Learn 11 ANGRY Phrasal Verbs in English

Hi, there. My name is Emma, and in today's lesson, we're going to talk about words you

سلام. اسم من اِما است و در درس امروز در مورد کلماتی صحبت می کنیم که

can use when you get angry. Okay? Words that you use when you're very mad. Okay? So, all

می توانید هنگام عصبانیت از آنها استفاده کنید. باشه؟ کلماتی که وقتی خیلی عصبانی هستید استفاده می کنید. باشه؟ بنابراین،

of these words have something in common. Okay.

همه این کلمات یک چیز مشترک دارند. باشه.

I want you to look at these words. "Gets to", "winds up", "piss off", "work up", "tick off",

از شما می خواهم به این کلمات نگاه کنید. "می‌رسد"، "باد می‌آید"، "ناراحت می‌شود"، "کار بالا می‌آید"، "تک کردن"،

"blow up", "freak out", "lash out at", "fly into". What do these words have in common?

"منفجر کردن"، "عصبانی شدن"، "تحریک کردن"، "پرواز کردن". این کلمات چه وجه اشتراکی دارند؟

Well, all of the words I am going to teach you today are phrasal verbs. So, you probably

خوب، تمام کلماتی که امروز به شما آموزش خواهم داد ، افعال عبارتی هستند. بنابراین، احتمالاً

know what a verb is. A verb is like an action. A phrasal verb is a verb that has a preposition

می دانید که فعل چیست. فعل مانند یک عمل است. فعل عبارتی به فعل اطلاق می شود که با خود حرف اضافه

with it. Okay. So, words like: "to", "up", "off", "up", "off", "up", "out", "at". These

داشته باشد. باشه. بنابراین، کلماتی مانند: «به»، «بالا»، «خاموش»، «بالا»، «خاموش»، «بالا»، «خارج»، «در».

are all prepositions. Okay? So, a phrasal verb has a verb and a preposition.

اینها همه حرف اضافه هستند. باشه؟ بنابراین، یک فعل عبارتی یک فعل و یک حرف اضافه دارد.

Now, phrasal verbs are very, very common in English, especially in speech when we talk.

در حال حاضر، افعال عبارتی در انگلیسی بسیار بسیار رایج هستند ، به خصوص در گفتار وقتی صحبت می کنیم.

This is one of the things that makes it a... English a difficult language. We have a lot

این یکی از چیزهایی است که آن را به زبانی دشوار تبدیل می کند. ما

of phrasal verbs, and the preposition-so like "up", "off"-the preposition at the end of

افعال عبارتی زیادی داریم، و حرف اضافه - بنابراین مانند "بالا"، "خاموش" - حرف اضافه در

the verb actually can change its meaning. Okay, so for example, if I say: "Get up",

انتهای فعل در واقع می تواند معنای آن را تغییر دهد. خوب، برای مثال، اگر بگویم: «بلند شو»،

"get down", "get on", "get off", "get to", "get into", each of these words, although

«پایین شو»، «سوار شو»، «پیاده شو»، «برو»، «وارد شو»، هر کدام از این کلمات را به

we use "get" as the verb, each of the prepositions actually change the meaning. Okay? So, today,

کار می بریم. "به عنوان فعل، هر یک از حروف اضافه در واقع معنی را تغییر می دهد. باشه؟ بنابراین، امروز،

I am going to teach you a bunch of phrasal verbs that have to do with when you get angry.

من یک سری افعال عبارتی را به شما آموزش می دهم که مربوط به زمانی است که شما عصبانی می شوید.

So, to begin with, let's look at these phrasal verbs that have to do with cause. Okay? And

بنابراین، برای شروع، بیایید به این افعال عبارتی که با علت مربوط هستند نگاه کنیم. باشه؟ و

then we will look at the result. When I talk about cause, this is like the word "because".

سپس ما به نتیجه نگاه خواهیم کرد. وقتی در مورد علت صحبت می کنم ، این مانند کلمه "چون" است.

Why are you angry? This is the reason why. Okay? So, I'll give you an example. One thing

چرا عصبانی هستی؟ به همین دلیل است. باشه؟ بنابراین، من برای شما یک مثال می زنم. یک چیز

I really don't like-I don't know why-but when people go crack, crack, crack, crack, or when

را واقعاً دوست ندارم - نمی‌دانم چرا - اما وقتی مردم می‌ترکند، می‌ترکند، می‌ترکند، می‌ترکند، یا وقتی

they crack their neck. Right? I hate that sound. The sound of cracking, I... It might

گردنشان را می‌ترکند. درست؟ من از این صدا متنفرم صدای ترقه، من... شاید

be strange, but I hate it. It makes me a little bit angry.

عجیب باشد، اما از آن متنفرم. من را کمی عصبانی می کند.

Okay? When I hear cracking, I feel like this.

باشه؟ وقتی صدای کرک میشنوم اینجوری حس میکنم

So, let's look at some ways we can talk about this anger. I can say: "Cracking gets to me."

بنابراین، بیایید به چند راه برای صحبت در مورد این خشم نگاه کنیم. می توانم بگویم: "ترک به من می رسد."

And I've drawn a person here, because: "Gets to" a person. Okay? Can you think of something

و من یک نفر را در اینجا ترسیم کرده ام، زیرا: " به" یک شخص می رسد. باشه؟ آیا می توانید به چیزی فکر کنید

that gets to you (meaning that makes you angry)? What is something that makes you angry? What

که به شما برسد (یعنی شما را عصبانی کند)؟ چیزی که شما را عصبانی می کند چیست؟

is something that gets to you? Okay? I want you to think about that.

چیزی که به شما می رسد چیست؟ باشه؟ می خواهم در مورد آن فکر کنید.

"Gets to you" has the same meaning as the next one. I can also say here: "Cracking...

"به تو می رسد" همان معنای بعدی را دارد. اینجا هم می‌توانم بگویم: «ترک زدن...

When people crack their fingers, it winds me up." So, this is me. Cracking fingers winds

وقتی مردم انگشتانشان را می‌ترکند، من را به هم می‌ریزد». بنابراین، این من هستم. ترک خوردن انگشتان من را به هم می ریزد

me up. Okay? Maybe there's something else I really don't like. Politicians, okay? When

. باشه؟ شاید چیز دیگری باشد که من واقعاً آن را دوست ندارم. سیاستمداران، باشه؟ وقتی

a politician lies, it makes me very angry. So I can say: "Politicians, they wind me up.

یک سیاستمدار دروغ می گوید، من را بسیار عصبانی می کند. بنابراین می توانم بگویم: "سیاستمداران، آنها مرا به باد می دهند.

They make me angry." When I was a kid, my brother and I used to fight a lot. My brother

آنها مرا عصبانی می کنند." وقتی بچه بودم من و برادرم خیلی دعوا می کردیم. برادرم

always was able to wind me up. Okay? So, again, this is something that makes you mad.

همیشه می‌توانست مرا به هم بریزد. باشه؟ بنابراین، دوباره، این چیزی است که شما را عصبانی می کند.

Another way we can say this: "Piss off". Okay? This one is a little bit less polite. These

راه دیگری که می‌توانیم این را بگوییم: «بی‌شعف». باشه؟ این یکی کمی کم ادب تر است.

ones are all right, but this one is a little bit rude, so I wouldn't use it in front of

این یکی خوبه ولی این یکی یه کم بی ادبه پس جلوی بچه ها استفاده نمیکنم

children, but it has the same meaning. Okay? You can definitely use this with your friends.

ولی همین معنی رو داره. باشه؟ شما قطعا می توانید این را با دوستان خود استفاده کنید.

"Politicians piss me off. They make me angry." What else makes me angry? "When people spit

"سیاستمداران مرا عصبانی می کنند. آنها مرا عصبانی می کنند." چه چیز دیگری مرا عصبانی می کند؟ "وقتی مردم تف

on the ground, it pisses me off." Okay? It makes me angry. So I want you to think about

روی زمین می اندازند، من را عصبانی می کند." باشه؟ این باعث عصبانیت من می شود. بنابراین می‌خواهم در مورد چیزی فکر

something that pisses you off, that winds you up, that gets to you.

کنید که شما را عصبانی می‌کند، شما را به هم می‌ریزد، و به سراغتان می‌آید .

We can also say: "Work someone up", okay? Oftentimes, you know, my brother, he knows

ما همچنین می توانیم بگوییم: "یکی را کار کن"، باشه؟ خیلی وقت ها، می دانی، برادر من، او می داند

how to annoy me. He knows how to get under my skin, how to make me mad. So: "My brother

چگونه مرا آزار دهد. او می داند چگونه زیر پوست من فرو رود، چگونه مرا دیوانه کند. پس: «برادرم

works me up." Okay? So this means he knows how to make me angry.

مرا کار می کند». باشه؟ بنابراین این بدان معناست که او می داند چگونه من را عصبانی کند.

And, finally, you can say: "Tick someone off." Okay? For example, maybe you have a teacher

و در نهایت، می توانید بگویید: "کسی را علامت بزنید." باشه؟ مثلاً ممکن است شما معلمی داشته باشید

and the teacher does something, and it makes you very angry. You can say: "The teacher

و معلم کاری انجام دهد و شما را به شدت عصبانی کند. می توانید بگویید: "معلم

ticks me off." Okay? Maybe there's a celebrity you don't like. Maybe you don't like Celine

من را تیک می زند." باشه؟ شاید فرد مشهوری وجود داشته باشد که شما دوست ندارید. شاید سلین دیون را دوست نداشته باشید

Dion, or maybe you don't like Mariah Carey. I don't know. If you don't like them, you

، یا شاید ماریا کری را دوست نداشته باشید. من نمی دانم. اگر از آنها خوشتان نمی آید، می

can say: "Mariah Carey ticks me off. She makes me angry." Okay?

توانید بگویید: "ماریا کری مرا عصبانی می کند. او مرا عصبانی می کند." باشه؟

So, all of these mean: make angry, to make someone angry. And pay close attention to

بنابراین، همه اینها به این معنی است: عصبانی کردن، کسی را عصبانی کردن. و دقت کنید

where the people are. You can replace this with anything. You know, for example:

که مردم کجا هستند. شما می توانید این را با هر چیزی جایگزین کنید. مثلاً می دانید:

"Too much TV... Watching too much TV gets to my mother. It makes her angry.

"تلویزیون زیاد... تماشای بیش از حد تلویزیون به مادرم می رسد. او را عصبانی می کند.

When I watch too much TV, it gets to my mother. It winds my mother up."

وقتی زیاد تلویزیون تماشا می کنم به مادرم می رسد. مادرم را به باد می دهد."

Okay? So, you can change this with any person that's applicable.

باشه؟ بنابراین، شما می توانید این را با هر شخصی که قابل اجرا است تغییر دهید.

Okay, so now let's look at the result. So, after you have become angry, what happens?

خوب، حالا بیایید به نتیجه نگاه کنیم. بنابراین، پس از اینکه عصبانی شدید، چه اتفاقی می افتد؟

Here is the result. All of these have the same meaning. Okay? When you become angry,

در اینجا نتیجه است. همه اینها یک معنی دارند. باشه؟ وقتی عصبانی می شوید،

usually maybe you might scream, maybe your face might turn red, maybe you might swear

معمولاً ممکن است فریاد بزنید، ممکن است صورتتان قرمز شود، شاید ممکن است فحش بدهید

or you might say bad words. Okay? These are things that happen when you're angry. If,

یا ممکن است کلمات بد بگویید. باشه؟ اینها چیزهایی است که هنگام عصبانیت اتفاق می افتد. اگر

maybe you're drunk at a bar, you might actually get into a fight with someone. Things that

در یک بار مست هستید، ممکن است در واقع با کسی دعوا کنید.

happen when you're angry, these are the results.

چیزهایی که هنگام عصبانیت اتفاق می‌افتند، اینها نتایج هستند.

So, if I'm angry and I'm very angry, I might "blow up". Okay? So I could say: "When I'm

بنابراین، اگر عصبانی باشم و خیلی عصبانی باشم، ممکن است "منفجر کنم". باشه؟ بنابراین می توانم بگویم: "وقتی

angry, I blow up. I scream, I shout." Children, when they get very angry, they blow up. They

عصبانی هستم، منفجر می شوم. جیغ می زنم، فریاد می زنم." بچه ها وقتی خیلی عصبانی می شوند منفجر می شوند. آنها

go nuts. They get very angry.

دیوانه می شوند. خیلی عصبانی می شوند.

You can also say: "Freak out". Yesterday, you know, my teacher freaked out. She was

شما همچنین می توانید بگویید: "عجیب". دیروز، می دانید، معلم من عصبانی شد. او

very angry. She yelled at the students. She freaked out.

خیلی عصبانی بود. او سر دانش آموزان فریاد زد. او هول شد.

The teacher "lashed out at me". The teacher was angry at me. The teacher lashed out at me.

معلم "به من حمله کرد". معلم از دست من عصبانی بود. معلم به من حمله کرد.

The teacher "flew into a rage". Okay? "Fly into a rage", the past tense would be: "flew".

معلم "به خشم پرواز کرد". باشه؟ «پرواز به خشم»، زمان گذشته این خواهد بود: «پرواز».

My teacher, yesterday, flew into a rage.

معلم من دیروز عصبانی شد.

All of these mean the person screams, shouts, yells at you, and turns red in the face. It's

همه اینها به این معنی است که فرد فریاد می زند، فریاد می زند، بر سر شما فریاد می زند و صورتش قرمز می شود. زمانی است

when they get very, very angry, and you know someone is angry. You can use any of these.

که آنها خیلی خیلی عصبانی می شوند و شما می دانید که یک نفر عصبانی است. شما می توانید از هر یک از این موارد استفاده کنید.

Hopefully, if you get this angry, hopefully afterwards, you will "calm down". "Calm down"

امیدوارم اگر اینقدر عصبانی شوید، امیدوارم بعد از آن "آرام شوید". "آرام باش

is a phrasal verb which means you will relax. You will feel peaceful. Okay? Another word

" یک فعل عبارتی است که به معنای آرامش خواهید بود. احساس آرامش خواهید کرد. باشه؟ کلمه دیگری

that has a similar meaning is: "chill out". If you tell someone to chill out, it's a little

که معنای مشابهی دارد این است: «خوشحال». اگر به کسی بگویید آرام باشد،

bit rude, but it means you're telling them to calm down. "Calm down. Chill out." If you

کمی بی ادبی است، اما به این معنی است که به او می گویید آرام شود. "آرام باش. آرام باش." اگر

blow up, someone will probably tell you: "Calm down." If you freak out, they'll tell you:

منفجر شوید، احتمالاً کسی به شما خواهد گفت: "آرام باش." اگر عصبانی شوید، به شما می گویند:

"Chill out. Calm down." Okay?

"آرام باش. آرام باش." باشه؟

So, these are all phrasal verbs we use when we're talking about getting angry. Now, I

بنابراین، همه اینها افعال عبارتی هستند که وقتی درباره عصبانی شدن صحبت می کنیم استفاده می کنیم.

hope you don't get angry that often, but just in case you're watching TV, maybe a movie,

حالا امیدوارم زیاد عصبانی نشوید، اما اگر در حال تماشای تلویزیون هستید، شاید یک فیلم،

these expressions do come up, so it's very good for you to know them. And then, if you

این عبارات به میان می آیند، بنابراین خیلی خوب است که آنها را بشناسید. و سپس،

do get angry, you can also use them there.

اگر عصبانی شدید، می توانید از آنها در آنجا نیز استفاده کنید.

So, I invite you to come check out our website at www.engvid.com. There, you can actually

بنابراین، از شما دعوت می کنم که از وب سایت ما در www.engvid.com دیدن کنید. در آنجا، در واقع می توانید

do a quiz where you practice these expressions. You can also subscribe to my YouTube channel;

یک مسابقه امتحانی انجام دهید که در آن این عبارات را تمرین می کنید. همچنین می توانید در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

I have many videos on pronunciation, grammar, vocabulary, and many other subjects.

من ویدیوهای زیادی در مورد تلفظ، گرامر ، واژگان و بسیاری موضوعات دیگر دارم.

Thank you for watching this video. I hope

از اینکه این ویدیو را تماشا کردید متشکرم. امیدوارم

you haven't flown into a rage. I hope you haven't blown up. Okay?

عصبانی نشده باشید امیدوارم منفجر نشده باشید باشه؟

I hope this video hasn't pissed you off or hasn't gotten to you. Okay? And

امیدوارم این ویدیو شما را عصبانی نکرده باشد یا به دست شما نرسیده باشد. باشه؟ و

I hope you've enjoyed it. So, until next time, take care.

امیدوارم از آن لذت برده باشید. پس تا دفعه بعد مواظب خودت باش