Words to make yourself more interesting

Hi, everyone. I'm Jade. I'm talking about informal intensifiers today and this is a

سلام به همه. من جید هستم. من امروز در مورد تقویت‌کننده‌های غیررسمی صحبت می‌کنم و این

way to make a story more dramatic and it's what we use as native speakers when we're,

راهی است برای دراماتیک‌تر کردن داستان و این چیزی است که ما به‌عنوان زبان مادری وقتی داریم،

yeah, telling a story.

بله، داستانی تعریف می‌کنیم، استفاده می‌کنیم.

So when we're telling a story, we'll put in these adverbs to add drama you could say.

بنابراین وقتی داریم داستانی را تعریف می‌کنیم، این قیدها را اضافه می‌کنیم تا درام را که می‌توانید بگویید اضافه کنیم.

But we... We've got a choice of intens-... They're otherwise known as intensifiers. We've

اما ما... ما یک انتخاب از شدت ها داریم-... آنها به عنوان تشدید کننده شناخته می شوند.

got a choice of what words we can use. Any they depend... And the words we choose depend

ما انتخابی داریم که از چه کلماتی می توانیم استفاده کنیم. هر آن‌ها بستگی دارند... و کلماتی که انتخاب می‌کنیم

on the context and they depend on the kind of story you want to tell. So let's...

به زمینه و به نوع داستانی که می‌خواهید بگویید بستگی دارد. پس بیایید...

Firstly, to describe what "posh" is. In the UK, "posh" means belonging to a higher social

اولاً، توضیح دهیم که "شیک" چیست. در بریتانیا، "شبک" به معنای تعلق به طبقه اجتماعی بالاتر است

class. It could be a way of behaving, it could be a way of speaking. So we have that in England

. این می تواند یک روش رفتار باشد، می تواند یک روش صحبت باشد. بنابراین ما در انگلستان

because of the queen and all stuff like that, and that's just the way English British society

به دلیل ملکه و همه چیزهایی از این دست چنین چیزی را داریم، و این دقیقاً همان روشی است که جامعه انگلیسی انگلیسی

is. So posh people use different words in their speech. So in their speech, these are

است. بنابراین افراد شیک پوش از کلمات مختلفی در گفتار خود استفاده می کنند. بنابراین در سخنرانی آنها،

the preferred words for posh English. So someone might say: "When my contact lens was in my

این کلمات ترجیح داده شده برای انگلیسی شیک هستند. بنابراین ممکن است کسی بگوید: "زمانی که لنز تماسی من در

eye, it was fairly uncomfortable." Or "rather" has the same meaning. "It was my eye. I was

چشم من بود، نسبتاً ناراحت کننده بود." یا «بلکه » همین معنا را دارد. "این چشم من بود. من

rather upset." And they mean the same thing. They mean like: "quite".

خیلی ناراحت بودم." و منظورشان همین است. معنی آنها مانند: "کاملا".

Not used so much nowadays, but in the past, posh people liked to say: "Terribly" and "Awfully"

امروزه چندان مورد استفاده قرار نمی گیرد، اما در گذشته، افراد شیک دوست داشتند بگویند: "به طرز وحشتناکی" و "به طرز وحشتناکی"

and they didn't mean them as terrible/awful. They actually mean the opposite, they mean

و آنها را وحشتناک / وحشتناک نمی دانستند. معنی آنها در واقع برعکس است، آنها به معنای

"very" and "good". "I went to the party and it was a terribly lovely party and there were

"بسیار" و "خوب" هستند. من به مهمانی رفتم و مهمانی فوق‌العاده دوست‌داشتنی بود و

many people there." Or you could say: "Borris is an awfully good chap." That means: "very

افراد زیادی آنجا بودند.» یا می‌توانید بگویید: "بوریس پسر بسیار خوبی است." این به این معنی است: "خیلی

good chap" for a posh person. Posh language is going to prefer these informal intensifiers.

خوب" برای یک فرد شیک پوش. زبان شیک این تقویت‌کننده‌های غیررسمی را ترجیح می‌دهد.

Neutral English-sometimes posh people will use it too-neutral English, we would use all

انگلیسی خنثی - گاهی اوقات افراد شیک از آن استفاده می کنند - انگلیسی بیش از حد خنثی، ما بیشتر از همه این قیدها استفاده می کنیم

of these adverbs mostly. So you would be intensifying a story by saying: "I was in so much pain."

. بنابراین با گفتن این جمله: "خیلی درد داشتم" داستانی را تشدید می کنید.

And you really make the "so" long: "So much pain" when you're telling a story. Again,

و شما واقعاً "خیلی" را طولانی می کنید: "خیلی درد" وقتی دارید داستانی تعریف می کنید. باز هم

you can emphasize the "really". "I was really stressed." You could say that. One thing to

می توانید روی "واقعا" تاکید کنید. "من واقعا استرس داشتم." شما می توانید این را بگویید. نکته ای که باید

mention about "quite" is they mean... It means the same thing as "fairly", but "fairly" is

در مورد "کاملا" ذکر شود این است که منظورشان است... یعنی همان "منصفانه"، اما "انصافا"

more posh and "quite" is more in the middle or whatever. And "too" means negative. So:

شیک تر است و "کاملا" بیشتر در وسط است یا هر چیز دیگری. و «توو» به معنای منفی است. پس:

"When my contact lens got stuck in my eye..." This sentence is not going to work. The sentence

«وقتی لنزم در چشمم گیر کرد...» این جمله کار نمی کند. جمله

I'm thinking of, you'd say something is too expensive as in too much for a negative when

ای که من به آن فکر می کنم، وقتی از این قید استفاده می کنید، می گویید چیزی خیلی گران است، مثل خیلی برای یک منفی

you're using this adverb.

.

But we have even more choice for informal intensifiers. We have slang words. So I'm

اما برای تقویت‌کننده‌های غیررسمی انتخاب بیشتری داریم. ما کلمات عامیانه داریم. بنابراین من

going to teach you some English slang that people use. "Bare" means "very" and "nough"

قصد دارم چند عامیانه انگلیسی را که مردم استفاده می کنند به شما آموزش دهم. «بره» به معنای «بسیار» و «نُف»

also means "very". You couldn't... You could write the... You could write this on Facebook

نیز به معنای «بسیار» است. شما نمی‌توانید... می‌توانید آن را بنویسید... می‌توانید این را در فیس‌بوک

or in chat or something, but you couldn't write it anywhere formally. "And when my contact

یا در چت یا چیزی بنویسید، اما نمی‌توانید آن را در جایی رسمی بنویسید. "و وقتی

lens got stuck in my eye, I was bare stressed. You know that." Or: "I couldn't get it out.

لنز تماسی من در چشمم گیر کرد، کاملا استرس داشتم. شما این را می دانید." یا: "

I was nough upset. I didn't know what to do." They mean... "Nough" I used it like "really"

نتونستم بیرونش کنم. اصلا ناراحت بودم. نمیدونستم چیکار کنم." منظورشان این است که ... "نه" من آن را مانند "واقعا" در

there. So you also have this option if you wish.

آنجا استفاده کردم. بنابراین شما نیز در صورت تمایل این گزینه را دارید.

And I don't know about in your country, but English people swear quite a lot. I don't

و من در مورد کشور شما اطلاعی ندارم، اما انگلیسی ها خیلی فحش می دهند. من

really swear, I don't really like it. But here is swear words you can use. You probably

واقعاً قسم نمی خورم، واقعاً آن را دوست ندارم. اما در اینجا کلمات دشنام وجود دارد که می توانید استفاده کنید. شما

know this one, I bet you know this one. But do you know this one? "Bloody" it's not a

احتمالاً این یکی را می شناسید، شرط می بندم که این یکی را می شناسید. اما آیا این یکی را می شناسید؟ "خونین"

very strong swear word anymore. At the end of my story I said: "The bloody contact lens

دیگه فحش خیلی محکمی نیست. در پایان داستانم گفتم: بالاخره لنز خونی

finally came out." You call something "bloody" if it's irritating or annoying. It used to

بیرون آمد. اگر چیزی تحریک کننده یا آزاردهنده باشد، آن را "خونین" می نامید. قبلا

be strong, it's not so bad now. And here are two other ones. I found that people say these

قوی بود الان خیلی بد نیست. و در اینجا دو مورد دیگر وجود دارد. متوجه شدم که مردم

ones when they don't like to say this one. They sound kind of like this one and they're

وقتی دوست ندارند این یکی را بگویند اینها را می گویند. صدای آنها شبیه این است و

a little bit more polite swear words. And they sound like this: "frigging" or "flipping".

فحش های مودبانه تری دارند. و آنها به این شکل صدا می کنند: "فریگر کردن" یا "بال زدن".

"My flipping contact lens got stuck in my eye."

لنز تماسی در حال چرخاندن من در چشمم گیر کرده است.

So what's the position of the informal intensifiers when they're in sentences? Let's take a look.

پس جایگاه تشدید کننده های غیررسمی وقتی در جملات هستند چیست؟ بیا یک نگاهی بیندازیم.

So we can do adverb before adjective with "rather", "quite" and "really". Here's an

بنابراین می توانیم قید قبل از صفت را با "به جای"، "کاملا" و "واقعا" انجام دهیم. در اینجا یک

example sentence. You could use any of them. "I'd rather want a sandwich. Don't you know?"

جمله مثال است. شما می توانید از هر یک از آنها استفاده کنید. "من ترجیح می دهم یک ساندویچ بخواهم. نمی دانید؟"

So the position here is before the verb. These ones.

بنابراین موقعیت اینجا قبل از فعل است. اینها.

What about this one? "Don't be so bloody stupid." It's not a very nice thing to say to someone.

در مورد این یکی چی؟ "اینقدر احمق نباش." گفتن به کسی خیلی چیز خوبی نیست.

And the grammar here is "so" + swear word + adjective. So you could change it, you could

و دستور زبان در اینجا "چنین" + قسم + صفت است. بنابراین شما می توانید آن را تغییر دهید، می توانید

say: "Don't be so beep stupid." If you wanted to.

بگویید: "اینقدر احمق نباش." اگر می خواستی.

And what about the slang words? These are newer words. I don't think the grammar is

و در مورد کلمات عامیانه چطور؟ اینها واژه های جدیدتری هستند. من فکر نمی‌کنم گرامر

that evolved for them because people just use them in speech. The position is usually

برای آنها تکامل یافته باشد زیرا مردم فقط از آنها در گفتار استفاده می‌کنند. موقعیت معمولاً

after the verb like in a sentence. "It was bare jokes." "Jokes" is also slang. We usually

بعد از فعل مانند در یک جمله است. "این شوخی های ساده ای بود." «جوک» هم عامیانه است. معمولاً

say: "a joke" which is a noun. But "jokes" in slang means "funny" as an adjective. So

می گوییم: «لطیفه» که اسم است. اما «جوک» در زبان عامیانه به معنای «خنده دار» به عنوان صفت است. بنابراین

yeah, you could say: "It was nough jokes." Means it was really funny also.

، بله، می توانید بگویید: " شوخی نبود." یعنی واقعا خنده دار هم بود

And what about this one? "Sarah is terribly charming." That means that she is very charming.

و در مورد این یکی چطور؟ سارا به طرز وحشتناکی جذاب است. یعنی او بسیار جذاب است.

Remember what I said? They mean the opposite. "Sarah is terribly charming." How do we do

یادته چی گفتم؟ منظورشون برعکسه سارا به طرز وحشتناکی جذاب است. آن وقت چگونه این کار را انجام

that then? It's "to be" followed by adverb followed by adjective.

دهیم؟ این "بودن" به دنبال قید و پس از آن صفت است.

And, yeah, now I want to talk to you about a nonstandard use that I've observed quite...

و، بله، اکنون می‌خواهم در مورد یک کاربرد غیراستاندارد با شما صحبت کنم که کاملاً مشاهده کرده‌ام...

I've observed people using it quite a lot, but it's considered not grammatically correct.

من افراد زیادی را مشاهده کرده‌ام که از آن استفاده می‌کنند، اما از نظر گرامری صحیح نیست.

But I'll point it out to you in case you hear it. You can decide to use it if you want because

اما در صورت شنیدن آن به شما اشاره می کنم. اگر می‌خواهید می‌توانید تصمیم بگیرید که از آن استفاده کنید زیرا

people do say it or you can decide not to use it if you'd like to say everything grammatically

مردم آن را می‌گویند یا اگر می‌خواهید همه چیز را از نظر گرامری درست بگویید، می‌توانید تصمیم بگیرید که از آن استفاده نکنید

correctly. So some people would say something like this: "I so want those shoes!" We don't

. بنابراین برخی از مردم چیزی شبیه به این می گویند: "من خیلی آن کفش ها را می خواهم!"

put "so" in this... In this position before the verb. We could say: "I really want those

در این «چنین» نمی گذاریم... در این جایگاه قبل از فعل. می توانیم بگوییم: "من واقعاً آن

shoes!" But in British English, it's not considered correct to put "so" here. Anyway, you know

کفش ها را می خواهم!" اما در انگلیسی بریتانیایی، قرار دادن "so" در اینجا صحیح تلقی نمی شود. به هر حال

now. You can decide if you want to say that.

الان میدونی شما می توانید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید این را بگویید.

Let's look, finally, at the position of swear words with nouns. So here are two examples:

بیایید در نهایت به جایگاه فحش ها با اسم ها نگاه کنیم. بنابراین در اینجا دو مثال وجود دارد:

"The kitchen was a bloody mess." Wherever I lived when I was a student, that was a true

"آشپزخانه یک آشفتگی خونین بود." در دوران دانشجویی هر کجا زندگی می کردم، این یک

sentence for me. "The kitchen was a bloody mess." "A mess" is a noun for an untidy place.

جمله واقعی برای من بود. "آشپزخانه یک آشفتگی خونین بود ." "A mess" اسمی برای مکان نامرتب است.

So the grammar we've got here is the swear word and then followed by the noun. "A bloody

بنابراین دستور زبانی که در اینجا به دست آورده‌ایم، کلمه swear و بعد از آن اسم است. "یک

mess".

آشفتگی خونین".

And our last example: "Their customer service is a flipping joke." So you won't want to

و آخرین مثال ما: "خدمات مشتری آنها یک شوخی است." پس شما نمی خواهید

go back there, will you? So yeah, just something that you can start to use to enrich your storytelling

به آنجا برگردید، نه؟ بنابراین بله، فقط چیزی است که می توانید برای غنی سازی بیشتر داستان سرایی خود

more in English. I really recommend that.

به زبان انگلیسی از آن استفاده کنید. من واقعاً آن را توصیه می کنم.

And the next thing I recommend is for you to go to the engVid website and do the quiz

و نکته بعدی که من توصیه می کنم این است که به وب سایت engVid بروید و

on this so that they will become a little bit more familiar to you and you're getting

در این مورد امتحان کنید تا کمی برای شما آشنا شوند و

these intensifiers in the correct position. Please do subscribe to this channel and watch

این تقویت کننده ها را در موقعیت صحیح قرار دهید. لطفا در این کانال عضو شوید و

some of my other videos as well; more for you to learn. Also, not just my engVid channel,

برخی از ویدیوهای دیگر من را نیز تماشا کنید. بیشتر برای یادگیری شما همچنین، نه تنها کانال engVid من، بلکه

my other channel because I've got two YouTube channels. Yay! And you can learn there and

کانال دیگر من است زیرا من دو کانال YouTube دارم. آری و شما می توانید در آنجا یاد بگیرید و

you can learn here with me. So I'd really appreciate you to subscribe in both places.

می توانید اینجا با من یاد بگیرید. بنابراین من واقعاً از شما سپاسگزارم که در هر دو مکان مشترک شوید.

So I'm finished now. I'm going to go. I'm going to go and swear at some people in the

پس الان کارم تموم شده قصد دارم برم. من برم تو خیابون به یه عده فحش بدم

street. No, not really. Okay, see you.

. نه، نه واقعا. باشه. میبینمت.