English Vocabulary - WORTH

Hey guys, I'm Alex, thanks for clicking, and welcome to this user request lesson on

سلام بچه ها، من الکس هستم، از اینکه کلیک کردید متشکرم، و به این درس درخواست کاربر در مورد Worth خوش آمدید

Worth. This was requested by somebody on my Facebook page, so here it is. So Worth basically

. این توسط شخصی در صفحه فیس بوک من درخواست شده است ، بنابراین اینجاست. بنابراین ورث اساساً

talks about the value of something, or it talks about the benefits of something. Let's

در مورد ارزش چیزی صحبت می کند، یا در مورد مزایای چیزی صحبت می کند. بیایید به

look at a couple of different sentences which use Worth and see if we can understand how

چند جمله مختلف نگاه کنیم که از Worth استفاده می کنند و ببینیم آیا می توانیم بفهمیم که چگونه

we use it in a sentence. So we have, "His suit is worth $400." So we know that $400

از آن در یک جمله استفاده می کنیم. بنابراین ما داریم، " کت و شلوار او 400 دلار ارزش دارد." بنابراین می دانیم که 400 دلار

is a value, it's an amount. So when we're saying, "His suit is worth $400," it's

یک ارزش است، یک مقدار است. بنابراین وقتی می گوییم "کت و شلوار او 400 دلار می ارزد"،

similar, and it's exactly like saying, "The value of his suit is $400." So here we're

مشابه است و دقیقاً مانند این است که بگوییم " ارزش کت و شلوار او 400 دلار است." بنابراین در اینجا ما در

talking about value. Okay, the second sentence also talks about value, and it's more of

مورد ارزش صحبت می کنیم. بسیار خوب، جمله دوم نیز در مورد ارزش صحبت می کند، و بیشتر

a comedy, a comedic sentence more than anything. So, "This phone isn't worth $200." So,

یک کمدی است، یک جمله کمدی بیش از هر چیز. بنابراین، "این گوشی 200 دلار نمی ارزد." بنابراین،

for example, imagine you bought a new phone, and you know, you paid $200 for it, but your

برای مثال، تصور کنید یک گوشی جدید خریده اید، و می دانید که 200 دلار برای آن پرداخت کرده اید، اما

phone is garbage. It doesn't work, it has many problems, you're always calling the

گوشی شما زباله است. این کار نمی کند، مشکلات زیادی دارد، شما همیشه با شرکت تماس می گیرید

company to fix it. And you say, "I paid $200 for this phone. This phone is not worth $200.

تا آن را برطرف کنید. و شما می گویید من برای این گوشی 200 دلار دادم، این گوشی 200 دلار نمی ارزد

The value of this phone should not be $200 because I have so many problems with it."

، ارزش این گوشی نباید 200 دلار باشد زیرا من با آن مشکلات زیادی دارم.

So here we're also talking about value, but we're saying, this is like negative

بنابراین در اینجا ما در مورد ارزش نیز صحبت می کنیم، اما می گوییم، این مانند

value, okay? The phone is not worth $200. Here, "It's worth it." It's not worth

ارزش منفی است، خوب؟ قیمت گوشی 200 دلار نیست. اینجا "ارزشش را دارد." ارزشش

it. We can talk about not only objects, like here we're talking about a suit, here we

را ندارد. ما می توانیم نه تنها در مورد اشیاء صحبت کنیم، مانند اینجا که در مورد کت و شلوار صحبت می کنیم، اینجا

are talking about a phone. We can also talk about a decision or an experience as being

در مورد تلفن صحبت می کنیم. ما همچنین می‌توانیم درباره یک تصمیم یا تجربه به‌عنوان

worth it, as having value. So, for example, imagine that you go to the movie theater,

ارزشمند بودن، به عنوان دارای ارزش صحبت کنیم. بنابراین، برای مثال، تصور کنید که به سینما

and you see a 3D movie, okay? For a 3D movie, normally at this moment in 2012, we're paying

می روید و یک فیلم سه بعدی می بینید، خوب است؟ برای یک فیلم سه بعدی، معمولاً در این لحظه در سال 2012، ما

about $15, okay? So, if you go to see some movies, and you see the 3D, and you think,

حدود 15 دلار می پردازیم، خوب؟ بنابراین، اگر برای دیدن چند فیلم بروید، و سه بعدی را ببینید، و فکر کنید،

"Wow, this 3D is really excellent. It's really good." So you say, "Okay, it's

"وای، این سه بعدی واقعا عالی است . واقعا خوب است." بنابراین شما می گویید: "باشه،

worth it." That the benefit, right, the benefit of the 3D provides more value for

ارزشش را دارد." درست است که مزیت سه بعدی ارزش بیشتری را برای پول شما فراهم می کند

your money, okay? So here, if I say, go to see Avatar, or a Pixar movie, or something

، خوب؟ بنابراین در اینجا، اگر بگویم، برای دیدن آواتار، یا یک فیلم پیکسار، یا چیزی

like that, it's worth it to pay $15, because you know the 3D is going to be very good.

شبیه به آن بروید، ارزش آن را دارد که 15 دلار بپردازید، زیرا می دانید که 3 بعدی بسیار خوب خواهد بود.

However, if you see a movie where the 3D is not good, like Clash of the Titans, or The

با این حال، اگر فیلمی را ببینید که در آن سه بعدی خوب نیست، مانند Clash of the Titans، یا The

Last Airbender, or something like this, where, you know, it's like, "Why am I wearing

Last Airbender، یا چیزی شبیه به این، جایی که، می دانید، مانند "چرا

these glasses?" There is no difference. So if there is no difference, and you pay $15

این عینک را می زنم؟" فرقی نداره. بنابراین اگر تفاوتی وجود ندارد و شما 15 دلار

for your movie ticket, and your friend asks you, "Is it worth it? Is the benefit, is

برای بلیط فیلم خود پرداخت می کنید و دوستتان از شما می پرسد "آیا ارزشش را دارد؟ آیا فایده دارد، آیا فایده ای

there a benefit? Is it worth it to pay $15 for this movie?" Say, "No, just pay the

دارد؟ آیا ارزش پرداخت 15 دلار برای این فیلم را دارد؟" بگویید، "نه، فقط

$12 or $10 for no 3D." Okay? So here we're talking about the benefits of 3D. Okay?

12 یا 10 دلار را برای هیچ سه بعدی بپردازید." باشه؟ بنابراین در اینجا ما در مورد مزایای سه بعدی صحبت می کنیم. باشه؟

And we can also talk about a person as being worth it or not worth it. So if you're in

و همچنین می توانیم در مورد فردی صحبت کنیم که ارزشش را دارد یا ارزشش را ندارد. بنابراین اگر در

a relationship, and you know, if the person that your friend is with, you think that they

یک رابطه هستید، و می دانید، اگر فردی که دوست شما با او است، فکر می کنید که

cause a lot of trouble for the person, you think that maybe, you know, they don't spend

برای آن فرد دردسر زیادی ایجاد می کند، فکر می کنید که شاید، می دانید، با او وقت نمی گذراند.

time with them, or they treat them badly, or they don't show up to the movies when they're

یا با آنها بدرفتاری می کنند، یا وقتی قرار است در

supposed to be there, say, "This person is not worth it." You know, they are not giving

سینما حضور داشته باشند، بگویید: "این شخص ارزشش را ندارد." می دانید، آنها

you a lot of benefit for your effort. So you're trying, and you're trying, and you're trying,

برای تلاش شما سود زیادی به شما نمی دهند. بنابراین تلاش می‌کنید، تلاش می‌کنید، و تلاش می‌کنید،

but you're not getting anything in return. We say, "He's not worth it," or, "She's

اما در عوض چیزی به دست نمی‌آورید. ما می گوییم: "او ارزشش را ندارد" یا "او

not worth it." "Not worth," when we say "it," here we mean the effort, what you're trying

ارزشش را ندارد." "ارزش ندارد"، وقتی می گوییم "آن"، در اینجا منظورمان تلاش است، کاری که می خواهید

to do. Okay? All right, guys. So if you want to test your understanding of worth, just

انجام دهید. باشه؟ باشه بچه ها بنابراین اگر می‌خواهید درک خود را از ارزش امتحان کنید، فقط

check out the quiz on www.engvid.com. It's worth it. Good luck, and take care.

مسابقه www.engvid.com را بررسی کنید. ارزشش را دارد. موفق باشی و مراقب خودت باش.