Meet the Person Who Knows How to Become "Fluent Forever": Interview With Gabriel Wyner

hello guys and welcome back to my YouTube channel  I know it's kind of strange that I'm holding this  

سلام بچه ها و به کانال یوتیوب من خوش آمدید می دانم که عجیب است که این

microphone with my hands but I just wanted to let  you know that today's video is going to be very  

میکروفون را با دستانم گرفته ام، اما فقط می خواستم به شما اطلاع دهم که ویدیوی امروز بسیار خیلی خاص خواهد بود

very special today I'll be interviewing Gabrielle  Wier the author of The fluent Forever book I read  

امروز با گابریل مصاحبه خواهم کرد. ویر نویسنده کتاب روان همیشه برای همیشه

this book a few months ago and I absolutely loved  it I had to ask him a few questions and luckily  

این کتاب را چند ماه پیش خواندم و کاملاً دوستش داشتم، مجبور شدم چند سوال از او بپرسم و خوشبختانه او

he agreed he said yes so here is our interview sit  back and enjoy hey Gabrielle thank you so much for  

موافقت کرد او گفت بله، پس اینجا مصاحبه ما است بنشین و لذت ببر هی گابریل، متشکرم. خیلی برای

agreeing to have this interview with me I'm super  excited because I read your book and I actually  

موافقت با انجام این مصاحبه با من بسیار هیجان‌زده هستم زیرا کتاب شما را خواندم و در واقع

recommended your book to a lot of my followers  My subscribers students who are in my speaking  

کتاب شما را به بسیاری از دنبال کنندگانم توصیه کردم دانشجویان مشترک من که در کلوپ اسپیکینگ من هستند

club and a lot of people read it and they really  really liked it and uh yeah so thank you so much  

و بسیاری از مردم آن را می‌خوانند و آنها واقعاً آن را می‌خوانند. واقعاً دوستش داشتم و اوه بله، پس خیلی ممنونم

for being here thank you for having me this is  this this is always a pleasure and it's it's nice  

برای حضورتان متشکرم که من را دارید، این همیشه لذت بخش است و خیلی خوب است   در

to finally like meet you I've seen some of your  stuff online before it's like oh cool yeah let's  

نهایت دوست دارم با شما آشنا شوم. بله بیایید

chat yeah yeah absolutely so um I actually wanted  to start this interview with asking you this uh  

گپ بزنیم بله بله کاملاً، من واقعاً می خواستم این مصاحبه را با پرسیدن این سؤال از شما شروع کنم

one question um that I feel like most of my like  followers and people I actually talk to they  

یک سؤال که احساس می کنم اکثر دنبال کنندگان من و افرادی که واقعاً با آنها صحبت می کنم

were like oh you have to ask him this question  because in your book you kind of talk about like  

مانند اوه شما باید این سؤال را از او بپرسید. در کتابتان به نوعی در مورد

learning foreign languages as I guess learning  foreign languag is the way kids do and do you  

یادگیری زبان‌های خارجی صحبت می‌کنید، همانطور که فکر می‌کنم یادگیری زبان خارجی روشی است که بچه‌ها انجام می‌دهند و شما انجام می‌دهند.

so basically could you explain to me and like to  everyone who's listening or watching us right now  

بنابراین اساساً می‌توانید برای همه کسانی که در حال حاضر به ما گوش می‌دهند یا ما را تماشا می‌کنند توضیح دهید.

if adults should and actually can learn languages  the same way kids do so adults and kids kind of  

زبان‌ها را به همان روشی که بچه‌ها انجام می‌دهند، بزرگسالان و بچه‌ها به

share the same way that we structure memories um  which is to say that when you talk about like dog  

همان روشی به اشتراک می‌گذارند که ما خاطرات را ساختار می‌دهیم، به این معنا که وقتی درباره سگ‌ها صحبت می‌کنید،

uh dog has associations to you know cat and tail  and animal and pet and like all this stuff it's  

سگ تداعی‌هایی دارد که می‌دانید گربه و دم و حیوان و حیوان خانگی و مانند همه. این چیزها

Associated for English speakers with um cultural  things like Lassie and you know a dog is a man's  

برای انگلیسی‌زبان‌ها با چیزهای فرهنگی مانند Lassie مرتبط است و شما می‌دانید که سگ بهترین دوست یک مرد است

best friend and all this stuff okay and if I tell  you that you know kuto is the Hungarian word for  

و همه این چیزها خوب است و اگر به شما بگویم که می‌دانید kuto کلمه مجارستانی برای

dog I haven't told you any of that information  in Hungarian and so when when kids are learning a  

سگ است، به شما چیزی نگفته‌ام. از آن اطلاعات به زبان مجارستانی و بنابراین وقتی بچه‌ها در حال یادگیری یک

language they're they're never learning this kind  of extra bit of like translation or anything like  

زبان هستند، هرگز این نوع ترجمه مانند ترجمه یا هر چیز دیگری را یاد نمی‌گیرند،

that even when the kids are bilingual and there's  two languages spoken at home um what what they're  

حتی وقتی بچه‌ها دو زبانه هستند و در خانه به دو زبان صحبت می‌شود. به آنها داده می شود

given are like you know a parent holds a cookie  and offers it to the kid and like we just want  

مانند اینکه می دانید یک والدین یک کوکی در دست دارند و آن را به کودک ارائه می دهند و مثل اینکه ما فقط

a kex and the kid sees a cookie and so and they  they see this thing offered to them and they're  

یک کیکس می خواهیم و کودک یک کوکی می بیند و بنابراین و آنها می بینند که این چیز به آنها ارائه می شود و آنها

hearing their parents say you know v k k you know  and they they have to make those associations it's  

والدین خود را می شنوند بگو می‌دانی v k شما می‌دانی و آنها باید این تداعی‌ها را ایجاد کنند، این

it's it's just thrown in front of them and they  will make those associations because that's just  

فقط جلوی آنها پرتاب می‌شود و آنها آن تداعی‌ها را ایجاد می‌کنند، زیرا

how our brains work our brains work is you see  things they're happening at the same time and  

مغز ما اینگونه کار می‌کند که مغز ما کار می‌کند این است که شما چیزهایی را می‌بینید که همزمان در حال وقوع هستند. زمان و

they associate um and that never goes away adult  adults learn in exactly the same way if if you  

آن‌ها با هم ارتباط برقرار می‌کنند و این هرگز از بین نمی‌رود، بزرگسالان دقیقاً به همان روش یاد می‌گیرند، اگر اگر شما

as an adult someone hands you a cookie it's like  do I need kexa you're going to know just as well  

به عنوان یک بزرگسال کسی یک کوکی به شما بدهد، مثل این است که آیا من به kexa نیاز دارم، شما هم به همان خوبی

as that kid exactly what's going on um and so  all of those processes are still in place and  

آن بچه می‌دانید که دقیقاً چه اتفاقی می‌افتد. اوم و بنابراین، همه آن فرآیندها هنوز سر جای خود هستند و

they never they never go anywhere um even when  you look at how adults um how kids form grammar  

هرگز هرگز به جایی نمی‌رسند، حتی وقتی به این نگاه می‌کنید که چگونه بزرگ‌سالان چگونه گرامر را

over time because like kids don't come out of the  womb speaking and they certainly don't come out  

در طول زمان شکل می‌دهند، زیرا مثل بچه‌ها از رحم بیرون نمی‌آیند و صحبت می‌کنند و مطمئناً این کار را انجام نمی‌دهند.

at at 2 years old and start speaking perfectly  they're making all sorts of grammatical mistakes  

در 2 سالگی بیرون می آیند و شروع به صحبت کردن می کنند، آنها انواع اشتباهات گرامری را مرتکب می شوند،

um but they make grammatical mistakes in like a  very specific order and that happens all the time  

اما آنها اشتباهات گرامری را مانند یک ترتیب خاص مرتکب می شوند و این همیشه اتفاق می افتد

like like there's no there's there's a pattern  to it it's just how the brain acquires language  

مثل اینکه هیچ الگوی وجود ندارد و الگوی وجود دارد. این دقیقاً این است که مغز چگونه زبان را به دست می‌آورد

as opposed to how any particular kid acquires  language and adults make the same grammatical  

بر خلاف نحوه یادگیری زبان هر کودک خاص و بزرگسالان با

mistakes as they start becoming fluent in language  and so there's there's all this evidence sort of  

شروع به تسلط به زبان همان اشتباهات دستوری را مرتکب می‌شوند و بنابراین همه این شواهد وجود دارد که

showing that adults and kids like we all just have  brains we just learn things in a really standard  

نشان می‌دهد بزرگسالان و بچه‌هایی مانند همه ما فقط مغز دارند. ما فقط چیزها را به روشی واقعاً استاندارد یاد می‌گیریم،

way um and the only reason why this this doesn't  feel true uh I mean there's two pieces one is that  

و تنها دلیلی که چرا این موضوع درست نیست، منظورم این است که دو قسمت وجود دارد، یکی این است که   توهم

there's this kind of like I don't know optical  illusion where you look at kids who are five and  

نوری نمی‌دانم وجود دارد که در آن به بچه‌هایی نگاه می‌کنید. پنج و

they speak better French than you do when you've  been studying French for five years and you're  

آنها بهتر از شما فرانسوی صحبت می‌کنند، وقتی پنج سال است که فرانسوی می‌خوانید و

like damn it this isn't fair um and that's an  illusion because that kid's put in 10,000 hours  

لعنتی می‌بینید که این عادلانه نیست و این یک توهم است زیرا آن بچه 10000 ساعت

of French or 15,000 hours of French and you've put  in a few hundred and you're like okay well make  

فرانسوی یا 15000 ساعت فرانسوی وقت گذاشته است. و شما چند صد مورد را وارد کرده‌اید و کاملاً خوب است.

Fair comparisons step one um and then I think  there's this other piece where adults tend to  

مرحله اول مقایسه‌های منصفانه را انجام دهید و سپس فکر می‌کنم این قطعه دیگری وجود دارد که در آن بزرگسالان تمایل دارند

go about language learning in in different ways  than kids do just because of the ways our lives  

به روش‌های متفاوتی نسبت به بچه‌ها به یادگیری زبان بپردازند. زندگی‌های ما

are structured it's it's we like to feel like  we understand everything and so going in front  

ساختار یافته است، به این دلیل است که ما دوست داریم احساس کنیم همه چیز را می‌فهمیم، بنابراین رفتن در

of a native speaker and having them yell about  kixa and flasha and all these things that that  

مقابل یک سخنران بومی و فریاد زدن آنها در مورد kixa و flasha و همه این چیزهایی که

we don't understand feels bad and so we're just  like no what does that mean k what does that mean  

ما نمی‌فهمیم، احساس بدی می‌کند و بنابراین ما فقط مثل نه این یعنی چه k معنیش چیست

and they're like oh dog you're like okay cool  I know what that means now and so we we we we  

و آنها مثل اوه سگ هستند، تو خیلی باحالی من می دانم که این الان به چه معناست و بنابراین ما ما

do these things that are not actually in our best  interest they're not effective learning techniques  

این کارها را انجام می دهیم که در واقع به نفع ما نیست. تکنیک‌های یادگیری موثر نیستند

but we do them because they make us feel less  I uh whereas kids don't have that anxiety and  

اما ما آنها را انجام می‌دهیم زیرا باعث می‌شوند احساس کمتری داشته باشیم من در حالی که بچه‌ها آن اضطراب را ندارند و

they're just like I don't know whatever just  give me the damn cookie exact um I think those  

آنها دقیقاً مثل من نمی‌دانند که هر چیزی را نمی‌دانم، فقط به من کوکی لعنتی را بده.

are some of the pieces that come to mind yeah like  the anxiety part that you mentioned I think it's  

قطعاتی که به ذهنم می‌آیند، بله، مانند قسمت اضطرابی که شما به آن اشاره کردید، فکر می‌کنم این

something that I really had to not not struggle  with but like kind of understand when I move here  

چیزی است که واقعاً مجبور بودم با آن مبارزه نکنم، اما دوست داشتم وقتی اینجا به مکزیک نقل مکان می‌کنم بفهمم،

to Mexico because I don't know like English is not  my native language but when I was learning English  

زیرا نمی‌دانم انگلیسی بومی من نیست. زبان اما زمانی که داشتم انگلیسی یاد می گرفتم

maybe because I started as a kid and I was like a  teenager and there were like a lot of moments in  

شاید به این دلیل که از کودکی شروع کردم و مثل یک نوجوان بودم و لحظات زیادی در

my life where I was just like you know what like I  don't really care if I make mistakes when I speak  

زندگی ام وجود داشت که دقیقاً مثل شما می دانید که من واقعاً برایم مهم نیست که اشتباه کنم وقتی من

English when I'm learning English it's whatever  but right now being an adult and learning Spanish  

انگلیسی صحبت می‌کنم وقتی دارم انگلیسی یاد می‌گیرم هر چه هست اما در حال حاضر که بزرگسال هستم و اسپانیایی یاد می‌گیرم

every time I can't say something I'm like oh my  God I feel so embarrassed and it's crazy we are  

هر بار که نمی‌توانم چیزی بگویم، خدای من خیلی خجالت می‌کشم و این دیوانه‌کننده است   به ما

are are told that we need to be good at things  in order to be valuable like that's that's we're  

گفته می‌شود که ما باید در کارها خوب باشید تا با ارزش باشید، مثل این است که ما

brought up in that way of like no you should be  you should be competent all the time and language  

به این شکل تربیت شده‌ایم که مثل «نه» باید باشید باید همیشه صلاحیت داشته باشید و

learning I feel like is is one of the most intense  uh I don't know attacks on competency because you  

یادگیری زبان   که احساس می‌کنم یکی از شدیدترین یادگیری‌ها است. حمله به شایستگی را نمی‌دانید، زیرا

show up and you're trying to speak Spanish and  you don't like and why should you you've only  

ظاهر می‌شوید و سعی می‌کنید اسپانیایی صحبت کنید و دوست ندارید، و چرا باید فقط

been working at it for you know a certain amount  of time whereas all these other people have been  

روی آن کار می‌کردید، در حالی که همه این افراد مدت زمان مشخصی را می‌دانید.

working at it for 30 years 40 years learning how  to speak Spanish because that's what they've been  

30 سال است                                      که در آن کار کرده‌ام و هم به مدت 40 سال یاد می‌گیرم که چگونه اسپانیایی صحبت کنیم، زیرا آنها در

living and breeding their whole lives and and so  you feel not competent and that I think because  

تمام طول زندگی خود این کار را انجام داده‌اند و پرورش می‌دهند و بنابراین شما احساس می‌کنید صلاحیت ندارید و من فکر می‌کنم چون   ما

we have such close ties between like I should be  competent and I'm worth something as a person uh  

روابط نزدیکی بین آنها داریم که من باید باشم. شایسته است و من به عنوان یک شخص ارزش چیزی را دارم آه

it's easy to feel like man I'm I'm terrible like  I'm the worst because I don't know you know the  

آسان است که احساس کنم مردی هستم من وحشتناک هستم مانند من بدترین هستم زیرا نمی دانم

word for gas cap yeah absolutely yeah that's  actually how um I mean I didn't feel like this  

کلمه کلاهک گاز را می دانید بله کاملاً بله اینطور است  منظورم این است که

when I was like learning English but yeah every  single time like I did know a very specific word  

وقتی دوست داشتم انگلیسی یاد بگیرم چنین احساسی نداشتم، اما بله، هر بار مثل اینکه یک کلمه خیلی خاص را می‌دانستم

or like something super Advanced I was like I have  to memorize it right now like I will need this  

یا مانند چیزی فوق‌العاده پیشرفته، انگار باید همین الان آن را حفظ کنم، مثل اینکه به این کلمه نیاز دارم.

word this is so important for me yeah there was  a um for a while in my like in the startup that  

برای من خیلی مهم است، بله، برای مدتی در استارتاپی که

I built we we started doing these master classes  that were all about Comfort um there was a a guy  

من ساختم، یک نفر مثل من بود.

mate said Sak who in sedmak in uh was in Slovenia  and then it went to Japan and started teaching  

و سپس به ژاپن رفت و شروع کرد به آموزش

Japanese adults English um who uh started doing  these workshops and we like were compressed for a  

بزرگسالان ژاپنی انگلیسی که شروع کردند به انجام این کارگاه‌ها و ما دوست داریم برای مدتی فشرده شدند

little while and we took them on as well where the  whole point was get someone in front of a group to  

و ما آنها را نیز در نظر گرفتیم که کل موضوع این بود که کسی را در مقابل یک گروه قرار دهیم تا

speak for like 60 seconds or for two minutes or  for five minutes and just speak in their target  

برای آنها صحبت کند. مثلا 60 ثانیه یا دو دقیقه یا پنج دقیقه و فقط به زبان هدفشون صحبت کن

language and screw it up just they're GNA screw  it up they're going to get stuck they're going to  

و خرابش کن

be like oh God I don't know what the word is and  they're just going to feel like man I don't know  

می‌دانند کلمه چیست و آن‌ها فقط احساس می‌کنند مردی هستند، من نمی‌دانم، من نمی‌دانم

what I'm doing um and they doing it in front of a  group of 30 40 50 people so it's public speaking  

من چه می‌کنم و آن‌ها این کار را در مقابل یک گروه 30 40 50 نفره انجام می‌دهند، بنابراین صحبت کردن در جمع است

which is already really hard in a new language  already really hard for a nonfluent speaker  

که در حال حاضر واقعاً سخت است. یک زبان جدید برای یک گوینده غیر مسلط واقعاً سخت است

for a non-re advanced speaker so they're going to  mess it up um and so they have this experience of  

برای یک گوینده غیر پیشرفته، بنابراین آنها می خواهند آن را به هم بزنند و بنابراین آنها این تجربه

failing in front of a group of people failing you  know they they don't say all the words exactly the  

شکست خوردن در مقابل گروهی از افراد را دارند که شما می دانید که آنها این کار را نمی کنند. همه کلمات را دقیقاً

way they want to say them and you you then talk  to them and you're like how did that feel and nine  

همانطور که آنها می خواهند بگویند و شما با آنها صحبت می کنید و این احساس را دارید و

times out of 10 they're like that felt terrible  I felt like I was a failure I tried to do a thing  

از هر 10 بار 9 بار احساس وحشتناکی دارند. احساس می کردم شکست خورده ام سعی کردم برای انجام کاری

and I was just so awful and people were staring  at me and I and and then you start asking like  

و من خیلی افتضاح بودم و مردم به من و من خیره شده بودند و بعد شروع می‌کنی به این سؤال که

why do you think you should have been great why  should you be so competent how long have you been  

چرا فکر می‌کنی باید عالی می‌بودی چرا باید اینقدر توانمند باشی که چند وقت است

studying Spanish like ah one month and you're like  one month and you just spoke for for 60 seconds in  

مثل ah one اسپانیایی می‌خوانی یک ماه و شما تقریباً یک ماه هستید و فقط 60 ثانیه به زبان اسپانیایی صحبت کردید.

Spanish like isn't that amazing if someone else  of a friend of yours did that wouldn't you be  

amazed by them wouldn't you be like wow that's so  impressive like Well yeah if a friend did it yeah  

خیلی تأثیرگذار است، بله، اگر دوستی این کار را انجام داده باشد، بله، من تحت

I'd be impressed I'm like this is an opportunity  for you to learn some kindness to yourself y  

تأثیر قرار می‌گیرم، فکر می‌کنم این فرصتی است برای شما که کمی با خودتان مهربانی یاد بگیرید،

because everyone in this room we're all trying  to learn a language we all feel like we should be  

زیرا همه ما در این اتاق سعی می‌کنیم زبانی را یاد بگیریم که همه احساس می‌کنیم. مثل اینکه ما باید

competent the struggle that you just went through  is the struggle all of us us are going through and  

صلاحیت داشته باشیم، مبارزه‌ای که شما به تازگی از آن عبور کردید، مبارزه‌ای است که همه ما در آن گذرانده‌ایم و

if we could just take some time to look at it  and be like wait wait wait I don't need to feel  

اگر بتوانیم کمی وقت بگذاریم و به آن نگاه کنیم و مانند صبر کردن صبر کنید، صبر کنید، نیازی نیست که احساس

stupid I could actually feel smart instead of like  look what I have done over one month of learning  

احمقانه بودن کنم، می‌توانستم در واقع به جای اینکه دوست داشته باشید، باهوش باشید. نگاه کنید که من در طول یک ماه یادگیری چه کار کرده‌ام.

Spanish that I can speak for 60 seconds isn't  that good um there's an opportunity to reframe  

اسپانیایی که می‌توانم 60 ثانیه صحبت کنم، آنقدرها خوب نیست، فرصتی وجود دارد که

some of these feelings of incompetence towards  towards feelings of competence of feeling like  

برخی از این احساسات بی‌کفایتی را نسبت به احساس صلاحیت و احساس صلاحیت، مانند

you're actually good at a thing for for how little  you've done it um and I think language learning is  

شما، تغییر دهید. واقعاً در یک کار به اندازه کمی که آن را انجام داده‌اید خوب هستید و فکر می‌کنم یادگیری زبان

a real real opportunity to to play with that in a  way that other parts of life are a little less um  

فرصتی واقعی برای بازی کردن با آن است، به گونه‌ای که سایر بخش‌های زندگی کمی

Regular like you're not always going to screw up  driving or screw up you know writing an article in  

مانند شما عادی باشند. همیشه نمی‌خواهید رانندگی کنید یا خراب کنید، می‌دانید مقاله‌ای را به

your native language or something like that but  you are absolutely going to say the wrong word  

زبان مادری‌تان یا چیزی شبیه به آن می‌نویسید، اما کاملاً کلمه اشتباه را

in in a new language yeah yeah yeah yeah it's  it's absolutely true I mean the thing that you  

به زبان جدید می‌گویید بله بله بله بله بله کاملاً درست است. که شما

mentioned that people basically are often like  uh super critical towards themselves and yeah  

اشاره کردید که مردم اساساً نسبت به خودشان بسیار انتقادی هستند و بله

when it comes to language learning especially  also because yeah I guess we just want like  

وقتی صحبت از یادگیری زبان به میان می‌آید، به‌ویژه به این دلیل که بله، حدس می‌زنم ما فقط می‌خواهیم

results super fast and uh I I feel like it's also  like your ego is suffering because like you can't  

نتایج فوق‌العاده سریع داشته باشیم و اوه من احساس می‌کنم این نیز مانند شماست که مانند شما در حال رنج بردن است. نمی‌توانی

really you think you you're gonna like you know  you study Spanish for a month and you're going  

واقعاً فکر می‌کنی می‌خواهی بدانی که به مدت یک ماه اسپانیایی می‌خوانی و می‌خواهی

to be super fluent and once you come to Mexico  like everyone is gonna understand you you're GNA  

فوق‌العاده تسلط داشته باشی و وقتی به مکزیک آمدی، مثل اینکه همه می‌خواهند تو را بفهمند، تو GNA

have wonderful conversations um yeah but also so  I wanted to kind of ask you this question because  

مکالمات فوق‌العاده‌ای داشته باشید، آره اما همینطور  می‌خواستم این سؤال را از شما بپرسم زیرا

you said oh like kids uh they have more exposure  like more hours so is it only like more hours that  

شما گفتید اوه، مثل بچه‌ها، اوه آنها در معرض قرار گرفتن بیشتر هستند مثل ساعت‌های بیشتر، بنابراین آیا فقط مانند ساعت‌های بیشتری است که

we need as adults or we we can make them like more  um better quality hours of language learning like  

ما بزرگسالان به آن نیاز داریم یا می‌توانیم کاری کنیم که آنها بیشتر ساعت‌های با کیفیت بهتر را دوست داشته باشند. از یادگیری زبان مانند

how can we make those hours better quality you  know not just like oh yeah I need 10 thousand  

چگونه می‌توانیم آن ساعت‌ها را با کیفیت‌تر کنیم  شما می‌دانید نه فقط مثل اوه بله، من به 10 هزار   ساعت نیاز دارم

hours or I don't know so you're you're on exactly  the right topic which is that uh we usually don't  

یا نمی‌دانم، بنابراین شما دقیقاً در موضوع درستی هستید، که اوه ما معمولاً این کار را نمی‌کنیم.

have 10,000 hours exactly we just don't have  the time and so how do we make do with 500 or  

10000 ساعت داریم دقیقاً ما وقت نداریم و بنابراین چگونه می توانیم با 500 یا 1000 ساعت کار کنیم.

a thousand um I think one of the things that uh I  think one of the problems with this idea of like  

oh kids are great and adults are bad is that it  it masks the the truth which is that adults are  

بزرگ‌سالان بد هستند این حقیقت را پنهان می‌کند و این حقیقت این است که بزرگسالان در

actually more capable than kids kids have lots of  time and lots of time wins over everything if you  

واقع توانایی بیشتری نسبت به بچه‌ها دارند که بچه‌ها وقت زیادی دارند و زمان زیادی بر همه چیز پیروز می‌شود اگر

throw 10,000 bad hours at at at a at something  you're still going to be pretty good at it um  

10000 ساعت بد را به سمت چیزی که هنوز می‌خواهید بپردازید. برای اینکه در آن خیلی خوب باشید،

whereas adults if you only have 500 hours those  need to be really good hours you need to be really  

در حالی که بزرگسالان اگر فقط 500 ساعت وقت دارید، این ساعت‌ها باید واقعاً خوب باشند، باید واقعا

careful with how you spend every single minute  of that time and if you are as an adult you can  

مراقب باشید که هر دقیقه از آن زمان را چگونه می‌گذرانید و اگر بزرگسال هستید، می‌توانید به

learn way way way faster than any kid ever could  um and so the components of that are um I would  

روشی یاد بگیرید. خیلی سریع‌تر از هر بچه‌ای می‌توانست تا به حال امم، و بنابراین اجزای آن عبارتند از ام،   می‌گویم

say you you need to be building Memories the  way that memories are actually built this idea  

شما باید خاطرات را طوری بسازید که در واقع خاطرات ساخته می‌شوند.

of this like dog is connected to cat and animal  and pet and all this stuff um you need to be very  

شما باید خیلی

intentional about how you're building memories for  every word in every sentence and what I mean by  

عمدی در مورد اینکه چگونه برای هر کلمه در هر جمله خاطره می سازید و منظور من از

that is that if I tell you I often bring up this  example from Hungarian where um like the word for  

آن این است که اگر به شما بگویم اغلب این مثال را از زبان مجارستانی می زنم که در آن امم مثل کلمه

camera is fuk and it's made of all these sounds  that are are not familiar to most people because  

دوربین، فوک است. و از تمام این صداها ساخته شده است که برای اکثر مردم آشنا نیست زیرا

almost no one learns Hungarian and so the moment  you say the word anyone who's not familiar with  

تقریباً هیچ کس زبان مجارستانی را یاد نمی‌گیرد و بنابراین در لحظه‌ای که شما کلمه را می‌گویید هرکسی که با   مجارستانی آشنایی ندارد

Hungarian forgets the word they're like I that  was a fenny what like yeah I don't know fenny Sun  

کلمه آنها مانند من را فراموش می‌کند. من فننی سان را نمی شناسم

and so before you start to learn words you need to  focus on ear training you need to actually become  

و بنابراین قبل از شروع به یادگیری کلمات، باید روی آموزش گوش تمرکز کنید، باید در واقع

comfortable with all the sounds in the language  so that you can have the the the structure the  

با تمام صداهای زبان راحت شوید تا بتوانید ساختاری

scaffolding to remember words and that doesn't  take a long time it takes two weeks of being like  

برای به خاطر سپردن کلمات و داربست داشته باشید. این کار خیلی طول نمی کشد، دو هفته طول می کشد تا مثل

Hey we're going to do you know uh versus U you  know short and long u we're going to do like o  

هی می خواهیم انجام دهیم شما می دانید آه در مقابل U شما می دانید کوتاه و طولانی u ما قرار است مانند o

versus a you know this short and long like a sound  um we're going to we're going to learn to hear all  

در مقابل a شما این کوتاه و طولانی را انجام دهیم صدایی که می رویم، یاد می گیریم همه

these sounds and we're going to spend a couple  weeks and that's it and suddenly now you have  

این صداها را بشنویم و چند هفته وقت می گذرانیم و تمام شد و ناگهان اکنون

the scaffolding now you can remember words and now  words like fuk don't sound like garbage they sound  

داربست داری و اکنون می توانی کلمات را به خاطر بیاوری و اکنون کلماتی مانند فوک دان مثل آشغال به نظر می رسند

like thing I know thing I know thing I know once  that's in place then instead of just memorizing  

مثل چیزی که می دانم چیزی می دانم چیزی می دانم که یک بار می دانم  که در جای خود بود، به جای اینکه فقط

translations now we need to bring in pictures  uh we need to look up you know what does fape  

ترجمه ها را حفظ کنیم، اکنون باید تصاویر را بیاوریم اوه، باید جستجو کنیم شما می دانید که fape   به عنوان مثال

asug Gap look like and you start looking on Google  Images and you see like these are the the cameras  

Gap شبیه به چیست و شروع به جستجو در Google Images می‌کنید و می‌بینید که اینها دوربین‌هایی هستند

that that hung Ians buy which are different than  the ones that the Americans buy are different than  

که ایانس‌ها می‌خرند و متفاوت از دوربین‌هایی هستند که آمریکایی‌ها می‌خرند با

the ones that the Spanish speakers buy um and  so you need to start understanding things as  

دوربین‌هایی که اسپانیایی‌زبان‌ها می‌خرند، و بنابراین باید شروع به درک مسائل کنید.

new Concepts because when someone offers you you  know here L DNE kexa in German it's actually not  

مفاهیم جدید چون وقتی کسی به شما پیشنهاد می‌دهد اینجا بدانید L DNE kexa در آلمانی در واقع

a chocolate chip cookie usually like different  flavors different they look different like kexa  

یک بیسکویت چیپسی شکلاتی نیست، معمولاً طعم‌های مختلف را دوست دارد، آنها متفاوت به نظر می‌رسند مانند kexa   بله،

is not cookie yep and and we're all actually very  good at picking up new Concepts and attaching them  

کوکی نیست و همه ما در انتخاب مفاهیم جدید بسیار خوب هستیم. و

to words anytime you go to a restaurant and you're  like like I want you know the Baka and you've  

هر زمان که به رستوران می روید آنها را به کلمات وصل می کنید و انگار می خواهید باکا را بشناسید و

never seen that before but you just see it on the  menu you're like I don't know let's try it then  

قبلاً آن را ندیده اید، اما فقط آن را در منو می بینید، مثل اینکه نمی دانم بیایید امتحان کنیم. آن وقت

you if you have a good time and you eat it and you  like I like that then the next time you go to that  

اگر به شما خوش می گذرد و آن را می خورید و از آن خوشتان می آید، دفعه بعد که به آن

restaurant you're like I want I want more Baka  and you don't like in your head you're not going  

رستوران می روید مثل اینکه من می خواهم بیشتر باکا می خواهم و دوست ندارید در ذهن شما

like a slow roasted brazed beef like that's you're  just attached it to a food thing that I want in my  

مثل یک گوشت گوساله کباب شده آهسته مانند آن، شما فقط آن را به یک ماده غذایی که من می خواهم دقیقاً در دهانم وصل کرده اید،

mouth exactly and so if what you're doing with  your words are connecting them to food thing I  

بنابراین اگر کاری که با کلماتتان انجام می دهید، آنها را به غذا متصل می کند، من می

want my mouth like just emotional and visual and  and and tactile things um then you are learning  

خواهم که دهانم شبیه آن باشد. چیزهای احساسی و بصری و و و و و لامسه، اوم، شما دارید یاد می‌گیرید

as the kid is learning um and then though as an  adult what you get to do are things like I've had  

همانطور که کودک در حال یادگیری است، و سپس با وجود اینکه به عنوان یک بزرگسال، کاری که باید انجام دهید چیزهایی است که من داشتم

this really cool memory I went to the restaurant  and I saw this thing and I saw on the menu and I  

این خاطره واقعاً جالب بود، من به رستوران رفتم و این را دیدم چیزی را دیدم و در منو دیدم و

wrote it down as as a as a word I want or I went  on Google Images and I saw a bunch of pictures  

آن را به عنوان کلمه ای که می خواهم یادداشت کردم یا به Google Images رفتم و یکسری عکس

of it and I thought that one looks really funny  I'm going to take that one you have this cool  

از آن را دیدم و فکر کردم که یکی واقعا خنده دار به نظر می رسد می خواهم آن را بگیرم یکی شما این تجربه جالب را دارید

experience and then for the kid they just have to  wait for the next cool experience but you as an  

و سپس برای کودک آن‌ها فقط باید منتظر تجربه جالب بعدی باشند، اما شما به عنوان یک

adult you can take that cool experience and say  Hey I want to remember this specific moment in  

بزرگسال می‌توانید آن تجربه جالب را بگیرید و بگویید « هی من می‌خواهم این لحظه خاص را در زندگی‌ام به یاد بیاورم

my life and I want to remember it tomorrow and so  you can do things like get a cell phone app with  

و می‌خواهم به یاد بیاورم». فردا و بنابراین می‌توانید کارهایی مانند دریافت یک برنامه تلفن همراه با

flashcards or get physical flashcards and write  down like that restaurant super good tacos Baka  

فلش کارت یا دریافت فلش کارت فیزیکی و یادداشت  مانند آن رستوران تاکوهای فوق‌العاده خوب Baka

or put that in your computerized flashcards and  now tomorrow you see this thing and it's like oh  

یا آن را در فلش کارت‌های رایانه‌ای خود قرار دهید و حالا فردا این چیز را می‌بینید و انگار آه

what was the name of that meat I had yesterday  that that thing was good and then in a week that  

چی بود نام آن گوشتی که دیروز داشتم، آن چیز خوب بود و بعد از یک هفته آن

thing comes back and you're like what was it  again barboa and like these these this usage of  

چیز برمی‌گردد و شما مثل آن چیزی می‌شوید که دوباره باربوآ و مانند این‌ها، این استفاده از

tools um is a way that you can actually be way  way way faster than kids um using things like  

ابزارها راهی است که می‌توانید واقعاً به آن کمک کنید. خیلی سریع‌تر از بچه‌ها با استفاده از

tools like flashcards can increase your retention  by easily four times M and so when you're talking  

ابزارهایی مانند فلش کارت‌ها می‌توانند به راحتی حفظ شما را چهار برابر M افزایش دهند و بنابراین وقتی

about the kid who spent 10,000 hours now you only  need 2,000 hours for the same amount of stuff mhm  

درباره کودکی صحبت می‌کنید که اکنون 10000 ساعت وقت صرف کرده است، فقط به 2000 ساعت برای همان مقدار چیز نیاز دارید.

um you doing things like learning grammar rules  like a four-year-old doesn't know how to conjugate  

انجام کارهایی مانند یادگیری قواعد گرامر مانند یک کودک چهار ساله نمی داند چگونه افعال را به هم پیوند بزند،

verbs they never saw a conjugation chart but you  as an adult um once you've learned a few sentences  

آنها هرگز نمودار صرف ندیده اند، اما شما به عنوان یک بزرگسال وقتی چند جمله را یاد گرفتید

and you're like oh this is how I ask for the taco  whereas this is how I say you should have the taco  

و انگار اوه اینگونه است من تاکو را درخواست می‌کنم، در حالی که می‌گویم شما باید تاکو داشته باشید

let me look at this chart in this grammar book  and get the explanation there um that's going  

اجازه دهید به این نمودار در این کتاب دستور زبان نگاه کنم و توضیحی را در آنجا دریافت کنم که

to increase your retention by by a decent amount  like not just like 10% but probably like 20 30%  

حفظ شما را به میزان مناسبی افزایش می‌دهد مثلاً نه فقط 10٪، بلکه احتمالاً مانند 20 30٪

um and so now we're down to what like like 1,400  hours just by putting in some work into grammar  

امم و بنابراین اکنون ما به چیزی شبیه به 1400 ساعت رسیده‌ایم که فقط با گذاشتن مقداری کار در گرامر

rules stuff like that um and like there's there's  a there's a bunch of these moments where if you  

قوانینی مانند آن um و مثل اینکه وجود دارد یکسری از این لحظات وجود دارد که اگر

do a little bit of an efficiency tweak um you get  access to uh frequency lists you know why why am  

کمی انجام دهید با یک تغییر کارآیی، به فهرست‌های فرکانس دسترسی پیدا می‌کنید، می‌دانید چرا هستم، یاد می‌گیرم

I learn why learn a whole list of every fruit  that's ever been made well I learn every piece  

چرا فهرست کاملی از هر میوه‌ای را یاد می‌گیرم که تا به حال خوب ساخته شده است، یاد می‌گیرم هر تکه

of clothing this is a blouse this is a you know  shim like everything like you go through these  

لباسی را یاد می‌گیرم، این یک بلوز است، این یک بلوز است. مثل اینکه شما از این

chapters in language books uh where they're talk  talking about all these words that you're never  

فصل‌های کتاب‌های زبان گذر می‌کنید، آه، جایی که آن‌ها در مورد همه این کلمات صحبت می‌کنند که شما هرگز نمی‌خواهید از

going to use um whereas and as a kid you just you  hit whatever words you hit I mean it's just going  

آنها استفاده کنید، در حالی که و در کودکی شما فقط به هر کلمه‌ای که می‌زنید ضربه می‌زنید، منظورم این است که این اتفاق می‌افتد.

to happen um but as an adult you can actually  say hey no wait let's stop I don't want to learn  

اما به عنوان یک بزرگسال می توانید در واقع بگویید هی نه صبر کنید بیایید بایستیم من نمی خواهم یاد بگیرم

niece and cousin and Aunt I want to learn mother  father brother sister that's it and I'm just going  

خواهرزاده و پسر عمو و خاله می خواهم یاد بگیرم مادر پدر برادر خواهر همین است و من فقط

to stop for a second and if I need to get to anunt  I'll be like Mother's sister and I'm going to just  

برای یک ثانیه توقف می کنم و اگر لازم باشد برای رسیدن به خاله من مثل خواهر مادر خواهم بود و فقط

deal with the fact that I only know the really  core words and not the big words um learning words  

با این واقعیت کنار می‌آیم که فقط کلمات اصلی را می‌دانم و نه کلمات بزرگ را یاد گرفتن کلمات

by frequency easily doubles your speed if not more  and now we're down to 600 hours and so like this  

بر اساس فرکانس به راحتی سرعت شما را دو برابر می‌کند، اگر نه بیشتر و اکنون ما به 600 ساعت کاهش یافته است و به این ترتیب

is how you get down from the 10,000 hours is that  you do these adult efficiency tweaks over and over  

نحوه پایین آمدن از 10000 ساعت به این صورت است که این تغییرات کارآیی بزرگسالان را بارها و بارها

and over again and every one of them is going  to shave off a ton of hours every time M yeah  

و بارها انجام می‌دهید و هر یک از آنها می‌خواهند هزاران ساعت را هر بار که M بله

I actually I really agree with you here because  I tried when I like read your book and there you  

من در اینجا واقعاً با شما موافقم زیرا سعی کردم وقتی دوست دارم کتاب شما را بخوانم و آنجا   در

talked about how for example like just now you  mentioned this Google Images how you're like  

مورد این صحبت کردید که مثلاً همین الان  به این Google Images اشاره کردید که چگونه هستید   به

you're looking for different images and you're  playing this like game of oh is it what I had in  

دنبال تصاویر متفاوتی هستید و شما بازی کردن مثل بازی اوه همان چیزی است که در

my head when I thought like cookie in German and  this is exactly like it's crazy because it was  

سرم داشتم وقتی که به آلمانی مثل کوکی فکر می‌کردم و این دقیقاً دیوانه‌کننده است، زیرا

like while I was reading a book I was also I came  across this word in Spanish for like a seashell  

وقتی داشتم کتابی را می‌خواندم، به این کلمه به زبان اسپانیایی برخورد کردم. یک صدف دریایی

and also I didn't know that it also means this  little bun like Laona or laas and I just typed  

و همچنین نمی‌دانستم که معنی آن هم این نان کوچک مانند Laona یا laas است و من فقط

it on Google and I saw those buns and I was like  wait what like that's not what I was looking for  

آن را در Google تایپ کردم و آن نان‌ها را دیدم و فکر می‌کردم صبر کن چیزی شبیه به آن

like that's not what I had in my brain and that  helped me like memorize this word so fast because  

چیزی نیست که دنبالش می‌گشتم  من در مغزم بودم و این به من کمک کرد این کلمه را خیلی سریع حفظ کنم زیرا

now every time I go to like the supermarket or  like the farmers market and I see all those buns  

حالا هر بار که می روم سوپرمارکت را دوست دارم یا بازار کشاورزان را دوست دارم و همه آن نان ها را می بینم   فکر می کنم

I'm like oh my God I will never forget how to  say them in Spanish that that we're so good at  

خدای من هرگز فراموش نمی کنم چگونه بگویم آن‌ها به زبان اسپانیایی که ما در

learning new things and we're so bad at learning  copies of old things like the the idea of just oh  

یادگیری چیزهای جدید خیلی خوب هستیم و در یادگیری کپی‌هایی از چیزهای قدیمی مانند ایده فقط oh

koncha it's the word for seashell like that's so  boring and un it is yeah like how do you memorize  

koncha آنقدر بد هستیم که این کلمه صدف دریایی است که خیلی کسل‌کننده است و خیلی خوب است. آیا شما آن را به خاطر بسپارید

it so so so brutal but exactly what you're saying  like the idea of wait seashell could be something  

خیلی وحشیانه اما دقیقاً همان چیزی که می گویید مانند ایده صدف صبر کنید می تواند چیزی باشد

that I can eat exactly what like magic yeah but I  also wanted to ask you because I got this question  

که من می توانم دقیقاً چیزی مانند جادو بخورم بله، اما می خواستم از شما بپرسم زیرا این سؤال را

a few days ago uh one person asked me like what  if I need to memorize like more comp licated words  

چند روز پیش داشتم. یک نفر از من پرسید که مثلاً چه اگر لازم باشد مانند کلمات پیچیده‌تر حفظ کنم

like domestic they use the word domestic like  how do I memorize the word domestic when are  

مانند داخلی از کلمه داخلی استفاده می‌کنند مانند چگونه کلمه داخلی را حفظ کنم وقتی

you going to use the word domestic like you're  going to use it in really formal circumstances  

شما از کلمه داخلی استفاده می‌کنید مانند اینکه واقعاً از آن استفاده می‌کنید شرایط رسمی

where you're talking about let's get the you know  domestic help or here's my domesticated animal or  

که در مورد آن صحبت می‌کنید، بیایید از کمک خانگی که می‌دانید استفاده کنیم یا حیوان اهلی من است یا

things like that and so first question is do you  even need this word um and if you don't like don't  

چیزهایی از این قبیل، بنابراین اولین سؤال این است که آیا شما حتی به این کلمه نیاز دارید و اگر دوست ندارید

learn it I think it's really really important that  people filter out the stuff that they're never  

آن را یاد نگیرید. واقعاً مهم است که افراد چیزهایی را که هرگز استفاده نمی‌کنند فیلتر کنند،

going to use um but that's not just like there's  there's a lot of abstract difficult words that you  

اما این فقط به این معنا نیست که کلمات دشوار انتزاعی زیادی وجود دارد که شما

absolutely do need and so if this person wants to  speak at a formal level in English if they want to  

کاملاً به آنها نیاز دارید و بنابراین اگر این شخص می‌خواهد در سطح رسمی صحبت کند انگلیسی اگر می‌خواهند

work you know business English something like that  then like they need that word domestic and they  

کار کنند، شما می‌دانید انگلیسی تجاری چیزی شبیه به آن پس دوست دارید به آن کلمه داخلی نیاز داشته باشند و   به

need a way to learn it and so then the question  is well like when would you really use this thing  

راهی برای یادگیری آن نیاز دارند و بنابراین سؤال  این است که واقعاً چه زمانی از این چیز استفاده می‌کنید   می‌دانید که

you know this is a tool for uh you know this is a  waste disposal unit for domesticated animals you  

این ابزاری است برای اوه می‌دانی که این یک واحد دفع زباله برای حیوانات اهلی است   می‌دانی

know this is the sort of sentence that you'll find  it's like this is how we get rid of dog poop like  

این جمله‌ای است که پیدا می‌کنی مثل این است که چگونه مدفوع سگ را از

like outside you know if I'm City Planning and we  have these like you know dog we you know things  

بین می‌بریم. اینها مثل تو سگ را می شناسیم ما چیزهایی می دانیم

where you're like this is where the bags are and  this is where the trash goes and all that stuff  

جایی که تو اینطوری اینجا کیسه هاست و اینجا جایی است که زباله ها می روند و همه چیزها

like if I'm a city planner I'm not talking about  the dog poop station I'm talking about you know  

مثلاً اگر من یک برنامه ریز شهری هستم، درباره ایستگاه مدفوع سگ صحبت نمی کنم. من در مورد این صحبت می‌کنم که می‌دانید

the waste removal unit for domesticated animals  like this kind of thing um and so you need a story  

واحد حذف زباله برای حیوانات اهلی مانند این چیزها، و بنابراین به داستانی نیاز دارید

that holds that you need a situation that you  would actually use it in ideally one that that you  

که نشان دهد شما به موقعیتی نیاز دارید که در حالت ایده‌آل از آن استفاده کنید که

would imagine yourself saying or yourself reading  so if you have no interest in City Planning then  

تصور کنید خودتان بگویید یا خودتان مطالعه کنید بنابراین اگر علاقه ای به برنامه ریزی شهری ندارید

like why are you learning the word domestic where  where is that going to show up is it about like  

مثلاً چرا کلمه داخلی را یاد می گیرید که در کجا قرار است نشان داده شود مانند

the domestic service you know trades are you  someone who like deals with employment stuff  

سرویس داخلی که می دانید تجارت می کند آیا شما کسی هستید که دوست دارید با موارد شغلی معامله کنید

like that like then you need the word domestic  and so you find one that's personal to your needs  

مانند آن زمان شما به کلمه داخلی نیاز دارید و بنابراین کلمه ای را پیدا می کنید که با نیازهای شما شخصی باشد

and as soon as you do that you double your your  retention you double how how well you'll remember  

و به محض انجام این کار، حفظ خود را دو برابر می کنید، چقدر خوب آن را به خاطر خواهید آورد

that because it's personal and then you have that  that sentence um you know I I we hired into the  

زیرا شخصی است و سپس آن جمله را دارید که می دانید من

domestic service trades this weekend you turn it  into a fill-in the blank sentence we hired into  

این آخر هفته در   معاملات خدمات داخلی استخدام شدیم، شما آن را به یک جمله خالی که ما استخدام کردیم تبدیل می‌کنید    به

the blank service trades this weekend and then you  add a picture and that picture is about the story  

معاملات خالی خدمات این آخر هفته و سپس یک عکس اضافه می‌کنید و آن تصویر مربوط به داستان است

it's not about the specific word it can be if you  can find a way to tie the picture to the specific  

مربوط به کلمه خاصی نیست. اگر بتوانید راهی برای گره زدن تصویر به کلمه خاصی پیدا کنید که

word you win like that's the best and so domestic  has the sense of home and so if you have a little  

برنده می‌شوید، این بهترین است و بنابراین داخلی حس خانه را دارد و بنابراین اگر خانه کوچکی دارید،

house like that's great but if you're talking  about domestic service trades like what you're  

عالی است، اما اگر در مورد خدمات خانگی صحبت می‌کنید. معاملاتی مانند آنچه شما

really talking about are like house cleaning  things like that you you you get this picture  

واقعاً درباره آن صحبت می کنید مانند نظافت خانه است. چیزهایی مانند این که شما

of a house you get this picture of people cleaning  houses you get this picture of whatever something  

این عکس را دریافت می کنید.

about the domestic service trade just you at work  like typing buttons to find these people any of  

تایپ کردن دکمه‌ها برای یافتن این افراد هر یک از

those pictures will work the goal with the picture  is not the picture the goal with the picture is  

آن عکس‌ها با هدف کار می‌کنند  هدف با تصویر نیست، هدف با تصویر

to make you think about the story rather than a  bunch of strings of letters as long as what you  

فکر کردن شما به داستان است تا زمانی که آنچه می‌بینید به شما یادآوری می‌کند به جای یک سری رشته حروف.

see reminds you oh yeah yeah this is about I was  finding someone for this job then that's enough  

اوه بله بله، این مربوط به این است که من کسی را برای این کار پیدا می‌کردم، پس کافی است،

it's enough of a picture it's totally fine um but  you need that picture or else um your fill in- the  

یک عکس کافی است، خیلی خوب است، اما شما به آن عکس نیاز دارید وگرنه آن را تکمیل کنید -

blank sentence stops being about a story and it  really turns into um you know these five letters  

جمله خالی دیگر درباره یک داستان نیست و واقعاً تبدیل به یک داستان می‌شود. اوم، شما این پنج حرف را می‌دانید

and then there's a blank and then these five  letters it turns into like a weird Scrabble game  

و سپس یک جای خالی وجود دارد و بعد این پنج حرف، به جای اینکه زبان را یاد بگیرید، تبدیل به یک بازی اسکربل عجیب می‌شود  ،

instead of you learning the language um but that's  that's the actual tactic like it's it's easy to  

اما این تاکتیک واقعی است، مثل اینکه راحت

think you know K picture of of kyak picture  of dogs like that one's easy to think about  

فکر کنید که K تصویر کیاک را می‌شناسید. فکر کردن به تصویر سگ‌هایی مانند آن آسان است،

um but it's actually you remember more if what you  have is picture with a fill-in-the blank sentence  

اما در واقع شما بیشتر به یاد می‌آورید اگر چیزی که دارید تصویری با جمله‌ی خالی باشد

and then the word on the other side that actually  works better than just C your dog yeah I like how  

و سپس کلمه‌ای در طرف دیگر که واقعاً بهتر از سگ شما کار می‌کند، بله. من دوست دارم که

you said uh like you should also kind of think  if you're actually going to be you like if you  

شما گفتید اوه، باید فکر کنید اگر واقعاً دوست دارید خودتان باشید اگر

can imagine yourself consuming content and like  content is about this or you can imagine yourself  

بتوانید خودتان را در حال مصرف محتوا تصور کنید و مانند محتوا در این مورد باشد یا می توانید تصور کنید

talking about this because yeah I think a lot of  people are just like they worry too much about  

در مورد این صحبت می کنید زیرا بله، من خیلی فکر می کنم آدم‌ها درست مثل این هستند که خیلی نگرانشان هستند

like oh I want to put more words into my active  vocabulary that's a lot of you know like one of  

مثل اوه من می‌خواهم کلمات بیشتری را وارد واژگان فعال خودم کنم که خیلی از شما می‌دانید مثل یکی از

those things that I hear a lot of people say like  oh I can like I read a book and I know so many  

چیزهایی که می‌شنوم خیلی‌ها می‌گویند مثل آه می‌توانم دوست دارم کتابی بخوانم. و من کلمات بسیار زیادی بلدم

words but want to actually speak but like do you  actually want to like speak like as if you're a  

اما می‌خواهم واقعا حرف بزنم، اما دوست داری واقعاً دوست داشته باشم طوری صحبت کن که انگار یک

book you know sound like you're like a very fancy  complicated book uh yeah it just like it really  

کتاب هستی که می‌دانی مثل یک کتاب بسیار شیک و پیچیده هستی اوه بله، درست مثل اینکه واقعاً به

reminds me of how a few years ago when I was just  like just becoming vegan I was consuming a lot  

من یادآوری می‌کند. از اینکه چگونه چند سال پیش، زمانی که تازه وگان شده بودم،

of literature like about like nutrition and being  vegan blah blah blah and because again I liked it  

ادبیات زیادی مصرف می‌کردم، مانند تغذیه و وگان بودن، بلا بلا بلا، و چون دوباره آن را دوست داشتم،

there were a lot of words that I had to learn in  English because I couldn't really understand them  

کلمات زیادی وجود داشت که باید به انگلیسی یاد می‌گرفتم. چون واقعاً نمی‌توانستم آنها را بفهمم

but I couldn't see like your your question was  like can you imagine yourself consuming content  

اما نمی‌توانستم ببینم سؤال شما این بود مثل اینکه آیا می‌توانید تصور کنید که محتوا مصرف می‌کنید

in this and yes I could imagine myself you know  watching videos about like vegan is more nutrition  

در این و بله، می‌توانم خودم را تصور کنم که می‌دانید تماشای ویدیوهایی در مورد اینکه گیاهخواری بیشتر تغذیه است

or whatever and because of that I was more  interested in learning all of these words yeah  

یا هر چیز دیگری و به همین دلیل است. من بیشتر علاقه مند بودم همه این کلمات را یاد بگیرم، بله،

because if um one day like I you know sit down and  I start like watching a video about physics there  

زیرا اگر یک روز مثل من بنشینم و من شروع به تماشای یک ویدیو در مورد فیزیک کنم،

are going to be a lot of complicated words that  like why would I even need them it's not something  

کلمات پیچیده زیادی وجود خواهند داشت که مثلاً چرا به آنها نیاز دارم. چیزی نیست

I'm interested in and yeah I think you being  interested in a topic because it's such a big  

من به آن علاقه دارم و بله، فکر می‌کنم شما به یک موضوع علاقه مند هستید، زیرا این یک

shift in how quickly you learn it and how long you  remember like it really is the difference between  

تغییر بزرگ   در سرعت یادگیری آن و مدت زمانی است که به یاد می‌آورید، مثل اینکه واقعاً تفاوت بین

you learning about veganism and you learning about  physics like same comp same level of complexity in  

یادگیری شما در مورد گیاهخواری و یادگیری در مورد فیزیک است. مانند همان کامپوننت همان سطح از پیچیدگی در

the words yeah the words are just as easy as each  other but the veganism words you're going to learn  

کلمات آره، کلمات به همان اندازه آسان هستند، اما کلمات وگانیسم را

twice as fast and you're going to hold hold on to  them twice as long only because you're interested  

دو برابر سریع‌تر یاد خواهید گرفت و دو برابر آن‌ها را نگه دارید، فقط به این دلیل که شما علاقه مند هستم

and so the more words you learn in a language  the easier it is to learn more words later on  

و بنابراین هرچه کلمات بیشتری را در یک زبان یاد بگیرید یادگیری کلمات بیشتر بعداً آسان تر است

um that's going to be this kind of constant thing  so the question is how many words can you jam in  

امم، این یک چیز ثابت خواهد بود بنابراین سؤال این است که چند کلمه را می توانید در

the front how quickly can you get a lot of words  because as soon as you have a lot of words then  

جلوی آن ببندید، با چه سرعتی می توانید کلمات زیادی دریافت کنید، زیرا به محض اینکه کلمات زیادی دارید،

all the rest of them become a lot easier um and  so why spend a second learning words that are not  

بقیه آنها بسیار ساده تر می شوند، و پس چرا یک ثانیه را صرف یادگیری کلماتی کنید که

super interesting to you why learn physics words  for anytime at all when you could be focusing  

برای شما خیلی جالب نیستند، چرا کلمات فیزیک را برای هر زمانی یاد بگیرید. شما می‌توانید

on things that are actually important to you um  and so I I I I think that's so so important for  

روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعاً برای شما مهم هستند و بنابراین من فکر می‌کنم این برای زبان‌آموزان بسیار مهم است که

language Learners to really focus on you know  if you want comprehensive I know everything in  

واقعاً روی شما تمرکز کنند اگر می‌خواهید جامع همه چیز را به

this language okay like I'm not going to tell you  that's the wrong goal but if you want that the way  

این زبان می‌دانم خوب است مثل اینکه نمی‌خواهم به شما بگویم این هدف اشتباهی است، اما اگر می‌خواهید به روشی

you do that is by only focusing on things that you  really really care about that are Central to your  

که انجام می‌دهید، فقط روی چیزهایی تمرکز کنید که واقعاً به آن‌ها اهمیت می‌دهید که در ابتدا در زندگی شما نقش اساسی دارند،

life in the beginning so that later on all those  extra topics like physics can come easier yeah no  

تا بعداً همه آن موضوعات اضافی مانند فیزیک راحت‌تر بیایند، بله، نه

that's that's absolutely true yeah and there also  one one question that I wanted to ask you about  

این کاملاً درست است بله و همچنین یک سؤال وجود دارد که می‌خواستم در مورد آن از شما بپرسم

like learning multiple languages uh also something  that some people ask me like how do you maintain  

مانند یادگیری چندین زبان، همچنین چیزی که برخی از افراد از من می‌پرسند، مثلاً چگونه

your multiple languages do you have to like  be especially careful about or like especially  

چندین زبان خود را حفظ می‌کنید، آیا باید دوست داشته باشید  به خصوص مراقب باشید یا دوست داشته باشید.

Strate strategic about it because sometimes when  I like I spend a day only speaking Spanish I come  

استراتژی استراتژیک در مورد آن داشته باشید زیرا گاهی اوقات وقتی دوست دارم یک روز را صرف صحبت کردن به زبان اسپانیایی کنم، به

back home and I mean I still like I can still  speak English like I know English is not going  

خانه برمی گردم و منظورم این است که هنوز دوست دارم هنوز می توانم انگلیسی صحبت کنم، مثل اینکه می دانم انگلیسی از بین نمی رود

to vanish because I still practice it regularly  but I guess some people start uh worrying like  

زیرا من هنوز به طور منظم آن را تمرین می کنم. مردم شروع به نگرانی می کنند مثل

after maybe four languages like five languages  you know that's when you're like uh they're not  

شاید بعد از چهار زبان مثل پنج زبان شما می دانید که در آن زمان است که شما مثل اوه اوه آنها

wrong I mean the more languages you get the the  more time you have not speaking the ones you're  

اشتباه نمی کنند منظورم این است که هر چه بیشتر زبان ها را به دست آورید زمان بیشتری را که صحبت نمی کنید به زبان هایی که

not speaking um and so and you will gradually  forget things all the time every moment like  

صحبت نمی کنید بیشتر می شود. بنابراین و شما به تدریج هر لحظه چیزهایی را فراموش خواهید کرد مثل   در

right now you you are forgetting things in Spanish  because we're speaking in English right now like  

حال حاضر شما چیزهایی را به زبان اسپانیایی فراموش می کنید زیرا ما در حال حاضر به زبان انگلیسی صحبت می کنیم مانند

that's happening I'm forgetting things in a pile  of languages like every moment that's true that's  

که دارد اتفاق می افتد، من چیزهایی را به انبوهی از زبان ها فراموش می کنم، مانند هر لحظه که درست است.

just that's life as a human being your brain is  designed to just kind of lose things out the back  

فقط این زندگی به عنوان یک انسان است که مغز شما طوری طراحی شده است که چیزهایی را

um it's it's it's a leaky bucket um the thing I  found that has helped me feel a little bit less  

anxious about that is um I remember back in it  was 2013 I Was preparing like uh influencer stuff  

از دست بدهد. سال 2013 بود من در حال آماده‌سازی چیزهایی مثل اینفلوئنسرها بودم

because I wanted to like put up my videos and be  like look I wrote a book like someone should pay  

چون می‌خواستم ویدیوهایم را بگذارم و مثل نگاه کنم کتابی نوشتم مثل اینکه کسی باید

attention to me um and if you're going to be a  polyglot online you need to have a video showing  

به من توجه کند و اگر می‌خواهید چند زبان آنلاین باشید باید داشته باشید. ویدیویی

that you're a polyot you need to be like look I  speak this and I speak this and then you're you're  

که نشان می دهد   تو یک پولیوت هستی، باید مثل این باشی ببین من این را می گویم و این را می گویم و بعد تو داری

doing your thing um and I pulled out I started  uh aiming to record that video and I realized  

کار خودت را انجام می دهی، اوم و من بیرون کشیدم، شروع کردم اوه هدفم ضبط آن ویدیو بود و متوجه شدم

I'd forgotten all my French and I was so scared oh  no it's gone um and I had hit like i' had almost  

تمام زبان فرانسه خود را فراموش کرده بودم و خیلی ترسیده بودم، اوه، نه، اوم رفته بود و انگار زده بودم، تقریباً به سطح

gotten to C2 level French I I I I did the test and  I got like right under C2 I needed like three more  

C2 فرانسه رسیده بودم.

points on on the do um so it was C1 French more  or less and then on that day I was nothing I just  

پس کم و بیش C1 فرانسوی بود و آن روز من هیچی نبودم، فقط

I didn't know any french and I was so so so scared  and it was my whole internet personality was going  

فرانسوی نمی‌دانستم و خیلی می‌ترسیدم و این بود که تمام شخصیت اینترنتی من

to need to like either go away I needed to give up  on the book like I don't know what I needed to do  

نیاز داشت که دوست داشته باشم یکی از آنها برود. من باید کتاب را رها می‌کردم، مثل اینکه نمی‌دانم باید چه کار می‌کردم،

um and so I started watching TV uh in French and  I picked a a TV series in this case it was like  

و بنابراین شروع به تماشای تلویزیون به زبان فرانسوی کردم و یک سریال تلویزیونی انتخاب کردم، در این مورد مثل

24 with kefir Sutherland dubbed into French just a  bunch of people talking about atomic bombs all day  

24 با کفیر ساترلند دوبله شده به فرانسوی فقط یک سریال بود. انبوهی از مردم که تمام روز در مورد بمب اتمی صحبت می‌کردند

um and I watched two seasons so I think each one  was an hour long it's 24 hours so like I watched  

و من دو فصل را تماشا کردم، بنابراین فکر می‌کنم هر فصل یک ساعت طول می‌کشد و 24 ساعت طول می‌کشد، مثل اینکه من

48 Hours of French um over two weeks like it's a  very bingeable show it's it's fun to watch and so  

48 ساعت فیلم فرانسوی را در طول دو هفته تماشا کردم، مثل اینکه یک برنامه بسیار قابل مصرف است، تماشای آن لذت‌بخش است. و بنابراین

I just watched like a few hours a day um and after  two weeks I was dreaming in French again and I had  

من فقط چند ساعت در روز تماشا می‌کردم و بعد از دو هفته دوباره به زبان فرانسوی خواب می‌دیدم و

no problem having the video and so to go from  nothing to wa I'm dreaming in French again like  

مشکلی برای داشتن ویدیو نداشتم و بنابراین برای رفتن از هیچ به حالت عادی، دوباره به فرانسوی خواب می‌بینم،

that's I didn't learn all of French in two weeks  I just had enough content thrown in my face that  

مثل  تمام زبان فرانسه را در دو هفته یاد نگیرم فقط به اندازه کافی محتوا در چهره ام ریخته شد که  آن

it brought back what I knew mhm and so yes you're  forgetting all the time yes it's hard to maintain  

چیزی را که می دانستم بازگرداند mhmm و بنابراین بله شما همیشه فراموش می کنید بله حفظ

these things yes it takes time to maintain these  things and if what I needed um was to have all  

این چیزها سخت است بله حفظ این موارد به زمان نیاز دارد. و اگر چیزی که من به آن نیاز داشتم این بود که همه

of my languages that if anyone just came up to me  like hey let's speak French that I would have it  

زبان‌هایم را داشته باشم که اگر کسی به سراغم آمد، مثلاً بیا فرانسوی صحبت کنیم که آن را داشته باشم، پس

then that's hard there was a time it looked like  we were I was going to go on Shark Tank for my  

سخت است، زمانی به نظر می‌رسید که ما قرار بود با شارک بروم. تانک برای

company and I figured I actually did need to hit  that level in all my languages um and so I started  

شرکت من و من متوجه شدم که واقعاً باید به آن سطح در همه زبان‌هایم برسم و بنابراین شروع کردم

having tutoring six times a week switch languages  every single time and like that was really scary  

شش بار در هفته تدریس خصوصی را تغییر زبان هر بار و مانند آن واقعاً ترسناک بود

but it worked and it was hard like I would go from  you know a Spanish tutoring session to an Italian  

اما کار کرد و مثل من سخت بود. از یک جلسه تدریس خصوصی اسپانیایی می‌دانید به یک

tutoring session and I would be basically speaking  in Spanish for the Italian guy You' be like that's  

جلسه تدریس خصوصی ایتالیایی  تبدیل می‌شود و من اساساً به زبان اسپانیایی برای پسر ایتالیایی صحبت می‌کنم، شما فکر می‌کنید

not Italian fix it um but after a few weeks of  that it started getting better and so you can you  

ایتالیایی نیست، درستش کنید، اما بعد از چند هفته که شروع به بهتر شدن کرد و بنابراین شما آیا می‌توانید

can train up your ability to switch you can train  up your ability to hold on to these languages um  

توانایی خود را برای جابه‌جایی آموزش دهید، می‌توانید توانایی خود را برای نگه داشتن این زبان‌ها تقویت کنید،

but you can't do it without putting in time and  so that's that's the trick is you really need to  

اما نمی‌توانید بدون وقت گذاشتن این کار را انجام دهید و این همان ترفندی است که واقعاً باید

put in a lot of time yeah and be patient cuz I  feel like it's something that so like basically  

زمان زیادی صرف کنید بله و صبور باشید زیرا من احساس می‌کنم این چیزی است که اساساً این

that's the problem that a lot of language Learners  have have yeah and me too like sometimes I just  

مشکلی است که بسیاری از زبان‌آموزان دارند بله و من هم گاهی اوقات

feel so impatient like I want results fast I want  to see progress fast I want to make sure that I  

احساس می‌کنم خیلی بی‌صبر هستم مثل اینکه می‌خواهم سریع نتیجه بگیرم، می‌خواهم پیشرفت سریع را ببینم. مطمئن شوید که

never forget any of the languages I'm learning  like any of the words and it's just not you  

هرگز هیچ یک از زبان‌هایی را که یاد می‌گیرم فراموش نمی‌کنم، مانند هر یک از کلمات، و این شما نیستید،

know true you're as you said you're going to be  forgetting you're going to be trying to kind of  

درست می‌دانید که همان‌طوری هستید که گفتید، فراموش می‌کنید که سعی می‌کنید به نوعی در حال

not relearning but you said remember remembering  all this information if you studied it like in  

یادگیری مجدد، اما شما گفتید به خاطر بسپارید تمام این اطلاعات را اگر مطالعه کرده باشید مانند

the past you will remember it once you um start  consuming a lot of content in this language there  

گذشته، وقتی شروع به مصرف محتوای زیادی به این زبان کردید، آن را به خاطر خواهید آورد.

are some polyglots out there who are so impressive  because they have languages like four or five  

پنج

languages at such a high level at all moments  but when you look at how they spend their days  

زبان در تمام لحظات در سطح بالایی هستند اما وقتی به نحوه گذراندن روزشان نگاه می‌کنید، آنها

they're spending hours every day studying because  it's their passion and they're having fun doing it  

هر روز ساعت‌ها را صرف مطالعه می‌کنند زیرا این علاقه آنهاست و از انجام آن لذت می‌برند

and if that's if if if anyone watching this is  one of those Learners who's just like language  

و اگر کسی این را تماشا می‌کند یکی از آن زبان آموزانی که دقیقاً مانند

learning is my favorite thing in the world and  I want to spend hours a day doing it then those  

یادگیری زبان است، چیز مورد علاقه من در جهان است و می‌خواهم ساعت‌ها در روز را صرف انجام آن کنم، سپس آن‌ها

are the people who can maintain five six seven  languages at top you know C2 levels but I think  

افرادی هستند که می‌توانند پنج شش هفت زبان را در سطوح بالای C2 حفظ کنند، اما فکر می‌کنم

there's going to be a lot of people who who don't  necessarily want that they want to put in a little  

افراد زیادی هستند که لزوماً نمی خواهند که بخواهند

bit of time every day and they want to have more  and more abilities and that's a reasonable goal  

هر روز کمی وقت بگذارند و می خواهند توانایی های بیشتر و بیشتر داشته باشند و این یک هدف معقول است

too um and also those people will need to be  honest with themselves that like if someone just  

و همچنین آن افراد باید صادق باشند. با خودشان که مثلاً اگر کسی فقط

jumps on the subway and like hey I need think  like let's CH talk about you know philosophy  

در مترو بپرد و مثل هی من باید فکر کنم مثل بیایید CH در مورد شما صحبت کنیم فلسفه

in French they might not feel really competent in  that moment and they may stumble a little bit and  

به فرانسوی صحبت کنیم، ممکن است در آن لحظه واقعاً احساس شایستگی نکنند و ممکن است کمی تلو

and that stumbling as we've talked about already  like that's that's what it is to be a person it's  

تلو بخورند. قبلاً در مورد آن صحبت کرده‌ام، مثل اینکه آدم بودن یعنی همین،

it's okay to not know everything all the time yeah  yeah absolutely yeah and I like how you said it's  

اشکالی ندارد که همیشه همه چیز را ندانیم، بله، بله کاملاً بله، و من دوست دارم که چطور گفتی

important to be like you know just understanding  what you actually want because I feel like some  

مهم است که مثل اینکه می‌دانی فقط درک می‌کنی که واقعاً چه می‌خواهی، زیرا احساس می‌کنم مثل بعضی از

people are like oh I like this language I want to  become like super fluent here and here and here  

افراد مثل اوه من این زبان را دوست دارم می‌خواهم اینجا و اینجا و اینجا فوق‌العاده مسلط باشم،

but then like it's is it actually your passion  or you're just like you watch like one Korean  

اما بعد مثل این است که در واقع اشتیاق شماست یا شما دقیقاً مثل یک درام کره‌ای تماشا می‌کنید

drama and you're like oh I have to learn Korean  now I love Korean it's not passion yeah so um to  

و مثل اوه من هستید باید کره ای یاد بگیرم حالا من عاشق کره ای هستم، این اشتیاق نیست، بله، برای اینکه

finish up this interview I actually wanted to  it's kind of like a question but more like uh  

این مصاحبه را تمام کنم، در واقع می خواستم این یک جور سؤال است اما بیشتر شبیه به اوه

well I'm just gonna uh go for it so imagine that  you wake up tomorrow with the ability to speak  

خوب من فقط می خواهم آن را انجام دهم، پس تصور کنید فردا از خواب بیدار شوید با توانایی صحبت کردن

and understand any five languages fluently yeah so  which languages would you choose it doesn't have  

و فهمیدن هر پنج زبان روان، بله، بنابراین، کدام زبان‌ها را انتخاب می‌کنید، نباید

to be the languages you can now speak but like  any five languages and why um so Japanese is at  

زبان‌هایی باشد که اکنون می‌توانید صحبت کنید، اما مانند هر پنج زبانی است و چرا ژاپنی در

the top of my list because Japanese has been just  kicking my butt for so many years it is so brutal  

صدر فهرست من است زیرا ژاپنی سال‌هاست که فقط به باسنم لگد می‌زنم، آنقدر بی‌رحمانه است که

um so that one's to the top of my list I've I  mean I've been obsessed with Japanese culture  

یکی در صدر فهرست من است.

and all sorts of things for a long time um so that  one wins that's at the top um man I I'm going to  

برنده‌هایی که در بالاترین حد است مردی که می‌خواهم

keep my German um German has been so important to  my upbringing and just like like my whole time in  

آلمانی‌ام را حفظ کنم آلمانی‌ام برای تربیت من بسیار مهم بوده است و درست مثل تمام مدتی که

in Vienna my whole time as an opera singer that  that part of my life was stored in German I don't  

در وین بودم در تمام مدتی که به عنوان یک خواننده اپرا بودم، آن بخش از زندگی من ذخیره شد. در آلمانی من نمی‌خواهم

want to lose that thing so German um Italian  Italian at this point is my worst language uh  

آن چیز را از دست بدهم، بنابراین آلمانی، ایتالیایی، ایتالیایی در این مرحله بدترین زبان من است، اوه،

because I never got to learn it at Middlebury  and I I really and it was at the beginning of  

چون من هرگز نتوانستم آن را در میدلبری یاد بگیرم و واقعاً و در

the fluent forever method really before it really  even started and so I didn't get to have a lot of  

ابتدای آن روش برای همیشه روان بود. واقعاً حتی شروع کردم و بنابراین من نتوانستم تعداد زیادی از

it except that every memory I have in Italy has is  just so magical because that country is so magical  

آن را داشته باشم به جز اینکه هر خاطره ای که در ایتالیا دارم خیلی جادویی است زیرا آن کشور بسیار جادویی است

um and so that like I Italian is definitely there  um Spanish my my wife and her family are all like  

و به طوری که مثل من ایتالیایی قطعاً آنجاست اما اسپانیایی همسر من و خانواده‌اش همگی مثل

are from Mexico and I need to have Spanish or else  they will kill me at least my wife will kill me if  

اهل مکزیک هستند و من باید اسپانیایی داشته باشم، در غیر این صورت اگر

I didn't have that so that's that one um and we  get one more that's tricky um man I just kind of  

من آن را نداشتم، حداقل همسرم مرا می‌کشند، بنابراین آن یک ام و ما یکی دیگر می‌گیریم که مشکل‌ساز است. فقط یک جورایی   می‌خواهم

want to hold on to that until I need it you know  I think I think actually what I would do yeah is  

آن را نگه دارم تا زمانی که به آن نیاز داشته باشم، می‌دانی  فکر می‌کنم در واقع کاری که من انجام می‌دهم بله این است که اوه، فکر می‌کنم

is is uh I think we picked Swedish um my wife and  I have been talking about you know someday when  

ما سوئدی را انتخاب کردیم و همسرم در مورد شما صحبت کرده‌ایم، می‌دانیم که روزی

she's done like she's currently trying to study  to be a doctor and so she has no time but um  

او کارش را انجام داد. او در حال حاضر سعی می‌کند برای دکتر شدن درس بخواند و به همین دلیل زمانی ندارد، اما

we've wanted to have a secret language oh yeah the  thing that the two of us know that no one around  

ما می‌خواستیم یک زبان مخفی داشته باشیم، اوه بله، چیزی که ما دو نفر می‌دانیم که هیچ‌کس در اطراف

us knows um and we were looking at like what is  the language that is the closest related to the  

ما او را نمی‌شناسد و ما به این موضوع نگاه می‌کردیم. زبانی است که نزدیک‌ترین زبان به

languages that we speak already but is basically  unintelligible to everyone around us and that  

زبان‌هایی است که ما قبلاً صحبت می‌کنیم، اما اساساً برای همه اطرافیانمان نامفهوم است و

almost no one learns um and I think we landed on  Swedish as like the easiest one that was available  

تقریباً هیچ‌کس او را یاد نمی‌گیرد و من فکر می‌کنم که ما به زبان سوئدی مانند ساده‌ترین زبانی که در دسترس بود، رسیدیم.

that doesn't just sound like everything else yeah  I've heard that Norwegian is also extremely like  

مثل بقیه چیزها بله شنیده ام که نروژی نیز بسیار شبیه به

you know rare and also but I've heard that it's  hard I think it's harder to learn than Swedish  

شما می دانید کمیاب است و همچنین شنیده ام که سخت است، فکر می کنم یادگیری آن از سوئدی سخت تر است

so yeah yeah I think Swedish was a little bit  easier and also sounded a little bit weirder  

بنابراین بله بله، من فکر می کنم سوئدی کمی آسان تر بود و همچنین به نظر می رسید کمی عجیب‌تر

I think Norwegian has enough relationships to  German that you can kind of maybe like figure  

من فکر می‌کنم نروژی به اندازه‌ای با آلمانی رابطه دارد که شما می‌توانید آن را دریابید.

it out yeah yeah remember um I was reading this  book uh by a Swedish author it's a fiction book  

and uh basically then I decided to like watch a  movie that is based on this book and it was all  

فیلمی که بر اساس این کتاب ساخته شده است و همه آن

in Swedish the movie was in Swedish obviously  I was using English subtitles to understand  

به زبان سوئدی بود. فیلم به زبان سوئدی بود واضح است که من از زیرنویس انگلیسی استفاده می کردم تا

everything but yeah the language was like you  can as you said you can kind of you're like oh  

همه چیز را بفهمم اما بله زبان مثل شما بود.

I think I know this word but then you're like  no I don't know this word like your brain is  

این کلمه را می‌دانی، اما مثل این می‌مانی که نه، نمی‌دانم، این

like playing tricks on you because you think you  know these words but you're like nah I definitely  

کلمه مانند

know I find that with Portuguese like when I hear  Portuguese I'm like oh that's that no that no it's  

مغزت است مثل این شنیدن پرتغالی، آه، نه، نه، نه،

just it's as if it's Spanish and French like they  just had this weird baby that just didn't doesn't  

فقط انگار اسپانیایی و فرانسوی است، مثل این که آنها این بچه عجیب و غریب را به دنیا آوردند که نداشتند.

make any sense I I that one feels really really  unintelligible in a beautiful way yeah yeah so I  

بله بله، پس من

think that's going to be it that's basically all  I wanted to talk about again thank you so much for  

فکر می کنم که اساساً همین خواهد بود من می خواستم دوباره در مورد آن صحبت کنم از شما بسیار سپاسگزارم که

taking the time and explaining everything in such  detail it was really fun thank you just thank you  

وقت گذاشتید و همه چیز را با جزئیات توضیح دادید، واقعاً سرگرم کننده بود.

for having me super super fun yeah thank you great  questions yeah thank you if you want you you can  

شما سوالات عالی هستید، بله ممنون می‌شوم اگر می‌خواهید، می‌توانید

uh you know talk a little bit about like your book  where like people can find your book what it's  

اوه می‌دانید کمی در مورد کتاب خود صحبت کنید جایی که افراد می‌توانند کتاب شما را پیدا کنند که

called and everything yeah sure um fluent forever  came out in 2014 um and is available pretty much  

اسمش چیست   و همه چیزهایی که بله مطمئناً برای همیشه روان است در سال 2014 منتشر شد و تقریباً در دسترس است

everywhere I mean Amazon Barnes & Noble any  any local bookstore um I think at this point  

در همه جا منظور آمازون بارنز و نوبل هر کتابفروشی محلی است. فکر می‌کنم در حال حاضر

we have 10 or 11 translations also wow and so it  should be available in most languages except for  

10 یا 11 ترجمه داریم و بنابراین باید در بیشتر زبان‌ها موجود باشد به جز

like the two I wanted like it's not available in  German and it's not available in Spanish um but  

مانند دو موردی که می‌خواستم، مثلاً به آلمانی موجود نیست و نیست. به زبان اسپانیایی موجود است، اما

almost every like many other languages it's  available in um so that um there's an audio  

تقریباً در هر زبانی مانند بسیاری از زبان‌های دیگر، به زبان انگلیسی در دسترس است، بنابراین یک

book in English uh I think there might be some  audio books in some of the other translations  

کتاب صوتی   به زبان انگلیسی وجود دارد، من فکر می‌کنم ممکن است در برخی از ترجمه‌های دیگر تعدادی کتاب صوتی وجود داشته باشد.

as well um so that would be where I would start  with anything um you in addition over the last  

با هر چیزی که اوم شما علاوه بر آن در طی

nine years I built a startup that eventually like  turned into a big VC founded like funded startup  

نه سال گذشته استارت‌آپی ساختم که در نهایت تبدیل به یک VC بزرگ شد که مانند استارت‌آپ سرمایه‌گذاری شده تأسیس شد.

thing building apps around the book to try to  make the the content in the book easier and  

more accessible um you can just Google fluent  forever and you'll find our website there it's  

فقط گوگل برای همیشه مسلط است و وب‌سایت ما را در آنجا خواهید یافت. برای همیشه مسلط است.

fluent forever.com um and yeah actually right  now I'm working I'm writing a second edition  

of the book like literally this morning is like  the spent morning working on that oh my God I'm  

خدای من،

definitely gonna read it it's there'll be some  fun new stuff about a lot about what what we  

مطمئناً آن را می‌خوانم، چیزهای جدید و سرگرم‌کننده‌ای در مورد چیزهایی که درباره آن

talked about in terms of um this idea of comfort  and and being kind to yourself of of how how can  

صحبت کرده‌ایم وجود خواهد داشت.

you learn to to embrace the idea of not being good  at everything all the time um and like things like  

این ایده را بپذیرید که همیشه در همه چیز خوب نباشید، ام و مانند مواردی مانند

VR and chat GPT and like just an update it's it's  been 10 years it's time to write a second edition  

VR و چت GPT و مانند یک به‌روزرسانی، ۱۰ سال است که زمان نوشتن نسخه دوم آن رسیده است

um so that will be coming out at the end of 2024  um for anyone listening I would not delay like the  

تا در پایان سال ۲۰۲۴ منتشر شود. اوم برای هر کسی که گوش می‌دهد من نمی‌خواهم به

idea of being like ah I want to learn a language  but I'm going to wait a year and a half to find  

ایده‌ای مثل آه که می‌خواهم زبانی یاد بگیرم، تأخیر نمی‌کنم، اما یک سال و نیم صبر می‌کنم تا

out some new stuff from the second edition like  no just just the 2014 book is a really good book  

چیزهای جدیدی را از نسخه دوم پیدا کنم، مانند نه فقط کتاب 2014 کتاب واقعاً خوبی است

frankly um and and is is still really topical I I  don't there's not a lot that I'm actually getting  

رک و پوست کنده اوم و و هنوز هم واقعاً موضوعی است، من نمی‌کنم چیزهای زیادی وجود ندارد که در واقع

rid of from the old book I think we landed on  something really good right from then um so  

از کتاب قدیمی خلاص می‌شوم، فکر می‌کنم از همان زمان به چیزی بسیار خوب رسیدیم، بنابراین   بله همین است

yeah that's that's my stuff yeah no thank you so  much I actually have your book right here I was  

چیزهای من بله نه خیلی متشکرم واقعاً کتاب شما را همین جا دارم

like y i i want a copy I like I don't I'm in North  Carolina right now instead of my home in Chicago  

مثل y من یک نسخه می خواهم دوست دارم من نیستم در حال حاضر به جای خانه من در شیکاگو در کارولینای شمالی هستم

and I don't have a copy and I'm trying to write  like updates and I don't have the physical book  

و نسخه ای ندارم و سعی می‌کنم مانند به‌روزرسانی‌ها بنویسم و ​​کتاب فیزیکی را

in hand and it's driving me crazy so I just want  to reach to the computer and take yours yeah yeah  

در دست ندارم و این مرا دیوانه می‌کند، بنابراین فقط می‌خواهم به رایانه دست پیدا کنم و کتاب شما را بردارم

thank you so much again for the conversation and  yeah talk to you soon sounds good thank you so  

بله بله. به زودی برای شما خوب به نظر می رسد از شما متشکرم

much guys honestly interviewing Gabrielle was  so much fun I enjoyed asking him all of those  

خیلی بچه ها که صادقانه با گابریل مصاحبه می کردند بسیار سرگرم کننده بود من از پرسیدن همه آن سؤالات مختلف از او لذت بردم

different questions and his response was amazing  really do need to be easier in ourselves and be  

و پاسخ او شگفت انگیز بود واقعاً باید در خودمان راحت تر باشیم و  صبورتر باشیم.

more patient I feel like it's something that so  many language Learners usually struggle with if  

بسیاری از زبان‌آموزان معمولاً با مشکل مواجه می‌شوند که اگر می‌خواهید

you want to get Gabrielle's book you can click  the link in my description if you like this video  

کتاب گابریل را دریافت کنید، می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات من کلیک کنید.

make sure to give it a thumbs up and subscribe to  my channel and I'll see you guys in my next video