English Listening Practice: TikTok, ding-dong, hip hop, teeny-tiny

Hey guys, it's Ronnie.

سلام بچه ها، این رونی است.

Today we're going to practice some listening.

امروز می خواهیم گوش دادن را تمرین کنیم.

I'm going to tell you a story.

من برای شما یک داستان تعریف می کنم.

I'm going to speak slow enough so that you can understand my wonderful story.

من به اندازه کافی آهسته صحبت می کنم تا بتوانید داستان شگفت انگیز من را درک کنید.

And make this kind of like a listening test for you to, you know, kind of practice your

و این را مانند یک تست شنیداری برای شما بسازید تا، می دانید، به نوعی لیسنینگ انگلیسی خود را تمرین کنید

English listening, because people speak really quickly and it's hard to understand when people

، زیرا مردم واقعا سریع صحبت می کنند و درک آن سخت است که مردم

speak in slang and they use different words, or they speak really quickly and they mush

به زبان عامیانه صحبت می کنند و از کلمات مختلف استفاده می کنند، یا واقعا سریع صحبت می کنند و آنها

words together, and you're like, "What is this person talking about?"

کلمات را با هم مخلوط می کنند و شما می گویید "این شخص در مورد چه چیزی صحبت می کند؟"

So, here it goes.

بنابراین، آن را به اینجا می رسد.

I think it was yesterday or the day before, no, it was definitely yesterday, I was looking

فکر می کنم دیروز یا پریروز بود، نه، قطعا دیروز بود، من داشتم به TalkTik نگاه می

at TalkTik, and this guy was just telling a story about a simple guy, and he was on

کردم، و این پسر فقط داشت داستانی در مورد یک پسر ساده تعریف می کرد، و او

the way - on his way to the store because he wanted to buy a cat kit, because he's really

در راه بود - در راه فروشگاه چون او می خواست یک کیت گربه بخرد، زیرا او واقعا

hungry, right?

گرسنه است، درست است؟

Because he had the munchies.

چون او چیزهای زیادی داشت.

So, he went into the store and he got his cat kit, but when he was there, he also saw

بنابراین، او به فروشگاه رفت و کیت گربه‌اش را گرفت، اما وقتی آنجا بود، آن نعناع‌ها را هم دید

those mints.

.

What are those mints called?

اسم آن ضرابخانه ها چیست؟

They're called "TakTik", so he's like, "Oh, it's been a long time since I've had a TakTik,

آنها را "TakTik" می نامند، بنابراین او می گوید: "اوه ، مدت زیادی است که من یک TakTik نداشتم،

I'm going to get some of those."

می خواهم تعدادی از آنها را بگیرم."

So, you know, he paid for his chocolate bar and his mints, and he started to go back home.

بنابراین، می دانید، او هزینه شکلات و نعناع هایش را پرداخت و شروع به بازگشت به خانه کرد.

But on the way home, he was walking down the street and he flipped over a pong ping ball

اما در راه خانه، او در خیابان راه می رفت و یک توپ پینگ پنگ را ورق

that someone - I don't know, someone was playing table tennis, and the ball just landed on

زد که یکی - نمی دانم، یکی داشت تنیس روی میز بازی می کرد، و توپ فقط روی جاده افتاد

the road.

.

He flipped over it, and it's summertime, and he actually broke his flat flip.

او آن را ورق زد، و تابستان است، و او در واقع تلنگر تختش را شکست.

He was so mad.

او خیلی دیوانه بود.

But then he realized, "Oh, bollocks, I've forgotten something at the store, I need more

اما بعد متوجه شد: "اوه، بولوک ها، من چیزی را در فروشگاه فراموش کرده ام، به کاغذهای نورد بیشتری نیاز دارم

rolling papers."

."

So, he goes back to the store and he asked for his favourite rolling papers, which were

بنابراین، او به فروشگاه برگشت و کاغذهای نورد مورد علاقه خود را که

players, but they didn't have them, and the guy said, "Oh, hey, do you know what?

بازیکنان بودند، خواست، اما آنها نداشتند، و آن مرد گفت: "اوه، هی، می دانید چیست؟

We don't have players, but we definitely have the Zag Zags if you want those."

ما بازیکن نداریم. ، اما اگر شما آنها را بخواهید، ما قطعاً Zag Zags را داریم."

And he's like, "Oh, well, okay, I'll try something new today."

و او می گوید: "اوه، خوب، من امروز چیز جدیدی را امتحان خواهم کرد."

So, he's got his chocolate bar, he's got his rolling papers, he's got everything, he's

بنابراین، او شکلات‌هایش را دارد، کاغذهایش را دارد، همه چیزش را دارد

got a broken flip-flop, and he was kind of, you know, looking sad.

، یک دمپایی شکسته دارد، و یک جورهایی ، می‌دانی، غمگین به نظر می‌رسید.

And the guy behind the cash, the cashier, said, "Ah, dude, are you okay?

و مردی که پشت پول نقد بود، صندوقدار ، گفت: "آها، رفیق، حالت خوب است؟

What's up, man?

چه خبر، مرد؟

You look kind of stressed out" or whatever, and he said, "You know, I'm kind of pissed

به نظر می رسد استرس گرفته ای" یا هر چیز دیگری، و او گفت: "می دانی، من یک جورهایی عصبانی هستم.

because I broke my sandal here", and the guy's like, "Ah, do you know what'll cheer you up?

چون من اینجا صندلم را شکستم، و آن مرد می‌گوید: "آه، می‌دانی چه چیزی تو را خوشحال می‌کند؟

I just got an old-school Snoop Dogg hop-hip album in", and the guy put it on, and it was

من یک آلبوم قدیمی اسنوپ داگ را وارد کردم " و آن مرد آن را گذاشت و

like they had such a good time hanging out in the variety store, listening to music.

مثل این بود که آنها اوقات خوشی را در فروشگاه تنوع، گوش دادن به موسیقی داشتند.

It was such a cool story, because these are the wonderful stories that you have on these

این داستان بسیار جالبی بود، زیرا این داستان های فوق العاده ای است که در این

apps.

برنامه ها دارید.

They're just so exhilaratingly wonderful.

آنها بسیار هیجان انگیز هستند.

They're not, actually.

آنها در واقع نیستند.

I was just lying there.

من فقط آنجا دراز کشیده بودم.

But did you understand my story?

اما آیا داستان من را فهمیدید؟

There's probably some words that you were kind of like, "What are you even talking about,

احتمالاً کلماتی وجود دارد که به نوعی گفته اید: "در مورد چه چیزی صحبت می کنی،

Ronnie?

رونی؟

What is TalkTik?"

TalkTik چیست؟"

Well, here's something so cool that even native speakers don't even know the rules to.

خوب، اینجا چیزی بسیار جالب است که حتی افراد بومی حتی قوانین آن را نمی دانند.

So, I'm going to let you in on some inside knowledge of ye olde English language.

بنابراین، من به شما اجازه می‌دهم اطلاعاتی در مورد زبان انگلیسی قدیمی داشته باشید.

You know the app is called TikTok, okay?

می‌دانید که نام برنامه TikTok است، خوب؟

But did you know they spelt it differently, but it's actually the sound of a clock?

اما آیا می دانستید که املای آن متفاوت است، اما در واقع صدای ساعت است؟

So, in English, when a clock makes the ticking noises, an old clock, right?

بنابراین، در زبان انگلیسی، زمانی که یک ساعت صدای تیک تاک می دهد، یک ساعت قدیمی، درست است؟

Like a cuckoo clock, cuckoo, cuckoo.

مثل ساعت فاخته، فاخته، فاخته.

When we imitate the sound of a clock, it says TikTok, and that's how the company got the

وقتی صدای ساعت را تقلید می کنیم، TikTok می گوید و اینگونه نام شرکت

name for the app.

برای این اپلیکیشن است.

The spelling's different, they use a capital here, a capital there, but when I said to

املا متفاوت است، اینجا از حروف بزرگ استفاده می کنند، آن جا از حروف بزرگ استفاده می کنند، اما وقتی به

you "TalkTik", oh, it was really confusing.

شما گفتم "TalkTik"، اوه ، واقعاً گیج کننده بود.

Like, Ronnie has an app called TalkTik?

آیا رونی اپلیکیشنی به نام TalkTik دارد؟

TikTok.

TikTok.

We have this zigzag, zigzag of rolling papers.

ما این زیگزاگ، زیگزاگ کاغذهای نورد را داریم.

They're also - zigzag is also a pattern.

آنها همچنین - زیگزاگ نیز یک الگو است.

Hello, do you work?

سلام کار میکنی؟

A pattern - hello - a pattern's like this.

یک الگو - سلام - یک الگو مانند این است.

It's like a lightning bolt.

مثل صاعقه است.

My marker's dead.

نشانگر من مرده است

That's okay, we don't need that.

اشکالی ندارد، ما به آن نیاز نداریم.

So, a zigzag is a pattern, and this is what happens in English.

بنابراین، زیگزاگ یک الگو است، و این چیزی است که در انگلیسی اتفاق می افتد.

If I said to you "Zag Zig" or if I said "Dong Ding", maybe it wouldn't seem that weird to

اگر به شما می گفتم "زاگ زیگ" یا اگر می گفتم "دونگ دینگ"، شاید برای شما عجیب به نظر نمی رسید

you, but other people go "Oh, there's something not quite right about that", and there's a

، اما دیگران می گویند "اوه، چیزی در مورد آن درست نیست"، و یک

rule to it, which I really don't like rules, but I'll teach you what it is - whoa, hold

قانون وجود دارد که آن را، که من واقعاً از قوانین خوشم نمی‌آید، اما به شما یاد می‌دهم که چیست - اوه، نگه دارید

on there.

.

The rule is what we put first, the word we put first is an "i", so tick, zig, ding, tick,

قانون این است که چه چیزی را اول می گذاریم، کلمه ای که اول می گذاریم یک "i" است، بنابراین تیک، زیگ، دینگ، تیک،

tack, whoop, ping, hip, dilly, okay?

تاک، هوپ، پینگ، هیپ، دیلی، باشه؟ بعداً معنی

I'll explain what these words mean later.

این کلمات را توضیح خواهم داد .

And then we have an "a", so it's always going to be the "i" word and then the "a" word.

و سپس ما یک "a" داریم، بنابراین همیشه کلمه "i" و سپس کلمه "a" خواهد بود.

Or if you don't have an "a", it'll be an "o", so we would never reverse the order of this.

یا اگر "a" ندارید، "o" خواهد بود، بنابراین ما هرگز ترتیب این را برعکس نمی کنیم.

We would never say "Pong Ping" because we have an "i" here and an "o" there.

ما هرگز نمی گوییم "پنگ پینگ" زیرا یک "i" در اینجا و یک "o" در آنجا داریم.

We always have to put the word with an "i" first, and then the word with an "o" or an

همیشه باید ابتدا کلمه را با "i " و سپس کلمه را با "o" یا

"a" after it.

"a" بعد از آن قرار دهیم.

And there's one crazy example that uses all of them, and it's a game, and it's called

و یک مثال دیوانه کننده وجود دارد که از همه آنها استفاده می کند، و آن یک بازی است، و به آن

"Tick-Tack-Toe", but we're going to play the game later when I get a new marker.

"Tick-Tack-Toe" می گویند، اما ما بعداً وقتی یک نشانگر جدید دریافت کردم، بازی را انجام خواهیم داد.

That'll be fun.

این سرگرم کننده خواهد بود.

And in the UK, they call it "knots and crosses".

و در انگلستان به آن "گره و صلیب" می گویند.

That's irrelevant.

این بی ربط است.

UK, hello.

انگلستان، سلام.

So, a ding-dong.

بنابراین، یک دینگ دونگ.

Does anybody know what a ding-dong is?

کسی میدونه دینگ دونگ چیه؟

I want you to play with my ding-a-ling ding-dong.

می خواهم با دینگ-آ-لینگ دینگ-دونگ من بازی کنی.

A ding-dong is the sound that a bell makes.

دینگ دونگ صدایی است که زنگ تولید می کند.

So remember I told you that "tick-tock" was the sound of a clock, "zigzag" is a pattern

پس به یاد داشته باشید که به شما گفتم "تیک تاک " صدای ساعت است، "زیگزاگ" یک الگو

and a rolling paper brand, but "ding-dong" is the sound of bells.

و مارک کاغذ نورد است، اما "دینگ-دونگ" صدای زنگ است.

Not balls, bells.

نه توپ، زنگ.

They go ding-dong, and the clock goes tick-tock.

آنها به دینگ دونگ می روند و ساعت تیک تاک می کند.

Do you have those little candies, those little mints that I talked about in the story?

آیا آن آب نبات های کوچک، آن نعناع های کوچکی که در داستان درباره آنها صحبت کردم را دارید؟

Those are actually called "tick-tacks", not "tack-tick".

اینها در واقع "تیک تاک" نامیده می شوند، نه "تک تیک".

So, you might be thinking, "Ronnie, why are you even teaching us this?

بنابراین، ممکن است فکر کنید، "رونی، چرا این را به ما آموزش می‌دهی؟

This is just nonsensical."

این فقط مزخرف است."

You're right.

حق با شماست.

It is a bit wishy-washy, it's a little bit crazy, but there's three reasons why I'm telling

این کمی شیطنت آمیز است، کمی دیوانه کننده است، اما سه دلیل وجود دارد که من این را به

you this.

شما می گویم.

One, if you mess it up like I did in the story and say "tack-tick" instead of "tick-tock",

یکی، اگر مثل من در داستان خرابش کنید و به جای «تیک تاک» بگویید «تک تیک»،

people are going to not understand you.

مردم شما را درک نمی کنند.

It'll let people know right away that you're not a native speaker, which is fine, but it's

بلافاصله به مردم اطلاع می‌دهد که شما یک زبان مادری نیستید، که خوب است، اما این

a dead giveaway.

یک هدیه مرده است.

The other one is if you are creating something in English, if you're a content creator, like

مورد دیگر این است که اگر در حال ایجاد چیزی به زبان انگلیسی هستید، اگر یک تولید کننده محتوا هستید،

on, oh, I don't know, YouTube or something, or you're creating characters for a book or

مثلاً، اوه، نمی دانم، یوتیوب یا چیزی دیگر، یا برای یک کتاب یا

anything creative, you should follow the rule because that's how the rhythm goes in English.

هر چیز خلاقانه ای شخصیت می سازید، باید از این قانون پیروی کنید زیرا ریتم در انگلیسی اینگونه است.

But what if you didn't follow the rule?

اما اگر قانون را رعایت نکردید چه؟

Hey, try it.

هی امتحان کن

Make a character called "Pong Pang" and see how that goes over.

شخصیتی به نام "پنگ پانگ" بسازید و ببینید که چگونه این کار به پایان می رسد.

But it seems to be, like, the rhythm of English.

اما به نظر می رسد که مانند ریتم انگلیسی است.

"Tick-tack" is a candy; "Kit-Kat", chocolate bar famous all over the world, you get four

"تیک تاک" یک آب نبات است. "Kit-Kat"، شکلات خوری معروف در سراسر جهان، شما چهار

little pieces of chocolate in that one; "Ping-Pong", oh, this is fun.

تکه شکلات کوچک در آن یکی می گیرید. "پینگ پنگ"، اوه، این سرگرم کننده است.

"Ping-Pong" is a game called table tennis, and when I was researching it, it's also called

"پینگ پنگ" یک بازی است به نام تنیس روی میز و زمانی که من در مورد آن تحقیق می کردم به آن

"Wiff-Waff", "Wiff-Waff", "Wiff-Waff".

"وایف واف"، "ویف واف"، "ویف واف" هم می گویند.

Again, these are words that sound like what you're doing.

باز هم، اینها کلماتی هستند که شبیه کاری هستند که شما انجام می دهید.

That can get tricky.

این می تواند مشکل ساز شود.

But look, it even follows the same rule or the same pattern.

اما ببینید، حتی از همان قانون یا همان الگو پیروی می کند.

This one has an "i" and then this one's followed by an "a", so it's "Wiff-Waff", not "Waff-Wiff".

این یکی یک "i" دارد و پس از آن یک "a" است، بنابراین "Wiff-Waff" است، نه "Waff-Wiff".

It'd be like playing it backwards, you'd be like, oh, I'm wiff-waffing you, and it's just

مثل این است که آن را به عقب پخش می‌کنی، مثل این می‌شود که اوه، من دارم تو را وفا می‌کنم، و این

not a good scene.

صحنه خوبی نیست.

Do you like hip-hop music?

آیا موسیقی هیپ هاپ را دوست دارید؟

Yeah?

آره؟

Good.

خوب

If you are familiar with some old-school hip-hop, Snoop Dogg - doesn't work because he's an

اگر با هیپ هاپ قدیمی آشنا هستید، اسنوپ داگ - کار نمی کند زیرا او

"o" and an "o" - he has a song, "I dilly-dally, I went to the alley, I found a smoker named

"o" و "o" است - او آهنگی دارد، "I dily-dally, I going to the alley, I سیگاری به نام

Sally".

سالی پیدا کرد.

I'm paraphrasing there, but "dilly-dally" to "dilly-dally around", it's so...

اونجا دارم تعبیر می کنم ولی «دیلی-دالی» به «دیلی-دالی اطراف» خیلی

I don't know, my grandmother would say that to me.

... نمی دونم، مادربزرگم به من می گفت.

It means like you're kind of like...

یعنی یه جورایی...

You're wasting time, you don't really have a purpose, you're just, oh, let's go over here.

داری وقتت رو تلف میکنی، واقعا هدفی نداری، فقط اوه، بیا بریم اینجا.

Oh, what's over here?

اوه، اینجا چه خبر است؟

You're having a faff, you're dilly-dallying, you're...

تو داری فاف میزنی، داری دیلی میزنی،

You're not walking purposefully.

داری... هدفمند راه نمیری.

And also, I'd like to put a shout-out to the Canadian band from Newmarket, Dilly Dally.

و همچنین، من می‌خواهم فریاد بزنم به گروه کانادایی نیومارکت، دیلی دالی.

Guys, what's going on?

بچه ها جریان چیه؟

Good name.

اسم قشنگی داری.

Are you playing or are you just dilly-dallying around on stage there?

آیا در آنجا بازی می کنید یا فقط روی صحنه می روید؟

So, in the hip-hop genre, even Snoop's album says "dilly-dally", so it must be cool.

بنابراین، در ژانر هیپ هاپ، حتی آلبوم اسنوپ می گوید "dilly-dally" پس باید باحال باشد.

Hippity-hoppity.

هیپیتی-هوپی.

Yeah.

آره

I listen to hippity-hoppity music, which maybe dilly-dally does, but hippity-hoppity is like...

من به موسیقی هیپیتی-هاپی گوش می کنم، که شاید دیلی-دالی این کار را می کند، اما هیپی-هوپی مثل...

Oh, you see this guy?

اوه، این یارو را می بینی؟

Oh, he's a bunny rabbit.

اوه، او یک خرگوش خرگوش است.

When we're children, bunny rabbits, they listen to hip-hop, but when they jump, they go "hippity-hoppity,

وقتی بچه هستیم، خرگوش‌های خرگوش هیپ‌هاپ گوش می‌دهند ، اما وقتی می‌پرند، «

hippity-hoppity", not "hoppity-hippity".

هیپی‌هاپی، هیپی‌هاپی» می‌روند، نه «هیپی‌هاپی».

So, yeah, this bunny rabbit, he's going to hippity-hoppity over here because he's a cool

خب، آره، این خرگوش اسم حیوان دست اموز، او اینجا به هیپیتی-هاپیتی می‌رود، زیرا او خرگوش باحالی است

bunny.

.

Now, as I was telling you, tic-tac-toe.

حالا، همانطور که به شما گفتم، تیک تاک پا.

Do you know how to play tic-tac-toe?

آیا می دانید چگونه تیک تاک بازی کنید؟

Look at this.

به این نگاه کن

There's an I, an A, and an O. So, this is a prime example of this rule, and you know

یک I، یک A و یک O وجود دارد. بنابراین، این نمونه بارز این قانون است، و می دانید

how much I hate rules.

که من چقدر از قوانین متنفرم.

So, tic-tac-toe is basically you put either an X or an O, and you try and get them in

بنابراین، tic-tac-toe اساساً این است که یک X یا O قرار می دهید و سعی می کنید آنها را در

a line.

یک خط قرار دهید.

Now, remember at the beginning of the lesson, I said that they're called knots and crosses?

حالا یادتونه اول درس گفتم بهشون گره و ضربدر میگن؟

That sounds a little bit better to me because, you know, it would have to be a cross and

این برای من کمی بهتر به نظر می رسد زیرا، می دانید، باید یک ضربدر و

then a knot, but "knot" in British English means zero, but we call them - oh, we call

سپس یک گره باشد، اما "گره" در انگلیسی انگلیسی به معنای صفر است، اما ما آنها را می نامیم - اوه، ما

them X's and O's in English.

آنها را در انگلیسی X و O می نامیم. .

X and O's, or tic-tac-toe.

X و O یا تیک تاک پا.

Choose which one you like better.

کدام یک را بهتر دوست دارید انتخاب کنید.

Knots and crosses, X's and O's, or tic-tac-toes.

گره ها و ضربدرها، X و O یا تیک تاک پا.

So, we used to play this when we were a kid, and basically, you have to get three X's in

بنابراین، ما زمانی که بچه بودیم این بازی را انجام می‌دادیم و اساساً باید سه

a row or three O's in a row, and they can be vertical, which is up and down, they can

X پشت سر هم یا سه O پشت سر هم داشته باشید و آنها می‌توانند عمودی باشند، که بالا و پایین هستند،

be horizontal, which is round, or they can be diagonal.

می‌توانند افقی باشند. گرد است یا می توانند مورب باشند.

Yay, I won.

آره من برنده شدم

Tic-tac-toe.

تیک تاک پا.

I like this.

من این را دوست دارم.

Dingle-dangle.

آویزان کردن.

I even like the word of it.

من حتی کلمه آن را دوست دارم.

I was trying to figure out what song had dingle-dangle in it, and I came up with nothing, but the

من سعی می کردم بفهمم چه آهنگی در آن دانگ دانگ وجود دارد، و به هیچ چیز نرسیدم، اما

best example I can give you of how to use dingle-dangle is think of your grandfather,

بهترین مثالی که می توانم در مورد نحوه استفاده از dingle-dangle به شما بزنم این است که اگر دارید، به پدربزرگتان

if you have one, and think of his balls.

فکر کنید و فکر کنید. از توپ های او

They're probably drooping almost down to his knees, and when he walks, they sway from side

احتمالاً تقریباً تا زانوهایش آویزان هستند و وقتی راه می‌رود، از این طرف

to side.

به آن طرف می‌چرخند.

So, if something dingle-dangles, it means it moves from side to side with little effort,

بنابراین، اگر چیزی آویزان شود، به این معنی است که با تلاش کمی از یک طرف به سمت دیگر حرکت می‌کند،

so mostly just balls dingle-dangle in the wind, so that's how you remember that.

بنابراین بیشتر توپ‌ها در باد آویزان می‌شوند، بنابراین اینطوری به یاد می‌آورید.

Now, close to that would be teeny-weeny.

در حال حاضر، نزدیک به آن می‌تواند بسیار کوچک باشد.

Teeny-weeny means very small, so some grandfathers have big danglers, big dingle-dangles, but

نوجوانی به معنای خیلی کوچک است، بنابراین برخی از پدربزرگ‌ها آویزان‌های بزرگ، آویزان‌های بزرگ دارند، اما

a little teeny-weeny little guy there on his, you know, yeah.

یک پسر کوچک نوجوان روی سرش، می‌دانید، بله.

This boot is also teeny-weeny.

این بوت نیز نوجوانی است.

Teeny-weeny means very small, so next time you're hanging out with your grandpa, ask

Teeny-weeny به معنای بسیار کوچک است، بنابراین دفعه بعد که با پدربزرگتان می‌نشینید، از

him to be like, "Hey, can I see your dingle-danglers?" and he'll totally show them to you.

او بخواهید که اینگونه بگوید: "هی، می‌توانم دنگ‌دارهای تو را ببینم ؟" و او کاملا آنها را به شما نشان خواهد داد.

It'd be great family fun time.

زمان سرگرمی خانوادگی عالی خواهد بود.

Wishy-washy.

آرزو-شست.

Wishy-washy means something that's not really serious or it's a little bit weird or straight.

Wishy-washy به معنای چیزی است که واقعاً جدی نیست یا کمی عجیب و غریب یا مستقیم است.

Me, yes, I'm kind of wishy-washy.

من، بله، من یک جورهایی شیطون هستم.

It doesn't mean that you're not smart, it just means you're a little strange or unorganized.

این به این معنی نیست که شما باهوش نیستید، بلکه فقط به این معناست که کمی عجیب یا نامرتب هستید.

Oh, this is kind of...

اوه، این یک جور است...

This lesson is kind of wishy-washy.

این درس یک جورهایی است .

I don't know what's happening here, but there's another reason, reason number three why I

من نمی دانم اینجا چه اتفاقی می افتد، اما یک دلیل دیگر وجود دارد، دلیل شماره سه که چرا من

really want you to understand the A, the I, the A, and the O method, because when you're

واقعاً می خواهم روش A، I ، A و O را بفهمید، زیرا وقتی شما در حال

learning verbs, everyone hates irregular verbs, so I'm going to teach you how to use this

یادگیری افعال هستید، همه از افعال نامنظم متنفر هستند. ، بنابراین من به شما آموزش می دهم که چگونه از این

method to remember those crazy irregular verbs.

روش برای به خاطر سپردن افعال نامنظم دیوانه کننده استفاده کنید.

Okay, so this whole TikTok, wikiwok, gibberish thing, it actually has a purpose when you're

بسیار خوب، پس کل این TikTok، wikiwok، چیزهای بیهوده، در واقع زمانی که شما در حال یادگیری افعال نامنظم هستید، هدفی دارد

learning the irregular verbs.

.

Mine, there aren't a lot of them, but anything to help you.

مال من، تعداد زیادی از آنها وجود ندارد، اما هر چیزی که به شما کمک کند.

We have the A in the second row, so like I said, all of these verbs begin with the I.

ما A را در ردیف دوم داریم، بنابراین همانطور که گفتم، همه این افعال با I

Begin, drink, and swim.

شروع می شوند. Begin، drink و swim.

Then when we put them into the simple past, all that changes is the verb changes from

سپس هنگامی که آنها را در گذشته ساده قرار می دهیم، تنها چیزی که تغییر می کند این است که فعل از

an I to an A, so we have begin, began, drink, drank, swim, swam.

یک I به یک A تغییر می کند، بنابراین ما شروع کردیم، شروع کردیم، نوشیدن، نوشیدند، شنا کردیم، شنا کردیم.

So in the simple past, we're following this cool little pattern that I showed you.

بنابراین در گذشته ساده، ما از این الگوی کوچک جالبی که به شما نشان دادم پیروی می کنیم.

They don't rhyme and have fun things like wickety-wackety and stuff like that, but that's

آن‌ها قافیه نمی‌کنند و چیزهای سرگرم‌کننده‌ای مانند wicky-wackety و چیزهایی از این قبیل دارند، اما این اشکالی

okay.

ندارد.

Then instead of an O, we actually have a U, so we're not following the I-A-O, we're following

سپس به جای O، ما در واقع یک U داریم، بنابراین ما I-A-O را دنبال نمی کنیم،

the I-A-U, but that's cool because it helps us remember begun, drunk, and swum.

ما I-A-U را دنبال می کنیم، اما این جالب است زیرا به ما کمک می کند شروع، مستی و شنا را به خاطر بسپاریم.

So we have begin, began, begun, the past participle, drink, drank, drunk, swim, swam, swum.

پس ما شروع کردیم، شروع کردیم، شروع کردیم، فعل ماضی، نوشیدنی، نوشیدنی، مستی، شنا کردن، شنا کردن، شنا کردن.

And swum's always weird for me, it's like I have swum in the river.

و شنا همیشه برای من عجیب است ، مثل این است که در رودخانه شنا کرده ام.

It always sounds strange, but that's English for you.

همیشه عجیب به نظر می رسد، اما این برای شما انگلیسی است.

So when we use the past participle, we have to clear our throats, when we use the past

بنابراین وقتی از فعل ماضی استفاده می کنیم، باید گلوی خود را پاک کنیم، وقتی از فعل ماضی

participle, we're going to use it in anything that's perfect.

استفاده می کنیم، در هر چیزی که کامل است از آن استفاده می کنیم.

So present perfect or past perfect, also in passive voice, you're going to have to know

بنابراین حال کامل یا گذشته کامل، همچنین در صدای منفعل، شما باید موارد

your past participles there.

گذشته خود را در آنجا بشناسید.

So remember this cool thing, I, A, and O or U.

پس این چیز جالب را به خاطر بسپارید، من، A، و O یا U.

Hippity-hoppity, I'm out of here, guys.

Hippity-hoppity، من از اینجا خارج شدم، بچه ها.

I hope you enjoyed everything, even if you didn't, it doesn't matter.

امیدوارم از همه چیز لذت برده باشید، حتی اگر از آن لذت برده باشید، مهم نیست.