10 Prepositional Phrases you should know | English Vocabulary & Conversation

Hey everyone, I'm Alex.

سلام به همه، من الکس هستم.

Thanks for clicking and welcome to this lesson on 10 useful prepositional phrases.

از اینکه کلیک کردید و به این درس در مورد 10 عبارت اضافه مفید خوش آمدید متشکریم.

So in this video, I'm going to give you 10 phrases that begin with prepositions and are

بنابراین در این ویدیو، من قصد دارم 10 عبارتی را به شما ارائه دهم که با حروف اضافه شروع می شوند و

followed by a variety of words and they are all practical, useful, I'm sorry, I'm still

کلمات مختلفی به دنبال آنها می آید و همه آنها کاربردی و مفید هستند، متاسفم، من هنوز

a little embarrassed that you caught me doing what I was doing.

کمی خجالت می کشم که مرا گرفتار کردید. انجام دادن کاری که من انجام می دادم

I'll tell you what I was doing in a moment.

در یک لحظه به شما می گویم که چه کار می کردم.

So the first prepositional phrase that I have for you is at the same time, which means simultaneously.

بنابراین اولین عبارت اضافه ای که من برای شما دارم در همان زمان است که به معنای همزمان است.

Let's look at the example sentence.

بیایید به مثال جمله نگاه کنیم.

It's impossible to be in two places at the same time.

غیرممکن است که همزمان در دو مکان باشید.

So at the start of the video, I was trying to rub my head and pat my stomach at the same

بنابراین در ابتدای ویدیو، سعی می کردم همزمان سرم را بمالم و روی شکمم ضربه بزنم

time.

. آیا

Can you do that at the same time?

می توانید این کار را همزمان انجام دهید؟

If you're in a public place, I highly recommend trying it right now.

اگر در یک مکان عمومی هستید، به شدت توصیه می کنم همین الان آن را امتحان کنید.

If you're in a private place, even better.

اگر در یک مکان خصوصی هستید، حتی بهتر است.

So can you pat your head and rub your stomach at the same time, simultaneously?

بنابراین آیا می توانید همزمان دستی به سر خود بزنید و شکم خود را مالش دهید؟

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید.

Next up, we have by accident.

بعد، به طور تصادفی داریم.

So if you do something by accident, you do not do it intentionally, you do it accidentally.

بنابراین اگر کاری را تصادفی انجام دهید، عمداً آن را انجام نمی دهید، آن را تصادفی انجام می دهید.

So I think you messaged me by accident.

بنابراین فکر می کنم شما به طور تصادفی به من پیام دادید.

So you received a weird message from someone and you think, no, I think that was for your

بنابراین شما یک پیام عجیب از شخصی دریافت کردید و فکر می کنید، نه، فکر می کنم برای

girlfriend or for your boyfriend.

دوست دختر یا دوست پسر شما بود.

Ah, I have a story about this.

آه، من یک داستان در این مورد دارم.

Listen well, children.

بچه ها خوب گوش کنید

I had a coworker named Jonathan.

من یک همکار داشتم به نام جاناتان.

And hi, Jonathan, if you're watching this.

و سلام، جاناتان، اگر در حال تماشای این هستید.

And Jonathan, Jonathan had a girlfriend named Alex as well.

و جاناتان، جاناتان دوست دختری به نام الکس نیز داشت.

My name is Alex.

اسم من الکس است.

His girlfriend's name is Alex.

نام دوست دختر او الکس است.

He had my name in his phone.

اسم من رو توی گوشیش داشت.

Obviously, Alex and Alex were very close.

بدیهی است که الکس و الکس خیلی به هم نزدیک بودند.

So one day I received a message from Jonathan and Jonathan's message said, hey, I'm going

بنابراین یک روز پیامی از جاناتان دریافت کردم و پیام جاناتان گفت، هی، من

to be home in 30 minutes.

30 دقیقه دیگر به خانه می روم.

Do you want a pizza?

پیتزا میخوای؟

And I said, yeah, pizza would be great, Jonathan, but I think you have the wrong Alex.

و من گفتم، آره، پیتزا عالی می شود، جاناتان، اما فکر می کنم شما الکس را اشتباه می کنید.

So yes, Jonathan sent me a message by accident, accidentally messaged me instead of messaging

بنابراین بله، جاناتان به طور تصادفی برای من پیام فرستاد، به طور تصادفی به جای پیام دادن به دوست دخترش به من پیام داد

his girlfriend.

.

Has that ever happened to you?

آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است؟

I hope not, but it can happen.

امیدوارم نه، اما ممکن است اتفاق بیفتد.

By the way.

به هر حال.

So this is a very useful phrase when you're having a conversation.

بنابراین این یک عبارت بسیار مفید در هنگام مکالمه است. در ضمن

You can use by the way when you want to introduce something into the conversation that you just

می‌توانید از زمانی که می‌خواهید چیزی را وارد مکالمه کنید که

thought of in the moment and you want to share this information before it escapes your mind.

در لحظه به آن فکر کرده‌اید و می‌خواهید این اطلاعات را قبل از اینکه از ذهنتان خارج شود به اشتراک بگذارید.

It can be related to the thing you are talking about with your friend or it can be completely

این می تواند مربوط به موضوعی باشد که با دوست خود در مورد آن صحبت می کنید یا می تواند کاملاً

unrelated.

نامرتبط باشد.

So for example, it was nice to see you.

برای مثال، از دیدن شما خوشحال شدم.

By the way, did you work things out with your sister?

در ضمن، با خواهرت کارها را حل کردی؟

By the way, work things out.

به هر حال، کارها را حل کنید.

If you work things out with someone, you resolve your issues with them.

اگر با کسی کارها را حل کنید، مشکلات خود را با او حل می کنید.

You fix a problem that you had with them, like a conflict of some kind.

شما مشکلی را که با آنها داشتید، مانند یک نوع درگیری، برطرف می کنید.

So yeah, it was nice to see you.

پس آره، از دیدنت خوشحال شدم.

Bye.

خداحافظ

Oh wait, by the way, did you work things out with your sister?

اوه صبر کن، اتفاقا، با خواهرت کارها را حل کردی؟

Last time I talked to you, you told me you guys were in conflict with each other.

آخرین باری که با شما صحبت کردم، به من گفتید که شما بچه ها با هم درگیر هستید.

Okay, next we have "for good".

خوب، بعد ما "برای خوبی" داریم.

So if you do something for good or if something finishes for good, it means it is permanent.

پس اگر کاری را برای خیر انجام دهید یا کاری را برای خیر تمام کنید، به این معنی است که دائمی است.

So you do something permanently forever.

بنابراین شما کاری را برای همیشه انجام می دهید.

Here, "Gary quit yesterday."

اینجا، "گری دیروز استعفا داد."

What a shock.

چه شوکی

"Gary quit yesterday?"

"گری دیروز استعفا داد؟"

No, not Gary.

نه، گری نه.

He's gone for good.

او برای همیشه رفته است.

This means he is gone permanently, gone forever.

این یعنی او برای همیشه رفته است، برای همیشه رفته است.

Bye bye Gary.

خداحافظ گری.

No more Gary at this company.

دیگر گری در این شرکت وجود ندارد.

He is gone for good.

او برای همیشه رفته است.

If you end a relationship with someone, you know, you can say, "Sorry, we are finished

اگر رابطه خود را با کسی قطع کنید، می دانید، می توانید بگویید: "ببخشید، ما

for good."

برای همیشه تمام شدیم."

Permanently forever, okay?

برای همیشه برای همیشه، باشه؟

Next we have "for now".

بعد ما "فعلا" داریم.

So if something is for now, it is temporary.

بنابراین اگر چیزی فعلاً باشد، موقتی است.

So the doctor will see you soon.

بنابراین دکتر به زودی شما را خواهد دید.

For now, please wait here.

در حال حاضر، لطفا اینجا منتظر بمانید.

Please have a seat in the waiting room.

لطفا در اتاق انتظار بنشینید.

So "have a seat" is a useful phrase if you want to invite someone to sit down.

بنابراین اگر می‌خواهید کسی را به نشستن دعوت کنید، «یک صندلی داشته باشید» یک عبارت مفید است.

If someone comes to your house, you can say, "Oh, please have a seat."

اگر کسی به خانه شما آمد، می توانید بگویید: "اوه، لطفاً یک صندلی داشته باشید."

You can also use the phrase "take a seat".

همچنین می توانید از عبارت "یک صندلی" استفاده کنید.

So yes, for now, let's review these before we go to the next ten.

بنابراین بله، در حال حاضر، اجازه دهید قبل از رفتن به ده بعدی، اینها را مرور کنیم.

So repeat after me, "at the same time", "by accident", "by the way", "at the

پس بعد از من تکرار کنید، "در همان زمان"، "تصادفی"، "اتفاقا"، "در

moment", "for good", "for now", excellent, okay.

حال حاضر"، "برای همیشه"، "فعلا"، عالی، خوب.

I think I saw the other five phrases in the other room.

فکر می کنم پنج عبارت دیگر را در اتاق دیگر دیدم.

There are so many rooms here, guys.

بچه ها اینجا خیلی اتاق هست

It never ends.

So I'm going to go there.

هرگز تمام نمی شود.

بنابراین من قصد دارم به آنجا بروم.

Okay, five more to go.

باشه، پنج تا دیگه مونده

First up, we have "for sure".

اول از همه، ما "حتما" داریم.

So if something is for sure, it is definite.

پس اگر چیزی قطعی است، قطعی است.

It is like saying absolutely.

مثل این است که بگوییم مطلقا.

So you can say something is for sure if you are making a prediction.

بنابراین اگر پیش‌بینی می‌کنید، می‌توانید بگویید که چیزی مطمئن است.

You can also say "for sure" to say that you will definitely do something or, you

همچنین می‌توانید بگویید «حتماً» تا بگویید حتماً کاری را انجام می‌دهید یا می‌دانید

know, you want to say yes emphatically.

، می‌خواهید قاطعانه بگویید بله.

So yeah, I'll be there for sure.

پس بله، مطمئناً آنجا خواهم بود.

So can you come to my birthday?

پس میشه به تولد من بیای؟

Yeah, I'll be there for sure means I will absolutely be there.

بله، مطمئناً آنجا خواهم بود، یعنی قطعاً آنجا خواهم بود.

Next, "in regard to".

بعد، "در رابطه با".

So this is very common in emails at work.

بنابراین این امر در ایمیل های محل کار بسیار رایج است.

It's also common in formal phone calls or standard English phone calls.

همچنین در تماس های تلفنی رسمی یا تماس های تلفنی استاندارد انگلیسی رایج است.

If you are calling a company or a government organization or something like that, maybe

اگر با یک شرکت یا سازمان دولتی یا چیزی شبیه به آن تماس می گیرید، شاید

the school is calling you because they have some information about your son.

مدرسه با شما تماس می گیرد زیرا آنها اطلاعاتی در مورد پسر شما دارند.

Your son got sick at school.

پسرت تو مدرسه مریض شد

So the school might call you and say, "yes, hello, yes, I'm calling in regard to your

بنابراین ممکن است مدرسه با شما تماس بگیرد و بگوید، "بله، سلام، بله، من در رابطه با پسر شما تماس می‌گیرم

son".

".

So I'm calling like with attention to on the subject of your son, on the topic of your

بنابراین من با توجه به موضوع پسر شما، در مورد موضوع پسر شما تماس می‌گیرم

son.

So this is very common in email writing and in phone calls, but it can also be in conversation.

.

بنابراین در ایمیل نویسی و تماس های تلفنی بسیار رایج است، اما می تواند در مکالمه نیز باشد.

So for example, if you're sending an email, you can say, "oh, in regard to your request,

بنابراین، برای مثال، اگر در حال ارسال ایمیل هستید، می توانید بگویید: "اوه، با توجه به درخواست شما،

I am happy to say yes, we can help you".

خوشحالم که بگویم بله، ما می توانیم به شما کمک کنیم".

And for more information in regard to, you can check out my video on email writing, how

و برای اطلاعات بیشتر در مورد، می توانید ویدیوی من در مورد ایمیل نویسی، نحوه

to write a professional email.

نوشتن یک ایمیل حرفه ای را بررسی کنید.

Next, "in the meantime".

بعد، "در ضمن".

So "in the meantime" is a synonym for "for now".

بنابراین "در ضمن" مترادف "فعلا" است.

Both of these phrases refer to the space, the time between two events.

هر دوی این عبارات به فضا، زمان بین دو رویداد اشاره دارد.

So for example, we have to wait for two more hours.

بنابراین برای مثال باید دو ساعت دیگر منتظر بمانیم.

What can we do in the meantime?

در این بین چه کنیم؟

What can we do in the space between now and the event we are waiting for?

در فاصله بین حال و رویدادی که منتظرش هستیم چه کاری می توانیم انجام دهیم؟

So maybe you're waiting outside for a concert or a show of some kind, at the theater perhaps.

بنابراین شاید بیرون منتظر یک کنسرت یا نمایشی باشید، شاید در تئاتر.

So what can we do in the meantime?

پس در این بین چه کنیم؟

Oh, in the meantime, let's go to the coffee shop or let's go to the library, for example.

آخه در ضمن بریم کافی شاپ یا مثلا بریم کتابخانه.

Next, we have "on purpose".

بعد، ما "به قصد" داریم.

This is the opposite of "by accident".

این برعکس "تصادفی" است.

If you do something on purpose, you do it intentionally.

اگر کاری را عمدا انجام می دهید، عمدا آن را انجام می دهید.

You mean to do it.

منظورت اینه که انجامش بدی

For example, "oops, sorry, I didn't do that on purpose".

به عنوان مثال، "اوه، ببخشید، من این کار را از روی عمد انجام ندادم". در

Here we have a negative sentence, right?

اینجا ما یک جمله منفی داریم، درست است؟

"Sorry, I didn't do it on purpose.

"ببخشید، من این کار را از روی عمد انجام ندادم.

I swear, it was an accident.

قسم می خورم، این یک تصادف بود.

I did it by accident".

من این کار را تصادفی انجام دادم."

All right, so "on purpose", "by accident", these are opposites.

بسیار خوب، پس «عمد»، «تصادفی»، اینها متضاد هستند.

Finally, "on time".

بالاخره "به موقع".

She's never on time for anything.

او هرگز به موقع برای هیچ چیز نیست.

So if you have a friend or a family member who is always late for family events, for work, for anything,

بنابراین اگر دوست یا یکی از اعضای خانواده دارید که همیشه برای رویدادهای خانوادگی، برای کار، برای هر کاری دیر می‌آید،

then you can say they are never on time.

می‌توانید بگویید که آنها هرگز به موقع نیستند.

So "on time" means you arrive on schedule, at the agreed upon time, at the appointed time of something.

بنابراین "به موقع" به این معنی است که شما طبق برنامه، در زمان توافق شده، در زمان تعیین شده چیزی می رسید.

So if work starts at nine o'clock and that person is there at nine o'clock, they arrive on time.

بنابراین اگر کار ساعت نه شروع شود و آن فرد ساعت نه آنجا باشد، به موقع می رسد.

If they don't arrive at nine or a little before nine, then they are late.

اگر ساعت نه یا کمی قبل از نه نرسند، دیر کرده اند.

They are not on time.

به موقع نیستند.

Okay, so "repeat after me".

خوب، پس "بعد از من تکرار کن".

We're going to repeat these five phrases too.

ما این پنج عبارت را نیز تکرار خواهیم کرد.

"For sure", "in regard to", "in the meantime", "on purpose", "on time".

"حتما"، "با توجه به"، "در ضمن"، "عمد"، "به موقع".

Well done.

آفرین.

If you want to test your understanding of all of these phrases,

اگر می خواهید درک خود را از همه این عبارات آزمایش کنید،

as always, you can check out the quiz on www.engvid.com.

مانند همیشه، می توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید.

There, you can see if you remember which prepositions go with which word.

در آنجا، می توانید ببینید که آیا به یاد دارید که حروف اضافه با کدام کلمه مطابقت دارند یا خیر.

And if you're watching this on YouTube, make sure to like the video, share it, subscribe to my channel,

و اگر این را در یوتیوب تماشا می‌کنید، حتما ویدیو را لایک کنید، آن را به اشتراک بگذارید، در کانال من مشترک شوید، به

tell all your friends, leave a comment, let me know down below what you thought of the content here.

همه دوستان خود بگویید، نظر بگذارید، در زیر به من بگویید که در مورد محتوای اینجا چه فکر می‌کنید.

And until next time, I wish you success in all of your studies and I'll see you in the next video.

و تا دفعه بعد برای شما آرزوی موفقیت در تمام تحصیلات را دارم و در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Learn English for free www.engvid.com

آموزش زبان انگلیسی رایگان www.engvid.com