3 Things You Need to NEVER Forget Vocabulary Again

It's true, there are a lot of words in English,

درست است، کلمات زیادی در زبان انگلیسی وجود دارد،

but you don't need to learn them all.

اما لازم نیست همه آنها را یاد بگیرید.

Number one, prioritize.

شماره یک، اولویت بندی کنید.

Just learn the words you need at your level.

فقط کلمات مورد نیاز خود را در سطح خود یاد بگیرید.

And number two, learn them properly.

و شماره دو، آنها را به درستی یاد بگیرید.

Don't learn thousands of words badly

هزاران کلمه را بد یاد نگیرید

and then you just go blank

و بعد فقط خالی بمانید

'cause you can't speak and use them.

، زیرا نمی توانید صحبت کنید و از آنها استفاده کنید.

Learn the words you need deeply.

کلمات مورد نیاز خود را عمیقاً یاد بگیرید.

And there are just three things you need

و فقط سه چیز وجود دارد که باید

to learn words deeply.

کلمات را عمیقاً یاد بگیرید.

Let me tell you.

بذار بهت بگم

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

Hello, it's Keith from the Keith Speaking Academy,

سلام، این کیت از آکادمی صحبت کردن کیت است،

oh, and the YouTube channel "English Speaking Success"

اوه، و کانال YouTube "موفقیت در صحبت کردن انگلیسی"

here to help you become a more confident speaker of English.

در اینجا به شما کمک می کند تا به یک سخنران با اعتماد به نفس بیشتر به زبان انگلیسی تبدیل شوید.

Now the three things you need to learn vocabulary deeply

اکنون سه چیزی که باید واژگان را عمیقاً یاد بگیرید این است که

are first, understand the word.

ابتدا کلمه را درک کنید.

Secondly, know how to use it.

دوم اینکه نحوه استفاده از آن را بدانید.

Thirdly, be able to use it.

ثالثاً بتوانید از آن استفاده کنید.

And with those three things, you'll be able

و با این سه چیز، شما قادر خواهید بود

to learn vocabulary deeply.

واژگان را عمیقاً یاد بگیرید.

In this video, I'm gonna show you how to do that

در این ویدیو، من به شما نشان خواهم داد که چگونه این کار را

with some very clear and fun examples.

با چند مثال بسیار واضح و جالب انجام دهید.

But first of all, let's rewind.

اما اول از همه به عقب برگردیم.

Let's just stand back a moment

بیایید یک لحظه عقب بایستیم و به

thinking about learning vocabulary.

یادگیری لغات فکر کنیم.

There are two big opportunities to learn vocabulary.

دو فرصت بزرگ برای یادگیری واژگان وجود دارد.

First of all, when you're reading,

اول از همه، زمانی که در حال مطالعه هستید،

great book by the way,

اتفاقاً یک کتاب عالی است،

and secondly, when you're listening.

و دوم، زمانی که در حال گوش دادن هستید.

So make sure you're doing plenty of both, right?

بنابراین مطمئن شوید که هر دو را به اندازه کافی انجام می دهید، درست است؟

And also, when you are doing these,

و همچنین، هنگامی که این کارها را انجام می دهید،

make sure that you are noting down new words.

مطمئن شوید که کلمات جدید را یادداشت می کنید. در حین یادگیری کلمات جدید را

Noting, writing down, jotting down new words

یادداشت کنید، یادداشت کنید

as you are learning, right?

، درست است؟

It should be key vocabulary.

باید واژگان کلیدی باشد.

What do I mean by key vocabulary?

منظور من از واژگان کلیدی چیست؟

So, words that are either interesting or useful.

بنابراین، کلماتی که یا جالب هستند یا مفید.

Don't try and learn all of the words, right?

سعی نکنید همه کلمات را یاد بگیرید ، درست است؟

Remember what we said, learn fewer words more deeply.

آنچه گفتیم را به خاطر بسپارید، کلمات کمتری را عمیق تر یاد بگیرید.

So pick out the interesting words and the useful words.

بنابراین کلمات جالب و کلمات مفید را انتخاب کنید.

Now, let's come back to the three things you need

حالا بیایید به سه موردی که

to learn vocabulary deeply.

برای یادگیری عمیق واژگان نیاز دارید برگردیم.

Understand the word.

کلمه را درک کنید.

Knowing how to use it.

دانستن نحوه استفاده از آن.

Being able to use it.

امکان استفاده از آن.

Let's take these step by step, okay?

بیایید اینها را قدم به قدم پیش ببریم، خوب؟

I'm gonna show you with a story.

من با یک داستان به شما نشان خواهم داد.

Let me tell you a story.

بگذارید یک داستان برای شما تعریف کنم.

It's the beginning of a story about two people,

این شروع داستانی درباره دو نفر به نام های

Tom and Emily, and this is called "Watchful Eyes."

تام و امیلی است و به آن «چشم های مراقب» می گویند.

It's actually a mini novel from my gold course

این در واقع یک مینی رمان از دوره طلایی من است

that we use to review language.

که برای بررسی زبان از آن استفاده می کنیم.

I'm gonna introduce you,

من به شما معرفی می کنم،

well, let me tell you the beginning of the story first,

خب، اجازه دهید اول داستان را به شما بگویم

and then we'll use this for some examples.

و سپس برای چند نمونه از آن استفاده می کنیم.

Are you sitting comfortably?

راحت نشسته ای؟

Then I'll begin.

سپس من شروع می کنم.

"Tom and Emily had been friends since they were children.

"تام و امیلی از زمان کودکی با هم دوست بودند.

Growing up in the small town of Glossop

در شهر کوچک گلوسوپ

in the north of England, they had spent countless days

در شمال انگلستان، آنها روزهای بی شماری را صرف

exploring the nearby woods,

گشت و گذار در جنگل های اطراف،

riding bikes down the winding roads,

دوچرخه سواری در جاده های پر پیچ و خم

and imagining all the adventures they would one day have.

و تصور تمام ماجراهایی که روزی خواهند داشت.

At the age of 21 their friendship blossomed

در سن 21 سالگی، دوستی آنها

into something more, and they started going out together.

با هم بیشتر شد.

Tom was always there for Emily

through the ups and downs of life,

فراز و نشیب های زندگی،

and she knew she could always count on him."

و او می دانست که همیشه می تواند روی او حساب کند."

Let me stop there. The story goes on.

بگذار آنجا توقف کنم. داستان ادامه دارد.

You can find out more in the gold course,

شما می توانید در دوره طلا بیشتر بدانید،

but let's have a look now, first of all,

اما بیایید اکنون نگاهی بیندازیم، اول از همه،

at understanding a word.

درک یک کلمه.

The first step, okay?

اولین قدم، باشه؟

So when it comes to understanding a word from a story

بنابراین وقتی نوبت به درک کلمه ای از یک داستان

or a podcast, I always say first guess it,

یا یک پادکست می رسد، همیشه می گویم ابتدا آن را حدس بزنید،

then check it.

سپس آن را بررسی کنید.

Guess it first.

اول حدس بزن

Try and guess the meaning from the context.

سعی کنید معنی را از روی زمینه حدس بزنید.

And then check it, if you're not sure or to make sure.

و اگر مطمئن نیستید یا برای اطمینان آن را بررسی کنید. حدس

Guess it, check it.

بزنید، آن را بررسی کنید.

Let's look at an example here.

بیایید به یک مثال در اینجا نگاه کنیم.

In the story we had Tom and Emily,

در داستان ما تام و امیلی را داشتیم که

blah, blah, blah, growing up in Glossop.

در گلوسوپ بزرگ می‌شدند.

Glossop, right?

گلاسوپ، درسته؟

Capital G. It's a place name, the name of the town.

پایتخت جی. این نام مکانی است، نام شهر.

"They had spent countless days exploring the nearby woods."

آنها روزهای بی شماری را صرف کاوش در جنگل های مجاور کرده بودند.

Countless.

بی شمار.

What does that mean?

این به چه معناست؟

Well, if we look at "countless,"

خوب، اگر به «بی شمار» نگاه کنیم،

we can separate "count" and "less,"

می‌توانیم «شمارش» و «کمتر» را از هم جدا کنیم، می‌توانیم

we can analyze the word to count, 1, 2, 3, 4, 5.

کلمه را برای شمارش، 1، 2، 3، 4، 5 تجزیه و تحلیل کنیم.

"Less" meaning, well, without or not.

«کمتر» یعنی خوب، بدون یا نه.

So without counting, what can that mean?

بنابراین بدون شمارش، چه معنی می تواند داشته باشد؟

I'm not sure.

من مطمئن نیستم.

Let's check in a dictionary.

بیایید در فرهنگ لغت بررسی کنیم.

So I'm using the Cambridge Dictionary online.

بنابراین من از دیکشنری کمبریج به صورت آنلاین استفاده می کنم.

Countless, adjective.

بی شمار، صفت.

Says very many or too many to be counted.

می گوید خیلی زیاد یا خیلی زیاد که قابل شمارش نیست.

So it means a lot, right?

بنابراین معنی زیادی دارد، درست است؟

A lot of days.

خیلی روزها

They spent a lot of days exploring the woods.

آنها روزهای زیادی را صرف کاوش در جنگل کردند.

Great, when you are looking up a word, do be careful

عالی است، وقتی به دنبال یک کلمه هستید، مراقب باشید،

'cause sometimes words have many different meanings,

زیرا گاهی اوقات کلمات معانی مختلفی دارند،

so make sure you scroll down to check.

بنابراین مطمئن شوید که برای بررسی به پایین بروید.

For example, the word "woods."

به عنوان مثال، کلمه "چوب".

Exploring the nearby woods.

کاوش در جنگل های نزدیک به

It sounds like a place, right?

نظر یک مکان است، درست است؟

Wood, I know wood as in the wood that you burn for a fire.

چوب، من چوب را در هیزمی می شناسم که برای آتش می سوزانید.

But "woods" here, I'm not too sure.

اما "چوب" در اینجا، من خیلی مطمئن نیستم.

If we check in the dictionary, we find...

اگر در فرهنگ لغت بررسی کنیم، متوجه می شویم...

Okay, wood.

باشه، چوب.

So it's a a hard substance that forms

بنابراین این ماده ای سخت است که

the branches of trees.

شاخه های درختان را تشکیل می دهد.

Right, that's what I thought.

درسته منم همین فکر کردم

Oh, going down it can also be a type of golf club.

اوه، پایین رفتن آن نیز می تواند یک نوع چوب گلف باشد.

Interesting.

جالبه

Or, ah-ha, an area of land

یا، آه ها، منطقه ای از زمین

covered with thick growth of trees.

پوشیده از رویش انبوه درختان.

It's a place. I think this is the meaning I'm looking for.

این یک مکان است. فکر می کنم این معنایی است که من به دنبال آن هستم.

It also says in the plural "woods."

در جمع «چوب» هم می گوید.

So it's a forest, I guess, right?

پس حدس می‌زنم این یک جنگل است، درست است؟

That's the meaning I look.

این معنایی است که من نگاه می کنم.

So be careful to scroll down and check different meanings.

بنابراین مراقب باشید که به پایین بروید و معانی مختلف را بررسی کنید.

Now, moving on to step two,

اکنون، به مرحله دو می رویم، با

knowing how to use that word,

دانستن نحوه استفاده از آن کلمه،

let's say "countless" or "woods."

بیایید بگوییم «بی شمار» یا «چوب».

We can see how to use it

ما می توانیم ببینیم که چگونه

from from the context first of all, right?

از آن از روی زمینه استفاده کنیم، درست است؟

So, "Countless days."

بنابراین، "روزهای بی شمار".

A lot of days.

خیلی روزها می‌توانیم

We can see we can use it with "days."

ببینیم که می‌توانیم آن را با "روز" استفاده کنیم.

I spent countless days doing something.

روزهای بی شماری را صرف انجام کاری کردم.

I spent countless days sleeping.

روزهای بی شماری را در خواب گذراندم.

I spent countless days working.

روزهای بی شماری را صرف کار کردم.

I can see how to use it.

من می توانم نحوه استفاده از آن را ببینم.

"Woods."

"چوب."

It says, "Exploring the woods."

می گوید: «کاوش در جنگل».

So I can explore woods.

بنابراین من می توانم جنگل ها را کشف کنم.

Maybe there's other ways of using it.

شاید راه های دیگری برای استفاده از آن وجود داشته باشد.

So we can also check in the dictionary,

بنابراین ما همچنین می توانیم در فرهنگ لغت بررسی کنیم،

look at the examples that they give,

به مثال هایی که آنها ارائه می دهند نگاه کنیم،

and very often that will help you.

و اغلب این به شما کمک می کند.

For example, with "wood," it says,

مثلا با «چوب» می گوید:

"We went for a walk in the woods."

«ما رفتیم در جنگل قدم زدیم».

So I can say, explore the woods.

بنابراین می توانم بگویم، جنگل را کشف کنید.

Go for a walk in the woods.

برو تو جنگل قدم بزن

I'm beginning to see how to use it, right?

من شروع به دیدن نحوه استفاده از آن کردم، درست است؟

The next thing I suggest you do is to look

کار بعدی که به شما پیشنهاد می کنم این است که

and note the word form.

شکل کلمه را ببینید و یادداشت کنید.

Is it a noun, a verb, an adjective, an adverb, preposition?

آیا اسم، فعل، صفت، قید، حرف اضافه است؟

What is it exactly, right?

دقیقا چیه درسته؟

Because if it's an adjective, remember in English,

چون اگر صفت باشد، در انگلیسی به یاد داشته باشید،

adjectives go before the noun.

صفت ها قبل از اسم قرار می گیرند.

Nouns, in English, if they're plural,

اسم ها، در زبان انگلیسی، اگر جمع باشند،

they're followed by an S or ES.

با S یا ES دنبال می شوند.

So here "countless" is an adjective

پس اینجا «بی شمار» صفت است

and it goes before the noun.

و قبل از اسم می رود.

Days. Countless days.

روزها روزهای بی شمار

"Woods" here is in the plural, is also a noun.

"چوب" در اینجا به صورت جمع است، همچنین یک اسم است.

If it's a noun, is it countable or uncountable?

اگر اسم است، قابل شمارش است یا غیرقابل شمارش؟

It's a key question to make sure you use it correctly.

این یک سوال کلیدی است تا مطمئن شوید که از آن به درستی استفاده می کنید.

"Woods" here it says, is countable.

"Woods" در اینجا می گوید، قابل شمارش است.

An oak wood.

یک چوب بلوط

We went for a walk in the woods.

رفتیم توی جنگل قدم بزنیم.

A big wood, a small wood.

یک چوب بزرگ، یک چوب کوچک.

So you can count woods.

بنابراین می توانید چوب ها را بشمارید.

However, I noticed earlier when it talked about wood,

با این حال، قبلاً متوجه شدم که در مورد چوب صحبت می شود،

like burning, it can be uncountable as well.

مانند سوختن، می تواند غیرقابل شمارش باشد.

So just be careful. It's a key question.

پس فقط مراقب باش این یک سوال کلیدی است.

If it's a verb, is it followed by a preposition?

اگر فعل است پس از آن حرف اضافه می آید؟

In, on, at, away, over, right?

در، در، در، دور، بیش از، درست است؟

Look at, listen to, speak about.

نگاه کن، گوش کن، صحبت کن.

So what is the preposition? Again, make a note.

پس حرف اضافه چیست؟ باز هم یادداشت کنید.

If we look at the story, let's come back.

اگر به داستان نگاه کنیم، برگردیم.

It says, "At the age of 21,

می گوید: "در سن 21 سالگی،

their friendship blossomed into something more."

دوستی آنها به چیزی بیشتر تبدیل شد."

Blossom?

شکوفه؟

Well, I know that's something to do with flowers,

خوب، می دانم که این چیزی است که به گل ها مربوط می شود،

but I can see "ed" so it's probably a verb in the past.

اما می توانم "ed" را ببینم، بنابراین احتمالاً یک فعل در گذشته است.

So, "blossomed."

بنابراین، "شکوفه یافت."

I can check in the dictionary,

من می توانم در فرهنگ لغت بررسی کنم،

but what I can see is also "into."

اما آنچه می توانم ببینم نیز "into" است.

"Blossomed into," right?

"شکوفه به،" درست است؟

And I look at the examples in the dictionary,

و من به مثال های موجود در فرهنگ لغت نگاه می کنم،

"Their friendship blossomed into,"

"دوستی آنها شکوفا شد"

or, "She blossomed into a lovely person."

یا "او به یک فرد دوست داشتنی شکوفا شد."

So it's to become like a flower.

پس مثل یک گل می شود.

To become and grow into something attractive.

تبدیل شدن و تبدیل شدن به چیزی جذاب.

So check with verbs if they're followed

بنابراین با افعال بررسی کنید که آیا

by a proposition, and which one.

با یک گزاره دنبال می شوند و کدام یک.

The other thing to do is notice the words before and after.

کار دیگری که باید انجام دهید توجه به کلمات قبل و بعد است.

And these are the collocations.

و اینها همنشینی ها هستند. هنگام یادگیری لغات،

Collocations are critical when learning vocabulary.

ترکیب ها بسیار مهم هستند .

So don't just learn "blossom" to blossom.

پس فقط «شکوفه دادن» را یاد نگیرید تا شکوفا شوید.

You want to look at the word before,

شما می خواهید به کلمه قبل نگاه کنید،

the words that can go before.

کلماتی که می توانند از قبل پیش بروند.

A friendship blossomed.

دوستی شکوفا شد

A person blossomed into something.

یک نفر در چیزی شکوفا شد.

So when you are learning this, you're learning,

بنابراین هنگامی که این را یاد می گیرید ، یاد می گیرید که

"She blossomed into."

"او شکوفا شد."

"He blossomed into a beautiful person."

او به فردی زیبا تبدیل شد.

You're not just learning blossom, learn the collocation.

شما فقط شکوفه را یاد نمی گیرید ، همنشینی را یاد بگیرید.

Finally look for idiomatic expressions.

در نهایت به دنبال عبارات اصطلاحی باشید.

So, often when you're looking at a chunk of language

بنابراین، اغلب وقتی به تکه‌ای از زبان نگاه می‌کنید

and you're not sure if it means what it says,

و مطمئن نیستید که معنای آن چه می‌گوید،

it could be idiomatic.

می‌تواند اصطلاحی باشد.

In our story we had, "At the age of 21,

در داستان ما این بود که "در سن 21 سالگی،

their friendship blossomed into something more

دوستی آنها به چیزی بیشتر تبدیل شد

and they started going out together.

و آنها شروع به بیرون رفتن با هم کردند.

Tom was always there for Emily

تام همیشه

through the ups and downs of life."

در فراز و نشیب های زندگی در کنار امیلی بود."

Up and down of life?

بالا و پایین زندگی؟

What actually means is the difficult moments.

آنچه در واقع به معنای لحظات سخت است.

So this is idiomatic.

پس این اصطلاحی است.

It's not an idiom as such,

این یک اصطلاح نیست،

like, "to be tickled pink," to be happy.

مانند "صورتی غلغلک دادن"، شاد بودن.

It's just an idiomatic phrase,

این فقط یک عبارت اصطلاحی است،

"The ups and downs of life."

"فراز و نشیب های زندگی".

The idiomatic phrase is "ups and downs."

عبارت اصطلاحی «فراز و نشیب» است.

You can check it in the dictionary.

می توانید آن را در فرهنگ لغت بررسی کنید.

We can have the ups and downs of working life.

ما می توانیم فراز و نشیب های زندگی کاری را داشته باشیم.

The ups and downs of marriage.

فراز و نشیب های ازدواج.

Again, the dictionary gives us those examples.

باز هم فرهنگ لغت آن نمونه ها را به ما می دهد.

Brilliant, so now we've understood the word

فوق العاده است، بنابراین اکنون ما این کلمه را درک کرده ایم

and we can see how to use it.

و می توانیم نحوه استفاده از آن را ببینیم.

Next step is actually being able to use it.

مرحله بعدی در واقع توانایی استفاده از آن است.

Right, the final step, of course,

درست است، مرحله آخر، البته،

is being able to use the word.

توانایی استفاده از کلمه است.

So here, what I suggest you do is you just repeat

بنابراین در اینجا، کاری که من به شما پیشنهاد می کنم این است که فقط

the examples in the text you're reading or listening to.

مثال های متنی را که در حال خواندن یا گوش دادن به آن هستید، تکرار کنید.

So for example, "They had spent countless days exploring."

به عنوان مثال، "آنها روزهای بی شماری را صرف کاوش کرده بودند."

Just say it out loud.

فقط با صدای بلند بگو

If you are listening, stop and just repeat.

اگر گوش می دهید، توقف کنید و فقط تکرار کنید.

"Their friendship blossomed into something more

"دوستی آنها

through the ups and downs of life."

در فراز و نشیب های زندگی به چیزی بیشتر تبدیل شد."

A great technique, actually, is if you're listening

یک تکنیک عالی، در واقع، این است که اگر در حال گوش دادن

or not reading, but listening, is to shadow.

یا نخواندن هستید، اما گوش دادن، سایه زدن است.

So play it and you repeat it almost at the same time.

بنابراین آن را پخش کنید و تقریباً همزمان آن را تکرار کنید.

Just a second behind.

فقط یک ثانیه عقب تر

I'm doing it more and more with French,

من این کار را بیشتر و بیشتر با زبان فرانسه انجام می دهم

and it's really good for intonation

و برای لحن

and pronunciation as well as vocabulary.

و تلفظ و همچنین واژگان بسیار خوب است.

You can also repeat the examples from the dictionary.

همچنین می توانید مثال ها را از فرهنگ لغت تکرار کنید.

Say them out loud.

آنها را با صدای بلند بگویید.

The next step is to start making your own examples.

قدم بعدی این است که شروع به ساختن نمونه های خود کنید.

Just change one word or the tense.

فقط یک کلمه یا زمان آن را تغییر دهید.

For example, "They had spent countless days exploring."

به عنوان مثال، "آنها روزهای بی شماری را صرف کاوش کرده بودند."

They spent countless days exploring.

آنها روزهای بی شماری را صرف کاوش کردند.

I spent countless days exploring.

روزهای بی شماری را صرف کاوش کردم.

When we visited Barcelona,

زمانی که از بارسلون دیدن کردیم،

we spent countless days exploring the city.

روزهای بی شماری را صرف گشت و گذار در شهر کردیم.

I spend countless days

روزهای بی شماری را

working at home.

در خانه کار می کنم.

I spend countless days

من روزهای بی شماری را صرف

studying French.

مطالعه زبان فرانسه می کنم.

I spend countless hours studying French.

من ساعت های بی شماری را صرف مطالعه زبان فرانسه می کنم.

And just change one word or two words

و فقط یک یا دو کلمه را تغییر دهید

until you are becoming more confident, right?

تا زمانی که اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید، درست است؟

And also, the next step,

و همچنین، گام بعدی،

is to try and use these in a conversation.

این است که سعی کنید از اینها در مکالمه استفاده کنید.

So a quick tip, I would just write down two or three words

بنابراین یک نکته سریع، من فقط دو یا سه کلمه را

on a piece of paper, and then try and use them.

روی یک تکه کاغذ می نویسم و سپس سعی می کنم از آنها استفاده کنم.

You can even tell your speaking partner,

حتی می توانید به شریک صحبت کردن خود بگویید:

"I'm trying to practice these.

"من سعی می کنم اینها را تمرین کنم. آیا

Can we practice together?"

می توانیم با هم تمرین کنیم؟" به

Let them know.

آنها اطلاع دهید.

And it's a great way to do that.

و این یک راه عالی برای انجام این کار است.

All of this takes time, and you will make mistakes.

همه اینها زمان می برد و شما مرتکب اشتباه خواهید شد.

Now, if you've got a teacher, they can give you feedback.

حالا، اگر معلمی دارید، می توانند به شما بازخورد بدهند.

If not, you also get feedback when you listen and read more

در غیر این صورت، وقتی بیشتر گوش می دهید و بیشتر می خوانید، بازخورد دریافت می کنید،

'cause as you look and listen to more language,

زیرا همانطور که نگاه می کنید و به زبان بیشتری گوش می دهید،

you'll just notice these words in different contexts

فقط متوجه این کلمات در زمینه های مختلف می شوید

and your understanding, being able to use them

و درک شما، توانایی استفاده از آنها

grows over time.

در طول زمان افزایش می یابد.

It's a marathon.

این یک ماراتن است.

Be patient.

صبور باش

It does take time, and you will make mistakes,

این کار زمان بر است و شما مرتکب اشتباه خواهید شد،

but that is normal.

اما این طبیعی است.

It's learning.

این در حال یادگیری است.

It's great.

عالیه

Now, a final piece of advice.

حالا یک توصیه آخر

As you're discovering the language,

همانطور که شما در حال کشف زبان،

understanding the meaning,

درک معنی،

understanding how to use it,

درک نحوه استفاده از آن،

and you're practicing,

و در حال تمرین هستید، به

I suggest you also do lots of reviewing.

شما پیشنهاد می کنم که بازبینی های زیادی نیز انجام دهید.

Review the language as well.

زبان را نیز مرور کنید.

And this system of discovering, practicing, and reviewing

و این سیستم کشف، تمرین و مرور

is a great way for learning vocabulary,

یک راه عالی برای یادگیری لغات است،

but for just improving your general English overall, right?

اما فقط برای بهبود کلی انگلیسی شما، درست است؟

It's a system that is at the heart of my online courses,

این سیستمی است که در قلب دوره های آنلاین من قرار دارد،

especially my gold course, where people discover language,

به خصوص دوره طلایی من، که در آن مردم زبان را کشف می کنند،

they practice it, and they're reviewing it all the time.

آن را تمرین می کنند و همیشه آن را مرور می کنند.

The story today, "Watchful Eyes," is one of the stories

داستان امروز « چشمان بیدار» یکی از داستان هایی است

that we use to review the language in the gold course.

که برای مرور زبان در دوره طلا از آن استفاده می کنیم.

I won't tell you what happens to Tom and Emily.

من به شما نمی گویم چه اتفاقی برای تام و امیلی می افتد.

It's a long, long novel.

این یک رمان طولانی و طولانی است.

It goes on an on.

ادامه دارد.

You can join the course and find out.

می توانید در دوره شرکت کنید و متوجه شوید.

You can find out more details.

می توانید از جزئیات بیشتر مطلع شوید.

There's a link below, or go to my website,

پیوندی در زیر وجود دارد، یا به وب سایت من،

keithspeakingacademy.com.

keithspeakingacademy.com بروید.

That's it for today.

برای امروز همین است.

Just remember what I said at the beginning of the video.

فقط به یاد داشته باشید که در ابتدای ویدیو چه گفتم.

Learn fewer words,

کلمات کمتری را یاد بگیرید،

but learn them more deeply so you can use them,

اما آنها را عمیق تر یاد بگیرید تا بتوانید از آنها استفاده کنید،

not forget them, not go blank,

فراموش نکنید، خالی نمانید،

and you'll be a more confident speaker of English.

و شما یک سخنران با اعتماد به نفس بیشتر به زبان انگلیسی خواهید بود.

Great. Listen, thank you so much for watching.

عالیه گوش کن، خیلی ممنون که تماشا کردی.

I hope this has helped you,

امیدوارم این به شما کمک کرده باشد

and I look forward to seeing you in the next video.

و مشتاقانه منتظر دیدن شما در ویدیوی بعدی هستم.

Take care, my friend.

مواظب خودت باش دوست من

Bye-bye.

خداحافظ

(upbeat music)

(موسیقی شاد)