Cambly English Conversation #14 with A Lovely Tutor | English Speaking Practice | Havisha Rathore

[Laughter]

[خنده]

you're so great

تو خیلی عالی هستی،

you have probably one of the biggest

احتمالا یکی از بزرگترین

personalities i've ever

شخصیت هایی را که تا به حال داشته ام،

you have probably a bigger personality

احتمالاً شخصیتی بزرگتر از من داری،

than me

i think you make your tutors laugh a lot

فکر می کنم شما معلمان خود را بسیار می خندانید،

is that right i've just never met an 11

درست است که من تا به حال با یک

year old like you before

کودک 11 ساله ندیده ام. مثل شما قبل از

[Music]

[موسیقی]

oh hello havisha

اوه سلام هاویشا سلام

hello mom

مامان

it's very nice to meet you how are you

خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم. حال شما خیلی

it's very nice to meet you too

خوشحالم از آشنایی با شما

i'm good how about you

i'm doing pretty good thank you for

خیلی خوشحالم من هم خوبم.

asking what would you like to do for

برای

your session today

جلسه امروز شما

the ball is in your court

توپ در زمین شماست

okay would you like to

خوب است دوست دارید

i don't teach kids normally so i don't i

من به طور معمول به بچه ها آموزش نمی دهم بنابراین

don't really know what to do

واقعاً نمی دانم

in your

در مورد شما

case um

what do you normally do for your classes

چه کار کنم.

i

talk

okay

خوب

and um maybe you can tell me a little

و اوم شاید بتوانید

bit about yourself

کمی در مورد خودتان به من بگویید

yes ma'am and thank you for giving me

بله خانم و ممنون از اینکه به من

the opportunity to introduce myself my

فرصت دادید تا خودم را معرفی کنم

name is hamisha

اسم من همیشا است

and i've been studying in six standard

و در شش استاندارد درس می خواندم

basically i'm from jaipur but my father

اساسا من اهل جیپور هستم اما پدرم

is posted in bangalore so i right now i

در بنگلور پست شده است، بنابراین من در حال حاضر

am in bangalore in my leisure time i

در اوقات فراغت خود در بنگلور هستم، من

love to

عاشق

read spiritual books and ride cycle

خواندن کتاب های معنوی و دوچرخه سواری هستم

apart from that i love to play role

جدا از این که عاشق

playing games with my siblings

بازی های نقش آفرینی با خواهر و برادرم هستم

and my short term plan is to study well

و برنامه کوتاه مدت من این است که خوب درس بخوانم

and get good marks my long long-term

و خوب شوم. برنامه بلندمدت من این

plan is to help them help the needy and

است که به آنها کمک کنم به نیازمندان و افراد

less fortunate

کم شانس کمک کنم.

thank you

متشکرم

i really like you

من واقعاً شما را دوست دارم

you're so great um and how old are you

شما بسیار عالی هستید و چند ساله هستید

i'm 11 years old

من 11 ساله هستم

well you're very mature for your age

و شما برای سن خود بسیار بالغ هستید. به

i'll tell you that

شما می گویم که

i don't think 11 year olds think about

فکر نمی کنم بچه های 11 ساله به

giving to other people so i think that's

دادن به دیگران فکر کنند، بنابراین فکر می کنم

really good you want to do that and you

خیلی خوب است که می خواهید این کار را انجام دهید و

said you play with your siblings so how

گفتید با خواهر و برادرتان بازی می کنید، بنابراین به

many siblings do you have

چند خواهر و برادر

blessed with two siblings

با دو خواهر و برادر

you have two siblings

خود نعمت می دهید. دو خواهر و برادر داری

and are they older or younger

و آیا آنها بزرگتر هستند یا کوچکتر

they are younger than me

از من کوچکتر هستند

oh dear so you're the oldest one

اوه عزیز پس تو بزرگ ترینی هستی آیا

do you

do you help out a lot do you help them

کمک زیادی می کنی آیا

with getting dressed and playing games

در لباس پوشیدن و بازی کردن به آنها کمک می کنی

like are you a good big sister

مثل اینکه آیا تو خواهر بزرگ خوبی هستی

not really

نه واقعا

i'm not really

من واقعا نیستم

i just want to

فقط می خواهم

uh suppose if how i am like this she

فرض کنم اگر من اینطور هستم او به

needs help she'll ask her mother i don't

کمک نیاز دارد از مادرش بخواهد

i just oh dear okay

من فقط اوه عزیزم باشه

you're so great

تو خیلی عالی هستی

you have probably one of the biggest

احتمالا یکی از بزرگترین

personalities i've ever

شخصیت ها را داری شاید تا به حال

you have probably a bigger personality

شخصیت بزرگتر

than me

از من داشته باشید،

um

but it's good i think you

اما این خوب است، فکر می کنم شما

i think you make your tutors laugh a lot

معلمان خود را بسیار می خندانید شاید

is that right

درست باشد

perhaps

and so what's your favorite subject in

و بنابراین موضوع مورد علاقه شما در

school

مدرسه چیست، سوال

uh here comes my

من اینجا مطرح می شود که

question i don't like mostly but okay oh

من بیشتر آن را دوست ندارم اما باشه آه باشه

okay how come maybe you can answer me

چطور ممکنه بتونی به من جواب بدی که

why you don't like that question

چرا از اون سوال خوشت نمیاد آه بله

uh yes i don't like that question i

من از اون سوال خوشم نمیاد

don't know how to give the answer i'm

نمی دونم چطور جواب بدم

because i am fine i'm neutral with all

چون خوبم با همه بی طرفم

these subjects but very less differences

این موضوعات اما تفاوت های بسیار کمتری در

there that are like this is very more

آنجا که اینگونه هستند بسیار بیشتر بسیار

very little it's a very less difference

کم است، تفاوت آن ها بسیار کم است،

there so i don't know which one should i

بنابراین نمی دانم کدام یک را

choose so this

انتخاب کنم، بنابراین من را

confuses me but i know i think that's

گیج می کند، اما می دانم که فکر می کنم

great that means that you enjoy school

عالی است، یعنی از مدرسه لذت می برید

in general

به طور کلی بله، بله،

yes

yeah i don't think that's bad that just

فکر نمی‌کنم بد باشد، این فقط به این

means that you you understand education

معنی است که شما آموزش را به

for what it is so that's great

خوبی درک می‌کنید، بنابراین عالی است، بنابراین

so you just say that you just say i i

فقط می‌گویید من از

appreciate every subject so i don't have

هر موضوعی قدردانی می‌کنم، بنابراین من

a favorite that's okay

مورد علاقه ندارم، اشکالی ندارد

do you have a favorite

یک رنگ مورد علاقه داشته باشم،

color

maybe a favorite game

شاید یک بازی مورد علاقه باشد، من

i

i i play i have not

بازی می کنم، من بازی نمی کنم، هیچ

i don't have any favorite game uh it

بازی مورد علاقه ای ندارم، اوه،

saved my series i appreciate all the

سری من ذخیره شده است، من از همه

games equally but and

بازی ها به یک اندازه قدردانی می کنم، اما

to be honest i play only one game mostly

صادقانه بگویم، من فقط یک بازی را انجام می دهم.

what's the game that you play mostly

yeah actually

بله، در واقع

i'm a bit uh holly i think i'm a bit

من کمی اوه هالی هستم، فکر می کنم من یک

holly type person so i play like games

فرد از نوع هالی هستم، بنابراین مانند بازی هایی

like uh

مانند اوه

my sister will become yeshua i'll become

خواهرم تبدیل خواهد شد یشوآ، من تبدیل به یک

another thing and we'll make houses out

چیز دیگر خواهم شد و

of

our

in our house we'll make another house

ما در خانه خودمان خانه هایی را می سازیم. یک خانه دیگر می سازم،

it's like

it's something like if we have a uh

مثل این است که اگر یک چیز داشته باشیم،

i would say a rack type thing in which

می توانم بگویم یک چیز از نوع قفسه ای که در

it is free it's not a closed thing it's

آن رایگان است، یک چیز بسته نیست، بلکه

free in which we can i'll just carry it

رایگان است که در آن بتوانیم آن را حمل کرده

and shift it in a place of our bed and

و در مکانی منتقل کنم. از تختمان و

then with windows i'll build up a

سپس با پنجره‌ها، ساختمانی خواهم ساخت

building and there i will live with the

و آنجا با

cupboard door we'll make it as our door

درب کمد زندگی می‌کنم، آن را درست می‌کنیم، همانطور که

house door

درب خانه‌مان درست می‌شود،

okay

boarded up tenth houses

خانه‌های دهم را تخته می‌کنیم.

i love that i used to play that with my

sister actually we used to play house

all the time when we were younger

وقتی کوچکتر بودیم همیشه خانه بازی می کردیم،

but now we're grown up and we don't do

اما حالا بزرگ شده ایم و

that anymore but i wish we did

دیگر این کار را نمی کنیم، اما ای کاش این کار را می کردیم

um and you said so what did you mean

و تو می گفتی پس منظورت از

when you said that you are

وقتی که گفتی که

that you believe that like you're holy

باور داری چیست؟ این که مثل تو مقدس هستی

do you mean like

یعنی

you're just a calm person so you like

تو فقط آدم آرامی هستی پس

much like much more

خیلی دوست داری خیلی بیشتر دوست داری

i don't know graceful games maybe not so

بازی های برازنده را نمی دانم شاید

crazy games

بازی های نه چندان دیوانه به این

means i like to play spirit um means i

معناست که من دوست دارم بازی کنم روح ام یعنی من

am made meant to say i'm a bit

ساخته شده ام که بگویم من کمی

interested in spirituality that's what i

به معنویت علاقه مند هستم این چیزی است که

wanted to say oh i see spiritual game

می خواستم بگویم اوه من بازی معنوی را می بینم

okay you like spiritual games okay

خوب شما بازی های معنوی را دوست دارید خوب است

that's okay that's no problem

اشکالی ندارد

i'm very

من خیلی خیلی هستم من

i'm very

بسیار

i've just never met an 11 year old like

من فقط یک کودک 11 ساله مانند

you before so this is the first for me

شما را ندیده ام قبل از این، این اولین باری است که برای من

normally 11 year olds talk about

معمولاً بچه های 11 ساله در مورد

games and they're very they're not so

بازی ها صحبت می کنند و آنها خیلی

mature who taught you all of this like

بالغ نیستند که همه اینها را به شما یاد داده اند، مثلاً

where do you get your knowledge from

for me and for me the who for me my

برای من و برای من چه کسی برای من دانش خود را از کجا می گیرید.

mother my parents are the whole book of

مادر پدر و مادرم کل کتاب دانش هستند،

knowledge

suppose there are two books for me who

فرض کنید دو کتاب برای من وجود دارد که

can give me knowledge for example if i'm

می تواند به من دانش بدهد، مثلاً اگر

doing something wrong i can inquire it

کار اشتباهی انجام می دهم، می توانم درباره مادرم پرس و جو کنم، از

about my mother i'll ask her what is

او بپرسم چه چیزی

right what is wrong she will guide me

درست است چه چیزی اشتباه می کند. من را راهنمایی کنید

and and if i have something a doubt and

و اگر شک دارم و

my father is just like an english

پدرم درست مثل یک فرهنگ لغت انگلیسی است

dictionary my mother is hindi dictionary

مادرم فرهنگ لغت هندی است

my father is english dictionary so

پدرم فرهنگ لغت انگلیسی است بنابراین

he helps me uh tell me that suppose i'm

او به من کمک می کند به من بگو که فرض کنید دارم

reading a book i don't know the meaning

کتابی می خوانم که نمی دانم معنی

of sanstify or those are some words

sanstify یا اینها کلماتی هستند

which come across me every time while

که هر بار در حین خواندن به من وارد می شود

i'm reading

it's a synonym for pure

مترادف کلمه خالص است

so those i will ask my father who is the

بنابراین از آنها می خواهم از پدرم بپرسم که

best english dictionary for me it's

بهترین فرهنگ لغت انگلیسی برای من

better than oxford dictionary i'm very

بهتر از فرهنگ لغت آکسفورد است دوست من بسیار

ready mate

آماده هستم.

my mother calls him his

مادرم او را با نام حیوان خانگی خود صدا می کند

pet name as i think his pet name is as

زیرا فکر می کنم نام حیوان خانگی او مانند

moving

moving english dictionary moving coming

فرهنگ لغت متحرک انگلیسی است که در حال حرکت است،

oh my word that's amazing so both your

آه، این شگفت انگیز است، بنابراین هر دو

parents inspire you to become better

والدین شما به شما انگیزه می دهند که بهتر شوید بله

yes

wow that's actually quite impressive

وای واقعاً بسیار تأثیرگذار است

that's very impressive that means you

که بسیار تأثیرگذار است ، یعنی شما

have really good

واقعاً خوب هستید

people to look up to every day

مردمی که باید هر روز به آن نگاه کنند

yes that's awesome

بله عالی است بله

yeah that's amazing

شگفت‌انگیز است،

so do you share your knowledge with

آیا دانش خود را با

other kids

بچه‌های دیگر به اشتراک می‌گذارید

actually

در واقع

i share but other kids have different

من به اشتراک می‌گذارم اما بچه‌های دیگر علایق متفاوتی دارند من

interests i have different interests so

علایق متفاوتی دارم، بنابراین

it's not

اینطور نیست که

we are not cut from the same cloth so i

ما از یک پارچه بریده نشده‌ایم، بنابراین من نمی‌کنم.

don't think we'll match and it's not

فکر نمی کنم با هم هماهنگ شویم و

easy to strike up a friendship there my

ایجاد دوستی در آنجا کار آسانی نیست،

interest will be different i'll have to

علاقه من متفاوت خواهد بود، من باید

talk about the different things and that

در مورد چیزهای مختلف صحبت کنم و

while my whole class wants to talk about

در حالی که کل کلاس من می خواهد در مورد

a different topic

یک موضوع متفاوت صحبت کند،

so oh i see chip in our class it's a

بنابراین من می بینم که در این مورد صحبت می کنم. کلاس ما یک

rule friendship means

قانون است دوستی یعنی

talking

صحبت کردن

t-a-l-k-i-n-g that's the word used used

t-a-l-k-i-n-g این کلمه ای است که

in our class means if you want to be

در کلاس ما استفاده می شود به این معنی است که اگر می خواهید

friends with the person we need not say

با کسی دوست باشید نیازی نیست که بگوییم

friends or katie and all all those words

دوستان یا کتی و تمام آن کلماتی که

we just need to talk with that person

فقط باید با آن شخص صحبت کنیم.

we'll become friends you know like

دوست شوید که می دانید مثل اینکه

you're still quite young

هنوز کاملاً جوان هستید

and it's good to be very mature and it's

و خوب است که بسیار بالغ باشید و

good to have knowledge and all of those

خوب است که دانش و همه این

things and take it from me i'm an adult

چیزها را داشته باشید و آن را از من بگیرید من اکنون یک بزرگسال هستم

now so i have to be responsible for my

بنابراین باید در قبال شوهرم مسئول باشم.

husband i have to be responsible for my

باید در قبال سگم مسئول باشم من

dog i have to be responsible with my

باید

finances with my friends with my family

با دوستانم و خانواده ام مسئول امور مالی باشم.

take it from me when you get older

you'll wish you were a child again it's

much more fun to be a kid

yes for my mother also sometimes talks

همچنین گاهی اوقات

about those old memories and wishes that

از آن خاطرات قدیمی صحبت می کند و آرزو می کند که

she could again become a child once

یک بار دوباره بچه شود، آیا

shall i tell you a very interesting and

یک اتفاق بسیار جالب و

funny incident filled with humor it is

خنده دار پر از طنز برای شما تعریف می کنم این است

that once uh there was a toy in which we

که یک بار یک اسباب بازی بود که در آن

sit and move around the whole house

می نشینیم و در کل خانه آنجا حرکت می کنیم.

there once my

یک بار

big mother sat on yeah i thought it will

مادر بزرگم روی آن نشست، بله، فکر می‌کردم که

break off but it didn't fortunately it

قطع می‌شود، اما خوشبختانه

did not break and my mother was enjoying

شکسته نشد و مادرم از آن لذت می‌برد

it and told my father oh it's so fun

و به پدرم گفت، اوه،

becoming a child i never had such toys

بچه شدن خیلی سرگرم‌کننده است، من هرگز چنین اسباب‌بازی‌هایی نداشتم،

it's so fun

خیلی جالب است،

that's right

درست است

yeah the toys that kids have nowadays

بله، اسباب بازی هایی که بچه ها این روزها دارند،

they're so cool and like we didn't have

خیلی باحال هستند و مثل ما نداشتیم که

that in our time we had sticks we didn't

در زمان خود چوب داشتیم، حتی

even have the internet

اینترنت هم نداشتیم

um

امم،

so yeah it's fun to be a child now

بله، بچه بودن الان سرگرم کننده است، به همین دلیل است که می

so that's why i say be be having fun and

گویم باشم. خوش بگذره و

you know what school is important but

میدونی مدرسه چی مهمه اما

you'll your chance will come i think at

شانست میاد، فکر میکنم تو

11 years of age school is important but

11 سالگی مدرسه مهمه ولی

it doesn't determine your future yet

هنوز آینده تو رو تعیین نمیکنه

um and you said that you wanted to

و گفتی که میخواستی

become a humanitarian when you're older

بشردوست بشی بزرگ‌تر

is that right

این است که

yes

بله،

so what makes you become a humanitarian

پس چه چیزی باعث می‌شود

again my mother and father step in this

دوباره انسان‌دوست شوید، مادر و پدرم در این

question they only inspired me one is

سوال قدم برمی‌دارند، آنها فقط به من الهام می‌دهند که یکی از آن‌ها

known by the company one keeps so i have

با شرکتی که یکی دارد شناخته می‌شود، بنابراین من

totally in my company of in the company

کاملاً در همراهی با

of my mother and father

مادرم هستم و پدر

well you'll have lots of time when

خوب، وقتی بزرگتر شدی زمان زیادی خواهی داشت

you're older to kind of figure out who

تا بفهمی می‌خواهی چه کسی

you want to be and who you are

باشی و چه کسی هستی

so it's good

پس خوب است

and so why are you learning english

و پس چرا انگلیسی یاد می‌گیری

i'm learning english because it's a

من انگلیسی یاد می‌گیرم زیرا این یک

global language

زبان جهانی

for future

برای آینده است

okay

خوب

and

و

[Music]

[موسیقی]

when did you start to learn english

چه زمانی شروع به یادگیری زبان انگلیسی کردید،

since i have spoken some words i think

زیرا من برخی از کلمات را صحبت می کردم، فکر می کنم

when i was an lkg

زمانی که من یک کیلوگرم وزن داشتم

and i think when i was in the study

و فکر می کنم زمانی که در حال مطالعه بودم،

oh okay so which languages do you speak

اوه خوب، پس به کدام زبان ها در خانه صحبت می کنید،

in the house

i speak hindi in the

من به زبان هندی صحبت می کنم.

my house

خانه من

well i'll tell you this languages are

خوب من به شما می گویم این زبان ها هستند که

they make they're part of your culture

باعث می شوند بخشی از فرهنگ شما باشند،

so as long as you're

بنابراین تا زمانی که شما

always native tongue

همیشه زبان مادری باشید،

it's the most important thing

مهم ترین چیزی است که

english is great and you should learn it

انگلیسی عالی است و باید آن را یاد بگیرید،

but always remember your native tongue

اما همیشه زبان مادری خود را هرگز به خاطر بسپارید.

never forget it okay because you'll

فراموشش کن باشه چون

teach your kids your native tongue right

زبان مادری خود را درست هندی به بچه هایت یاد می دهی،

hindi so it's important to know both

بنابراین مهم است که هر دو را

equally

به یک اندازه بدانیم،

um but our time is done and i wish you

اما وقت ما به پایان رسیده است و برای شما آرزوی

the best of luck with everything

موفقیت دارم در همه چیز.

thank you same to you you're welcome

از شما هم

take care bye-bye

ممنونم. خداحافظ

[Music]

[موسیقی]

is

است