This Upgraded English Vocabulary Makes You Sound More Native

all right I think we should be live I am Drew  Badger the founder of englishanyone.com and the  

بسیار خوب، من فکر می کنم ما باید زنده باشیم. من درو بجر هستم، بنیانگذار englishanyone.com و

English fluency guide welcome to another live  video here on YouTube today we are going to  

راهنمای تسلط به زبان انگلیسی به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید. در مورد

talk about upgrading vocabulary so you sound  a bit more natural and Native now what we're  

چیزی که

going to talk about uh really I'll take some very  basic things and it's perfectly fine to use this  

قرار است در مورد آن صحبت کنیم، واقعاً من چیزهای بسیار اساسی را می‌پذیرم و استفاده از این

basic vocabulary don't let anyone tell you that  like you can't use certain words this is more for  

واژگان اولیه بسیار خوب است، اجازه ندهید کسی به شما بگوید که مانند شما نمی‌توانید از کلمات خاصی استفاده کنید، این بیشتر برای

people who want to upgrade their vocabulary uh  and another thing I want to show is that as kind  

افرادی است که می‌خواهند برای ارتقای دایره لغات خود اوه و چیز دیگری که می‌خواهم نشان دهم این است که به عنوان

of an example of naturally varied review native  speakers will learn all of these different ways  

نمونه‌ای از بازبینی‌های طبیعی، گویشوران بومی همه این روش‌های مختلف بیان خود را یاد خواهند گرفت

of expressing themselves and even if you don't  feel so confident about using them you will be  

و حتی اگر در استفاده از آن‌ها چندان مطمئن نباشید، خواهید آموخت.

uh more able to understand them when you do hear  them George nice to see you there uh we'll give a  

وقتی آنها را می شنوید قادر به درک آنها باشید.

moment for people to come in but hopefully  it looks like everything is working over

here and we should be ready yeah nice to see  

everybody here all right let  me erase this and we'll get

خوب اجازه دهید این را پاک کنم و

started wow this is

شروع می کنیم وای این

some stuff really sticks  on here try my other eraser

چیزهایی است که واقعاً می چسبند اینجا پاک کن دیگرم را امتحان کنید

wow all right well that took a little bit  nice to see you guys uh I'll check chat in  

وای خیلی خوب که کمی طول کشید خوشحالم که شما بچه ها را دیدم، اوه،

just a moment but let's get started uh so each  one of these things I wanted to keep this very  

فقط یک لحظه گپ را بررسی می کنم اما بیایید شروع کنیم پس هر یک از این موارد من می‌خواستم این خیلی ساده نگه دارم

simple uh and so each one of these phrases  that will be taking from just regular uh  

و بنابراین هر یک از این عبارات که فقط از

English conversations again you can use them  there's nothing wrong with using these but I  

مکالمات معمولی انگلیسی گرفته می‌شوند، دوباره می‌توانید از آنها استفاده کنید هیچ اشکالی در استفاده از آنها وجود ندارد، اما من

just want to give you something additionally  that will help you sound a bit more natural  

می‌خواهم چیز دیگری به شما بدهم که به شما کمک می‌کند کمی طبیعی‌تر به نظر برسید

and Native all right so each one of these  will follow the same simple format I'm just  

و کاملاً بومی‌تر به نظر برسید، بنابراین هر یک از اینها از همان قالب ساده پیروی می‌کنند، من فقط

going to change one word in each of these uh  phrases and it's really just to do so to do

یک کلمه را در هر یک از این عبارات تغییر می‌دهم و واقعاً این کار را انجام دهید تا

something to do something make that a bit  more clear something so to do something and  

کاری را انجام دهید تا کاری را کمی واضح تر انجام دهید تا کاری را انجام دهید و

then we have our word over here so we'll start  with to do something badly so to do something

سپس ما حرف خود را در اینجا می گوییم بنابراین شروع می کنیم با انجام یک کار بد، بنابراین برای انجام یک کار

badly uh you can also Express this as doing  something poorly both of those are fine and  

بد، شما همچنین می توانید این را به عنوان انجام دادن بیان کنید چیزی ضعیف است که هر دو خوب هستند و

again these are perfectly fine words you  can use so I did something badly and this  

باز هم اینها کلمات کاملاً خوبی هستند که می توانید استفاده کنید، بنابراین من کار بدی انجام دادم و این

could be anything so I sung a song badly or  I played a game badly or I performed badly  

می تواند هر چیزی باشد، بنابراین یک آهنگ را بد خواندم یا یک بازی را بد انجام دادم یا بد اجرا کردم

or something else and this is typically  when you're uh maybe you're trying to do  

یا چیز دیگری و این معمولاً زمانی که اوه، شاید سعی می‌کنید

something correctly like you have an example  of something so you're trying to play a song  

کاری را به درستی انجام دهید، مثلاً یک نمونه از چیزی دارید، بنابراین سعی می‌کنید آهنگی را

on the guitar that people know uh or you're  trying to draw a picture or something like  

روی گیتار بنوازید که مردم آن را می‌دانند، اوه، یا می‌خواهید یک تصویر بکشید یا چیزی شبیه به

that uh but the more conversational uh natural  way of saying this that you will hear is just

آن. اوه، اما روش مکالمه‌ای طبیعی‌تر برای گفتن این که خواهید شنید، فقط

butcher so this is our first example we're  going to cover 10 of these things in this  

قصابی است، بنابراین این اولین مثال ما است که می‌خواهیم 10 مورد از این موارد را در این

video hopefully I don't get sidetracked too much  this is another good word for you to get side

ویدیو پوشش دهیم، امیدوارم زیاد منحرف نشوم. کلمه برای شما برای

tracked there you go another bonus expression  for you another bonus word to get sidetracked  

ردیابی در آنجا شما می‌روید عبارت پاداش دیگری برای شما کلمه پاداش دیگری برای منحرف شدن

it's like you're on one track over here you're  supposed to be going this way but oh no I get  

مثل این است که شما در یک مسیر اینجا هستید قرار است به این سمت بروید اما اوه نه من

sidetracked and end up going on this track over  here talking about something different to get  

منحرف می‌شوم و در نهایت می‌روم در این مسیر اینجا در مورد چیز متفاوتی صحبت می‌کنم که

Sid tracked sidetracked all right so if I do  something badly I would say I butcher buted  

سید را ردیابی کند خیلی خوب است، بنابراین اگر کار بدی انجام دهم، می‌گویم که

that thing and now this is the same kind of  butcher like you take an animal and cut it up  

آن چیز را قصاب کردم و حالا این همان قصابی است که شما حیوانی را بردارید و تکه تکه کنید.

into pieces that's to butcher something but  we can talk about butchering something like  

این برای قصاب کردن چیزی است، اما می‌توانیم درباره قصاب کردن چیزی صحبت کنیم، مثل

you do it badly so I could sing a song badly I  butchered that song all right as an example so I  

تو این کار را بد انجام می‌دهی تا من بتوانم یک آهنگ را بد بخوانم، آن آهنگ را به عنوان نمونه کاملاً قصاب کردم، بنابراین

butchered uh I don't know like a presentation I  was trying to make so I have to do something uh  

نمی‌دانم مانند ارائه‌ای که می‌خواستم انجام دهم من باید کاری انجام دهم

but I messed up a lot I did lots of or I made  many mistakes in that thing I butchered it so  

اما من خیلی اشتباه کردم، خیلی کارها را انجام دادم یا اشتباهات زیادی در آن کار انجام دادم، آن را قصاب کردم

I butchered that thing okay so instead of doing  something badly or doing something poorly which  

آن چیز را قصاب کردم خیلی خوب است، بنابراین به جای انجام کاری بد یا بد انجام دادن کاری که   می‌توانید

you can say we butchered something I'm going to  keep flowing through these things if you have  

بگویید ما چیزی را قصاب کردیم. اگر

any questions as I go through them they should  be pretty simple to understand but let me know  

سؤالی داشته باشید در حین بررسی آنها باید در مورد این موارد به جریان بیفتم.

all right but pretty easy so far to butcher  something and this is a uh what you'll often  

اغلب

find in in conversational English is Butcher is  it's just a regular word it's an occupation word  

در زبان انگلیسی مکالمه ای قصاب است فقط یک کلمه معمولی است، یک کلمه شغلی است

so the name for somebody's job so I am a butcher  if I you know cut pieces of meat for people but  

بنابراین نام شغل کسی است بنابراین من قصاب هستم اگر می دانید تکه های گوشت را برای مردم برش دهید اما

we take something like this and this is how  we create slang we give something a different  

ما چیزی شبیه به این را می گیریم و اینگونه ایجاد زبان عامیانه ما به چیزی معنای متفاوت   می دهیم

meaning or we extend the meaning to something  else so we're not just talking about cutting  

یا معنی را به چیز دیگری تعمیم می دهیم، بنابراین فقط در مورد

up pieces of meat maybe we're talking about doing  something in a bad way so I take a song and I cut  

بریدن  تکه های گوشت صحبت نمی کنیم، شاید در مورد انجام کاری به روش بد صحبت می کنیم، بنابراین من آهنگی را می گیرم و

it into different pieces because I sing it badly  well K to there hi from Japan you nice to see you  

آن را برش می دهم  به قطعات مختلف چون من آن را بد می خوانم  خوب به آنجا سلام از ژاپن، خوشحالم که شما را می بینم   خیلی

there all right I'll go back and check chat uh  but is it formal uh yeah you can well it's not  

خوب، من برمی گردم و چت را بررسی می کنم آهان، اما آیا رسمی است اوه بله، خوب می توانید اینطور نیست

this it's not like informal or formal you can  use this in a business context so I could be at  

این مثل غیر رسمی یا رسمی نیست می‌توانید از آن در زمینه کسب‌وکار استفاده کنید تا من بتوانم در

a business meeting and say I I really butchered  some uh I butchered a sales pitch all right or  

یک جلسه کاری باشم و بگویم که من واقعاً قصابی کردم.

I butchered a presentation uh or I butchered  my uh my interview okay so anything where we  

where we do something badly okay so if you're  unsure ever about it you can just you know just  

کاری را خیلی خوب انجام دهید، بنابراین اگر در مورد آن مطمئن نیستید، فقط می‌توانید

describe it normally in regular everyday English  there's nothing bad about this and I'm not going  

آن را به طور معمول به زبان انگلیسی روزمره توصیف کنید هیچ چیز بدی در این مورد وجود ندارد و من نمی‌خواهم   به

to tell you don't use this so you can use these  Expressions you can do something badly you can  

شما بگویم از این استفاده نکنید تا بتوانید از آنها استفاده کنید. عباراتی که می‌توانید کاری را بد انجام دهید، می‌توانید

do something poorly but when you when you use  a slightly more advanced or natural or native  

کاری را ضعیف انجام دهید، اما وقتی از یک عبارت کمی پیشرفته‌تر یا طبیعی‌تر یا بومی‌تر استفاده می‌کنید،

expression people will notice that and they will  think oh this is a person who understands uh at a  

مردم متوجه این موضوع می‌شوند و فکر می‌کنند آه این فردی است که او را در

higher level okay so maybe I can connect with  this person better and so this is one of the  

سطح بالاتری می‌فهمد، خوب، پس شاید من می‌تواند بهتر با این شخص ارتباط برقرار کند و بنابراین این یکی از

more important things about language learning and  this is why a lot of people want to know this more  

موارد مهم‌تر در مورد یادگیری زبان است و به همین دلیل است که بسیاری از مردم می‌خواهند این

conversational speech because it connects you with  people if I can talk with a group of people and I  

گفتار مکالمه‌ای را بیشتر بدانند زیرا اگر بتوانم با گروهی از افراد صحبت کنم، شما را با افراد مرتبط می‌کند. من   می‌دانم

know it's it's almost like a code word that you  know it lets you into their Club so oh like you  

که تقریباً مانند یک کلمه رمز است که می‌دانی به شما اجازه می‌دهد وارد کلوب آنها شوید، پس اوه مثل شما

know how to say like you butchered something wow  that that's impressive to a native English speaker  

بدانید که چگونه بگویید مثل چیزی که از قلم افتاده‌اید وای که برای یک انگلیسی‌زبان بومی تأثیرگذار است

because they don't expect you to know that okay  so that's why I'm letting you in on this kind  

زیرا آنها انتظار ندارند که شما این را بدانید. به همین دلیل است که من به شما اجازه می‌دهم این نوع

of vocabulary okay let's go on to the next one  so if we want to do something badly what might  

واژگان را وارد کنید، خوب، بیایید به مورد بعدی برویم، بنابراین اگر می‌خواهیم کار بدی انجام دهیم، ممکن است

be the opposite of that what are we talking about  and again there are there are other ways we could  

برعکس آن چیزی که درباره آن صحبت می‌کنیم، باشد و دوباره راه‌های دیگری وجود دارد ما می‌توانیم

express this but I don't want to like tell you a  whole bunch of things the point is just to give  

این را بیان کنیم، اما نمی‌خواهم به شما یک سری چیزها را بگویم، هدف این است که

you at least one other way of expressing this and  even if you don't use it you will be more prepared  

حداقل یک راه دیگر برای بیان آن به شما بدهم و حتی اگر از آن استفاده نکنید، آماده‌تر خواهید بود

and you will recognize it when you do hear those  things okay so instead of doing something badly  

و شما وقتی آن چیزها را بشنوید، آن را تشخیص می‌دهیم، بنابراین به جای اینکه یک کار بد انجام دهیم

number two here we'll just say well this is number  two we just say do something well to do something  

شماره دو، فقط می‌گوییم خوب این شماره دو است، فقط می‌گوییم کاری را خوب انجام دهید تا کاری را انجام دهید

well now how might we express that I'll go back  through the chat right now if you have an idea  

خوب حالا چگونه می‌توانیم بیان کنیم که برمی‌گردم از طریق چت در حال حاضر اگر ایده   دارید

of how you might Express this and there are many  ways we could do that how we might do something  

که چگونه می‌توانید این را بیان کنید و راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانیم این کار را انجام دهیم، چگونه می‌توانیم کاری را به

well so when we just talked about doing something  badly or doing something poorly this would be the  

خوبی انجام دهیم، بنابراین وقتی فقط درباره انجام کاری بد یا بد انجام دادن صحبت می‌کنیم، این برعکس خواهد بود.

opposite to do something well do something well so  let me go back uh check chat here amazingly yeah  

کاری را بخوبی انجام بده کاری را به خوبی انجام بده تا اجازه بده برگردم، چت را به شکل شگفت انگیزی اینجا چک کن، بله،

you could say that that's another another way to  say that to do something amazingly so amazingly  

می‌توان گفت که این روش دیگری برای گفتن این است که انجام کاری به طرز شگفت‌انگیزی به‌طور شگفت‌انگیزی انجام دادن کاری فوق‌العاده شگفت‌انگیز

like you could do something well or you could  do I mean amazingly is like even at a higher  

مثل اینکه می‌توانی کاری را به خوبی انجام دهی یا می‌توانی انجام داد، منظورم شگفت‌انگیز است در

level like you did something very well you did it  amazingly you did it perfectly so those are those  

سطح بالاتر   مثل اینکه کاری را خیلی خوب انجام دادید، به طرز شگفت انگیزی آن را به خوبی انجام دادید، بنابراین اینها  در

are around the same kind of meeting but you can  or the same kind of meaning uh but you can talk  

اطراف یک نوع جلسه هستند، اما شما می توانید یا به همان معنای آهان، اما می توانید

about that as well so nice to see you there cam  from Thailand Victor nice to see you there Juan  

در مورد آن نیز صحبت کنید، خیلی خوب است دیدن شما آنجا دوربین عکاسی از تایلند ویکتور خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم خوان

and the toy let's see from Brazil Gabriel from  Mexico Martha from Venezuela look at Venezuela  

و اسباب‌بازی بیایید از برزیل ببینیم گابریل از مکزیک مارتا از ونزوئلا به ونزوئلا نگاه کنید

we got South America all over the place over here  tendo here how to distinguish the pronoun can and  

ما اینجا آمریکای جنوبی را در همه جا دیدیم  در اینجا نحوه تشخیص ضمیر can و

can't ah well those aren't pronouns but uh yeah if  you if you're talking about the like when people  

can' خوب، اینها ضمایر نیستند، اما آه، بله، اگر شما در مورد مشابه صحبت می کنید، وقتی مردم می

say I can do that or I can't do that usually you  can hear a difference if you listen carefully I've  

گویند من می توانم آن کار را انجام دهم یا نمی توانم آن را انجام دهم، معمولاً اگر با دقت گوش کنید، می توانید تفاوت را بشنوید.

talked about this in videos before that's not the  subject of this video uh but usually you can tell  

این در ویدیوهای قبلی موضوع این ویدیو نیست، اوه، اما معمولاً می‌توانید

from Context what people are saying so look at  their face like yeah I can do that so I'm shaking  

از روی متن بفهمید که مردم چه می‌گویند، بنابراین به صورت آن‌ها نگاه کنید مانند بله من می‌توانم این کار را انجام دهم، بنابراین

my head up and down means yes I can probably do  something I can do that I can do that I can do  

سرم را بالا و پایین تکان می‌دهم یعنی بله احتمالاً می‌توانم انجام دهم. کاری را که می توانم انجام دهم، می توانم انجام دهم، می توانم آن را انجام دهم یا

that or no I can't I can't I can't do that I can't  do that so you look at their facial expression and  

نه، نمی توانم، نمی توانم انجام دهم، نمی توانم آن کار را انجام دهم، بنابراین شما به حالت چهره و

the tone of their voice and it becomes much easier  for you to understand words like this but uh it's  

لحن صدایشان نگاه کنید. درک کلماتی از این دست برای شما بسیار آسان‌تر می‌شود، اما این

another reason to pay attention to many Native  examples this is why naturally varied review is  

دلیل دیگری برای توجه به بسیاری از مثال‌های بومی است، به همین دلیل است که مرور طبیعی متنوع

so important because you really need to get lots  of good native examp examples to see how natives  

بسیار مهم است زیرا شما واقعاً باید نمونه‌های نمونه بومی خوب زیادی را دریافت کنید تا ببینید که بومی‌ها چگونه

are saying this if you hear a hundred different  natives say I can and I can't you will become  

این را می‌گویند. اگر از صدها بومی مختلف بشنوید که می‌گویند من می‌توانم و نمی‌توانم،

much more confident about understanding those  things all right let's see what else we have  

مطمئن‌تر می‌شوید که آن چیزها را بفهمید،

here Bridget nice to see you there my favorite  teacher well it's my pleasure Victor and I see  

خوب، بیایید ببینیم چه چیزهای دیگری داریم. ببینید

there in the house let's see I say that but is  okay answer that one I'm from Korea I know grammar  

آنجا در خانه بیایید ببینیم من این را می گویم اما اشکالی ندارد پاسخ دهید که یکی از کره ای ها من گرامر را می دانم

but it's hard when I talk to foreigners uh you  can tell me more about that we can talk a little  

اما وقتی با خارجی ها صحبت می کنم سخت است، اوه می توانید بیشتر در مورد آن به من بگویید که بعد از گذشتن می توانیم کمی صحبت کنیم.

bit after I go through our 10 uh Expressions  here if you have spefic specific questions  

10 عبارات uh ما در اینجا اگر سؤالات خاصی دارید

but typically uh people know a lot of English  but they have have they have trouble speaking  

اما معمولاً مردم انگلیسی زیادی می دانند اما در صحبت کردن مشکل دارند

they have trouble expressing themselves because  they have doubts and uncertainty about nouns or  

آنها در بیان خود مشکل دارند زیرا آنها در مورد اسم ها یا

verbs or adjectives or pronunciation or grammar or  whatever that thing is so you can be at the level  

افعال یا صفت ها یا تلفظ یا دستور زبان یا ابهام و تردید دارند. هر چیزی که باشد، بنابراین می‌توانید در سطحی باشید   که

where you understand but when you when it when it  comes time for you to speak then you have to feel  

می‌فهمید، اما زمانی که زمان صحبت فرا رسید، باید

certain about what you want to say if you don't  feel certain you won't speak and this is where  

نسبت به آنچه می‌خواهید بگویید مطمئن باشید، اگر مطمئن نیستید که نمی‌توانید بگویید صحبت کنید و اینجاست که

a lot of people get stuck so they think they need  a lot more speaking practice where they're trying  

بسیاری از مردم گیر می‌کنند، بنابراین فکر می‌کنند که به تمرین صحبت کردن بسیار بیشتری نیاز دارند، جایی که سعی می‌کنند

to repeat things they're talking to themselves  trying to repeat phrases but the truth is that  

چیزهایی را که با خودشان صحبت می‌کنند تکرار کنند سعی می‌کنند عباراتی را تکرار کنند، اما حقیقت این است که

you need the kind of practice that helps you  feel certain about vocabulary and grammar and  

شما به این نوع تمرین نیاز دارید. که به شما کمک می‌کند در مورد واژگان، دستور زبان و

pronunciation and just like I'm doing here I'm  giving you more examples of maybe particular  

تلفظ مطمئن شوید و دقیقاً مانند آنچه در اینجا انجام می‌دهم، مثال‌های بیشتری از

expressions or particular things that you might  say so instead of saying you do something badly  

عبارات خاص یا چیزهای خاصی به شما می‌دهم که ممکن است به جای اینکه بگویید کار بدی انجام می‌دهید

you butcher something and so here your you're  learning ah okay like that's an interesting  

، چنین بگویید. اینجا شما دارید یاد می‌گیری آه، خوب، این یک

thing I already knew maybe butcher like you go  to the Butcher and get some meat but here's an  

چیز جالب است   من قبلاً می‌دانستم شاید قصابی مثل شما به قصاب بروید و مقداری گوشت تهیه کنید، اما اینجا یک

additional use for that word and by getting both  of these it makes you feel more confident and  

کاربرد اضافی برای این کلمه وجود دارد و با استفاده از هر دوی اینها اعتماد به نفس و اطمینان بیشتری به شما دست می‌دهد.

certain that you understand the word and when  you feel confident and certain that's when you  

اینکه شما کلمه را می‌فهمید و وقتی احساس اعتماد به نفس و اطمینان می‌کنید، آن موقع است که

speak all right so the big myth that people think  is that you speak in order to build fluency but  

خوب صحبت می‌کنید، بنابراین افسانه بزرگی که مردم فکر می‌کنند این است که شما به منظور افزایش تسلط صحبت می‌کنید،

the opposite is true you actually build fluency  first by understanding the language and then you  

برعکس این است که شما در واقع ابتدا با درک زبان و سپس تسلط را ایجاد می‌کنید. شما

speak okay that was my quick explanation to that  so you haven't told me what your problem is but  

خوب صحبت می‌کنید این توضیح سریع من برای آن بود، بنابراین به من نگفتید مشکل شما چیست، اما

I've been doing this for over 20 years now and  this is typically what the issue is all right  

من بیش از 20 سال است که این کار را انجام می‌دهم و معمولاً مشکل همین است.

uh let's see I didn't think some people will say I  did it yeah you can say that too let's see uh Asa  

فکر کن برخی از مردم بگویند من این کار را انجام دادم بله شما هم می‌توانید بگویید اوه آسا

from Saudi Arabia hello Group Ontario Ontario  I didn't know there's an Ontario in California  

از عربستان سعودی سلام گروه انتاریو انتاریو من نمی‌دانستم انتاریویی در کالیفرنیا وجود دارد

that's interesting maybe something like with crack  like a crack team yes a crack team that would be  

که جالب باشد شاید چیزی شبیه به کرک مثل تیم کرک بله یک تیم کرک

a little bit different if you're talking about  doing something well uh to hit the nail on the  

اگر در مورد انجام کاری خوب برای زدن میخ به

head very good Raul look at that I think you've  given some good examples before but yes excellent  

سر صحبت می کنید، کمی متفاوت است.

work to hit the nail on the head actually I'm  just going to give the very simple example

سر در واقع، من فقط می‌خواهم مثال بسیار ساده‌ای را بزنم که

of to nail it boom you nailed it so I did  something well I nailed it so I was giving a  

میخکوب می‌کنم، شما آن را میخکوب کردید، بنابراین من کاری را

speech I did it perfectly I performed very well I  felt very confident I nailed it or or if you will  

خوب انجام دادم، آن را میخکوب کردم، بنابراین داشتم سخنرانی می‌کردم. یا اگر می‌شنوید که

hear people talking about gymnastics or sports or  something like that someone is trying to perform  

مردم درباره ژیمناستیک یا ورزش صحبت می‌کنند یا چیزی شبیه این صحبت می‌کنند که کسی سعی می‌کند

something and the gymnast is running and they  flip and do all these things and they stick The  

کاری انجام دهد و ژیمناست در حال دویدن است و آنها تلنگر می‌زنند و همه این کارها را انجام می‌دهند و The

Landing so they land and they do it perfectly  they nailed it they nailed it so a longer form  

Landing را می‌چسبانند تا فرود بیایند و آن را کاملاً انجام دهند. آن‌ها آن را میخکوب کردند تا شکل طولانی‌تری

of that like rul just said is to hit the nail  on the head so if we have a a nail right here  

از آن مانند قانون که قبلاً گفته شد ضربه زدن به میخ به سر است، بنابراین اگر یک میخ در اینجا داریم

we want to hit something ding hit it perfectly  sometimes when you're hammering something you  

می‌خواهیم به چیزی ضربه بزنیم و کاملاً به آن ضربه بزنیم گاهی اوقات وقتی در حال کوبیدن چیزی هستید که

don't hit it quite right or you bend the the  nail a little bit we want to hit it right on  

آن را کاملاً درست بزنید یا میخ را کمی خم کنید، ما می‌خواهیم آن را درست به

the head so that's the top of nail all right so  hit something right on the head you nailed it  

سر بزنیم تا بالای ناخن درست باشد، بنابراین چیزی را درست روی سر بزنید، شما آن را میخ زدید

you nailed it all right so we've got to butcher  something if you do it badly and then nailing  

آن را درست میخ کردید، بنابراین اگر آن را بد انجام می‌دهی، یک چیزی را قصابی می‌کنی و سپس

it to New to do something bad like you really  like stuck that thing in the wall you nailed  

آن را به نیو میخکوب می‌کنی تا کار بدی انجام بدهی مثل اینکه واقعاً دوست دارم آن چیز را به دیوار چسباندی که میخ کردی   بنابراین واقعاً آن

it so you really nailed that presentation you  nailed that uh that speech you nailed whatever  

سخنرانی را میخ کردی  آن سخنرانی را میخ کردی.

excellent work very good all right let's see what  else we got gorgeous oh tuasa back again Drew son  

خیلی خب، بیایید ببینیم چه چیز دیگری داشتیم اوه توآسا دوباره برگشتیم درو پسر

Thanksgiving Day Ohio oh yeah it is Thanksgiving  today right isn't it it's Thanksgiving what day is  

روز شکرگزاری اوهایو اوه بله، روز شکرگزاری است امروز درست نیست، روز شکرگزاری نیست چه روزی است

it uh it's not well I guess it's the I think it's  the day before Thanksgiving in the US right now so  

اوه خوب نیست، حدس می‌زنم این روزی است که فکر می‌کنم روز قبل از شکرگزاری باشد. در حال حاضر در ایالات متحده،

it is Thursday morning here uh but I guess yeah  so we don't have that in Japan so I forgot it's  

صبح پنجشنبه است، اوه، اما من حدس می‌زنم بله، بنابراین ما آن را در ژاپن نداریم، بنابراین فراموش کردم که روز

Thanksgiving I should call my family you know  it's weird when you're not in the country you  

شکرگزاری است.

know there no you know Thanksgiving like uh little  decorations and things up on the wall like little  

نه می‌دانی شکرگزاری مانند تزئینات کوچک و چیزهایی روی دیوار مانند

kids making a little you know turkey hand print  you know thing like that at school or whatever so  

بچه‌های کوچک درست می‌کنند، می‌دانی چاپ دستی بوقلمون را می‌دانی، چنین چیزی را در مدرسه می‌دانی یا هر چیز دیگری.

my kids don't do that so in Japan because there is  no Thanksgiving right after Halloween finishes so  

درست پس از پایان هالووین، بنابراین

Halloween is October 31st and Japanese uh people  do celebrate Halloween or they just you know get  

هالووین 31 اکتبر است و مردم ژاپنی هالووین را جشن می‌گیرند یا می‌دانید

candy or you will see the decorations up uh and  actually a lot of people enjoy trick-or-treating  

شیرینی می‌گیرند یا تزئینات را می‌بینید و در واقع بسیاری از مردم در ژاپن از حقه‌بازی لذت می‌برند،

uh in Japan but because there's no Thanksgiving  it just goes in right to Christmas uh after  

اما به این دلیل که وجود ندارد. روز شکرگزاری درست به کریسمس می رسد و بعد از

Halloween ends so right after Halloween like  the next day at at the malls they have you know  

پایان هالووین پس درست بعد از هالووین مانند روز بعد در مراکز خریدی که دارند می دانید

Christmas decorations up already so one sixth  of the year is is dedicated to Christmas out

تزئینات کریسمس از قبل آماده شده است، بنابراین یک ششم سال به کریسمس اختصاص داده شده است،

here uh let's see if I got anybody else Neils  nice to sorry I can't join I'm on my way home  

بیایید ببینیم آیا من هر کس دیگری را فهمیدم نیل خوشحالم که متاسفم من نمی توانم به آن بپیوندم من در راه خانه هستم

I'll join later though all right good at yes you  can talk about being good at something if you're  

بعداً به آن ملحق می شوم، هر چند خیلی خوب بله، شما می توانید در مورد خوب بودن در چیزی صحبت کنید اگر

just talking in general about being able to do  something or you can do something well but I'm  

فقط به طور کلی در مورد توانایی صحبت می کنید کاری را انجام دهید یا می‌توانید کاری را به خوبی انجام دهید، اما من

talking about doing like a physical act like some  kind of activity you do um like you really you  

درباره انجام یک عمل فیزیکی مانند نوعی فعالیت صحبت می‌کنم که شما انجام می‌دهید، مثل اینکه واقعاً

performed a particular thing a particular event  uh like a speech or an interview or something  

کار خاصی را انجام داده‌اید، یک رویداد خاص، مثلاً سخنرانی یا مصاحبه یا چیزی

like that you nail it so we wouldn't talk about  nailing it if you're talking in general about you  

شبیه به آن آن را میخکوب کنید تا در مورد میخ زدن صحبت نکنیم اگر به طور کلی در مورد شما صحبت می کنید

like doing like I'm good at riding horses or I'm  good at painting pictures or something like that  

مانند انجام دادن این کار مثل من در اسب سواری خوب هستم یا من در نقاشی کردن تصاویر یا چیزی شبیه به آن

but if I'm trying to do a particular painting  or I'm riding a horse I'm at a horse race and I  

مهارت دارم. یک نقاشی خاص یا من سوار اسب هستم من در یک مسابقه اسب دوانی هستم و

won or I jumped over something I nailed it so that  particular event that particular action that thing  

برنده شدم یا از روی چیزی پریدم که آن را میخکوب کردم تا رویداد خاص آن عمل خاص آن چیز

that's what I'm talking about when I hear nailed  it all right uh George again can't sound high  

وقتی می‌شنوم که همه آن را میخکوب می‌کنم، در مورد آن صحبت می‌کنم درست است، جورج دوباره نمی تواند صدای بلندی داشته باشد   صدای بلند

pitch can deep voice well you you you will hear  that but again I I don't I don't have specific  

می تواند صدای عمیقی را به شما بدهد، شما آن را می شنوید، اما باز هم من نمی گویم، من

rules about that because you will hear different  things from different Natives and this is why it's  

قوانین خاصی در مورد آن ندارم، زیرا شما چیزهای مختلفی را از بومیان مختلف خواهید شنید و به

so important to listen to different natives hi  to all it's me uh taana from ikut Yakutsk uh if  

همین دلیل است  مهم است که به بومیان مختلف گوش دهید سلام به همه اینها من هستم uh taana از ikut Yakutsk اوه اگر

I pronounce that correctly nice to see you there  Jim hello Professor uh nice to see you there cat  

من آن را به درستی تلفظ کنم از دیدن شما در آنجا خوشحالم جیم سلام پروفسور اوه خوشحالم که شما را آنجا می بینم گربه

Mo from Nicaragua Victor I was 17 when I came  to New York uh and I speak like 70 out of a 100  

Mo از نیکاراگوئه ویکتور من 17 ساله بودم که به نیویورک آمدم اوه و من 70 از 100 با

watching your videos I'll be flu very soon yes I'm  remember to get examples not just for me but lots  

تماشای ویدیوهای شما صحبت می‌کنم، خیلی زود آنفولانزا می‌شوم، بله، یادم باشد اگر در نیویورک زندگی می‌کنید، نمونه‌هایی را نه فقط برای من، بلکه برای بسیاری

of other native examples as well if you're living  in New York you will probably find many of those  

از نمونه‌های بومی دیگر نیز دریافت کنید. احتمالاً بسیاری از آن‌هایی را بیابید که

uh Max says could you please or could you explain  the word radical well R again like one thing if  

مکس می‌گوید می‌توانید لطفاً یا می‌توانید کلمه رادیکال خوب R را دوباره توضیح دهید مانند یک چیز، اگر

especially if you are new to the channel that  you will learn from me is that you don't really  

به خصوص اگر در کانال تازه وارد هستید که از من یاد خواهید گرفت این است که واقعاً   نمی‌خواهید

want to focus on a word by itself because words  don't have meaning by themselves they always have  

روی آن تمرکز کنید. یک کلمه به خودی خود، زیرا کلمات به خودی خود معنی ندارند، آنها همیشه

meaning in context so it depends on what you're  talking about there's like free radicals or a  

در متن دارای معنی هستند، بنابراین بستگی به چیزی دارد که شما درباره آن صحبت می‌کنید، مانند رادیکال‌های آزاد یا

radical idea or a political radical there are  different meanings of it so I would just Begin  

ایده رادیکال یا رادیکال سیاسی، معانی مختلفی از آن وجود دارد. فقط

by Googling the word radical and looking for the  different meanings of it uh and that will help you  

با جستجوی کلمه رادیکال در گوگل شروع کنید و به دنبال معانی مختلف آن بگردید، و این به شما کمک می‌کند تا

understand what that means all right yes tomorrow  in the US for Thanksgiving wow the explanation of  

بفهمید که چه معنایی دارد، بله، فردا در ایالات متحده برای روز شکرگزاری، وای توضیح

the meaning made me understand well glad to hear  it yes and so that was also a good question like  

این معنی باعث شد که من به خوبی بفهمم که آن را شنیدم، بله و بنابراین این نیز سوال خوبی بود مانند

my my job is to get you closer and closer to  the bullseye of understanding something because  

وظیفه من این است که شما را بیشتر و بیشتر به درک چیزی نزدیک کنم زیرا

when you understand something well then you feel  confident using it okay so if I just if I teach  

وقتی چیزی را خوب می فهمید، مطمئن هستید که از آن استفاده می کنید خوب است، بنابراین اگر من فقط به

you something like yeah I nailed it so this this  this expression even up here to do something well  

چیزی به شما یاد بدهم که بله من میخکوب شدم بنابراین این این عبارت حتی در اینجا برای انجام کاری خوب

it could mean so a potential one meaning is you  in general perform something well like I am good  

می تواند به این معنی باشد که یک معنی بالقوه این است که شما به طور کلی چیزی را خوب اجرا می کنید مانند من

at singing or I am good at playing basketball or  something like that but for this example to nail  

در آواز خواندن خوب هستم یا من در بازی بسکتبال خوب هستم یا چیزی شبیه به آن، اما برای این مثال میخ

something we're actually talking about a specific  activity so like one time one thing where you did  

چیزی را که ما در واقع در مورد یک فعالیت  خاص صحبت می کنیم ، مانند یک بار کاری که در آن

something well so again like if if you're just  here to do something well you might have like you  

کار را به خوبی انجام دادید، پس دوباره مانند اگر اینجا هستید تا کاری را به خوبی انجام دهید، ممکن است مانند شما انجام دهید

know you're pretty certain you're pretty certain  maybe like 80% certain you know what I'm talking  

بدانید که کاملاً مطمئن هستید که انجام می دهید کاملاً مطمئن است شاید 80 درصد مطمئن باشید که می‌دانید

about but as we talk more as I give you more  information we're going to move you closer and  

درباره چه چیزی صحبت می‌کنم   اما وقتی بیشتر صحبت می‌کنیم و اطلاعات بیشتری به شما می‌دهم، شما را نزدیک‌تر و

closer to the bullseye right here in the Middle  where you've got 100% certainty ah I know exactly  

نزدیک‌تر به bullseye درست اینجا در میانه جایی که شما 100 دارید، می‌بریم. ٪ مطمئن آه من دقیقاً می دانم

what he's talking about and I know exactly when  I can say something okay that's the goal so we've  

او در مورد چه چیزی صحبت می کند و دقیقاً می دانم چه زمانی می توانم چیزی بگویم خوب این هدف است، بنابراین ما   تا کنون

got two things uh so far to do something well and  to do something badly let's see what's next on our

دو چیز داریم که کاری را به خوبی انجام دهیم و برای انجام یک کار بد، ببینیم چه چیزی در لیست ما قرار دارد

list and see if you guys can think of  something before I put it up here to do

و ببینید آیا شما بچه ها می توانید به چیزی فکر کنید قبل از اینکه من آن را اینجا قرار دهم تا

something quickly to do something quickly what are  some different ways you can think of to say this  

to do something quickly to do something quickly  and again I'm not talking about in general like  

کاری را سریع انجام دهم تا کاری را انجام دهم. به طور کلی مثل

I always do I always swim quickly or I always run  quickly or something like that I'm talking about  

من همیشه انجام می‌دهم، همیشه سریع شنا می‌کنم یا همیشه سریع می‌دووم یا چیزی شبیه به آن، در مورد

a specific activity like right now I'm writing  whoa like right now I'm looking at some books or  

یک فعالیت خاص صحبت می‌کنم، مثلاً همین الان دارم می‌نویسم.

reading some papers or something like that and  I'm doing them quickly I'm doing that activity  

چیزی شبیه به آن و من آن‌ها را سریع انجام می‌دهم، من آن فعالیت را

quickly uh Aran says on the double on the double  is like a little bit it's a little bit faster yeah  

سریع انجام می‌دهم، آران می‌گوید روی دوبل روی دوبل مثل این است که کمی سریع‌تر است بله

I mean I mean that the basic idea this is from the  Army where double times so if I'm running one two  

منظورم این است که ایده اصلی این از ارتش است جایی که دو برابر است، بنابراین اگر من اکنون یک دو   یک

one two now I want to do that on the double I want  to speed it up go two times faster like 1 2 1 two  

دو می‌دوانم، می‌خواهم این کار را روی دوتایی انجام دهم، می‌خواهم سرعت آن را دو برابر بیشتر کنم، مانند 1 2 1 دو   یک دو، دو،

one two one two one two so on the double right off  the bat George uh means like from the beginning so  

یک دو، بنابراین روی دوبل از سمت راست bat George uh یعنی از ابتدا، بنابراین

I want to begin this lesson so right off the bat  we're going to start with some excellent words and  

من می‌خواهم این درس را شروع کنم، بنابراین از همان ابتدا  می‌خواهیم با چند کلمه و عبارات عالی شروع کنیم

phrases that you can use right from the beginning  rapidly yes that's another basic way I mean we're  

که می‌توانید از همان ابتدا به سرعت از آنها استفاده کنید، بله، این یک راه اساسی دیگر است. دوباره

basically replacing quickly with rapidly I'm  trying to think of another kind of an interesting  

اساساً به سرعت با سریع جایگزین می‌کنم. من سعی می‌کنم به نوع دیگری

way to say this that a native might say uh I'll  just give you one example over here there are

راه جالبی برای گفتن این موضوع فکر کنم که یک بومی ممکن است بگوید اوه، من فقط یک مثال در اینجا به شما می‌دهم. به

more I know people enjoy phrasal verbs so we will  give you to zip through something to zip through  

شما می دهم تا از طریق زیپ از طریق زیپ از طریق زیپ از طریق زیپ از طریق زیپ از طریق زیپ از طریق زیپ از طریق

zip through so when we think about zipping like  if you've ever uh been on one of those I'll draw  

a not so good picture of it usually you have a  person kind of hanging uh from some some kind  

زیپ از طریق، بنابراین زمانی که ما در مورد زیپ کردن فکر می کنیم. برخی

of it's like a rope or a chain or some little  bar like that so they're hanging like this this  

از آن‌ها مانند یک طناب یا زنجیر یا یک میله کوچک مانند آن است، بنابراین آنها به این شکل آویزان می‌شوند،

is called a zip a zip line or you could be uh  sitting down in a chair or something like that  

زیپ لاین نامیده می‌شود یا شما می‌توانید روی صندلی یا چیزی شبیه آن بنشینید.

so we want to move through something quickly this  is a line that you zip through or you zip across  

بنابراین ما می‌خواهیم به سرعت از چیزی عبور کنید این خطی است که شما از طریق آن زیپ می‌کنید یا آن را زیپ می‌کنید

so I'm zipping through these books I'm zipping  through these vocabulary examples in this video  

بنابراین من این کتاب‌ها را زیپ می‌کنم، مثال‌های واژگانی را در این ویدیو مرور می‌کنم

I'm zipping through that thing I think what did I  see somebody else had an example about something  

دارم از طریق آن چیزی را زیپ می‌کنم، فکر می‌کنم شخص دیگری را چه دیدم مثالی در مورد چیزی داشتم

Snappy was it yeah ran back again uh to make  something Snappy or to do something that way yes  

Snappy این بود که بله دوباره دوید، اوه برای اینکه چیزی Snappy بسازید یا کاری را انجام دهید بله

we want to be quick about it make it snappy all  right so may maybe you're in the Army those are  

ما می‌خواهیم سریعاً در مورد آن سریع‌تر عمل کنیم، بنابراین ممکن است شما در ارتش باشید، اینها

kind of army examples so if we say like I need  something immediately like please do something  

نوعی ارتش هستند مثال‌ها، بنابراین اگر بگوییم مثل من فوراً به چیزی نیاز دارم، مثلاً لطفاً کاری را انجام دهید

quickly please make it snappy all right so on  the double make it snappy those are examples of  

سریع لطفاً آن را سریع انجام دهید، بنابراین دوبل آن را سریع کنید، اینها نمونه‌هایی از

things maybe you would tell someone else to do  something quickly for you you can also do that  

کارهایی هستند که شاید به شخص دیگری بگویید سریع  کاری را برای شما انجام دهد، همچنین می‌توانید آن را انجام دهید.

for yourself uh but often like when you when  you use the Expression make it snappy you're  

برای خودت، اما اغلب مثل وقتی که  وقتی از Expression استفاده می‌کنی، آن را سریع انجام می‌دهی،   به

telling someone else to do something quickly  make it snappy hurry up hurry up okay but very  

دیگری می‌گویید کاری را سریع انجام دهد  آن را سریع انجام دهد، عجله کنید، خوب است، اما بسیار

simple so if I'm doing something quickly right now  I'm trying to teach as much as I can ah yeah you  

ساده، بنابراین اگر در حال حاضر سریع کاری انجام می‌دهم. سعی می‌کنم تا جایی که می‌توانم آموزش بدهی، بله، تو

could you could use that with your friends but uh  you have to use it in a casual way because you're  

می‌توانی با دوستانت از آن استفاده کنی، اما آه، باید از آن به روشی معمولی استفاده کنی، زیرا

basically commanding someone you're telling them  to do something faster say hey hurry up so people  

اساساً به کسی دستور می‌دهی که به او می‌گویی سریع‌تر کاری را انجام دهد، بگو هی عجله کن. بنابراین مردم

will say this like a boss might say that to some  employees a friend could say that to some other  

این را می‌گویند مثل یک رئیس که ممکن است به برخی از کارمندان بگوید که یک دوست می‌تواند به بعضی از  دوستان دیگر بگوید:

friends like hey I'm hungry like you know bring  the food back quickly make it snappy you know all  

هی من گرسنه‌ام مثل شما می‌دانید که غذا را سریع برگردانید.

right so that's just one more example to zip  through something and again as you're hearing  

وقتی در حال شنیدن

these other examples y okay yeah is again like  if you got it now very good if you still have  

این مثال‌های دیگر هستید، دوباره و دوباره چیزی را زیپ کردن

any questions let me know but just be careful uh  this is why we begin with the situation rather  

than just the vocabulary so if you just hear  make it snappy like I might I might tell my  

نه فقط واژگان، بنابراین اگر فقط می‌شنوید آن را بی‌نقص کنید، من ممکن است به

boss yeah like uh could you please send me that  that form like make it snappy I'm I'm kind of  

رئیسم بگویم بله، می‌توانید لطفاً آن فرم را برای من بفرستید.

being rude to my boss because this is something  that usually like a person of a higher you know  

چیزی است که معمولاً مانند فردی با

social rank would say to someone of a lower rank  in a in a way but again if you are speaking with  

رتبه اجتماعی بالاتری که می‌دانید   به فردی با رتبه پایین‌تر به نوعی می‌گوید، اما دوباره اگر با دوستان صحبت می‌کنید،

friends you can use this in a casual way in  kind of a joking way way just make that clear  

می‌توانید از آن به روشی معمولی و به نوعی شوخی استفاده کنید. فقط این را روشن کنید

yeah yeah you want to be careful uh that you're  that you're doing something with your boss or

بله بله، می خواهید مراقب باشید آه که دارید کاری با رئیس خود انجام می دهید یا

whatever but you can uh talk about yourself  so if your boss asks you to do something and  

هر چیز دیگری، اما می توانید در مورد خودتان صحبت کنید بنابراین اگر رئیستان از شما خواسته کاری انجام دهید و

you're like okay I'll make it snappy like  I will make it snappy I will get it done  

شما خوب هستید این کار را سریع انجام خواهم داد، من آن را

quickly that's perfectly fine to say all  right now if we've got something quickly  

we're going to do something quickly the  opposite of this oh the opposite of this be

سریع انجام خواهم داد.

like slowly to do something slowly to do something  slowly let's say I'm reading a book slowly or I'm  

مثل آهسته آهسته انجام دادن کاری برای انجام کاری آهسته فرض کنید دارم کتابی را آهسته می خوانم یا

teaching very slowly or I'm uh moving very  slowly any kind of particular activity I'm  

خیلی آهسته درس می دهم یا خیلی آهسته حرکت می کنم هر نوع فعالیت خاصی را    در حال

doing something right now doing it very slowly  see if anybody has any examples for that let's  

انجام کاری هستم و آن را بسیار آهسته انجام می دهم ببینید آیا کسی نمونه‌ای برای آن دارد، بیایید

see uh let's see we got uh Q to teacher I guess  that's question is it commonly used open a can of  

ببینیم، بیایید ببینیم، سؤال را به معلم رساندیم، حدس می‌زنم سؤال این است که معمولاً از آن استفاده می‌شود که یک قوطی

whoop ass or does it sound too uh Native is so  if I use it to Americans any chance they might  

غوغایی را باز می‌کند یا خیلی به نظر می‌رسد، اگر من از آن برای آمریکایی‌ها استفاده کنم، اینطور است. آنها ممکن است

over judge my English level uh well it depends  do you understand when to use that so you if  

سطح زبان انگلیسی من را بیش از حد قضاوت کنند، خب این بستگی دارد  آیا می‌دانی چه زمانی از آن استفاده می‌کنی، بنابراین اگر

you open up a can of a can of whoop ass on someone  it means like you're like you're fighting them or  

یک قوطی قوطی الاغ را روی کسی باز کنی به این معنی است که انگار داری با او می‌جنگی یا

somebody is somebody is is really beating someone  else very badly uh so if you're talking about a  

کسی کسی است واقعاً این است که شخص دیگری را خیلی بد کتک بزنی، اوه، پس اگر در مورد

boxing match for example when one boxer is really  beating the other one wow he really opened up a  

مسابقه بوکس صحبت می‌کنی، مثلاً وقتی یک بوکسور واقعاً یکی دیگر را می‌کوبد، وای او واقعاً یک

can of whoop ass on that other person or on that  other guy all right so you can use that there's  

قوطی خفن را روی آن شخص یا روی آن مرد دیگر باز کرد. درست است تا بتوانید از آن استفاده کنید که

nothing wrong with the vocabulary by itself the  question is do you know it well enough to feel  

به خودی خود واژگان مشکلی ندارد، سؤال این است که آیا آن را به اندازه کافی خوب می‌دانید که

confident using it when you should use that okay  that's the real question so there's nothing wrong  

در هنگام استفاده از آن احساس اعتماد به نفس داشته باشید، این سؤال واقعی است، بنابراین هیچ مشکلی

with like the the can of Whoop Ass by itself if  you use use it in the right way with the proper  

مانند قوطی Whoop Ass وجود ندارد. به خودی خود، اگر از آن به روش درست با

or appropriate people okay so you probably would  not say it maybe in a business Contex unless you  

افراد مناسب یا مناسب استفاده کنید، خوب است، بنابراین احتمالاً آن را در یک زمینه کسب‌وکار نمی‌گویید، مگر اینکه

you are getting vocabulary signals so like kind of  we get signals for the kind of vocabulary you can  

سیگنال‌های واژگانی دریافت می‌کنید، مانند نوع ما سیگنال‌هایی برای نوع واژگان شما دریافت می‌کنیم. می‌تواند

use and typically in a company if the the owner of  the company or the the higher level people in the  

استفاده کند و معمولاً در یک شرکت، اگر مالک شرکت یا افراد سطح بالاتر

company are very casual with the way they speak  then other people in the company will also be  

شرکت با نحوه صحبت کردنشان خیلی عادی رفتار می‌کنند، سایر افراد شرکت نیز غیرعادی خواهند بود

casual and if you have the opposite so someone who  might be more formal in a company then you would  

و اگر شما برعکس آن را دارید، بنابراین شخصی که ممکن است در یک شرکت رسمی‌تر باشد، سپس

have the opposite like more people would be uh  speaking more formally you know just in the rest  

برعکس خواهید داشت، مثل اینکه افراد بیشتری به طور رسمی‌تر صحبت می‌کنند، شما فقط در بقیه

of the company so yes uh you can use open a can of  whoop ass if you like but it just depends on who  

شرکت‌ها می‌دانید، بنابراین بله، اگر دوست دارید می‌توانید از یک قوطی باز از  استفاده کنید، اما این فقط بستگی دارد در مورد اینکه چه کسی از

you use that with all right uh let's see Victor  again I always tell my co-workers when they're  

آن استفاده می‌کنید، اوه بیایید دوباره ویکتور را ببینیم، من همیشه به همکارانم می‌گویم وقتی با

talking too much less with the lip more with  the hip yes it's a good way and again if you're  

لب کمتر صحبت می‌کنند، بیشتر با لگن، بله، راه خوبی است و اگر با

speaking to co-workers and you have like a and  you have a a good relationship with them uh but  

هم صحبت می‌کنید، باز هم کارگران و شما رابطه خوبی با آنها دارید، اوه، اما

if you're just yelling at them like hey less with  the lip more with the hip you know let's get to  

اگر به آنها فریاد می زنید مانند هی کمتر با لب بیشتر با لگن، می دانید که بیایید به

it let's get the work done all right so you have  to remember that vocabulary means something in  

آن برسیم  بیایید کار را به درستی انجام دهیم تا به یاد داشته باشید که واژگان به معنای چیزی در

that context so for particular people or in that  context it doesn't mean anything by itself uh but  

آن زمینه است، بنابراین برای افراد خاص یا در آن زمینه به خودی خود معنایی ندارد، اما

also the tone of your voice is important so if I'm  joking with my my kids or whatever like a similar  

لحن صدای شما نیز مهم است، بنابراین اگر من با بچه‌هایم شوخی می‌کنم یا چیزی شبیه به آن

kind of expression I will use with my daughters  so I taught them this when they were younger uh  

نوعی عبارتی را که برای دخترانم استفاده خواهم کرد بنابراین وقتی کوچکتر بودند این را به آنها یاد دادم آه

this is move your meat lose your seat I'll teach  you guys this one too move your meat lose your

این حرکت کردن است که گوشت شما صندلی خود را از دست بدهید.

seat so maybe one child or one person is sitting  down somewhere and then they go up I don't know  

یک جایی می‌نشینند و بعد می‌روند بالا نمی‌دانم

they move they leave their chair and go someplace  else and then someone else sits down in their spot  

حرکت می‌کنند، صندلی‌شان را رها می‌کنند و به جای دیگری می‌روند و بعد یکی دیگر در جای خود می‌نشیند

and they come back and say hey you're sitting in  my chair and like well that's not your chair move  

و آنها برمی‌گردند و می‌گویند هی تو روی صندلی من نشسته‌ای و دوست دارم که صندلی‌تان حرکت نمی‌کند

your meat lose your seat so like if you move you  can think of like the meat you know of your body  

گوشت‌تان صندلی‌تان را از دست نمی‌دهد، بنابراین اگر حرکت می‌کنید، می‌توانید مانند گوشتی که از بدن خود می‌شناسید فکر کنید

if you move your meat you lose your seat move your  meat lose your seat move your meat lose your seat  

اگر گوشت خود را حرکت دهید، صندلی خود را گم کنید گوشت شما صندلی خود را از دست بدهد حرکت گوشت شما صندلی خود را از دست بدهد

similar kind of thing what snail through that's an  interesting one I've never heard that before but  

چیزی که حلزون از آن عبور می‌کند جالب است که قبلاً چنین چیزی را نشنیده‌ام، اما

yes I could see how you you could use that and so  this is you thinking more like a native and how we  

بله، می‌توانستم ببینم چطور می‌توانید از آن استفاده کنید و بنابراین، این شما بیشتر شبیه یک بومی فکر می‌کنید و چگونه

create vocabulary and expressions this way so oh  yeah I could like snail through something yeah I  

واژگان و عبارات را به این شکل ایجاد می‌کنیم، بنابراین اوه، بله، می‌توانم مثل حلزون از طریق چیزی بله من   می‌توانستم

could yeah I could see that I I've never used that  but I could see somebody using that expression  

بله، می‌توانستم ببینم که من هرگز از آن استفاده نکرده‌ام، اما می‌توانستم ببینم کسی از آن

to snail through something let's see uh what are  we going to do we'll just give an example of pla

عبارت   برای حلزون کردن چیزی استفاده می‌کند.

through so this is another common phrasal verb to  plot through something and you can think about a  

بنابراین این یکی دیگر از فعل‌های رایج رایج برای ترسیم کردن چیزی است و شما می‌توانید به یک

plaing movement this is walking you're taking big  slow steps I'm plotting through something so maybe  

حرکت فکر کنید، این راه رفتن است.

you're reading a difficult or academic book and  it's hard to understand you need a lot of time to  

درک کنید که برای فکر کردن به زمان زیادی نیاز دارید،

think about it I'm plaing through this thing to  plot through all right plot through we wouldn't  

من دارم این موضوع را انجام می‌دهم تا به‌طور کامل طرح‌ریزی کنم، ما

really say plot yeah you could you could say like  to plot away at something I guess you could say  

واقعاً نمی‌گوییم طرح آره، شما می‌توانید بگویید مانند دور کردن چیزی که من حدس می‌زنم می‌توانستید

that but plotting through it's you can kind of  think of yourself walking uh so if you walk on  

آن را بگویید. اما با ترسیم آن می‌توانید به نوعی فکر کنید که در حال راه رفتن هستید، بنابراین اگر روی

the walk on the ground the ground is pretty  smooth and easy to walk across but if you're  

زمین راه می‌روید، زمین بسیار صاف و راحت است، اما اگر

in water or a swamp or something and you really  have to pick your legs up one at a time and move  

در آب یا مرداب یا چیزی دیگر هستید و واقعاً باید این کار را انجام دهید. پاهای خود را یکی یکی بلند کنید و

very slowly you're plotting through that thing  okay so just like I'm plotting through a swamp I  

خیلی آهسته حرکت کنید، شما در حال ترسیم از طریق آن چیزی هستید. بسیار خوب، بنابراین درست مانند من که در باتلاق ترسیم می کنم،

might also plot through some homework examples or  something like that to plot through plot through  

ممکن است نمونه های تکلیف خانه یا چیزی شبیه به آن را برای طرح از طریق طرح ترسیم کنم.

all right I think everybody's getting it over here  making sure I'm not uh skipping anybody did you  

فکر کن همه اینجا دارند می‌فهمند مطمئن شوید که من از هیچ‌کس نمی‌گذرم آیا

understand when to use that fundamental question  yes uh let's see hello from Morocco greetings for  

فهمیدید که چه زمانی باید از این سؤال اساسی استفاده کنید بله، بیایید سلام مراکش را ببینیم برای

greetings to Cher J nice to see you there Unice  and Sandra is there interesting we have a similar  

سلام به Cher J خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم Unice و Sandra آیا آنجا جالب است ما داریم

saying yes so again a lot lots of languages will  have similar kinds of ideas because we don't begin  

بله، دوباره خیلی از زبان‌ها ایده‌های مشابهی خواهند داشت، زیرا ما

with the words we begin with the situation and  often if there is you know some kind of like uh  

با کلماتی که با موقعیت شروع می‌کنیم شروع نمی‌کنیم و غالباً اگر وجود داشته باشد، می‌دانید نوعی مثل آه‌

like the expression in English kill kill two birds  with one stone uh that's same thing in Japanese as  

مانند عبارت انگلیسی kill kill. دو پرنده با یک سنگ، اوه، این همان چیزی است که در ژاپنی به همین دلیل است،

well because you you think like wow I can throw  a rock at some birds and if I could kill two of  

زیرا شما فکر می‌کنید وای من می‌توانم سنگی را به سمت برخی از پرندگان پرتاب کنم و اگر بتوانم دو تا از

them with one rock that would be better than just  killing one all right so it's the same kind of  

آنها را با یک سنگ بکشم، بهتر از کشتن یکی از آنها است. همان

thing you often find and that's why it's good to  begin with situations when you're learning new  

چیزی که اغلب پیدا می‌کنید و به همین دلیل است که خوب است با موقعیت‌هایی شروع کنید که در حال یادگیری واژگان جدید هستید.

vocabulary I've learned with the meaning work  slowly yeah so you could you could like work  

slowly you could do anything really slowly when  you're plotting through uh let's see Ma said my  

"در حال طرح ریزی هستم بیایید ببینیم مامان گفت

time has come to go well we will see you next time  then all right let's keep it moving we don't want  

زمان من فرا رسیده است که خوب پیش بروم، دفعه بعد شما را خواهیم دید سپس بسیار خوب، بیایید حرکت را ادامه دهیم، نمی خواهیم

to plot uh too slowly through these examples I  want to make sure everybody understands everything  

خیلی آهسته از طریق این مثال ها ترسیم کنیم،  می خواهم مطمئن شوم که همه همه چیز را می فهمند

and remember I'm giving you a single thing just  because I don't want to make this too complicated  

و به یاد داشته باشید که من یک چیز را به شما می‌دهم فقط به این دلیل که نمی‌خواهم این موضوع را خیلی پیچیده کنم،

but uh as you can see there are often many ways  that we can express things and so you can think  

اما همانطور که می‌بینید اغلب راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانیم چیزها را بیان کنیم و بنابراین می‌توانید

about many different ways you will hear different  ways and you can put those into your brain even  

درباره راه‌های مختلفی که می‌شنوید فکر کنید. روش‌های مختلف و می‌توانید آن‌ها را وارد مغزتان کنید، حتی

if you might not use them you will be prepared  when you hear other people using them so you can  

اگر ممکن است از آنها استفاده نکنید، آماده خواهید شد وقتی دیگران از آنها استفاده می‌کنند، بنابراین می‌توانید

understand what natives are talking about all  right so next what we have here to do something

بفهمید که بومیان درباره چه چیزی صحبت می‌کنند.

easily I'm going to go to excuse me go through  these a little bit faster uh make sure I don't  

می‌روم تا ببخشید این‌ها را کمی سریع‌تر انجام می‌دهم، مطمئن شوید که

get stuck and uh that way we can have more  people asking questions if they need something  

گیر نخواهم کرد و به این ترتیب، می‌توانیم افراد بیشتری را بپرسیم که اگر چیزی به چیزی نیاز دارند سؤال کنند،

so if you can think of anything uh let's see  VJ from India nice to see you there so if you  

بنابراین اگر می‌توانید به چیزی فکر کنید، بیایید VJ را ببینیم. از هند خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم، بنابراین اگر

want to talk about doing something easily and  again I'm talking about a specific activity  

می‌خواهید درباره انجام کاری به راحتی صحبت کنید و دوباره درباره یک فعالیت خاص صحبت می‌کنم، یک رویداد خاص تا بتوانید در مورد

a specific event uh so you can talk about you  found something easy and that's usually a way  

شما صحبت کنید.

uh around of describing something after you  do it so I like uh if again using just your  

بعد از اینکه شما این کار را انجام دادید، بنابراین من دوست دارم اگر دوباره فقط از زمان گذشته استفاده کنم، ببخشید که

excuse me using your past tense there uh so I  found something easy so after you took a test  

من از زمان گذشته خود استفاده کنم، اوه، بنابراین من یک چیز آسان پیدا کردم، بنابراین بعد از اینکه شما در یک آزمایش شرکت کردید

or after you did something maybe other people  thought it was hard but you found it easy you  

یا بعد از اینکه کاری انجام دادید، ممکن است دیگران فکر کنند که سخت است اما شما آن را آسان کردید.

thought it was easy but I'm talking about being  able to do something easily yeah so again George  

فکر می‌کردم آسان است، اما من درباره این صحبت می‌کنم که بتوانم کاری را به راحتی انجام دهم، بله، باز هم جورج

has a good example there a piece of cake and I  think quite a few quite a few people know this  

مثال خوبی دارد و من فکر می‌کنم تعداد کمی از مردم این را می‌دانند،

as well so people will describe something as  like that test was a piece of cake so the test  

بنابراین مردم چیزی شبیه به آن را توصیف می‌کنند. آن تست یک تکه کیک بود، بنابراین تست

was very easy I'm describing something as easy  uh but here I'm talking about doing something  

بسیار آسان بود، من چیزی را آسان توصیف می‌کنم اوه، اما در اینجا من در مورد انجام کاری صحبت می‌کنم

easily uh no piece of cake is you can use that  anytime there I mean the you know president of  

به راحتی آه، هیچ تکه‌ای کیک این است که شما می‌توانید از آن  در هر زمانی استفاده کنید، منظورم رئیسی است که می‌شناسید.

a company can talk about something being  a piece of cake as well it's not it's  

یک شرکت می‌تواند در مورد چیزی صحبت کند که یک تکه کیک است و همچنین

not too informal but I'll give you yet another  interesting uh phrasal verb that you might not

خیلی غیررسمی نیست، اما من یک فعل عبارتی جالب دیگر به شما می‌دهم که ممکن است

know to sail through so the example of a piece of  

ندانید از آن عبور کنید، بنابراین از مثال یک تکه

cake is used to describe easy  so easy so like something is

کیک استفاده می‌شود. توصیف آسان خیلی آسان پس مثل چیزی

easy a piece of cake piece of cake but here we're  talking about easily to do something easily so to  

آسان است یک تکه کیک یک تکه کیک اما در اینجا ما درباره این صحبت می‌کنیم که به راحتی

sail through something now if you think about  a ship with a sail on it and the wind is just  

کاری را انجام دهیم تا اگر به کشتی با بادبان روی آن فکر می‌کنید و باد فقط می‌وزد

blowing you you're not doing anything it's  just nice and relaxing the wind is pushing  

دمیدن تو، کاری انجام نمی دهی، فقط خوب است و آرام کردن باد،

you through and you just sail through that  thing so you're not rowing the boat you're  

تو را هل می دهد و تو فقط از میان آن چیز عبور می کنی، بنابراین با قایق پارو نمی زنی،

not using energy it's just nice and easy  for you you just sailed through that test  

انرژی مصرف نمی کنی، فقط برای تو خوب و آسان است، که همین الان کشتی گرفتی. از طریق آن آزمون   که از

you sailed through that interview it was just  nice and easy nice and smooth for you to sail  

آن مصاحبه عبور کردید، فقط خوب و آسان بود که عبور

through okay so be careful with things like this  when you hear a word like yes they sound similar  

از آن خوب بود   بنابراین مراقب مواردی مانند این باشید وقتی کلمه‌ای مانند بله را می‌شنوید، شبیه به نظر می‌آیند

but these are actually different words and the  context becomes a little bit different so that  

اما اینها در واقع کلمات متفاوتی هستند و متن تبدیل می‌شود. کمی متفاوت است، به طوری که

test was easy that test was a piece of cake or if  you're talking about doing the test like taking  

آزمون آسان بود، آن آزمون یک تکه کیک بود یا اگر در مورد انجام آزمایش صحبت می‌کنید مانند شرکت در

the test ah I sailed through that test yes so  Sanders says I learn English easily with you so  

آزمون آه، من آن آزمون را پشت سر گذاشتم، بله، بنابراین سندرز می‌گوید من انگلیسی را به راحتی با شما یاد می‌گیرم

yes we're kind of sailing through uh this lesson  right here trying to make it easy for people to  

بله ما این درس را دوباره طی می‌کنید در اینجا سعی می‌کنید درک آن را برای مردم آسان کنید، به‌ویژه

understand okay so especially if somebody else  thinks something is challenging but you did it  

اگر شخص دیگری فکر می‌کند چیزی چالش‌برانگیز است اما شما آن را

very easily or it didn't maybe require much  work for you you sailed through that thing  

خیلی راحت انجام دادید یا شاید به کار زیادی برای شما نیاز نداشته باشد، از آن عبور کرده‌اید. چیزی

you sailed through that thing all right now what  might be the opposite of this so to do something

شما در حال حاضر از آن چیز عبور کردید، چه ممکن است برعکس این کار باشد تا کاری را

easily so the opposite would  be something like uh with great

به راحتی انجام دهید تا برعکس آن چیزی شبیه به اوهوم با

effort so instead of doing something easily the  opposite you do something with great effort so  

تلاش زیاد باشد، بنابراین به جای اینکه کاری را به راحتی انجام دهید برعکس، کاری را با تلاش زیاد

it takes a lot of time or a lot of trouble  to do something with great effort how might  

انجام دهید    زمان زیاد یا سختی زیاد برای انجام کاری با تلاش زیاد چگونه

we describe that easy peasy lemon squeezy that's  right that's right easy peasy lemon squeezy yes  

ما آن را توصیف می کنیم که لیمو لیمو فشرده آسان است درست است آسان لیمو فشرده بله

Andrew my pleasure so to do something with great  effort do something with great effort now there  

اندرو خوشحالم بنابراین برای انجام کاری با تلاش زیاد  کاری را با تلاش زیاد انجام دهید اکنون وجود

are many ways uh you could do this I think  uh let's see R gave an example before about  

دارد   راه‌های زیادی که می‌توانید این کار را انجام دهید، فکر می‌کنم بیایید ببینیم R قبلاً مثالی در مورد

using one's hip instead of moving one one's lip uh  but this will just give one example here to give

استفاده از لگن به جای تکان دادن لب‌هایش ارائه کرده است، اما این فقط یک مثال در اینجا ارائه می‌کند تا همه

something your all to give something your all so  this is the uh the idea of of not just let's say  

چیز را به شما ارائه دهد، بنابراین این همان است اوه، نه اینکه فرض کنیم باید

I have to move my hand like this this doesn't  require much effort I'm just moving my hand but  

دستم را به این شکل حرکت دهم، این به تلاش زیادی نیاز ندارد، فقط دستم را حرکت می‌دهم، اما

if I have to move my whole body all of it if I  have to move my whole body I'm giving something  

اگر مجبور باشم تمام بدنم را حرکت دهم، اگر مجبور باشم تمام بدنم را حرکت دهم بدن من

some activity my all so I could be physically  doing something like moving some heavy rocks uh  

تمام توانم را به چیزی   مقداری فعالیت می‌دهم تا بتوانم از نظر فیزیکی کاری انجام دهم مانند حرکت دادن چند سنگ سنگین

or carrying something or I could be running or  doing something like that it requires my whole  

یا حمل چیزی یا می‌توانم در حال دویدن باشم یا انجام کاری شبیه به آن به کل بدنم نیاز دارد

body or it could require my mental effort as  well so I'm giving something my all so right  

یا ممکن است به تلاش ذهنی من نیز نیاز داشته باشد. بنابراین من تمام تلاشم را می‌کنم

now I'm trying to give this lesson my all I'm  giving you everything I'm trying to be here and  

اکنون سعی می‌کنم به این درس تمام تلاشم را به شما بدهم، همه چیزهایی را که سعی می‌کنم اینجا باشم به شما می‌دهم و

excited and interested and helpful I'm trying to  give this lesson this video My All give it my all  

هیجان‌زده و علاقه‌مند و مفید، سعی می‌کنم  به این درس این ویدیو را بدهم همه چیزم را به من بده

but I could you know I could be kind of lazy  and not speaking very clearly I don't want I  

اما می‌توانم بدانی که ممکن است تنبل باشم و خیلی واضح صحبت نمی‌کنم، نمی‌خواهم  می‌خواهم به روز

want to go to Thanksgiving you know so if I'm not  giving this my all the opposite you know I'm just  

شکرگزاری بروم، می‌دانی، بنابراین اگر این را برعکس نمی‌کنم، می‌دانی که من من فقط

giving it actually we we'll teach you this in a  little bit uh in a little bit uh I won't reveal  

آن را می‌دهم، در واقع، ما این را به شما آموزش می‌دهیم، آه، کمی بعد آه، من

that yet but you understand the idea it's kind  of like uh basically doing something a lazy way  

هنوز آن را فاش نمی‌کنم، اما شما این ایده را می‌فهمید که به نوعی مانند این است که اساساً کاری را به روشی تنبل انجام می‌دهید

or maybe you don't really require much effort  so it could be that you the opposite of this  

یا شاید شما انجام نمی‌دهید واقعاً به تلاش زیادی نیاز دارد، بنابراین ممکن است شما برعکس این

would be doing something easily like you sail  through something it's easy for you to do that  

کاری را به راحتی انجام دهید، مثل اینکه از طریق چیزی عبور می کنید، انجام آن برای شما آسان است

thing like you zip through that thing you do it  quickly you sail through it you do it easily uh  

مانند اینکه شما آن کاری را که انجام می دهید به سرعت انجام می دهید  به راحتی اوه

but here we're just talking about you put a lot  of effort and it can be physical effort or mental  

اما اینجا ما فقط در مورد این صحبت می‌کنیم که شما تلاش زیادی کرده‌اید و این می‌تواند تلاش فیزیکی یا تلاش ذهنی باشد،

effort okay everybody getting it I think let's  see HRA says the phrase piece of cake reminds  

همه آن را دریافت می‌کنند.

me another phrase to be a cakewalk yes so when  you describe something as easy you can call it  

بنابراین وقتی چیزی را به آسانی توصیف می‌کنید، می‌توانید آن را

a piece of cake or a cake walk I think I've talked  about this before if you all know what a cake walk  

یک تکه کیک یا کیک پیاده‌روی بنامید، فکر می‌کنم قبلاً در این مورد صحبت کرده‌ام، اگر همه می‌دانید که راه رفتن با کیک چیست،

is maybe some of you do not I'll give you a quick  explanation uh but there's just a game a very it's  

شاید برخی از شما ندانید، من یکسری به شما بگویم. توضیح آه، اما فقط یک بازی وجود دارد، بسیار

it's so easy that's why people describe something  that's really easy as a cakewalk usually you will  

آسان است، به همین دلیل است که مردم چیزی را توصیف می‌کنند که واقعاً آسان است،

have I and I don't know the maybe people have  different rules for this thing but you will have  

usually a like a grid or something on the ground  you will have some numbers and maybe people will  

معمولاً شما خواهید داشت. مثل یک شبکه یا چیزی روی زمین، تعدادی اعداد خواهید داشت و شاید مردم

play some music and you walk around like this  is two and three and four until you have your  

موسیقی پخش کنند و شما به این صورت دو و سه و چهار راه می‌روید تا زمانی که

numbers here and people are just walking around  and when the Music Stops you stand on a number  

شماره‌های خود را در اینجا داشته باشید و مردم فقط در حال قدم زدن باشند و وقتی موسیقی شما را متوقف می‌کند. روی یک عدد بایستید

and then you get the cake for that number so  people will maybe usually for a bake sale or  

و سپس کیک آن عدد را دریافت می‌کنید تا مردم معمولاً برای فروش شیرینی یا

something there's a party or something in America  uh where you're having like a prize for something  

چیزی که در آمریکا یک مهمانی برگزار می‌شود یا چیزی در آمریکا می‌آیند اوه که شما برای چیزی

like that but it's so easy you don't have to  do anything you just walk around around and  

مانند آن جایزه می‌گیرید، اما انجام دادن آن بسیار آسان است. لازم نیست هر کاری انجام دهید، فقط در اطراف قدم بزنید و

if you stand on the number for that for that  thing then you get that cake it's a cakewalk a

اگر برای آن چیز روی شماره آن بایستید، آن کیک را دریافت می‌کنید، این یک

cakewalk and the interesting thing is  most Americans have not participated in  

کیک واک است و جالب اینجاست که اکثر آمریکایی‌ها در

a cakewalk actually I guess I can't say that  for sure probably most of them have not uh but  

یک کیک واک شرکت نکرده‌اند. نمی توانم بگویم که مطمئناً احتمالاً بسیاری از آنها این کار را نکرده اند، اما

everybody knows this expression even if they  don't know what this game is so I had not been  

همه این عبارت را می دانند، حتی اگر آنها ندانند این بازی چیست، بنابراین من

in a cakewalk until I was in high school I think  one one year I I was at a party or something some  

تا زمانی که دبیرستان بودم در یک کیک واک نرفته بودم، فکر می کنم یک سال من در یک مهمانی یا چیزی در

some event and they had a cakewalk and I said oh  look it's a it's a real Cakewalk and so I got I  

برخی رویدادها بودم و آنها یک کیک واک داشتند و من گفتم اوه، ببین این یک کیک واک واقعی است و بنابراین من

got in the Cakewalk and I got a cake I don't know  I was I forget what number I was but it it really  

وارد کیک واک شدم و یک کیک گرفتم، نمی‌دانم، فراموش کردم چه شماره‌ای من بودم، اما واقعاً

was easy I didn't have to think about anything  so remember if I'm talking about doing something  

آسان بود، مجبور نبودم به چیزی فکر کنم، پس به خاطر داشته باشید که اگر می‌خواهم کاری انجام دهم،

easily that's a little bit different than doing  something uh and just calling it easy all right  

کمی متفاوت از انجام دادن کاری است و فقط آن را آسان می‌خوانیم، خوب است.

yes so so if we're just talking about uh different  ways to say easy then we've got Cakewalk or A's  

فقط در مورد روش‌های مختلف برای گفتن آسان صحبت می‌کنیم، پس ما داریم Cakewalk یا A's

example Child's Play uh or piece of cake so you  can describe anything instead of using the word  

مثال داریم Child's Play اوه یا تکه کیک، بنابراین می‌توانید هر چیزی را به جای استفاده از کلمه

easy like that test was easy you could say that  test was a cakewalk that test was Child's Play  

آسان توصیف کنید، مثل آن تست آسان بود، می‌توانید بگویید که تست یک cakewalk بود آن آزمون «بازی کودکانه» بود

that test was whatever and you're just replacing  this word with that one okay all right let's see  

آن آزمون هر چیزی بود و شما فقط این کلمه را با آن یکی جایگزین می‌کنید، خیلی خب، بیایید ببینیم

what we got here a person can be tough but can't  be easy well well I don't know actually and this  

چه چیزی به اینجا رسیدیم، یک فرد می‌تواند سخت باشد، اما نمی‌تواند آسان باشد، خوب من در واقع نمی‌دانم و این

is an interesting thing about vocabulary uh  typically you will hear uh the word easy used  

یک چیز جالب در مورد واژگان است اوه معمولاً شما می‌شنوید که اوه کلمه easy مورد استفاده

with people if it's easy to like uh usually like  kind of like a negative way especially with women  

با مردم اگر دوست داشتن

you say Oh that girl is easy it's like it's easy  to to sleep with her or something so that like  

آن آسان است. او یا چیزی به طوری که مثلاً

someone being uh easy in that way so be careful  you can use things like that if you describe them  

کسی در این راه آسان است، پس مراقب باشید می توانید از چیزهایی مانند آن استفاده کنید اگر آنها را توصیف می کنید

like o that girl is easy all right so be careful  with your vocabulary and always continue to learn  

مثل آن دختر آسان است، خیلی خوب است، بنابراین مراقب واژگان خود باشید و همیشه به یادگیری  بیشتر ادامه دهید.

more that's how you will feel uh more confident  about using things like that let's see I'd give  

در مورد استفاده از چنین چیزهایی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، بیایید ببینیم

my all to have just one more night with you yes I  suppose you could you could do that I mean these  

تمام تلاشم را می‌کنم تا فقط یک شب دیگر با شما باشم، بله، فکر می‌کنم می‌توانید این کار را

These are kind of you're kind of adding uh like  kind of two different Expressions at the same  

انجام دهید. از دو عبارت مختلف به طور همزمان   در همان

the same time uh but yes like you you could use  that as a correct sentence I'd give my all like  

زمان، اما بله، مثل شما می توانید از آن به عنوان یک جمله درست استفاده کنید.

at doing something so like typically I'd give my  all like during the one night if that's what you  

mean by that or you're talking about like I'd  give my all doing something so that I can have  

منظورت از این حرف است یا در مورد این صحبت می‌کنی که من تمام تلاشم را می‌کنم تا کاری انجام دهم تا بتوانم

one more night with you so you got that as well  uh let's see an ace if I'm let me know if I'm  

یک شب دیگر را با تو بگذرانم تا شما هم آن را دریافت کنید. m

not pronouncing that correctly I've been listening  and watching a lot of English YouTubers but today  

درست تلفظ نمی‌کنم من به تعداد زیادی از یوتیوب‌برهای انگلیسی گوش می‌دهم و تماشا می‌کنم، اما امروز

I'm learning something completely new to me and  I'm enjoying it yes I'm glad to hear it uh yeah  

چیز کاملاً جدیدی برای خودم یاد می‌گیرم و  از آن لذت می‌برم، بله خوشحالم که آن را می‌شنوم، بله

there's a lot of interesting vocabulary to learn  and really the point is uh for anybody you're  

واژگان جالب زیادی وجود دارد یادگیری و واقعاً نکته برای هر کسی که

learning with or any if you're trying to learn  something you want to improve your understanding  

با او می‌آموزید یا هرکسی که می‌خواهید یاد بگیرید چیزی را یاد بگیرید که می‌خواهید درک خود را بهبود ببخشید

really the goal is to get to certainty that you  feel confident about something so it's great to  

واقعاً هدف این است که اطمینان حاصل کنید که در مورد چیزی احساس اطمینان می‌کنید، بنابراین یادگیری  عالی است

learn new information but when you when you learn  something new make sure you really feel confident  

اطلاعات جدید اما زمانی که چیز جدیدی یاد می‌گیرید مطمئن شوید که واقعاً

about what that means and then you will enjoy it  even more and that way You' be starting uh you  

در مورد معنای آن احساس اطمینان می‌کنید و سپس از آن لذت بیشتری خواهید برد و به این ترتیب

can use that thing as well easygoing is another  way to talk about yep take it easy take it easy  

می‌توانید از آن چیز نیز استفاده کنید راحت‌تر راه دیگری برای صحبت کردن است بله راحت باش آسان بگیر

means to relax take it easy that is a lyric a  miracul song I see but very good very good uh  

معنی آرامش گرفتن آسان است که یک متن ترانه معجزه آسا است که من می بینم اما خیلی خوب است خیلی خوب اوه   بیایید

let's see again good morning teacher I'm watching  this from coob nice to see there Ohio gas uh from  

دوباره ببینیم صبح بخیر معلم من دارم این را از

Nagasaki Victor let's see I found out about your  channel like two weeks ago since then I try to  

کوب تماشا می کنم. ویکتور بیایید ببینیم مانند دو هفته پیش از کانال شما مطلع شدم، از آن زمان تاکنون سعی می کنم

watch at least one video a day well maybe pick  some shorter ones cuz these live videos are are  

حداقل یک ویدیو در روز ببینم، شاید چند ویدیوی کوتاهتر را انتخاب کنم زیرا این ویدیوهای زنده

like over an hour long but if you're I don't  know walking or you can use it like a podcast  

بیش از یک ساعت هستند، اما اگر شما هستید، من نه راه رفتن را بلد نیستی یا می‌توانی مانند پادکست از آن استفاده کنی.

I try to make it so I'm not uh like if even if  you're not watching in the video you can still  

من سعی می‌کنم آن را درست کنم تا دوست نداشته باشم حتی اگر در ویدیو را تماشا نمی‌کنید، باز هم می‌توانید

learn something from it but all ran again I'm  sure we all will remember today's lesson hope  

چیزی از آن یاد بگیرید، اما همه دوباره اجرا شدند، مطمئن هستم که ما همه درس امروز را به یاد خواهند آورد

so what Rockman Mega Man look at that K chah  Rockman yes one of my favorite games uh from  

پس مگا من راکمن به آن کی چاه چه نگاه می‌کند راکمن بله یکی از بازی‌های مورد علاقه‌ام اوه از

when I was a little kid and uh pedrino says a slow  down are you telling me to slow down I'm speaking  

زمانی که بچه کوچک بودم و اوه پدرینو می‌گوید یک آهسته آیا به من می‌گویی سرعت را کم کنم من

too quickly let me know okay so let's continue so  we covered let's see I think five or six of these  

هم دارم صحبت می‌کنم   سریع به من خبر بده خب پس بیایید ادامه دهیم تا پوشش دادیم بیایید ببینیم فکر می کنم پنج یا شش مورد از اینها

so far where are we on our list uh yes we've  done six and now let's see would do something

تا کنون در لیست ما کجا هستیم، بله، ما شش کار را انجام دادیم و حالا بیایید ببینیم کاری احمقانه انجام می شود،

stupidly so you make a mistake you feel bad  about doing something oh no I did something  

بنابراین شما احساس می کنید اشتباه می کنید بد در مورد انجام کاری اوه نه من

stupidly I did something stupidly all right  there are different uh different ways of  

کاری احمقانه انجام دادم.

expressing this as well just like all of the  other phrases we've covered uh but we'll just  

talk about let's see uh let's see what's a good  expression I could use cuz there are a couple  

ببینید چه تعبیر خوبی است که می‌توانم استفاده کنم چون چند تا متفاوت وجود دارد،

different ones actually I'll give you a moment  to see if anybody can and think of anything so  

در واقع یک لحظه به شما فرصت می‌دهم تا ببینید آیا کسی می‌تواند و به چیزی فکر می‌کند،

when you do something stupidly to do something  stupidly so I like uh was talking to some girl  

وقتی شما کاری احمقانه انجام می‌دهید تا کاری را انجام دهید. دختر

I wanted to impress her but I I don't know I  forgot my own name and I was very nervous and  

من می خواستم او را تحت تأثیر قرار دهم اما نمی دانم اسم خودم را فراموش کردم و خیلی عصبی بودم و چنین کاری انجام دادم

I I did something like that so how how silly of  me uh is a little bit different how silly of me  

پس چقدر احمقانه من کمی متفاوت است چقدر احمقانه من

is is a less uh it's like a less severe or a  less strong example of this so if you really  

کمی متفاوت است. مثل یک مثال کمتر شدید یا کم‌تر قوی‌تر از این، بنابراین اگر واقعاً

did something stupid like that's not like an  example of doing something in like a silly  

کار احمقانه‌ای مثل آن انجام داده‌اید، مانند  انجام کاری به

way it's like ah how silly of me I forgot to  I don't know turn off the water or something  

روش احمقانه  نیست، مثل این است که آه چقدر احمقانه من را فراموش کردم نمی‌دانم آن را خاموش کنید آب یا چیزی

like that all right so it's like I made like a  silly maybe careless mistake but it's probably  

شبیه به آن خیلی خوب است، پس مثل یک اشتباه احمقانه و شاید سهل انگارانه مرتکب شدم، اما احتمالاً آنقدرها هم

not that big of a deal but typically people  feel worse about doing something oh that was  

بزرگ نیست، اما معمولاً مردم احساس بدتری نسبت به انجام کاری دارند، آه که به

kind of stupid of me you know so you can use it  but you will hear expressions like that like oh  

نوعی از من احمقانه بود، می‌دانید که می‌توانید از آن استفاده کنید. اما شما عباراتی مانند این را خواهید شنید، مثل اوه

how silly of me you're talking about something  usually that happened that's not that big of a  

چقدر احمقانه از من دارید در مورد چیزی صحبت می کنید معمولاً اتفاقی افتاده که آنقدرها هم مهم نیست

deal yeah so we might mess something up to  do something stupidly so you can mess up

بله، بنابراین ممکن است کاری را به هم بزنیم تا کاری احمقانه انجام دهیم تا شما بتوانید چیزی را که

something thought I'd give you  like a uh maybe like a kind of  

فکر می کردم به هم بزنید به شما مثل یک اوه شاید شبیه

more interesting one uh or  to make make a make like a

جالب‌تر باشد آه یا برای اینکه اشتباهی مانند یک

boneheaded boneheaded

سر استخوانی سر استخوانی انجام دهید

mistake all right so this is a little  SL slly different than just like to do  

خیلی خوب است، بنابراین این کمی SL متفاوت از انجام

something stupidly but I just wanted to give a  wide range of things you could do uh so to do  

کاری احمقانه است، اما من فقط می‌خواستم یک عریض به شما بدهم. طیف وسیعی از کارهایی که می‌توانید انجام دهید، بنابراین برای انجام

something stupidly to make a boneheaded mistake  you can think of yourself like having like a hard  

کارهای احمقانه‌ای برای انجام یک اشتباه سر استخوانی، می‌توانید تصور کنید که مانند یک

kind of I don't know almost stupid head you  made a boneheaded mistake so typically if you  

سر سخت   نمی‌دانم تقریباً احمقانه، شما یک اشتباه سر استخوانی انجام داده‌اید، بنابراین معمولاً اگر

do something like a particular thing you do it  wrong you do it badly uh especially if you made  

کاری شبیه به کار خاصی که شما آن را اشتباه انجام می‌دهید، آن را بد انجام می‌دهید، مخصوصاً اگر

a mistake so this is different from not knowing  how to do something so if I'm just learning if  

اشتباهی مرتکب شده باشید، بنابراین این با ندانستن نحوه انجام کاری متفاوت است، بنابراین اگر من تازه یاد می‌گیرم اگر

I'm new at a company and I I put some paper in  the wrong box or something that's not really a  

در یک شرکت جدید هستم و مقداری کاغذ در آن شرکت قرار داده باشم. جعبه اشتباه یا چیزی که واقعاً یک

boneheaded mistake I just don't know I'm learning  how to do something but if I should know how to  

اشتباه سر استخوانی نیست، فقط نمی‌دانم دارم یاد می‌گیرم که چگونه کاری را انجام دهم، اما اگر باید بدانم چگونه

do something but I do it incorrectly uh I'm  making a boneheaded mistake yeah so like if  

کاری را انجام دهم، اما آن را به اشتباه انجام می‌دهم، اوه، اشتباه بزرگی مرتکب می‌شوم، بله، مثل اینکه

you if you go the go the wrong direction in a  street or something yes that would be a pretty  

اگر در خیابان یا چیزی به سمت اشتباه بروید، بله، این یک اشتباه بسیار بزرگ خواهد بود،

boneheaded mistake especially if I'm driving the  wrong way to make a boneheaded mistake all right  

به خصوص اگر من در مسیر اشتباهی رانندگی کنم تا یک اشتباه سر استخوانی انجام دهم، خوب

now a similar a similar thing instead of say like  a boneheaded mistake you can say to pull a bon

حالا یک چیز مشابه به جای گفتن مثل یک سر استخوانی اشتباهی که می‌توانید بگویید برای کشیدن

headed a boneheaded move so to to  talk about like a movement or an  

سر استخوان یک حرکت سر استخوانی بنابراین به صحبت کردن در مورد آن مانند یک حرکت یا یک

action similar kind of thing to pull a  boneheaded move uh so a mistake might  

عمل مشابه چیزی شبیه به کشیدن یک حرکت سر استخوانی است، بنابراین ممکن است یک اشتباه

be like a particular wrong thing that  you did yeah screw up is another good

مانند یک کار اشتباه خاص باشد که شما انجام دادید مثال خوب دیگری

example so like these are all similar stupidly  like you you probably would rarely hear like  

مانند اینها همه شبیه شما احمقانه هستند، احتمالاً به ندرت می‌شنوید که

oh he did something stupidly you know but this is  just kind of a a a more like kind of grammatically  

او کار احمقانه‌ای انجام داده است، اما این به نوعی شبیه‌تر از نظر گرامری است

in a textbook example kind of way of explaining it  and these are the more native conversational ways  

در یک کتاب درسی مثالی برای توضیح آن است. روش‌های مکالمه‌ای بومی‌تر

of saying these things but yes to do something in  again I could be doing something badly you make a  

برای گفتن این چیزها، اما بله، برای انجام کاری دوباره  من ممکن است کار بدی انجام دهم، شما

mistake uh or like you're just doing it wrong or  you're not very good doing that particular thing  

اشتباه می‌کنید یا مثل اینکه دارید آن کار را اشتباه انجام می‌دهید یا در انجام آن کار خاص خیلی خوب نیستید

so you screw something up you mess something  up you make a boneheaded mistake or pull a  

بنابراین اشتباه می‌کنید. چیزی را به هم می ریزید، چیزی را به هم می ریزید  یک اشتباه سر استخوانی می کنید یا یک

boneheaded move so to pull a particular move so  like you could pull a good move on someone you  

حرکت سر استخوانی می کشید تا یک حرکت خاص را بکشید تا مانند اینکه بتوانید حرکت خوبی را روی کسی بکشید

could pull a particular thing it just means to  do some kind of action to pull some kind of move  

بتوانید یک چیز خاص را بکشید، این فقط به این معنی است که یک نوع عمل انجام دهید تا مقداری را بکشید. نوعی حرکت

it's like he pulled a move on someone this is  like a very casual kind of it sounds weird to  

مثل این است که او یک حرکتی را روی شخصی انجام داده است. این یک حرکت بسیار معمولی است برای

non-native speakers because typically they talk  about pulling as a physic iCal pulling something  

غیر بومی‌ها عجیب به نظر می‌رسد، زیرا معمولاً آنها درباره کشیدن به عنوان یک iCal فیزیکی در حال کشیدن چیزی صحبت می‌کنند

but we're talking about doing an action to pull  a move isn't that interesting and this is what  

اما ما در مورد انجام عملی برای کشیدن صحبت می‌کنیم. یک حرکت چندان جالب نیست و این همان چیزی است که

you will learn as you have a situation you will  hear different natives describe that situation in  

شما یاد خواهید گرفت وقتی موقعیتی دارید  می‌شنوید که بومیان مختلف آن موقعیت را به

different ways to pull a move or to do an action  all right let me go back hit up anything else uh  

روش‌های مختلف توصیف می‌کنند تا حرکتی را انجام دهند یا انجام یک عمل را انجام دهند.

let's see a brain fart yes so if you have like  a uh you make an example of of like a mistake  

بیایید یک گوز مغزی را ببینیم بله، بنابراین اگر شما مانند یک گوز مغزی دارید، مثالی از مثل یک اشتباه می‌زنید

or something like you should have known something  or you just forgot like oh now was kind of a brain  

یا چیزی شبیه به چیزی شبیه به آن که باید چیزی را می‌دانستید یا فقط فراموش کرده‌اید که اوه اکنون نوعی مغز بود   گوز مغزی یک گوز مغزی

fart a brain fart a brain fart let's see uh let's  see yo yo what is that what's that what's that  

یک گوز مغزی ببین آه بیا ببینیم یو یو چیه اون چیه اون چیه

middle kanji Y what it is is that like your your  work or whatever why is it it's really like hard  

کانجی وسط ی چیه که شبیه کار توست یا هرچیزی که واقعا سخته

to read read kanji on here because it's so tiny  let's see tubasa KOB is gorgeous I think I'm just  

خوندن کانجی اینجا رو بخون چون خیلی ریزه. بیایید ببینیم توباسا KOB فوق العاده است فکر می‌کنم من فقط

a kid living in Yokohama how old are you tuasa  I can't tell from your picture too let's see ah  

بچه‌ای هستم که در یوکوهاما زندگی می‌کنم تواسا چند سالته از روی عکست هم نمی‌توانم بفهمم بیایید ببینیم آه   باشه

okay well hopefully you should be you should  be working right now don't watch don't watch  

خوب امیدوارم همین الان کار می‌کنید، تماشا نکنید ویدیوها را تماشا نکنید،

videos unless you're unless you're just enjoying  this let's see uh which one is a funny way to  

مگر اینکه شما مگر اینکه فقط از این لذت می برید بیایید ببینیم کدام یک راه خنده دار برای

admit the mistake yeah well you could just say  like and often uh nowadays recent you will hear  

اعتراف اشتباه است، بله، خوب می توانید بگویید لایک کنید و اغلب آه این روزها می شنوید

like my bad uh especially younger people will  use this a lot my bad or you will just hear my

مثل بد من، مخصوصاً افراد جوانتر از آن استفاده زیادی می کنند. بد من یا تو فقط

mistake uh and or just my fault so you want to  take responsibility for that thing if that's  

اشتباه من و یا فقط تقصیر من را می‌شنوی، بنابراین می‌خواهی مسئولیت آن چیز را بپذیری اگر این همان کاری است که

what you're trying to do yeah my bad my mistake  my mistake my fault so if you're just trying to  

می‌خواهی انجام دهی بله اشتباه من اشتباه من اشتباه من اشتباه من است، پس اگر فقط سعی می‌کنی

admit that you did something badly and take  responsibility for that you can say it that  

بپذیرید که کار بدی انجام داده‌اید و مسئولیت آن را بپذیرید، می‌توانید آن را بگویید.

way all right let's see oh you're 24 what do  you do tuasa you should be working right now  

خوب، بیایید ببینیم اوه شما 24 ساله هستید، چه کار می‌کنید،

are you are you working actually I guess today is  a holiday it's a it's I don't know what holiday  

شما باید همین الان کار کنید. من نمی دانم چه تعطیلاتی

it is but it's a it's a holiday today and udti  from Georgia all right let's see after two months  

است   اما امروز تعطیل است و udti از گرجستان خیلی خوب است، ببینیم بعد از دو ماه

of consecutive learning I made a lot of progress  thank you glad to hear it look at that xdl is back  

یادگیری متوالی، پیشرفت زیادی کردم متشکرم از شنیدن آن خوشحالم که xdl برگشته است

in the house still learning every day it feels  a you mean like awesome H really nice glad to  

در خانه هنوز هر روز یاد می‌گیرم، احساس می‌کنی خیلی عالی هستی. واقعاً خوشحالم که

hear Alejandro yo Drew what's up greetings from  Mexico nice to see you there over the Bleak sea  

شنیدم الخاندرو یو درو چه خبر است سلام از مکزیک خوشحالم که شما را آنجا بر فراز دریای تاریک می‌بینم

ah I didn't mean to do that yes you can say that  as well Victor I didn't mean to do that and this  

آه، نمی‌خواستم این کار را انجام دهم. که همچنین ویکتور، من قصد نداشتم آن کار را انجام دهم و این

is a really good expression actually because you  can use this with I didn't mean to do something or  

بیان واقعاً خوبی است در واقع زیرا می‌توانید از آن استفاده کنید با من قصد نداشتم چیزی را انجام دهم یا

I didn't mean to say something you will hear this  in songs as well uh like like baby baby I didn't  

من قصد نداشتم چیزی بگویم که شما این را در آهنگ‌هایی خواهید شنید  خوب آه مثل عزیزم من قصد

mean I I didn't mean to do that baby you know like  I didn't want to do that it wasn't my intention I  

نداشتم این کار را انجام دهم، شما می دانید که دوست نداشتم این کار را انجام دهم، من

didn't mean to do that thing I didn't mean to do  that all right let's move on move on continue I  

قصد نداشتم این کار را انجام دهم. منظورم این است که انجام دهیم خیلی خب بیایید ادامه دهیم ادامه دهیم

don't want to make a boneheaded move and just like  stay on the same thing for too long here all right  

نمی‌خواهم حرکتی بی‌سابقه انجام دهم و دقیقاً مانند برای مدت طولانی روی همان چیزی بمانم، بسیار خب

let's see what we have next here I think we only  have a few left let's see what do we have here  

بیایید ببینیم بعد اینجا چه خواهیم داشت، فکر می‌کنم فقط چند مورد داریم چپ بیایید ببینیم اینجا چه داریم

uh let's see what do something excessively oh  that was a good one let's see you're being like  

اوه بیایید ببینیم چه کاری بیش از حد انجام می‌دهیم، اوه، این کار خوب بود، بیایید ببینیم که شما

excessive excessively let me write this better  for you I know people will complain about my

بیش از حد بیش از حد شبیه هستید، بگذارید این را بهتر بنویسم برای شما می‌دانم که مردم از نوشته‌های من شکایت خواهند کرد

writing so to do something excessive you're  doing something excessively uh excessive just  

تا کاری بیش از حد انجام دهند. شما در حال انجام کاری بیش از حد هستید، آه بیش از حد، فقط به این

means you're doing something like in excess it's  more than you need so if I have a a cup of water  

معنی است که شما در حال انجام کاری بیش از حد است، این بیش از نیاز شماست، بنابراین اگر من یک فنجان آب در

here and I start pouring stuff into it I can  fill up the water here it's going up and now W  

اینجا داشته باشم و شروع به ریختن مواد در آن کنم، می‌توانم آب را در اینجا پر کنم، آب بالا می‌رود و اکنون W

now all the water is pouring out the top because  I've added an excessive amount of water so I put  

اکنون تمام آب از بالا می‌ریزد، زیرا من مقدار زیادی آب اضافه کرده‌ام، بنابراین مقدار زیادی آب اضافه کرده‌ام،

in too much okay so what's an a a great way to  say this to do something excessively so we're  

بنابراین یک راه عالی برای گفتن این جمله برای انجام کاری بیش از حد است، بنابراین ما

doing something too much more than needs to be  done I'll just give you an example here to go

کارهای بسیار بیشتری انجام می‌دهیم. از آنجایی که باید انجام شود، فقط یک مثال در اینجا برای شما می‌آورم که

overboard to go overboard so we might go  overboard with something I might go overboard  

بیش از حد مجاز است، بنابراین ممکن است در مورد چیزی که من ممکن است

with the spices in a salad or a soup or a meal or  something so I'm going overboard uh with all the  

با ادویه‌های موجود در سالاد، سوپ، غذا یا چیزی زیاده‌روی کنم، زیاده روی کنیم، بنابراین من می‌روم. اوه با همه

presents I'm giving to my friend for his birthday  I'm doing it too much I'm giving him too much I'm  

هدایایی که برای تولد دوستم به دوستم می‌دهم من این کار را خیلی زیاد انجام می‌دهم، خیلی به او می‌دهم، من   می‌روم

going overboard overboard so you can think about  this overboard typically we have it's a similar  

در دریا، بنابراین شما می‌توانید به این کشتی فکر کنید، معمولاً ما داریم این یک

boat example from before so you're inside the boat  you're okay but look at that oh no now something's  

قایق مشابه است. به عنوان مثال از قبل، بنابراین شما در داخل قایق هستید شما خوب هستید، اما ببینید اوه نه، اکنون چیزی

like it's going over the side of the boat it's  too much it's going overboard going overboard  

مثل این است که از کناره قایق می گذرد، خیلی زیاد است، بیش از حد از قایق عبور می کند

to do something excessively to go overboard sort  of generously yes you could you could say that  

برای انجام کاری بیش از حد برای عبور از قایق به نوعی سخاوتمندانه بله می توانید بگویید که

typically uh and again like the vocabulary so we  have something like go overboard and even that  

معمولاً واژگان را دوست دارید، بنابراین ما چیزی داریم مانند رفتن به حد مجاز و حتی این

by itself it could mean a good thing or it could  mean a bad thing it just depends on the context  

به خودی خود می تواند به معنای یک چیز خوب یا بد باشد، فقط به زمینه بستگی دارد

it depends on the situation so to go overboard  with something I might go overboard with love  

بستگی به موقعیت دارد. زیاده روی کردن با چیزی ممکن است با عشق

for my children so if I love them I just love them  too much you know I love them so much I'm going  

به فرزندانم زیاده روی کنم، بنابراین اگر آنها را دوست دارم خیلی دوستشان دارم، می دانید که خیلی آنها را دوست دارم،

overboard now most people would think that's a  good thing maybe you can never love your children  

اکنون بیشتر مردم فکر می کنند این چیز خوبی است، شاید هرگز نتوانید فرزندانتان را

too much but uh maybe you do go overboard with  like I don't know buying stuff you don't need or  

بیش از حد دوست داشته باشید، اما شاید شما زیاده روی کنید، مثلاً نمی‌دانم چیزهایی را که نیاز ندارید بخرید یا

other things like that so it just depends uh  but yes you've got it right so it could mean  

چیزهای دیگری مانند آن، بنابراین بستگی دارد آه، اما بله، درست فهمیده‌اید، بنابراین می‌تواند به معنای

generously or it could be doing something stupidly  is overdose something related only with drugs well  

سخاوتمندانه باشد یا ممکن است انجام کاری احمقانه باشد، مصرف بیش از حد، چیزی که فقط به مواد مخدر مربوط می‌شود،

again like you could usually usually vocabulary  has some kind of root so there's typically a a  

باز هم مثل شما معمولاً معمولاً واژگان ریشه‌ای دارند، بنابراین معمولاً

situation that happens we'll just put s for  situation here and then from that uh we will  

موقعیتی وجود دارد که اتفاق می‌افتد، ما فقط s را برای موقعیت در اینجا قرار می‌دهیم و سپس از آن می‌گیریم.

get some kind of vocabulary so we've been covering  this in this video usually I'm talking about this  

نوعی واژگان، بنابراین ما این را در این ویدیو پوشش داده‌ایم، معمولاً من در مورد این صحبت می‌کنم

we begin with a situation something happens  how do we describe that thing and then we get  

ما با یک موقعیت شروع می‌کنیم، اتفاقی می‌افتد چگونه آن چیز را توصیف کنیم و سپس

from this we might even use this vocabulary in  related situations so like the overdose example  

از این نتیجه می‌گیریم که حتی ممکن است از این واژگان در موقعیت‌های مرتبط استفاده کنیم. مانند مثال اوردوز

uh the beginning situation is somebody takes too  many drugs and they die okay so they overdosed  

آه، شرایط ابتدایی این است که کسی داروهای زیادی مصرف می‌کند و او خوب می‌میرد، بنابراین در مورد

on something so then we get the vocabulary of over  dose so this is actually two things if you look at  

چیزی بیش از حد مصرف کرده‌اند، بنابراین واژگان بیش از دوز را دریافت می‌کنیم، بنابراین اگر به آن نگاه کنید، این در واقع دو چیز است اگر به آن نگاه کنید

it to do something too much you over do something  all right like I'm going overboard over here it's  

تا کاری را بیش از حد انجام دهید. کاری را انجام دهید، مثل اینکه من در اینجا زیاده روی می کنم،

like more than you need okay so we can also like  this I I don't actually know and and sometimes I  

بیشتر از چیزی است که شما نیاز دارید، خوب است، بنابراین ما نیز می توانیم این را دوست داشته باشیم، من در واقع نمی دانم و گاهی اوقات به

I think of vocabulary like what's a good way  to help people understand it even if the the  

واژگانی فکر می کنم که راه خوبی برای کمک به مردم برای درک آن است. اگر

actual origin of the word might be different so  we can talk about being like above bored or just  

خاستگاه واقعی کلمه ممکن است متفاوت باشد، بنابراین ما می‌توانیم در مورد بی حوصلگی یا

bored by itself of of like a proper level of  something and then you go beyond that you're  

بی حوصلگی به خودی خود از سطح مناسبی از چیزی صحبت کنیم، و سپس از آن فراتر می‌روید که

doing too much all right so in a similar way  we have like a regular dose of medicine so a  

خیلی خوب انجام می‌دهید. به روش مشابه، ما مانند یک دوز معمولی از دارو داریم، بنابراین یک

dose so just this part over here so a regular  dose of headache medicine might be one or two  

دوز، بنابراین فقط این قسمت در اینجا، بنابراین یک دوز معمولی از داروی سردرد ممکن است یک یا دو

pills if I have a headache I will take a dose or  maybe two doses of that so the proper dose the  

قرص باشد، اگر سردرد داشته باشم، یک دوز یا شاید دو دوز از آن را مصرف کنم. دوز مناسب

amount of something and typically we talk about  a dose of something uh it's from the situation  

مقدار چیزی را مصرف کنید و معمولاً در مورد یک دوز چیزی صحبت می‌کنیم، آهان، این ناشی از وضعیت

of giving medicine all right but you might have a  dose of something like you need a dose of cookies  

دادن دارو است، اما ممکن است شما یک دوز چیزی مانند نیاز به یک دوز کلوچه داشته باشید

you need a dose of sunshine in your life okay so I  can take this idea from the situation of medicine  

شما در زندگی خود به یک دوز آفتاب نیاز دارید، خوب بنابراین می‌توانم این ایده را از وضعیت پزشکی بگیرم

we get the idea or the phrase of dose but then  we can apply that in other situations and this  

ما ایده یا عبارت دوز را دریافت می‌کنیم، اما سپس می‌توانیم آن را در موقعیت‌های دیگر اعمال کنیم و به این صورت است که

is how you start thinking more like a native  because you're beginning with a situation you  

شما بیشتر شبیه یک بومی فکر می‌کنید زیرا با موقعیتی شروع می‌کنید که

learn the vocabulary we get from that and then  how we might apply that in other situations so  

یاد می‌گیرید. واژگانی که از آن به دست می‌آوریم و سپس  اینکه چگونه می‌توانیم آن را در موقعیت‌های دیگر به کار ببریم، به طوری که مصرف

to overdose means to take too much but I could  overdose on lots of things I could overdose on  

بیش از حد به معنای مصرف بیش از حد است، اما من می‌توانم در بسیاری از چیزهایی که می‌توانم بیش از حد قند مصرف کنم،

sugar maybe I eat too much sugar I especially  over Thanksgiving people overdose on Turkey you  

ممکن است قند زیادی بخورم، مخصوصاً به دلیل مصرف بیش از حد افراد در روز شکرگزاری. ترکیه

might hear that on the news so if you're in the  United States tomorrow uh you might hear people  

ممکن است این را در اخبار بشنوید، بنابراین اگر فردا در ایالات متحده هستید، ممکن است افرادی را بشنوید   که دوست دارید

like well if you didn't overdose on turkey and  stuffing and other delicious Thanksgiving food  

اگر در مصرف بوقلمون و قیمه و سایر غذاهای خوشمزه روز شکرگزاری زیاده روی نکرده باشید

you should come out and you know do something  whatever that thing is all right but yes so we  

باید بیرون بیایید و می دانید هر کاری را انجام دهید. همه چیز درست است، اما بله، بنابراین ما   به

this is why like often Learners will be  beginning with some vocabulary and they  

همین دلیل است که معمولاً زبان‌آموزان با مقداری واژگان شروع می‌کنند و

don't really understand where that vocabulary  comes from so they don't know how to play with  

واقعاً نمی‌دانند که این واژگان از کجا آمده است، بنابراین نمی‌دانند چگونه با

the words the way natives do but I'm trying to  get you to think about it in the opposite way  

کلماتی که بومی‌ها انجام می‌دهند، بازی کنند. من سعی می‌کنم شما را وادار کنم که برعکس درباره آن فکر کنید.

we begin with the situation the vocabulary comes  from that situation and then we can apply that  

ما با موقعیتی شروع می‌کنیم که واژگان از آن موقعیت می‌آیند و سپس می‌توانیم آن

vocabulary in various related situations  okay hopefully that makes sense uh let's

واژگان را در موقعیت‌های مختلف مرتبط به کار ببریم، امیدوارم که منطقی باشد، بیایید

see and okay I think I got that Alejandra I  didn't mean to hurt your feelings yes that's  

ببینیم و خوب، فکر می‌کنم من متوجه شدم که الخاندرا قصد صدمه زدن به احساسات شما را نداشتم بله این

true you also hear that in song lyrics ilder uh  hi there Drew let's get some new aha moments with  

درست است، شما همچنین می‌شنوید که در متن آهنگ قدیمی‌تر اوه  سلام درو بیایید لحظات جدیدی را با

you hopefully I've shared a few if any of this  vocabulary is new for you or if not then maybe  

شما تجربه کنیم، امیدوارم اگر هر یک از این واژگان برای شما جدید است، چند مورد از این واژگان را به اشتراک گذاشته باشم. شما یا اگر نه، شاید

your English is already at an awesome level and  you're already using these things perfectly but  

انگلیسی شما در حال حاضر در سطح عالی است و شما در حال حاضر به خوبی از این چیزها استفاده می کنید،

hopefully I can extend or increase or improve uh  the amount of certainty you feel about things you  

امیدوارم بتوانم میزان اطمینانی که در مورد چیزهایی که

can give that uh each time you feel a bit  more certain that's when you get that aha  

هر بار که احساس می کنید می توانید به آن بدهید، افزایش یا افزایش یا بهبود بخشم. کمی مطمئن‌تر زمانی است که شما آن لحظه آها را دریافت می‌کنید،

moment so you can have an aha moment about the  same vocabulary as you feel stronger and more  

بنابراین می‌توانید یک لحظه آها درباره همان واژگانی داشته باشید که در مورد آن احساس قوی‌تر و

confident about it so maybe you hear like the word  overdose and then you hear oh look at that I can  

اعتماد به نفس بیشتری می‌کنید، بنابراین شاید کلمه Overdose را بشنوید و سپس بشنوید اوه ببینید که من می‌توانم از آن

use overdose on sugar overdose on music overdose  on coffee overdose on anything else but typically  

استفاده کنم. مصرف بیش از حد قند مصرف بیش از حد در موسیقی، مصرف بیش از حد قهوه در مورد هر چیز دیگری، اما معمولاً

we're talking about overdosing on something like  you just get too much of it and often it's a like  

ما در مورد مصرف بیش از حد چیزی مانند  صحبت می کنیم که شما فقط مقدار زیادی از آن را دریافت می کنید و اغلب

a maybe a positive thing to overdose on Love or  Whatever xdl again yesterday I played Call of  

ممکن است یک چیز مثبت باشد که دوباره دیروز در مورد Love یا Whatever xdl مصرف کنید. من Call of   Duty را بازی کردم، روی

Duty I clicked the start button but Activision  doesn't want me to enter the game they just  

دکمه شروع کلیک کردم، اما Activision نمی‌خواهد وارد بازی شوم، آنها فقط  می‌خواهند

want to make some bugs so more people can buy  their cood products yeah good old Call of Duty  

برخی اشکال ایجاد کنند تا افراد بیشتری بتوانند محصولات خوب آنها را بخرند.

I've actually never played Call of Duty uh I did  play back in college I played a lot of uh Counter  

Duty uh من در کالج بازی کردم خیلی Uh Counter Strike بازی کردم

Strike which I enjoyed I I probably enjoyed that  too much I overdosed on Counter Strike I think I  

که از آن لذت بردم احتمالاً از آن خیلی لذت بردم در Counter Strike زیاده روی کردم فکر می کنم  فکر می کنم

think I played it too much uh but lately I didn't  answer this question I think last week but the the  

خیلی زیاد بازی کردم اما اخیراً به این سؤال پاسخ ندادم. هفته گذشته فکر کنید، اما

video game that I've been playing actually not so  much recently but I was playing is Sniper Elite 4  

بازی ویدیویی که اخیراً بازی می‌کردم نه چندان زیاد اما بازی می‌کردم، Sniper Elite 4 است،

so I was enjoying that game uh let's see buan says  over the limit right yes so you're doing you're  

بنابراین از آن بازی لذت می‌بردم. دوباره

doing something too much what a nice conspiracy  yes some interesting things that companies do to  

انجام کاری بیش از حد، چه توطئه خوبی است بله، چند کار جالب که شرکت‌ها انجام می‌دهند تا

try to get more money out of people all right uh  let's see hray says today is labor Thanksgiving  

سعی کنند پول بیشتری از مردم دریافت کنند، خب، بیایید ببینیم که هی می‌گوید امروز روز شکرگزاری کارگری است

day here in Japan oh okay originally celebrated as  the Harvest Festival in the Imperial family well  

اینجا در ژاپن، اوه اوکی در ابتدا به عنوان جشنواره برداشت در ژاپن جشن گرفته می‌شد. خانواده امپراتوری خوب

thank you I may forget that but that's it's easier  to remember it's okay we got Thanksgiving uh in  

متشکرم، ممکن است این را فراموش کنم، اما این آسان تر است  به خاطر بسپاریم، اشکالی ندارد، ما جشن شکرگزاری را در

Japan I guess uh I don't know if they would call  that I don't know I don't know the what's the name  

ژاپن گرفتیم، حدس می‌زنم آه، نمی‌دانم آیا آنها تماس می‌گیرند که نمی‌دانم نمی‌دانم نامش چیست

of that you can tell me the Japanese name for that  so they like the Japanese uh name for the English  

از آن می‌توانید نام ژاپنی آن را به من بگویید تا آنها نام ژاپنی uh را برای انگلیسی‌ها دوست داشته باشند

Thanksgiving is kanasa uh but let's see I don't  I don't know what actually what day it is um what  

شکرگزاری کاناسا است، اما ببینیم نمی‌دانم  نمی‌دانم واقعاً چه روزی است.

what they call it in in Japanese for this day then  dose and dosis means the same I don't know what a  

به ژاپنی برای این روز، دوز و دوز به همان معناست. نمی‌دانم

dose a doses Oh you mean doses like you're talking  about multiple doses uh but the former is English  

دوز یک دوز چیست، اوه، منظور شما از دوزهایی است که در مورد چندین دوز صحبت می‌کنید، اما اولی انگلیسی است

and the latter is Spanish ah okay yeah I don't  know if that if that means the same thing or not  

و دومی اسپانیایی است، خب، بله، من نمی‌دانم. نمی‌دانم اگر این به همان معناست یا نه،

but maybe it does you need a dose of coffee that's  true you could give someone a dose of someone or  

اما شاید به یک دوز قهوه نیاز داشته باشید، درست است، می‌توانید به کسی مقداری از چیزی را بدهید یا به

recommend someone get a dose of something  Alejandra says gotcha now Drew thanks God  

کسی توصیه کنید که یک دوز از چیزی دریافت کند.

to hear it if I painted a surface excessively did  I go overboard yes so if you if you did something  

اگر سطحی را بیش از حد رنگ آمیزی کردم، زیاده روی کردم، بله، بنابراین اگر کاری انجام دادید،

like if you put 30 layers of paint on something  when you only need one or two yes you're going  

مثلاً اگر 30 لایه رنگ روی چیزی قرار دهید، زمانی که فقط به یک یا دو لایه نیاز دارید، بله،

overboard with paint you're going overboard with  the painting you can describe it both both ways  

رنگ را زیاده‌روی می‌کنید. نقاشی را می‌توانید به هر دو صورت توصیف کنید

uh can we say you need a dose of sleep yes you  certainly could you can you can ask or recommend  

آیا می‌توانیم بگوییم به یک دوز خواب نیاز دارید، بله، مطمئناً می‌توانید می‌توانید بپرسید یا توصیه کنید

people get a dose of all kinds of things you  need a dose of dose of sugar you need a dose  

مردم مقداری از انواع چیزهایی را دریافت کنند که شما به یک دوز قند نیاز دارید مقدار

of happiness you need a dose of lunch or you need  a dose of anything else and the point is uh even  

خوشحالی شما به یک دوز ناهار نیاز دارید یا به مقداری از هر چیز دیگری نیاز دارید و نکته اینجاست که حتی

if it's not like a commonly used phrase native  speakers will understand what you mean and they  

اگر این مثل یک عبارت رایج نباشد، افراد بومی منظور شما را می‌فهمند و

will think oh like this person is understanding  the language like a native rather than trying to  

فکر می‌کنند آه مثل این که این شخص زبان را می‌فهمد مثل یک بومی به جای اینکه سعی کنید

repeat some phrases that they learned somewhere uh  let's see yes you could overdose on work as well  

عباراتی را که در جایی یاد گرفته‌اند تکرار کنید، بیایید ببینیم بله، شما هم می‌توانید در کار

people are really en enjoying the overdose work  dos is an overdose but very good it makes it more  

اوردوز کنید. مردم واقعاً از مصرف بیش از حد لذت می‌برند.

memorable Jamie says is yawning acceptable manner  in English-speaking countries I had a lesson on I  

در کشورهای انگلیسی زبان من درسی داشتم در مورد صحبت کردن خمیازه

talky and the teacher kept yawning so curious uh  well I wouldn't I wouldn't just be yawning in like  

in a meeting or in a lesson or something like that  if I'm yawning I'm you know I'm going to cover my  

کشیدن من می دانم که می خواهم جلوی

mouth or try to you know let me move out of the  camera or something uh but I wouldn't no it's  

دهانم را بگیرم یا سعی کنم بدانم اجازه دهید از دوربین خارج شوم یا چیزی آهان اما من نمی خواهم نه

it's not like a um I don't know not a polite thing  to do uh but I remember because I hated my French  

این مثل یک امم نیست نمی دانم یک چیز مؤدبانه نیست اوه، اما یادم می‌آید چون

class in high school I used to sit in the front  of my class and try to I just like pretend to  

در دبیرستان از کلاس فرانسه متنفر بودم، جلوی کلاسم می‌نشستم و سعی می‌کردم وانمود کنم که خمیازه می‌کشم

yawn and I would make the teacher yawn to mess up  the lesson a little bit and I had some fun doing  

و معلم را وادار می‌کردم خمیازه بکشد تا درس را کمی به هم بزنم. من از انجام دادن آن لذت بردم

that I hated that class all right says Ah again  overdose on or overdose up yes you could have both  

که از آن کلاس متنفر بودم خیلی خوب می گوید آه دوباره اوردوز یا بیش از حد مصرف کنید بله، می توانید هر دوی

of those so you would overdose and that's one word  overdose so you would overdose on whatever or you  

آن ها را مصرف کنید تا اوردوز کنید و این یک کلمه است  بیش از حد مصرف کنید تا در مورد هر چیزی بیش از حد مصرف کنید یا

could have a overdose of a a particular thing  as well so I could have like an overdose uh I  

ممکن است بیش از حد مصرف کنید. یک چیز خاص همچنین بنابراین من می‌توانم مثل مصرف بیش از حد قهوه بخورم، اوه، من

overdosed on coffee this morning maybe I drank too  much of it or I uh let's see I had an overdose of  

امروز صبح در مصرف قهوه زیاده‌روی کردم، شاید بیش از حد از آن نوشیده‌ام یا ببینم که مصرف بیش از حد مصرف

uh actually you could you could say both of those  things you couldn't say you had an overdose of  

کردم. بگو که شما بیش از حد

coffee or I overdosed on coffee both of those you  could say uh nice game I see have you ever played  

قهوه خورده‌اید یا من در مصرف هر دو قهوه زیاده روی کرده‌ام. می‌توانید بگویید اوه بازی خوبی است، می‌بینم آیا تا به حال بازی کرده‌اید

any version of Battlefield says Unice uh no I have  not I'm I'm not really like a fan of uh like those  

هر نسخه از Battlefield می‌گوید Unice اوه نه من دارم نه من واقعاً شبیه طرفداران آن نیستم. اوه مانند آن

War Simulator games uh but I do like uh like  a like a tactical um you know like like Sniper  

بازی‌های شبیه‌ساز جنگ، اوه، اما من دوست دارم مثل یک بازی تاکتیکی، شما می‌دانید، مثل Sniper

Elite that's kind of example of something where  it's like it's like one man like you go in and  

Elite که به نوعی نمونه‌ای از چیزی است که در آن مثل یک مرد است که مثل شما وارد می‌شوید و

try to kill all the bad guys like that that kind  of thing that's more my that's more my speed more  

سعی می‌کنید همه افراد بدی را که دوست دارید بکشید. این نوع چیزهایی که بیشتر من هستند بیشتر سرعت من بیشتر

my speed that's a good expression for you too it's  like more appropriate for me something I enjoy I'm  

سرعت من که برای شما هم بیان خوبی است، برای من مناسب‌تر است، چیزی که از آن لذت می‌برم

confused with when we use overdose on or overdose  of all right let me make this clear for people

وقتی از اوردوز یا بیش از حد مجاز استفاده می‌کنیم گیج می‌شوم. اجازه دهید این را درست کنم واضح است که برای افرادی که

you like the you would use them the same  way but in a sentence it would be like I

دوست دارید آنها را به همین صورت استفاده می کنید، اما در یک جمله به این صورت خواهد بود که من در مصرف

overdosed on coffee so the same  thing or I had an overdose of

قهوه زیاده روی کردم، پس همان چیزی را انجام دادم یا من بیش از حد

coffee all right so I overdosed on something like  this is the the verb here or I had an overdose  

قهوه مصرف کردم، بنابراین من در مورد چیزی مانند این فعل بیش از حد مصرف کردم. یا مصرف بیش از حد داشتم

like I had too much of something so they mean  the same thing but we're talking about like to  

مثل I had too much of something بنابراین معنی آنها یکسان است، اما ما در مورد این صحبت می کنیم که    در مورد

overdose on something like I overdosed on work  all right so this is the verb meaning I worked  

چیزی مانند I overdosed on work بسیار خوب، بنابراین این فعل است به معنای من خیلی کار کردم

too much but the verb here is I had an overdose  of something like that so I have had an overdose  

اما فعل اینجاست آیا من بیش از حد از چیزی مانند آن مصرف کردم، بنابراین من

of a particular thing so you can talk about  you can use both of them like overdose of or  

یک چیز خاص را بیش از حد مصرف کردم، بنابراین شما می توانید در مورد آن صحبت کنید، می توانید از هر دوی آنها مانند مصرف بیش از حد یا مصرف بیش از حد استفاده کنید،

overdose on but it just depends are you talking  about the verb overdose or you're talking about  

اما بستگی دارد که شما در مورد فعل اوردوز صحبت می کنید یا شما. در حال صحبت در مورد

having an overdose of something all right let's  see El nice to see you there I finally made it  

مصرف بیش از حد چیزی است خیلی خب، بیایید ال را ببینیم خوشحالم که شما را آنجا می بینم، بالاخره موفق شدم   به

to your stream welcome to the party okay all  right let's see here where am I overdose of  

استریم شما خوش آمدید به مهمانی خیلی خب خیلی خب، بیایید اینجا ببینیم که من کجای زمین لرزه بیش از حد هستم

earthquakes yes you could have that as well go  mad go over the top uh asks KO well to go mad  

بله شما هم می توانید آن را داشته باشید دیوانه شوید برو از بالا اوه از KO خوب می‌خواهد که دیوانه شود

there are different ways of using go mad you could  mean go mad like I really like something like I  

روش‌های مختلفی برای استفاده از دیوانه کردن وجود دارد، شما می‌توانید به این معنا باشید که دیوانه شوید مثل اینکه من واقعاً چیزی را دوست دارم مانند من

went mad for uh this TV show or this restaurant  or something means I really like that thing um  

دیوانه شدم برای این برنامه تلویزیونی یا این رستوران یا چیزی به این معنی است که من واقعاً آن چیز را دوست دارم.

but also go mad just in general means like you  go crazy you can't think or control yourself  

اما همچنین دیوانه شدن به طور کلی به این معنی است که مثل شما دیوانه می‌شوید، دیگر نمی‌توانید فکر کنید یا خودتان را کنترل کنید،

anymore like somebody just they can't think  they went mad uh let me see if I got that one

مثل کسی که نمی‌تواند فکر کند.

[Music]

so it's still yeah it's still like Kan

مثل کان

okay yes use your English though this is  this is your chance to use your use your  

بله بله از انگلیسی خود استفاده کنید هر چند این فرصتی است این فرصت شماست تا از استفاده خود استفاده کنید

English use your Japanese with other people  outside of the chat all right uh with a paint  

انگلیسی استفاده از ژاپنی خود با افراد دیگر خارج از چت

okay um uh okay Japanese jet lag perhaps I get  that Drew very nice yawning is very catchy yes  

بسیار خوب است. خمیازه کشیدن بسیار جذاب است بله

you could say it's catchy or it's contagious  contagious if it's saying it that way though  

می‌توانید بگویید جذاب است یا مسری است اگر اینطور گفته شود  مسری است، هرچند

correct I should say overdose of stress yeah  you could say that as well which is bad all  

درست است، باید بگویم استرس بیش از حد بله شما می‌توانید این را هم بگویید که بد است.

right I think I'm trying to get through these  all right I got through these I zipped through  

بسیار خوب من از طریق این موارد زیپ کردم

all right I got through all of the comments all  right let's continue here so excessively let's  

خیلی خوب همه نظرات را دریافت کردم خیلی خب بیایید اینجا را زیاد ادامه دهیم بیایید

see if we also have a clear these up I think we  only have let's see maybe two more all right we

ببینیم آیا اینها را هم روشن کرده ایم یا خیر، فکر می کنم فقط باید ببینیم شاید دو مورد دیگر بسیار خوب است که به

use insufficiently so

اندازه کافی استفاده نمی کنیم بنابراین کافی است بنابراین

sufficient sufficient so insufficient  means you're not doing something enough  

ناکافی یعنی شما کاری را به اندازه کافی انجام نمی‌دهید   به

so insufficiently insufficiently to do something  insufficiently okay so you imagine uh like here's  

اندازه کافی ناکافی برای انجام کاری به اندازه کافی خوب نیست، بنابراین تصور می‌کنید

my my level of something I need to do it up  here this is the sufficient level of energy  

سطح من از کاری است که باید آن را انجام دهم اینجا سطح کافی انرژی

or the amount of something but I only do  it at this level so this is insufficient  

یا مقدار چیزی، اما من فقط آن را در این سطح انجام می‌دهم، بنابراین این کافی نیست، بنابراین

so if I do something insufficiently uh I'm  just going to write this it won't fit it's  

اگر کاری را به‌اندازه کافی انجام دهم، فقط می‌خواهم این را بنویسم، جا نمی‌شود،

too long of a word to fit in this space uh but  we'll just say half let's see halfhearted h e

کلمه خیلی طولانی است که در این فضا قرار نمی‌گیرد، اما ما بگو نیمی بیا ببینیم نیمه دل h e

a h a r t e d half hearted l so to do something  halfheartedly you can think about your heart and  

a h a r t e d نیمه دل l بنابراین برای انجام کاری نیمه دل می توانید به قلب خود فکر کنید و

this is a similar expression to what we talked  about before about giving something your all  

این تعبیر مشابهی است که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم در مورد دادن چیزی که همه چیز را برای دادن چیزی که

to give something your all so I'm going to  use all of my heart in something but now H  

همه چیز دارید، بنابراین من می خواهم از همه استفاده کنم. از قلبم در چیزی استفاده می کنم اما حالا

maybe I'm a little bit tired or lazy I'm going  to do something halfheartedly halfheartedly so  

شاید کمی خسته یا تنبل هستم، می خواهم کاری را با نیمه دل انجام دهم، بنابراین

I'm only using half of my energy half heart Ed  ly to do something insufficiently and typically  

فقط نیمی از انرژی خود را از نیمه قلبم استفاده می کنم تا کاری را به طور ناکافی انجام دهم و معمولاً

this is when you like you don't put all of your  energy uh it's it's more about the feeling of  

این زمانی است که دوست داری تمام انرژیت را خرج نکنی اوه، این بیشتر به احساس

something so I could be working at a job like  I'm I don't know I'm working at a a register  

چیزی مربوط می شود تا بتوانم در شغلی کار کنم مانند . بله سلام،

at a grocery store and I'm just yeah hello how  are you and I'm typing things and scanning stuff  

شما چطور هستید و من دارم چیزها را تایپ می کنم و چیزها را اسکن می کنم

but I'm kind of halfhearted about it half-hearted  about it uh and maybe like my manager comes over  

اما به نوعی در مورد آن نیمه دل هستم  در مورد آن آه و شاید مثل اینکه مدیرم بیاید

he says hey are you feeling okay you're you're  you don't look very good or you you have kind  

او بگوید هی، آیا احساس خوبی دارید، شما هستید «اگر خیلی خوب به نظر نمی‌رسی یا

of a lower energy today so I'm doing something  halfheartedly I don't have my heart in it I can  

امروز انرژی کمتری داری، بنابراین من کاری را با نیمه دل انجام می‌دهم، دلم در آن نیست،

also say similarly like my heart my heart's  not in it my heart's not in it so I'm doing  

همچنین می‌توانم به طور مشابه بگویم مثل قلب من، قلب من در آن نیست، نه در آن، بنابراین من

something but mentally I'm not really there  or I don't enjoy doing something my heart's  

کاری انجام می‌دهم، اما از نظر ذهنی واقعاً آنجا نیستم یا از انجام کاری لذت نمی‌برم که

not in it my heart's not in it my heart's not  in it now I will tell you a similar expression  

قلبم در آن است.

it's similar but they mean something a  little bit different uh and this is half

اما معنی آنها کمی متفاوت است و این

asked like half ass so we'll draw like here's a  that's that's kind of a bad butt butt I guess a  

به صورت نیمه پرسیده می شود، بنابراین ما می کشیم مانند یک

butt let me see here kind of kind of looks like  that okay that's a that's a butt you know like  

باسن که این یک نوع باسن بد است. این باسنی است که می‌دانید

like your butt some here's some legs here as  well so to do something half fast means like  

مثل باسنتان، بعضی‌ها اینجا چند پا هستند، بنابراین انجام کاری نیمه سریع به این معنی است که

you're not really putting much effort into that  thing so I'm supposed to water my flowers during  

شما واقعاً تلاش زیادی برای آن کار نمی‌کنید، بنابراین من باید گل‌هایم را در طول

the day but I don't really care I just water them  a little bit I'm kind of doing it in a halfast way  

روز آبیاری کنم، اما من واقعاً اهمیتی نمی‌دهم، فقط کمی به آن‌ها آب می‌دهم، من این کار را به‌طور نیمه‌ای انجام می‌دهم

so maybe I'm actually in a good mood so it's not  really halfhearted but it's a half-assed way I I'm  

بنابراین شاید در واقع حالم خوب باشد، بنابراین واقعاً دلتنگ نیستم، اما این یک روش نیمه کاره است، من

not really I'm not like putting my whole ass into  it you know all right so these are two different  

نیستم واقعاً من دوست ندارم تمام الاغم را در آن بگذارم، شما خوب می‌دانید، بنابراین این دو عبارت متفاوت هستند،

Expressions but you will hear them used in similar  situations but just remember half-hearted this is  

اما شما می‌شنوید که در موقعیت‌های مشابه استفاده می‌شوند، اما فقط به یاد داشته باشید که این حرف‌ها

really talking about like your mood about doing  something so I could be working but I don't really  

واقعاً در مورد آن صحبت می‌شود، مانند روحیه شما در مورد انجام کاری، بنابراین من می‌توانم کار کنم، اما من واقعاً

feel excited to be there I'm I'm it's kind of  half-hearted a half-hearted effort but if I'm  

از بودن در آنجا هیجان‌زده نیستم، من هستم، این یک تلاش نیمه‌دلانه است، اما اگر

doing something half asked I'm actually doing  that job poorly so I'm not I should be watering  

کاری را انجام می‌دهم که نصف خواسته شده است، در واقع آن کار را ضعیف انجام می‌دهم، بنابراین من نمی‌خواهم

all these flowers here but I'm just like watering  some of them you know it's a half-ass effort yes  

همه این گل‌ها را اینجا آبیاری کنم، اما مثل آبیاری بعضی از آنها هستم، می‌دانی که این یک تلاش نیمه تمام است، بله،

so many of the things I like to teach some new  uh vocabulary but these are very commonly used  

خیلی از چیزها را دوست دارم چند واژگان جدید یاد بدهم، اما اینها معمولاً استفاده می‌شوند.

half-hearted uh and half asked as well now it's  not necessarily like it might sound like slang  

-hearted اوه و نیم پرسید همین الان هم لزوماً اینطور نیست که ممکن است شبیه عامیانه به نظر برسد

uh just because it's got the word ass in it but  people will you will use this you will hear this  

اوه فقط به این دلیل که کلمه الاغ در آن وجود دارد، اما مردم از این استفاده خواهید کرد، شما این را خواهید شنید

especially in movies uh but yeah you can remember  though all right let's see all right see if we  

مخصوصاً در فیلم‌ها آهان، اما بله می‌توانید به خاطر بسپارید. خوب بیایید ببینیم خوب ببینیم   همه را

got everybody all right get some examples and  some review yes that's correct so every day I  

خوب کردیم، چند مثال و چند بررسی بله درست است، بنابراین هر روز

just write down about 10 vocabul and learn it as  you said so awesome yeah so you can uh re just  

فقط حدود 10 لغت را یادداشت می کنم و همانطور که گفتید آن را یاد می گیرم.

really make sure you get lots of examples and  with naturally varied review one part of that  

مثال‌های زیادی دریافت کنید و با مروری به طور طبیعی متنوع، یک قسمت از آن

is just getting different examples of sentences  of that same vocabulary but we also want to hear  

فقط به دست آوردن مثال‌های مختلف از جملات همان واژگان است، اما ما همچنین می‌خواهیم

this from different speakers so we're prepared  when we hear it in movies so if you hear me I'm  

این را از سخنرانان مختلف بشنویم، بنابراین وقتی آن را در فیلم می‌شنویم، آماده هستیم، بنابراین اگر صدای من را می‌شنوید من

speaking quite clearly you can understand what I'm  saying but often people will not speak so clearly  

کاملاً واضح صحبت می‌کنم، شما می‌توانید بفهمید که من چه می‌گویم، اما اغلب مردم آنقدر واضح صحبت نمی‌کنند،

all right so we really want to make sure you get  lots of good examples like this is why we do what  

بنابراین ما واقعاً می‌خواهیم مطمئن شویم که نمونه‌های خوبی از این دست به دست می‌آورید، به همین دلیل است که ما کارهایی را که

we do in fluent for life we really want to make  sure you get lots of different examples to make  

انجام می‌دهیم به صورت روان انجام می‌دهیم. ما واقعاً می‌خواهیم مطمئن شویم که نمونه‌های مختلف زیادی دریافت می‌کنید تا مطمئن شوید که

sure people are well prepared for conversations  uh let's see if I missed anything ildar again  

مردم به خوبی برای مکالمه آماده هستند. اوه، بیایید ببینیم آیا دوباره چیزی را از دست داده‌ام

when the wind is so strong for riding uh kers  name this weather overdose kite surfing I mean  

وقتی باد برای سواری بسیار شدید است.

ah yeah I've never tried that before but it looks  like a lot of fun all right anybody else that we  

من قبلاً هرگز آن را امتحان نکرده‌ام، اما به نظر می‌رسد بسیار سرگرم‌کننده است، هر کس دیگری که

missed here what's the difference between its  and its ah okay well this is actually you can  

اینجا از آن غافل شده‌ایم، چه تفاوتی بین آن و آن وجود دارد آه، خوب، این در واقع شما می‌توانید

just Google that but very quickly if you have a  contraction so if I have it whenever you have a  

فقط آن را در گوگل جستجو کنید، اما اگر انقباض دارید خیلی سریع. اگر من آن را داشته باشم هر زمان که در

contraction there that means you can pull  something apart so this would be it is all  

آنجا انقباض داشتید، به این معنی است که می‌توانید چیزی را جدا کنید تا اینطور باشد، همه چیز

right like it is hot or it's hot I can use both  of those things but if there's just its there's  

درست است، مثل اینکه گرم است یا گرم است، می‌توانم از هر دو مورد استفاده کنم، اما اگر فقط وجود داشته باشد، در

no apostrophe here it's not a contraction see you  can't pull it apart and this just means it's the  

اینجا آپوستروفی وجود ندارد، اینطور نیست. یک انقباض می بینید که نمی توانید آن را از هم جدا کنید و این فقط به این معنی است که این فرد

possessive all right so like his shirt her shirt  its shirt so if we have like a like here's like  

دارای مالکیت است، بنابراین مانند پیراهن او پیراهن او پیراهن آن است، بنابراین اگر ما شبیه به

an alien uh creature you know this is kind of a  bad just imagine that's an alien uh it put some  

یک موجود بیگانه داریم، می دانید که این یک نوع بد است، فقط تصور کنید این یک بیگانه است، اوه، مقداری

more arms or legs or something yeah as an alien  we don't know if that's like a boy alien or a  

دست یا پا بیشتر می گذارد یا چیزی آره به عنوان یک بیگانه، ما نمی دانیم که این یک بیگانه پسر است یا یک

girl alien or whatever we just say it so it has  it has one eye it has one eye yeah they are green  

دختر خارجی یا هر چیزی که ما فقط آن را می گوییم، بنابراین یک چشم دارد، یک چشم دارد بله آنها سبز هستند

maybe I guess some aliens are green I don't I  don't know maybe they are different colors so  

شاید حدس می‌زنم برخی از موجودات فضایی سبز هستند، من نمی‌دانم، نمی‌دانم شاید آنها رنگ‌های متفاوتی دارند، بنابراین

even on earth like we are different colors you  know maybe aliens are different colors too maybe  

حتی روی زمین مانند ما رنگ‌های متفاوتی داریم می‌دانی شاید موجودات فضایی نیز رنگ‌های متفاوتی داشته باشند، شاید

theyve got I don't know purple and uh stuff like  that so it so its eye its eye is yellow its eye  

آن‌ها بنفش را بلد نیستند و اوه چیزهایی مثل آن پس چشمش زرد است چشمش

is yellow so we wouldn't say it is because that  would be it is I which we wouldn't say but it's  

زرد است پس نمی گوییم به این دلیل است که این من هستم که نمی گوییم اما این است که

it just means like the the possessive of that  thing so be careful I know this it seems like  

فقط به این معنی است که مالک آن چیزی پس مراقب باشید من می دانم که این به نظر

the opposite because like we would have like  John and then there's apostrophe there like  

برعکس می آید زیرا مانند جان و سپس آپستروفی وجود دارد مانند

John's thing it's just like it's his we're talking  about that uh but these are two different things  

چیز جان، دقیقاً مانند آن است که ما در مورد آن صحبت می کنیم، اما اینها دو چیز متفاوت هستند

with the apostrophe and without the apostrophe  yes it could also mean it has something that's

با آپاستروف و بدون آپستروف بله، می‌تواند به این معنی باشد که چیزی دارد که

true all right I think let's see if I got that  uh half F A that's hilarious bro glad you're  

درست است، خیلی خوب، فکر می‌کنم بیایید ببینیم آیا متوجه شدم که خنده‌دار است یا خیر برادر خوشحالم    از

enjoying it yes half-heartedly is related to doing  something insufficiently but putting half feelings  

آن لذت می‌برید، بله، نیمه دل به انجام کاری ناکافی، اما به کار انداختن نیمی از احساسات مربوط می‌شود.

into it right yes so you're you're doing something  but your your heart is not in it my heart is not  

درست است بله، پس شما دارید کاری را انجام می دهید، اما قلب شما در آن نیست، قلب من نیست،

in it my heart's not in it my heart is not in it  so I just don't feel it's like yeah I'm here but  

قلب من در آن نیست، قلب من در آن نیست، بنابراین من فقط احساس نمی کنم که بله، من اینجا هستم اما

I'm not really you can feel I don't really care  you know my heart's not in it so I'm I'm being  

من واقعاً نیستم شما می توانید احساس کنید که من واقعاً اهمیتی نمی دهم  می دانید قلب من در آن نیست پس من هستم

I'm kind of half-hearted I'm making a half-hearted  effort but I could be doing something I could be  

من یک جورهایی نیمه دل هستم تلاشی نیمه دلانه انجام می دهم اما می توانم کاری را انجام می‌دهم که می‌توانم

like very excited about doing it but I'm doing  it in a half half-ass way so I'm not doing it  

از انجام آن بسیار هیجان‌زده باشم، اما آن را به‌صورت نیمه نیمه انجام می‌دهم، بنابراین آن را

correctly and properly so that's more the the  key point there when you're doing something in  

درست و به‌درستی انجام نمی‌دهم، بنابراین وقتی در حال انجام کاری هستید، این نکته کلیدی‌تر است.

a half-ass way you could be excited to be doing  it but you're just not doing it well uh I think  

ممکن است از انجام آن هیجان زده باشید اما شما آن را خوب انجام نمی‌دهید، من فکر می‌کنم

Americans use ass word everywhere am I right I've  heard crazy ass yeah so people will people will  

آمریکایی‌ها در همه جا از کلمه الاغ استفاده می‌کنند.

put ass and [ __ ] and [ __ ] and things like  that just into into sentences it's it's it's a  

] و [__ ] و چیزهایی از این قبیل که فقط به جملات تبدیل می‌شوند، این یک

degradation so it's degrading the language it's  a little bit lazy but yeah you can you can say  

تحقیر است، بنابراین زبان را تحقیر می‌کند، کمی تنبل است، اما بله، می‌توانید بگویید

yeah it's it's kind of crazy A crazy thing a  crazy ass thing kind of kind of way and you'll  

بله، این یک نوع دیوانه است. به نوعی و شما

notice the language uh changes over time this  way as people get a little bit more lazy with  

متوجه خواهید شد که زبان به مرور زمان تغییر می‌کند به این ترتیب چون افراد با گفتارشان کمی تنبل‌تر می‌شوند،

their speech more people are texting they don't  know how to spell things anymore so you find that  

افراد بیشتری پیامک می‌فرستند، آنها دیگر نمی‌دانند چگونه چیزها را تلفظ کنند، بنابراین متوجه می‌شوید که

you know people who are hiring jobs uh even like  a hiring manager at a company maybe they will get  

افرادی را می‌شناسید که استخدام کردن مشاغل، حتی مانند یک مدیر استخدام در یک شرکت، شاید آنها

job applications from people and they're lots of  spelling mistakes that's way you probably seen uh  

درخواست‌های شغلی را از افراد دریافت کنند و اشتباهات املایی زیادی دارند، به این صورت که احتمالاً

like grammarly ads you know it's like you know  spell stuff correctly you get grammarly don't  

مانند آگهی‌های دستوری دیده‌اید که می‌دانید مثل اینکه می‌دانید املای مطالب را به درستی می‌دانید.

don't look stupid don't half ass it don't half  ass that job application now all right uh let's  

احمقانه به نظر نرس، آن درخواست شغلی، حالا خیلی خب، بیایید

see Timo says listening or reading which is more  effective with speaking exercises your opinion is  

ببینیم که تیمو می‌گوید گوش دادن یا خواندن که با تمرین‌های گفتاری مؤثرتر است، نظر شما

important well like again it's not like reading  or listening is important the point is that you  

مهم است، مثل اینکه دوباره مثل خواندن نیست یا گوش دادن مهم است، نکته این است که شما

should be doing both and you should be getting  exam examples from lots of different lots of  

باید هر دو را انجام دهید و باید نمونه های امتحانی را از تعداد زیادی

different things so you listen to one person and  you listen to another person you read something  

چیزهای مختلف دریافت کنید، بنابراین به یک نفر گوش می دهید و به شخص دیگری گوش می دهید،

maybe you watch something or you listen whatever  that is you might even try writing those things  

چیزی می خوانید. شاید چیزی را تماشا می کنید یا هر چیزی را گوش می دهید. یعنی حتی ممکن است سعی کنید آن چیزها را

um out as well but that's what you should be doing  so don't don't think about maybe just like one of  

هم بنویسید، اما این کاری است که باید انجام دهید، بنابراین به این فکر نکنید که شاید یکی از

those is important and the other is not they're  all quite important all right no enthusiasm yes  

آنها مهم است و دیگری این نیست که همه آنها کاملاً مهم نیستند، خوب بدون شور و شوق بله   این

that's another way of saying everybody give  folk a thumbs up yes feel free to click that  

روش دیگری برای گفتن است که همه به مردم یک شست مثبت بدهید بله راحت باشید روی آن  دکمه لایک کلیک کنید.

like button I'm always happy when people click  the like button Iran says half hardly is a great  

choice but when we have to learn to recognize  different ways to say it yeah uh and so you  

روش‌هایی برای گفتن بله، اوه و بنابراین

will hear that you'll hear people you know giving  like a halfhearted speech or you see somebody you  

خواهید شنید که افرادی را که می‌شناسید می‌شنوید که دارند مانند یک سخنرانی نیمه دل هستند یا می‌بینید که کسی  می‌دانید که

know doing anything like you can you can see it  on their face if they're doing something in a  

کاری شبیه شما انجام می‌دهد، اگر در حال انجام کاری باشد، می‌توانید آن را  روی صورت او ببینید.

half-hearted way Al Andre says I remember uh in  Home Alone like the original movie Kevin asking  

آل آندره می‌گوید من به یاد دارم در « تنها در خانه» مانند فیلم اصلی، کوین از

his brother can I sleep here with you and his  brother responded if you're growing up my ass  

برادرش می‌پرسد می‌توانم اینجا با تو بخوابم و برادرش پاسخ داد اگر در حال بزرگ شدن الاغ من هستی،

can you tell me the meaning of that uh I don't  remember if he said that proba probably didn't  

می‌توانی معنی آن را به من بگو به یاد نمی‌آورم اگر می‌گوید پروبا احتمالاً به

mean growing up my ass he probably meant growing  on my ass I don't know you could do a search for  

معنای بزرگ شدن الاغم نبود، او احتمالاً منظورش بزرگ شدن روی الاغ من بوده است، نمی‌دانم می‌توانستید

that like Home Alone script and see what it  is but it would mean uh I think he probably  

مانند اسکریپت Home Alone جستجو کنید و ببینید چه چیزی است، اما به این معنی است که اوه من فکر می‌کنم احتمالاً او

said something like the only way you could sleep  with me is if you're growing on my ass they they  

چیزی گفته است که تنها راهی که می‌توانید با من بخوابید این است که اگر روی الاغ من رشد کنید، آنها

probably wouldn't use growing up my ass cuz it'd  be kind of like it's on the inside a little bit  

احتمالاً از بزرگ شدن الاغ من استفاده نخواهند کرد، زیرا کمی در داخل است.

and that's that's a little bit that's a little  bit gross for a kid's movie but so he was he was  

و این برای یک فیلم کودکانه کمی خشن است، اما او داشت

telling a joke so Kevin uh mcau culan you imagine  this is uh this is his bed right here so this one  

جوک می‌گفت، بنابراین کوین اوه مکاکو کولان تصور می‌کنید این تخت او همینجاست، پس این

guy maybe he doesn't he has like he doesn't have  uh room for for two people but let's just imagine  

پسر شاید نمی‌گوید. مثل اینکه جا برای دو نفر ندارد، اما بیایید تصور کنیم که

he has a double bed and so mcau caulin is like  hey can I can I sleep with you on your bed and  

او یک تخت دو نفره دارد و بنابراین مکاو کولین شبیه به این است که می‌توانم با تو روی تختت بخوابم و

he says well he's basically saying yeah you can  sleep with me if you're growing on my ass so any  

او می‌گوید خوب است که اساساً می‌گوید بله می‌توانی بخوابی. با من اگر روی الاغ من رشد می کنی هر    هر

anything that's I mean if it's on him already  of course it's sleeping with him so he's making  

چیزی که باشد منظورم این است که اگر قبلاً روی او باشد البته با او می خوابد، بنابراین او دارد

a joke like yeah sure you can sleep with me if  you're growing on my ass but he's not growing  

شوخی می کند مثل آره، مطمئن باش اگر تو روی الاغ من رشد می کنی، می توانی با من بخوابی، اما او رشد نکردن

on his ass he's not like a plant I mean imagine  like a plant growing on his ass now I don't know  

روی الاغ او شبیه یک گیاه نیست، منظورم این است که تصور کنید مثل گیاهی که روی الاغ او رشد می کند، من

the exact quote but you can probably look that  up just look up Home Alone script and then look  

نقل قول دقیق را نمی دانم، اما شما احتمالاً می توانید آن را جستجو کنید، فقط اسکریپت Home Alone را جستجو کنید و سپس

for I don't know growing on ass or something  like that I'm sure we could you could Google  

برای I don't جستجو کنید. می‌دانم بزرگ شدن روی الاغ یا چیزی شبیه به آن، مطمئنم که می‌توانیم آن را در گوگل جستجو کنیم

that and just find out what that is but yes that's  that's what that means so no you cannot sleep with  

و فقط بفهمیم که چیست، اما بله، معنی آن همین است، بنابراین نه، شما نمی‌توانید با

me uh unless you're growing on my ass you guys  all right yeah so I mean you're you're probably  

من بخوابید، مگر اینکه روی الاغ من رشد کنید. خوب بله، پس منظورم این است که شما هستید، احتمالاً دارید

talking like you probably have the right meaning  but maybe the exact words are just different  

طوری صحبت می کنید که احتمالاً معنای درستی دارید اما شاید کلمات دقیق متفاوت باشند

but uh bosen says could you please give me a new  slang word I've probably never heard of uh I don't  

اما اوه بوسن می گوید می توانید لطفاً یک کلمه عامیانه جدید به من بدهید که احتمالاً هرگز در مورد آن نشنیده ام. من

know well hopefully I do you know everything  I've taught in this video if not review all  

خوب نمی دانم، امیدوارم همه چیزهایی را که در این ویدیو آموزش داده ام می دانید، اگر همه

those things don't worry about trying to learn  like brand new stuff just Master a few things  

آن چیزها را مرور نکنید، نگران نباشید مانند چیزهای کاملاً جدید یاد بگیرید، فقط به چند چیز مسلط شوید

that you already know and make sure you can use  them because I I can imagine there are probably  

که قبلاً می دانید و مطمئن شوید که دارید می‌توانم از آنها استفاده کنم زیرا می‌توانم تصور کنم که احتمالاً

some things you know already but you're not 100%  confident about using those in your conversation  

چیزهایی وجود دارد که قبلاً می‌دانی، اما در مورد استفاده از آن‌ها در مکالمات خود 100% مطمئن نیستید

ations and that's the BR uh Google search says  grow on okay yes Aran is always good with the  

و این همان BR است که جستجوی Google می‌گوید رشد کنید، بله، آران همیشه با

Google search we want to make sure like grow is  it grow on ass or grow up like you know you will  

جستجوی Google خوب است. ما می‌خواهیم مطمئن شویم که مثل رشد است روی الاغ رشد می‌کند یا طوری بزرگ می‌شویم که می‌دانی   خواهید

hear that sometimes like you know like jump up my  like go up in you know something like that that's  

شنید که گاهی اوقات مثل شما می‌دانید مانند پریدن از بالا مثل رفتن به بالا

that's kind of you know that's that's a little  for a kids movie you know but growing on your  

شما می‌دانید چیزی شبیه به آن  فیلمی برای کودکان که می‌شناسید، اما در حال رشد کردن به

ass that kids would find that funny because it's  just like on your ass let's see Cameo New York  

خنده‌تان است که بچه‌ها آن را خنده‌دار می‌دانند، زیرا مثل روی الاغ شماست، بیایید Cameo New York را ببینیم.

almost yeah that that's like the uh um I think  that was like the second uh the second one like  

lost lost in New York I think I think that's the  name of it but Home Alone Home Alone too Donald  

در نیویورک فکر می‌کنم اسمش همین است، اما دونالد

Trump is in that movie a little bit as well the  explanation on the preposition is best yes yeah  

ترامپ هم در آن فیلم حضور دارد، توضیح روی حرف اضافه بهتر است بله بله،

so this is like it's another good another good  lesson like growing on your ass versus is like  

بنابراین این یک درس خوب دیگر است مثل رشد کردن. روی الاغ شما در مقابل مانند   است

if you say like up my ass typically we mean and  I don't want to have to draw like a picture like  

اگر بگویید مثل الاغ من معمولاً منظور ماست و نمی خواهم مجبور باشم مانند یک تصویر مانند

a graphic you know like you see the difference you  can imagine that's why I'm drawing it's a tiny ass  

یک گرافیک بکشم، شما می دانید که تفاوت را می بینید  که می توانید تصور کنید، به همین دلیل است که من آن را ترسیم می کنم الاغ کوچک

over there so you can't really see it very well  but it's growing on the outside of the ass rather  

آن طرف، بنابراین واقعاً نمی‌توانید آن را خیلی خوب ببینید اما در خارج از الاغ رشد می‌کند   نه شبیه کردن

than like up you know like up in the ass all right  let's see and if we have anything else all right  

uh last one we will do another important useful  phrase number 10 uh to do something and we'll  

یک عبارت مفید دیگر شماره 10 را برای انجام کاری انجام خواهیم داد و ما

just try to fit this in here without a plan to do  something without a plan to do something without  

فقط سعی می کنیم این را در اینجا بدون برنامه ریزی انجام دهیم بدون برنامه برای انجام کاری بدون

a plan can you think of anything we might use to  describe this well I get my lovely tendentially  

برنامه من به طور تمایلی

over here how far does the close not interested  oh uh well it's not it's not like completely  

از اینجا می‌فهمم که نزدیک چقدر علاقه‌مند نیست اوه اوه خوب اینطور نیست که کاملاً

uninterested but you're not you're not like  working very hard you know like you're you're  

بی‌علاقه نیستی اما نیستی مثل این نیستی که خیلی سخت کار می‌کنی می‌دانی که هستی

you're like you're doing something but you don't  want to be there like your parents are forcing  

شما کاری را انجام می‌دهید اما نمی‌خواهید آنجا باشید، مثل اینکه والدینتان

you to do something or you have to do some work  that you don't like doing that kind of thing no

شما را مجبور به انجام کاری می‌کنند یا باید کاری انجام دهید که دوست ندارید این کار را انجام دهید، هیچ

clue there are a couple different ways to  do this but I don't want to be uh keeping  

نشانه‌ای وجود ندارد که چند راه متفاوت برای انجام آن وجود دارد. این کار را انجام دهید، اما من نمی‌خواهم

you guys here all day so to wing it wing  it to wing it so I don't have a plan I'm  

شما را تمام روز اینجا نگه دارم، بنابراین من برنامه‌ای ندارم.

just trying to do something like yes you  got the cowboy Sean over there with the  

آنجا با

ten n soie that's right the delicious natural  mineral water from sunor uh so wing it I'm just  

ده n سویا که درست است، آب معدنی طبیعی خوشمزه از سانور، اوه، خیلی بال آن، من فقط   کاری شبیه بله

doing something like yeah like on the you could  actually we would usually would would say like

spur so spur of the moment means to do  something without prior planning uh if  

انجام می‌دهم. بدون برنامه ریزی قبلی آه اگر

I'm doing something like let's say I'm like  I'm just talking right now so I I don't have  

من کاری انجام می دهم، مثلاً می گویم همین الان دارم صحبت می کنم،

a specific plan of what I want to say so right  now I'm just winging it I'm just winging it so

بنابراین برنامه خاصی برای چیزی که می خواهم بگویم ندارم، در حال حاضر فقط در حال انجام آن هستم. من فقط آن را بال می زنم، آن را

winging I'm winging it winging it so if I'm  talking and I don't have a specific plan for  

بال می زنم، بنابراین اگر دارم صحبت می کنم و برنامه خاصی برای

something uh maybe I'm giving a speech or even  teaching a lesson like this I don't have a  

چیزی ندارم، شاید در حال سخنرانی یا حتی تدریس درسی مانند این هستم، ندارم. یک

specific plan I'm winging it he's just winging  it right now now some people are good at doing  

طرح خاص که من آن را بال می‌دهم، او فقط در حال انجام آن است  در حال حاضر برخی از افراد در انجام آن خوب هستند

that some people are not good at doing that uh but  this is the basic idea so doing something without  

که برخی افراد در انجام آن خوب نیستند، اما این ایده اصلی است، بنابراین انجام کاری بدون اینکه

knowing exactly how you are going to do it often  we feel like we are going through life this way  

بدانیم دقیقاً چگونه آن را انجام می‌دهی اغلب احساس می‌کنیم زندگی را به این شکل می‌گذرانیم

maybe oh no I don't know exactly what I'm going  to do I don't have a specific plan I'm just just  

شاید اوه نه، دقیقاً نمی‌دانم قرار است چه کاری انجام دهم، برنامه خاصی ندارم، فقط  دارم

winging it seeing what will happen all right but  look at that very good how long did that take us  

آن را بال می‌دهم تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد، اما نگاه کن خیلی خوب چقدر طول کشید

83 minutes wow time really flew by over here  goodness gracious it's already 11:30 uh a.m.  

83 دقیقه وای زمان واقعاً از اینجا گذشت خدایا لطف می‌کنم الان ساعت 11:30 صبح

here in Japan and it is working Thanksgiving day  but look at me working working for you guys and  

اینجا در ژاپن است و روز شکرگزاری کار می‌کند، اما به من نگاه کنید که برای شما کار می‌کنم و به

giving you a full ass effort over here actually  we don't say full last effort but you see as a  

شما می‌دهم تلاش کامل اینجا در واقع ما نمی‌گوییم تمام تلاش آخر، اما شما می‌بینید که به عنوان یک

native speaker I can play with the language like  that I can make a joke out of something say oh  

زبان مادری می‌توانم با این زبان بازی کنم که می‌توانم با چیزی شوخی کنم. بگو اوه

I'm giving a full ass effort uh maybe come what  may is related to winging It Come What May is is  

من تمام تلاشم را می‌کنم آه شاید بیایم چه ممکن است مربوط به بال زدن باشد. بیا آنچه می باشد

more like I don't care what the uh I don't care  what the results of something are so like I I am  

بیشتر شبیه به

doing something and maybe the consequences or the  result of something will be negative or bad for  

me in some way but I don't care so like come  what may uh I'm going to uh go to the protest  

به نوعی برای من منفی یا بد

Rally or something like that so even if I get in  trouble or I'm going to sneak out and uh yeah so  

و اوه بله، پس

improvising is winging it yeah Jamie you got it to  improvise to do something without a specific plan  

بداهه پردازی باعث بال زدن آن است، بله جیمی، تو این کار را کردی که برای انجام کاری بدون برنامه خاص، بداهه بگوییم   خیلی

all right so again this is like while I'm while  I'm continuing to do an action without a plan  

خوب، پس دوباره مثل زمانی است که من  دارم به انجام یک عمل بدون برنامه ادامه می‌دهم   دارم

I'm winging it I'm improvising so I it's like uh I  don't know if I'm saying this uh but I'm guessing  

آن را بال می‌دهم. من دارم بداهه می‌گویم، نمی‌دانم که این را می‌گویم یا نه، اما حدس می‌زنم که آیا این را

did I pronounce that correctly I like to like to  try to sound like I speak Spanish even though I do

درست تلفظ کرده‌ام.

not is that correct let me know but that is it  you said it well awesome yeah I don't know uh  

درست است به من اطلاع دهید اما همین است شما گفتید عالی است بله من

much Spanish actually the friend of mine that  came out to visit me uh he was uh I think his  

زیاد اسپانیایی بلد نیستم در واقع دوست من که به دیدن من آمد اوه او بود اوه من فکر می کنم

mom is Mexican and he knows a little bit of  Spanish and his dad knows a little bit of  

مادرش مکزیکی است و او کمی می داند اسپانیایی و پدرش کمی

Spanish too but the only Spanish I know I think  I've told this I probably told this story before  

اسپانیایی هم می‌دانند، اما فکر می‌کنم تنها اسپانیایی‌ای که می‌دانم، این را گفته‌ام، احتمالاً این داستان را قبلاً گفته‌ام

uh so I took I just told before about how I  would yawn in French class because I didn't  

اوه، بنابراین من قبلاً در مورد اینکه چگونه در کلاس فرانسوی خمیازه می‌کشم گفتم، گفتم. من

like that class and I would in my Spanish class  in college so I took Spanish in college and I  

آن کلاس را دوست دارم و من در کلاس اسپانیایی ام در کالج دوست خواهم داشت، بنابراین در کالج اسپانیایی خواندم و

failed it uh and I still don't remember much  of that but yeah it was like a year of I had  

شکست خوردم و هنوز چیز زیادی از آن به یاد ندارم، اما بله، مثل یک سال بود که باید

to take a year of of of Spanish and I hated it  uh but I would I would go to the to the back  

یک سال از آن را می گرفتم. از زبان اسپانیایی و من از آن متنفر بودم اما

of the class before the class and I would  set the clock ahead so I'd move the clock  

قبل از شروع کلاس به پشت سر کلاس می رفتم و ساعت را جلوتر می گذاشتم، بنابراین ساعت را جلوتر می رفتم

ahead to to set it ahead uh and near the end  of the class I would say like what time is it  

تا آن را جلوتر بگذارم آه و نزدیک به پایان کلاس می‌گفتم ساعت چند است   و

and then uh and then like we would we would  get out of class a little bit early I don't  

بعد آه و بعد مثل ما کمی زودتر از کلاس خارج می‌شویم،

think it really helped me because I had to go  to class a little bit early to set the clock  

فکر نمی‌کنم واقعاً به من کمک کند زیرا باید کمی زودتر به کلاس می‌رفتم تا تنظیم کنم. ساعت

ahead so it didn't really help me but I felt I  felt better that we we had like less class time  

جلوتر بود، بنابراین واقعاً به من کمک نکرد، اما احساس کردم که احساس بهتری داشتم که زمان کلاس کمتری داشتیم

and then I also just from Predator uh let's see  what I don't how did that how does that Spanish

و سپس من فقط از Predator اوه، بیایید ببینیم چه چیزی را من نمی دانم چگونه این کار اسپانیایی چگونه پیش می

go uh and that's if you for you for you span it  KES correctly too okay very good all right well  

رود. اگر شما برای شما برای شما آن را گسترش دهید KES به درستی خیلی خوب خیلی خوب خیلی خوب

that's it for the lesson uh if anybody has any  final questions uh about anything else uh you  

این برای درس است آه اگر کسی سؤال نهایی در مورد هر چیز دیگری دارد آه شما

can let mean no but looks like uh since it is uh  working Thanksgiving day in Japan and in America  

می‌توانید به معنای نه باشد، اما به نظر می‌رسد اوه، اوه  روز شکرگزاری کار می‌کند یک روز در ژاپن و آمریکا

I get two look at that two thanksgivings it's like  24 hours uh uh and then another 24 hours but they  

من دو بار به آن دو شکرگزاری نگاه می‌کنم، مثل 24 ساعت آه و بعد 24 ساعت دیگر، اما   به

kind of overlap so maybe it's not the whole  thing but George look at that always patient  

نوعی با هم همپوشانی دارند، بنابراین شاید همه چیز نباشد  اما جورج به آن همیشه صبور نگاه کند

George I want some more comments in the middle of  the in the middle of the lesson you always you're  

جورج من نظرات بیشتری می‌خواهم در وسط  وسط درس تو همیشه

always like the first and the last comment but I  want to see a nice George comment in the middle  

همیشه مثل اولین و آخرین نظر هستی، اما می‌خواهم یک نظر خوب جورج در وسط ببینم   جورج

George tell me something you learned today what  what's something now now is your your chance tell  

چیزی به من بگو که امروز یاد گرفتی شانس خود را به   به

the class what something something you learned  today uh but just to recap remember that as you  

کلاس بگویید که امروز چه چیزی را یاد گرفتید، اما فقط برای جمع بندی به یاد داشته باشید که وقتی

are learning new vocabulary always pay attention  this is my simple drawing of a situation so pay  

واژگان جدید یاد می‌گیرید، همیشه توجه داشته باشید این ترسیم ساده من از یک موقعیت است، بنابراین توجه کنید   توجه داشته باشید که

attention watch what's happening think about  the context the situation and then from that  

چه اتفاقی می‌افتد، در مورد زمینه موقعیت فکر کنید و سپس از که

you will get all these different examples of what  natives will say so the vocabulary comes from the  

شما همه این مثال‌های مختلف از آنچه بومی‌ها می‌گویند را دریافت خواهید کرد، بنابراین واژگان از

situation we want to begin with the situation  understand what what is happening and that will  

موقعیتی می‌آید که می‌خواهیم با موقعیت شروع کنیم بفهمیم چه اتفاقی دارد می‌افتد و این به

tell us oh that's interesting like we could  say uh do something quickly like that person  

ما می‌گوید آه جالب است مثل ما می‌توانیم بگوییم آه چنین کاری را سریع انجام دهید. شخص

is moving very quickly or or we could say they're  like blazing through something all right to blaze

خیلی سریع حرکت می‌کند یا می‌توان گفت مثل این است که از طریق چیزی در حال فرورفتن است تا

through another good phrasal verb for you to blaze  through yeah it just flew by really it's like an  

از طریق یک فعل عبارتی خوب دیگر برای شما بدرخشد از طریق بله، من فقط یک

hour and a an hour and a half I guess almost 80  uh almost yeah 90 minutes almost all right so we  

ساعت و یک ساعت و نیم پرواز می‌کنم. تقریباً 80 اوه تقریباً بله تقریباً 90 دقیقه تقریباً خوب است، بنابراین

could describe someone doing something quickly we  could say they like flashed through it or blazed  

بتوانیم کسی را توصیف کنیم که کاری را به سرعت انجام می‌دهد، می‌توانیم بگوییم که دوست دارد از آن عبور کند یا از آن عبور کند

through it or powered through it like like even  if it was a little bit difficult they just went  

یا از آن عبور کند، مثلاً حتی اگر کمی دشوار بود، آنها

through it anyway okay hopefully that makes sense  but you should be paying attention for situations  

به هر حال  آن را انجام دادند. بسیار خوب، امیدوارم منطقی باشد اما باید به موقعیت‌ها توجه کنید

this is how you learn like a native and when  you understand vocabulary this way you can then  

اینگونه است که مانند یک بومی یاد می‌گیرید و وقتی واژگان را به این روش می‌فهمید، می‌توانید

take that vocabulary and play with the language  you can begin using something just like I used  

آن واژگان را بردارید و با زبان بازی کنید می‌توانید از چیزی استفاده کنید، درست مانند آنچه

earlier about saying like whole ass so like nobody  uses that but people would think that was funny if  

قبلاً در مورد آن استفاده کردم. گفتن مثل الاغ کامل پس مثل هیچ کس  از آن استفاده می کند، اما مردم فکر می کنند که خنده دار است اگر

I'm using this in a uh like in an expression or  whatever like yeah I gave it I gave it like my  

من از آن در یک عبارت استفاده کنم یا هر چیزی شبیه به آره که به آن دادم، آن را مانند

whole ass today I wasn't just a half ass thing  that was my you got my whole ass today so it's a  

تمام الاغم دادم امروز من فقط یک الاغ نبودم. چیزی که از من بود، امروز کل الاغم را گرفتی، پس

little bit rude you know but but you know people  could find that funny anyway uh when you learn  

کمی بی ادب است، اما می دانی که مردم به هر حال می توانند آن را

Le this way you will feel much more confident  and fluent and remember you become fluent first  

خنده دار بدانند، وقتی یاد می گیری. ابتدا

then you speak so as soon as you understand more  you will feel more confident about the language  

سپس صحبت می‌کنید تا به محض اینکه بیشتر متوجه شدید نسبت به زبان احساس اطمینان بیشتری می‌کنید

uh I always enjoy your classes Alejandro Drew you  have Charisma look at that what is there what's a  

اوه من همیشه از کلاس‌های شما لذت می‌برم الخاندرو درو شما کاریزما دارید نگاه کنید به این که چه چیزی وجود دارد یک

Spanish word for Charisma or is it like K Kara  kind of I'm trying to think of like a good way  

کلمه اسپانیایی برای کاریزما یا شبیه K Kara  است. من سعی می‌کنم به یک راه خوب فکر کنم

to a good way to say that because a lot of a lot  of Spanish words we just change the pronunciation  

تا یک راه خوب برای گفتن این که چون بسیاری از کلمات اسپانیایی فقط تلفظ را تغییر می‌دهیم

A little bit for English like Univision is like  unision you know like this like sounds I I used  

کمی برای انگلیسی مانند Univision است مانند unision شما می‌دانید که اینگونه است مانند صداهایی که من استفاده کردم

to love listening to I I would listen to a radio  show uh in it was a Spanish radio show called  

برای دوست داشتن گوش دادن، من به یک برنامه رادیویی گوش می‌دهم، اوه، یک برنامه رادیویی اسپانیایی به نام

kwi and I I really like I couldn't understand  much of it at all but I just like listening to  

kwi بود و من واقعاً دوست دارم که اصلاً نمی‌توانم خیلی از آن را بفهمم، اما من فقط دوست دارم به

the announc he was like K bu like what's what's  good or whatever whatever that means but I would  

اعلامیه‌ای که او شبیه K bu بود گوش کنم. چه چیزی خوب است یا هر چیزی که معنایش چیست، اما من

I would work with these uh I think there were  some like Spanish speaking construction guys but  

با آن‌ها کار می‌کردم، فکر می‌کنم برخی از افراد ساختمان‌سازی اسپانیایی زبان بودند، اما

that was fun Sanders says awesome class thank you  drew have a nice day all right well glad to hear  

جالب بود سندرز می‌گوید کلاس فوق‌العاده‌ای متشکرم، روز خوبی داشته باشید، خیلی خوشحالم که می‌شنوم.

it always be happy let me know what your name  is I can just see like the Korean up there but  

خوشحالم بگو اسمت چیست. من فقط می‌توانم مثل کره‌ای آن بالا ببینم، اما

I don't know your name uh AK Maka in Japanese AK  Maka in Japanese I don't know what that means AK  

اسم شما را نمی‌دانم اوه AK Maka به ژاپنی AK Maka به ژاپنی من نمی‌دانم این به چه معناست AK

Maka what is that I don't know is that are you  telling me something in Japanese uh let's see  

Maka چیست که من نمی‌دانم نمی دانم این است که چیزی به ژاپنی به من می گویی اوه بیایید ببینیم

rre says uh Drew good morning I from Sri Lanka  this is my first time I'm joining live and your  

rre می گوید اوه درو صبح بخیر من از سریلانکا این اولین بار است که به صورت زنده شرکت می کنم و

teaching techniques are excellent great uh as a  native English teacher what it's my pleasure a  

تکنیک های تدریس شما عالی است، به عنوان یک معلم انگلیسی بومی، این برای من است لذت یک

kisma kisma karisma uh this is same without the  h ah okay I'm sorry I like I like want to move  

kisma kisma karisma اوه این بدون ه آه خوب است متاسفم دوست دارم دوست دارم می خواهم

my hands like this it's I can't I can't control  it when I start speaking Spanish I'm like my my  

دستانم را اینطوری تکان دهم نمی توانم وقتی شروع به صحبت کردن اسپانیایی می کنم نمی توانم آن را کنترل کنم.

my hands like they start they start moving like  that I don't know y says bye-bye it says okay I  

دست‌هایم مثل شروع به حرکت می‌کنند طوری که نمی‌دانم می‌گوید خداحافظ می‌گوید باشه من

got that so I'm late says Omar well Omar you can  go back and watch uh the video replay of this well  

متوجه شدم پس دیر کردم می‌گویم عمر خوب عمر، می‌توانی برگردی و پخش مجدد ویدیوی این چاه را تماشا کن.

said too bro I'm glad to hear Norma laughing over  there do you know anything Arabic uh no I do not  

خیلی داداش من خوشحالم که نورما می خندد  آیا چیزی عربی می دانی اوه نه من نمی دانم

but it would be interesting to learn some thank  you drew Sensei for giving us uh an informative  

اما جالب است که یاد بگیرم ممنون  از اینکه سنسی را به خاطر درس آموزنده ای به ما دادی

lesson sorry if I butchered your name no uh my  name is correct my actual name isn't Sensei but  

ببخشید اگر نام شما را قصاب کردم نه اوه من نام درست است نام واقعی من سنسی نیست، اما   متوجه

I got you ran says Blaze through is good a bunch  of good words time to review what we've learned  

شدم که شما دویدید، می‌گوید Blaze یکسری کلمات خوب است، وقت آن است که آنچه را که یاد گرفته‌ایم مرور کنیم   در واقع خیلی خوب است

indeed all right well if you would like to learn  even more we've got over I don't know like 13,000  

اگر مایلید بیشتر یاد بگیرید حتی بیشتر از آن گذشتیم. من نمی دانم 13000

words and expressions things like that uh influent  for life to help you understand that so if you  

کلمه و عبارات از این قبیل برای زندگی تأثیرگذار است تا به شما در درک این موضوع کمک کند بنابراین اگر

are not a member of the program already get it  around I think you are a member tell people how  

عضو برنامه نیستید از قبل آن را دریافت کنید فکر می کنم شما عضو هستید به مردم بگویید چقدر

awesome it is uh but hopefully new people you  will want to join you can click on the link in  

عالی است اوه اما امیدوارم افراد جدیدی که می‌خواهید به آن‌ها بپیوندید، می‌توانید روی پیوند موجود در

the description below this video uh get Frederick  as well if you'd like to learn uh learn a bunch of  

توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید. اگر می‌خواهید یاد بگیرید، یک سری

interesting vocabulary and know how to pronounce  it like a native I'll see you in the next video

واژگان جالب را یاد بگیرید و بدانید چگونه آن را مانند یک بومی I تلفظ کنید. در ویدیوی بعدی خداحافظی شما را می بینم

byebye