ONE HOUR English Vocabulary Masterclass: Idioms, Phrases, Grammar (Improve Your Fluency in ONE HOUR)

Welcome to this One hour Vocabulary master class to help you communicate your ideas fluently

به این کلاس استاد یک ساعته واژگان خوش آمدید تا به شما کمک کند تا ایده های خود را روان

and confidently.

و با اطمینان بیان کنید.

Of course, I'm Jennifer from

البته من جنیفر از

JForrest English.

JForrest English هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, in this master class, you're going to learn how to talk about your hobbies.

ابتدا، در این کلاس کارشناسی ارشد، می خواهید یاد بگیرید که چگونه در مورد سرگرمی های خود صحبت کنید.

You'll learn advanced C1 phrases, and you'll learn natural phrases to sound like a native

شما عبارات پیشرفته C1 را یاد خواهید گرفت و عبارات طبیعی را یاد خواهید گرفت که شبیه به

speaker.

زبان مادری باشد. بیا

Let's go.

بریم.

First, let's review the most common verbs of preference that you need to talk about

ابتدا، بیایید رایج ترین افعال ترجیحی را که برای صحبت در مورد

Hobbies like enjoy, love and adore.

سرگرمی هایی مانند لذت بردن، دوست داشتن و دوست داشتن نیاز دارید، مرور کنیم. به

Adore sounds even stronger than love.

نظر می رسد دوست داشتن حتی قوی تر از عشق است.

Now remember, with your verb a preference, The next verb needs to be in the gerund form,

اکنون به یاد داشته باشید، با یک ترجیح فعل، فعل بعدی باید به شکل جیروند باشد،

the verb with INGI like and now we need a hobby.

فعل با INGI like و اکنون ما به یک سرگرمی نیاز داریم .

I like reading reading fiction, so like plus jaron verb.

من خواندن داستان های تخیلی را دوست دارم، پس فعل به اضافه jaron را دوست دارم .

Now, although native speakers don't always follow this rule for certain verbs, a preference,

اکنون، اگرچه گویشوران بومی همیشه از این قانون برای افعال خاصی پیروی نمی کنند، اما یک ترجیح،

native speakers always use the jaron.

گویشوران بومی همیشه از jaron استفاده می کنند.

So this is only flexible with certain verbs.

بنابراین این فقط با افعال خاصی قابل انعطاف است. به همین دلیل،

Because of that, to make it easier for you, always use the gerund verb with a verb, a

برای اینکه کار را برای شما آسانتر کند، همیشه از فعل جیروند با یک فعل، یک ترجیح استفاده کنید

preference.

.

So let's practice this.

پس بیایید این را تمرین کنیم.

What do you like?

تو چی دوست داری؟

Doing like jaron verb I like.

انجام دادن مانند فعل jaron I like.

And then put it in the comments.

و سپس آن را در نظرات قرار دهید.

You need an activity, so share a hobby.

شما به یک فعالیت نیاز دارید، بنابراین یک سرگرمی را به اشتراک بگذارید. از

Use that jaron verb.

آن فعل jaron استفاده کنید.

I like what?

من دوست دارم چی؟

I can't wait to find out.

من نمی توانم صبر کنم تا بفهمم.

Now of course you can use other verbs.

حالا البته می توانید از افعال دیگر استفاده کنید.

A preference.

یک ترجیح از

I enjoy taking pictures of nature, taking pictures.

عکس گرفتن از طبیعت، عکس گرفتن لذت می برم .

Our gerund.

جروند ما

I love playing piano.

من عاشق نواختن پیانو هستم.

I adore playing basketball.

من عاشق بازی بسکتبال هستم.

Don't worry about taking notes because I summarize everything in a free lesson PDF.

نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Now with your verb a preference, you can also use a noun.

اکنون با فعل ترجیحی خود، می توانید از یک اسم نیز استفاده کنید.

I like photography.

من عکاسی را دوست دارم.

I like taking photos with the jaron verb or a noun.

من عکس گرفتن با فعل jaron یا اسم را دوست دارم .

I like photography.

من عکاسی را دوست دارم.

I enjoy sports.

من از ورزش لذت می برم.

I love music.

من عاشق موسیقی هستم.

I adore languages.

من زبان ها را دوست دارم

All of these were the noun form.

همه اینها شکل اسم بودند.

Now, of course, those are very simple statements, so let's add on to that to make it more complex.

اکنون، البته، آن‌ها عبارات بسیار ساده‌ای هستند، بنابراین بیایید به آن اضافه کنیم تا آن را پیچیده‌تر کنیم.

I like reading fiction in my free time.

من دوست دارم در اوقات فراغتم داستان بخوانم.

I enjoy taking pictures of nature in my leisure time.

من در اوقات فراغت از عکاسی از طبیعت لذت می برم .

So you can use free time or leisure time.

بنابراین می توانید از اوقات فراغت یا اوقات فراغت استفاده کنید.

Both are acceptable.

هر دو قابل قبول است.

I would say free time is slightly more common.

من می گویم اوقات فراغت کمی رایج تر است.

Playing piano is my favorite pastime, so using pastime is an alternative to, say, hobby.

نواختن پیانو سرگرمی مورد علاقه من است، بنابراین استفاده از سرگرمی جایگزینی برای مثلاً سرگرمی است.

Playing piano is my favorite hobby, activity, pastime.

نواختن پیانو سرگرمی، فعالیت، سرگرمی مورد علاقه من است .

And notice here I'm using a gerund statement.

و توجه کنید که در اینجا من از یک عبارت gerund استفاده می کنم.

Playing piano that's a gerund statement.

نواختن پیانو این یک جمله ژروند است.

Playing piano is my favorite pastime.

نواختن پیانو سرگرمی مورد علاقه من است.

Instead of using the word pastime, you could say playing piano is my favorite way to pass

به جای استفاده از کلمه سرگرمی، می توانید بگویید که نواختن پیانو روش مورد علاقه من برای گذراندن

the time, time, past time to past the time.

زمان، زمان، زمان گذشته برای گذراندن زمان است.

They're the same meaning, just different structures.

آنها معنی یکسانی دارند، فقط ساختارهای متفاوتی دارند.

Now let me share some more advanced C1 phrases that you can add to your vocabulary.

حالا اجازه دهید عبارات پیشرفته C1 را به اشتراک بگذارم که می توانید به دایره لغات خود اضافه کنید.

You will sound very advanced and professional if you say I'm an avid cyclist.

اگر بگویید من یک دوچرخه سوار مشتاق هستم، بسیار پیشرفته و حرفه ای به نظر خواهید رسید.

The structure is to be an avid and then you need a noun cyclist, that is someone who cycles.

ساختار این است که مشتاق باشید و سپس به یک دوچرخه سوار اسمی نیاز دارید، یعنی کسی که دوچرخه سواری می کند.

So that's the noun form, and if you're an avid cyclist, it means you really, really,

بنابراین این شکل اسمی است، و اگر شما یک دوچرخه سوار مشتاق هستید، به این معنی است که شما واقعا، واقعا،

really love cycling.

واقعا عاشق دوچرخه سواری هستید.

You could say I'm passionate about photography as the noun, or about taking photos with the

می توانید بگویید من به عنوان اسم به عکاسی یا عکس گرفتن با

gerund verb.

فعل جیروند علاقه دارم.

And don't forget you need that verb to be to be passionate about noun or gerund.

و فراموش نکنید که شما به آن فعل to be نیاز دارید تا نسبت به اسم یا گروند علاقه مند باشید.

You could say I spend every chance I get in my garden or gardening.

می توان گفت من هر فرصتی را که به دست می آورم در باغ یا باغبانی خود صرف می کنم.

So here to spend time in a location or the activity which is in the jaron verb.

بنابراین در اینجا برای صرف زمان در یک مکان یا فعالیتی که در فعل jaron است.

You could say I recently took up cooking and now I spend all my free time trying new recipes.

می توان گفت من اخیراً آشپزی را شروع کرده ام و اکنون تمام وقت آزاد خود را صرف آزمایش دستور العمل های جدید می کنم.

The phrasal verb here is to take up.

فعل عبارتی در اینجا to take up است.

When you take up an activity, it simply means you start that activity.

وقتی فعالیتی را انجام می دهید، به سادگی به این معنی است که آن فعالیت را شروع کرده اید.

But using the phrasal verb will make you sound very natural, advanced, and professional.

اما استفاده از فعل عبارتی شما را بسیار طبیعی، پیشرفته و حرفه ای می کند.

Now let's review some natural phrases to help you sound just like a native speaker.

حالا بیایید برخی از عبارات طبیعی را مرور کنیم تا به شما کمک کند درست مانند یک زبان مادری به نظر برسید.

I'm really into meditation.

من واقعاً اهل مدیتیشن هستم.

I'm really into doing yoga.

من واقعاً به انجام یوگا علاقه دارم. وارد شدن به

To be into plus noun meditation or gerund doing yoga.

مدیتیشن اسم به علاوه یا انجام یوگا توسط جروند.

This simply means you really enjoy.

این به سادگی به این معنی است که شما واقعاً لذت می برید.

I'm really into art.

من واقعاً به هنر علاقه دارم.

I'm really into painting.

من واقعاً به نقاشی علاقه دارم.

You really enjoy these activities.

شما واقعا از این فعالیت ها لذت می برید.

I'm a huge fan of puzzles and playing word games to be a fan of plus noun or gerund.

من از طرفداران بزرگ پازل ها و بازی های کلمه ای هستم تا از طرفداران اسم به علاوه یا gerund باشم.

And you can say I'm a huge fan, a big fan.

و می توانید بگویید من یک طرفدار بزرگ هستم، یک طرفدار بزرگ.

So you can modify fan to make it sound stronger.

بنابراین می توانید فن را تغییر دهید تا صدای آن قوی تر شود. در

Here's a fun one.

اینجا یک سرگرم کننده است.

I live to surf.

من برای موج سواری زندگی می کنم.

I live to go surfing.

من زندگی می کنم تا به موج سواری بروم.

This sounds very strong.

این صدا بسیار قوی است.

You spend your entire life thinking about or doing the activity, and in this case you

شما تمام زندگی خود را صرف فکر کردن یا انجام آن فعالیت می کنید، و در این مورد از

don't use the gerund to live plus infinitive.

جیروند برای زندگی به اضافه مصدر استفاده نمی کنید.

I live to surf, but don't get confused with I live to go surfing.

من زندگی می کنم تا موج سواری کنم، اما اشتباه نگیرید با من زندگی می کنم تا موج سواری کنم.

Let's talk about that structure.

بیایید در مورد آن ساختار صحبت کنیم.

We use the structure to go plus gerund for verbs of movement like surfing.

ما برای افعال حرکتی مانند موج سواری از ساختار برای رفتن به اضافه ی جیروند استفاده می کنیم .

You could say whenever I have free time, I always go.

می توان گفت هر وقت وقت آزاد دارم، همیشه می روم.

So here the verb is go.

بنابراین در اینجا فعل رفتن است.

This is the verb you're conjugating, so it might be she always goes because you need

این همان فعل است که شما آن را صرف می کنید، بنابراین ممکن است او همیشه می رود زیرا شما باید

to conjugate it.

آن را صرف کنید.

But then the next verb, if it's a verb of movement, will be in the gerund form.

اما پس از آن، فعل بعدی، اگر فعل حرکت باشد، به شکل جیروند خواهد بود.

I always go hiking, biking, skiing, dancing, walking, jogging, running and many other verbs

من همیشه پیاده روی، دوچرخه سواری، اسکی، رقص، پیاده روی ، دویدن، دویدن و بسیاری از افعال

of movement are possible.

حرکت دیگر امکان پذیر است.

Another way to sound more advanced when talking about your hobbies is to add an adjective.

یکی دیگر از راه‌های پیشرفته‌تر به نظر رسیدن هنگام صحبت در مورد سرگرمی‌هایتان، اضافه کردن یک صفت است.

So let's review some common adjectives.

پس بیایید برخی از صفت های رایج را مرور کنیم.

I love reading because I find it very relaxing or calming.

من خواندن را دوست دارم زیرا آن را بسیار آرامش بخش یا آرامش بخش می دانم.

Painting is a great way to be creative.

نقاشی یک راه عالی برای خلاقیت است.

So creative is my adjective.

پس خلاقانه صفت من است.

And notice this is a gerund expression.

و توجه کنید که این یک عبارت Gerund است.

Painting is a great way to be creative.

نقاشی یک راه عالی برای خلاقیت است.

I'm into sports because I love being active or I love being social.

من به ورزش علاقه دارم چون فعال بودن را دوست دارم یا اجتماعی بودن را دوست دارم.

I'm passionate about puzzles because I find them very challenging.

من به پازل ها علاقه زیادی دارم زیرا آنها را بسیار چالش برانگیز می دانم.

Spending the afternoon in nature is very enjoyable.

گذراندن بعد از ظهر در طبیعت بسیار لذت بخش است.

So instead of saying I enjoy spending time in nature, you're using enjoyable as the adjective

بنابراین به جای اینکه بگویید من از گذراندن وقت در طبیعت لذت می برم، شما از صفت لذت بخش استفاده می کنید

and your sentence is a gerund statement.

و جمله شما یک جمله جیروند است.

So that sounds quite advanced.

بنابراین به نظر کاملاً پیشرفته است.

Simply by changing the structure.

به سادگی با تغییر ساختار.

Traveling and learning about the world is very fulfilling.

سفر و یادگیری در مورد جهان بسیار رضایت بخش است.

Now you have a lot of vocabulary and grammar to talk about your hobbies, but what about

اکنون واژگان و دستور زبان زیادی برای صحبت در مورد سرگرمی‌های خود دارید، اما

if you want to ask someone about?

اگر بخواهید از کسی در مورد آن بپرسید چطور؟

Their.

آنها

Hobbies.

سرگرمی ها

Do you have any hobbies?

آیا شما سرگرمی دارید؟

What are your favorite hobbies?

سرگرمی های مورد علاقه شما چیست؟ از

What hobbies do you enjoy?

چه سرگرمی هایی لذت می برید؟

Those are the three most common questions, but let's look at some more advanced C1 questions.

اینها سه سؤال رایج هستند، اما اجازه دهید به سؤالات پیشرفته تر C1 نگاهی بیندازیم. از

What do you enjoy doing in your free time?

انجام چه کاری در اوقات فراغت خود لذت می برید؟

How do you usually spend your free time?

معمولا اوقات فراغت خود را چگونه می گذرانید؟

Usually is a adverb of frequency, so that's why we have the present simple here.

معمولاً قید فرکانس است، به همین دلیل است که در اینجا حالت فعلی ساده را داریم.

What's your favorite way to pass the time?

روش مورد علاقه شما برای گذراندن زمان چیست؟

And notice that all these questions use vocabulary.

و توجه کنید که همه این سوالات از واژگان استفاده می کنند.

You previously learned to talk about your hobbies, so you're really using this name

شما قبلاً یاد گرفته اید که در مورد سرگرمی های خود صحبت کنید، بنابراین واقعاً از این واژگان نام استفاده می کنید

vocabulary, but you're forming it in a question.

، اما آن را در یک سؤال شکل می دهید.

Now let's review some natural ways you can ask someone about their hobbies.

حالا بیایید چند روش طبیعی را مرور کنیم که می‌توانید از دیگران در مورد سرگرمی‌هایش بپرسید. به

What are you into?

دنبال چه هستی؟

Remember, you already learned this.

به یاد داشته باشید، شما قبلاً این را یاد گرفته اید.

I'm into, I'm really into.

من وارد هستم، من واقعاً علاقه مند هستم.

Now you're just asking what are you into?

الان فقط می پرسی به چه کاری مشغولی؟

What do you do for fun?

برای تفریح ​​چیکار میکنی؟

So instead of saying as a hobby or in your free time, it's just for fun.

بنابراین به جای اینکه به عنوان یک سرگرمی یا در اوقات فراغت خود بگویید، فقط برای سرگرمی است.

What do you do for fun?

برای تفریح ​​چیکار میکنی؟

Do you like sports?

آیا ورزش را دوست دارید؟

This is a really great way because let's say you like sports.

این یک راه واقعا عالی است زیرا فرض کنید ورزش را دوست دارید.

That's your passion.

این اشتیاق شماست.

That's what you.

این چیزی است که شما.

Live for you can just ask the other person, do you like sports?

برای شما زندگی کنید فقط می توانید از طرف مقابل بپرسید آیا ورزش را دوست دارید؟

And then even if they say no, I don't.

و حتی اگر آنها بگویند نه، من نمی‌کنم.

I.

I.

Prefer and then they'll tell you what they like instead.

ترجیح می دهند و سپس به شما می گویند چه چیزی را دوست دارند.

So you'll learn about their hobby simply by asking that question.

بنابراین شما به سادگی با پرسیدن این سوال در مورد سرگرمی آنها یاد خواهید گرفت .

How do you like to unwind?

چطوری دوست داری راحت بشی؟

To unwind?

برای رها شدن؟

This means to relax, to destress.

این به معنای آرامش، دلسردی است.

Because that's why we enjoy hobbies, right?

چون به همین دلیل است که ما از سرگرمی ها لذت می بریم، درست است؟

To answer this one, you can use a gerund statement to sound quite advanced.

برای پاسخ به این یکی، می توانید از یک دستور gerund استفاده کنید تا کاملاً پیشرفته به نظر برسد. در

Drawing is my favorite way to unwind right now.

حال حاضر نقاشی روش مورد علاقه من برای استراحت است .

You might be thinking, but Jennifer, I'm too busy for hobbies.

شما ممکن است فکر کنید، اما جنیفر، من بیش از حد مشغول سرگرمی هستم.

Don't worry.

نگران نباشید.

Let's talk about some phrases you can use for hypothetical or future hobbies.

بیایید در مورد عباراتی صحبت کنیم که می توانید برای سرگرمی های فرضی یا آینده استفاده کنید.

If I had, if I had more free time, I'd love to take up drawing.

اگر داشتم، اگر وقت آزاد بیشتری داشتم، دوست داشتم طراحی کنم.

And now you already know what take up an activity means.

و اکنون می دانید که انجام یک فعالیت به چه معناست.

I love to take up drawing.

من عاشق طراحی کردن هستم.

So this is a hypothetical because you don't have free time.

بنابراین این یک فرضیه است زیرا شما وقت آزاد ندارید.

So if someone asks you what are you into?

بنابراین اگر کسی از شما بپرسد که به چه کاری مشغول هستید؟

What do you do for fun?

برای تفریح ​​چیکار میکنی؟

What are your hobbies?

سرگرمی های شما چیست؟

You could say I wish I had time to play basketball So the person understands that you love basketball,

می توانید بگویید ای کاش برای بازی بسکتبال وقت داشتم، بنابراین فرد می فهمد که شما بسکتبال را دوست دارید،

but it's not currently your hobby because you said I wish I had, which means you don't

اما در حال حاضر این سرگرمی شما نیست، زیرا گفتید ای کاش داشتم، یعنی در

have it right now.

حال حاضر آن را ندارید.

If I weren't so busy at work, I do yoga every day because I live for yoga.

اگر سر کار آنقدر شلوغ نبودم، هر روز یوگا انجام می دهم زیرا برای یوگا زندگی می کنم.

But again, it's hypothetical.

اما باز هم فرضی است.

If I weren't so busy, but you are busy.

اگر من آنقدر سرم شلوغ نبود، اما شما مشغول هستید.

Or you could say once I and then present simple.

یا می توانید یک بار بگویید من و سپس ساده ارائه کنم.

Once I graduate, once I finish, once I complete, once I graduate, I'll definitely learn how

وقتی فارغ التحصیل شدم، یک بار که تمام کردم، یک بار که کامل شدم، یک بار که فارغ التحصیل شدم، قطعا سالسا را ​​یاد خواهم گرفت

to salsa.

.

So again, you're sharing that you're passionate about salsa or dance, but right now you're

بنابراین دوباره، شما به اشتراک می گذارید که به سالسا یا رقص علاقه دارید، اما در حال حاضر

focused on graduating.

روی فارغ التحصیلی تمرکز کرده اید.

So this isn't currently your hobby, but it's a hypothetical future hobby, so these are

بنابراین این در حال حاضر سرگرمی شما نیست، اما یک سرگرمی فرضی در آینده است، بنابراین این

great phrases to have in your vocabulary.

عبارات عالی هستند که در دایره لغات شما وجود دارد. آیا از

Are you enjoying this lesson?

این درس لذت می برید؟

If you are, then I.

اگر شما هستید، پس من

Want to tell you about the Finely fluent Academy?

می خواهم در مورد آکادمی Finely fluent به شما بگویم؟

This is my premium training program where we study native English speakers from TV,

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن افراد انگلیسی بومی را از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news so you can improve your listening skills of fast English,

فیلم‌ها، یوتیوب و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود ببخشید،

expand your vocabulary with natural expressions, and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر

You can look in the description for the link to learn more, or you can go to my website

می توانید در توضیحات به دنبال لینک بگردید یا می توانید به وب سایت من بروید

and click on Finally Fluent Academy.

و بر روی آکادمی Fluent Fluent کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Now you're going to learn all the phrases that you need to visit North America.

اکنون می خواهید تمام عباراتی را که برای بازدید از آمریکای شمالی نیاز دارید یاد بگیرید.

Now, as a tourist, you're going to be using these greetings when you go to stores, restaurants

اکنون، به عنوان یک گردشگر، زمانی که به فروشگاه ها، رستوران ها می روید

or interact with service providers.

یا با ارائه دهندگان خدمات تعامل می کنید، از این تبریک ها استفاده خواهید کرد.

Like when you rent a car, Oregon book a tour, you can simply say hello because for more

مانند زمانی که یک ماشین کرایه می‌کنید، در اورگان یک تور رزرو می‌کنید، می‌توانید به سادگی سلام کنید، زیرا برای بیشتر

in personal interactions, when you don't know the person socially, we just say hello.

در تعاملات شخصی، زمانی که فرد را از نظر اجتماعی نمی‌شناسید، فقط سلام می‌کنیم.

That's the standard greeting in these situations.

سلام استاندارد در این مواقع همین است.

You could also say hi there.

شما همچنین می توانید سلام کنید.

So add there.

پس آنجا اضافه کنید.

Hi there.

سلام.

Hi there.

سلام.

When you go into a restaurant, a store.

وقتی وارد یک رستوران، یک فروشگاه می شوید.

Hi there.

سلام.

Of course you wouldn't wave.

البته شما دست تکان نمی دهید.

I'm just doing that.

من فقط همین کار را می کنم.

I guess you could.

من حدس می زنم که شما می توانید.

Hi there.

سلام.

Hello.

سلام.

Now time is specific.

اکنون زمان مشخص است.

You could say good morning, good afternoon or good evening.

می توانید بگویید صبح بخیر، بعد از ظهر بخیر یا عصر بخیر.

Don't say goodnight because that's what we use before you go to sleep.

شب بخیر نگویید زیرا این چیزی است که ما قبل از خواب از آن استفاده می کنیم.

So after 4:00 to 6:00 PM you can say good evening.

بنابراین بعد از ساعت 4:00 تا 18:00 می توانید عصر بخیر بگویید . در

Now only for morning native speakers, we drop the good and we just say morning, morning,

حال حاضر فقط برای افراد بومی صبح، خوب را رها می کنیم و فقط می گوییم صبح، صبح،

but we don't say afternoon.

اما بعدازظهر نمی گوییم.

You always say.

شما همیشه می گویید. بعد از

Good afternoon, good evening.

ظهر بخیر عصر بخیر.

But you can simply say morning morning Now after your greeting you can state your reason

اما شما به سادگی می توانید صبح صبح بگویید اکنون پس از سلام و احوالپرسی می توانید دلیل

for your visit.

بازدید خود را بیان کنید.

So if you're at a restaurant, you can say hi there.

بنابراین اگر در یک رستوران هستید، می توانید سلام کنید.

We have a reservation under forest.

ما یک رزرو زیر جنگل داریم.

Usually the reservations are made under your last name for 7:00 PM.

معمولاً برای ساعت 19:00 با نام خانوادگی شما رزرو می شود.

You could include the time, but you don't need to because the reservation will have

می توانید زمان را درج کنید، اما نیازی به این کار ندارید زیرا رزرو زمان خواهد داشت

the time.

.

Or you could approach Booth and say good morning.

یا می توانید به بوث نزدیک شوید و صبح بخیر بگویید.

Could you please tell me when the next ferry to Staten Island comes?

لطفاً به من بگویید کشتی بعدی به استاتن آیلند کی می آید؟

Notice how I use.

توجه کنید که من چگونه استفاده می کنم. میشه

Could you please?

لطفا

That's to sound more polite.

این به نظر مودبانه تر است.

Now don't worry about taking notes because I summarize everything in a free lesson PDF.

اکنون نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم.

You can look in the description for the link.

برای یافتن لینک می توانید در توضیحات نگاه کنید.

How about this one?

این یکی چی؟

Excuse me, Do you carry sunscreen?

ببخشید ضد آفتاب حمل میکنی؟

Do you carry?

حمل می کنی؟ از

You're asking the store if they have.

فروشگاه می پرسی که آیا دارند.

Do you carry sunscreen?

آیا ضد آفتاب حمل می کنید؟

Now notice, excuse me, this isn't necessarily a greeting, but it's what we use to get someone's

حالا توجه کنید، ببخشید، این لزوماً یک احوالپرسی نیست، اما چیزی است که ما برای جلب توجه دیگران از آن استفاده می کنیم

attention.

.

So if the store person is stalking a shelf, you can say excuse me and then they will stop

بنابراین اگر فروشنده در حال تعقیب یک قفسه است، می توانید بگویید ببخشید و بعد از انجام

what they're doing and look at you.

کاری که انجام می دهد دست می کشد و به شما نگاه می کند.

So it's used to get attention.

بنابراین برای جلب توجه استفاده می شود.

Now, technically you can say, pardon me, pardon me, do you carry sunscreen?

حالا از نظر فنی می تونی بگی ببخش، ببخش، ضد آفتاب حمل می کنی؟

But pardon me isn't very common in North America in this context.

اما ببخشید در این زمینه در آمریکای شمالی خیلی رایج نیست .

In North America we use pardon me if we don't understand something.

در آمریکای شمالی اگر چیزی را متوجه نشدیم از عفو استفاده می کنیم .

So if someone's talking to me and maybe there's a lot of background noise, I might say, pardon

بنابراین اگر کسی با من صحبت می کند و شاید صدای پس زمینه زیاد باشد، می توانم بگویم، ببخشید که از

me to ask them to repeat themselves.

او بخواهم حرف خود را تکرار کند.

But we don't really use it to get someone's attention, so just use excuse me to get someone's

اما ما واقعاً از آن برای جلب توجه دیگران استفاده نمی کنیم ، بنابراین فقط از عذرخواهی استفاده کنید تا توجه کسی را جلب کنید

attention.

.

Now let's review all the phrases you need if you don't understand someone or if you

حالا بیایید تمام عباراتی را که نیاز دارید مرور کنیم، اگر کسی را نمی‌فهمید یا

don't hear them because there's a lot of background noise or maybe they just spoke very quietly.

آن‌ها را نمی‌شنوید زیرا صدای پس‌زمینه زیادی وجود دارد یا شاید او فقط خیلی آرام صحبت کرده است.

Like I said, pardon me, pardon me.

همانطور که گفتم مرا ببخش، مرا ببخش.

Now you can also say excuse me, but it's more in a questioning tone.

حالا شما هم می توانید ببخشید، اما بیشتر با لحن پرسشگر است.

Excuse me, sorry, I didn't catch that.

ببخشید ببخشید متوجه نشدم

Now you can always say sorry, English isn't my first language, so you're giving them the

اکنون همیشه می‌توانید بگویید متأسفم، انگلیسی زبان اول من نیست، بنابراین

information they need to know so they can adjust.

اطلاعاتی را که باید بدانند در اختیار آنها قرار می‌دهید تا بتوانند خود را تنظیم کنند.

Because if you tell a native speaker, oh sorry, English isn't my first language, they'll naturally

زیرا اگر به یک زبان مادری بگویید، اوه متاسفم، انگلیسی زبان اول من نیست، آنها به طور طبیعی

just try to speak slower or louder or in a different way to help you understand.

سعی می کنند آهسته تر یا بلندتر یا به روشی متفاوت صحبت کنند تا به شما در درک کمک کنند.

And don't be afraid to say can you repeat that slower, please?

و از گفتن اینکه آیا می توانید آن را آهسته تر تکرار کنید نترسید لطفا؟

The person will not be offended or upset if you say that, so don't be afraid to use it.

اگر شما آن را بگویید، فرد مورد آزار و اذیت یا ناراحتی قرار نمی گیرد، بنابراین از استفاده از آن نترسید.

Or you can say sorry, I'm not sure what means that means.

یا می توانید بگویید متاسفم، من مطمئن نیستم که معنی آن چیست .

Or if you know the specific word you can say.

یا اگر کلمه خاصی را می دانید می توانید بگویید.

I'm not sure what a transfer means.

من مطمئن نیستم که انتقال به چه معناست.

Can you explain it a different way?

میشه یه جور دیگه توضیح بدی؟

Can you give me more information?

میشه اطلاعات بیشتری به من بدید؟

Can you help me understand?

میشه کمکم کنی بفهمم

Or simply you can say sorry I don't understand.

یا به سادگی می توانید بگویید متاسفم من متوجه نمی شوم.

English isn't my first language and they will naturally know They need to speak slower,

انگلیسی زبان اول من نیست و آنها طبیعتاً می دانند که باید آهسته تر، بلندتر صحبت کنند

louder or explain it a different way.

یا آن را به روش دیگری توضیح دهند.

Can you repeat that please?

میشود لطفا تکرارش کنید؟

I'm sorry, I didn't catch that.

متاسفم، متوجه نشدم.

As a.

به عنوان یک.

Tourist.

توریست.

You're going to be spending money at stores, so let's talk about the phrases you need when

قرار است در فروشگاه ها پول خرج کنید، پس بیایید در مورد عباراتی که هنگام

you go into a store or when you take all of your items to check out.

ورود به فروشگاه یا وقتی همه اقلام خود را برای بررسی می برید به آنها صحبت کنیم.

When you're ready to pay, you can just say hi there or any of the other greetings.

وقتی آماده پرداخت هستید، می‌توانید فقط سلام یا هر یک از سلام‌های دیگر را بگویید.

Now, previously the stores would ask you cash or credit, but this isn't common in North

اکنون، قبلاً فروشگاه‌ها از شما پول نقد یا اعتبار می‌خواستند، اما امروزه در آمریکای شمالی این امر رایج نیست

America today.

.

It's assumed you're going to pay with a credit card, so they generally don't ask you about

فرض بر این است که قرار است با کارت اعتباری پرداخت کنید ، بنابراین معمولاً در مورد روش پرداخت از شما سؤال نمی‌کنند

the payment method.

.

They will probably just point at the machine and then you can tap your card.

آنها احتمالا فقط به دستگاه اشاره می کنند و سپس می توانید روی کارت خود ضربه بزنید.

Cash credit.

اعتبار نقدی

Now there are some St.

در حال حاضر برخی از فروشندگان سنت وجود دارد

vendors.

.

A street vendor would be a small shop or something that isn't a physical store.

یک فروشنده خیابانی یک مغازه کوچک یا چیزی است که یک فروشگاه فیزیکی نیست.

It is possible that they only accept cash, but this is becoming less and less common.

این امکان وجود دارد که آنها فقط پول نقد می پذیرند، اما این امر کمتر و کمتر رایج می شود.

Basically everywhere you go in North America you can pay with your card.

اساساً در هر کجای آمریکای شمالی که می روید می توانید با کارت خود پرداخت کنید.

Even the smallest St.

حتی کوچکترین

vendors because they have.

فروشندگان سنت چون دارند.

A little device they put.

یه وسیله کوچولو گذاشتن

On their phones and then their phone turns into a payment processor and you just tap

در تلفن های آنها و سپس تلفن آنها به یک پردازشگر پرداخت تبدیل می شود و شما فقط روی

your card on the phone.

کارت خود روی تلفن ضربه می زنید.

So even at very small vendors, you can likely pay with your card, but of course bring a

بنابراین حتی در فروشندگان بسیار کوچک، احتمالاً می توانید با کارت خود پرداخت کنید، اما البته

little cash with you.

کمی پول نقد همراه خود داشته باشید.

You can ask how much is this for one item?

می توانید بپرسید این برای یک کالا چقدر است؟

How much are these for?

اینا چنده

Two or more items now.

دو یا چند مورد در حال حاضر.

After you pay, they might ask you do you need a bag now?

بعد از پرداخت، ممکن است از شما بپرسند که آیا اکنون به یک کیف نیاز دارید؟

They might say need a bag or simply bag with a rising intonation to show it's a question.

آنها ممکن است بگویند به یک کیف نیاز دارید یا به سادگی کیفی با صدای بلند برای نشان دادن اینکه این یک سوال است.

Plastic bags are not used at most stores in North America.

کیسه های پلاستیکی در اکثر فروشگاه های آمریکای شمالی استفاده نمی شود.

They are banned for environmental reasons.

آنها به دلایل زیست محیطی ممنوع هستند.

So if you need a bag, most likely you have to pay for that bag.

بنابراین اگر به یک کیف نیاز دارید، به احتمال زیاد باید هزینه آن کیف را بپردازید.

Instead of plastic stores, use paper bags and they're probably about $0.15 per bag.

به جای فروشگاه های پلاستیکی، از کیسه های کاغذی استفاده کنید که احتمالاً حدود 0.15 دلار برای هر کیسه است.

Or you can get a reusable bag depending on the quality 1 to $3.00.

یا بسته به کیفیت 1 تا 3.00 دلار می توانید یک کیسه قابل استفاده مجدد تهیه کنید .

A lot of smaller stores, convenience stores, markets.

بسیاری از فروشگاه های کوچکتر، فروشگاه های رفاه، بازارها.

They still use plastic bags, but the bigger stores generally don't.

آنها هنوز از کیسه های پلاستیکی استفاده می کنند، اما فروشگاه های بزرگتر معمولاً این کار را نمی کنند.

But you can always ask them, can you give me a bag please?

اما همیشه می توانید از آنها بپرسید، لطفاً می توانید یک کیف به من بدهید؟

Or I need to buy a bag?

یا باید کیف بخرم؟

Now sometimes I hear students say please I need to buy a bag and they put please at the

اکنون گاهی اوقات می‌شنوم که دانش‌آموزان می‌گویند لطفاً باید یک کیف بخرم و لطفاً در

beginning of a statement but that is not common in North America and it sounds a little awkward.

ابتدای بیانیه قرار می‌دهند، اما این در آمریکای شمالی رایج نیست و کمی ناخوشایند به نظر می‌رسد.

So put please at the end.

پس لطفا در پایان قرار دهید.

I need to buy a bag.

من باید یک کیف بخرم.

Please please commonly comes at the beginning when it's the imperative.

لطفاً لطفاً معمولاً در ابتدا که ضروری است می آید.

So you're giving an instruction, please put the receipt in the bag.

بنابراین شما دستور می دهید، لطفا رسید را در کیف قرار دهید.

Put the receipt in the bag is the instruction and you can add please at the beginning to

قرار دادن رسید در کیف دستورالعمل است و می توانید در ابتدا آن را اضافه کنید تا

sound more polite.

مودبانه تر به نظر برسد.

You could also add it at the end after you pay, they might say do you need want a receipt?

همچنین می توانید پس از پرداخت آن را در پایان اضافه کنید، ممکن است بگویند آیا نیاز به رسید دارید؟

Again, to try to be more environmental and safe Paper.

باز هم، سعی کنید کاغذ محیطی و ایمن تر باشد .

They don't automatically print receipts.

آنها به طور خودکار رسید چاپ نمی کنند.

They might just say need a receipt.

ممکن است فقط بگویند رسید نیاز است.

Want a receipt or receipt?

رسید می خواهید یا رسید؟

You can say no, it's OK no thanks, yes please.

می توانید بگویید نه، مشکلی نیست، نه متشکرم، بله لطفا.

Now, right before you pay, they might say something really long that you don't understand.

حالا، درست قبل از اینکه پرداخت کنید، ممکن است چیزی خیلی طولانی بگویند که شما متوجه آن نشوید.

They may be asking you for a donation, which is very common.

ممکن است از شما کمک مالی بخواهند که بسیار رایج است.

Do you want to donate $1.00 to the Children's Hospital?

آیا می خواهید 1.00 دلار به بیمارستان کودکان اهدا کنید ؟

They might ask you if you have a Points or Rewards membership with that store.

ممکن است از شما بپرسند که آیا در آن فروشگاه عضویت امتیاز یا پاداش دارید یا خیر.

Or they might ask you if you want to sign up for something like a Walmart MasterCard

یا ممکن است از شما بپرسند که آیا می خواهید برای چیزی مانند Walmart MasterCard

or a Points card or a membership.

یا کارت Points یا عضویت ثبت نام کنید.

If you don't understand, just say no thanks.

اگر متوجه نشدید، فقط بگویید نه، متشکرم.

No, thanks.

نه ممنون.

Because they're probably just trying to give you something additional.

زیرا آنها احتمالاً فقط سعی می کنند چیز اضافی به شما بدهند.

Now if you go into a clothing store or a larger store, they will greet you and they'll ask

حالا اگر به یک فروشگاه لباس یا فروشگاه بزرگتر بروید ، آنها به شما سلام می کنند و از

you if you're looking for something specific.

شما می پرسند که آیا به دنبال چیز خاصی هستید یا خیر.

You can say I'm just looking, I'm just browsing, But in North America, looking is more common.

می توانید بگویید من فقط دارم نگاه می کنم، فقط در حال مرور هستم، اما در آمریکای شمالی، نگاه کردن رایج تر است.

I'm just looking.

فقط دارم نگاه میکنم با

Thanks.

تشکر.

Well.

خوب. با

Thanks.

تشکر.

I'm just browsing.

من فقط دارم مرور میکنم

Oh, I'm just looking.

اوه من فقط دارم نگاه میکنم با

Thanks.

تشکر.

Or if you are looking for something specific, you can say I'm looking for a small backpack.

یا اگر به دنبال چیز خاصی هستید، می توانید بگویید من به دنبال یک کوله پشتی کوچک هستم.

Where can I find men's socks?

از کجا می توانم جوراب مردانه پیدا کنم؟

Do you carry sunglasses?

آیا عینک آفتابی حمل می کنید؟

If you're buying clothing, you can ask where can I try this on?

اگر در حال خرید لباس هستید، می توانید بپرسید کجا می توانم این را امتحان کنم؟

Where are the fitting rooms, the changing rooms, which is where you try things on?

اتاق‌های زیورآلات، رختکن‌ها کجا هستند، جایی که شما چیزها را امتحان می‌کنید؟

You can also ask them what's your return policy to know if the item is returnable or exchangeable.

همچنین می‌توانید از آنها بپرسید که سیاست بازگشت شما چیست تا بدانید آیا کالا قابل برگشت یا تعویض است.

Now let's talk about dining out at restaurants.

حالا بیایید در مورد صرف غذا در رستوران ها صحبت کنیم.

When you go to a restaurant, you can use your greeting.

وقتی به رستوران می روید، می توانید از احوالپرسی خود استفاده کنید .

Hello.

سلام.

Hi there.

سلام.

Good afternoon.

عصر بخیر.

Table for two please.

میز دو نفره لطفا

Or you can state we have a reservation under and then your name.

یا می توانید اعلام کنید که ما یک رزرو زیر و سپس نام شما داریم.

Generally just your last name under forest.

به طور کلی فقط نام خانوادگی شما در زیر جنگل است.

Or maybe you want to make a reservation.

یا شاید بخواهید رزرو کنید.

Can we make a reservation and they'll ask you when or what day, how many people and

می‌توانیم رزرو کنیم و از شما بپرسند کی یا چه روزی، چند نفر و

what time?

چه ساعتی؟

Table for two.

میز دو نفره

Please Now if you're staying at the restaurant, you can ask them, do you have any tables outside?

لطفا حالا اگر در رستوران اقامت دارید، می توانید از آنها بپرسید، آیا میز بیرونی دارید؟

Do you have any tables on the patio?

آیا میزی در پاسیو دارید؟

So they mean the same thing.

پس منظورشون همینه

The patio or outside is an area that is outside.

پاسیو یا بیرون محوطه ای است که بیرون است.

So you have inside or outside.

بنابراین شما در داخل یا خارج دارید.

Outside is on the patio.

بیرون در پاسیو است.

And if you're inside and you see this really nice table by the window, you can say can

و اگر داخل هستید و این میز واقعاً زیبا را کنار پنجره می بینید، می توانید بگویید می

we sit by the window please?

توانیم کنار پنجره بنشینیم لطفا؟

Are there any booths available?

آیا غرفه ای موجود است؟

So maybe they're putting you at a table with chairs, but you want to sit it in a booth.

بنابراین شاید آنها شما را پشت میزی با صندلی می گذارند ، اما شما می خواهید آن را در یک غرفه بنشینید.

Just ask them.

فقط ازشون بپرس

Are there any booths available?

آیا غرفه ای موجود است؟

If you have any allergies, you can tell your server I'm allergic to.

اگر آلرژی دارید، می توانید به سرور خود بگویید که من به آن حساسیت دارم.

I'm allergic to shellfish.

من به صدف ها حساسیت دارم.

Or maybe you see an item, a stir fry with chicken, and you want to know, can you make

یا شاید شما یک آیتم را می بینید، سرخی با مرغ، و می خواهید بدانید، آیا می توانید

that vegetarian?

آن را گیاهخوار کنید؟ آیا

Can you make that vegan?

می توانید آن وگان را درست کنید؟ آیا

Can you make that gluten free to order?

می توانید آن را بدون گلوتن برای سفارش درست کنید؟

Just say all have I'll have the stir fry with shrimp please.

فقط بگویید همه دارند، لطفاً سرخ شده را با میگو میل کنم.

Alternatively, I'd like I'd like the stir fry with shrimp please but I'll have is way

از طرف دیگر، من دوست دارم سرخی همزن با میگو را دوست دارم، اما در

more common now.

حال حاضر بسیار رایج تر است.

You may want to modify your order.

ممکن است بخواهید سفارش خود را تغییر دهید.

I'll have the stir fry with shrimp please, but no onions.

لطفا سرخ شده را با میگو میل می کنم، اما پیاز نه.

Hold the onions without onions.

پیازها را بدون پیاز نگه دارید.

They all mean the same thing.

همه آنها به یک معنا هستند.

Can you add Pickles?

میشه ترشی هم اضافه کنید

So if you want something additional, can you add Pickles?

بنابراین اگر چیزی اضافی می خواهید، آیا می توانید ترشی را اضافه کنید؟ آیا

Can you make it extra spicy?

می توانید آن را بیشتر تند درست کنید؟

This is something my husband asks every time.

این چیزی است که شوهرم هر بار می پرسد. آیا

Can you make it extra spicy?

می توانید آن را بیشتر تند درست کنید؟

Can you put the sauce on the side?

میشه سس رو کنارش بذارید؟

So maybe if they put a sauce over top, can you put it on the side?

پس شاید اگر سس را روی آن بریزند، می توانید آن را کنار بگذارید؟

Sauce on the side again, please.

لطفاً دوباره سس را در کناره بگذارید.

Just know that modifying your orders is extremely common and accepted in North America, so don't

فقط بدانید که تغییر سفارشات شما در آمریکای شمالی بسیار رایج و پذیرفته شده است، بنابراین

be shy.

خجالتی نباشید.

If you want something specific, just ask.

اگر چیز خاصی می خواهید، فقط بپرسید.

They will do it for you.

آنها این کار را برای شما انجام خواهند داد.

And don't forget to ask for water, because as a tourist you need to drink a lot of water.

و درخواست آب را فراموش نکنید، زیرا به عنوان یک توریست باید آب زیادی بنوشید.

Can you bring us some water please?

لطفا برای ما آب بیاورید؟

They might ask you sparkling or still bottled does say tap water.

ممکن است از شما بپرسند که آب گازدار یا هنوز بطری شده باشد .

Tap water is fine.

آب لوله کشی خوبه

Sometimes the restaurants try to sound more fancy and say house water, but it's the water

گاهی اوقات رستوران‌ها سعی می‌کنند به نظر شیک‌تر به نظر برسند و می‌گویند آب خانه، اما این آبی است

that comes out of the tap which is drinkable in all of North America.

که از شیر آب بیرون می‌آید که در تمام آمریکای شمالی قابل نوشیدن است.

So if you don't want to pay for water, just say tap water is fine and know that water

بنابراین اگر نمی خواهید برای آب هزینه کنید، فقط بگویید آب لوله کشی خوب است و بدانید که آب

is free everywhere you go.

هر کجا که می روید رایگان است.

In North America, you can go into any place and ask for.

در آمریکای شمالی، می توانید به هر مکانی بروید و درخواست کنید.

Water.

اب.

For free, you might ask them where are the bathrooms or restrooms?

به صورت رایگان، ممکن است از آنها بپرسید حمام یا دستشویی کجاست؟

Either word choice is fine.

انتخاب هر دو کلمه خوب است.

Where are the bathrooms?

حمام ها کجا هستند؟

Where are the restrooms?

سرویس های بهداشتی کجا هستند؟

Just don't say where are the toilets because we don't use that word for restaurants.

فقط نگویید توالت ها کجا هستند زیرا ما از این کلمه برای رستوران استفاده نمی کنیم.

Now if you had a big meal and you didn't finish it, all you can say can I have A to go box

حالا اگر یک غذای بزرگ خورده اید و آن را تمام نکرده اید، فقط می توانید بگویید می توانم یک جعبه برای رفتن داشته باشم

please And they'll bring you a box and you put your leftovers and then you take it with

لطفا و آنها یک جعبه برای شما بیاورند و شما باقیمانده غذا را بگذارید و سپس آن را با

you.

خود ببرید.

Can I have A to go box please Or you can say can you wrap this up so they will take your

لطفاً می‌توانم یک جعبه برای رفتن داشته باشم یا می‌توانید بگویید می‌توانید آن را بپیچید تا

food put it in A to go box and bring it back to you.

غذای شما را در جعبه A قرار دهند و آن را برای شما برگردانند.

Can you wrap this up?

می توانید این را جمع بندی کنید؟

Can you pack this up?

می توانید این را بسته بندی کنید؟

They mean the same thing.

منظورشون همینه

If they try to offer you dessert or coffee and you don't want it, say just the check

اگر آنها سعی کردند به شما دسر یا قهوه ارائه دهند و شما آن را نمی خواهید، فقط چک را بگویید.

please.

You can say check or bill.

می توانید بگویید چک یا صورتحساب.

Just the check please, just the bill please.

فقط چک لطفا، فقط صورتحساب لطفا.

Can you bring me the check or bill please?

لطفا چک یا صورت حساب را برای من بیاورید؟

Or you can simply ask where do I pay?

یا می توانید به سادگی بپرسید از کجا باید پرداخت کنم؟

Just the check please.

فقط چک رو لطفا

Where do I pay?

کجا پرداخت کنم؟

It's 25.

25

Dollars, right?

دلار است، درست است؟

In North America, tips, gratuity are rarely added to the bill automatically, so it's your

در آمریکای شمالی، انعام، انعام به ندرت به صورت خودکار به صورت حساب اضافه می شود، بنابراین

choice to leave it.

انتخاب شماست که آن را ترک کنید.

When you pay, there'll be an option on the machine.

وقتی پرداخت می کنید، گزینه ای روی دستگاه وجود خواهد داشت.

It's not required, but it is highly expected and a 10 to 20% tip, depending on the formality

الزامی نیست، اما بسیار مورد انتظار است و بسته به رسمی بودن رستوران و سطح خدمات، انعام 10 تا 20 درصدی مورد

of the restaurant and the level of service is expected.

انتظار است.

But again, it isn't required.

اما باز هم لازم نیست.

Now at any restaurant, cafe or store, you can ask them do you have Wi-Fi or is there

حالا در هر رستوران، کافه یا فروشگاهی، می توانید از آنها بپرسید که آیا شما وای فای دارید یا

Wi-Fi here?

اینجا وای فای وجود دارد؟

And if you know there's Wi-Fi because there's a sign, you can ask them what's the Wi-Fi

و اگر می‌دانید وای‌فای وجود دارد، زیرا علامتی وجود دارد، می‌توانید از آنها بپرسید که

password.

رمز عبور وای‌فای چیست.

Now sometimes the Wi-Fi passwords are just random letters or numbers and maybe you you

حالا گاهی اوقات رمزهای وای فای فقط حروف یا اعداد تصادفی هستند و شاید شما آن را

didn't hear it, you couldn't understand it, You can just give them your phone.

نشنیده اید، نمی توانید آن را درک کنید، فقط می توانید تلفن خود را به آنها بدهید.

Can you put it in for me, please?

میشه برام بذاری لطفا؟

Can you write it down, please?

میشه بنویسید لطفا آیا

Can you repeat that slowly, please?

می توانید آن را به آرامی تکرار کنید، لطفا؟

Now let's talk about getting around so how you move from one location to another.

حالا بیایید در مورد جابجایی صحبت کنیم تا چگونه از یک مکان به مکان دیگر حرکت کنید. دیگر

You don't really need to know how to ask for directions anymore because your phone has

نیازی به دانستن نحوه درخواست مسیر ندارید زیرا تلفن شما

GPS and will tell you exactly where to go.

GPS دارد و دقیقاً به شما می گوید کجا بروید.

But let me share some common phrases with you.

اما اجازه دهید چند عبارت رایج را با شما به اشتراک بگذارم .

Excuse me, Do you know how to get to the Empire State Building?

ببخشید، آیا می دانید چگونه به ساختمان امپایر استیت بروید؟

Excuse me, which way is Central Park?

ببخشید سنترال پارک کجاست؟

Excuse me, does this train go to Central Park?

ببخشید این قطار میره پارک مرکزی؟

Excuse me, which train will take me to Central Park And noticed I used Excuse me for all

ببخشید، کدام قطار مرا به پارک مرکزی می برد و متوجه شدم که برای همه آنها از Excuse me استفاده کردم

of them because that is the most common standard in North America to get someone's attention.

زیرا این رایج ترین استاندارد در آمریکای شمالی برای جلب توجه دیگران است.

You could also say, excuse me, do you mind taking our photo?

شما هم می تونید بگید ببخشید، اشکالی نداره از ما عکس بگیرین؟

Because that is the one thing that people still ask other people for.

زیرا این همان چیزی است که مردم هنوز از دیگران می خواهند. دیگر

Not directions anymore.

مسیرها نیست.

But excuse me, do you mind?

اما ببخشید، مشکلی ندارید؟ آیا

Do you mind taking with that ING?

با آن ING مشکلی ندارید؟ آیا

Do you mind taking our for photo?

برای عکس گرفتن از ما مشکلی ندارید؟

Excuse me, could you please take our picture so you can say photo or picture interchangeably?

ببخشید میشه لطفا عکس ما رو بگیرید تا بتونید به جای هم عکس یا عکس رو بگید؟

And as a final tip, before you pack your bags and head to North America, just remember that

و به عنوان آخرین نکته، قبل از بستن چمدان ها و رفتن به آمریکای شمالی، فقط به یاد داشته باشید که

North America is incredibly diverse and we interact with non-native English speakers

آمریکای شمالی بسیار متنوع است و ما هر روز با انگلیسی زبان های غیر بومی تعامل داریم

every single day.

.

Every time we leave the house, we go to stores, restaurants, our work environments, our social

هر بار که از خانه خارج می شویم، به فروشگاه ها، رستوران ها، محیط های کاری،

environments.

محیط های اجتماعی خود می رویم.

We interact with non-native English speakers.

ما با انگلیسی زبانان غیر بومی تعامل داریم.

N Americans in general are friendly, open and accepting.

N آمریکایی ها به طور کلی دوستانه، باز و پذیرا هستند.

So don't feel any bit of nervousness or shyness because you have an accent or make grammar

بنابراین به دلیل داشتن لهجه یا

mistakes.

اشتباهات گرامری، هیچ احساس عصبی یا خجالتی نداشته باشید.

It will not impact your experience as a tourist, but of course you do need to be able to communicate

این تأثیری بر تجربه شما به عنوان یک توریست نخواهد داشت، اما مطمئناً باید بتوانید

in a way that a native speaker understands, and all of these phrases will help you do

به گونه ای ارتباط برقرار کنید که یک زبان مادری آن را درک کند، و همه این عبارات به شما در انجام این کار کمک می کنند.

just that.

Let's do something different.

بیایید کار متفاوتی انجام دهیم.

Now you're going to learn natural phrases to help you sound like a native speaker, but

اکنون می‌خواهید عبارات طبیعی را یاد بگیرید تا به شما کمک کند مانند یک زبان مادری به نظر برسید، اما

you're going to do that by listening to fast English, so you improve your listening skills

این کار را با گوش دادن سریع به زبان انگلیسی انجام می‌دهید، بنابراین مهارت‌های شنیداری خود را

at the same time.

در همان زمان بهبود می‌بخشید.

Let's get started.

بیا شروع کنیم. در

Here's how this.

اینجا نحوه این است.

Lesson will work.

درس کار خواهد کرد.

I'm going to say a sentence three times at a natural fast pace, and you need to write

من یک جمله را سه بار با سرعت طبیعی می گویم و شما باید

down exactly what you hear in the comments.

دقیقاً آنچه را که می شنوید در نظرات بنویسید.

And the examples are going to go from beginner A1 to more advanced C2.

و نمونه ها از A1 مبتدی به C2 پیشرفته تر می روند.

So let's see if you can complete this whole lesson, our first listening exercise.

پس بیایید ببینیم آیا می‌توانید کل این درس، اولین تمرین شنیداری ما را کامل کنید.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Thanks for your help, you rock.

با تشکر از کمک شما، شما راک.

Thanks for your help.

با تشکر از کمک شما.

You rock.

تو شاهکاری.

Thanks for your help you rock.

با تشکر از کمک شما به شما راک.

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said thanks.

گفتم ممنون

For your help.

برای کمک تو.

You.

شما.

Rock Very easy right at a natural.

راک بسیار آسان درست در یک طبیعی.

Pace native speakers, we reduce sound.

سرعت سخنرانان بومی، ما صدا را کاهش می دهیم.

So for becomes Fer.

بنابراین برای فر می شود. با

Thanks.

تشکر.

For.

برای.

Your.

شما

Becomes your.

شما می شود.

Thanks for your thanks for your help, your help.

با تشکر از شما برای کمک شما، کمک شما.

Thanks for your help.

با تشکر از کمک شما.

Now let's review a common.

حال بیایید یک مورد مشترک را مرور کنیم.

Mistake that I hear.

اشتباهی که میشنوم

Beginner students make and sometimes even advanced students.

دانش آموزان مبتدی و حتی گاهی اوقات دانش آموزان پیشرفته.

You can say thank you or thanks.

می توانید بگویید متشکرم یا تشکر.

You cannot say thanks you or thank and notice in our example we have thanks.

شما نمی توانید تشکر کنید یا تشکر کنید و متوجه شوید که در مثال ما تشکر داریم.

For your help.

برای کمک تو.

Thanks for your help.

با تشکر از کمک شما.

What is your help?

کمک شما چیست؟

This is a noun, so we have things for plus noun.

این یک اسم است، بنابراین ما چیزهایی برای اسم اضافه داریم .

You can also use things for plus gerund because four is a preposition.

شما همچنین می توانید از چیزهایی برای به علاوه gerund استفاده کنید زیرا چهار یک حرف اضافه است.

So what would things for your help be in the gerund form?

بنابراین چه چیزهایی برای کمک شما به شکل جیروند خواهد بود؟

Do you know?

میدونی؟

Thanks for helping me.

ممنون میشم کمکم کنید

Thanks for your help.

با تشکر از کمک شما.

Thanks for helping me.

ممنون میشم کمکم کنید

And you rock.

و تو تکون میخوری.

This is a.

این یک است.

Very natural.

خیلی طبیعیه

Way to say, you're great.

خوبه که بگم تو عالی هستی

You're.

شما هستید.

Awesome, I use this in the comment section to.

بسیار عالی، من از این در بخش نظرات استفاده می کنم .

Reply to your.

به شما پاسخ دهید

Lovely comments all the time, but don't.

نظرات دوست داشتنی همیشه، اما نه.

Say you are rock.

بگو تو راک هستی

It is not to.

این نیست.

Be rock it is to rock.

سنگ باش، سنگ بودن است.

You rock.

تو شاهکاری.

You rock.

تو شاهکاری.

You're awesome.

تو فوق العاده ای

You're.

شما هستید.

Really great.

واقعا عالیه.

You rock put that.

شما سنگ آن را قرار دهید.

In the comments.

در نظرات.

You rock.

تو شاهکاری.

You rock.

تو شاهکاری.

Thanks for your help.

با تشکر از کمک شما.

Thanks for helping me.

ممنون میشم کمکم کنید

Thanks Billy.

ممنون بیلی

You Rock.

تو شاهکاری.

You rock.

تو شاهکاری.

Thanks honey.

ممنون عسلم مرسی عزیزم.

Let's try this again a little more.

بیایید این را دوباره کمی بیشتر امتحان کنیم.

Difficult, I'll say it.

سخته من میگم

Three times she's starting to rub off on you.

سه بار او شروع به مالیدن به شما می کند.

She's starting to rub off on you.

او شروع به مالیدن به تو کرده است.

She's starting to rub off on you.

او شروع به مالیدن به تو کرده است.

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said.

گفتم.

She's starting to rub off on you.

او شروع به مالیدن به تو کرده است.

She's is our contraction.

او انقباض ماست

She is.

او است.

She's.

او

She's starting.

او شروع می کند.

To so instead of two.

بنابراین به جای دو.

You can use an unstressed tub.

می توانید از وان بدون فشار استفاده کنید.

She's starting to.

او شروع به

Rub off because rub off is a phrasal verb.

Rub off زیرا rub off یک فعل عبارتی است.

They go together.

با هم می روند.

I can take that B sound and connect it to the next word, but I have to combine them

من می توانم آن صدای B را بگیرم و به کلمه بعدی وصل کنم، اما باید آنها را

together.

با هم ترکیب کنم.

I have to say them as one word.

باید آنها را در یک کلمه بگویم.

Rub off, boff, rub off, rub off.

مالش، بوف، مالش، مالش.

I can also take that on and add it together, so I'm saying those.

من همچنین می توانم آن را در نظر بگیرم و آن را با هم اضافه کنم، بنابراین آنها را می گویم.

3 words as.

3 کلمه به عنوان.

One rub off Fawn.

یک مالش از حنایی.

So here I'm taking the F from off and I'm adding it on fawn rub off, fawn rub off on

بنابراین در اینجا من F را از روی خاموش می‌گیرم و آن را روی حنایی rub off اضافه می‌کنم، fawn rub off on

rub off on you what?

rub off on you چیست؟

Does this.

آیا این.

Mean to rub off on someone is when someones behavior or personality effects someone else.

منظور از مالیدن به کسی زمانی است که رفتار یا شخصیت کسی بر دیگری تأثیر بگذارد.

Let's take Janice and let's say Janice loves helping other people.

بیایید جانیس را بگیریم و فرض کنیم که جانیس دوست دارد به دیگران کمک کند.

Now let's say Fernando spends a week working with Janice, and now Fernando starts helping

حالا فرض کنید فرناندو یک هفته با جانیس کار می کند و حالا فرناندو شروع به کمک به

other people.

افراد دیگر می کند.

You could say Janice rubbed off on Fernando.

می‌توان گفت جانیس به فرناندو دست زد.

Here we have it in the past.

در اینجا ما آن را در گذشته داریم.

Simple.

ساده.

Rubbed, rubbed, rubbed.

مالیده، مالیده، مالیده شده است.

Off on Janice rubbed off on Fernando.

آف در جانیس به فرناندو مالید.

Now, you could also take the specific personality trait or characteristic, in this case Janice's

اکنون، می‌توانید ویژگی یا ویژگی شخصیتی خاص را نیز در نظر بگیرید ، در این مورد

helpfulness, which is a noun janice's helpfulness, because the helpfulness belongs to Janice,

کمک‌کننده بودن جانیس، که یک اسم کمک‌کننده جانیس است، زیرا کمک‌رسانی به جانیس تعلق دارد،

so it's possessive Janice's helpfulness rubbed off on Fernando, so that specific character

بنابراین کمک‌کننده بودن جانیس بر فرناندو اعمال می‌شود، به‌طوری‌که ویژگی شخصیتی خاص

trait of Janice transferred to Fernando because they spent time together.

جانیس است. به فرناندو منتقل شد زیرا زمانی را با هم گذراندند.

Marcus is really rubbing off on you.

مارکوس واقعاً به شما دست می دهد.

Finally, I'm rubbing off on you.

در نهایت، من به شما مالیم.

My deviousness has finally rubbed off on you.

فریبکاری من بالاخره به تو سرایت کرد.

Let's try this again.

بیایید دوباره این را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

He rubs me the wrong way.

او به من اشتباه می مالد.

He rubs me the wrong way.

او به من اشتباه می مالد.

He rubs me the wrong way.

او به من اشتباه می مالد.

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said he rubs me the wrong way.

گفتم اشتباهی مرا می مالید.

Notice this expression uses the verb.

توجه کنید که این عبارت از فعل استفاده می کند.

To.

به.

Rub and our last.

مالش و آخرین ما.

Expression used.

بیان استفاده شده

The verb to.

فعل به.

Rub.

مالیدن.

But they have completely different meanings and that's why this is a more advanced listening

اما آنها معانی کاملا متفاوتی دارند و به همین دلیل است که این تمرین شنیداری پیشرفته تری است

exercise.

.

Because maybe you understood the words, but you don't know what this means to rub someone

زیرا شاید شما کلمات را فهمیده اید، اما نمی دانید این به چه معناست که یک نفر را

the wrong way.

اشتباه مالیدن.

This is to annoy someone, but without intending to.

این برای آزار دادن کسی است، اما بدون قصد .

Remember Janice from our last example.

جنیس را از آخرین مثال ما به یاد بیاورید.

And she was very helpful, but maybe for some reason she just rubs you the wrong way.

و او بسیار کمک کننده بود، اما شاید به دلایلی شما را به روشی اشتباه می مالد.

She annoys you, but there's nothing that she does to annoy you.

او شما را آزار می دهد، اما هیچ کاری برای آزار شما انجام نمی دهد.

Just maybe your personalities clash, they don't go together.

فقط شاید شخصیت‌های شما با هم تضاد داشته باشند، با هم نمی‌آیند.

So if you're planning a social.

بنابراین اگر در حال برنامه‌ریزی اجتماعی هستید.

Gathering.

گردآوری

You might say, is it OK if we don't invite Janice?

ممکن است بگویید، اگر جنیس را دعوت نکنیم اشکالی ندارد ؟

She rubs me the wrong way.

او مرا اشتباه می مالد.

Now an entire person like poor Janice can rub you the wrong way, but it also could be

اکنون یک فرد کامل مانند جانیس بیچاره می تواند شما را به روشی نادرست مالش دهد، اما می تواند

something specific that someone said.

چیزی خاص باشد که کسی گفته است.

Or did and overall you like?

یا آیا و در کل دوست داشتید؟

Janice, but just that one.

جانیس، اما فقط همین.

Thing she said or did.

کاری که او گفت یا انجام داد. به

Rubbed you the.

شما مالید.

Wrong way.

راه اشتباه.

For example, your comment just rubbed me the wrong way.

به عنوان مثال، کامنت شما من را به اشتباه می اندازد.

So maybe she said something in a meeting that really annoyed you, but you know she did not

بنابراین شاید او در یک جلسه چیزی گفته است که واقعاً شما را آزار می دهد، اما می دانید که او

intend to annoy you.

قصد آزار شما را نداشته است.

So here your comment.

بنابراین نظر شما اینجاست.

This is a noun.

این یک اسم است.

Your comment rubbed the past Simple.

نظر شما ساده گذشته را مالش داد.

Of the verb to rub and notice that soft D.

از فعل به مالیدن و توجه کنید که نرم D.

Rubbed.

مالیده. به

Rubbed me, Rubbed me the wrong way.

من مالید، به روش اشتباهی به من مالید.

Absolutely.

کاملا.

Wait, is it me?

صبر کن من هستم؟

Like do I rub you the wrong way?

مثل اینکه من شما را به روش اشتباه مالیدم؟

Not Jay.

نه جی.

Guy rubs me the wrong way.

پسر به روش اشتباهی به من می مالد.

She rubs everyone the wrong way.

او همه را اشتباه می مالد.

But pop.

اما پاپ

Our final listening exercise and the most advanced.

تمرین شنیداری نهایی ما و پیشرفته ترین.

I'll say it three times.

سه بار میگم

I had a hunch he'd quit.

من فکر می کردم که او ترک کرده است.

I had a hunch he'd quit.

من فکر می کردم که او ترک کرده است.

I had a hunch he'd quit.

من فکر می کردم که او ترک کرده است.

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said I had a hunch he'd quit.

گفتم حس می کنم او ترک کرده است.

Notice.

اطلاع.

For pronunciation, I had a.

برای تلفظ، من یک.

I had a had a, so I combine had a together as one word.

من a داشتم، بنابراین یک کلمه را با هم ترکیب می‌کنم.

I had a hunch he'd quit now.

من فکر می کردم که او اکنون ترک کرده است.

Did you hear that?

اینو شنیدی؟

Duh.

دوه

He'd he'd quit.

او می خواست استعفا دهد

Well, that D represents what word would he would quit?

خوب، آن D نشان دهنده کدام کلمه است که او را ترک می کند؟

He'd quit.

ترک کرده بود

He'd quit.

ترک کرده بود

Very difficult for students to hear native speakers understand it based on context and

برای دانش آموزان بسیار دشوار است که زبان مادری را بر اساس بافت و

based on grammatical structure.

ساختار دستوری درک کنند.

It would sound awkward without it, so we know it's there even though we can't really hear

بدون آن ناخوشایند به نظر می رسد، بنابراین می دانیم که وجود دارد، حتی اگر واقعاً نمی توانیم

it.

آن را بشنویم.

Either.

هر دو

When you have a hunch, A hunch is the noun, and then the verb that goes with it is have.

وقتی قوز دارید، قوز اسم است و سپس فعل همراه با آن have است.

So to have a hunch, this is when you think or predict that something is going to happen.

بنابراین برای داشتن حدس، این زمانی است که فکر می کنید یا پیش بینی می کنید که قرار است اتفاقی بیفتد.

But it isn't based on facts.

اما بر اساس واقعیات نیست.

It's based on your intuition, your feelings.

این بر اساس شهود شما، احساسات شما است.

So you could say.

بنابراین شما می توانید بگویید.

I have a hunch she'll accept our invitation now if someone replies back and says why.

فکر می کنم اگر کسی پاسخ دهد و دلیلش را بگوید او دعوت ما را می پذیرد.

All you would say is.

تنها چیزی که می گویید این است.

Because I have a hunch, I have a feeling.

چون حسی دارم، احساسی دارم.

I have a gut.

من روده دارم

Feeling and notice the grammar here.

احساس و توجه به دستور زبان در اینجا.

I have a hunch this is the present simple.

من حدس می زنم که این در حال حاضر ساده است.

And then she'll accept.

و سپس او می پذیرد.

She will accept.

او قبول خواهد کرد.

That's the future simple.

این آینده ساده است.

I have a hunch she'll accept our invitation because you're making a prediction about.

من فکر می کنم که او دعوت ما را می پذیرد زیرا شما در مورد آن پیش بینی می کنید.

The future, but you could use this.

آینده، اما شما می توانید از این استفاده کنید.

In the past, like our listening exercise, I had a hunch last week.

در گذشته، مانند تمرین شنیداری ما، من هفته گذشته قوز داشتم.

In the past, So that's the past.

در گذشته، پس این گذشته است.

Simple.

ساده.

Last week I had a hunch that he.

هفته گذشته من حدس می زدم که او.

Would quit, so would is the past simple of the verb.

ماضی فعل را ترک می‌کردم.

Will.

اراده.

I had a hunch that he'd quit, and using that is.

من فکر می کردم که او ترک کرده است، و استفاده از آن است.

Optional.

اختیاری.

You don't need it.

شما به آن نیاز ندارید.

You could simply.

شما می توانید به سادگی.

Say I had a hunch he'd quit.

بگو من فکر می کردم که او ترک کرده است. من

I had a hunch.

حدس زدم

Just a hunch.

فقط یک قوز

I had a hunch, but I wasn't certain.

حسی داشتم، اما مطمئن نبودم.

Now let's do an imitation exercise so you can practice speaking fast.

حالا بیایید یک تمرین تقلیدی انجام دهیم تا بتوانید سریع صحبت کنید.

Just.

فقط

Like a native, I'll say each.

مثل یک بومی، هر کدام را می گویم.

Sentence again three times and this time I want.

دوباره سه بار جمله و این بار می خواهم.

You to repeat each.

شما هر کدام را تکرار کنید

Sentence out.

حکم خارج شد. با صدای

Loud.

بلند

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Thanks for your help you rock.

با تشکر از کمک شما به شما راک.

Thanks for your help you rock.

با تشکر از کمک شما به شما راک.

Thanks for your help you rock.

با تشکر از کمک شما به شما راک.

She's starting to rub.

او شروع به مالیدن می کند.

Off on you.

خاموش بر تو

She's.

او

Starting to rub off on you?

شروع به مالیدن به شما؟

She's starting to rub.

او شروع به مالیدن می کند.

Off on you.

خاموش بر تو

He rubs me the wrong way.

او به من اشتباه می مالد.

He rubs me the wrong way.

او به من اشتباه می مالد.

He rubs me the wrong way.

او به من اشتباه می مالد.

I had a hunch he'd quit.

من فکر می کردم که او ترک کرده است.

I had a hunch he'd quit.

من فکر می کردم که او ترک کرده است.

I had a hunch he'd quit.

من فکر می کردم که او ترک کرده است.

You have already learned so much.

شما قبلاً خیلی چیزها را یاد گرفته اید.

Now let's keep going.

حالا بیایید ادامه دهیم.

And you're going to learn 20 idioms that native speakers love using #1 to break a leg.

و شما قرار است 20 اصطلاحی را بیاموزید که بومی‌ها دوست دارند از شماره 1 برای شکستن پا استفاده کنند.

Do you know this one?

آیا این یکی را می شناسید؟

What if I said to you break a leg?

اگه بهت بگم پاشو بشکن چی؟

Do you know what that means?

آیا میدانید چه معنایی میدهد؟

I'm saying good luck.

من میگم موفق باشی

And we generally use this when someone is about to perform in an exam or a presentation,

و ما معمولاً از این زمانی استفاده می‌کنیم که کسی در امتحان یا ارائه،

a job interview, or within the theatrical world if you're an actor.

مصاحبه شغلی یا در دنیای تئاتر، اگر بازیگر هستید، اجرا کند.

So I might say you're going to do great on your presentation.

بنابراین ممکن است بگویم که شما در ارائه خود عالی عمل خواهید کرد.

Break a leg.

یک پا بشکن

Good luck and you can simply use those 3 words break a leg break.

موفق باشید و شما به سادگی می توانید از این 3 کلمه break a leg break استفاده کنید.

A leg break A leg.

A leg break A leg.

Don't worry about writing these down, because I summarize everything in a free lesson PDF,

نگران نوشتن این موارد نباشید، زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم،

and you can find the link in the description #2 to spill the beans.

و می توانید پیوند را در توضیحات شماره 2 برای ریختن دانه ها پیدا کنید.

Oh, this means to reveal a secret.

اوه، این به معنای فاش کردن یک راز است.

So you tell your friend about this surprise party you're planning for another friend,

بنابراین به دوستتان درباره این مهمانی غافلگیرکننده می گویید که برای دوست دیگری برنامه ریزی کرده اید،

but then she spills the beans.

اما او لوبیاها را می ریزد.

She tells that friend, Hey, we're planning you a surprise party, you can say.

او به آن دوست می گوید، می توانی بگوئی، هی، ما برایت یک مهمانی سورپرایز برنامه ریزی می کنیم.

I can't believe you spilled the beans about the surprise party.

باورم نمیشه در مورد جشن سورپرایز حبوبات ریختی.

So what about you?

درمورد شما چطور؟

Can I trust you with a secret?

آیا می توانم با یک راز به شما اعتماد کنم؟

I'm going to tell you a secret, But first you have to promise to not spill the beans.

رازی را به تو می گویم، اما اول باید قول بدهی که حبوبات نریزی.

So put in the comments.

پس در نظرات قرار دهید.

I won't spill the beans.

من لوبیاها را نمی ریزم.

I won't spill the beans.

من لوبیاها را نمی ریزم.

And then I'll reveal my secret.

و سپس راز خود را فاش خواهم کرد.

Spill the beans.

لوبیاها را بریزید.

Spill the beans #3 to hit the hay.

لوبیا شماره 3 را بریزید تا به یونجه ضربه بزنید.

Well, I'm going to hit the hay.

خوب، من می روم به یونجه.

Do you know what this means?

آیا می دانید این به چه معناست؟

It means I'm going to bed.

یعنی میرم بخوابم

I'm going to sleep.

من میرم بخوابم.

So you might tell your family.

بنابراین شما ممکن است به خانواده خود بگویید.

I have an early meeting tomorrow, so I'm going to hit the hay now.

من فردا یک جلسه زودهنگام دارم، پس الان می روم یونجه.

You can also use sack.

می توانید از گونی نیز استفاده کنید.

Hit the hay, Hit the sack.

یونجه را بزن، گونی را بزن.

They mean exactly the same thing.

منظورشون دقیقا همینه

Let's hit the hay, I.

بیا به یونجه بزنیم، من.

Hit the.

Hay.

هی.

#4 to bite the bullet.

شماره 4 برای گاز گرفتن گلوله.

This is when you face a difficult situation with courage.

این زمانی است که با یک موقعیت دشوار با شجاعت روبرو می شوید.

So let's say you made a mistake at work.

بنابراین فرض کنید در محل کار شما اشتباه کرده اید.

That's a difficult situation, but you're going to face it.

این یک وضعیت دشوار است، اما شما با آن روبرو خواهید شد.

So you're going to walk into your boss's office and you're going to say I made a mistake so

بنابراین شما وارد دفتر رئیس خود خواهید شد و خواهید گفت که من اشتباه کردم تا

you could tell your Co worker I have to bite the bullet and tell my boss about the mistake.

بتوانید به همکار خود بگویید که باید گلوله را گاز بگیرم و اشتباه را به رئیسم بگویم.

Bite the bullet.

نیش گلوله.

Guess it's.

حدس بزنید این است.

Time to bite the bullet.

زمان گاز گرفتن گلوله است.

#5 to hit the jackpot.

شماره 5 برای رسیدن به جکپات.

I hope this happens to you.

امیدوارم این اتفاق برای شما بیفتد.

This is when you experience a significant success or gain.

این زمانی است که موفقیت یا دستاورد قابل توجهی را تجربه می کنید .

You could say winning the contract felt like hitting the jackpot for our company.

می‌توان گفت برنده شدن در قرارداد، مانند دستیابی به جک‌پات برای شرکت ما بود.

So maybe the contract was for a very large amount or it was with a really prestigious

بنابراین شاید قرارداد مبلغ بسیار زیادی بوده یا با یک مشتری واقعا معتبر بوده است

client.

.

So it was a big success, a significant success.

بنابراین یک موفقیت بزرگ بود، یک موفقیت قابل توجه.

We hit the jackpot.

ما به جک پات رسیدیم.

Number six to catch someones eye.

شماره شش برای جلب نظر کسی.

This means to attract someones attention or simply be noticed.

این به معنای جلب توجه یا به سادگی مورد توجه قرار گرفتن است.

Her impressive presentation caught the CEO's eye.

ارائه چشمگیر او نظر مدیر عامل را جلب کرد .

So no, it is that possessive.

بنابراین نه، آنقدر مالکیت دارد.

Catch someones eye, the CEO's eye.

چشم کسی را بگیر، چشم مدیر عامل.

So it's possessive.

پس تملک است.

How about this one?

این یکی چی؟

His resume caught the hiring managers eye, so notice the possessive is after the S because

رزومه او توجه مدیران استخدام را به خود جلب کرد، بنابراین توجه داشته باشید که مالکیت بعد از S است زیرا

there's more than one hiring manager.

بیش از یک مدیر استخدام وجود دارد.

The hiring managers it's plural.

مدیران استخدام آن جمع است.

So you add the possessive after for a plural, so it belongs to the hiring managers.

بنابراین شما پس از آن را برای جمع اضافه می کنید، بنابراین متعلق به مدیران استخدام است.

But notice I is always singular.

اما توجه کنید I همیشه مفرد است.

We don't add the S to I.

ما S را به I اضافه نمی کنیم.

Pick whatever catches your eye.

هر چیزی که توجه شما را جلب می کند را انتخاب کنید.

#8 to hit the nail on the head.

شماره 8 برای زدن میخ به سر.

This is when you describe precisely exactly what is causing a problem or situation at

این زمانی است که دقیقاً توضیح می دهید که دقیقاً چه چیزی باعث ایجاد مشکل یا وضعیت در

the nail on the head.

ناخن روی سر شده است.

To give you a compliment.

برای اینکه از شما تعریف کنم.

I could say you really hit the nail on the head with your analysis, but I could reverse

می‌توانم بگویم شما واقعاً با تحلیل‌تان ضربه‌ای به سر زدید، اما می‌توانم

that and say your analysis of the situation really hit the nail on the head.

آن را معکوس کنم و بگویم تحلیل شما از وضعیت واقعاً ضربه‌ای به سر زد.

Both of them are correct and have the same meaning.

هر دوی آنها صحیح هستند و به یک معنا هستند.

You hit the nail on the head.

میخ را به سر می کوبید.

#9 to burn bridges.

شماره 9 برای سوزاندن پل ها.

You don't want to do this.

شما نمی خواهید این کار را انجام دهید.

This is when you damage relationships or you close off opportunities, and most people will

این زمانی است که به روابط آسیب می‌زنید یا فرصت‌ها را از بین می‌برید، و بیشتر افراد

do this when they end a relationship.

وقتی رابطه‌شان را پایان می‌دهند، این کار را انجام می‌دهند.

In a business context, this would be when you quit, when you end your professional relationship

در یک زمینه تجاری، این زمانی است که شما از کار خارج می شوید، زمانی که به رابطه حرفه ای خود

with the company.

با شرکت پایان می دهید.

But you should never burn bridges when you quit.

اما هنگام ترک سیگار هرگز نباید پل ها را بسوزانید .

Because if you damage that relationship by quitting in a outrageous way, in an unprofessional

زیرا اگر با استعفا به روشی غیرحرفه‌ای و غیرحرفه‌ای به آن رابطه آسیب وارد کنید،

way, well then you can't use that employer as a reference.

نمی‌توانید از آن کارفرما به عنوان مرجع استفاده کنید.

And you never know when you might need that employer again in the future, or when you

و شما هرگز نمی دانید چه زمانی ممکن است دوباره در آینده به آن کارفرما نیاز داشته باشید، یا چه زمانی

might even work for that employer again in the future.

ممکن است در آینده دوباره برای آن کارفرما کار کنید .

So you don't want to burn bridges?

پس نمی خواهید پل ها را بسوزانید؟

Burned all my bridges and.

تمام پل هایم را سوزاند و

Burn that bridge?

آن پل را بسوزانیم؟

No.

#10 to jump on the bandwagon.

شماره 10 برای پرش روی بند.

This is a fun one.

این یکی باحاله.

This is when you adopt A popular activity or trend.

این زمانی است که شما یک فعالیت یا روند محبوب را اتخاذ می کنید .

In the YouTube world, a popular trend is YouTube shorts.

در دنیای یوتیوب، یک روند محبوب، شورت یوتیوب است .

Now, after a year of not making YouTube shorts, I decided to jump on the bandwagon.

حالا، بعد از یک سال که شورت یوتیوب را نساخته بودم، تصمیم گرفتم از این کار استفاده کنم.

I decided to make YouTube shorts because they're popular and they're trendy.

تصمیم گرفتم شورت های یوتیوب بسازم چون محبوب هستند و مد روز هستند.

Every studio is jumping on the bandwagon.

هر استودیو در حال پریدن است.

I wish I had bit the bullet.

کاش گلوله را گاز می گرفتم

Remember this one bit.

این یکی را کمی به خاطر بسپار

That is the past.

آن گذشته است.

This is the past perfect.

این گذشته کامل است.

I wish I had bit the bullet sooner #11 to be in the same boat.

کاش گلوله را زودتر گاز می گرفتم شماره 11 تا در همان قایق باشم.

One of the most common idioms.

یکی از رایج ترین اصطلاحات.

This is when you face the same challenges or are in a similar situation, the same boat.

این زمانی است که شما با چالش‌های مشابهی روبرو می‌شوید یا در موقعیتی مشابه، همان قایق هستید.

Julio is nervous about public speaking.

خولیو از سخنرانی در جمع عصبی است.

Kezia is nervous about public speaking.

کزیا از سخنرانی در جمع عصبی است.

They're in the same boat when it comes to public speaking.

آنها در یک قایق در هنگام صحبت در جمع هستند.

We're in the same boat.

ما در یک قایق هستیم به

Looks like we're in the same boat.

نظر می رسد ما در یک قایق هستیم.

***** and span.

***** و دهانه.

I love this one.

من عاشق این یکی هستم.

This means neat, tidy and clean.

این یعنی تمیز، مرتب و تمیز.

I always keep my office, ***** and span.

من همیشه دفترم، ***** و دهانه را نگه می دارم.

How about your office?

دفتر شما چطور؟

You can use this for anything.

شما می توانید از این برای هر چیزی استفاده کنید.

An entire room or maybe even just a desk.

یک اتاق کامل یا شاید حتی فقط یک میز.

She always keeps her desk.

او همیشه میزش را نگه می دارد.

***** and span.

***** و دهانه.

***** and span.

***** و دهانه.

I want them ***** and.

من آنها را می خواهم ***** و.

Span #13 to cost an arm and a leg.

دهانه شماره 13 به قیمت یک دست و یک پا.

This means to be very expensive.

این به این معنی است که بسیار گران است. پس

So there's a problem with your car.

ماشینت مشکل داره

You could say, oh, getting my car repaired is going to cost an arm and a leg.

می توانید بگویید، اوه، تعمیر ماشین من یک دست و یک پا هزینه دارد.

It's going to be very expensive.

قرار است خیلی گران تمام شود.

Air conditioners cost an arm and a leg, and it won't cost you an arm and a leg.

کولرگازی یک دست و یک پا قیمت دارد و یک دست و پا برای شما هزینه نخواهد داشت.

You could also say cost a pretty penny, which is our next idiom #14, and it means exactly

شما همچنین می توانید بگویید هزینه یک پنی زیبا، که اصطلاح بعدی ما شماره 14 است، و دقیقاً به

the same thing, very expensive.

همان معنی است، بسیار گران است.

So the same example as before, but now you can say getting my car repaired is going to

بنابراین همان مثال قبلی، اما اکنون می توانید بگویید تعمیر ماشین من

cost a pretty penny.

یک پنی بسیار هزینه دارد.

You can use either one.

می توانید از هر کدام استفاده کنید.

Because it cost a pretty penny it.

زیرا هزینه آن یک پنی بسیار زیاد است.

Cost me a pretty penny today.

امروز یک پنی برایم هزینه کرد.

How about #15?

شماره 15 چطور؟

Dirt cheap?

خاک ارزان؟

Dirt cheap.

خاک ارزان.

This means very cheap, very inexpensive.

این به معنای بسیار ارزان، بسیار ارزان است.

So let's say I see my best friend with this new designer handbag.

بنابراین فرض کنید بهترین دوستم را با این کیف دستی طراح جدید می بینم.

I can say, wow, that Gucci handbag must have cost an arm and a leg or must have cost a

می توانم بگویم، وای، کیف دستی گوچی باید یک دست و یک پا قیمت داشته باشد یا باید یک

pretty penny.

پنی زیبا قیمت داشته باشد.

But then she can say actually it was dirt cheap.

اما پس از آن او می تواند بگوید در واقع خاک ارزان بود.

So I could say really, how?

بنابراین می توانم بگویم واقعاً چگونه؟

And that's our next idiom, #16A knockoff.

و این اصطلاح بعدی ما، #16A knockoff است.

Do you know what a knockoff is?

آیا می دانید ضربه زدن چیست؟

This is a copy or imitation of a product, so my friend does not have a real Gucci handbag.

این یک کپی یا تقلید از یک محصول است، بنابراین دوست من یک کیف دستی گوچی واقعی ندارد.

It's a knockoff.

این یک ضربه است.

So when you buy a Rolex, make sure it's not a knockoff.

بنابراین وقتی رولکس می‌خرید، مطمئن شوید که ضربه‌ای نیست.

It's.

این است.

Just a cheap knockoff.

فقط یک ضربه ارزان قیمت

#17 to hit the road.

شماره 17 برای رفتن به جاده.

I love this one.

من عاشق این یکی هستم.

I use it a lot.

من خیلی از این استفاده می کنم.

This is when you begin a journey or simply leave a place.

این زمانی است که شما یک سفر را شروع می کنید یا به سادگی یک مکان را ترک می کنید.

So to begin a journey, you can say I'm packed, let's hit the road, let's begin our journey.

بنابراین برای شروع یک سفر، می توانید بگویید من جمع شده ام، بیایید به جاده برویم، بیایید سفر خود را شروع کنیم.

Or you could say, oh, it's getting late, let's hit the road.

یا می توان گفت، اوه، دیر شده است، بیایید به جاده برویم.

Yes, hit the road.

بله، به جاده بروید.

Let's hit the road.

بیا به جاده بزنیم

#18 to break a sweat.

#18 برای عرق کردن.

This is when you exert physical effort.

این زمانی است که شما تلاش فیزیکی می کنید.

So at the gym, if you run really fast, you're going to break a sweat, which means you begin

بنابراین در باشگاه، اگر خیلی سریع بدوید، عرق خواهید کرد، به این معنی که شروع به

sweating to break a sweat.

عرق کردن می کنید تا عرق کنید.

But it could also be when you work really hard, you could break a sweat.

اما ممکن است زمانی که واقعا سخت کار می کنید، عرق کنید.

But we also use this in the negative.

اما ما از این به صورت منفی نیز استفاده می کنیم.

Oh, this lesson was too easy, Jennifer.

اوه، این درس خیلی راحت بود، جنیفر.

I didn't even break a sweat.

حتی عرق نکردم

Well, I'll have to make the next one.

خوب، من باید بعدی را بسازم.

Harder for you?

برای شما سخت تر؟

#19 to be under the weather a Moss.

# 19 به زیر آب و هوا یک خزه.

No idiom.

بدون اصطلاح

This simply means to be or feel sick.

این به سادگی به معنای بیمار بودن یا احساس بیماری است.

So you might send a message to your team and say I'm going to work from home today.

بنابراین ممکن است پیامی به تیم خود بفرستید و بگویید من امروز از خانه می روم سر کار.

I'm a little under the weather and I don't want to get anyone sick.

من کمی زیر آب و هوا هستم و نمی خواهم کسی را مریض کنم.

Well, they're under the weather.

خوب، آنها زیر آب و هوا هستند.

And finally, #20 to call it a day, this is when you decide to stop working on something.

و در نهایت، شماره 20 به نام روز، این زمانی است که تصمیم می گیرید کار روی چیزی را متوقف کنید.

Well, this is the 20th idiom, so let's call it a day.

خب، این بیستمین اصطلاح است، پس بیایید آن را یک روز بنامیم.

I'm going to stop working on this video.

من کار روی این ویدیو را متوقف می کنم.

I'm going to end the video and you can stop as well.

من ویدیو را تمام می کنم و شما نیز می توانید متوقف شوید .

Well, in just a few minutes.

خوب، فقط در چند دقیقه.

Now, notice the expression uses day.

اکنون، توجه کنید که عبارت از روز استفاده می کند.

Let's call it a day.

بیایید آن را یک روز بنامیم.

If it were 8:00 at night, you could say, well, it's eight, so let's call it a day or let's

اگر ساعت 8 شب بود، می توانید بگویید خوب، ساعت هشت است، پس بیایید آن را یک روز یا

call it a night.

شب بگذاریم.

So at night you can choose to use night, but you can also still use day.

بنابراین در شب می توانید استفاده از شب را انتخاب کنید، اما همچنان می توانید از روز استفاده کنید.

So you can just use day for all situations.

بنابراین شما فقط می توانید از روز برای همه موقعیت ها استفاده کنید.

Call it a day.

اسمش را بگذار یک روز.

We're gonna call it a day.

ما آن را یک روز می نامیم.

I've saved the best for last.

من بهترین ها را برای آخر ذخیره کرده ام.

Now you're going to learn 50 common phrases that I use every day.

اکنون می خواهید 50 عبارت رایجی را که من هر روز استفاده می کنم یاد بگیرید.

So if I use these expressions and you use these expressions, you're going to sound just

بنابراین اگر من از این عبارات استفاده کنم و شما از این عبارات استفاده کنید، دقیقاً

like a native speaker.

مانند یک زبان مادری به نظر خواهید رسید.

Let's get started.

بیا شروع کنیم.

First, let's start with some greetings that you must know to understand native speakers

ابتدا، اجازه دهید با چند سلام شروع کنیم که برای درک زبان مادری

and to sound natural yourself.

و طبیعی به نظر رسیدن باید آنها را بدانید.

How's it going?

اوضاع چطوره؟

How's it going?

اوضاع چطوره؟

How's it going?

اوضاع چطوره؟

This is how a native speaker will say, how are you to a friend, a colleague, a family

اینگونه است که یک زبان مادری می گوید، وضعیت شما به یک دوست، همکار، یکی از

member, How's it going?

اعضای خانواده چگونه است؟

And if two people haven't seen each other for?

و اگر دو نفر همدیگر را ندیده باشند ؟

A longer period of time.

یک دوره زمانی طولانی تر. می

You can add on.

توانید اضافه کنید.

How's it going?

اوضاع چطوره؟ کم

Long time no see.

پیدایید. کم

Long time no see.

پیدایید.

You can reverse them.

می توانید آنها را معکوس کنید. کم

Long time no see.

پیدایید.

How's it going?

اوضاع چطوره؟ کم

Long time no see.

پیدایید. در

Here is one that native speakers love, but it confuses students.

اینجا یکی از زبان‌های بومی دوست دارد، اما دانش‌آموزان را گیج می‌کند.

What have you been up to lately or recently?

اخیراً یا اخیراً چه کارهایی انجام داده اید؟

This is in the present perfect.

این در زمان حال کامل است.

What have you been up to?

چه کار کرده ای؟

Up to just means doing.

تا فقط به معنای انجام دادن است.

What have you been up to lately or recently?

اخیراً یا اخیراً چه کاری انجام داده اید؟

And you can use all of these together.

و می توانید از همه اینها با هم استفاده کنید.

How's it going?

اوضاع چطوره؟ کم

Long time no see.

پیدایید.

What have you been up to lately?

اخیرا چه کارهایی انجام دادی؟

You will sound so natural.

شما بسیار طبیعی به نظر خواهید رسید.

Now let's talk about how to answer these greetings.

حال بیایید در مورد نحوه پاسخگویی به این احوالپرسی صحبت کنیم.

How's it going?

اوضاع چطوره؟

It's going.

قرار است که.

And then your adjective.

و سپس صفت شما.

It's going great.

عالی پیش میره کم

Long time no see.

پیدایید.

You can confirm this by saying I know.

شما می توانید این را با گفتن من می دانم تایید کنید.

Too long.

خیلی طولانی است.

I know it's been a long time since we last saw each other.

میدونم از آخرین باری که همو دیدیم خیلی گذشته.

I know.

میدانم.

Too.

هم.

Long it's.

طولانی است.

Been too long.

خیلی طولانی شد

Now, although what have you been up to lately?

حالا، اگرچه اخیراً چه کاری انجام داده اید؟

Recently is a long question.

اخیراً یک سؤال طولانی است.

Generally, native speakers will answer by saying not too much, not too much.

به طور کلی، زبان مادری با گفتن نه خیلی زیاد، نه زیاد پاسخ می دهند.

And then for all of these you can add on and you and you to get the reply from the person

و سپس برای همه اینها می توانید اضافه کنید و شما و شما پاسخ را از شخصی که با او

you're talking to.

صحبت می کنید دریافت کنید.

Now let's talk about how to say thank you like a native speaker.

حالا بیایید در مورد نحوه تشکر از شما مانند یک زبان مادری صحبت کنیم.

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Now notice instead of thank you, I'm saying thanks you need that S It is required grammatically.

حالا به جای تشکر توجه کنید، من می گویم متشکرم شما نیاز دارید که S از نظر گرامری لازم است.

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Thanks a million.

یک میلیون ممنون بسیار

Thanks a bunch.

ممنون.

These are simply alternative ways to say.

اینها به سادگی راه های جایگزینی برای گفتن هستند.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم. بسیار

Thanks a bunch.

ممنون.

Two of my favorite ways to say thank you are simply by saying you're the best, You're the

دو تا از راه های مورد علاقه من برای تشکر کردن این است که بگویم شما بهترین هستید، شما

best, I also say.

بهترین هستید، من نیز می گویم.

You rock.

تو شاهکاری.

You rock.

تو شاهکاری.

You rock.

تو شاهکاری.

So if you want to sound very natural, you can use those two.

بنابراین اگر می خواهید بسیار طبیعی به نظر برسید، می توانید از این دو استفاده کنید.

You can also say I really appreciate it.

شما همچنین می توانید بگویید من واقعا از آن قدردانی می کنم.

Or you could say that's so nice of you, that's so kind of you you can use nice or kind, it

یا می توانید بگویید که این خیلی خوب است، آنقدر مهربان است که می توانید از خوب یا مهربان استفاده کنید،

doesn't matter.

مهم نیست.

So if you're enjoying this video, why don't you show appreciation right now?

بنابراین اگر از این ویدیو لذت می برید، چرا در حال حاضر قدردانی نمی کنید؟ از

Use one of these expressions, whichever one is your favorite, and put it in the comments.

یکی از این عبارات هر کدام که مورد پسند شماست استفاده کنید و در نظرات قرار دهید. با

Thanks a bunch, Jennifer, you rock.

تشکر از جنیفر، شما راک.

Jennifer, you're the best.

جنیفر، تو بهترینی

Jennifer put that in the comments.

جنیفر این را در نظرات قرار داده است.

To show appreciation for this video and to sound very natural.

برای نشان دادن قدردانی از این ویدیو و به نظر رسیدن بسیار طبیعی.

How about to say you're welcome?

چطور می گویید خوش آمدید؟

My favorite, and one that's very common, is simply no worries, no worries, no worries

مورد علاقه من، و بسیار رایج است، به سادگی بدون نگرانی، بدون نگرانی، بدون نگرانی است

at all.

. جای

No worries.

نگرانی نیست.

You could say happy to help or my pleasure or you could say anytime notice it's one word,

می توانید بگویید خوشحالم برای کمک یا خوشحالم یا می توانید هر زمان که متوجه شوید این یک کلمه است،

anytime, anytime, anytime.

هر زمان، هر زمان، هر زمان.

And I will reply back to your comment saying thank you with one of these natural expressions

و من با یکی از این عبارات طبیعی به کامنت شما پاسخ خواهم داد و می گویم متشکرم.

saying you're welcome in a very natural way.

Now, when it's time to say bye, you can say take care.

حالا که زمان خداحافظی فرا رسیده است، می توانید بگویید مراقب خود باشید.

Take care, take care.

مواظب باش مواظب باش

If someone is getting into a vehicle, you can say drive safe or drive safely.

اگر شخصی سوار یک وسیله نقلیه می شود، می توانید بگویید ایمن رانندگی کنید یا ایمن رانندگی کنید.

Drive safe.

ایمن رانندگی کنید

Now technically, grammatically you need the adverb which is safely.

اکنون از نظر فنی، از نظر دستوری به قیدی نیاز دارید که ایمن باشد.

But native speakers use drive safe more than drive safely.

اما سخنرانان بومی بیشتر از رانندگی ایمن از رانندگی ایمن استفاده می کنند.

So you will absolutely hear both.

بنابراین شما قطعا هر دو را خواهید شنید.

Drive safe, drive safely, you can say talk soon, talk soon or see you soon.

ایمن رانندگی کنید، ایمن رانندگی کنید، می توانید بگویید زود صحبت کنید، زود صحبت کنید یا به زودی می بینمت.

See you soon.

به زودی میبینمت.

Now let's say someone offers you something like a drink or a piece of cake, but you want

حالا فرض کنید کسی چیزی مانند نوشیدنی یا کیک به شما پیشنهاد می دهد، اما شما می خواهید

to say no.

بگویید نه.

You want to decline it, but you want to do it politely.

شما می خواهید آن را رد کنید، اما می خواهید آن را مودبانه انجام دهید.

You can say I'm good, I'm good, but thanks anyway.

می توانید بگویید من خوبم، من خوبم، اما به هر حال ممنون.

It's nice to add appreciation.

این خوب است که قدردانی را اضافه کنید.

I'm good, but thanks anyway.

من خوبم ولی به هر حال ممنون

Nothing's I'm good.

هیچی نیست من خوبم

None for me, but thanks anyway.

برای من هیچی، اما به هر حال ممنون.

I'll pass, I'll pass but thanks I'll pass.

می گذرم، می گذرم اما ممنون می گذرم.

So definitely add on that, but thanks or but thanks anyway.

بنابراین قطعاً به آن اضافه کنید، اما به هر حال متشکرم یا اما متشکرم.

To.

به. می توانید بگویید

Sound very polite when you're requesting help, you can say.

وقتی درخواست کمک می کنید بسیار مودبانه به نظر می رسد . آیا

Can you give me a hand?

می توانی کمکم کنی؟

Give.

دادن.

Me a hand give.

من یک دست بده

Me a hand.

من یک دست

You can say Do you mind?

می تونی بگی اشکالی داری؟

And then you need a jaron verb.

و سپس به یک فعل jaron نیاز دارید.

Do you mind helping me?

مشکلی داری به من کمک کنی؟ به

Helping me out?

من کمک می کند؟

Native speakers like to turn help into a phrasal verb, help out.

سخنرانان بومی دوست دارند کمک را به یک فعل عبارتی تبدیل کنند ، کمک کن.

Do you mind helping me out?

مشکلی داری به من کمک کنی؟

One I use a lot is Got a sack.

یکی که من زیاد استفاده می کنم Got a Sack است.

Got a sack.

یه گونی گرفت

Sack is short for second, which represents a small amount of time that you can make available

Sack برای ثانیه کوتاه است، که نشان دهنده زمان کمی است که می توانید

for me.

برای من در دسترس قرار دهید.

Got a sack?

گونی دارید؟

You got a sack?

گونی گرفتی؟

So let me try these expressions with you.

پس اجازه دهید این عبارات را با شما امتحان کنم.

Got a sack?

گونی دارید؟ آیا

Do you mind helping me out by liking this video, sharing it with your friends and subscribing?

با لایک کردن این ویدیو، اشتراک گذاری آن با دوستان خود و مشترک شدن به من کمک نمی کنید؟

It would really help me out.

این واقعا به من کمک می کند.

Now if you're offering help to someone else, you can say need a hand, but notice you do

حالا اگر به شخص دیگری کمک می‌کنید، می‌توانید بگویید به یک دست نیاز دارید، اما توجه کنید که

the rising intonation to make it sound like a question.

آهنگ افزایشی را انجام می‌دهید تا مانند یک سؤال به نظر برسد. به

Need a hand?

یک دست نیاز دارید؟ به

Need a hand or you can say it as a statement and you can say I can give you a hand with

یک دست نیاز دارید یا می توانید آن را به عنوان یک بیانیه بگویید و می توانید بگویید من می توانم با آن به شما دست بدهم

that and then you can give them a hand.

و سپس می توانید به آنها دست بدهید.

You can help them out or as a statement you can say let me help you with that, let me

شما می توانید به آنها کمک کنید یا به عنوان یک بیانیه می توانید بگویید اجازه دهید در این مورد به شما کمک کنم، اجازه دهید در این مورد به

help with you with that and then you can pick up that heavy box and help your friend out.

شما کمک کنم و سپس می توانید آن جعبه سنگین را بردارید و به دوست خود کمک کنید.

Let.

اجازه دهید.

Me help you with that.

من در آن به شما کمک می کنم. امروز

It's Friday, so let's talk about the weekend.

جمعه است، پس بیایید در مورد آخر هفته صحبت کنیم.

You can ask someone what are you up to this weekend?

می توانید از کسی بپرسید که این آخر هفته چه کاره اید؟

Again?

از نو؟

Notice that up to at the beginning.

توجه داشته باشید که تا در ابتدا.

What have you been up to lately or recently?

اخیراً یا اخیراً چه کاری انجام داده اید؟

And now I'm asking you, what are you up to this weekend?

و حالا از شما می پرسم آخر این هفته چه کاره اید؟

So what are you up to this weekend?

پس این آخر هفته چه کاره ای؟

It's very common to ask any plans this weekend and again rising intonation to show it's a

بسیار معمول است که در این آخر هفته از هر طرحی بپرسید و دوباره با صدای بلند بالا نشان دهید که یک

question.

سوال است.

So do you have any plans this weekend?

پس آیا برای این آخر هفته برنامه ای دارید؟

I love the expression on the go.

من عاشق بیان در حال حرکت هستم.

Anything on the go this weekend?

این آخر هفته چیزی در حرکت هستید؟

It's simply an alternative to plans.

این به سادگی یک جایگزین برای برنامه ها است.

Now if you want to arrange social plans, you can ask are you free?

حالا اگر می خواهید برنامه های اجتماعی ترتیب دهید، می توانید بپرسید که آیا آزاد هستید؟

Are you free on Saturday?

شنبه آزاد هستی؟

You can make a statement and say we should hang out soon.

شما می توانید بیانیه ای بدهید و بگویید ما باید به زودی با هم باشیم.

We should hang out soon.

ما باید به زودی با هم باشیم

Hang out is when you interact with someone socially.

پاتوق زمانی است که شما با کسی ارتباط اجتماعی برقرار می کنید .

We should hang out soon.

ما باید به زودی با هم باشیم

Native speakers love using the verb grab.

بومی زبانان عاشق استفاده از فعل grab هستند.

Do you want to grab coffee?

آیا می خواهید قهوه بخورید؟

Grab dinner.

شام بخور

Do you want?

آیا شما می خواهید؟

To grab dinner sometime.

برای اینکه گاهی شام بخوریم

And then you can add your time reference tonight.

و سپس می توانید مرجع زمان خود را امشب اضافه کنید.

Do you want to grab coffee tonight?

میخوای امشب قهوه بخوری؟

Now if you're.

حالا اگر هستی

Arranging a business meeting you can still use Are you free?

تنظیم یک جلسه کاری که هنوز می توانید از آن استفاده کنید آیا آزاد هستید؟

You might add the verb to me.

ممکن است فعل را به من اضافه کنید. آیا برای

Are you free to meet?

ملاقات آزاد هستید؟

And then a specific time, because a meeting takes place at a very specific time on Thursday

و سپس یک زمان مشخص، زیرا یک جلسه در ساعت بسیار مشخصی در روز پنجشنبه ساعت

at 2:00 PM.

14 برگزار می شود.

You could say I'm available on Thursday at 2:00 PM.

می توانید بگویید من پنجشنبه ساعت 14 در دسترس هستم .

And then ask, does that work?

و سپس بپرسید، آیا این کار می کند؟

Does that work for you?

آیا این برای شما کار می کند؟

Or you could ask what works best for you, What works best for you?

یا می توانید بپرسید چه چیزی برای شما بهتر است، چه چیزی برای شما بهتر است؟

Well, whatever works best for you, Bill.

خوب، هر چیزی که برای شما بهتر است، بیل.

Now let's say you want to ask for clarification.

حالا فرض کنید می‌خواهید توضیح بخواهید.

You could say sorry, I didn't catch that.

می توان گفت متاسفم، متوجه نشدم.

I didn't catch that, sorry, I didn't catch that, sorry, what does X mean?

من متوجه نشدم، ببخشید، متوجه نشدم، ببخشید، X به چه معناست؟

And then X is whatever the word is that you don't understand or you could clarify by saying

و سپس X هر کلمه ای است که شما نمی فهمید یا می توانید با گفتن متاسفم توضیح دهید،

sorry, what do you mean by X?

منظور شما از X چیست؟

If you're having trouble understanding someone, you need to be honest.

اگر در درک کسی مشکل دارید، باید صادق باشید. می

You can say could you speak up a little?

توانید بگویید می توانید کمی صحبت کنید؟

Speak up means speak louder.

صحبت کردن یعنی بلندتر صحبت کنید.

Could you speak up a little?

ممکن است کمی صحبت کنید؟

I'm having trouble hearing you.

من در شنیدن شما مشکل دارم

Could you speak up please?

میشه لطفا صحبت کنید؟

If they're speaking too quickly, you can say could you slow down a little?

اگر آنها خیلی سریع صحبت می کنند، می توانید بگویید آیا می توانید کمی سرعت خود را کاهش دهید؟

I'm having difficulty understanding you.

من در درک شما مشکل دارم

Slow down, Slow down, Slow.

آهسته، آهسته، آهسته.

Down Now let's say you want to confirm understanding of either something you've said or something

پایین حالا فرض کنید می‌خواهید درک چیزی را که گفته‌اید یا چیزی که

the other person has said.

طرف مقابل گفته است تأیید کنید.

You can say do you know what I mean?

شما می توانید بگویید آیا می دانید منظور من چیست؟

So you explain something and then say Do you know what I mean you?

بنابراین شما چیزی را توضیح می دهید و سپس می گویید آیا می دانید منظور من از شما چیست؟

Know what I mean?

می دانید منظورم چیست؟

No, I know what you mean.

نه، می دانم منظور شما چیست.

Does that make sense to you?

آیا این برای شما منطقی است؟

Does that.

این کار را می کند.

Make sense?

معنی دارد؟

Or you can simply shorten that and say make sense with a rising intonation.

یا می‌توانید به سادگی آن را کوتاه کنید و با لحنی افزایش‌یافته بگویید معنا پیدا کنید.

These two you need to put in your vocabulary.

این دو را باید در دایره لغات خود قرار دهید. به نظر

Does that sound good to you?

شما خوب است؟ به نظر

Does that sound good to you?

شما خوب است؟

And then native speakers will often shorten that just to sound good.

و سپس سخنرانان بومی اغلب آن را کوتاه می کنند تا خوب به نظر برسند.

With a rising intonation, sound good sounds great.

با صدای بلند، صدای خوب عالی به نظر می رسد.

There's one idiom you could use, and that's to be on the same page.

یک اصطلاح وجود دارد که می‌توانید استفاده کنید، و آن قرار گرفتن در همان صفحه است.

So you could say are we on the same page and this is used to say that you agree or that

بنابراین می توانید بگویید آیا ما در یک صفحه هستیم و از این برای گفتن اینکه شما موافق هستید یا

you have a shared understanding.

درک مشترکی دارید استفاده می شود.

For example, I could say J Force English is a great resource to help you become fluent.

به عنوان مثال، می توانم بگویم J Force English منبع خوبی است که به شما کمک می کند مسلط شوید. آیا

Are we on the same page?

ما در یک صفحه هستیم؟

Do you agree?

موافقید؟ آیا

Do we have a shared understanding now?

اکنون تفاهم مشترکی داریم؟

If you do agree, you can say we're on the same page.

اگر موافق هستید، می توانید بگویید که ما در یک صفحه هستیم.

We're on the same page, Jennifer, so put that in the comments to show that you agree we're

ما در یک صفحه هستیم، جنیفر، بنابراین آن را در نظرات قرار دهید تا نشان دهید که موافق هستید ما

on the same page.

در یک صفحه هستیم.

They're 100% on the same page.

آنها 100٪ در یک صفحه هستند.

Amazing job with this master class.

کار شگفت انگیز با این استاد کلاس.

Now do you want me to make more master classes?

حالا می‌خواهید مستر کلاس‌های بیشتری بسازم؟

If you do, then put master class.

اگر این کار را کردید، پس کلاس استاد بگذارید.

Put master class in the comments below.

مستر کلاس را در نظرات زیر قرار دهید.

And of course make sure you like this video, Share with your friends and subscribe so you're

و البته مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید، با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا

notified every time I post a new lesson.

هر بار که یک درس جدید ارسال می کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking guide where I share 6 tips on how to speak English fluently

و شما می توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی روان

and confidently.

و مطمئن به اشتراک می گذارم.

You can click here to download it or look for the link in the description.

برای دانلود آن می توانید اینجا کلیک کنید یا لینک آن را در توضیحات جستجو کنید.

And I have another master class that I know you'll love, so make sure you watch it right

و من کلاس استاد دیگری دارم که می‌دانم آن را دوست خواهید داشت، پس حتماً همین الان آن را تماشا کنید

now.

.