2024 Paris Olympics 🥇 Learn English With The News

Today, we're going to read  a news article together.

امروز، یک مقاله خبری را با هم می خوانیم.

And by doing this, you're going  to expand your vocabulary,  

و با انجام این کار، دایره لغات خود را گسترش می دهید،

learn advanced grammar and  improve your pronunciation.

گرامر پیشرفته را یاد می گیرید و تلفظ خود را بهبود می بخشید.

And we're going to read a news article on a very  important and topical event, the 2024 Olympics.

و ما قصد داریم یک مقاله خبری در مورد یک رویداد بسیار مهم و موضوعی، المپیک 2024 بخوانیم.

And this article is about the opening ceremonies.

و این مقاله مربوط به مراسم افتتاحیه است.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, I'll read the headline.

ابتدا تیتر را می خوانم.

5 takeaways from the opening  ceremony of the 2024 Paris Olympics.

5 برداشت از مراسم افتتاحیه المپیک 2024 پاریس. آیا

Did you watch the opening ceremonies?

مراسم افتتاحیه را تماشا کردید؟

Maybe you already know what  some of these takeaways are,  

شاید قبلاً می‌دانید برخی از این غذاها چیست،

but you need to know what this word means.

اما باید بدانید این کلمه به چه معناست.

So what is a take away?

پس برداشت چیست؟

A take away?

برداشتن؟

This is a noun and that's why  you have an S on here because  

این یک اسم است و به همین دلیل شما در اینجا S دارید زیرا

you need to have a singular noun or a plural noun.

باید یک اسم مفرد یا یک اسم جمع داشته باشید.

So we have 5.

بنابراین ما 5 داریم.

So it's plural with the SA.

بنابراین با SA جمع است.

Take away is the main idea, lesson or point.

برداشتن ایده، درس یا نکته اصلی است.

And this is specifically from an  event, a class or a conference.

و این به طور خاص از یک رویداد، یک کلاس یا یک کنفرانس است.

So if you go to a conference and you remember  2 main things, two main points or events,  

بنابراین، اگر به یک کنفرانس رفتید و 2 چیز اصلی، دو نکته یا رویداد اصلی،

important information, those  two points are your takeaways.

اطلاعات مهم را به خاطر داشتید، این دو نکته مهم‌ترین نکات شما هستند.

And you could share those with your  boss or your colleagues in a meeting.

و می‌توانید آن‌ها را با رئیس یا همکارانتان در یک جلسه به اشتراک بگذارید.

Your boss could ask you what were your takeaways?

رئیس شما می تواند از شما بپرسد که غذای شما چه بود؟

So notice it's possessive here.

بنابراین توجه کنید که در اینجا ملکی است.

What were your takeaways from the conference?

دستاوردهای شما از کنفرانس چه بود؟

And then you could reply and say, well, my main  takeaways are and then you can list them out.

و سپس می‌توانید پاسخ دهید و بگویید، خوب، مهم‌ترین پیشنهادهای من هستند و سپس می‌توانید آنها را فهرست کنید.

Maybe there's only one and you make it singular.

شاید فقط یکی باشد و شما آن را مفرد کنید.

So at the end of this lesson, your  takeaways could be a new grammar structure.

بنابراین، در پایان این درس، مطالب اولیه شما می‌تواند ساختار دستور زبان جدیدی باشد.

You learned how to pronounce a specific word,  

شما یاد گرفتید که چگونه یک کلمه خاص را تلفظ کنید،

and maybe you learned 3 new words and  their meaning and how to use them.

و شاید 3 کلمه جدید و معنی آنها و نحوه استفاده از آنها را یاد بگیرید.

So those are your takeaways from this lesson.

پس اینها برداشت های شما از این درس است.

And my goal is for you to have many  takeaways because the more takeaways  

و هدف من این است که شما چیزهای آماده زیادی داشته باشید، زیرا هر چه تعداد غذای آماده بیشتر

you have, the more valuable the lesson was.

باشد، درس ارزشمندتر است.

So if you're excited for these  takeaways, then put let's go, let's go.

بنابراین، اگر برای این غذاها هیجان‌زده هستید، بگذارید بگذار برویم، برویم.

But let's go in the comments and I  promise to fill this lesson with you.

اما بیایید در نظرات برویم و قول می‌دهم این درس را با شما پر کنم.

Now, don't worry about taking these notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

اکنون، نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می‌کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Now let's continue and learn  about these five takeaways,  

حالا بیایید ادامه دهیم و درباره این پنج غذای آماده بیاموزیم،

and hopefully you'll have  a lot of takeaways as well.

و امیدواریم که شما نیز غذاهای آماده زیادی داشته باشید.

Beautiful picture of Paris here.

عکس زیبا از پاریس در اینجا.

An opening ceremony unlike any other.

مراسم افتتاحیه ای که شبیه هیچ مراسم دیگری نیست.

Got the 2024 Olympic Games officially  underway in Paris Friday night.

بازی های المپیک 2024 به طور رسمی در پاریس جمعه شب آغاز شد.

Now, one important thing to do when you're  reading is when you see a word like got or be  

اکنون، یکی از کارهای مهمی که باید هنگام مطالعه انجام دهید این است که وقتی کلمه‌ای مانند got یا be

or have is to understand if this is the verb on  its own or if it's being used in an expression.

یا have می‌بینید این است که بفهمید آیا این فعل به تنهایی است یا در یک عبارت استفاده می‌شود.

So what do you think is just?

پس فکر می کنید فقط چیست؟

Is this the verb get conjugated  or is it part of an expression?

آیا این فعل conjugated است یا بخشی از یک عبارت است؟

And what is the expression?

و بیان چیست؟

Well, it's to get underway.

خوب، قرار است شروع شود.

To get underway.

برای شروع.

That's the expression.

این بیان است.

This simply means to start or begin.

این به معنای شروع یا شروع است.

For example, the conference will get underway  on Monday, will start, will begin on Monday.

برای مثال، کنفرانس از روز دوشنبه آغاز می‌شود، شروع می‌شود، روز دوشنبه آغاز می‌شود.

But look at the sentence structure here, because  it's an opening ceremony unlike any other, meaning  

اما به ساختار جمله در اینجا نگاه کنید، زیرا این یک مراسم افتتاحیه است که شبیه هیچ مراسم دیگری نیست، به این معنی

that this opening ceremony is unique or special  got the 2024 Olympic Games officially underway.

که این مراسم افتتاحیه منحصربه‌فرد یا خاص است باعث شد بازی‌های المپیک 2024 به طور رسمی آغاز شود.

So it's actually saying the opening  ceremony started or began something else.

بنابراین در واقع به این معناست که مراسم افتتاحیه از چیز دیگری شروع شده یا شروع شده است.

And the opening ceremony  started the Olympic Games.

و مراسم افتتاحیه بازی‌های المپیک را آغاز کرد.

So it got it underway, it started it.

بنابراین آن را آغاز کرد، آن را شروع کرد.

So the sentence structure is a little  different from the example I gave you,  

بنابراین ساختار جمله کمی متفاوت از مثالی است که من برای شما آوردم،

but the meaning is the same.

اما معنی آن یکسان است.

And in Paris Friday night, and  truly it was one that will live on.

و در پاریس جمعه شب، و واقعاً این شبی بود که ادامه خواهد داشت.

In Olympic legend, to live on is an  expression that means continue to be  

در افسانه المپیک، زنده ماندن عبارتی است که به این معنی است که به

remembered or have a lasting impact,  which matches the context of this.

یاد می‌ماند یا تأثیری ماندگار دارد، که با متن این موضوع مطابقت دارد.

Now, we also just have the literal verb to live  

اکنون، ما فقط فعل تحت اللفظی زندگی کردن را داریم

and then the correct preposition you  need when you're using a street is on.

و سپس حرف اضافه درستی که هنگام استفاده از خیابان به آن نیاز دارید، وجود دارد.

I live on Main Street.

من در خیابان اصلی زندگی می کنم.

But based on the context of this, you understand  this is just a verb and this is a preposition.

اما بر اساس متن این، می‌فهمید که این فقط یک فعل است و این یک حرف اضافه است.

So you always have to look at the  context to know if a word is being  

بنابراین همیشه باید به بافت نگاه کنید تا بدانید که آیا یک کلمه به

used as a verb or a noun or part of an expression.

عنوان فعل یا اسم یا بخشی از یک عبارت استفاده می‌شود.

And in this case, we'll live on in Olympic legend.

و در این مورد، ما در افسانه المپیک زندگی خواهیم کرد.

You might realize, wait, this isn't just  using the verb live and the preposition on.

ممکن است متوجه شوید، صبر کنید، این فقط با استفاده از فعل live و حرف اضافه on نیست.

So an example of continued to be remembered.

بنابراین نمونه ای از همچنان به یاد می ماند.

Beethoven's music will live on for years to come.

موسیقی بتهوون تا سال های آینده زنده خواهد ماند.

And hopefully this lesson will  live on for years to come.

و امیدواریم این درس برای سال‌های آینده زنده بماند. به این

Meaning three years from now, students  will still remember this lesson.

معنی که سه سال بعد، دانش‌آموزان هنوز این درس را به خاطر خواهند داشت.

Maybe you will or new students will find  

شاید شما یا دانش‌آموزان جدید

this lesson and benefit it because of all  the takeaways they get from this lesson.

این درس را بیابند و به خاطر همه نکاتی که از این درس می‌گیرند از آن بهره ببرند.

So if you hope this lesson will live on  for years to come, meaning a long time,  

بنابراین، اگر امیدوارید این درس برای سال‌های آینده، یعنی مدت زمان طولانی،

an unspecified long time in  the future, put let's go.

مدت زمان طولانی نامشخصی در آینده ادامه داشته باشد، بگذارید ادامه دهیم.

And I want you to put let's  go because it will also help  

و من از شما می‌خواهم اجازه دهید بروید، زیرا به

you make sure you remember these concepts more.

شما کمک می‌کند مطمئن شوید که این مفاهیم را بیشتر به خاطر می‌آورید.

So put, let's go, let's go in the comments.

پس بگذارید، بیایید برویم، بیایید در نظرات برویم.

Here are 5 takeaways, main  points, Main events that you  

در اینجا 5 غذای آماده، نکات اصلی، رویدادهای اصلی که

remember Important information 5 takeaways  from the opening of the 2024 Olympics.

به خاطر دارید، آورده شده است. اطلاعات مهم 5 غذای آماده از افتتاحیه المپیک 2024. آیا از

Are you enjoying this lesson?

این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news.

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.

So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  

بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر

You can look in the description  for the link to learn more,  

می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید،

or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «آکادمی Fluent Fluent» کلیک کنید.

Now let's continue with our  lesson #1 Paris shows off.

اکنون بیایید به درس شماره 1 خود در پاریس ادامه دهیم.

Do you know what the phrasal verb to show off?

آیا می دانید چه فعل عبارتی را نشان دهید؟

So this is a phrasal verb because we have  a verb show and then a preposition off  

بنابراین این یک فعل عبارتی است زیرا ما یک فعل نشان می دهیم و سپس یک حرف اضافه (off)

and together these two words have one meaning.

و این دو کلمه با هم یک معنی دارند.

Paris shows off.

پاریس خودنمایی می کند.

What does that mean?

معنی آن چیست؟

To show off is to behave in a way that is  intended to attract attention or admiration.

خودنمایی یعنی رفتاری که به منظور جلب توجه یا تحسین باشد.

Important to know that this is often used  in a negative way, so if you show off,  

مهم است بدانید که این اغلب به صورت منفی استفاده می‌شود، بنابراین اگر خودنمایی می‌کنید، به

that's generally considered a  negative because it's annoying.

طور کلی منفی تلقی می‌شود زیرا آزاردهنده است.

For example, let's just say the  average person owns one pair of shoes.

برای مثال، فرض کنید یک فرد معمولی یک جفت کفش دارد.

Okay, the average person, you, all your  friends, family, one pair of shoes.

بسیار خوب، افراد معمولی، شما، همه دوستان، خانواده، یک جفت کفش.

But I own 3 pairs of shoes and  every time I see you I remind you.

اما من 3 جفت کفش دارم و هر بار که شما را می بینم به شما یادآوری می کنم.

Oh, I own 3 pairs of shoes.

اوه، من 3 جفت کفش دارم.

Look at my shoes.

به کفش های من نگاه کن

Oh, today I'm wearing a different pair of shoes.

اوه، امروز یک جفت کفش متفاوت می پوشم. فکر می‌کنم

I think this evening I'm going  to wear my other pair of shoes.

امروز عصر می‌خواهم یک جفت کفش دیگرم را بپوشم.

I'm showing off, I'm showing off.

خودنمایی می کنم، خودنمایی می کنم.

I'm trying to get your admiration or  attention by talking about how many  

سعی می‌کنم تحسین یا توجه شما را با صحبت در مورد اینکه چند

pairs of shoes I owned and the number is  higher than yours and the average person.

جفت کفش دارم و تعداد آن‌ها از شما و افراد معمولی بیشتر است، جلب کنم.

And you would find this annoying most likely.

و شما این را به احتمال زیاد آزاردهنده خواهید یافت.

But there is a time and a place  to show off and in this context  

اما زمان و مکانی برای خودنمایی وجود دارد و در این زمینه

it's not annoying because it's appropriate.

آزاردهنده نیست زیرا مناسب است.

They should show off.

آنها باید خودنمایی کنند.

Paris should show off.

پاریس باید خودنمایی کند.

In a job interview, you should show off.

در مصاحبه شغلی باید خودنمایی کنید.

There are many times when this is important to do.

مواقع زیادی وجود دارد که انجام این کار مهم است.

It wasn't exactly the night that  organizers would have hoped for,  

این دقیقاً همان شبی نبود که سازمان‌دهندگان به آن امیدوار بودند،

but the opportunity to put the city of Light.

بلکه فرصتی بود برای قرار دادن شهر نور.

Paris is known as the City  of Light and its culture and  

پاریس به عنوان شهر نور شناخته می شود و فرهنگ و

people on full display was well taken on Friday.

مردم آن در روز جمعه به خوبی به نمایش درآمدند.

OK, so this is saying that Paris took advantage of  

خوب، پس این می‌گوید که پاریس از

the opportunity to display  its culture and its city.

فرصتی برای نمایش فرهنگ و شهرش استفاده کرد.

So Paris was showing off.

پس پاریس داشت خودنمایی می کرد.

But again, this is absolutely a  positive thing in this specific context.

اما باز هم، این کاملاً یک چیز مثبت در این زمینه خاص است.

So this is the first take away  of the opening ceremonies.

بنابراین این اولین برداشت از مراسم افتتاحیه است.

Now I have an important take  away for you during this lesson.

اکنون در طول این درس یک نکته مهم برای شما دارم.

When you're learning a new concept, like  here, you just learned a phrasal verb.

وقتی مفهوم جدیدی را یاد می‌گیرید، مانند اینجا، فقط یک فعل عبارتی را یاد گرفته‌اید.

For one, you need to know how  to use it in a full sentence.

برای اولین بار، باید بدانید که چگونه از آن در یک جمله کامل استفاده کنید.

So know how could you take this?

پس می دانید چگونه می توانید این را تحمل کنید؟

Put it in the past, put it in different verb  tenses, ask a question, form a negative sentence.

آن را در گذشته قرار دهید، آن را در زمان های مختلف فعل قرار دهید ، یک سوال بپرسید، یک جمله منفی بسازید.

That's all important.

این همه مهم است.

But also know if this can  be used in any other ways.

اما همچنین بدانید که آیا می‌توان از آن به روش‌های دیگری استفاده کرد.

So for example, there's a noun form.

برای مثال، یک شکل اسمی وجود دارد.

The noun form is a show off.

شکل اسمی خودنمایی است.

A show off is a person who shows off.

خودنمایی فردی است که خودنمایی می کند.

So remember my example of me showing  off about my three pairs of shoes?

پس مثال من را به یاد دارید که سه جفت کفشم را نشان دادم؟

Well, you could say Jennifer.

خوب، می توان گفت جنیفر.

Jennifer's a show off.

جنیفر یک خودنمایی است.

So this is our verb to be.

بنابراین این فعل ما است.

Jennifer is Jennifer's a show off?

جنیفر خودنمایی جنیفر است؟

Jennifer is a person who does the  action, the verb of showing off.

جنیفر شخصی است که عمل، فعل خودنمایی را انجام می دهد.

Now the verb form would be  Jennifer's always showing off.

حالا شکل فعل این خواهد بود که جنیفر همیشه خودنمایی می کند.

So in this case is a verb.

بنابراین در این مورد یک فعل است. از

What verb tense did I use?

چه زمان فعل استفاده کردم؟

Well, we have this ING and then  we have our verb to be here.

خوب، ما این ING را داریم و سپس فعل خود را به اینجا داریم.

Jennifer is always showing off,  generally with the adverb of frequency.

جنیفر همیشه خودنمایی می کند، معمولاً با قید فراوانی.

Always.

همیشه.

This is a keyword for the present simple.

این یک کلمه کلیدی برای زمان حال ساده است.

But when there is a routine negative  behavior, you can use the present.

اما وقتی یک رفتار منفی معمولی وجود دارد ، می‌توانید از زمان حال استفاده کنید.

Continuous and native speakers commonly  use it, and it sounds very natural.

معمولاً گویندگان پیوسته و بومی از آن استفاده می‌کنند و بسیار طبیعی به نظر می‌رسد.

Jennifer's always showing off  because it's a negative behavior.

جنیفر همیشه خودنمایی می کند، زیرا این یک رفتار منفی است.

So I want you to remember these two  points as an important take away.

بنابراین می‌خواهم این دو نکته را به‌عنوان یک نکته مهم به خاطر بسپارید.

Let's move on to our next take  away from the opening ceremonies.

بیایید به سراغ برداشت بعدی خود از مراسم افتتاحیه برویم.

The rain tries to steal the show.

باران سعی می کند نمایش را بدزدد.

If something or someone steals the  show, do you know what this means?

اگر چیزی یا شخصی نمایش را بدزدد، می‌دانید این به چه معناست؟

The verb steal is when you take  something that does not belong to you.

فعل دزدی زمانی است که چیزی را می گیرید که به شما تعلق ندارد.

So if I see this phone on a table in a restaurant  

بنابراین اگر من این تلفن را روی میز رستورانی ببینم

and I take the phone and it isn't  my phone, I just stole this phone.

و گوشی را بردارم و تلفن من نباشد، فقط این گوشی را دزدیده ام.

So to steal the show is to take the show.

بنابراین دزدیدن نمایش به معنای گرفتن نمایش است.

In this case, it means to take the  attention, to receive all the attention,  

در این مورد، به معنای جلب توجه، دریافت همه توجه است،

but when you shouldn't, because steel  means to take something you shouldn't.

اما زمانی که نباید، زیرا فولاد به معنای برداشتن چیزی است که نباید.

So that concept is in this expression.

پس آن مفهوم در این بیان است.

The attention should have been on the athletes,  

توجه باید به ورزشکاران،

Paris, the performances, the  lights, not on the weather, right?

پاریس، اجراها، نورها بود، نه به آب و هوا، درست است؟

So the rain tries to receive all the  attention, tries to steal the show.

بنابراین باران سعی می‌کند همه توجه را به خود جلب کند، سعی می‌کند نمایش را بدزدد.

Let's say you organize a family gathering  and you want to announce to everyone  

فرض کنید یک گردهمایی خانوادگی ترتیب داده‌اید و می‌خواهید به همه

your family that you are getting married, you're  having a baby, you bought a new house, a new car,  

خانواده‌تان اعلام کنید که ازدواج می‌کنید، بچه دار می‌شوید، خانه جدید، ماشین جدید خریده‌اید،

you got a promotion, something  exciting, and you announce it.

ترفیع می‌گیرید، چیزی هیجان‌انگیز، و اعلام می‌کنید. آی تی.

But then your brother announces something  else and tries to get all the attention.

اما بعد برادرت چیز دیگری را اعلام می‌کند و سعی می‌کند همه توجه را به خود جلب کند.

So my brother tried to steal the show take  the attention away from me and onto himself,  

بنابراین برادرم سعی کرد نمایش را بدزدد، توجه را از من و روی خودش از بین ببرد،

because my brother is such a show off.

زیرا برادرم بسیار خودنمایی است.

Remember that one?

اون یکی رو یادته؟

Now interestingly, because we're  talking about weather here,  

اکنون جالب است، چون ما در اینجا درباره آب و هوا صحبت می کنیم،

there is an idiom in English  called steal my Thunder.

یک اصطلاح در انگلیسی وجود دارد به نام steal my Thunder.

And that is exactly what this means.

و این دقیقاً به معنای این است.

So instead of saying my brother  tried to steal the show,  

بنابراین به جای اینکه بگویید برادرم سعی کرد نمایش را بدزدد،

you could say my brother  tried to steal my Thunder.

می‌توانید بگویید برادرم سعی کرد تندر من را بدزدد.

Now in this case, you could  say the show or my show.

اکنون در این مورد، می‌توانید بگویید نمایش یا نمایش من.

But for Thunder, you must say my Thunder, you  can't say the Thunder, you must say my Thunder.

اما برای تندر، باید تندر من را بگویید، نمی‌توانید تندر را بگویید، باید تندر من را بگویید.

So now you know what that means.

بنابراین اکنون می دانید که این به چه معناست.

And you have a common idiom  that you can use as well.

و شما یک اصطلاح مشترک دارید که می توانید از آن نیز استفاده کنید.

Another take away for you.

برداشت دیگری برای شما

The rain had sent a warning Friday morning and  threatened through much of Friday afternoon,  

باران صبح جمعه هشداری ارسال کرده بود و بیشتر بعدازظهر جمعه را تهدید می کرد،

but Paris's Gray skies finally opened up about  30 minutes into the three and a half hour show.

اما آسمان خاکستری پاریس در نهایت حدود 30 دقیقه پس از نمایش سه ساعت و نیم باز شد.

So if the skies open up, it's another  way of saying cleared the skies cleared,  

بنابراین، اگر آسمان‌ها باز می‌شوند، روش دیگری است که می‌گوییم آسمان‌ها پاک شد،

the Gray disappeared.

خاکستری ناپدید شد.

You could also use just the verb open.

شما همچنین می توانید فقط از فعل open استفاده کنید.

You don't have to use the phrasal verb open up.

شما مجبور نیستید از فعل عبارتی open up استفاده کنید.

You could say the Sky's finally  opened, the Sky's finally opened up.

می توان گفت آسمان بالاخره باز شد، آسمان بالاخره باز شد.

Or you could say clear.

یا می توانید واضح بگویید.

Now let's look into 3 1/2 hour.

حالا بیایید به 3 1/2 ساعت نگاه کنیم.

Well, first of all, why are there all these  dashes and why isn't there an S on our?

خوب، اول از همه، چرا این همه خط تیره وجود دارد و چرا S روی ما وجود ندارد؟

Because we're talking about 3.53 and a half.

چون ما در مورد 3.53 و نیم صحبت می کنیم.

That's more than one because this, what I  highlighted, is being used as an adjective.

این بیش از یک مورد است زیرا این چیزی است که من برجسته کردم، به عنوان یک صفت استفاده می شود.

In the adjective form.

به شکل صفت.

They general generally put dashes, so it's  easy to identify, but also the placement.

آنها عموماً خط تیره می‌زنند، بنابراین شناسایی آن آسان است، اما همچنین محل قرارگیری.

And this is an important take away.

و این یک برداشت مهم است.

Adjectives come before nouns, but  adjectives come after articles.

صفت ها قبل از اسم ها می آیند، اما صفت ها بعد از مقاله ها می آیند.

So your structure is article, adjective,  noun, very important take away.

بنابراین ساختار شما مقاله، صفت، اسم، برداشت بسیار مهم است.

And adjectives don't have a singular or plural,  

و صفت‌ها مفرد یا جمع ندارند،

only nouns do, and that's why there  is no S So how could you rewrite this  

فقط اسم‌ها دارند، و به همین دلیل است که S وجود ندارد، پس چگونه می‌توانید این را بازنویسی کنید

to make it to make our a noun and have it  with a plural because it's a plural noun.

تا اسم ما را بسازید و آن را با یک جمع داشته باشید، زیرا یک اسم جمع است.

How could you rewrite that?

چطور توانستی آن را بازنویسی کنی؟

There are different things you could say,  and this is an important exercise to really  

چیزهای مختلفی وجود دارد که می‌توانید بگویید، و این تمرین مهمی است که واقعاً به

push your fluency and to practice and get  comfortable with different sentence structure.

تسلط شما کمک می‌کند و برای تمرین و راحت شدن با ساختار جملات مختلف.

Another take away, the show was 3.5 hours long.

نمایش دیگر 3.5 ساعت طول کشید. برای ساده‌تر کردن آن،

You can verbalize and 1/2 as  .5 just to make it simpler.

می‌توانید شفاهی و 1/2 را به عنوان .5 بیان کنید. مدت زمان

The show was 3.5 hours.

نمایش 3.5 ساعت بود.

So this is our noun, our regular time  reference, and it's more than one.

بنابراین این اسم ما است، مرجع زمانی منظم ما ، و بیش از یک است.

So I put my as and you add the word long.

بنابراین من my as را قرار دادم و شما کلمه long را اضافه می کنید.

The show was 3.5 hours long.

مدت زمان نمایش 3.5 ساعت بود.

So this is the noun, and then this is an  adjective leading to perhaps the most drenched  

بنابراین این اسم است، و سپس این یک صفت است که به شاید خیس ترین

opening ceremony in the  history of the modern Olympics.

مراسم افتتاحیه در تاریخ المپیک مدرن منجر می شود.

What does drenched mean?

خیس شده یعنی چی؟

And notice that pronunciation,  because this is a sound.

و به این تلفظ توجه کنید، زیرا این یک صدا است.

It's a voiced, unvoiced sound.

این یک صدای صدادار و بدون صدا است.

You just hear air.

فقط هوا می شنوید در

You don't actually hear a sound,  just air drenched, drenched.

واقع صدایی نمی شنوید، فقط هوا خیس، خیس است.

So for this, Ed, we just want a soft T.

بنابراین برای این، اد، ما فقط یک T نرم می‌خواهیم.

Now, when you say the actual word,  you're going to stress it more.

حالا، وقتی کلمه واقعی را می‌گویید، بیشتر روی آن تاکید می‌کنید.

But when you're saying it in  a sentence, it is very soft.

اما وقتی آن را در یک جمله می‌گویید، بسیار نرم است. به

Most likely you won't hear it, but  the context will make it obvious  

احتمال زیاد شما آن را نمی شنوید، اما زمینه مشخص می کند

that it's either the past, simple or an adjective.

که گذشته است، ساده یا یک صفت.

Because adjectives also use this Ed ending.

زیرا صفت ها نیز از این پایان Ed استفاده می کنند.

Drenched means completely wet.

خیس شده یعنی کاملا خیس. یک

Another word is soaked.

کلمه دیگر خیس شده است.

So if I'm drenched, so I am, is the adjective.

پس اگر من خیس شده ام، پس هستم، صفت است.

It means every part of me from head to toe is wet,  

این بدان معناست که هر قسمت من از سر تا پا خیس است،

which of course could happen  in a very heavy rainstorm.

که البته ممکن است در یک طوفان شدید باران اتفاق بیفتد.

So it's saying that the opening ceremony was  drenched, meaning every part of the ceremony,  

بنابراین می‌گویند مراسم افتتاحیه خیس بود، یعنی هر قسمت از مراسم،

every seat, every stand, every person,  

هر صندلی، هر جایگاه، هر فرد،

every object, everything involved  was completely wet, soaked, drenched.

هر شی، هر چیزی که درگیر بود کاملاً خیس، خیس، خیس بود.

So you might say as well,  she was drenched in sweat.

پس شاید هم بگویید، او خیس عرق بود.

So another way you can get wet  is with sweat, water or sweat.

بنابراین راه دیگری که می‌توانید خیس شوید، عرق کردن، آب یا عرق کردن است.

So she was drenched in sweat after the race.

بنابراین او بعد از مسابقه خیس عرق بود.

This describes most athletes,  which is why I included it.

این بیشتر ورزشکاران را توصیف می‌کند، به همین دلیل آن را درج کردم.

Or you could say tomatoes  don't like being drenched.

یا می توانید بگویید گوجه فرنگی ها خیس شدن را دوست ندارند.

I have a tomato plant outside in a pot  and it doesn't like being completely wet.

من یک گیاه گوجه فرنگی در بیرون در گلدان دارم و دوست ندارد کاملاً خیس باشد.

It likes it when the soil is a  little bit dry, it grows better.

وقتی خاک کمی خشک است، بهتر رشد می کند.

So tomatoes don't like being drenched.

بنابراین گوجه فرنگی ها از خیس شدن خوششان نمی آید.

If you're a gardener or you do any gardening,  this word will be very common for you.

اگر باغبان هستید یا باغبانی انجام می دهید، این کلمه برای شما بسیار رایج خواهد بود.

Let's move on to take away #3 Céline Dion.

بیایید برای حذف شماره 3 سلین دیون حرکت کنیم.

Do you know who this is?

تو میدونی که این کیه؟

A Canadian treasure.

یک گنج کانادایی

Céline Dion returns in stunning fashion.

سلین دیون با مدی خیره کننده بازمی گردد.

Stunning is a great adjective.

خیره کننده یک صفت عالی است.

It means extremely beautiful.

یعنی فوق العاده زیباست

But beautiful is very overused.

اما زیبا بسیار زیاد استفاده می شود.

If you say to your wife or your  friend, oh wow, you look beautiful.

اگر به همسرتان یا دوستتان بگویید ، اوه وای، زیبا به نظر می رسید.

That dress is beautiful.

اون لباس قشنگه

Your hair is beautiful.

موهات قشنگه

Beautiful is just very overused.

زیبا فقط استفاده بیش از حد است.

But if you say to your wife, darling, you look  stunning today, it's not as commonly used.

اما اگر به همسرتان بگویید، عزیزم، امروز خیره‌کننده به نظر می‌رسی، آنقدر که معمولاً استفاده می‌شود، استفاده نمی‌شود.

So it will be more impactful.

بنابراین تاثیر بیشتری خواهد داشت.

And you can use this for your friend,  

و می توانید از این برای دوست خود استفاده کنید،

a hairstyle, an outfit, refer to it as  stunning after a stunning light show.

یک مدل مو، یک لباس، پس از یک نمایش نور خیره کننده به آن به عنوان  خیره کننده اشاره کنید.

So here, here's a great example.

بنابراین در اینجا، در اینجا یک مثال عالی است.

They're using the same adjective again.

آنها دوباره از همان صفت استفاده می کنند.

And instead of simply saying a beautiful  light show, they're saying stunning.

و به جای اینکه صرفاً یک نمایش نوری زیبا بگویند، خیره کننده می گویند.

It sounds more impactful.

تاثیرگذارتر به نظر می رسد.

After a stunning light show on the Eiffel  Tower, one of the most iconic singers of  

پس از یک نمایش نور خیره کننده در برج ایفل، یکی از نمادین ترین خوانندگان

the last several decades finally made her  return to performing after four years.

چند دهه اخیر سرانجام پس از چهار سال به اجرای برنامه بازگشت.

So if she made her return to performing,  it means she started performing again.

بنابراین اگر او دوباره به اجرا بازگشت، به این معنی است که دوباره شروع به اجرا کرده است.

She started performing again, and this  tells you how long she wasn't performing.

او دوباره شروع به اجرا کرد و این به شما می‌گوید چه مدت اجرا نداشته است.

So she wasn't performing for four  years and now she's performing again.

بنابراین او چهار سال اجرا نداشت و اکنون دوباره اجرا می‌کند.

So at this event, she made  her return to performing.

بنابراین در این رویداد، او دوباره به اجرا بازگشت.

You hear this expression a lot with public  figures, singers, actors, maybe even a YouTube  

این عبارت را در مورد چهره‌های عمومی، خواننده‌ها، بازیگران، شاید حتی یک یوتیوب زیاد می‌شنوید که

made their return to creating videos, singing,  acting, performing after a period of time,  

بعد از مدتی،

maybe after and then some event after her  daughter's birth, after the tragic accident.

شاید بعد از تولد دخترش و بعد از آن اتفاق غم‌انگیز، دوباره به ساختن ویدیو، خوانندگی، بازیگری، اجرا بازگشتند. تصادف.

So it could be a positive event,  a negative event, but some event.

بنابراین می تواند یک رویداد مثبت، یک رویداد منفی، اما یک رویداد باشد.

Dion had been battling stiff person syndrome.

دیون با سندرم شخص سفت مبارزه می کرد.

OK, so in Celine Dion's case there  is a negative event that caused her  

خوب، پس در مورد سلین دیون یک اتفاق منفی وجود دارد که باعث شد او

to not perform for four years, which  is why now she had to make her return.

برای مدت چهار سال اجرا نداشته باشد، به همین دلیل است که اکنون مجبور به بازگشت شد.

So we often use the verb battle with illnesses  

بنابراین ما اغلب از فعل جنگ با بیماری

or disease because it has a  very strong emotion with that.

یا بیماری استفاده می‌کنیم، زیرا این فعل دارای یک احساس بسیار قوی است.

When you battle it, there's  a struggle, there's a fight.

وقتی با آن مبارزه می کنید، یک مبارزه وجود دارد، یک مبارزه وجود دارد.

And notice the verb tense.

و به زمان فعل توجه کنید.

Dion has been, has been battling.

دیون بوده است، مبارزه کرده است.

It's the present perfect continuous because it  started in the past and continues until now.

این زمان حال کامل استمراری است زیرا از گذشته شروع شده و تا کنون ادامه دارد.

This is an important verb tense because  if I read she has been battling,  

این زمان فعل مهمی است، زیرا اگر بخوانم که او در حال مبارزه بوده است،

I know this is still something she's  struggling with, She's dealing with.

می‌دانم که این چیزی است که او هنوز با آن مبارزه می‌کند، او با آن دست و پنجه نرم می‌کند.

So this isn't completed.

پس این تکمیل نشده است

If you say Dion had been battling the past  perfect continuous, well, I know it's completed,  

اگر می‌گویید دیون با گذشته کامل استمراری مبارزه می‌کرد، خوب، می‌دانم که کامل شده است،

but in this case it continues until now  because that's what the verb tense means.

اما در این مورد تا الان ادامه می‌یابد زیرا زمان فعل به این معنی است.

So another take away in this lesson is really pay  

بنابراین نکته دیگر در این درس این است که واقعاً

attention to your verb tense because it  can communicates a lot of information.

به زمان فعل خود توجه کنید زیرا می تواند اطلاعات زیادی را منتقل کند.

Dion has been battling stiff person syndrome, a  rare neurological condition that causes spasms.

دیون با سندرم فرد سفت، یک بیماری عصبی نادر که باعث اسپاسم می‌شود، مبارزه کرده است.

A spasm is when your your muscles  contract or move uncontrollably.

اسپاسم زمانی است که عضلات شما به‌طور غیرقابل کنترلی منقبض یا حرکت می‌کنند.

Muscle rigidity.

سفتی عضلانی.

To be honest, I'm not too sure what this is,  

صادقانه بگویم، من خیلی مطمئن نیستم که این چیست،

but if your muscles are rigid, it's  another word for meaning stiff.

اما اگر ماهیچه های شما سفت و سخت هستند، کلمه دیگری برای معنای سفت شدن است.

So I guess at one point you you have  these uncontrollable muscle movements.

بنابراین حدس می‌زنم در یک نقطه شما این حرکات غیرقابل کنترل عضلانی را دارید.

That's a spasm.

این یک اسپاسم است.

But then if your muscle is stiff,  

اما اگر عضله‌تان سفت است،

it could be very difficult for you to use  that muscle to move it if your arm is stiff.

اگر بازویتان سفت است، استفاده از آن عضله برای حرکت دادن آن برایتان بسیار دشوار است.

And it could also cause a lot  of pain, I imagine as well.

و همچنین می‌تواند باعث درد زیادی شود، من نیز تصور می‌کنم.

I wrote stiffness because  that's a very common term.

من سختی را نوشتم زیرا این یک اصطلاح بسیار رایج است.

You might even say, Oh, my neck's a little stiff.

حتی ممکن است بگویید، اوه، گردن من کمی سفت است.

So it means that it hurts when you move your  neck in certain ways because the muscle is stiff.

بنابراین به این معنی است که وقتی گردن خود را به روش‌های خاصی حرکت می‌دهید، درد می‌گیرد، زیرا عضله سفت است.

Rigid.

سفت و سخت.

My neck's a little stiff.

گردنم کمی سفت شده

I wrote that example there for  you because very common for  

من آن مثال را در آنجا برای شما نوشتم زیرا برای افراد بسیار رایج است

people to deal with stiff muscles and  a heightened sensitivity to stimuli.

که با ماهیچه های سفت و حساسیت زیاد به محرک ها سر و کار داشته باشند.

Stimuli is the irregular  plural of the word stimulus.

Stimuli جمع نامنظم کلمه محرک است.

So you have one stimulus and two stimuli and  this is something that causes a reaction.

بنابراین شما یک محرک و دو محرک دارید و این چیزی است که باعث واکنش می شود.

So in terms of your body, light is a stimulus  because if I shine a light into your eye,  

بنابراین از نظر بدن شما، نور یک محرک است، زیرا اگر من نوری به چشم شما بتابم،

your pupil will react by becoming  larger or you'll close your eyes.

مردمک چشم شما با بزرگتر شدن واکنش نشان می دهد یا چشمان خود را می بندید.

So the light which is a stimulus  causes your eye to react.

بنابراین نوری که محرک است باعث می‌شود چشم شما واکنش نشان دهد.

So she has heightened sensitivity,  which means she is more sensitive.

بنابراین حساسیت او افزایش یافته است، به این معنی که او حساس تر است.

So maybe just the slightest light  can cause her to to really have a  

بنابراین شاید کوچکترین نور باعث شود که او واقعاً

lot of pain in her eyes or have to close her eyes.

درد زیادی در چشمانش داشته باشد یا مجبور شود چشمانش را ببندد.

So this explains why Dion wasn't performing  for four years and then made her return.

بنابراین این توضیح می‌دهد که چرا دیون به مدت چهار سال اجرا نداشت و سپس بازگشت.

And what a better way to do it than at the opening  

و چه راهی بهتر از

ceremonies and in stunning fashion  #4A Paris party on a Friday night.

مراسم افتتاحیه و به مدی خیره کننده 4A مهمانی پاریس در جمعه شب.

A long dance break in the middle of the show  

یک استراحت طولانی رقص در اواسط نمایش

encapsulated the vibe that  much of the show took on.

حال و هوایی را که بیشتر نمایش به خود گرفته بود، دربرگرفت.

It was party time in the French capital.

زمان مهمانی در پایتخت فرانسه بود. نکته

Another take away I want you to remember is  that when you learn expressions vocabulary,  

دیگری که می‌خواهم به خاطر بسپارید این است که وقتی واژگان عبارات را یاد می‌گیرید،

you must understand the small words that are  required to form the expression correctly.

باید کلمات کوچکی را که برای شکل‌دهی صحیح عبارت مورد نیاز هستند، درک کنید.

Because this is a mistake that I see  with all students beginner to advance,  

زیرا این اشتباهی است که من با همه دانش‌آموزان مبتدی تا پیشرفت می‌بینم،

but it really makes your level  seem a lot less if you say in  

اما واقعاً باعث می‌شود سطح شما بسیار کمتر به نظر برسد اگر بگویید در

middle of or in or on the middle of  if you make these small mistakes.

وسط یا در یا در وسط اگر این اشتباهات کوچک را انجام دهید.

So instead of just remembering  middle, memorize in the middle of.

بنابراین به جای اینکه فقط وسط را به خاطر بسپارید، در وسط آن را حفظ کنید.

You must know all the words, the correct order.

شما باید همه کلمات را به ترتیب صحیح بدانید.

And it's really important that you don't leave any  out or replace them in the middle of something.

و واقعاً مهم است که هیچ کدام را کنار نگذارید یا در وسط چیزی جایگزین نکنید.

Now let's take a look at encapsulated,  encapsulated, aided, aided, encapsulated.

اکنون بیایید نگاهی به کپسوله، کپسوله، کمک، کمک، محصور شده بیندازیم.

This simply means represented  or showed or displayed.

این به سادگی به معنای نشان داده یا نشان داده یا نمایش داده شده است.

So the dance break, people dancing in the middle  

بنابراین، رقص استراحت، مردمی که در وسط

of the show, during the show, represented,  showed, displayed, encapsulated the vibe.

نمایش می رقصند، در طول نمایش، نمایش داده می شوند، نشان داده می شوند، نمایش داده می شوند، حال و هوا را در بر می گیرند.

What's the vibe?

حال و هوا چیست؟

Well, I have it right here.

خب من همینجا دارمش

What's the vibe?

حال و هوا چیست؟

You will sound very much like a  native speaker if you use this word.

اگر از این کلمه استفاده کنید، بسیار شبیه به یک زبان مادری خواهید بود.

The vibe is the atmosphere or  the environment, and what the  

حال و هوا، جو یا محیط است، و آنچه که

atmosphere or the environment  was in this case was a party.

جو یا محیط در این مورد بود، یک مهمانی بود.

So Paris wanted the opening ceremonies to feel  

بنابراین پاریس می‌خواست که مراسم افتتاحیه

like a party, and this dance break  represented that, encapsulated that.

مانند یک مهمانی باشد، و این استراحت رقص نشان‌دهنده آن بود و آن را در بر گرفت.

So the vibe, you can use this when you  meet a new group of people and you can say,  

بنابراین، وقتی با گروه جدیدی از افراد آشنا می‌شوید، می‌توانید از آن استفاده کنید و می‌توانید بگویید،  نمی‌دانم

I don't know, I didn't really like the vibe.

، من واقعاً از این حال و هوا خوشم نیامد.

You go to a new restaurant, The food.

شما به یک رستوران جدید می روید، غذا.

Food was OK, but I don't know, it had a bad vibe.

غذا خوب بود، اما نمی دانم، حال و هوای بدی داشت.

I didn't like the vibe.

حال و هوا را دوست نداشتم

You didn't like the atmosphere, the surrounding,  

اتمسفر، محیط اطراف،

the environment and #5A  magnificent cauldron lighting.

محیط و نورپردازی باشکوه دیگ #5A را دوست نداشتید.

So do you know what the cauldron is in the  context of the Olympics and the opening ceremony?

بنابراین آیا می دانید دیگ در چارچوب المپیک و مراسم افتتاحیه چیست؟

That is basically the big bowl, the big  ceremonial bowl where they they keep the torch.

این اساساً کاسه بزرگ است، کاسه بزرگ تشریفاتی که در آن مشعل را نگه می دارند.

So they light the cauldron  and it goes up in in flames.

بنابراین دیگ را روشن می‌کنند و در آتش می‌سوزد.

And then that's where the Olympic torch is.

و سپس مشعل المپیک اینجاست.

And then of course, the  torch is where the flame is.

و البته، مشعل جایی است که شعله در آن است.

That's what you hold in your hand.

این چیزی است که در دست خود می گیرید.

The torch was carried by  scores of French athletes.

مشعل توسط تعداد زیادی ورزشکار فرانسوی حمل شد.

Scores of sounds, just like many, many  French athletes and other famous Olympians.

صدها صدا، درست مانند بسیاری از ورزشکاران فرانسوی و دیگر المپیکی‌های مشهور.

Repeat after me.

بعد از من تکرار کن

Olympian, Olympian.

المپیکی، المپیکی.

And when the final torch bearers.

و زمانی که حاملان مشعل نهایی.

A torch bearer is the person who holds the torch.

حامل مشعل شخصی است که مشعل را در دست دارد.

The final torch bearers lit the Olympic cauldron.

حاملان مشعل پایانی دیگ المپیک را روشن کردند.

So they take their torch  and they put it in the bowl.

بنابراین مشعل خود را می گیرند و آن را در کاسه می گذارند.

The bowl has the gas or the the  material that will cause the flame,  

کاسه دارای گاز یا ماده ای است که باعث ایجاد شعله می شود

which was attached to a giant balloon.

که به یک بالن غول پیکر وصل شده است.

It began to float.

شروع به شناور شدن کرد.

So the whole cauldron, the bowl with the  flame, that's the IT, it began to float.

بنابراین کل دیگ، کاسه با شعله، این همان فناوری اطلاعات است، شروع به شناور شدن کرد.

The Olympic flame ended the night  hovering over the city of Paris.

شعله المپیک شب را بر فراز شهر پاریس به پایان رساند.

Wow, that does sound pretty  magnificent, or perhaps even stunning.

وای، این به نظر بسیار باشکوه، یا شاید حتی خیره کننده است.

And the verb hover.

و فعل hover.

To hover this simply means to remain  in a specific place or position.

شناور کردن آن به سادگی به معنای ماندن در یک مکان یا موقعیت خاص است.

We often use this when it something is in the air.

ما اغلب از این زمانی استفاده می کنیم که چیزی در هوا باشد.

For example, you commonly hear this with  birds or planes, helicopters, if they hover.

به عنوان مثال، معمولاً این را با پرندگان یا هواپیماها، هلیکوپترها، در صورت شناور شدن، می شنوید.

A helicopter hovered over my house.

یک هلیکوپتر بر فراز خانه ام پرواز کرد.

It remained in position over my house.

در موقعیت بالای خانه من باقی ماند.

So if the helicopter is moving, I  wouldn't say it hovered over my house.

بنابراین، اگر هلیکوپتر در حال حرکت است، نمی‌توانم بگویم که بر فراز خانه من شناور است.

If this is my house and the helicopter  just stayed here, I was like,  

اگر این خانه من است و هلیکوپتر اینجا مانده است، می‌گفتم

why is that helicopter hovering over my house?

چرا آن هلیکوپتر بالای خانه من شناور است؟

So a bird could hover in front of your window,  

بنابراین یک پرنده می تواند جلوی پنجره شما شناور باشد،

remain in the in front of it  rather than just flying by.

در جلوی آن بماند به جای اینکه فقط از کنار آن پرواز کند.

So the this cauldron that floated into the air,  

پس این دیگ که در هوا شناور بود، بر

it hovered over the city, it remained  over the city in that specific position.

فراز شهر معلق بود، در آن موقعیت خاص بر فراز شهر باقی ماند.

So now you have the five takeaways from the  Olympic opening ceremonies and hopefully you  

بنابراین اکنون شما پنج مورد از مراسم افتتاحیه المپیک را دارید و امیدواریم که

have a lot of takeaways for grammar, vocabulary,  pronunciation from this lesson as well.

نکات مهمی برای دستور زبان، واژگان، تلفظ از این درس نیز داشته باشید.

What I'll do now is I'll read the  article from start to finish and  

کاری که اکنون انجام می دهم این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم و

this time you can focus on my pronunciation.

این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

5 takeaways from the opening Ceremony of  the 2024 Paris Olympics An opening ceremony  

5 نکته از مراسم افتتاحیه المپیک 2024 پاریس مراسم افتتاحیه

unlike any other got the 2024 Olympic Games  officially underway in Paris Friday night,  

بر خلاف هر مراسم دیگری باعث شد که بازی‌های المپیک 2024 به طور رسمی جمعه شب در پاریس برگزار شود،

and truly, it was one that  will live on in Olympic legend.

و واقعاً، این مراسمی بود که در افسانه المپیک باقی خواهد ماند.

Here are 5 takeaways from the opening  of the 2024 Olympics #1 Paris shows off.

در اینجا 5 پیشنهاد از افتتاحیه المپیک 2024 شماره 1 پاریس آورده شده است.

It wasn't exactly the night that organizers  would have hoped for, but the opportunity  

دقیقاً همان شبی نبود که برگزارکنندگان امیدوار بودند، اما از فرصتی که برای نمایش کامل

to put the city of light and his culture  and people on full display was well taken.

شهر نور و فرهنگ و مردم او وجود داشت به خوبی استفاده شد.

On Friday #2 the rain tries to steal the show.

در روز جمعه شماره 2، باران سعی می کند نمایش را بدزدد.

The rain had sent a warning Friday morning and  threatened through much of Friday afternoon,  

باران یک هشدار صبح جمعه ارسال کرده بود و بیشتر بعدازظهر جمعه را تهدید می‌کرد،

but Paris's Gray skies finally opened up about  30 minutes into the three and a half hour show,  

اما آسمان خاکستری پاریس در نهایت حدود 30 دقیقه پس از نمایش سه ساعت و نیم باز شد و

leading to perhaps the most drenched opening  ceremony in the history of the modern Olympics #3.

شاید خیس‌ترین مراسم افتتاحیه در تاریخ المپیک مدرن برگزار شد. #3.

Céline Dion returns in stunning fashion after  a stunning light show on the Eiffel Tower.

سلین دیون پس از یک نمایش نور خیره کننده در برج ایفل با مدی خیره کننده بازمی گردد.

One of the most iconic singers of the last several  

یکی از مشهورترین خوانندگان چند

decades finally made her return  to performing after four years.

دهه اخیر، سرانجام پس از چهار سال به اجرا بازگشت.

Dion have been battling stiff person syndrome,  

دیون با سندرم فرد سفت مبارزه می‌کند،

a rare neurological condition that causes  spasms, muscle rigidity, and a heightened  

یک بیماری عصبی نادر که باعث اسپاسم، سفتی عضلانی و افزایش

sensitivity to stimuli such as sound and  lights #4A Paris party on a Friday night.

حساسیت به محرک‌هایی مانند صدا و نور می‌شود.

A long dance break in the middle of the show  

یک استراحت طولانی رقص در اواسط نمایش

encapsulated the vibe that  much of the show took on.

حال و هوایی را که بیشتر نمایش به خود گرفته بود، دربرگرفت.

It was party time in the French capital  #5A magnificent cauldron lighting the  

زمان مهمانی در پایتخت فرانسه بود #5 دیگ باشکوهی که

torch was carried by scores of French  athletes and other famous Olympians.

مشعل را روشن می‌کرد توسط تعداد زیادی ورزشکار فرانسوی و دیگر المپیکی‌های مشهور حمل می‌شد.

And when the final torch bearers  lit the Olympic cauldron,  

و هنگامی که حاملان مشعل پایانی دیگ المپیک را

which was attached to a giant  balloon, it began to float.

که به یک بالن غول پیکر وصل شده بود روشن کردند، شروع به شناور شدن کرد.

The Olympic flame ended the night  hovering over the city of Paris.

شعله المپیک شب را بر فراز شهر پاریس به پایان رساند.

Do you want me to make more  lessons just like this?

آیا می‌خواهید درس‌های بیشتری به این شکل بسازم؟

If you do, then put let's go, Put,  let's go, let's go in the comments.

اگر این کار را کردید، پس بگذارید اجازه دهید برویم، بگذارید، بیایید برویم، بیایید برویم در نظرات.

And of course, make sure you like this lesson,  

و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe to  your notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم، در اعلام شده خود مشترک شوید.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And you can keep expanding your  vocabulary with this lesson right now.

و می‌توانید همین حالا دایره لغات خود را با این درس گسترش دهید.