How To Say The Right Thing In English At The Right Time

all right him we'll give this a moment  

خیلی خوب است، ما به این فرصت می دهیم

YouTube always takes a little bit to get started  I am Drew Badger the founder of englishanyone.com  

YouTube همیشه کمی طول می کشد تا شروع شود من درو بجر هستم، بنیانگذار englishanyone.com

and the English fluency guide it is a pleasure to  welcome you to another live video here on YouTube  

و راهنمای تسلط به زبان انگلیسی، خوشحالم که به شما را در یک ویدیوی زنده دیگر در اینجا در YouTube خوش آمد می گویم .

this should be an interesting one I know this is  a very common problem for a lot of Learners so  

جالب باشد، می‌دانم که این یک مشکل بسیار رایج برای بسیاری از زبان‌آموزان است، بنابراین

we'll give people a moment to to file in hopefully  some people can join me on the live if not you can  

ما یک لحظه به افراد فرصت می‌دهیم تا پرونده را ثبت کنند.

always enjoy it later but this video is really  about how to use the right thing at the right  

واقعاً درباره نحوه استفاده از حرف درست در

time how to say the right thing at the right  time because a lot of Learners have trouble  

زمان درست   نحوه گفتن حرف درست در زمان مناسب زیرا بسیاری از زبان آموزان

basically for two main reasons Hello salima  nice to see you there uh there's basically a  

اساساً به دو دلیل مشکل دارند.

psychological part to learning and the actual  language learning part about actually learning  

بخش واقعی یادگیری زبان در مورد یادگیری واقعی

the vocabulary you need to learn so we're going to  talk about that I'll try to keep the video short  

واژگانی که باید یاد بگیرید، بنابراین ما در مورد آن صحبت می‌کنیم، سعی می‌کنم ویدیو را کوتاه نگه دارم

and if you have any questions you can let me know  I'll probably cover some things individual but I  

و اگر سؤالی دارید می‌توانید به من بگویید احتمالاً مواردی را توضیح خواهم داد. فردی، اما من

will stay around after the video and answer some  more so hopefully this is entertaining for you  

بعد از ویدیو می‌مانم و بیشتر پاسخ می‌دهم، بنابراین امیدوارم این برای شما سرگرم‌کننده باشد

uh but the basic idea uh is again thinking about  psychology and also thinking about how you learn  

اوه، اما ایده اصلی دوباره فکر کردن به روانشناسی و همچنین فکر کردن به نحوه یادگیری   است

so you can become a much more confident speaker  and you can use the vocabulary you want to want  

تا بتوانید سخنران بسیار مطمئن‌تری شوید و بتوانید از واژگانی که می‌خواهید

to use uh in conversations uh so talking about  that uh let's talk basically about uh the kind  

در مکالمات استفاده کنید استفاده کنید، بنابراین صحبت کردن درباره آن

of core problems that Learners have let me use my  red marker here so the main problem Learners have  

uh number one again I mentioned there are two  two basic problems about remembering vocabulary  

دو دو مشکل اساسی در مورد به خاطر سپردن واژگان وجود دارد

recalling the right vocabulary when you need it in  conversations so the first part is how you learn  

یادآوری واژگان مناسب در مواقعی که به آن در مکالمات نیاز دارید، بنابراین بخش اول نحوه یادگیری شما است

so we'll just call this learning over here and the  second part as I mentioned already is a psychology  

بنابراین ما فقط این یادگیری را در اینجا می نامیم و بخش دوم همانطور که قبلاً ذکر کردم یک روانشناسی است

I'll just put aside for that uh so the first  part about this is learning and so if you can  

فقط این را کنار می‌گذاریم، بنابراین اولین قسمت درباره این موضوع یادگیری است و بنابراین اگر می‌توانید

imagine most people are learning The Language  by translating the language from their native  

تصور کنید که بیشتر مردم با ترجمه زبان از زبان مادری خود، زبان را یاد می‌گیرند،

language so they begin with let's say I'm in Japan  so I can give a Japanese example we just have if  

بنابراین آنها با این شروع می‌کنند که فرض کنید من در ژاپن هستم، بنابراین می‌توانم به شما بگویم. یک مثال ژاپنی فقط داریم اگر

I'm a Japanese learner of English I begin with a  word or something I want to say in Japanese and  

من زبان انگلیسی زبان ژاپنی باشم، با کلمه یا چیزی که می‌خواهم به زبان ژاپنی بگویم شروع می‌کنم و

then I translate that into English and so I'm  thinking of a specific word usually I have a  

سپس آن را به انگلیسی ترجمه می‌کنم و بنابراین به یک کلمه خاص فکر می‌کنم معمولاً یک کلمه

specific thing I want to say and then I think how  can I translate this or how can I say or Express  

خاص دارم. چیزی را که می‌خواهم بگویم و سپس فکر می‌کنم چگونه می‌توانم این را ترجمه کنم یا چگونه می‌توانم آن را به انگلیسی بگویم یا بیان کنم

that in English and it works the same way for most  Learners whatever your language is so you could be  

و برای اکثر زبان‌آموزان به هر زبانی که باشد یکسان عمل می‌کند، بنابراین شما می‌توانید

a Spanish speaking English learner or French or  Thai or whatever but again you're trying to think  

یک زبان‌آموز انگلیسی زبان اسپانیایی یا فرانسوی یا تایلندی باشید. یا هر چیز دیگری، اما دوباره سعی می کنید

and translate in your native language so usually  what happens because of this learning because most  

به زبان مادری خود فکر کنید و ترجمه کنید، بنابراین معمولاً به دلیل این یادگیری چه اتفاقی می افتد زیرا اکثر

people are learning English as a second language  and by second language this means they're starting  

افراد در حال یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم هستند و با زبان دوم این بدان معنی است که آنها

with their native language and learning through  that and then trying to understand or make uh like  

با زبان مادری خود شروع می کنند و یاد می گیرند. از طریق آن و سپس تلاش برای فهمیدن یا ساختن

a translation into the English language so because  of this they will think more about translating and  

ترجمه‌ای به زبان انگلیسی، بنابراین به همین دلیل بیشتر در مورد ترجمه فکر می‌کنند و

trying to find one specific word that they want  to say because they have a specific word in their  

سعی می‌کنند کلمه خاصی را پیدا کنند که می‌خواهند بگویند، زیرا دوباره کلمه خاصی را در ذهن خود دارند.

mind again in their native language but in the  actual conversation as I'll show you in just a  

زبان مادری آنها اما در مکالمه واقعی همانطور که من فقط در یک دقیقه به شما نشان خواهم داد

minute there are really many ways to express  different things and so the learning side of  

راههای زیادی برای بیان چیزهای مختلف وجود دارد و

this so the learning side of this is we're trying  to think and translate we have a specific thing we  

بنابراین جنبه یادگیری یک چیز خاصی داریم   که می‌خواهیم

want to say and then the psychology the thinking  behind this is that oh no like there's only one  

بگوییم و سپس روان‌شناسی که در پس آن فکر می‌کنیم این است که اوه نه، فقط یک

way to express something and if I don't find that  one word I will struggle to speak so you can see  

راه برای بیان چیزی وجود دارد و اگر آن یک کلمه را پیدا نکنم، به سختی صحبت می‌کنم تا بتوانید ببینید

there there are many problems that come from  this there are many reasons why people struggle  

بسیاری از مشکلات ناشی از این دلایل بسیاری وجود دارد که چرا افراد

to express themselves so they again have the  learning issue where they're they're not really  

برای بیان خود با مشکل مواجه می‌شوند، بنابراین دوباره مشکل یادگیری دارند، در جایی که هستند، آنها واقعاً

learning things all in English and so that also  makes it more difficult for them to remember what  

همه چیز را به زبان انگلیسی یاد نمی‌گیرند و همچنین به خاطر سپردن مطالب برای آنها دشوارتر می‌شود.

they want to say or they're trying to translate  or they have psychological issues basically they  

آنها می‌خواهند بگویند یا می‌خواهند ترجمه کنند، یا اساساً مشکلات روان‌شناختی دارند، در

get stuck trying to think and hesitate as they  remember exactly what they want to say so let's  

تلاش برای فکر کردن گیر می‌کنند و تردید می‌کنند، زیرا دقیقاً به یاد می‌آورند چه می‌خواهند بگویند، بنابراین بیایید

think about how we solve this problem so I can  help you think more like a native and use the  

فکر کنیم که چگونه این مشکل را حل کنیم تا بتوانم به شما کمک کنم بیشتر فکر کنید. مانند یک بومی و از

vocabulary you want to use and actually continue  speaking so you don't get stuck in conversations  

واژگانی که می‌خواهید استفاده کنید استفاده کنید و در واقع به صحبت کردن ادامه دهید تا در مکالمات گیر ندهید.

so thinking about the problems I want to talk  about vocabulary and how natives think about  

vocabulary so the basic idea uh is that as I  mentioned earlier in this video there are many  

قبلاً در این ویدیو ذکر شد،

ways to express something so we're not thinking  about like when natives want to say something  

راه‌های زیادی برای بیان چیزی وجود دارد، بنابراین ما به آن فکر نمی‌کنیم، مانند زمانی که بومی‌ها می‌خواهند چیزی بگویند. در

there are actually many different ways we could  say something and still be correct all right so  

واقع راه‌های مختلفی وجود دارد که بتوانیم چیزی را بگوییم و همچنان درست باشیم، بنابراین

let me let me make this point uh let's begin with  just a very general word uh we could start with  

اجازه دهید من این نکته را بگویم. اوه بیایید با یک کلمه خیلی کلی شروع کنیم آه ما می توانیم با   بیایید

let's see see I think I have some I wrote down  well actually I have an example I did from my  

ببینیم فکر می کنم برخی از آنها را دارم که یادداشت کردم خوب در واقع مثالی دارم که از

previous video where I was talking about making  coffee so this is talk about making uh espresso  

ویدیوی قبلی خود انجام دادم که در آن درباره درست کردن قهوه صحبت می کردم، بنابراین این صحبت در مورد درست کردن است. اوه اسپرسو

if you have not watched that I recommend you go  back and watch that video after this video but  

اگر تماشا نکرده‌اید، توصیه می‌کنم بعد از این ویدیو به عقب برگردید و آن ویدیو را تماشا کنید، اما

this was talking about making espresso and there  was some vocabulary in that video that I didn't  

این در مورد تهیه اسپرسو صحبت می‌کرد و واژگانی در آن ویدیو وجود داشت که من

know about so I had never learned that vocabulary  because until I made that video I didn't know  

درباره آن  نمی‌دانستم، بنابراین هرگز آن واژگان را یاد نگرفته بودم. تا زمانی که آن ویدیو را ساختم،

anything about how to make an espresso and now  I do so now I actually could I understand what  

هیچ چیز درباره نحوه درست کردن اسپرسو نمی‌دانستم و اکنون این کار را انجام می‌دهم، در واقع می‌توانم بفهمم

people are talking about but it gives a really  good example about how natives learn vocabulary  

مردم درباره چه چیزی صحبت می‌کنند، اما این یک مثال واقعاً خوب در مورد نحوه یادگیری واژگان بومی‌ها است

and it proves also what things are correct or what  are you know what people think might be correct  

و همچنین ثابت می‌کند که همه چیز درست است یا چه می‌دانید که مردم چه فکر می‌کنند ممکن است درست باشد

and there are actually more ways of expressing  things than most people think all right so native  

و در واقع راه‌های بیشتری برای بیان چیزها وجود دارد از آن چیزی که بیشتر مردم فکر می‌کنند خیلی خوب است.

let's say we're a native child we begin with  seeing something from that coffee example and  

in that coffee example there was a like a little  a filter so you have this kind of filter thing  

آن نمونه قهوه مانند یک فیلتر کوچک بود، بنابراین شما این نوع فیلتر را دارید که

with a handle on it and then you pour some coffee  into this thing and then you press it down or you  

دسته‌ای روی آن دارد و سپس مقداری قهوه درون آن می‌ریزید و سپس آن را فشار می‌دهید یا

push it down so we'll just begin with the first  word here press so to press the coffee down now  

آن را فشار می‌دهید، بنابراین ما تازه شروع می‌کنیم. با اولین کلمه اینجا فشار دهید تا اکنون قهوه را فشار دهید

this is a very simple vocabulary even more simple  than this we could even take it back uh to a  

این یک واژگان بسیار ساده است، حتی ساده‌تر از این، حتی می‌توانیم آن را به

more basic vocabulary of just move so if we  imagine we're moving the coffee we're manipulating  

واژگان ابتدایی‌تر فقط حرکت بازگردانیم، بنابراین اگر تصور کنیم قهوه را جابه‌جا می‌کنیم، در حال دستکاری

the coffee in some way so we're moving it  a little bit more specific might be press  

قهوه به نحوی هستیم تا آن را حرکت دهیم کمی خاص تر ممکن است فشار دادن باشد

because there are lots of different kinds  of movements we could have like push  

زیرا انواع مختلفی از حرکات وجود دارد که می توانیم انجام دهیم مانند فشار

or we could have a taste lots of different  things we could do but we're just focusing  

یا می توانیم چیزهای  مختلفی را که می توانیم انجام دهیم مزه کنیم. ما فقط

on this one so we're talking about  pressing it and at this point right here

روی این مورد تمرکز می‌کنیم، بنابراین در مورد فشار دادن آن صحبت می‌کنیم و در این نقطه،

most natives would say I'm pressing the coffee or  I'm pressing the coffee down pressing the coffee  

بیشتر بومیان می‌گویند من قهوه را فشار می‌دهم یا قهوه را فشار می‌دهم و قهوه را

down so there's a little tool that fits right into  this filter and it lets you push the coffee down  

پایین می‌آورم، بنابراین ابزار کوچکی وجود دارد که درست در این فیلتر قرار می‌گیرد و به شما امکان می‌دهد قهوه را به سمت پایین فشار دهید

or press so we could say push also here and weak  let's just say this is a pull make that a little  

یا فشار دهید، بنابراین می‌توانیم بگوییم فشار اینجا و ضعیف است بگذارید بگوییم این یک کشش است که

bit easier so you're pushing down the coffee  over here and we're talking about again just  

کمی آسان‌تر می‌شود، بنابراین قهوه را به سمت پایین فشار می‌دهید. دوباره در مورد

moving some coffee and pressing it into a smaller  space so very simple natives could say that but  

انتقال قهوه و فشار دادن آن به یک فضای کوچکتر صحبت می کنم، بنابراین بومیان بسیار ساده می توانند این را بگویند، اما

what was interesting in that video is people who  make espresso they actually use the word Tamp

آنچه در آن ویدیو جالب بود افرادی است که اسپرسو درست می کنند، آنها در واقع از کلمه Tamp

t-a-m-p to Tamp something down to Tamp something  down now I thought this was really interesting  

t-a-m-p استفاده می کنند تا چیزی را پایین بیاورند تا چیزی را پایین بیاورند. من فکر کردم این واقعا جالب بود

because a native speaker would maybe if they  don't know anything about this let's say they  

زیرا یک زبان مادری شاید اگر چیزی در این مورد نمی‌دانست، مثلاً

don't know what this word is they're still correct  so all of these words all three of these words in  

نمی‌دانست این کلمه چیست، هنوز هم درست است، بنابراین همه این کلمات هر سه کلمه در   به

this little chain here I just call this like  a vocabulary tree a pretty simple idea but you  

این کوچکی زنجیره‌ای در اینجا من فقط به این می‌گویم درخت واژگان یک ایده بسیار ساده است، اما شما

can think about how we go from basic to maybe  a bit more specific to really most specific and  

می‌توانید به این فکر کنید که چگونه از ابتدایی به یک کمی خاص‌تر به واقعاً خاص‌تر می‌رویم و

often you'll find this in things like specific  Industries especially the medical profession or  

اغلب این را در مواردی مانند صنایع خاص به‌ویژه حرفه پزشکی خواهید یافت. یا   می‌دانید

you know whatever whatever it is usually there's a  basic way that a child might describe something a  

هر چه که باشد، معمولاً یک راه اساسی وجود دارد که کودک ممکن است چیزی را

little bit more specific it's a bit more accurate  and then maybe some like very specific word that's  

کمی دقیق‌تر توصیف کند، کمی دقیق‌تر است و سپس شاید برخی کلمه بسیار خاصی را دوست داشته باشند که

used for that particular thing but the idea here  is not that like this is incorrect and this is  

برای آن چیز خاص استفاده می‌شود، اما ایده در اینجا آنطور نیست. این نادرست است و

correct all of these are correct so all of these  words are correct right so the psychology part  

درست است همه اینها درست هستند، بنابراین همه این کلمات درست هستند، بنابراین بخش روانشناسی

of the vocabulary for most Learners is they're  looking for a specific thing and if they can't  

واژگان برای بیشتر زبان آموزان این است که آنها به دنبال یک چیز خاص هستند و اگر نمی توانند

remember that one they think they're using the  wrong word and so often either they get frustrated  

آن را به خاطر بسپارند فکر می کنند. آنها از کلمه اشتباه استفاده می کنند و اغلب یا ناامید می شوند

because they can't say what they want to say they  can't find that specific word or they just don't  

زیرا نمی توانند آنچه را که می خواهند بگویند نمی توانند آن کلمه خاص را پیدا کنند یا فقط

remember the specific word they want to say it but  you put a lot of pressure on yourself as a learner  

کلمه خاصی را که می خواهند بگویند به خاطر نمی آورند، اما شما زمانی که به دنبال یک چیز خاص هستید، به عنوان یک یادگیرنده فشار زیادی به خود وارد کنید،

when you're looking for a specific thing if you  only think one thing is correct all right I really  

اگر فکر می‌کنید فقط یک چیز درست است، واقعاً می‌خواهم

want to make this a simple idea I know it sounds  a little bit complicated but basically all of  

این ایده ساده باشد، می‌دانم که کمی پیچیده به نظر می‌رسد، اما اساساً همه چیز

these words are correct for describing this you're  moving the coffee you're pressing or pushing the  

این کلمات برای توصیف این موضوع درست هستند که شما قهوه ای را که فشار می دهید جابجا می کنید یا

coffee you're also tamping the coffee so they're  all correct there's nothing incorrect about using  

قهوه را فشار می دهید و قهوه را هم فشار می دهید، بنابراین همه آنها درست هستند، استفاده از

any of those it's just you're really moving from  less specific to more specific over here and  

هر یک از آنها اشتباه نیست، فقط شما واقعاً از آن ها حرکت می کنید. در اینجا کمتر اختصاصی به خاص‌تر است و

you could get you know even more specific maybe  there's even more professional vocabulary that I  

شما می‌توانید حتی دقیق‌تر بدانید، شاید واژگان حرفه‌ای‌تری وجود داشته باشد که من  آن را

don't know all right so Lewis mentions uh synonym  uh synonymous words or verbs things like that yes  

درست نمی‌دانم، بنابراین لوئیس به کلمات مترادف یا افعالی مانند آن اشاره می‌کند  ،

but this works for everything so you could have an  animal uh like you could have like bug or insect  

اما این برای همه کار می‌کند. شما می‌توانید حیوانی داشته باشید مانند حشره یا حشره

or you could have even the particular name of that  insect or you could have like the scientific name  

یا حتی می‌توانید نام خاص آن حشره را داشته باشید یا می‌توانید مانند نام علمی

for something like that I think uh let's see  like like a shark a shark is not an insect but  

برای چیزی شبیه به آن داشته باشید. یک حشره اما

you would have like uh carcaradon or something  like that like that's like the scientific name  

شما می‌خواهید مانند آه کارکارادون یا چیزی شبیه به آن، مانند نام علمی

for the shark that most people would not know so  in this middle area this is where most everyday  

برای کوسه که بیشتر مردم آن را نمی‌دانند، بنابراین در این ناحیه میانی، اینجا جایی است که اکثر

casual conversational speech is and people who  have specific Industries or other things like that  

سخنرانی‌های روزمره   گاه به گاه مکالمه و افرادی که صنایع خاص یا موارد دیگر دارند، است. چیزهایی از این قبیل

like technical vocabulary things for computers  or whatever it can be for anything you could  

مانند واژگان فنی برای رایانه یا هر چیزی که می‌تواند برای هر چیزی باشد که می‌توانید

be a zookeeper a computer programmer a doctor  a lawyer everybody's got more specific things  

نگهبان باغ‌وحش، برنامه‌نویس رایانه، پزشک یک وکیل باشید، همه چیزهای خاص تری دارند

that they can use all right so the point of me  explaining this is to let you know you don't have  

که می‌توانند از آنها استفاده کنند، بنابراین هدف من توضیح دادن این است که به شما اجازه دهم بدانید که لازم نیست

to worry so much about trying to find the exact  right word for the situation all right so just  

آنقدر نگران باشید که دقیقاً کلمه مناسب را برای موقعیت پیدا کنید، بنابراین فقط

finding something oh he he was moving the coffee  down very simple so if I can't think of exactly  

چیزی را پیدا کنید، او در حال جابجایی قهوه خیلی ساده بود، بنابراین اگر نمی توانم دقیقاً به آن فکر کنم

what to say I have two choices number one I can  freak out I can think I I don't know what to say  

چه بگویم. دو انتخاب دارم شماره یک که می‌توانم عصبانی شوم، می‌توانم فکر کنم نمی‌دانم چه بگویم

or I can kind of move back to get less specific  and try to explain it in maybe it's not perfect  

یا می‌توانم به نوعی به عقب برگردم تا کمی دقیق‌تر باشم و سعی کنم آن را توضیح دهم شاید کامل نباشد

but it's not incorrect okay so this is important  especially for just developing fluency so we don't  

اما نادرست نیست، پس این مهم است مخصوصاً برای اینکه فقط تسلط داشته باشیم، بنابراین

want to uh we don't want to worry about about like  this is incorrect this is correct it's just again  

نمی خواهیم نگران باشیم مانند این اشتباه است، درست است، دوباره

more specific okay and so when you're thinking  about learning the vocabulary I'll explain  

مشکلی ندارد، بنابراین وقتی به یادگیری واژگان فکر می کنید، توضیح خواهم داد.

more about uh in in just a moment talking about  learning vocabulary but I wanted to start with  

بیشتر در مورد صحبت کردن در مورد یادگیری لغات در یک لحظه، اما من می‌خواستم با

the psychology part just to show that there are  many natives that don't know this word all right

قسمت روانشناسی شروع کنم تا نشان دهم که بسیاری از بومیان این کلمه را نمی‌دانند، اوه

uh yeah so again like tan it's t t amp Tamp  to Tamp something down and so many people  

بله، بنابراین دوباره مانند tan it's t amp Tamp to Tamp است. چیزی پایین است و بسیاری از مردم

uh again it's the the the the whole point  here is that natives might know this they  

دوباره این موضوع است که نکته اینجاست که بومی‌ها ممکن است این را

will probably know this but most of them will  probably not know that because it's coming from  

بدانند احتمالاً این را می‌دانند، اما اکثر آنها احتمالاً نمی‌دانند زیرا از

a uh like a specific industry and if you  don't know that thing you just won't know  

یک صنعت خاص می‌آید و اگر ندانید نمی‌دانی که فقط

the vocabulary but these are all basically the  same it's it's a it's basically the same thing  

واژگان آن را نمی‌دانی، اما همه اینها اساساً یکسان هستند، این یک چیز است که اساساً یکسان است   اشکالی ندارد،

okay so we have Tamp down move down press down  push down it doesn't really matter like you I mean  

بنابراین ما باید Tamp down حرکت به پایین فشار دهید پایین فشار دهید.

at this point you're getting into a conversation  and uh you're thinking all right like I have to  

در این مرحله شما وارد یک مکالمه می‌شوید و اوه، خوب فکر می‌کنید که من باید

like know exactly the right word to say something  but the point is you don't and so it can take a  

دقیقاً کلمه مناسب را برای گفتن چیزی بدانم، اما نکته اینجاست که شما این کار را نمی‌کنید و بنابراین می‌تواند

lot of pressure off of you you can feel more  relaxed about this because the truth is it's  

فشار زیادی را از بین ببرد. شما می توانید نسبت به این موضوع احساس آرامش بیشتری داشته باشید زیرا حقیقت این است که این موضوع

not about being correct it's just about being more  specific all right now you might think okay I'm  

درست بودن نیست، بلکه فقط در مورد دقیق تر بودن در حال حاضر است، ممکن است فکر کنید خوب است   دوست دارم اگر

going to like if like I'm pushing something down  and I'm like tasting the coffee obviously those  

چیزی را پایین بیاورم و من دوست دارم مزه کنم قهوه بدیهی است که اینها

are uh two different things but in general you can  just think about what's in what's a better or more  

دو چیز متفاوت هستند، اما به طور کلی می‌توانید فقط فکر کنید چه چیزی در چه چیزی بهتر یا

simple or more basic way of explaining something  that way you can keep the conversation moving okay  

ساده‌تر یا اساسی‌تر برای توضیح چیزی است به این ترتیب می‌توانید مکالمه را خوب نگه دارید

does everyone understand this I'll go back and  look at comments but I just wanted to talk about  

آیا همه این را درک می‌کنند، من برمی‌گردم و به نظرات نگاه کنید، اما من فقط می‌خواستم

psychology first uh because even if you even if  you don't have a big vocabulary the basic idea is  

ابتدا در مورد روانشناسی صحبت کنم، زیرا حتی اگر دایره لغات زیادی نداشته باشید، ایده اصلی این است

that you're just using what you have and then you  will learn more as you get into conversations and  

که شما فقط از آنچه دارید استفاده می‌کنید و سپس با کسب اطلاعات بیشتر خواهید آموخت. وارد مکالمات می‌شوید و

you will feel much more confident about speaking  uh if you're not trying to put pressure on  

اگر سعی نکنید روی خودتان فشار بیاورید  خیلی مطمئن خواهید شد،

yourself okay all right hopefully this makes sense  I'll go back and answer some more questions before  

بسیار خوب، امیدوارم منطقی باشد  من برمی‌گردم و قبل از اینکه به چند سؤال دیگر پاسخ دهم

I talk a bit more about learning but nice to see  everybody here let's see here is a good morning  

کمی بیشتر در مورد یادگیری صحبت کنم اما خوب است برای دیدن همه اینجا بیایید اینجا را ببینیم صبح بخیر است   بعد از

good afternoon glad to follow your course again  nice uh from from Deutschland a good morning hello  

ظهر بخیر خوشحالم که دوباره دوره شما را دنبال می‌کنم خوب آه از آلمان یک صبح بخیر سلام

from Venezuela from Colombia nice to see you there  sofredo and Jose from Brazil from India all right  

از ونزوئلا از کلمبیا خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم سوفردو و خوزه از برزیل از هند

all right I'm an American English teacher and  he definitely knows what he's talking about  

خیلی خوب است. من یک معلم انگلیسی آمریکایی هستم و مطمئناً می‌داند در مورد چه چیزی صحبت می‌کند

yeah I've been doing this a long time yeah  I I know I think I know it pretty well all  

بله، مدت زیادی است که این کار را انجام می‌دهم، بله، می‌دانم که فکر می‌کنم این را کاملاً خوب می‌دانم،

right let's see so how to build habits to learn  faster I'll talk about that in a second hater

درست است، بگذارید ببینیم چگونه عادت‌هایی برای یادگیری سریع‌تر ایجاد کنیم. که در مرحله دوم،

move down would be another phrasal verb yes  again there are other ways there are many ways  

حرکت متنفر به پایین، فعل عبارتی دیگری خواهد بود بله، دوباره راه‌های دیگری وجود دارد، راه‌های زیادی

to express this this is just a very basic flow  of what I call a vocabulary tree but the point  

برای بیان این موضوع وجود دارد، این فقط یک جریان بسیار ابتدایی از چیزی است که من آن را درخت واژگان می‌نامم، اما هدف

of it is just to show like if you might think  I couldn't remember press down even natives  

آن فقط نشان دادن این است که ممکن است فکر کنید حتی بومی‌ها را هم نمی‌توانم به خاطر بسپارم

most natives don't know this vocabulary so natives  don't even know further down on the tree so that  

بیشتر بومی‌ها این واژگان را نمی‌دانند، بنابراین بومی‌ها حتی پایین‌تر از درخت را نمی‌دانند، بنابراین

make it should make you feel a bit more relaxed  about that like ah it's okay I don't if if natives  

باعث می‌شود احساس آرامش بیشتری داشته باشید در مورد این موضوع مثل آه، اشکالی ندارد نمی‌دانم اگر بومی‌ها

don't even know this one like it's okay if I don't  remember this particular thing all right uh so I  

حتی این یکی را نمی‌دانند، اشکالی ندارد، اگر این چیز خاص را به خاطر نیاورم خوب است، بنابراین

think that I can't remember each single verb to  express one situation I feel comfortable if I  

فکر می‌کنم که نمی‌توانم تک تک فعل‌ها را برای بیان یک موقعیت به خاطر بیاورم، اگر من احساس راحتی کنم.

still use press down coffee then Tamp otherwise  I would never use English that's okay yeah so  

همچنان از قهوه پرس پایین استفاده کنید و سپس تپ کنید، در غیر این صورت من هرگز از انگلیسی استفاده نمی‌کنم که اشکالی ندارد، بله، پس

again you don't have to feel it's not it's not  about feeling bad about saying this I I would say  

مجدداً لازم نیست احساس کنید که این مشکلی نیست، این احساس بدی با گفتن این نیست، من می‌گویم

press down before I made that video about making  espresso I had never I had never heard Tamp used  

قبل از ساختن آن ویدیو درباره تهیه اسپرسویی که داشتم، فشار دهید. هرگز نشنیده بودم که از Tamp

in that way so I know the verb Tamp but I would  not think like oh you're tamping the coffee down  

به این شکل استفاده کند، بنابراین فعل Tamp را می‌دانم، اما فکر نمی‌کنم انگار داری قهوه را می‌کوبی

and everyone in the four videos I covered use that  same expression everybody said Tamp okay all right

و همه در چهار ویدیویی که پوشش دادم از همان عبارت استفاده می‌کنند که همه می‌گویند Tamp باشه، خب،

do I live in Japan as Thomas yes I do all right  from Brazil here from Anna Ivanka hello again  

خوب من. در ژاپن به عنوان توماس زندگی می‌کنم بله من همه چیز را خوب انجام می‌دهم از برزیل اینجا از آنا ایوانکا سلام دوباره

from India I really appreciate the way you're  talking my brother hello from Haiti and I see  

از هند من واقعاً از نحوه صحبت شما سپاسگزارم برادرم سلام از هائیتی به این

there only listing is Possible English I don't  know what that means maybe you've misspelled  

معنی است که ممکن است شما چیزی را اشتباه املایی کرده باشید.

something there thank you love your channel  glad to hear it all right so the psychology  

متشکرم کانالتان را دوست دارید. خوشحالم

part that's the first part about this hopefully  that makes sense uh let me know if it doesn't  

که

if there's anything not clear about this again  natives are often thinking because they learn  

همه چیز را می شنوم. بومی‌ها اغلب فکر می‌کنند چون یاد می‌گیرند   دارند

they're learning to translate from one learn  like one word or one expression that they want  

یاد می‌گیرند از یک یادگیری ترجمه کنند مانند یک کلمه یا یک عبارتی که می‌خواهند

to say in their native language because they're  thinking about that and then they try to think  

به زبان مادری خود بگویند، زیرا در مورد آن فکر می‌کنند و سپس سعی می‌کنند  فکر کنند

about what that would be in English and if they  can't remember that or they can't think of what  

در مورد آن چیزی که می‌تواند در آن باشد. انگلیسی و اگر آن‌ها نمی‌توانند آن را به خاطر بسپارند یا نمی‌توانند به

that is then they get frustrated so the basic  idea is that you really should be focusing on  

آن فکر کنند، پس ناامید می‌شوند، بنابراین ایده اصلی این است که شما واقعاً باید روی

more basic things and if you can remember the  you know the more interesting one or the more  

چیزهای اساسی‌تر تمرکز کنید و اگر می‌توانید چیزهای جالب‌تری را به خاطر بسپارید. یا یکی از موارد

specific one then use that but don't feel bad  if you're using something less specific okay  

خاص تر، سپس از آن استفاده کنید، اما احساس بدی نداشته باشید، اگر از چیزی کمتر خاص استفاده می کنید،

it's okay the point is just to keep the  conversation going and to build your  

اشکالی ندارد، نکته این است که مکالمه را ادامه دهید و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید

confidence your confidence is really important all  right I would say though if you don't really feel  

اعتماد به نفس شما واقعاً مهم است. اگر واقعاً

confident using like any of this stuff even basic  stuff you don't have to spend any time talking  

احساس   با استفاده از هر یک از این موارد، حتی چیزهای اساسی  ندارید، لازم نیست هیچ زمانی را صرف صحبت کردن کنید

I would spend all of my time just getting more  input and that's what we'll talk about right now  

من تمام وقتم را صرف دریافت اطلاعات بیشتر می‌کنم و این همان چیزی است که در حال حاضر درباره آن صحبت خواهیم کرد.

uh in my previous live video I talked  about how you should be getting  

ویدیوی زنده قبلی‌ام درباره این صحبت کردم که چگونه باید

naturally varied review and this is how we're  building uh fluency so we can talk about anything  

نظرات مختلفی را دریافت کنید و به این ترتیب ما در حال ایجاد تسلط هستیم تا بتوانیم در مورد

really talk about any topic and so you're seeing  that there's a connection between these different  

هر موضوعی صحبت کنیم   واقعاً در مورد هر موضوعی صحبت کنیم و بنابراین می‌بینید که بین این کلمات مختلف ارتباط وجود دارد.

words and so we might have again we have our  little tree here let's see I think I had like  

و بنابراین ممکن است دوباره درخت کوچکمان را در اینجا داشته باشیم بیایید ببینیم فکر می‌کنم دوست داشتم.

I thought about this idea yesterday because  I had uh like my younger younger daughter we  

دیروز به این ایده فکر کردم زیرا مثل دختر کوچکترم، ما

were talking about a b like the little the insect  oh man this is going to be a bad picture of a bee  

درباره حشره کوچکی صحبت می‌کردیم. عکس بدی از یک زنبور باشد

it's a b here we'll put a stinger on  that all right so you can begin let's  

اینجا یک نیش می زنیم خیلی خب، بنابراین شما می توانید شروع کنید، بیایید

say a little kid they learned this for the  first time and they learn about getting hurt  

بگوییم یک بچه کوچولو برای اولین بار این را یاد گرفت و در مورد صدمه دیدن یاد گرفت

uh or they might even learn a word like  harm or even we'll just put injured

اوه یا حتی ممکن است یک کلمه یاد بگیرد مثل آسیب یا حتی ما فقط مصدوم را به خوبی وارد می‌کنیم،

in well I'll just put injury here so they  have hurt or harm or injury usually kids  

من فقط جراحت را اینجا قرار می‌دهم تا آنها صدمه ببینند یا آسیب ببینند یا آسیب ببینند معمولاً بچه‌ها

will just say hurt that's probably the first  thing they learn uh like Mommy I got hurt  

فقط می‌گویند صدمه دیده، این احتمالاً اولین چیزی است که یاد می‌گیرند، مثلاً مامان من صدمه دیدم.

all right and then now like mom is trying  to figure out okay what is the what is the  

حالا مثل اینکه مامان سعی می‌کند بفهمد

specific problem we have here like is it  a bone problem did you hurt yourself like  

مشکل خاصی که ما اینجا داریم چیست، مثلاً مشکل استخوانی است آیا به خودتان صدمه زدید مثلاً

you cut yourself or something so let's say they  learn the word scrape so they were running and  

خودتان را بریدید یا چیزی، بنابراین فرض کنید آنها کلمه خراشیدن را یاد گرفته‌اند تا می‌دویدند و

they maybe slipped and they cut their you know  they scraped some of their skin on a sidewalk  

شاید لیز خورده و بریده می شوند، می دانید که مقداری از پوست خود را در پیاده رو خراشیده اند

or something like that now you might even have a  more technical medical term like abrasion abrasion

یا چیزی شبیه به آن، اکنون ممکن است یک اصطلاح پزشکی فنی تر مانند سایش سایش سایشی داشته باشید،

abrasion but little kids are not worrying about  abrasion nobody says that they're just talking  

اما بچه های کوچک نگران سایش نیستند، هیچ کس نمی گوید که آنها فقط این کار را انجام می دهند. صحبت کردن   در

about maybe I got a scrape on my leg or something  all right but what you notice about this is that  

مورد اینکه شاید من یک خراش روی پایم داشتم یا چیزی درست است ، اما چیزی که در این مورد توجه می کنید این است که

is the the the varied review that Learners get so  native native speakers I'm talking about here but  

همان بررسی متنوعی است که زبان آموزان دریافت می کنند، بنابراین  زبان مادری من در اینجا در مورد آن صحبت می کنم،

Learners can do the same thing when they focus on  a particular topic and they're learning about it  

زبان آموزان می توانند همین کار را انجام دهند وقتی که آنها روی یک موضوع خاص تمرکز کنید و آن‌ها

in different ways just like I talked about  in that espresso video and so when someone  

به روش‌های مختلف درباره آن یاد می‌گیرند، درست همانطور که در آن ویدیوی اسپرسو صحبت کردم و بنابراین وقتی کسی

gets hurt you can use that particular thing but  before talking about a b like oh I got hurt by a  

صدمه می‌بیند، می‌توانید از آن چیز خاص استفاده کنید، اما قبل از صحبت در مورد یک b مانند آه، من از یک

b you can say that you got hurt by a bee most  people understand what that means but we learn

ب شما صدمه دیدم. می‌توان گفت که شما توسط یک زنبور صدمه دیده‌اید، اکثر مردم معنی آن را می‌دانند، اما ما یاد می‌گیریم که

sting for that particular like getting you know  poked by a bee and like the kind of poison or  

برای آن نیش بزنیم، مانند شناختن شما از یک زنبور، مانند نوع سم یا

whatever gets into your into your body and so we  recognize that as sting all right and so the the  

هر چیزی که وارد بدن شما می‌شود و بنابراین ما آن را تشخیص می‌دهیم درست است و بنابراین

Temptation the Temptation the the desire uh when  Learners when English Learners see this they think  

وسوسه وسوسه میل آه وقتی که یادگیرندگان انگلیسی وقتی این را می‌بینند فکر می‌کنند

okay Drew like tell me every word and I'll try  to memorize them all do not do that that's not  

باشه درو دوست دارم هر کلمه‌ای را به من بگو و من سعی می‌کنم همه آنها را به خاطر بسپارم انجام نده که این

the point of this video the point of this video is  just just to show you how natives are learning and  

هدف این ویدیو نیست. هدف این ویدیو این است که فقط به شما نشان دهد که بومی‌ها چگونه یاد می‌گیرند و

that there are almost always uh more than one way  of EX of expressing something all right and we're  

اینکه تقریباً همیشه بیش از یک راه EX برای بیان چیزی وجود دارد که کاملاً درست است و ما

really moving from less specific or you can just  say General to more specific and most of the time  

واقعاً در حال حرکت از کمتر خاص هستیم یا می‌توانید فقط بگویید «کلی» به موارد بیشتر. خاص و بیشتر اوقات

there are even more specific you could have like  I don't know microderm abrasion even like more  

حتی موارد خاص تری وجود دارد که می‌توانید داشته باشید، مانند نمی‌دانم ساییدن میکرودرم حتی بیشتر

specific than that so like your skin there if we  can talk about even just the skin by itself like  

از آن خاص‌تر است، بنابراین اگر بتوانیم حتی در مورد پوست به تنهایی صحبت کنیم، مانند

the medical terms we would have even different  layers of the skin yeah and I'm not a doctor I  

اصطلاحات پزشکی که می‌خواهیم صحبت کنیم حتی لایه‌های مختلف پوست دارم، بله و من پزشک

didn't I haven't even like studied much biology  about that but I would just talk about skin  

نیستم، حتی دوست نداشتم در مورد آن زیست‌شناسی مطالعه کرده‌ام، اما فقط در مورد پوست صحبت می‌کنم

and if I'm talking more specific I might  say oh like your layers of skin but there  

و اگر دقیق‌تر صحبت می‌کنم، ممکن است بگویم اوه، دوست دارم. لایه‌های پوست شما، اما

are specific terms for that that doctors and  nurses would know like your epidermis so your  

اصطلاحات خاصی برای آن وجود دارد که پزشکان و پرستاران می‌دانند مانند اپیدرم شما، بنابراین

Derm meaning like the skin and again this is  not like a medical channel so I don't want  

پوست شما به معنای پوست است و دوباره این مانند یک کانال پزشکی نیست، بنابراین من نمی‌خواهم

to start saying a bunch of words and not be  accurate about them but the point is natives  

شروع به گفتن یک سری کلمات کنم. درباره آنها دقیق نباشید، اما نکته اینجاست که بومی‌ها

will have a kind of general area around here  and you don't need to feel bad if you don't  

یک نوع منطقه کلی در اطراف خواهند داشت و اگر این چیزها را نمی‌دانید نیازی نیست احساس بدی داشته باشید

know these things and you don't even need to  feel bad if you don't know these but you will  

و حتی لازم نیست احساس بدی داشته باشید اگر نمی‌دانید. این‌ها را نمی‌دانید، اما

learn them as you get more specific examples uh  in in focusing on a particular topic all right  

وقتی مثال‌های خاص‌تری به دست می‌آورید، آن‌ها را یاد می‌گیرید، آه، با تمرکز روی یک موضوع خاص، کاملاً درست است.

so if we let's say we watch a few different  YouTube videos about people getting I don't  

بنابراین اگر فرض کنیم چند ویدیوی مختلف از YouTube را در مورد افرادی که نمی‌دانم، تماشا می‌کنیم، تماشا می‌کنیم.

know scraped by uh I don't know like they get  hurt by different kinds of insects and you will  

نمی دانید که آنها توسط انواع مختلف حشرات صدمه می بینند و شما

actually hear how people use the general terms I  got hurt I got injured I got harmed and then we  

در واقع خواهید شنید که چگونه مردم از عبارات کلی استفاده می کنند من صدمه دیدم آسیب دیدم آسیب دیدم و سپس

will talk about the different kinds of things  like you might have a bone break or a scraped  

در مورد انواع مختلف چیزها صحبت خواهیم کرد مثل اینکه ممکن است شکستگی استخوان داشته باشید یا یک

knee or like a concussion where you you know you  hit your head something like that and then you  

زانو خراشیده یا مثل ضربه مغزی که می‌دانید ضربه‌ای به سرتان زده‌اید و سپس

will learn the different kinds of injuries that  people talk about and you will learn again these  

انواع آسیب‌هایی را که مردم درباره آن صحبت می‌کنند یاد می‌گیرید و دوباره این

different ways of saying things all right so the  point is again like the two the two basic ideas  

روش‌های مختلف گفتن همه چیز را یاد می‌گیرید، بنابراین موضوع دوباره اینجاست. مانند دو ایده اصلی

most important things for this video number one uh  you should be learning everything all in English  

مهمترین چیز برای این ویدیوی شماره یک، آه، باید همه چیز را به زبان انگلیسی یاد بگیرید

so that you really have a good sense for what  natives are really saying about things and as you  

تا واقعاً حس خوبی نسبت به آنچه که بومیان واقعاً در مورد چیزها می‌گویند داشته باشید و همانطور که

do that you should be focusing on vocabulary  so that you really understand it very well  

انجام می‌دهید باید روی آن تمرکز کنید. واژگان به طوری که شما واقعاً آن را خیلی خوب درک می کنید

okay uh and the second part of that is the  psychology so you you feel better and you feel  

باشه و بخش دوم آن روانشناسی است تا احساس بهتری داشته باشید و

more confident because you're not putting a lot of  pressure on yourself to remember one specific word  

اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید زیرا فشار زیادی به خود وارد نمی کنید تا یک کلمه خاص را به خاطر بسپارید

and if you can't remember this one just go back up  to the less specific so more General you can look  

و اگر نمی توانم این یکی را به خاطر بسپارم، فقط به موارد کمتر خاص برگردید، بنابراین کلی تر می توانید نگاه کنید

at that even that there's there's different ways  of saying that I could say less specific or more  

حتی اینکه راه های مختلفی برای گفتن وجود دارد که می توانم بگویم کمتر خاص یا بیشتر

General it's the same way of saying the same thing  there were different different ways of saying the  

عمومی، همان روش گفتن همان چیزی است که وجود داشت. روش‌های مختلف برای گفتن یک

same thing all right hopefully this makes sense so  the point is uh as you're learning like a native  

چیز یکسان، امیدواریم این کار منطقی باشد، بنابراین نکته اینجاست که شما مانند یک بومی یاد می‌گیرید،

really what natives are doing is they're focusing  on a particular thing and they're reviewing it  

واقعاً آنچه بومی‌ها انجام می‌دهند این است که روی یک چیز خاص تمرکز می‌کنند و

again and again but in different ways so just like  I did with that uh that coffee the making espresso  

دوباره و دوباره آن را مرور می‌کنند. اما به روش‌های مختلف، درست مانند همان کاری که من با آن قهوه و تهیه اسپرسو انجام دادم، به‌عنوان

example really if you have not seen that video go  back and watch that video it's really important  

مثال، اگر آن ویدیو را ندیده‌اید، به عقب برگردید و آن ویدیو را تماشا کنید، این واقعاً مهم است

just to show you what you should be doing and  it's very easy if you're actually doing this  

که به شما نشان دهم چه کاری باید انجام دهید و بسیار آسان است. در واقع خودتان این کار را انجام می‌دهید،

yourself so we learn about making espresso  there are certain things that people learn  

بنابراین ما درباره تهیه اسپرسو یاد می‌گیریم. چیزهای خاصی وجود دارد که مردم یاد می‌گیرند

or people use in that situation one example  I talked about in that video uh was we have

یا مردم در آن موقعیت از آنها استفاده می‌کنند، یک مثال من در آن ویدیو در مورد آن صحبت کردم، آه، ما

a uh a machine so this is your espresso  machine here and you put your little  

یک دستگاه اسپرسو داریم، بنابراین این دستگاه اسپرسوساز شما است و شما اینجا هستید. فیلتر کوچک خود را

filter thing here here's the handle and  there's I guess a coffee cup under that  

در اینجا قرار دهید این دسته است و حدس می‌زنم یک فنجان قهوه زیر آن است

uh I don't even I don't know how an espresso  machine works but I know a little bit more  

اوه، من حتی نمی‌دانم دستگاه اسپرسوساز چگونه کار می‌کند، اما کمی بیشتر

about how kind of making espresso works  but in that video they talked about these  

درباره نحوه ساخت اسپرسو می‌دانم. آن ویدیویی که در مورد اینها صحبت کردند

are four different people uh and making  espresso in in different like slightly  

چهار نفر متفاوت هستند و اسپرسو را به

different ways using slightly different  vocabulary but some of it was the same  

روش‌های متفاوت درست می‌کنند، با استفاده از واژگان کمی متفاوت، اما برخی از آن‌ها یکسان بود

and so one thing they talked about taking this  filter and two people said they want to pop in

و بنابراین یک چیز درباره گرفتن این فیلتر صحبت کردند و دو نفر گفتند که می‌خواهند پاپ کنند.

so pop the filter in or pop in the filter and  some people like one guy talked about placing  

بنابراین فیلتر را وارد کنید یا فیلتر را باز کنید و برخی از افراد مانند فردی که در مورد قرار دادن صحبت کرده است

place place the filter in the machine okay and  so again they're like you can put like a basic  

فیلتر را به خوبی در دستگاه قرار دهید و بنابراین دوباره مثل شما می‌شوند که می‌توانید مانند یک

example might just be put like we we just talk  about basic things this is one of the first words  

مثال اولیه   مثالی مانند ما باشد. درباره چیزهای اساسی صحبت کنید این یکی از اولین کلماتی است

that little kids learn like put something here  put it down put up you know different expressions  

که بچه‌های کوچک یاد می‌گیرند مانند گذاشتن چیزی در اینجا، گذاشتن آن در بالا، شما عبارات مختلفی را می‌دانید

like that and then we get a little bit more  specific about maybe the speed of something  

مانند آن و سپس ما کمی بیشتر در مورد سرعت چیزی می‌شویم

or uh maybe like if we do it like violently or  if we're doing it very gently and so we talk  

یا اوه شاید مثل اگر ما این کار را با خشونت انجام می‌دهیم یا اگر خیلی آرام این کار را انجام می‌دهیم و بنابراین در

about popping something in like and maybe we hear  a little clicking sound to show that something is  

مورد پخش کردن چیزی در لایک صحبت می‌کنیم و شاید صدای کلیک کمی برای نشان دادن اینکه چیزی

in there and it's fitting where we want it or we  could talk about placing it in there but it's the  

در آنجاست و در جایی که می‌خواهیم مناسب است یا می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم، می‌شنویم. قرار دادن آن در آنجا اما این

same idea all right so as you're learning more  like a native and we do that by focusing on a  

ایده یکسان است، بنابراین از آنجایی که شما مانند یک بومی بیشتر یاد می‌گیرید و ما این کار را با تمرکز روی یک

particular topic we don't do that by trying to  learn a bunch of random vocabulary from a bunch  

موضوع خاص انجام می‌دهیم، این کار را با تلاش برای یادگیری یک دسته از واژگان تصادفی از یک دسته

of different videos so if I'm on YouTube and I'm  trying to learn English I could watch a hero like  

از افراد انجام نمی‌دهیم. ویدیوهای مختلف، بنابراین اگر در YouTube هستم و سعی می‌کنم انگلیسی یاد بگیرم، می‌توانم قهرمانی مانند

10 phrases about the weather here like I don't  know 20 phrasal verbs here is something else I can  

10 عبارت در مورد آب و هوا را در اینجا ببینم، مانند من  نمی‌دانم، 20 فعل عبارتی در اینجا چیز دیگری است که می‌توانم

watch these random videos about various vocabulary  or I could pick a particular topic and watch a  

این ویدیوهای تصادفی را درباره موارد مختلف تماشا کنم. واژگان یا می‌توانم موضوع خاصی را انتخاب کنم و

bunch of videos about that same thing so which  one is going to teach me how to use things and  

مجموعه‌ای از ویدیوها را در مورد همان موضوع تماشا کنم تا به من یاد دهد چگونه از چیزها استفاده کنم و به

help me remember them more easily obviously this  second approach and this is the native approach  

من کمک کند که آنها را راحت‌تر به خاطر بسپارم، واضح است که این رویکرد دوم و این رویکرد بومی

so this is how natives get fluent in their native  language it's how you got fluent in there and your  

است. چگونه بومی‌ها به زبان مادری خود مسلط می‌شوند، این است که شما چگونه به زبان مادری خود و زبان مادری خود مسلط شدید

native language and it's the same way you will get  fluent in English all right so again I wanted to  

و به همین ترتیب به انگلیسی مسلط خواهید شد، بنابراین دوباره می‌خواستم

keep this video quick but now I can take questions  if anybody did not understand any of this just let  

این ویدیو را سریع نگه دارم، اما اکنون می‌توانم سؤالاتی را مطرح کنم اگر کسی این کار را کرده است. هیچ‌کدام از اینها را نمی‌فهمم، فقط

me know in the comments I really want to make  it clear but the point is I will reiterate to  

در نظرات به من اطلاع دهید، من واقعاً می‌خواهم آن را روشن کنم، اما نکته اینجاست که

this again I will say this I will repeat myself as  you're when you're learning like a student really  

دوباره تکرار می‌کنم این را تکرار می‌کنم، این را می‌گویم، وقتی که واقعاً مانند یک دانش‌آموز یاد می‌گیرید، خودم را همانطور که هستید تکرار می‌کنم.

the goal is to think about something in your  native language and then translate that into  

هدف این است که در مورد چیزی به زبان مادری خود فکر کنید و سپس آن را به

English but we want to stop you from doing that so  you can communicate automatically without having  

انگلیسی ترجمه کنید، اما ما می‌خواهیم شما را از انجام این کار منع کنیم تا بتوانید بدون

to hesitate or forget your words so you should  be learning everything all in English and you  

تردید یا فراموش کردن کلمات خود به‌طور خودکار ارتباط برقرار کنید، بنابراین باید همه چیز را به زبان انگلیسی یاد بگیرید.

become a fluent speaker much faster by focusing  on less by trying to learn fewer words rather  

با تمرکز بر روی کمتر از طریق تلاش برای یادگیری کلمات کمتر به

than trying to learn as many words as possible  so you don't become a great speaker by learning  

جای تلاش برای یادگیری هرچه بیشتر لغات، سریعتر به یک سخنران مسلط تبدیل شوید تا با یادگیری

more you become a great speaker by focusing  on less and then you can use that vocabulary  

بیشتر سخنران خوبی نشوید، با تمرکز  روی کمتر به یک سخنران عالی تبدیل شوید. می‌توانم از آن واژگان

to talk about many different things all right  let me go back through comments if people have  

برای صحبت در مورد بسیاری از چیزهای مختلف استفاده کنم، خیلی خوب اجازه دهید از طریق نظرات برگردم اگر افراد

questions go ahead and post them now or anything  related to this or anything new let me know  

سؤالی دارند   آنها را پست کنم یا هر چیز مرتبط با این یا هر چیز جدیدی را به من اطلاع دهید   خیلی

all right uh let's see if I have all right  Vincent says hi morning Vince in South Africa  

خب، بیایید ببینیم آیا وضعیتم خوب است وینسنت می گوید سلام صبح وینس در آفریقای جنوبی

can using phrasal verb make me sound natural  I will people understand me since I live in a  

می تواند با استفاده از فعل عبارتی من را طبیعی به نظر بیاورد من مردم مرا می فهمند زیرا در

non-native country yeah most people can understand  uh phrasal verbs because phrasal verbs are really  

کشوری غیر بومی زندگی می کنم، بله، بیشتر مردم می توانند افعال عبارتی را بفهمند زیرا افعال عبارتی واقعاً

just combinations of basic verbs uh so I talked in  another video recently about sit down and sit up  

فقط ترکیبی از افعال اصلی هستند. اخیراً در یک ویدیوی دیگر درباره نشستن و نشستن صحبت کردم

so if you these are things that you can also  as you're talking about something just like in  

بنابراین اگر شما اینها چیزهایی هستند که می‌توانید همچنان که دارید درباره چیزی صحبت می‌کنید، درست مانند

those espresso videos I used those videos because  I want people to see the action as the people are  

آن ویدیوهای اسپرسو، از آن ویدیوها استفاده کردم زیرا می‌خواهم مردم این کار را همانطور که مردم هستند ببینند.

talking about what they're doing so if I actually  have something I can put it in something else like  

صحبت کردن در مورد کاری که آنها انجام می دهند، بنابراین اگر واقعاً چیزی دارم، می توانم آن را در چیز دیگری قرار دهم، مثلاً

I can place it in something or I can pop it  in something like that um and that way people  

می توانم آن را در چیزی قرار دهم یا می توانم آن را در چیزی شبیه به آن قرار دهم و به این ترتیب مردم

can really understand uh what you're saying but  phrasal verbs are usually uh pretty simple the  

واقعاً می توانند آنچه شما می گویید را درک کنند. اما افعال عبارتی معمولاً بسیار ساده هستند،

only thing is if you're talking about something or  using a phrasal verb in a more uh like figurative  

تنها چیز این است که شما در مورد چیزی صحبت می‌کنید یا از یک فعل عبارتی به شکلی مجازی‌تر استفاده می‌کنید،

way so I've given the example before about like a  ship that's going down into the water as a ship is  

بنابراین من مثالی را قبلاً در مورد کشتی‌ای که در آب فرو می‌رود را مثال زدم. یک کشتی در

sinking into the water it's going down or going  under we can still use that same vocabulary to  

حال غرق شدن در آبی است که در حال پایین آمدن است یا زیر آن فرو می‌رود، ما هنوز می‌توانیم از همان واژگان برای

talk about a company going bankrupt so there's  actually a bank a bank news story right now in  

صحبت در مورد ورشکستگی یک شرکت استفاده کنیم، بنابراین در واقع یک بانک یک داستان خبری بانکی در حال حاضر در

America I think like s svb Silicon Valley Bank  was I don't know exactly what happened to it but  

آمریکا وجود دارد، فکر می‌کنم مانند بانک svb Silicon Valley. دقیقاً نمی‌دانم چه اتفاقی برای آن افتاده است، اما در

it's going under right now and so I can use  that expression for people who understand uh  

حال حاضر می‌توانم از این عبارت برای افرادی استفاده کنم که می‌فهمند،

like if they understand the figurative uses of  phrasal verbs that way but again basic phrasal  

مثلاً اگر کاربردهای مجازی افعال عبارتی را به این شکل می‌فهمند، اما دوباره از افعال عبارتی اولیه

verbs for describing something physically  people should understand those pretty easily

برای توصیف چیزی که از نظر فیزیکی استفاده می‌کنند، استفاده کنم. آنها را به راحتی درک کنم

nice to see you there uh I have some fear  talking in English would you give me some  

از دیدن شما در آنجا خوشحال می شوم، اوه، من از صحبت کردن به زبان انگلیسی می ترسم، آیا به من

suggestion uh says van cat yeah the basic idea  is that you actually don't speak until you feel  

پیشنهاد می دهید، او می گوید گربه ون بله، ایده اصلی این است که شما در واقع تا زمانی که احساس راحتی نکنید، صحبت نمی کنید، می

comfortable I know that sounds like the the the  traditional advice that most people get is you  

دانم که به نظر می رسد توصیه سنتی که بیشتر مردم دریافت می‌کنند این است که شما

should try speaking first and keep speaking and  keep making mistakes until you feel comfortable  

باید ابتدا سعی کنید صحبت کنید و به صحبت کردن ادامه دهید و تا زمانی که احساس راحتی نکنید به اشتباه کردن ادامه دهید، اما این چیزی نیست که

but that's not what I recommend I actually  think it's much better for you to spend more  

من توصیه می‌کنم.

time learning to really feel confident about what  you're saying and then you can start speaking and  

می‌گویید و سپس می‌توانید شروع به صحبت کنید و

this is also what other linguists like Dr Steven  crash and recommend so the point is where you're  

این همان چیزی است که زبان‌شناسان دیگری مانند دکتر استیون اشتباه می‌کنند و توصیه می‌کنند، بنابراین نکته اینجاست که

if you don't really understand something and  that could be your grammar or the vocabulary  

اگر واقعاً چیزی را نمی‌فهمید، در کجا هستید و این می‌تواند گرامر یا واژگان یا تلفظ یا تلفظ شما باشد.

or pronunciation or maybe you can't hear other  things when natives are saying them in all of  

شاید وقتی بومی‌ها در تمام

those examples it just means you don't feel yet  comfortable confident enough about it and this is  

این مثال‌ها می‌گویند نتوانید چیزهای دیگر را بشنوید، این بدان معناست که هنوز به اندازه کافی در مورد آن احساس راحتی نمی‌کنید و به همین

why we really want to learn like a native rather  than learning like a student so when you learn  

دلیل است که ما واقعاً می‌خواهیم مانند یک بومی یاد بگیریم، نه مانند یک دانش‌آموز بنابراین وقتی

like a student the English as a second language  approach what's happening is you're getting  

مانند یک دانش‌آموز یاد می‌گیرید، انگلیسی به‌عنوان زبان دوم را می‌آموزید، چیزی که اتفاق می‌افتد این است که

um usually just one way of expressing something  and you're not getting a lot of native examples  

معمولاً فقط یک راه برای بیان چیزی دریافت می‌کنید و مثال‌های بومی زیادی دریافت نمی‌کنید

and hearing the variety that we get from real  conversations and so you're not really prepared  

و تنوعی را که ما از مکالمات واقعی دریافت می‌کنیم نمی‌شنوید. و بنابراین شما واقعاً

for that so if you don't feel confident speaking  don't speak unless you really have to for some  

برای آن آماده نیستید، بنابراین اگر در صحبت کردن احساس اعتماد به نفس ندارید، صحبت نکنید، مگر اینکه واقعاً به

reason the point is you should spend all of  your time learning like a native and in the  

دلایلی مجبور باشید، نکته این است که باید تمام وقت خود را مانند یک بومی و در

previous live video I talked about more about  how to do that but this is the general idea so  

برنامه زنده قبلی برای یادگیری صرف کنید. ویدیویی که درباره نحوه انجام این کار بیشتر صحبت کردم، اما این ایده کلی است، بنابراین

if you're not if you don't feel comfortable then  don't speak it's okay don't feel bad about that  

اگر احساس راحتی نمی‌کنید، صحبت نکنید، اشکالی ندارد احساس بدی نداشته باشید

all right Cove of pentagrams great exercise we'll  apply glad to hear it Lander you are the best  

بسیار خوب Cove of Pentagrams تمرین عالی از شنیدن آن خوشحال می‌شویم لندر شما بهترین

teacher you were too kind let's see here 's uh how  many Resident I see they're low from Allen Texas  

معلم هستید که خیلی مهربان بودید بیایید ببینیم چند نفر از ساکنان آلن تگزاس هستند.

I like it because it's going to help me have so  many vocabulary words keep it up brother shown  

ادامه بده برادر نشان داده شده

from Beijing nice to see you there uh hopefully  I got that I think I get everybody up there  

از پکن خوشحالم که شما را آنجا می بینم، امیدوارم  من متوجه شدم که فکر می کنم همه را به آنجا می برم

yes remember the the point is not to just like  increase your vocabulary the it doesn't matter  

بله به یاد داشته باشید نکته این نیست که فقط دوست داشته باشید دایره لغات خود را افزایش دهید، مهم نیست

if you know a lot of words if you can't use them  correctly and confidently so it's much better to  

اگر کلمات زیادی می دانید اگر نمی‌توانید از آنها به درستی و با اطمینان استفاده کنید، بنابراین خیلی بهتر است

focus on something like until you can use harm  and hurt and injure very well like perfectly  

روی چیزی تمرکز کنید تا زمانی که بتوانید از آسیب استفاده کنید و صدمه بزنید و صدمه بزنید،

don't worry about trying to use other things  like that just say oh I got I got hurt at work  

نگران استفاده از چیزهای دیگر نباشید. در محل کار صدمه دیدم   خیلی

all right so that's a pretty general idea maybe  you want to be more specific about that but as you  

خوب، بنابراین این یک ایده کاملاً کلی است شاید شما بخواهید در مورد آن دقیق‌تر صحبت کنید، اما همانطور که

learn and hear more examples of different kinds  of injuries then you will feel more confident and  

نمونه‌های بیشتری از انواع آسیب‌ها را یاد می‌گیرید و می‌شنوید ، اعتماد به‌نفس بیشتری خواهید داشت و

you will understand those things more but do  not try to just learn a ton of vocabulary and  

آن چیزها را بیشتر می‌فهمید، اما  نمی‌کنید سعی کنید فقط تعداد زیادی واژگان و   یاد بگیرید

and you know what are you going to do with that  vocabulary if you can't actually remember it in  

و می‌دانید که اگر واقعاً نمی‌توانید آن را در   مکالمات به خاطر بسپارید

conversations or you don't feel confident about  it so you should always try to master something  

یا در مورد آن اطمینان ندارید، با آن  واژگان چه کار خواهید کرد، بنابراین همیشه باید سعی کنید بر چیزی

simple and a limited thing just maybe a few words  or something related to a topic and that's why we  

ساده و ساده تسلط داشته باشید. یک چیز محدود، شاید چند کلمه یا چیزی مربوط به یک موضوع باشد و به همین دلیل است که ما

did that exercise with the making espresso really  go back and watch that video if you have not seen  

آن تمرین را با تهیه اسپرسو انجام دادیم، اگر قبلاً آن را ندیده‌اید، به عقب برگردید و آن ویدیو را تماشا کنید،

it already but we want to focus on something like  making espresso because it will teach you a lot  

اما می‌خواهیم روی چیزی مانند تهیه اسپرسو تمرکز کنیم، زیرا واژگان زیادی به شما یاد می‌دهد

of vocabulary and help you remember that and then  because you focused on that that will help you use  

و به شما کمک می‌کند آن را به خاطر بسپارید و سپس چون روی آن تمرکز کرده‌اید به شما کمک می‌کند از

that vocabulary in other things okay so you don't  need to have a big vocabulary to talk talk about  

آن واژگان در موارد دیگر استفاده کنید، بنابراین لازم نیست واژگان بزرگی برای صحبت درباره

different topics you can use that same vocabulary  talking about different things just like the  

موضوعات مختلف داشته باشید. از همان واژگان استفاده کنید درباره چیزهای مختلف صحبت کنید، درست مانند

phrasal verb example I gave before so if we have a  ship going under we can have a company going under  

مثال فعل عبارتی که قبلاً آوردم، بنابراین اگر کشتی‌ای داریم که زیر آب می‌رود، می‌توانیم شرکتی را زیر پا بگذاریم

as well I'm using the same vocabulary but talking  about two different things and obviously as you  

همچنین من از واژگان یکسانی استفاده می‌کنم، اما درباره دو چیز متفاوت صحبت می‌کنم و بدیهی است که شما

learn more you will feel much more confident  and you will build your vocabulary naturally  

بیشتر یاد می گیرید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و دایره لغات خود را به طور طبیعی می سازید

but you can build a vocabulary much faster if  you actually focus on less at first so it sounds  

اما اگر  در ابتدا روی کمتر تمرکز کنید، می توانید دایره لغات خود را خیلی سریعتر بسازید، بنابراین برعکس به نظر می رسد،

like the opposite but most of most of the uh the  the kinds of things that people do in a regular  

اما بیشتر موارد مربوط به انواع چیزها هستند. کاری که مردم در یک

conversation or for regular learning I should  say are the opposite of what they should be doing

مکالمه منظم   یا برای یادگیری منظم انجام می‌دهند، باید بگویم برعکس کاری است که باید انجام دهند، ببینیم

let's see Rana says hi

رعنا می‌گوید سلام

sir how often you come live yeah I just come  live whenever I feel like it so I've been doing  

آقا هر چند وقت یک بار زنده می‌آیید بله من فقط هر وقت که دلم می‌خواهد می‌آیم لایو می‌کنم پس انجام می‌دادم.

this lately like usually weekly maybe here  and on Instagram as well but I don't have a  

این اخیراً معمولاً به صورت هفتگی شاید اینجا و همچنین در اینستاگرام، اما من

particular schedule usually it's like Mondays and  Thursdays but I don't I don't have a specific time  

برنامه خاصی ندارم، معمولاً مانند دوشنبه ها و پنجشنبه ها است، اما من زمان خاصی ندارم

and sometimes it actually YouTube will not tell  everybody about the video it just depends on you  

و گاهی اوقات YouTube در واقع به همه درباره آن چیزی نمی گوید این ویدیو فقط به شما بستگی دارد

know what they do but if you do miss the starting  uh the start of any video you can go back and  

بدانید که آنها چه می‌کنند، اما اگر شروع را از دست دادید، می‌توانید شروع هر ویدیویی را از دست بدهید، می‌توانید به عقب برگردید و

watch the replay all right uh let's see so Sarah  says sir uh if we watch TV show like friends then  

بازپخش را خوب تماشا کنید، بیایید ببینیم سارا  می‌گوید آقا اگر ما مانند دوستان برنامه تلویزیونی را تماشا می‌کنیم، سپس

what should we do do you mean that we should watch  one video again and again um watching One Thing

چه کار باید بکنیم منظور شما این است که باید یک ویدیو را بارها و بارها تماشا کنیم. اوم در حال تماشای One Thing

I talked about this in that uh that uh most recent  live video as well but if we think about like the  

در آن ویدیوی زنده اخیر نیز در مورد آن صحبت کردم، اما اگر به این فکر کنیم که

kind of one of the the basic the most basic  problem that Learners have is if they try to  

یکی از موارد اساسی است. اساسی‌ترین مشکلی که یادگیرندگان دارند این است که اگر سعی کنند

review something let's say you watch an episode  of Friends at first you're going to get all this  

چیزی را مرور کنند، مثلاً در ابتدا یک قسمت از دوستان را تماشا کنید، همه این

new information just hitting you like blah and  maybe you will understand uh some of it maybe  

اطلاعات جدید را دریافت خواهید کرد و شاید برخی از آن‌ها را متوجه شوید.

you will not uh and then so let's say this is  like the first time you watch it so let's say  

نه اوه و پس بیایید بگوییم مثل اولین باری است که آن را تماشا می‌کنید، پس فرض کنید

this is the first time uh second time you watch  it you're going to learn a little bit more so you  

این اولین بار است که بار دوم آن را تماشا می‌کنید، می‌خواهید کمی بیشتر یاد بگیرید تا

will maybe remember or more clearly hear certain  things so this is the second time uh third time  

شاید به یاد بیاورید یا واضح‌تر بشنوید چیزها پس این دومین بار است که سومین بار

you will learn like a little bit more and you can  see like your progress is is kind of leveling off  

شما کمی بیشتر یاد خواهید گرفت و می‌توانید ببینید که پیشرفت شما به نوعی در حال کاهش است

so at some point we're getting like this and  we're not we're just watching the same episode  

بنابراین در برخی مواقع به این شکل می‌شویم و ما نیستیم با تماشای همان قسمت

and we're not really making much progress over  time uh and this is why what I recommend people  

و ما واقعاً در طول زمان پیشرفت زیادی نمی‌کنیم و به همین دلیل است که توصیه می‌کنم

do for naturally varied review if you're going to  focus on only one thing I would actually spend the  

اگر می‌خواهید فقط روی یک چیز تمرکز کنید،

first day watching the video if there's a lot of  content you might watch it maybe one or two times  

اولین روز را صرف تماشای ویدیو می‌کنم، کاری را که به مردم توصیه می‌کنم انجام دهند. اگر محتوای زیادی وجود داشته باشد، ممکن است آن را یک یا دو بار تماشا کنید

um and you could do this on a different day  then I would read it like find the transcript  

و می‌توانید این کار را در روز دیگری انجام دهید، سپس من آن را می‌خوانم، مثل اینکه متن

of that episode and read that and then I  would just listen to it so you're trying to  

آن قسمت را پیدا کنم و آن را بخوانم و سپس فقط به آن گوش می‌دهم تا شما سعی می‌کنیم

give your brain different ways of of getting  this information so this is naturally varied  

راه‌های متفاوتی را برای دریافت این اطلاعات به مغزتان ارائه دهیم، بنابراین این بررسی به طور طبیعی

review about a particular piece of content  but a better thing to do is like if you find  

در مورد یک محتوای خاص متفاوت است، اما بهتر است اگر

an episode about something let's say it's a  Friends episode about like playing football  

قسمتی درباره چیزی پیدا کردید، فرض کنید این قسمت مربوط به یک قسمت از دوستان است. فوتبال

so they have an episode about that or a Friends  episode about going on a blind date so a blind  

بنابراین آنها یک اپیزود در مورد آن یا یک اپیزود  دوستان  درباره رفتن به یک قرار کور دارند، بنابراین

date means uh like you're blind you don't  know who you're going to be meeting so a  

ملاقات کور به این معنی است که انگار نابینا هستید، نمی‌دانید قرار است با چه کسی ملاقات کنید، بنابراین یک

friend says hey you should like meet my friend  and go on a date together that's a blind date

دوست می‌گوید هی باید دوست داشته باشید. دوستم را ملاقات کنم و با هم به قرار ملاقات برویم که یک قرار کور است،

I would find uh like YouTube videos talking about  people going on blind dates I would focus on the  

من می‌دانم مثل ویدیوهای YouTube که در مورد افرادی صحبت می‌کنند که قرار ملاقات کور می‌گذارند، من روی

particular topic and that will help you understand  uh this episode of friends or whatever that show  

موضوع خاصی تمرکز می‌کنم و این به شما کمک می‌کند این قسمت از دوستان یا هر چیزی که نمایش

is much more but uh so the the two things most  people do like they will watch one thing and  

است را درک کنید. خیلی بیشتر اما آه، بنابراین، دو کاری که اکثر مردم دوست دارند، یک چیز را تماشا می‌کنند و

maybe try to watch it like again and again but it  gets boring pretty quickly even if you enjoy the  

شاید سعی کنند دوباره و دوباره آن را تماشا کنند، اما خیلی سریع خسته‌کننده می‌شود، حتی اگر از آن لذت ببرید،

even if you enjoy the show and then they will  try to watch some like a different episode of  

حتی اگر از نمایش لذت ببرید و سپس آن‌ها سعی کنند برای تماشای برخی قسمت‌های متفاوت از

that TV show uh so focus is the key and you will  over time if you watch 10 different episodes of  

آن برنامه تلویزیونی، اوه، تمرکز کلید است و با گذشت زمان، اگر 10 قسمت مختلف از

friends the kind of things you will you will get  a really good sense for are some vocabulary that  

دوستانتان را تماشا کنید، چیزهایی که می‌خواهید به آنها دست می‌یابد، واژگانی هستند که

get used over and over and over like when people  see each other they're like hi hi Joey or hi you  

استفاده می‌شوند. بارها و بارها مثل وقتی که مردم همدیگر را می‌بینند، مانند سلام، جوی یا سلام تو، می‌دانی که

know what I don't Rachel I guess I don't  really remember the names of the I haven't  

من چه چیزی را نمی‌دانم، حدس می‌زنم که واقعاً نام

seen that show in a long time uh but those  those kinds of things that you will see in  

نمایش‌هایی را که مدت‌هاست  ندیده‌ام، به خاطر نمی‌آورم. اما آن چیزهایی که

the in the conversations again and again you'll  remember those more you will get a good sense  

در مکالمات بارها و بارها خواهید دید، آنها را بیشتر به خاطر خواهید آورد و حس خوبی

for their accents but a lot of the vocabulary  will be missed because it's it's coming at you  

برای لهجه‌های آنها به دست خواهید آورد، اما بسیاری از واژگان از قلم می‌افتند، زیرا این موضوع به سمت شما می‌آید.

too fast and even if you understand everything  in the show you won't remember that vocabulary  

خیلی سریع و حتی اگر همه چیز را در نمایش بفهمید، آن واژگان را

very well so it's much better to take one thing  focus on it but in different ways so you get  

به خوبی به خاطر نمی‌آورید، بنابراین بهتر است یک چیز را روی آن تمرکز کنید، اما به روش‌های مختلف تا

the review of that thing without being bored  that's the point of naturally varied review  

مرور آن چیز را بدون حوصله دریافت کنید. بررسی طبیعی متنوع

hopefully that makes sense all right let's go  back uh let's see so Cove again asked with pop  

امیدواریم که منطقی باشد خوب، بیایید برگردیم  اوه بیایید ببینیم، بنابراین Cove دوباره با pop   پرسید که

in which is the most common position of the direct  object well it it doesn't matter you can you can  

رایج‌ترین موقعیت مفعول مستقیم  کدام است، خوب مهم نیست شما می‌توانید

some phrasal verbs can be separable like I can pop  something in or I can pop in I can even pop into  

برخی از افعال عبارتی می‌توانند قابل تفکیک باشند مانند من می‌توانم چیزی را وارد کنم یا می‌توانم وارد شوم، حتی می‌توانم به

some place so maybe I'm popping into uh like going  to a store uh so I'm like in in that sense to pop  

جایی بروم، بنابراین شاید مثل رفتن به یک فروشگاه به آن سر بزنم، بنابراین از این نظر می‌خواهم پاپ

in just means to go someplace quickly let me pop  into the store to buy something so it's better  

کردن   فقط به معنای سریع رفتن به جایی است. من برای خرید چیزی وارد فروشگاه می‌شوم، بنابراین بهتر است

not to worry about even a term like well what's  the direct object and what what do we want to  

حتی در مورد اصطلاحی مثل خوب نگران نباشیم که هدف مستقیم چیست و چه چیزی می‌خواهیم

have that like to make sure we know what what the  rule is because natives don't think about it like  

داشته باشیم تا مطمئن شویم که قانون چیست، زیرا بومیان فکر نمی‌کنند در مورد آن مانند

that and if you ask a native or regular native  that doesn't know anything about trying to teach  

و اگر از یک بومی بومی یا معمولی بپرسید که چیزی در مورد تلاش برای آموزش

the language they would just think of examples  like okay well you pop in this and maybe I could  

زبان نمی‌داند، فقط به مثال‌هایی فکر می‌کنند مانند خوب خوب شما وارد این شوید و شاید من بتوانم

pop in to this thing and that thing and they're  they're looking for different examples of how they  

به این چیز و آن چیز وارد شوم. و آن‌ها به دنبال مثال‌های متفاوتی هستند که چگونه

might use it so it's much better to just get more  examples of something rather than trying to think  

می‌توانند از آن استفاده کنند، بنابراین خیلی بهتر است که فقط نمونه‌های بیشتری از چیزی به دست آوریم تا اینکه فکر کنیم

about what the rule for it might be all right so  for phrasal verbs uh specifically that's a that's  

قانون آن ممکن است درست باشد، بنابراین برای افعال عبارتی به طور خاص این

an issue a lot of Learners have where they're  thinking about what the rule is so I want to think  

مشکلی است که بسیاری از زبان‌آموزان درباره قانون فکر می‌کنند، بنابراین من می‌خواهم فکر کنم که

okay where does a direct object go can we split up  a phrasal verb or can we not and it's much better  

یک مفعول مستقیم به کجا می‌رود آیا می‌توانیم یک فعل عبارتی را تقسیم کنیم یا نمی‌توانیم، و خیلی بهتر است

just to hear different examples so even like when  I teach phrasal verbs I try to give them in lots  

فقط شنیدن موارد مختلف مثال‌هایی بنابراین حتی زمانی که افعال عبارتی را آموزش می‌دهم، سعی می‌کنم به

of different ways all right good morning teacher  how to learn to speak English in an environment  

روش‌های مختلف به آن‌ها بگویم، صبح بخیر معلم، چگونه یاد بگیریم انگلیسی صحبت کنیم در محیطی

where English is not spoken at all outside yeah  so very good question and a very common question  

که در آن به هیچ وجه انگلیسی صحبت نمی‌شود، بله، سؤال بسیار خوبی است و بسیار رایج است. سؤال

as well the basic idea for people learning  languages is that you really just need native  

همچنین ایده اصلی برای افرادی که زبان‌ها را یاد می‌گیرند این است که شما واقعاً فقط به ورودی   بومی نیاز دارید،

input so you don't need to actually you don't  you don't become a better speaker by speaking  

بنابراین نیازی به این ندارید که با صحبت کردن، سخنران بهتری نشوید

I know that sounds it sounds like a funny a funny  thing to say or sounds wrong but the truth is uh  

من می‌دانم که به نظر خنده‌دار به نظر می‌رسد. حرف خنده‌دار یا اشتباه به نظر می‌رسد، اما حقیقت این است که بگوییم

what we really want to do let's say and I  talked about this in my there's a previous  

ما واقعاً می‌خواهیم چه کاری انجام دهیم و من در مورد آن در ویدیوی زنده قبلی صحبت کردم،

live video if you check my channel it says uh  it's called like if you only have 15 minutes  

اگر کانال من را بررسی کنید، می‌گوید: « اگر فقط 15 دقیقه وقت دارید به این نام می‌گویند».

to learn do this so I'll just review that video  very quickly but if you only have 15 minutes to  

یاد بگیرید این کار را انجام دهید بنابراین من فقط آن ویدیو را خیلی سریع مرور می‌کنم، اما اگر فقط 15 دقیقه وقت دارید

learn you have two choices really one is to  listen are really better better not to call  

یاد بگیرید، واقعاً دو انتخاب دارید که یکی

it listen which is more more calling it like  learning actually a better word is experience

گوش دادن است، واقعاً بهتر است تماس نگیرید … کلمه بهتر تجربه است،

so experience the language and then this will  just call it speaking it over here so if I try  

بنابراین زبان را تجربه کنید و سپس آن را فقط صحبت کردن در اینجا می نامید، بنابراین اگر سعی کنم

to speak let's say I'm in a conversation for 15  minutes I might say a few things uh but I'm not  

صحبت کنم، فرض کنید 15 دقیقه در حال مکالمه هستم، ممکن است چند چیز بگویم آهان، اما واقعاً در حال

really learning unless I hear some new information  from the other person most of the learning comes  

یادگیری نیستم. مگر اینکه من اطلاعات جدیدی را از طرف مقابل بشنوم، بیشتر یادگیری‌ها

from the other person not what I say so what  people think about for learning languages they  

از طرف شخص دیگر می‌آید نه آنچه من می‌گویم، بنابراین مردم درباره یادگیری زبان‌ها به چه فکر می‌کنند، آنها

think that speaking is practice when actually the  experience of the language is practice and this  

فکر می‌کنند که صحبت کردن تمرین است در حالی که در واقع تجربه زبان تمرین است و این

just means you're getting a lot more input so if  you have 15 minutes I'd rather watch I don't know  

فقط به این معنی است. شما ورودی‌های بسیار بیشتری دریافت می‌کنید، بنابراین اگر ۱۵ دقیقه وقت دارید، ترجیح می‌دهم

15 minutes worth of videos all talking about the  same topic and that's going to give me a lot more  

ویدیوهای ۱۵ دقیقه‌ای را تماشا کنم که همه در مورد یک موضوع صحبت می‌کنند و این اطلاعات خیلی بیشتر به من می‌دهد

information and make me feel much more confident  so that when I do speak I will feel very good  

و احساس زیادی به من می‌دهد. اعتمادبه‌نفس‌تر بنابراین وقتی صحبت می‌کنم احساس خیلی خوبی خواهم داشت

about that all right so speaking is not practicing  the language is actually wasting your time uh that  

بنابراین صحبت کردن به معنای تمرین نکردن است زبان در واقع وقت شما را تلف می‌کند، آه که

you could be learning more so remember uh like  let's say you're trying to learn a particular  

شما می‌توانید بیشتر یاد بگیرید، بنابراین به یاد داشته باشید مثلاً فرض کنید می‌خواهید یک موضوع خاص را یاد بگیرید.

word you don't want to hear that word just one  time like if I want to hear the word I don't  

کلمه‌ای که نمی‌خواهید آن کلمه را فقط یک‌بار بشنوید مانند اگر می‌خواهم کلمه I don't را بشنوم

know like we talked about pop in or the phrase the  phrasal verb pop in so in if I'm speaking I just  

مثل اینکه درباره pop in صحبت کردیم یا عبارت فعل عبارتی pop in بنابراین اگر صحبت می‌کنم فقط از

use the word like pop in I can actually learn pop  in where I can learn drop in a drop in or drop by  

استفاده می‌کنم. کلمه ای مانند پاپ در من واقعاً می توانم پاپ را یاد بگیرم در جایی که می توانم یاد بگیرم به صورت ریز یا درشت

these are all different ways of expressing a  particular situation like I'm visiting a store  

اینها همه راه های مختلفی برای بیان یک موقعیت خاص هستند مانند اینکه من در حال بازدید از یک فروشگاه هستم

very quickly so I could pop into the store I could  drop in quickly I could drop by the store and  

خیلی سریع تا بتوانم وارد فروشگاه شوم. می‌توانستم سریع وارد فروشگاه شوم و

without thinking about it like logically trying  to understand the language I'm looking at all  

بدون فکر کردن به آن، مانند تلاش منطقی برای فهمیدن زبانی که به همه

of these different ways of expressing something  in that situation and the reason we spend all of  

روش‌های مختلف بیان چیزی در آن موقعیت نگاه می‌کنم و دلیلی که ما تمام

our time focusing on experience and I use the  word experience because a lot of Learners they  

وقت خود را صرف تمرکز بر تجربه می‌کنیم. و من از کلمه تجربه استفاده می‌کنم، زیرا بسیاری از زبان‌آموزان می‌گویند

say oh like all you have to do is just listen  to the language no no it's not about like only  

آه، تنها کاری که باید انجام دهید این است که فقط به زبان گوش کنید نه نه، این فقط

listening or only reading the point is just to  get a lot of input so you really understand the  

گوش دادن نیست یا فقط خواندن نکته فقط برای دریافت ورودی‌های زیاد است.

language like a native all right so you're not  just getting a translation of pop in from your  

زبان را مانند یک بومی کاملاً خوب درک کنید، بنابراین شما فقط ترجمه‌ای از زبان مادری خود را از زبان مادری خود دریافت نمی‌کنید

native language or something you're actually  experiencing the language the same way a native  

یا چیزی را که در واقع دارید آن زبان را به همان روشی که یک بومی

does and you might get that from reading a book so  I might read a book in Japanese and learn some new  

انجام می‌دهد تجربه می‌کنید و ممکن است از خواندن یک کتاب این را دریافت کنید. ممکن است کتابی به زبان ژاپنی بخوانم و

vocabulary in context but then I should also hear  that same vocabulary in other ways I'm might hear  

واژگان جدیدی را در زمینه یاد بگیرم، اما سپس باید همان واژگان را به روش‌های دیگر بشنوم، ممکن است بشنوم که

other natives using something or I might listen  on the radio or see something on a TV show so  

سایر بومیان از چیزی استفاده می‌کنند یا ممکن است از رادیو گوش کنم یا چیزی را در یک برنامه تلویزیونی ببینم.

all of these examples are ways that we spend time  experiencing a language so the great news is that  

از این مثال‌ها روش‌هایی هستند که ما وقت خود را صرف تجربه یک زبان می‌کنیم، بنابراین خبر عالی این است که

even if you don't live around anyone who speaks  English even if you have no one to practice with  

حتی اگر در اطراف کسی که انگلیسی صحبت می‌کند زندگی نمی‌کنید، حتی اگر کسی را ندارید که با او تمرین کنید

or again like what people think about practicing  that's fine because you don't need to practice  

یا دوباره نظر مردم در مورد تمرین را دوست داشته باشید. نیازی نیست تمرین کنید.

speaking the practice is all over here this is  the practice okay so the point is it's like uh  

if you if you think about how natives learn their  language just like how you learned your native  

language young kids are really spending a lot of  time just getting all this input they're listening  

خیلی وقت‌ها فقط تمام این ورودی‌ها را دریافت می‌کنند که دارند به

to other people talk little kids are sitting there  listening to their parents talk to each other  

صحبت‌های افراد دیگر گوش می‌دهند. بچه‌های کوچک آنجا نشسته‌اند و به صحبت‌های والدینشان با یکدیگر گوش می‌دهند

you know all day they listen to things on the  television they don't spend very much time talking  

می‌دانید که آنها تمام روز را از تلویزیون به چیزهایی گوش می‌دهند و زمان زیادی را صرف صحبت کردن نمی‌کنند.

but as they get older then they start using what  they know but it's because they have this this  

اما وقتی بزرگتر می‌شوند شروع به استفاده از آنچه می‌دانند می‌کنند، اما به این دلیل است که این

really strong Foundation of understanding the  language they've heard a hundred people say pop  

پایه واقعاً قوی برای درک زبانی را دارند که از صدها نفر شنیده‌اند که می‌گویند

in or drop by or do something and so that that  way not only do they feel comfortable using what  

وارد شوید یا بیایید یا کاری را انجام دهید و به این ترتیب نه تنها این کار را انجام می‌دهند. آن‌ها احساس راحتی می‌کنند با استفاده از آنچه   می‌دانند،

they know the they're also understanding what  other people are saying okay so you don't you  

آنها همچنین می‌دانند که دیگران چه می‌گویند، خوب، بنابراین شما نمی‌توانید نگران نباشید

don't have to worry about uh spending time  uh talking with people it's the experience  

آهه صحبت کردن با مردم، تجربه

of the language and focusing on things so this is  what we do in fluent for life which you can learn  

زبان و تمرکز روی چیزها است. این کاری است که ما به صورت روان برای زندگی انجام می‌دهیم که می‌توانید

more about in the description below this video  there's a link to learn more about that but again  

در توضیحات زیر این ویدیو بیشتر درباره آن بیاموزید. پیوندی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن وجود دارد، اما دوباره

the basic idea is it's just about experience in a  language to really understand something very well  

ایده اصلی این است که فقط تجربه در یک زبان برای درک واقعی چیزی است که خیلی خوب است.

all right let's see so I guess continuing that  comment there usually one can feel embarrassment  

بیایید ببینیم بنابراین حدس می‌زنم ادامه آن نظر در آنجا معمولاً ممکن است در

discomfort using English outside a non-english  environment so how do we develop uh spoken English  

استفاده از زبان انگلیسی در خارج از یک محیط غیرانگلیسی احساس خجالت   ناراحتی داشته باشید، بنابراین چگونه می‌توانیم انگلیسی گفتاری را توسعه دهیم

yeah so again if you do this your spoken English  will start coming out naturally it really is like  

بله، پس اگر این کار را انجام دهید، انگلیسی گفتاری شما به طور طبیعی ظاهر می‌شود، واقعاً اینطور است

a fun and a relaxing experience because there's  no pressure on yourself when you're learning this  

تجربه‌ای سرگرم‌کننده و آرامش‌بخش زیرا وقتی یاد می‌گیرید هیچ فشاری روی خودتان وارد نمی‌کنید

way happy days is being an English speaker I feel  very joyful to see another English speaker teach  

روزهای خوش انگلیسی‌زبان بودن است. من از دیدن انگلیسی‌زبان دیگری که

English on YouTube live wow well glad to hear it  as you said hi from Bangladesh and I see you there  

انگلیسی را به‌طور زنده در YouTube آموزش می‌دهد بسیار خوشحالم، وای خیلی خوشحالم که آن را می‌شنوم همانطور که سلام کردید. از بنگلادش و من شما را آنجا می‌بینم

everyone says sir when I'm speaking to someone I  can understand but it's not easy for me to reply  

همه می‌گویند آقا وقتی دارم با کسی صحبت می‌کنم که می‌توانم آن را بفهمم، اما پاسخ دادن به او آسان نیست

earlier yeah usually it means you haven't had  enough time really really getting more input  

and this this is really like the the easy thing to  do for getting uh for getting more experience uh  

مانند کار آسانی که برای کسب تجربه بیشتر

in language learning it's just getting the input  that you need but the specific way we do that is  

در یادگیری زبان انجام می‌شود، این فقط دریافت ورودی‌هایی است که به آن نیاز دارید، اما روش خاصی که ما انجام می‌دهیم این است که

by getting naturally varied review so you don't  want to just learn one thing from one person and  

بررسی‌های طبیعی متنوع را دریافت کنیم، بنابراین نمی‌خواهید فقط یک چیز را یاد بگیرید. از یک نفر و

repeat that again and again like most people do  in a regular English class you want to experience  

تکرار کنید که مثل اکثر مردم در یک کلاس معمولی انگلیسی، می‌خواهید

the language the same way natives do and this  means you're getting like your mother tells  

زبان را به همان روشی که بومی‌ها تجربه می‌کنند تجربه کنید و این به این معنی است که مثل مادرتان می‌شوید

you something your father tells you something  your friends and your brother and sister and  

چیزی را که پدرتان به شما می‌گوید دوستانتان و برادر و خواهر شما و

your teachers and other people people in your  community or on TV will say things and that's  

معلمان شما و افراد دیگر در جامعه یا در تلویزیون چیزهایی می گویند و به این

how you develop a really strong understanding of  the language so that you feel confident speaking  

صورت است که شما درک واقعاً قوی از زبان ایجاد می کنید تا در صحبت کردن احساس اعتماد به نفس داشته باشید،

so it's the understanding that leads to confidence  that leads to speech it's not speaking that leads  

بنابراین این درک است که منجر به اعتماد به نفس می شود که منجر به گفتار می شود. صحبت کردن نیست که

to fluency okay because if you don't understand  what you're saying you you will just stay kind of  

به روانی منجر می‌شود، خوب است، زیرا اگر نمی‌فهمید که چه می‌گویید، فقط

stuck in a loop of using simple vocabulary over  and over and over again and you never really  

در حلقه استفاده از واژگان ساده بارها و بارها گیر می‌کنید و واقعاً هیچ‌وقت

become a better speaker okay so if you only have  15 minutes a day just get uh spend all your time  

گوینده بهتری نمی‌شوید، خب بنابراین اگر فقط 15 دقیقه در روز فرصت دارید، تمام وقت خود را صرف کسب

getting experience rather than trying to trying  to focus on like okay I need to like practice what  

تجربه کنید، به جای تلاش برای تمرکز بر روی آن خوب، من باید تمرین را دوست داشته باشم.

I'm saying okay the practice is the understanding  uh Ricardo says I am Brazilian nice to see you  

از دیدن شما خوشحالم

there Ren uh Rena says I'm from Egypt and I want  to learn English from zero because I'm not good  

رن اوه رنا می‌گوید من اهل مصر هستم و می‌خواهم انگلیسی را از صفر یاد بگیرم زیرا در آن خوب نیستم   لطفاً به

at it please help me well your level is not from  zero it looks like your level is actually pretty  

من کمک کنید سطح شما از صفر نیست، به نظر می‌رسد سطح شما واقعاً

good but if you are learning from absolute zero I  would get Frederick you can learn more about that  

خوب است. اگر از صفر مطلق یاد می‌گیرید، Frederick را دریافت می‌کنم، می‌توانید

in the link in the description below this video  uh but that will it's the world's first way to  

در پیوندی که در توضیحات زیر این ویدیو آمده است درباره آن بیشتر بدانید  اوه، اما این اولین راه در جهان است که   در

actually teach yourself English all in English  the way natives learn the language so it will  

واقع به خودتان انگلیسی را به زبان انگلیسی بیاموزید، همانطور که بومیان زبان را یاد می‌گیرند. همانطور که تجربه می‌کنید

teach you pronunciation vocabulary grammar  as you experience and again you're getting  

گرامر واژگان تلفظ را به شما آموزش می‌دهد و باز هم

naturally varied review so we're trying to teach  you things in different ways and let you review  

مرورهای طبیعی متنوعی دریافت می‌کنید، بنابراین ما سعی می‌کنیم مواردی را به روش‌های مختلف به شما آموزش دهیم و به شما اجازه می‌دهیم

it in different ways as well audience please don't  forget to click like this Channel and content is  

آن را به روش‌های مختلف مرور کنید، لطفاً فراموش نکنید که روی لایک کلیک کنید. این کانال و محتوا

great like particular class for us all thank you  very much too I'm glad you're enjoying it yes uh  

عالی است مانند کلاس خاصی برای همه ما بسیار متشکرم همچنین خوشحالم که از آن لذت می برید بله آه  هر چه

the more people who like this YouTube will send  it out to more people and help me help more people  

تعداد بیشتری از افرادی که این YouTube را دوست دارند آن را برای افراد بیشتری ارسال کنند و به من کمک کنند به افراد بیشتری کمک کنم.

all right Ricardo says don't give up Suresh says  tell us what we should do like which English video  

ریکاردو می‌گوید تسلیم نشو سورش می‌گوید: به ما بگویید چه کاری باید انجام دهیم، مثلاً کدام ویدیوی انگلیسی را

we should watch or what we should read yes again  like for me um the the idea is not about like  

باید تماشا کنیم یا چه چیزی را باید دوباره بخوانیم.

telling you what specific information to watch  it's more what do you need for your life what do  

آیا شما برای زندگی خود به چه نیازی دارید

you need for your life for your life it's not my  life so I'm going to I'm going to need different  

برای زندگی خود برای زندگی خود به چه چیزی نیاز دارید، این زندگی من نیست، بنابراین من می روم من به

content than other people but whatever that  content is I'm going to focus on that particular  

محتوای متفاوتی نسبت به افراد دیگر نیاز خواهم داشت، اما هر محتوایی که باشد، من روی آن تمرکز خواهم کرد. یک

thing so when I first came to Japan uh and I'm  trying to think about like what what are what are  

چیز خاص، بنابراین وقتی برای اولین بار به ژاپن آمدم، اوه و سعی می کنم به

the specific things I need for my life like I need  to I need to understand how to go grocery shopping  

چیزهایی فکر کنم که چه چیزهایی هستند. می‌دانی

and so like I would you know and I've talked  about this in videos before about how I I kind  

و من قبلاً در ویدیوها درباره این موضوع صحبت کرده‌ام که چگونه

of spy on people so I will go you I would go  to coffee shops and pretend like I'm reading  

از مردم جاسوسی می‌کنم، بنابراین به شما می‌روم، به کافی‌شاپ می‌روم و وانمود می‌کنم که دارم

a book and and just listen to what other people  are talking about or I would listen to different  

کتاب می‌خوانم و فقط به صحبت‌های دیگران گوش می‌دهم. در مورد یا من به افراد مختلف گوش می‌دهم   که

people ordering things at a restaurant it's not  about having a like a video a specific video  

در یک رستوران چیزهایی سفارش می‌دهند، این نیست مانند داشتن یک ویدیو یک ویدیوی خاص

I need to watch it's more like I want to feel  confident about ordering food from a restaurant  

من باید تماشا کنم، بیشتر شبیه این است که می‌خواهم در مورد سفارش غذا از رستوران

or checking into a hotel or something like that so  I want to listen to a bunch of people doing that  

یا ورود به هتل یا چیزی شبیه به آن احساس اطمینان داشته باشم. بنابراین من می‌خواهم به تعدادی از مردم گوش دهم که این کار را انجام می‌دهند

I want to see different Natives and how they  express things differently and this is exactly  

من می‌خواهم بومی‌های مختلف را ببینم و چگونه آنها چیزهای متفاوتی را بیان می‌کنند و این دقیقاً

what I did just to show you how this works like  what we do in fluent for life but it was a very  

همان کاری است که من انجام دادم فقط برای اینکه به شما نشان دهم که چگونه این کار مانند کاری که ما در زندگی روان انجام می‌دهیم کار می‌کند. یک

simple uh one kind of one subject example with  how to make that espresso so go back and watch  

مثال بسیار ساده و یک نوع موضوعی با نحوه تهیه آن اسپرسو، بنابراین به عقب برگردید و

that video and it's just one example of if you  want to learn how to make an espresso and even  

آن ویدیو را تماشا کنید و این فقط یک نمونه از این است که اگر می خواهید طرز تهیه اسپرسو را یاد بگیرید و حتی

if you don't care about making an espresso you  will learn lots of great vocabulary and you will  

اگر به تهیه یک اسپرسو اهمیتی نمی دهید. اسپرسو واژگان بسیار خوبی را یاد خواهید گرفت و با

feel more confident about using it as you watch  more examples and you could watch or listen or  

تماشای نمونه‌های بیشتر احساس اعتماد به نفس بیشتری در استفاده از آن خواهید داشت و می‌توانید تماشا کنید یا گوش کنید یا

read or write there are lots of different ways you  can get naturally varied review but the point is  

بخوانید یا بنویسید، راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید به طور طبیعی نظرات متفاوتی دریافت کنید، اما نکته اینجاست که

that's how you do it like a native so whenever  you're learning I think the next video I make  

اینگونه است. شما این کار را مانند یک بومی انجام می‌دهید، بنابراین هر زمان که در حال یادگیری هستید، فکر می‌کنم ویدیوی بعدی که می‌سازم

will be about how to learn or how to teach English  as a first language that's really what I'm talking  

درباره نحوه یادگیری یا آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان اول باشد، این واقعاً همان چیزی است که من در

about here but most of the problems people have  is because they don't they don't spend enough time  

اینجا درباره آن صحبت می‌کنم، اما بیشتر مشکلاتی که مردم دارند. به این دلیل است که آنها زمان کافی   را

with the vocabulary they're learning so they're  they're always like trying to get new vocabulary  

با واژگانی که یاد می گیرند صرف نمی کنند، بنابراین همیشه سعی می کنند واژگان جدیدی به دست آورند

but then they don't actually remember it and  they just continue to struggle in conversations

اما در واقع آن را به خاطر نمی آورند و فقط به مبارزه ادامه می دهند. مکالمات

all right so the more the better yes then how  many times should we watch like four or five  

بسیار خوب است، بنابراین هر چه بیشتر بهتر است بله، پس چند بار باید چهار یا پنج

times the point is just until you feel confident  if you need to watch something 20 times or like  

بار تماشا کنیم تا زمانی که مطمئن شوید باید چیزی را 20 بار تماشا کنید یا دوست دارید

watch 20 different videos to really understand  something then do that it's just like for you  

20 ویدیوی مختلف را تماشا کنید تا واقعاً چیزی را بفهمید، این کار را انجام دهید. این دقیقاً مثل شما است

personally whatever that is now sometimes I can  teach a lesson and it's really quick I can help  

شخصاً هر چه که اکنون باشد، گاهی اوقات می‌توانم درسی بدهم و واقعاً سریع است، می‌توانم به

somebody get fluent almost instantly in particular  words and phrases so if I'm helping people like  

کسی کمک کنم که تقریباً فوراً به کلمات و عبارات خاصی مسلط شود، بنابراین اگر به افرادی مانند   کمک می‌کنم

if I if I give you just like if you don't know  any English at all and I'm I'm telling the word  

اگر به شما کمک کنم شما اصلاً انگلیسی نمی‌دانید و من دارم کلمه

like like on off on off and I'm just using these  two words and giving you like a visual example on  

like like on off on off را می‌گویم و فقط از این دو کلمه استفاده می‌کنم و مانند یک مثال تصویری به شما می‌دهم on   off on

off on off and I might take something  else like an eraser the Eraser is on  

off و ممکن است چیزی را انتخاب کنم در غیر این صورت، پاک کن روشن است  خاموش و

off on off all right so I can also do something  like take like take the Eraser or I take the water  

کاملاً خاموش است، بنابراین من نیز می توانم کاری انجام دهم مثل take the Eraser یا I take the water

or I take a pen so I'm using these examples  and I can show you how something works and you  

یا یک خودکار برمی دارم بنابراین از این مثال ها استفاده می کنم و می توانم به شما نشان دهم که چگونه کار می کند و شما

understand it pretty quickly without needing  lots and lots of examples of something and  

آن را خیلی سریع بدون نیاز به مثال‌های زیاد و زیاد از چیزی می‌فهمید و

then over time I begin combining these  different words and starting to help  

سپس با گذشت زمان شروع به ترکیب این واژه‌های مختلف می‌کنم و شروع به کمک به

you build your fluency so we've learned  on and off and take and now we can do  

شما می‌کنم که تسلط خود را بسازید، بنابراین ما یاد گرفته‌ایم روی و خاموش کردن و برداشته‌ایم و اکنون می‌توانیم

take off take off put on take off put on take  off put on and I'm not going to do it with only  

تلفن را انجام دهیم. بردار، بپوش، بپوش، بپوش، بپوش و من این کار را فقط با

a marker like I might take off my shirt or take  off my hat or you know something else but the  

یک نشانگر انجام نمی‌دهم، مثلاً ممکن است پیراهنم را در بیاورم یا کلاهم را بردارم یا چیز دیگری می‌دانی، اما

point is I can give you different examples and  until you understand that thing like ah okay I  

نکته این است که می‌توانم به تو بدهم. مثال‌های مختلف و تا زمانی که چیزی را بفهمید، مثل آه، اوکی، من می‌فهمم

understand and you can use it fluently that's  when you that's when you can stop and go on to  

و می‌توانید آن را روان استفاده کنید، آن موقع است که می‌توانید توقف کنید و به سراغ

something else so review something as much as you  need to don't feel like it's there's a specific  

چیز دیگری بروید، بنابراین چیزی را تا جایی که لازم دارید مرور کنید تا احساس نکنید که وجود دارد

number of examples so we usually do like influent  for Life we'll cover one conversation for a month  

تعدادی مثال خاص، بنابراین ما معمولاً مانند تأثیرگذار برای زندگی می‌خواهیم، ​​یک مکالمه را برای یک ماه پوشش می‌دهیم   می‌دانم

I know that sounds crazy but most people  cannot have like a really good conversation  

که دیوانه‌کننده به نظر می‌رسد، اما اکثر مردم نمی‌توانند یک مکالمه واقعاً خوب داشته باشند

uh and talk for half an hour because they like the  conversation just ends so it's much better to take  

اوه و نیم ساعت صحبت کنند، زیرا دوست دارند مکالمه به تازگی تمام شود. بنابراین خیلی بهتر است که

a time uh and it's not like hours and hours of  learning it's just like 15 20 30 minutes a day of  

وقت بگذارید و ساعت‌ها و ساعت‌ها یادگیری نباشد، درست مثل 15 20 30 دقیقه در روز

like listening or watching or reading or writing  something and over the course of the month you get  

مانند گوش دادن یا تماشا کردن یا خواندن یا نوشتن چیزی است و در طول ماه

fluent in that information you become able to have  a good conversation too that's how it works all  

به آن اطلاعات مسلط می‌شوید. شما هم می‌توانید یک مکالمه خوب داشته باشید، به همین ترتیب،

right so as a matter of fact I couldn't use idioms  and phrase uh it's entirely intricate for me what  

درست کار می‌کند، بنابراین در واقع نمی‌توانم از اصطلاحات و عبارت‌ها استفاده کنم، آه، برای من کاملاً پیچیده است،

do you think about it without utilizing can I get  a good band score or can I be a native speaker uh  

نظر شما در مورد آن بدون استفاده از آن چیست، آیا می‌توانم یک امتیاز گروهی خوب دریافت کنم. یا می‌توانم زبان مادری باشم آه

idioms and things like that like I don't spend  a lot of time teaching them uh they're kind of  

اصطلاحات و چیزهایی از این قبیل، مثلاً وقت زیادی را صرف آموزش آنها نمی‌کنم، آنها به نوعی   به‌طور

they kind of appear naturally in conversations but  often people are not really using a lot of idioms  

طبیعی در مکالمات ظاهر می‌شوند، اما اغلب مردم واقعاً از اصطلاحات زیادی استفاده نمی‌کنند.

mean you can often in maybe TV shows or a drama  or something that like the language will be a bit  

شما اغلب می‌توانید در برنامه‌های تلویزیونی یا درام یا چیزی شبیه به زبان، کمی

more expressive because people take time and they  want to write something that sounds interesting  

گویاتر باشد، زیرا مردم زمان می‌برند و می‌خواهند چیزی بنویسند که جالب به نظر برسد،

but in everyday conversation people are just  speaking simply so everything you'll notice  

اما در مکالمه‌های روزمره مردم فقط به سادگی صحبت می‌کنند تا همه چیزهایی که متوجه شوید.

this whole video I've been speaking for nearly an  hour and I'm not using any idioms at all I'm just  

کل این ویدیو را نزدیک به یک ساعت صحبت می‌کنم و اصلاً از اصطلاحات استفاده نمی‌کنم.

just speaking plainly and so people would  understand what I'm saying and and again I'm  

speaking fluently fluently has nothing to do with  the kind of vocabulary you use fluency means how  

کار کردن با نوع واژگانی که استفاده می‌کنید به این معناست که چقدر

well you can speak alright so I could know 10 000  words in Japanese but if I can't say anything then  

خوب می‌توانید خوب صحبت کنید، بنابراین من می‌توانم 10000 کلمه را به زبان ژاپنی بدانم، اما اگر نمی‌توانم چیزی بگویم، پس

I have no fluency in the in the language all  right so don't worry about specific kinds of  

من به این زبان تسلط ندارم، پس این کار را نکنید. نگران انواع خاصی از

vocabulary and spend more time with the basics  rather than trying to uh like remember a whole  

واژگان باشید و زمان بیشتری را با اصول بگذرانید، به جای اینکه سعی کنید یک

bunch of things or learn things too quickly uh  let's see or maybe make a video about this topic

سری چیزها را به خاطر بسپارید یا چیزها را خیلی سریع یاد بگیرید، بیایید ببینیم یا شاید ویدیویی در مورد این موضوع بسازیم،

oh I could skip it looks like I skipped a  bunch of these you guys are coming in too  

اوه من می‌توانم از آن بگذرم، به نظر می‌رسد رد شده‌ام. یک دسته از این شما بچه ها خیلی سریع وارد می شوند

fast now coming in hot here we go see if I  can go I'm I'm speaking too slowly I think  

حالا می آیند داغ اینجا ما می رویم ببینیم می توانم بروم من خیلی آهسته صحبت می کنم، فکر می کنم

if you use the same vocabulary or the  phrase level for different topics how  

اگر از واژگان یکسان یا سطح عبارت برای موضوعات مختلف استفاده کنید چقدر

well it fits the situations as  concerned about the collocation  

خوب است  متناسب با موقعیت‌های مربوط به هم‌آهنگی

uh I kill I don't understand that question maybe  rephrase that and ask it again next one I see  

اوه من می‌کشم، این سؤال را نمی‌فهمم، شاید آن را دوباره بیان کنید و دوباره بپرسید، می‌بینم

that you don't use a lot of phrases when you are  talking to us is that how you speak in real life  

وقتی با ما صحبت می‌کنید از عبارات زیادی استفاده نمی‌کنید. در زندگی واقعی

too what do you mean I don't use a lot of phrases  like Woody I'm I'm speaking in phrases right now  

هم منظور شما چیست، من از عبارات زیادی استفاده نمی‌کنم مانند وودی،

speaking in phrases right now speaking in phrases  right now so I'm I am not speaking in phrases  

من در حال حاضر با عبارات صحبت می‌کنم.

would be speaking like a robot speaking like  that but I speak in phrases I might again it's  

مثل یک روبات صحبت می کند که اینطور صحبت می کند، اما من با عباراتی صحبت می کنم که ممکن است دوباره

not about using particular idioms uh or things  like that the point is just to have a nice flow  

به خاطر استفاده از اصطلاحات خاص یا چیزهایی مانند آن نباشد، نکته فقط این است که یک جریان خوب

to your language and part of that is just knowing  the language really well so you don't get stuck  

به زبان خود داشته باشید و بخشی از آن فقط دانستن زبان واقعی است. خوب برای اینکه گیر نکنی

Holly says Hi teacher what is the difference  between I do speak and I speak or the difference  

هالی می‌گوید سلام معلم چه تفاوتی بین من صحبت می‌کنم و من صحبت می‌کنم یا تفاوت

between I do appreciate and I appreciate uh  this is a good question often we will add the  

بین من قدردانی می‌کنم و سپاسگزارم چیست، اوه این سؤال خوبی است که اغلب ما

due for emphasis and it's it's easier to tell  this when you're listening to someone speak so  

برای تأکید به آن  اضافه می‌کنیم و همین است وقتی به صحبت های کسی گوش می دهی راحت تر می توانی این را بگوییم

if let's say my wife is angry at me because  uh she did something nice and I didn't say  

اگر بگوییم همسرم از دست من عصبانی است زیرا او کار خوبی انجام داد و من نگفتم برای

thank you for example so she cooked me a nice  dinner and I'm eating the dinner and it's just  

مثال او یک شام خوب برای من درست کرد و من دارم می خورم. شام و فقط

like you know I'm I just enjoy the dinner  uh so much and I'm not like thinking about  

مثل اینکه می‌دانی من هستم، من از شام خیلی لذت می‌برم و دوست ندارم به آن فکر کنم

I don't know I just didn't say thank you and  so she's maybe she gets a little bit angry at  

نمی‌دانم فقط از شما تشکر نکرده‌ام و شاید او کمی عصبانی شود در

me she says like hey you don't appreciate my  cooking and I say oh no I do I do appreciate  

من، او می‌گوید: «هی، تو از آشپزی من قدردانی نمی‌کنی و من می‌گویم اوه، نه، من قدردانی می‌کنم،

so in that way I'm using do as an emphasis for  uh like oh actually like I really do so often  

بنابراین از انجام دادن به عنوان تأکیدی برای  استفاده می‌کنم، مثلاً اوه، در واقع مثل اینکه من واقعاً اغلب انجام می‌دهم

when we're when we're using something it's almost  like an argument or we're replying to someone uh  

وقتی ما هستیم وقتی از چیزی استفاده می‌کنیم، تقریباً مثل یک استدلال است یا داریم به کسی پاسخ می‌دهیم

or we could just be saying it as like you know I  really do appreciate you and we're just again it's  

یا می‌توانیم آن را طوری بگوییم که انگار می‌دانی من واقعاً از شما قدردانی می‌کنم و دوباره داریم

adding emphasis uh to that where we really want  to make it sound even stronger so I appreciate  

به این موضوع تأکید می‌کنیم که واقعاً در آن جا وجود دارد. می‌خواهم آن را حتی قوی‌تر کنم، بنابراین از کاری که

what you do I really do appreciate what you do it  just makes it a little bit stronger puts a little  

شما انجام می‌دهید قدردانی می‌کنم، من واقعاً از کاری که انجام می‌دهید قدردانی می‌کنم، فقط آن را کمی قوی‌تر می‌کند،

bit more emphasis on that but you'll notice in my  in my examples I'm just talking about situations  

کمی بیشتر روی آن تأکید می‌کند، اما شما در مثال‌های من متوجه خواهید شد که من فقط صحبت کردن در مورد موقعیت‌ها

because this is how natives will describe  vocabulary they're not thinking about grammar  

زیرا بومی‌ها اینگونه واژگانی را توصیف می‌کنند که به قواعد دستور زبان فکر نمی‌کنند   قوانینی که به آنها

rules they're thinking about when we say something  all right so always keep that in mind as you learn  

فکر می‌کنند وقتی چیزی می‌گوییم خوب است، بنابراین همیشه این را در نظر داشته باشید که یاد می‌گیری

all right good questions all around there this is  a darn chat it always messes up and like doesn't  

همه سؤالات خوب در همه جا وجود دارد. چت همیشه خراب می شود و لایک

go back to where I was let's see all right so I  do speak I really speak yeah it's basically like  

به جایی که من بودم برمی گردد. اجازه دهید همه چیز را خوب ببینیم پس من صحبت می کنم من واقعاً صحبت می کنم بله، اساساً

that all right Suraj again please tell us which  activities we should do every day for improving  

درست است، لطفاً دوباره به ما بگویید چه فعالیت هایی را باید هر روز انجام دهیم تا

our English because it's confusing some blogger  says that we should listen and read and speak in  

انگلیسی خود را بهتر کنیم. چون گیج‌کننده است، برخی وبلاگ‌نویس می‌گوید که ما باید به انگلیسی گوش کنیم، بخوانیم و صحبت کنیم،

English but no one yeah yeah again uh watch the  the 15 minute video uh and watch even the the  

اما هیچ‌کس بله، بله، دوباره ویدیوی 15 دقیقه‌ای را تماشا کنید و حتی

previous video the the the video the live video I  did before this one which is I think how to speak  

ویدیوی قبلی را تماشا کنید، ویدیوی ویدیوی زنده‌ای را که من قبل از این ویدیو انجام دادم. آیا فکر می‌کنم چگونه

fluently about almost anything what was the  name of that video but the basic idea is that  

تقریباً درباره هر چیزی که نام آن ویدیو بود، روان صحبت کنم، اما ایده اصلی این است که

you focus on something and when people say well  you should read or you should write it's it's a  

شما روی چیزی تمرکز می‌کنید و وقتی مردم خوب می‌گویند، باید بخوانید یا باید بنویسید، این

combination of all of those things it's just what  do you need to really understand something that's  

ترکیبی از همه آن چیزها است. برای اینکه واقعاً چیزی را بفهمید به چه چیزی نیاز دارید،

it so if you think about how you learned your  native language you got examples from TV or radio  

بنابراین اگر به این فکر می‌کنید که چگونه زبان مادری خود را یاد گرفته‌اید، مثال‌هایی را از تلویزیون یا رادیو دریافت کرده‌اید

or reading them or your parents told you there are  lots of different ways you can get information so  

یا آنها را می‌خوانید یا والدینتان به شما گفته‌اند که راه‌های مختلفی برای دریافت اطلاعات

don't worry about like I only need to do this  or this blogger said this or whatever I don't  

وجود دارد، بنابراین   نگران این باشید که من فقط باید این کار را انجام دهم یا این وبلاگ نویس این را گفت یا هر چیز دیگری که من

waste your time with that just think about how  you learned your native language and even think  

وقت شما را با آن تلف نمی کنم فقط به این فکر کنید که چگونه زبان مادری خود را یاد گرفتید و حتی فکر کنید

about how you learn new words and phrases in your  native language today you might learn something by  

که چگونه کلمات و عبارات جدید را امروز در زبان مادری خود یاد می گیرید. ممکن است با

hearing it on the news and then you hear other  people talking about it it's usually naturally  

شنیدن آن در اخبار چیزی یاد بگیرید و سپس می‌شنوید که دیگران در مورد آن صحبت می‌کنند، این معمولاً به طور طبیعی

varied review so one person says something and  if they maybe teach you some new vocabulary you  

مرور متفاوتی است، بنابراین یک نفر چیزی می‌گوید و اگر ممکن است واژگان جدیدی به شما یاد دهد،

will just forget it even in your native language  but when you start hearing that vocabulary for  

آن را حتی در زبان مادری خود فراموش خواهید کرد. شما شروع به شنیدن آن واژگان برای

many different people maybe it becomes a trend in  you know whatever Society or fashion or something  

بسیاری از افراد مختلف می‌کنید، شاید این تبدیل به یک روند در  می‌شود، هر جامعه یا مد یا چیزی را می‌دانید

that's where you really start remembering it  it's because you've got naturally varied review  

آنجاست که واقعاً شروع به یادآوری آن می‌کنید  به این دلیل است که به طور طبیعی بررسی متنوعی دریافت کرده‌اید

all right teacher thank you very much for Clear  explanation in your tips I have to leave have a  

بسیار خوب معلم از شما بسیار سپاسگزارم برای توضیح واضح در راهنمایی های شما باید ترک کنم

good day all right well enjoy thank you for  joining us all right let's see make uh all  

روز خوبی داشته باشید، خیلی خوب لذت ببرید، ممنون که  به ما ملحق شدید، بیایید ببینیم همه چیز درست است.

right I've been learning English for about five  years I feel like in kind of plateau what can I  

do to go to the next level uh good question Fanny  the people are people are trying to learn more  

به سطح بعدی، اوه سوال خوبی فانی مردم هستند که مردم سعی می کنند بیشتر بیاموزند

usually to get to the next level in English  when they should be trying to focus more on  

معمولاً برای رسیدن به سطح بعدی در زبان انگلیسی در حالی که باید سعی کنند بیشتر روی

uh on a limited amount of vocabulary so most  people again uh and I talked about that in uh  

اوه روی مقدار محدودی از واژگان تمرکز کنند، بنابراین بیشتر مردم دوباره اوه و من صحبت کردیم در مورد آن در یک

another live video about uh exposure awareness and  ownership these are the three different basically  

ویدیوی زنده دیگر در مورد آگاهی و مالکیت در معرض قرار گرفتن

the three different levels that you go through  as you become a fluent speaker and uh if you are  

if you're if you're kind of if you know  information but you're not speaking very  

اطلاعات را می‌دانید اما خیلی خوب صحبت نمی‌کنید، به این

well it means you're stuck at the awareness level  and this is for specific vocabulary so there might  

معنی است که در سطح آگاهی گیر کرده‌اید و این برای واژگان خاص است، بنابراین ممکن است

be some things that you can speak about and  other things that you cannot speak about so  

مواردی وجود داشته باشد که بتوانید در مورد آنها صحبت کنید و چیزهای دیگری وجود داشته باشد که نمی‌توانید در مورد آنها صحبت کنید بنابراین

fluency isn't really in the whole language it's  just in different things and the same thing with  

تسلط کافی نیست. واقعاً در کل زبان، فقط در چیزهای مختلف است و با

me even as a native speaker I can talk very well  about some things but other things that I don't  

من یکسان است، حتی به عنوان یک زبان مادری، من می‌توانم خیلی خوب درباره برخی چیزها صحبت کنم، اما چیزهای دیگری که

know very well I can't talk about them very well I  can kind of pretend I do I suppose like talk about  

خیلی خوب نمی‌دانم، نمی‌توانم به خوبی در مورد آنها صحبت کنم. می‌توانم وانمود کنم که می‌کنم، فکر می‌کنم دوست دارم درباره

I don't know physics or something like that but  I wouldn't I wouldn't be able to speak very well  

فیزیک صحبت کنم، فیزیک یا چیزی شبیه آن را نمی‌دانم، اما نمی‌توانم خیلی خوب صحبت کنم

or give a speech about that thing so if you're  if you can understand what I'm saying and you  

یا در مورد آن چیزی سخنرانی کنم، بنابراین اگر می‌دانی می‌توانید حرف‌های من را بفهمید و

know a lot of English but you're still just  at the awareness level but you're not at the  

انگلیسی زیادی می‌دانید، اما هنوز در سطح آگاهی هستید، اما در

ownership level where you really feel confident  where you could use and manipulate the language  

سطح مالکیت نیستید که واقعاً احساس اطمینان کنید می‌توانید از آن زبان استفاده کنید و آن را دستکاری کنید

the way a native does then you just need to spend  more time getting more naturally varied review  

به روشی که یک بومی است. آیا پس شما فقط باید زمان بیشتری را صرف بررسی طبیعی‌تر و متنوع‌تر کنید.

this is the kind of thing we do in fluent for  life all right these uh the comments are piling  

این همان کاری است که ما در طول زندگی به صورت روان انجام می‌دهیم، خیلی خوب، نظرات در حال انباشته

up let's see if I can get through these what do  you think about learning two idioms at the same  

شدن هستند، بیایید ببینیم آیا می‌توانم از طریق این موارد بگذرم. اصطلاحات به طور همزمان   اوه

time uh well it doesn't matter about idioms or  anything other whatever the vocabulary happens  

خب، مهم نیست در مورد اصطلاحات یا هر چیز دیگری واژگان هر چه اتفاق می‌افتد   می‌خواهم باشد،

to be I would you an interesting thing  happens when you're learning vocabulary

یک چیز جالب وقتی اتفاق می‌افتد که شما در حال یادگیری واژگان هستید،

uh the fir the first way is you have like  one word and you're learning it in different  

اولین راه این است که شما یک کلمه دارید و شما دارم آن را در

contexts or different ways so like my mom  says the word and my dad says the word and  

زمینه‌های مختلف   یا روش‌های مختلف یاد می‌گیرم، مثل اینکه مادرم کلمه را می‌گوید و پدرم کلمه را می‌گوید و

I hear it in a TV show and I hear it on the  radio so it's the same word but I'm hearing  

من آن را در یک برنامه تلویزیونی می‌شنوم و آن را از رادیو می‌شنوم، بنابراین همان کلمه است، اما من

it in different ways and all of these make  it more memorable for me the other way you  

آن را در آن می‌شنوم. روش‌های مختلف و همه این‌ها آن را برای من به یاد ماندنی‌تر می‌کنند، در غیر این صورت

can do that is where you have kind of a  group of vocabulary uh and they develop  

می‌توانید این کار را انجام دهید، جایی که یک گروه از واژگان دارید و آن‌ها

a network together so we had the example  before about like like pop in or drop in  

با هم شبکه‌ای را ایجاد می‌کنند، بنابراین ما مثالی را قبلاً داشتیم، مثلاً مانند پاپ در یا رها کردن

and because you're learning all of these together  it helps you to make them even more memorable and  

و از آنجایی که همه اینها را با هم یاد می‌گیرید، به شما کمک می‌کند تا آنها را حتی خاطره‌انگیزتر کنید و

maybe you only use pop in but you will understand  the others for maybe if natives are using those  

شاید فقط از موسیقی پاپ استفاده کنید، اما بقیه را متوجه خواهید شد، شاید اگر بومی‌ها از آن

words and phrases all right so these are the two  the two general ways that people learn but the the  

کلمات و عبارات به‌خوبی استفاده کنند، بنابراین این دو مورد هستند. دو روش کلی برای یادگیری افراد

thing that connects these is the naturally varied  review so you're getting more and more examples of  

something rather than like learning this word and  then going to something completely different so if  

the if you're talking about learning two different  idioms or whatever uh if they're connected to each  

در مورد یادگیری دو اصطلاح مختلف یا هر چیز دیگری، اگر آنها به یکدیگر مرتبط هستند،

other then that's helpful because you might like  hear different natives talking about things with  

مفید است زیرا ممکن است دوست داشته باشید که بومیان مختلف درباره چیزها با

different idioms there are lots of idioms that  can describe the same situation in different ways

اصطلاحات مختلف صحبت کنند، اصطلاحات زیادی وجود دارد که می‌توانند وضعیت یکسانی را به روش‌های مختلف توصیف کنند، در

all right see here all right Ellen again uh when  all of a sudden I have to speak English I said the  

اینجا ببینید. خیلی خب دوباره الن، وقتی ناگهان مجبور شدم انگلیسی صحبت کنم،

verb wrong but I notice it right away obviously  I can't correct it immediately but I noticed my  

فعل را اشتباه گفتم اما بلافاصله متوجه شدم که نمی توانم فوراً آن را اصلاح کنم، اما متوجه

mistakes with your recommendation uh uh Elena did  you watch the the uh the making espresso video  

اشتباهاتم با توصیه شما شدم، اوه النا، آیا شما فیلم را تماشا کردید اوه در حال ساختن ویدیوی اسپرسو

because there's a part where a native speaker  makes a mistake and he corrects himself in that  

زیرا قسمتی وجود دارد که یک زبان مادری اشتباه می‌کند و خودش را در آن

video and he just says sorry and that's all he  says and so he's he was talking about putting  

ویدیو تصحیح می‌کند و فقط می‌گوید متاسفم و این تمام چیزی است که  می‌گوید و بنابراین او در مورد قرار دادن

uh coffee grounds into a uh into a filter and  then pouring the water over it and saying that  

تفاله قهوه در یک فیلتر صحبت می‌کرد. و سپس آب را روی آن می‌ریزیم و می‌گوییم که

the water like starts on the inside and goes  to the outside and he was like ah sorry it  

آب مانند از داخل شروع می‌شود و به بیرون می‌رود و او مثل آه متاسفم که

starts on the outside and goes to the inside so  it's okay to correct yourself in a conversation  

از بیرون شروع می‌شود و به داخل می‌رود، بنابراین اشکالی ندارد که در یک مکالمه خود را اصلاح کنید.

in that way and it that can make you feel more  confident if you just say oh sorry I meant this  

و اگر فقط بگویید متاسفم منظورم این بود، می تواند اعتماد به نفس بیشتری به شما دست دهد

and you can even just say sorry just use  that simple word and then say the correct  

و حتی می توانید ببخشید فقط از همین کلمه ساده استفاده کنید و سپس

thing you want to say and don't make a big deal  out of it like oh my God I said the wrong thing  

حرف درستی را که می خواهید بگویید و کار بزرگی نکنید. مثل خدای من چیز اشتباهی گفتم

just sorry I was you know because natives  make mistakes all the time too it happens

فقط متاسفم که می‌دانستی چون بومی‌ها همیشه اشتباه می‌کنند، این اتفاق می‌افتد آه،

uh let's see Sam says I'm learning English over  2.5 years I don't have any problem to speak uh  

بیایید ببینیم سام می‌گوید من بیش از 2.5 سال انگلیسی یاد می‌گیرم، مشکلی برای صحبت کردن ندارم.

non-en English because news speakers but when it  comes to Native I've become zero to communicate  

-fa انگلیسی چون سخنرانان اخبار، اما وقتی نوبت به بومی می‌رسد، من برای برقراری ارتباط صفر شده‌ام

which I do to focus on that please it depends on  what the issue is uh so I don't have any problems  

که برای تمرکز روی آن انجام می‌دهم، لطفاً بستگی به این دارد که مشکل چیست، بنابراین من مشکلی ندارم

to speak to ah you mean non-native non-native  English speakers um so the the issue is either  

برای صحبت با آه، منظور شما غیره -انگلیسی زبانان بومی، غیر بومی، بنابراین مسئله این است که                                                                            ...

confidence where like and this is a Learners can  have all these different psychology issues about  

learning some people feel more confident speaking  with natives rather than a non-native who speaks  

good English so like in my case let's say I  have a friend uh who's a like a native Japanese  

مثلاً در مورد من، فرض کنید من دوستی دارم که مانند یک ژاپنی بومی صحبت می‌کند

speaker and maybe I make some mistakes in the  conversation I'm speaking to that person like  

و شاید در مکالمه‌ای که با آن شخص صحبت می‌کنم اشتباهاتی مرتکب شوم، مثلاً

I don't feel bad about that but I might feel bad  if I'm speaking to another non-native speaker of  

درباره آن احساس بدی ندارم، اما ممکن است احساس بدی داشته باشم. من با یک غیر بومی دیگر

Japanese and they're Japanese is like way better  than mine so it depends on the the person and it  

ژاپنی صحبت می کنم و آنها ژاپنی هستند خیلی بهتر از من است، بنابراین بستگی به شخص دارد و

really depends on what your particular issue is  um part of it could be if it's not the psychology  

واقعاً بستگی به این دارد که مشکل خاص شما چیست. اگر روانشناسی نباشد بخشی از آن می تواند باشد. موضوع

thing about just how you feel about that uh the  other issue is that the vocabulary and speech  

دیگر این است که واژگان و گفتار

is actually different so Natives and non-natives  typically speak differently they learn differently  

در واقع متفاوت است، بنابراین بومی‌ها و غیربومی‌ها معمولاً متفاوت صحبت می‌کنند و متفاوت یاد می‌گیرند   آنها از

they use different vocabulary they communicate  in a different way they sound different so the  

واژگان متفاوتی استفاده می‌کنند که ارتباط برقرار می‌کنند به روشی متفاوت که به نظر می‌رسند،

languages are almost two different languages like  the language you learn in school rather than the  

زبان‌ها متفاوت هستند. تقریباً دو زبان مختلف مانند زبانی که در مدرسه یاد می‌گیرید به جای

language that real natives use in conversations  so depending on what your issue is if you could  

زبانی که بومیان واقعی در مکالمات استفاده می‌کنند، بنابراین بسته به این که مشکل شما چیست، اگر می‌توانید

be more specific about that typically uh both  the the confidence thing just really like you  

در مورد آن دقیق‌تر باشید، معمولاً هر دوی اینها اعتماد به

you for confidence in any issue really I  just recommend people feeling confident  

نفس شما را دوست دارد. در هر موضوعی واقعاً فقط توصیه می‌کنم مردم احساس اعتماد به

um if they if they already know the vocabulary  and they feel very good about that the confidence  

نفس داشته باشند اگر قبلاً دایره لغات را می‌دانند و احساس بسیار خوبی نسبت به این موضوع دارند

issue is just remembering the value that you can  bring to a conversation even if you're just being  

مسئله اعتماد فقط یادآوری ارزشی است که می‌توانید به یک مکالمه وارد کنید، حتی اگر فقط

being a good listener for someone else and so  this is a very important Point like you don't  

یک  هستید  شنونده خوبی برای شخص دیگری است و بنابراین این نکته بسیار مهمی است، مثلاً لازم نیست

have to feel nervous in a conversation like maybe  you'll say the wrong thing or something if you're  

در مکالمه عصبی باشید، مثلاً اگر

just trying to be a good listener for someone  else because that's a really valuable thing if  

می‌خواهید شنونده خوبی برای شخص دیگری باشید، ممکن است چیز اشتباهی بگویید یا چیزی زیرا اگر بدیهی است که

you can obviously provide good information as  well or some advice or something that's great  

بتوانید اطلاعات خوبی نیز ارائه دهید یا توصیه یا چیزی که عالی است، بسیار ارزشمند است،

too but just try to remember that value keep  that in your mind but the language learning  

اما فقط سعی کنید این ارزش را به خاطر بسپارید، آن را در ذهن خود نگه دارید، اما جنبه یادگیری زبان

side of confidence just comes from getting lots  more examples and so that if you're not spending  

اعتماد به نفس فقط از دریافت مثال‌های زیاد و بیشتر ناشی می‌شود. به طوری که اگر به

enough time with native speakers or native speech  so you don't need to be with native speakers you  

اندازه کافی با افراد بومی یا زبان مادری وقت نمی گذرانید، بنابراین نیازی نیست که با افراد بومی صحبت کنید،

just need examples of native speech like we  give in fluent for life but that's the kind of  

فقط به نمونه هایی از گفتار بومی نیاز دارید، مانند ما برای زندگی روان صحبت می کنیم، اما این همان

thing that you can do and improve your speaking  without having anyone to practice with but you  

چیزی است که می توانید صحبت کردن خود را بدون داشتن کسی برای تمرین انجام دهید و بهبود بخشید، اما

will build your confidence and vocabulary that  way as well too uh uh all right let's see here  

اعتماد به نفس و دایره لغات خود را نیز به همین صورت تقویت خواهید کرد، اوه، خب، خب، خوب، بیایید اینجا را ببینیم.

uh all right so you you are like a train  of thoughts which gives as many ideas on  

how to learn thank you glad to hear it uh uh you  are mean you are mean oh do you mean do I mean  

برای یادگیری متشکرم خوشحالم که آن را می شنوم آه اوه شما بد هستید، اوه منظورم این است که آیا می

are you saying I'm mean to should we practice the  first days listening and reading as an example uh  

گویید من بد هستم آیا باید در اولین روزهای گوش دادن و خواندن به عنوان مثال تمرین کنیم، اوه

the point the goal is really just to understand  something the same way natives do so you feel  

نقطه هدف واقعاً این است فقط برای اینکه یک چیزی را به همان روشی که بومی‌ها انجام می‌دهند، بفهمید، بنابراین در

confident about using it so you don't have to  you don't really like practice it in the same  

مورد استفاده از آن احساس اطمینان می‌کنید، بنابراین مجبور نیستید، واقعاً دوست ندارید آن را به همان

way that you practice an instrument and I talked  about that I think in that uh 15 minute video as  

روشی که یک ساز را تمرین می‌کنید، تمرین کنید و من در مورد آن صحبت کردم، فکر می‌کنم در این مورد ویدیوی 15 دقیقه‌ای

well but just to cover that again for new people  uh learning to speak a language is not the same  

نیز   اما فقط برای پوشاندن دوباره آن برای افراد جدید ، یادگیری صحبت کردن به یک زبان شبیه به یادگیری

thing as learning to play an instrument I know  some people use that analogy sometimes but they're  

نواختن یک ساز نیست.

really different things uh learning to play a song  on a piano is like there's a correct thing and a  

یک آهنگ روی پیانو مانند یک چیز صحیح و یک

specific order that you play the song and either  you play it correctly by following that song  

دستور خاص است که آهنگ را می‌نوازید و یا با دنبال کردن آن آهنگ آن را به درستی می‌نوازید

Or you do not but in language in communication  it's Dynamic so you need to be able to respond  

یا این کار را نمی‌کنید، اما در زبان در ارتباط پویا است، بنابراین باید بتوانید

to people and you really don't know exactly what  other people are going to say every conversation  

به آن پاسخ دهید. مردم و شما واقعاً نمی‌دانید که دیگران قرار است چه بگویند، هر مکالمه‌ای

is unique in that way so it's much better for you  to spend time really understanding the language  

از این نظر منحصربه‌فرد است، بنابراین برای شما بسیار بهتر است که وقت خود را صرف درک واقعی زبان کنید

rather than trying to like repeat and speak  certain words like you think you're practicing so  

به جای اینکه بخواهید کلمات خاصی را تکرار کنید و به زبان بیاورید. «در

the practice time again as I mentioned earlier in  this video it really comes from you getting lots  

حال تمرین کردن هستم   همان طور که قبلاً در این ویدیو ذکر کردم، دوباره تمرین می‌کنم، این واقعاً از این می‌آید که شما

more input the same way a native would rather  than you trying to practice speaking so the  

ورودی‌های بیشتری دریافت می‌کنید، همان طور که یک بومی ترجیح می‌دهد   به جای تلاش برای تمرین صحبت کردن، بنابراین

real practice comes from the input not from you  trying to repeat things to yourself or to others

تمرین واقعی از ورودی می‌آید نه از تلاش شما  چیزهایی را برای خود یا دیگران تکرار کنید

uh

،

all right good morning from  India morning from South Korea  

خیلی خوب صبح بخیر از صبح هند از کره جنوبی

hello from Colombia good morning I see people from  all over the world here uh Akil so how do you know  

سلام از کلمبیا صبح بخیر، من افرادی را از سراسر جهان اینجا می بینم آکیل، پس از کجا می دانید

a new word could be used correctly in different  topics for example very good but not very rain ah  

یک کلمه جدید می تواند به درستی در موضوعات مختلف استفاده شود. مثال خیلی خوب است اما خیلی بارانی نیست آه

like it's heavy rain ah you could say very rainy  you could do that but again you you get that from  

مثل باران شدید آه می‌توان گفت خیلی بارانی است  می‌توانی این کار را انجام دهی، اما دوباره از

getting lots of different examples about something  and you don't you don't that's why natives

نمونه‌های مختلف زیادی در مورد چیزی دریافت می‌کنی و اینطور نیست، به همین دلیل بومی‌ها

is again another another difference between  learning uh again the English as a second  

دوباره هستند یکی دیگر از تفاوت‌های دیگر بین یادگیری دوباره رویکرد انگلیسی به عنوان

language approach in English as a first  language efl which is what I teach so what  

زبان دوم در انگلیسی به‌عنوان زبان اول، همان چیزی است که من آموزش می‌دهم، بنابراین چه چیزی

an ESL student will begin with a vocabulary  like a word or phrase so like the word very  

یک دانش‌آموز ESL با واژگانی مانند یک کلمه یا عبارت بسیار شبیه به کلمه بسیار

but the word very doesn't mean anything by  itself it only means something in a situation  

اما کلمه خیلی شروع می‌کند. به خودی خود معنایی ندارد، بلکه فقط به معنای چیزی در یک موقعیت است

and that's why natives begin with a situation  and think about like how we might use vocabulary  

و به همین دلیل است که بومی‌ها با یک موقعیت شروع می‌کنند و به این فکر می‌کنند که چگونه می‌توانیم از واژگان استفاده کنیم

in that situation so I might know a friend  he can lift a lot of weight he's like very  

در آن موقعیت، بنابراین ممکن است دوستی را بشناسم که بتواند وزنه‌های زیادی را بلند کند که بسیار شبیه است.

strong or a friend of mine who  eats very well he's very healthy

قوی یا یکی از دوستان من که خیلی خوب غذا می‌خورد خیلی سالم است

okay and so native kids they learn  very in situations like this they  

و بنابراین بچه‌های بومی خیلی در موقعیت‌هایی مثل این یاد می‌گیرند   یاد

don't learn they don't get a  vocabulary word and then try  

نمی‌گیرند که کلمه واژگانی را نمی‌فهمند و بعد سعی می‌کنند

to like like if I were to translate this  uh in a Japanese it could be like uh uh

لایک کنند اگر می‌خواهم این را ترجمه کنم اوه در ژاپنی ممکن است مثل اوه اوه

but it's not always like that like it  could be like sugoku or there's other  

اما همیشه اینطور نیست مثل سوگوکو یا

different ways I could describe  it depending on the situation  

روش‌های متفاوت دیگری وجود دارد که می‌توانم آن را بسته به موقعیت توصیف کنم.

okay so the the goal is not to not to begin  with vocabulary the point is to begin with  

خب، بنابراین هدف این نیست که با واژگان شروع نکنیم. این است که با

situation and hear all the different ways that  people describe something this is why we spend  

موقعیت شروع کنیم و همه راه‌های مختلف را بشنویم که افراد چیزی را توصیف می‌کنند، به همین دلیل است که ما

time on vocabulary now to a lot of people they  think well I don't want to do that because well  

اکنون برای بسیاری از افراد وقت خود را صرف واژگان می‌کنیم، آنها فکر می‌کنند خوب نمی‌خواهم این کار را انجام دهم، زیرا درست

that's like only focusing on one word but if  you think about it if you really pay attention  

مانند این است که فقط روی یک کلمه تمرکز کنیم اما اگر در مورد آن فکر کنید اگر واقعاً توجه کنید

it's not just one word you're learning like very  strong very healthy I'm doing things in different  

فقط یک کلمه نیست که یاد می‌گیرید، خیلی قوی، بسیار سالم، کارها را به روش‌های مختلف انجام می‌دهم،

ways I'm making it easier for people to understand  things and so you're learning all of these small  

درک چیزها را برای مردم آسان‌تر می‌کنم و بنابراین همه چیز را یاد می‌گیرید. از این

pieces of the language and you're learning to use  them fluently and then when you go to talk about  

تکه‌های کوچک زبان و شما یاد می‌گیرید از آن‌ها به راحتی استفاده کنید و سپس وقتی می‌روید درباره

something else the conversation becomes easier  all right so we don't begin with the word this is  

چیز دیگری صحبت کنید، مکالمه آسان‌تر می‌شود، بنابراین ما با این کلمه شروع نکنیم این است که

again thinking like a student we begin with the  situation and think about what we might use in  

دوباره مانند یک دانش‌آموز فکر می‌کنیم که شروع می‌کنیم. با موقعیت و به این فکر کنید که ما در

that situation uh and you could even use uh like  a different word like you could be instead of very  

آن موقعیت از چه چیزی استفاده می‌کنیم و حتی می‌توانید از کلمه متفاوتی مثل شما می‌توانستید به جای خیلی

it could be like incredibly or stupendously or  something like that we could use like an adverb  

استفاده کنید.

to describe something else and and about like an  action rather than a noun or something like that  

چیز دیگری و تقریباً مانند یک عمل به جای یک اسم یا چیزی شبیه به آن

all right but the point is we focus  on situations rather than vocabulary  

خیلی خوب است، اما نکته اینجاست که ما به جای واژگان، روی موقعیت‌ها تمرکز می‌کنیم   خیلی

all right how's our time doing well already  been going 70 minutes 70 minutes all right  

خوب زمان ما چطور پیش می‌رود 70 دقیقه 70 دقیقه کاملاً خوب است

for example okay we got that one I mean to say  phrasal verbs instead of phrases which I feel  

برای مثال خوب است منظورم این است که به جای عباراتی که احساس می‌کنم افعال عبارتی بگویم

you don't use a lot of Yes again like free I I  try to communicate simply uh and I want to make  

شما دوباره از بله زیاد استفاده نمی‌کنید، مثل آزادانه، سعی می‌کنم به سادگی ارتباط برقرار کنم و می‌خواهم

sure I'm understood with a lot of basic phrases  and actually because uh non-natives don't know a  

مطمئن شوم که با عبارات اساسی زیادی درک شده‌ام. از آنجایی که غیربومی‌ها

lot of phrasal verbs it can be confusing for some  people so in Native conversation I will use more  

افعال عباراتی زیادی نمی‌دانند، ممکن است برای برخی افراد گیج‌کننده باشد، بنابراین در مکالمه بومی از افعال عبارتی بیشتری استفاده خواهم کرد،

phrasal verbs but in uh in like kind of lessons  like this I really want to make it easy for  

اما در درس‌هایی مانند این، واقعاً می‌خواهم این کار را برای افراد آسان کنم.

people to understand so what's interesting is that  non-native English Learners they often know more  

جالب اینجاست که زبان‌آموزان غیربومی انگلیسی اغلب

advanced vocabulary but they don't know simple  phrasal verbs that can express that same thing but  

واژگان پیشرفته‌تری را می‌دانند، اما افعال ساده عبارتی را نمی‌دانند که می‌توانند همان چیزی را بیان کنند، اما

we we try to teach them those things that's what  we do in fluent for life for the other programs  

ما سعی می‌کنیم آن چیزهایی را به آنها یاد بدهیم که همان کاری است که ما در طول زندگی انجام می‌دهیم. برای برنامه‌های دیگر   که

we have essem says well it is a good night in  Turkey but for you having a beautiful day well  

داریم می‌گوید خوب است که شب خوبی در ترکیه است، اما برای شما که یک روز زیبا را سپری می‌کنید

hope you're enjoying your day too uh please tell  me when you're coming on Instagram uh yeah again  

امیدوارم که از روز خود نیز لذت ببرید، لطفاً به من بگویید وقتی وارد اینستاگرام می‌شوید، بله، دوباره

it's not scheduled I just kind of do it usually  like in Japan uh Mondays and Thursdays lately  

برنامه‌ریزی نشده است. این کار را معمولا انجام دهید مانند روزهای دوشنبه و پنجشنبه در ژاپن

uh good morning thank you you're doing great open  a box what do you do if uh what to do if I often  

اوه صبح بخیر متشکرم که عالی انجام می‌دهید یک جعبه را باز کنید اگر اغلب

forget to use the correct verb tense and add an  S after noun when speaking Yeah so you're talking  

فراموش می‌کنم از زمان فعل صحیح استفاده کنم و یک S اضافه کنم چه کار می‌کنید. بعد از اسم وقتی صحبت می‌کنید بله، پس

about subject verb agreement this is something  natives struggle with as well the only way to  

در مورد توافق فعل فاعل صحبت می‌کنید، این چیزی است که بومی‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و همچنین تنها راه برای

get past that is to get lots of examples and so  this is what like my my two both of my daughters  

گذشتن از آن، به دست آوردن مثال‌های زیاد است و بنابراین، این همان چیزی است که دو دخترم، هردو دخترم،

um you know they have they have trouble with  or like they're kind of going through that  

ام تو می‌دانند که با آن مشکل دارند یا می‌خواهند این

process my older daughter is now through it but  my younger daughter is like learning like mouses

فرآیند را طی کنند، دختر بزرگ‌تر من اکنون آن را طی می‌کند، اما دختر کوچکتر من مانند موش‌ها یاد می‌گیرد،

so saying very simple sentences like this mouses  like cheese and so she's got like the grammar  

بنابراین جملات بسیار ساده‌ای مانند این موش‌ها مانند پنیر می‌گوید و بنابراین او مانند گرامر

structure right but she's learning ah okay we  don't say mouses we say mice for this and so  

ساختار درستی دارد، اما او در حال یادگیری است، خب، ما نمی‌گوییم موش‌ها برای این کار می‌گوییم موش و بنابراین

this is one of the things that you get as you  get lots of review and this is why I don't try  

این یکی از چیزهایی است که وقتی مرورهای زیادی دریافت می‌کنید، به دست می‌آورید و به همین دلیل است که من سعی نمی‌کنم   به

to teach her a bunch of advanced vocabulary and  advanced grammar until she's really got this stuff  

او یکسری یاد بدهم. از واژگان پیشرفته و گرامر پیشرفته تا زمانی که او واقعاً این چیزها را

down and so I can tell when she feels confident  because she speaks more kind of with uh she speaks  

پایین نیاورد و بنابراین من می توانم تشخیص دهم که چه زمانی احساس اعتماد به نفس می کند، زیرا او بیشتر با او صحبت می کند.

like very very proudly when she says something  correct she's like Daddy Daddy like now she can  

say it mice like cheese mice like cheese and I say  very good you're right and then I might repeat it  

موش‌های آن پنیر را دوست دارند موش‌ها پنیر را دوست دارند و من می‌گویم خیلی خوب حق با شماست و سپس ممکن است آن را تکرار کنم

back like yes mice do like cheese again that Dew  putting that Dew in there for the emphasis mice  

مثل اینکه بله، موش‌ها مانند پنیر دوباره آن شبنم را انجام می‌دهند  با قرار دادن آن شبنم در آنجا برای تأکیدی که موش‌ها

do like cheese you're correct all right so if  you're not feeling confident about something it  

مانند پنیر انجام می‌دهند، شما درست می‌گویید. بنابراین، اگر درباره چیزی مطمئن نیستید، این

just means you need to go back and spend more  time with it uh she says uh when to use just  

فقط به این معنی است که باید به عقب برگردید و زمان بیشتری را با آن بگذرانید، او می‌گوید آه، چه زمانی باید فقط از   استفاده کنید

and only uh go to my search englishanyone.com and  Justin only I have a post specifically about that  

و فقط به جستجوی من در englishanyone.com بروید و جاستین فقط من یک پست خاص دارم. در مورد آن

all right good night it's 11 in Brazil fan again  maybe this is only one silly question but can I  

خیلی خوب شب بخیر دوباره 11 است در برزیل طرفدار شاید این فقط یک سؤال احمقانه باشد، اما آیا می

do I improve my speaking alone I mean sometimes I  don't have the opportunity to talk with someone uh  

توانم آیا به تنهایی صحبت کردنم را بهبود ببخشم، یعنی گاهی اوقات فرصت صحبت با کسی را ندارم

but I time to time to listen yes Fanny the the  point here is that you you actually get fluent  

اما هر از چند گاهی گوش می دهم بله فانی، نکته اینجا این است که شما واقعاً به

alone that that's what everybody should be doing  so you don't have to feel bad that's not a silly  

تنهایی مسلط می‌شوید، این کاری است که همه باید انجام دهند، بنابراین لازم نیست احساس بدی داشته باشید، این سؤال احمقانه‌ای نیست،

question uh all you have to do is spend more  time getting native input so you spend more  

اوه، تنها کاری که باید انجام دهید این است که زمان بیشتری را صرف دریافت ورودی‌های بومی کنید.

time focusing on things and as you understand  it better you will feel more confident about  

وقت بیشتری را صرف تمرکز روی چیزها کنید و همانطور که می‌دانید بهتر می‌توانید در مورد

using it that's how you get fluent that's how it  works so don't worry about going out and meeting  

استفاده از آن اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، اینطوری مسلط می‌شوید و همینطور کار می‌کند، بنابراین نگران بیرون رفتن و ملاقات با

people to practice with that's not how you get  fluent you get fluent just by understanding the  

افراد نباشید تا با آن‌ها تمرین کنید. فقط با درک

language better so it's much better to spend time  understanding the language more rather than trying  

بهتر زبان مسلط شوید، بنابراین خیلی بهتر است که بیشتر وقت خود را برای درک زبان صرف کنید تا اینکه سعی کنید با

to meet people to to use the language so only when  you feel confident then you speak all right uh  

مردم آشنا شوید تا از زبان استفاده کنید، بنابراین فقط زمانی که اعتماد به نفس دارید، خوب صحبت می کنید آه.

Magno says good from uh good evening from Brazil  what uh does a feature what what does mean Feature  

ماگنو می گوید خوب از اوه عصر بخیر از برزیل چه ویژگی‌هایی دارد به چه معناست ویژگی

Feature time feature time I don't know I need  some context for that good morning from Taiwan  

زمان ویژگی زمان ویژه نمی‌دانم برای آن صبح بخیر از تایوان به یک زمینه نیاز دارم

I see there Alice Sean again can you recommend  some teaching materials you mean like as a as a  

دوباره آنجا را می‌بینم آلیس شان آیا می‌توانید برخی از مطالب آموزشی را که منظورتان از

teacher for other people teaching the language  what do you mean if you mean for teaching I'm  

معلمی است توصیه کنید. برای سایر افرادی که زبان را آموزش می دهند، منظور شما از آموزش دادن چیست، من می

going to make a video I think the next live video  I do here on Instagram probably this Thursday so  

خواهم ویدیویی بسازم، فکر می کنم ویدیوی زنده بعدی را در اینستاگرام انجام می دهم احتمالاً همین پنجشنبه، بنابراین

in three days I'll be talking about how to teach  English as a first language but if you're talking  

سه روز دیگر در مورد نحوه تدریس صحبت خواهم کرد. انگلیسی به عنوان زبان اول، اما اگر

about teaching materials like just look for  something that um natives can understand or  

در مورد مطالب آموزشی صحبت می‌کنید، مثلاً به دنبال چیزی بگردید که امم بومیان بتوانند آن را بفهمند یا

Learners can understand at least 80 to 90 percent  of and you should be teaching all in English  

زبان‌آموزان می‌توانند حداقل 80 تا 90 درصد آن را بفهمند و اگر Frederick را دانلود نکرده‌اید، باید همه را به زبان انگلیسی تدریس کنید.

uh if you have not downloaded Frederick download  that you can get that in the link below this video  

دانلود کنید که می‌توانید آن را در پیوند زیر این ویدیو دریافت کنید

uh but again like the the material is really just  the same stuff that natives would be using so you  

اوه، اما دوباره مانند مطالب، واقعاً همان مواردی است که بومی‌ها از آن استفاده می‌کنند، بنابراین شما

focus on one thing we want to teach colors we're  going to give you a bunch of different lessons  

روی چیزی تمرکز می‌کنید که ما می‌خواهیم رنگ‌ها را به شما آموزش دهیم. از درس‌های مختلف

about color so it's going to be different people  speaking and it's going to be maybe more for kids  

در مورد رنگ، بنابراین افراد مختلف صحبت می‌کنند و شاید بیشتر برای بچه‌ها باشد

or whatever that whatever that level is but it  just depends on what the uh the particular age  

یا هر سطحی که باشد، اما این فقط به سن خاص

or the ability level is so as again I can I  can understand uh every conversation even the  

یا سطح توانایی بستگی دارد تا دوباره بتوانم من می‌توانم هر مکالمه‌ای را حتی

native speaker very well but I am understanding  your every talks right now but I can't speak  

زبان مادری را به خوبی درک کنم، اما در حال حاضر همه صحبت‌های شما را درک می‌کنم، اما نمی‌توانم صحبت کنم،

just like you give me some tips please yes so  again same idea the the reason you're at you're  

درست مثل شما که نکاتی را به من می‌دهید، لطفاً بله، باز هم همین فکر را می‌کنم که دلیل این کار شما چیست.

at the awareness level but not the ownership  of the ownership level so you're looking for  

در سطح آگاهی، اما نه مالکیت سطح مالکیت، بنابراین شما

more rather than focusing on on what you already  have which is it's it's it's like a problem that  

بیشتر به دنبال تمرکز بر آنچه که در حال حاضر دارید هستید، این مانند مشکلی است که

affects everybody in every way of life so if you  can master that if you can if you can review what  

همه را در هر راهی از زندگی تحت تأثیر قرار می دهد، بنابراین اگر بتوانید بر آن مسلط شوید. اگر می‌توانید، اگر می‌توانید آنچه را که

you what you know already you will become a fluent  speaker so no need to find anything new all right  

قبلاً می‌دانید مرور کنید، به یک سخنران مسلط تبدیل می‌شوید، بنابراین نیازی به یافتن چیز جدیدی

yes but don't it's not like daily speaking  is not is not going to get you there  

نیست، بله، اما اینطور نیست که صحبت کردن روزانه شما را به آنجا برساند.

like you can you can do that if you like  you've probably tried doing that already uh but  

اگر دوست دارید، می‌توانید این کار را انجام دهید، احتمالاً قبلاً سعی کرده‌اید این کار را انجام دهید، اوه، اما

really it's more about really understanding the  vocabulary very well okay thank you very much I've  

واقعاً بیشتر به درک واژگان بسیار خوب مربوط می‌شود، بسیار متشکرم.

been following for a long time let me introduce  your baby on a video and you went missing for  

برای مدتی ناپدید شدی،

a while yes I was working on the app so I was  working on the app and while we're getting that  

بله، من روی برنامه کار می‌کردم، بنابراین روی برنامه کار می‌کردم و در حالی که آن را

out to new people and testing it now I'm back  doing more videos it's about from Yokohama my  

به افراد جدید می‌رسانیم و آن را آزمایش می‌کنیم، اکنون برمی‌گردم ویدیوهای بیشتری انجام می‌دهم این مربوط به یوکوهاما است.

uh my wife's uh younger sister lives in actually  I think she moved but she used to live in yokama  

اوه خواهر کوچکتر در واقع در آنجا زندگی می‌کند، فکر می‌کنم او نقل مکان کرد، اما قبلاً در یوکاما زندگی می‌کرد،

do you think the teacher's accent matters  when teaching the students English uh  

آیا فکر می‌کنید لهجه معلم هنگام آموزش زبان انگلیسی به دانش‌آموزان اهمیت دارد، اوه

uh it depends on what the accent is and what  the student is trying to learn but in general  

اوه بستگی به این دارد که لهجه چیست و دانش‌آموز چه چیزی را می‌خواهد یاد بگیرد، اما به طور کلی

I recommend people learn with multiple accents  so like this is what we do in fluent for life  

من به مردم توصیه کنید با لهجه‌های متعدد یاد بگیرند، بنابراین مانند این چیزی است که ما در زندگی مسلط انجام می‌دهیم

you're not just listening to me over and over  again you should be listening to people from  

شما فقط بارها و بارها به من گوش نمی‌دهید، بلکه باید به صحبت‌های افرادی از

you know America and different American accents  different voices men and women and people from  

آمریکا و لهجه‌های مختلف آمریکایی گوش دهید صداهای مختلف مردان و زنان و مردم از

all over the country or people from England or  Canada or New Zealand so it's not really about  

سراسر کشور یا افرادی از انگلستان یا کانادا یا نیوزلند، بنابراین واقعاً مربوط به

one particular accent and I think more and more  it's helpful to listen to different non-natives as  

یک لهجه خاص نیست و من فکر می‌کنم بیشتر و بیشتر گوش دادن به غیر بومی‌های مختلف

long as they're speaking correctly because people  often have those experiences where they will be  

تا زمانی که درست صحبت می‌کنند مفید است زیرا مردم اغلب این لهجه‌ها را دارند. تجربیاتی که در آن حضور خواهند داشت

maybe they have to meet some non-native speakers  and it can be more difficult to understand them  

شاید مجبور باشند با برخی از سخنرانان غیر بومی ملاقات کنند و درک آنها دشوارتر باشد

so Again Naturally varied review is the key the  more the more different examples you get in varied  

بنابراین باز هم مرور طبیعی متنوع کلید است هرچه بیشتر مثال‌های متفاوت‌تری در مثال‌های متنوع دریافت کنید

examples uh the easier it is for students to  understand how to write sentences in English  

، برای دانش‌آموزان آسان‌تر است. برای درک نحوه نوشتن جملات به زبان انگلیسی

well just copy other sentences that should be  should be pretty good Fannie again great advice  

خوب فقط جملات دیگری را کپی کنید باید خیلی خوب باشد فانی دوباره توصیه عالی

so we don't I know we can't count advice you can  count pieces of advice so we can say great advice  

بنابراین نمی‌دانم نمی‌توانیم توصیه‌ها را بشماریم، شما می‌توانید  نصیحت‌ها را بشمارید تا بتوانیم توصیه‌های عالی بگوییم

I know this is a common thing that people confuse  but we don't say advice is we just say advice all  

من بدانید این یک چیز رایجی است که مردم اشتباه می‌کنند، اما ما نمی‌گوییم نصیحت این است که فقط توصیه می‌کنیم

right keep calms is high there and Suresh tell me  the detail then what do you mean by review sir uh  

درست است که آرامش را بالا نگه دارید و سورش به من بگویید جزئیات را به من بگویید، سپس منظورتان از نقد کردن آقا چیست. اگر

Watch the watch the like the the if you only have  15 Minutes video uh on this channel so go back and  

فقط

watch that about getting naturally varied review  the previous live video also talks about that  

um maybe I'll and and watch the uh that espresso  video as well so the most recent uh regular  

معمولی

not live video but just a recorded video I made  but watch that it will help you understand what  

نه ویدیوی زنده، بلکه فقط یک ویدیوی ضبط شده است که من ساخته‌ام ، اما تماشا کنید که به شما کمک می‌کند بفهمید

naturally varied review is and it will give you a  very simple example of that but the point is not  

بررسی طبیعی متنوع چیست و به شما یک مثال بسیار ساده از آن می‌دهد، اما نکته

only watching videos it's just uh like any kind  of uh like any kind of content and in different  

تنها تماشای ویدیوها نیست، بلکه مانند هر نوع دیگری است. مثل هر نوع محتوا و به

ways so it could be something you listen to or  read the point is just to make sure you really  

روش‌های مختلف، بنابراین ممکن است چیزی باشد که شما به آن گوش می‌دهید یا می‌خوانید، نکته این است که مطمئن شوید واقعاً

understand something so you don't you don't become  fluent by translating from one language into  

چیزی را می‌فهمید تا با ترجمه از یک زبان به

English you get fluent by understanding English  in English and really understanding that so you  

انگلیسی مسلط نشوید. با درک زبان انگلیسی به زبان انگلیسی و درک واقعی آن مسلط شوید، بنابراین

spend time with the language until you understand  that and then you can do that in different ways so  

زمانی را با زبان سپری می‌کنید تا زمانی که آن را بفهمید و سپس می‌توانید این کار را به روش‌های مختلف انجام دهید، به طوری که

it could be your listening or writing or reading  or whatever lots of different ways to do that so  

ممکن است گوش دادن یا نوشتن یا خواندن شما باشد یا راه‌های مختلفی برای انجام این کار. بنابراین

watch those videos again the the previous video  right before this one so the and that one is like  

آن ویدیوها را دوباره دقیقاً قبل از این ویدیوی قبلی  تماشا کنید، بنابراین این و آن یکی مانند

how to speak fluently in different situations and  then you've got the if you only have 15 minutes to  

چگونه در موقعیت‌های مختلف روان صحبت کنید، سپس اگر فقط 15 دقیقه برای

learn video and if you're looking for a specific  video with an example of naturally varied review  

یادگیری ویدیو دارید و اگر به دنبال آن هستید، این ویدیوها را خواهید داشت. یک ویدیو خاص با نمونه‌ای از بررسی‌های طبیعی متنوع

from and that's just one kind of that review  is that espresso video so if you watch just  

از و این فقط یکی از انواع آن نقد است  همان ویدیوی اسپرسو است، بنابراین اگر فقط   را تماشا می‌کنید،

go to my channel and look at the content on the  channel either the recorded videos or the live  

به کانال من بروید و به محتوای کانال نگاه کنید، یا ویدیوهای ضبط شده یا زنده‌ها را

ones but you should see in the recorded videos  the most recent video is the one about how to  

به جز شما. باید در ویدیوهای ضبط شده ببینید جدیدترین ویدیو مربوط به نحوه

make espresso with naturally varied review so what  we're doing is giving you different examples of  

تهیه اسپرسو با بازبینی طبیعی متفاوت است، بنابراین آنچه ما انجام می‌دهیم این است که نمونه‌های مختلفی از

that same the same content so the naturally varied  review again it doesn't mean uh like only listen  

همان محتوا را به شما ارائه می‌دهیم، بنابراین بازبینی طبیعی متفاوت به این معنی نیست. مثلاً فقط گوش کنید

or something like that it just means you take  something and really focus on it in different  

یا چیزی شبیه به آن، فقط به این معنی است که شما چیزی را می‌گیرید و واقعاً به روش‌های مختلف  روی آن تمرکز می‌کنید،

ways because number one it will be boring if  you just repeat something and number two it  

زیرا شماره یک خسته‌کننده خواهد بود اگر چیزی را فقط تکرار کنید و شماره دو آن

won't really help you understand the language  better just to hear something again and again  

واقعاً به شما کمک نمی‌کند زبان را بهتر درک کنید. بارها و بارها چیزی را بشنوید

you need to hear it in different situations here  used by different speakers all right so that will  

شما باید آن را در موقعیت‌های مختلف در اینجا بشنوید  که توسط سخنرانان مختلف استفاده می‌شود تا   به طور خودکار

improve your listening and your pronunciation and  your fluency automatically and that's what leads  

شنیدن و تلفظ و تسلط شما را بهبود بخشد و این همان چیزی است که

to your confidence in speech okay so you don't  have to spend time trying to speak you become a  

به اعتماد به نفس شما در گفتار منجر می‌شود، بنابراین لازم نیست  وقت خود را صرف صحبت کردن کنید

fluent speaker by understanding the language well  so even if you don't live in an English-speaking  

با درک خوب زبان تبدیل به یک سخنران مسلط می شوید، بنابراین حتی اگر در کشور انگلیسی زبان زندگی نمی کنید

country or you don't know anybody who can speak  English anything like that that's not actually a  

یا کسی را نمی شناسید که بتواند به این زبان انگلیسی صحبت کند، در واقع

problem for you all you have to do is just keep  getting more input you can do this by yourself  

مشکلی برای شما نیست. تنها کاری که باید انجام دهید این است که به دریافت اطلاعات بیشتر ادامه دهید، می‌توانید این کار را خودتان انجام دهید

as I show in that espresso video or it's much  faster obviously if you have someone to help you  

همانطور که در آن ویدیوی اسپرسو نشان می‌دهم، یا اگر کسی را دارید که به شما کمک کند

understand the language and guide you through  the process this is what we do in fluid for  

زبان را بفهمید و شما را در طول فرآیند راهنمایی کند، این کاری است که ما انجام می‌دهیم، بسیار سریع‌تر است. در مایع برای

life but if you'd like to learn more about that  you can click on the link in the description uh  

زندگی اما اگر می‌خواهید در مورد آن اطلاعات بیشتری کسب کنید، می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید اوه

Judah says you are the best thank you for your  time it's my pleasure all right Suresh what is  

جودا می‌گوید شما بهترین هستید متشکرم از وقتی که گذاشتید، خوشحالم خیلی خوب، مطمئن باشید

the difference between these words proposal and  suggestion it can as a good question again it  

تفاوت بین این کلمات پیشنهاد چیست. و  می‌تواند به‌عنوان یک سؤال خوب پیشنهاد کند، دوباره آن را دوست دارم

like and this is another thing that natives  understand by thinking about the situation  

و این چیز دیگری است که بومی‌ها با فکر کردن در مورد وضعیت می‌فهمند.

if you let's say for work so in this professional  situation if you have a proposal for someone it  

could mean like something you actually write out  or you type out and it's like a formal proposal  

بیرون یا تایپ می‌کنید و این مانند یک پیشنهاد رسمی است

where you're saying like like we want to do this  we want this work and this is how much we will  

که می‌گویید مثل اینکه ما می‌خواهیم این کار را انجام دهیم  ما این کار را می‌خواهیم و این مبلغی است که ما

charge uh that would be writing a proposal whereas  a suggestion is just hey here's something maybe  

هزینه می‌گیریم آه، نوشتن یک پیشنهاد است، در حالی که یک پیشنهاد فقط هی اینجا چیزی است شاید

you should think about doing that like if I go to  a restaurant and I think oh you should you should  

شما باید در مورد انجام این کار فکر کنید، مثلاً اگر من به یک رستوران می روم و فکر می کنم آه، شما باید

serve this kind of food at your restaurant I'm  giving them a suggestion all right so it depends  

این نوع غذا را در رستوران خود سرو کنید، من به آنها پیشنهادی می دهم، بنابراین بستگی

on the situation but typically a proposal is a  stronger and more formal word uh than a suggestion  

به موقعیت دارد، اما معمولاً پیشنهاد می شود یک کلمه قوی‌تر و رسمی‌تر از یک پیشنهاد

and this is why we like we propose marriage so a  man is proposing to a woman and we don't say like  

و به همین دلیل است که ما دوست داریم پیشنهاد ازدواج بدهیم، بنابراین یک مرد به یک زن پیشنهاد ازدواج می‌دهد و ما نمی‌گوییم مانند

I suggest you marry me I'm like proposing to you  so we think about it and again rather than looking  

من به شما پیشنهاد می‌کنم با من ازدواج کنید، مثل این هستم که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهم. و دوباره به جای اینکه

at the vocabulary by themselves try to understand  them from the situations and the more times you  

به خودی خود به واژگان نگاه کنید، سعی کنید آنها را از موقعیت‌ها درک کنید و هر

hearing the more times you hear that the  easier it is to understand these things  

چقدر بیشتر بشنوید، هر چه بیشتر می‌شنوید، درک این چیزها آسان‌تر است. خیلی خب،

all right uh I guess proposal is business  related and suggestion is pretty similar to  

من حدس می‌زنم پیشنهاد مربوط به تجارت است و پیشنهاد تقریباً شبیه

advice yeah but again remember it's not it's  not only about like business or not business  

توصیه بله، اما دوباره به یاد داشته باشید که این فقط مربوط به کسب‌وکار یا غیرتجاری نیست

because you can have suggestions and proposals  in business you might propose something again  

زیرا می‌توانید پیشنهادات و پیشنهاداتی در تجارت داشته باشید، ممکن است دوباره چیزی را پیشنهاد کنید

even just in a casual way in a business meeting  like in a business situation does anyone have any  

حتی به روشی معمولی در یک جلسه کاری مانند یک موقعیت تجاری هر

uh any proposals or any ideas or something but  typically proposal is a little bit more formal  

پیشنهادی دارید یا هر ایده یا چیزی دارید، اما معمولاً پیشنهاد کمی رسمی‌تر است

maybe a little bit more advanced a little  bit stronger than than suggest you but you  

شاید کمی پیشرفته‌تر، کمی قوی‌تر از آنچه به شما پیشنهاد می‌دهید،

might propose something I propose we do this so  you're just you're offering it's a suggestion in  

ممکن است چیزی را پیشنهاد دهید که من پیشنهاد می‌کنم این کار را انجام دهیم تا شما فقط خودتان باشید. ارائه مجدد آن یک پیشنهاد در

that situation but remember the situation is  the important thing not the vocabulary so the  

آن موقعیت است، اما به یاد داشته باشید که موقعیت مهم‌تر است نه واژگان، بنابراین

situation is more important than the vocabulary  okay and we can usually think of different ways  

موقعیت مهم‌تر از واژگان است بسیار خوب است و وقتی می‌خواهیم چیزهای مختلفی بگوییم معمولاً می‌توانیم به راه‌های مختلفی

uh to express something when we when we want to  say different things oh my goodness it's 11 30.  

برای بیان چیزی فکر کنیم. وای خدای من ساعت 11 30 است.

all right uh thanks for the answer yes uh no  problem glad to hear a kill difference between  

خیلی خوب، متشکرم از پاسخ بله، نه، مشکل خوشحالم که تفاوت بین

heat hot warm and temperature please all right I'm  going to start letting people Google this stuff  

گرمای گرم گرم و دما را می‌شنوم، لطفاً بسیار خوب، من شروع می‌کنم به مردم اجازه می‌دهم این موارد را در گوگل جستجو کنند

so again like rather than rather than me like  tell you the meaning of words it's much better  

پس دوباره به جای اینکه بخواهند از من می خواهم معنی کلمات را به شما بگویم خیلی بهتر است

just like look it up type that into Google  and see uh like what do you get from these  

همینطور که آن را جستجو کنید آن را در Google تایپ کنید و ببینید از این

different examples like heat in in what you're  talking about like and if you look you'll find  

مثال های مختلف چه چیزی می گیرید مانند گرما در چیزی که در مورد آن صحبت می کنید مانند و اگر نگاه کنید

some interesting examples like an animal in heat  or we're talking about like the heat temperature  

نمونه‌های جالبی مانند یک حیوان در گرما پیدا می‌کنم یا درباره دمای گرما صحبت می‌کنیم

uh or we're talking about how hot something is  like how hot versus how spicy look for these  

یا درباره گرم بودن چیزی صحبت می‌کنیم، مثلاً چقدر گرم است در مقابل چقدر تند برای این

different examples and start if you go deep and  learn learn more of those and spend time getting  

نمونه‌های مختلف و اگر عمیق بروید و یاد بگیرید شروع کنید. بیشتر از آن‌ها بیاموزید و وقت خود را صرف

that naturally varied review about those things  that will help you become a more fluent speaker I  

دریافت مروری به‌طور طبیعی در مورد چیزهایی کنید که به شما کمک می‌کند سخنران روان‌تری باشید. در

know it sounds like I'm being lazy it's like well  just drew Give me a definition of it but you don't  

actually get fluent that way so you won't remember  the vocabulary just by getting a definition of it  

واقع به این روش مسلط شوید تا فقط با تعریفی از آن واژگان را به خاطر نیاورید

you really need to understand from situations and  how they help you remember the vocabulary that way  

واقعاً باید از موقعیت‌ها و  اینکه چگونه به شما کمک می‌کنند واژگان را به این طریق به خاطر بسپارید   بفهمید

all right uh when will you upload this  video well it's already up uh and it will be  

خیلی خب، چه زمانی این  ویدیو را آپلود می‌کنید، این ویدیو قبلاً آماده شده است. اوه و

uh as soon as I uh finish this video which will  be very soon I will just set it live and it  

به محض اینکه این ویدیو را تمام کنم که خیلی زود خواهد بود، آن را به صورت زنده تنظیم می کنم و

should take a moment but it'll be available for  people to watch just like the other live videos  

باید یک لحظه طول بکشد، اما برای مردم برای تماشای آن درست مانند سایر ویدیوهای زنده در دسترس خواهد بود

I have a doubt as to when to use the phrase  as to in sentences I sometimes uh feel it as  

من یک ویدیو دارم. در مورد زمان استفاده از عبارت as to در جملات شک دارم من گاهی اوقات احساس می کنم آن را به عنوان

redundant well it's just it's again there  are different ways you might use it for  

زائد می دانم، فقط دوباره این است راه های مختلفی وجود دارد که می توانید از آن برای

one example I might say like as to that topic  or about that topic or concerning that topic  

یک مثال بگویم مانند آن موضوع یا در مورد آن موضوع یا در مورد آن موضوع

that's just one way of using it but again getting  that naturally varied review hearing different  

این فقط یکی از راه‌های استفاده از آن است، اما باز هم دریافت آن مرور طبیعی متفاوت با شنیدن

people use that and seeing when they might  use that expression uh like you can just do  

افراد مختلف از آن استفاده می‌کنند و می‌بینید چه زمانی ممکن است  از آن عبارت استفاده کنند، مثلاً شما می‌توانید فقط     در

a Google search for as to examples and then  you get like sentence examples of that that  

Google برای مثال‌ها جستجو کنید و سپس نمونه‌های جملاتی را دریافت کنید. آن

particular vocabulary and then try to look at like  a hundred of those and then you will actually feel  

واژگان خاص و سپس سعی کنید به صدها مورد از آنها نگاه کنید و بعد در واقع احساس

much more confident about that uh Sam Walton  again just wanted to stop by say hi you are the  

خیلی بیشتر در مورد آن خواهید داشت، اوه سام والتون دوباره می خواستم با سلام دادن به شما بهترین هستید،

best Mr Drew thank you it's my pleasure all right  well look at that I got through all the comments  

آقای درو متشکرم، خوشحالم که خیلی خوب است. ببینید که من تمام نظرات را دریافت کردم

very good is it possible to pass like an  American do you mean pass like for people  

خیلی خوب است آیا می توان مانند یک آمریکایی عبور کرد، منظور شما این است که مردم

to think you were American based on how you speak  then yeah it's possible depending on you know how  

فکر کنند شما آمریکایی هستید بر اساس نحوه صحبت کردنتان، پس بله، بسته به اینکه بدانید

well you learn how much of the language you know  that kind of thing yeah but it takes a while it  

چقدر  خوب یاد می گیرید، ممکن است. از زبانی که می‌دانید، بله، اما مدتی طول می‌کشد،

takes a lot of a lot of review a lot of a lot of  naturally varied review all right yeah yeah it's  

مرور زیادی طول می‌کشد. بسیاری از مرورهای طبیعی بسیار متنوع است، بله بله،

possible but again it depends on you know you as a  person and and what your goals are and who you're  

ممکن است، اما باز هم بستگی به این دارد که شما به عنوان یک فرد بشناسید. و و اینکه اهدافت چیه و

trying to pass you know pass with I would say all  right well that's enough for me I'm going to lose  

سعی میکنی به چه کسی پاس بدی، میدونی باهاش ​​پاس کن، من میگم خیلی خوبه، برای من کافیه، صدایم رو از دست میدم

my voice and I'm getting hungry over here it's  time for me to sit down I need some water too  

و دارم گرسنه میشم اینجا وقتش رسیده که بشینم پایین من هم به مقداری آب نیاز دارم

and says thank you oh thank you too glad to hear  it it's my pleasure to help you guys out there  

و می‌گوید متشکرم، خیلی خوشحالم که می‌شنوم  خوشحالم که به شما کمک می‌کنم   اوه،

uh hopefully you have improved if you know other  people who are still struggling by learning the  

امیدوارم اگر افراد دیگری را می‌شناسید که هنوز با یادگیری

English as a second language approach and they'd  like to learn more like a native so they can  

انگلیسی به‌عنوان رویکرد زبان دوم در مشکل هستند، پیشرفت کرده‌اید. و آن‌ها دوست دارند مانند یک بومی بیشتر یاد بگیرند تا بتوانند

speak like one please send them to my videos  say drew sent you drew says come on over and  

مثل یک زبان صحبت کنند، لطفاً آنها را به ویدیوهای من بفرستید.

watch some videos and enjoy and start improving  like a native all right again hopefully you've  

understood this uh go back we're we're a far away  from what I was talking about at the beginning of  

این را فهمیدم، به عقب برگرد، ما با آنچه در ابتدای

this video but just to give a last Quick recap  of that for trying to learn vocabulary so you  

این ویدیو صحبت می‌کردم خیلی فاصله داریم، اما صرفاً برای ارائه آخرین خلاصه سریع از آن برای تلاش برای یادگیری واژگان، تا

can use it in different situations uh part of  this is psychology and part of this is just  

بتوانید از آن در موقعیت‌های مختلف استفاده کنید. اوه بخشی از این روانشناسی است و بخشی از آن فقط

learning like a native but go back and watch the  beginning of that uh the beginning of this video  

مانند یک بومی یادگیری است، اما برگردید و ابتدای آن را تماشا کنید، اوه ابتدای این ویدیو

um and really we want to help you make sure that  you feel confident about about the vocabulary  

اوم، و واقعاً می‌خواهیم به شما کمک کنیم مطمئن شوید در مورد واژگان

you're using so spend more time with less  vocabulary really feel confident about using  

خود اطمینان دارید استفاده می‌کنید، بنابراین زمان بیشتری را با واژگان کمتر صرف کنید، واقعاً در مورد استفاده

it and then you can start moving on to other  things or using what you know with other people  

از آن احساس اطمینان کنید و سپس می‌توانید شروع به رفتن به چیزهای دیگر یا استفاده از چیزهایی که می‌دانید با افراد دیگر کنید.

all right I think that's it thanks for taking  time with us yeah it's my pleasure yeah it's  

خیلی خب، فکر می‌کنم این به خاطر اینکه وقت خود را با ما می‌گذارید، خوشحالم. بله،

not that easy to pass off as a native it depends  you can you don't have to necessarily be like a  

آنقدرها هم آسان نیست که به‌عنوان یک بومی شناخته شوید، این بستگی دارد شما نمی‌توانید لزوماً مانند یک

native and know everything but uh I would focus  more on like the kinds of people you speak with  

بومی باشید و همه چیز را بدانید، اما اوه، من بیشتر روی آن دسته از افرادی که با آن‌ها صحبت می‌کنید تمرکز می‌کنم

uh and and even using simple vocabulary uh can  let can can kind of connect you with with those  

و حتی از ساده‌ترین افراد صحبت می‌کنید. واژگان اوه can  let can می تواند به نوعی شما را با آن

people like you might know a reference to a TV  show or something and that's that's much better  

افرادی مرتبط کند مانند شما ممکن است ارجاع به یک برنامه تلویزیونی یا چیز دیگری را بدانید و این خیلی بهتر است

for just having a connection with people rather  than trying to like have everything sound exactly  

برای اینکه فقط با مردم ارتباط برقرار کنید  به جای تلاش برای دوست داشتن همه چیز دقیقاً

like a native so that's very impressive to people  as well but I do that in Japanese sometimes so  

شبیه یک بومی باشد. بنابراین برای مردم بسیار تأثیرگذار است اما من گاهی به ژاپنی این کار را انجام می‌دهم، بنابراین

nobody will ever think I'm Japanese even if my  Japanese is perfect just because of how I look  

هیچ‌کس فکر نمی‌کند من ژاپنی هستم، حتی اگر ژاپنی‌ام فقط به دلیل ظاهرم کامل باشد،

but I can have good conversations with people and  when I know a reference to someone they're like oh  

اما می‌توانم با مردم گفتگوهای خوبی داشته باشم و وقتی مرجعی را می‌شناسم. به کسی که مثل اوه

you know about that like that's that's the thing  they're interested in it's not really about me  

می‌دانی که این چیزی است که آنها به آن علاقه‌مند هستند، واقعاً به من مربوط نمی‌شود   اوه

uh trying to be a perfect speaker all right I'll  leave you with that go back and watch this video  

تلاش می‌کنم یک گوینده بی‌نقص باشم، خیلی خوب، من شما را ترک می‌کنم که برگردید و این ویدیو را

again and do go uh watch that 15 minute one and  also the espresso video if you have not watched  

دوباره تماشا کنید. برو آن 15 دقیقه و همچنین ویدیوی اسپرسو را تماشا کن، اگر قبلاً تماشا نکرده‌ای، که

that already it really is a good example of uh  if you focus on something you can learn a lot  

واقعاً مثال خوبی برای این است که اگر روی چیزی تمرکز کنی که می‌توانی چیزهای زیادی یاد بگیری

and you really will build your vocabulary much  faster by focusing on things rather than trying  

و واقعاً با تمرکز روی آن دایره لغات خود را خیلی سریع‌تر می‌سازی. چیزها به جای

to trying to learn a whole bunch of things that  you forget all right if you'd like to learn more  

تلاش   برای یادگیری یکسری چیزهایی که فراموش می‌کنید، اگر می‌خواهید بیشتر بدانید

about learning like a native get fluent for life  and also Frederick you can learn more about those  

در مورد یادگیری مانند یک بومی، مادام‌العمر مسلط می‌شوید و همچنین فردریک، می‌توانید

by clicking on the links in the description below  this video and I'll see you next time bye bye

با کلیک کردن روی پیوندهای موجود در مورد آن‌ها بیشتر بیاموزید   توضیحات زیر این ویدیو و دفعه بعد خداحافظ شما را خواهم دید