What To Do When You Forget A Word While Speaking English

as

usual let's see if we're working  here uh you can post a comment if  

طبق

معمول بیایید ببینیم آیا ما در اینجا کار می‌کنیم یا نه، اگر می‌توانید این را ببینید، می‌توانید نظر ارسال کنید

you can see this and we'll get started in just a

و ما فقط در یک

moment oh no where is the video that's

لحظه شروع می‌کنیم، اوه نه، کجای ویدیو

weird I think somebody can see this all right  we should be live let make sure it's working  

عجیب است، فکر می‌کنم کسی می‌تواند این را ببیند. ما باید باشیم زنده بگذارید مطمئن شوید کار می کند

okay we are I am Drew Badger the founder of  englishanyone.com and the English fluency guide  

خوب ما هستیم، من درو بدگر هستم، بنیانگذار englishanyone.com و راهنمای تسلط انگلیسی

welcome to another live video here on YouTube uh  hopefully this won't be too long I will stay and  

به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید اوه امیدوارم این خیلی طولانی نباشد، من بمانم و   به

answer questions people have but this is really  about how to help you learn vocabulary better  

سؤالاتی که مردم دارند پاسخ دهم، اما این در واقع درباره این است که چگونه به شما کمک کند واژگان را بهتر یاد بگیرید

so you don't forget your words when you speak  but also what to do if you do forget your words  

تا کلمات خود را هنگام صحبت فراموش نکنید بلکه اگر کلمات خود را فراموش کردید چه باید بکنید.

because this even happens to native speakers  well hello everyone uh let me erase the board

چون این حتی برای افراد بومی زبان هم اتفاق می افتد خوب سلام به همه، اجازه دهید صفحه را

here I had an interesting conversation uh few  days ago two three days ago I was talking with  

در اینجا پاک کنم، چند روز پیش دو سه روز پیش داشتم با  صحبت می کردم،

a it's like a group of Japanese business people  uh so I was speaking all in Japanese and answering  

مثل یک گروه ژاپنی صحبت می کردم. افراد تجاری اوه، بنابراین من همه را به ژاپنی صحبت می‌کردم و به   سؤالات پاسخ می‌دادم

questions and I got to speak for a little bit  about what I do and sometimes when I'm thinking  

و باید کمی درباره کاری که انجام می‌دهم صحبت کنم و گاهی اوقات وقتی

about something I want to say in Japanese like  uh maybe that's not the best way to express it  

به چیزی فکر می‌کنم که می‌خواهم به ژاپنی بگویم، شاید این بهترین راه برای آن را بیان کنم

so all I do is I switch to something else and  so typically because of the way I learn I'm  

بنابراین تنها کاری که انجام می‌دهم این است که به چیز دیگری تغییر می‌دهم و معمولاً به دلیل روشی که یاد می‌گیرم

able to recall at least some way to express  myself it might not be the most ideal thing  

می‌توانم حداقل راهی برای بیان خودم به خاطر بیاورم، ممکن است ایده‌آل‌ترین راه نباشد. چیزی

but it allows me to keep speaking all right so  that's what we'll be talking about today nice  

اما به من اجازه می‌دهد به درستی صحبت کنم، بنابراین امروز درباره این صحبت خواهیم کرد. خوب است که

to see everybody there uh Marissa hello ibraim  good to see you again let's see clevens how was  

همه را آنجا می‌بینم اوه ماریسا سلام ابراهیم خوشحالم که دوباره شما را می‌بینم، بیایید ببینیم clevens چگونه بود

your day teacher well my day is just getting  started it is what time now 9:47 a.m. here in  

معلم روز شما، خوب روز من تازه شروع می‌شود. اکنون ساعت 9:47 صبح اینجا در

Nagasaki Japan Wendy the language Enthusiast  from Nagoya nice to see you there again glad  

ناکازاکی ژاپن وندی، علاقه‌مند به زبان از ناگویا است، خوشحالم که دوباره شما را آنجا می‌بینم خوشحالم

to see you and aoic aoic proxy here from New  York free and Marissa says how can I improve my  

از اینکه شما و پروکسی aoic aoic را اینجا از نیویورک رایگان می بینم و ماریسا می گوید چگونه می توانم

speaking well there there are a couple different  things you can do but the general idea uh about  

خوب صحبت [ __ ] را بهبود بخشم، چند کار مختلف وجود دارد که می توانید انجام دهید، اما ایده کلی درباره

how to improve one Speaking is that you really  need to understand the language like a native  

نحوه بهبود صحبت کردن این است که شما واقعاً نیاز دارید زبان را مانند یک بومی درک کنید

and that means that uh what's the best way to  explain this so I've talked about this I I'll  

و این بدان معنی است که اوه بهترین راه برای توضیح این موضوع چیست، بنابراین من در مورد این صحبت کرده ام.

I'll kind of cover this broad topic before I  get into the main subject of this video but  

قبل از اینکه وارد موضوع اصلی این ویدیو شوم، موضوع گسترده‌ای است، اما

in general what people do when they're learning a  language is their so here's the language learner  

به طور کلی، کاری که مردم هنگام یادگیری یک زبان انجام می‌دهند مربوط به آن‌ها است، بنابراین زبان‌آموز

over here and this is the language you want to  speak uh so in this case uh let's just say it's  

اینجاست و این همان زبانی است که شما می‌خواهید صحبت کنید، پس در این مورد بیایید فقط بگویید

English so you want to speak the English language  and what a learner typically does is is they're  

انگلیسی است، بنابراین می خواهید به زبان انگلیسی صحبت کنید و کاری که یک زبان آموز معمولاً انجام می دهد این است که

going through a bunch of filters before they get  to the language and so they learn a slower version  

قبل از اینکه به  زبان برسد، از یک سری فیلترها عبور می کند و بنابراین آنها نسخه آهسته تر

of the language they're trying to study the rules  of the language rather than really understanding  

زبانی که آنها سعی می کنند قوانین زبان را مطالعه کنند به جای اینکه واقعاً بفهمند که

how the rules work they're using translations  they're not getting the real kind of language  

قوانین چگونه کار می کنند از ترجمه استفاده می کنند آنها زبان واقعی   را

that natives would use in real conversations and  because you have all these filters between you and  

که بومی ها در مکالمات واقعی استفاده می کنند، دریافت نمی کنند و چون شما دارید همه این فیلترها بین شما و

the language then it's really difficult for you  to speak because you're not actually learning the  

زبان وجود دارد، پس صحبت کردن برای شما واقعاً دشوار است زیرا در واقع

real language in a way that would help you speak  so what natives are doing and this happens when  

زبان واقعی را به گونه‌ای یاد نمی‌گیرید که به شما کمک کند صحبت کنید، بنابراین آنچه بومیان انجام می‌دهند و این اتفاق می‌افتد. وقتی

you are learning your native language is you're  just going directly to the language itself so  

زبان مادری خود را یاد می‌گیرید، مستقیماً به خود زبان می‌روید، بنابراین

you're not putting rules and other things in  between you and the language I I've told this  

قوانین و چیزهای دیگر را بین خود و زبانی که من این

story before I told this recently actually um when  I was a little kid I used to I loved uh Superman  

داستان را قبل از اینکه اخیراً گفته‌ام گفتم، قرار نمی‌دهید. بچه کوچکی بودم، من عاشق سوپرمن بودم،

so the the character of Superman uh and I just  thought that was a cool name Superman uh but when  

بنابراین شخصیت سوپرمن، و من فکر می‌کردم اسم باحالی سوپرمن است، اما وقتی

I was a little bit older my mom took me to it was  like an opera or a play or something like that uh  

کمی بزرگتر شدم، مادرم مرا گرفت. مثل یک اپرا یا یک نمایشنامه یا چیزی شبیه به آن

at a theater at a stage play and we were looking  at the screen or the stage I should say so there  

در یک تئاتر در یک نمایش صحنه و ما به صفحه یا صحنه نگاه می‌کردیم، باید بگویم که

are people standing up on the stage like this and  we were sitting down here in the audience and I  

افرادی هستند که اینطور روی صحنه ایستاده‌اند و ما نشسته بودیم. اینجا در بین تماشاگران و من

saw up above people there was writing because  they had to translate it I guess it was in I  

بالای سر مردم دیدم که نوشته ای وجود دارد زیرا آنها باید آن را ترجمه می کردند، حدس می زنم به زبان بود.

don't remember it was like in Italian or something  like that but they had the English writing of what  

the words were above the characters or above  the people performing and I said oh that's  

کلماتی که در بالای شخصیت‌ها یا بالای افرادی که اجرا می‌کنند چیست و من گفتم اوه این

really interesting because usually on a movie  or a TV show the words are at the bottom of  

واقعاً جالب است زیرا معمولاً در یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی کلمات در پایین

the screen and I knew those were subtitles and  so I said oh look at that these are subtitles  

صفحه هستند و من می‌دانستم که زیرنویس‌ها هستند و به همین دلیل گفتم اوه به آن نگاه کنید. که اینها زیرنویس‌ها هستند،

so subtitles everybody knows subtitles and my  mom said oh those are super titles supertitles

بنابراین زیرنویس‌ها همه زیرنویس‌ها را می‌دانند و مادرم گفت: اوه، اینها عنوان‌های فوق‌العاده‌ای هستند،

supertitles and so here uh I immediately  understood oh super actually means something  

زیرنویس‌ها و بنابراین اینجا اوه، من بلافاصله فهمیدم اوه واقعاً عالی است معنی چیزی است

there's a meaning to that it means over and above  and that's where we get the name Superman all  

معنایی برای آن وجود دارد که به معنی بیش از حد است و اینجاست که ما نام سوپرمن را کاملاً

right and so she was explaining like yeah just  like we have subtitles like a submarine goes  

درست می‌گیریم   و بنابراین او داشت مثل اینکه ما زیرنویس داریم مثل زیرنویسی داریم

under the water below the surface of the water we  have supertitles that are above the water as well  

زیر آب زیر سطح آب می‌رود  ما زیرنویس داریم که بالای آب هم هستند

I think I told this story I don't know a few  videos ago um but this is an example of just  

فکر می‌کنم چند ویدیوی قبل این داستان را گفتم، نمی‌دانم، اما این نمونه‌ای از

going directly to the language where you get to  understand it directly through a fluency trigger  

رفتن مستقیم به زبانی است که می‌توانید به آن بروید. آن را مستقیماً از طریق یک محرک تسلط

like a simple story and so you're not really  thinking about okay I need to get a word list  

مانند یک داستان ساده درک کنید، بنابراین شما واقعاً به آن فکر نمی کنید خوب، باید فهرستی

of various things that you're probably not going  to remember uh here just by this simple contrast  

از کلمات   از چیزهای مختلفی را دریافت کنم که احتمالاً در اینجا به خاطر نمی آورید، فقط با همین تضاد ساده

here of taking something you already know  so that's where you are and you're learning  

چیزی که قبلاً می‌دانید، بنابراین همان جایی است که هستید و دارید

something new so you already know subtitles but  then you're learning supertitles over here and  

چیز جدیدی یاد می‌گیرید، بنابراین از قبل زیرنویس‌ها را می‌دانید، اما سپس زیرنویس‌ها را اینجا یاد می‌گیرید و

so now you learn it very easily and you never  forget it so you can use it automatically when  

بنابراین اکنون آن را خیلی راحت یاد می‌گیرید و می‌توانید هرگز آن را فراموش نکنید تا بتوانید هنگام صحبت کردن به طور خودکار از آن استفاده کنید،

you speak so the whole point of learning this  way is connecting directly with the language  

بنابراین تمام هدف یادگیری به این روش ارتباط مستقیم با زبان است،

so you understand it easily so you eliminate any  doubt you have about using something and so after  

بنابراین به راحتی آن را درک می‌کنید، بنابراین هرگونه شکی را که در مورد استفاده از چیزی دارید از بین می‌برید و پس از اینکه

I understood this I also understood other things  like Supernatural or superimpose or uh let's see  

من این را فهمیدم، من نیز متوجه شدم. چیزهای دیگر مانند ماورالطبیعه یا روی هم قرار دادن یا آه بیایید ببینیم

like super uh super structure or substructure  so if you look at a building so here's my  

مانند ابرساختار یا زیربنای فوق‌العاده اوه، بنابراین اگر به یک ساختمان نگاه می‌کنید، این

quick picture of a building over here so the  building you when we have this ground level here  

تصویر سریع من از یک ساختمان در اینجاست. وقتی این سطح زمین را در اینجا داریم

there is a bottom part under the ground that's the  foundation of the building this is called the sub

یک قسمت پایینی زیر زمین وجود دارد که پایه ساختمان است که به آن ساختار فرعی می گویند

structure and of course the  part up here is the super

و البته قسمت بالا در اینجا ابر

structure so a structure like a building all  right does that make sense so the idea here  

سازه است بنابراین سازه ای مانند یک ساختمان کاملاً منطقی است. بنابراین ایده اینجاست

when when when we're learning something directly  we go directly to the language so I'm not using  

وقتی وقتی مستقیماً چیزی را یاد می‌گیریم مستقیماً به آن زبان می‌رویم بنابراین از زیرنویس استفاده نمی‌کنم

any subtitles or excuse me I'm not using any  translations to teach you I'm not trying to  

یا ببخشید از هیچ ترجمه استفاده نمی‌کنم تا به شما آموزش دهم. سعی نمی‌کنم

give you a list of rules or a list of vocabulary  to memorize I'm just helping you understand the  

فهرستی از قوانین یا فهرستی از واژگان را برای حفظ کردن به شما ارائه می‌کنم، من فقط به شما کمک می‌کنم

language so you eliminate any doubt you have about  learning the language so that's how you learn to  

زبان را بفهمید تا شک و تردیدی را که در مورد یادگیری زبان دارید از بین ببرید، به این ترتیب صحبت کردن را یاد می‌گیرید،

speak so the main reason people struggle to speak  is because they have lots of doubts in their minds  

بنابراین دلیل اصلی که مردم برای صحبت کردن مشکل دارند این است که آنها در ذهن خود تردیدهای زیادی

about vocabulary or grammar or pronunciation so  if you can delete those destroy those eliminate  

درباره واژگان یا دستور زبان یا تلفظ دارند، بنابراین اگر بتوانید آن‌هایی را که نابود می‌کنند حذف کنید،

those make those disappear then you are left with  confidence and fluency all right so uh in this  

آن‌هایی که ناپدید می‌شوند، پس با اعتماد به نفس باقی می‌مانید. و تسلط بسیار خوب است، پس در این

example again like I didn't have you stand up and  repeat these words you don't have to say the word  

مثال دوباره مثل من نداشتم شما بایستید و این کلمات را تکرار کنید، لازم نیست کلمه

subtitles or supertitles or something like that  I'm not asking you to repeat vocabulary again  

زیرنویس یا زیرنویس یا چیزی شبیه به آن را بگویید. من از شما نمی‌خواهم که واژگان را دوباره تکرار کنید.

and again or even say anything the whole point is  that you can understand it automatically because  

دوباره یا حتی چیزی بگویید، نکته اصلی این است که می‌توانید آن را به‌طور خودکار درک کنید زیرا

you're learning directly to the language you're  connecting directly with the language rather than  

شما مستقیماً با زبانی که مستقیماً با آن زبان ارتباط برقرار می‌کنید یاد می‌گیرید نه   که

trying to go through a bunch of steps where  people really it just makes the language much  

سعی می‌کنید از طریق یک دسته از زبان‌ها بگذرید. مراحلی که در آن افراد واقعاً یادگیری زبان را بسیار

more difficult to learn and this creates all  of the doubt that stops people from speaking  

دشوارتر می‌کند و این همه تردید را ایجاد می‌کند که افراد را از صحبت کردن باز می‌دارد

so don't do this do this if you want to speak all  right now this is actually a good introduction to  

بنابراین اگر می‌خواهید هم اکنون همه صحبت کنید، این کار را انجام ندهید، این در واقع مقدمه خوبی برای

talking about how to learn so one thing I'm I'm  showing you with this is that if we can connect  

صحبت کردن است. در مورد چگونگی یادگیری، بنابراین یک چیزی که با این به شما نشان می‌دهم این است که اگر بتوانیم مستقیماً با زبان ارتباط برقرار کنیم،

with the language directly then uh another another  way to think about this is instead of like me as  

راه دیگری برای فکر کردن به این موضوع این است که به جای اینکه من به عنوان

a person here you're trying to learn a language  we're also connecting situations with vocabulary  

یک شخص به من شبیه باشم. در اینجا شما سعی می‌کنید زبانی را یاد بگیرید ما موقعیت‌ها را با واژگان مرتبط می‌کنیم

and so I'm not putting any translations in between  myself or the situation and the vocabulary so here  

و بنابراین من هیچ ترجمه‌ای را بین خود یا موقعیت و واژگان قرار نمی‌دهم، بنابراین اینجا

the situation is like Words above a screen and I'm  able to connect that oh look at that supertitles  

وضعیت مانند کلمات بالای صفحه است و من  می‌توانم برای اتصال به آن زیرنویس‌ها نگاه کنید

so it's above the screen rather than subtitles  which are below or at the bottom of the screen  

به‌جای زیرنویس‌هایی که در زیر یا پایین صفحه هستند، به آن زیرنویس‌ها نگاه کنید

all right so I'm able to learn something directly  uh and in the case of oh no now we got a police a  

بنابراین می‌توانم مستقیماً چیزی یاد بگیرم اوه و در مورد اوه نه، اکنون ما یک

police truck or something police car so in this  case uh we really want to help people understand  

کامیون پلیس یا یک ماشین پلیس داریم، بنابراین در این مورد ما واقعاً می‌خواهیم به مردم کمک کنیم

the situation and that's what what's enabling us  to connect with the vocabulary all right so don't  

وضعیت را درک کنند و این چیزی است که ما را قادر می‌سازد تا با واژگان ارتباط برقرار کنیم، پس این کار را نکنید.

try to put a bunch of steps in here like this we  don't need to translate it or or slow it down or  

سعی کنید یکسری مراحل را به این شکل در اینجا قرار دهید، ما نیازی به ترجمه آن نداریم یا سرعت آن را کم می کنیم یا

something or uh learn a bunch of rules we want to  understand those things but it's really important  

چیزهایی را یاد می گیریم یا یکسری قوانین را یاد می گیریم که می خواهیم آنها را بفهمیم. چیزهایی است، اما واقعا مهم است

how we do that because how we learn is how  we speak okay so uh for the topic of this  

چگونه این کار را انجام دهیم، زیرا نحوه یادگیری ما این است که چگونه صحبت می کنیم خوب است، بنابراین برای موضوع این

video talking about when let me clean this up a  bit when we're talking about getting stuck in a

ویدیو صحبت کردن در مورد زمانی که اجازه دهید این موضوع را کمی پاک کنم وقتی در مورد گیر افتادن در یک

conversation the most important thing about  this that I can remind you of is that there  

مکالمه صحبت می کنیم، مهم ترین چیز است. چیزی که در مورد این موضوع می‌توانم به شما یادآوری کنم این است که

are always many ways to express something okay  and we'll see if we can use chat to get you to  

همیشه راه‌های زیادی برای بیان چیزی خوب وجود دارد و خواهیم دید که آیا می‌توانیم از چت استفاده کنیم تا شما را به

do a little bit of practice with that in  this video so if I have something I want  

تمرین کمی با آن ترغیب کنیم. در این ویدیو، بنابراین اگر چیزی دارم   که می‌خواهم

to say let's let's see uh the situation  is let's see I'm talking about uh I want  

بگویم بیایید ببینیم اوه وضعیت است، بیایید ببینیم دارم در موردش صحبت می‌کنم، اوه، می‌خواهم

to make my friend feel better okay so  my friend looks sad my friend looks

حال دوستم را بهتر کنم، بنابراین دوستم غمگین به نظر می‌رسد دوستم

sad and I don't know what's wrong maybe I can ask  him some questions what's wrong with him uh but  

غمگین به نظر می‌رسد و من نه می دانم چه مشکلی دارد، شاید بتوانم از او سؤالاتی بپرسم که او چه مشکلی دارد، اما

there are different things I could say to him to  maybe make him feel better all right so if I'm in  

چیزهای مختلفی وجود دارد که می توانم به او بگویم تا شاید احساس بهتری در او ایجاد کنم، بنابراین اگر من در

a con conversation and maybe I can't remember  one of these things I can easily switch to  

یک مکالمه کلاهبرداری هستم و شاید نمی توانم یکی از این موارد را به خاطر بیاورم که به راحتی می توانم به

another because the way I'm learning is connecting  situations with vocabulary and the the the core of  

یکی دیگر تغییر دهم زیرا روشی که یاد می گیرم موقعیت ها را با واژگان مرتبط می کنم و

this the main point of this idea is that we are  not learning through a like one toone translation  

هسته اصلی این ایده این است. که ما از طریق یک ترجمه شبیه به یک زبان یاد نمی‌گیریم

I'm looking at what different natives are saying  in different situations or even what different  

من به آنچه بومیان مختلف در موقعیت‌های مختلف می‌گویند یا حتی آنچه که

natives are saying in this one situation like uh  in the course of my life I've seen many different  

بومیان مختلف در این موقعیت می‌گویند، نگاه می‌کنم. در زندگی من

ways of of expressing this maybe somebody feeling  sad I want to make them feel better I've seen that  

راه های مختلفی برای بیان این موضوع دیده ام.

in movies I've seen my parents or friends  or teachers or other people talk about this  

so what are the different things that people  might say to make someone feel better okay so  

چیزهای مختلفی که ممکن است افراد  برای ایجاد احساس بهتر در کسی بگویند خوب است

my friend looks sad I want to say something  to make them feel better uh I could say uh

دوستم غمگین به نظر می‌رسد من می‌خواهم چیزی بگویم تا احساس بهتری داشته باشد.

cheer cheer up so cheer up so that's one thing  I could say now of course it depends exactly on  

بالا پس این یک چیز است  که اکنون می‌توانم بگویم البته این دقیقاً به   بستگی دارد به

maybe the situation if my friend's dad died  or something he just died or there's some  

شاید شرایطی که پدر دوستم فوت کرده باشد یا چیزی که او به تازگی فوت کرده باشد یا

major problem I probably would not say cheer  up but let's just say I don't know maybe he  

مشکل اساسی وجود داشته باشد که احتمالاً نمی‌گویم خوشحال باشید اما بیایید بگوییم نمی‌دانم شاید او

forgot something or he's feeling a little bit  sad and it's maybe not that big of a deal all  

چیزی را فراموش کرده یا کمی غمگین است و شاید آنقدرها هم مشکلی نداشته باشد،

right but he's still feeling a little bit sad  maybe he I don't know like he was talking with  

اما او هنوز کمی احساس می کند غمگین شاید نمی‌دانم که با

a girl or he missed a chance to talk with a  girl or something just something like that  

یک دختر صحبت می‌کرد یا فرصت صحبت با یک دختر یا چیزی شبیه به آن را از دست داد،

so nobody's dying it's not that that big  of an emergency but he does feel bad and  

بنابراین هیچ‌کس نمی‌میرد، آنقدرها هم اضطراری نیست، اما او احساس بدی دارد و

I want to make him feel better so I could say  cheer up or I could say it's okay or it's all

من می‌خواهم برای اینکه حالش بهتر شود تا بتوانم بگویم خوشحال شو یا می توانم بگویم اشکالی ندارد یا

right it's all right or you'll be fine

مشکلی نیست، یا خوب می

you'll so because of the way I learn when I'm  in a conversation if I forget one of these I  

شوی وقتی در مکالمه هستم یاد می‌گیرم، اگر یکی از این‌ها را فراموش کنم،

can easily switch to another because I'm spending  all of my time learning these different ways of  

می‌توانم به راحتی به دیگری تغییر دهم، زیرا تمام وقتم را صرف یادگیری این روش‌های مختلف

expressing myself okay so as I hear different  natives I'm getting lots of good examples of o  

بیان می‌کنم، بنابراین با شنیدن افراد بومی مختلف، تعداد زیادی از آنها را دریافت می‌کنم. مثال‌های خوب o

in this situation people say this all right so  like I was uh like getting an example from from  

در این موقعیت، مردم این را کاملاً درست می‌گویند، به‌طوری‌که مثل من مثل گرفتن مثال از

some uh like a friend of mine he was talking  uh in Japanese about like like important words

بعضی‌ها مثل یکی از دوستانم که داشت به ژاپنی صحبت می‌کرد مثل کلمات مهم

so important words or powerful words or  meaningful words or like heavy heavy words  

خیلی مهم کلمات یا کلمات قدرتمند یا کلمات معنادار یا مانند کلمات سنگین

these are all similar vocabulary you could use to  express something that's important to you like I  

همه اینها واژگان مشابهی هستند که می توانید برای بیان چیزی که برای شما مهم است از آن استفاده کنید، مثلاً من

have some some heavy things to say I have some  important things to say some powerful things to  

چند چیز سنگین برای گفتن دارم.

say uh but it just means the you're you're trying  to make the vocabulary more powerful or more  

این فقط به این معنی است که شما سعی می‌کنید واژگان را قوی‌تر یا

important uh but you're having different ways of  being able to express that all right there's not  

مهم‌تر کنید، اما روش‌های مختلفی برای بیان این موضوع دارید که درست نیست. هیچ

there's not ever just one way to say something  I mean there's all like I'm trying to think of  

وقت فقط یک راه برای گفتن چیزی وجود ندارد. منظورم این است که همه چیز مثل این است که من سعی می کنم به

a situation where there's only one way to express  it and I can't think of one so it's possible but  

موقعیتی فکر کنم که فقط یک راه برای بیان آن وجود دارد و نمی توانم به یک راه فکر کنم، بنابراین ممکن است، اما

I doubt it all right so the whole point of this  is that the the preparation for conversations  

من شک دارم که درست باشد، بنابراین تمام هدف این است که آماده شدن برای مکالمات

if you prepare the right way by actually learning  different ways that people might pronounce things  

اگر به روش درستی با یادگیری روش‌های متفاوتی که افراد ممکن است چیزهایی را تلفظ کنند

or hearing different people uh say things that's  what's going to make it so if you forget one  

یا شنیدن افراد مختلف که می‌گویند چیزهایی می‌گویند آماده شوید. اگر یک کلمه را فراموش کردید، به

word you can easily switch to something else all  right so uh people another thing I'll just make  

راحتی می توانید به چیز دیگری بروید، بنابراین، مردم، چیز دیگری که من فقط

very clear about this is that often Learners think  that the the vocabulary equals fluency and and the  

در مورد این موضوع بسیار واضح می گویم این است که اغلب زبان آموزان فکر می کنند واژگان مساوی با روان بودن است و  و

vocabulary does not equal fluency vocabulary is  just it's kind of like the the the materials that  

واژگان برابر نیست. واژگان روانی مانند موادی است که در

you have uh but you can think about vocabulary  like a bunch of little Lego bricks like this  

اختیار دارید، اما می‌توانید به واژگان مانند یک دسته آجر لگو فکر کنید. این

and if you have many different Lego bricks you  can stick them together in different ways but if  

و اگر تعداد زیادی آجر لگو دارید، می‌توانید آنها را به روش‌های مختلف به هم بچسبانید، اما اگر

you don't know how to how to stick them together  you don't have instructions or you not thinking  

نمی‌دانید چگونه آنها را به هم بچسبانید دستورالعملی ندارید یا

about that then it's just a bunch of pieces and  you can't do anything with them all right so uh  

به آن فکر نمی‌کنید، این فقط یک دسته تکه است. و نمی‌توانید کاری با آنها انجام دهید، بنابراین

learning more words is not going to get you fluent  but learning different ways of expressing yourself  

یادگیری کلمات بیشتر باعث نمی‌شود شما مسلط شوید، بلکه روش‌های مختلف بیان خود را یاد می‌گیرید

and actually understanding the vocabulary very  well that way either you just don't forget it or  

و در واقع واژگان را به خوبی درک می‌کنید. یا آن را فراموش نمی‌کنید یا

you have an easy way to switch to something  else all right so both of those problems  

راه آسانی برای تغییر به چیز دیگری دارید، بنابراین هر دوی این مشکلات

are solved depending on how you learn and so most  people are not learning like that they're as I  

بسته به نحوه یادگیری شما حل می‌شوند و بیشتر افراد آن‌طور که من

showed at the beginning of the video they're uh  learning a lot through translations and they're  

نشان دادم، یاد نمی‌گیرند. در ابتدای ویدیو، آنها خیلی چیزها را از طریق ترجمه یاد می‌گیرند و

spending time studying things that probably will  create more doubt for them rather than less and  

وقت خود را صرف مطالعه چیزهایی می‌کنند که احتمالاً به جای کمتر شدن، شک بیشتری برای آنها ایجاد می‌کند و

if you do that then it just becomes more and more  difficult to speak all right and so that's a big  

اگر این کار را انجام دهید، این کار بیشتر و سخت‌تر می‌شود. خوب صحبت کنید و این یک

cause of forgetting things when you speak really  you just don't know the vocabulary well enough  

دلیل بزرگ   برای فراموش کردن چیزهاست وقتی واقعاً صحبت می کنید فقط واژگان را به اندازه کافی خوب نمی دانید

and that's what causes you to struggle all right  so instead of trying to get more Lego bricks it's  

و این چیزی است که باعث می شود خوب مشکل کنید بنابراین به جای تلاش برای بدست آوردن آجرهای بیشتر لگو،

better to spend time figuring out new ways of  assembling those same Lego bricks so even just  

بهتر است وقت خود را صرف کشف کردن کنید. راه‌های جدیدی برای مونتاژ همان آجرهای لگو پیدا کردم، بنابراین حتی فقط

I'm thinking about this Lego example from my own  house with real Lego bricks so I bought a few over  

دارم به این نمونه لگو از خانه خودم با آجرهای واقعی لگو فکر می‌کنم، بنابراین چند عدد خریدم در طول

the years uh Lego sets for my two daughters and  they enjoy playing with those uh and we haven't  

سال‌ها مجموعه‌های لگو برای دو دخترم و آن‌ها از بازی با آن‌ها لذت می‌برند و ما

bought any new sets in a long time because we can  just make things out of all the pieces we already  

مدت‌هاست که هیچ مجموعه جدیدی نخریده‌ایم زیرا می‌توانیم فقط از تمام قطعاتی که قبلاً داریم چیزهایی بسازیم،

have so there's very few things that if they say  oh can we make a castle or can we make a pirate  

بنابراین چیزهای کمی وجود دارد که اگر بگویند آه می‌توانیم یک قلعه بسازیم یا می‌توانیم یک کشتی دزدان دریایی بسازیم

ship or can we make whatever uh typically we have  the pieces for that or we could just think of some  

یا می‌توانیم هر چیزی را که معمولاً داریم بسازیم، یا فقط می‌توانیم به برخی از آن فکر کنیم.

interesting way to make it uh with the pieces  we already have so you don't become better at  

روش جالبی برای درست کردن آن با قطعاتی که قبلاً داریم، بنابراین

at building Lego by just buying more parts or  buying more pieces you get better at using your  

در ساخت لگو فقط با خرید قطعات بیشتر یا خرید قطعات بیشتر بهتر نمی‌شوید، می‌توانید

creativity with the pieces you already have okay  and so often Learners think it's just oh I need  

خلاقیت خود را با قطعاتی که قبلاً دارید بهتر استفاده کنید و اغلب اوقات فراگیران بهتر می‌شوند. فکر کنید فقط اوه من به

more words and so that's one of the things I hear  from people about why they struggle to speak they  

کلمات بیشتری نیاز دارم و این یکی از چیزهایی است که از مردم می‌شنوم درباره اینکه چرا برای صحبت کردن مشکل دارند

say well maybe I just need to learn more words  okay so maybe I maybe I don't know enough you know  

خوب می‌گویند شاید فقط باید کلمات بیشتری یاد بگیرم. بنابراین شاید من به اندازه کافی نمی دانم که شما می دانید

but the truth is a a young child can still speak  very well even with a much smaller vocabulary so  

اما حقیقت این است که یک کودک خردسال هنوز می تواند خیلی خوب صحبت کند حتی با واژگان بسیار کوچکتر، بنابراین

don't worry about learning more words just  understand uh different ways of using the  

نگران نباشید که کلمات بیشتری یاد بگیرید فقط راه های مختلف استفاده از

vocabulary you already have so get to know that  vocabulary better just like you know your native  

واژگانی را که قبلاً دارید درک کنید. پس بهتر است با آن واژگان آشنا شوید، درست مثل اینکه واژگان بومی خود را

vocabulary really well all right so you might  not have a a really large native vocabulary for  

خیلی خوب می‌شناسید، بنابراین ممکن است واژگان بومی واقعاً بزرگی برای

for your own language maybe you do you might not  be even like a a fantastic public speaker in your  

خودتان نداشته باشید. زبانی که شاید دارید، ممکن است مانند یک سخنران عمومی فوق‌العاده در

native language either but you're usually able to  understand things and then use the same language  

زبان مادری خود نباشید، اما معمولاً می‌توانید چیزها را بفهمید و سپس از همان زبان استفاده کنید،

but in different ways to express different things  all right so I just wanted to give this a very  

اما به روش‌های مختلف برای بیان چیزهای مختلف بسیار خوب است، بنابراین من فقط می‌خواستم به شما بگویم. این یک

quick review because most people need more review  than actually learning new information because the  

بررسی بسیار سریع است زیرا اکثر مردم به بررسی بیشتر از یادگیری اطلاعات جدید نیاز دارند زیرا

new information is like trying to learn more  words when you're not get fluent in the words  

اطلاعات جدید مانند تلاش برای یادگیری کلمات بیشتر است وقتی که به کلمات مسلط نیستید   که

you already know all right so let me go back uh  answer any questions that people have about this  

قبلاً کاملاً می دانید، به من اجازه دهید به عقب برگرد و به هر سؤالی که مردم در مورد این موضوع دارند پاسخ بده.

but the basic idea is that the preparation for  having a confident and fluent conversation it  

really comes from how you learn the language and  not from you trying to uh like learn more words or  

even trying to practice speaking with other people  so I don't need to get like more Lego bricks or or  

صحبت کردن با افراد دیگر را تمرین کنید بنابراین نیازی نیست که بیشتر شبیه آجرهای لگو شوم یا

get like other people around around me to do that  uh although like if I am doing that there might  

مانند سایر اطرافیانم برای انجام این کار نیازی نداشته باشم.

be more creativity from other people that show  me different ways to use the bricks I already  

خلاقیت از افراد دیگر که روش‌های متفاوتی را برای استفاده از آجرهایی که قبلاً دارم به من نشان می‌دهد،

have okay so even when I'm with other people it's  still the other ideas I'm getting from them not me  

بنابراین حتی وقتی با دیگران هستم، هنوز ایده‌های دیگری است که از آنها می‌گیرم، نه اینکه من به

showing them or saying things and repeating things  that I already know all right so don't worry about  

آنها نشان دهم یا چیزهایی بگویم و چیزهایی را تکرار کنم. خوب بدانید پس نگران نباشید

trying to get a lot of new things spend more time  getting very familiar with the vocabulary you  

تلاش برای به دست آوردن چیزهای جدید زیاد صرف کنید، زمان بیشتری را صرف آشنایی کامل با واژگانی کنید   که

already know all right hopefully that makes sense  I can explain more if people would like to learn  

قبلاً خوب می دانید، امیدوارم منطقی باشد می توانم بیشتر توضیح دهم اگر مردم دوست دارند

more but let me go back and check chat make sure  people are getting what I'm saying over here all  

بیشتر بیاموزند، اما اجازه دهید من برگردم و چت را بررسی کنم، مطمئن شوید مردم به آنچه من می‌گویم را در اینجا می‌فهمند

right uh let's see where did I stop off abdos says  hello teacher hello everyone excuse me teacher do  

درست است، بیایید ببینیم کجا متوقف شدم، abdos می‌گوید سلام معلم سلام به همه ببخشید معلم

you live in Japan yes I live in Nagasaki Japan at  Tom says hello teacher I have a chance today to  

شما در آنجا زندگی می‌کنید ژاپن بله من در ناکازاکی ژاپن زندگی می کنم در تام می گوید سلام معلم من امروز فرصتی دارم

meet you on live video well welcome to the party  nice to meet you uh ABDO says can you explain  

شما را در ویدیوی زنده ملاقات کنم، خوب به مهمانی خوش آمدید  از آشنایی با شما خوشحالم، ABDO می گوید می توانم تو توضیح می دهی

teacher either and neither so and to I think I  have a video talking about that you should search  

معلم هیچکدام و هیچکدام، و فکر می کنم ویدیویی دارم که در مورد آن صحبت می کنم، باید

my channel uh because I I think I've covered that  before uh we also cover these things in fluent for  

کانال من را جستجو کنی، اوه، چون فکر می کنم من آن را پوشش داده ام قبل از اینکه ما نیز این موارد را به صورت روان برای

Life uh chill says I need this 36 year olds and  still learning yes the learning process really  

زندگی و آرامش می گوید من به این نیاز دارم بچه‌های یک ساله و هنوز یاد می‌گیرند، بله، فرآیند یادگیری واقعاً

never ends but what's happening is that you become  fluent in parts of the language and then you learn  

هرگز تمام نمی‌شود، اما اتفاقی که می‌افتد این است که شما به بخش‌هایی از زبان مسلط می‌شوید و سپس

more and you become fluent in those parts of the  language so you don't become fluent in the whole  

بیشتر یاد می‌گیرید و مسلط می‌شوید. در آن قسمت‌های زبان، بنابراین به کل زبان مسلط نشوید،

language there's still plenty of things plenty  of words or topics that I can't speak about even  

هنوز چیزهای زیادی از کلمات یا موضوعاتی وجود دارد که حتی به زبان انگلیسی نمی‌توانم درباره‌شان صحبت کنم،

in English because I don't know that vocabulary  like I can't I can't even talk about fixing a  

زیرا من آن واژگان را نمی‌دانم. من حتی نمی توانم در مورد تعمیر

car because I just don't know the vocabulary for  fixing a car I don't know the different parts or  

ماشین صحبت کنم زیرا فقط واژگان تعمیر ماشین را نمی دانم، قطعات مختلف یا

pieces or things like that I could probably learn  that pretty quickly but I wouldn't be able to talk  

قطعات یا چیزهایی مانند آن را نمی دانم احتمالاً خیلی سریع آن را یاد می‌گیرم، اما من نمی‌توانم

about that stuff so you become fluent and that  that just means you're able to to communicate  

درباره آن چیزها صحبت کنم تا شما مسلط شوید و این بدان معناست که شما می‌توانید

without hesitating or translating and part of that  is is not you focusing on one word but you have  

بدون تردید یا ترجمه با هم ارتباط برقرار کنید و بخشی از آن این است که روی یک کلمه تمرکز نمی‌کنید، بلکه شما

a general idea want to express and you recognize  that there are different ways you could say that  

یک ایده کلی دارید که می‌خواهید بیان کنید و می‌دانید که راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید آن را بیان کنید.

so if I can't think of one or I'm in the middle  of speaking and I maybe think of like a rephrase I  

مانند یک بازنویسی،

could say something differently so to rephrase or  say something differently those are two different  

می‌توانم چیزی را متفاوت بگویم، بنابراین برای بازنویسی یا گفتن چیزی متفاوت، این دو

ways of expressing that of changing my thought  or changing my words so there are more ways of  

روش متفاوت برای بیان تغییر فکر یا تغییر کلماتم هستند، بنابراین راه‌های بیشتری برای

expressing that so I might change what I want to  say even while I'm speaking and that's what you  

بیان آن وجود دارد، بنابراین ممکن است آنچه را که می‌خواهم بگویم تغییر دهم من دارم صحبت می کنم و این چیزی است که

when you when you see me continuing to speak like  that that's what fluency is so it's not because  

شما وقتی می بینید که من به صحبت کردن ادامه می دهم همین است، بنابراین این چیزی نیست که

I'm I I have a really large vocabulary I just know  it very well and I'm able to use that vocabulary  

دایره لغات بسیار بزرگی دارم من فقط آن را خیلی خوب می دانم و می توانم از آن واژگان استفاده کنم

very well uh let's see H Rayes good morning I'm  good morning Oswaldo says Hey teach you a good  

خیلی خوب اوه بیایید H Rayes را ببینیم صبح بخیر من صبح بخیر هستم اسوالدو می گوید هی به شما یک معلم خوب بیاموزم خیلی

teacher well thank you very much because of your  lessons I improve my English skills thank you so  

ممنون به خاطر شما درس‌ها من مهارت‌های انگلیسی خود را بهبود می‌بخشم از شما بسیار سپاسگزارم

much I hope to continue teach us this way thanks  a lot uh I'm from Angola it's in Africa yes I  

خیلی امیدوارم بتوانم به این روش به ما آموزش دهم. من

know where Angola is very nice and Martin says uh  excellente teer thanks for your help hey teacher  

می‌دانم که آنگولا خیلی خوب است و مارتین می‌گوید: اوه، مربی عالی، ممنون از کمک شما هی معلم،

nice to see you there Tom I do like Lego yeah Lego  is fun you know and and even uh like when when I  

خوشحالم که شما را در آنجا می‌بینم تام من از لگو خوشم می‌آید بله، لگو سرگرم‌کننده است و حتی مثل زمانی که

when I was having two girls I was thinking oh I  wonder if you know I will get Lego or whatever  

من  وقتی دو دختر داشتم. داشتم فکر می‌کردم اوه، نمی‌دانم آیا می‌دانی که من لگو یا هر چیز دیگری را دریافت می‌کنم،

and I got some just to see if they liked it and  and they did so there we go and they continue to  

و من مقداری گرفتم فقط برای اینکه ببینم آیا آنها آن را دوست دارند یا نه، و آنها این کار را انجام دادند.

build stuff and you know it's even they make  little cars and things like that uh let's see  

چیزهایی بسازید و می‌دانید که حتی آنها ماشین‌های کوچک و چیزهایی از این قبیل می‌سازند، بیایید ببینیم

at says Hey again teacher is it possible to become  an English fluent speaker by reading and listening  

در می‌گوید هی دوباره معلم، آیا می‌توان با خواندن و گوش دادن هر روز به انگلیسی مسلط شد. به

every day uh the point is not really just reading  and listening it's how quickly can you understand  

سرعت می‌توانید

something so how quickly can you remove the  doubt from from your level of understanding  

چیزی را بفهمید، پس چقدر سریع می‌توانید شک را از سطح درک خود حذف کنید.

so in my like looking back at that example  of uh of Superman so let me erase this here

این را در اینجا پاک کنید

so I don't remember the exact dates when these  things happen but the point is there's a time  

تا تاریخ دقیقی را به خاطر نیاورم که این چیزها اتفاق می‌افتند، اما نکته اینجاست که یک

period in between them but let me just give you  an example of how this works so uh when I was very  

بازه زمانی بین آنها وجود دارد، اما بگذارید فقط یک مثال به شما بگویم که چگونه این کار را انجام می‌دهد، وقتی من خیلی

young I don't know maybe like a few years old like  four five years old let's just say I was 5 years  

جوان بودم. بدونید شاید مثل چند سالگی مثل چهار پنج سالگی، فقط بگوییم من 5 ساله بودم

old uh and I heard Superman so I knew who that  was uh like uh Superman is a is a character like  

و سوپرمن را شنیدم، بنابراین می‌دانستم آن کیست، مثل اینکه سوپرمن یک شخصیت است مانند

a hero you know you probably you probably you know  who Superman is everybody knows Superman he's like  

قهرمانی که می‌شناسید احتمالاً احتمالاً می‌دانید سوپرمن کیست همه می‌دانند سوپرمن او شبیه است. به

you know the probably the most famous got a little  s on his shirt like that and I'm not going to draw  

this very well and he has a cape you know you know  Superman anyway so I knew who this was and I knew  

هر حال می‌دانی سوپرمن را می‌شناسی، بنابراین من می‌دانستم این کیست و

the name Superman but I didn't really think much  about super you know I hear people just say like  

نام سوپرمن را می‌دانستم، اما واقعاً زیاد درباره سوپرمن فکر نمی‌کردم، می‌دانی که می‌شنوم مردم فقط می‌گویند:

something is super or great or whatever but he  has a little curl too I think anyway uh so I heard  

چیزی فوق‌العاده یا عالی است. یا هر چیز دیگری به جز او هم کمی فر دارد، فکر می‌کنم به هر حال آه، بنابراین شنیده‌ام

that I'm 5 years old and I know the name Superman  but maybe I don't remember exactly when I went to  

که من 5 ساله هستم و نام سوپرمن را می‌دانم، اما شاید دقیقاً یادم نباشد چه زمانی به سراغ

this this this play or opera or whatever but let's  say I was 10 years old when my mother taught me

این نمایشنامه یا اپرا یا هر چیز دیگری رفتم. فرض کنید من 10 ساله بودم که مادرم زیرنویس‌های فرعی را به من یاد داد،

supertitles supertitles now there's a span of 5  years I'm guessing like around then maybe these  

اکنون مدت 5 سال است که حدس می‌زنم در آن زمان شاید اینها

aren't these dates aren't exact but it doesn't  matter so between this time let's just say it's 5  

آیا این تاریخ‌ها دقیق نیستند، اما مهم نیست، بنابراین بین این زمان بگذارید فقط بگوییم 5

years now you could think like it took me 5 years  to really understand what super meant all right  

سال گذشته است، شما می‌توانید فکر کنید که من 5 سال طول کشید تا واقعاً معنی فوق‌العاده را بفهمم،

but it's not that it took me five years it's just  the examples I got were 5 years apart okay so had  

اما اینطور نیست پنج سال فقط نمونه هایی که من به دست آوردم با فاصله 5 سال مشکلی نداشتند، بنابراین اگر

I received the examples one right after the other  then I would have understood understood it much  

نمونه ها را یکی پس از دیگری دریافت می کردم، آنگاه می توانستم آن را خیلی

faster and then I would have gotten fluent in that  much much like much faster so to become fluent in  

سریعتر بفهمم و در آن صورت من می‌توانستم خیلی سریع‌تر به آن مسلط می‌شوم، بنابراین برای مسلط شدن در

something means you've eliminated the doubt about  that thing you feel no doubt about understanding  

چیزی به این معنی است که شک را در مورد آن چیزی که در درک آن شکی ندارید، از بین برده‌اید.

you feel no doubt about using it and so when  you're trying to learn the goal is not like  

یاد بگیرید هدف این نیست که

should I listen or should I read or should I watch  or whatever the the the technique is it's not  

باید گوش کنم یا باید بخوانم یا باید تماشا کنم یا هر چیزی که تکنیک باشد

about any one of these things the point is this  how quickly can I destroy the doubt how quickly  

مربوط به هیچ یک از این چیزها نیست، نکته اینجاست چقدر سریع می توانم شک را از بین ببرم به سرعت

can I understand something so I think I made a a  video about this specifically like I took a piece  

می‌توانم چیزی را بفهمم، بنابراین فکر می‌کنم یک ویدیو در مورد این موضوع درست کردم، مثلاً یک

piece of paper and showed you it's like folding  time so if I could take these two moments where  

تکه   کاغذ برداشتم و به شما نشان دادم که مثل زمان تا کردن است، بنابراین اگر بتوانم این دو لحظه را جایی که

I I understood something so this character is  called Superman I didn't really think much about  

من چیزی را فهمیدم، به این کاراکتر سوپرمن می‌گویم. واقعاً خیلی به

what super meant and then I learned oh super so  super actually means above or Beyond or better  

معنای [ __ ] فکر نکنم و بعد یاد گرفتم oh super so super در واقع به معنای بالاتر یا فراتر یا بهتر

or whatever something like that and so if I had  learned those at the same time or one immediately  

یا هر چیزی شبیه به آن است و بنابراین اگر اینها را در در همان زمان یا فوراً

after the other then I would have become  fluent like that all right so it's a couple of  

پس از دیگری، می‌توانستم به همین صورت  مسلط باشم، بنابراین چند

different examples that you get but whatever  you need to eliminate the doubt so you could  

مثال مختلف است که شما می‌بینید، اما هر آنچه نیاز دارید برای از بین بردن این شک، بنابراین می‌توانید

get that from listening or from watching something  or reading something or whatever but the point is  

آن را از گوش دادن یا تماشای چیزی یا خواندن به دست آورید. چیزی یا هر چیز دیگری جز نکته این است

to eliminate the doubt as fast as you can okay  so uh yes you can get fluent from listening or  

شک و تردید را تا جایی که می توانید از بین ببرید، خوب است بنابراین، بله، می توانید با گوش دادن یا

reading or whatever but uh if if these things  are not helping you destroy any doubt so if I  

خواندن یا هر چیز دیگری مسلط شوید، اما اگر این چیزها به شما کمک نمی‌کند شک و تردیدی را از بین ببرید، بنابراین اگر من

read a bunch of textbooks they're probably going  to make me more confused or give me more doubt  

تعدادی کتاب درسی را بخوانم احتمالاً باعث می‌شود که من بیشتر گیج شوم یا بیشتر شک کنم.

I might have more questions and if I have  questions then that's when I will struggle  

to speak so if I don't really know the vocabulary  well then I'm probably not going to use it very  

بنابراین اگر من واقعاً واژگان را به خوبی نمی‌دانم، احتمالاً نمی‌خواهم آن را خیلی

well in a conversation okay so there's no real  surprise here but I want people to focus on the  

خوب در یک مکالمه استفاده کنم، بنابراین جای تعجب واقعی نیست، اما می‌خواهم مردم روی آن تمرکز کنند.

doubt destruction that's that's really the best  insight for understanding language learning rather  

شک تخریب این است که واقعاً بهترین بینش برای درک یادگیری زبان است

than any particular technique all right uh so  that's a good question it's also a very common  

نه هر تکنیک خاص، خیلی خب، بنابراین این سؤال خوبی است، همچنین یک سؤال بسیار رایج   است،

question so hopefully people will enjoy the answer  to that all right uh let's see and wisely said my  

بنابراین امیدواریم مردم از پاسخ به آن لذت ببرند خیلی خب، بیایید ببینیم

first time joining the live your method changes my  life thank you so much Mr Drew it's my pleasure if  

اولین باری که به لایو پیوستم روش شما زندگی من را تغییر می‌دهد بسیار متشکرم آقای درو خوشحال می‌شوم اگر

you know other people who would enjoy these videos  do recommend them and click that like button Leo  

افراد دیگری را بشناسید که از این کار لذت ببرند. ویدیوها آنها را توصیه می‌کنند و روی دکمه لایک کلیک کنید لئو

says good evening world's greatest teacher here in  Brazil the time is 10:05 p.m. well you got 10 look  

می‌گوید عصر بخیر بزرگترین معلم جهان اینجا در برزیل، ساعت 10:05 شب است. خوب شما 10 نگاه کنید

at that it's like exactly 12 hours different  I guess so it's 10 uh I guess 10:12 over here  

که دقیقاً 12 ساعت متفاوت است من حدس می‌زنم که ساعت 10 است، حدس می‌زنم اینجا 10:12 است

uh am. on uh what day is it Thursday sometimes  I forget the day uh let's see duskus says hello  

اوه من. اوه چه روزی پنج‌شنبه است گاهی اوقات فراموش می‌کنم روزی را ببینیم غروب می‌گوید سلام

from Croatia 3:00 a.m. oh my goodness go back  to sleep uh let's see yes geny geny yes just  

از کرواسی ساعت 3:00 صبح. اوه خدای من برگرد بخواب آه بیایید ببینیم بله جنی جنی بله فقط

like my Superman picture like like a lot of uh  a lot of energy energetic Elder says hey there  

مثل عکس سوپرمن من مانند بسیاری از اوه  با انرژی زیاد، بزرگتر پرانرژی می‌گوید هی آنجا

Drew uh I immerse upside downside glass into the  water yes experimentally confirm I immerse upside  

درو اوه، من لیوان وارونه را در آب فرو می‌کنم بله آزمایشی تأیید می‌کنم

down glass in the water yes experimentally  confirmed oh you never tried that before I  

لیوان وارونه را در آب غوطه‌ور می‌کنم بله آزمایشی تأیید شد، آه، شما هرگز آن را امتحان نکردید قبل از اینکه

thought I thought everybody had to do that maybe  for for some kind of science class ilder is  

فکر کردم همه باید این کار را انجام دهند، شاید برای نوعی از کلاس علمی بزرگتر در

talking about um take I I talked about this in my  previous video about helping my daughter learn to  

مورد آن صحبت می‌کند. در مورد کمک به دخترم برای یادگیری

swim underwater without holding her nose and so  she was uh having trouble wanting to she wanted  

شنا کردن زیر آب بدون گرفتن بینی و بنابراین او در تمایل

to swim but she just didn't believe me that it was  possible she thought if I if I don't hold my nose  

به شنا کردن مشکل داشت. اما او فقط من را باور نمی کرد که ممکن است فکر کرد اگر بینی ام را نگیرم

water will come up into my nose and so I took a  cup and and turned it upside down and put it in  

آب به بینی من می آید و بنابراین یک فنجان برداشتم و زیر و رو کردم و در

the water and showed her look the air is still  up in here and the water cannot get in because  

آب گذاشتم و به او نشان داد که هوا هنوز در اینجا بالاست و آب نمی‌تواند وارد آن شود زیرا

it's pushing on the air all right so that's inside  your nose the same idea anyway so that's what he's  

به هوا فشار می‌آورد، بنابراین در داخل بینی شما هم همین فکر را می‌کند، بنابراین او

talking about but yeah yeah think that's like it's  like kind of a little kid science experiment or  

درباره آن صحبت می‌کند. آره آره فکر کن شبیه یه آزمایش علمی بچه کوچولو یا

whatever uh Jan says a four oh my goodness Kuran  4 in the morning two oh oh my goodness let's say  

هر چی که اوه جان میگه چهار وای خدای من کوران 4 صبح دو بامداد وای خدای من بیایید بگوییم

explore the nature hi I'm sabong from let's see  uh Afghanistan and it's five in R everyone's  

طبیعت را کاوش کنید سلام من سابونگ هستم بیایید افغانستان را ببینیم و پنج در R است همه به

telling me the time all right and aned says  hello from Wisconsin I'm late but happy to see  

من می‌گویند زمان درست است و آند می‌گوید سلام از ویسکانسین من دیر آمدم اما خوشحالم برای دیدن

you nice to see you there uh and Marissa there  as well from what is that is that the Italian  

خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم، اوه و ماریسا را ​​در آنجا  و همچنین از این‌که

flag got the everyone has these like tiny tiny  Flags over there my maybe my vision is getting  

پرچم ایتالیا دریافت می‌کند، همه این‌ها را دارند مانند پرچم‌های کوچک  آنجا شاید دید من

worse and SOA they representing the DAP that is  the Japanese the new Japanese flag the DAP flag  

بدتر می‌شود و SOA آنها نماینده DAP هستند که ژاپنی پرچم جدید ژاپن پرچم DAP

I think actually this is an interesting Japanese  culture thing just happen where I'm uh where I am  

من فکر می‌کنم در واقع این یک فرهنگ  ژاپنی جالب است فقط در جایی که من هستم اتفاق می‌افتد

today we're having a soen nagashi here it's like  a s nagashi party I don't know if I will uh have  

امروز ما یک سوئن داریم ناگاشی اینجا مانند یک مهمانی ناگاشی است، نمی‌دانم آیا وقت خواهم داشت یا

time to go to it uh but this is where where people  take this interesting bit of Japanese culture for  

نه، اما اینجا جایی است که مردم این بخش جالب از فرهنگ ژاپنی را برای

people you uh you take bamboo so regular bamboo  grows in these long stocks and inside the bamboo  

مردم می‌برند. سهام و داخل بامبو

there are sections so you you could take a  piece of this you could cut the bottom and  

بخش هایی وجود دارد که می توانید یک تکه از آن را بردارید و می توانید قسمت پایین آن را ببرید و در

you can actually have a cup cuz the inside of  the bamboo is hollow all right it's Hollow oops  

واقع می توانید یک فنجان از داخل آن داشته باشید. بامبو توخالی است خیلی خوب است توخالی است

h o l l o w Hollow so it's Hollow uh inside the  bamboo and so you can have a little cup so lots  

h o l l o w توخالی است پس داخل بامبو توخالی است و بنابراین می‌توانید یک فنجان کوچک بخورید به طوری که

of people make bamboo things out of bamboo it's  very strong grows very quickly when it starts  

افراد زیادی از بامبو چیزهای بامبو درست می‌کنند و وقتی شروع به رشد می‌کند خیلی قوی است خیلی سریع رشد می‌کند.

growing uh anyway so people make these slides  out of bamboo so they they cut the bamboo in half  

مردم این اسلایدها را از بامبو می‌سازند، بنابراین بامبو را داخل آن برش می‌دهند نیمه

and they break the little part in the middle  here and they smooth it out and then they

و قسمت کوچکی را که در وسط قرار دارد، در اینجا می‌شکنند و آن را صاف می‌کنند و سپس

have these long slides where people put uh noodles  in them so you drop some noodles on that and it  

این سرسره‌های طولانی را دارند که در آن افراد نودل‌ها را داخل آن‌ها قرار می‌دهند، بنابراین شما مقداری رشته فرنگی را روی آن می‌ریزید و آن  به

slides down slides down and then people try to  grab it with their Chopsticks and then you can  

پایین می‌لغزد و سپس مردم سعی می‌کنند آن را بگیرند. با چاپستیک‌هایشان و سپس می‌توانید

have a little fun noodle party uh this is often  done in summertime and another thing kind of  

یک مهمانی نودل سرگرم‌کننده داشته باشید، این اغلب در تابستان انجام می‌شود و چیز دیگری

similar to this is people will go to a restaurant  and and you get the noodles and the noodles are  

شبیه به این این است که مردم به یک مهمانی می‌روند. رستوران و نودل را دریافت می‌کنید و نودل‌ها به

kind of floating around in a little pool on your  table so I always thought this was very cool it's  

نوعی در حوضچه‌ای کوچک روی میز شما شناور می‌شوند، بنابراین من همیشه فکر می‌کردم این بسیار جالب است،

kind of like a little fishing game where you  get to reach in and try to grab some noodles  

شبیه یک بازی ماهیگیری کوچک است که در آن می‌توانید به داخل آن برسید و سعی کنید مقداری رشته فرنگی بگیرید.

and you have some dipping sauce and enjoy those  anyway so this is happening today uh where I am  

و شما مقداری سس غوطه ور دارید و از آنها لذت می برید به هر حال، بنابراین این اتفاق امروز رخ می دهد، جایی که من هستم.

uh so right now it's uh like the obone season  uh in Japan near kind of the middle of summer  

تقریباً در اواسط تابستان

like this or maybe I don't know if it's kind  it's it's basically the middle of summer um  

مثل این یا شاید من نمی‌دانم آیا این مهربان است اساساً اواسط تابستان است

uh for little kids and people getting some time  off of work so people go back and visit their  

برای بچه‌های کوچک و افرادی که مدتی مرخصی می‌گیرند، بنابراین مردم برمی‌گردند و از

families things like that so that's what I'll be  doing all right uh let's see Marissa says from  

خانواده‌هایشان دیدن می‌کنند. پس این کاری است که من انجام خواهم داد، بیایید ببینیم ماریسا می گوید از

Mexico fatty from Egypt and nman says hello first  of all thank you uh let's see thank you you will  

مکزیک fatty از مصر و nman می گوید سلام، اول از همه متشکرم، بیایید متشکرم،

make my English learning fear go away I think I  can learn it too glad to hear and I'm says Egypt  

ترس از یادگیری زبان انگلیسی من را از بین می‌برم، فکر می‌کنم می‌توانم آن را یاد بگیرم خیلی خوشحالم که می‌شنوم و می‌گویم مصر

loves you wow well it's you know I've never been  to Egypt sounds like a cool place though and I'm  

دوستت دارد وای خوب، می‌دانی که من هرگز به مصر نرفته‌ام، اما مکان جالبی به نظر می‌رسد و من من   می

say okay teacher I got also how can I destroy  the doubt that stops me from speaking could I  

گویم باشه معلم من همچنین فهمیدم چطور می توانم شکی را که مانع صحبت [ __ ] می شود را از بین ببرم، آیا می توانم

force myself to speak without having a particular  English partner or not all right uh so number one  

خودم را مجبور کنم بدون داشتن یک شریک انگلیسی خاص صحبت کنم یا نه، اوه شماره یک

you don't need to speak at all to to destroy any  doubt you have about speaking and this is this is  

شما نمی توانید برای از بین بردن هرگونه تردیدی که در مورد صحبت کردن دارید باید اصلا صحبت کنید و این همان است.

I call this like the strangest English fluency  secret uh because it's so unbelievable and most  

من به این راز می گویم که عجیب ترین تسلط به زبان انگلیسی است. اوه چون باور نکردنی است و اکثر

people are like well of course you have to speak  right I mean that's the whole goal like you speak  

مردم خوب هستند، البته شما باید درست صحبت کنید. منظورم این است که هدف کل مثل شما صحبت کردن

to develop fluency but what I discovered is that  actually fluency develops as you understand the  

برای افزایش تسلط است، اما چیزی که من کشف کردم این است که در واقع تسلط وقتی توسعه می‌یابد که شما

language better so you destroy the doubt by simply  understanding things like I gave you the example  

زبان   را بهتر می‌فهمید، بنابراین با درک چیزهایی مانند من، شک را از بین می‌برید. مثالی را برای شما آوردم

before so when I first heard a word like Superman  then I just heard the word I knew Superman was  

قبلاً، بنابراین وقتی برای اولین بار کلمه ای مانند سوپرمن را شنیدم سپس فقط کلمه ای را شنیدم که می دانستم سوپرمن

this person but I didn't think really at all about  what the word super meant so that part of the word  

این شخص   است، اما اصلاً به معنای کلمه [ __ ] تا آن قسمت از کلمه

and when I was thinking about that it made it  made sense oh look I can actually understand  

و زمانی که من داشتم به این فکر می‌کردم که منطقی به نظر می‌رسد، اوه نگاه کنید، من واقعاً می‌توانم

something when I got another example of the word  so the first time I hear Superman I don't I don't  

چیزی را وقتی مثال دیگری از کلمه را به دست آوردم، بفهمم بنابراین اولین باری که سوپرمن را می‌شنوم، نمی‌توانم

really think much about the vocabulary I  just think Superman means this person all  

واقعاً به واژگان آن فکر نکنم. من فقط فکر می‌کنم سوپرمن به این معنی است که این شخص به

right the the superhero the character but as I  hear more examples of other things like super

درستی شخصیت ابرقهرمان است، اما همانطور که نمونه‌های بیشتری از چیزهای دیگر مانند [ __ ]

Supernatural so I know what natural means and  then we hear something like Supernatural and  

ماوراء طبیعی را می‌شنوم، بنابراین می‌دانم معنای طبیعی چیست و سپس چیزی مانند سوپرنچرال را می‌شنویم و به

that means oh like even kind of interesting or  better or at a higher level something we don't  

این معنی است که آه، حتی به نوعی جالب یا بهتر است. یا در سطح بالاتر چیزی که ما

quite understand like I don't know ghosts  or something like that so there's a natural  

کاملاً نمی‌فهمیم، مثلاً ارواح را نمی‌شناسم یا چیزی شبیه به آن، بنابراین یک چیز طبیعی وجود دارد

thing and then there's a supernatural thing all  right so it's at a higher level above that and  

و سپس یک چیز فراطبیعی وجود دارد. بنابراین در سطح بالاتری از آن قرار دارد و

this is another example where you're hearing  different ways of using the word and those  

این مثال دیگری است که در آن شما روش‌های مختلف استفاده از کلمه را می‌شنوید و آن‌ها به

help you understand that uh help you understand  that word better which eliminates the doubt all  

شما کمک می‌کنند آن کلمه را بهتر درک کنید که شک را برطرف می‌کند،

right so it's understanding something better that  eliminates the doubt not speaking so right now if  

بنابراین درک چیزی بهتر است که حذف می‌کند. شک دارید که در حال حاضر اینطور صحبت نکنید، اگر

you are learning from this video if you feel  oh like I understand something better uh even  

از این ویدیو یاد می گیرید، اگر احساس می کنید اوه مثل اینکه من چیزی را بهتر می فهمم، حتی

though you're not speaking you are developing  fluency right now so as doubt goes down fluency  

با وجود اینکه صحبت نمی کنید، در حال حاضر تسلط دارید بنابراین وقتی شک از تسلط پایین می‌آید

and confidence go up all right it's like they  they work uh the opposite way from each other  

و اعتماد به نفس بالا می‌رود، مثل این است که آنها برعکس یکدیگر عمل می‌کنند.

all right so if we remove the doubt then all we  have left is fluency and and confidence all right  

خیلی خوب، بنابراین اگر شک را برطرف کنیم، تنها چیزی که باقی می‌ماند تسلط و اعتماد به نفس است.

all right I held that one in that's a good one  if you don't know this expression already to hold

این یک جمله خوب است اگر قبلاً این عبارت را نمی‌دانید که

something to hold something in so I need  to sneeze but I don't oh no it's coming

چیزی را برای نگه داشتن چیزی در آن نگه دارید، بنابراین باید عطسه کنم، اما نه، اوه، نه،

back see I held it in so if you hold something in  you can see this is I'm kind of like physically  

باز می‌گردد، ببینید آن را نگه داشتم بنابراین اگر چیزی را در خود نگه دارید، می‌توانید ببینید که من از نظر فیزیکی

holding it look at my I think my face is a little  bit red now uh but I'm holding something in and  

آن را نگه می‌دارم، به من نگاه کنید، فکر می‌کنم اکنون صورتم کمی قرمز شده است، اما من چیزی را در دست گرفته‌ام و

you can also think about like holding in emotions  in the same way so I'm holding in my anger all  

شما همچنین می‌توانید در مورد نگه داشتن آن فکر کنید. احساسات را به همین صورت در خشم خود نگه می‌دارم،

right so instead of like expressing something  someone does something to me I could I could  

بنابراین به جای اینکه دوست داشته باشم چیزی را ابراز کنم، کسی با من کاری انجام می‌دهد،

get very uh I could get very angry or whatever  but I'm holding it in okay I'm I'm keeping it  

من می‌توانم خیلی خیلی عصبانی شوم یا هر چیز دیگری. اما من آن را نگه می‌دارم درست است، دارم نگهش می‌دارم

keeping it back yes bless you thank you you all  it's interesting so in Japan people don't say  

نگه‌دارمش بله برکت از شما متشکرم جالب است، بنابراین در ژاپن مردم نمی‌گویند

bless you it's not like nobody cares if you sneeze  nobody says anything so I'm always surprised now  

آفرین به شما، اینطور نیست که هیچ کس اهمیتی نمی‌دهد که عطسه کنید هیچ‌کس چیزی نمی‌گوید من همیشه تعجب می‌کنم

when when I hear that people like oh bless you  I'm like oh yeah I remember now like people say  

وقتی می‌شنوم که افرادی مثل اوه برکت تو را می‌شنوم، انگار اوه بله، الان یادم می‌آید که مردم می‌گویند   می‌دانی

you know bless you anyway so you see these are  different examples I can if I say uh like some  

برکت به هر حال پس ببینید اینها نمونه‌های متفاوتی هستند، می‌توانم اگر بگویم مانند برخی از

vocabulary for the situation of not sneezing so I  want to sneeze but I don't just it sneeze all over  

واژگان برای وضعیت عطسه نکردن، بنابراین من می‌خواهم عطسه کنم، اما من فقط در

everything uh I'm giving you a way of expressing  that which is to to hold something in so I'm  

همه چیز عطسه نمی‌کنم، اوه من به شما راهی برای بیان آن می‌دهم. یعنی اینکه چیزی را در خود نگه دارم تا

holding the sneeze in or I'm controlling myself  and in the same way I can take that and apply it  

عطسه را نگه دارم یا خودم را کنترل کنم و به همین ترتیب می توانم آن را بگیرم و به کار ببرم

to another situation that's similar like holding  in my emotions okay hopefully that makes sense  

به موقعیت دیگری که شبیه به نگه داشتن در احساسات من است، امیدوارم که منطقی باشد

so as you get more examples of something that's  what makes you feel better that you understand  

بنابراین وقتی نمونه های بیشتری از چیزی به دست می آورید، همان چیزی است که باعث می شود احساس بهتری داشته باشید

the vocabulary and that allows you to use it very  well okay so hopefully that makes sense and so  

واژگان را درک می کنید و به شما امکان می دهد از آن خیلی خوب استفاده کنید، بنابراین امیدوارم که منطقی باشد و بنابراین

when you're when you're learning new vocabulary  the point is not to uh try to try to speak so I  

وقتی واژگان جدیدی یاد می‌گیرید، هدف این نیست که سعی کنید صحبت کنید تا

I don't learn like hold something in and and  then just start using it I could but if if if  

من   مثل نگه داشتن چیزی یاد نگیرم در و و سپس فقط شروع به استفاده از آن کنم، می‌توانم، اما اگر اگر

I do that I'm not really learning anything more  and I might still have a doubt about when I could  

این کار را انجام دهم، واقعاً چیز بیشتری یاد نمی‌گیرم و ممکن است هنوز در مورد اینکه چه زمانی می‌توانم   از

use it so I might use it like I know I know now  I can say hold something in uh for when I have to  

آن استفاده کنم شک دارم، بنابراین ممکن است از آن استفاده کنم همانطور که می‌دانم اکنون می‌دانم. می توانم بگویم برای زمانی که مجبورم عطسه کنم چیزی را نگه دارم،

sneeze but maybe I hear later that I can also hold  something in like I'm holding in my emotions I'm  

اما شاید بعداً بشنوم که می توانم چیزی را نگه دارم انگار که در احساساتم نگه دارم و

not releasing my emotions like I'm not releasing  uh a sneeze but hopefully that makes sense all  

احساساتم را مانند خودم رها نمی کنم عطسه را رها نمی‌کنم، اما امیدوارم که منطقی باشد،

right let me check make sure my uh I'm going to  like blow my nose okay there we go yes we hold in  

درست است، اجازه دهید بررسی کنم مطمئن شوم که می‌خواهم بینی‌ام را باد کنم، خب، ما می‌رویم، بله، نگه می‌داریم

in the bless you yes we can say we we can we can  hold in or held in held whoops Marg is getting

در برکت شما بله، می‌توانیم بگوییم می‌توانیم، می‌توانیم نگه داریم در یا نگه داشته شده اوه مارگ

weak to held in all right this is the past  tense just like hold like I was physically  

ضعیف می شود برای نگه داشتن درست این زمان گذشته است درست مثل نگه داشتن مثل اینکه من از نظر فیزیکی

holding something now I am not so I held something  in all right so don't feel like you need to have  

چیزی را نگه داشتم حالا من نیستم پس من چیزی را درست نگه داشتید، بنابراین احساس نکنید نیازی به داشتن

someone there to practice with you what you  really need to do is answer any questions you  

شخصی برای تمرین با شما نیست، آنچه که واقعاً باید انجام دهید این است که به هر سؤالی

have that are causing you doubt so if you don't  know how to pronounce something like let's say  

که باعث شک شما می‌شود پاسخ دهید، بنابراین اگر نمی‌دانید چگونه چیزی شبیه به آن را تلفظ کنید. فرض کنید

uh I get a question like ran versus uh like  rain so rain this is not a word over here but  

اوه من سؤالی دریافت می‌کنم مانند ran در مقابل uh like rain بنابراین rain این یک کلمه در اینجا نیست اما

I could I could take this and and just as a  practice for how to pronounce something like  

من می‌توانم این را بپذیرم و فقط به عنوان تمرینی برای نحوه تلفظ چیزی مانند

this uh because I could have a word like crane  which does have this this part of the word in  

چون می‌توانم کلمه‌ای مثل کرین داشته باشم که این قسمت از کلمه را در آن داشته باشد،

it so if I'm unsure about how to pronounce these  then I probably won't say these words but if I do  

بنابراین اگر در مورد نحوه تلفظ آن مطمئن نیستم، احتمالاً این کلمات را نخواهم گفت، اما اگر

compare them oh look this is a n and this is a  n and this is a silent E so we don't say the E  

آنها را مقایسه کنم، به این نگاه کنید. یک n است و این یک n است و این یک E بی‌صدا است، بنابراین ما E را

here all right so you can call this a silent  e or magic e uh but if you compare these two  

در اینجا نمی‌گوییم خیلی خوب است، بنابراین می‌توانید آن را یک سکوت e یا جادویی euh بنامید، اما اگر مقایسه کنید این دو

different sounds then you feel better about  pronunciation and then you speak all right so  

صدای متفاوت، پس از تلفظ احساس بهتری پیدا می‌کنید و سپس کاملاً خوب صحبت می‌کنید، بنابراین

if you don't feel good or you think you will  mispronounce a word you probably won't say it  

اگر احساس خوبی ندارید یا فکر می‌کنید کلمه‌ای را اشتباه تلفظ می‌کنید، احتمالاً آن را

all right so this is an example of eliminating  doubt with pronunciation but you do the same thing  

درست نمی‌گویید   بنابراین این نمونه‌ای است برای رفع تردید با تلفظ، اما شما همین کار را انجام می‌دهید

eliminating doubt with uh vocabulary or grammar  or whatever the the particular thing is all right  

شک را با واژگان یا دستور زبان یا هر چیز دیگری از بین می‌برید.

so we don't we don't want to try to speak to  do that you could but it's not really going  

می‌خواهید سعی کنید با آن صحبت کنید کاری را که می‌توانید انجام دهید، اما واقعاً نمی‌توان

to eliminate the doubt because it's not helping  you understand the language better all right uh  

شک را از بین برد، زیرا کمکی نمی‌کند زبان را بهتر بفهمید، خیلی خب اوه

ta says hello from Taiwan ice see you there and  explod nature could you explain what wild rice is  

تا می‌گوید سلام از یخ تایوان شما را آنجا می‌بینم و طبیعت منفجر می‌شود، می‌توانید توضیح دهید برنج وحشی چیست؟

actually I'm not I'm not an authority on rice so  I don't know I'm guessing wild rice is I've I've  

در واقع من نیستم، من مرجعی در مورد برنج نیستم، بنابراین نمی دانم حدس می زنم برنج وحشی است، من

heard that wild rice is just like I don't know  it's like a mix of different things but I don't  

شنیده ام که این وحشی است برنج درست مثل این است که نمی‌دانم مثل ترکیبی از چیزهای مختلف است، اما نمی‌دانم

know I couldn't answer that question because I  don't know I think I've eaten wild rice before  

نمی‌توانم به این سؤال پاسخ دهم زیرا نمی‌دانم فکر می‌کنم قبلاً برنج وحشی خورده‌ام

but it's not I don't think it's what I think it is  if that makes sense because I I don't maybe I was  

اما اینطور نیست. فکر نمی کنم این همان چیزی است که من فکر می کنم اگر منطقی باشد، زیرا من شاید

talking with somebody about wild rice recently I  remember that word but I don't remember we didn't  

اخیراً داشتم با کسی در مورد برنج وحشی صحبت می کردم، آن کلمه را به خاطر می آورم اما ما را به خاطر نمی آورم

have a conclusion about what it meant so Google  that but I'm sure it would be easy to find MC  

در مورد معنای آن نتیجه ای در گوگل نداشتم اما مطمئنم پیدا کردن MC آسان خواهد بود.

nice to see you there oh my God just opened  my eyes in the middle of the night over here  

خوشحالم که شما را آنجا می بینم، خدای من همین الان نیمه های شب چشمانم را باز کرد

and I'm going back to sleep a little more but  it's so frustrating oh no yes don't don't put  

و می روم. کمی بیشتر بخوابم، اما خیلی خسته کننده است، اوه نه بله

your uh open up the screen in the middle of the  night natural world says hi my dear teacher and  

، صفحه را در نیمه شب باز نکنید، دنیای طبیعی می گوید سلام معلم عزیزم.

aan says hello Fatty how far you are you guys are  speaking with each other Ahmed says the shadowing  

سلام می گوید فاتی چقدر فاصله دارید با هم صحبت می کنید احمد می گوید سایه زدن

and mimicking you would say are shadowing and  mimicking important um they could be but it's  

و تقلید کردن که می گویید سایه زدن و تقلید کردن مهمی است که می تواند باشد، اما این است

I don't I don't spend my time doing much of that  it's more like what you're what you're trying to  

من نیستم، وقتم را صرف انجام این کار نمی کنم. بیشتر شبیه کاری است که می‌خواهید

do instead of like shadowing a particular person  if you get many examples of of different so this  

انجام دهید   به جای اینکه یک شخص خاص را تحت الشعاع قرار دهید اگر نمونه‌های زیادی از موارد مختلف دریافت کنید، پس این

is me here uh and as I learn Japanese I'm getting  lots of different examples from many different  

من اینجا هستم. و همانطور که ژاپنی را یاد می‌گیرم، نمونه‌های مختلف زیادی از

native speakers so somebody could be alive person  speaking with me like in the same room or I could  

زبان‌های مادری مختلف دریافت می‌کنم، بنابراین کسی می‌تواند زنده باشد و با من صحبت می‌کند مثل یک اتاق یا من می‌توانم

hear uh like a YouTube video or a TV show or  a movie or I'm listening to some other people  

بشنوم مثل یک ویدیوی YouTube یا یک برنامه تلویزیونی یا یک فیلم یا من. دارم به برخی افراد دیگر

in a cafe talking something like that and so as I  hear those different examples my pronunciation and  

در یک کافه گوش می‌دهم که در حال صحبت کردن با آن‌ها هستند و با شنیدن این مثال‌های مختلف، تلفظ و

listening are improving automatically and I could  try to repeat after what they say but I'm not like  

شنیدن من به‌طور خودکار بهبود می‌یابد و می‌توانم سعی کنم بعد از آنچه که آنها می‌گویند تکرار کنم. بگو اما من

for me personally I'm not really trying to get  my voice sounding exactly like any one of these  

شخصاً برای من شبیه   نیستم، من واقعاً سعی نمی‌کنم صدایم دقیقاً شبیه هر یک از این

people it's more uh what does my voice sound like  in Japanese and my voice becomes like the physical  

افراد باشد، بلکه بیشتر صدای من به زبان ژاپنی چگونه است و صدای من شبیه به صدای فیزیکی  می‌شود.

the physical way my voice is created along with  all these different examples of people so uh  

صدا همراه با همه این مثال‌های مختلف از افراد ایجاد می‌شود، بنابراین

shadowing and mimicking are are perfectly fine to  do and you can try copying different people but  

سایه زدن و تقلید کردن کاملاً خوب است و می‌توانید از افراد مختلف کپی کنید، اما

the diversity is more important than uh than just  trying to copy only one person especially if it's  

تنوع مهم‌تر از اوه فقط سعی کنید فقط یک نفر را کپی کنید، مخصوصاً اگر

trying to copy uh like one teacher when you might  not that that teacher was probably not speaking  

سعی کنید مثل یک معلم کپی کنید، در حالی که ممکن است آن معلم احتمالاً

the way normal people speak in conversations  all right hopefully that makes sense let's see  

آنطور که افراد عادی در مکالمات صحبت می‌کنند صحبت نمی‌کند خیلی درست است. امیدوارم منطقی باشد.

here keep the party going and wait where did I  what did I get okay everybody saying God bless  

صبر کن کجا شدم چه خوب شدم همه می گویند خدا خیرت دهد

you over here uh Joan says I think focusing  on communication is better than focusing on  

اینجا آه جوآن می گوید فکر می کنم تمرکز روی ارتباط بهتر از تمرکز روی

Perfection um yes like I'm I'm certainly not  recommending people try to be perfect but uh  

کمال است. من مطمئناً به مردم توصیه نمی‌کنم سعی کنند کامل باشند، اما به طور

in general people who have doubt will not want to  speak about whatever that is so if I if I don't  

کلی افرادی که شک دارند نمی‌خواهند درباره هر چیزی که هست صحبت کنند، اگر

think I'll use a word correctly then I won't say  it and this is the same for native speakers as  

فکر نکنم از یک کلمه به درستی استفاده کنم، پس من آن را نمی‌گوید و این برای افراد بومی زبان نیز یکسان است،

well so if native speakers they maybe they know  a word but they don't really feel confident about  

بنابراین اگر افراد بومی کلمه‌ای را می‌دانند اما واقعاً درباره

what it means then they're probably not going  to use it in their conversations they might  

معنای آن مطمئن نیستند، احتمالاً از آن استفاده نخواهند کرد. در مکالماتشان ممکن است

understand when other people say it but they they  won't themselves feel confident about using it  

بفهمند که دیگران چه زمانی آن را می‌گویند، اما خودشان درباره استفاده از آن احساس اطمینان نخواهند کرد،

all right so this doubt this is a a problem  just for people in general it's not only for  

بنابراین این شک این یک مشکل است، فقط برای افراد به طور کلی، بلکه فقط برای

non-natives learning a language anybody can have  a problem with this maybe there are words in your  

غیر بومی‌ها نیست که زبانی را یاد می‌گیرند. یک مشکل در این مورد ممکن است کلماتی در

native language that you have heard but you're not  perfectly clear about what they mean so in general  

زبان مادری شما وجود داشته باشد که شنیده اید، اما معنی آنها را کاملاً واضح نیستید، بنابراین به طور کلی

um people could you could go out and and just try  to speak and maybe uh you're not you're not like  

مردم می توانند بیرون بروید و فقط سعی کنید صحبت کنید و شاید اوه شما نیستید که

speaking correctly and you don't care about that  that's fine uh that's more of like the one way to  

درست صحبت نمی کنید و به آن اهمیت نمی دهید.

say this this is kind of a like a young a Young  Guy's way of saying this is like spray spray and  

گفتن این جمله مانند اسپری اسپری است و

pray and this will be an interesting expression  for you all to learn today to spray and pray now  

دعا کنید و این یک تعبیر جالب خواهد بود برای همه شما که امروز یاد بگیرید که سمپاشی کنید و اکنون دعا کنید

this comes from uh from shooting and so if you  think about like people when they're holding  

این از تیراندازی و غیره ناشی می شود اگر مثل مردم وقتی

uh an automatic weapon so like a gun that can  fire many bullets like a machine gun uh if you  

یک اسلحه خودکار در دست دارند فکر می‌کنید، مثل تفنگی که می‌تواند گلوله‌های زیادی مثل مسلسل شلیک کند، آه اگر

hold the ma machine gun down and you just you  pull the trigger it it could it's it's going to  

مسلسل را پایین نگه دارید و فقط ماشه را فشار دهید، ممکن است دارد می‌رود.

like shoot all over the place because you're not  really controlling where the bullet is going to  

دوست دارید در همه جا شلیک کنید زیرا واقعاً نمی‌توانید محل

spray and prey so you spray like you're spraying  a lot of bullets just like you spray some paint  

اسپری کردن و شکار گلوله را کنترل کنید، بنابراین مانند خودتان اسپری می‌کنید. اسپری کردن گلوله‌های زیادی درست مثل اینکه مقداری رنگ اسپری می‌کنید،

so again this is that that same idea where we can  learn the application of something to spray just  

پس دوباره این همان ایده است که در آن می‌توانیم کاربرد چیزی را برای اسپری کردن یاد بگیریم، درست

like I have a like a spray paint so here's like a  little uh can of spray paint here oh my goodness  

مثل من یک رنگ اسپری مانند یک رنگ اسپری دارم، بنابراین اینجا مثل یک قوطی رنگ اسپری است. خدای من،

that's a horrible can of spray paint uh but you  spray something out and it usually comes out in  

این یک قوطی رنگ اسپری وحشتناک است، اما شما چیزی را اسپری می کنید و معمولاً به

kind of a wave like that so if I have some spray  paint I could have a spray of bullets in the same  

شکل موجی مانند آن بیرون می آید، بنابراین اگر من مقداری اسپری داشته باشم. من می‌توانم یک اسپری از گلوله‌ها را به همین صورت داشته باشم

way and so you spray you spray all these bullets  and then you pray that one of these bullets hits  

و بنابراین شما اسپری می‌کنید، همه این گلوله‌ها را اسپری می‌کنید و سپس دعا می‌کنید که یکی از این گلوله‌ها به هدف اصابت کند،

the target okay now obviously the other way to do  this is to to take a shot and even if you have a  

خب حالا واضح است که راه دیگر انجام این کار این است که شلیک کنید و حتی اگر

machine gun you aim it well you take one shot and  hit where you're going okay so this is the the  

مسلسل دارید، آن را به خوبی نشانه می‌گیرید، یک شلیک می‌کنید و به جایی که می‌روید ضربه می‌زنید، پس این همان

the people who know how to speak well are doing  this this and the people who do not know how to  

افرادی هستند که خوب صحبت کردن را بلد هستند. با انجام این کار و افرادی که نمی دانند چگونه

speak well they have lots of grammar errors and a  lack of confidence and that's because they've got  

خوب صحبت کنند، اشتباهات گرامری زیادی دارند و اعتماد به نفس ندارند و این به این دلیل است که

lots of doubt about what they're saying so they  could maybe they don't care so they could speak  

در مورد آنچه می گویند شک دارند و شاید برایشان مهم نباشد. بنابراین آنها می توانند صحبت کنند

and maybe they don't care about it but most people  would rather speak correctly if they can and I'm  

و شاید به آن اهمیتی نمی دهند، اما اکثر مردم ترجیح می دهند اگر بتوانند درست صحبت کنند و من   می

saying that it's actually very easy to learn how  to do this it's just instead of spending your time  

گویم که یادگیری نحوه انجام این کار در واقع بسیار آسان است این فقط به جای اینکه وقت خود را صرف کنید

looking for people to practice with the practice  really comes as you get lots of examples of the  

به دنبال افرادی باشید که با این تمرین تمرین کنند واقعاً وقتی مثال‌های زیادی از

language to help you understand the language  and eliminate the doubt that's really the point  

زبان دریافت می‌کنید که به شما کمک می‌کند زبان را بفهمید و شک را از بین ببرید که واقعاً نکته

all right so if you if you want to spray and prey  you can spray and prey like that but if you want  

خیلی خوب است، پس اگر می‌خواهید اسپری کنید و طعمه را می‌توانید اسپری کنید و مانند آن شکار کنید، اما اگر می‌خواهید به‌خوبی

to communicate well especially if you need that  for professional use and you should be speaking  

ارتباط برقرار کنید، مخصوصاً اگر برای استفاده حرفه‌ای به آن نیاز دارید و

correctly if you are uh then I would recommend  doing that so remember you don't need to wait  

اگر دوست دارید درست صحبت کنید، من این کار را می‌کنم. توصیه می‌کنید این کار را انجام دهید، بنابراین به یاد داشته باشید که نیازی نیست منتظر بمانید

for people to uh to come practice with you or  whatever the point is really that you're just  

تا افراد با شما تمرین کنند یا نکته دیگر این است که شما فقط

spending more time uh understanding the language  getting more examples and answering the questions  

زمان بیشتری را صرف درک زبان می‌کنید به‌دست آوردن مثال‌های بیشتر و پاسخ دادن به سؤالاتی

that that cause you doubt all right let's see  and fed again okay you guys are speaking with  

که باعث شما می‌شود. شک دارم خوب بیایید ببینیم و دوباره تغذیه کنیم، خوب شما بچه ها دارید با    همدیگر صحبت می کنید،

each other uh I want natural I want to ask you  about how I can be good in sentences a sentence  

اوه من طبیعی می خواهم می خواهم از شما بپرسم که چگونه می توانم در جملات یک جمله خوب باشم

order I think I've made videos about this as well  uh but another way that you're doing this that's  

فکر می‌کنم ویدیوهایی هم در این مورد ساخته‌ام اوه، اما روش دیگری که شما این کار را انجام می‌دهید

another question about doubt that you have and  so as you get more examples of sentences and you  

سؤال دیگری در مورد شک و تردیدی است که دارید و بنابراین وقتی نمونه‌های بیشتری از جملات دریافت می‌کنید و

will feel more confident that you understand how  sentences should be ordered all right and so you  

احساس می‌کنید مطمئن‌تر می‌شوید که چگونه جملات باید درست دستور داده شود و بنابراین شما

have particular patterns uh in the language about  like I'm answering a question or I'm asking a  

الگوهای خاصی در زبان دارید در مورد مثلاً من به سؤالی پاسخ می‌دهم یا

question or uh you know whatever but you're the  point is that if you're getting many examples  

سؤالی می‌پرسم یا آه شما هر چیزی را می‌دانید به جز شما نکته این است که اگر مثال‌های زیادی

of these things that's what's going to help you  feel much more confident and eliminate the doubt  

از این چیزها دریافت می‌کنید، این همان چیزی است که به شما کمک می‌کند اعتماد به‌نفس بیشتری داشته باشید و شک

about things so in sentence order let's say a  very simple uh thing like uh like subject verb  

درباره چیزها را برطرف کنید، بنابراین به ترتیب جملات، بیایید یک چیز بسیار ساده مانند uh مانند فعل فاعل

uh object or whatever so like I like uh I like  uh I like red so I like red so very very like you  

یا هر چیز دیگری بگوییم. مثل من دوست دارم آه من دوست دارم اوه من قرمز را دوست دارم پس من قرمز را دوست دارم خیلی خیلی دوست دارم

know very simple kind of sentence here I would  make a bunch of these like even if you're just  

یک جمله خیلی ساده را در اینجا می دانم من یکسری از اینها را دوست دارم حتی اگر شما باشید فقط

talking by yourself or getting more examples  like I like this or she does that or he plays  

خودتان صحبت کنید یا مثال های بیشتری بیاورید مثلاً من این را دوست دارم یا او آن کار را انجام می دهد یا او این را بازی می کند

this until you really feel confident that you know  this basic sentence here is something you can do  

تا زمانی که واقعاً مطمئن شوید که این جمله اساسی در اینجا کاری است که می توانید

easily and then you start adding to that and then  make like I like uh I don't know like deep red so  

به راحتی انجام دهید و سپس شروع به اضافه کردن به آن می کنید و سپس شبیه من می شوید نمی‌دانم قرمز تیره را دوست دارم پس

something that's really like a really deep bright  red color so this is a pretty a pretty deep deep  

چیزی که واقعاً شبیه یک رنگ قرمز روشن بسیار عمیق است، بنابراین این یک رنگ قرمز بسیار عمیق است

red here pretty pretty dark pretty deep red so you  might have different kinds of red and you can talk  

اینجا قرمز بسیار تیره و تیره است بنابراین ممکن است رنگ متفاوتی داشته باشید انواع قرمز است و شما می توانید

about that as you as you expand your the kind  of uh the kind of patterns that you know in the  

در مورد آن صحبت کنید، همانطور که شما نوع الگوهایی را که می شناسید در

kind of patterns you feel comfortable using  all right so we always start with something  

انواع الگوهایی که با استفاده از آن احساس راحتی می کنید، صحبت کنید، بنابراین ما همیشه با یک چیز ساده شروع می کنیم،

simple make sure you can say that so even in these  comments here I'm seeing some basic errors where  

مطمئن شوید که می توانید بگویید که بنابراین حتی در این نظرات در اینجا من برخی از خطاهای اساسی را می بینم که در آنها

people are moving on to more difficult things  before they really have mastered the basics all  

افراد به سمت چیزهای دشوارتر پیش می روند، قبل از اینکه واقعاً به اصول اولیه تسلط پیدا کنند،

right so I know people don't want to take the time  doing that but you just have to choose do you want  

بنابراین می دانم که مردم نمی خواهند وقت بگذارند. این کار را انجام می دهید، اما فقط باید انتخاب کنید که آیا می خواهید

to spray and pray or do you want to communicate  correctly and impress people with your speech and  

اسپری کنید و دعا کنید یا می خواهید به درستی ارتباط برقرار کنید و مردم را با گفتار خود تحت تأثیر قرار دهید و

and say what you want to say that kind of thing  all right so it's not difficult to do that but  

و آنچه را که می خواهید بگویید این گونه حرف ها را بگویید خیلی خوب است، بنابراین انجام این کار دشوار نیست.

you should just spend more time getting examples  about that so uh another thing to think about for  

فقط باید زمان بیشتری را صرف مثال‌هایی در مورد آن بکنید، پس چیز دیگری که باید درباره آن فکر کنید،

this is being specific about what your problem is  so if you can save this sentence so this kind of  

این است که مشکلتان را مشخص کنید.

sentence uh then you would feel okay all right  I I know how to say that so really my question  

خیلی خوب است من می‌دانم چگونه بگویم که واقعاً سؤال من

is some more difficult sentence structure and  then in that case you should just get a lot  

ساختار جمله‌ای دشوارتر است و در آن صورت شما باید

of examples of that all right so think about  what specifically your issue is and then you  

نمونه‌های زیادی از آن‌ها را دریافت کنید، بنابراین فکر کنید مشکل شما دقیقاً چیست و سپس

can you should get lots of examples of that uh  let's see all right it makes sense uh hold in

می‌توانید  شما باید نمونه های زیادی از آن را دریافت کنید، بیایید خوب ببینیم منطقی است آه نگه دارید

says ABD says hello I am an Arab and I do not  have basic knowledge of the English language how  

می گوید ABD می گوید سلام من یک عرب هستم و دانش اولیه زبان انگلیسی را ندارم چگونه

can I speak it wait uh and it and I do not  have basic knowledge of the Well from your  

می توانم صحبت کن صبر کن و من اطلاعات اولیه ای از خوب ندارم از نوشته شما

writing you sound fine like it's it's that's  great I don't know what what what what the uh  

what what your question is exactly uh Ean says  wow thank you okay you guys still speaking to  

خوب شما بچه ها هنوز با هم صحبت می کنید

each other let's see Miguel says hold something  or hold or hold or hold something yeah well I'm  

بیایید ببینیم میگل می گوید چیزی را نگه دارید یا چیزی را نگه دارید یا نگه دارید یا نگه دارید بله خوب من   می

saying hold something in like hold something  inside something else all right so I can hold  

گویم چیزی را نگه دارید مانند چیزی را در داخل چیزی نگه دارید در غیر این صورت خیلی خوب است، بنابراین من می‌توانم چیزی را نگه دارم

something just like I'm holding a marker all  right but to hold something in this is a phrasal  

درست مثل اینکه یک نشانگر را کاملاً نگه می‌دارم، اما نگه داشتن چیزی در این یک

verb that means you're you're kind of holding  something uh and removing it or preventing it  

فعل عبارتی   است که به این معنی است که شما به نوعی چیزی را نگه می‌دارید و آن را بردارید یا

from from escaping to hold something in like I  could hold a bird in a cage or I could hold my  

از فرار آن جلوگیری می‌کنید. برای نگه داشتن چیزی مثل اینکه می‌توانم پرنده‌ای را در قفس بگیرم یا می‌توانم

emotions in my body I'm I'm I'm using Force to  keep that thing uh love Chinese combo fried rice  

احساساتم را در بدنم نگه دارم، من از نیرو برای نگه داشتن آن چیز استفاده می‌کنم اوه عاشق برنج سرخ‌شده چینی هستم

Tom says I'm sure my listening skill is improving  while Drew speaks English yes and so improving  

تام می‌گوید مطمئن هستم که مهارت شنیداری من در حال بهبود است در حالی که درو انگلیسی صحبت می‌کند بله و بنابراین

your listening skill uh don't only listen to me  listen to lots of different people and especially  

مهارت شنیداری شما بهبود می‌یابد آه فقط به من گوش نکنید به افراد مختلف و به خصوص

more natives all right so pick a few maybe if  you like some different people who actually  

افراد بومی بیشتر گوش دهید، پس انتخاب کنید ممکن است اگر افراد مختلفی را دوست داشته باشید که واقعاً

teach the language that's great but spend more  time listening to Native speech Alejandra says  

این زبان را عالی آموزش می‌دهند، اما زمان بیشتری را صرف گوش دادن به زبان مادری آلخاندرا می‌کنند. می‌گوید

hi Drew how are you doing you wrote my friend and  in some other class you said A friend of mine is  

سلام درو، حالت چطور است، نوشتی دوست من و در یک کلاس دیگر گفتی دوست من است

there a difference between these Expressions  no uh there is actually if you watch like a a  

تفاوتی بین این عبارات وجود دارد نه آهان در واقع وجود دارد اگر شما مانند یک

mafia movie like a like an Italian gangster movie  they'll they'll talk about that the movie Donnie  

فیلم مافیایی مانند یک فیلم گانگستری ایتالیایی تماشا کنید. در مورد آن صحبت خواهند کرد که فیلم Donnie

Brasco says well he's my friend but if I say he's  a friend of ours like if if if I say he's a friend  

براسکو می‌گوید خوب او دوست من است، اما اگر بگویم او دوست ماست مانند اگر بگویم او دوست است

of mine he's just like my personal friend but if  he's a friend ours it means he's like connected  

از نظر من، او دقیقاً مانند دوست شخصی من است، اما اگر او دوست ما باشد، به این معنی است که او مانند

in the mafia all right so so it actually could  mean something different uh depending on the  

مافیا در ارتباط است، بنابراین در واقع می تواند معنای متفاوتی داشته باشد،

situation but when I'm using it that way there's  no difference like my friend or a friend of mine  

اما وقتی من از آن استفاده می کنم، هیچ تفاوتی وجود ندارد. دوست من یا یکی از دوستانم

all right uh let's see natural one again thanks  my gu I want to ask about how I can order my words  

خیلی خب، بیایید دوباره طبیعی را ببینیم، متشکرم، دوست من، می‌خواهم بپرسم چگونه می‌توانم کلماتم را مرتب کنم

when I create sentences during a conversation  please so that again like think about specific  

وقتی جملاتی را در طول مکالمه ایجاد می‌کنم. لطفاً دوباره به

sentence patterns and focus on those Richard says  good morning to you teacher the best thing is  

الگوهای جملات خاصی فکر کنید و روی آن‌هایی تمرکز کنید که ریچارد می‌گوید صبح بخیر معلم بهترین چیز این است

that our vocabulary must be bigger and we should  memorize it every two weeks if I do this I won't  

که دایره لغات ما باید بزرگ‌تر باشد و اگر این کار را انجام دهم باید هر دو هفته یک بار آن را حفظ کنیم،

have any doubts I can uh articulate it precisely  uh I don't learn that way but if that's working  

شکی ندارم. من می‌توانم آن را دقیقاً بیان کنم اوه، من آن‌طور یاد نمی‌گیرم، اما اگر

for you then continue doing it so I I don't teach  that way either I don't necessarily recommend that  

برای شما مفید است، به انجام آن ادامه دهید، بنابراین من هم به این روش تدریس نمی‌کنم. لزوماً توصیه می کنیم که

uh and I and I certainly don't say you need to  have a bigger vocabulary I'm generally using the  

uh and I و من مطمئناً نمی گوییم که شما باید دایره لغات بزرگتری داشته باشید. من معمولاً از

same vocabulary again and again but I just use  it in different ways and I know how to use it  

واژگان یکسانی بارها و بارها استفاده می کنم اما فقط به روش های مختلف از آن استفاده می کنم و می دانم چگونه از آن استفاده کنم

very well so a fluent speaker is not not only  trying to learn learn more but it's much more  

سخنران مسلط نه تنها سعی می‌کند بیشتر یاد بگیرد، بلکه بسیار

important to know that vocabulary very well so if  you think about like like pitchers in baseball so  

مهم‌تر است که این واژگان را خیلی خوب بدانید، بنابراین اگر به این موضوع فکر می‌کنید مانند پرتابگر در بیسبال بنابراین

a baseball pitcher might have like three or five  good pitches like a kind of pitch they can throw  

یک پرتاب کننده بیسبال ممکن است سه یا پنج زمین خوب داشته باشد مانند نوعی زمین که می تواند

like a fast ball or a curveball or a knuckle ball  or something like that uh but they don't know they  

مانند یک توپ سریع یا توپ منحنی یا توپ بند انگشتی یا چیزی شبیه به آن پرتاب کند، اما آنها نمی دانند

don't continue to learn more and more pitches they  really want to make sure they are very good at the  

به یادگیری بیشتر ادامه نمی دهند و زمین‌های بیشتر آنها واقعاً می‌خواهند مطمئن شوند که در

pitches they know how to throw because it doesn't  help you to have a pitch that you can't throw well  

زمین‌هایی که می‌دانند چگونه پرتاب کنند بسیار خوب هستند، زیرا به شما کمک نمی‌کند زمینی داشته باشید که نتوانید آن را پرتاب کنید. خوب

all right so in the same way with vocabulary just  knowing more words isn't going to help you if you  

خیلی خوب، پس همینطور در مورد واژگان، فقط دانستن کلمات بیشتر به شما کمکی نمی‌کند، اگر

don't have complete Mastery over those words all  right now remember this is not about being perfect  

تسلط کامل بر آن کلمات ندارید  در حال حاضر به یاد داشته باشید که این برای کامل بودن نیست

it's just about eliminating the doubt all right  so you you still might not express something I  

بلکه فقط رفع شک و تردید است. بنابراین شما هنوز ممکن است چیزی را بیان نکنید   من

don't know perfectly I'm not worried about that  like even these videos that I make could they be  

کاملاً نمی دانم من نگران آن نیستم مانند این ویدیوهایی که من می سازم ممکن است

better I'm sure they could I'm I'm sure there are  many ways to make these things much better so I'm  

بهتر باشند  مطمئنم که می توانند من مطمئن هستم که راه‌های زیادی برای بهتر کردن این چیزها وجود دارد، بنابراین

not trying to make a perfect video but I am trying  to help people eliminate doubt and that's where we  

سعی نمی‌کنم یک ویدیوی بی‌نقص بسازم، اما سعی می‌کنم به مردم کمک کنم شک و تردید را از بین ببرند و اینجاست که ما

actually unlock fluency all right so uh if you're  if you have a a particular way of learning that's  

در واقع قفل روانی را کاملاً باز می‌کنیم. اگر روش خاصی برای یادگیری دارید که

helpful for you then continue doing it but I like  for me personally and for the people I help that's  

برای شما مفید است، به انجام آن ادامه دهید، اما من شخصاً برای خودم و افرادی که به آنها کمک می‌کنم دوست دارم که

generally not been the case that like uh they  need to learn as much as possible and I I don't  

معمولاً اینطور نبوده است. آنها باید تا آنجا که ممکن است یاد بگیرند و من به

tell them to do that uh but most people think  they need to learn as many words as possible  

آنها نمی‌گویم که این کار را انجام دهند، اما بیشتر مردم فکر می‌کنند باید تا حد امکان کلمات بیشتری را یاد بگیرند،

even though they're they're typically learning  more but not becoming better speakers all right  

حتی با وجود اینکه معمولاً بیشتر یاد می‌گیرند اما سخنرانان بهتری نمی‌شوند.

so you just have to think about what your focus  is you says I'm you and I've been practicing how  

بنابراین شما فقط باید به این فکر کنید که تمرکزتان چیست که می‌گویید من شما هستم و من تمرین می‌کردم چگونه

to speak in English so I joined a Discord server  and at first I said hi where are you from and that  

به انگلیسی صحبت کنم، بنابراین به یک سرور Discord پیوستم و در ابتدا گفتم سلام اهل کجا هستید و که

and so on after one year I got Improvement and I  can't develop future more cuz lack of vocabulary  

و به همین ترتیب بعد از یک سال پیشرفت کردم و نمی‌توانم بیشتر در آینده توسعه دهم به دلیل کمبود واژگان

even though I have learned vocab from school movie  series I know they're meaning but I haven't used  

حتی با وجود اینکه لغات را از مجموعه فیلم‌های مدرسه یاد گرفته‌ام، می‌دانم که معنی دارند، اما استفاده نکرده‌ام

so how how can I improve from here uh you should  watch my video about the the three levels of of  

پس چگونه می‌توانم پیشرفت کنم از اینجا آه، شما باید ویدیوی من را در مورد سه سطح

understanding or the three levels of fluency  so as you're learning vocabulary You Begin by  

درک یا سه سطح تسلط تماشا کنید تا وقتی واژگان را یاد می‌گیرید، با

getting exposure so this just means you're hearing  something even if you don't understand it well and  

قرار گرفتن در معرض شروع می‌کنید. بنابراین این فقط به این معنی است که شما در حال شنیدن چیزی هستید، حتی اگر آن را به خوبی درک نکنید، و

then the next level up from that is awareness  where you recognize the vocabulary and that's  

سپس سطح بعدی از آن آگاهی است، جایی که شما واژگان را تشخیص می‌دهید و

probably where you are and the highest level is  what I call ownership where you really have no  

احتمالاً همان جایی است که هستید و بالاترین سطح چیزی است که من آن را مالکیت می‌نامم. واقعاً

doubt about the vocabulary so to move from one  level to the next you have to destroy any doubt  

در مورد واژگان شکی ندارید، بنابراین برای اینکه از یک سطح به سطح بعدی بروید، باید هر شکی را

that you have about that vocabulary and so even as  you're continuing to learn more words then you're  

که در مورد آن واژگان دارید از بین ببرید و حتی وقتی به یادگیری ادامه می دهید. پس از آن،

probably not actually removing all of the doubt  that you have about those so it could be doubt  

احتمالاً شما در واقع همه شک و تردیدی را که در مورد آن‌ها دارید برطرف نمی‌کنید، بنابراین ممکن است

about the pronunciation or the usage or changing  tenses or something like that but uh in general  

در مورد تلفظ یا استفاده یا تغییر زمان‌ها یا چیزی شبیه به آن شک داشته باشید، اما به طور کلی

a native speaker knows how to use the vocabulary  really well because they just don't have any doubt  

یک زبان مادری می‌داند که چگونه از واژگان استفاده کند. واقعاً خوب است زیرا آنها

about using it and anybody could become a native  speaker and use the vocabulary very well you don't  

در مورد استفاده از آن تردیدی ندارند و هر کسی می تواند یک زبان مادری شود و از واژگان بسیار خوب استفاده کند، شما

have to be born a native because nobody is born  a native you just start learning the same way a  

لازم نیست متولد شوید. بومی چون هیچ‌کس بومی به دنیا نمی‌آید، شما فقط شروع به یادگیری می‌کنید به همان روشی که یک

native does and it just means you're connecting  directly with the language so in order to to  

بومی انجام می‌دهد و این فقط به این معنی است که مستقیماً با زبان ارتباط برقرار می‌کنید تا

get from from where you are to the the fluent  level to use that vocabulary you have you need  

از جایی که هستید به سطح روان برسید و از آن واژگان استفاده کنید. شما نیاز دارید

to eliminate the doubt about that vocabulary all  right so that's what we do on this channel that's  

شک در مورد آن واژگان را کاملاً از بین ببرید بنابراین این همان کاری است که ما در این کانال انجام می دهیم

what we do in fluent for life we really help you  understand the vocabulary very well so you can  

کاری که ما در زندگی روان انجام می دهیم، واقعاً به شما کمک می کنیم واژگان را درک کنید خیلی خوب، بنابراین می‌توانید   از

use it so Tom says dark red and deep red the same  yeah it's basically the say and I like some people  

آن استفاده کنید، بنابراین تام می‌گوید قرمز تیره و قرمز تیره یکسان است بله، اساساً این حرف است و من دوست دارم برخی افراد

might argue about that like if there's a specific  color name or something like that but in general  

ممکن است در مورد آن بحث کنند، مثلاً اگر یک نام رنگ خاص یا چیزی شبیه به آن وجود داشته باشد، اما به طور کلی

people would say oh that's a very like dark  red versus a deep red and I don't think people  

مردم می‌گویند آه این است بسیار شبیه قرمز تیره در مقابل قرمز تیره و من فکر نمی‌کنم مردم

would really argue about that uh Joan says do you  think listening to audio books while reading them  

واقعاً در مورد آن بحث کنند اوه جوآن می‌گوید آیا فکر می‌کنید گوش دادن به کتاب‌های صوتی در حین خواندن آنها

is a good way to get fluency uh if if it helps  you understand better yeah reading audio as I  

خوب است. راه برای به دست آوردن تسلط اگر به شما کمک کند بهتر بفهمید بله، خواندن صدا همانطور که

mentioned before uh it's not about a specific  technique you're doing the point is how quick  

قبلاً ذکر کردم مربوط به یک تکنیک خاص نیست که شما انجام می‌دهید، نکته این است که

can you eliminate the doubt if you're learning  something and you don't understand it then it's  

اگر در حال یادگیری چیزی هستید و یاد می‌گیرید چقدر سریع  می‌توانید شک را برطرف کنید . آن را نفهمید، به

not helping you speak because it doesn't help  you understand so if I learn something and I'm  

شما کمک نمی‌کند صحبت کنید، زیرا به شما کمک نمی‌کند که بفهمید، بنابراین اگر چیزی یاد بگیرم و یاد بگیرم،

I'm thinking I don't really understand what that  means then of course I won't be able to use it in  

فکر می‌کنم واقعاً نمی‌فهمم آن چه معنایی دارد. البته من نمی‌توانم از آن در

a conversation I might say it anyway but I won't  feel very confident and I might be nervous about  

مکالمه استفاده کنم، به هر حال ممکن است آن را بگویم، اما خیلی احساس اعتماد به نفس نمی‌کنم و ممکن است نگران باشم که

uh like this happened to me uh I don't know I'm  sure it's happened to me many times but uh I  

این اتفاق برای من افتاده است، نمی‌دانم مطمئن هستم که این اتفاق افتاده است. بارها برای من اما به

remember talking to a parent when I was many  years ago teacher in a classroom and I think  

یاد می‌آورم که سال‌ها پیش در کلاسی که معلم بودم با یکی از والدین صحبت می‌کردم و فکر می‌کردم که

I said like I was like hide yourself like like  hide because like your your child is coming and  

گفتم مثل این است که خودت را پنهان کن، مثل پنهان شدن، چون مثل فرزندت است. آمد و

she had been crying during the day and we calmed  her down so these when I was teaching very little  

او در طول روز گریه می کرد و ما او را آرام کردیم، بنابراین وقتی به بچه های خیلی کوچکی آموزش می دادم که

kids who were uh being away from their parents  you know they they start crying when they get  

دور از والدینشان بودند، می دانید که وقتی وارد مدرسه می شوند شروع به گریه می کنند

into school because they're away from Mom or Dad  or whatever um and so I was uh I was telling her  

زیرا از مادر یا مادر دور هستند یا بابا یا هر چیز دیگری و بنابراین من داشتم به او می‌گفتم

like oh please hide but I thought I had used it  incorrectly after I said it and and like another  

اوه، لطفاً پنهان شو، اما فکر کردم بعد از اینکه آن را گفتم و مثل دفعه‌ای دیگر، اشتباه استفاده کرده‌ام.

time I I thought like I was like oh no like uh  I said I thought I said like your child is not  

فکر کردم مثل اوه نه مثل آه گفتم فکر کردم گفتم مثل اینکه بچه شما

smart but I I had not said that but I in in the  moment I was like oh no I thought I I thought I  

باهوش نیست اما من این را نگفته بودم اما در لحظه ای که اوه نه فکر کردم فکر کردم

said the wrong thing because I had doubt about  it I actually had used it correctly uh but those  

اشتباه گفتم       در مورد آن شک دارم من واقعاً از آن درست استفاده کرده بودم، اما اینها

are the kinds of things that happen when you  have doubt so either you will you will speak  

چیزهایی هستند که وقتی شک دارید اتفاق می‌افتند، بنابراین یا می‌خواهید

uh well because you eliminate the doubt or you  will have worries either during the conversation  

خوب صحبت کنید، زیرا شک را از بین می‌برید یا نگرانی‌هایی در طول این مدت خواهید داشت. مکالمه

or after the conversation like ah did I say the  wrong thing oh no like now now I'm worried about  

یا بعد از مکالمه مثل آه، اشتباه گفتم آه نه مثل الان، من نگران

that and people will think ah I should have said  this or other things like that so people will  

این هستم و مردم فکر می کنند آه باید این یا چیزهای دیگر را می گفتم، بنابراین مردم

continue worrying even after the conversation is  finished so if you don't want to deal with that  

حتی پس از پایان مکالمه به نگرانی ادامه می دهند. به پایان رسید، بنابراین اگر نمی‌خواهید با آن مقابله کنید

just eliminate the doubt spend more time learning  so you eliminate the doubt about conversations  

فقط شک را از بین ببرید، زمان بیشتری را صرف یادگیری کنید تا شک در مورد مکالمات   یا واژگان را از بین ببرید

or vocabulary whatever and then you can enjoy  conversations that's the whole point all right  

و سپس می‌توانید از مکالمات لذت ببرید. همه چیز درست است

Le says what uh would be very hard understand  somebody talking in a spray and prey method and  

لی می‌گوید خیلی سخت است که بفهمم کسی به روش اسپری و طعمه صحبت می‌کند و

yeah so it like that obviously that applies in the  same way so if someone else is just kind of saying  

بله، پس واضح است که به همین صورت صدق می‌کند، بنابراین اگر شخص دیگری فقط به نوعی

words and I I understand maybe the general meaning  they're saying but their vocabulary or grammar is  

حرف می‌زند و من می‌فهمم شاید معنی کلی آنها می گویند، اما واژگان یا دستور زبان آنها

just really bad then yes it's more difficult I'm  I'm very good at understanding now because I get  

خیلی بد است، بله، مشکل تر است، من اکنون در درک آن بسیار خوب هستم، زیرا می فهمم

lots of examples of of people speaking in ways  that that just aren't obviously aren't correct  

مثال‌های زیادی از افرادی که به روش‌هایی صحبت می‌کنند که به وضوح درست نیستند،

like as I read these comments some of them I have  to process it a little bit because they're saying  

مانند وقتی این نظرات را می‌خوانم، برخی از آنها را مجبور می‌کنم کمی آن را پردازش کنم، زیرا آنها

things that are uh like there will be some  Advanced vocabulary but also some basic  

چیزهایی می‌گویند که ظاهراً وجود خواهد داشت. برخی از واژگان پیشرفته اما همچنین برخی از

grammar errors and so I'm trying to think okay  what is this person really mean and then usually  

اشتباهات گرامری اساسی و بنابراین سعی می‌کنم خوب فکر کنم منظور این شخص واقعاً چیست و سپس معمولاً از

I ask people if I don't if I don't understand so  Alberto says how can I improve my English go back  

مردم می‌پرسم که آیا این کار را نمی‌کنم اگر نمی‌فهمم، آلبرتو می‌گوید چگونه می‌توانم انگلیسی خود را بهبود بخشم، برگرد

and watch this video again uh akan says so what  do you do when you forget a world while speaking  

و دوباره این ویدیو را تماشا کن، آکان می‌گوید پس وقتی یک دنیا را در حین صحبت کردن به زبان انگلیسی فراموش می‌کنی، چه کار می‌کنی،

English yes so as I explained earlier the point  is when you're in a conversation there are usually  

بله، همانطور که قبلاً توضیح دادم، نکته زمانی است که شما در یک مکالمه معمولاً

other ways that you already know where you can say  something so if I'm in a conv ation and I forget a  

راه‌های دیگری وجود دارد که از قبل می‌دانید کجا می‌توانید چیزی بگویید، بنابراین اگر در یک گفتگو هستم و کلمه‌ای را فراموش کردم،

word I can think like okay I don't remember that  word but instead of panicking and just freezing  

می‌توانم فکر کنم خوب است، آن کلمه را به خاطر نمی‌آورم، اما به جای اینکه وحشت کنم و فقط یخ بزنم

and not saying anything I can usually Express that  in a different way and the reason I'm able to do  

و چیزی نگویم، معمولاً می‌توانم آن را به روشی متفاوت بیان کنم و دلیلی که می‌توانم

that is because of how I learned vocabulary so  we take usually some kind of situation as we're  

این کار را انجام دهم به این دلیل است که چگونه واژگان را یاد گرفتم، بنابراین معمولاً وقتی در حال

learning we're getting lots of different examples  of that and uh that's what prepares me in a  

یادگیری هستیم، موقعیت‌هایی را در نظر می‌گیریم. نمونه‌های مختلف زیادی از آن دریافت می‌کنم و این چیزی است که من را در یک

conversation to be able to respond so you probably  know those things already but most people usually  

مکالمه آماده می‌کند تا بتوانم پاسخ بدهم، بنابراین احتمالاً آن چیزها را قبلاً می‌دانید، اما اکثر مردم معمولاً

are they're they're they're committed to one  way of saying something usually because they're  

همینطور هستند. آنها معمولاً به یک روش برای گفتن چیزی متعهد هستند زیرا

learning through translations but if you take  a moment like if you give me any kind of phrase  

از طریق ترجمه یاد می‌گیرند، اما اگر یک لحظه وقت بگذارید، مثلاً اگر هر نوع عبارتی را به من بدهید،

here I will give you a different way to say  that I could give you 10 different ways to  

در اینجا روش دیگری به شما می‌دهم که می‌توانم 10 مورد متفاوت را به شما ارائه دهم. روش‌هایی برای

say most things and so that's another thing you  practice as you get these different examples so  

گفتن بیشتر چیزها و این چیز دیگری است که هنگام دریافت این مثال‌های مختلف تمرین می‌کنید، به طوری که می‌شنوید

you hear oh like a person could order food and  there are lots of different ways I could order  

مثل اینکه شخصی می‌تواند غذا سفارش دهد و راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانم سفارش دهم.

that all right so if I go let's say I'm at a bar  and I I want want to I don't know order a beer or  

فرض کنید من در یک بار هستم و می‌خواهم نمی‌دانم یک آبجو سفارش دهم یا

something I I could say like may I have a beer  or could I get a beer or I'd like a beer or one  

چیزی که می‌توانم بگویم مثلاً می‌توانم یک آبجو بخورم یا می‌توانم یک آبجو بگیرم یا یک آبجو یا یک

beer please okay so those are four different  ways of saying the same thing and that's all  

آبجو می‌خواهم، لطفاً باشه بنابراین، آن‌ها چهار راه مختلف برای گفتن یک چیز هستند و همه آن‌ها

with basic vocabulary that most people know so  instead of going from a textbook where it tells  

با واژگان پایه‌ای است که بیشتر مردم آن را می‌دانند، به جای رفتن از کتاب درسی که به

you one way to say something you think about the  situation and even if it's not perfect you can  

شما می‌گوید یک راه برای گفتن چیزی که دارید. به موقعیت فکر کنید و حتی اگر عالی نباشد، می‌توانید

still usually Express something uh in a like in  in very very way like various ways or whatever  

هنوز هم معمولاً چیزی را به شکلی شبیه به روش‌های مختلف یا هر چیز دیگری بیان کنید.

all right so uh part of the part of the ability to  to not get stuck is remembering that you already  

از قبل

have different ways of saying things okay so you  already know them and instead of getting stuck or  

راه‌های مختلفی برای گفتن چیزها دارید، بنابراین از قبل آنها را می‌شناسید و به جای اینکه گیر بیفتید یا

getting panicked then you think wait a minute like  what am I really trying to say I just want a beer  

وحشت کنید، فکر می‌کنید یک دقیقه صبر کنید، مثلاً چیزی که واقعاً می‌خواهم بگویم من فقط می‌خواهم آبجو

so I could just say one beer very simple I go to  the I go to a counter my English is not very good  

بنابراین می‌توانم بگویم یک آبجو خیلی ساده می‌روم  می‌روم به سراغ پیشخوان می‌روم انگلیسی من خیلی خوب نیست

oh one beer then I remember oh please or one beer  thank you you know I I could express that even if  

اوه یک آبجو سپس یادم می‌آید آه لطفاً یا یک آبجو متشکرم می‌دانید می‌توانم بیان کنم حتی اگر

I'm not saying it perfectly but the point is I'm  not getting stuck all right so I call this moving  

نباشم کاملاً می‌گویم، اما نکته اینجاست که من به خوبی گیر نمی‌کنم، بنابراین من این حرکت را

like water where you're able to just continue  speaking and that's that's what's going to stop  

مانند آب می‌نامم که در آن شما می‌توانید فقط به صحبت کردن ادامه دهید و این چیزی است که متوقف می‌شود.

you from getting stuck all right so part of it  is in the conversation where you uh remembering  

شما از اینکه کاملاً گیر کرده اید، بخشی از آن در مکالمه است که در آن به یاد می آورید

that there are that there always are going to be  different ways to express something all right so  

اینکه همیشه راه های مختلفی برای بیان چیزی وجود دارد که خوب باشد، بنابراین

there's never just one uh and you really want to  think okay if there if there are more than one  

هرگز فقط یک آه وجود ندارد و واقعاً می خواهید فکر کنید خوب است اگر وجود داشته باشد. اگر بیش از یک   وجود داشته باشد،

so if I have many ways of saying something then  huh I bet I could probably think even something  

بنابراین اگر راه‌های زیادی برای گفتن چیزی داشته باشم، شرط می‌بندم که احتمالاً می‌توانم حتی به یک چیز اساسی فکر کنم

basic just to continue speaking all right  so it's possible to do that but it becomes  

فقط به صحبت کردن خوب ادامه دهم پس ممکن است این کار را انجام دهم، اما

much easier if you learn the right way by getting  lots of examples of different native speaking all

اگر روش صحیح را با مثال‌های فراوانی از زبان مادری متفاوت یاد بگیرید، بسیار آسان‌تر می‌شود

right and let's see R2 says hi and and K hello  from Japan Robson says in your opinion what's  

و بیایید ببینیم R2 سلام می‌گوید و K hello از ژاپن رابسون می‌گوید به نظر شما

the difference between confidence and fluent  well like fluent fluent is the ability to do  

تفاوت بین اعتماد به نفس و مسلط چیست به خوبی مانند مسلط روان توانایی انجام

something without without thinking about  it and confident just means it's it's like  

کاری بدون فکر کردن به آن و با اعتماد به نفس فقط به این معنی است که

how you feel about something so your you could  you could actually you could take a confident  

احساس شما نسبت به چیزی است تا بتوانید واقعاً بتوانید شما می‌توانید فردی با اعتماد به نفس انتخاب کنید،

person but they they're not necessarily  fluid like like I like I could meet people  

اما آنها لزوماً روان نیستند، مثل من دوست دارم می‌توانم با افرادی ملاقات کنم

who speak really badly they're not speaking  fluently at all but they still feel confident  

که خیلی بد صحبت می‌کنند، آنها اصلاً روان صحبت نمی‌کنند، اما هنوز هم احساس اعتماد به نفس دارند.

you know some people just have maybe a natural  confidence like that and they don't care about  

این و آنها به

making mistakes so they they are two different  things and and the point is generally if you  

اشتباه کردن اهمیتی نمی‌دهند، بنابراین آنها دو چیز متفاوت هستند و نکته کلی این است که اگر

understand something well you are developing  fluency and you should feel more confident  

چیزی را خوب درک کنید، در حال توسعه تسلط و تسلط هستید. شما باید همزمان احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید،

at the same time but that's why I talk about  confidence and fluency uh a as they're they're  

اما به همین دلیل است که من در مورد اعتماد و تسلط صحبت می کنم، چون آنها به

connected but it's still two different things  okay so you could have one without the other  

هم متصل هستند، اما هنوز دو چیز متفاوت است، بنابراین شما می توانید یکی را بدون دیگری داشته باشید.

and I mean even still you could have someone  who is actually very fluent but they still  

کسی را داشته باشید که واقعاً خیلی مسلط است اما هنوز هم

feel nervous for whatever reason that even could  be a psychological thing that has nothing to do  

به هر دلیلی احساس عصبی می کند که حتی می تواند یک چیز روانشناختی باشد که ربطی

with the language so you could have one without  the other natural high teacher when is your live  

به زبان ندارد، بنابراین شما می توانید آن را داشته باشید. بدون معلم عالی طبیعی دیگر، زمان زنده    شما چه زمانی است،

time please tell me to follow uh these aren't at  specific uh schedule times and and sometimes they  

لطفاً به من بگویید که اینها را در زمان‌های برنامه مشخصی نیست و گاهی اوقات

might not be available but typically Mondays and  Thursdays Japan time in the morning uh Shan good  

ممکن است در دسترس نباشند، اما معمولاً دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها به وقت ژاپن در صبح اوه شان بخیر

morning Drew I'm wondering about the meaning and  form of words do thanks for explaining and thanks  

صبح درو آی من در مورد معنی و شکل کلمات متعجبم ممنون برای توضیح دادن و متشکرم

for the explanation mean the same thing yep  those are both fine uh and again try to think  

برای توضیح همین معنی است، بله، هر دو خوب هستند و دوباره سعی کنید

about vocabulary for particular situations so you  might have like thanks for coming or thank you  

در مورد آن فکر کنید   واژگان برای موقعیت‌های خاص، بنابراین شما ممکن است مانند تشکر از حضورتان یا تشکر

for coming I could say both of those and and they  would both mean the same thing in that situation  

از حضورتان را داشته باشید، می‌توانم هر دوی اینها را بگویم و هر دو در آن موقعیت معنی یکسانی دارند

and so that's why it's important when we think  about rules we connect vocabulary with situations  

و به همین دلیل است که وقتی به قوانینی فکر می‌کنیم که واژگان را با آنها مرتبط می‌کنیم، مهم است. موقعیت‌ها

but we also remember maybe the vocabulary might  mean something different in a different situation  

اما ما همچنین به خاطر می‌آوریم که شاید واژگان ممکن است معنای متفاوتی در موقعیت‌های متفاوت داشته باشد

okay so I learned that bark the word bark means  the skin of a tree bark but then I also remember  

بسیار خوب، بنابراین من یاد گرفتم که پوست کلمه پوست به معنای پوست درخت است. پارس کردن، اما همچنین یادم می‌آید که

bark is also the sound a dog makes so if somebody  asks me what does bark mean I say well it depends  

پارس کردن صدایی است که سگ تولید می‌کند، بنابراین اگر کسی از من بپرسد که پارس یعنی چه

on the situation because it could mean one thing  in this situation and it could mean uh something  

else in a different situation all right so in  whenever you here and this is another good reason  

وضعیت خیلی خوب است، هر وقت اینجا هستید و این یک دلیل خوب دیگر است

to get lots of examples of different natives  in the same situation so just for an example  

برای به دست آوردن نمونه‌های زیادی از بومیان مختلف در یک موقعیت، بنابراین فقط برای مثال

this you can watch my espresso video so I made a  video about uh different natives making espresso  

این می‌توانید ویدیوی اسپرسوی من را تماشا کنید. بنابراین من یک ویدیو در مورد مردم بومی مختلف تهیه کردم که اسپرسو درست می‌کنند

and so you can hear how different people Express  those same things going through those same steps  

و شما می‌توانید بشنوید که چگونه افراد مختلف همان چیزها را در همان مراحل بیان می‌کنند،

but they all say it a little bit differently and  so it's just giving you more proof that there's  

اما همه آن‌ها آن را کمی متفاوت می‌گویند و بنابراین این فقط به شما شواهد بیشتری می‌دهد که

many ways or there are many ways to express  something so that's a good question uh and if  

راه‌های زیادی وجود دارد یا راه‌های زیادی برای بیان چیزی وجود دارد، بنابراین سؤال خوبی است، و اگر می‌شنوید که

you do hear multiple people saying different  things then then it's it's fine to say both  

چندین نفر چیزهای مختلفی می‌گویند، پس بهتر است هر دو

of those and you think oh okay I could say this  or I could say this I could say this other thing  

مورد را بگویید و فکر می‌کنی اوه باشه، می‌توانم این را بگویم یا می‌توانم این را بگویم، می‌توانم این چیز دیگری را بگویم

uh let's see oops I believe the correct sense is  thanks for explaining something well you can just  

اوه بیایید ببینیم اوه، فکر می‌کنم معنای صحیح این است متشکرم برای توضیح خوب چیزی، شما فقط   می‌توانید

say thanks for explaining or thanks for thanks  for the explanation so if I say something if I  

بگویید متشکرم برای توضیح یا متشکرم برای توضیح، بنابراین اگر من چیزی می‌گویم اگر

explain something you can say oh thanks or thanks  for explaining that or thanks for the explanation  

چیزی را توضیح دهم، می‌توانید بگویید آه، متشکرم یا متشکرم برای توضیح آن یا متشکرم برای توضیح

or thanks for explaining you know whatever you  could be more specific thanks for explaining  

یا متشکرم برای توضیح دادن، می‌دانید هر چیزی که می‌توانید بیشتر باشد با تشکر ویژه برای توضیح

that grammar point to me all right so again there  are different ways of expressing things we could  

این نکته گرامری برای من خیلی خوب است، بنابراین روش‌های مختلفی برای بیان چیزهایی وجود دارد که می‌توانیم با

get more detailed or less specific so less  detailed but the the the point here is about  

جزئیات بیشتر یا کمتر دقیق‌تر شویم، اما نکته اینجا در مورد

fluency and continuing to speak without getting  stuck all right so as you get more examples you  

تسلط و تداوم صحبت کردن است بدون اینکه گیر بیفتیم. با دریافت مثال‌های بیشتر،

get good practice with hearing different ways  that natives would Express themselves in the same  

تمرین خوبی با شنیدن راه‌های مختلف انجام می‌دهید که بومی‌ها خود را در موقعیت مشابه بیان می‌کنند،

situation all right so just like those examples  good question uh wi Wizzle is that wizzly or  

بنابراین درست مانند آن نمونه‌ها، سؤال خوب Wizzle است. که wizzly یا

wisely let me me know what that is uh I downloaded  Frederick but I can't use it let me know if there  

عاقلانه به من اجازه می دهد بدانم چه چیزی است اوه من دانلود کردم Frederick اما نمی توانم از آن استفاده کنم به من اطلاع دهید اگر

any video tutorial on how it works I'm not able  to move forward when using it uh typically when  

آموزش ویدیویی در مورد نحوه عملکرد آن وجود دارد من نمی توانم هنگام استفاده از آن به جلو حرکت کنم. معمولاً وقتی

people are starting with Frederick you should see  like a little swirly icon and and the Frederick  

مردم با شروع با فردریک، باید مانند یک نماد چرخشی کوچک ببینید و

hand is pointing so if you're in the tutorial  section at the very beginning so for anyone else  

دست فردریک نشان می‌دهد، بنابراین اگر در بخش آموزش هستید در برای هر کس دیگری

uh who's curious this is our uh pronunciation  and listening app so it's in the link in the  

که کنجکاو است، این برنامه تلفظ و گوش دادن ما است، بنابراین در پیوند در

description below this video called Frederick uh  on both app stores but the way it works is it's  

توضیحات زیر این ویدیو به نام Frederick uh در هر دو فروشگاه برنامه وجود دارد، اما روش کار این است که به

allowing you to compare different sounds so you  can listen to things like uh had the example up  

شما امکان می دهد صداهای مختلف را با هم مقایسه کنید تا بتوانید صداهای مختلف را با هم مقایسه کنید. می‌توانید به مواردی مانند مثال در

here like ran and Rain um but when you first start  the game the point is to help you understand it  

اینجا مانند ran و Rain um گوش دهید، اما وقتی برای اولین بار بازی را شروع می‌کنید، نکته این است که به شما کمک کند بفهمید

all in English without giving you explanations  or some kind of uh spoken or written tutorial  

همه‌اش به زبان انگلیسی بدون ارائه توضیحات یا نوعی آموزش گفتاری یا نوشتاری

in your native language so we're just trying to  show you through the app and how it works but when  

به زبان مادری شما، بنابراین ما فقط سعی می‌کنیم از طریق برنامه و نحوه کارکرد آن به شما نشان دهیم، اما وقتی

you when you see those little circle things just  tap in that so it's leading you through a a small  

شما وقتی آن چیزهای دایره‌ای کوچک را می‌بینید، فقط روی آن ضربه بزنید. بنابراین، شما را از طریق یک آموزش کوچک راهنمایی می کند

tutorial uh if that's where you're you're getting  stuff but you can also send us an email at info@  

، اگر در آنجا هستید، چیزهایی را دریافت می کنید، اما همچنین می توانید در صورت داشتن ایمیل به آدرس info@   English anyone.com برای ما ایمیل ارسال کنید.

English anyone.com if you have any questions about  that Joan says uh wow it's been nearly half an  

هر سوالی در مورد که جوآن می‌گوید اوه وای تقریباً نیم

hour since I've been listening to you it's really  helpful thank you for uh for your honesty I have  

ساعت است که به شما گوش نمی‌دهم واقعا مفید است از صداقت شما متشکرم

listened to many people but all was not real info  yeah there there's usually some kind of value you  

به افراد زیادی گوش دادم اما همه اطلاعات واقعی نبودند بله معمولاً نوعی وجود دارد ارزشی را که

can get from people but again it's if it's not  helpful for you if it's not eliminating doubt  

می‌توانید از مردم دریافت کنید، اما باز هم اگر برای شما مفید نباشد، اگر شک و تردید را از بین نبرید،

then I wouldn't waste my time with it but I'm  glad you're enjoying this and hopefully uh you're  

پس من ارزشم را هدر نمی‌دهم. وقت گذاشتم، اما خوشحالم که از این کار لذت می برید و امیدوارم در حال

improving and since you are click the like button  and tell other people to come listen as well all  

پیشرفت هستید و از آنجایی که روی دکمه لایک کلیک می کنید و به افراد دیگر بگویید که بیایند گوش کنند.

right Alan says I'm not sure of the color of your  shirt is that light pink or light purple thank uh  

درست است آلن می گوید من از رنگ آن مطمئن نیستم. پیراهن شما صورتی روشن یا بنفش روشن است،

uh thank you drew for explaining it is I don't  know I think it's supposed to be a light purple  

متشکرم، متشکرم که برای توضیح آن کشیدید، نمی دانم، فکر می کنم قرار است نور باشد بنفش

I guess it's not pink but maybe the the color is  like different but if you look at it next to the  

حدس می‌زنم صورتی نباشد، اما شاید رنگ آن متفاوت باشد، اما اگر در کنار  قرمز به آن نگاه کنید، این

red it's a it's I guess it could kind of look a  little pinkish I suppose but uh it's supposed to  

رنگ است، فکر می‌کنم ممکن است کمی صورتی به نظر برسد، اما اوه، قرار است

be light purple I think like a very light lavender  I guess uh let's see dto says how much time need  

بنفش روشن باشد. یک اسطوخودوس بسیار سبک حدس می‌زنم بیایید ببینیم dto می‌گوید چقدر زمان لازم است

to be fluent in a word well it could be it could  be like that like if you if you go back and watch  

برای تسلط به یک کلمه خوب ممکن است همینطور باشد اگر به عقب برگردید و

the beginning of this video uh I I share my  little super story about how quickly you can  

شروع این ویدیو را تماشا کنید اوه من داستان فوق العاده کوچکم را در مورد اینکه چقدر سریع می توانید

get fluent in something but the the the pre the  the the question is how quickly can you eliminate  

به چیزی مسلط شوید به اشتراک می گذارم اما سوال این است که قبل از آن چقدر سریع می‌توانید این شک را از بین ببرید

the doubt that's what it means when you're talking  about how quickly can you get fluent in something  

وقتی در حال صحبت کردن درباره این است که چقدر سریع می‌توانید در چیزی مسلط شوید

and so if you listen to many good examples  and you hear them one after the other then  

و بنابراین اگر به مثال‌های خوب زیادی گوش دهید و آنها را یکی پس از دیگری بشنوید،

you understand something quickly and you become  fluent in that thing very quickly all right so  

شما چیزی را به سرعت می‌فهمید و خیلی سریع به آن چیز مسلط می‌شوید، بنابراین

you you might maybe need to hear it a few times  to remember it more but some people like they  

شاید لازم باشد آن را چند بار بشنوید تا آن را بیشتر به خاطر بسپارید، اما برخی از افراد آن‌ها را دوست دارند،

just get a good example that helps them understand  something very quickly and then they are fluent in  

فقط یک مثال خوب دریافت می‌کنند که به آنها کمک می‌کند خیلی سریع چیزی را بفهمند و سپس آنها به آن مسلط هستند

that and they never forget it all right so for  a particular word it could be one minute or less  

و هرگز آن را به درستی فراموش نمی کنند، بنابراین برای یک کلمه خاص ممکن است یک دقیقه یا کمتر باشد.

all right you can understand something very  quickly like if I have uh these two markers  

خیلی خوب می توانید چیزی را خیلی سریع بفهمید، مثلاً اگر من این دو نشانگر را

over here and I'm going to compare them so one  of these this is fall down the phrasal verb fall  

در اینجا داشته باشم و من آنها را با هم مقایسه می‌کنم تا یکی از این‌ها سقوط کردن از فعل عبارتی fall

down so you see how it's moving straight down like  that and this one is fall over fall over fall over  

down باشد، بنابراین می‌بینید که چگونه مستقیماً به سمت پایین حرکت می‌کند و این یکی سقوط بیش از سقوط است

so just seeing these different examples you think  oh okay I get it like when you fall down you're  

بنابراین فقط با دیدن این مثال‌های مختلف فکر می‌کنید اوه، باشه متوجه می شوم که وقتی زمین می خوری،

moving straight down and fall over is going to the  side like that okay all right right let's see and  

مستقیم به سمت پایین حرکت می کنی و به سمت پایین می افتی، خیلی خب، ببینیم و

aan says got to rewatch this video later I'm also  watching the Olympics all right well enjoy uh and  

ان می گوید باید دوباره این ویدیو را تماشا کنم بعداً من هم دارم به خوبی المپیک را تماشا می‌کنم و لذت می‌برم و از

a new word yes so new word that's that's the same  thing so you want to get many examples or continue  

یک کلمه جدید بله، خیلی کلمه جدید همین است، بنابراین شما می‌خواهید مثال‌های زیادی بگیرید یا به

getting examples of something until you have  no doubt about the understanding all right Joan  

گرفتن مثال‌هایی از چیزی ادامه دهید تا زمانی که شکی در درک درستی نداشته باشید جوآن

says sorry about asking this question might not  be relevant how can I improve my writing skills  

می‌گوید متأسفم بابت پرسیدن این سؤال ممکن است مرتبط نباشد چگونه می‌توانم مهارت‌های نوشتاری خود را بهبود بخشم

or just write more so find writing that's good  and copy it physically write it by hand person  

یا فقط بیشتر بنویسم، بنابراین نوشته‌ای که خوب است را پیدا کنم و آن را به صورت فیزیکی کپی کنم و با دست بنویسم شخص

says hi draw I know people confuse that though  hi are you I was a long time waiting last week  

می‌گوید سلام قرعه‌کشی می‌دانم که مردم گیج می‌شوند که اگرچه سلام تو، من هفته گذشته مدت زیادی منتظر بودم

what happened couldn't see a live lesson uh well  I was not here there you goad says uh or um Amed  

اتفاقی که افتاد، نتوانستم یک درس زنده ببینم اوه خوب من اینجا نبودم شما می‌گویید اوه یا ام آمد   می‌گوید

says the lightness held in yeah you could say that  and Russen says I'm getting better in English with  

سبکی در بله می‌توانید این را بگویید و راسن می‌گوید من در انگلیسی با

you thanks a lot for your job glad to hear it yeah  so hopefully you are understanding the language  

شما بسیار متشکرم از شغل شما خوشحالم که آن را می‌شنوم، بله، بنابراین امیدوارم که زبان را

better as as you understand it better and and you  feel more confident because you get more examples  

بهتر می‌فهمید   همانطور که آن را بهتر می‌فهمید و اعتماد به‌نفس‌تری پیدا می‌کنید، زیرا نمونه‌های بیشتری

of it all right so don't just learn with me like  what we do in fluent for life you get me but you  

از آن به دست می‌آورید، بنابراین فقط با من یاد نگیرید مانند کارهایی که ما در طول زندگی انجام می‌دهیم مسلط به من می‌شوید، بلکه به

also get I don't know like a hundred different  native speakers that you're also learning with  

من هم می‌رسید. صدها سخنران بومی مختلف که شما همچنین با

that are helping you understand the language  better they're giving you different examples of  

آنها یاد می‌گیرید   که به شما کمک می‌کنند زبان را بهتر بفهمید  آنها مثال‌های مختلفی از

pronunciation different ways of saying things all  of these things are trying to simulate learning  

تلفظ روش‌های مختلف بیان چیزهایی را به شما می‌دهند. یادگیری

like a native but you're learning it faster  okay instead of spending years trying to do  

مانند یک بومی، اما شما آن را سریع‌تر یاد می‌گیرید  بسیار خوب به جای اینکه سال‌ها تلاش کنید

this the same way a native does we've taken it  made it very very efficient so you're learning  

این کار را به همان روشی که یک بومی انجام می‌دهیم انجام می‌دهیم، بسیار کارآمد کرده است، بنابراین

things incredibly quickly and that's how you  can get fluent so fast so it doesn't take a  

چیزها را به‌طور باورنکردنی سریع یاد می‌گیرید و اینگونه  می‌توانید مسلط خیلی سریع است، بنابراین

lot of time to get fluent just like I I gave that  example about learning the word super so there was  

زمان زیادی برای مسلط شدن نمی‌گیرد، درست مثل من مثالی را در مورد یادگیری کلمه فوق‌العاده زدم، بنابراین

maybe five years in between when I first heard  the word and when I really understood the word  

زمانی که برای اولین بار این کار را انجام دادم، شاید پنج سال فاصله بود. کلمه را شنیدم و وقتی واقعاً کلمه را فهمیدم

but it could have been much faster all right so a  good teacher knows how to give you those examples  

اما می‌توانست خیلی سریع‌تر باشد، بنابراین یک معلم خوب می‌داند چگونه آن مثال‌ها را

quickly and knows how to make the language  understandable quickly so you get flu faster  

سریع برای شما بیان کند و می‌داند چگونه زبان را سریعتر قابل درک کند تا سریع‌تر آنفولانزا می‌شوید

so it's not about how much time do you need it's  how quickly can you get the examples all right all  

بنابراین مهم نیست که چگونه به زمان زیادی نیاز دارید، این است که با چه سرعتی می‌توانید نمونه‌ها را درست به دست آورید،

right uh let's see here I think we almost might  be done but again uh glad you're enjoying this if  

بیایید اینجا را ببینیم، فکر می‌کنم تقریباً ممکن است کارمان تمام شود، اما دوباره خوشحالم که از این کار لذت می‌برید اگر

you are do click the like button and share the  video uh Finn says what the difference between  

دارید روی دکمه پسندیدن کلیک کنید و  ویدیو را به اشتراک بگذارید، اوه فین می‌گوید تفاوت بین

misadventure and Misfortune well a misadventure  typically is actually some kind of event that  

misadventure و Misfortune خوب یک اتفاق ناگوار معمولاً نوعی رویداد است که

you're you know it's like some maybe it could  be one thing or a series series of things that  

شما می‌دانید که ممکن است یک چیز یا یک سریال باشد. مجموعه‌ای از چیزهایی که

happens to you that are that are bad which might  be uh unfortunate for you but something which is  

برای شما اتفاق می‌افتد، بد هستند که ممکن است برای شما ناگوار باشد، اما چیزی که

like like Misfortune is like like I do something  I happen to be at the wrong place at the wrong  

مثل بدبختی است، مثل این است که من کاری انجام می‌دهم اتفاقاً در زمان نامناسبی در مکان اشتباهی قرار گرفتم

time or something like I just I didn't it was like  not fortunate for me all right so a misadventure  

یا چیزی شبیه به اینکه من این کار را نکردم، برای من خوش شانس نبود، بنابراین یک حادثه ناگوار

typically like it's like it might be a whole story  of something happening but Misfortune is you know  

معمولاً مثل این است که ممکن است یک داستان کامل از اتفاقی باشد، اما بدبختی تویی بدانید

it's just something unfortunate that happens to  me agin says I always hear people speaks of the  

این فقط یک اتفاق ناخوشایند است که برای من اتفاق می افتد دوباره می گوید من همیشه می شنوم که مردم درباره مزایای شک صحبت می کنند و

benefit of the doubt explain that phrase so  to give someone the benefit of the doubt it  

آن عبارت را توضیح می دهند تا به کسی منفعت شک را بدهم

means like when when someone might have or they're  trying to explain something like my daughter says  

مانند زمانی که کسی ممکن است داشته باشد یا می خواهد چیزی را توضیح دهد که دخترم می گوید

I don't know what's a good example like I just  saw an alien uh outside the house so if she says  

نمی دانم چه مثال خوبی است مثلاً یک موجود بیگانه را بیرون از خانه دیدم، بنابراین اگر او

something like that I I probably won't believe  her but like maybe I'll give her the benefit of  

چنین چیزی بگوید، احتمالاً باور نمی کنم او اما شاید من به او مزیت

the doubt so I'll I'll kind of like even though  I I have doubt but I'm I'm just saying okay well  

شک را بدهم، بنابراین یک جورهایی دوست خواهم داشت، حتی اگر شک دارم، اما فقط می‌گویم خوب است

we'll we'll try listening to her for a little bit  or we'll examine this and see what happens that's  

ما خواهیم کرد سعی کنید کمی به او گوش کنید یا ما این را بررسی خواهیم کرد و خواهیم دید که چه اتفاقی می‌افتد که   برای

to give someone the benefit of the doubt so again  like rather than thinking about the vocabulary  

کسی از شک و تردید بهره می‌برد، پس دوباره به جای فکر کردن به واژگان  به

think about when people use these things all  right so if someone says something to me and I  

این فکر کنید که مردم چه زمانی از این چیزها استفاده می‌کنند تا اگر کسی چیزی می‌گوید برای من و من

don't really believe them but I'm not just I'm not  like rejecting it immediately I'll say Okay U I'll  

واقعاً آنها را باور نمی کنم، اما من فقط دوست ندارم بلافاصله آن را رد کنم، می گویم بسیار خوب، من به

give you the benefit of the doubt where maybe  like I kind of doubt something but I will let  

شما کمک خواهم کرد که در کجا شک کنید. شاید مثل اینکه من به چیزی شک دارم، اما به شما اجازه می‌دهم به

you continue explaining it all right the benefit  of the doubt and get more examples of that like  

توضیح آن ادامه دهید و مثال‌های بیشتری از این مورد را دریافت کنید.

don't just hear me explain it find more examples  of some like people are you know getting the  

benefit of the doubt of something like if you use  uh ug.com you can say like benefit of the doubt  

در مورد شک چیزی مانند اگر از uh ug.com استفاده می‌کنید، می‌توانید بگویید مانند فایده شک

if you search for that you can find other people  using that and then pay attention to the situation  

اگر آن را جستجو کنید می‌توانید افراد دیگری را پیدا کنید  که از آن استفاده می‌کنند و سپس به وضعیت

when people are using that so you can connect  the situation with the vocabulary uh laa de afo

زمانی که افراد از آن استفاده می‌کنند توجه کنید، بنابراین شما می‌توانم وضعیت را با واژگان uh laa de afo

escar escara if I'm pronouncing that correctly  probably not you should write a book about  

escar escara مرتبط کنم، اگر به درستی تلفظ می‌کنم، احتمالاً نه، شما باید کتابی در مورد

overcoming fear in general uh yeah I guess  I don't know I'm sure like other people have  

غلبه بر ترس به طور کلی بنویسید، بله، حدس می‌زنم نمی‌دانم مطمئن هستم مانند دیگران

have covered that uh but you you'll notice like  in in general like people do have a that's kind  

این را پوشش دادم، اما شما متوجه خواهید شد که به طور کلی، مثل اینکه مردم این

of the the Deep thing about people not taking  action for anything it doesn't matter if it's  

موضوع را دارند که در مورد افراد اقدامی برای هیچ کاری انجام نمی دهند. فرقی نمی‌کند

starting a business or trying to speak or asking  a girl on a date whatever it's the fear of of  

شروع یک کسب‌وکار باشد یا تلاش برای صحبت کردن یا پرسیدن از یک دختر در یک قرار، هر چه می‌ترسد از

something not happening so people are people have  doubt there's a like there's without a guarantee  

اتفاقی نیفتد، بنابراین مردم شک دارند که چیزی شبیه به آن وجود دارد، بدون اینکه تضمینی وجود داشته باشد

that something will happen a lot of people are not  they're usually not willing to take some kind of  

که چیزی زیاد اتفاق بیفتد. مردم معمولاً مایل به انجام نوعی

action and do something so very few people would  do that in general all right so I encourage people  

عمل و انجام کاری نیستند، بنابراین تعداد کمی از مردم این کار را انجام می‌دهند، بنابراین من مردم را تشویق می‌کنم

to be more like that but also as a teacher I know  it's it's the thing I should be doing is trying to  

که بیشتر شبیه آن‌ها باشند. معلمی که می‌دانم این کاری است که باید انجام می‌دهم این است که سعی کنم

eliminate the doubt for you so if I can eliminate  your doubt then you will start speaking and you  

شک را برای شما برطرف کنم، بنابراین اگر بتوانم شک شما را از بین ببرم، شروع به صحبت می‌کنید و

will think oh I didn't I didn't need to spend  years studying or spend years trying to speak  

فکر می‌کنید اوه، من نیازی به صرف سال‌ها مطالعه نداشتم. یا سال‌ها برای صحبت کردن صرف می‌کنم

I just need to eliminate the doubt as quickly  as possible and then I can use the language  

فقط باید شک را در اسرع وقت از بین ببرم و سپس می‌توانم زبان را

uh fluently and confidently but yes it's it's  generally the this these ideas about fear and  

روان و با اطمینان استفاده کنم، اما بله، به طور کلی اینطور است. این ایده‌ها درباره ترس و

uh things it's just yeah it's it's basically not  having a guarantee for something what is the best  

چیزهایی است که بله، اساساً تضمینی برای چیزی نیست که بهترین

way to learn American English pronunciation  to reach the stage of confidence and fluency  

راه برای یادگیری تلفظ انگلیسی آمریکایی برای رسیدن به مرحله اعتماد به نفس و روانی است. به

uh there are two things first thing is you  need to understand individual sounds like  

نظر می‌رسد فردی مانند

learning uh phonics and this is what we do in  Frederick as I mentioned click on the link in  

یادگیری صداهای صوتی

the description below this video to get that  app but that will help you learn pronunciation  

آن برنامه را دریافت کنید، اما این به شما کمک می‌کند تا تلفظ را یاد بگیرید

the same way native children learn it and then  the second thing is to get lots of good examples  

به همان روشی که کودکان بومی آن را یاد می‌گیرند و سپس دومین چیز این است که نمونه‌های خوب زیادی

of different natives speaking and that's what  we do in fluent for life so you can try to do  

از صحبت‌های بومی‌های مختلف دریافت کنید و این همان کاری است که ما در طول زندگی روان انجام می‌دهیم، بنابراین می‌توانید سعی کنید

these things by yourself but we've just made it  very fast and easy uh with the app and the video  

این کارها را انجام دهید. توسط خودتان، اما ما آن را بسیار سریع و آسان با برنامه و

program Edwin says my listening is so bad but  when I read it I can understand it what can I  

برنامه ویدیویی انجام دادیم، ادوین می‌گوید گوش دادن من خیلی بد است، اما وقتی آن را می‌خوانم، می‌توانم آن را بفهمم. من

do to improve my listening uh you should get  more examples of native speakers saying the  

برای بهبود گوش دادن خود انجام می‌دهم، آه، شما باید نمونه‌های بیشتری از افراد بومی را دریافت کنید که

same thing all right so maybe you hear me like a  a native speaker saying something slowly and more  

همان چیزها را می‌گویند، بنابراین شاید مثل یک زبان مادری که چیزی را آهسته و

clearly but then you hear other other natives  who are not trying to teach you the language  

واضح‌تر می‌گوید از من بشنوید، اما سپس سایر بومیان را بشنوید که سعی در تدریس ندارند. شما به زبانی   که

they're just speaking normally and you're getting  stepbystep progress stepbystep kind of leveling up  

آنها فقط به طور معمول صحبت می کنند و شما پیشرفت گام به گام را دارید، نوعی ارتقاء سطح

it will help you improve your listening and your  pronunciation again this is what we do in fluent  

این به شما کمک می کند تا گوش دادن و تلفظ دوباره این همان کاری است که ما به صورت روان انجام می‌دهیم

for life life we really want to make sure you're  understanding things and then you're starting to  

برای زندگی ما واقعاً می‌خواهیم مطمئن شویم که چیزها را می‌فهمید و سپس شروع می‌کنید

level up your ability to to hear natives when  they're using these same things all right so  

توانایی خود را برای شنیدن افراد بومی هنگامی که  از همان چیزها به درستی استفاده می‌کنند، افزایش می‌دهید،

that's how we do it so whether you do this  with me or not uh again that's how you would  

بنابراین   چگونه این کار را انجام می‌دهیم، پس چه این کار را با من انجام دهی یا نه، به این ترتیب

develop fluency and all your communication  skills Tom says I am enjoying enjoying a lot  

تسلط و تمام مهارت‌های ارتباطی خود را افزایش می‌دهی تام می‌گوید من از لذت بردن از

as usual glad to hear it and Finn says what  is the difference between a subsidiary of a  

طبق معمول از شنیدن آن خوشحالم و فین می‌گوید تفاوت بین یک شرکت تابعه یک

company and a branch of a company uh typically  like uh it's more of a an organizational thing

شرکت و یک شعبه از یک شرکت چیست؟

and a a subsidiary might not necessarily have a  uh it might not even be in the same kind of same  

در همان

kind of industry so you could have like let's say  company a uh and they sell I don't know let's say  

نوع صنعت باشید تا بتوانید مثلاً شرکتی داشته باشید و آنها بفروشند نمی دانم اجازه دهید بگو

it's like P like they sell pizza that's a pizza  restaurant now they might have branches and you  

مثل P است که پیتزا می‌فروشند که یک رستوران پیتزا است، حالا ممکن است شاخه‌هایی داشته باشند و شما

can think about this like a branch of branches of  a tree where they've got like it's still company a  

می‌توانید به این موضوع فکر کنید مانند شاخه‌ای از شاخه‌های یک درخت که در آن آن‌ها دارند انگار هنوز یک شرکت است

a but they've got like another Branch this  location this location this location these  

اما آنها مانند یک شعبه دیگر هستند. این مکان این موقعیت مکانی

are all a though but a subsidiary would be like  if company a owns Company B and Company B sells  

I don't know tacos kind of like that so it could  be like typically there's like you know some some  

اینطور است بنابراین ممکن است معمولاً اینطور باشد که شما می دانید بعضی

name even the name subsidiary it's it's below that  so they could maybe they also sell pizza I don't  

نام حتی نام شرکت تابعه آن زیر آن است بنابراین آنها می توانند پیتزا هم بفروشند.

know maybe whatever but it's it's typically like  this so so a branch is usually the same business  

همان کسب‌وکار

just in a different location like you might have  branches of a uh of a bank or a franchise works in  

فقط در مکان دیگری مانند شما ممکن است شعبه‌های یک بانک یا حق رای داشته باشید  به

the same way it's still the same like McDonald's  you know or Burger King or whatever so you have a  

همان روشی کار می‌کند که همچنان یکسان است مثل مک‌دونالد که می‌شناسید یا برگر کینگ یا هر چیز دیگری،

different a different location of the same service  or business but a subsidiary is is usually owned  

مکان متفاوتی از همان سرویس یا کسب‌وکار دارید، اما یک شرکت تابعه معمولاً متعلق

by that but it could be a completely different  business so like Pepsi uh so Pepsi the the company  

به آن است، اما می‌تواند یک کسب‌وکار کاملاً متفاوت باشد، مانند پپسی، پس پپسی شرکت.

they have a lot of subsidiaries like they own  maybe Pizza Hut and Kentucky Fried Chicken or  

شرکت‌های تابعه زیادی دارند مانند پیتزا هات و مرغ سرخ شده کنتاکی یا

something like that so they like they have  particular companies I think they do I don't  

چیزی شبیه به آن، بنابراین دوست دارند شرکت‌های خاصی داشته باشند. فکر می‌کنم آن‌ها دارند،

actually don't remember what specific companies  they do but that's that's the difference here uh  

در واقع به یاد نمی‌آورم چه شرکت‌های خاصی را انجام می‌دهند، اما این تفاوت اینجاست،

let's see and Russ say I live in Canada for two  years but I couldn't understand native speakers  

بیایید ببینیم و راس می‌گوید من دو سال در کانادا زندگی می‌کنم اما نمی‌توانم زبان مادری را درک کنم.

but I do now thanks glad you and Finn says what  uh does this expression mean bring something up  

خوشحالم که شما و فین می گویید این عبارت چه معنایی دارد.

up to code uh example bring the theater up to code  all right uh typically code means uh it's it's  

این است

talking about the laws for a particular thing so  we need to make sure if you're if you're talking  

صحبت از قوانین برای یک چیز خاص است، بنابراین ما باید مطمئن شویم که اگر شما

about a theater breaking breaking a code just  means breaking a law so there there are specific  

در مورد یک تئاتر صحبت می کنید   نقض یک قانون فقط به معنای زیر پا گذاشتن یک قانون است، بنابراین قوانین   خاصی وجود دارد

rules about let's say you have a staircase uh  maybe old laws we don't have uh nobody cared about  

که مثلاً یک پله دارید. اوه، شاید قوانین قدیمی که ما نداریم، هیچ کس به

having having a handrail on that like it didn't  matter if you had one but the Law changes and now  

داشتن یک نرده در آن اهمیت نمی داد، مثل اینکه مهم نیست شما یکی داشته باشید، اما قانون تغییر می کند و اکنون

you have to have a handrail on on your thing so uh  before like let's say you you build something and  

شما باید یک نرده روی چیز خود داشته باشید، بنابراین قبل از آن مثلاً فرض کنید چیزی می سازید

has no handrail but the code says so the law says  that you need one that you need to bring it up to  

نرده ندارد، اما قانون می گوید بنابراین قانون می گوید شما به یکی نیاز دارید که باید آن را به

code so you need to get it up to that level of the  law and we we talked about bringing it up to code  

کد بیاورید. شما باید آن را به آن سطح از قانون برسانید و ما در مورد آوردن آن به کد صحبت کردیم

because you could have something even better than  that maybe you put I don't know five handrails  

زیرا می‌توانید چیزی حتی بهتر از  داشته باشید که شاید شما نمی‌دانم پنج نرده‌ها

or something so this is way above code you don't  have to you're you're not breaking the code you're  

یا چیزی که خیلی بالاتر از کد است، شما مجبور نیستید، شما قانون را زیر پا نمی‌گذارید،

not breaking the law uh you're really making it so  it's very easy maybe you don't even have stairs or  

شما واقعاً دارید آن را می‌سازید، بنابراین خیلی آسان است، شاید حتی نداشته باشید پله‌ها یا

something I don't know you make like a a Teleport  machine so you just get in and yep there you go  

چیزهایی که نمی‌دانم مانند یک دستگاه تله‌پورت می‌سازید، بنابراین فقط وارد شوید و بله همانجا بروید

you're down at the bottom all right so that's  when we're talking about having uh code it's  

شما در پایین پایین هستید، بنابراین آن موقع است که ما صحبت در مورد داشتن کد uh این است

it's basically just logs and usually these are  things like for building so the building code or  

اساساً فقط گزارش‌ها هستند و معمولاً اینها چیزهایی مانند ساختمان هستند، بنابراین کد ساختمان یا

restaurant uh restaurant industry code that kind  of thing and it says how can I enhance my English  

کد صنعت رستوران رستوران و رستوران چنین چیزی است و می‌گوید چگونه می‌توانم تلفظ انگلیسی خود را تقویت کنم.

pronunciation can I repeat English words after  English speakers like you yep you can do that so I  

می‌توانم کلمات انگلیسی را بعد از  انگلیسی‌زبان‌ها تکرار کنم. مثل شما بله، شما می توانید این کار را انجام دهید، بنابراین من

just mentioned this a little bit ago about the two  things you need to do to improve your listening  

فقط کمی پیش در مورد دو کاری که باید برای بهبود شنیدن و تلفظ خود انجام دهید، به این موضوع اشاره کردم.

and pronunciation so get Frederick uh and either  get fluent for life or just start listening to  

فردریک اوه و یا  مادام العمر مسلط باشید یا فقط شروع به گوش دادن به

lots of different natives talking about the same  thing that'll help you all right and we're ending  

تعداد زیادی بومیان مختلف کنید که درباره یک چیز صحبت می‌کنند  که به شما کمک می‌کند و ما به پایان می‌رسیم

with let's see wild cat also using the Japanese  flag adap right there there you go and says what  

بیایید ببینیم گربه وحشی نیز از آداپ پرچم ژاپن استفاده می‌کند. و می‌گوید چه

are the methods to speak English with an American  accent so that'd be the same thing the same thing  

روش‌هایی برای صحبت کردن انگلیسی با لهجه آمریکایی

that gives you a particular accent if you listen  to lots of American speakers you will naturally  

بسیاری از سخنرانان آمریکایی شما به طور طبیعی

develop an American accent okay if you listen  to lots of American speakers you will naturally  

لهجه آمریکایی خواهید داشت، اگر به تعداد زیادی از سخنرانان آمریکایی گوش دهید، به طور طبیعی

develop an American accent so if I start listening  to lots of British speakers I can start sounding  

لهجه آمریکایی خواهید داشت، بنابراین اگر من شروع به گوش دادن به تعداد زیادی از سخنرانان انگلیسی کنم، می‌توانم صدای

more British as well same kind of thing all right  so the input you get will create the output you  

بریتانیایی‌تر را شروع کنم. درست است، بنابراین ورودی که دریافت می‌کنید، خروجی‌ای را ایجاد می‌کند که می‌دهید

give all right I think that's it let's see we've  been going for let's see 80 minutes oh my goodness  

درست است. خدایا

had not uh expected that but hopefully you have  enjoyed it if you have do click that like button  

انتظار چنین چیزی را نداشتم اما امیدوارم از آن لذت برده باشید اگر روی دکمه لایک کلیک کنید

and share the video and also yeah just tell  other people hey if you would like to improve  

و ویدیو را به اشتراک بگذارید و همچنین بله فقط به دیگران بگویید اگر می‌خواهید

your English come visit the channel you can learn  a lot uh destroy the doubt that stops you from  

زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید بیایید از کانال دیدن کنید و می‌توانید چیزهای زیادی یاد بگیرید. شکی که شما را از صحبت کردن باز می دارد از بین ببرید

speaking and become a more confident speaker and  if you'd like us to show you how to do this step  

و به سخنران مطمئن تری تبدیل شوید و اگر می خواهید به شما نشان دهیم که چگونه این کار را گام

by step click on the links in the description  below this video and we'll see you next time byby

به گام انجام دهید، روی پیوندهای موجود در توضیحات زیر کلیک کنید. ویدیو و دفعه بعد شما را نزدیک می بینیم