IELTS Speaking Conversation with Tips

- This is a lovely IELTS Speaking conversation

- این یک مکالمه دوست داشتنی برای صحبت کردن آیلتس

with a student from Bangladesh, giving you phrases and tips

با دانش آموزی از بنگلادش است که عبارات و نکاتی

to make your IELTS Speaking answers more effective.

را برای موثرتر کردن پاسخ های اسپیکینگ آیلتس به شما ارائه می دهد.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello, this is Keith from English Speaking Success

سلام، این کیث از English Speaking Success

on the website, Keith Speaking Academy,

در وب سایت، Keith Speaking Academy است که

helping you speak better English, give better answers,

به شما کمک می کند بهتر انگلیسی صحبت کنید ، پاسخ های بهتری بدهید

and get a higher score on IELTS Speaking.

و نمره بالاتری در اسپیکینگ آیلتس بگیرید.

Today, I'm delighted to share this conversation with you.

امروز، خوشحالم که این گفتگو را با شما به اشتراک می گذارم.

It's a student called Abir.

دانش آموزی است به نام ابیر.

He's from Bangladesh.

او اهل بنگلادش است.

And in this conversation, we want to show you

و در این گفتگو می خواهیم

some lovely phrases that Abir uses and also some tips

عبارات دوست داشتنی ای را که ابیر به کار می برد و همچنین نکاتی

to help you prepare for IELTS Speaking.

برای آماده شدن برای اسپیکینگ آیلتس به شما نشان دهیم.

Do note at times, I also give my opinion

در مواقعی توجه کنید، من هم نظرم را می گویم

because it's a conversation.

چون یک مکالمه است.

Of course, in the real IELTS Speaking test,

البته در آزمون اسپیکینگ واقعی آیلتس

the examiner asks, you answer.

ممتحن می پرسد شما جواب می دهید.

The examiner does not give their opinion.

ممتحن نظر خود را نمی دهد.

That's up to you to give the answers.

این به شما بستگی دارد که پاسخ ها را بدهید.

Okay.

باشه.

So in this video, we'll go through the conversation.

بنابراین در این ویدیو به گفتگو خواهیم پرداخت.

We're gonna talk about, well, introductions, transport,

ما در مورد معرفی، حمل و نقل

technology, and business.

، فناوری و تجارت صحبت خواهیم کرد.

And also after each clip, I'll just do a small analysis

و همچنین بعد از هر کلیپ، من فقط یک تجزیه و تحلیل کوچک

of some of the language that you can also learn

از برخی از زبان ها را انجام می دهم که شما نیز می توانید

from Abir and practice and start to use as well.

از ابیر یاد بگیرید و تمرین کنید و شروع به استفاده از آن کنید.

At the very end in the conversation we talk about tips

در انتهای مکالمه در مورد نکات

and tricks to help you learn English

و ترفندهایی صحبت می کنیم که به شما در یادگیری زبان انگلیسی

and prepare better for the IELTS Speaking Test.

و آمادگی بهتر برای آزمون اسپیکینگ آیلتس کمک می کند.

Right, without further ado, let's jump in.

درست است، بدون بحث بیشتر، بیایید وارد شویم.

Right.

درست است.

Hello, Abir.

سلام ابیر

Hi.

سلام.

- Yeah, hello.

-آره سلام

How are you doing?

حال شما چطور است؟

- I'm really good, thank you.

- من واقعا خوبم، ممنون.

I'm very, very well.

حالم خیلی خیلی خوبه

What about you?

تو چطور؟

- I'm doing great.

- من اوضاع ام خوبه.

I mean today I'm really excited about today's session.

منظورم این است که امروز واقعاً در مورد جلسه امروز هیجان زده هستم.

- Right.

- درست.

Listen, it's great to see you here.

گوش کن، خیلی خوشحالم که تو را اینجا می بینم.

Thank you so much for joining me today.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

And we're gonna have a conversation

و ما گفتگو خواهیم کرد

and talk about some different topics.

و در مورد موضوعات مختلف صحبت خواهیم کرد.

I'd like to begin with you, Abir.

من می خواهم با تو شروع کنم، ابیر.

Tell us a bit about you and where you are from.

کمی از خودت و اینکه اهل کجا هستی برایمان بگو.

- Well, my full name is Abir Ahmed.

- خب اسم کامل من ابیر احمد است.

You can also call me Abir.

شما هم می توانید مرا ابیر صدا کنید.

And I'm from Bangladesh, South Asia.

و من اهل بنگلادش، جنوب آسیا هستم.

And I live in the city called Khulna,

و من در شهری به نام خُلنا زندگی می کنم

which is in the southern part of my country.

که در قسمت جنوبی کشورم است.

And you can say this an industrial area also.

و می توان گفت این یک منطقه صنعتی نیز هست.

- Right.

- درست.

Okay.

And what do you do in Khulna?

باشه.

و در خولنا چه می کنید؟

- Well, presently,

- خوب، در حال حاضر،

I'm a first-year undergraduate student and I'm studying

من دانشجوی سال اول کارشناسی هستم و

in the Department of Business Administration.

در گروه مدیریت بازرگانی مشغول به تحصیل هستم.

And that's really great to listen Khulna from you.

و این واقعاً عالی است که به Khulna از شما گوش می دهم.

- Right.

- درست.

Right, first-year undergraduate student, so,

درست است، دانشجوی سال اول لیسانس، بنابراین،

and you're doing business administration.

و شما مدیریت بازرگانی انجام می دهید.

Why did you choose that subject?

چرا آن رشته را انتخاب کردید؟

- Well, I'm really passionate about that.

- خب، من واقعاً به آن علاقه دارم.

Down the road, I have a plan to be an entrepreneur

در ادامه راه، من برنامه ای برای کارآفرینی دارم

and that's why,

و به همین دلیل،

if I'm doing business administration right now,

اگر در حال حاضر مدیریت کسب و کار را انجام می دهم ،

maybe that will help me a bit.

شاید کمی به من کمک کند.

And that's why I chose that.

و به همین دلیل آن را انتخاب کردم. اساساً

I'm really passionate about that, basically.

من واقعاً به آن علاقه دارم.

- Do you enjoy your classes?

- آیا از کلاس های خود لذت می برید؟

- Yeah, all the time.

- آره، همیشه.

I mean, if I need to speak specifically, then marketing.

منظورم این است که اگر لازم است به طور خاص صحبت کنم، پس بازاریابی.

Marketing fascinates me a lot.

بازاریابی من را بسیار مجذوب خود می کند.

And for this reason, I chose business administration.

و به همین دلیل مدیریت بازرگانی را انتخاب کردم .

- Right, fantastic.

- درست است، فوق العاده است.

That's great.

عالیه.

Let's look at some really useful phrases Abir uses.

بیایید به عبارات بسیار مفیدی که ابیر استفاده می کند نگاه کنیم.

When I ask him, why did you choose that subject?

وقتی از او می پرسم چرا آن رشته را انتخاب کردی؟

He said, "I'm really passionate about that."

او گفت: من واقعاً به آن علاقه دارم.

Right.

درست.

To be passionate about something is to love something.

اشتیاق داشتن به چیزی یعنی دوست داشتن چیزی.

Right.

درست.

Can be a hobby, subject, work, study.

می تواند یک سرگرمی، موضوع، کار، مطالعه باشد.

You can have different phrases going up in strength.

شما می توانید عبارات مختلفی را با قدرت بالا ببرید.

You can say, I like that, I'm into that.

می توانید بگویید، من آن را دوست دارم، من به آن علاقه دارم.

I'm passionate about that.

من به آن علاقه دارم.

I'm mad about that.

من از این بابت عصبانی هستم.

He also says, "Marketing fascinates me."

او همچنین می گوید: "بازاریابی من را مجذوب خود می کند."

Something fascinates me.

چیزی مرا مجذوب خود می کند.

It interests me a lot.

خیلی برام جالبه

Really a lot.

واقعا خیلی

Right.

درست.

We could say education fascinates me.

می توانیم بگوییم تحصیل من را مجذوب خود می کند.

Teaching fascinates me.

تدریس من را مجذوب خود می کند.

Can you say that, fascinates?

آیا می توانید بگویید که مجذوب کننده است؟

Great.

عالی.

What fascinates you?

چه چیزی شما را مجذوب خود می کند؟

Lovely.

Another beautiful phrase.

دوست داشتني.

یک جمله زیبا دیگر.

It's idiomatic that Abir uses is, "Down the road,

این اصطلاحی است که ابیر از آن استفاده می‌کند: «پایین جاده،

I have a plan to," do something.

برنامه‌ای دارم،» کاری انجام بده.

Down the road doesn't mean, well, there.

پایین جاده به این معنی نیست، خوب، آنجا.

It means in the future, right.

یعنی در آینده، درست است.

Down the road, in the future.

پایین جاده، در آینده.

"Down the road, I want to be an entrepreneur."

در ادامه راه، من می خواهم یک کارآفرین باشم.

An entrepreneur, somebody who works for themself

یک کارآفرین، کسی که برای خودش کار می

and starts a business, right.

کند و یک کسب و کار راه اندازی می کند، درست است.

Down the road I want to do something.

در ادامه راه می خواهم کاری انجام دهم.

What do you want to do down the road?

می خواهید در این مسیر چه کاری انجام دهید؟

Lovely.

دوست داشتني.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Now you mentioned you are from Khulna

حالا شما اشاره کردید که اهل خلنا هستید

which is in the south.

که در جنوب است.

Did you say it was in the south of Bangladesh?

گفتی در جنوب بنگلادش بود؟

- For sure, south.

- حتماً جنوب.

- Okay.

- باشه.

I'm interested about transport in your city.

من به حمل و نقل در شهر شما علاقه مند هستم.

What kind of public transport do you have?

چه نوع حمل و نقل عمومی دارید؟

- Well, in my country, basically,

- خب، در کشور من، اساسا،

if I talk about public transports,

اگر من در مورد حمل و نقل عمومی صحبت کنم

then we have buses and trains.

، ما اتوبوس و قطار داریم.

And our government has already introduced MRT and LRT.

و دولت ما قبلاً MRT و LRT را معرفی کرده است.

And those are pretty convenient means of travel,

و

I would say.

من می‌توانم بگویم اینها وسایل سفر بسیار راحت هستند.

- Right.

- درست.

And what about you?

و شما چطور؟

How do you get around the city?

چگونه در شهر تردد می کنید؟

- Well, it depends.

- خب، بستگی دارد.

I mean, when I just need to get around my city

منظورم این است که وقتی فقط باید در شهرم بچرخم

or there's a short distance, then I choose public transport.

یا فاصله کمی وجود دارد ، حمل و نقل عمومی را انتخاب می کنم.

And when I just need to get away from it

و زمانی که من فقط باید از آن دور

or I'm traveling somewhere else,

شوم یا به جای دیگری سفر می کنم،

I choose private transportation

حمل و نقل خصوصی را انتخاب می کنم

because it's really comfortable I will say.

زیرا واقعاً راحت است.

- Right.

- درست.

When you mentioned public transport then,

وقتی به حمل و نقل عمومی اشاره کردید،

so does that mean that you take the bus,

آیا این بدان معناست که شما سوار اتوبوس می شوید،

do you take the train?

آیا سوار قطار می شوید؟

- It depends.

- بستگی داره

I mean, sometimes I take the bus or sometimes the train

یعنی گاهی سوار اتوبوس یا گاهی قطار می شوم

and it depends on the purpose I'm dealing with basically.

و این بستگی به هدفی دارد که در اصل با آن سروکار دارم.

- Right, okay.

- درسته، باشه

Here where I live in Santander,

اینجا جایی که من در سانتاندر زندگی می کنم،

we have quite a good public transport system.

سیستم حمل و نقل عمومی خوبی داریم.

We have buses.

ما اتوبوس داریم

The only problem with buses

تنها مشکل اتوبوس ها

is they do get very, very crowded,

این است که خیلی خیلی شلوغ می شوند،

especially in the rush hour.

به خصوص در ساعات شلوغی.

What's it like in your city?

در شهر شما چگونه است؟

- Well, the same here,

- خب، اینجا هم همینطور،

because our country is an overpopulated country

چون کشور ما کشوری پرجمعیت است

and you know public transport is pretty affordable

و می دانید حمل و نقل عمومی بسیار مقرون به صرفه است

and for this reason, it's a bustling city

و به همین دلیل، شهر شلوغی است

and sometimes people get crowded there as well,

و گاهی اوقات مردم آنجا هم شلوغ می شوند،

We face the same issue.

ما با همین مسئله مواجه هستیم.

- Right.

The same thing.

- درست.

همین موضوع.

And here, the government's investing a lot

و در اینجا، دولت سرمایه گذاری زیادی

in improving the transport.

برای بهبود حمل و نقل انجام می دهد.

How do you think the transport system will change

فکر می کنید سیستم حمل و نقل

in the future in your city?

در آینده در شهر شما چگونه تغییر خواهد کرد؟

- I have been mulling over this a lot recently

- من اخیراً در مورد این موضوع بسیار

and I guess, I mean the way people are gathering

فکر کرده ام و حدس می زنم، منظورم از روشی که مردم

in different public transportation or public places,

در وسایل حمل و نقل عمومی یا مکان های عمومی مختلف جمع می شوند

the government can introduce some flyovers.

، دولت می تواند چند پل هوایی معرفی کند.

They can also impose strict laws

آنها همچنین می توانند قوانین سختگیرانه ای را

just to decrease unlicensed vehicles.

فقط برای کاهش وسایل نقلیه بدون مجوز وضع کنند.

That will be pretty convenient for the pedestrians

این برای عابران پیاده

or the people who are traveling.

یا افرادی که در حال سفر هستند بسیار راحت خواهد بود.

And another thing I will say, our government has taken

و یک چیز دیگر که من می گویم، دولت ما

some of the initiatives and we are waiting

برخی از ابتکارات را انجام داده است و ما

for when they will get on with all this.

منتظریم که آنها کی به همه اینها برسند.

- Hoping that it happens sooner rather than later, right?

- به امید اینکه زودتر اتفاق بیفتد ، درست است؟

Right, talking about transport,

درست است، وقتی در مورد حمل و نقل صحبت می کنیم،

Abir uses some really nice phrases.

ابیر از عبارات بسیار خوبی استفاده می کند.

I asked him, how do you get around your city?

از او پرسیدم چگونه در شهر خود رفت و آمد می کنید؟

Right.

درست.

How do you move around the city?

چگونه در شهر حرکت می کنید؟

He said, "If I need to get away from it all,

او گفت: "اگر لازم است از همه چیز دور شوم،

then I," da da da da.

پس من" دا دا دا.

He takes the bus or takes the train.

او سوار اتوبوس یا قطار می شود.

To get away from it all is idiomatic

دور شدن از همه چیز اصطلاحی است

and it means really to escape the noise and activity

و واقعاً به معنای فرار از سروصدا و

of a city, to get away from it all.

فعالیت یک شهر، دور شدن از همه آن است.

Nice expression.

بیان زیبا

He then uses adverbs really well.

سپس از قیدها به خوبی استفاده می کند.

He says something is, "Really comfortable."

او می‌گوید: «واقعاً راحت است».

He said the price is, "Pretty affordable," really nice.

او گفت که قیمت "بسیار مقرون به صرفه" است، واقعا خوب است.

It's a simple way to make your answers more beautiful.

این یک راه ساده برای زیباتر کردن پاسخ های شما است.

Right.

درست.

Use adverbs really comfortable instead of very comfortable,

از قیدهای واقعا راحت به جای خیلی راحت استفاده کنید،

instead of very affordable, it's pretty affordable.

به جای خیلی مقرون به صرفه ، بسیار مقرون به صرفه است.

You can say it's fairly affordable,

می توان گفت که نسبتاً مقرون به صرفه است،

it's quite affordable, or even it's reasonably affordable.

کاملا مقرون به صرفه است، یا حتی مقرون به صرفه است.

These adverbs are really good.

این قیدها واقعاً خوب هستند.

He also uses adjectives really effectively.

او همچنین از صفت ها واقعاً مؤثر استفاده می کند.

He talks about, "It's a bustling city," bustling.

او در مورد "این یک شهر شلوغ است"، شلوغ صحبت می کند.

There's a T but you don't pronounce the T, bustling.

یک T وجود دارد اما شما T را تلفظ نمی کنید ، شلوغ است.

This means to be very busy and active in a positive way.

این به این معنی است که بسیار پرمشغله و در جهت مثبت فعال باشید.

Right.

درست.

You can also say it's a buzzing city, bustling, S,

شما همچنین می توانید بگویید این یک شهر شلوغ است، شلوغ، S،

buzzing with a Z, a voiced Z, a buzzing city,

وزوز با یک Z، یک Z صدادار، یک شهر وزوز،

like the buzz of the bee.

مانند وزوز زنبورها.

Or even it's a vibrant city.

یا حتی یک شهر پر جنب و جوش است.

Very nice.

بسیار خوب.

Be careful if you say it's a crowded city

اگر می گویید

or it's a noisy city.

شهر شلوغ یا پر سر و صدا است، مراقب باشید.

These are both slightly negative.

این هر دو کمی منفی هستند.

Right.

درست.

Whereas bustling, buzzing, and vibrant are positive.

در حالی که شلوغی، وزوز و پر جنب و جوش مثبت هستند.

Great.

عالی.

I go on to ask Abir how will public transport

در ادامه از ابیر می پرسم که حمل و نقل عمومی

change in the future, down the road?

در آینده چگونه تغییر می کند؟

Right.

درست.

He says, "I've been mulling over this a lot recently."

او می‌گوید: «اخیراً در مورد این موضوع فکر می‌کردم .

To mull over something

is to think about something carefully.

فکر کردن درباره چیزی به معنای اندیشیدن در مورد چیزی است.

Right.

درست.

And he uses the present perfect continuous.

و از حال کامل استمراری استفاده می کند.

Very nice.

بسیار خوب.

I've been mulling over this a lot recently.

من اخیراً در مورد این موضوع بسیار فکر کرده ام.

I've been thinking about it.

من در مورد آن فکر کرده ام.

Lovely.

دوست داشتني.

He then uses some expressions

او سپس از برخی عبارات استفاده می کند

'cause he's talking about the government.

«چون او در مورد دولت صحبت می کند.

Very often when we are asked about changes in the future,

اغلب وقتی از ما در مورد تغییرات آینده سوال می شود

you may talk about what the government is doing.

، ممکن است در مورد آنچه دولت انجام می دهد صحبت کنید.

He says, "The government should impose strict laws."

او می گوید: «دولت باید قوانین سختگیرانه وضع کند».

Very nice collocation, impose strict laws,

ترکیب بسیار خوبی است، قوانین سختگیرانه ای را تحمیل کنید،

which is to establish some strong laws.

یعنی ایجاد چند قانون قوی.

He says, "The government has taken some initiatives,"

او می گوید: « دولت ابتکاراتی انجام داده است»،

so to take an initiative is to begin to do something

بنابراین ابتکار عمل ، شروع به انجام کاری

that they should do.

است که باید انجام دهند.

Right.

درست.

The government has taken some initiatives.

دولت اقداماتی انجام داده است.

Very nice.

بسیار خوب.

Let's carry on.

ادامه بدیم

Fantastic.

خارق العاده.

I guess, in most cities a key part of transportation

حدس می‌زنم، در بیشتر شهرها، بخش کلیدی حمل‌ونقل

in the future is investing in technology

در آینده سرمایه‌گذاری در فناوری است

and I'm interested in technology in your country.

و من به فناوری در کشور شما علاقه‌مندم.

Have there been many changes in technology in recent years?

آیا در سال های اخیر تغییرات زیادی در فناوری ایجاد شده است؟

- Yeah, there is already changes because I mean,

- بله، در حال حاضر تغییراتی ایجاد شده است، زیرا منظورم

for the last two years, we have been running up

این است که در دو سال گذشته، ما در زمینه آموزش

against great difficulties in terms of education

با مشکلات زیادی روبرو بوده ایم،

because after COVID what happened

زیرا بعد از کووید چه اتفاقی افتاد

that all the education system is now online based

که همه سیستم آموزشی اکنون آنلاین است

and our teachers were not that much capable

و معلمان ما آنقدرها نبودند. توانمند است

because that was in the earlier stage

زیرا در مرحله اولیه بود

when we faced great amount of issues

که ما با مشکلات زیادی مواجه بودیم

and our government currently is working.

و دولت ما در حال حاضر کار می کند.

As the students, we are also working to skill up

به عنوان دانش‌آموز، ما نیز در تلاش هستیم تا

our technological knowledge and other things

دانش فنی و چیزهای دیگر خود را ارتقا دهیم،

because this is the era of cutting-edge technologies.

زیرا این عصر فناوری‌های پیشرفته است.

Without technology, you cannot go a single day.

بدون تکنولوژی، شما نمی توانید یک روز هم پیش بروید.

- And how do you hone your skills around technology?

- و چگونه می توانید مهارت های خود را در زمینه فناوری تقویت کنید؟

- Well, what I do, I take different kind of online courses.

- خوب، کاری که من انجام می دهم، دوره های مختلف آنلاین را می گذرانم.

That's the first thing.

این اولین چیز است.

And sometimes to brush up on my skills I practice,

و گاهی اوقات برای تقویت مهارت هایم تمرین می

I try to make some tutorials on YouTube.

کنم، سعی می کنم چند آموزش در یوتیوب تهیه کنم.

I try by my own and sometimes I also try to teach my friends

من خودم تلاش می کنم و گاهی اوقات سعی می کنم به دوستانم هم آموزش بدهم

because teaching is the best way to practice

زیرا تدریس بهترین روش تمرین است

and I'm trying to do that.

و سعی می کنم این کار را انجام دهم.

- Oh, that's fantastic.

- اوه، فوق العاده است.

I totally agree.

من کاملا موافقم.

The best way to learn something is actually to teach it.

بهترین راه برای یادگیری چیزی در واقع آموزش آن است.

Very, very true.

خیلی خیلی درسته

- Yeah.

- آره

- Do you think that technology

- به نظر شما فناوری

makes our lives easier or harder?

زندگی ما را آسان‌تر می‌کند یا سخت‌تر؟

- I'll say easier

- من راحت تر می گویم

because due to the blessings of technology,

زیرا به دلیل نعمت فناوری،

I mean we're having different things automated

منظورم این است که ما چیزهای مختلفی را خودکار می کنیم

and that's why we don't need to think much.

و به همین دلیل نیازی نیست که زیاد فکر کنیم.

And once in a blue moon nowadays I just take notes

و این روزها یک بار در ماه آبی فقط یادداشت برداری می

or note down my to-do list.

کنم یا لیست کارهایم را یادداشت می کنم.

Now I'm doing that due to the blessings of technology.

اکنون به لطف فناوری این کار را انجام می دهم .

I have online to-do list planner.

من برنامه ریز لیست کارهای آنلاین دارم.

And that's the way technology is helping us,

و این راهی است که فناوری به ما کمک می کند،

I mean it's reducing our stress and workload.

منظورم این است که استرس و حجم کاری ما را کاهش می دهد. من می گویم که

We can just make things done

ما فقط می توانیم کارها را انجام

or we can get things done easily than before, I will say.

دهیم یا می توانیم کارها را به راحتی نسبت به قبل انجام دهیم.

- Right.

- درست.

Now earlier we were talking about technology

حالا اوایل از تکنولوژی

and older people, I was saying I'm 55,

و افراد مسن صحبت می کردیم، می گفتم من 55 ساله هستم، سوار

I'm getting on, I'm not a spring chicken.

می شوم، مرغ بهاری نیستم.

Do you think that technology poses challenges

آیا فکر می کنید که فناوری برای افراد مسن چالش هایی ایجاد می کند

for older people?

؟

- Obviously, it is.

- معلومه که هست.

I mean older people find it really difficult.

منظورم این است که افراد مسن این کار را واقعا سخت می دانند.

As I have mentioned that it's kinda rocket science for them

همانطور که اشاره کردم این برای آنها یک علم موشکی است

because they are from an age

زیرا آنها از دورانی هستند

where they didn't face that kind of technology.

که با این نوع فناوری روبرو نبودند.

Their upbringing wasn't like that.

تربیتشون اینطوری نبود

And now they have to adapt all the new things.

و اکنون آنها باید همه چیزهای جدید را تطبیق دهند.

They have to adapt all these and you are a smart guy,

آنها باید همه اینها را تطبیق دهند و شما پسر باهوشی هستید،

that's why you could do that.

به همین دلیل می توانید این کار را انجام دهید.

In our country, there are some silver surfers

در کشور ما موج سواران نقره ای

in our country.

در کشور ما وجود دارند.

They're trying to do that.

آنها سعی می کنند این کار را انجام دهند.

But I will not say they're an expert about it.

اما من نمی گویم آنها در این مورد متخصص هستند.

They're trying really hard.

آنها واقعاً سخت تلاش می کنند.

- Right, right.

- درسته، درسته

I'm very proud to be a silver surfer, almost.

من بسیار افتخار می کنم که یک موج سوار نقره ای هستم، تقریبا.

Yeah.

آره

I'm not sure if I'm smart.

من مطمئن نیستم که باهوش هستم.

I think I'm very persistent.

فکر می کنم خیلی پیگیر هستم.

Right.

درست.

I just carry on, and carry on, and carry on.

من فقط ادامه می دهم، ادامه می دهم، و ادامه می دهم.

- Yeah.

- آره

Whatever I'm doing at the age of 20,

هر کاری که من در 20 سالگی انجام می دهم،

you're doing at the age of 55.

شما در 55 سالگی انجام می دهید

It's really great, I would say.

، واقعاً عالی است، من می گویم.

- Right.

- درست.

Thank you.

متشکرم.

What about computers?

در مورد کامپیوترها چطور؟

Do you use computers a lot?

آیا از کامپیوتر زیاد استفاده می کنید؟

What do you use them for?

برای چه کاری از آنها استفاده می کنید؟

- Well, I use computer a lot

- خب من خیلی از کامپیوتر استفاده می کنم

because what happens that all the activities

چون اتفاقی می افتد که تمام فعالیت

that I'm doing right now is based on computer.

هایی که الان انجام می دهم بر اساس کامپیوتر است.

Without computer it's like I cannot do a single day.

بدون کامپیوتر مثل این است که یک روز هم نمی توانم کار کنم.

I cannot take a single step without computer.

من نمی توانم یک قدم بدون کامپیوتر بردارم.

Presently, we're shooting,

در حال حاضر، ما در حال عکاسی هستیم،

I also take online classes of mine and through computer

من همچنین در کلاس های آنلاین خودم و از طریق کامپیوتر شرکت می کنم

and also, I'm brushing up my skills

و همچنین،

as I have mentioned before, through computer.

همانطور که قبلا ذکر کردم، از طریق کامپیوتر مهارت های خود را تقویت می کنم.

I'm really into marketing.

من واقعاً اهل بازاریابی هستم.

So I need to design.

پس باید طراحی کنم

Yeah.

آره

Also, I'm doing that using softwares and computers.

همچنین، من این کار را با استفاده از نرم افزار و کامپیوتر انجام می دهم.

So totally, I'm wrapped with technology, I will say.

بنابراین، من کاملاً با تکنولوژی پیچیده شده ام.

- Right, interesting.

- درسته جالبه

Let's continue looking at some really nice phrases

بیایید به بررسی برخی از عبارات واقعاً زیبا

on the topic of technology.

در مورد موضوع فناوری ادامه دهیم.

Again, I asked the question, have there been changes

دوباره این سوال را مطرح کردم که آیا

in technology in recent years, right?

در سال های اخیر تغییراتی در فناوری رخ داده است، درست است؟

Have there been changes?

آیا تغییراتی رخ داده است؟

So something happening in the past up until today

از گذشته تا امروز اتفاقی افتاده است

and Abir says, "We have been running up against

و ابیر می گوید: «ما

great difficulties in terms of education."

از نظر تحصیلی با مشکلات بزرگی روبرو بوده ایم».

To run up against a problem is to face a problem

مقابله با یک مشکل مواجه شدن با یک مشکل

or to hit a problem, right?

یا برخورد با یک مشکل است، درست است؟

We can say to run up against.

می‌توانیم بگوییم در مقابل قرار بگیریم.

Run up against a problem, run up against a difficulty,

در برابر یک مشکل ، در برابر یک مشکل

run up against a challenge.

، در برابر یک چالش قرار بگیرید.

I love that.

من آن را دوست دارم.

Run up against, it should be a song.

در مقابل، باید یک آهنگ باشد.

So he says, we've been running up against

بنابراین او می گوید، ما با

great difficulties.

مشکلات بزرگی روبرو شده ایم.

Notice the tense, right, present perfect continuous.

به زمان، راست، حال کامل استمراری توجه کنید.

We have been, plus the verb, I-N-G,

We been, به اضافه فعل I-N-G,

we have been doing, the present perfect continuous,

we have been doing, حال کامل

is to describe an activity that began in the past

استمراری برای توصیف فعالیتی است که در گذشته شروع شده

and is happening again and again up until the present.

و تا زمان حال بارها و بارها اتفاق می افتد .

Lovely.

دوست داشتني.

Very nice.

بسیار خوب.

We have been running up against some difficulties

ما از

in terms of education.

نظر آموزشی با مشکلاتی روبرو بوده ایم.

Nice.

خوب.

He goes on to talk about skills and improving skills.

او در ادامه در مورد مهارت ها و بهبود مهارت ها صحبت می کند.

He actually says, "They are working to skill up."

او در واقع می‌گوید: «آنها برای مهارت‌آموزی کار می‌کنند».

Now, it's okay, but in fact, it's much more common

حالا، اشکالی ندارد، اما در واقع، گفتن به ارتقاء مهارت بسیار رایج تر است

to say to upskill.

.

So people are working to upskill.

بنابراین مردم برای ارتقاء مهارت کار می کنند.

Right.

درست.

That would be the better verb, to upskill,

این فعل بهتر خواهد بود،

to improve your skills.

ارتقاء مهارت، برای بهبود مهارت های شما.

Okay.

باشه.

On a similar idea, he talks about brushing up on my skills.

در یک ایده مشابه، او در مورد تقویت مهارت های من صحبت می کند.

I said, how do you hone your skills

گفتم، چطور می‌توانی مهارت‌هایت

around technology, right?

را در زمینه فناوری تقویت کنی، درست است؟

To hone, to improve your skills.

برای تقویت، برای بهبود مهارت های خود.

He says, "I take some online courses

او می‌گوید: «

to brush up on my skills."

من برای تقویت مهارت‌هایم در دوره‌های آنلاین شرکت می‌کنم».

Brush up on, three words, right, one sound.

برس، سه کلمه، درست، یک صدا.

Brush up on my skills.

مهارت های من را تقویت کنید.

To brush up on something is to refresh and improve

مسواک زدن در مورد چیزی به معنای تجدید و

a skill that you've learned but probably forgotten,

بهبود مهارتی است که آموخته اید اما احتمالاً فراموش کرده

brush up on.

اید.

Can you say that?

میشه اینو بگی؟

Brush up on, right.

مسواک بزنید، درست است.

So maybe you want to brush up on your English

بنابراین شاید بخواهید انگلیسی خود را تقویت کنید

or brush up on your typing skills.

یا مهارت های تایپ خود را تقویت کنید.

I don't know.

من نمی دانم.

Another question I ask is, do you think technology

سوال دیگری که می پرسم این است که به نظر شما فناوری

makes our lives easier or harder?

زندگی ما را آسان تر می کند یا سخت تر؟

Very common IELTS question, right?

سوال بسیار رایج آیلتس، درست است؟

And he says, "Well, due to the blessings of technology,"

و می گوید: «خب به برکت تکنولوژی

the blessings is an interesting word.

» نعمت کلمه جالبی است.

It's often used around religion to pray or to give a prayer.

اغلب در اطراف دین برای دعا کردن یا خواندن دعا استفاده می شود.

But here it means the help, right?

اما در اینجا به معنای کمک است، درست است؟

Due to the blessings of technology

با توجه به نعمت های

is really thanks to the help of technology.

تکنولوژی واقعا به لطف کمک فن آوری است.

Nice expression.

بیان زیبا

Just to remind you, if you want a summary

فقط برای یادآوری، اگر می خواهید خلاصه ای

of all of this language, useful phrases,

از تمام این زبان، عبارات مفید

and the tips that come up in this lesson,

و نکاتی که در این درس مطرح می شود، داشته

you can download the PDF for free of this lesson.

باشید، می توانید PDF این درس را به صورت رایگان دانلود کنید.

Just click on the link down in the description below

فقط کافی است روی لینک پایین در توضیحات زیر کلیک

and put in your name, your email

کنید و نام و ایمیل خود را وارد کنید

and then you'll get the PDF.

و سپس PDF را دریافت خواهید کرد.

And also I can send you more information about,

و همچنین می‌توانم اطلاعات بیشتری در مورد

well, other resources and tips, lessons,

منابع و نکات دیگر، درس‌ها،

all for free to help you prepare for IELTS Speaking.

همه به صورت رایگان برای کمک به شما برای آمادگی برای اسپیکینگ آیلتس برای شما ارسال کنم.

I'd like to come back to a topic we talked about earlier.

من می خواهم به موضوعی که قبلا در مورد آن صحبت کردیم بازگردم.

You've talked about being a student studying an MBA

شما در مورد دانشجو بودن در حال تحصیل در رشته MBA صحبت

and you mentioned about becoming an entrepreneur,

کرده اید و در مورد کارآفرین شدن صحبت کرده اید،

so on under this topic of business, right?

بنابراین در این موضوع کسب و کار، درست است؟

Do you think that it's better to work for a company

به نظر شما کار کردن در یک شرکت بهتر است

or to be an entrepreneur?

یا کارآفرینی؟

- Well, it depends.

- خب، بستگی دارد.

When we are starting in our early age,

وقتی در سنین پایین شروع می کنیم،

then we obviously can work for a company.

واضح است که می توانیم برای یک شرکت کار کنیم.

We can have lots of knowledge from them.

ما می توانیم دانش زیادی از آنها داشته باشیم.

And it happens that when we are working for a company,

و این اتفاق می افتد که وقتی ما برای یک شرکت کار می کنیم،

they already have different kind of connections.

آنها قبلاً انواع مختلفی از ارتباطات دارند.

So it's easy to talk with people, learn from them.

بنابراین صحبت کردن با مردم آسان است ، از آنها یاد بگیرید.

But in this today's age, I mean it's really,

اما در عصر امروزی ، یعنی واقعاً،

I mean I will say if someone is just relying on job,

یعنی می‌خواهم بگویم اگر کسی فقط به شغل متکی است، شرط مطمئنی

they're not playing a safe bet because you know,

بازی نمی‌کند، زیرا می‌دانید،

few days ago Meta laid off their 11,000 plus employees.

چند روز پیش متا بیش از 11000 کارمند خود را اخراج کرد.

So it's really risky and in today's time, in our country,

بنابراین این واقعاً مخاطره آمیز است و در زمان امروز، در کشور ما،

all over the world they're trained,

در سراسر جهان، آنها آموزش می بینند،

it's a great practice that youngsters

این یک تمرین عالی است که

are coming up with great ideas.

جوانان ایده های بزرگی ارائه می دهند.

They're working their butt off to make something new,

آن‌ها تلاش می‌کنند تا چیز جدیدی بسازند،

bring about changes to bring about breakthrough.

تغییراتی را برای دستیابی به موفقیت ایجاد کنند.

So to my way of thinking,

بنابراین، به طرز فکر من،

or maybe it differs from person to person,

یا شاید از فردی به فرد دیگر متفاوت است،

but I'm really a great fan of being an entrepreneur.

اما من واقعاً یک طرفدار بزرگ کارآفرین بودن هستم.

- Right.

Very interesting.

- درست.

بسیار جالب.

And what about family businesses?

و در مورد مشاغل خانوادگی چطور؟

Are there many family businesses where you live?

آیا مشاغل خانوادگی زیادی در جایی که شما زندگی می کنید وجود دارد؟

- Yeah, obviously.

- آره معلومه

I mean in my country what happens

منظورم این است که در کشور من اتفاقی که می‌افتد

the youngsters are not that much likely

، احتمال اینکه جوان‌ها

to start something by their own.

کاری را خودشان شروع کنند، زیاد نیست.

There are few.

مقدار اندکی وجود دارد.

So I would consider them a minority.

بنابراین من آنها را یک اقلیت می دانم.

And in our country, I mean there are some big businesses

و در کشور ما، منظورم این است که برخی از مشاغل بزرگ وجود دارند

and they're really from,

و آنها واقعاً از آنها هستند،

I mean they have a great family background.

منظورم این است که آنها پیشینه خانوادگی خوبی دارند.

They have been doing that for 100 years or 50, 60 years.

آنها 100 سال یا 50، 60 سال است که این کار را می کنند.

So yeah, family businesses, I mean I are really here,

بنابراین بله، مشاغل خانوادگی، یعنی من واقعاً اینجا

I would say.

هستم.

- I'm curious what kind of family businesses you have?

- کنجکاوم چه نوع مشاغل خانوادگی دارید؟

I mean, where I live we have typically the small shops

منظورم این است که در جایی که من زندگی می‌کنم، معمولاً مغازه‌های کوچک

and the bakers and the butchers, the fishmongers,

و نانواها و قصاب‌ها، ماهی‌فروشان داریم،

all of these are typically family businesses.

همه اینها معمولاً مشاغل خانوادگی هستند.

What about in Khulna?

در خولنا چطور؟

- It's really great to hear my city's name by you.

- شنیدن نام شهر من توسط شما واقعاً عالی است.

And the thing is that in my country

و مسئله این است که در کشور من

there are big corporations, they're run by family.

شرکت های بزرگی وجود دارند که توسط خانواده اداره می شوند.

I will mention one of them and that's Bashundhara Group,

من یکی از آنها را ذکر می کنم و آن گروه باشوندهارا است،

there's Bashundhara Group.

گروه باشوندهارا وجود دارد.

They're providing us all the basic commodities

آنها همه کالاهای اساسی

like tissue, paper, and other basic stuffs.

مانند دستمال کاغذی، کاغذ و سایر مواد اولیه را در اختیار ما قرار می دهند.

And another thing is that I will say they still

و چیز دیگر این است که من می گویم آنها هنوز

are the business of construction,

هم کار ساخت و ساز هستند،

infrastructure development is really a good practice here.

توسعه زیرساخت ها واقعاً یک عمل خوب در اینجا است.

We are a developing country and different kind of groups

ما کشوری در حال توسعه هستیم و گروه‌های مختلف

like Akis or others are really doing great.

مانند آکیس یا دیگران واقعاً عالی عمل می‌کنند.

I mean they're running their business

منظورم این است که آنها کسب و کار خود را طوری اداره می کنند

like it's a family legacy I would say.

که می توانم بگویم این یک میراث خانوادگی است.

- Right.

- درست.

Interesting.

Very interesting.

جالب هست.

بسیار جالب.

That's great.

عالیه.

Now, we talk about the topic of business

اکنون در مورد موضوع تجارت

and we talked about whether you should work

صحبت می کنیم و در مورد اینکه آیا باید

for a company or be an entrepreneur.

در یک شرکت کار کنید یا کارآفرین باشید صحبت کردیم.

Abir said that people are laid off, nice expression, right?

ابیر گفت مردم بیکار می شوند، تعبیر خوبی است، درست است؟

To be laid off is to lose your job

اخراج شدن یعنی از دست دادن شغل خود به

because of hard economic times, right?

دلیل شرایط سخت اقتصادی، درست است؟

Different from, "To be fired",

متفاوت از "اخراج شدن"،

which means you lose your job because you are not good at it

که به این معنی است که شغل خود را از دست می دهید زیرا در آن

or you've done something wrong.

مهارت ندارید یا کار اشتباهی انجام داده اید.

To be laid off is just that the company

اخراج شدن فقط به این معناست که شرکت

cannot afford to keep you.

نمی تواند شما را نگه دارد.

He then said something that made me smile

او سپس چیزی گفت که باعث شد من لبخند بزنم

because it's very colloquial and that was,

زیرا بسیار محاوره ای است و آن این بود:

"They are working their butt off to learn something new."

"آنها در حال کار هستند تا چیز جدیدی یاد بگیرند."

To work your butt off is to work very hard.

از کار انداختن باسن یعنی کار بسیار سخت.

I smile because butt is your bum or your ass.

من لبخند می زنم چون باسن ادم یا الاغ توست.

So to work your ass off, it means to work very hard.

بنابراین کار کردن به این معنی است که خیلی سخت کار کنید.

I prefer working your butt off.

من ترجیح می‌دهم باسنت را کنار بگذارم.

Right?

درست؟

Butt, double T, it's a nice expression.

لب به لب، دو T، این بیان خوبی است.

I think it's acceptable in IELTS Speaking,

به نظر من در اسپیکینگ آیلتس قابل قبول است،

it is very colloquial.

خیلی محاوره ای است.

I think it'll make your examiner smile as it did me.

فکر می‌کنم این باعث می‌شود که ممتحن شما هم مانند من لبخند بزند.

We moved on to talk about family businesses

ما به صحبت در مورد مشاغل خانوادگی

in your country, in Bangladesh.

در کشور شما، در بنگلادش پرداختیم.

Now he says something interesting

حالا یه چیز جالب میگه

and what I liked was the word stress.

و چیزی که دوست داشتم کلمه استرس بود.

He said, "They are not that likely

او گفت: "آنها به احتمال زیاد

to start something by their own."

کاری را خودشان شروع نمی کنند."

The stress on that, they are not that likely.

استرس روی آن، آنها چندان محتمل نیستند.

Meaning they're not very likely,

به این معنی که آنها خیلی محتمل نیستند،

They're not that likely to start something by their own.

آنها به احتمال زیاد کاری را خودشان شروع نمی کنند.

He said, "By their own," it should be on their own, right?

گفت خودشون باید از خودشون باشه درسته؟

To do something on your own

انجام کاری به

is to do it without help from other people.

تنهایی یعنی انجام آن بدون کمک دیگران.

But nice.

اما خوبه.

He then said talking about family businesses

او سپس در مورد مشاغل خانوادگی

or I think or entrepreneurs, "I consider them a minority."

یا من فکر می کنم یا کارآفرینان گفت: "من آنها را در اقلیت می دانم."

This is very, very nice, right?

این خیلی خیلی خوبه، درسته؟

I consider is, I think they are a minority.

من فکر می کنم این است، فکر می کنم آنها یک اقلیت هستند.

Okay.

باشه.

It means that, it's similar to I think,

این به این معنی است که، شبیه به من فکر می کنم،

but it really means, I've thought about it

اما واقعاً به این معنی است که من در مورد آن

and I've decided that this is like this.

فکر کرده ام و تصمیم گرفته ام که این چنین است.

So you could say instead of I think it's important,

بنابراین می توانید به جای این که فکر می کنم مهم است بگویید، من آن را مهم می

I consider it important.

دانم.

Okay.

باشه.

Very, very nice.

خیلی خیلی خوب.

We carried on to talk about family businesses

در ادامه درباره مشاغل خانوادگی صحبت کردیم

and he said, "These businesses are run by families."

و او گفت: این مشاغل توسط خانواده ها اداره می شود.

So to be run by or to be run is to be managed by, nice.

بنابراین اداره شدن یا اداره شدن، مدیریت شدن توسط، خوب است.

I also like the fact he's using the passive, right?

من همچنین این واقعیت را دوست دارم که او از غیرفعال استفاده می کند، درست است؟

So here we've got the subject plus to be,

بنابراین در اینجا ما موضوع به اضافه شدن،

plus the past participant, by somebody, right, to be run by.

به علاوه شرکت‌کننده گذشته، توسط یک نفر، درست است که باید توسط آن اداره شود، داریم.

So the businesses are run by families,

بنابراین کسب‌وکارها توسط خانواده‌ها اداره می‌شوند،

meaning the businesses are managed by families.

یعنی کسب‌وکارها توسط خانواده‌ها اداره می‌شوند.

Lovely.

دوست داشتني.

Finally, he talks about,

در نهایت، او در مورد

"It's a family legacy, I would say."

"این یک میراث خانوادگی است، من می گویم" صحبت می کند.

So a family legacy is typically the money,

بنابراین یک میراث خانوادگی معمولاً پول،

or maybe the business, or the assets,

یا شاید کسب و کار، یا دارایی ها،

or even the values that are passed down

یا حتی ارزش هایی است که

to the next generation.

به نسل بعدی منتقل می شود.

So often, a family business gets passed down

بنابراین اغلب، یک تجارت خانوادگی

to the sons and their children.

به پسران و فرزندان آنها منتقل می شود.

It's a family legacy.

این یک میراث خانوادگی است.

Lovely.

دوست داشتني.

And I also love the fact he said, "It's a family legacy,

و همچنین این واقعیت را دوست دارم که او گفت: "به نظر من این یک میراث خانوادگی

I would say," meaning in my opinion.

است."

It's very simple English,

این انگلیسی بسیار ساده است،

but putting that at the end

اما قرار دادن آن در پایان

is actually very, very natural English.

در واقع بسیار بسیار طبیعی انگلیسی است.

It's a family legacy, I would say.

من می گویم این یک میراث خانوادگی است.

Beautiful.

زیبا.

Very nice.

بسیار خوب.

I'm very interested to learn a bit about you

من بسیار علاقه مند هستم که کمی در مورد شما

and learning English as well.

و همچنین یادگیری زبان انگلیسی یاد بگیرم.

I mean you, you speak excellent English.

منظورم این است که شما انگلیسی عالی صحبت می کنید.

It's very clear, you have a beautiful use of vocabulary.

خیلی واضح است، استفاده زیبایی از واژگان دارید.

How did you learn English?

چگونه انگلیسی را یاد گرفتید؟

- Well, I will say I learned all this from YouTube

- خب، من می گویم همه اینها را از یوتیوب

and listening to other speakers because yeah,

و گوش دادن به سخنرانان دیگر

as I have mentioned, I'm a great fan of speaking,

یاد گرفتم، زیرا بله، همانطور که اشاره کردم، من از طرفداران بزرگ سخنرانی،

or providing, or giving speeches.

ارائه، یا سخنرانی هستم.

Down the road, it's like my dream

در پایین جاده، مثل رویای

that I will talk in front of millions of people.

من است که در مقابل میلیون ها نفر صحبت کنم.

- Right.

- درست.

- For this reason, I follow different kind of YouTubers,

- به همین دلیل، من انواع مختلف یوتیوبرها

and you are one of them.

را دنبال می کنم که شما یکی از آنها هستید.

You speak really great, the way you us understand

شما واقعا عالی صحبت می کنید ، روشی که ما

it is amazing.

آن را درک می کنیم شگفت انگیز است.

So yeah, I've also listened and I have lots of podcasts

بنابراین بله، من هم گوش داده‌ام و پادکست‌های زیادی

in my phone, all the time, I keep listening to that.

در تلفنم دارم، همیشه، به گوش دادن به آن‌ها ادامه می‌دهم.

And every now and then

و

I also visit different kind of English seminars.

هرازگاهی از سمینارهای مختلف زبان انگلیسی نیز بازدید می کنم.

I try to participate in English competitions

من سعی می کنم در مسابقات انگلیسی شرکت

and that's the combined package I will say.

کنم و این بسته ترکیبی است که می گویم.

- That's interesting.

- جالبه.

So you're surrounding yourself with English,

بنابراین شما خود را با زبان انگلیسی احاطه کرده اید،

but you are also actively practicing,

اما در عین حال فعالانه تمرین می کنید،

like in competitions and things like that.

مانند مسابقات و موارد مشابه.

What about on a day-to-day basis,

در مورد روزانه چطور،

How do you practice speaking day by day?

چگونه صحبت کردن را روز به روز تمرین می کنید؟

- We talk about a day-to-day basis

- ما در مورد یک برنامه روزانه صحبت می کنیم،

then I'm practicing, I have one English partner, yeah,

سپس من تمرین می کنم، من یک شریک انگلیسی دارم، بله،

she is my companion and with her all the time,

او همراه من است و همیشه با او،

whenever I get some time for myself,

هر زمان که برای خودم وقت بگذارم،

we love, well, I love the time for practicing

دوست داریم، خوب، من زمان تمرین را دوست دارم

because we belong from Bangladesh

زیرا ما اهل بنگلادش

and our native language is Bengali.

هستیم و زبان مادری ما بنگالی است.

So to keep our practicing every day,

بنابراین برای ادامه تمرین هر روز خود،

we obviously need a partner and yeah,

بدیهی است که به یک شریک نیاز داریم و بله،

if we are not practicing every day

اگر هر روز تمرین نمی کنیم،

because environment is the invisible hand

زیرا محیط دست نامرئی است

that shapes our behavior.

که رفتار ما را شکل می دهد.

So without practice I may lose my skill,

بنابراین بدون تمرین ممکن است مهارتم را از دست بدهم،

what I have right now.

چیزی که در حال حاضر دارم.

That's why I have to do that.

به همین دلیل باید این کار را انجام دهم.

And I also listen a lot of English songs

و همچنین آهنگ‌ها و پادکست‌های انگلیسی زیادی گوش

and podcasts as well.

می‌دهم.

- Interesting, right.

- جالبه درسته

Yeah.

آره

I mean we say in English, if you don't use it, you lose it.

یعنی به انگلیسی می گوییم، اگر از آن استفاده نکنید، آن را از دست می دهید.

It's very true.

این خیلی درست است.

- Yeah.

- آره

- Right.

- درست.

Yeah.

آره

- I also believe one of the mantra

- من هم معتقدم یکی از مانترا

which is execution is everything.

که اعدام است همه چیز است.

- Yeah, that's so, so true.

- آره، خیلی درسته.

I mean it's lovely to hear you

منظورم این است که شنیدن شما دوست‌داشتنی است، زیرا معلوم است که

'cause you obviously have a lot of knowledge

شما دانش زیادی دارید،

but if people don't activate the knowledge,

اما اگر مردم دانش را فعال نکنند،

if they don't use it, it just sits there

اگر از آن استفاده نکنند، فقط می‌نشیند

and they can't speak

و نمی‌توانند صحبت کنند،

because it's not coming out of the mouth.

زیرا از آن خارج نمی‌شود. دهان.

So the activation's really important.

بنابراین فعال سازی واقعا مهم است.

Yeah, I agree.

بله من موافقم.

Now, you mentioned earlier when we were chatting

حالا قبلاً وقتی داشتیم چت

that you've taken the IELT test.

می کردیم گفتی که در آزمون آیلت شرکت کرده ای.

Why did you do that and how did it go?

چرا این کار را کردید و چگونه پیش رفت؟

- Well, I did that because I have already mentioned,

- خوب، من این کار را انجام دادم، زیرا قبلاً اشاره کردم،

because of my dream, I wanna speak a lot.

به خاطر رویایم، می خواهم زیاد صحبت کنم.

I wanna speak English in front of millions of people

من می‌خواهم در مقابل میلیون‌ها نفر انگلیسی صحبت کنم

and I'm from Bangladesh and it's really hard

و اهل بنگلادش هستم و

to hold up that accent when you are in an environment

وقتی در محیطی

you can do that easily.

هستید که می‌توانید آن را به راحتی انجام دهید، حفظ این لهجه واقعاً سخت است.

But for me it's like I have to work really hard

اما برای من مثل این است که باید واقعاً سخت کار کنم

for making things pan out without that, it's not possible.

تا همه چیز را بدون آن حل کنم، این امکان پذیر نیست.

And I have taken efforts to make sure

و من تلاش کرده ام تا مطمئن

that I'm doing great and I have learned about that.

شوم که عملکردم عالی است و در مورد آن یاد گرفته ام.

That's an international standard test.

این یک تست استاندارد بین المللی است.

And if I'm doing that, that's the first stage

و اگر این کار را انجام دهم، این اولین مرحله است

and that will be really good for me in the future.

و در آینده برای من بسیار خوب خواهد بود.

And in our country it also happens that,

و در کشور ما نیز این اتفاق می افتد که

I mean like if you have a good efficiency in English,

منظورم این است که اگر کارایی خوبی در زبان انگلیسی داشته

you can have a good job as well.

باشید، می توانید شغل خوبی نیز داشته باشید.

So yeah.

پس آره.

So I have taken that and I made a score of 7.5 overall

بنابراین من آن را گرفتم و در کل نمره 7.5 را گرفتم

and in terms of English, oh sorry, in terms of speaking,

و از نظر انگلیسی ، اوه ببخشید از نظر صحبت کردن

which is very dear to my heart, that was eight.

که برای من بسیار عزیز است ، هشت شد.

Band eight.

باند هشت.

- Well done, you, congratulations.

- آفرین، شما تبریک می گویم.

I'm not surprised, actually.

من تعجب نمی کنم، در واقع.

That's great.

عالیه.

You have great fluidity and lovely vocabulary.

شما روانی عالی و دایره لغات دوست داشتنی دارید.

It's so interesting to listen how he learned English.

گوش دادن به نحوه یادگیری زبان انگلیسی بسیار جالب است.

And let me just summarize, right,

و بگذارید خلاصه کنم، درست است

how he has become such a confident speaker.

که چگونه او به سخنران مطمئنی تبدیل شده است.

For me there are three things that are clear, right?

برای من سه چیز روشن است، درست است؟

They jump out, that he has done.

آنها می پرند بیرون، کاری که او انجام داده است.

First, he uses a wide range of resources.

اول، او از طیف وسیعی از منابع استفاده می کند.

He mentioned he uses YouTube, listens to podcasts,

او اشاره کرد که از یوتیوب استفاده می کند ، به پادکست گوش می دهد،

he goes to English seminars.

به سمینارهای انگلیسی می رود.

Absolutely brilliant.

کاملاً درخشان.

Second, he's highly motivated.

دوم، او انگیزه بالایی دارد.

Incredibly motivated, right?

با انگیزه باورنکردنی، درست است؟

He says he wants to become a public speaker.

او می گوید که می خواهد یک سخنران عمومی شود.

He wants to speak in front of hundreds, thousands of people.

او می خواهد در مقابل صدها، هزاران نفر صحبت کند.

He also mentioned to me that he does like

او همچنین به من اشاره کرد که دوست دارد

and wants to teach other people,

و می خواهد به دیگران آموزش دهد،

teaching is the best way to learn something.

تدریس بهترین راه برای یادگیری چیزی است.

So his is motivation is key.

بنابراین انگیزه او کلیدی است.

And that's so important

و این بسیار مهم است

because sometimes work and study gets so difficult.

زیرا گاهی اوقات کار و مطالعه بسیار سخت می شود.

If you are not motivated, you will give up.

اگر انگیزه نداشته باشید تسلیم خواهید شد.

So that high motivation makes him a good speaker.

بنابراین آن انگیزه بالا از او سخنران خوبی می سازد.

Finally, number three, he practices a lot, right?

بالاخره شماره سه خیلی تمرین میکنه درسته؟

He practices with a partner every day,

او هر روز با یک پارتنر تمرین می کند،

he goes to these competitions and takes part in them.

به این مسابقات می رود و در آن ها شرکت می کند.

And he also told me, outside the conversation,

و او همچنین در خارج از گفتگو به من

that he practices until the language becomes automatic

گفت که تا زمانی که زبان خودکار شود

and the ideas just flow.

و ایده ها جاری شوند تمرین می کند.

So the practice is all important and all of this

بنابراین تمرین همه مهم است و همه اینها

for me makes him such a confident speaker.

برای من او را به سخنران مطمئنی تبدیل می کند.

I didn't feel like he was a student trying to speak English.

احساس نمی کردم او دانشجویی است که می خواهد انگلیسی صحبت کند.

He was just a confident speaker.

او فقط یک سخنران مطمئن بود.

Could you share some tips, right?

ممکن است نکاتی را به اشتراک بگذارید، درست است؟

For students who are just starting to prepare for IELTS,

برای دانش‌آموزانی که به‌تازگی شروع به آماده‌سازی برای آیلتس،

especially IELTS Speaking,

به‌ویژه اسپیکینگ آیلتس کرده‌اند،

are there any tips that you could share?

نکاتی وجود دارد که بتوانید به اشتراک بگذارید؟

- Well, I mean, I have developed myself

- خب، یعنی من خودم را از ابتدا توسعه داده ام

from the very scratch.

.

That's why I can also share some of my experiences.

به همین دلیل من نیز می توانم برخی از تجربیات خود را به اشتراک بگذارم.

- Yeah.

- آره

- So the first thing I will try to,

- بنابراین اولین چیزی که من سعی خواهم کرد،

or like to suggest everyone is that create an environment.

یا دوست دارم به همه پیشنهاد کنم، ایجاد یک محیط است.

Whatever you love, learn from that.

هر آنچه را که دوست دارید، از آن بیاموزید.

Maybe you love to read books, you can learn from there.

شاید شما عاشق خواندن کتاب هستید، می توانید از آنجا یاد بگیرید.

Maybe you love to watch YouTube videos.

شاید شما عاشق تماشای ویدیوهای یوتیوب باشید.

I mean learn from there.

یعنی از اونجا یاد بگیر

They're pretty effective because when you are happy,

آنها بسیار مؤثر هستند زیرا وقتی خوشحال هستید،

your mind will work at its nicest.

ذهن شما در بهترین حالت خود کار می کند.

And another thing is that practice a lot

و یک چیز دیگر این است که زیاد تمرین کنید،

because you know a lot of thing

زیرا شما چیزهای زیادی را

and you are not trying to execute that

می دانید و سعی نمی کنید

on a regular basis you will lose.

به طور منظم آن را اجرا کنید، ضرر خواهید کرد.

As you have mentioned, if you don't use, you will lose.

همانطور که اشاره کردید اگر استفاده نکنید ضرر خواهید کرد.

And that's really true.

و این واقعاً درست است.

Maybe it'll sound a bit cliche, but it's really true.

شاید کمی کلیشه ای به نظر برسد، اما واقعاً درست است.

And the last one, which is my personal tip,

و آخرین نکته، که نکته شخصی من است،

is that don't care a lot about answers, or grammars,

این است که زیاد به پاسخ ها، دستور زبان ها

or other things.

Keep practicing.

یا چیزهای دیگر اهمیت ندهید.

به تمرین ادامه دهید.

Okay?

باشه؟

So whatever you have in your mind,

بنابراین هر آنچه در ذهن دارید،

try to just reflect that.

سعی کنید فقط آن را منعکس کنید.

It's like you have creativity in your mind

مثل این است که شما خلاقیتی در ذهن خود دارید

and just try to reflect that on your canvas.

و سعی می کنید آن را روی بوم نقاشی خود منعکس کنید.

That will be really effective in the long run

این واقعاً در درازمدت مؤثر خواهد بود

because after all in different situation

زیرا در شرایط مختلف

we need to deal with different topics

ما باید با موضوعات مختلفی

like sometimes technology, sometimes transportation,

مانند گاهی اوقات فناوری، گاهی اوقات حمل و نقل

or business, or any other thing.

یا تجارت یا هر چیز دیگری سر و کار داشته باشیم.

And when you are really likely

و زمانی که واقعاً به احتمال زیاد

to share your own opinion naturally

به طور طبیعی نظر خود را به اشتراک می گذارید

that will boost up your confidence

که اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد

and without confidence, you cannot perform.

و بدون اعتماد به نفس، نمی توانید عمل کنید.

So that'll be my tips.

بنابراین این نکات من خواهد بود.

And the last one, but not least I will try to mention

و آخرین مورد، اما نه کم‌اهمیتی که سعی می‌کنم به آن اشاره

is there don't learn huge amount of vocabularies.

کنم این است که حجم زیادی از واژگان یاد نمی‌شود.

Because if I talk about the Asians,

چون اگر در مورد آسیایی ها صحبت کنم،

we love to learn maybe 1000 or 2000 vocabularies,

ما دوست داریم شاید 1000 یا 2000 لغت یاد بگیریم،

but we cannot use that.

اما نمی توانیم از آن استفاده کنیم.

So I sometimes it's like, oh it's puzzle.

بنابراین من گاهی اوقات آن را مانند، اوه این پازل است.

I cannot use everything.

من نمی توانم از همه چیز استفاده کنم.

I have learned a lot but it's not working.

من خیلی چیزها یاد گرفته ام اما کار نمی کند.

So don't do that.

پس این کار را نکن مقدار

Learn little lot of smart amount of vocabularies,

کمی از واژگان هوشمندانه یاد بگیرید ، مثلاً در ابتدا مقدار آن را بسیار

like keep the portion really low in the beginning.

کم نگه دارید .

Learn some small things, try to execute that.

چیزهای کوچکی یاد بگیرید، سعی کنید آن را اجرا کنید.

Then when you are really okay with all the things you have

سپس وقتی واقعاً با همه چیزهایی که دارید مشکلی ندارید،

then try to scale that.

سعی کنید آن را مقیاس کنید.

Over time, learn more and more and use that.

با گذشت زمان، بیشتر و بیشتر یاد بگیرید و از آن استفاده کنید.

And I guess that's it.

و حدس می زنم همین باشد.

- That's fantastic.

- این فوق العاده است.

And I'm gonna say I totally agree with what you say.

و من می خواهم بگویم که کاملاً با آنچه شما می گویید موافقم.

I love your ideas.

من عاشق ایده های شما هستم.

I think the focus on communication and creativity

من فکر می‌کنم تمرکز روی ارتباط و

is really good because so many students block and stop

خلاقیت واقعاً خوب است، زیرا بسیاری از دانش‌آموزان مسدود می‌شوند و متوقف می‌شوند،

because they're obsessed with the grammar.

زیرا آنها وسواس گرامر دارند.

They're trying to think about the grammar

آنها سعی می کنند به گرامر فکر کنند

and they can't speak.

و نمی توانند صحبت کنند.

And the same problem with too much vocabulary,

و همین مشکل با واژگان بیش از حد،

they can't speak, and they block, and they stop speaking.

آنها نمی توانند صحبت کنند، و آنها را مسدود می کنند، و دیگر صحبت نمی کنند .

So I think your advice is golden.

بنابراین به نظر من توصیه شما طلایی است.

Really nice.

واقعا قشنگه

Very, very good.

خیلی خیلی خوب.

That's excellent.

عالی است.

Abir, I think we're going to wind up.

ابیر فکر کنم به باد میرسیم

It's been really interesting conversation.

واقعا گفتگوی جالبی بود

It's been lovely talking to you,

صحبت کردن با شما،

learning about your ideas on topics

یادگیری در مورد ایده های شما در مورد موضوعات

and also about learning English.

و همچنین در مورد یادگیری زبان انگلیسی بسیار دوست داشتنی بود.

And I'm sure you will be an inspiration

و من مطمئن هستم که شما

for many, many students, not only in Bangladesh,

الهام‌بخش بسیاری از دانش‌آموزان خواهید بود، نه تنها در بنگلادش،

but I think in many countries around the world

بلکه فکر می‌کنم در بسیاری از کشورهای جهان

where they don't have an English environment

که محیط انگلیسی ندارند

and sometimes struggle.

و گاهی اوقات دست و پنجه نرم می‌کنند.

I think your advice and your speaking is great.

به نظر من توصیه و صحبت شما عالی است.

Great.

عالی.

Lovely. Well, listen, thank you so much.

دوست داشتني. خوب گوش کن خیلی ممنون

It's great to see you.

خیلی خوشحالم میبینمت.

Let's stay in touch and I wish you all the best.

بیایید در ارتباط باشیم و برای شما بهترین ها را آرزو می کنم.

Okay?

باشه؟

- Yeah.

- آره

Yes, thank you too much as well.

بله، از شما هم خیلی ممنونم.

And I will ask you to say hi to Bangladesh.

و من از شما می خواهم که به بنگلادش سلام کنید.

I guess I'm the first one

فکر می کنم من اولین کسی هستم

who is talking with you from Bangladesh.

که از بنگلادش با شما صحبت می کنم.

- I'll say a big hi to all of you

- من به همه

and your family and friends in Khulna

شما و خانواده و دوستانتان در خولنا

and across Bangladesh as well.

و همچنین در سرتاسر بنگلادش سلام بزرگی می گویم.

Yes.

آره.

Hello, everybody there.

سلام به همه اونجا

Thank you, so much.

خیلی ممنونم.

Great, take care.

عالیه مواظب خودت باش

Bye-bye.

خداحافظ.

- Thank you.

- متشکرم.

Thank you so much.

خیلی ممنونم.

Take care.

مراقب باش.

- So again, just let me summarize, right,

- پس دوباره خلاصه بگم، درسته

Abir, who got an eight in IELTS Speaking,

، ابیر که در اسپیکینگ آیلتس نمره هشت گرفته، نکات

he mentions different tips for IELTS students.

مختلفی را برای دانشجویان آیلتس ذکر می کند.

His tips were create an English environment,

نکات او این بود که یک محیط انگلیسی ایجاد کنید

learn from things that you love.

، از چیزهایی که دوست دارید یاد بگیرید.

Good.

خوب

Practice a lot, don't care too much about grammar,

زیاد تمرین کنید، زیاد به گرامر اهمیت ندهید،

just speak out your ideas.

فقط ایده های خود را بیان کنید.

Okay?

Yes, grammar's important, but don't think too much about it.

باشه؟

بله، گرامر مهم است، اما زیاد به آن فکر نکنید.

And finally, don't learn a huge amount of vocabulary, right?

و در نهایت، حجم عظیمی از واژگان را یاد نگیرید، درست است؟ واژگان

Get a smaller amount of vocabulary, but activate it,

کمتری دریافت کنید ، اما آن را فعال کنید،

execute it, use it.

اجرا کنید، از آن استفاده کنید.

That's the key.

این کلید است.

Brilliant.

Well, listen, this brings us towards the end of this video

درخشان

خوب، گوش کنید، این ما را به پایان این ویدیو

and this conversation, the IELTS Speaking conversation

و این مکالمه می رساند، مکالمه اسپیکینگ آیلتس

with Abir.

با ابیر.

A big, big thank you, Abir, for doing this conversation.

یک تشکر بزرگ، ابیر، برای انجام این گفتگو.

I hope it has helped all of you with ideas,

امیدوارم با ایده ها

with useful phrases, especially those of you

و عبارات مفید به همه شما کمک کرده باشد، به خصوص آنهایی که

trying to get up to that band eight level.

سعی می کنید تا سطح هشت باند بالا بروید.

And I'm sure it will be an inspiration

و من مطمئن هستم که

not only for the students of Khulna, Bangladesh,

نه تنها برای دانش آموزان Khulna، بنگلادش،

but also the rest of the world.

بلکه برای سایر نقاط جهان الهام بخش خواهد بود.

Thank you all of you for watching.

ممنون از همه شما که تماشا کردید.

If you've enjoyed this, please do subscribe to the channel

اگر از این کار لذت بردید، لطفاً در کانال عضو شوید

and turn on notifications.

و اعلان ها را روشن کنید.

If you want to find out about more upcoming videos,

اگر می‌خواهید درباره ویدیوهای آینده بیشتر بدانید،

my new videos usually come out on Saturdays.

ویدیوهای جدید من معمولاً شنبه‌ها منتشر می‌شوند.

And also, remember, if you want the PDF

و همچنین، به یاد داشته باشید، اگر PDF

with all of this information

با تمام این اطلاعات

and language from today's lesson,

و زبان درس امروز را می خواهید،

just click on the link down in the description

فقط روی لینک پایین در توضیحات کلیک کنید

and you can get that.

و می توانید آن را دریافت کنید.

In the meantime, I look forward to seeing you

در ضمن منتظر حضور شما

in the next video.

در ویدیوی بعدی هستم.

Take care, my friend.

مراقب خودت باش دوست من.

Bye-bye.

خداحافظ.

(upbeat music)

(موسیقی شاد)