How to talk about CLIMATE CHANGE in English

- How do you talk about climate change in English

- چگونه در مورد تغییرات آب و هوایی به زبان انگلیسی

and with confidence?

و با اطمینان صحبت می کنید؟

Let's find out.

بیایید دریابیم.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello, this is Keith from English Speaking Success.

سلام، این کیث از English Speaking Success است.

And also, if you didn't know,

و همچنین، اگر نمی دانستید،

I run the website Keith Speaking Academy.

من وب سایت Keith Speaking Academy را اجرا می کنم.

Nice to see you here.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Hoping to, well, help you speak better English,

به امید اینکه به شما کمک کند انگلیسی بهتر صحبت کنید،

give better answers and get a higher score

پاسخ های بهتری بدهید و نمره بالاتری

on IELTS Speaking.

در اسپیکینگ آیلتس بگیرید.

So today I'm going to take you on a rather quick tour

بنابراین امروز قصد دارم شما را به یک تور نسبتاً سریع

of the key language you need to speak about climate change.

از زبان کلیدی که برای صحبت در مورد تغییرات آب و هوا نیاز دارید ببرم.

We're gonna look at five things.

ما پنج چیز را بررسی خواهیم کرد.

You're going to learn key terminology,

شما قرار است اصطلاحات کلیدی،

some advance collocations,

چند ترکیب پیشرو،

some useful verbs, some nice phrasal verbs

چند افعال مفید، برخی از افعال عبارتی زیبا

and five, some idiomatic expressions.

و پنج، برخی اصطلاحات اصطلاحی را بیاموزید.

It doesn't get any better.

بهتر نمی شود.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

Right, let's dig in first with some terminology.

درست است، بیایید ابتدا با برخی اصطلاحات وارد بحث شویم.

First one, of course, climate change.

اول، البته، تغییرات آب و هوا.

Of course.

البته.

This is the longterm change to the weather

این تغییر طولانی مدت آب

and the temperature in the world.

و هوا و دمای جهان است.

We're getting more extreme weather.

هوای شدیدتری داریم.

Storms and flooding and so on.

طوفان و سیل و غیره.

And of course, global warming,

و البته گرمایش زمین،

as the planet gets warmer or hotter.

با گرمتر یا گرم شدن سیاره.

Number two, CO2.

شماره دو، CO2.

Not CEO.

نه مدیر عامل

CO2 is carbon dioxide.

CO2 دی اکسید کربن است.

Carbon dioxide.

دی اکسید کربن.

Carbon dioxide is one of the gasses,

دی اکسید کربن یکی از گازها است

it's one of the greenhouse gasses

، یکی از گازهای گلخانه ای است

that contributes to global warming and climate change.

که به گرم شدن کره زمین و تغییرات آب و هوایی کمک می کند.

It's kind of seen as the baddy.

به نوعی بدجنس دیده می شود.

The not good gas.

گاز خوب نیست

That is part of the problem.

این بخشی از مشکل است.

The next one, carbon emissions.

مورد بعدی، انتشار کربن.

Difficult to say.

گفتنش سخته

Carbon emissions.

انتشار کربن.

Can you say it?

میشه بگی؟

Great.

عالی.

So carbon emissions is how much carbon we put

بنابراین انتشار کربن میزان کربنی است که ما

into the atmosphere.

وارد جو می کنیم.

So when we burn fossil fuels like oil, gas, coal,

بنابراین وقتی سوخت‌های فسیلی مانند نفت، گاز، زغال‌سنگ را می‌سوزانیم،

then what happens is we're putting CO2 into the air.

اتفاقی که می‌افتد این است که CO2 را به هوا می‌ریزیم.

This is the damage we do.

این آسیبی است که ما وارد می کنیم.

Of course there are also natural carbon emissions.

البته انتشار کربن طبیعی نیز وجود دارد.

For example, from breathing or decomposition as well.

مثلاً از تنفس یا تجزیه نیز.

Next one, carbon footprint.

مورد بعدی، ردپای کربن.

You know when you walk on the sand, you leave a footprint

می‌دانی وقتی روی شن‌ها راه می‌روی، رد پایی در شن‌ها باقی می‌گذاری و می‌توانی

in the sand and you can see where you've been?

ببینی کجا بوده‌ای؟

Carbon footprint is the same idea.

ردپای کربن نیز همین ایده است.

It's how much CO2 you put into the atmosphere.

این مقدار CO2 است که شما وارد جو می کنید.

And from your activities, like using electricity,

و از فعالیت‌های شما، مانند استفاده از برق،

maybe taking a plane somewhere, or driving your car,

شاید سوار شدن با هواپیما به جایی، یا رانندگی با ماشین خود،

we can see how much CO2 you're putting out.

می‌توانیم میزان CO2 را ببینیم.

That's your carbon footprint.

این ردپای کربن شماست.

It can apply to a person, to a company,

این می تواند برای یک شخص، برای یک شرکت،

to an event.

برای یک رویداد اعمال شود.

The carbon footprint.

ردپای کربن

Next, carbon neutral.

بعد، کربن خنثی.

The idea here is that when the CO2 we put

ایده اینجا این است که وقتی دی اکسید کربنی که

into the environment is the same as the CO2

به

we take out of the environment

محیط وارد

that it's carbon neutral, it's level.

می کنیم با دی اکسید کربنی که از محیط خارج می کنیم یکسان است که کربن خنثی است، سطح آن است.

So for example, if you're driving your car

بنابراین، برای مثال، اگر با ماشین

to your friend's house,

خود به خانه دوست خود می‌روید،

you're putting CO2 into the atmosphere from your car,

دی‌اکسید کربن را از خودروی خود وارد جو می‌کنید

the fuel from the car.

، سوخت خودرو.

However, if when you get to your friend's house

با این حال، اگر وقتی به خانه

you plant a tree,

دوستتان می‌رسید درختی بکارید

the tree will be taking in CO2 and that can balance out,

، درخت CO2 دریافت می‌کند و می‌تواند تعادل را حفظ کند،

so you're carbon neutral.

بنابراین کربن خنثی هستید.

Clever, hey?

باهوش، هی؟

Although, your friend's gonna end up with a lot of trees

اگرچه، دوست شما در نهایت با درختان زیادی

in his garden.

در باغش مواجه خواهد شد.

Next, net zero emissions.

بعد، انتشار صفر خالص.

To be honest, it's the same as carbon neutral.

صادقانه بگویم، این همان کربن خنثی است.

So all of the big governments around the world

بنابراین همه دولت‌های بزرگ در سراسر

are now striving to have net zero emissions.

جهان اکنون در تلاش هستند تا انتشار خالص صفر داشته باشند.

So that at the end of the day what they put out

به طوری که در پایان روز چیزی که آنها بیرون

and bring in is gonna be the same.

می آورند و می آورند یکسان باشد.

So there's no extra CO2 causing climate change.

بنابراین هیچ CO2 اضافی که باعث تغییر آب و هوا شود وجود ندارد.

So you'll hear governments talking

بنابراین می شنوید که دولت ها در

about net zero commitments.

مورد تعهدات صفر خالص صحبت می کنند.

They have a net zero commitment to be carbon neutral

آنها تعهد صفر خالص دارند

in the near future.

که در آینده نزدیک کربن خنثی باشند.

So we all have to reduce our carbon footprints.

بنابراین همه ما باید ردپای کربن خود را کاهش دهیم.

Well, there's things that governments could do,

خوب، کارهایی وجود دارد که دولت ها می توانند انجام دهند،

there's things individuals can do.

کارهایی وجود دارد که افراد می توانند انجام دهند.

That's the topic for another video.

این موضوع برای یک ویدیوی دیگر است.

Finally, renewable energy.

در نهایت انرژی های تجدیدپذیر.

So we've got energy that comes from things like coal,

بنابراین ما انرژی داریم که از چیزهایی مانند زغال‌سنگ،

gas, these fossil fuels,

گاز، این سوخت‌های فسیلی به دست می‌آید،

that once we've used them, boom, they're gone.

که وقتی از آنها استفاده کردیم، رشد می‌کنند، آنها از بین می‌روند.

We can't renew them, we can't use them again.

ما نمی توانیم آنها را تمدید کنیم، نمی توانیم دوباره از آنها استفاده کنیم.

However, things like the sun, water and the wind,

با این حال، چیزهایی مانند خورشید، آب و باد،

we can get energy from these sources

ما می‌توانیم از این منابع انرژی دریافت کنیم

and they are renewable because we could use them again.

و تجدیدپذیر هستند، زیرا می‌توانیم دوباره از آنها استفاده کنیم.

Renewable energy.

انرژی تجدید پذیر.

So, energy from the sun we call solar energy.

بنابراین انرژی حاصل از خورشید را انرژی خورشیدی می نامیم.

Energy from water we call hydro energy.

انرژی حاصل از آب را انرژی آبی می نامیم.

And energy from the wind we call wind energy.

و انرژی حاصل از باد را انرژی باد می نامیم.

There are others like geothermal,

موارد دیگری مانند زمین گرمایی وجود دارد،

but without getting too complex, that's the main thing.

اما بدون پیچیده شدن بیش از حد ، این نکته اصلی است.

Renewable energies, that's what we're all talking about.

انرژی های تجدیدپذیر، این چیزی است که همه ما در مورد آن صحبت می کنیم.

That's what we're all striving for.

این چیزی است که همه ما برای آن تلاش می کنیم.

Well, most of us.

خب اکثر ما

Great, terminology done.

عالی، اصطلاحات انجام شده است.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Okay, let's look now at advanced collocations.

خوب، بیایید اکنون به ترکیب های پیشرفته نگاه کنیم.

So when you listen to governments and activists

بنابراین وقتی به صحبت‌های دولت‌ها و فعالان

and organizations talk about climate change,

و سازمان‌ها در مورد تغییرات آب و هوایی

you're gonna hear these kind of collocations.

گوش می‌دهید، این نوع هم‌زبانی‌ها را خواهید شنید.

They're used a lot.

زیاد استفاده میشن

Very, very important.

خیلی خیلی مهمه

First of all, let's look at some words and collocations

اول از همه، اجازه دهید به چند کلمه و ترکیبی

that use the idea of big.

که از ایده بزرگ استفاده می کنند نگاه کنیم.

Something is big.

یه چیزی بزرگه

Now, people don't say it's a big challenge.

حالا مردم نمی گویند که این یک چالش بزرگ است.

Because well, you go, okay, well,

چون خوب، شما بروید، خوب، خوب،

passing IELTS is a big challenge.

قبولی در آیلتس یک چالش بزرگ است.

So in order to make people wake up

بنابراین برای بیدار کردن مردم

and to capture their attention,

و جلب توجه آنها،

often politicians and journalists use different words.

اغلب سیاستمداران و روزنامه نگاران از کلمات مختلفی استفاده می کنند.

They will say,

آنها خواهند گفت،

"Climate change is an unsurmountable challenge."

"تغییر آب و هوا یک چالش غیر قابل حل است."

Unsurmountable, means you cannot get over it.

غیر قابل غلبه، به این معنی است که شما نمی توانید از آن عبور کنید.

It's an unsurmountable challenge.

این یک چالش غیر قابل حل است.

Can you say that?

میشه اینو بگی؟

An unsurmountable challenge.

یک چالش غیر قابل حل

Right.

درست.

People could say, well it has a big impact, right.

مردم می توانند بگویند، خوب ، تأثیر زیادی دارد، درست است.

Deforestation, that's cutting down trees,

جنگل زدایی، یعنی قطع درختان،

have a big impact.

تاثیر زیادی دارد.

Okay.

باشه.

Or, it has a serious impact.

یا تأثیر جدی دارد.

Much more powerful.

بسیار قدرتمندتر

Deforestation has a serious impact.

جنگل زدایی تأثیر جدی دارد.

We could also say there's a big need to do that.

ما همچنین می توانیم بگوییم که نیاز زیادی برای انجام این کار وجود دارد.

Well, yes, I mean there's a big need to go running

خب، بله، منظورم این است که نیاز زیادی به دویدن

in the evening and get fit.

در عصر و تناسب اندام وجود دارد.

But, talking about climate change, there's an urgent need.

اما، صحبت در مورد تغییرات آب و هوایی، یک نیاز فوری وجود دارد.

You hear this all the time.

شما همیشه این را می شنوید.

There's an urgent need for us

نیاز فوری برای

to reduce our carbon footprint.

ما برای کاهش ردپای کربن وجود دارد.

Can you say that?

میشه اینو بگی؟

There's an urgent need for us

نیاز فوری برای

to reduce our carbon footprint.

ما برای کاهش ردپای کربن وجود دارد.

Lovely.

دوست داشتني.

Good.

خوب

Another one for big is, well, a big change, right.

یکی دیگر برای بزرگ، خوب، یک تغییر بزرگ است، درست است.

We need to make a big change.

ما باید یک تغییر بزرگ ایجاد کنیم.

Well, that's not very exciting.

خوب، این خیلی هیجان انگیز نیست.

No, we need to make a drastic change.

نه، ما باید یک تغییر اساسی ایجاد کنیم.

This sense of it's more than big, it has to be radical.

این حس بیشتر از بزرگ است، باید رادیکال باشد.

We need to make a drastic change.

ما باید یک تغییر اساسی ایجاد کنیم.

Lovely, great.

دوست داشتنی، عالی

So we looked at big, what about easy?

بنابراین ما به بزرگ نگاه کردیم، در مورد آسان چطور؟

Now often we see other words for easy.

اکنون اغلب کلمات دیگر را به راحتی می بینیم.

I'm just gonna throw one at you.

من فقط یکی را به تو پرتاب می کنم.

And instead of saying, there is no easy solution,

و به جای اینکه بگویید راه حل آسانی وجود ندارد

you often hear, "There is no straightforward solution."

، اغلب می شنوید: " راه حل ساده ای وجود ندارد."

Straightforward solution.

راه حل سرراست

Can you say?

می توانید بگویید؟

Great.

So there is no straightforward solution to climate change.

عالی.

بنابراین هیچ راه حل مستقیمی برای تغییر آب و هوا وجود ندارد.

Okay.

باشه.

There are some nice nifty collocations.

چند ترکیب زیبا و زیبا وجود دارد.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Okay, let's look now at four useful verbs

خوب، بیایید اکنون به چهار فعل مفید

to talk about climate change, with confidence.

برای صحبت در مورد تغییرات آب و هوایی با اطمینان نگاه کنیم.

I'm going to test you first to see what you say

من اول شما را تست می کنم تا ببینم چه می گویید

and then we'll look at the answer.

و سپس پاسخ را بررسی می کنیم.

There are different possibilities so let's have a look.

احتمالات مختلفی وجود دارد پس بیایید نگاهی بیندازیم.

The first one is, to blank a target.

اولین مورد، خالی کردن یک هدف است.

What would you say?

تو چی میگفتی؟

Right.

درست.

So the most common is probably, "To reach a target."

بنابراین رایج ترین احتمالاً "برای رسیدن به یک هدف" است.

Here's your target and you reach the target.

هدف شما اینجاست و به هدف می رسید.

If you listen to people talking at CoP26,

اگر به صحبت‌های مردم در CoP26،

the big climate change conference,

کنفرانس بزرگ تغییرات اقلیمی گوش دهید،

they're talking about the urgent need

آنها در مورد نیاز فوری

to reach the 1.5 target.

برای رسیدن به هدف 1.5 صحبت می‌کنند.

That is to limit global warming, the planet's surface

یعنی گرمایش جهانی، سطح سیاره را

to 1.5 degrees Celsius.

به 1.5 درجه سانتیگراد محدود می کند.

So to reach a target, you could say to hit a target,

بنابراین برای رسیدن به یک هدف، می‌توان گفت به یک هدف،

to attain a target or to achieve a target.

رسیدن به هدف یا رسیدن به هدف.

All of those are fine.

همه آنها خوب هستند

Number two, to blank solutions.

شماره دو، به راه حل های خالی.

Okay, now you may talk about to find solutions.

خوب، اکنون ممکن است در مورد یافتن راه حل صحبت کنید.

But I'm thinking not only to find,

اما من نه تنها به یافتن،

but to implement solutions, right.

بلکه به اجرای راه حل فکر می کنم، درست است.

So, we talk about implementing solutions.

بنابراین، ما در مورد پیاده سازی راه حل ها صحبت می کنیم.

You could also say, to put into place solutions.

شما همچنین می توانید بگویید، برای قرار دادن راه حل ها.

Okay.

باشه.

So it's not only finding but it's making it happen.

بنابراین نه تنها یافتن بلکه در حال تحقق آن است.

That's the key thing.

این نکته کلیدی است.

Next one, number three.

بعدی شماره سه

To blank sustainable.

برای خالی ماندگار.

Yeah, this one is a straightforward answer.

بله، این یک پاسخ سرراست است.

To become sustainable, right.

برای پایدار شدن، درست است.

So we need our industries to become sustainable.

بنابراین ما نیاز داریم که صنایع ما پایدار شوند.

We need our lifestyle to become sustainable.

ما به سبک زندگی خود برای پایدار شدن نیاز داریم.

Something that can carry on for a long time

چیزی که می تواند برای مدت طولانی

without causing harm or damage.

بدون آسیب یا آسیب ادامه یابد.

Okay, last but not least.

خوب، آخرین اما نه کم اهمیت ترین.

To blank emissions.

برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای

There are different possibilities

احتمالات مختلفی وجود دارد،

but if we're talking about climate change,

اما اگر در مورد تغییرات آب و هوایی

then we're probably talking about to reduce emissions.

صحبت می کنیم، احتمالاً در مورد کاهش انتشار گازهای گلخانه ای صحبت می کنیم.

You could say to lower emissions, to cut back on emissions.

می توان گفت برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای ، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای.

The other interesting one is to offset emissions.

مورد جالب دیگر، جبران انتشار گازهای گلخانه ای است.

Do you remember the friend with all the trees in his garden?

دوستی را با تمام درختان باغش به یاد می آوری؟

Right?

What's happening there is, you're driving the car,

درست؟

اتفاقی که آنجا می افتد این است که شما در حال رانندگی ماشین

you're doing something that's having a negative impact.

هستید، کاری انجام می دهید که تاثیر منفی دارد.

You're planting the tree as a positive impact.

شما در حال کاشت درخت به عنوان یک تأثیر مثبت هستید.

So when you balance a negative and a positive,

بنابراین وقتی بین مثبت و منفی تعادل برقرار می کنید، منفی را با مثبت

then you offset the negative with the positive.

جبران می کنید .

So there are lots of carbon offset schemes now

بنابراین، اکنون طرح‌های

where you can offset emissions by doing something positive

جبران کربن زیادی وجود دارد که می‌توانید با انجام کارهای مثبت

for the environment, I mean.

برای محیط‌زیست، انتشار گازهای گلخانه‌ای را جبران کنید.

Okay, great.

باشه عالیه.

Nice, useful verbs.

افعال زیبا و مفید

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Right, next up, phrasal verbs.

راست، بعد، افعال عبارتی.

I've got four phrasal verbs for you.

من چهار فعل عبارتی برای شما دارم.

A phrasal verb, by the way, is a verb plus a particle

به هر حال، یک فعل عبارتی، یک فعل به اضافه یک ذره

or an adverbial particle or a preposition.

یا یک ذره قید یا یک حرف اضافه است.

Like in, on, out, under, away, from.

مانند داخل، روی، بیرون، زیر، دور، از.

And often the phrasal verb is a bit idiomatic.

و اغلب فعل عبارتی کمی اصطلاحی است.

So the words don't mean exactly the same.

بنابراین کلمات دقیقاً معنی مشابهی ندارند.

For example, to cut down a tree, right

مثلاً قطع درخت،

is to cut down a tree.

حق قطع درخت است.

It's very clear what it means.

خیلی واضحه که معنیش چیه

But to cut down on smoking,

اما کاهش مصرف سیگار

doesn't mean you're cutting your cigarettes.

به این معنی نیست که سیگار خود را قطع می کنید.

It's more idiomatic.

بیشتر اصطلاحی است.

It means to reduce how much you smoke.

این به معنای کاهش میزان سیگار است.

So that's the first one, right.

پس این اولی است، درست است.

To cut down on coal.

برای کاهش زغال سنگ

We need to cut down on coal means to reduce.

ما باید زغال سنگ را کاهش دهیم.

Cut down on how much coal we use.

میزان مصرف زغال سنگ را کاهش دهید.

We need to cut down on our use of fossil fuels, for example.

برای مثال، ما باید استفاده از سوخت های فسیلی را کاهش دهیم.

Cut down on.

کاهش دهید.

Number two, very similar meaning, right, to reduce.

شماره دو، معنی بسیار مشابه ، درست، کاهش دادن.

Cut back on.

کاهش در.

We need to cut back on coal.

ما باید زغال سنگ را کاهش دهیم.

We need to cut back on coal production.

ما باید تولید زغال سنگ را کاهش دهیم.

Nice.

Number three also means to reduce but to do it slowly.

خوب.

شماره سه نیز به معنای کاهش دادن است، اما به آرامی آن را انجام می دهد.

Phase out.

حذف تدریجی.

There's an urgent need to phase out our use of carbon,

برای مثال، نیاز فوری به حذف تدریجی استفاده از کربن وجود دارد

for example.

.

Lastly, we've got to give up something.

در نهایت، ما باید چیزی را رها کنیم.

Meaning to stop doing it or having it.

به معنای دست کشیدن از انجام آن یا داشتن آن.

We need to give up our way of life.

ما باید روش زندگی خود را رها کنیم.

Give up.

دست برداشتن از.

Give up.

دست برداشتن از.

We need to give up our way of life.

ما باید روش زندگی خود را رها کنیم. برای مثال،

We need to give up our excessive use of coal,

ما باید استفاده بیش از حد خود از زغال سنگ،

water and fossil fuels, for example.

آب و سوخت های فسیلی را کنار بگذاریم.

Okay, I said this was a whirlwind tour.

خوب، گفتم این یک تور طوفانی بود.

A very quick tour.

یک تور بسیار سریع

Let's move on next to some idiomatic expressions.

اجازه دهید در کنار برخی از عبارات اصطلاحی حرکت کنیم.

So let's look at some idiomatic expressions.

بنابراین بیایید به برخی از اصطلاحات اصطلاحی نگاه کنیم.

First of all, do your bit.

اول از همه، کار خود را انجام دهید.

To do your bit, means to make your contribution.

انجام دادن سهم خود، به معنای مشارکت دادن است.

To do something that is expected of you, right.

برای انجام کاری که از شما انتظار می رود، درست است.

So when it comes to climate change,

بنابراین، وقتی نوبت به تغییرات آب و هوایی می‌رسد،

you can do your bit by eating less meat,

می‌توانید با خوردن گوشت

by driving less frequently,

کمتر، رانندگی کمتر

by taking the bicycle instead.

و در عوض دوچرخه‌سواری کار خود را انجام دهید.

A similar expression is to play your part.

یک عبارت مشابه این است که نقش خود را بازی کنید.

You could play your part by turning off the lights

شما می توانید نقش خود را با خاموش کردن چراغ ها

when you leave the room.

هنگام خروج از اتاق بازی کنید.

Next one, kick the can down the road.

مورد بعدی، قوطی را با لگد به پایین جاده بزنید.

Now a can, maybe a can like this, is a can of a drink.

حالا یک قوطی، شاید یک قوطی مثل این، یک قوطی نوشیدنی است.

When you kick the can down the road,

وقتی قوطی را در جاده لگد می‌زنید، به

it means you're delaying making a difficult decision.

این معنی است که تصمیم‌گیری دشوار را به تأخیر می‌اندازید .

When Greta Thunberg went into the UN Climate Change Meeting

وقتی گرتا تونبرگ به جلسه تغییرات آب و هوایی سازمان ملل رفت

and she said, "How dare you?"

و گفت: "چطور جرات داری؟"

Because she knew that governments around the world

چون می‌دانست که دولت‌ها در سراسر جهان

were kicking the can down the road.

قوطی را زیر پا می‌گذارند.

They were delaying the decision to act on climate change.

آنها تصمیم به اقدام در مورد تغییرات آب و هوایی را به تعویق می انداختند.

Kick the can down the road.

قوطی را در جاده لگد بزنید.

Can you say that?

میشه اینو بگی؟

Lovely.

دوست داشتني.

Next one, to grapple with an issue.

مورد بعدی، دست و پنجه نرم کردن با یک مسئله.

We are grappling with this issue,

ما با این مشکل دست و پنجه نرم می کنیم،

but it's difficult to solve.

اما حل آن دشوار است.

So to grapple with an issue or a problem

بنابراین دست و پنجه نرم کردن با یک مسئله یا مشکل

or a difficulty is to try hard to solve it.

یا دشواری، تلاش بسیار برای حل آن است.

But it's very difficult.

ولی خیلی سخته

So governments around the world are grappling

بنابراین دولت ها در سراسر جهان

with the issue of climate change.

با موضوع تغییرات آب و هوایی دست و پنجه نرم می کنند.

Nice.

خوب.

Next one.

بعدی.

Face a problem head on.

با مشکل روبرو شوید

Head on.

مستقیم، از جلو، با سر، رو در رو.

Here's the problem.

مشکل اینجاست

So instead of looking kind of to the side,

بنابراین به جای نگاه کردن به یک طرف،

head on, face the problem head on,

سر به سر، روبرو شدن با مشکل،

means to directly try to handle or deal with a problem.

به معنای تلاش مستقیم برای رسیدگی یا مقابله با یک مشکل است.

So you may find with problems that we often try

بنابراین ممکن است با مشکلاتی مواجه شوید که ما اغلب سعی می کنیم

to avoid them or ignore them.

از آنها اجتناب کنیم یا آنها را نادیده بگیریم.

What we should do is face the problem head on

کاری که باید انجام دهیم این است که با مشکل روبرو شویم

and solve it.

و آن را حل کنیم.

Implement solutions.

راه حل ها را اجرا کنید.

Next one, to put our heads in the sand

بعد اینکه سرمان را در شن

or to put your head in the sand.

بگذاریم یا سرت را در شن بگذاریم.

Or if it's me, I'm putting my head in the sand.

یا اگر من هستم، سرم را در شن می گذارم.

It comes from the famous bird, the ostrich,

از پرنده معروف شترمرغ می

who, we think, puts its head in the sand

آید که فکر می کنیم سرش را در شن می گذارد

and it means to ignore a situation.

و به معنای نادیده گرفتن موقعیت است.

I think you have this expression in several other languages.

من فکر می کنم شما این عبارت را در چندین زبان دیگر دارید.

So, sometimes governments are accused

بنابراین، گاهی اوقات دولت ها متهم می شوند

of putting their head in the sand

when they refuse to talk about climate change.

که وقتی از صحبت در مورد تغییرات آب و هوایی امتناع می کنند، سر خود را در خاک می گذارند.

Don't put your head in the sand.

سر خود را در ماسه نگذارید.

Look up, face the problem head on.

به بالا نگاه کنید، با مشکل روبرو شوید.

The last expression is to make a dent in a problem.

آخرین عبارت ایجاد یک فرورفتگی در یک مشکل است.

To make a dent in a problem means

ایجاد فرورفتگی در یک مشکل به معنای

to have a small impact, not enough.

تأثیر کوچک است، نه کافی.

We often say, "We can't even make a dent in this problem."

ما اغلب می گوییم: "ما حتی نمی توانیم در این مشکل خللی ایجاد کنیم."

We can't even make a dent in this problem.

ما حتی نمی توانیم در این مشکل خللی ایجاد کنیم.

It means we can't have any impact,

یعنی ما نمی توانیم هیچ تاثیری داشته

we can't reduce it.

باشیم، نمی توانیم آن را کاهش دهیم.

Again, let me take my can, thank you Guinness.

بازم بذار قوطیمو بردارم ممنون گینس.

Not sponsoring.

اسپانسر نیست.

But if I take a hammer and my can,

اما اگر چکش و قوطی ام را بگیرم،

then I dent the can.

قوطی را فرو می‌کشم.

Can you see that?

میتونی اونو ببینی؟

But that doesn't solve the problem.

اما این مشکل را حل نمی کند.

It's just a very small impact.

این فقط یک تأثیر بسیار کوچک است.

So, I can't make a dent in the problem.

بنابراین، من نمی توانم مشکلی ایجاد کنم.

I can't even have a small impact.

من حتی نمی توانم یک تأثیر کوچک داشته باشم.

I can't reduce it.

نمیتونم کمش کنم

If we don't do something.

اگر کاری نکنیم

If we don't take drastic action to make drastic change,

اگر ما برای ایجاد تغییرات شدید اقدامی جدی

then we're not even gonna make a dent in the problem

انجام ندهیم، در این صورت حتی در مشکل

of climate change.

تغییرات آب و هوایی نیز خللی ایجاد نخواهیم کرد.

That's it.

خودشه.

Lots of expressions, verbs, collocations

عبارات، افعال، ترکیب‌بندی‌ها

and things like that to help you speak with more confidence

و مواردی از این قبیل که به شما کمک می‌کند با اطمینان بیشتری

on the topic of climate change.

در مورد موضوع تغییر آب و هوا صحبت کنید.

I hope you enjoyed the video.

امیدوارم از ویدیو لذت برده باشید.

If you did, please remember to click on subscribe,

اگر این کار را کردید، لطفاً به یاد داشته باشید که روی اشتراک کلیک کنید،

turn on the notifications to find out

اعلان‌ها را روشن کنید تا

about viewing upcoming videos in the near future.

از مشاهده ویدیوهای آینده در آینده نزدیک مطلع شوید.

In the meantime, go check out my website,

در همین حال، به وب سایت من،

Keith Speaking Academy.

کیت اسپیکینگ آکادمی مراجعه کنید.

If you're preparing for IELTS,

اگر در حال آماده شدن برای آیلتس هستید،

it's a goldmine full of interesting stuff.

این معدن طلایی پر از چیزهای جالب است.

See you soon, my friends.

بزودی میبینمت دوستان

Take care, bye bye.

مواظب باش خداحافظ

(light upbeat music)

(موسیقی شاد و ملایم)