"Silent - Speaking": How He Became A Confident English Speaker ALONE (And You Can Too!)

Hello everyone, I am very excited because today  I have a special guest Mustafa from Uzbekistan.

سلام به همه، من بسیار هیجان زده هستم زیرا امروز یک مهمان ویژه مصطفی از ازبکستان دارم.

Now he started learning English  from zero from scratch in 2020  

او اکنون در سال 2020 شروع به یادگیری زبان انگلیسی از صفر از صفر کرد

and achieved a Band 8 in speaking on the IELTS.

و به رتبه 8 در سخنرانی در آیلتس دست یافت.

So Mustafa, why don't you share with everyone?

پس مصطفی چرا با همه شریک نمیشی؟

Why did you Start learning English?

چرا شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردید؟

All right, So hi, everyone.

بسیار خوب، پس سلام، همه.

Hi, Jennifer.

سلام جنیفر

First off, thank you very much for inviting me.

اول از همه از اینکه من را دعوت کردید بسیار متشکرم. به

I remember back in 2020, like many  people, I was planning to apply for  

یاد دارم که در سال 2020، مانند بسیاری از افراد، قصد داشتم برای دانشگاه درخواست کنم

uni and I really wanted to study  in one of those European countries.

و واقعاً می خواستم در یکی از آن کشورهای اروپایی تحصیل کنم.

Well, I remember my second lesson in English.

خوب، یادم می آید درس دوم انگلیسی ام.

My teacher kicked me out of the lesson  because I did not do my homework.

معلمم مرا از درس اخراج کرد، زیرا تکالیفم را انجام ندادم.

And it, it was the point when I realized  I, I needed a lot of change of scenery.

و این، نقطه‌ای بود که فهمیدم ، به تغییر چشم‌انداز زیادی نیاز دارم.

I had to change something.

مجبور شدم چیزی را تغییر دهم.

Something had to be changed.

چیزی باید تغییر می کرد.

So I went home.

پس رفتم خونه

I did a lot of thinking.

خیلی فکر کردم

I not only thought about my, my, my environment,  my circle, my friends, my social media and,  

من نه تنها به محیط اطرافم، اطرافم، دوستانم، رسانه‌های اجتماعی

and everything, everything like a lot  of ideas, you know, popped into my head.

و همه چیز فکر می‌کردم، می‌دانید که همه چیز مانند بسیاری از ایده‌ها به ذهنم خطور کرد.

I, I remember this very much vividly.

من، من این را به وضوح به یاد دارم.

I was sitting in my room and  I was doing a lot of thinking.

در اتاقم نشسته بودم و خیلی فکر می کردم.

So the first thing I, what I  did was I broke my SIM cards.

بنابراین اولین کاری که انجام دادم این بود که سیم کارت هایم را شکستم.

I deleted my messenger apps, Telegram,  and also I deleted my Instagram.

من برنامه های پیام رسان خود، تلگرام و همچنین اینستاگرامم را حذف کردم.

At that time, by the way, I was a very active  user of social media, especially Instagram.

اتفاقاً در آن زمان کاربر بسیار فعال شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص اینستاگرام بودم.

I had a lot of followers.

من فالوورهای زیادی داشتم.

I always kept connection with  my friends and acquaintances.

من همیشه با دوستان و آشنایانم ارتباط داشتم.

But despite the fact that I did not care, what I  really wanted was like deep down, I needed peace.

اما علی‌رغم اینکه اهمیتی نمی‌دادم، چیزی که واقعاً می‌خواستم این بود که در اعماق وجودم به آرامش نیاز داشتم.

Plus I needed education.

به علاوه من نیاز به آموزش داشتم.

That's what I needed.

این چیزی است که من نیاز داشتم.

So I deleted my social media and, and, and, and I  started eliminating, you know, distraction that I  

بنابراین، رسانه‌های اجتماعی خود را حذف کردم، و، و، و شروع کردم به حذف حواس‌پرتی‌هایی که

had around me, whether it was toxic environment,  whether it was social media, everything.

اطرافم داشتم، خواه محیطی سمی، خواه رسانه‌های اجتماعی، همه چیز.

And I did not like announce  that I would do something.

و من دوست نداشتم اعلام کنم که کاری انجام خواهم داد.

I was going to do this.

قرار بود این کار را بکنم.

I was going to lock in for six  months and transform myself.

قرار بود شش ماه در خانه بمانم و خودم را متحول کنم.

No, no, no, no, no, no, no, I was quietly,  I, I really wanted to quietly improve myself,  

نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، من بی سر و صدا بودم، من، واقعاً می خواستم بی سر و صدا خودم را بهبود بخشم،   می

you know, making incremental gradual progress.

دانید، پیشرفت تدریجی داشتم.

So at that time, everything started at the  time I I planned my future at the time I,  

بنابراین در آن زمان، همه چیز از زمانی شروع شد که برای آینده‌ام برنامه‌ریزی کردم، در آن زمان

I isolated myself for the next two years.

خودم را برای دو سال آینده منزوی کردم.

And so, yeah, it was like  a absolute transformation.

و بنابراین، بله، مانند یک دگرگونی مطلق بود.

Wow, that's a powerful story and I  certainly took away a lot from that.

وای، این داستان قدرتمندی است و من مطمئناً چیزهای زیادی از آن گرفتم.

First I took away you had this negative  experience where you got kicked out of  

ابتدا من این تجربه منفی را داشتی که

your English class for not doing your homework.

به دلیل انجام ندادن تکالیف از کلاس انگلیسی اخراج شدی.

So we we have an expression, we call that a  wake up call when you realize that that was.

بنابراین ما یک عبارت داریم، زمانی که متوجه می‌شوید آن را بیدار شدن می‌نامیم.

Actually, a wake up call  and sorry for interrupting  

در واقع، یک زنگ بیدارباش و متاسفم که قطع کردم،

because before that I was a very good video gamer.

زیرا قبل از آن من یک ویدیو گیم بسیار خوب بودم.

I would play computer games like all the time.

مثل همیشه بازی های کامپیوتری بازی می کردم.

I would hang out with my friends all the time.

من همیشه با دوستانم معاشرت می کردم.

So something had to change and it was like a light  bulb went off in my mind when my teacher kicked  

بنابراین چیزی باید تغییر می‌کرد و مثل این بود که وقتی معلمم درس را بیرون کرد، یک لامپ در ذهنم خاموش شد،

out of the lesson, he also told me that I would  give you the money, that the payments are back.

او همچنین به من گفت که پول را به تو می‌دهم، پرداخت‌ها برگشته است.

So, oh, hold on a minute.

بنابراین، اوه، یک دقیقه صبر کنید.

Something had to change here.

اینجا باید چیزی تغییر می کرد.

So yeah, it all started then, Yeah.

پس بله، همه چیز از آن زمان شروع شد، بله.

Wow, well that's quite a powerful shift.

وای، خوب این یک تغییر بسیار قدرتمند است.

It takes a lot of commitment as  well to do something like that.

همچنین انجام چنین کاری به تعهد زیادی نیاز دارد .

So you completely changed  your environment to let's say,  

بنابراین، محیط خود را کاملاً تغییر دادید، مثلاً

optimize it more for for learning and improving.

آن را برای یادگیری و بهبود بیشتر بهینه کنید.

Now I can see some of your environment  in the background behind you.

اکنون می‌توانم بخشی از محیط شما را در پس‌زمینه پشت سرتان ببینم.

I see some sticky known.

من می بینم که برخی از چسبنده شناخته شده است.

So why don't you explain what those are and how  

پس چرا توضیح نمی‌دهید که اینها چیست و چگونه

that is a part of your learning  routine and your process as well?

بخشی از روال یادگیری شما و همچنین فرآیند شماست؟

All right, in our previous interview, I, I  think we showed the study area that I had.

بسیار خوب، در مصاحبه قبلی‌مان، فکر می‌کنم منطقه مطالعه‌ای را که داشتم نشان دادیم.

I, I have always emphasized the importance  of having a study area because it gives you  

من، من همیشه بر اهمیت داشتن یک منطقه مطالعه تاکید کرده‌ام، زیرا به شما

a psychological signal When you  walk into your study area, you,  

یک سیگنال روان‌شناختی می‌دهد، وقتی وارد منطقه مطالعه خود می‌شوید، به

you kind of feel this burning desire to study.

نوعی این میل شدید به مطالعه را احساس می‌کنید.

And this is what happens to me all the time.

و این چیزی است که همیشه برای من اتفاق می افتد.

I here I have loads of books, I have ordered  over 1000 books from abroad and I'm about to  

من اینجا کتابهای زیادی دارم، بیش از 1000 کتاب از خارج از کشور سفارش داده ام و در شرف

start my online business plus I am about to  engage in this like reading process a lot.

شروع کسب و کار آنلاین خود هستم، به علاوه می خواهم در این فرآیند مانند مطالعه زیاد شرکت کنم.

And back to study area it's very  important since I'm an English  

و بازگشت به منطقه تحصیلی بسیار مهم است زیرا من یک معلم انگلیسی هستم

teacher and I do both online and  face to face teaching right now.

و در حال حاضر هم به صورت آنلاین و هم به صورت حضوری تدریس می کنم.

I tell my students all the time, at  least you have to have a study table.

من همیشه به دانش‌آموزانم می‌گویم، حداقل باید یک میز مطالعه داشته باشید.

Otherwise it's, it's kind of  weird to study anywhere and  

در غیر این صورت، مطالعه در هر جا و

anywhere like if you don't have the study area.

هر جا عجیب است، مثلاً اگر منطقه مطالعه ندارید.

So as you can see in my back  here, I have the sticky notes.

بنابراین همانطور که می‌بینید در پشت من اینجا، یادداشت‌های چسبناک را دارم. به

It kind of gives me a little  bit motivation to study.

نوعی به من انگیزه کمی برای مطالعه می دهد.

It's first action when I'm feeling  demotivated, demoralize it.

وقتی احساس می‌کنم بی انگیزه هستم، اولین اقدام است، آن را تضعیف کنید.

So I've studied a lot, I've read a lot of  articles, also listen to a lot of podcasts.

بنابراین من بسیار مطالعه کرده‌ام، مقاله‌های زیادی خوانده‌ام ، همچنین پادکست‌های زیادی گوش داده‌ام.

In order to study more and effectively, you have  to have this study area at least study table.

برای مطالعه بیشتر و مؤثر، باید حداقل میز مطالعه این منطقه را داشته باشید.

So yeah.

پس آره

That's a powerful concept as well.

این یک مفهوم قدرتمند نیز هست.

And I've I've heard of that concept as  well of simply making things visible.

و من در مورد این مفهوم و همچنین به سادگی قابل مشاهده کردن چیزها شنیده ام.

So making your studying visible,  you're more likely to do it.

بنابراین اگر مطالعه خود را قابل مشاهده کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که آن را انجام دهید.

I heard the concept of if you want to  start working out, going to the gym  

من این مفهوم را شنیدم که اگر می‌خواهید شروع به ورزش کنید، به باشگاه بروید،

simply by leaving your shoes by the front door,  making your shoes visible, you're more likely  

فقط با گذاشتن کفش‌هایتان در جلوی در، و نمایان کردن کفش‌هایتان، به احتمال زیاد می‌گویید

to say, oh, I'm going to go to the gym.

، اوه، من می‌روم ورزشگاه

So it sounds like that's the concept that's been  effective for you is just making it visible.

بنابراین به نظر می‌رسد این مفهومی است که برای شما مؤثر بوده و فقط آن را قابل مشاهده می‌کند.

100% and these days I am placing a  lot of emphasis on studying more.

100% و این روزها تاکید زیادی بر مطالعه بیشتر دارم.

So I have changed my style a little bit and  guess what, my students are studying 400  

بنابراین، سبکم را کمی تغییر داده‌ام و حدس می‌زنم، دانش‌آموزانم 400

hours a week and that's so we have, I have  also done a lot of studying regarding this.

ساعت در هفته مطالعه می‌کنند و همین‌طور است، من نیز در این مورد مطالعه زیادی انجام داده‌ام.

I also heard that Jordan Peterson,  a Canadian psychologist, therapist,  

همچنین شنیدم که جردن پترسون، روانشناس، درمانگر کانادایی،

if I'm not mistaken, works 400 hours a week.

اگر اشتباه نکنم، 400 ساعت در هفته کار می کند.

So I have taken that approach and applied  to my students right now, Guess what?

بنابراین من این رویکرد را در پیش گرفتم و همین الان برای دانش آموزانم اعمال کردم، حدس بزنید چیست؟

My students are studying anywhere  from 60 to 100 hours a week.

دانش‌آموزان من در هر جایی از 60 تا 100 ساعت در هفته مطالعه می‌کنند.

Yes, we talked about the quality.

بله، در مورد کیفیت صحبت کردیم.

Absolutely.

کاملا.

My students are not stupid.

شاگردان من احمق نیستند.

They are also focusing a lot  on the quality while studying.

آنها همچنین هنگام مطالعه روی کیفیت تمرکز زیادی دارند.

They have the study area,  they don't have social media.

آنها منطقه مطالعه را دارند، آنها رسانه های اجتماعی ندارند.

They study four hours and hours  on end so I think it is working.

آنها چهار ساعت و ساعت به طور مداوم مطالعه می کنند، بنابراین فکر می کنم کار می کند.

Hence they are getting better results.

از این رو نتایج بهتری می گیرند.

Focus is a great thing, and of  course social media is a tool.

تمرکز چیز بسیار خوبی است و البته رسانه های اجتماعی یک ابزار هستند.

You can use it to educate yourself like  my students do with my YouTube channel  

می‌توانید از آن برای آموزش خودتان استفاده کنید، همانطور که دانش‌آموزان من با کانال YouTube من

and other YouTube channels, or you can use  it to waste time by endlessly scrolling.

و سایر کانال‌های YouTube انجام می‌دهند، یا می‌توانید از آن برای تلف کردن زمان با پیمایش بی‌پایان استفاده کنید.

So can you share perhaps let's say there's  a student who feels like they spent too much  

بنابراین می‌توانید به اشتراک بگذارید شاید مثلاً دانش‌آموزی احساس می‌کند که

time endlessly scrolling or watching cat  videos or non productive social media use.

زمان زیادی را صرف پیمایش یا تماشای ویدیوهای گربه‌ها یا استفاده غیر سازنده از رسانه‌های اجتماعی کرده است.

But studies show that this is very  much an addiction in people's lives.

اما مطالعات نشان می‌دهد که این یک اعتیاد بسیار در زندگی افراد است.

So can you share perhaps a practical tip  or a practical strategy that my students  

بنابراین می‌توانید یک نکته عملی یا یک استراتژی عملی را به اشتراک بگذارید که دانش‌آموزانم   که

watching can use to try to reduce  their unproductive screen time?

در حال تماشای آن هستند، بتوانند از آن برای کاهش زمان غیرمولد صفحه نمایش خود استفاده کنند؟

Well, back in 2020, what I did was  I deleted Instagram and Telegram  

خوب، در سال 2020، کاری که من انجام دادم این بود که اینستاگرام و تلگرام را حذف کردم،

because I was not earning any  money and I was not benefiting.

زیرا هیچ درآمدی نداشتم و سودی نداشتم.

So I deleted both.

بنابراین هر دو را حذف کردم.

However, I used to YouTube,  I made a list of the of the  

با این حال، من به YouTube عادت کردم، فهرستی از

people that I would follow and watch  all the time, only English teachers.

افرادی که همیشه دنبال می‌کردم و تماشا می‌کردم ، فقط معلمان انگلیسی تهیه کردم.

So I would watch them.

بنابراین من آنها را تماشا می کردم.

However, if I overwatched or overspent on YouTube,  

با این حال، اگر بیش از حد در YouTube تماشا می‌کردم یا زیاد خرج می‌کردم،

I would take my phone away, let's say for  three days or four days and use my mom's,  

تلفنم را، مثلاً سه روز یا چهار روز برمی‌داشتم و از

my family's smartphones to watch YouTube  videos for 30 minutes, one hour, 2 hours.

تلفن‌های هوشمند مادرم،   خانواده‌ام برای تماشای ویدیوهای YouTube به مدت 30 دقیقه، یک ساعت و 2 ساعت استفاده می‌کردم.

Well, sometimes it kind of seems  like impossible or sometimes it seems  

خوب، گاهی اوقات به نظر می رسد غیرممکن است یا گاهی اوقات

really strange not to use your phone,  especially in the in the 21st century.

واقعاً عجیب به نظر می رسد که از تلفن خود استفاده نکنید، به خصوص در قرن بیست و یکم.

But so guess what?

اما خب حدس بزنید چی؟

Like after 30 years, 40 years, do you  want to look back and do you feel regrets?

مثل بعد از 30 سال، 40 سال، آیا می خواهید به گذشته نگاه کنید و احساس پشیمانی کنید؟

That's what you want.

این چیزی است که شما می خواهید.

Or do you actually want to improve yourself?

یا واقعاً می خواهید خودتان را بهبود ببخشید؟

That's what I keep telling myself all the time.

این چیزی است که همیشه به خودم می گویم.

That's what I did back in 2020.

این کاری بود که در سال 2020 انجام دادم.

I did not use social Instagram for four  years because I was not earning any money.

به مدت چهار سال از اینستاگرام اجتماعی استفاده نکردم، زیرا هیچ درآمدی نداشتم.

And guess what?

و حدس بزنید چی؟

Right now, I am a very active user of Instagram.

در حال حاضر من یکی از کاربران فعال اینستاگرام هستم.

I have over 200K because I'm not only  earning money but also gaining popularity  

من بیش از 200 هزار نفر دارم زیرا نه تنها در حال کسب درآمد هستم، بلکه محبوبیت کسب می کنم

and also sharing my own experience  with as many people as possible.

و همچنین تجربه خودم را با افراد بیشتری به اشتراک می گذارم .

Look, if you do not have a solid  concrete purpose, delete social media.

نگاه کنید، اگر هدف مشخصی ندارید، رسانه‌های اجتماعی را حذف کنید.

You can use YouTube because YouTube is  a powerful weapon to educate yourself.

می‌توانید از YouTube استفاده کنید زیرا YouTube یک سلاح قدرتمند برای آموزش خودتان است.

There are thousands of thousands of podcasts,  

هزاران هزار پادکست،

thousands of thousands of educational  YouTube videos, including yours.

هزاران هزار ویدیو آموزشی  YouTube، از جمله شما.

So take your phone away, use your family's  smartphones to watch for a couple of days  

بنابراین تلفنتان را بردارید، از تلفن‌های هوشمند خانواده‌تان برای تماشای چند روز استفاده کنید

until you adjust yourself, adopt yourself, and  then gradually you'll start making progress.

تا زمانی که خودتان را تنظیم کنید، خودتان را قبول کنید، و سپس به تدریج شروع به پیشرفت خواهید کرد.

You will absolutely like  the feeling of tranquility.

شما کاملاً احساس آرامش را دوست خواهید داشت.

So yeah.

پس آره

I like that gradual approach you recommend,  and I also like perhaps having a playlist  

من رویکرد تدریجی‌ای را که توصیه می‌کنید دوست دارم، و همچنین دوست دارم فهرست پخشی

of specific people you follow so you're  in control of the content you consume.

از افراد خاصی که دنبال می‌کنید داشته باشم تا بر محتوایی که مصرف می‌کنید کنترل داشته باشید.

Rather than allowing an algorithm  to tell you what to watch next,  

به جای اینکه به یک الگوریتم اجازه دهید به شما بگوید در مرحله بعد چه چیزی را تماشا کنید،

you decide who to follow and who to watch.

تصمیم می‌گیرید چه کسی را دنبال کنید و چه کسی را تماشا کنید.

So those are great recommendations.

بنابراین اینها توصیه های عالی هستند.

Now, you mentioned that you are working,  

اکنون، شما اشاره کردید که در حال کار هستید،

actively working with your own  students both online and in person.

فعالانه با دانش آموزان  خود هم به صورت آنلاین و هم حضوری کار می کنید.

So what do you feel is the one thing  

بنابراین، فکر می‌کنید تنها چیزی

that your students are struggling with when  it comes to improving their English fluency?

که دانش‌آموزانتان هنگام بهبود تسلط به زبان انگلیسی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند چیست ؟

Or perhaps even a mistake that you see your  students, all your students, consistently make.

یا شاید حتی اشتباهی که می‌بینید دانش‌آموزان، همه دانش‌آموزان، دائماً مرتکب می‌شوند.

I would say distractions are  a huge crisis these days.

من می گویم حواس پرتی این روزها یک بحران بزرگ است.

Students that are facing.

دانش آموزانی که روبرو هستند.

If students do not have  distractions, everybody can study.

اگر دانش‌آموزان حواس‌پرتی نداشته باشند، همه می‌توانند مطالعه کنند.

Everybody, literally everybody.

همه، به معنای واقعی کلمه همه.

Eliminate distractions as possible as  you can for your future, for your family.

تا جایی که می توانید حواس پرتی را برای آینده خود و خانواده خود حذف کنید.

Try to do that.

سعی کنید این کار را انجام دهید.

The time is flying.

زمان در حال پرواز است.

Yesterday it was 2000, yesterday it  was like 2016, today is like 2024.

دیروز 2000 بود، دیروز مثل 2016 بود، امروز مثل 2024 بود.

So time is flying.

پس زمان در حال پرواز است.

Lock in, shout out with all  the distractions you have.

قفل شوید، با همه حواس‌پرتی‌هایی که دارید فریاد بزنید.

The second.

دوم.

The second thing which I have  noticed is like, no patience.

دومین چیزی که متوجه شدم این است که صبر ندارم.

That's a very huge problem.

این یک مشکل بسیار بزرگ است.

Students want to make progress really quickly.

دانش آموزان می خواهند خیلی سریع پیشرفت کنند.

That's not the case.

اینطور نیست.

That's actually not the case.

در واقع اینطور نیست.

Learn how to make little  gradual, incremental progress.

یاد بگیرید که چگونه پیشرفت تدریجی و تدریجی کمی داشته باشید.

Little by little, little becomes a lot.

کم کم زیاد می شود.

It's a life learning process.

این یک فرآیند یادگیری زندگی است.

You don't just wake up and bingo  abracadabra, you become fluent.

شما فقط از خواب بیدار نمی شوید و یک بینگو آبراکادابرا نمی کنید ، بلکه مسلط می شوید.

That's not the case.

اینطور نیست.

English is a very beautiful  language and it's very interesting.

انگلیسی زبان بسیار زیبایی است و بسیار جالب است.

Watch movies in English, watch cartoons  in English, listen to music in English.

تماشای فیلم به زبان انگلیسی، تماشای کارتون به زبان انگلیسی، گوش دادن به موسیقی به زبان انگلیسی. از

Enjoy the process.

فرآیند لذت ببرید.

Do not think about the results,  statistics, the numbers.

به نتایج، آمار و اعداد فکر نکنید.

Just immerse yourself in learning  English as much as possible.

فقط تا حد امکان در یادگیری انگلیسی غرق شوید.

A lot of students come up short  of learning because they, they,  

بسیاری از دانش‌آموزان از یادگیری کوتاهی می‌برند، زیرا

they feel like they are not progressing.

احساس می‌کنند پیشرفت نمی‌کنند.

You are progressing.

شما در حال پیشرفت هستید.

It's like this line it, you don't  feel that you are making progress,  

مثل این خط است، شما احساس نمی‌کنید که در حال پیشرفت هستید،

but but one day it's like bomb  it, it, it does give you this.

اما یک روز مثل آن است که آن را بمباران کنید، این را به شما می‌دهد.

What do you call that?

اسمش چیه؟

What do you call that's the the sudden  improvements that you feel eventually.

چیزی که به آن می‌گویید، بهبودهای ناگهانی است که در نهایت احساس می‌کنید.

So patience, you got to be patience.

پس صبور باشید، باید صبور باشید.

Have a study area, try to organize yourself  as much as possible, eliminate distractions.

یک منطقه مطالعه داشته باشید، سعی کنید تا حد امکان خودتان را سازماندهی کنید، عواملی که حواس‌تان را پرت می‌کنند حذف کنید.

Have this study area, Read  books as much as possible.

این منطقه مطالعه را داشته باشید، تا حد امکان کتاب بخوانید.

I have lots of books here.

من اینجا کتابهای زیادی دارم

I order books all the time.

من همیشه کتاب سفارش می دهم.

The more books I read, the more knowledge  I gain, the more problems I solve.

هر چه کتاب های بیشتری بخوانم، دانش بیشتری کسب می کنم، مشکلات بیشتری را حل می کنم.

Recently, what happens?

اخیراً چه اتفاقی می افتد؟ در واقع

I was having a very huge problem  actually, and I read one book in one day.

مشکل بسیار بزرگی داشتم و در یک روز یک کتاب خواندم.

I finished that book, I think in five hours.

من آن کتاب را تمام کردم، فکر می کنم پنج ساعت دیگر.

And also one problem that  students are facing this days,  

و همچنین یکی از مشکلاتی که دانش‌آموزان این روزها،

especially in Uzbekistan, it's a relationship.

به‌ویژه در ازبکستان با آن مواجه هستند، یک رابطه است.

Do not go into a relationship  if you are not ready, please,  

لطفاً اگر آماده نیستید وارد یک رابطه نشوید،

because it's unlikely that there will be a high  

زیرا بعید است که

level of reciprocity in relationships  these days in, in, in the 21st century.

سطح بالایی از روابط متقابل این روزها در قرن بیست و یکم وجود داشته باشد.

That time will come.

آن زمان خواهد آمد.

You will go into a relationship and  you will find somebody who will love  

وارد یک رابطه می‌شوید و کسی را پیدا می‌کنید که

you unconditionally for the rest of your life.

بدون قید و شرط تا آخر عمر شما را دوست خواهد داشت.

Because when you are in a  relationship, you get distracted a lot.

زیرا وقتی در یک رابطه هستید، حواس‌تان زیاد پرت می‌شود.

You get stressed, you get anxious  when your partner is having a bad day.

وقتی همسرتان روز بدی را سپری می‌کند، استرس می‌گیرید، مضطرب می‌شوید. روی

It affects you and you don't want to study.

شما تاثیر می گذارد و نمی خواهید درس بخوانید.

So here we go.

بنابراین ما اینجا هستیم.

Try to isolate yourself and then when you become  financially stable, when you become ready,  

سعی کنید خود را منزوی کنید و وقتی از نظر مالی با ثبات شدید، وقتی آماده شدید،

you will start paying attention  to those aspects of your life.

شروع به توجه به آن جنبه‌های زندگی خود خواهید کرد.

A lot of great tips and a lot of great advice.

بسیاری از نکات عالی و بسیاری از توصیه های عالی.

I particularly like your focus on patients  because this is an area that I also see my  

من به ویژه تمرکز شما را روی بیماران دوست دارم، زیرا این حوزه‌ای است که می‌بینم

students struggle with and let's be  honest, I struggle with this too.

دانش‌آموزانم نیز با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و صادقانه بگوییم، من نیز با آن مشکل دارم.

We want everything now, but things  take time and we call that either  

ما اکنون همه چیز را می‌خواهیم، ​​اما همه چیز زمان می‌برد و ما آن را

the compounding effect or the *********** effect.

اثر ترکیبی یا اثر ************ می‌نامیم.

When you learn small amount information  and it builds and it builds and it builds.

وقتی اطلاعات کمی را یاد می‌گیرید و می‌سازد و می‌سازد و می‌سازد.

And when you look back over a period of  three months, you realize, wow, all those  

و وقتی در یک دوره سه ماهه به گذشته نگاه می‌کنید، متوجه می‌شوید، وای، همه آن

small improvements really compounded  or snowballed into something great.

پیشرفت‌های کوچک واقعاً ترکیب شده یا به چیزی عالی تبدیل شده‌اند.

So I love that tip that you shared Now  Mustafi, you're speaking very fluently.

بنابراین من آن نکته ای را که اکنون به اشتراک گذاشتید دوست دارم، مستفی، شما خیلی روان صحبت می کنید.

You're able to share your ideas in  a very clear, well structured way.

شما می‌توانید ایده‌های خود را به روشی بسیار واضح و ساختار یافته به اشتراک بگذارید.

But I also point out that you live in  

اما من همچنین به این نکته اشاره می‌کنم که شما در ازبکستان زندگی می‌کنید

Uzbekistan and perhaps you're not necessarily  in an English environment all the time.

و شاید لزوماً همیشه در یک محیط انگلیسی نباشید.

So how were you able to specifically  improve your speaking skills and gain  

پس چگونه توانستید به طور خاص مهارت‌های گفتاری خود را بهبود بخشید و

the confidence to speak for 5 minutes  without stopping right here on this  

اعتماد به نفس صحبت کردن به مدت 5 دقیقه را بدون توقف در همین

channel when you're not necessarily in an  English speaking environment every day?

کانال در زمانی که لزوماً هر روز در یک محیط انگلیسی صحبت نمی‌کنید به دست آورید؟

So there is a theory called that,  the spotlight, a spotlight effect,  

بنابراین نظریه‌ای وجود دارد که به آن می‌گویند، نور کانونی، اثر نورافکن،

a lot of students struggle with that,  that everybody's like looking at me.

بسیاری از دانش‌آموزان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، که همه انگار به من نگاه می‌کنند.

Students have this high expectations.

دانش آموزان این توقع بالایی دارند.

Everybody's looking at me.

همه به من نگاه می کنند

Everybody's expecting something from me.

همه از من انتظاری دارند

Actually, that's not the case.

در واقع اینطور نیست.

Nobody cares about you.

هیچ کس به تو اهمیت نمی دهد.

So back in 2020, nobody cares about you.

بنابراین در سال 2020، هیچ کس به شما اهمیت نمی دهد.

What I mean by that, Well, first of all,  people forget if you make a mistake.

منظور من از آن، خوب، اول از همه، اگر شما اشتباه کنید، مردم فراموش می کنند.

People forget if you achieve something worthwhile.

مردم فراموش می کنند اگر به چیزی با ارزش دست یابید.

People forget.

مردم فراموش می کنند.

People forget if you embarrass yourself.

مردم فراموش می کنند اگر خودت را خجالت بکشی.

People forget if you do something really bad.

اگر واقعاً کار بدی انجام دهید، مردم فراموش می کنند.

What I'm trying to say is that at the time I was,  

چیزی که می‌خواهم بگویم این است که در زمانی که بودم،

I, I struggled speaking because I was  afraid of speaking in front of people.

به سختی صحبت می‌کردم، زیرا از صحبت کردن در مقابل مردم می‌ترسیدم.

I was afraid of showing myself.

میترسیدم خودمو نشون بدم

I was afraid of giving lectures,  giving presentations, on and on and on.

من می ترسیدم که همیشه سخنرانی کنم، سخنرانی کنم.

So what I did was I kept telling myself all  the time, hey, the person that you see today,  

بنابراین کاری که من انجام دادم این بود که همیشه به خودم می‌گفتم، هی، کسی که امروز می‌بینی،

you might not see that person like tomorrow  or even like for the rest of your life.

ممکن است آن شخص را مثل فردا یا حتی تا آخر عمر نبینی.

What I'm trying to say is that eliminate  those fixed thoughts that you have.

آنچه می‌خواهم بگویم این است که افکار ثابتی را که دارید حذف کنید.

Like everybody's looking at me.

مثل اینکه همه به من نگاه می کنند.

Talk to yourself 24/7 as much as possible.

تا حد امکان 24 ساعته با خود صحبت کنید.

That's the first thing I did.

این اولین کاری است که انجام دادم.

Let's say I learned the expression.

فرض کنید من بیان را یاد گرفتم.

I like something.

من چیزی را دوست دارم.

Yeah, I like books.

آره من کتاب دوست دارم

I like reading something, something, something.

من دوست دارم چیزی، چیزی، چیزی بخوانم.

So I started making sentences in  speaking in front of the mirror.

بنابراین من شروع به جمله‌سازی در صحبت کردن جلوی آینه کردم.

I would sit, I would talk to  myself for a couple of hours.

می نشستم، چند ساعتی با خودم حرف می زدم .

I would drink if I if I got dehydrated,  I would talk to myself when I went out.

اگر کم آب می‌شدم، می‌نوشیدم، وقتی بیرون می‌رفتم با خودم صحبت می‌کردم.

I would talk, talk, talk, talk, talk, talk.

حرف می زدم، حرف می زدم، حرف می زدم، حرف می زدم، حرف می زدم، حرف می زدم.

So self talk was the most powerful web  and I had if you do not talk in English,  

بنابراین صحبت از خود قدرتمندترین وب بود و من می‌دانستم اگر به انگلیسی صحبت نمی‌کنید،

how are you supposed to  improve your speaking skills?

چگونه می‌خواهید مهارت‌های گفتاری خود را بهبود ببخشید؟ به

Tell me.

By reading books, Not going to happen.

من بگو

با خواندن کتاب، اتفاقی نمی افتد.

By listening to something.

با گوش دادن به چیزی

Not going to happen.

قرار نیست اتفاق بیفتد.

You have to speak, plus you  have to talk to individuals.

شما باید صحبت کنید، به علاوه باید با افراد صحبت کنید.

The opposite gender destroy your comfort zone.

جنس مخالف منطقه راحتی شما را از بین می برد. با

Talk the opposite gender, try to show  yourself as much as possible because Jennifer,  

جنس مخالف صحبت کنید، سعی کنید تا حد امکان خودتان را نشان دهید زیرا جنیفر،

as I told I have gained over 200  gay on Instagram in two months.

همانطور که گفتم در عرض دو ماه بیش از 200 همجنسگرا در اینستاگرام به دست آورده ام.

How?

چگونه؟

By talking by expressing myself in  the proper way in the right way.

با صحبت کردن با بیان خودم به روش مناسب و به روش درست.

Listen, speaking is very important  when you are giving a job interview.

گوش کنید، صحبت کردن هنگام مصاحبه کاری بسیار مهم است.

You have to have to speak.

باید حرف بزنی

When you are talking to people,  

وقتی با مردم صحبت می‌کنید،

when you are trying to make a first good  impression, you have to have to talk.

وقتی می‌خواهید اولین تأثیر خوب را ایجاد کنید ، باید صحبت کنید.

So self talk is the most powerful weapon.

بنابراین صحبت با خود قوی ترین سلاح است.

The second one, which I recommend is listening.

مورد دوم که توصیه می کنم گوش دادن است.

You have to connect listening with speaking.

شما باید گوش دادن را با صحبت کردن پیوند دهید.

In our previous interview, I emphasized that  a lot because the more you listen to people,  

در مصاحبه قبلی‌مان، خیلی روی این موضوع تأکید کردم، زیرا هرچه بیشتر به صحبت‌های مردم گوش دهید،

the more ideas you get, and then you will,  like, express those ideas through your speaking.

ایده‌های بیشتری به دست می‌آورید و سپس، آن ایده‌ها را از طریق سخنرانی خود بیان خواهید کرد.

So yeah.

پس آره

I completely agree with you.

من کاملا با شما موافقم

I think if you're not listening  to someone, like for example,  

فکر می‌کنم اگر به صحبت‌های کسی گوش نمی‌دهید، مثلاً

as you were talking, if I were  planning what I'm going to do  

هنگام صحبت کردن، اگر من برنامه‌ریزی می‌کنم که بعداً چه کاری انجام دهم

next or think about what I'm going to  make for dinner, how could I respond?

یا به این فکر می‌کنم که قرار است برای شام چه چیزی درست کنم، چگونه می‌توانم پاسخ بدهم؟

How could I ask you a question?

چطور میتونم ازت سوال بپرسم

It takes a lot of focus for me to actively  focus and listen to every word you say.

تمرکز زیادی برای من لازم است تا فعالانه تمرکز کنم و به هر کلمه ای که می گویید گوش دهم.

It takes work, it takes focus, but it's the key of  being a good communicator, a great communicator.

کار می‌طلبد، تمرکز می‌خواهد، اما کلید ارتباطی خوب، ارتباط‌گر عالی بودن است.

So I'm glad you mentioned that.

بنابراین خوشحالم که به آن اشاره کردید.

And also, I love your concept  of self talk, self talk.

و همچنین، من مفهوم شما از خود صحبت کردن، خود صحبت کردن را دوست دارم.

You might live in a country where you  don't have access to a native speaker,  

ممکن است در کشوری زندگی کنید که به زبان مادری دسترسی ندارید،

but you can talk to yourself.

اما می‌توانید با خودتان صحبت کنید.

So thank you for sharing that for everyone.

بنابراین از شما برای به اشتراک گذاری آن برای همه متشکرم.

And Mustafa, if my students were to do  one thing this week, only one thing to  

و مصطفی، اگر قرار باشد شاگردان من این هفته یک کار انجام دهند، فقط یک کار برای

improve their English fluency, what is  that one thing they should do and why?

بهبود تسلط به زبان انگلیسی، آن کاری که باید انجام دهند چیست و چرا؟

OK, so the first thing that  students have to do the listen more.

بسیار خوب، بنابراین اولین چیزی که دانش‌آموزان باید بیشتر گوش دهند.

Listen, but do not listen to  like things that you don't like.

گوش کنید، اما به چیزهایی که دوست ندارید گوش ندهید.

Engage yourself in interesting,  interesting videos.

خود را درگیر ویدیوهای جالب و جالب کنید.

Whether it's a feeling, whether it's  a carton, it doesn't really matter.

چه یک احساس باشد، چه کارتن، واقعاً مهم نیست.

Actually, I would watch cartoons a lot.

راستش من زیاد کارتون می دیدم.

The more you listen to the the the  more ideas, the more input you get.

هر چه بیشتر به آن گوش دهید ، ایده‌های بیشتری دریافت می‌کنید.

So that's the first thing.

پس این اولین چیز است.

That second one is self talk  as I had mentioned before.

آن مورد دوم همان صحبت با خود است که قبلاً ذکر کردم.

The third one is imitation shadowing.

مورد سوم سایه زدن تقلیدی است. از

Imitate native speakers, but only  native speakers as much as possible.

سخنرانان بومی تقلید کنید، اما تا حد امکان فقط از زبان مادری تقلید کنید.

Just put a video or interview  on YouTube on your laptop.

فقط یک ویدیو یا مصاحبه در YouTube روی لپ تاپ خود قرار دهید.

Start imitating because the more imitate,  the more you pronounce words correctly.

تقلید را شروع کنید زیرا هرچه تقلید بیشتر باشد، کلمات را درست تلفظ می‌کنید.

This is what happens.

این چیزی است که اتفاق می افتد.

I would imitate native speakers for 25 minutes  every single day without taking days off.

من هر روز به مدت 25 دقیقه از زبان مادری تقلید می‌کنم بدون اینکه روز مرخصی بگیرم.

Like seven days a week, 25  minutes every single day.

مانند هفت روز در هفته، هر روز 25 دقیقه.

I would imitate a Canadian native speaker  because that's what I like the accents  

من از زبان مادری کانادایی تقلید می‌کنم، زیرا این چیزی است که من لهجه‌ها را دوست دارم

and the more I imitated the more the more I  realized my pronunciation was getting better.

و هر چه بیشتر تقلید می‌کردم، بیشتر متوجه می‌شدم که تلفظم بهتر می‌شود.

But be patient.

اما صبور باش

So self talk, listening, imitation,  combine those, eliminate distractions.

بنابراین صحبت با خود، گوش دادن، تقلید، ترکیب آنها، حذف حواس پرتی.

Do not go into a relationship if you're not ready.

اگر آماده نیستید وارد رابطه نشوید.

Shout out social media and the  distractions that you have and be patient.

رسانه های اجتماعی و حواس پرتی هایی را که دارید فریاد بزنید و صبور باشید. حال

How are you doing?

You gave more than one thing for my  students to focus on, but that's OK.

شما چطور است؟

شما بیش از یک چیز را به دانش‌آموزان من دادید تا روی آن تمرکز کنند، اما اشکالی ندارد.

You gave different options.

گزینه های مختلفی دادی

So how about for my students watching, share  the one thing that you want to focus on this  

پس چطور برای دانش‌آموزان من که تماشا می‌کنند، آن چیزی را که می‌خواهید بر

week based on what Mustafa said, and that  will be your commitment for this week.

اساس گفته‌های مصطفی در این هفته تمرکز کنید، به اشتراک بگذارید، و این تعهد شما برای این هفته خواهد بود.

Well, thank you so much for being here again,  

خب، خیلی ممنونم که دوباره اینجا بودی،

Mustafa, and sharing all your  wonderful advice with my students.

مصطفی، و همه توصیه های فوق العاده خود را با شاگردانم به اشتراک گذاشتی.

Jennifer, thanks for inviting  me more one more time.

جنیفر، از اینکه یک بار دیگر مرا دعوت کردید متشکرم.

Yeah, I'm, I'm looking for  forward to the next interview.

بله، من، مشتاقانه منتظر مصاحبه بعدی هستم.

Thank you.

So.

Much and where can my students  find you on Instagram?

متشکرم.

بنابراین.

دانش‌آموزان من بیشتر و کجا می‌توانند شما را در اینستاگرام پیدا کنند؟

Since you are very active, sharing all your advice  

از آنجایی که شما بسیار فعال هستید، همه توصیه‌های خود را به اشتراک می‌گذارید

and working with students as  well, where can they find you?

و با دانش‌آموزان نیز کار می‌کنید ، آنها کجا می‌توانند شما را پیدا کنند؟

So for those watching from in Uzbekistan,  I am a very active user right now.

بنابراین برای کسانی که از ازبکستان تماشا می‌کنند، من در حال حاضر کاربر بسیار فعالی هستم.

Mustafa English on Instagram on Telegram.

مصطفی انگلیسی در اینستاگرام در تلگرام.

I share a lot of English content materials  I list with Mustafa on Telegram, so yeah.

من محتوای انگلیسی زیادی را با مصطفی در تلگرام به اشتراک می‌گذارم، بنابراین بله.

All right, well, I'll make sure  those are in the description so  

بسیار خوب، خوب، مطمئن می‌شوم این موارد در توضیحات آمده است

my students can easily find  you and connect with you.

دانش‌آموزانم بتوانند به راحتی شما را پیدا کنند و با شما ارتباط برقرار کنند.

Thank you again Mustafa, for being here.

بازم ممنون مصطفی از حضورت

Jennifer, thank you.

جنیفر، ممنون

Bye bye.

خداحافظ