Learn English: 17 HOMOPHONES & Past Participles

Hi, guys.

سلام بچه ها.

I want to teach you something that I think is fucking amazing: they're homophones.

می‌خواهم چیزی به شما یاد بدهم که فکر می‌کنم خیلی شگفت‌انگیز است: آنها هم‌آوافون هستند.

Woo-hoo.

وو هو.

Do you know what "homophones" are?

آیا می دانید "هموفون" چیست؟

If you speak any of the Latin languages, so Portuguese, or Italian, French, or Spanish

اگر به هر یک از زبان‌های لاتین، پرتغالی، ایتالیایی، فرانسوی یا اسپانیایی صحبت

- you probably can figure out by the name "homo" means same; and "phones" or "phono"

می‌کنید، احتمالاً می‌توانید با نام «هومو» به همین معنی بفهمید. و «تلفن» یا «فونو»

means sound.

به معنای صدا است.

So, "homo" means same, and "phono" means sound.

پس «همو» به معنای همان است و «فونو» به معنای صدا.

So, "homophones" are words that have the exact same sound or the exact same pronunciation,

بنابراین، "هموفون" کلماتی هستند که دقیقاً یک صدا یا تلفظ دقیقاً یکسان دارند،

but the spelling is different.

اما املای آنها متفاوت است.

So, in your brain it's going to be difficult because you're going to say: "Oh my god, Ronnie,

بنابراین، در مغز شما این کار دشوار خواهد بود زیرا می خواهید بگویید: "اوه خدای من، رونی،

no, no, no, no, no.

نه، نه، نه، نه، نه،

You've totally said this word wrong.

شما این کلمه را کاملا اشتباه گفتید.

How can you...?

چگونه می توانید ...

How can this word be the same as this word?"

چگونه ممکن است این کلمه با این کلمه یکی باشد؟

This is why English is so crazy, but I'm here to help you.

به همین دلیل است که انگلیسی بسیار دیوانه کننده است، اما من اینجا هستم تا به شما کمک کنم.

So, the cool thing about homophones and why I love them so much is it's like you're getting

بنابراین، نکته جالب در مورد هموافون ها و اینکه چرا من آنها را خیلی دوست دارم این است که شما

a special promotion with English.

یک تبلیغ ویژه با زبان انگلیسی دریافت می کنید.

So, you are learning one pronunciation, but you get two words.

بنابراین، شما در حال یادگیری یک تلفظ هستید، اما دو کلمه دریافت می کنید.

So, it's two words for the price of one in your brain, but you have to remember:

بنابراین، این دو کلمه به قیمت یک کلمه در مغز شما است، اما باید به خاطر داشته باشید:

Trust me when I tell you the sounds are exactly the same.

به من اعتماد کنید وقتی به شما می گویم صداها دقیقاً یکسان هستند.

The definitions are going to be different, but the sounds are the same.

تعاریف قرار است متفاوت باشد، اما صداها یکسان است.

So, you get to learn one pronunciation and two meanings.

بنابراین، شما باید یک تلفظ و دو معنی را یاد بگیرید .

Yes!

آره!

Bonus time.

زمان پاداش.

It's like a super sale.

مثل یک فروش فوق العاده است.

Welcome to the super sale on enVid.

به فروش فوق العاده در enVid خوش آمدید.

enVid, enVid, enVid, enVid.

enVid، enVid، enVid، enVid.

engVid, okay?

engVid، باشه؟

The other thing that we have a huge problem with are these crazy things called "past participles".

مورد دیگری که ما با آن مشکل بزرگی داریم همین چیزهای دیوانه کننده ای است که به آن «مضارع گذشته» می گویند.

Now...

حالا...

Oh, don't you hate past participles?

اوه، مگه از ماضی متنفر نیستی؟

And maybe you don't know what they are.

و شاید شما ندانید که چه هستند.

So, "past participles" are the third thing or the third part of a verb.

پس «مضارع» سومین چیز یا جزء سوم فعل است.

So, irregular verbs usually have a simple past and a past participle.

بنابراین، افعال بی قاعده معمولاً گذشته ساده و ماضی دارند.

I've kind of made this easy because most of these words here...

من به نوعی این کار را آسان کرده ام زیرا بیشتر این کلمات در اینجا ...

Most of these verbs here, the simple past and the past participle - they're the same.

بیشتر این افعال اینجا، ماضی ساده و ماضی - آنها یکسان هستند.

Oh, so cool.

اوه، خیلی باحاله

So, oh, you get another bonus.

بنابراین، اوه، شما یک جایزه دیگر دریافت می کنید.

You're going to learn more past participles.

شما در حال رفتن به یادگیری بیشتر فعل ماضی.

So, learning past participles are difficult.

بنابراین، یادگیری حرف های گذشته دشوار است.

Why?

چرا؟

Because there are so many of them.

زیرا تعداد آنها بسیار زیاد است.

But if you look back on lessons on www.engvid.com, you will see I've given you easy ways to remember

اما اگر به درس‌های www.engvid.com نگاهی بیاندازید، می‌بینید که راه‌های ساده‌ای برای به خاطر سپردن حرف‌های گذشته به شما ارائه کرده‌ام

the past participles.

.

And this is an even easier way to actually say them correctly because your brain and

و این یک راه ساده تر برای بیان درست آنهاست زیرا مغز و

English pronunciation plays tricks on you.

تلفظ انگلیسی شما را فریب می دهد.

So, let's start with the first one.

بنابراین، اجازه دهید با اولین شروع کنیم.

The present tense of this verb is "win", and the past tense is "won".

زمان حال این فعل «برد» و زمان گذشته «برد» است.

But, hey, do you know the homophone?

اما، هی، آیا هموفون را می شناسید؟

"Won" is exactly the same sound as the number "one".

"Won" دقیقاً همان صدای عدد "یک" است.

So, we have "win", the past participle of "win" is "won", and it's pronounced like the

بنابراین، ما "برد" داریم، ماضی "برد" "برد" است و مانند

number "one".

عدد "یک" تلفظ می شود.

You are number one; not eleven.

شما شماره یک هستید؛ نه یازده

Hello, marker.

سلام نشانگر

Do you work?

آیا شما کار می کنید؟

So, the past participle of "win" is the exact same pronunciation as number "one".

بنابراین، فعل ماضی «برد» دقیقاً همان تلفظ شماره «یک» است.

So, you can say: -"I won one."

بنابراین، می توانید بگویید: -"من یکی را بردم."

-"What?

-"چی؟

'I won one'?

"یکی بردم"

Did you repeat...?"

؟تکرار کردی...؟

-"No.

-"نه.

I won one.

من یکی

I won one chocolate bar.

بردم. من یک تخته شکلات

I won one.

بردم.

I won one!

یکی برنده شدم. یکی بردم!

Yay!"

یای!"

The next one is the verb "hear", and the past tense, we would like to say: "hear-d", but

مورد بعدی فعل "شنیدن" است و زمان گذشته ما می خواهیم بگوییم: "شنید-د"،

it's actually just "herd".

اما در واقع فقط "گله" است.

A mistake that I've heard a lot of people saying is they say: "hearded".

اشتباهی که من شنیده ام خیلی ها می گویند این است که می گویند: "شنیده".

It's not "hearded"; it's actually "heard".

"شنیده نمی شود"؛ در واقع "شنیده" است.

Now, past participle: "herd", this is how we actually say the word.

حال، فعل ماضی: «گله»، در واقع این کلمه را اینگونه می گوییم.

But do you know what a "herd" is?

اما آیا می دانید "گله" چیست؟

A "herd" is a group of animals.

«گله» گروهی از حیوانات است.

So, for example: A group of cows or a group or horses we call a "herd".

به عنوان مثال: گروهی از گاوها یا گروهی یا اسب هایی که به آنها «گله» می گوییم.

"I heard the herd."

"من گله را شنیدم."

[Laughs] Another crazy thing about homophones is they're used in a lot of advertising and

[می خندد] یکی دیگر از چیزهای دیوانه کننده در مورد همفون ها این است که از آنها در تبلیغات

a lot of jokes.

و شوخی های زیادی استفاده می شود.

Now, are the jokes funny?

حالا جوک ها خنده دار هستند؟

That's up to you.

این به شما بستگی دارد.

But "herd" is a group of cattle; cows or horses.

اما «گله» گروهی از احشام است; گاو یا اسب

The next one is the past tense of the word "teach".

مورد بعدی زمان گذشته کلمه "آموزش" است.

So, in the present tense we say: "I teach", and in the past tense, if you go back, we

پس در زمان حال می گوییم: «تعلم» و در زمان گذشته اگر به عقب برگردید می

say: "taught".

گوییم: «تدریس».

But if you look at this, it looks like: "ta-u-g-h-t".

اما اگر به این نگاه کنید، به نظر می رسد: "ta-u-g-h-t".

"I tau-g-h-t you yesterday."

"من دیروز تو را تاو-گ-ه-ت کردم."

Hey, let's make this easy.

هی، بیایید این کار را آسان کنیم.

We're actually just going to say it like: "tot".

ما در واقع فقط می خواهیم آن را مانند: "tot" بگوییم.

The past participle of "teach" is the pronunciation: "tot; t-o-t".

فعل ماضی «تعلم» تلفظ: «توت؛ ت-و-ت» است.

That's easier.

این راحت تر است.

Do you know what a "tot" is?

آیا می‌دانید «توت» چیست؟

A "tot" is slang or informal for a child.

یک "tot" برای یک کودک عامیانه یا غیر رسمی است.

So, a little child, maybe two or three years old, we call a "tot".

بنابراین، یک کودک کوچک، شاید دو یا سه ساله، ما به آن "توت" می گوییم.

It might have come from "toddler".

ممکن است از «کودک» آمده باشد.

"Toddler" is a child who's about two or three years old.

«نوپا» کودکی است که حدود دو سه سال دارد.

But to make it even shorter, a "tot" is a young child.

اما برای کوتاه‌تر کردن آن، یک "tot" یک کودک خردسال است.

So, you'll see this a lot in advertising for children.

بنابراین، شما این را در تبلیغات برای کودکان بسیار خواهید دید .

So: "I taught a tot."

بنابراین: "من یک نفر را یاد دادم."

Oh, you see how funny these are now?

اوه، می بینید اینها چقدر خنده دار هستند؟

No?

نه؟

I think they're funny.

من فکر می کنم آنها بامزه هستند.

This word.

این کلمه.

Now, this is an unusual verb; we do not use this a lot.

حال، این یک فعل غیر معمول است. ما زیاد از این استفاده نمی کنیم.

This present tense is "breed" or the base of the word is "breed", and the past tense

این زمان حال «breed» یا پایه کلمه «breed» و زمان

is "bred".

گذشته «bred» است.

"Breed" means to produce animals to sell.

«نژاد» به معنای تولید حیوانات برای فروش است.

So, let's say that I have a boy dog and a girl dog, and I want the boy dog and the girl

بنابراین، فرض کنید که من یک سگ پسر و یک سگ دختر دارم و می خواهم سگ پسر و سگ دختر

dog to have puppies so I can make money and sell the puppies.

توله سگ داشته باشند تا بتوانم پول درآورم و توله ها را بفروشم.

Or I have two horses, two cows.

یا من دو اسب، دو گاو دارم.

Play some nice music, get some red wine going, and magically the animals-dunh-dunh-dunh-will

یک موسیقی خوب پخش کنید، مقداری شراب قرمز بخورید، و به طور جادویی حیوانات-دونه-دان-دونه-

produce babies.

بچه ها را تولید خواهند کرد.

Then I will sell the babies and make money.

بعد بچه ها را می فروشم و پول در می آورم.

This is terrible, what we do.

این وحشتناک است، کاری که ما انجام می دهیم.

Humans.

انسان.

So, "to breed" and the past tense: "bred" means to produce animals and sell to people.

پس «پرورش کردن» و ماضی: «پرورش» به معنای تولید حیوانات و فروش به مردم است.

But this pronunciation is exactly like the thing that we eat with sandwiches.

اما این تلفظ دقیقاً شبیه چیزی است که ما با ساندویچ می خوریم.

So, this word is: "breed", "bred", and "bread".

پس این کلمه عبارت است از: «پرورش» و «پرورش» و «نان».

Do you like bread?

نان دوست داری؟

Bread's delicious.

نان خوشمزه است

So, bread, as you know...

پس، نان، همانطور که می دانید...

Oh, that doesn't look like bread.

اوه، این شبیه نان نیست.

That's a piece of bread.

این یک لقمه نان است.

It's something that we eat.

این چیزی است که ما می خوریم.

Oh, this is a nice baguette.

اوه، این یک باگت خوب است.

Delicious.

خوشمزه - لذیذ.

So, we breed or we bred dogs.

بنابراین، ما پرورش می دهیم یا سگ ها را پرورش می دهیم.

I don't have a funny joke for "bred" and "bread".

شوخی بامزه ای برای «پرورش» و «نان» ندارم.

Fail.

شکست.

I'm not a comedian.

من کمدین نیستم

The next one is the verb: "send".

مورد بعدی فعل: "ارسال" است.

The past tense is "sent", and also the past participle is "sent".

فعل ماضی «ارسل» است و همچنین فعل ماضی «ارسل» است.

So, all of these verbs up to here, the simple past and the past participle are the same.

پس همه این افعال تا اینجا، ماضی بسیط و ماضی یکسان هستند.

Woo-hoo.

وو هو.

So you're learning simple past, and the past participle, and homophones.

بنابراین شما در حال یادگیری گذشته ساده، و فعل ماضی، و همفون ها هستید.

Special deluxe offer for you.

پیشنهاد ویژه لوکس برای شما

But be careful when you guys say this word because sometimes you do not say the ending

اما وقتی این کلمه را می گویید مراقب باشید، زیرا گاهی اوقات پایان را به

strong enough, so you want to say: "sent", but you say: "sen".

اندازه کافی قوی نمی گویید، بنابراین می خواهید بگویید: "ارسال شد" اما می گویید: "سن".

So, I don't know: "Did you say 'send' or 'sent'?"

بنابراین، من نمی دانم: "گفتی "ارسال" یا "ارسال"؟

So, please make sure you hit the end of the word.

بنابراین، لطفا مطمئن شوید که به پایان کلمه رسیده اید.

So, "sent" as a past participle is the exact same pronunciation as this word.

بنابراین، "ارسال" به عنوان فعل ماضی دقیقاً همان تلفظ این کلمه است.

This looks like: "shent", but it's not actually "shent"; it's actually "scent".

این به نظر می رسد: "shent"، اما در واقع "shent" نیست. این در واقع "بوی" است.

"Scent" means the smell of something.

«بوی» به معنای بوی چیزی است.

This is another super bonus.

این یک امتیاز فوق العاده دیگر است.

Do you know another word, another homophone for the word "scent"?

آیا کلمه دیگری، همفون دیگری برای کلمه "بوی" می شناسید؟

So, "sent" in the past tense, "scent" meaning smell, and there's another one.

پس «ارسال» در زمان گذشته «بوی» به معنای بو است و دیگری وجود دارد.

It has to do with money.

به پول ربط داره

By the way, if you'd like to donate money to www.engvid.com, please feel free.

به هر حال، اگر می خواهید به www.engvid.com کمک مالی کنید ، لطفاً خیالتان راحت باشد.

I will take your dollars and your "cents".

من دلار و "سنت" شما را می گیرم.

So, "cent" is the symbol like this and it has to do with coins or money.

بنابراین، "سنت" نمادی مانند این است و مربوط به سکه یا پول است.

We usually use in the plural; we usually say: "25 cents".

ما معمولاً به صورت جمع استفاده می کنیم. معمولاً می گوییم: "25 سنت".

But a long time ago we had one cent; it was called a penny.

اما خیلی وقت پیش ما یک سنت داشتیم. به آن یک پنی می گفتند.

So, we don't use this a lot.

بنابراین، ما زیاد از این استفاده نمی کنیم.

We usually use "cents", but bonus.

ما معمولا از "سنت" استفاده می کنیم، اما پاداش.

So, we have: "sent", "scent" like smell, and then "cent" is money.

بنابراین، داریم: «ارسال»، «بوی» مانند بو، و سپس «سنت» پول است.

Dollars are better, always.

دلار همیشه بهتر است.

The verb: "to be".

فعل: "بودن".

Oh, don't you hate this verb?

اوه، از این فعل متنفر نیستی؟

Now, this is an exception to these rules because "be" in the past, in the simple past is "was"

حال این از این قاعده مستثنی است زیرا «بودن» در گذشته، در گذشته ساده «بود»

or "were", and in the past participle it's "been".

یا «بود» و در مضارع «بوده» است.

Delicious.

خوشمزه - لذیذ.

Do you like "beans"?

آیا شما "لوبیا" را دوست دارید؟

So, this word is "been" and this word is also "bean".

پس این کلمه «بود» است و این کلمه هم «لوبیا» است.

"Bean" maybe you know already is a kind of food.

"لوبیا" شاید می دانید قبلاً نوعی غذا است.

So, we've got black beans, yellow beans, green beans, red beans.

بنابراین، ما لوبیا سیاه، لوبیا زرد، لوبیا سبز، لوبیا قرمز داریم.

All the colours of the rainbow, we have beans.

همه رنگ های رنگین کمان، ما لوبیا داریم.

So, we have the past participle is "been" and the food, the delicious food is also "bean".

پس ماضی ماضی «بوده» است و غذا، غذای لذیذ هم «لوبیا» است.

Yay.

آری

Aren't homophones fun?

آیا هموفون ها سرگرم کننده نیستند؟

Yeah, yeah, yeah.

آره، آره، آره

Yes, they are, Ronnie.

بله، آنها هستند، رونی.

Homophones are amazingly fun.

هموفون ها به طرز شگفت انگیزی سرگرم کننده هستند.

We're almost there.

ما تقریبا اینجا هستیم.

This is a crazy word, too.

این هم یک کلمه دیوانه کننده است.

So: "tot" and this word kind of will help you with the same pattern.

بنابراین: "tot" و این کلمه به نوعی به شما در همین الگو کمک می کند.

So: "catch": "I catch something"; past tense: "I caught something"; and also the past participle

پس: «گرفتن»: «چیزی می گیرم»; زمان گذشته: "چیزی گرفتم"؛ و همچنین فعل

looks like "cau-g-h-t".

ماضی شبیه "cau-g-h-t" است.

So, maybe before you said: "I ca-u-g-h-t-ed the ball.

بنابراین، شاید قبل از اینکه شما بگویید: "من توپ را کا-u-g-h-t-ed کردم .

Ya-!"

بله!"

Oh, it's not 'cau-h-g-t-ed' at all.

اوه، اصلاً «cau-h-g-t-ed» نیست.

It's simply: "cot".

این به سادگی: "تخت تخت".

So, if you look at this word: "a-u-g-h-t" and "a-u-g-h-t", it's simply just "o-t" when

بنابراین، اگر به این کلمه نگاه کنید: "a-u-g-h-t" و "a-u-g-h-t"، وقتی آن را تلفظ می کنیم فقط "o-t" است

we pronounce it.

.

Now, my theory is that our language was made a long time ago, this is from very old English,

حالا تئوری من این است که زبان ما خیلی وقت پیش ساخته شده است، این از انگلیسی بسیار قدیمی است

and I think they drank a lot of beer.

و فکر می کنم آنها آبجو زیادی نوشیده اند.

So, I think that maybe they were joking with us, and they said: "[Laughs].

بنابراین، فکر می‌کنم شاید آنها با ما شوخی می‌کردند ، و آنها گفتند: "[می‌خندد].

Let's make this really hard.

بیایید این را واقعاً سخت کنیم.

Let's put in a lot of extra words and extra, extra, extra letters.

بیایید تعداد زیادی کلمات اضافی و حروف اضافی، اضافی و اضافی بگذاریم .

[Laughs].

[می‌خندد]

It's such a good joke."

. شوخی خوب."

Except not for you that try to learn this crazy language.

به جز شما که سعی می کنید این زبان دیوانه را یاد بگیرید.

So, maybe if you have a time machine, you can travel back in time, make sure the people

بنابراین، شاید اگر ماشین زمان دارید، بتوانید در زمان سفر کنید، مطمئن شوید که مردم

are sober when they're writing down this language, and maybe it'll help you.

هنگام نوشتن این زبان هوشیار هستند و شاید به شما کمک کند.

But I don't think you have a time machine.

اما من فکر نمی کنم شما ماشین زمان داشته باشید.

If you do, contact me; I'll go on a trip.

اگر دارید، با من تماس بگیرید؛ من به یک سفر می روم.

And the pronunciation of this word is: "cot".

و تلفظ این کلمه این است: «تخت».

Now, do you know what the noun of "cot" is?

حالا میدونی اسم تخت خواب چیه؟

Do you know what a "cot" is?

آیا می دانید "تخت تخت" چیست؟

No.

نه

Okay.

. باشه.

"Cot" is a foddable-... foldable bed.

«کوت» یک تخت خوراکی-... تاشو است.

So, let's say that you are going to a hotel and you have a child and you only have two

بنابراین، فرض کنید که شما به هتل می روید و یک بچه دارید و فقط دو

beds, you can get... you can ask the person in the hotel for a cot.

تخت دارید، می توانید ... می توانید از شخص در هتل درخواست تختخواب کنید.

So, a "cot" is basically a foldable bed, but it folds in like this, and I can't do that

بنابراین، «تخت تخت» اساساً یک تخت خواب تاشو است، اما به این صورت تا می‌شود و من نمی‌توانم این کار را

with my hands.

با دستانم انجام دهم.

That's weird.

این عجیب است.

So, you can sleep on a cot.

بنابراین، می توانید روی تخت خواب بخوابید.

I don't really know how comfortable they are, but if you drink enough beer, everything's

من واقعاً نمی دانم آنها چقدر راحت هستند، اما اگر به اندازه کافی آبجو بنوشید، همه چیز

comfortable, and you can pronounce English.

راحت است و می توانید انگلیسی را تلفظ کنید.

Haha.

هاها

The last one.

آخرین.

Again, this is an exception to our easy simple past and past participle rule.

باز هم، این یک استثنا از قاعده ماضی ساده و ماضی است.

The verb "grow" in the simple past is "grew", but in the past participle is: "grown".

فعل "رشد" در ماضی ساده "رشد" است، اما در فعل ماضی: "رشد" است.

And this is how we would pronounce this word: "groan"; "ahh" is the sound.

و اینگونه این کلمه را تلفظ می کنیم: «نال»; "آه" صدا است.

"Ahh".

"آهان".

Now, I'm not too sure how to write "ahh", so let's try.

حالا، من خیلی مطمئن نیستم که چگونه "آهه" بنویسم، پس بیایید سعی کنیم.

"Ahh".

"آهان".

Good.

خوب

So, "groan" is a noise that we make when we are doing something very difficult, like at

پس «ناله» صدایی است که وقتی داریم کار خیلی سختی انجام می‌دهیم، می‌دهیم، مثلاً

the gym, some people: "Ahh", groan.

در ورزشگاه، بعضی‌ها: «آهان»، ناله می‌کنند.

Sometimes we groan because we are in pain or pleasure maybe; a little groan you might hear.

گاهی اوقات ما ناله می کنیم زیرا در درد یا لذت هستیم، شاید. یک ناله کوچک ممکن است بشنوید

So: "groan" and "grown" - these are homophones.

بنابراین: "نالیدن" و "رشد" - اینها هموفون هستند.

So, let's go through them one more time.

بنابراین، اجازه دهید یک بار دیگر آنها را مرور کنیم.

This word is "groan", so is this word.

این کلمه «نال» است، این کلمه هم همینطور.

This word is "cot", "caught"; "bean", "been".

این کلمه «تخت»، «گرفتار» است. "لوبیا"، "بوده".

Bonus: "cent", "scent", "sent".

پاداش: "سنت"، "بوی"، "ارسال شده".

Delicious "bread", "bred"; "tot", "taught"; "herd", "heard"; "one", "won".

خوشمزه "نان"، "پرورش"؛ "tot"، "تدریس"؛ "گله"، "شنیده"؛ "یک"، "برنده".

I won one.

یکی برنده شدم

I want you to win one, too.

من می خواهم شما هم برنده شوید.

Win the lottery and donate all your money to me.

در قرعه کشی برنده شوید و تمام پول خود را به من اهدا کنید.

I'll see you later.

من بعدا می بینمت.