🇺🇸 Read An Article From CNN With Me! Donald Trump Hush Money Conviction

Today, we're going to read  a news article together.

امروز، یک مقاله خبری را با هم می خوانیم.

We're going to take.

قرار است بگیریم.

A complex topic like Donald  Trump's legal issues and you're.

موضوعی پیچیده مانند مسائل حقوقی دونالد ترامپ و شما. به

Going to understand it easily because.

راحتی آن را درک می کنم زیرا.

We'll read it.

ما آن را می خوانیم. با هم

Together and you'll learn the advanced vocabulary,  complex sentence structure, and even correct.

واژگان پیشرفته، ساختار جملات پیچیده و حتی صحیح را یاد خواهید گرفت.

Pronunciation Welcome back to JForrest

تلفظ، البته به انگلیسی JForrest خوش آمدید

English, of course.

.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

1st I'll.

1. من.

Read the headline.

تیتر را بخوانید.

Trump asks for hash funny conviction.

ترامپ خواستار محکومیت خنده دار هش شده است.

To be.

بودن.

Overturned.

واژگون شد.

Now we're talking about.

حالا ما در مورد صحبت می کنیم.

A legal issue?

یک مسئله حقوقی؟

And the word conviction is very  important to understand the whole.

و کلمه اعتقاد برای درک کل بسیار مهم است.

Article.

مقاله.

All conviction.

تمام اعتقاد

This is a noun, and it's a formal  declaration that someone is.

این یک اسم است و یک اعلان رسمی است که کسی هست.

Guilty.

گناهکار.

So a judge officially said you're guilty.

بنابراین یک قاضی رسما گفت که شما مقصر هستید.

That's a conviction.

این یک اعتقاد است.

That's a noun, but it's very commonly  used in the sentence structure.

این یک اسم است، اما معمولاً در ساختار جمله استفاده می‌شود.

To.

به.

Be convicted Convicted in this.

محکوم شود در این محکومیت.

Case it always.

مورد همیشه.

Has the Ed.

دارای اد.

Because it's the adjective.

چون این صفت است.

And your verb.

و فعل شما

Is to be.

قرار است بشود.

So you need a subject, Subject Trump.

بنابراین شما به یک سوژه نیاز دارید، سوژه ترامپ.

He's the subject.

Trump and then you can conjugate your.

او سوژه است.

ترامپ و سپس شما می توانید خود را به هم متصل کنید.

Verb to be this.

فعل to be this.

Already happened, so we can put it in the past.

قبلاً اتفاق افتاده است، بنابراین می توانیم آن را در گذشته قرار دهیم.

Simple Trump was.

ترامپ ساده بود.

Convicted.

محکوم شد.

So always.

In the D, Trump was convicted  and you're convicted.

پس همیشه

در D، ترامپ محکوم شد و شما هم محکوم هستید.

Of.

Something of, and we'll find out in  this article, if you don't already know.

از.

چیزی از این موضوع، و اگر از قبل نمی‌دانید، در این مقاله خواهیم فهمید.

Now, that's the passive sentence  structure to be convicted.

اکنون، این ساختار حکم غیرفعال برای محکوم شدن است.

It's talking about who's receiving the  action, not who's doing the action.

صحبت در مورد اینکه چه کسی اقدام را دریافت می کند، نه اینکه چه کسی آن عمل را انجام می دهد.

Because in a legal context, there's really  only one person who convicts, and that's the.

زیرا در یک زمینه قانونی، واقعاً فقط یک نفر محکوم می‌کند و آن هم همین است.

Judge who shares.

قضاوت کنید که چه کسی به اشتراک می گذارد.

The sentence often determined  by the jury to convict so.

این حکم اغلب توسط هیئت منصفه برای محکوم کردن این موضوع تعیین می‌شود.

You could say the judge.

میشه گفت قاضی

Convict convicted Trump in this.

مجرم در این مورد ترامپ را محکوم کرد.

Case our verb.

مورد فعل ما.

Is to convict, so you have to conjugate the verb.

محکوم کردن است، پس باید فعل را با هم ترکیب کنید.

This already happened, so I'll add  an Ed and this is the past simple.

این قبلاً اتفاق افتاده است، بنابراین یک Ed اضافه می‌کنم و این گذشته ساده است.

The judge convicted Trump.

قاضی ترامپ را محکوم کرد.

Or perhaps it would be more accurate.

یا شاید دقیق تر باشد.

To say the jury.

برای گفتن هیئت منصفه.

Which would be conjugated as a collective noun.

که به عنوان یک اسم جمعی جمع می شود.

The jury is made-up of multiple.

هیئت منصفه از چند نفر تشکیل شده است.

People, but we use it as a.

مردم، اما ما از آن به عنوان یک.

Collective noun it.

اسم جمع آن.

The jury.

هیئت منصفه.

It convicted Trump.

ترامپ را محکوم کرد.

I added that there I'm not a.

اضافه کردم که من نیستم.

Lawyer so I'm.

وکیل پس من هستم.

Not sure which one is.

مطمئن نیستم کدام است.

Actually more.

در واقع بیشتر.

Accurate.

The jury.

دقیق.

هیئت منصفه.

Or the judge.

یا قاضی

Perhaps you can let me know now another  very important legal terminology.

شاید بتوانید اکنون یک اصطلاح حقوقی بسیار مهم دیگر را به من اطلاع دهید.

Is.

است.

Overturn to overturn is the  verb, but notice the sentence.

Overturn to overturn فعل است، اما به جمله توجه کنید.

Structure to be.

ساختار بودن.

Overturned.

واژگون شد.

Again, this is in the passive voice.

باز هم این در صدای منفعل است.

In a legal context, when a conviction  

در یک زمینه حقوقی، وقتی محکومیت

is overturned, it means it's  annulled, which means it's.

لغو می شود، به این معنی است که باطل شده است، به این معنی که چنین است.

Basically.

Thrown out, it didn't happen or it's  reversed again, it's saying that.

اساسا.

بیرون انداخته شد، اتفاق نیفتاد یا دوباره برعکس شد، این را می‌گوید.

You were guilty, but if it's.

تو مقصر بودی، اما اگر باشد.

Overturned.

واژگون شد.

It means you are not guilty.

یعنی تو مقصر نیستی

So the.

بنابراین.

Decision is reversed or annulled.

تصمیم لغو یا لغو می شود.

Thrown in.

پرتاب شده در.

The garbage.

زباله.

Don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.

نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

With our.

با ما

Lesson Donald Trump's.

درس دونالد ترامپ

Lawyers.

So the lawyers.

وکلا

پس وکلا

Belong to Donald Trump.

متعلق به دونالد ترامپ است. به همین

That's why there is the possessive and  there's more than one Donald Trump's.

دلیل است که مالکیت وجود دارد و بیش از یک مال دونالد ترامپ وجود دارد.

Lawyers.

وکلا

Have asked for the former president's conviction.

خواستار محکومیت رئیس جمهور سابق شده اند.

Again, the conviction belongs to Donald Trump,  

باز هم، محکومیت به دونالد ترامپ تعلق دارد،

who is the former president, which is why we  have the apostrophe as to show possession.

که رئیس جمهور سابق است، به همین دلیل است که ما برای نشان دادن مالکیت، آپاستروف داریم.

And now you know what a conviction is.

و اکنون می دانید که محکومیت چیست.

Remember, in this case, it's the noun form.

به یاد داشته باشید، در این مورد، این شکل اسمی است.

It's the legal declaration,  the formal declaration,  

این اظهارنامه حقوقی، اظهارنامه رسمی،

conviction in his hush money  criminal case to be overturned.

محکومیت در پرونده جنایی او بابت پول خاموش است که باید لغو شود.

You know what this is as?

میدونی این چیه؟

Well, to be.

خوب بودن

Overturned, so thrown in the.

واژگون شد، بنابراین در پرتاب شد.

Garbage or reversed.

زباله یا معکوس.

Guilty to.

مقصر به.

Not guilty and his sentencing this month.

بی گناه و محکومیت او در این ماه.

Delayed.

با تاخیر.

One's sentencing in a legal context  is their determination of punishment.

مجازات یک نفر در زمینه قانونی، تعیین مجازات است.

So when someone is sentenced, they  find out how they will be punished.

بنابراین وقتی کسی محکوم می شود، متوجه می شود که چگونه مجازات می شود.

Will they have to pay?

آیا آنها باید پرداخت کنند؟

A fine.

جریمه

Will they have to go to?

آیا آنها باید بروند؟

Prison.

زندان.

Will they have?

خواهند داشت؟

Certain rights restricted.

برخی از حقوق محدود شده است.

That's one's sentencing.

این حکم یکی است.

Now.

اکنون.

This is only used in a legal context.

این فقط در یک زمینه قانونی استفاده می شود.

Of course.

البته.

Other people get in.

افراد دیگر وارد می شوند.

Trouble outside.

مشکل در بیرون.

Of a legal context, but in home school.

از یک زمینه قانونی، اما در مدرسه خانگی.

Or work we use.

یا کاری که استفاده می کنیم.

The word punishment.

کلمه تنبیه

So you would ask, what's my punishment?

پس می پرسید مجازات من چیست؟

If you do.

اگر انجام دهید.

Something that you're not supposed to at school.

چیزی که تو مدرسه نباید انجامش بدی

The teacher or principal could.

معلم یا مدیر می تواند.

Punish you?

تنبیهت کنم؟

So to ask about how?

بنابراین برای پرسیدن در مورد چگونه؟

You will be punished.

مجازات خواهید شد.

That is punishment.

آن مجازات است.

That's the noun form.

این شکل اسمی است.

And here.

و اینجا.

So they're asking for his sentencing, where  they determine his punishment this month to be.

بنابراین آنها خواستار حکم او هستند، جایی که مجازات او را در این ماه تعیین می کنند.

Delayed, Delayed.

با تأخیر، تأخیر.

Means it's happening.

یعنی داره اتفاق میفته

Later than expected.

دیرتر از حد انتظار

You can use.

شما می توانید استفاده کنید.

The verb delay.

فعل تاخیر.

In this case, it functions as an adjective.

در این مورد، به عنوان یک صفت عمل می کند.

'Cause it's to be delayed the passive.

چون باید منفعل را به تأخیر انداخت.

So here the meeting was.

بنابراین جلسه اینجا بود. پس

So the verb.

To be conjugated.

فعل.

مزدوج شدن.

This is a completed past action,  so that's why it's in the past.

این یک اقدام گذشته کامل است،  به همین دلیل در گذشته است.

Simple.

ساده.

The meeting.

ملاقات. به

Was delayed.

تعویق افتاد.

In the Ed, because it's an  adjective, the meeting was.

در اد، چون یک صفت است، جلسه بود.

Delayed SO.

با تاخیر SO.

It's not happening at the  scheduled time is happening.

در زمان برنامه‌ریزی‌شده اتفاق نمی‌افتد.

At a later.

بعدا

Time and if you want to specify the time.

زمان و اگر می خواهید زمان را مشخص کنید.

You use.

تو استفاده میکنی.

Until until 5:00 PM.

تا ساعت 17:00.

Until tomorrow, Until next week.

تا فردا تا هفته بعد. آیا از

Are you enjoying this lesson?

این درس لذت می برید؟

If you are, then I.

اگر هستید، پس من

Want to tell you about the  finely fluent Academy this.

می‌خواهم درباره آکادمی بسیار روان به شما بگویم.

Is my.

Premium training program where?

من است.

برنامه آموزشی پریمیوم کجا؟

We study native English speakers.

ما انگلیسی زبانان مادری را مطالعه می کنیم.

From TV the.

از تلویزیون.

Movies.

فیلم ها.

YouTube.

And the news so you can improve your listening.

یوتیوب.

و اخبار تا بتوانید گوش دادن خود را بهبود بخشید.

Skills of fast English.

مهارت های زبان انگلیسی سریع.

Expand your vocabulary with natural  expressions and learn advanced grammar.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را بیاموزید.

Easily plus you'll have me as your personal.

به راحتی به علاوه شما من را به عنوان شخصی خود خواهید داشت.

Coach, you can look in the description  for the link to learn more,  

مربی، می‌توانید برای کسب اطلاعات بیشتر در توضیحات به دنبال پیوند بگردید،

or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی آکادمی Fluent Fluent کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

A letter sent.

نامه ای ارسال شد.

To the.

به.

Judge presiding.

قاضی ریاست.

Over the trial.

در جریان محاکمه

OK to.

باشه به.

Preside over is.

ریاست است. مسئول

In charge.

.

Of or the judge who's.

از یا قاضی که است. از

Leading the trial now, technically.

نظر فنی اکنون محاکمه را رهبری می کنم.

You could use.

شما می توانید استفاده کنید.

Presiding over In a business context, the  Jack is presiding over the conference.

ریاست در یک زمینه تجاری، جک ریاست کنفرانس را بر عهده دارد.

Or the board.

یا هیئت مدیره.

Meeting, but it's more common to use in.

جلسه، اما استفاده از آن رایج‌تر است.

Charge of or.

شارژ یا.

Lead in a business context and then preside.

رهبری در زمینه تجاری و سپس ریاست.

Over is.

Definitely used in the legal context.

تمام شده است.

قطعاً در زمینه حقوقی استفاده می شود.

So it would be more common to say Jack is leading.

بنابراین رایج‌تر است که بگوییم جک پیشرو است.

Our verb is.

فعل ما است.

To lead.

هدایت کردن.

And then here conjugated  in the present continuous,  

و سپس در اینجا به صورت پیوسته در حال استمراری،

Jack is leading the meeting Jill is in charge of.

جک جلسه ای را رهبری می کند که جیل مسئول آن است.

So to be.

بنابراین برای بودن.

In charge of I'll add that.

مسئول من آن را اضافه می کنم.

Verb.

To be so you remember to be in charge.

فعل

اینطور بودن یادت باشه که مسئول باشی.

Of.

از.

Jill is in charge of the conference.

جیل مسئول کنفرانس است.

So both of these would be more common in  a business context or everyday context.

بنابراین هر دوی اینها در یک زمینه تجاری یا زمینه روزمره رایج تر است.

And then specifically to a legal context  you can use presiding over the trial.

و سپس به طور خاص در زمینه حقوقی، می‌توانید از ریاست دادگاه استفاده کنید.

So the letter reportedly.

بنابراین نامه گزارش شده است.

Science Monday's Supreme Court ruling that granted  

حکم دادگاه عالی علوم دوشنبه که به

the former president immunity from  prosecution for official actions.

رئیس جمهور سابق مصونیت از پیگرد قانونی برای اقدامات رسمی اعطا کرد. در حالی که طول

He took while.

کشید.

In office immunity, you may know this one.

در مصونیت اداری، ممکن است این یکی را بشناسید.

This means you have official protection  from legal action, so you cannot  

این بدان معناست که شما از حمایت رسمی در برابر اقدامات قانونی برخوردار هستید، بنابراین نمی‌توانید

be tried in court or sentenced or convicted.

در دادگاه محاکمه شوید یا محکوم یا مجرم شوید.

Because you.

چون تو.

Have immunity now you have immunity.

مصونیت داشته باشید حالا مصونیت دارید.

You possess immunity.

شما مصونیت دارید

Now let's go back here because  notice it said a letter sent to  

حالا بیایید به اینجا برگردیم، زیرا توجه کنید که می‌گوید نامه‌ای که به

the judge presiding over the trial  reportedly cites now reportedly is  

قاضی رئیس دادگاه ارسال شده است، که طبق گزارش‌ها اکنون به آن اشاره می‌شود،

a very important word and often  used in the news or in a legal.

کلمه بسیار مهمی است و اغلب در اخبار یا حقوقی استفاده می‌شود.

Context because if.

زمینه چون اگر.

Someone reportedly did something.

گفته می شود شخصی کاری انجام داده است. این

It isn't official that.

رسمی نیست

They did it.

It is just suspected or accused that they did it.

آنها انجام دادند.

فقط مظنون یا متهم است که آنها این کار را کرده اند.

So you can think of this as stated  or claimed, but not proved as fact.

بنابراین می‌توانید این را همانطور که گفته شد یا ادعا کردید، اما به‌عنوان واقعیت ثابت نشد، در نظر بگیرید.

And that's the important part.

و این بخش مهم است. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

In May, Trump was convicted.

در ماه مه، ترامپ محکوم شد.

So now you see that passive form to be convicted,  and he was convicted by a jury or a judge or both.

بنابراین اکنون آن شکل منفعل محکوم شدن را می بینید، و او توسط هیئت منصفه یا قاضی یا هر دو محکوم شد.

Now again you can turn that into the active.

اکنون دوباره می توانید آن را به فعال تبدیل کنید.

The judge the.

قاضی.

Jury convicted Trump, So Trump was convicted  on 34 counts of falsifying business.

هیئت منصفه ترامپ را مجرم شناخت، بنابراین ترامپ به دلیل 34 مورد جعل تجارت مجرم شناخته شد.

Records.

سوابق.

So if you falsify a business record,  

بنابراین اگر یک سابقه تجاری را جعل می کنید،

falsify means to make something false  and you do this on purpose and this.

falsify به معنای نادرست کردن چیزی است و شما این کار را عمدا و این کار را انجام می دهید.

Is.

است.

A crime and you can be convicted and after.

جنایت و شما می توانید محکوم شوید و بعد از آن.

You're convicted.

تو محکوم شدی

You can be sentenced where your punishment is  

شما می توانید در جایی که مجازات شما

determined unless that conviction is  overturned, which means thrown in the.

تعیین شده است محکوم شوید، مگر اینکه این محکومیت لغو شود، که به معنای پرتاب شدن در دادگاه است.

Garbage or reversed, he will be.

زباله یا معکوس، او خواهد بود.

Sentenced on July 11th, so here.

در 11 ژوئیه محکوم شد، بنابراین اینجا.

To be.

بودن. به این

Sentenced because Trump is  receiving now before we.

دلیل محکوم شد که ترامپ اکنون پیش از ما دریافت می کند.

We use the word.

ما از کلمه استفاده می کنیم.

Sentencing, his sentencing, so  you could say Trump will receive.

حکم، محکومیت او، بنابراین می توان گفت که ترامپ دریافت خواهد کرد.

His.

Sentencing or sentence?

خود.

حکم یا حکم؟

On July 11th I wrote that for you.

در 11 ژوئیه من آن را برای شما نوشتم.

You could also use this in the active form.

شما همچنین می توانید از این در فرم فعال استفاده کنید.

You could say.

شما می توانید بگویید.

The judge and in this.

قاضی و در این.

Case the verb is 2.

مورد فعل 2 است.

Sentence, and it's in the future.

جمله، و در آینده است.

Simple will.

اراده ساده

Plus base verb.

به علاوه فعل پایه.

The judge will sentence Trump on July 11th.

قاضی در 11 جولای ترامپ را محکوم خواهد کرد.

That's the active form.

این شکل فعال است.

Notice how it's very common  to use the passive form.

توجه کنید که چگونه استفاده از فرم غیرفعال بسیار رایج است.

Because it's not important who's  doing it, it's assumed that it's.

چون مهم نیست چه کسی این کار را انجام می دهد، فرض بر این است که این کار را انجام می دهد.

The judge or the jury?

قاضی یا هیئت منصفه؟

But it's more important who's receiving  it, and that's why it's very common.

اما مهم‌تر است که چه کسی آن را دریافت می‌کند، و به همین دلیل بسیار رایج است.

To use the.

برای استفاده از.

Passive voice in the news.

صدای منفعل در اخبار.

He will receive.

او دریافت خواهد کرد.

His sentence?

جمله اش؟

He will be.

او خواهد بود.

Sentenced on July 11th,  

در 11 ژوئیه محکوم شد،

his team points out that he signed off  on the records while president in 2017.

تیم او اشاره می‌کند که او در زمان ریاست جمهوری در سال 2017، سوابق را امضا کرده است.

So notice his team.

بنابراین به تیم او توجه کنید.

This could perhaps be his legal  team and the his being Donald Trump.

این شاید تیم حقوقی او و بودن او دونالد ترامپ باشد.

Donald Trump's legal team, his  team and notice as a subject.

تیم حقوقی دونالد ترامپ، تیم و اعلامیه او به عنوان موضوع.

What is this as a subject?

این به عنوان یک موضوع چیست؟

His team.

تیم او.

I, you, ** *** it, we, they.

من، تو، ****** آن، ما، آنها.

What's the?

Subject.

چیست؟

موضوع.

Well, you know the subject because  we have the S on the present.

خوب، شما موضوع را می‌دانید زیرا ما S را در حال حاضر داریم.

Simple.

So the subject is it it because it  doesn't represent a male or female.

ساده.

بنابراین موضوع این است زیرا نشان دهنده یک مرد یا زن نیست.

It's an object.

این یک شی است.

It points out, his team points out.

اشاره می کند، تیم او اشاره می کند.

When you point something out, it's  not actually pointing at someone.

وقتی به چیزی اشاره می‌کنید، در واقع به کسی اشاره نمی‌کند.

When you point something out, you have  information and you want to highlight.

وقتی به چیزی اشاره می‌کنید، اطلاعاتی دارید و می‌خواهید برجسته کنید.

A specific piece.

یک قطعه خاص

Of that information or you want to bring  someone's attention to something specific.

از آن اطلاعات یا می‌خواهید توجه شخصی را به چیزی خاص جلب کنید.

Now notice if you use his team brings attention.

حالا توجه کنید که اگر از تیم او استفاده کنید توجه را جلب می کند.

To because we.

به دلیل ما.

Have a clause?

بند دارید؟

A clause.

یک بند.

Is a subject.

یک موضوع است.

A verb?

An object.

یک فعل؟

یک شی.

It's a sentence.

این یک جمله است.

You need to include the additional words.

شما باید کلمات اضافی را وارد کنید.

The fact he bring his team brings attention  to the fact that he signed off on the records.

این واقعیت که او تیمش را آورده است توجه را به این واقعیت جلب می‌کند که او روی رکوردها امضا کرده است.

Now, to sign off on something means to.

در حال حاضر، امضا کردن در چیزی به معنای.

Approve.

تایید. برای مثال،

Something you can use to sign off on in a  business context is very common, for example.

چیزی که می‌توانید برای ثبت نام در یک زمینه تجاری استفاده کنید، بسیار رایج است.

Has Jill.

جیل دارد.

Signed off on my vacation request yet?

هنوز با درخواست مرخصی خود امضا نکرده اید؟

Has Jill approved?

آیا جیل تایید کرده است؟

And you sign off on something, so you  need that additional preposition on.

و چیزی را امضا می کنید، بنابراین به آن حرف اضافه اضافی نیاز دارید.

If you.

اگر شما.

Specify the something.

چیزی را مشخص کنید

His team points out that he signed off  on the records while president in 2017.

تیم او اشاره می‌کند که او در سال 2017 در دوران ریاست جمهوری، سوابق را امضا کرد.

But one lawyer.

اما یک وکیل.

Suggested this was.

پیشنهاد این بود

Unlikely.

To be considered.

بعید. در

نظر گرفته شود.

An official act Last year, Trump's  lawyers similarly argued that the  

یک اقدام رسمی سال گذشته، وکلای ترامپ به طور مشابه استدلال کردند که

allegations in the case involved were within the.

اتهامات مربوط به پرونده مربوط به این پرونده است.

Scope of his.

محدوده او.

Official presidential duties allegation is another  word that's very common in a legal context.

ادعای وظایف رسمی ریاست جمهوری کلمه دیگری است که در زمینه حقوقی بسیار رایج است.

So an allegation.

پس یک ادعا

This is the noun form.

این شکل اسم است.

This is a claim.

این یک ادعاست.

A claim that someone did something  wrong, but there isn't official.

ادعایی مبنی بر اینکه شخصی کار اشتباهی انجام داده است ، اما رسمی وجود ندارد.

Proof at.

اثبات در.

This point, it's just you did  something wrong, but where's the proof?

این نکته، فقط شما اشتباهی انجام دادید ، اما دلیل آن کجاست؟

So at that point is just an allegation.

بنابراین در آن نقطه فقط یک ادعا است.

So Trump's lawyers similarly argued that the  allegations in the case involved were within the.

بنابراین وکلای ترامپ نیز به همین ترتیب استدلال کردند که اتهامات مربوط به پرونده مربوط به این پرونده است.

Scope of his.

محدوده او.

Official presidential duties If something  is within the scope, it means it's.

وظایف رسمی ریاست‌جمهوری اگر چیزی در محدوده باشد، به این معنی است که هست.

Part of the official.

بخشی از مقام رسمی.

Responsibilities.

مسئولیت ها پس

So let's.

بیایید.

Say this circle here.

این دایره را اینجا بگویید.

Represents the scope and then in that circle  there are your official responsibilities.

محدوده را نشان می‌دهد و سپس در آن حلقه مسئولیت‌های رسمی شما وجود دارد.

So there.

Were probably many more than just.

بنابراین وجود دارد.

احتمالا خیلی بیشتر از این بود.

Three, but let's.

Say you're on a project and there  are only three things you need to do.

سه، اما اجازه دهید.

فرض کنید در یک پروژه هستید و فقط سه کار وجود دارد که باید انجام دهید.

Editing, designing, and revisions.

ویرایش، طراحی و بازنگری.

Those are the three things that are within the.

این سه چیز هستند که در درون هستند.

Scope of.

محدوده از.

This project so if the client  asks you to do marketing for them.

این پروژه بنابراین اگر مشتری از شما بخواهد برای او بازاریابی کنید.

You could say.

شما می توانید بگویید.

Sorry, that's outside of.

متاسفم، این خارج از

The scope.

دامنه.

Of this project is not an official responsibility,  

این پروژه یک مسئولیت رسمی نیست،

so within the scope means  you are responsible for it.

بنابراین در محدوده به این معنی است شما مسئول آن هستید.

Outside of the scope means you're not responsible  for it based on the terms of the project.

خارج از محدوده به این معنی است که شما مسئولیت آن را بر اساس شرایط پروژه بر عهده ندارید.

That you've established, so you have.

که شما ایجاد کرده اید، پس دارید.

Job duties and responsibilities that  are within the scope and others that  

وظایف و مسئولیت‌های شغلی که در محدوده آن هستند و سایر وظایفی که

maybe you do but technically they're outside of.

ممکن است انجام دهید، اما از نظر فنی خارج از آنها هستند.

The scope.

دامنه.

And remember, this is important because.

و به یاد داشته باشید، این مهم است زیرا.

There was a letter.

نامه ای بود.

That cites Monday's Supreme Court ruling.

این به حکم روز دوشنبه دادگاه عالی اشاره می کند.

So in this official ruling by the Supreme Court.

بنابراین در این حکم رسمی از سوی دیوان عالی کشور.

It.

آی تی.

Said that the former President Donald  Trump has immunity official protection.

گفت که رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ از مصونیت رسمی برخوردار است.

If they were official.

اگر رسمی بودند.

Actions.

اقدامات.

So if those actions were within the scope,  within his responsibilities as president,  

بنابراین، اگر آن اقدامات در محدوده، در محدوده مسئولیت های او به عنوان رئیس جمهور بود،

so that's why this is important information.

پس به همین دلیل این اطلاعات مهم است.

So he's saying that the actions he took in this.

بنابراین او می گوید که اقداماتی که در این زمینه انجام داده است.

Legal case were.

پرونده حقوقی بودند.

Within the scope.

در محدوده.

However, a federal judge wrote.

با این حال، یک قاضی فدرال نوشت.

That Trump had.

که ترامپ داشت.

Failed to show.

نمایش داده نشد.

That his conduct.

که رفتارش

Was for or.

برای یا بود.

Relating to any act performed by  or for the President under scope.

مربوط به هر عملی است که توسط یا برای رئیس جمهور تحت محدوده انجام می شود.

Of the official.

از مقام رسمی.

Acts of a president.

اعمال یک رئیس جمهور

Don't worry if you find this wording confusing  

اگر این عبارت را گیج‌کننده می‌یابید نگران نباشید،

because native speakers I'm sure  in your own language as well.

زیرا مطمئنم که افراد بومی به زبان خودتان نیز هستند.

As well.

همچنین.

It can be confusing to read.

خواندن آن ممکن است گیج کننده باشد.

Legal.

مجاز.

Documents because they're written  in a very different way from.

اسناد چون به روشی بسیار متفاوت نوشته شده‌اند.

How people speak.

مردم چگونه صحبت می کنند.

So basically this.

بنابراین اساسا این.

Judge is questioning if his  actions were within the.

قاضی سؤال می کند که آیا اقدامات او در چارچوب بوده است یا خیر.

Scope of his.

محدوده او.

Official presidential duties.

وظایف رسمی ریاست جمهوری

That's the the sentiment, that's  what's communicated in this section.

این همان احساسی است که در این بخش بیان شده است.

Let's continue Monday's  ruling by the Supreme Court.

بیایید حکم روز دوشنبه دادگاه عالی را ادامه دهیم.

And what happened in that ruling, in that ruling.

و در آن حکم، در آن حکم چه شد.

They officially said that the.

آنها رسما گفتند که

President has immunity if his actions  were within the scope of his presidential.

رئیس‌جمهور در صورتی مصونیت دارد که اقدامات او در محدوده ریاست جمهوری‌اش باشد.

Duties if his.

وظایف اگر او باشد.

Actions were within the responsibilities of his  

اقدامات در حیطه

presidential duties, so Mondays  ruling by the Supreme Court was.

وظایف ریاست جمهوری وی بود، بنابراین حکم دوشنبه ها توسط دیوان عالی صادر شد. مورد

Hailed by.

استقبال قرار گرفت.

Trump as a big win for democracy, hailed Means.

Means از ترامپ به عنوان یک پیروزی بزرگ برای دموکراسی استقبال کرد.

Praised or celebrated?

ستایش یا تجلیل؟

And remember the full grammar of the sentence.

و گرامر کامل جمله را به خاطر بسپارید. مورد

Was hailed by Trump.

استقبال ترامپ قرار گرفت.

So what type?

پس چه نوع؟

Of sentence is this it's.

از جمله این است.

The.

Passive sentence again, because it's  focusing on who's receiving the action,  

.

دوباره جمله مفعول، زیرا بر روی افرادی که عمل را دریافت می‌کنند تمرکز می‌کند،

not who's doing the action.

نه اینکه چه کسی آن عمل را انجام می‌دهد.

We want to focus on Monday's  ruling by the Supreme.

ما می‌خواهیم روی حکم روز دوشنبه توسط عالیه تمرکز کنیم.

Court was hailed.

دادگاه مورد استقبال قرار گرفت.

As a big win for democracy, you  can use this in a business context.

به‌عنوان یک پیروزی بزرگ برای دموکراسی، می‌توانید از آن در یک زمینه تجاری استفاده کنید.

The new marketing.

بازاریابی جدید

Strategy was hailed.

استراتژی مورد استقبال قرار گرفت.

By the client.

توسط مشتری.

So the client praised the new marketing strategy  

بنابراین مشتری استراتژی بازاریابی جدید را تحسین کرد

and then you can add on even  though it was technically.

و سپس می‌توانید آن را حتی اگر از نظر فنی بود، اضافه کنید.

Outside of the project scope.

خارج از محدوده پروژه

So technically you.

بنابراین از نظر فنی شما.

Shouldn't have done the marketing strategy, but.

نباید استراتژی بازاریابی را انجام می داد، اما.

You did.

شما انجام دادید.

Because you wanted to make the  client happy even though it.

چون می‌خواستید مشتری را خوشحال کنید، حتی اگر آن را خوشحال کنید.

Was outside side of the projects  scope the justices, so the.

خارج از حیطه پروژه‌ها بود ، بنابراین.

Plural.

Notice that pronunciation, The justices.

جمع. به

تلفظ، The justices توجه کنید.

You need that.

شما به آن نیاز دارید.

Extra syllable, The justices.

هجای اضافی، قضات.

Found that a president had immunity for official  acts but was not immune for unofficial acts.

دریافتند که یک رئیس‌جمهور برای اعمال رسمی مصونیت دارد، اما در برابر اعمال غیررسمی مصونیت ندارد.

So remember this ruling by the Supreme Court?

پس این حکم دادگاه عالی را به خاطر دارید؟

So the justices.

پس قضات

Are.

هستند.

The judges.

داوران

On the Supreme Court.

در مورد دیوان عالی کشور

As a group, the justices so.

به عنوان یک گروه، قضات اینطور هستند.

The president only has immunity for.

رئیس جمهور فقط مصونیت دارد.

Official acts.

اعمال رسمی

The ruling?

حکم؟

Related to a separate.

مربوط به جداگانه.

Case against Trump.

پرونده علیه ترامپ

He is suspected.

او مشکوک است.

Of trying to.

از تلاش برای

Illegally.

به صورت غیر قانونی

Overturn.

واژگون شدن.

So now you know what overturn  means, but overturn what?

بنابراین اکنون می دانید که واژگونی به چه معناست، اما واژگون کردن چیست؟

Overturn The 2020 presidential election result.

لغو نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2020.

So notice here they're using the verb  to overturn, but not in a legal context.

بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا آنها از فعل برای برگرداندن استفاده می کنند، اما نه در زمینه قانونی.

However, a very.

با این حال، بسیار.

Official context because  there was an election in 2020.

زمینه رسمی چون در سال 2020 انتخاباتی برگزار شد.

Trump lost, Joe Biden won,  but Trump wanted to overturn.

ترامپ شکست خورد، جو بایدن پیروز شد، اما ترامپ می خواست سرنگون شود.

That result.

آن نتیجه.

Reverse that result.

آن نتیجه را معکوس کنید.

Throw that result.

آن نتیجه را پرتاب کنید.

In the garbage.

در زباله ها.

So although it's not a legal technically.

بنابراین اگرچه از نظر فنی قانونی نیست.

I guess you.

Would consider.

من حدس می زنم شما. در

نظر خواهد گرفت.

It legal because.

قانونی است زیرا

The president.

رئیس جمهور. به

Is legally officially.

صورت رسمی قانونی است.

Recognized so perhaps you can still consider  that legal but overturn and in this.

به رسمیت شناخته شده است، بنابراین شاید هنوز بتوانید آن را قانونی اما لغو و در این مورد در نظر بگیرید.

Case it's used.

مورد استفاده است.

As an active.

به عنوان یک فعال

Because he is suspected of.

چون به او مشکوک است.

Trying to overturn.

تلاش برای واژگونی.

He's the one doing the action.

او کسی است که عمل را انجام می دهد.

But suspected.

اما مشکوک

So this is important.

پس این مهم است.

Because if he suspected of.

چون اگر مشکوک بود.

Something and notice this is a gerund expression.

چیزی و توجه کنید که این یک عبارت Gerund است.

To be suspected of.

مشکوک شدن.

Doing something.

انجام کاری

You need your verb in ING, and that's because we  

شما به فعل خود در ING نیاز دارید، و این به این دلیل است که ما

have this additional preposition of you're  suspected of something or doing something.

این حرف اضافه را داریم مبنی بر اینکه شما به چیزی مشکوک هستید یا در حال انجام کاری هستید.

It means that it hasn't officially been proven.

یعنی به طور رسمی ثابت نشده است.

Again, it's just a claim.

باز هم فقط یک ادعاست.

So you can think of it as an accusation.

بنابراین می توانید آن را به عنوان یک اتهام در نظر بگیرید.

It's not officially been  proven, so the ruling on Monday.

این به طور رسمی ثابت نشده است ، بنابراین حکم روز دوشنبه صادر می شود.

That said that.

این گفته است.

Trump has immunity.

ترامپ مصونیت دارد.

If he's.

Acting within the.

اگر او باشد.

اقدام در داخل.

Scope of his.

محدوده او.

Presidential duties if it's  an official act that actually.

وظایف ریاست جمهوری اگر این یک عمل رسمی باشد.

Relates to this case where he was suspected.

مربوط به این پرونده است که او مشکوک بود.

Of trying to illegally overturn the  2020 presidential election result that.

تلاش برای براندازی غیرقانونی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2020 که.

Gave victory.

پیروزی داد.

To Joe Biden.

به جو بایدن

Reacting to the Supreme Court ruling, President  

پرزیدنت بایدن در واکنش به حکم دادگاه عالی،

Biden described it as a dangerous precedent  that undermined the rule of law in America.

آن را یک سابقه خطرناک توصیف کرد که حاکمیت قانون را در آمریکا تضعیف کرد.

So of course.

پس البته.

Trump's opponent Biden had a negative reaction  to the Supreme Court's ruling on Monday.

بایدن، رقیب ترامپ، واکنش منفی به حکم دادگاه عالی روز دوشنبه داشت.

Undermine means to weaken a  road or compromise and this.

تضعیف یعنی تضعیف جاده یا سازش و این. به

Is used specifically.

طور خاص استفاده می شود.

With one's confidence or one's.

با اعتماد به نفس خود یا یکی.

Authority.

قدرت.

This is commonly used in all contexts.

این معمولا در همه زمینه ها استفاده می شود.

Social.

Business constantly criticizing your  team can undermine its performance  

اجتماعی.

انتقاد مداوم از تیم شما از کسب و کار می تواند عملکرد آن را تضعیف کند،

because remember team the subject.

زیرا موضوع را به خاطر داشته باشید. آیا

Is it?

این است؟

Can undermine its performance,  so it can weaken its performance  

می‌تواند عملکرد آن را تضعیف کند، بنابراین می‌تواند عملکرد آن را تضعیف کند،

because the team won't have a lot of  confidence to to act if the team is.

زیرا تیم اعتماد به نفس زیادی برای اقدام در صورت وجود تیم نخواهد داشت.

Always criticized by.

همیشه مورد انتقاد.

The superior.

برتر.

So in this article, Biden is quoted  as saying that the ruling on Monday  

بنابراین در این مقاله از بایدن نقل شده است که حکم روز دوشنبه

can undermine the rule of law in America.

می تواند حاکمیت قانون در آمریکا را تضعیف کند.

And that's the end of the article.

و این پایان مقاله است.

So what I'll do now is I'll read  the article from start to finish  

بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم

and this time you can focus on my pronunciation.

و این بار می توانید بر تلفظ من تمرکز کنید.

Trump asked for hush money conviction  to be overturned Donald Trump's lawyers  

ترامپ خواستار لغو محکومیت حبس پول شد وکلای دونالد ترامپ

have asked for the former president's  conviction in his hush money criminal.

خواستار محکومیت رئیس‌جمهور پیشین به جرم خنثی کردن پول شده‌اند.

Case to be.

موردی باشد.

Overturned and his sentencing this month  delayed a letter sent to the judge presiding.

لغو شد و صدور حکم او در این ماه، نامه ارسالی به قاضی را به تعویق انداخت.

Over the trial, reportedly.

در طول دادگاه، گزارش شده است. به

Cites Monday's Supreme Court ruling  

حکم روز دوشنبه دادگاه عالی استناد می‌کند

that granted the former president immunity  from prosecution for official acts.

که به رئیس‌جمهور سابق مصونیت داد از پیگرد قانونی برای اعمال رسمی.

He took.

While in office in May, Trump was convicted  on 34 counts of falsifying business records.

او گرفت.

ترامپ در حالی که در ماه مه بر سر کار بود به دلیل 34 فقره جعل سوابق تجاری مجرم شناخته شد.

He will be sentenced on July 11th.

او در 11 ژوئیه محکوم خواهد شد.

His team points out that he signed off  on the records while president in 2017,  

تیم او اشاره می کند که او در زمان ریاست جمهوری در سال 2017 سوابق را امضا کرده است،

but one lawyer suggested this was unlikely.

اما یک وکیل معتقد است که این امر بعید است. در

To be considered.

نظر گرفته شود.

An official act Last year, Trump's lawyer  similarly argued that the allegations in  

یک اقدام رسمی سال گذشته، وکیل ترامپ به طور مشابه استدلال کرد که اتهامات

the case involved were within the scope  of his official presidential duties.

مربوط به پرونده در حیطه وظایف رسمی ریاست جمهوری او بوده است.

However, a federal judge wrote that Trump  had failed to show that his conduct was.

با این حال، یک قاضی فدرال نوشت که ترامپ نتوانست نشان دهد رفتارش درست است.

For or.

Relating to any act performed by or.

برای یا.

مربوط به هر عمل انجام شده توسط یا.

For the.

برای.

President under scope of the official  acts of a president Monday's ruling  

رئیس‌جمهور در چارچوب اقدامات رسمی یک رئیس‌جمهور، حکم روز دوشنبه

by the Supreme Court was hailed by  Trump as a big win for democracy.

دادگاه عالی توسط ترامپ به‌عنوان یک پیروزی بزرگ برای دموکراسی مورد استقبال قرار گرفت.

The justices found that a president had immunity.

قضات دریافتند که یک رئیس جمهور مصونیت دارد.

For.

برای.

Official acts, but was not immune from  unofficial acts, the ruling related.

اعمال رسمی بود، اما از اعمال غیررسمی مصون نبود، حکم مربوط به آن بود.

To a separate.

به یک جداگانه. در

Case against trump he is suspected  of trying to illegally overturn the  

پرونده علیه ترامپ، او مظنون به تلاش برای لغو غیرقانونی

2020 presidential election result that gave.

نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2020 است.

Victory to Joe.

پیروزی برای جو

Biden Reacting to the Supreme  Court ruling, President Biden  

بایدن در واکنش به حکم دادگاه عالی، رئیس جمهور بایدن

described it as a dangerous precedent that  undermined the rule of law in America.

آن را سابقه خطرناکی توصیف کرد که حاکمیت قانون را در آمریکا تضعیف کرد.

Do you want?

آیا شما می خواهید؟

More.

Lessons where we review.

بیشتر.

دروسی که در آن مرور می کنیم.

The news together.

اخبار با هم

If you do, then put more, more, more.

اگر این کار را کردید، پس بیشتر، بیشتر، بیشتر قرار دهید.

Put more.

بیشتر قرار دهید.

More.

More so I know.

بیشتر.

بیشتر تا من بدانم. آیا

You want more lessons just like this?

می خواهید درس های بیشتری مانند این داشته باشید؟

And of course, make sure you like this lesson,  

و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free  speaking guide where I share 6.

و شما می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را از جایی که من به اشتراک می‌گذارم، دریافت کنید. 6.

Tips on how to speak English  fluently and confidently.

نکاتی درباره نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و مطمئن.

You can click here to download it or look for  the link in the description and you can keep.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید و می‌توانید نگه دارید.

Expanding your vocabulary.

دایره لغات خود را گسترش دهید.

With this lesson.

با این درس

Right now.

همین الان.