🇬🇧🚨 IMPORTANT British Culture Lesson - Respond to teasing with CLEVER comebacks! (Banter!)

Hello, lovely students, and welcome back to English with Lucy.

سلام، دانش آموزان دوست داشتنی، و به انگلیسی با لوسی خوش آمدید.

Today, we're focusing on an extremely important aspect of English fluency and

امروز، ما بر جنبه بسیار مهمی از تسلط به زبان انگلیسی و

British culture—the art of playful  teasing and clever comebacks.

فرهنگ بریتانیا تمرکز می‌کنیم—هنر شوخی‌های بازیگوش و بازگشت‌های هوشمندانه.

This type of interaction plays such a big role in our culture.

این نوع تعامل نقش بزرگی در فرهنگ ما دارد.

We love a good back-and-forth, so I think it's important that you understand how to

ما عاشق یک رفت و برگشت خوب هستیم، بنابراین فکر می‌کنم مهم است که نحوه

recognise these types of interactions so that you can navigate them comfortably.

تشخیص این نوع تعاملات را بدانید تا بتوانید به راحتی در آنها پیمایش کنید.

If you have no idea what I'm talking about and why you need this lesson,

اگر نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنم و چرا به این درس نیاز دارید، در

here's a quick example.

اینجا یک مثال سریع آورده شده است.

Imagine you and your friends decide to

تصور کنید شما و دوستانتان تصمیم دارید

spend an evening doing karaoke.

یک شب را به کارائوکه بگذرانید.

One of your friends, despite her

یکی از دوستان شما، علیرغم

enthusiasm, doesn't quite hit the right notes when singing.

اشتیاقش، هنگام آواز خواندن، نت های درست را نمی زند.

After her performance, she asks, 'So, how was it?', and you respond with, 'Don't give

پس از اجرای او، او می پرسد، "خب، چطور بود؟"، و شما پاسخ می دهید، "

up your day job!'—suggesting that she's better off continuing with her current

کار روزانه خود را رها نکنید!" - نشان می دهد که او بهتر است به

profession rather than starting a career as a singer.

جای شروع یک حرفه به عنوان یک حرفه، به حرفه فعلی خود ادامه دهد. خواننده.

This is an example of playful teasing.

این نمونه ای از دست انداختن بازیگوش است.

It's a way to add a bit of humour and

این راهی است برای اضافه کردن کمی طنز و

irony into a potentially awkward situation, usually without the intent to

کنایه به یک موقعیت بالقوه ناخوشایند ، معمولاً بدون قصد

offend, and Brits happen to love it.

توهین، و اتفاقاً بریتانیایی ها آن را دوست دارند.

Now, I feel a certain sense of

اکنون، من

responsibility here, so before we get started with the lesson, I want to make a

در اینجا احساس مسئولیت خاصی می کنم، بنابراین قبل از شروع درس، می خواهم

few things very clear.

چند چیز را کاملاً واضح بیان کنم.

Humour and teasing are subjective, and

طنز و تمسخر ذهنی هستند، و

teasing crosses into bullying when you are purposefully trying to hurt someone's

زمانی که شما عمداً می‌خواهید به احساسات کسی آسیب برسانید، تمسخر به قلدری تبدیل می‌شود،

feelings, and that is never acceptable.

و این هرگز قابل قبول نیست.

You must always consider the feelings of

شما باید همیشه احساسات دیگران را در نظر بگیرید

others and err on the side of caution if you're unsure how your words might be received.

و اگر مطمئن نیستید که کلمات شما چگونه دریافت می شوند، احتیاط کنید.

It's entirely possible that someone might laugh on the outside while feeling

این کاملاً ممکن است که شخصی از بیرون بخندد در حالی که

extremely uncomfortable on the inside.

در درون احساس ناراحتی کند. فکر می‌کنم

I think most of us will know what that

بیشتر ما می‌دانیم که چه

feels like, so let's bear that in mind during this lesson.

حسی دارد، بنابراین بیایید آن را در طول این درس در نظر داشته باشیم.

I also want to make sure you get the most out of today’s lesson, so I’ve created a 

همچنین می‌خواهم مطمئن شوم که از درس امروز بیشترین بهره را می‌برید، بنابراین یک

free PDF that walks you through each  scenario we are about to cover in detail, 

PDF رایگان ایجاد کرده‌ام که شما را در هر سناریویی که می‌خواهیم به تفصیل توضیح دهیم، راهنمایی می‌کند،

making sure you understand the dynamics of play.

مطمئن می‌شویم که پویایی بازی را درک کرده‌اید.

I've also added a section with phrases 

من همچنین بخشی با عباراتی اضافه کرده‌ام که

you can use if teasing ever  makes you uncomfortable.

می‌توانید در صورت ایجاد ناراحتی از آنها استفاده کنید.

Remember, it's really important to voice your feelings if a situation just doesn't

به یاد داشته باشید، اگر موقعیتی با شما سازگار نیست، واقعاً مهم است که احساسات خود را بیان کنید.

sit right with you.

If you'd like to download that, just

اگر می‌خواهید آن را دانلود کنید، فقط

click on the link in the description box or type the link that I'm showing on

روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید یا پیوندی را که من روی صفحه نشان می‌دهم تایپ کنید،

screen, enter your name and email address, and you will join the free PDF club.

نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید و به کلوپ PDF رایگان می‌پیوندید.

Once you've signed up for my mailing list, you will receive my free PDFs each

هنگامی که در لیست پستی من ثبت نام کردید، هر هفته فایل های PDF رایگان من را

week alongside all of my news, course updates, and offers.

در کنار همه اخبار، به روز رسانی دوره ها و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد.

It's a free service.

این یک سرویس رایگان است.

You can unsubscribe at any time.

می توانید در هر زمانی اشتراک خود را لغو کنید.

This lesson is going to be fairly advanced.

این درس قرار است نسبتاً پیشرفته باشد.

I'm going to speak at a nice, natural

قرار است با سرعتی خوب و طبیعی صحبت کنم

pace, and I'm going to use some pretty advanced vocabulary.

و از واژگان بسیار پیشرفته ای استفاده کنم.

I want to focus on the teasing and comebacks in this video, so I'll go into

من می‌خواهم روی مزاحمت‌ها و کامبک‌های این ویدیو تمرکز کنم، بنابراین به

more detail on the vocabulary in the PDF.

جزئیات بیشتر در مورد واژگان در PDF خواهم پرداخت.

There's a nice list there of all the

لیست خوبی از تمام

phrases I use that you might not recognise.

عباراتی که من استفاده می کنم وجود دارد که ممکن است آنها را نشناسید.

Okay, let's listen to a conversation

خوب، بیایید به مکالمه

between two friends who decide to participate in a local pub quiz, a very

دو دوست که تصمیم به شرکت در مسابقه میخانه محلی، یک

popular activity in the UK.

فعالیت بسیار محبوب در بریتانیا، گوش می دهند.

After we finish listening, I'll break

پس از پایان شنیدن،

down the examples of teasing and witty comebacks to help you understand the

نمونه‌های شوخی و کامبک‌های شوخ‌آمیز را برای کمک به شما در درک

dynamics of such exchanges.

پویایی چنین مبادلاتی توضیح خواهم داد.

Okay, time for the first part of the conversation.

خوب، زمان بخش اول گفتگو است.

'Oh, look! There’s a pub quiz on tonight.

'اوه نگاه کن! امشب مسابقه میخانه ای برگزار می شود.

Fancy joining?

دوست دارید بپیوندید؟ داری

You’re having a laugh, aren’t you?

میخندی، نه؟

I’m terrible at trivia!

من در چیزهای بی اهمیت وحشتناک هستم!

You and me both, mate!

من و تو هر دو، رفیق!

Alright! I’m in for a few pints but

بسيار خوب! من به دنبال چند لیوان هستم، اما

this trivia business is all you.

این کسب و کار چیزهای بی اهمیت همه شما هستید.

No worries, I’ve got this!

نگران نباش، من این را دارم!

I crush it on Trivia Crack.

من آن را روی Trivia Crack خرد می کنم.

I’ll bet you do — you and your trusty

شرط می بندم این کار را بکنید - شما و دوست قابل اعتمادتان،

pal, Google.

گوگل.

I bet that sounded a lot

شرط می بندم که

funnier in your head.

در ذهن شما خیلی خنده دارتر به نظر می رسید.

You know you love it!

میدونی تو عاشقشی!

Oh, for sure! It’s what holds our friendship

اوه، حتما! این چیزی است که دوستی ما را

together: you joking

با هم نگه می دارد: شما شوخی می کنید

and me pretending it’s funny.

و من وانمود می کنم که این کار خنده دار است.

Well, keep pretending.

خب به تظاهر ادامه بده

I don’t think my ego could take it.

من فکر نمی کنم که نفس من بتواند آن را تحمل کند.

You got it, mate. That’s

فهمیدی رفیق

what friends are for.'

دوست به همین درد میخوره.'

Okay, let's look at the first one.

خوب بیایید اولی را بررسی کنیم.

'You're having a laugh, aren't you?'

"تو داری میخندی، نه؟"

This is a classic and one that you need to have at the ready.

این یک کلاسیک است و باید آن را آماده کنید.

So when someone says something totally wild or unbelievable and you assume they

بنابراین وقتی کسی چیزی کاملاً وحشیانه یا باورنکردنی می‌گوید و شما فرض می‌کنید که او

are joking, you can hit them with 'You're having a laugh, aren't you?'

شوخی می‌کند، می‌توانید به او ضربه بزنید: «داری می‌خندی، نه؟»

It's like saying, 'Come on, you can't be serious!'

مثل این است که بگوییم بیا، نمی توانی جدی باشی!

I'll also provide a few more common

من همچنین چند عبارت رایج دیگر را

phrases that you might hear in the PDF.

که ممکن است در PDF بشنوید ارائه خواهم کرد.

When Alex says this 'You and me both,

وقتی الکس این جمله را می‌گوید «هم من و هم تو

mate,' it's his quick, friendly way of letting Jamie know that neither of them

»، این راه سریع و دوستانه اوست تا به جیمی بفهماند که هیچ‌کدام

is exactly a quiz master.

دقیقاً استاد آزمون نیستند.

'You and me both' is a common phrase

«من و تو هر دو» یک عبارت رایج است به

meaning, 'I feel the same way' or 'we're in the same situation.'

این معنا که «احساس یکسانی دارم» یا «ما در موقعیت یکسانی هستیم».

Alex is basically saying, 'Don't worry about it, mate. We're going to be bad at

الکس اساساً می‌گوید: "نگران نباش رفیق." ما با هم در این کار بد خواهیم بود

this together.'

.

It's a bit of self-deprecating humour,

این کمی طنز خودپسندانه است،

which is a way of making fun of yourself or downplaying your abilities for the

که راهی برای مسخره کردن خود یا کم اهمیت جلوه دادن توانایی های خود به

sake of the joke.

خاطر شوخی است.

It's quite common in these  kinds of back-and-forths 

در این نوع رفت و آمدها

with friends.

با دوستان بسیار رایج است.

Another thing I will point out, because

نکته دیگری که من به آن اشاره خواهم کرد، زیرا

some of you might have noticed it, I said /meɪ/, not /meɪt/.

ممکن است برخی از شما متوجه آن شده باشید، گفتم /meɪ/، نه /meɪt/.

It's quite common to say 'ma' instead of 'mate', dropping the 'T' at the end.

گفتن "ما" به جای "mate" بسیار رایج است و در پایان "T" را رها می کنیم.

'Mate, what are you doing?'

رفیق، چه کار می کنی؟

When Jamie says this, 'I'll bet you do —

وقتی جیمی این را می‌گوید: «شرط می‌بندم که این کار را انجام دهی -

you and your trusty pal, Google,' she's using sarcasm to tease Alex about his

تو و دوست قابل اعتمادت، گوگل،» او از طعنه استفاده می‌کند تا الکس را در مورد

confidence in winning the pub quiz.

اعتماد به نفسش در برنده شدن در مسابقه میخانه اذیت کند.

The sarcasm here implies that Jamie

کنایه در اینجا نشان می دهد که جیمی

doesn't genuinely believe Alex is a trivia expert.

واقعاً معتقد نیست که الکس یک متخصص چیزهای بی اهمیت است.

Instead, she humorously suggests that he's more of an expert Googler.

در عوض، او با طنز نشان می دهد که او بیشتر یک کارشناس گوگل است.

It's a playful way to call out Alex's sudden burst of confidence and adds

این یک راه بازیگوش برای صدا زدن انفجار ناگهانی اعتماد به نفس الکس است و

another layer of fun to their teasing.

لایه دیگری از سرگرمی را به اذیت کردن آنها اضافه می کند.

Jamie doesn't genuinely believe Alex is a

جیمی واقعاً معتقد نیست که الکس یک

cheat, but it makes for a funny joke in the moment.

کلاهبردار است، اما در این لحظه یک شوخی خنده دار ایجاد می کند .

Now, as a witty response, a witty comeback, Alex said, 'I bet that sounded a

حالا، الکس به عنوان یک پاسخ شوخ‌آمیز، بازگشتی شوخ‌آمیز، گفت: "شرط می‌بندم که

lot funnier in your head.'

در ذهن شما خنده‌دارتر به نظر می‌رسد."

'I bet that sounded a lot funnier in your

«شرط می‌بندم که در ذهن شما خیلی خنده‌دارتر به نظر می‌رسید»

head' is a cheeky way to acknowledge someone's poor attempt at humour.

روشی گستاخانه برای تصدیق تلاش ضعیف کسی برای شوخ طبعی است.

And it can definitely lighten the mood and get a good laugh, especially when

و قطعاً می تواند روحیه را سبک کند و خنده خوبی به همراه داشته باشد، به خصوص وقتی

you're in a social setting and the vibes are good.

در یک محیط اجتماعی هستید و حال و هوای خوبی دارد.

Note that it is cheeky.

توجه داشته باشید که گستاخ است.

I would not recommend trying this out

من توصیه نمی کنم این کار را

with people you've just met.

با افرادی که به تازگی ملاقات کرده اید امتحان کنید.

It probably won't go down very well.

احتمالاً خیلی خوب پایین نخواهد آمد.

Jamie fired back at Alex by saying, 'You know you love it.'

جیمی به الکس پاسخ داد و گفت: " میدونی که دوستش داری."

It's something you can say after teasing someone.

این چیزی است که می توانید بعد از اذیت کردن کسی بگویید.

It's like a nudge, saying that they

این مانند یک تلنگر است که می‌گوید آن‌ها

actually enjoy the teasing and the jokes, all in good fun.

واقعاً از شوخی‌ها و شوخی‌ها لذت می‌برند، همگی در یک سرگرمی خوب.

Now, Alex shooting back with, 'Oh, for sure!

حالا، الکس با شلیک، "اوه، مطمئنا!" این چیزی است

It's what holds our friendship together:

که دوستی ما را با هم نگه می دارد:

you joking and me pretending it's funny.'

شما شوخی می کنید و من وانمود می کنم که این کار خنده دار است.

It's a fantastic example of the playful

این یک نمونه فوق العاده از

teasing I've been talking about.

متلک های بازیگوشی است که من در مورد آن صحبت کردم.

Alex jokingly suggests that their

الکس به شوخی نشان می دهد که

friendship is based on Jamie making jokes that aren't really funny, and Alex

دوستی آنها بر این اساس است که جیمی جوک هایی می کند که واقعاً خنده دار نیستند و الکس

pretending that they are.

وانمود می کند که آنها هستند.

This isn't to be taken literally, it's an

این را نباید به معنای واقعی کلمه تلقی کرد، این یک

affectionate way of acknowledging their dynamic where teasing and joking are part

روش محبت آمیز برای تأیید پویایی آنهاست، جایی که مسخره کردن و شوخی بخشی

of how they express their affection for each other.

از نحوه ابراز علاقه آنها به یکدیگر است.

It highlights a common aspect of close friendships, the ability to tease each

این یک جنبه مشترک از دوستی های نزدیک را برجسته می کند ، توانایی آزار دادن

other in a loving way.

یکدیگر به روشی عاشقانه.

Finally, Jamie continues with Alex's joke

در نهایت، جیمی با گفتن این جمله به شوخی الکس ادامه می دهد

by saying this:

:

'Well, keep pretending.

«خب، به تظاهر کردن ادامه بده.

I don't think my ego could take it.'

من فکر نمی کنم که نفس من بتواند آن را تحمل کند.

It's another example of self-deprecating humour.

این نمونه دیگری از طنز تحقیر آمیز خود است.

Here, Jamie is jokingly suggesting that her ego or sense of self-esteem is so

در اینجا، جیمی به شوخی نشان می دهد که نفس یا احساس عزت نفس او آنقدر

fragile that she relies on  Alex's pretend laughter.

شکننده است که به خنده های وانمودی الکس تکیه می کند.

It's a funny, exaggerated way of saying

این یک روش خنده دار و اغراق آمیز برای گفتن این است

that she values Alex's playful support, even if it's all pretend.

که او برای حمایت بازیگوشانه الکس ارزش قائل است، حتی اگر این همه وانمودی باشد.

Now, if you're enjoying learning these bits of British teasing and want to

حال، اگر از یادگیری این تکه‌های متلک انگلیسی لذت می‌برید و می‌خواهید

practise using them in your own conversations, the best way to do that is

استفاده از آن‌ها را در مکالمات خود تمرین کنید، بهترین راه برای انجام این کار

by speaking with a qualified English tutor.

صحبت با یک معلم زبان انگلیسی واجد شرایط است.

And the best place to find a tutor on the

و بهترین مکان برای یافتن معلم خصوصی در

internet is LanguaTalk.

اینترنت LanguaTalk است.

LanguaTalk is an online tutor platform

LanguaTalk یک پلتفرم معلم آنلاین است

that I was so impressed with, I became a part of it.

که من بسیار تحت تأثیر آن قرار گرفتم و بخشی از آن شدم.

So, technically, I'm sponsoring myself here.

بنابراین، از نظر فنی، من در اینجا اسپانسر خودم هستم.

It's this incredible database of

این بانک اطلاعاتی باورنکردنی از

ridiculously high-quality tutors for loads of languages and, of course, English.

معلمان مسخره با کیفیت بالا برای تعداد زیادی از زبان ها و البته انگلیسی است.

They accept such a tiny percentage of applicants.

آنها چنین درصد کمی از متقاضیان را می پذیرند.

And I've had a few tutors on there, and

و من چند معلم در آنجا داشته ام، و

they have all been amazing.

همه آنها شگفت انگیز بوده اند.

I'm learning Italian with LanguaTalk, and

من در حال یادگیری زبان ایتالیایی با LanguaTalk هستم و

my husband, Will, is learning Spanish.

همسرم، ویل، در حال یادگیری اسپانیایی است.

And we meet our personal tutors online

و ما با معلمان شخصی خود به صورت آنلاین

from the comfort of our own homes.

از آسایش خانه خود ملاقات می کنیم.

If you would like to learn English or

اگر دوست دارید انگلیسی یا

another language in the same way, I have an incredible offer for you.

زبان دیگری را به همین روش یاد بگیرید، یک پیشنهاد باورنکردنی برای شما دارم.

You can take a free trial class so you know that you found your perfect tutor

می‌توانید در یک کلاس آزمایشی رایگان شرکت کنید تا بدانید که معلم عالی خود را پیدا کرده‌اید

and get $10 worth of lesson credit for free.

و ۱۰ دلار اعتبار درسی به‌صورت رایگان دریافت کنید.

The link and information are in the

لینک و اطلاعات در

description box.

جعبه توضیحات موجود است.

Okay, let's listen to part two of the

خوب، بیایید قسمت دوم

conversation between Jamie and Alex at the pub quiz.

گفتگوی جیمی و الکس را در مسابقه میخانه گوش کنیم.

'First question!

'اولین سوال!

What's the longest river in the UK?

طولانی ترین رودخانه در انگلستان چیست؟

Oh, too easy!

اوه، خیلی راحت!

Oh yeah?

اوه بله؟

How about we make this interesting?

چطور این را جالب کنیم؟

If you get this wrong, you buy the next

اگر این را اشتباه متوجه شوید، دو دور بعدی را خریداری می کنید

two rounds.

.

Ha! Deal —

ها! معامله -

piece of cake.

تکه کیک. این

It's the River Thames!

رودخانه تیمز است!

The correct answer is… the River Severn.

پاسخ صحیح… رودخانه سورن است. خیلی

Nice one, genius!

خوبه، نابغه!

Oh, alright, Einstein!

اوه، خوب، اینشتین!

Let's see how you do with the next one.

بیایید ببینیم در مورد بعدی چگونه عمل می کنید.

Please. Stick with me, and you might learn a thing or two.

لطفا. با من همراه باشید، و ممکن است یک یا دو چیز یاد بگیرید.

Oh, I highly doubt that!

اوه، من به شدت شک دارم!

Me too!'

من هم همینطور!'

Okay, first, Jamie says...

خوب، اول، جیمی می گوید...

'Oh yeah?'

"اوه آره؟"

This is Jamie's playful way of doubting Alex's confidence.

این راه بازیگوشی جیمی برای شک کردن به اعتماد به نفس الکس است.

It's like saying, 'Really?

مثل این است که بگوییم «واقعاً؟

Are you sure about that?'

در موردش مطمئنی؟'

Jamie is challenging Alex's assurance, subtly teasing him by questioning his

جیمی اطمینان الکس را به چالش می‌کشد و با زیر سوال بردن

certainty about knowing the answer.

اطمینان او در مورد دانستن پاسخ، او را اذیت می‌کند.

'Oh yeah' is a very common expression,

"اوه بله" یک عبارت بسیار رایج است که

often used to express a hint of sarcasm, which we love in the UK.

اغلب برای بیان یک طعنه استفاده می شود که ما در بریتانیا آن را دوست داریم.

Next, Alex's confidence is showing in full force when he says this...

بعد، وقتی الکس این حرف را می‌زند، اعتماد به نفسش کاملاً نشان داده می‌شود ...

'Ha! Deal —

«ها! معامله - یک

piece of cake.'

He uses the idiom, 'a piece of cake.'

تکه کیک.

او از اصطلاح "یک تکه کیک" استفاده می کند.

This idiom means that an action is so

این اصطلاح به این معنی است که یک عمل آنقدر

simple and requires so little effort that success is basically guaranteed.

ساده است و به تلاش کمی نیاز دارد که اساساً موفقیت تضمین شده است.

Alex is saying that he thinks winning the bet will be super easy because of his

الکس می‌گوید که فکر می‌کند برنده شدن در شرط‌بندی بسیار آسان خواهد بود، زیرا

superior trivia knowledge, which doesn't really turn out to be true, does it?

دانش بی‌اهمیت بالایی دارد، که واقعاً درست نیست، درست است؟

After Alex's incorrect answer, Jamie's response is dripping with irony.

پس از پاسخ نادرست الکس، پاسخ جیمی از طنز می چکد.

She's being extremely sarcastic.

او به شدت طعنه آمیز است.

She says...

او می‌گوید...

'Nice one, genius.'

"خیلی خوب، نابغه."

She calls Alex a genius right after he

او بلافاصله پس از اینکه الکس

gets the answer wrong.

پاسخ اشتباه را دریافت کرد، او را نابغه خطاب کرد.

The irony here is that Jamie is not

طنز اینجاست که جیمی در

actually complimenting him because what she actually means is the opposite.

واقع از او تعریف و تمجید نمی کند زیرا منظور او برعکس است.

Ironically calling someone a genius after they've done something stupid

از قضا نابغه نامیدن شخصی پس از انجام یک کار احمقانه،

accomplishes a similar goal, but it keeps everything lighter and more playful.

هدف مشابهی را محقق می کند، اما همه چیز را سبک تر و بازیگوش تر نگه می دارد.

Next, Alex flips the script and replies with...

بعد، الکس فیلمنامه را ورق می‌زند و با...

'Oh, alright, Einstein!'

"اوه، خوب، اینشتین!"

'Oh, alright, Einstein,' calling Jamie

«اوه، خوب، انیشتین،» با طعنه‌آمیز به جیمی انیشتین زنگ می‌زند

Einstein sarcastically after being teased about his intelligence.

پس از اینکه درباره هوش او مسخره می‌شود.

Using Einstein's name, a symbol of high intellect, as a sarcastic remark is his

استفاده از نام انیشتین، نمادی از هوش بالا، به عنوان سخنی طعنه آمیز، روشی است که او می

way of saying, 'Okay, well, if you're so clever, let's see if you can do better.'

گوید: "بسیار خوب، خوب، اگر خیلی باهوشی، ببینیم می توانی بهتر عمل کنی."

It's a nice back-and-forth that sticks to the same theme of being intelligent.

این یک رفت و برگشت خوب است که به همان موضوع باهوش بودن می چسبد.

Finally, Jamie finishes with...

در نهایت، جیمی با...

'Please.

«لطفا.

Stick with me, and you might learn a thing or two.'

با من بچسب، و ممکن است یک یا دو چیز یاد بگیری .

Which is her way of rubbing it in as she knows more about British trivia than Alex.

این روشی است که او از آن استفاده می کند زیرا او بیشتر از الکس در مورد چیزهای بی اهمیت بریتانیا می داند.

She jokingly says that just by Alex being around her, he will learn many new things

او به شوخی می‌گوید که فقط با بودن الکس در کنار او، به دلیل تجربه گسترده‌اش چیزهای جدیدی یاد خواهد گرفت

because of her vast experience.

.

When Jamie says she can teach Alex

وقتی جیمی می‌گوید می‌تواند چیزی به الکس بیاموزد

something and Alex responds with...

و الکس پاسخ می‌دهد...

'Oh, I

"اوه، من

highly doubt that!'

به شدت شک دارم!"

He's playfully saying, 'I don't think I'm

او با بازیگوشی می گوید: "فکر نمی کنم

going to learn anything from you.'

چیزی از شما یاد بگیرم."

And this statement is a straightforward

و این بیانیه انکار مستقیمی است

denial that he could learn anything from Jamie, but it's still in a joking manner.

که او می توانست از جیمی چیزی بیاموزد، اما هنوز به شیوه ای شوخی است.

It's more of a playful disbelief in Jamie's expertise or knowledge.

این بیشتر یک ناباوری بازیگوش به تخصص یا دانش جیمی است. این

It's a continuation of their friendly teasing, keeping their conversation nice

ادامه طعنه های دوستانه آنهاست و مکالمه آنها را زیبا

and lively.

و زنده نگه می دارد.

'Highly doubt' is also a strong collocation

"به شدت شک" همچنین یک ترکیب قوی است

that you will hear quite often to express disbelief or strong doubt.

که اغلب برای ابراز ناباوری یا شک قوی می شنوید.

I'll provide a few examples in that PDF.

من چند نمونه را در آن PDF ارائه خواهم کرد.

For example, 'I highly doubt she'll be there,'

به عنوان مثال، "بسیار شک دارم که او آنجا باشد"

or 'We can try your plan but I highly doubt it'll work.'

یا "ما می‌توانیم طرح شما را امتحان کنیم، اما بسیار شک دارم که کار کند."

Jamie ends their back-and-forth by agreeing with Alex's doubt when she says,

جیمی رفت و آمد آنها را با موافقت با شک الکس به پایان می رساند، وقتی او می گوید:

'Me too!' which is a bit self-deprecating.

"من هم!" که کمی خود را تحقیر می کند.

She's saying, 'Yeah, you're probably right.

او می گوید: "آره، احتمالاً حق با شماست.

I don't have much to teach.'

من چیز زیادی برای آموزش ندارم.

This wraps up the playful exchange with a

این مبادله بازیگوش را با

shared laugh, stepping back from the teasing.

خنده ای مشترک به پایان می رساند و از متلک زدن عقب نشینی می کند.

It's always good to know when teasing and

همیشه خوب است بدانید که چه زمانی طعنه زدن و

joking around has gone on long enough.

شوخی کردن به اندازه کافی طولانی شده است.

At a certain point, you know it's time to

در یک نقطه خاص، می دانید که زمان آن فرا رسیده است که آن را

call it quits.

ترک کنید.

And this kind of agreement is a great way

و این نوع توافق راهی عالی

of saying, 'Alright, enough teasing.

برای گفتن است: "بسیار خوب، اذیت کردن کافی است."

It's time to move on before one of us

زمان آن فرا رسیده است که قبل از اینکه یکی از ما

gets annoyed.'

عصبانی شود، حرکت کنیم.

Right. That brings us to the end of today's lesson.

درست. این ما را به پایان درس امروز می رساند.

Remember, if you want to take your

به یاد داشته باشید، اگر می خواهید

learning even further, don't forget to download that PDF.

یادگیری خود را حتی بیشتر کنید، دانلود آن PDF را فراموش نکنید.

The link is in the description box, or you can use the link on screen now.

پیوند در جعبه توضیحات است، یا اکنون می توانید از پیوند روی صفحه استفاده کنید.

If you like learning with me, I've got a couple of things that may interest you.

اگر دوست دارید با من یاد بگیرید، من چند چیز دارم که ممکن است برای شما جالب باشد.

Firstly, we are developing our Professional English Programmes.

اولا، ما در حال توسعه برنامه های انگلیسی حرفه ای خود هستیم.

These are for students who want to learn business English, who want to learn to

اینها برای دانشجویانی است که می خواهند انگلیسی تجاری بیاموزند و می خواهند

speak English in a professional environment.

در یک محیط حرفه ای صحبت کردن به زبان انگلیسی را یاد بگیرند.

Level 1 is coming out soon.

سطح 1 به زودی منتشر می شود.

If you're interested, join the waiting list.

اگر علاقه مند هستید، به لیست انتظار بپیوندید.

The link is in the description box.

لینک در کادر توضیحات موجود است.

If you are not learning English because you want to work in English, my Beautiful

اگر به دلیل اینکه می‌خواهید به زبان انگلیسی کار کنید، انگلیسی را یاد نمی‌گیرید،

British English Programmes (we have B1, B2 and C1) might be up your street.

برنامه‌های زیبای انگلیسی بریتانیایی من (ما B1، B2 و C1 داریم) ممکن است در خیابان شما باشد.

These are 12-week programmes.

اینها برنامه های 12 هفته ای هستند.

Well over 10,000 students have

بیش از 10000 دانش آموز

participated in these programmes so far, and their feedback has been amazing.

تاکنون در این برنامه ها شرکت کرده اند و بازخورد آنها شگفت انگیز بوده است.

If you'd like to check those out, visit englishwithlucy.com.

اگر می‌خواهید آن‌ها را بررسی کنید، به englishwithlucy.com مراجعه کنید .

I will see you soon for another lesson!

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت!

Muah!

موح!