5 English Idioms to MOTIVATE & INSPIRE

Hello, my name is Emma, and in today's video, I am going to inspire you.

سلام اسم من اِما است و در ویدیوی امروز میخواهم از شما الهام بگیرم.

We are going to learn some very inspirational expressions in English.

ما قصد داریم چند عبارات بسیار الهام بخش را به زبان انگلیسی یاد بگیریم.

So, I want you to imagine - so, in your head, picture this - imagine you have a friend,

بنابراین، من می خواهم شما تصور کنید - بنابراین، در ذهن خود، این را تصویر کنید - تصور کنید که یک دوست دارید،

and your friend gets a low IELTS score and is really sad.

و دوست شما نمره آیلتس پایینی می گیرد و واقعاً غمگین است.

Imagine you are learning English, no matter how hard you study, you're always reading

تصور کنید در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، مهم نیست که چقدر سخت مطالعه می کنید، همیشه در حال خواندن

English books and practicing, you just can't understand the present perfect tense in English.

کتاب های انگلیسی و تمرین هستید، فقط نمی توانید زمان حال کامل در انگلیسی را درک کنید.

What's the difference between the past tense and the present perfect tense?

تفاوت بین زمان گذشته و زمان حال کامل چیست؟

Imagine, no matter how hard you try, you just don't understand it.

تصور کنید، مهم نیست که چقدر تلاش می کنید، فقط آن را درک نمی کنید.

And then, imagine your son, even if you're younger, just imagine you have a son, he comes

و بعد، پسرت را تصور کن، حتی اگر کوچکتر باشی، فقط تصور کن یک پسر داری، او به خانه می آید

home and he says, "Mom, Dad, English is boring.

و می گوید: "مامان، بابا، انگلیسی خسته کننده است.

I hate English."

من از انگلیسی متنفرم."

What do all of these examples have in common?

همه این مثال ها چه چیزی مشترک دارند؟

Well, I'll tell you what they have in common.

خوب، من به شما می گویم که آنها چه چیزی مشترک دارند.

In all of these examples, these people need inspiration, they need encouragement.

در تمام این مثال ها، این افراد نیاز به الهام دارند، نیاز به تشویق دارند.

So, in today's video, I am going to teach you the words you can say in English to anyone

بنابراین، در ویدیوی امروز، من قصد دارم کلماتی را که می‌توانید به زبان انگلیسی به هر کسی

in these situations or other situations to help them feel better and encourage them,

در این موقعیت‌ها یا موقعیت‌های دیگر بگویید، به شما آموزش می‌دهم تا به آن‌ها کمک کنم احساس بهتری داشته باشند و تشویقشان کنند،

but also so you can improve your own English.

اما همچنین می‌توانید انگلیسی خود را بهبود ببخشید.

All of the expressions I will teach you today are very common expressions we use whenever

تمام عباراتی که امروز به شما آموزش خواهم داد عبارات بسیار رایجی هستند که هر زمان که

someone needs encouragement.

کسی نیاز به تشویق داشته باشد از آنها استفاده می کنیم.

So, let's get started.

بنابراین، بیایید شروع کنیم.

So, for each of the expressions I'm going to teach you today, I've made a beautiful

بنابراین، برای هر یک از عباراتی که امروز به شما آموزش خواهم داد، یک پوستر زیبا درست کردم

poster.

.

So, all of the posters are designed by me, and what I actually encourage students to

بنابراین، همه پوسترها توسط من طراحی شده‌اند، و چیزی که من در واقع دانش‌آموزان

do or learners of English to do is make your own poster using these expressions.

یا زبان‌آموزان انگلیسی را به انجام آن تشویق می‌کنم این است که پوستر خود را با استفاده از این عبارات بسازید.

They don't have to be as big as mine.

آنها نباید به اندازه ی من باشند.

You can make a small poster, put it on your desk or on your refrigerator, or put it somewhere

می‌توانید یک پوستر کوچک بسازید، آن را روی میز یا یخچالتان قرار دهید، یا آن را در جایی قرار دهید که

you will see it and where you will see it often, because that will, first of all, help

آن را می‌بینید و اغلب آن را می‌بینید، زیرا این کار اول از همه به

you remember these expressions, but also it's a great activity to, again, help you

شما کمک می‌کند این عبارات را به خاطر بسپارید، اما همچنین این یک فعالیت عالی برای کمک به

remember.

یادآوری مجدد است.

Even writing the words will help you, and it can encourage you when you are having difficulties,

حتی نوشتن کلمات به شما کمک می کند و می تواند در مواقعی که با مشکل مواجه هستید،

especially English difficulties.

به خصوص مشکلات زبان انگلیسی، شما را تشویق کند.

So, let's look at the first example of a very popular expression - "practice makes perfect".

بنابراین، بیایید به اولین مثال از یک عبارت بسیار محبوب نگاه کنیم - "تمرین کامل می کند".

And then at the bottom of my poster, I put 100%, A+, 10 out of 10.

و سپس در پایین پوستر من، 100٪، A+، 10 از 10 را قرار دادم.

So, what does it mean when we say "practice makes perfect"?

بنابراین، وقتی می گوییم "تمرین کامل می کند" به چه معناست؟

Well, it means that in order to improve - so, if you want to improve and to get better at

خوب، به این معنی است که برای بهبود - بنابراین، اگر می خواهید پیشرفت کنید و در چیزی بهتر شوید

something, you need to practice, and you need to practice a lot.

، باید تمرین کنید، و باید تمرین زیادی کنید.

So, we use this expression in many different situations.

بنابراین، ما از این عبارت در بسیاری از موقعیت های مختلف استفاده می کنیم.

We can use it for learning a language.

ما می توانیم از آن برای یادگیری زبان استفاده کنیم.

Right now, I am learning Chinese, and I'm learning Chinese writing.

در حال حاضر، من در حال یادگیری زبان چینی هستم و در حال یادگیری نوشتن چینی هستم.

So, what I need to do every day is practice, practice, practice to get better, because

بنابراین، کاری که من باید هر روز انجام دهم، تمرین، تمرین، تمرین برای بهتر شدن است، زیرا

I hope one day to make perfect or to get perfect.

امیدوارم روزی به کمال برسم یا کامل شوم.

We can also use this for sports.

برای ورزش هم میتونیم ازش استفاده کنیم.

If you are learning or if you play soccer, you can't just start playing one day and be

اگر در حال یادگیری هستید یا اگر فوتبال بازی می کنید، نمی توانید یک روز بازی را شروع کنید و

an amazing soccer player.

یک فوتبالیست شگفت انگیز باشید.

No, you need to practice.

نه باید تمرین کنی

You know, you practice after school, you practice in the evening, or during the daytime.

می دانید، بعد از مدرسه تمرین می کنید، عصر یا در طول روز تمرین می کنید.

So, the more you practice, the better you become.

بنابراین، هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر می شوید.

So, here's my example.

بنابراین، در اینجا مثال من است.

You are learning English.

شما در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید.

Remember, "practice makes perfect".

به یاد داشته باشید، "تمرین کامل می کند".

And I just want to call your attention to the verb we use here.

و من فقط می خواهم توجه شما را به فعل ما در اینجا جلب کنم.

Many learners get confused with "make" or "do".

بسیاری از زبان آموزان با "ساختن" یا "انجام" اشتباه گرفته می شوند.

For this specific example, it's always "make".

برای این مثال خاص، همیشه "ساخت" است.

So, "practice makes", with an "s", "perfect".

بنابراین، "تمرین باعث می شود"، با "s"، "کامل".

So now, let's practice more, because practice makes perfect, and let's look at some other

پس اکنون، بیایید بیشتر تمرین کنیم، زیرا تمرین باعث کامل شدن می شود، و بیایید به چند

examples of inspirational expressions.

نمونه دیگر از عبارات الهام بخش نگاه کنیم.

Okay.

باشه

So, my next expression has to do with lemons and lemonade.

بنابراین، عبارت بعدی من مربوط به لیمو و لیموناد است.

So, you might think, "This seems like it's going to be a strange expression."

بنابراین، ممکن است فکر کنید، "به نظر می رسد این یک بیان عجیب است."

Well, in fact, the next expression is pretty common.

خوب، در واقع، عبارت بعدی بسیار رایج است.

We use it, again, when someone has a difficult situation, and we want to inspire them and

ما دوباره از آن استفاده می کنیم، زمانی که کسی شرایط سختی دارد و می خواهیم به او الهام دهیم و

encourage them.

تشویقش کنیم.

We want them to think about the good part in a bad situation.

ما می خواهیم که آنها در یک موقعیت بد به قسمت خوب فکر کنند.

So, the expression is when life gives you lemons - and these yellow things are lemons

بنابراین، تعبیر این است که زندگی به شما لیمو می دهد - و این چیزهای زرد لیمو هستند

- make lemonade.

- لیموناد درست کنید.

"Lemonade" is a drink that's made out of lemons.

"لیموناد" نوشیدنی است که از لیمو درست می شود.

So, what does this expression really mean?

بنابراین، این عبارت واقعاً به چه معناست؟

Well, lemons, if you ever bite into a lemon, it does not taste good.

خوب، لیمو، اگر زمانی به لیمو گاز بزنید، طعم خوبی ندارد.

It's very sour, it's going to have a very strong taste, and it's going to be maybe a

خیلی ترش است، طعم بسیار قوی خواهد داشت و

bit bitter or sour or hard to eat because of the taste.

به دلیل مزه آن شاید کمی تلخ یا ترش یا سخت باشد.

So, that's what we think about life.

بنابراین، این چیزی است که ما در مورد زندگی فکر می کنیم.

Life gives us problems, so problems are represented by lemons because lemons don't taste good.

زندگی به ما مشکلاتی می دهد، بنابراین مشکلات با لیمو نشان داده می شوند زیرا لیموها طعم خوبی ندارند.

Make lemonade.

لیموناد درست کنید.

So, what does this mean?

بنابراین، این به چه معناست؟

Well, lemonade is a tasty, delicious drink.

خوب، لیموناد یک نوشیدنی خوشمزه و لذیذ است.

It's sweet.

شیرین است.

So, even if lemons don't taste good, when we use them to make lemonade, we get something

بنابراین، حتی اگر لیموها طعم خوبی نداشته باشند، وقتی از آنها برای تهیه لیموناد استفاده می کنیم، چیزی خوب به دست می آوریم

that's nice.

.

We get something that is good.

ما چیزی را دریافت می کنیم که خوب است.

So, that's what this expression means.

بنابراین، معنای این عبارت همین است.

It means life gives us bad things sometimes, but with those bad things, make good things.

یعنی زندگی گاهی چیزهای بدی به ما می دهد، اما با آن چیزهای بد، چیزهای خوب بسازیم.

So, let's look at an example.

بنابراین، بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

So, you'll notice above I put "find the good" in a bad situation.

بنابراین، متوجه خواهید شد که در بالا، "خوب را پیدا کنید" را در یک موقعیت بد قرار دادم.

Here's an example.

در اینجا یک مثال است.

Sometimes students or learners might say, "Emma, I got a low score on my English test."

گاهی اوقات دانش‌آموزان یا زبان‌آموزان ممکن است بگویند: "اما، من در آزمون انگلیسی خود نمره پایینی گرفتم."

Or "I didn't do as well as I wanted on the IELTS."

یا "من آنطور که می خواستم در آیلتس کار نکردم."

And I might say to them, "Well, when life gives you lemons, make lemonade."

و من ممکن است به آنها بگویم، "خب، وقتی زندگی به شما لیمو می دهد، لیموناد درست کنید."

So, when life gives you lemons, make lemonade.

پس وقتی زندگی به شما لیمو می دهد، لیموناد درست کنید.

So, what a student might say is, "Yeah, you know, now I know the test.

بنابراین، چیزی که ممکن است یک دانش‌آموز بگوید این است: "بله، می‌دانی، اکنون من آزمون را می‌دانم.

I know what it's like to take the test.

می‌دانم که شرکت در آزمون چگونه است.

Even though I didn't do well, now I'm more familiar with the test.

با وجود اینکه خوب جواب ندادم، اکنون بیشتر با آزمون آشنا هستم.

I know the kinds of questions they might ask.

انواع سؤالاتی را که ممکن است بپرسند، می‌دانم.

I know how to better study for this test.

می‌دانم چگونه برای این آزمون بهتر مطالعه کنم.

I know the mistakes I made on the first try, so I'm going to try again.

اشتباهاتی را که در اولین تلاش مرتکب شدم، می‌دانم، بنابراین، می‌خواهم دوباره امتحان کنم، و دوباره امتحان می‌کنم.

I'm going to make lemonade, and I'm going to be positive, and, you know, I'm going to

می‌دانی، من

do the test again with what I learned from the first time."

با آنچه از اولین بار یاد گرفتم، دوباره امتحان می‌کنم."

So, that's what we mean by when life gives you lemons, make lemonade.

بنابراین، منظور ما از وقتی که زندگی به شما لیمو می دهد، همین است، لیموناد درست کنید.

Now let's look at another expression that's common and can encourage you.

حال بیایید به عبارت دیگری نگاه کنیم که رایج است و می تواند شما را تشویق کند.

So, the next expression I really like because it rhymes - "no pain, no gain".

بنابراین، عبارت بعدی را خیلی دوست دارم زیرا قافیه دارد - "بدون درد، بدون سود".

So, what does this mean when we say "no pain, no gain"?

بنابراین، وقتی می گوییم "بدون درد، بدون سود" به چه معناست؟

Well, first let's look at the words in this.

خوب، ابتدا اجازه دهید به کلمات موجود در این نگاه کنیم.

So, you already know the word "no".

بنابراین، شما قبلاً کلمه "نه" را می دانید.

"Pain", when you have pain, it means something hurts.

«درد» وقتی درد دارید یعنی چیزی درد می کند.

So, when I get a needle in my arm, ouch, that hurts.

بنابراین، وقتی یک سوزن در بازویم می گیرم، آه، درد می کند.

That's pain.

این درد است.

So, when something hurts - so, you look at this guy, he just went to the doctors and

بنابراین، وقتی چیزی درد می کند - بنابراین، شما به این مرد نگاه کنید، او فقط به پزشکان رفت و

got a needle, it hurt.

یک سوزن گرفت، درد داشت. داره

He's crying because he has pain.

گریه میکنه چون درد داره

So, that's what "pain" means.

پس معنی «درد» همین است.

"Gain" means "improve".

"بهبود" به معنای "بهبود" است.

So, when you gain something, we often use this to mean improvement.

بنابراین، وقتی چیزی به دست می آورید، ما اغلب از این به معنای بهبود استفاده می کنیم.

So, for example, here we have our little graph.

بنابراین، برای مثال، در اینجا ما نمودار کوچک خود را داریم.

We have the y-axis and the x-axis.

ما محور y و محور x را داریم.

The red line shows no gain.

خط قرمز هیچ سودی را نشان نمی دهد.

The green line shows improvement.

خط سبز بهبود را نشان می دهد.

There's some gain.

مقداری سود وجود دارد.

There's an increase in something.

چیزی افزایش یافته است.

So, what does this expression mean when we say "no pain, no gain"?

بنابراین، وقتی می گوییم "بدون درد، بدون سود" این عبارت به چه معناست؟

Well, it means basically you have to work very hard for something.

خب، این بدان معناست که اساساً باید برای چیزی سخت کار کنید.

Things don't come easy.

همه چیز آسان به دست نمی آید.

There's maybe a little bit of pain or a little bit of suffering.

شاید اندکی درد یا اندکی رنج وجود داشته باشد.

We don't mean physical pain all the time.

منظور ما همیشه درد فیزیکی نیست. می

It might be, you know, because of the difficulty, it might be mental pain.

دانید، ممکن است به دلیل سختی، درد روانی باشد.

So, when we say "no pain, no gain", we mean that in order to achieve your goal, there's

بنابراین، وقتی می گوییم "بدون درد، بدون سود"، منظور ما این است که برای رسیدن به هدف خود،

probably going to be a little bit of suffering.

احتمالاً اندکی رنج وجود خواهد داشت.

So, I'll give you an example.

بنابراین، من برای شما یک مثال می زنم.

I went to the gym and I worked out.

به باشگاه رفتم و ورزش کردم.

So, with my barbell, I lifted weights.

بنابراین، با هالترم وزنه بلند کردم.

And you know what happened?

و میدونی چی شد؟

After the gym, my arm was so sore.

بعد از ورزش، دستم خیلی درد می کرد.

It hurt.

درد داشت.

But, you know, in order to get bigger muscle, in order to gain strength, you need pain.

اما، می دانید، برای بزرگتر شدن عضله، برای به دست آوردن قدرت، به درد نیاز دارید.

My muscle is going to hurt.

عضله ام قراره درد بگیره

So, what I can say is I went to the gym, I lifted weights, my arm hurts, but no pain,

بنابراین، چیزی که می توانم بگویم این است که به باشگاه رفتم، وزنه بلند کردم، بازویم درد می کند، اما بدون درد،

no gain.

بدون افزایش.

So, you might use this in an English example.

بنابراین، شما ممکن است از این در یک مثال انگلیسی استفاده کنید.

Imagine you have children and they come home from school and they're upset and they say,

تصور کنید بچه دارید و آنها از مدرسه به خانه می آیند و ناراحت می شوند و می گویند

"Mom, Dad, English is so hard."

مامان، بابا، انگلیسی خیلی سخت است. می

You know, it's really difficult, the grammar's hard.

دانید، واقعاً سخت است، گرامر سخت است.

You might say to them, "Hey, no pain, no gain.

ممکن است به آنها بگویید: "هی، نه درد، نه سود.

Of course it's hard.

البته سخت است.

You know, things in life are hard.

می‌دانی، همه چیز در زندگی سخت است.

But no pain, no gain."

اما نه درد، نه سود."

So, now let's look at some other expressions that are inspiring and encouraging.

بنابراین، اکنون اجازه دهید به برخی از عبارات دیگر که الهام بخش و تشویق کننده هستند نگاهی بیندازیم.

So, our next expression that is inspirational has to do with time.

بنابراین، بیان بعدی ما که الهام بخش است به زمان مربوط می شود.

The expression is "better late than never".

تعبیر "به دیر از هرگز" است.

And so, I've drawn here a clock because we're talking about time, I have a happy face because

و بنابراین، من اینجا یک ساعت کشیده‌ام، زیرا ما در مورد زمان صحبت می‌کنیم، چهره‌ای شاد دارم، زیرا می‌گوییم

we're saying late is better than - and here's a sad face - than never.

دیر کردن بهتر از - و اینجا یک چهره غمگین - از هرگز نیست.

So, what does this expression mean?

بنابراین، این عبارت به چه معناست؟

Well, what it basically means is if the situation is you're either going to do something late

خوب، اساساً معنی آن این است که اگر شرایط این است که شما یا قرار است کاری را دیر انجام دهید

or not at all, meaning never, it's better to do something late.

یا اصلاً انجام نمی دهید، یعنی هرگز، بهتر است کاری را دیر انجام دهید.

Of course, the best thing to do is to do something on time.

البته بهترین کار این است که کاری را به موقع انجام دهید.

So, if you have a deadline or a due date, of course it's best to do things by the deadline

بنابراین، اگر مهلت یا موعد مقرر دارید، البته بهتر است کارها را در سررسید

or the due date.

یا موعد مقرر انجام دهید.

But in English, we also say, you know, better late, so even if it's a couple days late,

اما در زبان انگلیسی هم می گوییم، می دانی، بهتر است دیر شود، بنابراین حتی اگر چند روز دیر شود،

better late than never or not at all.

بهتر است دیر از هرگز یا نه.

So, let's look at how we can apply this to English.

بنابراین، بیایید ببینیم چگونه می توانیم این را در زبان انگلیسی اعمال کنیم.

So, some people who are learning English start learning English a lot later in life.

بنابراین، برخی از افرادی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند، بعداً در زندگی شروع به یادگیری زبان انگلیسی می کنند.

I actually had one student who was 90 years old - that's right, nine-zero - and he was

من در واقع یک دانش آموز داشتم که 90 ساله بود - درست است، نه صفر - و او

learning English for the first time as a beginner.

برای اولین بار به عنوان مبتدی مشغول یادگیری زبان انگلیسی بود.

So, that shows me something.

بنابراین، این چیزی به من نشان می دهد.

It shows me this.

این را به من نشان می دهد.

Even though this man was 90 years old, and that's a little late to start learning English,

با وجود اینکه این مرد 90 ساله بود و برای شروع یادگیری زبان انگلیسی کمی دیر شده است، اما

it's better to learn than to never learn at all.

یادگیری بهتر از این است که اصلاً یاد نگیرید.

So, what some students say are things like this, "I wish I started learning English when

بنابراین، آنچه برخی از دانش آموزان می گویند، چیزهایی مانند این است: "کاش از کودکی شروع به یادگیری زبان انگلیسی می کردم

I was a small child, but, you know, better late than never."

، اما، می دانید، بهتر از هرگز نرسیدن."

So, you might have somebody who's 60 years old, and they think, "Oh, I wish I learned

بنابراین، ممکن است فردی 60 ساله داشته باشید، و آنها فکر کنند، "اوه، ای کاش

English when I was four", but again, it's better to learn something later in life than

از چهار سالگی انگلیسی یاد می گرفتم"، اما باز هم، بهتر است چیزی را بعداً در زندگی یاد بگیریم تا

never at all.

هرگز.

All right, so now let's go to our final inspirational expression.

بسیار خب، حالا بیایید به آخرین بیان الهام بخش خود برویم.

I love this expression, and I have a very, very happy childhood memory with it.

من عاشق این تعبیر هستم و خاطره کودکی بسیار شادی با آن دارم.

So, I'll tell you about that in a moment, but first let me explain this expression.

بنابراین، من در یک لحظه در مورد آن به شما خواهم گفت، اما ابتدا اجازه دهید این عبارت را توضیح دهم.

The expression, you'll notice some clouds, and why are there clouds?

عبارت، شما متوجه برخی از ابرها خواهید شد، و چرا ابرها وجود دارند؟

Well, because we have here the word "sky".

خوب، زیرا ما اینجا کلمه "آسمان" را داریم.

So, the expression I want to teach you is "The sky's the limit", and you might notice

بنابراین، عبارتی که می‌خواهم به شما یاد بدهم «آسمان حد است» است، و ممکن است متوجه شوید که

there's an apostrophe and an "s" here.

یک آپستروف و یک «s» در اینجا وجود دارد.

This is a contraction; it means "The sky is the limit".

این یک انقباض است; یعنی «آسمان حد است».

So, what does it mean when you say "The sky is the limit" or "The sky's the limit"?

بنابراین، وقتی می گویید "آسمان حد است" یا "آسمان حد است" به چه معناست؟

Well, it means anything is possible.

خوب، یعنی هر چیزی ممکن است.

There are no boundaries, there are no limits, there's no maximum.

هیچ مرزی وجود ندارد، هیچ محدودیتی وجود ندارد، هیچ حداکثری وجود ندارد.

So, we love to tell this to children.

بنابراین، ما دوست داریم این را به کودکان بگوییم.

You know, what do you want to do when you grow up?

میدونی وقتی بزرگ شدی میخوای چیکار کنی؟

The sky's the limit.

آسمان حد است

You can be anything you want to be.

شما می توانید هر چیزی که می خواهید باشید.

So, I'll tell you about my happy memory, and then I'll give some other examples of this.

پس از خاطره شادم برایتان می گویم و سپس چند نمونه دیگر از این موضوع را بیان می کنم.

One of the happiest memories of my life was when I met my aunt and uncle for the first

یکی از خوش ترین خاطرات زندگی ام زمانی بود که برای اولین بار عمه و عمه ام را دیدم

time.

. من

I was about six years old.

حدود شش سال داشتم.

They took me to a toy store, and they said in the toy store, "Buy any toy you want."

مرا به اسباب بازی فروشی بردند و در اسباب بازی فروشی گفتند: هر اسباب بازی می خواهی بخر.

So, you can buy one toy, but buy any toy.

بنابراین، شما می توانید یک اسباب بازی بخرید، اما هر اسباب بازی بخرید.

The sky's the limit, which meant I could buy anything.

حد آسمان است، یعنی می‌توانم هر چیزی بخرم.

Of course, I didn't understand what were the best toys, so I just bought a small doll,

البته من نفهمیدم بهترین اسباب‌بازی‌ها کدامند، بنابراین فقط یک عروسک کوچک خریدم،

but it was just such a nice thing to go into a toy store and to buy anything you want.

اما رفتن به یک فروشگاه اسباب‌بازی و خرید هر چیزی که می‌خواهید خیلی خوب بود.

So, that's an example of "The sky's the limit".

بنابراین، این نمونه ای از "آسمان حد است".

There was no boundary, no rules, no limits.

هیچ مرزی وجود نداشت، هیچ قانون و محدودیتی وجود نداشت.

So, this is a great inspirational expression for people learning English.

بنابراین، این یک بیان الهام بخش عالی برای افرادی است که انگلیسی را یاد می گیرند.

People sometimes say, "If you learn English, the sky's the limit", meaning there's a lot

مردم گاهی اوقات می گویند، "اگر انگلیسی یاد بگیرید، آسمان محدودیت دارد"، به این معنی که فرصت های زیادی وجود دارد

of opportunities, there's a lot of potential.

، پتانسیل های زیادی وجود دارد.

So, English, of course, is a great language to learn, and I'm very happy you're learning

بنابراین، انگلیسی، البته، یک زبان عالی برای یادگیری است، و من بسیار خوشحالم که

it with me.

آن را با من یاد می گیرید.

So, let's now practice these inspirational expressions together.

بنابراین، بیایید این عبارات الهام بخش را با هم تمرین کنیم.

Okay, so the best way to learn and remember something is to practice.

خوب، پس بهترین راه برای یادگیری و به خاطر سپردن چیزی تمرین کردن است.

So, let's practice the expressions we just learned.

بنابراین، بیایید عباراتی را که تازه یاد گرفتیم تمرین کنیم.

I have here parts of the expressions, and I want you to tell me what word is missing.

من در اینجا بخش هایی از عبارات را دارم و می خواهم به من بگویید چه کلمه ای از دست رفته است.

So, you can watch this part of the video multiple times because, again, the more you practice,

بنابراین، می‌توانید این قسمت از ویدیو را چندین بار تماشا کنید، زیرا باز هم، هرچه بیشتر تمرین کنید،

the better you get, and it's always a good idea to test yourself or quiz yourself.

بهتر می‌شوید، و همیشه ایده خوبی است که خودتان را امتحان کنید یا خودتان را امتحان کنید.

So, you might not get it the first time.

بنابراین، ممکن است بار اول آن را دریافت نکنید.

Try a second, a third, a fourth time; it will really help these expressions stay in your

بار دوم، سوم، چهارم را امتحان کنید. این واقعاً به ماندن این عبارات در ذهن شما کمک می کند

mind.

.

So, what's the first expression?

بنابراین، اولین عبارت چیست؟

No pain, no...

نه دردی نه...

What goes here?

اینجا چی میشه؟

So, one clue is it rhymes; it sounds the same.

بنابراین، یک سرنخ این است که قافیه است. صداش همینه

No pain, no...

نه درد، نه...

The answer is "gain".

جواب «بهره» است.

No pain, no gain.

بدون درد، بدون سود.

And remember, "gain" means to improve or to increase something.

و به یاد داشته باشید، "به دست آوردن" به معنای بهبود یا افزایش چیزی است.

What about the second expression?

در مورد عبارت دوم چطور؟

The sky is the...

آسمان همان...

Do you remember?

یادت هست؟

Remember this word means "maximum" or "boundary".

به یاد داشته باشید که این کلمه به معنای "حداکثر" یا "مرز" است.

It starts with an L, so you can try to guess while I write it.

با یک L شروع می شود، بنابراین می توانید در حین نوشتن آن را حدس بزنید.

The sky is the...

آسمان است...

The limit.

حد.

And, again, here I put "the sky is the limit"; we usually just say "the sky's the limit",

و باز هم در اینجا «آسمان حد است» را گذاشتم. ما معمولاً فقط می گوییم "آسمان حد است"

and we usually use a contraction.

و معمولاً از انقباض استفاده می کنیم.

All right, what about our third expression?

بسیار خوب، در مورد سومین عبارت ما چطور؟

When life blank, you blank, make blank.

وقتی زندگی خالی است، تو خالی، خالی کن.

So, I want you to think, what did I have in my hand earlier?

بنابراین، می‌خواهم فکر کنید، من قبلاً چه چیزی در دست داشتم؟

I had some things in this hand, and I had some things in this hand; do you remember

من چیزهایی در این دست داشتم و چیزهایی هم در این دست داشتم. یادت هست

what they were?

چی بودند؟

Well, the first thing I had in this hand were...

خب اولین چیزی که تو این دست داشتم این بود که...

It's a type of fruit.

این یک نوع میوه است.

It's really sour.

واقعا ترش است.

It's yellow.

زرد است.

It's yellow.

زرد است.

I had lemons.

من لیمو داشتم

So, I'm going to just go to this word first.

بنابراین، ابتدا فقط به سراغ این کلمه می روم.

When life blank, you lemons.

وقتی زندگی خالی است، لیموها.

And what do...

و چه کنیم...

What can we do with lemons?

با لیمو چه کنیم؟

What can we make?

چه چیزی می توانیم درست کنیم؟

Well, we can make a drink, and this drink is sweet, it's tasty, it's called "lemonade".

خوب، ما می توانیم یک نوشیدنی درست کنیم، و این نوشیدنی شیرین است، خوشمزه است، به آن "لیموناد" می گویند.

So, it has the word "lemon" in it; lemon, A-D-E.

پس کلمه لیمو در آن است; لیمو، A-D-E.

So now what we need is just this verb.

بنابراین اکنون آنچه ما نیاز داریم فقط این فعل است.

When life blank, you lemons, make lemonade.

وقتی زندگی خالی است، لیموها، لیموناد درست کنید.

Can you remember what verb this is?

آیا می توانید به یاد داشته باشید این چه فعل است؟

So, take a guess.

بنابراین، حدس بزنید.

It starts with a G-I-V-E.

با G-I-V-E شروع می شود.

When life gives you lemons, make lemonade.

وقتی زندگی به شما لیمو می دهد، لیموناد درست کنید.

Okay, great.

باشه عالیه

So, what's the next expression?

بنابراین، عبارت بعدی چیست؟

Probably this is probably the most important one, I would say.

من می گویم احتمالاً این احتمالاً مهمترین است.

They're all important, but this is the one you will hear the most.

همه آنها مهم هستند، اما این چیزی است که بیشتر از همه خواهید شنید.

What goes here?

اینجا چه می شود؟

It's not the word "do", it's...

این کلمه "انجام" نیست، بلکه...

Starts with an M, practice makes perfect.

با یک M شروع می شود، تمرین کامل می شود.

Practice makes perfect.

تمرین کامل می کند.

So, with all of these expressions, remember, practice makes perfect, practice them and

بنابراین، با تمام این عبارات، به یاد داشته باشید، تمرین باعث کامل می شود، آنها را تمرین کنید و

you will improve.

پیشرفت خواهید کرد.

Alright, our final expression, "better late", so this was a comparison word we have here.

بسیار خوب، عبارت نهایی ما، "بهتر دیرتر"، بنابراین این یک کلمه مقایسه ای بود که ما اینجا داریم.

Better late, starts with a T-H, T-H-A-N.

بهتر است دیر، با T-H، T-H-A-N شروع شود.

Better late than, do you remember this one, never.

بهتر از این است که این یکی را یادت بیاید، هرگز.

Better late than never.

دیر کردن بهتر از هرگز.

Okay, so those are the expressions we covered today.

خوب، پس این عباراتی است که امروز به آن پرداختیم.

Again, if you want to do something fun and to practice these words more, you can make

باز هم، اگر می خواهید کار سرگرم کننده ای انجام دهید و این کلمات را بیشتر تمرین کنید، می توانید

your own inspirational posters or cards.

پوسترها یا کارت های الهام بخش خود را بسازید.

You can hang them up in your office or your room or on your refrigerator to first of all

می‌توانید آن‌ها را در دفتر یا اتاقتان یا در یخچال آویزان کنید تا اول از همه به

help you remember these expressions, and secondly, to inspire you.

شما کمک کند این عبارات را به خاطر بسپارید و دوم اینکه به شما الهام بخشد.

And, you can use these expressions with your friends or family, especially if they're learning

و، می توانید از این عبارات با دوستان یا خانواده خود استفاده کنید، به خصوص اگر آنها در حال یادگیری

English.

زبان انگلیسی هستند.

These are great to encourage them as well.

اینها برای تشویق آنها نیز عالی هستند.

So, thank you for watching.

بنابراین، از تماشای شما متشکرم.

For more practice, and remember practice makes perfect, why not come to our website, www.engvid.com,

برای تمرین بیشتر، و به یاد داشته باشید که تمرین باعث عالی می شود، چرا به وب سایت ما، www.engvid.com نمی آیید،

and there you can practice these expressions more in our quiz.

و در آنجا می توانید این عبارات را در مسابقه ما بیشتر تمرین کنید.

You can also subscribe to my YouTube channel, where you can learn a lot about pronunciation,

شما همچنین می توانید در کانال یوتیوب من مشترک شوید، جایی که می توانید در مورد تلفظ،

grammar, vocabulary, conversation, writing, and many other topics about English.

گرامر، واژگان، مکالمه، نوشتن و بسیاری از موضوعات دیگر در مورد انگلیسی اطلاعات زیادی کسب کنید.

Don't forget to ring the bell and subscribe.

فراموش نکنید که زنگ را بزنید و عضو شوید.

So, thanks for watching, everyone, and until next time, take care.

بنابراین، از تماشای همه، متشکرم، و تا دفعه بعد، مراقب باشید.