A lot, alot, lots, allot

Hi. My name is Emma, and today's lesson is on a very, very common grammar and vocabulary

سلام. اسم من اِما است و درس امروز درباره یک اشتباه گرامری و واژگانی بسیار بسیار رایج است

mistake. So this is a mistake that both ESL students and native English speakers make.

. بنابراین این اشتباهی است که هم دانشجویان ESL و هم انگلیسی زبانان بومی مرتکب می شوند.

So we are going to look at the words "a lot", "a lot", "a lot", and "lots". And also one

بنابراین ما قصد داریم به کلمات "خیلی"، "خیلی"، "خیلی" و "بسیار" نگاه کنیم. و همچنین یک مورد

more that's not in the title, "a whole lot". Okay? So I hope you get a whole lot from this

دیگر که در عنوان نیست، "خیلی زیاد". باشه؟ بنابراین امیدوارم از این درس چیزهای زیادی دریافت کنید

lesson. So let's begin.

. پس بیایید شروع کنیم.

So first we're going to cover the word "a lot". And notice that all of these words have

بنابراین ابتدا کلمه " خیلی" را پوشش می دهیم. و توجه کنید که همه این کلمات

the same pronunciation, just different spelling. So "a lot". "A lot" is the same thing as "a

تلفظ یکسانی دارند، فقط املای متفاوتی دارند. بنابراین "خیلی". «بسیار» همان «

large number of". It can mean "many", "much". So it just means a big number. It can also

تعداد زیاد» است. می تواند به معنای "بسیاری"، "زیاد" باشد. بنابراین فقط به معنای یک عدد بزرگ است. همچنین می تواند به

mean "often", but we'll get to that in a second.

معنای "اغلب" باشد، اما در یک ثانیه به آن خواهیم رسید.

So let's look at the first sentence. "I have furniture." So if I have a large number of

پس بیایید به اولین جمله نگاه کنیم. "من مبلمان دارم." بنابراین اگر تعداد زیادی

furniture, I could write "a lot". "I have a lot of furniture." Is this correct? There's

مبلمان داشته باشم، می توانم "بسیار" بنویسم. "من مقدار زیادی اثاثیه دارم." آیا این درست است؟

something I'm missing. "Of". Now this is one of the major mistakes ESL students make. They

چیزی هست که من از دست می دهم. "از". اکنون این یکی از اشتباهات عمده دانشجویان ESL است. آنها

always forget the "of" with "a lot". So when you have a noun like "furniture" or "books",

همیشه "از" را با "خیلی" فراموش می کنند. بنابراین وقتی اسمی مانند «مبلمان» یا «کتاب»

you need this. So remember, "a lot of something". Okay? Now, the word "furniture" is what is

دارید، به این نیاز دارید. بنابراین به یاد داشته باشید، "خیلی چیزها". باشه؟ در حال حاضر، کلمه "مبلمان" چیزی است

called an "uncountable" noun. So this means we never have an "s" at the end of "furniture".

که اسم "غیرقابل شمارش" نامیده می شود. بنابراین این بدان معناست که ما هرگز یک "s" در انتهای "مبلمان" نداریم.

It's never "furnitures". It's always "furniture". Whether you have a lot or a little, it's always

این هرگز "مبلمان" نیست. همیشه "مبلمان" است. چه مقدار زیادی داشته باشید چه کم، همیشه

"furniture". So whereas "books" is a "countable" noun. If you look, we have an "s". Anytime

«مبلمان» است. بنابراین در حالی که "کتاب" یک اسم "قابل شمارش" است . اگر نگاه کنید، ما یک "s" داریم. هر زمان

we use "a lot", we need to pluralize if it's a "countable" noun.

که از "خیلی" استفاده می کنیم، اگر اسم "قابل شمارش" است، باید آن را جمع کنیم.

So we have other videos on non-count and count nouns, which you can watch if this confuses

بنابراین ما ویدیوهای دیگری در مورد اسم های بدون شمارش و شمارش داریم که اگر این شما را گیج کرد می توانید آنها را تماشا

you. But the main point is that if you're using a non-count noun, you don't need an

کنید. اما نکته اصلی این است که اگر از اسم بدون شمارش استفاده می کنید، نیازی به

"s" with "a lot of". If it's a count noun, you do need an "s". Okay? So, "I have a lot

"s" با "a lot of" ندارید. اگر یک اسم شمارش است، به یک "s" نیاز دارید. باشه؟ بنابراین، "من

of books", "I have a lot of furniture", "I have a lot of friends", "I have a lot of cats".

خیلی کتاب دارم"، "من مقدار زیادی اثاثیه دارم"، "من دوستان زیادی دارم"، "من تعداد زیادی گربه دارم".

So it just means a big number. Now, the second way we use "a lot" is after

بنابراین فقط به معنای یک عدد بزرگ است. حال، روش دومی که از "a lot" استفاده می کنیم، بعد

a verb. So in this case, we are describing the verb. So I have the sentence, "I swim

از فعل است. بنابراین در این مورد، ما فعل را توصیف می کنیم. بنابراین من جمله "من زیاد شنا می کنم" را دارم

a lot". This just means "I swim often". So in this case, the word "a lot" really just

. این فقط به معنای "من اغلب شنا می کنم". بنابراین در این مورد، کلمه "a lot" در واقع فقط

means "often". "I read often", "I drink tea often", "I paint", well not often, but I would

به معنای "اغلب" است. "من اغلب می خوانم"، "من اغلب چای می نوشم"، "نقاشی می کنم"، خوب نه اغلب، اما من

like to paint more, so "I'd like to paint often", "I'd like to paint a lot".

دوست دارم بیشتر نقاشی کنم، بنابراین "من می خواهم اغلب نقاشی کنم"، "من می خواهم زیاد نقاشی کنم" ".

So one thing that you can also do is we have the word here "a lot", "a whole lot", and

بنابراین یکی از کارهایی که شما نیز می توانید انجام دهید این است که ما در اینجا کلمه "خیلی"، "خیلی زیاد" و

"lots". How do these words come into our whole equation? Well, let's first start with "a

"بسیاری" را داریم. چگونه این کلمات وارد کل معادله ما می شوند؟ خوب، اجازه دهید ابتدا با "

lot". Now, in this case, "a lot", it might look like this, but in this case, there's

خیلی" شروع کنیم. حالا، در این مورد، "خیلی"، ممکن است به این شکل باشد، اما در این مورد،

a space here, and with this "a lot", there's no space. A lot of people accidentally write

اینجا یک فضای وجود دارد، و با این "خیلی"، هیچ فضایی وجود ندارد. بسیاری از مردم به طور تصادفی

this, so they write, "I have a lot". This is always wrong. There always has to be a

این را می نویسند، بنابراین می نویسند: "من خیلی دارم". این همیشه اشتباه است. اینجا همیشه باید

space here. If you don't see a space, this is definitely incorrect.

فضایی وجود داشته باشد. اگر فضایی را نمی بینید، قطعاً این نادرست است.

Now, we also have the word "a whole lot". "A whole lot", all we've done is we've taken

در حال حاضر، ما همچنین کلمه "کلا" را داریم. "خیلی زیاد"، تنها کاری که انجام داده ایم این است که

"a lot", and in the middle, we've added the word "whole". "A whole lot" just gives a greater

"خیلی" را گرفته ایم، و در وسط، کلمه "کل" را اضافه کرده ایم. "خیلی زیاد" فقط

emphasis to something. So whereas before, I have a lot of furniture, if I say, "I have

بر چیزی تاکید بیشتری می کند. بنابراین، در حالی که قبلاً، من مبلمان زیادی دارم، اگر بگویم "

a whole lot of furniture", that means even more. So it's just a way to emphasize that

من کلی مبلمان دارم"، این به معنای حتی بیشتر است. بنابراین این فقط راهی برای تاکید بر این است که

you have a lot, a very big emphasis on a lot. "I have a whole lot of books." "I have a whole

شما روی خیلی چیزها تاکید زیادی دارید. "من کلی کتاب دارم." "

lot of cats." That's not true, I'm not a cat lady, but, "I have a whole lot of fun at work."

من کلی گربه دارم." این درست نیست، من یک خانم گربه ای نیستم ، اما "من در محل کار بسیار سرگرم کننده هستم."

So these are just some examples for "a whole lot".

بنابراین اینها فقط چند نمونه برای "خیلی زیاد" هستند.

We can also use it with a verb. "I swim a lot" means, "I swim often." "I swim a whole

می توانیم آن را با فعل هم استفاده کنیم. «من زیاد شنا می کنم » یعنی «من اغلب شنا می کنم». "من زیاد شنا می

lot" means, "I swim very often." So again, it's just used for emphasis.

کنم" یعنی "من اغلب شنا می کنم." بنابراین دوباره ، فقط برای تاکید استفاده می شود.

And finally, "lots". So on a lot of the engVid comments I get, I'm asked about when to use

و در نهایت، "بسیار". بنابراین در بسیاری از نظرات engVid که دریافت می کنم، از من می پرسند که چه زمانی از

"lots" and when to use "a lot". So the truth is, these words mean the same thing. It's

"lots" و چه زمانی از "a lot" استفاده کنم. پس حقیقت این است که این کلمات به یک معنا هستند.

just "lots" is informal, whereas "a lot" is a little bit more formal. So you can use either,

فقط "بسیار" غیر رسمی است، در حالی که "بسیار" کمی رسمی تر است. بنابراین می‌توانید از هر کدام استفاده کنید،

but "lots" is, again, informal. So in this example, "I have a lot of furniture." It's

اما «lots» دوباره غیررسمی است. بنابراین در این مثال، "من مقدار زیادی مبلمان دارم."

also okay if I say, "lots". Again, I need, "I have a lot of furniture" or "I have lots

همچنین اگر بگویم "بسیار" اشکالی ندارد. باز هم به این جمله نیاز دارم: "من مقدار زیادی مبلمان دارم" یا "من مقدار

of furniture." They mean the same thing. "I have a lot of books." "I have lots of books."

زیادی مبلمان دارم". منظورشون همینه "من کتاب های زیادی دارم." "من کتاب های زیادی دارم."

So again, it means the exact same thing, just a little bit informal. And remember, just

بنابراین دوباره، دقیقاً به همان معنی است، فقط کمی غیر رسمی. و به یاد داشته باشید، درست

like "a lot", if you have a noun following it, you need "of". So this is something, do

مانند "a lot"، اگر اسمی به دنبال آن دارید، به "of" نیاز دارید. بنابراین این چیزی است،

not forget. I better not see this mistake in your comments. Keep this in mind, "lots

فراموش نکنید. بهتر است این اشتباه را در نظرات شما نبینم. این را در نظر داشته باشید، "بسیاری

of".

از".

Okay, so next we are going to explain the word "a lot". So this is our verb "a lot".

خوب، پس در ادامه می خواهیم کلمه "خیلی" را توضیح دهیم. پس این فعل ما "خیلی" است.

So it's pronounced the exact same way again as what we've just looked at, but notice the

بنابراین دوباره دقیقاً به همان روشی که ما به آن نگاه کردیم تلفظ می شود، اما به املای آن توجه کنید

spelling. This is one word, so there's no space, and we have two "l"s instead of one.

. این یک کلمه است، بنابراین هیچ فاصله ای وجود ندارد ، و ما به جای یک دو "l" داریم.

So "to a lot", again, it's a verb, and it means "to assign, divide, or distribute".

پس «به خیلی»، باز هم فعل است و به معنای «تخصیص، تقسیم کردن یا توزیع کردن» است.

So what do I mean by "assign, divide, or distribute"? Well, let's go through some examples to make

بنابراین منظور من از "تخصیص، تقسیم، یا توزیع" چیست؟ خوب، بیایید چند مثال را مرور کنیم تا

this a little clearer. So my first example, "She allotted five pieces of chocolate to

این موضوع کمی واضح تر شود. بنابراین اولین مثال من، "او پنج تکه شکلات به

me and two to you." So again, it's past tense. I've doubled up the "t"s, and this means I

من و دو تکه به شما اختصاص داد." پس باز هم زمان گذشته است. من "t" را دوبرابر کرده ام، و این به این معنی است

have seven pieces of candy, or seven pieces of chocolate. How do I divide it up? Or, sorry,

که هفت تکه آب نبات یا هفت تکه شکلات دارم. چگونه تقسیمش کنم؟ یا، ببخشید،

she has seven pieces of chocolate. How does she divide it up? Well, she gives five pieces

او هفت تکه شکلات دارد. او چگونه آن را تقسیم می کند؟ خب او پنج

of chocolate to you, and she gives two pieces of chocolate to me. So think about dividing.

تکه شکلات به تو می دهد و دو تکه شکلات به من. پس به فکر تقسیم کردن باشید.

How do you split things up? How do you distribute things? Who gets what? This is what we mean

چگونه همه چیز را تقسیم می کنید؟ چگونه چیزها را توزیع می کنید؟ چه کسی چه چیزی را بدست می آورد؟ منظور ما

by "a lot".

از «خیلی زیاد» همین است.

In my second example, "I allot most of my time to teaching English." So in a day, there

در مثال دوم، "من بیشتر وقت خود را به آموزش زبان انگلیسی اختصاص می دهم." بنابراین در یک روز،

are 24 hours. How do you allot your time? Maybe you allot eight hours to sleep. A lot

24 ساعت وجود دارد. چگونه وقت خود را تخصیص می دهید؟ شاید شما هشت ساعت به خواب اختصاص دهید.

of people do that. Maybe you only allot five hours. Maybe you allot eight hours to working.

خیلی ها این کار را می کنند. شاید شما فقط پنج ساعت وقت بگذارید. شاید هشت ساعت برای کار کردن وقت بگذارید.

In some countries, they allot maybe 10 hours to working. So in this case, we're talking

در برخی از کشورها، آنها ممکن است 10 ساعت به کار اختصاص دهند. بنابراین در این مورد، ما در

about the way we divide, or assign, or distribute our time. So that's what the word "a lot"

مورد نحوه تقسیم، یا تخصیص یا توزیع زمان خود صحبت می کنیم. پس معنی کلمه «بسیار»

means in this case, with double "l".

در این مورد با «ل» مضاعف همین است.

So now what we're going to do is we're going to do some practice questions to see if you

بنابراین اکنون کاری که می‌خواهیم انجام دهیم این است که چند سؤال تمرینی انجام می‌دهیم تا ببینیم آیا

really notice the difference between "a lot", "a lot", "a lot", "lots", and "a whole lot".

واقعاً متوجه تفاوت بین «خیلی»، «خیلی»، «خیلی»، «زیاد» و «یک» شده‌ایم. کلی".

So I have here beside me a list of questions. Now, you'll notice that each question has

بنابراین من در اینجا لیستی از سوالات را در کنار خود دارم. اکنون، متوجه خواهید شد که هر سوال

a blank. So what I want us to do together is to solve these questions. So take a moment

یک جای خالی دارد. بنابراین آنچه من می خواهم با هم انجام دهیم این است که این سوالات را حل کنیم.

after each question, after I read it, to try to solve it yourself. Now, the answer is either

پس بعد از خواندن هر سوال لحظه ای وقت بگذارید و سعی کنید خودتان آن را حل کنید. حالا جواب

going to be "a lot", "a lot", "a lot", "lots", and if you want, "a whole lot". For some of

یا «خیلی»، «خیلی»، «خیلی»، «خیلی» و اگر بخواهید «خیلی زیاد» خواهد بود. برای برخی از

these questions, there are multiple answers, which means maybe you can use "a lot" and

این سؤالات، چندین پاسخ وجود دارد، به این معنی که شاید بتوانید از «خیلی» و

"lots". There are different ways to be correct with the question. So let's get started.

«بسیار» استفاده کنید. راه های مختلفی برای درست بودن سوال وجود دارد. پس بیایید شروع کنیم.

So number one, "I have _______ of things to do today." Take a second. Do you think it's

بنابراین شماره یک، "من امروز _______ کارهایی برای انجام دادن دارم." یک ثانیه وقت بگذارید. آیا فکر می کنید

"a lot", "a lot", "a lot", "lots"? The answer is "a lot". "I have a lot of things to do

«خیلی»، «خیلی»، «خیلی»، «زیاد» است؟ پاسخ زیادی است". "امروز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم

today." For those of you who said "lots", that's also correct. And we could have also

." برای کسانی از شما که گفتید "بسیار"، این نیز درست است. و همچنین می توانستیم بگوییم

said "a whole lot". Notice there's no "s" here. So three possible answers for this question.

"خیلی زیاد". توجه داشته باشید که هیچ "s" در اینجا وجود ندارد. بنابراین سه پاسخ ممکن برای این سوال.

"I have a lot", "lots", "a whole lot". Main thing to remember as well, regardless of which

"من زیاد دارم"، "خیلی"، "خیلی زیاد". نکته اصلی که باید به یاد داشته باشید، صرف نظر از اینکه کدام

one you choose, we need "of".

یک را انتخاب می کنید، ما به "از" نیاز داریم.

Okay, number two. Sorry, for number one, it was not "a lot" or "a lot" with no space.

باشه شماره دو با عرض پوزش، برای شماره یک ، "زیاد" یا "خیلی" بدون فاصله نبود.

Number two, "I need to _______ more money to my bills." Which one do you think it is?

شماره دو، "من باید _______ پول بیشتری برای قبض هایم داشته باشم." به نظر شما کدام یک است؟

"I need to _______ more money to my bills." So in this case, there's only one correct

"من باید _______ پول بیشتری به صورت حساب هایم بدهم." بنابراین در این مورد، تنها یک پاسخ صحیح وجود دارد

answer. "A lot". In this case, it's the verb. "I need to _______ a lot more money to my

. "زیاد". در این مورد، آن فعل است. "من باید _______ پول بیشتری برای قبض هایم داشته باشم

bills." Meaning, I have a lot of money, or maybe not a lot, but I have some money, and

." یعنی من پول زیادی دارم، یا شاید هم زیاد نیستم، اما مقداری پول دارم و

some of my money has to be divided towards my bills, while other money I use for other

مقداری از پولم باید به صورت حساب هایم تقسیم شود، در حالی که پول های دیگر را برای چیزهای دیگر مصرف

things. So it's dividing your money up. You need to put more money towards your bills.

می کنم. بنابراین پول شما را تقسیم می کند. شما باید پول بیشتری را برای قبوض خود بگذارید.

Okay, number three. "Each speaker was _______ 10 minutes." So what do you think it is? "Each

باشه شماره سه "هر سخنران _______ 10 دقیقه بود." پس به نظر شما چیست؟ به هر

speaker was allotted 10 minutes." So again, the verb "a lot". So "each speaker was allotted

سخنران 10 دقیقه زمان اختصاص داده شد. پس باز هم فعل «خیلی». بنابراین "به هر سخنران 10 دقیقه اختصاص داده شد

10 minutes" means out of all the time they had for maybe a presentation or event, they

" به این معنی است که از تمام زمانی که برای یک سخنرانی یا رویداد داشتند،

distributed the time up among all the speakers, so each speaker got 10 minutes. So it's a

آنها زمان را بین همه سخنرانان تقسیم کردند، بنابراین هر سخنران 10 دقیقه دریافت کرد. بنابراین

way to divide the time. Okay, number four. "He writes poetry." "He writes poetry." Which

راهی برای تقسیم زمان است. باشه شماره چهار او شعر می گوید. او شعر می گوید. به

one do you think it is? Well, of course you know it's "a lot". Which "a lot"? They're

نظر شما کدام یک است؟ خوب، البته می دانید که "خیلی" است. کدام "خیلی"؟

all pronounced the same. It's "a lot" with a space. Now, when it comes after a verb,

همه آنها یکسان تلفظ می شوند. این "خیلی" با یک فاصله است. حالا، وقتی بعد از فعل می آید

you don't need the "of". We only use the "of" if there is a noun. So there's no noun, we

، نیازی به "of" ندارید. ما فقط در صورت وجود اسم از "of" استفاده می کنیم. بنابراین هیچ اسمی وجود ندارد، ما

just have the verb "a lot", and in this case, it means "often". "He writes poetry often.

فقط فعل "a lot" را داریم و در این مورد به معنای "اغلب" است. او اغلب شعر می گوید.

He writes poetry a lot." Now, for those male viewers who are watching, women love this.

او زیاد شعر می گوید. اکنون، برای بینندگان مردی که تماشا می کنند، زنان این را دوست دارند.

So "write poetry a lot", I recommend that.

پس «زیاد شعر بنویس» ، توصیه می کنم.

Okay, so we've gone through "a lot", "a lot", "a lot", "lots". The main one to remember,

بسیار خوب، پس ما از «خیلی»، «خیلی»، «خیلی»، «خیلی» گذشتیم. نکته اصلی که باید به خاطر بسپارید،

this is "always wrong". And so for more practice for -- I know I've said "a lot" a lot today

این "همیشه اشتباه است". و بنابراین برای تمرین بیشتر برای -- می دانم که امروز خیلی چیزها را گفته ام

-- for more practice for these, I welcome you to visit our website at www.engvid.com.

-- برای تمرین بیشتر برای اینها، از شما خوش آمد می گویم که از وب سایت ما به آدرس www.engvid.com بازدید کنید.

We have a test to practice these and to make sure you have a full grasp on these words.

ما برای تمرین اینها و اطمینان از درک کامل این کلمات تستی داریم.

So until next time, take care.

پس تا دفعه بعد مراقب باشید.