IELTS Speaking Vocabulary: ENVIRONMENT

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- So, pollution, overpopulation,

- بنابراین، آلودگی، جمعیت بیش از حد،

which is connected with this idea of food shortage,

که با این ایده کمبود غذا،

habitat destruction.

تخریب زیستگاه مرتبط است.

Habitat just means where you live.

زیستگاه فقط به معنای جایی است که شما زندگی می کنید.

Waste disposable, sorry, waste disposal.

زباله های یکبار مصرف، با عرض پوزش، دفع زباله.

Waste.

زباله

Climate change which includes all of these other ideas.

تغییرات آب و هوایی که شامل همه این ایده های دیگر می شود.

Energy which includes renewables.

انرژی که شامل انرژی های تجدید پذیر است.

This is something we're gonna look at today.

این چیزی است که امروز به آن خواهیم پرداخت.

Biodiversity is just nature, the wildlife, extinction,

تنوع زیستی فقط طبیعت است، حیات وحش، انقراض،

farming animals, fishing too much, et cetera, all of that.

پرورش حیوانات، ماهیگیری بیش از حد، و غیره، همه اینها.

So that's just a very short and simple summary.

پس این فقط یک خلاصه بسیار کوتاه و ساده است.

Let's look at vocabulary.

بیایید به واژگان نگاه کنیم.

In particular, I want to look at renewable energy.

به طور خاص، من می خواهم به انرژی های تجدید پذیر نگاه کنم.

That's my focus today.

تمرکز امروز من همین است.

That's our focus. Okay?

تمرکز ما همین است. باشه؟

Excellent.

عالی

Renewable energy.

انرژی های تجدید پذیر.

So first word, surprise, renewable.

بنابراین اولین کلمه، شگفتی، قابل تجدید است.

Renewable.

قابل تجدید به

Notice the new.

جدید توجه کنید.

That's the stress.

استرس همینه

Renewable.

قابل تجدید

Renewable.

قابل تجدید

Renewable.

قابل تجدید

Renewable energy.

انرژی های تجدید پذیر.

Well, renewable energy sources include

خوب، منابع انرژی تجدیدپذیر شامل

wind, solar power, things like that.

باد، انرژی خورشیدی و مواردی از این دست است.

They are sources that can be renewed.

آنها منابعی هستند که قابل تجدید هستند.

So to renew is to make new again.

بنابراین تمدید کردن، دوباره ساختن جدید است.

So basically new,

بنابراین اساسا جدید است،

re is again,

دوباره دوباره است،

and able is you can.

و قادر است که شما می توانید.

So you can make them new again

پس می تونی دوباره نوشون کنی

because wind...

چون باد...

For example, wind,

مثلا باد

you can renew it.

می تونی تمدیدش کنی.

You can make it new again.

می توانید دوباره آن را جدید کنید.

It never disappears.

هرگز ناپدید نمی شود.

We're never going to run outta wind.

ما هرگز از باد فرار نخواهیم کرد.

There's always wind.

همیشه باد هست

There's always sun.

همیشه آفتاب هست

So wind and sun are able to renew.

بنابراین باد و خورشید قادر به تجدید هستند.

Renewable, they're renewable.

قابل تجدید، آنها قابل تجدید هستند.

Renewable energy.

انرژی های تجدید پذیر. به

That's why it's called renewables.

همین دلیل به آن انرژی های تجدیدپذیر می گویند.

If you know English, you know re is again,

اگر انگلیسی بلد هستید، می دانید که دوباره است،

able is to make it possible.

قادر است آن را ممکن کند.

Right?

درسته؟

Now, whilst that is an adjective,

در حال حاضر، در حالی که این یک صفت است،

we often use the word renewables,

ما اغلب از کلمه تجدیدپذیر، تجدیدپذیر استفاده می کنیم

renewables, which is the noun in the plural.

، که اسم آن به صورت جمع است.

So instead of saying renewable energy sources,

بنابراین به جای اینکه بگوییم منابع انرژی تجدیدپذیر،

which is quite long,

که بسیار طولانی است،

we can just say renewables,

فقط می توانیم بگوییم انرژی های تجدیدپذیر،

include wind and solar power.

شامل انرژی باد و خورشید است.

It's much easier.

خیلی راحت تره

So let me add that down here.

بنابراین اجازه دهید آن را در اینجا اضافه کنم.

Renewables.

انرژی های تجدید پذیر

So it's always in the plural if you use it as a noun.

بنابراین اگر آن را به عنوان اسم استفاده کنید همیشه در جمع است.

Renewables include wind and solar power,

انرژی های تجدید پذیر شامل انرژی باد و خورشید است

and the stress is in the same place.

و استرس در همان نقطه است.

Renewables.

انرژی های تجدید پذیر

So we can talk about renewable energy.

بنابراین می توانیم در مورد انرژی های تجدیدپذیر صحبت کنیم.

So energy from sources that won't run out.

بنابراین انرژی از منابعی که تمام نمی شوند.

They're always being renewed.

آنها همیشه در حال تجدید هستند.

Right, of course.

درسته البته

There are three things we can talk about

سه چیز وجود دارد که می توانیم در مورد آنها صحبت کنیم

which are very, very similar,

که بسیار بسیار شبیه به هم هستند

and that's renewable energy,

و آن انرژی تجدیدپذیر،

clean energy, and green energy.

انرژی پاک و انرژی سبز است.

Now, to all intents and purposes,

در حال حاضر، به تمام مقاصد،

they're the same.

آنها یکسان هستند.

I think in our everyday conversations

فکر می‌کنم در مکالمات روزمره‌مان

we talk about renewable energy,

درباره انرژی‌های تجدیدپذیر،

clean energy, green energy.

انرژی پاک، انرژی سبز صحبت می‌کنیم.

And in your IELTS speaking test,

و در آزمون اسپیکینگ آیلتس خود

you can use them the same.

می توانید از آنها به همان صورت استفاده کنید.

If you are speaking to a scientist,

اگر با یک دانشمند صحبت می کنید،

they will say, "Hmm, they're not exactly the same."

آنها می گویند: "هوم، آنها دقیقاً یکسان نیستند."

Right?

درسته؟

Not all renewable energy is clean energy or green energy.

همه انرژی های تجدیدپذیر انرژی پاک یا انرژی سبز نیستند.

It's not exactly the same, but don't worry about it.

دقیقاً یکسان نیست، اما نگران آن نباشید.

I don't think it's necessary to go into the detail really.

فکر نمی کنم نیازی به وارد شدن به جزئیات باشد.

You can use them all the same.

می توانید از همه آنها یکسان استفاده کنید.

For your information, the difference is...

برای اطلاع شما، تفاوت این است...

So renewable energy is energy sources that won't run out

بنابراین انرژی های تجدیدپذیر منابع انرژی هستند که

as we mentioned.

همانطور که اشاره کردیم تمام نمی شوند.

Clean energy is more about clean, so clean air,

انرژی پاک بیشتر در مورد هوای پاک است،

so energy from sources that do not,

بنابراین انرژی از منابعی که این کار را نمی کنند،

that don't release air pollutants.

که آلاینده های هوا را آزاد نمی کنند.

A pollutant is something that pollutes the air.

آلاینده چیزی است که هوا را آلوده می کند.

You've got to pollute, which is the verb.

شما باید آلوده کنید که فعل است.

You've got a pollutant,

شما یک آلاینده دارید

which is the noun.

که اسم آن است.

Countable, and then you've got pollution,

قابل شمارش، و سپس شما آلودگی دارید،

which is the noun, uncountable.

که اسم آن غیرقابل شمارش است.

Yeah, so to pollute,

بله، پس برای آلوده کردن،

pollute the environment, pollute the air.

آلوده کردن محیط زیست، آلوده کردن هوا.

Pollutant, like CO2 is a pollutant.

آلاینده، مانند CO2 یک آلاینده است. آلاینده های

There are lots of pollutants you can count.

زیادی وجود دارد که می توانید آنها را بشمارید.

Pollution is uncountable.

آلودگی غیرقابل شمارش است.

It's just generally

فقط به طور کلی

there's a lot of pollution in the street.

آلودگی زیادی در خیابان وجود دارد.

There's a lot of pollution in the city.

آلودگی زیادی در شهر وجود دارد.

So that's the difference.

پس این تفاوت است.

Clean energy just means clean air.

انرژی پاک فقط به معنای هوای پاک است.

I think the way to remember is clean air.

من فکر می کنم راه به یاد آوردن هوای پاک است.

So the sources don't release pollutants.

بنابراین منابع آلاینده را منتشر نمی کنند.

Green energy is just energy from natural sources,

انرژی سبز فقط انرژی حاصل از منابع طبیعی،

from the wind, from the sun, from water.

از باد، از خورشید، از آب است.

Okay.

باشه

Oh, I do feel like a geography teacher.

اوه، من احساس می کنم معلم جغرافیا هستم.

It is a little bit strange, but we can't help it.

کمی عجیب است، اما ما نمی توانیم آن را کمک کنیم.

It's such a unusual topic.

خیلی موضوع غیرعادی است.

It is quite a bit about the detail.

این کاملاً به جزئیات مربوط می شود.

I don't wanna overwhelm you.

من نمی خواهم شما را تحت تأثیر قرار دهم.

Layla says, "We strive to use renewable energy,

لیلا می گوید: "ما در تلاشیم تا از انرژی های تجدیدپذیر استفاده کنیم

which is not harmful to nature and natural habitats."

که برای طبیعت و زیستگاه های طبیعی مضر نیست."

Brilliant.

درخشان

Hey, you have a new cat avatar.

سلام، شما یک آواتار گربه جدید دارید.

Nice.

خوبه

Momo says, "Clean energy forms a green economy."

مومو می‌گوید: «انرژی پاک، اقتصاد سبز را شکل می‌دهد».

Yeah, very, very good.

آره خیلی خیلی خوبه

Momo, let me help you a little bit

مامو، اجازه دهید کمی به شما کمک کنم

because this is a really,

زیرا این یک

a common thing that people do.

کار معمولی است که مردم انجام می دهند.

So form green economy,

بنابراین اقتصاد سبز را تشکیل دهید، اگر دوست دارید

you're talking about a specific economy if you like.

در مورد یک اقتصاد خاص صحبت می کنید .

You want to say a green economy,

شما می خواهید بگویید اقتصاد سبز،

You need the article in there, okay?

شما به مقاله در آنجا نیاز دارید، خوب؟

Nice.

خوبه

Excellent. Good.

عالی خوب

Green energy like forest.

انرژی سبز مانند جنگل

Well, okay.

خب باشه

Yes, yes.

بله، بله.

You could say that.

شما می توانید این را بگویید. بله

Yes.

Emissions, non-emissions.

گازهای گلخانه ای، عدم انتشار.

Right, yep.

درسته، بله

Good.

خوب

"Keith, what is your IELTS speaking score?"

"کیث، نمره اسپیکینگ آیلتس شما چند است؟"

My IELTS speaking score is a nine.

نمره اسپیکینگ آیلتس من 9 است.

Thank you.

متشکرم.

Renewable energies.

انرژی های تجدیدپذیر

Mohsen,

محسن،

"Rich countries are the biggest source of pollution."

"کشورهای ثروتمند بزرگترین منبع آلودگی هستند."

Probably, yes, not the only ones.

احتمالا، بله، نه تنها.

I think you're right,

فکر می کنم حق با شماست،

but I think it's connected.

اما فکر می کنم به هم مرتبط است.

The environment is all connected,

محیط همه به هم مرتبط است،

so things we do in different countries are all contributing,

بنابراین کارهایی که ما در کشورهای مختلف انجام می‌دهیم، همگی نقش دارند،

but I understand the sentiment.

اما من این احساس را درک می‌کنم. بله بله

Yes. Yes.

Hicham says, "Clean energy sources

هیچام می گوید: "منابع انرژی پاک

are the most important source

مهمترین منبعی هستند

that great authority focuses on

که مقامات بزرگ

to help the earth from their part."

برای کمک به زمین از ناحیه خود روی آنها تمرکز می کنند." بله

Yep. Good, good.

خوب، خوب

Chernobyl was the Ukraine...

چرنوبیل اوکراین بود...

Excuse me, Alexander, you're right.

ببخشید الکساندر، حق با شماست.

Yes, it was in the Ukraine.

بله، در اوکراین بود. بله

Yes.

"Rich country's a source of spreading pollution."

"کشور ثروتمند منبع انتشار آلودگی است."

"I'm a beginner. Where do I need to start?"

"من مبتدی هستم. از کجا باید شروع کنم؟"

That's not pollution.

این آلودگی نیست

Probably this lesson is not the best place

احتمالاً این درس بهترین مکان نیست

'cause it's quite a challenging lesson.

، زیرا یک درس کاملاً چالش برانگیز است. بله

Yes.

Monica says it's 3 34 in the morning.

مونیکا می گوید ساعت 3 و 34 صبح است.

Wow.

عجب

I'm impressed that you're here.

من تحت تأثیر قرار گرفتم که شما اینجا هستید.

I'm guessing you are in South America.

من حدس می زنم شما در آمریکای جنوبی هستید.

Gosh, thank you so much for joining.

خدایا، خیلی ممنون که همراه شدی

Let me switch back to our vocabulary.

اجازه دهید به واژگان خود برگردم.

So let's look at renewable energy.

پس بیایید به انرژی های تجدیدپذیر نگاه کنیم.

We've got the first one, wind.

ما اولین مورد را داریم، باد. به

Notice the pronunciation wind,

تلفظ باد توجه کنید،

because there's another word which is wind,

زیرا کلمه دیگری وجود دارد که باد است،

which is to wind something.

یعنی باد کردن چیزی.

But wind is (blows air)

اما باد (هوا را می وزد)

the wind from in the sky.

باد از آسمان است. بدیهی است که

Collocations, wind energy,

مکان ها، انرژی باد،

wind power, obviously.

نیروی باد.

Those are the same thing.

اینها همان چیزها هستند.

Wind turbines,

توربین های بادی

which if you are not familiar with,

که اگر با آن ها آشنایی ندارید،

well, let's go and have a look at wind turbines.

خب بریم و نگاهی به توربین های بادی بیندازیم.

Let's have a look together.

بیایید با هم نگاهی بیندازیم

Wind turbines.

توربین های بادی

Get some images up.

چند تصویر بالا ببرید

These are wind turbines.

اینها توربین های بادی هستند.

So individual one.

بنابراین فردی.

Oh, it doesn't show you, but here you go.

اوه، آن را به شما نشان نمی دهد، اما شما بروید.

So they're huge.

بنابراین آنها بزرگ هستند.

They're really, really huge.

آنها واقعاً بسیار بزرگ هستند.

Again, these are becoming very popular in the UK.

باز هم، اینها در بریتانیا بسیار محبوب می شوند.

We have a lot of wind in the UK, more wind than sun.

ما در بریتانیا باد زیادی داریم ، باد بیشتر از خورشید.

So wind turbines are popular,

بنابراین توربین های بادی محبوب هستند،

but again, not without their problems.

اما باز هم بدون مشکل نیستند.

They cost a lot of money.

آنها هزینه زیادی دارند.

They cost a lot of money to maintain.

نگهداری از آنها هزینه زیادی دارد.

There's problems with them killing birds.

با کشتن پرندگان مشکل دارند.

So local birds just fly into them and get hit.

بنابراین پرندگان محلی فقط به داخل آنها پرواز می کنند و ضربه می خورند.

So there are issues with them,

بنابراین مشکلاتی با آنها وجود دارد،

but wind turbines.

اما توربین های بادی.

Wind farms.

مزارع بادی

Well, let's have a look.

خوب، بیایید نگاهی بیندازیم.

Same thing.

همین مورد

It's just where you put wind turbines

اینجا جایی است که شما توربین های بادی را

in an organized place.

در یک مکان سازمان یافته قرار می دهید.

Of course, it's not a farm as, as you imagine

البته، آن‌طور که تصور می‌کنید

like farm animals,

مانند حیوانات مزرعه، مزرعه نیست،

but it's just a group of turbines together.

بلکه فقط یک گروه از توربین‌ها است.

Okay.

باشه

In the past, of course, we had windmills.

در گذشته البته آسیاب بادی داشتیم.

The windmill is also...

آسیاب بادی هم هست...

But a windmill is one word.

اما آسیاب بادی یک کلمه است.

And that's a slightly, a different...

و این کمی متفاوت است...

Well, yeah, it's a slightly different thing.

خب، آره، این یک چیز کمی متفاوت است.

But if you can see here,

اما اگر می توانید اینجا را ببینید

this, if you like, is the more traditional windmill.

، اگر دوست دارید، این آسیاب بادی سنتی تر است.

The windmill was traditionally...

آسیاب بادی به صورت سنتی بود...

I don't think...

فکر نمی کنم...

Again, I'm not an expert,

باز هم من متخصص نیستم

but I don't think it was used to create energy

اما فکر نمی کنم برای ایجاد انرژی

for electricity.

برای برق استفاده شده باشد.

It was used to create energy

برای ایجاد انرژی

for that building, for that farm

برای آن ساختمان، برای آن مزرعه

to grind the grain grains and make the bread.

برای آسیاب کردن دانه های غلات و تهیه نان استفاده می شد.

It was a localized thing.

یک چیز محلی بود.

So it's an old fashioned thing.

بنابراین این یک چیز قدیمی است.

A bit like if you look at the windmills in Spain,

کمی شبیه به آسیاب‌های بادی در اسپانیا،

going back to Cervantes and "Don Quixote,"

بازگشت به سروانتس و «دن کیشوت»،

fighting the windmills.

جنگ با آسیاب‌های بادی.

So a windmill is more of an old fashioned word if you like.

بنابراین اگر دوست دارید آسیاب بادی یک کلمه قدیمی است.

Wind turbines are an eyesore.

توربین های بادی یک درد چشم هستند.

An eyesore

درد چشم

is something not nice to look at?

چیزی نیست که به آن نگاه کنیم؟

Whoops, to look at.

اوه، برای نگاه کردن.

Right, eyesore.

درسته، چشم درد

It makes your eye sore.

چشم شما را درد می کند.

Makes your eye sore.

چشم شما را درد می کند.

Sore means it's hurting.

زخم یعنی درد داره

Ow.

اوه

Ooh.

اوه

I'm just acting,

من فقط بازیگری می کنم،

but if your eye is sore, it hurts.

اما اگر چشم شما زخم باشد، درد دارد.

When we say that building is an eye sore,

وقتی می گوییم ساختمان چشم زخم است، به

it means it looks horrible.

این معنی است که وحشتناک به نظر می رسد.

Because you've got all this nature right in the countryside,

چون شما این همه طبیعت را درست در حومه شهر دارید،

and then, oh, we've got a wind turbine.

و بعد، اوه، ما یک توربین بادی داریم.

It's an eyesore.

این یک چشم درد است.

It looks horrible.

وحشتناک به نظر می رسد.

That's another complaint about wind turbines.

این شکایت دیگری در مورد توربین های بادی است.

Is that they are an eyesore.

آیا آنها چشم زخم هستند.

Boya says, "I used to work with a wind energy company."

بویا می گوید: من با یک شرکت انرژی بادی کار می کردم.

Right, so you are the expert.

درست است، پس شما متخصص هستید.

Please keep me in check.

لطفا مرا تحت نظر داشته باشید.

Let me know if I'm making mistakes.

اگر اشتباه می کنم به من اطلاع دهید.

Kadhim, "It's important to involve ecolinguistics

کاظم، " درگیر کردن زبان شناسی

in study language class."

در کلاس زبان مهم است."

Oh, that is such an interesting statement.

اوه، این جمله جالبی است.

That is so interesting.

این خیلی جالب است. روز گذشته با

I came across a website, Kadhim, the other day

وب سایتی به نام کاظم برخورد کردم

and I don't know if I've still got it.

و نمی دانم هنوز آن را دارم یا نه.

I'm gonna have a look if I've still got it

اگر هنوز آن را دارم نگاهی می‌اندازم،

'cause I will share it with you.

زیرا آن را با شما به اشتراک می‌گذارم.

Have I still got it?

آیا هنوز آن را دارم؟

Let me just have a look.

بذار فقط یه نگاهی بندازم

Yeah, look at this.

آره اینو ببین

I've just found it.

تازه پیداش کردم

Let me share this one with you.

بگذارید این یکی را با شما به اشتراک بگذارم.

I'll put it in the chat

من آن را در چت قرار می دهم

and let me just show you up here.

و اجازه می دهم فقط شما را اینجا نشان دهم.

It's really, really interesting

این واقعاً بسیار جالب است

because this is by a lady called Helen, I think.

زیرا فکر می کنم این توسط خانمی به نام هلن است.

And Helen promotes the use of ecolinguistics

و هلن استفاده از زبان شناسی زیست محیطی را

in English language and learning English.

در زبان انگلیسی و یادگیری زبان انگلیسی ترویج می کند. اگر علاقه مند هستید،

Let me just show you briefly if you're interested.

بگذارید به طور خلاصه به شما نشان دهم .

Ecolinguistics, learning English

بوم شناسی، یادگیری زبان انگلیسی

and caring for the environment.

و مراقبت از محیط زیست.

Helen Doron, English.

هلن دورون، انگلیسی.

And she talks about the importance of the language.

و او در مورد اهمیت زبان صحبت می کند .

Greenspeak, she talks about,

Greenspeak، او درباره

how we talk about the environment.

نحوه صحبت ما درباره محیط زیست صحبت می کند.

Our choice of words.

انتخاب کلمات ما

And she gives some very good examples.

و او مثال های بسیار خوبی می دهد.

I'm trying to find an example.

من سعی می کنم یک مثال پیدا کنم.

I think one of the examples she gives is

من فکر می کنم یکی از مثال هایی که او می آورد این است که

we often talk about fighting climate change.

ما اغلب در مورد مبارزه با تغییرات آب و هوایی صحبت می کنیم.

And she says that's terrible

و او می‌گوید که این وحشتناک است،

because when you are fighting something,

زیرا وقتی در حال مبارزه با چیزی هستید، به

it sounds like it's not your responsibility.

نظر می‌رسد که مسئولیت شما نیست.

Something is attacking you, and so you're fighting.

چیزی به شما حمله می کند و بنابراین شما دارید می جنگید.

But, actually, climate change is not attacking us.

اما، در واقع، تغییرات آب و هوایی به ما حمله نمی کند.

We humans caused climate change.

ما انسانها باعث تغییرات آب و هوایی شدیم.

We're responsible.

ما مسئولیم

So to say fighting climate change is misleading.

بنابراین گفتن مبارزه با تغییرات آب و هوایی گمراه کننده است.

It's not accurate

درست نیست

because we're responsible.

چون ما مسئولیم.

So she proposes different words

بنابراین او

instead of fighting climate change...

به جای مبارزه با تغییرات آب و هوایی، کلمات متفاوتی را پیشنهاد می کند...

I can't remember.

یادم نمی آید.

She has another example,

او مثال دیگری دارد،

Something like, what was it?

چیزی شبیه به این، چه چیزی بود؟

Fighting pollution, fighting global warming.

مبارزه با آلودگی، مبارزه با گرمایش زمین.

Yeah, change this into stop global warming,

بله، این را به توقف گرمایش جهانی،

stop pollution,

متوقف کردن آلودگی تغییر دهید،

which means that we take responsibility.

به این معنی که ما مسئولیت را بر عهده می گیریم.

I thought that was really interesting.

فکر کردم واقعا جالب بود از

I went down a rabbit hole when I looked at that.

سوراخ خرگوش که نگاه کردم پایین رفتم.

I began exploring.

شروع به کاوش کردم.

If you want to investigate, I put the link in the chat.

اگه میخوای تحقیق کنی لینکش رو گذاشتم تو چت.

It's really interesting.

واقعا جالب است.

Thank you for highlighting that.

با تشکر از شما برای برجسته کردن آن.

Thank you.

متشکرم.

Natalia says, "When studying for IELTS,

ناتالیا می گوید: "هنگام تحصیل برای آیلتس،

I not only learn about the language,

نه تنها زبان را یاد می گیرم،

but I also gain general knowledge."

بلکه دانش عمومی نیز کسب می کنم."

Yeah.

آره

I agree, me too as a teacher.

من هم به عنوان معلم موافقم.

Very, very, very interesting.

خیلی خیلی خیلی جالبه

Okay.

باشه

(Keith laughs)

(کیت می خندد)

Here's a comment because...

این یک نظر است زیرا...

Can I explain this because this is quite funny?

می توانم این را توضیح دهم چون این خیلی خنده دار است؟

I know it's not appropriate.

میدونم مناسب نیست

It's not appropriate, but it's funny

مناسب نیست، اما خنده دار است

'cause I was listening to the news this morning.

، چون امروز صبح داشتم به اخبار گوش می دادم.

People sometimes have put problem with winds

مردم گاهی اوقات با باد مشکل دارند

because the news this morning was talking about the weather.

زیرا اخبار امروز صبح در مورد آب و هوا صحبت می کرد.

They would say we have some sunny spells today,

آنها می گویند امروز چند طلسم آفتابی داریم،

but there'll be some problem with wind.

اما مشکلی با باد وجود خواهد داشت.

And I had to laugh because

و من مجبور شدم بخندم زیرا

problem with wind means (blows air)

مشکل با باد یعنی (هوا می‌وزد)

but it also means when you're farting.

اما به معنای زمانی است که شما گوز می‌کنید.

If you eat too many beans and you're farting,

اگر لوبیا زیاد می خورید و گوز می خورید،

problem with wind.

مشکل باد است.

I know, not appropriate, but quite funny, I think.

می دانم، مناسب نیست، اما به نظر من کاملاً خنده دار است.

Let's come back to the lesson.

بیایید به درس برگردیم.

Wind.

باد.

The next one, solar.

بعدی، خورشیدی.

So solar energy.

پس انرژی خورشیدی

So remember we're focusing on renewable energy.

بنابراین به یاد داشته باشید که ما روی انرژی های تجدیدپذیر تمرکز می کنیم.

Solar just means from the sun basically,

خورشیدی فقط به معنای از خورشید است،

right, from the sun.

درست، از خورشید.

Whoops.

اوف

Solar.

خورشیدی.

So it's a O, solar.

بنابراین یک O، خورشیدی است.

It's not solar.

خورشیدی نیست

It's solar.

خورشیدی است.

Solar.

خورشیدی.

However, if the next word is an E,

با این حال، اگر کلمه بعدی یک E باشد،

then you will pronounce the R.

R. انرژی خورشیدی را تلفظ خواهید کرد

Solar energy.

.

Can you hear that?

آیا می توانید آن را بشنوید؟

Solar energy.

انرژی خورشیدی.

We pronounce the R.

ما R را تلفظ می کنیم.

It's linked, solar energy.

انرژی خورشیدی مرتبط است.

Solar panels, we don't pronounce it.

پانل های خورشیدی، ما آن را تلفظ نمی کنیم.

Solar panels.

پنل های خورشیدی.

Solar panels.

پنل های خورشیدی.

Solar heating.

گرمایش خورشیدی.

Don't pronounce the R.

R را تلفظ نکنید.

So only when there's a vowel in the next word

بنابراین فقط زمانی که یک مصوت در کلمه بعدی وجود داشته باشد،

you will pronounce that R.

آن R را تلفظ خواهید کرد.

Okay, solar.

Okay, solar.

Solar energy, solar power.

انرژی خورشیدی، انرژی خورشیدی.

Solar panels, I'm sure you know,

پنل های خورشیدی، مطمئنم که می دانید،

but just in case,

اما در هر صورت،

let's go and explore together.

بیایید با هم برویم و کاوش کنیم.

Solar panels are these that you put on the roof

پنل های خورشیدی آنهایی هستند که روی پشت بام

or in the garden.

یا باغ قرار می دهید.

Wow, look at these in the garden

وای، اینها را در باغ نگاه کنید

My friend recently put some solar panels.

دوست من اخیراً تعدادی پنل خورشیدی گذاشته است.

He lives in Belgium,

او در بلژیک زندگی می کند

and they've put solar panels on the roof.

و آنها پنل های خورشیدی را روی پشت بام قرار داده اند.

Interesting.

جالبه

Actually, I have a friend who lives in Brighton,

در واقع، من یک دوست دارم که در برایتون زندگی می کند،

which is in the south of England

که در جنوب انگلستان است

and they've put solar panels.

و آنها پنل های خورشیدی گذاشته اند.

He says it's great

او می‌گوید این فوق‌العاده است

because it gets the energy when the sun's shining,

زیرا زمانی که خورشید می‌تابد انرژی دریافت می‌کند،

the energy goes into a battery,

انرژی به باتری می‌رود،

and that then is delivered to the community storage,

و سپس به انبار جامعه تحویل داده می‌شود

and then it's redistributed.

و سپس دوباره توزیع می‌شود.

and they can earn money.

و می توانند درآمد کسب کنند.

If they collect more energy than they use,

اگر آنها انرژی بیشتری نسبت به مصرف خود جمع آوری کنند،

then their energy bill is not only zero,

قبض انرژی آنها نه تنها صفر است،

but they can get money

بلکه می توانند پول دریافت کنند

because they're contributing to the community energy.

زیرا در انرژی جامعه مشارکت دارند.

So it costs money to put the solar panel up,

بنابراین نصب پنل خورشیدی هزینه دارد،

but actually you can earn money.

اما در واقع می توانید درآمد کسب کنید.

I think, this is not a promotion.

من فکر می کنم، این یک تبلیغ نیست.

It's just what he told me.

این فقط همان چیزی است که او به من گفت.

This is not professional financial advice.

این توصیه مالی حرفه ای نیست.

Solar heating,

گرمایش خورشیدی،

so that's when you're getting heating from the sun,

بنابراین زمانی است که شما گرمایش را از خورشید دریافت می کنید،

solar heating from the solar panels.

گرمایش خورشیدی از پانل های خورشیدی.

It's not cheap to install.

نصب آن ارزان نیست.

So you can say to put up or to install solar panels.

بنابراین می توان گفت که نصب یا نصب پنل های خورشیدی.

To install

برای نصب

equals here to put up

برابر است با قرار دادن

or to connect.

یا اتصال.

You could say to connect solar panels,

می توان گفت برای اتصال پنل های خورشیدی،

to put up, to connect solar panels

قرار دادن، وصل کردن پنل های خورشیدی

in this context.

در این زمینه.

Good.

خوب

Markus says, "In terms of climate change,

مارکوس می گوید: از نظر تغییرات آب و هوایی،

we are playing with fire."

ما با آتش بازی می کنیم.

Nice idiom, very good, very, very good.

اصطلاح زیبا، خیلی خوب، خیلی خیلی خوب. بله

Yes.

Parent Loves, "Hello, from Bangladesh."

پدر و مادر دوست دارند، "سلام، از بنگلادش."

The idiom of to go down a rabbit hole.

اصطلاح به پایین رفتن از سوراخ خرگوش.

Yeah, when you start discovering more and more things.

بله، وقتی شروع به کشف چیزهای بیشتر و بیشتری می کنید.

Okay.

باشه

Gabor says, "Very important problem is with renewables,

گابور می‌گوید: "مشکل بسیار مهم انرژی‌های تجدیدپذیر،

particularly the solar, the energy storing.

به‌ویژه انرژی خورشیدی، ذخیره انرژی است.

Sun is not shining at night."

خورشید در شب نمی‌تابد."

It's a challenge, rather than a problem.

این یک چالش است، نه یک مشکل.

I think it is a challenge,

من فکر می کنم این یک چالش است،

but I think there are ways of doing it.

اما فکر می کنم راه هایی برای انجام آن وجود دارد.

I'm sure there are.

من مطمئن هستم که وجود دارد. بله

Yes.

"Solar energy is a nice topic to discuss,

"انرژی خورشیدی موضوع خوبی برای بحث است،

but I'm sure it will take too much time

اما من مطمئن هستم که زمان زیادی

to get ins and outs."

برای رسیدن به درون و برون نیاز خواهد داشت."

Yes, I agree.

بله موافقم

I agree. Yes.

موافقم بله

Eva says, "We have installed

ایوا می گوید: ما

the solar panels on the roof of our house."

پنل های خورشیدی را روی پشت بام خانه خود نصب کرده ایم.

Well done. Great.

آفرین. عالیه

Elvira, yes, you can say a solar cell as well.

الویرا، بله، می توان گفت یک سلول خورشیدی هم هست. بله

Yes.

Okay.

باشه

Brian, "Installing solar panels

برایان، "نصب پنل های خورشیدی

could be profitable in the long run?"

می تواند در دراز مدت سودآور باشد؟"

Maybe. I'm not an expert.

شاید. من متخصص نیستم

Maybe.

شاید.

Jack says, "I think solar energy is a sustainable power."

جک می گوید: "من فکر می کنم انرژی خورشیدی یک قدرت پایدار است."

Agreed. Yes.

موافقت کرد. بله

And Kristen, hello Kristen,

و کریستن، سلام کریستن،

"I saw some solar panels on the roof

"من چند پنل خورشیدی را روی پشت بام

in the suburb of Edinburgh."

در حومه ادینبورگ دیدم."

Interesting, right, Edinburgh,

جالب است، درست است، ادینبورگ،

'cause it doesn't...

چون اینطور نیست...

It doesn't shine very much in Scotland.

در اسکاتلند چندان نمی درخشد.

The sun doesn't shine very much.

خورشید زیاد نمی تابد.

Kristen, by the way, I just saw your email before.

کریستن، اتفاقا، من قبلا ایمیل شما را دیدم.

I will get back to you soon, sounds very exciting.

من به زودی با شما تماس خواهم گرفت، به نظر بسیار هیجان انگیز است.

Solar power.

انرژی خورشیدی.

Let's look at hydropower.

بیایید به انرژی آبی نگاه کنیم.

Hydropower, in case you don't know, is power from water.

برق آبی، اگر نمی دانید، نیروی آب است.

Hydropower.

برق آبی.

Hydro, water, hydropower.

آب، آب، برق آبی.

You can have hydropower energy.

شما می توانید انرژی آبی داشته باشید.

Hydropower normally is one word.

برق آبی معمولا یک کلمه است.

You may see it sometimes with a hyphen.

ممکن است گاهی آن را با خط فاصله ببینید.

It is possible with a hyphen,

با خط فاصله ممکن است،

but normally it's one word.

اما معمولا یک کلمه است.

Hydropower energy, hydropower plant, hydropower dam.

انرژی برق آبی، نیروگاه آبی، سد برق آبی.

Okay.

باشه

So the hydropower plant is just

بنابراین نیروگاه برق آبی همان کارخانه ای است

the kind of the factory that organizes the energy.

که انرژی را سازماندهی می کند.

The dam, you probably know, but let me show you.

سد، شما احتمالا می دانید، اما اجازه دهید به شما نشان دهم.

Again, let's go down the rabbit hole of Google.

بیایید دوباره از سوراخ خرگوش گوگل برویم.

Let's go and have a look at a hydropower dam.

بیایید برویم و به یک سد نیروگاه آبی نگاه کنیم.

This is what it looks like.

این چیزی است که به نظر می رسد.

It's basically a dam on a river or a lake

اساساً یک سد بر روی رودخانه یا دریاچه است

that stops the water and controls the pressure,

که آب را متوقف می کند و فشار را کنترل می کند

and that's where you get the energy.

و از آنجا انرژی دریافت می کنید.

I don't know the ins and outs,

من زیر و بم را نمی دانم،

but it looks like this.

اما به نظر می رسد این است.

I don't how it works.

من نمی دانم چگونه کار می کند

That's a nice expression.

این تعبیر خوبی است.

Somebody just used that.

یک نفر فقط از آن استفاده کرد.

Let's add that.

بیایید اضافه کنیم که.

I don't know the ins and outs of hydropower.

من ریزه کاری های برق آبی را نمی دانم.

It seems to be popular in many areas.

به نظر می رسد در بسیاری از مناطق محبوب است.

Okay, I like that 'cause that's a nice natural thing

خوب، من این را دوست دارم، زیرا این یک چیز طبیعی خوب است که

you can say in your conversation.

می توانید در مکالمه خود بگویید.

I dunno the ins and outs.

من ریزه کاری ها را نمی دانم.

Okay, to know the ins and outs...

خوب، برای دانستن نکات مهم...

Let me scroll down.

اجازه دهید به پایین اسکرول کنم.

To know the ins and outs of something

دانستن ریزه کاری های یک چیزی،

is to know the details of something.

دانستن جزئیات آن است.

It's great when you're talking about

وقتی در مورد موضوعی صحبت می کنید که

a subject where you are not an expert,

در آن متخصص نیستید،

like the economy or environment.

مانند اقتصاد یا محیط زیست، عالی است.

You can say, well, I don't know the ins and outs,

شما می توانید بگویید، خوب، من زیر و بم را نمی دانم،

but I think it's a good thing.

اما به نظرم چیز خوبی است.

Yeah, I don't know the ins and outs of solar panels,

بله، من جزئیات پنل های خورشیدی را نمی دانم،

but a lot of people are using them.

اما افراد زیادی از آنها استفاده می کنند.

Nice little expression, to know the ins and outs of that.

بیان کوچک زیبا، برای دانستن نکات و نکات آن.

Thank you for that.

از این بابت متشکرم.

I forgot who it was,

فراموش کردم کی بود،

but somebody shared that and just reminded me.

اما یکی آن را به اشتراک گذاشت و فقط به من یادآوری کرد.

Hydropower dams, they're good,

سدهای برق آبی، خوب هستند،

but they do need some deforestation.

اما به جنگل زدایی نیاز دارند.

To make them you, you are gonna destroy some of the habitat,

برای اینکه آنها را به خود تبدیل کنید، می خواهید برخی از زیستگاه ها، زیستگاه طبیعی را از بین ببرید

the natural habitat.

.

And as Mayrush says, "Hydropower dam,

و همانطور که میروش می گوید: "سد برق آبی،

one of the cause of the floods."

یکی از عوامل سیل."

In some countries, that's true.

در برخی کشورها، این درست است. بله نیروگاه های

Yes.

"There are many hydropower in Vietnam."

آبی زیادی در ویتنام وجود دارد.

Right.

درسته

Now, hydropower

اکنون، نیروی آبی

is a noun but it's uncountable.

یک اسم است، اما غیرقابل شمارش است.

So this is really good

بنابراین این واقعاً خوب است،

'cause it helps you and everybody just be aware.

زیرا به شما و همه کمک می کند تا آگاه باشید.

Because it's uncountable,

از آنجا که غیرقابل شمارش است،

you cannot say there are many hydropowers

نمی توانید بگویید که نیروگاه های آبی زیادی وجود دارد

'cause you can't put the S.

، زیرا نمی توانید S را قرار دهید.

So because you cannot count it,

بنابراین چون نمی توانید آن را بشمارید،

it's uncountable like pollution.

مانند آلودگی غیرقابل شمارش است.

There is a lot of pollution

آلودگی زیادی وجود دارد،

So you have to say there is a lot of hydropower.

بنابراین باید بگویید که انرژی آبی زیادی وجود دارد.

There is a lot of, excuse me, of...

There's a lot of hydropower in Vietnam.

در ویتنام انرژی آبی زیادی وجود دارد، ببخشید.

There's a lot of solar power in Vietnam.

انرژی خورشیدی زیادی در ویتنام وجود دارد.

And I've just noticed

و من تازه متوجه شدم که

I'm making all the mistakes, Nguyen Van,

دارم تمام اشتباهات را انجام می دهم، نگوین وان،

but hydropower as one word.

اما انرژی آبی در یک کلمه.

Perfect.

عالی

That's great. That is a big help to everybody.

این عالی است. این کمک بزرگی به همه است.

Thank you so much.

خیلی ممنون

Let's see.

ببینیم

We've got here.

ما به اینجا رسیدیم

I can't pronounce your name,

من نمی توانم نام شما را تلفظ کنم،

but even the solar panel cost fortune anyway,

اما حتی پانل خورشیدی به هر حال هزینه زیادی دارد،

it is beneficial.

مفید است.

Yes,

بله،

Yes. True.

بله. درست است.

It costs a fortune.

هزینه زیادی دارد.

To cost a fortune, great expression.

برای هزینه گزافی، بیان عالی.

Well done.

آفرین.

To cost a fortune, yes.

برای هزینه گزافی، بله.

Anna is laughing about the wind joke.

آنا به شوخی باد می خندد.

The water will turn the turbine,

آب توربین را می چرخاند

and the turbine will generate electricity.

و توربین برق تولید می کند.

Brilliant.

درخشان

Nice. Good.

خوبه خوب

I don't know the ins and outs, but you do, which is great.

من ریزه کاری ها را نمی دانم، اما شما می دانید، که عالی است.

Farshid, We have so...

فرشید، ما خیلی ...

Okay, I'm gonna do the same thing.

باشه، من هم همین کار را می کنم.

This is really useful.

این واقعا مفید است.

I think it's really useful for everybody.

من فکر می کنم واقعا برای همه مفید است.

Solar, also here,

خورشیدی، همچنین در اینجا،

let's put solar energy,

بگذارید انرژی خورشیدی را بگذاریم،

is uncountable like pollution, hydropower, solar energy.

مانند آلودگی، انرژی آبی، انرژی خورشیدی غیرقابل شمارش است.

So Farshid, what do you think it should be?

پس فرشید به نظرت چی باید باشه؟

We have so much,

ما خیلی داریم،

so much.

خیلی زیاد.

'Cause many, you can count.

چون خیلی ها، می توانید بشمارید.

Much, uncountable.

زیاد، غیرقابل شمارش

Lovely grammar class.

کلاس گرامر دوست داشتنی

Thank you, Farshid, for sharing that.

ممنون فرشید که به اشتراک گذاشتی

That's really, really good.

این واقعاً خیلی خوب است.

Okay.

باشه

Brian, very funny, very funny.

برایان، خیلی خنده دار، خیلی خنده دار.

Great. One more.

عالیه یکی دیگه

Kalyani says, "In my city, we have hydropower dam.

کالیانی می‌گوید: "در شهر من، سد نیروگاه آبی داریم.

On rainy season, we usually visit there,

در فصل بارندگی معمولاً به آنجا سر می‌زنیم،

but, you know, I, most of the time, drop the ball

اما، می‌دانید، من بیشتر وقت‌ها

while it comes to study about that dam."

برای مطالعه درباره آن سد، توپ را رها می‌کنم."

Nice. I love it.

خوبه من آن را دوست دارم.

Good.

خوب

Thank you very much for sharing.

خیلی ممنون که به اشتراک گذاشتید.

That's nice. Good.

این خوب است. خوب

Okay, hydropower.

باشه، برق آبی.

The last one, the last two,

آخرین، دو مورد آخر،

we've got zero emission.

انتشار صفر داریم.

This is vocabulary you will hear a lot

این واژگانی است که

when you're talking about climate change,

وقتی در مورد تغییرات آب و هوایی،

about the governments.

درباره دولت ها صحبت می کنید، زیاد خواهید شنید.

Zero emission means...

انتشار صفر یعنی...

So as an adjective,

بنابراین به عنوان یک صفت،

it's energy sources that give off no waste, no pollutants.

این منابع انرژی هستند که هیچ زباله و آلاینده ای تولید نمی کنند.

Remember pollutants, the countable noun,

آلاینده ها، اسم قابل شمارش،

things that pollute?

چیزهایی که آلوده می کنند را به خاطر دارید؟

For example, scientists are developing zero-emission motors.

به عنوان مثال، دانشمندان در حال توسعه موتورهایی با انتشار صفر هستند.

Okay, so you'll hear, as an adjective, zero-emission motors,

خوب، پس به عنوان یک صفت، موتورهای آلایندگی صفر،

zero-emission cars,

خودروهای آلایندگی صفر،

zero-emission engines,

موتورهای آلایندگی صفر،

things like that.

چیزهایی از این قبیل را خواهید شنید.

Giving no pollutants.

عدم دادن آلاینده

So a lot of the Tesla electric vehicles,

بنابراین، بسیاری از خودروهای الکتریکی تسلا،

I don't know...

من نمی‌دانم...

I don't know if they are zero-emission cars yet,

من هنوز نمی‌دانم که آیا آنها خودروهای آلایندگی صفر هستند

or if they're trying to produce zero-emission cars.

یا در تلاش برای تولید خودروهای آلایندگی صفر هستند.

I don't know the ins and outs.

من ریزه کاری ها را نمی دانم.

Does anybody know?

کسی میدونه؟

Net zero basically means

صفر خالص اساساً به این معنی است که

the carbon we put into the air will be less,

کربنی که در هوا وارد می کنیم کمتر

or at least no more than the carbon we take out.

یا حداقل از کربنی که خارج می کنیم بیشتر نخواهد بود.

So the balance is zero.

پس تعادل صفر است.

So there's the carbon we take out

بنابراین کربنی که خارج می کنیم وجود دارد

and the carbon we put in

و کربنی که وارد می کنیم

is is no more.

دیگر وجود ندارد.

If the carbon we put into the air is too much,

اگر کربنی که به هوا وارد می کنیم بیش از حد باشد،

that's pollution.

این آلودگی است.

But if it's less or no more, net zero,

اما اگر کمتر یا بیشتر نباشد، صفر خالص

and the result is total greenhouse gas emissions in the air

و نتیجه این است که مجموع انتشار گازهای گلخانه‌ای در هوا

would never increase.

هرگز افزایش نخواهد یافت.

So that's why, a while ago,

بنابراین، به همین دلیل است که چندی پیش،

many countries agreed

بسیاری از کشورها موافقت کردند

or they aim to be net zero by 2050.

یا قصد دارند تا سال 2050 صفر خالص باشند.

Net zero is an adjective, okay, as well.

صفر خالص یک صفت است، خوب، همچنین.

Great. Good.

عالیه خوب

That's my geography lesson.

این درس جغرافیا من است.

Vietnam commits to net zero by 2050.

ویتنام متعهد می شود تا سال 2050 به صفر خالص برسد

Great. Good.

. عالی است. خوب

Yes, Eva, geothermal energy also.

بله، اوا، انرژی زمین گرمایی نیز.

I was just keeping it brief, but you're right.

من فقط مختصر گفتم، اما حق با شماست.

So creating energy from the...

بنابراین، ایجاد انرژی از ...

It's from the heat in the earth if I understand correctly,

این انرژی از گرمای زمین است، اگر من درست بفهمم،

that's geothermal energy.

انرژی زمین گرمایی است.

Yeah.

There is more we can talk about, you're right.

آره چیزهای

بیشتری وجود دارد که می توانیم در مورد آنها صحبت کنیم، حق با شماست.

"EV will something along the lines

"EV چیزی در امتداد خطوط

bring zero emission in a manner of speaking."

انتشار صفر را در شیوه صحبت کردن به ارمغان می آورد."

Electric vehicles, right.

خودروهای برقی، درست است.

Brian says, "Can there ever be zero emission humans?"

برایان می‌گوید: «آیا ممکن است انسان‌هایی با انتشار صفر وجود داشته باشند؟»

That is a very, very good question Brian,

این سوال بسیار بسیار خوبی است برایان،

and I'm not sure.

و من مطمئن نیستم.

Alexander says, "The problem of Tesla

الکساندر می گوید: "مشکل تسلا

is that their battery is not renewable

این است که باتری آنها قابل تجدید نیست

and would damage ecology after usage."

و پس از استفاده به محیط زیست آسیب می رساند."

And I understand the batteries are quite expensive as well.

و من می دانم که باتری ها نیز بسیار گران هستند.

Leila, very good.

لیلا خیلی خوبه

Governments are making an effort

دولت ها تلاش می کنند

to reduce their carbon footprint to net zero.

تا ردپای کربن خود را به صفر برسانند.

Carbon footprint is another good collocation.

ردپای کربن یکی دیگر از ترکیب های خوب است.

It's how much carbon you put into the air.

این مقدار کربنی است که شما وارد هوا می کنید. بله

Yes.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)