه خرج می کنند، اما اگر

someone gives you advice and says, don't throw your money away. They're advising you not

کسی به شما توصیه کرد و گفت، پول خود را دور نریزید. آنها به شما توصیه می کنند که

to spend your money, so,

پول خود را خرج نکنید، بنابراین،

Freely.

آزادانه.

So governments are throwing money and resources into the development of electric vehicles.

بنابراین دولت ها پول و منابع را برای توسعه وسایل نقلیه الکتریکی صرف می کنند.

But can electric power really replace the internal combustion engine. The internal combustion

اما آیا برق واقعاً می تواند جایگزین موتور احتراق داخلی شود. موتور احتراق داخلی

engine is just the type of engine that's used on gas, powered vehicles. You don't really

تنها نوع موتوری است که در خودروهای گازسوز استفاده می شود. شما واقعاً

need to use this. You can just refer to it as a vehicle before the middle of the century.

نیازی به استفاده از این ندارید. شما فقط می توانید از آن به عنوان یک وسیله نقلیه قبل از اواسط قرن یاد کنید.

Maybe

شاید

It can, but this is, by no means certain. So again, if you didn't answer before, what

بتواند، اما این به هیچ وجه قطعی نیست. پس باز هم اگر قبلا جواب ندادید،

do you think, can electric vehicles? Replace gas, powered vehicles. Can electric vehicles.

نظر شما چیست، آیا وسایل نقلیه برقی می توانند؟ خودروهای گازسوز و برقی را تعویض کنید. می تواند وسایل نقلیه الکتریکی.

Replace the internal combustion engine, which is found on all gas, powered vehicles. You

موتور احتراق داخلی را که در همه خودروهای گازسوز وجود دارد، تعویض کنید. شما

can put realistic or optimistic in the comments and I have made all the notes available in

می توانید واقع بینانه یا خوش بینانه را در نظرات قرار دهید و من تمام یادداشت ها را در

a free lesson PDF. So you

یک درس رایگان PDF در دسترس قرار داده ام. بنابراین شما

Look in the description for the link to download this free lesson, PDF. Let's continue on electric

در توضیحات به دنبال لینک دانلود این درس رایگان، PDF باشید. بیایید به خودروهای الکتریکی ادامه دهیم

vehicles. Have arrived. Notice the use of the

. رسیده است. به استفاده از

present,

حال،

perfect. This is because it's a past action. Electric vehicles are currently on the market,

عالی توجه کنید. این به این دلیل است که این یک عمل گذشته است. خودروهای الکتریکی در حال حاضر در بازار هستند،

so they're not arriving in a future context. They have arrived, is it past action but there's

بنابراین در آینده وارد بازار نمی شوند. آنها رسیده اند، آیا این کار گذشته است، اما

a connection to the present that connection is now

ارتباطی با زمان حال وجود دارد که اکنون اتصال برقرار است،

Now, you can buy an electric vehicle, you can replace your gas powered vehicle. Your

اکنون، می توانید یک وسیله نقلیه الکتریکی بخرید، می توانید وسیله نقلیه گازسوز خود را جایگزین کنید.

internal combustion engine vehicle with an electric vehicle. Is that a change that you're

وسیله نقلیه موتور احتراق داخلی شما با یک وسیله نقلیه الکتریکی. آیا این تغییری است که می خواهید

going to do? Are you going to replace one for the other? So have arrived. This is the

انجام دهید؟ آیا می خواهید یکی را با دیگری جایگزین کنید؟ بنابراین رسیده اند. این

present. Perfect.

زمان حال است. کامل.

And is a past action with a present consequence, with technology, led by Tesla and all of the

و یک اقدام گذشته با پیامدهای فعلی است، با فناوری، که توسط تسلا و تمام

world's major car manufacturers. Remember, that errors another chance to practice. I'll

خودروسازان بزرگ جهان رهبری می شود. به یاد داشته باشید، این خطا فرصت دیگری برای تمرین است. من

read that again, and all of the world's major car manufacturers following along behind,

دوباره آن را می خوانم، و همه خودروسازان بزرگ دنیا که پشت سر هم دنبال می کنند،

when you follow along behind, it means

وقتی شما از پشت دنبال می کنید، به معنای

One car manufacturer.

یک خودروساز است.

Minx the change and then the other car manufacturers start making that seem change. So follow along

تغییر را با هم ترکیب کنید و سپس دیگر خودروسازان شروع به ایجاد این تغییر به نظر می کنند. بنابراین از

behind, we also have a common expression with other manufacturers following suit following

پشت سر خود پیروی کنید، ما همچنین یک عبارت مشترک با تولیدکنندگان دیگر داریم که از آن پیروی می کنند

suit and it means the same thing I do this. So then my friend does it as well. She follows

و این به معنای همان کاری است که من این کار را انجام می دهم. پس دوست من نیز این کار را انجام می دهد. او از این روش پیروی می کند

suit electric vehicles are now a common

وسایل نقلیه الکتریکی اکنون

sight

on the roads of

در جاده های

Most developed countries. So what about in your country? Do you see a lot of electric

اکثر کشورهای توسعه یافته یک منظره رایج است. پس در کشور شما چطور؟ آیا خودروهای برقی زیادی

vehicles in Canada? I see more and more electric vehicles. I remember five years ago, it was

در کانادا می بینید؟ من بیشتر و بیشتر وسایل نقلیه الکتریکی را می بینم . به یاد دارم پنج سال پیش،

very rare to see a Tesla. Now, I would say one out of ten cars are electric vehicles.

دیدن تسلا بسیار نادر بود. حالا من می‌توانم بگویم از هر ده ماشین، یک خودرو برقی است.

That's just a complete guess. I do not know if that's accurate, but that's just based

این فقط یک حدس کامل است. نمی دانم درست است یا نه، اما این فقط بر اساس

on when I'm driving.

زمانی است که من در حال رانندگی هستم.

Iving, there's one, there's one, there's one, it's very common almost every parking lot.

آیوینگ، یکی هست، یکی هست، یکی هست، تقریباً در هر پارکینگی بسیار رایج است.

Now has electric charging stations for electric cars to charge. So what about in your country?

اکنون دارای ایستگاه های شارژ الکتریکی برای شارژ خودروهای برقی است. پس در کشور شما چطور؟

What's the situation? Share that in the comments as well?

وضعیت چطوره؟ آن را در نظرات نیز به اشتراک بگذارید ؟

Yeah, it the situation in last developed countries is rather different. Let's talk about this

بله، وضعیت در کشورهای پیشرفته قبلی نسبتاً متفاوت است. بیایید در مورد این

use of yet yet. This is a conjunction and it's used to show a contrast. The contrast

استفاده هنوز صحبت کنیم. این یک ربط است و برای نشان دادن تضاد استفاده می شود. این تضاد

is in developed countries. Electric cars are very common in less developed countries. They're

در کشورهای توسعه یافته است. خودروهای برقی در کشورهای کمتر توسعه یافته بسیار رایج هستند. آنها

not very common, so we have a contrasting situation. I

خیلی رایج نیستند، بنابراین ما یک موقعیت متضاد داریم . من می‌توانم

I can combine those ideas with the word yet it's similar to however or but however, this

آن ایده‌ها را با کلمه ترکیب کنم، اما این وضعیت مشابه با این

situation in less developed countries. But the situation and less developed countries.

وضعیت در کشورهای کمتر توسعه‌یافته است. اما وضعیت و کشورهای کمتر توسعه یافته.

However, sounds quite formal, but sounds less formal and then yeah

با این حال، کاملا رسمی به نظر می رسد، اما کمتر رسمی به نظر می رسد و بله،

it

sounds both formal and informal. It doesn't, it's more in the middle. I would say yet the

هم رسمی و هم غیررسمی به نظر می رسد. اینطور نیست، بیشتر در وسط است. من می گویم هنوز

situation in

وضعیت در

less developed countries is rather different rather is used as an adverb to show that it's

کشورهای کمتر توسعه یافته متفاوت است، بلکه به عنوان یک قید استفاده می شود تا نشان دهد که

more different so we have in less developed countries. The situation is different, it's

متفاوت تر است بنابراین در کشورهای کمتر توسعه یافته داریم . شرایط فرق می کند،

rather different. So I'm increasing the amount of difference between them so I could say,

نسبتاً متفاوت است. بنابراین من مقدار اختلاف بین آنها را افزایش می دهم تا بتوانم بگویم

I'm tired.

خسته هستم.

Or I could say I'm rather tired, when I add rather it increases the amount that I am tired.

یا می توانم بگویم نسبتاً خسته هستم، وقتی اضافه می کنم، میزان خستگی من را افزایش می دهد.

It sounds stronger. The only African country to have started the change to electric vehicles

قوی تر به نظر می رسد. تنها کشور آفریقایی که تغییر به خودروهای الکتریکی را آغاز کرده است،

is South Africa and even their electric vehicles still account for less than 0.01 percent of

آفریقای جنوبی است و حتی وسایل نقلیه برقی آنها هنوز کمتر از 0.01 درصد از

the total.

کل را تشکیل می دهند.

Total number of cars on the roads. Notice how I said this number 0.01%. Now, when something

تعداد کل خودروهای موجود در جاده ها توجه کنید که چگونه این عدد را 0.01% گفتم. حالا، وقتی چیزی

accounts for something, it means it makes up that amount for example, Spanish speakers,

چیزی را به حساب می آورد، به این معنی است که آن مقدار را تشکیل می دهد، مثلاً اسپانیایی زبانان،

people who speak Spanish, Spanish speakers account for 50% of my audience. I have no

افرادی که اسپانیایی صحبت می کنند، اسپانیایی زبانان 50 درصد از مخاطبان من را تشکیل می دهند. من نمی

idea if this.

دانم اگر این است.

Is true said another way 50% of my audience is Spanish speakers. I use the verb is because

درست است گفته می شود از راه دیگر 50 درصد مخاطبان من اسپانیایی زبان هستند. من از فعل is استفاده می کنم زیرا

audience is a collective noun and is conjugated as singular. So notice the sentence structure,

مخاطب یک اسم جمعی است و به صورت مفرد جمع می شود. بنابراین به ساختار جمله توجه کنید،

you have something and then you have to account for account is a verb. So if it's a past,

چیزی دارید و سپس باید حساب کنید که یک فعل است. بنابراین اگر گذشته باشد،

maybe last year, Spanish speakers accounted for,

شاید سال گذشته، اسپانیایی زبانان

80% of my audience. So this is a verb. You conjugate it accounted for then you have a

80 درصد از مخاطبان من را تشکیل می دادند. پس این یک فعل است. شما آن را با هم ترکیب کنید، سپس یک

number fifty percent 10% 25% and then of and then whatever the total is in South America.

عدد پنجاه درصد، 10 درصد، 25 درصد و سپس از و سپس هر مقداری که کل در آمریکای جنوبی باشد، خواهید داشت.

This situation is better with all Latin American countries, beginning to move towards electric

این وضعیت با همه کشورهای آمریکای لاتین بهتر است و شروع به حرکت به سمت

vehicles, particularly Columbia winch in 2020. How

وسایل نقلیه الکتریکی، به ویژه وینچ کلمبیا در سال 2020 می کنند

Third of the continents Total Electric Car Fleet. Now, if you're from South America,

. حالا، اگر اهل آمریکای جنوبی هستید،

you probably realize that the author of this article spelled Colombia wrong. This is a

احتمالا متوجه شده اید که نویسنده این مقاله کلمبیا را اشتباه نوشته است. این

common mistake that Americans make because we have a lot of places and companies with

اشتباه رایجی است که آمریکایی‌ها مرتکب می‌شوند زیرا ما مکان‌ها و شرکت‌های زیادی با

the spelling you Columbia but is pronounced the exact same way. I did not write this article.

املای you Columbia داریم اما دقیقاً به همین شکل تلفظ می‌شود. من این مقاله را ننوشتم.

This was not my mistake.

این اشتباه من نبود.

I've been to Colombia. I know how to spell it Colombia Colombia is with a know, but the

من به کلمبیا رفته ام. من می دانم چگونه آن را تلفظ کنم کلمبیا کلمبیا با دانش است، اما

pronunciation is exactly the same but unfortunately for people who live in Columbia,

تلفظ دقیقاً یکسان است، اما متأسفانه برای افرادی که در کلمبیا زندگی می کنند،

this

این

is a mistake that native speakers make quite frequently particularly Columbia notice particularly.

اشتباهی است که گویشوران بومی اغلب انجام می دهند، به ویژه کلمبیا.

So we're highlighting Columbia. Here's a car example, I love all luxury car manufacturers.

بنابراین ما کلمبیا را برجسته می کنیم. در اینجا یک نمونه ماشین وجود دارد، من عاشق تمام تولید کنندگان خودروهای لوکس هستم.

I included this just so you can practice that pronunciation. I love all luxury car manufacturers

من این را قرار دادم تا بتوانید آن تلفظ را تمرین کنید. من عاشق تمام سازندگان خودروهای لوکس

particularly Audi so I'm highlighting Audi I'm giving more attention to Audi even though

به خصوص آئودی هستم، بنابراین به آئودی تاکید می‌کنم که توجه بیشتری به آئودی می‌کنم، حتی اگر

all the luxury car manufacturers are represented. So all South American countries are represented

همه تولیدکنندگان خودروهای لوکس در آن حضور داشته باشند. بنابراین همه کشورهای آمریکای جنوبی نشان داده شده اند،

but Colombia with an O is highlighted because they said

اما کلمبیا با یک O برجسته شده است زیرا آنها می گویند

Ticularly Columbia which in 2020, had a third of the continents Total Electric Car Fleet.

Ticularly Columbia که در سال 2020، یک سوم از قاره ها ناوگان خودروهای برقی کل را در اختیار داشت.

Let's take a look at Fleet. This is a noun and it's specifically used with vehicles.

بیایید نگاهی به ناوگان بیندازیم. این یک اسم است و به طور خاص برای وسایل نقلیه استفاده می شود.

Our company has a fleet of 200 luxury Vehicles. A fleet simply represents the total number

شرکت ما دارای ناوگانی متشکل از 200 خودروی لوکس است. یک ناوگان به سادگی نشان دهنده تعداد کل

of vehicles controlled by a company.

وسایل نقلیه تحت کنترل یک شرکت است.

Any. Now, it could also be controlled by the organization. The Army has a fleet of Tanks

هر در حال حاضر، می تواند توسط سازمان نیز کنترل شود . ارتش یک ناوگان تانک و

a fleet of planes as well, so it's the total number of Tanks or planes that the army or

ناوگان هواپیما نیز دارد، بنابراین تعداد کل تانک ها یا هواپیماهایی است که ارتش یا

government controls.

دولت کنترل می کنند.

Let's

بیایید

continue on in Russia, the wealthy are investing in imported electric vehicles. So you invest

در روسیه ادامه دهیم، ثروتمندان در حال سرمایه گذاری در خودروهای الکتریکی وارداتی هستند. بنابراین شما

in something you could say and hopefully you will if you agree with me, it's a wise decision

روی چیزی سرمایه گذاری می کنید که می توانید بگویید و امیدوارم اگر با من موافق باشید، این کار عاقلانه ای است که

to invest in improving your English skills. You're investing in improving your English

روی بهبود مهارت های انگلیسی خود سرمایه گذاری کنید. شما در حال سرمایه گذاری برای بهبود مهارت های انگلیسی خود هستید

skills, right now, you're in

، در حال حاضر، در حال

Investing your time your attention. It's a wise decision to invest in. Notice my preposition

سرمایه گذاری در زمان خود هستید. این تصمیم عاقلانه ای است که روی آن سرمایه گذاری کنید. به حرف اضافه من

in invest in now, you invest in something, you can say, invest in your English skills,

در سرمایه گذاری در حال حاضر توجه کنید، شما روی چیزی سرمایه گذاری می کنید، می توانید بگویید، روی مهارت های انگلیسی خود سرمایه گذاری کنید،

but you can also invest in doing something. So, in this case, you need a verb and that

اما می توانید برای انجام کاری نیز سرمایه گذاری کنید. بنابراین، در این مورد، شما به یک فعل نیاز دارید و آن

verb needs to be an ing verb, invest in improving.

فعل باید یک فعل ing باشد، برای بهبود سرمایه گذاری کنید.

Roofing your English skills in Russia. The wealthy are investing in importing, electric

سقف مهارت های انگلیسی خود را در روسیه. ثروتمندان در واردات خودروهای برقی سرمایه گذاری می کنند

cars. But no electric cars are yet manufactured locally. So here we have the Ed. So let's

. اما هنوز هیچ خودروی برقی در داخل کشور تولید نشده است. بنابراین در اینجا ما Ed را داریم. پس بیایید

focus on the pronunciation. I have my are manufactured and then I add a soft D manufactured,

روی تلفظ تمرکز کنیم. من my are manufactured و سپس یک D نرم manufactured،

manufactured are yet, manufactured locally in this

manufactured are yet اضافه می کنم، در این

Case yet does not represent a contrast, it doesn't represent however or but like we saw

مورد به صورت محلی ساخته شده است اما کنتراست را نشان نمی دهد، با این حال نشان نمی دهد یا اما همانطور که

before in this case, yet represents

قبلا در این مورد دیدیم، هنوز نشان دهنده

until now. And we frequently use yet with the - and we commonly use this with the present

تا کنون است. . و ما اغلب از هنوز با - و معمولاً از آن با حال

perfect. I haven't bought an electric vehicle yet, so this.

کامل استفاده می کنیم. من هنوز یک وسیله نقلیه برقی نخریده ام ، بنابراین این.

Until now until now, but it's in the present perfect because it's possible for me to buy

تا به حال تا کنون، اما در زمان حال کامل است، زیرا این امکان برای من وجود دارد که

an electric vehicle. So I could add, I haven't bought an electric vehicle yet, but I plan

یک وسیله نقلیه الکتریکی بخرم. بنابراین می‌توانم اضافه کنم، من هنوز یک وسیله نقلیه برقی نخریده‌ام، اما قصد دارم

on buying one next year. So notice I use but to add that contrast. I haven't. I'm buying

سال آینده بخرم. بنابراین توجه کنید که من برای اضافه کردن آن کنتراست استفاده می کنم. من نداشتم. من دارم

one. I haven't bought one. I'm buying one.

یکی میخرم من یکی نخریده ام من دارم یکی میخرم

So there's a contrast and I combine those two sentences together with the conjunction

بنابراین یک تضاد وجود دارد و من هنوز آن دو جمله را با هم ترکیب می کنم

yet. And remember, in this case, yet does not mean, but it means until now while in

. و به یاد داشته باشید، در این مورد، اما به این معنی نیست، اما به این معنی است که تا کنون در حالی که در

India, the government is promoting the purchase of electric vehicles. With tax exemptions,

هند، دولت خرید خودروهای الکتریکی را ترویج می کند. با معافیت های مالیاتی،

when you're exempt from something, the verb exempt, it means you are not subject to it.

وقتی از چیزی معاف هستید، فعل معاف هستید، به این معنی است که مشمول آن نیستید.

You don't have to do it.

شما مجبور نیستید آن را انجام دهید.

So if there is a policy that everyone needs to buy a certain shirt for work, a black shirt

بنابراین اگر سیاستی وجود دارد که همه باید یک پیراهن خاص را برای کار بخرند، یک پیراهن مشکی

for work but you're exempt from that policy. So all of your co-workers need to buy a black

برای کار بخرند، اما شما از این سیاست معاف هستید. بنابراین همه همکاران شما باید یک پیراهن مشکی بخرند

shirt, but you can wear a purple shirt or a white shirt because you're exempt. Now,

، اما شما می توانید یک پیراهن بنفش یا یک پیراهن سفید بپوشید زیرا معاف هستید. حال،

if you have a tax exemption, it means you don't have to pay certain

اگر معافیت مالیاتی دارید، به این معنی است که مجبور نیستید مالیات خاصی بپردازید

taxes and other incentive and incentive is something Financial or some other benefit

و مشوق و مشوق دیگری یک مزیت مالی یا مزیت دیگری است

to try to encourage you to do something that would be an incentive. So maybe the incentive

که سعی کنید شما را تشویق به انجام کاری کنید که مشوق باشد. بنابراین شاید انگیزه این

is that you get a rebate back. A rebate is money back so if you paid 30,000 dollars for

باشد که شما یک تخفیف دریافت کنید. تخفیف به معنای بازگشت پول است، بنابراین اگر 30000 دلار برای ماشین پرداخت کرده اید

the car, maybe you get five thousand dollars back. So that would be an

، شاید پنج هزار دلار پس بگیرید. بنابراین این

An incentive a rebate. So that's money back after a purchase.

یک مشوق و تخفیف خواهد بود. پس این پول پس از خرید است. بیا

Let's continue. So, electric cars have arrived, remember our present, perfect, and their share

ادامه بدهیم. بنابراین، خودروهای برقی از راه رسیده اند، به یاد داشته باشید حال ما، بی نقص هستند و سهم آنها

of the market is increasing almost worldwide. So again in your country, have you seen the

از بازار تقریباً در سراسر جهان در حال افزایش است. پس آیا باز هم در کشور شما شاهد

share of electric vehicles in the market increase over the years? Does this mean therefore that

افزایش سهم خودروهای برقی در بازار طی سال‌ها بوده‌اید؟ آیا این بدان معناست که

the world is on track to phase out the use of gas driven vehicles in less than

جهان در مسیر حذف تدریجی استفاده از وسایل نقلیه گازسوز در کمتر از

Thirty years, if you're on track or on track to do something, it means you're progressing

30 سال است، اگر در مسیر یا در مسیر انجام کاری هستید، به این معنی است که

towards your goal at the expected rate. So let's say your goal is to

به سمت هدف خود در حد انتظار پیش می روید. نرخ. بنابراین، فرض کنید هدف شما

Buy an electric vehicle by 2025. So, to do that, you need to save money, okay? So every

خرید یک وسیله نقلیه الکتریکی تا سال 2025 است. بنابراین هر

month you save one thousand dollars, this is your goal.

ماه هزار دلار پس انداز می کنید، این هدف شماست.

And one year later, two years later, after starting this goal, you can say, I'm on track

و یک سال بعد، دو سال بعد، پس از شروع این هدف، می توانید بگویید، من در مسیر

to achieve my goal or I'm on track to buy the electric vehicle by 2020, or you can simply

رسیدن به هدفم هستم یا در مسیر خرید وسیله نقلیه الکتریکی تا سال 2020 هستم، یا می توانید به سادگی

say, I'm on track. I'm on track. So, if someone asked you, oh, how's how's your progress?

بگویید، من دارم در مسیر. من در مسیر هستم. بنابراین، اگر کسی از شما بپرسد، اوه، پیشرفت شما چگونه است؟

Are you getting closer to that electric vehicle? You can say, yes.

آیا به آن وسیله نقلیه الکتریکی نزدیک می شوید؟ می توان گفت، بله.

Yep. I'm on track. I'm on track. You're progressing towards your goal at the expected rate. So

بله من در مسیر هستم. من در مسیر هستم. شما با نرخ مورد انتظار به سمت هدف خود پیش می روید. بنابراین

does that mean therefore that the world is on track to phase out the use of gas driven

آیا این بدان معناست که جهان در مسیر حذف تدریجی استفاده از

vehicles in less than 30 years? So this is the goal to phase out, gas driven Vehicles,

وسایل نقلیه گازسوز در کمتر از 30 سال است؟ بنابراین این هدف حذف تدریجی خودروهای گازسوز،

the internal combustion engine in less than 30 years. So what does phase out?

موتور احتراق داخلی در کمتر از 30 سال است. پس چه چیزی حذف می شود؟

Out mean, phase-out is a phrasal verb. That means to gradually reduce something.

Out mean، مرحله خارج کردن یک فعل عبارتی است. یعنی به تدریج چیزی را کم کنیم.

Until it is no longer used. So of course, we're not going to go from driving, gas powered

تا زمانی که دیگر استفاده نشود. بنابراین، مطمئناً، ما

vehicles today and tomorrow not driving gas-powered Vehicles. That's not realistic. Obviously.

امروز و فردا از رانندگی با وسایل نقلیه گازسوز خارج نمی‌شویم. این واقع بینانه نیست. به طور مشخص.

So what are we going to do? Every year? We can increase the number of electric vehicles

خوب؟ ما می خواهیم چه کار کنیم؟ هر سال؟ می توانیم تعداد خودروهای برقی موجود

on the market and decrease. The number of

در بازار را افزایش دهیم و کاهش دهیم. تعداد

Gas powered vehicles. So right now, gas powered electric, but soon is going to change, right?

خودروهای گازسوز بنابراین در حال حاضر، برق گازی، اما به زودی تغییر خواهد کرد، درست است؟

And eventually gas powered, vehicles are not going to exist because they have been so gradually

و در نهایت وسایل نقلیه گازسوز وجود نخواهند داشت زیرا به تدریج

reduced until they're no longer used, that's to phase out. So do you think is realistic

کاهش یافته اند تا زمانی که دیگر مورد استفاده قرار نگیرند، یعنی به تدریج از بین می روند. بنابراین، آیا فکر می کنید

to phase out the use of gas driven vehicles?

حذف تدریجی استفاده از وسایل نقلیه گازسوز واقع بینانه است؟

In 30 years. So, 30 years from today gas-powered Vehicles, don't exist. Do you think that's

در 30 سال. بنابراین، 30 سال از امروز خودروهای گازسوز وجود ندارند. به نظر شما این

possible? You can share that in the comments as well. Now, that's the goal. So are they

امکان پذیر است؟ می توانید آن را در نظرات نیز به اشتراک بگذارید . حالا، هدف همین است. پس آیا آنها

on track to achieve this goal? I don't know. And does it mean that electric vehicles are

در مسیر رسیدن به این هدف هستند؟ من نمی دانم. و آیا این بدان معناست که وسایل نقلیه الکتریکی

the sustainable solution to our transport needs for the second half of the century?

راه حلی پایدار برای نیازهای حمل و نقل ما برای نیمه دوم قرن هستند؟

Unfortunately, oh, unfortunately, I'm using this word as an adverb to deliver disappointing

متأسفانه، اوه، متأسفانه، من از این کلمه به عنوان یک قید برای ارائه

news, because this sounds really positive especially given the cost of gas every day.

اخبار ناامیدکننده استفاده می کنم، زیرا این به نظر واقعاً مثبت است به خصوص با توجه به هزینه های روزانه بنزین.

The cost of gas is going up and up and the environmental damage caused by gas powered

هزینه گاز در حال افزایش و افزایش است و آسیب های زیست محیطی ناشی از

vehicles.

وسایل نقلیه گازسوز.

Yes, it seems very positive that were phasing out, gas, powered vehicles, and phasing in

بله، بسیار مثبت به نظر می رسد که خروج تدریجی، گازسوز، وسایل نقلیه برقی و قطع تدریجی

electric vehicles. But this article uses, unfortunately, to deliver disappointing news

خودروهای برقی بود. اما متاسفانه این مقاله از اخبار ناامید کننده استفاده می کند

because people want this to happen. Well, some people, unfortunately, to the disappointment

زیرا مردم می خواهند این اتفاق بیفتد. خب، برخی از مردم، متأسفانه، به ناامیدی

of some people, notice how I changed some people, because if you just say, people want

برخی از مردم، متوجه می شوند که چگونه برخی از مردم را تغییر دادم ، زیرا اگر فقط بگویید، مردم می خواهند

this to happen, it sounds like everybody wants.

این اتفاق بیفتد، به نظر می رسد که همه می خواهند.

To happen. But I'm sure there are some people who want to continue driving, gas, powered

اتفاق افتادن. اما من مطمئن هستم که برخی از افرادی هستند که می خواهند به رانندگی، وسایل نقلیه گازسوز و برقی ادامه دهند

vehicles, some people who don't want to use electric vehicles, right? So that's why we

، برخی از افرادی که نمی خواهند از وسایل نقلیه برقی استفاده کنند، درست است؟ به همین دلیل است که

have to use some people. Otherwise it sounds like all people. The answer to both of these

باید از برخی افراد استفاده کنیم. وگرنه مثل همه مردم به نظر می رسد. پاسخ به هر دوی این

questions has to be no. And that's the end of the article so we don't know why the answer

سوالات باید منفی باشد. و این پایان مقاله است، بنابراین ما نمی دانیم که چرا پاسخ

is. No. But remember both of these questions

است. نه. اما هر دوی این سؤالات را به خاطر بسپارید،

So what are the questions? The first question is, are we on track to phase out the use of

پس سؤالات چیست؟ اولین سوال این است که آیا ما در مسیر حذف تدریجی استفاده از

gas driven vehicles, and our electric vehicles. This is Saint sustainable solution to our

وسایل نقلیه گازسوز و وسایل نقلیه الکتریکی خود هستیم؟ این راه حل پایدار سنت برای

transport means those are the two questions. Very interesting discussion questions. So

حمل و نقل ما است به این معنی که این دو سؤال هستند. سوالات بحث بسیار جالب بنابراین می توانید

you're more than welcome to share your thoughts in the comment section. Now, we're going to

نظرات خود را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید. اکنون، ما از

use that same article, and this time, we're going to focus.

همان مقاله استفاده می کنیم، و این بار، تمرکز می کنیم.

Only on your pronunciation. So I'm going to read the article in full from start to finish.

فقط در تلفظ شما. بنابراین من قصد دارم مقاله را به طور کامل از ابتدا تا انتها بخوانم.

We only reviewed three, pages of the article in the last section, but there are six pages

ما فقط سه صفحه از مقاله را در بخش آخر بررسی کردیم، اما شش صفحه

in this article. So all read it from start to finish. You can focus on my pronunciation

در این مقاله وجود دارد. بنابراین همه آن را از ابتدا تا انتها بخوانید. بعد از خواندن آن می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید،

after I read it, I'm going to focus on each individual sentence and explain the more difficult

من روی هر جمله تک تک تمرکز می کنم و تلفظ کلمات دشوارتر را توضیح می دهم

to pronounce words. And when I do this it's your turn to read the sentence out loud and

. و هنگامی که من این کار را انجام می دهم نوبت شماست که جمله را با صدای بلند بخوانید و

Eat ate my pronunciation. So let's get started. The electric car Revolution. Is it realistic

Eat eate تلفظ من باشد. پس بیایید شروع کنیم. انقلاب ماشین الکتریکی آیا

or optimistic governments, and motor manufacturers around the world are throwing money and resources

دولت‌ها واقع‌بین هستند یا خوش‌بینانه، و سازندگان موتور در سراسر جهان پول و منابع را

into the development of electric vehicles. But Ken electric power really replace the

برای توسعه وسایل نقلیه الکتریکی صرف می‌کنند. اما قدرت الکتریکی کن واقعاً

internal combustion engine before the middle of the century, maybe it can, but this is

قبل از اواسط قرن جایگزین موتور احتراق داخلی می شود ، شاید بتواند، اما این

by no means certain

به هیچ وجه مشخص نیست که

Electric vehicles have arrived with technology, led by Tesla and all of the world's major

وسایل نقلیه الکتریکی با فناوری به رهبری تسلا و تمام خودروسازان بزرگ جهان وارد بازار شده اند

car manufacturers. Following along behind electric vehicles, are now a common sight

. به دنبال خودروهای الکتریکی، اکنون

on the roads of most developed countries. Yet the situation in less developed countries

در جاده‌های اکثر کشورهای توسعه‌یافته یک منظره رایج است. با این حال، وضعیت در کشورهای کمتر توسعه یافته

is rather different. The only African country to have started the change to electric vehicles

نسبتاً متفاوت است. تنها کشور آفریقایی که تغییر خودروهای الکتریکی را آغاز کرده است،

is South Africa and even their electric vehicles still account for

آفریقای جنوبی است و حتی وسایل نقلیه الکتریکی آنها هنوز

less than 0.01 percent of the total number of cars on the roads in South America. This

کمتر از 0.01 درصد از کل خودروهای موجود در جاده‌های آمریکای جنوبی را تشکیل می‌دهند. این

situation is better with all Latin American countries. Beginning the move towards electric

وضعیت در مورد همه کشورهای آمریکای لاتین بهتر است . شروع حرکت به سمت

vehicles, particularly Columbia winch in 2020. Had a third of the continents Total Electric

وسایل نقلیه الکتریکی، به ویژه وینچ کلمبیا در سال 2020. یک سوم از ناوگان خودروهای برقی کل قاره ها

Car Fleet in Russia. The wealthy are investing in imported electric cars. But no electric

در روسیه بود. ثروتمندان در حال سرمایه گذاری در خودروهای برقی وارداتی هستند. اما

cars are yet manufactured.

هنوز هیچ خودروی الکتریکی تولید نشده است.

Locally while in India, the government is promoting the purchase of electric vehicles,

زمانی که در هند است، دولت خرید خودروهای برقی را

with tax exemptions and other incentives.

با معافیت های مالیاتی و سایر مشوق ها ترویج می کند.

So, electric cars have arrived and their share of the market is increasing almost worldwide.

بنابراین، خودروهای الکتریکی وارد شده اند و سهم آنها از بازار تقریباً در سراسر جهان در حال افزایش است.

Does this mean therefore that the world is on track to phase out the use of gas driven

آیا این بدان معناست که جهان در مسیر حذف تدریجی استفاده از

vehicles in less than 30 years and doesn't mean that electric vehicles are the sustainable

وسایل نقلیه گازسوز در کمتر از 30 سال است و به این معنی نیست که وسایل نقلیه الکتریکی

solution to our transport needs for the second half of the century. Unfortunately, to the

راه حل پایدار برای نیازهای حمل و نقل ما برای نیمه دوم قرن هستند. متأسفانه، به

disappointment of some people, the answer to both of these questions has to

ناامیدی برخی از افراد، پاسخ به هر دوی این سؤالات باید

Be no. The massive development of electric vehicles. Can only be possible if two conditions

منفی باشد. توسعه گسترده وسایل نقلیه الکتریکی. تنها در صورت رعایت دو شرط امکان پذیر است

are met. Firstly, the expansion of electric vehicle, manufacturing is dependent on the

. اولاً، گسترش وسیله نقلیه الکتریکی، تولید به

fragile ability. A manufacturers to Source vastly increased quantities of vital components

توانایی شکننده بستگی دارد. تولیدکنندگان برای تامین مقادیر زیادی از اجزا

and elements without which electric vehicles cannot operate. Secondly, few countries currently

و عناصر حیاتی که بدون آنها وسایل نقلیه الکتریکی نمی توانند کار کنند، بسیار افزایش یافته است. ثانیاً، کشورهای معدودی در حال حاضر

have electricity grids that are any

شبکه‌های برق دارند که

Are near being able to cope with the huge increase in demand for electricity. That will

تقریباً قادر به مقابله با افزایش عظیم تقاضا برای برق باشند. این امر با

accompany any rapid growth and electric vehicle ownership, without adequate supplies of all

رشد سریع و مالکیت وسایل نقلیه الکتریکی همراه خواهد بود ، بدون منابع کافی از تمام

the vital ingredients of electric motors and batteries or without power supplies that are

اجزای حیاتی موتورهای الکتریکی و باتری‌ها یا بدون منبع تغذیه که

able to provide the electricity needed to recharge millions of electric batteries every

قادر به تامین برق مورد نیاز برای شارژ روزانه میلیون‌ها باتری الکتریکی

day as well as supplying the current we need for everything else, such as lighting,

و همچنین تامین جریان است. ما به هر چیز دیگری مانند روشنایی،

Ting heating trains and electric devices. The electric car Revolution will run up against

قطار گرمایشی Ting و دستگاه های الکتریکی نیاز داریم. انقلاب خودروهای الکتریکی با

insoluble problems. Governments and vehicle manufacturers are fully aware of these issues,

مشکلات حل نشدنی روبرو خواهد شد. دولت‌ها و سازندگان خودرو از این مسائل آگاهی کامل دارند،

but the consensus among policymakers seems to be that somehow technology will come up

اما به نظر می‌رسد اتفاق نظر بین سیاست‌گذاران بر این است که به نوعی فناوری به

with the answers as it often has in the past analysts, also predict that changing social

پاسخ‌هایی که اغلب در گذشته داشته است، خواهد رسید ، همچنین تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که تغییر

attitudes and environmental awareness,

نگرش‌های اجتماعی و آگاهی زیست محیطی

Will lead to a reduction in private vehicle use and a fall in the numbers of vehicles

منجر به کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی و کاهش تعداد وسایل نقلیه

on the roads. This prediction is likely to be right though, not necessarily for those

در جاده ها. این پیش‌بینی به احتمال زیاد درست است، هرچند، نه لزوماً به این

reasons alone, any shortage of essential components will force up the cost of electric vehicles

دلایل، هر گونه کمبود اجزای ضروری باعث افزایش هزینه‌های خودروهای الکتریکی

and any shortage of battery recharging facilities or capacity, will discourage people from buying

و هرگونه کمبود امکانات یا ظرفیت شارژ باتری می‌شود، مردم را از خرید

electric vehicles, leading to a fall in

خودروهای الکتریکی منصرف می‌کند و منجر به کاهش

in the number of vehicles. On the roads, ultimately, the success of the transition to electric-powered,

تعداد وسایل نقلیه در جاده ها، در نهایت، موفقیت در انتقال

Vehicles will depend on advances in technology. In three Fields, the weight of batteries,

خودروهای برقی به پیشرفت فناوری بستگی دارد. در سه زمینه، وزن باتری ها،

the amount of power that they can produce and the speed at which they can be recharged

میزان توانی که می توانند تولید کنند و سرعت شارژ

or exchanged. Now, I'll read each sentence from the article and I'm also going to highlight

یا تعویض آنها. اکنون، من هر جمله از مقاله را می خوانم و همچنین می خواهم کلمات

the more difficult

سخت تر

Holt words. So I'll read the sentence in full once. Then I'll focus on some specific words.

Holt را برجسته کنم. پس یکبار جمله را کامل می خوانم . سپس روی چند کلمه خاص تمرکز خواهم کرد.

When you see me do this, put my hand up. That means that it's your turn to read the highlighted

وقتی دیدی من این کار را می کنم، دستم را بالا بیاور. یعنی نوبت شماست که جمله هایلایت شده را با

sentence out loud. If you're in a private room, read out loud because it will really

صدای بلند بخوانید. اگر در یک اتاق خصوصی هستید ، با صدای بلند بخوانید زیرا واقعا

help with your pronunciation. So, remember first, I'll read. And when I go like this,

به تلفظ شما کمک می کند. پس اول یادت باشه میخونم و وقتی من به این شکل می روم،

it's your turn to read it out loud.

نوبت شماست که آن را با صدای بلند بخوانید.

And let's get started. The electric car Revolution. Is it realistic or optimistic? Optimistic

و بیایید شروع کنیم. انقلاب ماشین الکتریکی واقع بینانه است یا خوش بینانه؟ خوشبینانه

optimistic, the electric the electric.

خوشبینانه، الکتریکی، الکتریکی.

The electric car Revolution. Is it realistic or optimistic?

انقلاب ماشین الکتریکی واقع بینانه است یا خوش بینانه؟

Governments and motor manufacturers around the world are throwing money and resources

دولت ها و سازندگان موتور در سراسر جهان پول و منابع را

into the development of electric vehicles. Manufacturers manufacturers.

برای توسعه وسایل نقلیه الکتریکی صرف می کنند. تولید کنندگان تولید کنندگان.

Manufacturers.

تولید کنندگان.

Vehicles.

وسايل نقليه.

Vehicles.

وسايل نقليه.

Vehicles.

وسايل نقليه.

Governments and motor manufacturers around the world are throwing money and resources

دولت ها و سازندگان موتور در سراسر جهان پول و منابع را

into the development of electric vehicles.

برای توسعه وسایل نقلیه الکتریکی صرف می کنند.

But can electric power really replace the internal combustion engine before the middle

اما آیا برق واقعاً می تواند جایگزین موتور احتراق داخلی قبل از اواسط

of the century. Combustion, combustion.

قرن شود. احتراق، احتراق.

Combustion.

احتراق.

Internal combustion engine but can electric power really replace the internal combustion

موتور احتراق داخلی اما می تواند قدرت الکتریکی واقعاً جایگزین موتور احتراق داخلی

engine before the middle of the century.

قبل از اواسط قرن شود.

maybe it can, but this is, by no means certain certain certain certain certain, certain certain,

شاید بتواند، اما این به هیچ وجه قطعی نیست، حتمی، حتمی، حتمی،

maybe it can, but this is by no means certain

شاید هم می تواند، اما این به هیچ وجه مشخص نیست که

Electric vehicles have arrived.

خودروهای الکتریکی وارد شده اند.

With technology, led by Tesla and all of the world's major car manufacturers following

با فناوری، رهبری تسلا و تمام خودروسازان بزرگ جهان که

along behind.

پشت سر هم قرار دارند.

Electric vehicles are now a common sight on the roads of most developed countries. Developed

وسایل نقلیه الکتریکی در حال حاضر در جاده های اکثر کشورهای توسعه یافته یک منظره رایج است. توسعه یافته

develop developed developed. Electric vehicles are now a common sight on the roads of most

توسعه توسعه یافته توسعه یافته است. وسایل نقلیه الکتریکی در حال حاضر در جاده های اکثر

developed countries.

کشورهای توسعه یافته یک منظره رایج است.

Yet the situation in less developed countries is rather different.

با این حال، وضعیت در کشورهای کمتر توسعه یافته نسبتاً متفاوت است.

The only African country to have started the change to electric vehicles is South Africa.

تنها کشور آفریقایی که تغییر خودروهای الکتریکی را آغاز کرده است، آفریقای جنوبی است.

and even their electric vehicles still account for less than 0.01 percent of the total number

و حتی وسایل نقلیه الکتریکی آنها هنوز کمتر از 0.01 درصد از تعداد کل

of cars on the roads,

خودروهای موجود در جاده ها را تشکیل می دهند،

in South America, this situation is better with all Latin American countries, beginning

در آمریکای جنوبی، این وضعیت با همه کشورهای آمریکای لاتین بهتر است،

the move towards electric vehicles,

Particularly Colombia, which in 2020. Had a third of the continents Total Electric Car

به ویژه کلمبیا که در سال 2020 حرکت به سمت خودروهای الکتریکی را آغاز می کند. یک سوم قاره ها را در اختیار داشتند،

Fleet particularly

به

Particularly, particularly Columbia winch in 2020. Had a third of the continents Total

ویژه، به ویژه وینچ کلمبیا در سال 2020. داشتن یک سوم قاره ها

Electric Car Fleet

ناوگان خودروهای برقی توتال

In Russia, the wealthy are investing in imported electric cars, investing in imported investing

در روسیه، ثروتمندان در حال سرمایه گذاری در خودروهای الکتریکی وارداتی، سرمایه گذاری در سرمایه گذاری وارداتی، سرمایه گذاری

in imported, investing in imported, in Russia, the wealthy are investing in imported electric

در واردات، سرمایه گذاری در وارداتی، در روسیه، ثروتمندان در حال سرمایه گذاری در خودروهای الکتریکی وارداتی هستند

cars.

.

But no electric cars are yet manufactured locally, manufactured, manufactured manufactured.

اما هیچ خودروی برقی هنوز به صورت محلی تولید نشده است، تولید شده، ساخته شده است.

But no, electric cars are yet, manufactured locally.

اما نه، خودروهای برقی هنوز در داخل کشور تولید می شوند.

While in India, the government is promoting the purchase of electric vehicles, with tax

در حالی که در هند، دولت خرید خودروهای برقی را با

exemptions and other incentives.

معافیت های مالیاتی و سایر مشوق ها ترویج می کند.

Exemptions.

معافیت ها

Exemptions.

معافیت ها

Exemptions.

معافیت ها

Incentives incentives.

مشوق های مشوق.

Incentives while in India. The government is promoting the purchase of electric vehicles,

مشوق ها در هند دولت خرید خودروهای برقی را

with tax exemptions and other incentives.

با معافیت های مالیاتی و سایر مشوق ها ترویج می کند.

So, electric cars have arrived and their share of the market is increasing almost worldwide.

بنابراین، خودروهای الکتریکی وارد شده اند و سهم آنها از بازار تقریباً در سراسر جهان در حال افزایش است.

Does this mean therefore that the world is on track to phase out the use of gas driven

آیا این بدان معناست که جهان در مسیر حذف تدریجی استفاده از

vehicles in less than 30 years?

وسایل نقلیه گازسوز در کمتر از 30 سال است؟

On track to phase out on track to phase out.

در مسیر به تدریج در مسیر به تدریج.

On track to phase out. Does this mean therefore that the world is on track to phase out the

در مسیر حذف تدریجی آیا این بدان معناست که جهان در مسیر حذف تدریجی

use of gas driven vehicles in less than 30 years?

استفاده از وسایل نقلیه گازسوز در کمتر از 30 سال است؟

And does it mean that electric vehicles are the sustainable solution to our transport

و آیا این بدان معناست که وسایل نقلیه الکتریکی راه حلی پایدار برای نیازهای حمل و نقل ما

needs for the second half of the century? Sustainable?

برای نیمه دوم قرن هستند؟ پایدار؟

Sustainable.

پایدار.

Sustainable solution, sustainable solution and doesn't mean that electric vehicles are

راه حل پایدار، راه حل پایدار و به این معنی نیست که وسایل نقلیه الکتریکی راه

the sustainable solution to our transport needs for the second half of the century.

حل پایدار برای نیازهای حمل و نقل ما برای نیمه دوم قرن هستند.

Unfortunately, to the disappointment of some people, the answer to both of these questions

متأسفانه، به ناامیدی برخی از افراد، پاسخ هر دوی این سؤالات را باید

has to be know.

دانست.

The massive development of electric vehicles. Can only be possible if two conditions are

توسعه گسترده وسایل نقلیه الکتریکی. تنها در صورتی ممکن است که دو شرط

met development development development, the massive development of electric vehicles.

برآورده شود توسعه توسعه، توسعه عظیم وسایل نقلیه الکتریکی.

Can only be possible if two conditions are met

تنها در صورتی امکان پذیر است که دو شرط برآورده شود

Firstly, the expansion of electric vehicle, manufacturing is dependent on the fragile

اولاً، گسترش وسیله نقلیه الکتریکی، ساخت به

ability, a manufacturers Manufacturing.

توانایی شکننده، تولید کننده بستگی دارد.

Manufacturing manufacturers manufacturers. Firstly, the expansion of electric vehicle

تولید کنندگان تولید کنندگان تولید کنندگان. اولاً، گسترش تولید خودروهای الکتریکی

manufacturing is dependent on the fragile ability of manufacturers.

به توانایی شکننده سازندگان بستگی دارد .

To Source, vastly increased quantities of vital components and elements without which

به منبع، مقادیر بسیار افزایش یافته از اجزا و عناصر حیاتی که بدون آنها

electric vehicles, cannot operate, vital, vital, vital to Source vastly increased quantities

وسایل نقلیه الکتریکی نمی توانند کار کنند، حیاتی، حیاتی، حیاتی برای منبع، مقادیر زیادی

of vital components and elements without which electric vehicles cannot operate.

از اجزا و عناصر حیاتی افزایش یافته است که بدون آنها وسایل نقلیه الکتریکی نمی توانند کار کنند.

Secondly, few countries currently have electricity grits electricity grids electricity grids

ثانیاً، تعداد کمی از کشورها در حال حاضر دارای شبکه های برق شبکه های برق هستند و

secondly. Few countries currently have electricity grids.

ثانیاً. تعداد کمی از کشورها در حال حاضر شبکه برق دارند .

That are anywhere near being able to cope with the huge increase in demand for electricity.

که تقریباً می توانند با افزایش عظیم تقاضا برای برق کنار بیایند.

That will accompany any rapid growth in electric vehicle ownership, a company, a company, a

که هر گونه رشد سریع در مالکیت وسایل نقلیه الکتریکی را همراهی خواهد کرد، یک شرکت، یک شرکت،

company that will accompany any rapid growth in electric vehicle ownership

شرکتی که با هر رشد سریعی در مالکیت خودروهای الکتریکی همراه خواهد بود،

Without adequate supplies of all the vital ingredients of electric motors and batteries.

بدون اینکه منابع کافی از تمام اجزای حیاتی موتورهای الکتریکی و باتری‌ها وجود داشته باشد.

Add a quit, quit, quit,

اضافه کردن ترک، ترک، ترک،

Adequate.

کافی.

Adequate without adequate supplies of all the vital ingredients of electric motors and

کافی بدون منابع کافی از تمام مواد حیاتی موتورهای الکتریکی و

batteries.

باتری ها.

Or without power supplies that are able to provide the electricity needed to recharge

یا بدون منابع تغذیه ای که قادر به تامین برق مورد نیاز برای

millions of electric batteries every day recharge.

شارژ مجدد میلیون ها باتری الکتریکی در هر روز هستند.

Re e.

Re e.

Recharge or without power supplies that are able to provide the electricity needed to

شارژ مجدد یا بدون منبع تغذیه که قادر به تامین برق مورد نیاز برای

recharge millions of electric batteries every day.

شارژ مجدد میلیون ها باتری الکتریکی در هر روز است.

As well as supplying, the current, we need for everything else, such as lighting heating,

ما علاوه بر تامین جریان، برای هر چیز دیگری مانند روشنایی گرمایش،

trains, and electric devices.

قطار و وسایل برقی نیاز داریم.

The electric car Revolution will run up against insoluble problems in soluble in soluble in

انقلاب ماشین الکتریکی در برابر مشکلات نامحلول در محلول در محلول در

soluble. The electric car Revolution will run up against insoluble problems.

محلول قرار خواهد گرفت. انقلاب خودروهای الکتریکی با مشکلات حل نشدنی روبرو خواهد شد.

Governments and vehicle manufacturers are fully aware of these issues.

دولت ها و سازندگان خودرو کاملاً از این مسائل آگاه هستند.

But the consensus among policymakers seems to be that somehow technology will come up

اما به نظر می‌رسد که توافق بین سیاست‌گذاران این است که فناوری به نحوی به

with the answers consensus.

اجماع پاسخ‌ها خواهد رسید. می

Can can.

توانید می توانید.

Consensus, consensus consensus, but the consensus among policymakers seems to be that somehow

اجماع، اجماع اجماع، اما به نظر می رسد اجماع بین سیاست گذاران این است که به نوعی

technology will come up with the answers.

فناوری به پاسخ ها خواهد رسید.

As it often has in the past often.

همانطور که اغلب در گذشته اغلب انجام شده است.

Often, as it often has in the past.

اغلب، همانطور که اغلب در گذشته بوده است.

analysts also predict that changing social attitudes and environmental awareness will

تحلیلگران همچنین پیش بینی می کنند که تغییر نگرش های اجتماعی و آگاهی زیست محیطی

lead to a reduction in private vehicle use

منجر به کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی

And a fall in the numbers of vehicles. On the roads.

و کاهش تعداد وسایل نقلیه خواهد شد. در جاده ها.

This prediction is likely to be, right?

این پیش بینی احتمالاً درست است، درست است؟

Prediction diction prediction. This prediction is likely to be right.

پیش بینی پیش بینی پیش بینی. این پیش بینی احتمالا درست است.

Though, not necessarily for those reasons alone.

اگرچه، نه لزوماً به این دلایل .

Any shortage of essential components will force up the cost of electric vehicles.

هر گونه کمبود قطعات ضروری باعث افزایش هزینه خودروهای الکتریکی می شود.

and any shortage of battery recharging facilities or capacity will discourage people from buying

و هرگونه کمبود امکانات یا ظرفیت شارژ باتری، مردم را از خرید خودروهای برقی منصرف می‌کند و

electric vehicles,

Leading to a fall in the number of vehicles on the roads.

منجر به کاهش تعداد وسایل نقلیه در جاده‌ها می‌شود.

Ultimately, the success of the transition to electric-powered, Vehicles will depend

در نهایت، موفقیت در انتقال به وسایل نقلیه برقی

on advances in technology in three Fields powered.

به پیشرفت فناوری در سه زمینه انرژی بستگی دارد.

Heard heard powered powered.

شنیده شد powered powered.

Ultimately, the success of the transition to electric-powered, Vehicles will depend

در نهایت، موفقیت در انتقال به وسایل نقلیه برقی

on advances in technology in three fields.

به پیشرفت فناوری در سه زمینه بستگی دارد.

The weight of batteries, the amount of power that they can produce and the speed at which

وزن باتری ها، میزان توانی که می توانند تولید کنند و سرعت

they can be recharged or exchanged.

شارژ یا تعویض آنها.

Now, let's move on and talk about your listening skills. Do you struggle to understand native

حال، بیایید ادامه دهیم و در مورد مهارت های شنیداری شما صحبت کنیم . آیا برای درک زبان مادری انگلیسی مشکل دارید

English speakers? Maybe you understand me right now. But then you struggle to understand

؟ شاید الان منو درک کنی اما پس از آن برای درک

TV shows movies or your coworkers. Well, don't worry? Because let's talk about that. I'm

فیلم های برنامه های تلویزیونی یا همکاران خود با مشکل مواجه می شوید. خب نگران نباش؟ چون بیایید در مورد آن صحبت کنیم. من

going to explain why you have difficulty, understanding native speakers. So you know

قصد دارم توضیح دهم که چرا شما در درک زبان مادری مشکل دارید. پس میدونی

what? You need to do to improve. Let's get started. What do you mean? She can't make

چیه؟ برای بهبود باید انجام دهید. بیا شروع کنیم. منظورت چیه؟ او نمی تواند آن را انجام دهد،

it, did you hear what?

شنیدی چیست؟

What I just said, what do you mean? She can't make it. I said, what do you mean? She can't

همین که گفتم منظورت چیه؟ او نمی تواند آن را. گفتم منظورت چیه؟ او نمی

make it, but of course, I didn't say it like that. I said, what do you mean? She can't

تواند، اما البته، من آن را اینطور نگفتم . گفتم منظورت چیه؟ او نمی تواند

make it notice how I said, what do you? What do you? What do you? What do you mean? What

متوجه شود که من چگونه گفتم، شما چه کار می کنید؟ تو چیکار میکنی؟ تو چیکار میکنی؟ منظورت چیه؟

do you mean? This is called connected speech and native speakers, love, connecting their

منظورت چیه؟ به این می گویند گفتار متصل و گویندگان بومی، عشق، اتصال

speech.

گفتارشان.

Of course, this makes it difficult for you to understand us. So, let me share the most

البته این موضوع درک ما را برای شما سخت می کند . بنابراین، اجازه دهید

common connected phrases that you need to know the first one, of course, whattya wadiya.

رایج ترین عبارات مرتبطی را که باید بدانید، به اشتراک بگذارم، البته whattya wadiya.

What do you mean? What are you doing? What do you want? How do you know she can't make

منظورت چیه؟ چه کار می کنی؟ چه چیزی می خواهید؟ چگونه می دانید که او نمی تواند آن را انجام دهد

it? Did you catch this one? How do you, how do you, how do you, how do you know what you

؟ این یکی رو گرفتی؟ چطوری، چطوری، چطوری، از کجا میدونی

doing this weekend?

این آخر هفته چیکار میکنی؟

Did you get this one? What are you becomes? What you, what you what you, what you doing

این یکی رو گرفتی؟ تو چی میشی؟

this weekend. So make it your goal to learn these connected phrases but for now, focus

این آخر هفته چیکار میکنی چیکار میکنی بنابراین، یادگیری این عبارات مرتبط را هدف خود قرار دهید، اما در حال حاضر،

on the top three, you need to know. What do you how do you? And what you, how about this

روی سه مورد برتر تمرکز کنید، باید بدانید. چیکار میکنی چطوری؟ و شما چی، این

one? How are you going to get to the mall? How are you? That's a connected phrase, how

یکی چطوره؟ چگونه می خواهید به مرکز خرید بروید؟ چطور هستید؟ این یک عبارت مرتبط است،

are you? How are

چطوری؟ حالت

how are you? How are you gonna now? This is a reduction. We take two words going to and

چطوره؟ حالا چطوری؟ این یک کاهش است. دو کلمه رفتن به را می گیریم و

we reduce it into one gonna. These are informal, they're very casual, but they're frequently

آن را به یک gonna کاهش می دهیم. اینها غیررسمی هستند، بسیار معمولی هستند، اما اغلب

used in spoken English. I got to go. I'm sure, you know, this one got to sounds like, gotta

در گفتار انگلیسی استفاده می شوند. من باید برم. مطمئنم، می دانید، این یکی به نظر می رسد، باید

I gotta go give me a break.

بروم به من استراحت بدهم.

Gimme gimme, gimme a Break. Give me sounds like gimme. I don't know, I don't know. I

به من بدهید، یک استراحت بدهید. به من صداهایی مثل Gimme بده نمی دانم، نمی دانم.

don't know as a reduction, I don't know. I want to go to the movies. Want to becomes

نمی دانم به عنوان کاهش، نمی دانم. من می خواهم به سینما بروم. می‌خواهید

wanna start with these and pay attention and keep adding more reductions to your speech

با این‌ها شروع کنید و توجه کنید و کم‌کم‌های بیشتری به سخنرانی‌تان اضافه کنید،

will be there at 5:00.

در ساعت 5:00 حضور خواهید داشت. ساعت

We'll be there at five.

پنج اونجا هستیم

We will be there at 5:00, we'll be there. We'll we'll this is a contraction. We take

ما ساعت 5:00 آنجا خواهیم بود، ما آنجا خواهیم بود. ما می خواهیم این یک انقباض است.

two separate words and we form one word. The thing you need to know about contractions

دو کلمه جدا می گیریم و یک کلمه تشکیل می دهیم. نکته ای که باید در مورد انقباضات بدانید این است

is that they are grammatically correct. You can use them in your spoken English and your

که از نظر گرامری صحیح هستند. می توانید از آنها در مکالمه انگلیسی و نوشتار خود استفاده کنید

writing. And although they do sound more. Casual. They are grammatically. Correct. I

. و اگرچه صدای آنها بیشتر است. گاه به گاه. از نظر دستوری هستند. درست. من

would never say it is.

هرگز نمی گویم این است.

A hot day. I would say it's a hot day. It's, it's it's a hot day, I would not say she is

یک روز گرم می گویم روز گرمی است. این است، این یک روز گرم است، نمی گویم او

my friend. I would say she's my friend, she's my friend now because of this students might

دوست من است. من می گویم او دوست من است، او اکنون دوست من است، به این دلیل دانش آموزان ممکن است

not get the verb because it's in a contraction, you must learn contractions. If you want to

فعل را دریافت نکنند زیرا در یک انقباض است، شما باید انقباضات را یاد بگیرید. اگر می خواهید

understand native speakers, let's start with the most.

زبان مادری را درک کنید، بیایید با بیشتر شروع کنیم.

Most common it is it's there is there's I have I've you are your should not shouldn't

رایج ترین آن این است که وجود دارد، وجود دارد، من دارم، شما هستم، نباید

will not won't start with these and keep adding contractions to your speech. It will help

با اینها شروع نمی شود و مدام انقباضات را به گفتارتان اضافه می کند. این به شما کمک می کند تا

you understand. Native speakers. Let's try that listening exercise from the beginning.

درک کنید. بومی زبانان. بیایید آن تمرین شنیداری را از ابتدا امتحان کنیم.

Again. What do you mean? You can't make it?

از نو. منظورت چیه؟ شما نمی توانید آن را؟

What do you mean? You can't make it? I'm sure you already understand this, a lot more because

منظورت چیه؟ شما نمی توانید آن را؟ من مطمئن هستم که شما قبلاً این را درک کرده اید، خیلی بیشتر، زیرا

you now understand the connected speech. But did you also know I said, make it, make it.

اکنون سخنرانی متصل را درک می کنید. اما آیا شما همچنین می دانید که من گفتم، آن را بسازید، آن را بسازید.

Now, if you looked at each individual sound, it sounds like may hit. So you might be thinking

حالا، اگر به تک تک صداها نگاه کنید، به نظر می رسد که ممکن است ضربه بزند. بنابراین ممکن است به

May the month of May April, May and kit like a Kit Kat.

ماه می، آوریل، می و کیت کیت کت فکر کنید.

Bar, I don't understand. This is linking, linking is when we take a sound from one word,

بار، من نمی فهمم. این پیوند است، پیوند زمانی است که از یک کلمه صدایی را می گیریم

and we put that sound on the next word. We do this in English to help us connect our

و آن صدا را روی کلمه بعدی قرار می دهیم. ما این کار را به زبان انگلیسی انجام می دهیم تا به ما کمک کند گفتار خود را به هم متصل کنیم

speech and smooth our pronunciation. So we can speak without pauses, make it notice there's

و تلفظ خود را صاف کنیم. بنابراین ما می‌توانیم بدون مکث صحبت کنیم، متوجه شویم که

a on make, but it forces me to take

روی ساخت وجود دارد، اما من را مجبور می‌کند که

Pause make it. So to get rid of that pause, I take that and I put it on the next word,

مکث کنم تا آن را بسازم. بنابراین برای خلاص شدن از آن مکث، آن را می‌گیرم و روی کلمه بعدی،

make it may kit. Let's try another listening exercise, you shouldn't walk alone at night.

make it may kit قرار می‌دهم. بیایید تمرین شنیداری دیگری را امتحان کنیم ، شما نباید در شب تنها راه بروید.

Now I used a contraction should not be comes shouldn't you shouldn't and then I said walk

حالا من از انقباض استفاده کردم نباید می آید نباید نکنی و بعد گفتم

alone. But again there's that sound

تنهایی راه برو. اما دوباره آن صدا هست

And so I take that k sound, and I put it on the next word and it becomes wah cologne,

و بنابراین من آن صدای k را می گیرم و روی کلمه بعدی می گذارم و تبدیل به واه ادکلن می شود،

but cologne sounds a lot like a men's perfume which we call cologne for women is perfume.

اما صدای ادکلن بسیار شبیه عطر مردانه است که به آن ادکلن زنانه می گوییم عطر است.

But for men, it's cologne. So this can cause confusion because you might think I just said,

اما برای مردان، ادکلن است. بنابراین این می تواند باعث سردرگمی شود زیرا ممکن است فکر کنید من فقط گفتم،

cologne, meaning men's perfume, but this is part of Walk Alone, Walk Alone, Walk Alone

ادکلن، یعنی عطر مردانه، اما این بخشی از Walk Alone، Walk Alone، Walk Alone

On with linking, the best way to get comfortable with linking is to study native speakers.

On با پیوند است، بهترین راه برای راحت شدن با لینک دادن، مطالعه زبان مادری است.

So, instead of listening to an entire 30-minute episode, just listen to one sentence on YouTube

بنابراین، به جای گوش دادن به یک قسمت کامل 30 دقیقه ای ، فقط به یک جمله در یوتیوب

or on TV and pause and listen to that sentence many many times and really get comfortable

یا تلویزیون گوش دهید و مکث کنید و چندین بار به آن جمله گوش دهید و واقعاً

with how those sounds are pronounced together.

از نحوه تلفظ آن صداها با هم راحت شوید.

And really get comfortable with how those sounds are pronounced at a natural pace. Let's

و واقعاً با نحوه تلفظ آن صداها با سرعت طبیعی راحت شوید. بیایید

try a listening exercise. I got a lot of merch. I got a lot of merch. I got a lot of merch

تمرین گوش دادن را امتحان کنیم. من کالای زیادی گرفتم. من کالای زیادی گرفتم. من اینجا کالاهای زیادی گرفتم

here. I used a reduction. A lot of is pronounced a lot of a lot of. Now, what is merch? Maybe

. من از کاهش استفاده کردم. a lot of تلفظ می شود a lot of a lot of. حالا، کالا چیست؟ شاید

you understood the sound you understood? I said, merge.

صدایی را که فهمیدی فهمیدی؟ گفتم ادغام کن

But you have no idea what that means. That's because native speakers. We shorten words

اما شما نمی دانید این به چه معناست. دلیلش این است که زبان مادری. ما

all the time for no reason. This is very casual and informal but it's done in both a professional

همیشه کلمات را بی دلیل کوتاه می کنیم. این بسیار غیررسمی و غیررسمی است اما در هر دو زمینه حرفه ای

and social contexts. So, merge is short for merchandise. If you work in a company that's

و اجتماعی انجام می شود. بنابراین، ادغام کوتاه شده برای کالا است. اگر در شرکتی کار می کنید که

buys and sells products, most likely your co-workers will say merge and you might not

محصولات خرید و فروش می کند، به احتمال زیاد همکاران شما می گویند ادغام کنید و ممکن است

understand what they mean.

منظور آنها را متوجه نشوید.

Mean, that's a Fab dress Fab is short for fabulous. I have to take my cat to the vet.

یعنی این لباس فاب است . من باید گربه ام را به دامپزشکی ببرم.

That is short for veterinarian. Are we meeting at HQ HQ is an acronym for headquarters, which

که مخفف دامپزشک است. آیا ما در HQ HQ ملاقات می کنیم مخفف ستاد است، که

is the head office, the main office of a company but pretty much everyone calls it HQ. So when

دفتر مرکزی، دفتر اصلی یک شرکت است اما تقریباً همه آن را HQ می نامند. بنابراین هنگامی که در حال

you're studying native speakers, listen for the shortened words and

مطالعه زبان مادری هستید، به کلمات کوتاه شده گوش دهید و

Make a list of them and keep adding the most common ones to your speech. Let's try another

فهرستی از آنها تهیه کنید و متداول ترین آنها را به گفتار خود اضافه کنید. بیایید یک

listening, exercise. You got to cut it out, you gotta cut it out. I used a reduction,

گوش دادن دیگر، تمرین کنیم. باید قطعش کنی، باید قطعش کنی من از یک کاهش استفاده کردم،

got to gotta, you gotta cut it out, cut it out, cut it, cut it out now, maybe you heard

باید باید قطعش کنی، قطعش کنی، قطعش کنی، حالا شاید

the what and you're thinking, hmmm, what does Jennifer have to cut out? Does she have to

چیزی را شنیدی و به این فکر می کنی، هوم، جنیفر باید چه چیزی را قطع کند؟ آیا او باید

cut something out?

چیزی را حذف کند؟

Out. But no, because this is an idiom. So, to understand, native speakers, you have to

بیرون. اما نه، زیرا این یک اصطلاح است. بنابراین، برای درک زبان مادری، باید

learn phrasal verbs, idioms, and expressions because we use them all the time. Take a look

افعال، اصطلاحات و عبارات عبارتی را یاد بگیرید زیرا ما همیشه از آنها استفاده می کنیم.

at this article from Forbes Magazine. Now, everything I have underlined is either a phrasal

به این مقاله از مجله فوربس نگاهی بیندازید. حالا هر چیزی که زیر آن خط کشیدم یا

verb, an idiom or an expression and they don't have literal meanings. So maybe you understood

فعل عبارتی است یا اصطلاحی یا بیانی و معنای لغوی ندارند. پس شاید

the word cut.

کلمه کات را فهمیده باشید.

That doesn't help you understand my message because it doesn't have a literal meaning.

این به شما در درک پیام من کمک نمی کند زیرا معنای تحت اللفظی ندارد.

Now, there are hundreds and hundreds of phrasal verbs, idioms and expressions. But don't worry

اکنون، صدها و صدها فعل عبارتی، اصطلاحات و عبارت وجود دارد. اما نگران نباشید

because I have many video tutorials on my channel already, so make it your goal to add

زیرا من در حال حاضر آموزش های ویدیویی زیادی در کانال خود دارم ، بنابراین هدف خود را برای اضافه کردن

one, one a day. One phrasal verb, idiom or expression a day and that will be 365 in one

یکی، یکی در روز در نظر بگیرید. یک فعل عبارتی، اصطلاح یا عبارت در روز و در یک سال 365 خواهد شد

year. And by expanding your vocabulary, with these

. و با گسترش دایره لغات خود، با این

Ezel verbs, idioms and expressions. It will really help you understand, native speakers.

افعال، اصطلاحات و عبارات Ezel. این واقعاً به شما کمک خواهد کرد که زبان مادری را درک کنید.

So, now you know exactly what you need to do to understand native speakers. So, which

بنابراین، اکنون دقیقاً می دانید که برای درک زبان مادری باید چه کاری انجام دهید. بنابراین،

are you going to focus on first, which do you have the most difficult time with? And

ابتدا روی کدام یک تمرکز می کنید، با کدام یک سخت ترین زمان را سپری می کنید؟ و

if it's number, six, phrasal verbs, idioms and expressions. I want to tell you about

اگر عدد است، شش، افعال عبارتی، اصطلاحات و عبارات. من می خواهم در مورد

the finally fluent Academy. This is my premium training program, where we study native English

آکادمی در نهایت روان به شما بگویم. این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری

speakers on TV.

در تلویزیون مطالعه می کنیم.

He's and YouTube so you can improve your listening skills. A fast English. Expand your vocabulary.

او و YouTube است تا بتوانید مهارت های شنیداری خود را بهبود ببخشید . یک انگلیسی سریع دایره لغات خود را گسترش دهید.

Learn Advanced grammar. Learn correct pronunciation all at the same time. So you can look for

یادگیری گرامر پیشرفته تلفظ صحیح را همزمان یاد بگیرید . بنابراین می توانید برای

the link in the description for more information on how to join. So now you have all the information

اطلاعات بیشتر در مورد نحوه عضویت به دنبال لینک در توضیحات بگردید. بنابراین اکنون شما تمام اطلاعاتی

on how to improve your listening skills. So let's practice, Let's test your listening

در مورد چگونگی بهبود مهارت های شنیداری خود دارید. پس بیایید تمرین کنیم، بیایید مهارت های شنیداری شما را آزمایش کنیم

skills. Here are your instructions for the entire lesson. I'm going

. در اینجا دستورالعمل شما برای کل درس است. من

You to say a sentence, and I'm going to say it at a fast paced the way I would speak to

برای گفتن جمله ای به تو می روم و آن را با سرعتی که با

my friends or colleagues. I'm going to use phrasal verbs idioms and expressions and I'm

دوستان یا همکارانم صحبت می کنم، بیان می کنم. من قصد دارم از اصطلاحات و عبارات افعال عبارتی استفاده کنم و از

going to use natural pronunciation and you're going to test your listening skills. I will

تلفظ طبیعی استفاده کنم و شما مهارت شنیداری خود را آزمایش کنید. من

say each sentence, three times write down exactly what you hear in the comments section.

هر جمله را می گویم، سه بار دقیقاً آنچه را که می شنوید در قسمت نظرات بنویسید.

And then after I'll explain exactly what I said, the expression I use and

و بعد از اینکه دقیقاً چیزی را که گفتم توضیح می دهم، عبارتی که استفاده می کنم و

the natural pronunciation changes. Okay, our first listening test, did you break it to

تلفظ طبیعی تغییر می کند. خوب، اولین تست شنیداری ما، آیا آن را برای

them?

آنها شکست؟

Did you break it to them?

آیا آن را برای آنها شکست؟

Did you break it to him? Did you get that one? I said, did you break it to him first?

برایش شکستی؟ اون یکی رو گرفتی؟ گفتم اول برایش شکستی؟

Let's talk about the pronunciation. Changes. Did you? We pronounce this as didja, didja,

بیایید در مورد تلفظ صحبت کنیم. تغییرات. آیا تو؟ این را به صورت didja، didja،

didja. So I combine those sounds together and I take you and I change it to ya. Did

didja تلفظ می کنیم. بنابراین من آن صداها را با هم ترکیب می کنم و شما را می برم و آن را به ya تغییر می دهم. آیا

you did you did you break it to him? Notice the last two words, really sounded

شما آن را برای او شکستید؟ به دو کلمه آخر توجه کنید، واقعاً

Like one word Tim Tim, it almost sounded like Tim the name Tim and that's because we frequently

مانند یک کلمه Tim Tim به نظر می‌رسد، تقریباً به نظر می‌رسد که تیم Tim نام دارد و این به این دلیل است که ما اغلب

get rid of the H on him and her at a natural pace. And we connect it to the word before.

با سرعت طبیعی از شر او و او خلاص می‌شویم . و آن را به کلمه قبل وصل می کنیم.

So it really sounds like em em and then you hear the from to Tim, Tim, did you break it

پس واقعاً به نظر می رسد مثل em em و سپس شما صدای from to Tim را می شنوید، تیم، آیا آن را

to him? Now, what does this mean to break something?

برای او شکستید؟ حالا این شکستن چیزی به چه معناست ؟

To someone is an expression and we use this when you share news or information with someone

برای کسی یک عبارت است و زمانی که شما اخبار یا اطلاعاتی را با کسی به اشتراک می گذارید

but it's always negative. So maybe you applied for a promotion but you're not going to get

اما همیشه منفی است از آن استفاده می کنیم. بنابراین ممکن است شما برای ارتقاء درخواست داده باشید، اما قرار نیست

the promotion so that's the negative news. Did you break it to them? That he's not getting

ارتقاء را دریافت کنید، بنابراین این خبر منفی است. آیا آن را برای آنها شکست؟ اینکه او ترفیع نمی گیرد

the promotion. So did you share this negative news with him?

. پس این خبر منفی را با او در میان گذاشتید ؟

Him, did you break it to him? Our next listening, test. Remember to put what you hear in the

او، آن را برای او شکستی؟ گوش دادن بعدی ما، تست. به یاد داشته باشید آنچه را که می شنوید در نظرات قرار دهید

comments, cut it out. Would you cut it out? Would you cut it out? Would you did you get

، آن را قطع کنید. آیا آن را قطع می کنید؟ آیا آن را قطع می کنید؟ آیا

that one? I said, cut it out, would you first? Let's talk about pronunciation. Did y'all

آن یکی را می گرفتی؟ گفتم قطعش کن اولش؟ بیایید در مورد تلفظ صحبت کنیم. آیا برای شما هم

the same thing is happening here with? Would you you becomes yah and I combine. Those sounds

همین اتفاق افتاده است؟ آیا شما تبدیل به یاه و من ترکیب. اون صداها

whoo.

هوو

Jia Jia Jia? Would you would you would you cut it out, would you now let's talk about

جیا جیا جیا؟ آیا می خواهید آن را قطع کنید، آیا اکنون بیایید در مورد

cut it out. You'll notice we have teased in between vowels in American English 1a t comes

قطع کردن آن صحبت کنیم. متوجه خواهید شد که ما بین حروف صدادار در انگلیسی آمریکایی 1a t

between vowels. We change that to a, a very soft deep because they get out, cut it out

بین واکه ها قرار می گیرد. ما آن را به a تغییر می دهیم، یک عمق بسیار نرم زیرا آنها بیرون می آیند، آن را قطع می کنند

and I pronounce all three as one. Cut it out, cut it out.

و من هر سه را به عنوان یک تلفظ می کنم. قطع کن، قطع کن

It out, cut it out, cut it out. Would you the expression to cut something out? Means

آن را برش دهید، آن را قطع کنید. آیا می خواهید چیزی را حذف کنید؟ به معنای

to stop something that is annoying or frustrating or irritating or unwanted. So, let's say you're

متوقف کردن چیزی است که آزاردهنده یا خسته کننده یا تحریک کننده یا ناخواسته است. بنابراین، فرض کنید

in a meeting for work. And in the background, your kids are going crazy. They're screaming,

برای کار در یک جلسه هستید. و در پس زمینه، بچه های شما دیوانه می شوند. آنها فریاد می زنند،

they're yelling, they're fighting. This is behavior. That is unwanted frustrating irritating.

فریاد می زنند، دعوا می کنند. این رفتار است. که ناخواسته ناامید کننده تحریک کننده است.

Annoying and you want them to stop so you can say to your kids cut it out. Would y'all

آزاردهنده است و می خواهید آنها را متوقف کنند تا بتوانید به بچه هایتان بگویید آن را قطع کنید. آیا شما نفر

are next? Listening exercise? Right? What you hear in the comments.

بعدی هستید؟ تمرین گوش دادن؟ درست؟ آنچه در نظرات می شنوید.

You got to kick it up a notch.

شما باید آن را یک درجه بالا بیاورید.

You gotta kick it up a notch. You got to kick it up a notch. Did you get that one? I said

شما باید آن را یک درجه بالا بیاورید. شما باید آن را یک درجه بالا بیاورید. اون یکی رو گرفتی؟ گفتم

you gotta kick it up a notch. First. Notice how I used Ghana? This is a reduction. It's

شما باید آن را یک درجه بلند کنید. اولین. توجه کنید که چگونه از غنا استفاده کردم؟ این یک کاهش است. این

a combination of the words. Got to and it's pronounced as one. Gotta you gotta you can

ترکیبی از کلمات است. Got to و به صورت یک تلفظ می شود. شما باید شما همچنین می توانید

also say you've gotta you

بگویید که شما باید

You have got to. But in American English, it's very common to just say, you gotta, you

شما باید به. اما در انگلیسی آمریکایی، این بسیار رایج است که فقط بگوییم، شما باید، باید، باید،

gotta, you got to is the same as you have to. Now let's talk about the expression to

همان چیزی است که باید انجام دهید . حالا بیایید در مورد عبارت to

kick something up on Notch. When you kick something up a notch, it's just encouraging

kick something up on Notch صحبت کنیم. وقتی چیزی را یک درجه بالا می برید، فقط

you to perform better work faster. Work harder. So let's say you were tasked with assembling

شما را تشویق می کند که کار را سریعتر انجام دهید. بیشتر کار کن. بنابراین فرض کنید شما وظیفه مونتاژ

100 boxes and two hours have passed and your boss sees that you've only assembled 20 boxes

100 جعبه را داشتید و دو ساعت گذشته است و رئیس شما می بیند که شما فقط 20 جعبه را مونتاژ کرده اید

and your boss wants to tell you that you need to work harder. You need to work faster. You

و رئیس شما می خواهد به شما بگوید که باید بیشتر کار کنید. شما باید سریعتر کار کنید. شما

need to perform better. She can say you've got a kick it up a notch. You got to work,

باید عملکرد بهتری داشته باشید. او می تواند بگوید که شما یک لگد به آن بالا زده اید. شما باید کار کنید،

faster, you got to work harder, our next listening exercise. Right? What you hear in the comments

سریعتر، باید سخت تر کار کنید، تمرین گوش دادن بعدی ما . درست؟ آنچه در نظرات می شنوید

I'll say it three times.

من آن را سه بار می گویم. اجازه

Don't let him get to you.

نده او به تو برسد. اجازه

Don't let him get to you.

نده او به تو برسد. اجازه

Don't let him get to you. How did you do it? That one I said don't let him get to you first.

نده او به تو برسد. چطور انجامش دادی؟ اون یکی که گفتم نذار اول به تو برسه.

Let's talk about pronunciation. Don't let them. Let them notice again. I take that age

بیایید در مورد تلفظ صحبت کنیم. به آنها اجازه نده. بگذارید دوباره متوجه شوند. من این سن را

off of him. I dropped the sounds, and then I'm left with em, but I combined it with the

از او دور می کنم. من صداها را رها کردم و سپس با em می‌مانم، اما آن را با

word before Let'em. Let them, let them don't let them. Don't let them get to you now.

کلمه قبل از Let'em ترکیب کردم. بگذار، بگذار نگذارند. اجازه نده الان به سراغت بیایند.

I said you at the end many native speakers will drop this to. Yeah, don't let him get

من گفتم شما در پایان بسیاری از زبان مادری این را رها می کنند. آره نذار بهت برسه

to you. Get Tia just like we saw with didja wouldja but I said you don't let him get to

تیا را همونطوری که با didja wonja دیدیم بگیر اما گفتم نمیذاری بهت برسه

you. Now, what does this mean? When someone gets to you, it means that you become angry

. حالا این یعنی چی؟ وقتی کسی سراغ شما می آید، به این معنی است که

annoyed, irritated or frustrated, because of that person's Behavior. But we can also,

به دلیل رفتار آن شخص عصبانی، عصبانی یا ناامید می شوید . اما ما همچنین می توانیم،

So use this in situations. If you get really angry, when you're stuck in traffic, I can

بنابراین از این در موقعیت ها استفاده کنیم. اگر واقعاً عصبانی می شوید، وقتی در ترافیک گیر کرده اید، می توانم

say, don't let the traffic get to you. So don't let the situation make you angry, because

بگویم، اجازه ندهید ترافیک به شما برسد. بنابراین اجازه ندهید موقعیت شما را عصبانی کند، زیرا

what does being angry do? It doesn't benefit the situation in any way. Don't let the traffic

عصبانی بودن چه می کند؟ به هیچ وجه به نفع شرایط نیست. اجازه ندهید ترافیک

get Tia. Don't let your boss's criticism get to you. Don't let it.

تیا را بگیرد. اجازه ندهید انتقاد رئیستان متوجه شما شود. اجازه نده.

It anger you frustrate you or annoy you our next listing exercise. I'll say three times.

باعث عصبانیت شما می شود یا شما را آزار می دهد تمرین بعدی لیست ما. سه بار میگم

Right. What you hear in the comments. What are you looking at?

درست. آنچه در نظرات می شنوید. به چی نگاه میکنی؟ به

What are you looking at? What are you looking at? Did you get that one? What are you looking

چی نگاه میکنی؟ به چی نگاه میکنی ؟ اون یکی رو گرفتی؟ به چی نگاه میکنی

at? So here we have a very simple sentence but it might be difficult for you because

؟ بنابراین در اینجا ما یک جمله بسیار ساده داریم، اما ممکن است برای شما سخت باشد، زیرا

of those natural pronunciation changes how I combine my words at a natural pace. What

تلفظ طبیعی آن تغییر می کند که چگونه کلماتم را با سرعت طبیعی ترکیب می کنم.

are you sounds like one word? What are you? What are you? So the are just becomes herb.

به نظر شما یک کلمه چیست؟ تو چی هستی؟ تو چی هستی؟ بنابراین فقط به گیاه تبدیل می شود.

And I attached it to what? What're water wetter. What are you now? I think I said you but you

و به چی ضمیمه کردم؟ چه آب مرطوب تر است الان چی هستی؟ فکر می‌کنم به شما گفتم، اما

can also again, shorten that to Young and native speakers, commonly do that. So get

می‌توانید مجدداً آن را به زبان‌های جوان و بومی کوتاه کنید، معمولاً این کار را انجام دهید. پس

comfortable with it. What are you what are you? What are you? What are you? But remember

باهاش ​​راحت باش تو چی هستی چی هستی تو چی هستی؟ تو چی هستی؟ اما به یاد داشته باشید که

it sounds like one word. What are you? What are you looking at here? It's very common

یک کلمه به نظر می رسد. تو چی هستی؟ اینجا به چی نگاه می کنی؟

to take a word that ends in ing.

استفاده از کلمه ای که به ing ختم می شود بسیار رایج است.

And drop the G sound that good sound and just ended on. Hmm, looking looking looking that

و صدای G را رها کنید که صدای خوب و تازه به پایان رسید. هوم، به دنبال نگاه کردن به آن نگاه کردن

looking at, but notice I combined it with the word that comes next because it's a vowel

، اما توجه کنید که من آن را با کلمه ای که بعد می آید ترکیب کردم، زیرا در آن یک نگاه مصوت است

look in that. So, instead of looking at it sounds like, not not and then I combine them.

. بنابراین، به جای اینکه به آن نگاه کنم به نظر می رسد نه، نه و سپس آنها را ترکیب می کنم.

Look at that, Matt looking at looking at. What are you looking at?

به آن نگاه کن، مت در حال نگاه کردن است. به چی نگاه میکنی؟

At so, how did you do with those listening exercises? Share your score in the comments

بنابراین، چگونه با آن تمرینات گوش دادن انجام دادید ؟ نمره خود را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید

below and remember, you were being test on your ability to understand the words I say

و به یاد داشته باشید، شما در حال آزمایش توانایی خود در درک کلماتی که من می گویم

but also the ability to understand what my meaning is. So maybe you understood the words

و همچنین توانایی درک معنای من بودید. بنابراین شاید شما کلمات را فهمیده باشید

but you didn't know the expression or the idiom, you didn't know what it meant, so you

اما بیان یا اصطلاح را نمی دانستید، معنی آن را نمی دانستید، بنابراین به هر

need both. But don't worry if this was difficult because the more you practice

دو نیاز دارید. اما اگر این کار سخت بود نگران نباشید زیرا هر چه بیشتر تمرین کنید،

Just the more you study need of speakers. The more you add these Expressions to your

بیشتر به مطالعه نیاز دارید. هر چه بیشتر این عبارات را به

vocabulary, the easier it will become. So now what I'm going to do is I'm going to say

دایره لغات خود اضافه کنید، آسان تر می شود. بنابراین اکنون کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که

each sentence again and I want you to imitate me and try to say it as closely to the way

هر جمله را دوباره بیان می‌کنم و می‌خواهم از من تقلید کنید و سعی کنید آن را دقیقاً به نحوه

I pronounce it. And if you're in a private space, I want you to say it out loud. If you're

تلفظ من بگویید. و اگر در یک فضای خصوصی هستید ، می خواهم آن را با صدای بلند بگویید. اگر

in a public space will then try this again. When you're at home and you

در یک فضای عمومی هستید، این کار را دوباره امتحان کنید. وقتی در خانه هستید و می

You can say it out loud. Did you break it to them? Did you break it to them? Did you

توانید آن را با صدای بلند بگویید. آیا آن را برای آنها شکست؟ آیا آن را برای آنها شکست؟ آیا

break it to them? Cut it out. Would you cut it out? Would you cut it out? Would you? You

آن را برای آنها شکست؟ بس کن. آیا آن را قطع می کنید؟ آیا آن را قطع می کنید؟ آیا شما؟ شما

gotta kick it up a notch. You got to kick it up a notch. You gotta kick it up a notch.

باید آن را یک درجه بالا بیاورید. شما باید آن را یک درجه بالا بیاورید. شما باید آن را یک درجه بالا بیاورید. اجازه

Don't let them get to you. Don't let him get to you. Don't let him get to you. What are

نده که به تو برسند اجازه نده او به تو برسد. اجازه نده او به تو برسد. به چی

you looking at? What are you looking at? What are you looking at?

نگاه میکنی؟ به چی نگاه میکنی؟ به چی نگاه میکنی؟

At now practice this again and again until you feel very confident that your pronunciation

در حال حاضر این کار را بارها و بارها تمرین کنید تا زمانی که کاملاً مطمئن شوید که تلفظ شما

is close to mine and make sure you get this free speaking guide where I share six tips

به تلفظ من نزدیک است و مطمئن شوید که این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کرده اید که در آن من شش نکته را

on how to speak English fluently and confidently, you can download it from my website right

در مورد نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می گذارم، می توانید آن را از وب سایت من دانلود کنید.

here and you can get started with your next lesson right now.

اینجا و همین الان می توانید درس بعدی خود را شروع کنید .