Improve your Vocabulary: 8 better ways to say “I don’t know”

Hey there, I'm Ronnie. The other day, I went  into a store, and I needed to buy something.  

سلام، من رونی هستم. روز دیگر، به یک فروشگاه رفتم و باید چیزی بخرم.

It was something that I had no idea about, so  I had to buy something for my computer. I'm in  

این چیزی بود که من هیچ ایده ای درباره آن نداشتم، بنابراین مجبور شدم چیزی برای رایانه خود بخرم. من در

a computer store, and I said, "Excuse me, I need  to buy this for my computer. Can you please help  

یک فروشگاه کامپیوتر هستم، و گفتم، "ببخشید، باید این را برای کامپیوترم بخرم. لطفاً می توانید به

me?" And the guy said, "Nah, I don't know."  So, I waited for him to say something like,  

من کمک کنید؟" و آن مرد گفت: "نه، نمی دانم." بنابراین، منتظر شدم تا او چیزی مانند،

"But I can help you", or, "I can check" or,  "Let me Google that" or something! Not just,  

«اما من می‌توانم به شما کمک کنم»، یا، «می‌توانم بررسی کنم» یا، «اجازه دهید آن را در گوگل جستجو کنم» یا چیزی دیگر بگوید! نه فقط،

"I don't know". So, the customer satisfaction  with me at that store was nill, and I marched  

«نمی‌دانم». بنابراین، رضایت مشتری از من در آن فروشگاه صفر بود و من از

out the door. What kind of customer service  is this, where you walk into a store and  

خانه بیرون رفتم. این چه نوع خدمات مشتری است، جایی که وارد فروشگاهی می‌شوید و

need help and they go, "I don't know." Hm? This also happens to me. People, students ask me,  

به کمک نیاز دارید و آنها می‌گویند: «نمی‌دانم». هوم؟ برای من هم این اتفاق می افتد. مردم، دانش‌آموزان از من می‌پرسند،

"Ronnie, why do we say Thursday - Thur, like  thur, but for example, the word thirsty is thir,  

«رونی، چرا می‌گوییم پنج‌شنبه - پنج‌شنبه، مانند پنجشنبه، اما برای مثال، کلمه تشنگی thir است،

but it's a u sound?" I go, "I don't know". I have  no idea. This is an amazing question and you know  

اما صدای u است؟» می روم، "نمی دانم". هیچ نظری ندارم. این یک سوال شگفت انگیز است و می دانید

what? People ask me amazing questions all the  time about English, about grammar. And instead  

چیست؟ مردم همیشه درباره انگلیسی، درباره گرامر از من سؤالات شگفت انگیزی می پرسند . و به

of me saying, "I don't know", I actually do  something about it and I look it up, or I get the  

جای اینکه بگم "نمیدونم"، در واقع کاری در موردش انجام میدم و

information, or I text my friend and go, "Excuse  me, why?" "I don't know". Oh, thanks, friend.  

دنبالش میگردم، یا اطلاعات رو میگیرم، یا به دوستم پیامک میفرستم و میگم، " ببخشید، چرا؟" "من نمی دانم". اوه، ممنون، دوست.

So, my point is, if you don't know something,  that's okay. Because we don't know everything. So,  

بنابراین، منظور من این است، اگر چیزی را نمی دانید، اشکالی ندارد. چون ما همه چیز را نمی دانیم. بنابراین،

if you're a teacher or if you are anyone and  someone asks you a question, and you don't know  

اگر معلم هستید یا کسی هستید و کسی از شما سؤالی می‌پرسد، و شما پاسخ را

the answer, hey, just admit it. Don't lie to  people. Don't make up bullsh*t to tell people,  

نمی‌دانید، هی، فقط آن را بپذیرید. به مردم دروغ نگویید . برای اینکه به مردم بگویید حرف های مزخرف نسازید،

because in the end, you're just harming your  reputation. If you honestly don't know something,  

زیرا در نهایت، فقط به اعتبار خود آسیب می زنید . اگر صادقانه چیزی را نمی دانید

that's alright. But communicate it to the  people, and more importantly, tell them,  

، اشکالی ندارد. اما آن را با مردم در میان بگذارید ، و مهم‌تر از آن، به آنها بگویید:

"I'm going to do something to help you.  I'm going to help you figure it out." So,  

« من کاری انجام می‌دهم تا به شما کمک کنم. بنابراین،

if I had gone into the computer shop and I said,  "Oh, I need this piece for my computer" and again,  

اگر به فروشگاه رایانه رفته بودم و می‌گفتم: «اوه، من به این قطعه برای رایانه‌ام نیاز دارم» و دوباره

the person says, "Oh, I don't know, but let's  Google it." I'd be like "Yes sir, okay! Let's get  

، فرد می‌گوید: «اوه، نمی‌دانم، اما بیایید آن را در گوگل جستجو کنیم.» می خواهم بگویم "بله قربان، باشه! بیایید

this computer started!" Instead, I walked away. So, what you have to do - of course, you can  

این کامپیوتر را راه اندازی کنیم!" در عوض راه افتادم. بنابراین، چه کاری باید انجام دهید - البته، می‌توانید

tell the person, "Hey, do you know what? I don't  know, but let's find a solution to the problem."  

به آن فرد بگویید: "هی، می‌دانی چیست؟ نمی‌دانم، اما بیایید راه‌حلی برای مشکل پیدا کنیم."

If you're working and somebody asks you a  question that you don't know the answer to,  

اگر کار می‌کنید و کسی از شما سؤالی می‌پرسد که پاسخ آن

you don't want to sound stupid. You  don't want to go "Oh, I don't know". Or,  

را نمی‌دانید، نمی‌خواهید احمقانه به نظر بیایید. شما نمی‌خواهید بروید «اوه، نمی‌دانم». یا،

if your boss asks you something that they think  you should know, you panic and go "Oh my God,  

اگر رئیستان چیزی از شما بپرسد که فکر می‌کند باید بدانید، وحشت می‌کنید و می‌گویید: «اوه خدای من،

I don't know the answer. I'm stupid. What  should I do?" Okay, relax. Just don't say,  

من جواب را نمی‌دانم. من احمق هستم. چه کاری باید انجام دهم؟» باشه استراحت کن فقط نگویید،

"I don't know!" and do nothing. You can say to  the person, "Do you know what? I don't know" or  

"نمی دانم!" و هیچ کاری نکن می‌توانید به آن شخص

when we say it very quickly, we say, "I dunno,  but let's Google it." Now, in this sentence,  

بگویید: «آیا می‌دانی؟ اکنون، در این جمله،

"google" is actually a verb. Isn't that  amazing? Our language changes. So, Google,  

«google» در واقع یک فعل است. این شگفت‌انگیز نیست؟ زبان ما تغییر می کند. بنابراین، Google،

you know, is a website, a browser, but it's  actually changed now into a verb. So, I can say,  

می‌دانید، یک وب‌سایت، یک مرورگر است، اما در واقع اکنون به یک فعل تبدیل شده است. بنابراین، می‌توانم بگویم،

"You know what? I don't know, but I'm going  to Google it for you and find the answer."  

"می‌دانی چیست؟ نمی‌دانم، اما می‌خواهم آن را برای شما در گوگل جستجو کنم و پاسخ را پیدا کنم."

You can say, "Let me find out", or "Let me look  into that'. And then you say "look into?" It just  

می‌توانید بگویید، "اجازه دهید بفهمم"، یا "اجازه دهید به آن نگاه کنم". و سپس می‌گویید "نگاه کن؟" این فقط

means find the answer. This is a really beautiful  sentence, too. "Before I can answer that,  

به معنای یافتن پاسخ است. این نیز یک جمله واقعا زیباست. "قبل از اینکه بتوانم پاسخ دهم. که،

let me see" or "let me think". Maybe you  know the answer, but it's just going to  

اجازه بده ببینم» یا «بگذار فکر کنم». شاید شما پاسخ را بدانید، اما فقط                             یا

take you an extra minute or two to translate  or to think of your answer. You can also say,  

به پاسخ خود فکر می‌کنید  یک یا دو دقیقه بیشتر طول می‌کشد . همچنین می‌توانید بگویید:

"Let me see, let me see, oh, Pam. I've got the  answer." Or, I've had enough time to translate  

«بگذار ببینم، بگذار ببینم، اوه، پام. من پاسخ را دریافت کردم." یا، وقت کافی داشتم تا

what you need to say to your scary boss. This is fun, too. You know what, if I knew,  

آنچه را که باید به رئیس ترسناک خود بگویید، ترجمه کنم. این هم سرگرم کننده است. می دانید، اگر می دانستم،

yeah? I would or I could tell you. But I don't  know. So, instead of just saying "I don't know",  

بله؟ می گفتم یا می توانستم بگویم شما. اما من نمی‌دانم. بنابراین، به‌جای گفتن «نمی‌دانم»،

you can use these and sound more professional  at your job or in a business meeting. If someone  

می‌توانید از این‌ها استفاده کنید و حرفه‌ای‌تر به نظر برسید.

asks you a crazy question, instead of looking  stupid or appearing ignorant, you can say these  

به نظر احمقانه یا نادان به نظر می رسید، می توانید این

beautiful English phrases. "I would be happy  to find that answer and get back to you. What's  

عبارات زیبای انگلیسی را بگویید.

your email? Let me research it for you." This is always a good one, too. I love this. If  

ایمیل شما چیست؟ اجازه دهید برای شما تحقیق کنم." این هم همیشه خوب است. من این را دوست دارم. اگر

somebody asks you a question and you need time to  think about it or you just don't know the answer,  

کسی از شما سوالی می پرسد و برای فکر کردن در مورد آن به زمان نیاز دارید یا پاسخ آن را نمی دانید،

you can tell them like, "Hey, that's a good  question." Ahem, I don't know the answer,  

می توانید به او بگویید دوست دارید "هی، این یک سوال خوب است ." آه، من پاسخ را نمی دانم،

but that's a very good question! Again, I will  find out for you. Here's complete honesty:  

اما این یک سوال بسیار خوب است! باز هم، من برای شما آن را پیدا خواهم کرد. در اینجا صادقانه کامل است:

Honestly, I have no idea. But I will ask  someone. Mom, why is the "th" in this? You  

راستش، من هیچ ایده ای ندارم. از کسی بپرس. مامان، چرا "ام" در این است؟ شما

don't know, okay. Thanks, Mom, great, okay. So, if you just say to the person, "I don't know",  

نمی دانید، باشه. ممنون، مامان، عالی، باشه. بنابراین، اگر فقط به آن شخص بگویید "نمی دانم"،

or "Oh, I don't know the answer", you're not going  to really help the person. And you might appear to  

یا " اوه، من جواب را نمی‌دانم، شما واقعاً به آن شخص کمک نمی‌کنید. و ممکن است

be a little bit stupid or ignorant towards your  boss or to other people. So, it's okay. Admit  

نسبت به رئیس خود یا دیگران کمی احمق یا نادان به نظر برسید . بنابراین، اشکالی ندارد. بپذیرید

you don't know the answer and hey, grab your  phone. It's probably already there, and Google  

که این کار را نمی‌کنید. جواب را نمی‌دانم و هی، تلفنت

the answer. Get the information. But again, be  careful of the internet. Because a lot of things  

aren't true. But at least you tried. And try to  help people. It's the best thing we can do.  

را برداری و سعی کنید به پ ople این بهترین کاری است که می توانیم انجام دهیم.

Alright, I gotta Google this.  I'll be right back.

خوب، من باید این را در گوگل جستجو کنم. من بلافاصله برمی گردم.