Who is in charge? - Causative Verbs in English

Hi, everyone. I'm Jade. What we're talking about today is causative verbs. And this is

سلام به همه. من جید هستم. آنچه امروز در مورد آن صحبت می کنیم افعال علّی است. و این

a different structure we use in sentences when it's important to show authority and

ساختار متفاوتی است که ما در جملات استفاده می کنیم، زمانی که نشان دادن اقتدار

important to show someone who's deciding an action. So how I'm going to introduce these

مهم است و مهم نشان دادن کسی است که در حال تصمیم گیری برای یک عمل است. بنابراین نحوه معرفی این

verbs to you is to show you some example sentences first. Some are in the causative structure;

افعال به شما این است که ابتدا چند جمله مثال را به شما نشان دهم . برخی در ساختار سببی هستند.

some are not in the causative structure. So let's have a look.

برخی در ساختار سببی نیستند. پس بیایید نگاهی بیندازیم.

Sentence No. 1, "John cleans the windows for me." That's the structure you already know.

جمله شماره 1 «جان برای من پنجره ها را تمیز می کند ». این ساختاری است که شما قبلاً می دانید.

What's important in this sentence is the subject, John. He's the man cleaning the windows. Okay.

آنچه در این جمله مهم است موضوع است جان. او مردی است که شیشه ها را تمیز می کند. باشه.

You know that. It's easy.

تو می دانی که. آسان است.

Sentence 2, "I have John clean the windows for me." This is the introduction to the causative

جمله 2، "من از جان دارم که پنجره ها را برای من تمیز کند." این مقدمه ای بر ساختار مسبب

structure. We've got causative have. What's different about this sentence? "John" is now

است. ما مسبب داریم چه فرقی با این جمله دارد؟ «جان» اکنون

in the object position, and "I" is in the subject position. So what's different about

در جایگاه مفعول است و «من» در جایگاه فاعل. بنابراین آنچه در این مورد متفاوت است

this is -- we still know that John is cleaning the windows, but what's different is you are

این است که -- ما هنوز هم می دانیم که جان در حال تمیز کردن پنجره ها است، اما آنچه متفاوت است این است که شما در

becoming important because you have the authority to make that happen. So it gives us a little

حال مهم شدن هستید زیرا اختیار انجام آن را دارید. بنابراین

bit more information about what's important here.

اطلاعات کمی در مورد آنچه در اینجا مهم است به ما می دهد.

Let's have a look at No. 3. "I have the windows cleaned." What's missing in this sentence

بیایید به شماره 3 نگاهی بیندازیم. "من شیشه ها را تمیز کرده ام." چیزی که در این جمله کم

is we don't know who's doing the cleaning anymore. It's not important because we don't

است این است که ما دیگر نمی دانیم چه کسی تمیز کردن را انجام می دهد . این مهم نیست زیرا ما

have John's name here. So something is missing in this one. No. 4, "I get John to clean the

اینجا نام جان را نداریم. بنابراین چیزی در این یکی از دست رفته است . شماره 4، "من جان را به تمیز کردن

windows." This structure is causative get, and we can use it in the same way as causative

پنجره ها." این ساختار دریافت علّی است، و ما می‌توانیم از آن به همان شیوه‌ای استفاده کنیم که

have -- the same way as this. And again, it's like an order or a task John is given to do,

باعث می‌شود -- به همان شکلی که این. و دوباره، مثل دستور یا وظیفه‌ای است که به جان داده شده است،

and you have the authority to make that happen.

و شما این اختیار را دارید که آن را انجام دهید.

No. 5, "I make John clean the windows." Then you really -- you're not being very nice to

شماره 5، "من جان را وادار می کنم پنجره ها را تمیز کند." پس واقعاً -- شما با او خیلی خوب رفتار

him. You're forcing him. And poor John has no choice. You've got to be his boss, maybe

نمی کنید. داری مجبورش میکنی و جان بیچاره چاره ای ندارد. شما باید رئیس او باشید، شاید

his wife. I don't know, but you're not being very nice to him.

همسرش. نمی دانم، اما تو با او خیلی خوب رفتار نمی کنی.

And let's have a look at No. 6. This is causative let. And we use this for permission. "I let

و اجازه دهید نگاهی به شماره 6 بیندازیم. این اجازه مسبب است . و ما از این برای اجازه استفاده می کنیم. "من به جان اجازه دادم

John clean the windows for me." What does that mean? He's begging you. He's saying,

پنجره ها را برای من تمیز کند." معنی آن چیست؟ داره التماس میکنه او می گوید:

"Please. Can I come and clean your windows?" So you can see they have different meanings

"خواهش می کنم، می توانم بیام شیشه های شما را تمیز کنم؟" بنابراین می توانید ببینید که آنها معانی مختلفی

here. But what we're going to do in the next part of the lesson is look at the structure

در اینجا دارند. اما کاری که ما در قسمت بعدی درس انجام خواهیم داد، نگاهی به ساختاری است

you need to use to build that kind of sentence.

که برای ساختن چنین جمله ای باید استفاده کنید.

But before we get there, when can you use causative structures? Well, you need to have

اما قبل از رسیدن به آنجا، چه زمانی می توانید از ساختارهای علّی استفاده کنید؟ خوب، شما باید

some kind of authority relationship. So you need, like, a boss and an employee or a teacher

نوعی رابطه اقتدار داشته باشید. بنابراین شما به یک رئیس و یک کارمند یا یک معلم

and a pupil, okay? Or you need a parent and a child. Otherwise, the causative structure's

و یک شاگرد نیاز دارید، خوب؟ یا به پدر و مادر و فرزند نیاز دارید . در غیر این صورت، ساختار مسبب

just not going to work. You can't say to your colleague, "I make my colleague bring me tea."

کار نخواهد کرد. شما نمی توانید به همکارتان بگویید: "من کاری می کنم که همکارم برایم چای بیاورد."

You probably can't say that unless you bully your colleague. It's not going to work.

احتمالاً نمی توانید این را بگویید مگر اینکه همکار خود را قلدری کنید. این کار نمی کند.

So let's start by looking at the structure now. Causative have and get are the same structure

بنابراین بیایید اکنون با نگاهی به ساختار شروع کنیم. علّت داشتن و گرفتن

for this meaning. So you choose "have" or "get" and then your object and then a past

برای این معنا ساختار یکسانی دارند. بنابراین شما "داشتن" یا "به دست آوردن" و سپس مفعول خود و سپس یک

participle. And what's useful to remember about this? Wherever you have a job done in

فعل ماضی را انتخاب می کنید. و چه چیزی در این مورد مفید است؟ هر جا که کاری در

your house -- you have something fixed or your car fixed or something redesigned or

خانه خود انجام داده اید - چیزی را تعمیر کرده اید یا ماشین خود را تعمیر کرده اید یا چیزی را دوباره طراحی

something changed in your house -- you use this causative structure. So here are some

کرده اید یا چیزی در خانه شما تغییر کرده است - از این ساختار علّی استفاده می کنید. بنابراین در اینجا چند

examples. "She had the kitchen redecorated." "I'm getting the car fixed." So you can use

نمونه آورده شده است. او آشپزخانه را دوباره دکور کرده بود. "من دارم ماشین را تعمیر می کنم." بنابراین می توانید

it in the different tenses as well.

آن را در زمان های مختلف نیز استفاده کنید.

Let's have a look at the other causative structures that you need to know. So we've got causative

بیایید نگاهی به سایر ساختارهای ایجاد کننده ای که باید بدانید بیاندازیم. بنابراین ما دریافت مسبب داریم

get. And this is a different meaning, this one. We use this one when you want to persuade

. و این یک معنای متفاوت است، این یکی. وقتی می‌خواهید کسی را متقاعد

someone or -- no, when you have persuaded someone to do something. So for example, "I

کنید یا -- نه، وقتی کسی را متقاعد به انجام کاری کرده‌اید، از این یکی استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال، "من

got Tom to lend me some money." He didn't want to lend you some money, but you spoke

از تام خواستم تا مقداری پول به من قرض دهد." او نمی خواست به شما پول قرض دهد، اما شما

to him nicely; you did some sweet talk, and you got him to lend you some money. So that

به خوبی با او صحبت کردید. صحبت های شیرینی کردی و از او خواستی که به تو پول قرض بدهد. بنابراین این

means persuaded him to do something for you.

بدان معناست که او را متقاعد کردید تا کاری برای شما انجام دهد.

Here's another example. "We got them to reduce the price." Perhaps you're in a shop. You're

در اینجا یک مثال دیگر است. ما از آنها خواستیم تا قیمت را کاهش دهند.» شاید شما در یک مغازه هستید. شما

an angry customer, a displeased customer. You got them to reduce the price. "Reduce

یک مشتری عصبانی، یک مشتری ناراضی هستید. شما آنها را برای کاهش قیمت گرفتید. "

the price or I'm not buying it." And somehow, you managed it. So that's causative get. It's

قیمت را کاهش دهید وگرنه من آن را نمی خرم." و به نوعی، شما آن را مدیریت کردید. پس این مسبب است.

get + object + to infinitive. So here's "get"; "Tom" is the object; there is "to", so infinitive

دریافت + شی + به مصدر است. بنابراین در اینجا "دریافت" است. «تام» مفعول است; وجود دارد "to"، بنابراین مصدر

and verb. "I got Tom to lend me some money." There's the structure. And it's different

و فعل. از تام خواستم به من پول قرض بدهد. ساختار وجود دارد. و

to the other structure that we just looked at because in that other structure, we don't

با ساختار دیگری که ما فقط به آن نگاه کردیم متفاوت است ، زیرا در آن ساختار دیگر، ما نیازی

have "to" there. So it's different.

به "به" نداریم. پس فرق می کند.

Let's look now at causative make and let. Remember that "make" means "force someone",

بیایید اکنون به ایجاد مسبب و اجازه نگاه کنیم. به یاد داشته باشید که "ساختن" به معنای "اجبار کردن کسی" است

and "let" means to do with permission -- give someone permission. Let's have a look at the

و "بگذار" به معنای انجام دادن با اجازه -- به کسی اجازه دادن است. بیایید نگاهی به

sentences. "Mum made me eat my vegetables." So a child would probably say this. The child

جملات بیندازیم. "مامان مجبورم کرد سبزیجاتم را بخورم." بنابراین احتمالاً یک کودک این را می گوید.

is being forced to eat vegetables. "Make", object is "me", and this time the verb, but

کودک را مجبور به خوردن سبزیجات می کنند. «ساخت»، مفعول «من» است و این بار فعل،

no "to". "Mum made me eat my vegetables."

اما «به» نیست. "مامان مجبورم کرد سبزیجاتم را بخورم."

Another example. "My boss makes us work late." You have no choice. It's probably illegal

مثالی دیگر. "رئیس من باعث می شود تا دیر وقت کار کنیم." تو انتخابی نداری.

if that's not in your contract.

اگر این در قرارداد شما نباشد، احتمالاً غیرقانونی است.

Next example. These ones are with "let". "My parents don't let me eat junk food." If you

مثال بعدی اینها با «بگذار» هستند. " پدر و مادرم به من اجازه نمی دهند غذای ناسالم بخورم." اگر

want to make it negative, the negative goes before your verb there, before your "let".

می خواهید آن را منفی کنید، منفی قبل از فعل شما در آنجا، قبل از "لذا" شما می رود.

"My patients don't let me eat junk food."

"بیماران من به من اجازه نمی دهند غذاهای ناسالم بخورم."

And the last example, "Tom let Sarah leave the office early." Tom has the authority to

و آخرین مثال، "تام به سارا اجازه داد تا زودتر دفتر را ترک کند." تام این اختیار را دارد که

decide if Sarah can leave now or later or early. So there you go.

تصمیم بگیرد که آیا سارا می‌تواند اکنون برود یا دیرتر یا زودتر. بنابراین شما بروید.

You can use these causative structures whenever you have someone in a position of authority

شما می‌توانید از این ساختارهای علّی هر زمان که شخصی در موقعیتی قدرتمند دارید استفاده کنید

and stuff happens because they need to persuade someone to do something or force someone to

و اتفاقاتی بیفتد، زیرا او باید کسی را برای انجام کاری متقاعد کند یا کسی را مجبور به

do something or permit someone to do something. So this is a new structure for you to be using

انجام کاری کند یا به کسی اجازه انجام کاری را بدهد. بنابراین این ساختار جدیدی است که می توانید

in your English.

در زبان انگلیسی خود از آن استفاده کنید.

What you can do now is go to the EngVid website and do the quiz on this just to make sure

کاری که اکنون می‌توانید انجام دهید این است که به وب‌سایت EngVid بروید و امتحانی را در این مورد انجام دهید تا مطمئن

you've got the grammar fixed in your mind, you know where to use a "to", where not to

شوید که دستور زبان را در ذهن خود ثابت کرده‌اید، می‌دانید کجا از «to» استفاده کنید، کجا

use a "to" in these structures. But before you go there, I'd really appreciate it if

از «to» استفاده نکنید. در این ساختارها اما قبل از اینکه به آنجا بروید، اگر

you subscribed here on my EngVid channel. And that's it. So come back and watch more

در کانال EngVid من در اینجا مشترک شوید، واقعا ممنون می شوم. و بس. پس به زودی برگرد و ویدیوهای بیشتری

videos with me soon. And I'll see you later. Bye.

را با من تماشا کن. و بعدا میبینمت خدا حافظ.