How to talk about an article in English

Hello, everyone. I'm Jade. What we're talking about today is phrases you can use when you

سلام به همه من جید هستم. آنچه امروز در مورد آن صحبت می کنیم عباراتی است که می

need to talk about an article, a report, or maybe it could be a book or something like

توانید برای صحبت در مورد یک مقاله، یک گزارش یا شاید یک کتاب یا چیزی شبیه به

that in a university context, but maybe also as well in a meeting you might need to say

آن در زمینه دانشگاه استفاده کنید، اما ممکن است در یک جلسه نیز همینطور باشد. باید

something about some literature you were supposed to read before that meeting. So, by watching

در مورد برخی از ادبیاتی که قرار بود قبل از آن جلسه بخوانید، چیزی بگویید. بنابراین، با تماشای

today's lesson, I'll give you some phrases that you can build up and make some sentences

درس امروز، عباراتی را به شما می‌دهم که می‌توانید آن‌ها را بسازید و جملاتی بسازید

where you can sound very informed, and very opinionated, and say all the right things

که بتوانید بسیار آگاهانه و بسیار صاحب نظر به نظر برسید و همه چیزهای درست را

in a business or academic context.

در یک زمینه تجاری یا دانشگاهی بگویید.

So, let's take a look at these different phrases and sentences we can use. You can make direct

بنابراین، بیایید نگاهی به این عبارات و جملات مختلفی که می توانیم استفاده کنیم بیاندازیم. شما می توانید مستقیماً

statements of opinion about the article or what you've read. And to do that, you can

در مورد مقاله یا آنچه خوانده اید اظهار نظر کنید. و برای انجام این کار، می توانید

use "I". So you can say: "I thought". If we're talking about an article, you can say: "I

از "من" استفاده کنید. بنابراین می توانید بگویید: "من فکر کردم". اگر در مورد یک مقاله صحبت می کنیم، می توانید بگویید: "من

thought the article was thorough". "Thorough" means that something takes a look at all the

فکر کردم مقاله کامل بود". "کامل" به این معنی است که چیزی به همه

important things, all the necessary things that it should cover for that kind of topic.

چیزهای مهم، همه چیزهای ضروری که باید برای آن نوع موضوع پوشش دهد نگاهی بیاندازد. اگر کامل باشد

Nothing is left out if it's thorough.

هیچ چیز از قلم نمی افتد .

If we're talking about the introduction, that means the beginning, the beginning part of

اگر ما در مورد مقدمه صحبت می کنیم، این به معنای آغاز، قسمت

the article, perhaps you've got something interesting to say about the beginning. "The

ابتدایی مقاله است، شاید شما چیز جالبی در مورد شروع داشته باشید. "

introduction was insightful." If it's insightful, you learnt something. "Yes, it was insightful.

مقدمه روشنگر بود." اگر روشنگری باشد، چیزی یاد گرفته اید. "بله، بصیرتی بود

It was... It was... You know, I approve of it. It was insightful."

. بود... این بود... می دانید، من آن را تایید می کنم. بصیرتی بود."

Perhaps the rest of the article isn't very good, but you've got something good to say

شاید بقیه مقاله خیلی خوب نباشد، اما در مورد مقدمه چیز خوبی برای گفتن دارید

about the introduction. Another variation of: "I thought", or: "I think", you could

. یکی دیگر از انواع: "من فکر می کنم"، یا: "من فکر می کنم"، شما می

use it present tense as well, is: "In my opinion". "In my opinion, because I know about these

توانید آن را در زمان حال نیز استفاده کنید، این است: "به نظر من". به نظر من، چون از این چیزها اطلاع دارم

things, the case studies were too short." A case study is where you get an example.

، مطالعات موردی خیلی کوتاه بود.» مطالعه موردی جایی است که شما یک مثال دریافت می کنید.

Or you could say it's like a story of someone who's been through a particular situation,

یا می‌توانید بگویید که مانند داستان فردی است که موقعیت خاصی را پشت سر گذاشته است،

and usually case studies are put together to show how a business or organization helps

و معمولاً مطالعات موردی برای نشان دادن اینکه چگونه یک کسب‌وکار یا سازمان به کسی کمک می‌کند

somebody or solves a problem. So, you'll often encounter case studies in the world of work.

یا مشکلی را حل می‌کند، گرد هم می‌آید. بنابراین، شما اغلب با مطالعات موردی در دنیای کار مواجه خواهید شد.

They're meant to be persuasive, and they're meant to move you to action or make you want

آنها قرار است متقاعد کننده باشند، و قرار است شما را به سمت عمل سوق دهند یا شما را وادار

to do something, or prove to you how something works or how something doesn't work.

به انجام کاری کنند، یا به شما ثابت کنند که چگونه چیزی کار می کند یا چگونه چیزی کار نمی کند.

So, you could say: "The case studies were too short." We use "too" for a negative opinion.

بنابراین، می توانید بگویید: "مطالعات موردی خیلی کوتاه بودند." ما برای نظر منفی از "too" استفاده می کنیم.

So this wasn't good about the case studies. We could use any other adjective. We could

بنابراین این در مورد مطالعات موردی خوب نبود. می توانیم از هر صفت دیگری استفاده کنیم. می

say: "too long". We can build the sentence like that.

توانیم بگوییم: "خیلی طولانی". ما می توانیم جمله را اینگونه بسازیم.

Next, you could use the same building block there: "The case studies were fairly persuasive."

بعد، می‌توانید از همان بلوک ساختمانی در آنجا استفاده کنید: «مطالعات موردی نسبتاً متقاعدکننده بودند».

Here, we're using adverb, and then adjective. "Fairly" means quite, but "fairly" is the

در اینجا، ما از قید و سپس از صفت استفاده می کنیم. "منصفانه" به معنای کاملاً است، اما "عادلانه"

more formal version. And it's a word that feels more academic, and it feels more like

نسخه رسمی تر است. و این کلمه ای است که بیشتر احساس آکادمیک می کند، و اگر بگویید "منصفانه" بیشتر احساس

you're giving a serious opinion if you say "fairly". "It was fairly persuasive." So they

می شود که یک نظر جدی می دهید . "این نسبتاً متقاعد کننده بود." بنابراین آنها

were good, but you know, maybe they could have been better. Here, you're softening your

خوب بودند، اما می دانید، شاید آنها می توانستند بهتر باشند. اینجا مداحی خود را ملایم می کنید

praise. If you're saying: "The case studies were persuasive", that's stronger. That's

. اگر می گویید: "مطالعات موردی متقاعدکننده بودند"، قوی تر است.

like you approve of them more. But if you put "fairly" there, little bit less than without "fairly."

مثل اینکه شما آنها را بیشتر تایید می کنید. اما اگر "منصفانه" را در آنجا قرار دهید، کمی کمتر از بدون "عادلانه" است.

Again, we're still talking about "in my opinion". "In my opinion, the findings". "Findings"

باز هم، ما هنوز در مورد "به نظر من" صحبت می کنیم. "به نظر من، یافته ها". «یافته‌ها

is another word for "conclusion". "The findings were inconclusive." If something is inconclusive,

» واژه دیگری برای «نتیجه‌گیری» است. "یافته ها بی نتیجه بودند." اگر چیزی غیر قطعی باشد،

you're not quite sure if the thing has been proven. It's undecided. We're not quite sure

مطمئن نیستید که آن چیز ثابت شده است یا خیر . بلاتکلیف است. ما کاملاً

of the result or the outcome. Maybe more research needs to be done. If it's inconclusive, we

از نتیجه یا نتیجه مطمئن نیستیم. شاید باید تحقیقات بیشتری انجام شود. اگر بی نتیجه است،

need to wait and see.

باید منتظر بمانیم و ببینیم.

Moving on now, this is another way to give your opinion. You can say: "As I see it",

در حال حاضر، این راه دیگری برای اظهار نظر است. شما می توانید بگویید: "همانطور که من می بینم"،

you're using yourself, and your knowledge, and your way of viewing the world. You can

شما از خود و دانش و نحوه نگرش خود به جهان استفاده می کنید. شما می

look at it like that to pass your opinions and your knowledge to others. "The recommendations

توانید به آن نگاه کنید تا نظرات و دانش خود را به دیگران منتقل کنید. "توصیه

are unworkable." So, many reports will make recommendations. So, they'll analyze a situation.

ها غیر قابل اجرا هستند." بنابراین، بسیاری از گزارش ها توصیه هایی را ارائه می دهند. بنابراین، آنها یک موقعیت را تجزیه و تحلیل خواهند کرد.

At the end, they'll say: "We think this needs to happen." Those are the recommendations.

در پایان، آنها می گویند: "ما فکر می کنیم این باید اتفاق بیفتد." اینها توصیه ها هستند.

The recommendations are made by experts, experts who researched and made a report. You, on

توصیه ها توسط کارشناسان، کارشناسانی که تحقیق کرده اند و گزارش تهیه کرده اند، ارائه می شود.

the other hand, may think that their recommendations are unworkable; they simply won't work. They're

از سوی دیگر، شما ممکن است فکر کنید که توصیه های آنها قابل اجرا نیست. آنها به سادگی کار نخواهند کرد آنها

not as good as my recommendations on my report. They're unworkable. They would not work in

به خوبی توصیه های من در گزارش من نیستند. آنها غیر قابل اجرا هستند آنها در زندگی واقعی کار نمی کنند

real life.

.

And you could say, as well: "As I see it, the report is first-rate." That's quite a

و همچنین می توانید بگویید: "همانطور که من می بینم ، گزارش درجه یک است." این یک

formal way of saying excellent. It can't be better. It's excellent research and very well

روش کاملاً رسمی برای گفتن عالی است. بهتر از این نمی تواند باشد. این یک تحقیق عالی است و بسیار خوب

done, it's first-rate.

انجام شده است، درجه یک است.

Let's have a look at some verbs we can use when talking about these articles, reports,

بیایید نگاهی به افعالی بیندازیم که می‌توانیم در مورد این مقاله‌ها، گزارش‌ها،

that kind of thing now. So, here's some different verbs that we can use. As I mentioned, some

و چیزهایی از این دست صحبت کنیم. بنابراین، در اینجا چند فعل مختلف وجود دارد که می توانیم از آنها استفاده کنیم. همانطور که اشاره کردم، برخی از

reports or most reports, I suppose, were written for a purpose. They want to propose something

گزارش‌ها یا بیشتر گزارش‌ها، گمان می‌کنم، برای هدفی نوشته شده‌اند. آنها می خواهند پیشنهاد کنند که

happens, they've got a particular agenda and a particular reason for writing the report,

اتفاقی بیفتد، یک دستور کار خاص و دلیل خاصی برای نوشتن گزارش دارند

and they want to show that. So, you can use these verbs to describe that.

و می خواهند این را نشان دهند. بنابراین، می توانید از این افعال برای توصیف آن استفاده کنید.

You can say: "The verb argues that". The verb... Why did I say "verb"? I think I said "verb".

می توانید بگویید: "فعل استدلال می کند که". فعل ... چرا گفتم "فعل"؟ فکر کنم گفتم "فعل".

I mean: "The report argues that...", "The report proposes that..." Or: "The report advocates

منظورم این است: «گزارش استدلال می‌کند که...»، «گزارش پیشنهاد می‌کند که...» یا: «گزارش از آن دفاع می‌کند

that..." They have related meanings. "Argue" is like a strong way of saying they want something

...» آنها معانی مرتبطی دارند. "مذاجره" مانند روشی قوی برای گفتن آنهاست که می خواهند

to happen. "The report argues that traffic should not be allowed in Central London after

اتفاقی بیفتد. «این گزارش استدلال می‌کند که نباید اجازه تردد در مرکز لندن بعد از

9pm." I mean, that's quite a strong argument, but it just came to my head.

ساعت 9 شب داده شود.» منظورم این است که این یک استدلال کاملا قوی است، اما به ذهن من رسید.

"To propose" something is more like a recommendation. It's saying that this would be a good idea.

"پیشنهاد کردن" چیزی بیشتر شبیه یک توصیه است. می گویند که این ایده خوبی خواهد بود.

"The report proposes that children should not eat junk food." It's a good proposal,

این گزارش پیشنهاد می کند که کودکان نباید غذاهای ناسالم بخورند. پیشنهاد خوبی است

isn't it? And, we could say: "The report advocates that..." Oh, it's really hard to improvise

، اینطور نیست؟ و، می‌توانیم بگوییم: «گزارش از آن حمایت می‌کند ...» اوه، بداهه‌سازی جملات واقعاً سخت است

sentences. "The report advocates that children should not play more than four hours of computer

. این گزارش از این حمایت می کند که کودکان نباید بیش از چهار ساعت در

games a day." That's a really bad report. "The report advocates that time spent playing

روز بازی های رایانه ای انجام دهند. واقعا گزارش بدی است "این گزارش از این حمایت می کند که زمان صرف شده برای بازی های

computer games should be limited." Okay. That's what I meant. Not all the time. So, we use

رایانه ای باید محدود شود." باشه. منظورم این بود. نه همیشه. بنابراین، ما از

those verbs to show the degree of how strong something is being argued or recommended.

آن افعال برای نشان دادن میزان قوی بودن چیزی که استدلال یا توصیه می شود استفاده می کنیم.

Let's have a look at some more verbs now. Again, we can talk about the author of the

بیایید اکنون به چند افعال دیگر نگاهی بیندازیم. باز هم می توان در مورد نویسنده

report or we can name them. Perhaps the report writer is Professor Smith, and then we can

گزارش صحبت کرد یا نام آنها را نام برد. شاید گزارش نویس پروفسور اسمیت باشد، و سپس می توانیم

use these verbs to talk about their claims and what they're saying. So, we can directly

از این افعال برای صحبت در مورد ادعاهای آنها و آنچه می گویند استفاده کنیم. بنابراین، می‌توانیم مستقیماً

say: "Professor Smith suggests that", blah, blah, blah. A suggestion is based on your

بگوییم: «پروفسور اسمیت این را پیشنهاد می‌کند»، بلا، بلا، بلا. یک پیشنهاد بر اساس

knowledge and your experience. Again, it's not as strong. It's not as strong as a recommendation,

دانش و تجربه شما است. باز هم، آنقدر قوی نیست. به اندازه یک توصیه قوی

but it's related. Profesha... Professor. "Professor Smith recommends that...", "Professor Smith

نیست، اما مرتبط است. پروفشا... پروفسور. "پروفسور اسمیت توصیه می کند که..."، "پروفسور اسمیت در گزارش خود

recommends that students do extra homework at the weekends in his report."

توصیه می کند که دانش آموزان تکالیف اضافی را در آخر هفته انجام دهند."

And if you just want to say what was said, you can use: "states". This is quite a formal

و اگر فقط می خواهید آنچه گفته شد را بگویید، می توانید از: "حالت ها" استفاده کنید. این یک فعل کاملاً رسمی

verb, which sounds good when you're talking about written text. "Professor Smith states

است که وقتی در مورد متن نوشته شده صحبت می کنید خوب به نظر می رسد . "پروفسور اسمیت بیان

that..." Improvising sentences, I don't like doing it. "Professor Smith states that the

می کند که ..." جملات بداهه، من دوست ندارم این کار را انجام دهم. پروفسور اسمیت می گوید که

English language is the best language in the world." So, you can say anything there in

زبان انگلیسی بهترین زبان دنیاست. بنابراین، هنگامی که از "حالت ها" استفاده می کنید، می توانید هر چیزی را در

the present simple when you're using "states". And, also, because people who write reports

زمان حال ساده بگویید. و همچنین، از آنجا که افرادی که گزارش می نویسند

are like authorities and they know about things, they're very clever people, they can give

مانند مقامات هستند و چیزها را می دانند، آنها افراد بسیار باهوشی هستند، می توانند به

us advice. So, we can say "advises". "Professor Smith advises that teachers should not improvise

ما مشاوره دهند. بنابراین، می توانیم بگوییم "نصیحت". پروفسور اسمیت توصیه می کند که معلمان نباید

sentences in lessons."

جملاتی را در دروس بداهه بیان کنند.

Ooh. "Useful Phrases for Suggesting Improvements". A lot of the time, when we're talking about

اوه "عبارات مفید برای پیشنهاد بهبود". در بسیاری از مواقع، زمانی که در مورد کار دیگران صحبت می

somebody else's work, we need to be careful about the way we give our opinions because

کنیم، باید مراقب نحوه ارائه نظرات خود باشیم،

we could upset other people, and they might think that we're like a really annoying person,

زیرا ممکن است دیگران را ناراحت کنیم، و آنها ممکن است فکر کنند که ما مانند یک فرد واقعاً آزاردهنده هستیم،

or a stronger word we could use. So, we need to watch our language. It's important to get

یا کلمه قوی تری که می توانستیم استفاده کنیم بنابراین، ما باید مراقب زبان خود باشیم. مهم اینه

it right so that you don't... I keep saying that. Anyway...

که درستش کنی تا نکنی... مدام اینو میگم. به هر حال...

You can say this: "I would have expected to see..." I wouldn't necessarily say that directly

می توانید این را بگویید: "انتظار داشتم ببینم..." من لزوماً این را مستقیماً

to the person who wrote the report or article, but if you're just talking generally among

به شخصی که گزارش یا مقاله نوشته است نمی گویم، اما اگر شما فقط به طور کلی در بین

classmates or something, or colleagues, or other people who have also read the report,

همکلاسی ها یا چیزی صحبت می کنید. ، یا همکاران یا سایر افرادی که گزارش را نیز خوانده اند،

you can make the statement with "I" and be direct and give your opinion. But as I said,

می توانید با "من" بیانیه را بیان کنید و مستقیم باشید و نظر خود را بگویید. اما همانطور که گفتم،

if the person who actually wrote the report is there, it could feel like you're challenging

اگر شخصی که واقعاً گزارش را نوشته است ، آنجا باشد، ممکن است احساس کند که دارید او را به چالش می‌کشید

them. "I would have expected to see more information regarding sales figures." "I would have expected",

. انتظار داشتم اطلاعات بیشتری در مورد ارقام فروش ببینم. «انتظار داشتم»،

it's like... It's like you're making a recommendation there, how it could be better. This report

مثل این است که... مثل این است که شما در آنجا توصیه ای می کنید که چطور می تواند بهتر باشد. این گزارش

was not as good because it did not do this. It did not have this information.

به این خوبی نبود زیرا این کار را انجام نداد. این اطلاعات را نداشت.

"I would have expected to see more commentary on..." Improvising. "I would have expected

"من انتظار داشتم که تفسیر بیشتری در مورد..." بداهه گویی. من انتظار

to see more commentary on the sales figures for London stores." Okay? And again: "I would

داشتم که نظرات بیشتری در مورد ارقام فروش فروشگاه های لندن ببینم. باشه؟ و دوباره: "من

have expected to see additional data on purchases over Christmas time." So, these are direct

انتظار داشتم که در زمان کریسمس اطلاعات بیشتری در مورد خریدها ببینم ." بنابراین، این نظرات مستقیم است

opinions. The positive thing about giving direct opinions is you're putting your own

. نکته مثبت در مورد دادن نظرات مستقیم این است که شما ذهنیت خود را

subjectivity in there, that's your voice with "I" and it sounds like you're confident enough

در آنجا قرار می دهید، این صدای شما با "من" است و به نظر می رسد به اندازه کافی اعتماد به نفس دارید

to say something about it. The negative thing about it is that it can be very, very strong.

که چیزی در مورد آن بگویید. نکته منفی در مورد آن این است که می تواند بسیار بسیار قوی باشد.

So, how do we avoid coming across as somebody who is like just throwing around their opinions?

بنابراین، چگونه می‌توانیم به‌عنوان کسی آشنا شویم که فقط نظرات خود را دور می‌زند؟

Well, if you need or wish to do that, you can distance your sentences by taking your

خوب، اگر شما نیاز دارید یا می خواهید این کار را انجام دهید، می توانید با حذف ذهنیت خود از جملات خود فاصله بگیرید

subjectivity out of it. We're not using "I" anymore. You make the subject of the sentence

. ما دیگر از "من" استفاده نمی کنیم. شما موضوع جمله

the report or the article, whatever. That way, you can give your opinions indirectly.

را گزارش یا مقاله می کنید، هر چه باشد. به این ترتیب می توانید نظرات خود را غیر مستقیم بیان کنید.

"The report could be improved by including interviews with experts.", "The report could

"این گزارش می تواند با گنجاندن مصاحبه با کارشناسان بهبود یابد."، "گزارش را می

be improved by proposing solutions to the problem." I didn't put a full stop there,

توان با ارائه راه حل هایی برای مشکل بهبود بخشید ." من اینجا نقطه نگذاشتم،

that's very naughty of me. Needs a full stop. A proposal, again, is like a suggestion. "The

این از نظر من خیلی شیطون است. نیاز به توقف کامل دارد. یک پیشنهاد، دوباره، مانند یک پیشنهاد است. این

report could be improved by providing recommendations." These are all different ways to improve that

گزارش می تواند با ارائه توصیه هایی بهبود یابد. همه این‌ها راه‌های مختلفی برای بهبود

report, because you're showing from your reading experience that not only have you taken in

گزارش هستند، زیرا شما از تجربه خواندن خود نشان می‌دهید که نه تنها

all the information, but you've analyzed it and you're now able to say: "Well, actually,

تمام اطلاعات را دریافت کرده‌اید، بلکه آن‌ها را تجزیه و تحلیل کرده‌اید و اکنون می‌توانید بگویید: "خب، در واقع،

if that were my report, it would be better because these things would be in it." That

اگر این گزارش من بود، بهتر بود زیرا این چیزها در آن بود." این

makes you sound really clever.

باعث می شود شما واقعا باهوش به نظر برسید.

So, what to take away from today's lesson, you can learn these stock phrases just to

بنابراین، چه چیزی را از درس امروز حذف کنید، می توانید این عبارات سهام را یاد بگیرید فقط برای

make it a little bit easier when you need something to say maybe in a seminar situation,

اینکه وقتی به چیزی برای گفتن نیاز دارید، شاید در یک موقعیت سمینار،

a university situation, or it could be a work situation if you sometimes discuss articles

موقعیت دانشگاه، یا ممکن است یک موقعیت کاری باشد اگر گاهی اوقات

and reports in your meetings.

در جلسات خود درباره مقالات و گزارش ها بحث کنید.

So, yes, from this, what you do now is you go to the engVid website and you do the quiz

بنابراین، بله، از این، کاری که اکنون انجام می‌دهید این است که به وب‌سایت engVid می‌روید و آزمون را در آنجا انجام می‌دهید

there, and then that will teach you so much more about this kind of stuff. You'll be really,

، و سپس به شما چیزهای بیشتری در مورد این نوع چیزها می‌آموزد. شما

really clever, and I really think you should do that. That would be good for you. And before

واقعاً بسیار باهوش خواهید بود و من واقعاً فکر می کنم باید این کار را انجام دهید. این برای شما خوب خواهد بود. و قبل

you go, though, it's really necessary, important that you subscribe to my channel here, my

از رفتن، واقعاً ضروری است، مهم است که در کانال من در اینجا مشترک شوید،

engVid channel because I'd like you to come back and watch more of my videos. So, yeah,

کانال engVid من، زیرا دوست دارم شما برگردید و ویدیوهای بیشتری را تماشا کنید. خب آره

I'm finished now. So, yeah, come... Please come back and see me soon. Bye.

الان تموم کردم پس، آره، بیا... لطفاً زود برگرد و مرا ببین. خدا حافظ.