Harris vs Trump Presidential Debate 🇺🇸 Learn English with the News

Today, we're going to review a news  article about the 2024 presidential  

امروز، می‌خواهیم مقاله‌ای را درباره مناظره ریاست جمهوری ۲۰۲۴

debate between Kamala Harris and Donald Trump.

بین کامالا هریس و دونالد ترامپ بررسی کنیم.

And from this, you are going to  improve all areas of your fluency.

و از این طریق، می‌خواهید همه زمینه‌های تسلط خود را بهبود ببخشید.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, I'll read the headline Who won  the Harris Trump presidential debate?

ابتدا، عنوان را می خوانم که چه کسی در مناظره ریاست جمهوری هریس ترامپ پیروز شد؟

On the left we have Kamala Harris and  on the right we have Donald Trump.

در سمت چپ ما کامالا هریس و در سمت راست ما دونالد ترامپ را داریم.

Donald Trump and Kamala Harris  met for the first time on the  

دونالد ترامپ و کامالا هریس سه شنبه شب برای اولین بار در

presidential debate stage in  Philadelphia on Tuesday night.

صحنه مناظره ریاست جمهوری در فیلادلفیا ملاقات کردند.

Now, of course here notice the importance of  saying for the first time, this means that  

اکنون، البته در اینجا به اهمیت گفتن برای اولین بار توجه کنید، این بدان معناست که

prior to the debate, for before the debate,  these two people had not met in person.

قبل از مناظره، زیرا قبل از مناظره، این دو نفر شخصاً ملاقات نکرده بودند. به

Most likely they had phone calls with each other,  but they had not seen each other in person.

احتمال زیاد آنها با یکدیگر تماس تلفنی داشتند، اما شخصاً یکدیگر را ندیده بودند.

So that's meant for the first time.

بنابراین این برای اولین بار است.

Let's review these sentences.

بیایید این جملات را مرور کنیم.

I'm meeting my boss tonight so you can meet.

من امشب با رئیسم ملاقات می کنم تا شما هم ملاقات کنید.

The verb is meet is in the present continuous  because it's a planned action in the near future.

فعل is meet در حال استمراری است، زیرا یک عمل برنامه ریزی شده در آینده نزدیک است.

I'm meeting my boss tonight, but you can  use this for social purposes as well.

من امشب با رئیسم ملاقات می کنم، اما شما می توانید از آن برای اهداف اجتماعی نیز استفاده کنید.

I'm meeting my friends tonight,  so you can use the verb to meet  

من امشب با دوستانم ملاقات می‌کنم، بنابراین می‌توانید از این فعل برای ملاقات با

someone in a professional or social  context, but let's review this one.

فردی در زمینه حرفه‌ای یا اجتماعی استفاده کنید ، اما اجازه دهید این مورد را مرور کنیم.

I have a meeting notice here.

من اینجا یک اطلاعیه جلسه دارم.

What do you notice about this  word compared to this word?

در مورد این کلمه در مقایسه با این کلمه چه چیزی متوجه می شوید؟

A meeting.

یک جلسه

This is a noun.

این یک اسم است.

And you know it's a noun because  you have an article, a meeting,  

و می دانید که این یک اسم است زیرا شما یک مقاله، یک جلسه،

and the main verb is have I have  a meeting with my boss tonight.

و فعل اصلی این است که امشب با رئیسم ملاقات دارم.

You don't have to specify with my boss,  which is why this is in parentheses.

لازم نیست با رئیس من مشخص کنید، به همین دلیل است که در پرانتز آمده است.

It's optional.

اختیاری است.

You could simply say I have a meeting tonight.

شما به سادگی می توانید بگویید من امشب یک جلسه دارم.

And then someone might ask you,  oh, who are you meeting with?

و سپس ممکن است کسی از شما بپرسد، آه، با چه کسی ملاقات می کنید؟ با

Who are you meeting?

کی ملاقات می کنی؟

But notice that this is not  used in social situations.

اما توجه داشته باشید که در موقعیت‌های اجتماعی استفاده نمی‌شود.

If you have a meeting, it's  for a professional purpose.

اگر جلسه ای دارید، برای یک هدف حرفه ای است.

So you can only use this  in professional situations.

بنابراین فقط در موقعیت‌های حرفه‌ای می‌توانید از آن استفاده کنید.

On meeting the noun.

در ملاقات با اسم.

But you can use the verb meet in both  social and professional situations.

اما می‌توانید از فعل meet در موقعیت‌های اجتماعی و شغلی استفاده کنید.

Don't worry about taking these notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

نگران گرفتن این یادداشت ها نباشید زیرا همه چیز را در یک درس رایگان PDF خلاصه می کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

So they met for the first time on the presidential  debate stage in Philadelphia on Tuesday night.

بنابراین آنها برای اولین بار سه شنبه شب در صحنه مناظره ریاست جمهوری در فیلادلفیا ملاقات کردند.

Always pay attention to prepositions because  

همیشه به حروف اضافه توجه کنید زیرا

notice we have on and then day  of the week on Tuesday night.

متوجه می‌شوید که سه‌شنبه شب در روز و سپس روز هفته داریم.

If it included a time, what preposition  would you use with the time?

اگر شامل زمان باشد، از چه حرف اضافه برای زمان استفاده می‌کنید؟

The preposition is at at 8:00 PM Eastern Time.

حرف اضافه در ساعت 20:00 به وقت شرقی است.

In a situation like this where there's  a global audience, it's important and  

در شرایطی مانند این که در آن یک مخاطب جهانی وجود دارد، مهم و

helpful to include the time zone, which is  usually just an initial ET Eastern Time.

مفید است که منطقه زمانی را لحاظ کنید، که معمولاً فقط یک زمان شرقی اولیه ET است.

They may have shaken hands,  but they did not hit it off.

آنها ممکن است دست داده باشند، اما آن را نخوردند.

This is a very clever thing to say.

گفتن این حرف بسیار هوشمندانه است.

Do you understand the meaning of this?

آیا معنی این را می فهمید؟

Do you understand what is being communicated here?

آیا می دانید در اینجا چه چیزی در حال ارتباط است؟

So they may have shaken hands.

بنابراین ممکن است دست داده باشند.

This means they shook hands.

یعنی دست دادند.

So although they used the modal verb may, which  is often used for possibility, it may rain.

بنابراین، اگرچه از فعل معین may استفاده می‌کنند، که اغلب برای امکان استفاده می‌شود، ممکن است باران ببارد.

In this case it isn't a  possibility they shook hands.

در این مورد امکان دست دادن وجود ندارد.

So shaken is the third form of the verb.

بنابراین shaken شکل سوم فعل است.

The past simple is shook.

گذشته ساده تکان خورده است.

So when you go like this with  someone, you shake hands.

بنابراین وقتی با کسی به این شکل می روید، دست می دهید.

So Kamala Harris and Donald Trump shook  hands, but they did not hit it off.

بنابراین کامالا هریس و دونالد ترامپ با هم دست دادند، اما آنها به آن برخورد نکردند.

Do you understand the meaning of to hit it off?

آیا معنی ضربه زدن به آن را می فهمید؟

To hit it off is an idiom.

زدن آن یک اصطلاح است. به این

It means to quickly have a good connection  or bond with someone that you met.

معنی است که به سرعت با کسی که ملاقات کرده‌اید ارتباط خوبی برقرار کنید یا پیوند برقرار کنید.

So you might say my new Co worker is awesome.

بنابراین ممکن است بگویید همکار جدید من عالی است.

We really hit it off.

ما واقعا به آن ضربه زدیم.

So you met your new Co worker for  the first time and very quickly  

بنابراین برای اولین بار با همکار جدیدتان ملاقات کردید و خیلی سریع

you felt a close connection to that Co worker.

با آن همکار ارتباط نزدیکی احساس کردید. احساس می‌کنید وجوه مشترک

You felt like you had a lot in  common or this is a person you  

زیادی دارید یا این فردی است که

can easily, we talk to, spend a lot of time with.

به راحتی می‌توانید با او صحبت کنیم، زمان زیادی را با او بگذرانید.

Basically you like that person, you hit it off.

اساساً شما آن شخص را دوست دارید، او را شکست می دهید.

We really hit it off.

ما واقعا به آن ضربه زدیم.

So as an idiom, we just use hit it off the IT  represents your relationship with each other.

بنابراین به‌عنوان یک اصطلاح، ما فقط از ضربه زدن به آن استفاده می‌کنیم که IT نشان‌دهنده رابطه شما با یکدیگر است.

So hopefully you think Jennifer and I hit it off.

پس امیدوارم فکر کنید که من و جنیفر موفق شدیم.

Jennifer and I hit it off.

من و جنیفر این کار را انجام دادیم.

Now I know we haven't met each other in person,  

اکنون می‌دانم که ما شخصاً یکدیگر را ملاقات نکرده‌ایم،

but we can still have a good  relationship or a close connection.

اما هنوز هم می‌توانیم یک رابطه خوب یا ارتباط نزدیک داشته باشیم.

And hopefully you felt that way when  you first started watching my videos.

و امیدوارم وقتی برای اولین بار شروع به تماشای ویدیوهای من کردید، چنین احساسی داشتید.

If so, you can say Jennifer and I hit it off.

اگر اینطور است، می توانید بگویید جنیفر و من آن را انجام دادم.

If you agree with that, that we  hit it off, put that's right.

اگر با آن موافق هستید، که ما آن را شکست دادیم، درست است.

That's right.

I certainly hope you feel that way.

درست است.

من مطمئنا امیدوارم که شما چنین احساسی داشته باشید.

Put that's right in the comments.

درست است در نظرات قرار دهید. آیا از

Are you enjoying this lesson?

این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the finally fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی که در نهایت روان است به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

the movies, YouTube and the news.

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.

So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  

بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت.

You can look in the for the link to learn more,  

می‌توانید برای کسب اطلاعات بیشتر در پیوند جستجو کنید،

or you can go to my website and  click on finally fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی آکادمی در نهایت fluent کلیک کنید.

Now let's continue with our  lesson in a fiery 90 minutes.

اکنون بیایید به درس خود در 90 دقیقه آتشین ادامه دهیم.

Harris frequently rattled the  former president with personal  

هریس مرتباً رئیس جمهور سابق را با

attacks that threw him off message  First, let's look at fiery fiery.

حملات شخصی مورد ضرب و شتم قرار می داد که او را از پیام خود دور می کرد. ابتدا، اجازه دهید به آتش سوزی نگاه کنیم.

This sounds like it was an  intense, energetic, fiery.

این به نظر می رسد که یک شدید، پرانرژی، آتشین بود.

So this is an adjective.

پس این یک صفت است.

You could say we had a fiery conversation,  you had a conversation with someone,  

می توانید بگویید که ما یک گفتگوی آتشین داشتیم، شما با کسی صحبت می کردید،

but it was intense, full of energy, and  it could also be very passionate as well.

اما شدید، پر انرژی، و همچنین می توانست بسیار پرشور باشد.

So it makes sense they would use this adjective  to describe the debate in a fiery 90 minutes.

بنابراین منطقی است که آنها از این صفت برای توصیف مناظره در 90 دقیقه آتشین استفاده کنند.

90 minutes being the length of  the debate in a fiery 90 minutes.

90 دقیقه طول بحث در 90 دقیقه آتشین است.

Harris frequently so adverb of frequency.

هریس اغلب قید فرکانس. به این

It means it happened a lot  more than it didn't happen.

معنی است که خیلی بیشتر از این اتفاق افتاده است.

Harris frequently rattled.

هریس مکرراً سر و صدا می کرد.

Do you know what this means to rattle someone?

آیا می دانید این به چه معناست که کسی را سر و صدا کند؟

This is a verb to rattle, rattle.

این فعل جغجغه کردن، جغجغه کردن است.

This means to make someone feel  nervous, unsettled, or confused.

این به معنای ایجاد احساس عصبی، بی قراری یا سردرگمی است.

Now notice the sentence structure here.

اکنون به ساختار جمله در اینجا توجه کنید.

Harris rattled the former president,  the former president being Donald Trump.

هریس رئیس جمهور سابق را به لرزه درآورد، رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ بود.

So Harris rattled Donald Trump.

بنابراین هریس دونالد ترامپ را به هم ریخت.

Harris made Donald Trump feel  nervous, unsettled, or confused.

هریس باعث شد دونالد ترامپ احساس عصبی، بی قراری یا سردرگمی کند.

This is commonly used in the passive voice.

این معمولاً در صدای غیرفعال استفاده می شود.

For example, the presenter.

مثلا مجری.

The person presenting the presenter  was rattled by the unexpected question.

شخصی که مجری را ارائه می‌کند، از این سؤال غیرمنتظره به لرزه درآمد.

So they received the question and  they became nervous or unsettled.

بنابراین آنها سؤال را دریافت کردند و عصبی یا ناآرام شدند.

They lost their ability to communicate  because of this unexpected question.

آنها توانایی خود را برای برقراری ارتباط به دلیل این سؤال غیرمنتظره از دست دادند.

But you can use it in the active  voice and say the unexpected question.

اما می‌توانید از آن در صدای فعال استفاده کنید و سؤال غیرمنتظره را بگویید.

This is the subject rattled the presenter.

این موضوعی است که مجری را به لرزه درآورده است.

So your verb is rattle, and  you need to conjugate that.

بنابراین فعل شما جغجغه است، و باید آن را با هم ترکیب کنید.

It's very likely that you could  get rattled in a job interview or  

این احتمال وجود دارد که در یک مصاحبه شغلی یا

Nils exam or anytime you're speaking in English.

امتحان نیلز یا هر زمانی که به زبان انگلیسی صحبت می کنید، دچار سر و صدا شوید.

And that's why I'm here to help.

و به همین دلیل است که من اینجا هستم تا کمک کنم.

So again, put that's right,  that's right in the comments.

بنابراین دوباره، درست است، درست در نظرات قرار دهید.

Harris frequently rattled the former  president with personal attacks.

هریس مرتباً رئیس جمهور سابق را با حملات شخصی مورد ضرب و شتم قرار می داد.

So this is how she made him feel  nervous or unsettled or confused.

بنابراین این باعث شد که او احساس عصبی یا بی قراری یا سردرگمی کند.

It was with personal attacks  that threw him off message here.

با حملات شخصی بود که پیام او را در اینجا از دست داد.

This threw him off message means that the  personal attacks made him become off message.

این پیام او را دور انداخت به این معنی که حملات شخصی باعث شد او پیامی را از دست بدهد.

Now off message represents that  in a debate Trump has prepared  

پیام Now off نشان‌دهنده این است که در یک مناظره ترامپ

just like you would prepare for  a job interview or you're IELTS.

درست مانند شما برای مصاحبه شغلی یا آیلتس آماده شده است.

He knows what he wants to say on a  specific issue, let's say the economy.

او می داند که در مورد یک موضوع خاص، مثلاً اقتصاد، می خواهد چه بگوید.

He has the specific points he wants  to make, but because he was rattled,  

او نکات خاصی را دارد که می‌خواهد به آن اشاره کند ، اما چون سر و صدا داشت،

he didn't talk about those specific  points, which were his message.

درباره آن نکات خاص که پیام او بود، صحبت نکرد.

He talked about other points  which were not his message.

او درباره نکات دیگری صحبت کرد که پیام او نبود.

So that is off message when  he talked about things that  

بنابراین زمانی که او در مورد چیزهایی صحبت می‌کرد که

he shouldn't have been talking  about at that moment in time.

در آن لحظه نباید درباره آن‌ها صحبت می‌کرد، این پیام خاموش است.

Let's continue.

ادامه دهیم.

Her pointed digs on the size of his  rally crowns his conduct during the  

کاوش‌های تیز او در مورد اندازه تظاهرات او نشان‌دهنده رفتار او در جریان

capital riot and on the officials who served in  

شورش‌های پایتخت و مقاماتی است که در

his administration who have since become  outspoken and critics of his campaign.

دولت او خدمت می‌کردند و از آن زمان به صراحت و منتقد کمپین او تبدیل شدند.

Repeatedly left Trump on the back foot.

بارها ترامپ را پشت پا گذاشت. صادقانه بگویم،

This isn't the most common  expression, to be honest,  

این رایج ترین عبارت نیست،

But repeatedly left Trump on the back foot.

اما بارها ترامپ را پشت پا گذاشته است.

You can think of it as repeatedly rattled Trump,  

می‌توانید تصور کنید که ترامپ مکرراً سر و صدا کرده است،

repeatedly threw him off message  words that we already reviewed.

او را مکرراً از کلماتی که قبلاً بررسی کرده‌ایم دور انداخته است.

You could replace that here.

شما می توانید آن را در اینجا جایگزین کنید.

Repeatedly made him defensive.

بارها او را به حالت دفاعی واداشت.

You could think of as well, and you might  be wondering what pointed digs means.

شما هم می‌توانید به این موضوع فکر کنید، و ممکن است تعجب کنید که حفاری‌های نوک‌دار به چه معناست.

To be honest, this also is not that commonly  used, but the replacement words are.

صادقانه بگویم، این نیز چندان رایج نیست ، اما کلمات جایگزین هستند.

So criticism would represent digs.

بنابراین انتقاد نشان دهنده حفاری است.

Her digs on the size, her criticism on the size.

او در مورد اندازه، انتقاد او به اندازه.

So criticism is a noun form.

پس نقد یک شکل اسمی است.

Criticize is the verb to criticize.

نقد کردن فعل انتقاد کردن است.

So when you criticize someone or  something, you talk about it negatively.

بنابراین وقتی از کسی یا چیزی انتقاد می کنید، در مورد آن منفی صحبت می کنید.

So if you say Jennifer, this video was not good,  

بنابراین اگر می گویید جنیفر، این ویدیو خوب نبود،   از

you criticized my video, you  said something negative about it.

ویدیوی من انتقاد کردید، یک چیز منفی در مورد آن گفتید. پس

So that is criticism.

انتقاد همین است.

So I could say, wow, that criticism,  

بنابراین می‌توانم بگویم، وای، این انتقاد، به

it hurt my feelings, but I will  use it to make my videos better.

احساسات من آسیب زد، اما از آن برای بهتر کردن ویدیوهایم استفاده خواهم کرد.

Now pointed means direct.

Now pointed به معنای مستقیم است.

So you can indirectly criticize someone.

بنابراین شما می توانید به طور غیر مستقیم از کسی انتقاد کنید.

You might say, well, Jennifer, you your  other videos were better than this one.

ممکن است بگویید، خوب جنیفر، شما ویدیوهای دیگرتان بهتر از این بودید.

So you're indirectly saying  you didn't like this video.

بنابراین شما به طور غیرمستقیم می گویید این ویدیو را دوست نداشتید.

So indirect, your other videos were better direct.

بنابراین غیر مستقیم، ویدیوهای دیگر شما مستقیم بهتر بودند.

This video is not good.

این ویدیو خوب نیست

So she was directly criticizing  Trump, her pointed digs.

بنابراین او مستقیماً از ترامپ انتقاد می‌کرد، حکایت‌های او.

This is the noun form.

این شکل اسم است.

But again, I think using the word  criticism or criticize as the verb  

اما دوباره، فکر می‌کنم استفاده از کلمه انتقاد یا انتقاد به عنوان فعل

and using direct or indirect would be more common.

و استفاده مستقیم یا غیرمستقیم رایج‌تر است.

Although now you know what this  means if you see it in the future.

اگرچه اکنون می‌دانید که اگر در آینده آن را ببینید چه معنایی دارد.

So her criticism and then this is  what she was criticizing him on.

بنابراین انتقاد او و سپس این همان چیزی است که او از او انتقاد می کرد.

You criticize someone on something.

شما در مورد چیزی از کسی انتقاد می کنید.

That's the preposition.

حرف اضافه همین است.

Let's continue the pattern for much  of this debate was Harris provoking  

بیایید الگوی بیشتر این بحث را ادامه دهیم که هریس

her Republican rival into making extended  defenses of his past conduct and comments.

رقیب جمهوری خواه خود را به دفاع گسترده از رفتار و نظرات گذشته خود تحریک می کرد.

So this extended defenses of  his past conduct and comments,  

بنابراین این دفاع گسترده از رفتار و نظرات گذشته او،

you could say provoking her Republican  rival, this is Donald Trump, provoking  

می‌توان گفت که رقیب جمهوری‌خواه او را تحریک می‌کند ، این دونالد ترامپ است،

Donald Trump into the back foot, which  would be into this defensive stance.

دونالد ترامپ را به سمت عقب تحریک می‌کند، که در این موضع دفاعی است.

But again, it would probably be more common just  to say the word defensive to become defensive.

اما دوباره، احتمالاً رایج‌تر است که فقط کلمه دفاعی را بگوییم تا دفاعی شویم.

Let's review these two words because they are very  

بیایید این دو کلمه را مرور کنیم زیرا این دو کلمه

commonly used in both professional  and social everyday situations.

معمولاً در موقعیت‌های روزمره حرفه‌ای و اجتماعی استفاده می‌شوند.

So to provoke, this is a verb  and this means to deliberately,  

بنابراین تحریک کردن، این یک فعل است و این به معنای عمدی است،

deliberately means on purpose to deliberately  cause a negative reaction in someone.

عمداً به معنای عمدی ایجاد واکنش منفی در کسی است.

This is something that siblings do with each other  when they're young and even when they're old.

این کاری است که خواهر و برادرها در جوانی و حتی در پیری با یکدیگر انجام می‌دهند.

Friends do this, Co workers do this.

دوستان این کار را می کنند، کارگران شرکت این کار را می کنند.

It exists in both professional  and social situations.

هم در موقعیت‌های حرفه‌ای و هم در موقعیت‌های اجتماعی وجود دارد.

So a parent might say stop provoking your sister.

بنابراین یکی از والدین ممکن است بگوید دست از تحریک خواهرتان بردارید.

So stop doing things on purpose to make your  sister angry, upset, annoyed or frustrated.

بنابراین از انجام کارهای عمدی که خواهرتان را عصبانی، ناراحت، آزرده یا ناامید کنید، دست بردارید. نوعی

Some sort of negative reaction.

واکنش منفی

Now here defenses.

حالا اینجا دفاع ها.

This is a noun, but the verb form  is to be defensive, to be defensive.

این یک اسم است، اما شکل فعل آن دفاعی بودن، دفاعی بودن است.

So the verb is be, and then  defensive is the adjective.

بنابراین فعل be است و سپس دفاعی صفت است.

You can have the verb to defend like a  soldier or even a mother defends her children,  

می‌توانید فعل دفاع کردن را داشته باشید، مثلاً یک سرباز یا حتی یک مادر از فرزندانش دفاع می‌کند،

an animal defends their territory, for example.

یک حیوان از قلمرو خود دفاع می‌کند.

But to be defensive, this is  defensive is an adjective.

اما برای دفاعی بودن، این است دفاعی یک صفت است.

And this is when you protect yourself  from criticism or attack, usually by  

و این زمانی است که از خود در برابر انتقاد یا حمله محافظت می‌کنید، معمولاً با

justifying your actions or behaviors.

توجیه اعمال یا رفتارهایتان.

So remember, you criticized my video,  

پس یادت باشد، تو از ویدیوی من انتقاد کردی،

and you said you directly criticized my video  and said, Jennifer, this video is not good.

و گفتی که مستقیماً از ویدیوی من انتقاد کردی و گفتی، جنیفر، این ویدیو خوب نیست.

Now, maybe you were trying to provoke me.

حالا شاید می خواستی من را تحریک کنی.

Maybe you said this on purpose to make  me angry or upset for whatever reason.

شاید شما عمدا این را گفتید که به هر دلیلی من را عصبانی یا ناراحت کنید.

But regardless, maybe I become defensive  and I tried to justify this video and say,  

اما صرف نظر از این، شاید من حالت تدافعی به خود گرفتم و سعی کردم این ویدیو را توجیه کنم و بگویم،

well, you don't know what you're talking about.

خب، شما نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید.

You don't understand what a good video is.

شما متوجه نمی شوید که یک ویدیوی خوب چیست.

This video is amazing.

این ویدیو شگفت انگیز است.

You're just an idiot.

تو فقط یک احمق هستی

That could be how I'm trying to defend  myself and that is being defensive.

این می تواند روشی باشد که من سعی می کنم از خودم دفاع کنم و این حالت تدافعی است.

So that is how 1 can be defensive, which is  a common reaction in that situation, which is  

بنابراین اینگونه است که 1 می تواند تدافعی باشد، که یک واکنش رایج در آن موقعیت است، به همین دلیل است که

why I'm sharing it because it's very commonly  used in personal and professional situations.

من آن را به اشتراک می گذارم زیرا معمولاً در موقعیت های شخصی و حرفه ای استفاده می شود.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

He gladly obliged.

او با کمال میل متعهد شد.

OK, So he gladly obliged if he obliged.

خوب، پس او با کمال میل متعهد شد اگر متعهد شد.

Remember, Kamala Harris was trying to  provoke him to make defenses about his  

به یاد داشته باشید، کامالا هریس سعی می‌کرد او را تحریک کند تا از

past conduct and comments comments  rather than staying on message.

رفتار و نظرات گذشته‌اش دفاع کند نه اینکه در پیام بماند.

And he obliged, which means he  did what she wanted him to do.

و او متعهد شد، به این معنی که او کاری را انجام داد که او می خواست.

He gladly obliged, raising his voice.

او با خوشحالی ملزم شد و صدایش را بلند کرد.

So to raise one's voice means to speak  louder at times and shaking his head.

بنابراین بلند کردن صدا به معنای بلندتر صحبت کردن و تکان دادن سر است.

So what I'm doing now is I'm shaking my head.

پس کاری که الان انجام می دهم این است که سرم را تکان می دهم.

We commonly do this when we're angry or annoyed.

ما معمولاً وقتی عصبانی یا عصبانی هستیم این کار را انجام می دهیم.

We shake our heads.

سرمان را تکان می دهیم.

So you can imagine he's raising  his voice and shaking his head,  

بنابراین می‌توانید تصور کنید که او صدایش را بالا می‌برد و سرش را تکان می‌دهد،

both of which are taking him off  message, which is what she wanted to do.

هر دوی این‌ها پیام او را حذف می‌کند، این همان کاری است که او می‌خواست انجام دهد.

If debates are won and lost on which  candidate best takes advantage of issues  

اگر مناظره‌ها برنده یا شکست بخورند، کدام یک از نامزدها بهترین استفاده را از موضوعاتی

where they are strong and defends  or deflects on areas of weakness.

که قوی هستند، می‌برد و از نقاط ضعف دفاع می‌کند یا منحرف می‌شود.

Tuesday night tilted in  favor of the vice president.

سه شنبه شب به نفع معاون رئیس جمهور متمایل شد.

Let's review the sentence structure for to take  

بیایید ساختار جمله را بررسی کنیم تا

advantage of something because  this is very commonly used.

از چیزی بهره ببریم زیرا این بسیار رایج است.

So of course, your verb is take.

پس البته، فعل شما گرفتن است.

That's what you'll conjugate  advantage doesn't change and  

این همان چیزی است که با هم ترکیب می‌کنید مزیت تغییر نمی‌کند و

then of and you can have a noun or a gerund verb.

سپس of و می‌توانید یک اسم یا فعل جنوندی داشته باشید.

Here we have a noun issues, but  if you have a verb it would be the  

در اینجا ما با یک اسم مشکل داریم، اما اگر فعل داشته باشید، این

gerund because you have a preposition  of which is part of the expression.

فعل است زیرا شما حرف اضافه ای دارید که بخشی از عبارت است.

The expression expression is to take  advantage of something or doing something.

عبارت عبارت بهره بردن از چیزی یا انجام کاری است.

And this means to use a situation, the  something or doing something to your benefit.

و این به معنای استفاده از یک موقعیت، چیزی یا انجام کاری به نفع خود است.

So for example, he took advantage of.

پس مثلاً از آن بهره برد. پس

So take is our verb.

گرفتن فعل ماست.

This is in the past simple.

این در گذشته ساده است.

He took advantage of working.

از کار کردن بهره برد.

So this is the gerund verb of working from home.

بنابراین این فعل جین کار از خانه است.

So he benefited from this situation.

بنابراین او از این وضعیت سود برد.

The situation is working from home and how did  he benefit to spend more time with his family?

وضعیت کار از خانه است و او چه سودی برای گذراندن وقت بیشتر با خانواده‌اش داشته است؟

You don't have to include this part.

لازم نیست این قسمت را وارد کنید.

The sentence is complete right here.

جمله در اینجا کامل است.

He took advantage of working from  home and it might be obvious how  

او از کار در خانه استفاده کرد و ممکن است واضح باشد که

he benefited from that situation, but you  can provide the specific reason as well.

از آن موقعیت چقدر سود برده است، اما می‌توانید دلیل خاصی را نیز ارائه کنید.

Now we talked about defend.

حالا در مورد دفاع صحبت کردیم.

Let's look at deflect.

بیایید به انحراف نگاه کنیم.

When you deflect, it means you avoid usually  answering a question and you do it on purpose.

وقتی منحرف می‌شوید، به این معنی است که معمولاً از پاسخ دادن به یک سؤال اجتناب می‌کنید و آن را عمداً انجام می‌دهید.

So to purposely avoid.

بنابراین به عمد اجتناب کنید.

And you might do that by changing the topic.

و ممکن است با تغییر موضوع این کار را انجام دهید.

So in a job interview, if they ask you  a question but you don't want to answer  

بنابراین در یک مصاحبه شغلی، اگر از شما سؤالی می‌پرسند، اما شما نمی‌خواهید

the question for whatever reason, you could  try to change the topic to something else.

به هر دلیلی به سؤال پاسخ دهید، می‌توانید موضوع را به چیز دیگری تغییر دهید.

So that is you deflecting the question.

بنابراین شما سوال را منحرف می کنید.

So in this case, deflecting on areas of  weakness so to try to avoid talking about  

بنابراین در این مورد، از نقاط ضعف خود منحرف شوید تا سعی کنید از صحبت در مورد

your areas of weakness, which seems  like a good strategy in a job interview  

نقاط ضعف خود اجتناب کنید، که به نظر می‌رسد استراتژی خوبی در مصاحبه شغلی است

and high health a conversation you're  having with your friend or Co worker.

و گفتگوی سالمی که با دوست یا همکار خود دارید.

Any situation you might want to use this tactic  of deflecting Tuesday night tilted in favor.

هر موقعیتی که ممکن است بخواهید از این تاکتیک انحراف سه شنبه شب به نفع استفاده کنید.

So imagine we have these represent  the people who are voting.

بنابراین تصور کنید که اینها نماینده مردمی هستند که رای می‌دهند.

So we have the people voting for Kamala  Harris, the people voting for Donald Trump.

بنابراین ما مردمی را داریم که به کامالا هریس رأی می دهند ، مردمی که به دونالد ترامپ رأی می دهند.

So if it tilts in her favor, it means  that more people support Kamala Harris.

بنابراین اگر به نفع او باشد، به این معنی است که افراد بیشتری از کامالا هریس حمایت می‌کنند.

So it's even, but then it tilts in her favor.

بنابراین یکنواخت است، اما سپس به نفع او متمایل می شود.

But it could be the opposite.

اما ممکن است برعکس باشد.

It's even and it tilts in Trump's favor.

یکنواخت است و به نفع ترامپ متمایل می شود.

So it means that the more people  are supporting or accepting one  

بنابراین به این معنی است که هر چه تعداد افراد بیشتری از یک

person over another or 1 issue over another.

نفر به جای دیگری یا 1 موضوع را بر دیگری حمایت یا قبول کنند.

Let's continue.

ادامه دهیم.

A snap CNN poll of voters watching said  

یک نظرسنجی فوری CNN از رای دهندگانی که تماشا می کردند نشان داد

that Harris performed better and  betting markets said the same.

که هریس عملکرد بهتری داشت و بازارهای شرط بندی هم همین را گفتند.

So CNN, this is a different news outlet.

بنابراین CNN، این یک رسانه خبری متفاوت است.

The article we're reviewing is from the BBC,  

مقاله‌ای که ما در حال بررسی آن هستیم از بی‌بی‌سی است،

but this article from the BBC  is referencing a poll from CNN.

اما این مقاله از بی‌بی‌سی به نظرسنجی از CNN ارجاع می‌دهد.

Let's review Snap because this is commonly used.

بیایید Snap را بررسی کنیم زیرا این معمولا استفاده می شود.

So this means suddenly or quickly,  

بنابراین این یعنی ناگهانی یا سریع،

but so suddenly or quickly that there isn't  enough time for careful consideration.

اما آنقدر ناگهانی یا سریع که زمان کافی برای بررسی دقیق وجود ندارد.

So it's letting you know that this poll  where voters say I think Harris won,  

بنابراین به شما اطلاع می‌دهد که این نظرسنجی که رای‌دهندگان می‌گویند فکر می‌کنم هریس برنده شد،   فکر می‌کنم

I think Trump won, it was a snap.

ترامپ برنده شد، یک اتفاق فوری بود.

So that is to snap, the verb to snap.

پس این عبارت است از snap، فعل به snap.

And it happens very quickly, right?

و خیلی سریع اتفاق می افتد، درست است؟

So it was a snap poll, meaning that the voters  

بنابراین این یک نظرسنجی فوری بود، به این معنی که رای دهندگان

didn't have a lot of time to carefully  consider who won or who lost.

وقت زیادی نداشتند تا به دقت بررسی کنند که چه کسی برنده یا چه کسی شکست خورد.

Let's review these example sentences  because this is commonly used.

بیایید این جملات مثال را مرور کنیم زیرا معمولاً از این جملات استفاده می‌شود.

First impressions are important, so when  you meet someone for the first time,  

برداشت اول مهم است، بنابراین وقتی برای اولین بار با کسی ملاقات می‌کنید،

how they think of you after their first  impression is important because people make  

نحوه فکر کردن او پس از اولین برداشت در مورد شما مهم است زیرا مردم

snap judgements, so they judge you quickly  and suddenly without carefully considering.

قضاوت‌های فوری می‌کنند، بنابراین شما را سریع و ناگهانی بدون بررسی دقیق قضاوت می‌کنند.

It's a snap judgement.

این یک قضاوت فوری است.

This is also used with decisions.

این نیز در تصمیم گیری استفاده می شود.

You can make a snap decision, which means  you do it careful, quickly or suddenly.

می‌توانید یک تصمیم فوری بگیرید، به این معنی که آن را با دقت، سریع یا ناگهانی انجام می‌دهید.

Not carefully, quickly or suddenly  without careful consideration.

نه با دقت، سریع یا ناگهانی بدون بررسی دقیق.

I made a snap decision and accepted the job.

من یک تصمیم فوری گرفتم و این کار را پذیرفتم.

So you didn't carefully consider it.

بنابراین شما آن را به دقت در نظر نگرفتید.

It was a snap decision.

این یک تصمیم فوری بود.

Debate watchers said 63% to 37% that Harris turned  in a better performance on stage in Philadelphia.

ناظران مناظره 63 تا 37 درصد گفتند که هریس روی صحنه در فیلادلفیا عملکرد بهتری داشت.

So turned in a better performance.

بنابراین عملکرد بهتری داشت.

I don't think this is the  most common way to say this.

فکر نمی‌کنم این رایج‌ترین راه برای گفتن این باشد.

I would just say that Harris performed  better on stage in Philadelphia.

فقط می‌توانم بگویم که هریس روی صحنه در فیلادلفیا بهتر اجرا کرد.

I think that's a clearer way.

من فکر می کنم این یک راه واضح تر است.

And it's not very common to say  I turned in a great performance.

و خیلی متداول نیست که بگوییم اجرای عالی ارائه کردم.

That isn't an expression I hear too much.

این عبارتی نیست که من زیاد می شنوم.

You can turn in an assignment, which  means you submit an assignment.

می‌توانید یک تکلیف را تحویل دهید، به این معنی که یک تکلیف را ارسال می‌کنید.

So if you turn in a presentation, to me that  sounds like you submit a presentation for review.

بنابراین، اگر ارائه‌ای را ارائه کنید، به نظر من به نظر می‌رسد که ارائه‌ای را برای بررسی ارسال می‌کنید.

So honestly, I wouldn't say this.

بنابراین صادقانه، من این را نمی گویم.

I would just say performed better.

فقط می گویم عملکرد بهتری داشت.

I think that's a lot clearer prior to the debate.

من فکر می کنم قبل از بحث خیلی واضح تر است.

So notice when you use prior,  you need the preposition to.

پس توجه کنید وقتی از پیش استفاده می‌کنید، به حرف اضافه برای نیاز دارید.

So you have prior to and this  means before before the debate.

بنابراین شما قبل از مناظره دارید و این به معنای قبل از مناظره است.

Prior to.

قبل از.

This is important because if you have  a verb, you need the gerund verb.

این مهم است زیرا اگر فعل دارید، به فعل جیروند نیاز دارید.

But the same with before, because  before is also a preposition.

اما قبل از آن هم همینطور است، زیرا قبل از آن نیز حرف اضافه است.

So you could use a verb and say  prior to watching the debate or  

بنابراین می‌توانید از یک فعل استفاده کنید و بگویید قبل از تماشای مناظره یا

before watching the debate or before the  debate because they mean the same thing.

قبل از تماشای مناظره یا قبل از مناظره زیرا معنی آنها یکسان است.

Prior to the debate, the same  voters were evenly split.

قبل از مناظره، همان رأی دهندگان به طور مساوی تقسیم شدند.

So evenly split means like this.

بنابراین تقسیم یکنواخت به این معنی است.

So about 5050, not exactly.

بنابراین در مورد 5050، نه دقیقا.

It could be a little more, a little less, but  then remember it tilted in Kamala's favor,  

ممکن است کمی بیشتر باشد، کمی کمتر، اما به خاطر داشته باشید که به نفع کامالا متمایل شد،

so more people supported or  favored Kamala as the winner.

بنابراین افراد بیشتری از کامالا به عنوان برنده حمایت کردند یا از آن حمایت کردند.

But prior to the debate, the same voters were  evenly split on which candidate would perform  

اما قبل از مناظره، همان رأی‌دهندگان درباره اینکه کدام نامزد عملکرد قوی‌تری دارد، به طور مساوی تقسیم می‌شدند، به طوری که

more strongly, with 50% saying Harris  would do so and 50% that Trump would.

50 درصد گفتند هریس این کار را انجام می‌دهد و 50 درصد ترامپ می‌گویند.

So that's the split.

پس این تقسیم است.

The vast majority, vast makes it sound stronger.

اکثریت قریب به اتفاق، واستر باعث می شود که صدای آن قوی تر باشد.

Majority means the biggest part,  but that could be 51% to 49 percent.

اکثریت به معنای بزرگترین بخش است، اما این می تواند 51٪ تا 49 درصد باشد.

51 is still the majority because it's bigger, but  the vast majority sounds more like 80% or 75%.

51 همچنان اکثریت است زیرا بزرگتر است، اما اکثریت قریب به اتفاق بیشتر شبیه 80٪ یا 75٪ به نظر می رسد.

So it makes it stronger.

بنابراین آن را قوی تر می کند.

The vast majority who tuned in, if you  tune in to something on TV, YouTube,  

اکثریت قریب به اتفاق کسانی که کوک می‌کنند، اگر در تلویزیون، یوتیوب،

social media, if you tune in, it means you watch.

شبکه‌های اجتماعی، چیزی را تنظیم کنید، به این معنی است که تماشا می‌کنید.

So I could say make sure you  tune in to my next lesson.

بنابراین می‌توانم بگویم حتماً با درس بعدی من هماهنگ شوید.

Make sure you watch my next lesson.

حتماً درس بعدی من را تماشا کنید.

So the vast majority who watched, who tuned in,  

بنابراین اکثریت قریب به اتفاق کسانی که تماشا کردند،

said it had no effect on  their presidential decision.

گفتند که تأثیری بر تصمیم ریاست جمهوری آنها نداشت.

OK, so the people who watched the debate,  

خوب، پس افرادی که مناظره را تماشا کردند،

even though it tilted in Kamala's  favor, more people thought she won.

حتی اگر به نفع کامالا بود، افراد بیشتری فکر کردند که او برنده شد.

It had no effect on their presidential decision.

هیچ تاثیری بر تصمیم ریاست جمهوری آنها نداشت.

Which means just because they  thought she won the debate  

این بدان معناست که فقط به این دلیل که آنها فکر می‌کردند او در مناظره پیروز شده است، به این

doesn't mean they're going  to vote for her necessarily.

معنی نیست که لزوماً به او رأی خواهند داد.

Although among the debate watchers,  Trump supporters were more likely than  

اگرچه در میان ناظران مناظره، حامیان ترامپ بیشتر از

Harris supporters to say the event, The  debate gave them reason to reconsider.

حامیان هریس این رویداد را بیان می‌کردند، این بحث به آنها دلیلی برای تجدید نظر داد.

OK, so if you reconsider, remember  when you add re before a verb and  

بسیار خوب، پس اگر تجدید نظر کردید، زمانی که re را قبل از یک فعل اضافه می‌کنید و

the pronunciation is a long E re reconsider.

تلفظ دوباره E طولانی است، به یاد بیاورید.

It means you do the verb again.

یعنی فعل را دوباره انجام می دهید.

So this means to consider again.

بنابراین این به معنای در نظر گرفتن مجدد است.

So if you make a snap decision later, you  might want to reconsider that decision.

بنابراین اگر بعداً تصمیم فوری گرفتید، ممکن است بخواهید در آن تصمیم تجدید نظر کنید.

You might want to think about  it more because in reality,  

ممکن است بخواهید بیشتر درباره آن فکر کنید زیرا در واقعیت،

you didn't consider it in the first  place because it was a snap decision.

در وهله اول آن را در نظر نگرفتید زیرا تصمیمی فوری بود.

I wrote that example for  you because snap decision,  

من آن مثال را برای شما نوشتم زیرا تصمیم فوری،

snap judgement is very commonly used  so you can get comfortable using it.

قضاوت فوری بسیار رایج است بنابراین می توانید با استفاده از آن راحت باشید.

And that's the end of our article.

و این پایان مقاله ما است.

So what I'll do now is I'll read  the article from start to finish,  

بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می‌خوانم،

and this time you can focus on my pronunciation.

و این بار می‌توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

Who won the Harris, Trump presidential debate?

چه کسی در مناظره ریاست جمهوری هریس و ترامپ پیروز شد؟

Donald Trump and Kamala Harris  met for the first time on the  

دونالد ترامپ و کامالا هریس سه شنبه شب برای اولین بار در

presidential debate stage in  Philadelphia on Tuesday night.

صحنه مناظره ریاست جمهوری در فیلادلفیا ملاقات کردند.

They may have shaken hands, but they did  not hit it off in a fiery 90 minutes.

آنها ممکن است دست بدهند، اما در یک 90 دقیقه آتشین به آن ضربه نزدند.

Harris frequently rattled the former president  with personal attacks that threw him off message.

هریس مکرراً رئیس جمهور سابق را با حملات شخصی مورد ضرب و شتم قرار می داد که پیام او را از بین می برد.

Her pointed digs on the size of his rally  crowns, his conduct during the capital  

کاوش‌های او در مورد اندازه تاج‌های راهپیمایی او ، رفتار او در جریان

riot and on the officials who served  in his administration who have since  

شورش‌های پایتخت و مقاماتی که در دولت او خدمت می‌کردند و از آن زمان به

become outspoken critics of his campaign,  repeatedly left Trump on the back foot.

منتقدان صریح کمپین او تبدیل شدند، بارها ترامپ را پشت پا گذاشت.

The pattern for much of this  debate was Harris provoking  

الگوی بیشتر این بحث این بود که هریس

her Republican rival into making extended  defenses of his past conduct and comments.

رقیب جمهوری‌خواه خود را تحریک می‌کرد تا از رفتار و نظرات گذشته‌اش دفاع‌های گسترده‌ای انجام دهد.

He gladly obliged, raising his  voice at times and shaking his head.

او با خوشحالی مجبور شد، گاهی صدایش را بلند کرد و سرش را تکان داد.

If debates are won and lost on which  candidate best takes advantage of issues  

اگر مناظره‌ها برنده یا شکست بخورند، کدام یک از نامزدها بهترین استفاده را از موضوعاتی

where they are strong and defends  or deflects on areas of weakness.

که قوی هستند، می‌برد و از نقاط ضعف دفاع می‌کند یا منحرف می‌شود.

Tuesday night tilted in  favor of the vice president.

سه شنبه شب به نفع معاون رئیس جمهور متمایل شد.

A snap CNN pool of voters watching said that  

یک مجموعه فوری از رای دهندگان سی‌ان‌ان که تماشا می‌کردند گفتند

Harris performed better and  betting market said the same.

هریس عملکرد بهتری داشت و بازار شرط‌بندی هم همین را گفت.

Debate watchers said 63% to 37% that Harris turned  in a better performance on stage in Philadelphia.

ناظران مناظره 63 تا 37 درصد گفتند که هریس روی صحنه در فیلادلفیا عملکرد بهتری داشت.

Prior to the debate, the same voters  were evenly split on which candidate  

قبل از مناظره، همان رای‌دهندگان به طور مساوی در مورد اینکه کدام نامزد

would perform more strongly, with 50% saying  Harris would do so and 50% that Trump would.

عملکرد قوی‌تری دارد تقسیم می‌شد، به طوری که 50 درصد گفتند هریس این کار را انجام می‌دهد و 50 درصد ترامپ می‌گویند.

The vast majority who tuned in said it had  no effect on the presidential decision,  

اکثریت قریب به اتفاق کسانی که با آن تماس گرفتند گفتند که این تصمیم تاثیری بر تصمیم ریاست‌جمهوری ندارد،

although among the debate watchers,  Trump supporters were more likely  

هرچند در میان ناظران مناظره، حامیان ترامپ بیشتر

than Harris supporters to say the  event gave them reason to reconsider.

از حامیان هریس می‌گویند که این رویداد به آنها دلیلی برای تجدید نظر داد.

Do you want me to make more  lessons just like this?

آیا می‌خواهید درس‌های بیشتری به این شکل بسازم؟

If you do, then put more,  more, more, more, more, more.

اگر این کار را می‌کنید، سپس بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر قرار دهید.

Put more, more, more in the comments below.

بیشتر، بیشتر، بیشتر در نظرات زیر قرار دهید.

And, of course, make sure you like this lesson,  

و، البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که درس جدیدی را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  

و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه

to speak English fluently and confidently.

صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And I have another news review about  the 2024 presidential election.

و من یک بررسی خبری دیگر درباره انتخابات ریاست جمهوری 2024 دارم.

You can watch watch it right now.

می توانید همین الان تماشا کنید.