Learn English: 10 abbreviations you should know

Hello. My name is Emma, and in today's video, we are going to talk about 10 abbreviations

سلام. اسم من اِما است و در ویدیوی امروز در مورد 10 علامت اختصاری

you should know.

که باید بدانید صحبت می کنیم.

So first of all, what is an abbreviation? Well, here's a clue in the word. You have

بنابراین اول از همه، مخفف چیست؟ خوب، در اینجا یک سرنخ در کلمه وجود دارد.

the word "brev". "Brev" -- in other words, "brevity" -- it means to be short. So abbreviations

شما کلمه "brev" را دارید. «برو» - به عبارت دیگر «خلاصه» - به معنای کوتاه بودن است. بنابراین

are words or sentences that we have made short, usually to save time. So for example, ASAP,

اختصارات کلمات یا جملاتی هستند که معمولاً برای صرفه جویی در زمان کوتاه کرده ایم. به عنوان مثال، ASAP،

RSVP, RIP, BYOB, BBQ -- you see the pattern? We have capital letters, and they all stand

RSVP، RIP، BYOB، BBQ -- آیا الگو را می بینید؟ ما حروف بزرگ داریم و همه آنها نشان

for something that's longer. So it's a short form of a word or a sentence. So let's look

دهنده چیزی است که طولانی تر است. بنابراین شکل کوتاه یک کلمه یا جمله است. پس

at ten common abbreviations.

بیایید ده اختصار رایج را بررسی کنیم.

So the first one we have, "ASAP". What does this mean? "As soon as possible", okay? We

بنابراین اولین موردی که داریم، "ASAP". این یعنی چی؟ "در اسرع وقت"، باشه؟

use this a lot when we're writing emails, letters, sometimes in conversation. "As soon

زمانی که در حال نوشتن ایمیل، نامه و گاهی در مکالمه هستیم، از این بسیار استفاده می کنیم . «در

as possible" is long, so when we don't want to say "as soon as possible", we can shorten

اسرع وقت» طولانی است، بنابراین وقتی نمی‌خواهیم «در اسرع وقت» بگوییم، می‌توانیم

it to "ASAP". What are some examples? "Email me ASAP." "Take our quiz ASAP." "Go see the

آن را به «ASAP» کوتاه کنیم. چند نمونه چیست؟ "به من ایمیل ASAP." "در امتحان ما ASAP شرکت کنید." "هر چه زودتر به

principal ASAP." So it just means to do something as quickly as you can. And this is a very

مدیرکل مراجعه کنید." بنابراین فقط به این معنی است که کاری را با بیشترین سرعت انجام دهید. و این یک

common expression.

عبارت بسیار رایج است.

Our second abbreviation, "RSVP". What does it mean, "RSVP"? It means, "Please reply."

مخفف دوم ما، "RSVP". "RSVP" به چه معناست؟ یعنی "لطفا جواب بدید"

Okay? So we often use this if you're invited to something. If, for example, I'm having

باشه؟ بنابراین اگر به چیزی دعوت شده باشید، اغلب از این استفاده می کنیم. مثلاً اگر من

a birthday party, and I want all of you to come, I would ask you to RSVP. "Please RSVP

یک جشن تولد دارم و می‌خواهم همه شما بیایید، از شما خواهش می‌کنم که پاسخ دهید. "لطفا

by Friday." This means, "Please reply. Please tell me you're coming by Friday." "Please

تا جمعه پاسخ دهید." این یعنی "لطفا پاسخ دهید. لطفاً به من بگویید که تا جمعه می آیید." "لطفا در

RSVP as soon as you can." "Please RSVP by next Saturday." So it means, again, "Please

اسرع وقت پاسخ دهید." "لطفا تا شنبه آینده پاسخ دهید." بنابراین دوباره به این معنی است که "لطفاً

send me a reply so I know you're coming." You, again, see this on invitations, any type

یک پاسخ برای من ارسال کنید تا بدانم که می آیید." شما، دوباره، این را در دعوتنامه ها ببینید، هر

of invite, you will see this.

نوع دعوتی، این را خواهید دید.

Our next common abbreviation, RIP. You may have seen this before. It means, "Rest in

مخفف رایج بعدی ما، RIP. شاید قبلا این را دیده باشید. یعنی "

peace." So when somebody passes away -- when somebody dies -- often on their tombstone,

آرامش کن" بنابراین وقتی کسی فوت می‌کند - وقتی کسی می‌میرد - اغلب روی سنگ قبرش،

you'll see "RIP", which stands for, "Rest in peace". If you're on Facebook, and someone

"RIP" را می‌بینید که مخفف "Rest in peace" است. اگر در فیس‌بوک هستید، و کسی

you know, maybe they lose a member of their family, they will often write, "RIP Fluffy"

که می‌شناسید، شاید یکی از اعضای خانواده‌اش را از دست بدهد ، اغلب می‌نویسد: «RIP Fluffy»

if it's a cat; "RIP whoever it is". And it means, "Rest in peace." Okay? So this one

اگر گربه باشد. "ریپ هر که هست". و به این معنی است که "آرامش کن." باشه؟ پس این

has to do with dying and death.

یکی با مردن و مرگ ارتباط دارد.

No. 4, "BYOB". This is common when we're talking about parties. And it means, "Bring your own

شماره 4، "BYOB". وقتی در مورد مهمانی صحبت می کنیم، این امر رایج است . و به این معنی است که «آبجوی خودت را بیاور

beer" or "bring your own booze". Beer, booze -- they're both alcoholic drinks. So "booze"

» یا «الکل خودت را بیاور». آبجو، مشروب الکلی -- هر دو نوشیدنی الکلی هستند. پس «بوزه

is any drink with alcohol in it. And so what that means is if you're invited to a party,

» هر نوشیدنی با الکل در آن است. و بنابراین معنی آن این است که اگر به یک مهمانی دعوت شده اید،

maybe the host doesn't have any alcoholic drinks, so they will tell you, "Bring your

ممکن است میزبان هیچ نوشیدنی الکلی نداشته باشد، بنابراین آنها به شما خواهند گفت: "نوشیدنی خودت را بیاور

own drinks." "Bring your own beer." "Bring your own wine." "BYOB" means "bring your own

." "آبجو خودت را بیاور." " شراب خودت را بیاور." "BYOB" به معنای "الکل خود را بیاورید

alcohol". Okay? So it's a very common expression for parties.

". باشه؟ بنابراین این یک عبارت بسیار رایج برای مهمانی ها است.

No. 5, "BBQ". "BBQ" means "barbecue". What's a "barbecue"? It's a way we cook meat. It's

شماره 5 "BBQ". "BBQ" به معنای "باربیکیو" است. "باربیکیو" چیست؟ این روشی است که ما گوشت را می پزمیم.

a way we cook food. You usually have a grill. You put maybe hamburgers, hot dogs on the

این روشی است که ما غذا درست می کنیم. شما معمولاً گریل دارید. شاید همبرگر، هات داگ را روی

grill. You barbecue them. You can eat barbecued chicken, different types of barbecue. So "BBQ"

کباب پز قرار دهید. شما آنها را کباب می کنید. می توانید مرغ کبابی، انواع کباب را میل کنید. بنابراین "BBQ"

refers to a type of food or a party where they will serve hamburgers and hot dogs. So

به نوعی غذا یا مهمانی اطلاق می شود که در آن همبرگر و هات داگ سرو می شود. پس

let's check out five more abbreviations.

بیایید پنج علامت اختصاری دیگر را بررسی کنیم.

No. 6 on our list is "PIN". So a "PIN" is a password. Usually, you use it with your

شماره 6 در لیست ما "PIN" است. بنابراین یک "PIN" یک رمز عبور است. معمولاً با بانک خود از آن استفاده می کنید

bank. Maybe you have a debit card. You put it into a machine, and it asks you for your

. شاید شما یک کارت نقدی دارید. شما آن را در دستگاهی قرار می دهید و پین شما را از شما می خواهد

PIN. "PIN" means "personal identity number". So it's a number; sometimes it's four digits;

. "PIN" به معنای "شماره هویت شخصی" است. بنابراین یک عدد است. گاهی چهار رقمی است.

sometimes it's six numbers. And it's pretty much a password.

گاهی اوقات شش عدد است. و تقریباً یک رمز عبور است.

No. 7. "E.g." is an abbreviation many people get confused with No. 8, "i.e." So I'll first

شماره 7. "به عنوان مثال." مخففی است که بسیاری از مردم با شماره 8 اشتباه می‌گیرند، "i.e." بنابراین من ابتدا

explain what "e.g." means. So notice first it's E dot G dot. It means "example", okay?

توضیح خواهم داد که چه چیزی "به عنوان مثال". به معنای. بنابراین ابتدا توجه کنید که نقطه E نقطه G است. یعنی "مثال"، باشه؟

So when you're writing -- you don't use this in conversation. You don't say, "E.g. blah,

بنابراین وقتی در حال نوشتن هستید -- از این در مکالمه استفاده نمی کنید . شما نمی گویید، "مثلاً بلا،

blah, blah, blah, blah." You use it for writing, specifically. Now, the way you use it is if

بل، بل، بل، بل، بلا، بلا، بلا، بله، بلا، بلا، بله، بلا، بلا، بله، بله، بله، بلا، بله، بلا، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بلا، بله، بله، بله، بلا، بله، بله، بله. شما از آن برای نوشتن استفاده می کنید، به طور خاص. اکنون، نحوه استفاده از آن به این صورت است

you're talking about something -- for example, "I want to tell you about all the animals

که در مورد چیزی صحبت می کنید - برای مثال، "می خواهم در مورد همه حیواناتی

that lay eggs." Okay, so animals that lay eggs. I could say, "There are many animals

که تخم می گذارند به شما بگویم." خوب، پس حیواناتی که تخم می گذارند. می‌توانم بگویم، "حیوانات زیادی هستند

that lay eggs. E.g. chickens or hens, ducks -- I think platypuses, although I'm not exactly

که تخم‌گذاری می‌کنند. به عنوان مثال مرغ یا مرغ، اردک - فکر می‌کنم پلاتیپوست، اگرچه دقیقاً

sure about that one -- snakes, alligators, other birds, ostriches." So I used "e.g."

در مورد آن مطمئن نیستم - مار، تمساح، سایر پرندگان، شترمرغ." بنابراین من از "به عنوان مثال" استفاده کردم.

to show these are examples. Okay? So it means "example".

برای نشان دادن اینها نمونه هایی هستند. باشه؟ پس به معنای «مثال» است.

This is different from "i.e." -- I dot E dot -- which is used to add clarity to something.

این با "i.e" متفاوت است. -- I dot E dot -- که برای وضوح بخشیدن به چیزی استفاده می شود.

So it means that you say something, and then you want to say it again but maybe in different

بنابراین به این معنی است که شما چیزی را می گویید، و سپس می خواهید دوباره آن را بگویید اما شاید با

words. So that sort of means "that is". So you restate an idea. For example, "This happened

کلمات متفاوت. بنابراین این نوع به معنای "همین است". بنابراین شما یک ایده را دوباره بیان می کنید. به عنوان مثال، "این اتفاق

on Halloween, i.e. October 31st." Okay? So it just clarifies something. It makes something

در هالووین، یعنی 31 اکتبر رخ داد." باشه؟ بنابراین فقط چیزی را روشن می کند. چیزی را

more clear. You have the same point, but you're repeating it, in a sense, in different words.

واضح تر می کند. شما همین نکته را دارید، اما آن را به تعبیری با کلمات متفاوت تکرار می کنید.

Okay? So "i.e." does not mean "example".

باشه؟ بنابراین "یعنی." به معنای "مثال" نیست.

No. 9, "etc." -- E-T-C. So again, that means "et cetera". And what does this mean? When

شماره 9، "و غیره." -- و غیره. پس دوباره، این به معنای "و ​​غیره" است. و این یعنی چه؟ هنگامی که

you're listing a bunch of different things, you've got many, many things to say, you can

شما یک دسته از چیزهای مختلف را فهرست می کنید، چیزهای زیادی برای گفتن دارید، می توانید

use this to mean "and so forth". Okay? So this -- seven, eight, and nine are all used

از این به معنای "و ​​غیره" استفاده کنید. باشه؟ بنابراین این -- هفت، هشت و نه همه

in writing, not in speech. If I read "etc.", an example of this would be, "Today, I went

در نوشتار استفاده می شوند، نه در گفتار. اگر «و غیره» را بخوانم، یک مثال از آن این خواهد بود: «امروز

grocery shopping. I bought many things. I bought eggs, bread, milk, chicken, juice,

رفتم بقالی خریدم. چیزهای زیادی خریدم. تخم مرغ، نان، شیر، مرغ، آبمیوه و

etc." So it means I'm listing a long list -- instead of saying every single thing I

غیره خریدم». بنابراین به این معنی است که من یک لیست طولانی لیست می کنم - به جای اینکه همه چیزهایی که

bought, which can take me a long time, "etc." means "and so forth". Okay? "I play many sports.

خریدم را بگویم، که ممکن است زمان زیادی از من بگیرد، "و غیره". به معنای "و ​​غیره" است. باشه؟ "من ورزش های زیادی انجام می

I play soccer; I play baseball, tennis, badminton, etc." Okay? So it means "and so forth".

دهم. من فوتبال بازی می کنم، بیسبال، تنیس، بدمینتون و غیره بازی می کنم." باشه؟ پس به معنای «و غیره» است.

Finally, No. 10, "ATM". What is an "ATM"? It stands for "automatic teller machine",

بالاخره شماره 10 «خودپرداز». "ATM" چیست؟ مخفف "ماشین باجه اتوماتیک" است،

okay? "ATM" is a machine. You usually find it at the bank, or you can find it sometimes

خوب؟ "ATM" یک ماشین است. معمولاً آن را در بانک پیدا می‌کنید، یا می‌توانید آن را گاهی

in stores, on the street. And it's like a bank. You put in your debit card, and it gives

در فروشگاه‌ها، در خیابان پیدا کنید. و مانند یک بانک است. کارت نقدی خود را می گذارید و به

you money. So it's a machine that gives you money, and it's associated with your bank.

شما پول می دهد. بنابراین این ماشینی است که به شما پول می دهد و با بانک شما مرتبط است.

Okay? So you might ask, "Where's the closest ATM?" "Are there any ATMs in this mall?" Meaning,

باشه؟ بنابراین ممکن است بپرسید "نزدیک ترین دستگاه خودپرداز کجاست؟" "آیا خودپرداز در این مرکز خرید وجود دارد؟" یعنی

"Are there any bank machines?" Okay?

"آیا ماشین های بانکی وجود دارد؟" باشه؟

So I hope you come and visit our website at www.engvid.com ASAP, okay? As soon as you

بنابراین امیدوارم هر چه زودتر بیایید و از وب سایت ما به آدرس www.engvid.com دیدن کنید ، باشه؟ به محض اینکه

can. As soon as possible. There, you will find our quiz. You can practice all of these

توانستی. در اسرع وقت. در آنجا، مسابقه ما را پیدا خواهید کرد. شما می توانید تمام این

abbreviations and more. So until next time.

اختصارات و موارد دیگر را تمرین کنید. پس تا دفعه بعد