How To Say Exactly What You Want In Fluent English

okay I think we're doing all right  

بسیار خوب، فکر می‌کنم کارمان خوب است

hello there I am Drew Badger the founder of  englishanyone.com and the English fluency guide  

سلام من درو بجر، بنیانگذار englishanyone.com و راهنمای تسلط به زبان انگلیسی هستم

uh and in this video we're going to talk about how  to say exactly what you want influently in English

اوه، و در این ویدیو می‌خواهیم در مورد نحوه بیان دقیق آنچه می‌خواهید به طور تأثیرگذار به انگلیسی صحبت کنیم با عرض

all right sorry about the look like the  previous video was not live but here we go

پوزش بابت ظاهری که ویدیوی قبلی پخش نمی‌شد، اما

okay I think we're doing all right let me  know if chat is working just post a comment  

خوب است، فکر می‌کنم همه چیز خوب است، به من اطلاع دهید اگر چت کار می‌کند فقط یک نظر ارسال کنید   به

let me know where you are or if you have any  questions feel free this video is because in  

من اطلاع دهید که کجا هستید یا اگر سؤالی دارید، بی‌رغبتی در این مورد این ویدیو به این دلیل است که در

my previous live stream someone was asking me  about how they can say precisely what they want  

پخش زنده قبلی من، شخصی از من می‌پرسید که چگونه می‌تواند دقیقاً آنچه را که می‌خواهد

to say so often people will have maybe a more  General thing they want to say or they can't  

بگویند، بگویند، بنابراین اغلب افراد ممکن است چیزهای کلی تری داشته باشند که می‌خواهند بگویند یا نمی‌توانند

really communicate specifically what they  would like to say and so I'd like to show  

واقعاً به طور خاص آنچه را که می‌خواهند بیان کنند. بگو و بنابراین می‌خواهم به شما نشان دهم که

you how to do that in this video it's actually  a pretty simple process really this is about  

چگونه این کار را انجام دهید در این ویدیو در واقع یک فرآیند بسیار ساده است، واقعاً در مورد

understanding different language patterns like  a native so that you can start using these as  

درک الگوهای زبانی مختلف مانند یک زبان بومی است تا بتوانید به‌خوبی از آن‌ها استفاده کنید،

well all right but the first basic idea uh  the reason I wanted to do this again there  

اما اولین ایده اولیه است. اوه، دلیلی که می‌خواستم این کار را دوباره در آنجا انجام دهم،

was that comment in that video and I know a lot of  people are interested in how to communicate again  

این نظر در آن ویدیو بود و می‌دانم که بسیاری از افراد علاقه‌مند هستند که چگونه دوباره با هم ارتباط برقرار کنند.

specifically good morning okay Chad is working  nice to see that uh so this should be a pretty  

به‌خصوص صبح بخیر، خوب چاد کار می‌کند خیلی خوب است که اوه، پس این باید یک

interesting video hopefully if you would like to  communicate more accurately uh precisely exactly  

ویدیو جالب  باشد. امیدوارم اگر می‌خواهید با دقت بیشتری ارتباط برقرار کنید، دقیقاً

what you want to say this will be a good video  for you uh the the most basic thing as I just  

چه چیزی می‌خواهید بگویید، این ویدیوی خوبی برای شما خواهد بود، ابتدایی‌ترین چیزی که قبلاً

mentioned is we're talking about language  patterns so I want to show you how to use  

اشاره کردم این است که ما در مورد الگوهای زبان صحبت می‌کنیم، بنابراین می‌خواهم به شما نشان دهم که چگونه برای استفاده از

some of these we'll review some of these in the  video but the most important foundational thing  

برخی از این موارد، برخی از آنها را در  ویدیو مرور می‌کنیم، اما مهمترین چیز اساسی   این

is that you can never be perfectly precise about  your language because there's always something  

است که شما هرگز نمی‌توانید در مورد زبان خود کاملاً دقیق باشید زیرا همیشه چیزی

more to say as an example let's say I just want to  describe this marker right here I could say this  

بیشتر برای گفتن وجود دارد، به عنوان مثال، فرض کنید من فقط می‌خواهم این را توضیح دهم. نشانگر همینجا می‌توانم بگویم این

is a black marker all right now there's nothing  really about that so I could just say this is  

یک نشانگر سیاه است در حال حاضر هیچ چیزی در مورد آن وجود ندارد، بنابراین می‌توانم بگویم این

this is a black marker so this is a black marker  there's nothing amazing or interesting about  

یک نشانگر سیاه است پس این یک نشانگر سیاه است. هیچ چیز شگفت‌انگیز یا جالبی در مورد

that and again I can even practice just using  something like this very simple description but  

آن وجود ندارد و دوباره می‌توانم حتی تمرین کنم فقط با استفاده از چیزی شبیه به این توضیحات بسیار ساده اما

I could get even more specific about that so I  could talk about this is a black marker that I  

می‌توانم در مورد آن دقیق‌تر صحبت کنم، بنابراین می‌توانم در مورد آن صحبت کنم که این یک نشانگر سیاه است که

got yesterday or this is the black markers if  I change this sentence slightly so this is the  

دیروز گرفتم یا این نشانگرهای سیاه است اگر این جمله را کمی تغییر دهم پس این است

so now we're changing it from like a black  marker to the black marker that I got yesterday

پس اکنون ما در حال تغییر آن از مانند یک نشانگر سیاه به نشانگر سیاهی است که دیروز گرفتم،

so this is this is the black marker that I got  yesterday this is the black marker that I got  

بنابراین این همان نشانگر سیاهی است که دیروز گرفتم این نشانگر سیاهی است که

yesterday all right but even then even with this  sentence it's still not perfectly specific I could  

دیروز گرفتم خیلی خوب است، اما حتی با این جمله هنوز هم اینطور نیست کاملاً خاص می‌توانم   حتی

be even more like this is the black marker that  I got yesterday from my friend this is the black  

بیشتر شبیه این باشم که این همان نشانگر سیاهی است که  دیروز از دوستم گرفتم.

marker that I got yesterday from the store or  this is the black marker that I got yesterday  

for whatever all right so this is the black marker  that I got yesterday for this class for this video  

نشانگر سیاهی که دیروز برای این کلاس برای این ویدیو گرفتم   بسیار

okay so I the the reason I'm bringing this up the  reason I'm explaining this at the beginning of the  

خوب، پس دلیلی که این را مطرح می‌کنم دلیلی که در ابتدای ویدیو توضیح می‌دهم این

video is because most people really worry about  they want to say exactly what they what they want  

است که بیشتر مردم واقعاً نگران هستند که می‌خواهند دقیقاً چه چیزی را بگویند. آنها همان چیزی را که می خواهند

but you never you never can really get exactly  what you want even even as a native speaker but  

اما شما هرگز نمی توانید دقیقاً به آنچه می خواهید حتی به عنوان یک زبان مادری به دست آورید، اما

what you can do is learn to be more precise and  then you can feel more confident about that all  

کاری که می توانید انجام دهید این است که یاد بگیرید دقیق تر باشید و سپس می توانید نسبت به این موضوع اطمینان بیشتری داشته باشید،

right so this is not it's not like a trick that  you you really can't actually say anything precise  

بنابراین اینطور نیست. مثل ترفندی که شما واقعاً نمی‌توانید چیزی دقیق بگویید

the point here is that you don't need to worry  about that all right so there's nothing wrong  

نکته اینجاست که لازم نیست نگران آن باشید، بنابراین هیچ مشکلی وجود ندارد

with saying this is a black shirt this is a black  shirt all right so this is a black shirt this is a  

با گفتن این یک پیراهن مشکی، این یک پیراهن سیاه است. یک پیراهن مشکی است این

uh this is a black marker or this is a blue marker  all right so that's perfectly fine and you should  

یک نشانگر سیاه است یا این یک نشانگر آبی است، بنابراین کاملاً خوب است و شما باید

get good at saying these things even simple things  like this in English I know a lot of Learners they  

در گفتن این چیزها حتی چیزهای ساده مانند این به زبان انگلیسی مهارت داشته باشید.

want to say something much more complicated before  they can even say simple things all right so the  

قبل از اینکه حتی بتوانند چیزهای ساده‌ای را بگویند، چیز بسیار پیچیده‌تری بگویید، بنابراین

reason I'm bringing this up at the beginning  is because you shouldn't worry about trying  

دلیلی که من در ابتدا این موضوع را مطرح می‌کنم این است که شما نباید نگران باشید

to be perfectly precise because there is no level  even as a native speaker I could always say more  

که کاملاً دقیق باشید زیرا هیچ سطحی وجود ندارد، حتی به عنوان یک زبان مادری همیشه می‌توانستم بیشتر بگویم

I could always describe something and it would  still never be perfect all right so you don't  

من همیشه می‌توانستم چیزی را توصیف کنم و آن هنوز هم هیچ‌وقت عالی نمی‌شود، بنابراین

need to worry about that is everybody clear about  that idea the reason again I'm bringing this up  

لازم نیست نگران این باشید که همه در مورد این ایده واضح هستند، دلیل اینکه من دوباره این موضوع را مطرح می‌کنم

I'm repeating myself because I want you to relax  so first of all it's okay just to be communicating  

دارم خودم را تکرار می‌کنم زیرا من می‌خواهم آرامش داشته باشید پس اول از همه اشکالی ندارد فقط در حال برقراری ارتباط باشید

something it doesn't have to be perfectly precise  so we begin if we want to communicate and we want  

چیزی که لازم نیست کاملاً دقیق باشد بنابراین اگر می‌خواهیم ارتباط برقرار کنیم شروع می‌کنیم و می‌خواهیم

to become good and say exactly what we want  to say we first have to get good at being a  

خوب شویم و دقیقاً همان چیزی را بگوییم که می‌خواهیم بگوییم ابتدا باید بگوییم. در

bit more broad about something and then we start  adding more language patterns and that's how we  

کمی گسترده تر در مورد چیزی خوب شوید و سپس شروع به اضافه کردن الگوهای زبانی بیشتری می کنیم و اینگونه است که ما به طور

get more specific okay I let a few more people  file in this is a good phrasal verb for people  

دقیق تر می شویم، خوب من به چند نفر دیگر اجازه می دهم فایل را در این مورد

if you think about having rows of chairs and  people have to move in this is called filing  

انجام دهند. و افراد باید در این مکان جابه‌جا شوند، تشکیل پرونده نامیده می‌شود،

in so people getting in line and coming in and  sitting down so even in a video like this where  

بنابراین افرادی که در صف قرار می‌گیرند و وارد می‌شوند و  می‌نشینند، بنابراین حتی در ویدیویی مانند این که

people are not sitting in an actual classroom  I can talk about people filing in so I can wait  

افراد در کلاس واقعی نمی‌نشینند، می‌توانم در مورد افرادی صحبت کنم که ثبت نام می‌کنند تا بتوانم صبر

a bit more for people to file in I will check  on the chat see how chat is doing but I really  

کنم   کمی بیشتر برای افراد برای ثبت نام

wanted to start the video with that hopefully  everybody is enjoying their day Marcelo let's  

see from Boca Raton Florida nice to see you there  hello teacher hello from Cuba hello from India  

کوبا سلام از هند

good morning from the Philippines from Morocco  look at that people from all over the place why  

صبح بخیر از فیلیپین از مراکش به مردم از سراسر مکان نگاه کنید که چرا

are your lives always very late at Brazil time  it's past 2020 uh 22 p.m like it's 10 o'clock  

زندگی شما همیشه در زمان برزیل خیلی دیر است  از سال 2020 و ساعت 22 بعد از ظهر گذشته است، مثل ساعت 10   بعد از ظهر

P.M well this is uh where I live in Japan and  because I have Learners all over the world it  

خوب اینجا جایی است که من زندگی می کنم در ژاپن و چون زبان‌آموزی در سرتاسر دنیا دارم،

is impossible for me to to do videos at some time  when everyone would be able to watch them but the  

نمی‌توانم فیلم‌هایی را در زمانی که همه بتوانند آن‌ها را تماشا کنند، انجام دهم، اما

nice thing is that I make them available so you  can watch them whenever you like you don't have  

نکته خوب این است که من آنها را در دسترس قرار می‌دهم تا بتوانید هر زمان که دوست داشتید آن‌ها را تماشا کنید. مجبور نیستید

to benefit from The Lesson by being live with me  all right it's nice if you can ask questions but  

با زندگی کردن با من از درس بهره ببرید. خیلی خوب است اگر بتوانید سؤال کنید، خیلی خوب است، اما

most of the things people ask me are things I talk  about but I thought this in particular was a good  

بیشتر چیزهایی که مردم از من می پرسند، چیزهایی هستند که درباره آنها صحبت می کنم، اما فکر می کردم به ویژه این موضوع خوب   است

topic because I know a lot of people want to um  basically there's kind of like two problems the  

زیرا می دانم بسیاری از مردم می‌خواهند بگویند: اساساً تقریباً دو مشکل وجود دارد،

first problem uh is that they're not communicating  as well as they like like they usually just say  

اولین مشکل این است که آنها ارتباط برقرار نمی‌کنند، همان‌طور که دوست دارند معمولاً

the same simple things again and again so this  video is is trying to help you with that and  

همان چیزهای ساده را بارها و بارها می‌گویند، بنابراین این ویدیو سعی دارد به شما کمک کند. با این کار و

trying to make more interesting more detailed  more precise sentences and the other thing is  

تلاش برای ایجاد جملات جالب‌تر و دقیق‌تر  و نکته دیگر این است که

people really worry about just they have a lot of  worries in their mind when they're communicating  

مردم واقعاً نگران این هستند که وقتی در حال برقراری ارتباط هستند، نگرانی‌های زیادی در ذهن خود دارند

like am I saying the right thing am I expressing  the right grammar Point uh that that kind of thing  

مثل اینکه می‌گویم حرف درستی می‌زنم و دستور زبان درست را بیان می‌کنم. به این چیزها اشاره کنید

um so let's see here let's see just check on  chat as we go through these there let's see  

اوم، پس بیایید اینجا را ببینیم، بیایید ببینیم فقط چت را بررسی کنید، همانطور که از اینها عبور می‌کنیم، بیایید

wrestle from Bangladesh from Indiana like like  oh from Haitian from India Nils is back Nils is  

کشتی‌گیری از بنگلادش از ایندیانا را ببینیم مانند اوه از هائیتی از هند نیلز برگشته است نیلز

back from Wisconsin Hey sir I just arrived now  from Saudi Arabia shark is back how are you I am  

از ویسکانسین برگشته است هی آقا من فقط الان وارد شده از عربستان سعودی کوسه برگشته است شما چطور هستید من

a little sad because I can't progress in English  anymore shark be specific tell me what exactly you  

کمی غمگین هستم زیرا نمی توانم در زبان انگلیسی پیشرفت کنم دیگر مشخص باشید کوسه به من بگویید دقیقاً

mean by you can't progress in English everybody  should be able to learn well what is that uh let's  

منظور شما از اینکه نمی توانید در انگلیسی پیشرفت کنید چیست، همه باید بتوانند به خوبی یاد بگیرند این است که بیایید

see from Japan nice to see you there hello from  Canada hi teacher I can understand your English  

از ژاپن ببینیم خوشحالم که شما را آنجا می بینم سلام از کانادا سلام معلم من می توانم انگلیسی شما را بفهمم

but I can't speak well this video should help you  can you explain yourself in Japanese as in English

اما نمی توانم خوب صحبت کنم این ویدیو باید به شما کمک کند می توانید خودتان را به ژاپنی و انگلیسی توضیح دهید

so yes I can I can do this I could do this whole  video in in Japanese if I wanted to but number one  

تا بله می توانم انجام دهم اگر بخواهم می‌توانم این ویدیو را به ژاپنی انجام دهم، اما شماره یک   من

I don't have uh you know my channel my YouTube  channel is like in the top 300 channels in all  

ندارم، می‌دانید کانال من کانال YouTube  من مانند 300 کانال برتر در سراسر

of Japan but very few Japanese people watch me  it's pretty funny uh so it'd be nice to get more  

ژاپن است، اما تعداد کمی از ژاپنی‌ها من را تماشا می‌کنند زیباست خنده‌دار است، پس بهتر است

Japanese people watching uh but you know it's okay  but the other issue is I would not want to teach  

ژاپنی‌های بیشتری تماشا کنند، اما می‌دانید که اشکالی ندارد، اما مسئله دیگر این است که من نمی‌خواهم به

Japanese people in Japanese because that wouldn't  help them speak the whole point is to to learn the  

ژاپنی‌ها به ژاپنی آموزش دهم، زیرا این به آنها کمک نمی‌کند که صحبت کنند.

language in English all right so if you want to  speak you should learn it in English how you learn  

زبان انگلیسی خیلی خوب است، بنابراین اگر می‌خواهید صحبت کنید، باید آن را به زبان انگلیسی یاد بگیرید که چگونه یاد می‌گیرید   این است که

is how you speak uh but yes I could and I've done  uh like presentations like this in Japanese before  

چگونه صحبت می‌کنید، اما بله، می‌توانم و قبلاً چنین ارائه‌هایی را به ژاپنی انجام داده‌ام   باشه

all right hello great teacher how's it going hello  from Brazil nice to hear but I can't understand  

سلام استاد بزرگ، چطور است سلام از برزیل، شنیدنش خوب است، اما نمی‌توانم بفهمم

what do you mean by that like you  can't understand me or other people  

منظور شما از این حرف چیست که شما نمی‌توانید من یا افراد دیگر

from Uzbekistan congrats for your nice  classes well hello from Mexico hi teacher  

از ازبکستان را درک کنید، به خاطر کلاس‌های خوبتان تبریک می‌گویم، سلام از مکزیک سلام معلم

from Venezuela look at that there's  like one person from every country  

از ونزوئلا، نگاه کنید که چنین کلاس‌هایی وجود دارد. افرادی از هر کشوری

it's like the Olympics over here everybody and  from Korea just joined over here nice to see you  

مثل بازی‌های المپیک اینجاست که همه و از کره به تازگی به اینجا ملحق شده‌اند، خوشحالم که شما را در

there all right so how do you deal with synonyms  and so how do you add color to your language like  

آنجا می‌بینم خیلی خوب، بنابراین چگونه با مترادف‌ها برخورد می‌کنید و چگونه می‌توانید به زبان خود رنگ اضافه کنید، مانند

using other adjectives verbs or simply just  adverbs to further describe we can talk about  

استفاده از افعال صفت دیگر یا صرفاً فقط قیدها برای توصیف بیشتر می‌توانیم در مورد

that Kent good question in this video so I'm going  to give you some examples we can we can get into  

سؤال خوب کنت در این ویدیو صحبت کنیم، بنابراین من می‌خواهم نمونه‌هایی را به شما ارائه دهم تا

more uh specific things if you'd like but just  let me know in the comments as we go through this  

در صورت تمایل می‌توانیم به موارد خاص‌تری وارد شویم، اما فقط در نظرات به من اطلاع دهید. از این طریق عبور کنید   خیلی

all right nice to see you there from Algeria  Iraq I need help with English Hanoi Vietnam  

خوشحالم که شما را آنجا از الجزایر می بینم عراق من در مورد انگلیسی هانوی ویتنام به کمک نیاز دارم

I think I could spend like six months uh in the  US and Canada I'll achieve fluency for sure yes  

فکر می کنم می توانم حدود شش ماه را در ایالات متحده و کانادا سپری کنم.

the fluency has certainly helped if you can be  immersed but that's not uh it's not the cure-all  

غوطه ور شوم اما این همه چیز نیست

that people think it is I know people who have  lived in Japan longer than me so like 40 years  

که مردم فکر می کنند این همه علاج نیست. من افرادی را می شناسم که بیشتر از من در ژاپن زندگی کرده اند، مثلاً 40 سال است که

in Japan and they still can't speak so again it's  not about where you live it's how you learn and  

در ژاپن زندگی کرده اند و هنوز نمی توانند صحبت کنند، بنابراین دوباره مهم نیست که کجا زندگی می کنید. چگونه یاد می‌گیرید و

even if you're surrounded by a Japanese if you  don't get simple understandable messages you're  

حتی اگر توسط یک ژاپنی احاطه شده باشید، اگر پیام‌های ساده قابل درک دریافت نکنید، نمی‌خواهید این

not going to learn the language and it doesn't  matter what language is you're learning all right

زبان را یاد بگیرید و مهم نیست که چه زبانی را یاد می‌گیرید

yes uh good morning from Japan let's see  nice to see more people mean no [ __ ] today

بله صبح بخیر از ژاپن بیایید ببینیم خوب است که ببینم افراد بیشتر به معنای نه [ __ ] امروز هستند،

so I want more more Japanese people to enjoy  this because I know a lot of Japanese people  

بنابراین می‌خواهم ژاپنی‌های بیشتری از این لذت ببرند، زیرا می‌دانم که بسیاری از ژاپنی‌ها

would like to speak English and a lot of them  ask me questions about them especially parents  

دوست دارند انگلیسی صحبت کنند و بسیاری از آنها درباره آنها سؤالاتی می‌پرسند، مخصوصاً والدینشان.

with their kids and they say oh can you help me  help me with my kids and uh so we have Frederick  

با بچه‌هایشان و آنها می‌گویند آه، می‌توانی به من کمک کنی در مورد بچه‌هایم به من کمک کن و اوه بنابراین ما فردریک   را داریم که

for that I created that whole program so people  can give that to their kids and lots of Japanese  

من کل برنامه را ایجاد کردم تا مردم بتوانند آن را به بچه‌هایشان بدهند و بسیاری از ژاپنی‌ها

people actually are starting to use that which  is great but I don't have that many Japanese  

در واقع شروع به استفاده از آن می‌کنند. عالی است، اما من به هر حال آنقدر ژاپنی ندارم که

people watching the YouTube channel anyway  uh this video is not about that but I want  

کانال یوتیوب را تماشا کنند. اوه، این ویدیو مربوط به این موضوع نیست، اما می‌خواهم

to talk about how to be more precise with your  language all right so again as I mentioned at  

درباره نحوه دقیق‌تر بودن با زبان شما صحبت کنم، بنابراین همانطور که در

the beginning of this video the basic idea  is that you can never be perfectly precise  

ابتدای این ویدیو ذکر کردم دوباره ایده اصلی این است که شما هرگز نمی‌توانید کاملاً دقیق باشید

maybe you've heard of this uh there is a an  idea called the xenos paradox zenos paradox  

شاید شما در مورد این چیزی شنیده باشید، ایده‌ای وجود دارد به نام پارادوکس زنوس، پارادوکس زنوس

and that is the idea that you could like fire  an arrow I could shoot an arrow from one from  

و این ایده این است که شما می‌توانید آتش را دوست داشته باشید تیری که من می‌توانم تیری را از یکی پرتاب کنم.

one location to over here and I could make  it make it go like half of the way each time  

یک مکان تا اینجا و می‌توانم آن را وادار کنم که هر بار نیمی از مسیر را طی کند

and it would still never approach it would still  never hit the target if I have the hair the arrow  

و باز هم هرگز به آن نزدیک نمی‌شود، اگر موهایم را داشته باشم، فلش

move half the distance each time infinitely so  it's infinitely moving closer and closer but it  

نیمی از فاصله را هر بار بی‌نهایت حرکت می‌کند، باز هم هرگز به هدف نمی‌رسد. نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شویم، اما

never hits the target all right so this is the  same idea of I could continue to explain more  

هرگز به هدف نمی‌رسد، بنابراین این همان ایده‌ای است که من می‌توانم به توضیح بیشتر

and more and more and more about something but  it would never be perfect all right so you don't  

و بیشتر و بیشتر و بیشتر در مورد چیزی ادامه دهم، اما هرگز عالی نخواهد بود، بنابراین لازم نیست

have to worry about trying to explain exactly  what you want to say the goal really is to begin  

نگران آن باشید. تلاش برای توضیح دقیق آنچه می‌خواهید بگویید، هدف واقعاً شروع است

because I have my little triangle here we begin  with something broad that you can say and then as  

زیرا من مثلث کوچک خود را اینجا دارم، با چیزی گسترده شروع می‌کنیم که می‌توانید بگویید و سپس وقتی

we start adding more language patterns we start  making things a bit more complex that's when you  

شروع به اضافه کردن الگوهای زبانی بیشتر می‌کنیم، شروع  می‌کنیم چیزها را کمی پیچیده‌تر می‌کنیم. شما

start speaking and you express yourself in further  detail all right but the reason I bring this  

شروع به صحبت می‌کنید و خودتان را با جزئیات بیشتر بیان می‌کنید، اما دلیلی که من این را

up is so you don't worry if you can't pronounce  something or I'm not pronounced but if you can't  

مطرح می‌کنم این است که نگران نباشید اگر نمی‌توانید چیزی را تلفظ کنید یا من تلفظ نمی‌شوم، اما اگر نمی‌توانید

express something exactly because it's really  impossible to do that so you can get very good at  

چیزی را دقیقاً بیان کنید زیرا انجام این کار واقعا غیرممکن است، بنابراین شما می توانید در انجام این کار بسیار خوب باشید،

doing that but even me as a native speaker I could  talk about this shirt but maybe I don't talk about  

اما حتی من به عنوان یک زبان مادری می توانم درباره این پیراهن صحبت کنم، اما شاید در مورد اینکه

where it was from or who made the shirt or why I  bought it or whatever so there are lots of extra  

از کجا بود یا چه کسی پیراهن را درست کرد یا چرا آن را خریدم یا به هر حال، اطلاعات اضافی زیادی وجود دارد که

pieces of information I could put in to describe  something but nobody cares all right so you can  

می‌توانم برای توصیف چیزی در آن قرار دهم، اما هیچ‌کس اهمیتی نمی‌دهد، بنابراین می‌توانید خیالتان

relax not worry about trying to be perfect so  let's talk about some of these language patterns  

راحت باشد و نگران باشید که بی‌نقص باشید، بنابراین بیایید در مورد برخی از این الگوهای زبانی صحبت کنیم.

so the first one I want to talk about and again  the goal for you to become more confident about  

بنابراین اولین موردی که می‌خواهم صحبت کنم. تقریباً و دوباره هدف شما برای اطمینان بیشتر در مورد

using things is to work up from something broad so  we want to just be be very broad about something  

استفاده از چیزها این است که از چیزی گسترده کار کنید بنابراین ما می خواهیم در مورد چیزی بسیار گسترده باشیم   بنابراین

so again I could say like this is a cat this is  a cat and I know this is a very simple sentence  

دوباره می توانم بگویم این یک گربه است این یک گربه است و من این را می دانم یک جمله بسیار ساده است

and maybe you can use this you can understand what  I'm saying right now but you should not try to be  

و شاید شما بتوانید از آن استفاده کنید و بتوانید آنچه را که می‌گویم در حال حاضر درک کنید، اما نباید سعی کنید

more specific until you can feel very confident  using this and when I say feel confident I mean  

دقیق‌تر صحبت کنید تا زمانی که با استفاده از آن خیلی مطمئن شوید و وقتی می‌گویم احساس اطمینان کنید، منظورم

understand it like a native like you know for  sure like yes I'm talking about this thing I'm  

این است  بومی مثل شما مطمئناً می‌دانید مطمئناً مثل بله من در مورد این چیز صحبت می‌کنم   دارم

describing this animal this is a cat this is  a cat again this is very simple I know people  

این حیوان را توصیف می‌کنم این یک گربه است این یک گربه است دوباره این یک گربه است این بسیار ساده است می‌دانم که مردم

might say drew I know that information already  I already know this is a cat well we want to  

ممکن است بگویند ترسیم کرد من آن اطلاعات را قبلاً می‌دانم من قبلاً می‌دانم این است یک گربه خوب ما می‌خواهیم   می‌خواهیم

we want to figure out where exactly you get  stuck in the in like the level of specificity  

بفهمیم که دقیقاً در کجا گیر کرده‌اید، مانند سطح

specificity let me write this word out and write  write this word down for you s-p-e-c-i-f-i-c-i-t-y

ویژگی    به من اجازه دهید این کلمه را بنویسم و ​​بنویسم این کلمه را برای شما بنویسم.

specificity specificity so when you're trying to  think by yourself about where you get stuck this  

خودتان در مورد اینکه کجا گیر می‌کنید این

is how we can do it okay so do I get stuck at the  most basic sentences so maybe you can understand  

است که چگونه می‌توانیم این کار را انجام دهیم خوب، بنابراین آیا من در ابتدایی‌ترین جملات گیر می‌کنم تا شاید بتوانید حرف‌های

what I'm saying but you have trouble using this it  just means okay if we have trouble with this where  

من را بفهمید، اما در استفاده از آن مشکل دارید.

is the trouble like this word or that word maybe  you don't know what something means all right so  

مشکل اینجاست، مثل این کلمه یا آن کلمه، شاید شما نمی دانید چیزی به چه معناست، بنابراین،

especially if you are learning by yourself it's  very important for you to think about where do  

به خصوص اگر خودتان یاد می گیرید، برای شما بسیار مهم است که فکر کنید کجا

you get stuck because if you get stuck it means  you don't yet know that language like a native  

گیر می کنید، زیرا اگر گیر بیفتید به این معنی است که شما هنوز آن زبان را مانند یک زبان بومی نمی‌دانید

you don't yet understand that thing really well  okay hopefully this is making sense so I I know  

شما هنوز آن چیز را خیلی خوب درک نمی‌کنید  بسیار خوب، امیدوارم این منطقی باشد، بنابراین می‌دانم

it might seem I have a wide range of people who  watch my videos some people are really at a high  

ممکن است به نظر می‌رسد طیف وسیعی از مردم دارم که ویدیوهای من را تماشا می‌کنند، برخی افراد واقعاً در

level but they still don't communicate fluently  other people maybe know less so even this this  

سطح بالا   اما آنها هنوز به روانی ارتباط برقرار نمی‌کنند شاید دیگران کمتر بدانند، بنابراین حتی این

sentence might be a little bit tricky for people  alright so I'm still trying to speak clearly make  

جمله ممکن است برای مردم کمی دشوار باشد بسیار خوب، بنابراین من هنوز سعی می‌کنم واضح صحبت کنم

sure people can understand what I'm saying but I  want to make sure you by yourself can look at your  

مطمئن شوم که مردم می‌توانند حرف من را بفهمند، اما من می‌خواهم مطمئن شوی که خودت می‌توانی به

own language and be in in situations because you  know the kinds of things that you learn all right  

زبان خود نگاه کنی و در موقعیت‌هایی قرار بگیری، زیرا انواع چیزهایی را که به خوبی یاد می‌گیری می‌دانی،

so let's say if I'm learning Japanese there might  be a specific word or phrase or like a pattern a  

بنابراین فرض کنیم اگر ژاپنی یاد می‌گیرم، ممکن است کلمه یا عبارت خاصی وجود داشته باشد یا مانند الگوی یک

language pattern of like I have to do something  all right so in Japanese I might say like

الگوی زبانی مانند من باید کاری انجام دهم بسیار درست است، بنابراین در ژاپنی می‌توانم بگویم دوست دارم

and I get really good at using that pattern  and then so I can start saying something like  

و در استفاده از آن الگو واقعاً خوب می‌شوم و سپس می‌توانم شروع به گفتن چیزی شبیه به

I have to okay and then whatever that is this is  a language pattern that you learn so rather than  

من باید خوب کنم و سپس هر چیزی که باشد این است الگوی زبانی که شما یاد می‌گیرید به جای اینکه به آن

thinking about like a specific grammar point  or something what I'd like you to do is think  

فکر کنید مانند یک نکته گرامری خاص یا چیزی که من می‌خواهم انجام دهید این است که

more about what is the situation so this is how  natives are learning when my kids are learning  

بیشتر به این فکر کنید که وضعیت چگونه است، بنابراین وقتی بچه‌های من در حال یادگیری

both English and Japanese this is how they're  learning the language this is how you learned  

انگلیسی و ژاپنی هستند، اینگونه است  بومی‌ها یاد می‌گیرند. به این صورت است که آنها زبان را یاد می گیرند به این ترتیب شما

your native language as well so without studying  grammar rules we don't have to think about like  

زبان مادری خود را نیز یاد گرفتید، بنابراین بدون مطالعه قوانین گرامری، ما مجبور نیستیم به این فکر کنیم که

what is the grammar here we're just thinking  about what's the situation okay so I look at  

گرامر اینجا چیست، ما فقط به این فکر می کنیم که وضعیت خوب است، بنابراین نگاه می کنم در

people my mom is very very busy she has to go do  something oh I have to go to the store I have to  

افرادی که مادرم خیلی شلوغ است او باید برود  کاری انجام دهد اوه من باید به فروشگاه بروم من باید   بروم

go do this okay so I have to I have to I'm just  beginning with uh this is just an example of a  

این کار را انجام دهم پس باید انجام دهم.

language pattern especially something that uh  like little kids would learn all right so the  

الگوی زبان مخصوصاً چیزی که مثل بچه‌های کوچک کاملاً خوب یاد می‌گیرند، بنابراین

basic things like I have to do something I want  to do something and this is how you build up the  

چیزهای اساسی مانند من باید کاری را انجام دهم که می‌خواهم کاری انجام دهم و به این صورت است که شما

specificity over time so we begin with something  Broad and we want to make sure you can use this  

در طول زمان این ویژگی را ایجاد می‌کنید، بنابراین ما با چیزی گسترده شروع می‌کنیم و می‌خواهیم آن را انجام دهیم. مطمئن باشید می‌توانید

before trying to add more all right so one of  the biggest mistakes that English Learners make  

قبل از اینکه بخواهید چیزهای بیشتری اضافه کنید، از این  استفاده کنید، بنابراین یکی از بزرگترین اشتباهی که زبان‌آموزان انگلیسی مرتکب می‌شوند

is they want to begin with something Broad and  so they begin like I might think in Japanese if  

این است که می‌خواهند با چیزی گسترده شروع کنند و بنابراین اگر

I'm a native Japanese speaker and start like like  thinking about okay uh like what do I want to say  

من ژاپنی زبان مادری باشم و شروع کنم، شروع می‌کنند مانند من ممکن است به ژاپنی فکر کنم. مثل فکر کردن به "خوب، مثلاً چه چیزی می خواهم بگویم"

and I have like a complicated sentence in my mind  that I want to use all right and then I translate  

و یک جمله پیچیده در ذهنم وجود دارد که می خواهم از آن استفاده کنم و سپس

that sentence in my head in English and I get  very confused all right so as an example let's  

آن جمله را در ذهنم به انگلیسی ترجمه می کنم و خیلی گیج می شوم. یک مثال فرض کنید   می‌خواهم

say I'm trying to do this in in English and I want  to say something in a different language alright  

این کار را به زبان انگلیسی انجام دهم و می‌خواهم چیزی را به زبان دیگری بگویم خوب

so my sentence I'm thinking of yesterday I went  to the store and bought this uh this really weird  

بنابراین جمله‌ام که دیروز به آن فکر می‌کنم، به فروشگاه رفتم و این اسلحه بسیار عجیب و غریب را خریدم

squirt gun that shoots ink at people all right  so that's the whole thing yesterday I went to  

که شلیک می‌کند. جوهر به مردم خیلی خوب است، پس دیروز به

the store and bought a really weird squirt gun  so like a little like a water pistol a squirt  

فروشگاه رفتم و یک تفنگ آبپاش عجیب و

gun that shoots ink at people yesterday I went  to the store and bought a really weird squirt  

غریب خریدم.

gun that shoots ink at people I might not be  repeating myself exactly but the point is I'm  

اسلحه پرتاب می کند که به سمت مردم جوهر شلیک می کند من ممکن است خودم را دقیقاً تکرار نکنم، اما نکته اینجاست که

starting with a longer sentence so if I'm trying  to if I think about that sentence first in my  

با یک جمله طولانی تر شروع می کنم، بنابراین اگر سعی می کنم ابتدا به آن جمله در

native language so I'm a native English speaker  I'm thinking first in English and then I want to  

زبان مادری خود فکر کنم، بنابراین من یک بومی هستم. انگلیسی زبان من ابتدا به انگلیسی فکر می‌کنم و سپس می‌خواهم

try to say that in Japanese I might wow that might  be a difficult sentence to make like how would I  

سعی کنم به زبان ژاپنی بگویم شاید واو، ممکن است جمله‌ای سخت باشد، مثلاً چگونه می‌خواهم

say that I'm trying to think okay like I'm trying  to express all these things like it's much easier  

بگویم که سعی می‌کنم خوب فکر کنم، مثل اینکه سعی می‌کنم همه این چیزها را بیان کنم مثل اینکه خیلی راحت‌تر است

for me to begin by saying like yesterday I got  a squirt gun all right so we begin with what I  

برای من شروع کنم با گفتن مثل دیروز من یک تفنگ آبپاش درست کردم، بنابراین ما با کاری شروع می‌کنیم که   می‌دانم

know I can do in Japanese all right and this is  just an example like I might say like kinomize  

می‌توانم به زبان ژاپنی خوب انجام دهم و این فقط یک مثال است که می‌توانم بگویم مانند kinomize

like yesterday I got a squirt gun all right  so yesterday I got a squirt gun so again we  

دیروز من یک تفنگ آبپاش گرفتم خیلی خوب پس دیروز یک تفنگ آبپاش گرفتم، بنابراین دوباره

begin with something that we know we can say  in that language in your case you're trying to  

با چیزی شروع می کنیم که می دانیم می توانیم به آن زبان بگوییم در مورد شما سعی می کنید

learn English so we begin with a general broad  thing that we know we can say and it's still  

انگلیسی یاد بگیرید، بنابراین با یک چیز کلی  شروع می کنیم که ما می‌دانیم که می‌توانیم بگوییم و هنوز هم

specific it's still exact it's just we could we  could always again add more information but the  

مشخص است، هنوز دقیق است، فقط ما می‌توانیم همیشه می‌توانیم اطلاعات بیشتری اضافه کنیم، اما

point is for you to be confident first about that  particular grammar construction or whatever the  

نکته این است که شما ابتدا در مورد آن ساختار گرامر خاص اطمینان داشته باشید یا واژگان هر چیزی که

vocabulary is is this making sense all right  I know I'm talking a lot I'm excited to get  

باشد، کاملاً منطقی است. می‌دانم من خیلی صحبت می‌کنم. هیجان‌زده هستم که

this out there because I know a lot of people are  excited about this idea they want to do this but  

این را به بیرون برسانم، زیرا می‌دانم که بسیاری از مردم در مورد این ایده هیجان‌زده هستند که می‌خواهند این کار را انجام دهند، اما

remember what we don't want to do so we don't want  to First think of a long complicated thing in our  

به یاد می‌آورند که ما چه کاری را نمی‌خواهیم انجام دهیم، بنابراین نمی‌خواهیم ابتدا به یک چیز طولانی و پیچیده در زبان مادری خود فکر کنید

native language and then try to translate that  in our head and then speak that's where you're  

و سپس سعی کنید آن را در ذهن خود ترجمه کنید و سپس صحبت کنید، جایی که می

going to struggle what you want to do is really  improve your understanding of English in English  

خواهید انجام دهید این است که واقعاً درک خود را از انگلیسی در انگلیسی بهبود دهید

so that way you can use that without having any  questions or trouble or anything like that okay so  

تا بتوانید از آن استفاده کنید. که بدون داشتن هیچ سوال یا مشکلی یا چیزی شبیه به آن، خوب است، بنابراین

if I begin yesterday I saw or yesterday I bought a  really weird squirt gun at a store that shoots ink  

اگر از دیروز شروع کنم، دیدم یا دیروز یک اسلحه بسیار عجیب و غریب از فروشگاهی خریدم که جوهر شلیک می کند. من

okay so I don't begin with that I begin with  something like yesterday I got a squirt gun  

یک تفنگ آبپاش گرفتم

all right and that's that's perfectly fantastic  English I'm being specific and then I might even  

خیلی خوب و این کاملاً فوق‌العاده است انگلیسی من مشخص می‌کنم و حتی ممکن است

make more sentences about that like the squirt  gun is really weird squirt gun is really weird  

جملات بیشتری در این مورد بنویسم، مثلاً تفنگ آبپاش واقعاً عجیب است.

and if I'm having a conversation with someone  they might say oh why like I'm trying to get a  

ممکن است بگوید آه چرا مثل اینکه می‌خواهم

conversation going yesterday I bought a squirt gun  but the squirt gun is really weird or yesterday I  

دیروز یک مکالمه را شروع کنم، یک تفنگ آبپاش خریدم، اما تفنگ آبپاش واقعاً عجیب است یا دیروز من

bought a squirt gun and the squirt gun is really  weird now remember that there are different ways  

یک تفنگ آبپاش خریدم و تفنگ آبپاش واقعاً عجیب است، حالا به یاد داشته باشید که روش‌های مختلفی

of expressing yourself but the point is we want  to begin with something a language pattern that  

برای بیان وجود دارد. اما نکته اینجاست که ما می‌خواهیم با چیزی شروع کنیم، یک الگوی زبانی که

we know and can understand and can use confidently  before we start practicing with other things all  

می‌دانیم و می‌توانیم آن را بفهمیم و می‌توانیم با اطمینان استفاده کنیم، قبل از اینکه شروع به تمرین با چیزهای دیگر کنیم،

right so as you get comfortable with each of these  things we'll go through them we'll go through a  

بنابراین وقتی با هر یک از این چیزها راحت شوید، آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

couple of examples but this is how you will feel  much more confident about expressing yourself  

چند مثال را مرور می‌کنم، اما اینگونه است که در مورد ابراز خود احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت،

all right so remember number one the most  foundational thing is that you should be  

بنابراین شماره یک را به خاطر بسپارید، اساسی‌ترین چیز این است که شما باید

learning it all in English understanding the  language pattern in English and that way you can  

همه آن را به زبان انگلیسی یاد بگیرید و الگوی زبان انگلیسی را درک کنید و به آن روش شما می‌توانید

tell exactly what you are struggling with because  most times you will feel confident about something  

دقیقاً بگویید با چه چیزی دست و پنجه نرم می‌کنید، زیرا اغلب اوقات در مورد چیزی احساس اطمینان خواهید کرد

and you will use that but then if you try to  use something different maybe you don't quite  

و از آن استفاده خواهید کرد، اما اگر سعی کنید از چیزی متفاوت استفاده کنید، شاید

understand the grammar you're still translating or  something that means that's the thing you need to  

دستور زبانی را که هنوز ترجمه می‌کنید کاملاً متوجه نشده باشید. این چیزی است که شما باید

focus on all right so as we get like we're adding  more and more words to our sentence we're trying  

روی آن تمرکز کنید، بنابراین وقتی متوجه شدیم که کلمات بیشتری به جمله خود اضافه می کنیم، سعی می کنیم

to make that thing much more broad or much more  specific I should say but we're using more words  

آن چیز را بسیار گسترده تر یا خیلی خاص تر بگویم، اما از موارد بیشتری استفاده می کنیم. کلمات

all right so hopefully this makes sense this is a  cat so let's go over uh just some some very simple  

خیلی خوب است، امیدوارم که منطقی باشد این یک گربه است، پس بیایید برخی از ساختارهای گرامر بسیار ساده   را مرور کنیم،

basic grammar constructions but I don't want you  to think about it like grammar we're not going to  

اما نمی‌خواهم درباره آن مانند گرامر فکر کنید، ما قرار نیست

talk about it like language Learners we're going  to talk about it like natives okay the same way  

مانند زبان‌آموزان درباره آن صحبت کنیم. ما قرار است در مورد آن مثل بومی‌ها صحبت کنیم، درست به همان شیوه

I would teach these things to my own kids so I'm  giving them lots of examples we're going to begin  

من این چیزها را به بچه‌های خودم یاد می‌دهم، بنابراین مثال‌های زیادی به آنها می‌زنم که

with that and which let me let's write this up  here put this in blue so we'll start with that  

با آن شروع می‌کنیم و اجازه دهید اجازه دهید این را در اینجا بنویسم. این به رنگ آبی است، بنابراین ما با آن شروع می‌کنیم

and which now that is a little bit easier and  we can actually remove this from sentences as  

و که اکنون کمی آسان‌تر است و می‌توانیم در واقع این را از جملات حذف کنیم

I'll show you right now so this is a cat this  is a cat now I want to add more information I  

همین الان به شما نشان می‌دهم بنابراین این گربه است این گربه است اکنون می‌خواهم موارد بیشتری اضافه کنم اطلاعاتی که می‌خواهم

want to be more specific about what I'm  explaining this is a cat that likes milk

درباره چیزی که توضیح می‌دهم

all right so I'm still talking about the same  cat there's there's really logically there's  

nothing more specific about this because I I  could get infinitely more specific and still  

دقیق‌تر باشم. هنوز   هرگز

never be perfect so so don't feel bad if you if  you're not expressing exactly what you want to  

بی نقص نباش، بنابراین اگر دقیقاً همان چیزی را که می‌خواهی بیان نمی‌کنی، احساس

say uh like right now it's okay what I want you  to do is feel good about being able to express  

بدی نداشته باش  بگویید اوه، در حال حاضر اشکالی ندارد، کاری که می‌خواهم انجام دهید این است که احساس خوبی داشته باشید که می‌توانید

just this and then we can move deeper into  being more specific all right so this is a  

این را بیان کنید. می‌تواند عمیق‌تر به سمت دقیق‌تر بودن حرکت کند، بنابراین این

cat that likes milk and this is just one way to  say this I could say this cat likes milk that's  

گربه‌ای است که شیر دوست دارد و این فقط یک راه برای گفتن این است، می‌توانم بگویم این گربه شیر دوست دارد که

fine too this cat likes milk but if I want to  introduce something this is a cat that likes milk  

خوب است، این گربه هم شیر دوست دارد، اما اگر بخواهم چیزی را معرفی کنم، گربه‌ای که شیر دوست دارد

and then I'm just practicing this like if I know  how to say this and I'm practicing adding more  

و بعد من فقط این را تمرین می‌کنم، مثلاً اگر می‌دانم چگونه این را بگویم، و تمرین می‌کنم

into these things like this is one idea this is  another idea and I'm learning to connect these  

به این چیزها اضافه کنم .

like a native so this is a cat that likes milk  this is a cat that likes milk all right so this  

بنابراین این گربه ای است که شیر دوست دارد این گربه ای است که شیر را کاملاً دوست دارد پس این

is a cat that likes milk or if I want to say which  is a little bit more complicated because which is  

گربه ای است که شیر دوست دارد یا اگر بخواهم بگویم کدام یک کمی پیچیده تر است زیرا

what we add when we want to put some kind of extra  information in there so this is a cat like which  

وقتی می خواهیم مقداری از آن را اضافه کنیم همین است  یک نوع اطلاعات اضافی در آنجا وجود دارد، بنابراین این گربه ای است که مانند آن

which likes milk milk comma so this is one idea  in here which we do not need to add all right  

که شیر شیر را دوست دارد، پس این یک ایده در اینجا است که نیازی به اضافه کردن کامل آن نیست

that's why we're using which here it's a witch  pardon me which likes milk that I got yesterday

به همین دلیل ما از آن استفاده می کنیم که در اینجا جادوگر است ببخشید که شیر دوست دارد که دیروز گرفتم

so I could I could not even put in this middle  claws so this this little little section right  

پس نمی‌توانستم حتی نمی‌توانم پنجه‌های میانی را بگذارم، بنابراین این بخش کوچک را درست

here so I'm talking about the cat likes milk but  I could just say this is a cat so I begin if I'm  

اینجا می‌گویم، بنابراین در مورد گربه صحبت می‌کنم که شیر دوست دارد، اما فقط می‌توانم بگویم این یک گربه است، بنابراین اگر دوست دارم شروع کنم.

talking with someone and I feel confident  using this this is the only thing I need to  

صحبت کردن با کسی و من احساس اطمینان می کنم با استفاده از این تنها چیزی است که باید از

use this uh I can I can continue using this same  construction and like just continue talking more  

آن استفاده کنم، اوه من می توانم به استفاده از همین ساختار ادامه دهم و دوست دارم بیشتر

about the cat if that's all I feel comfortable  with so that's fine as an example this is a cat  

درباره گربه صحبت کنم اگر این تنها چیزی است که با آن احساس راحتی می کنم، بنابراین خوب است به عنوان مثال این یک گربه است   این

this is my cat this is my cat all right  so basically the same idea this is this  

گربه من است این گربه من است بسیار خوب بنابراین اساساً همان ایده این است   بنابراین

so this is my cat this is the cat I got  yesterday so I can begin with this is a  

این گربه من است این گربه ای است که دیروز گرفتم بنابراین می توانم با این شروع کنم

cat that I got yesterday or I could say  even more specifically this is the cat  

گربه ای است که دیروز گرفتم یا من می‌توانم بگویم حتی به طور دقیق‌تر این گربه است

I got yesterday this is the cat I got yesterday  and typically this is if we're if we already  

من دیروز گرفتم این گربه‌ای است که دیروز گرفتم و معمولاً اگر قبلاً

introduced it somewhere so maybe you and I were  talking on the phone I say hey I bought a cat  

آن را در جایی معرفی کرده‌ایم، اینطور است، بنابراین شاید من و شما با تلفن صحبت می‌کردیم و می‌گویم هی من یک گربه خریدم.

and then you come to my house and I say  look this is the cat that I got yesterday  

و سپس به خانه من می آیی و من می گویم ببین این گربه ای است که دیروز گرفتم

okay this is the cat that I got yesterday now I  can add more information here to describe the cat  

باشه این گربه ای است که دیروز گرفتم، اکنون می توانم اطلاعات بیشتری را اینجا برای توصیف گربه اضافه کنم

more but I don't have to do that it's just if I  feel confident and comfortable about putting this  

بیشتر اما لازم نیست این کار را انجام دهم. فقط اگر در مورد قرار دادن این

extra information in there but it's not necessary  all right does this make sense so we can continue  

اطلاعات اضافی در آنجا مطمئن و راحت باشم، اما ضروری نیست، این منطقی است، بنابراین می‌توانیم

to make something more and more specific by adding  more and more information but there's no point  

با افزودن اطلاعات بیشتر و بیشتر، به ساختن چیزهای بیشتر و دقیق‌تر ادامه دهیم، اما هیچ نقطه‌ای وجود ندارد

where we really get to like perfect explanation  because there's always more to explain all right  

که واقعاً به آن می‌رسیم. مانند توضیح کامل، زیرا همیشه چیزهای بیشتری برای توضیح دادن وجود دارد،

so don't feel bad if you can't if there's like a  a specific idea you want to express but you can't  

بنابراین اگر نمی‌توانید احساس بدی نداشته باشید، اگر ایده خاصی وجود دارد که می‌خواهید بیان کنید اما نمی‌توانید،

the point is you can still Express something feel  confident about that and then as you understand  

نکته این است که شما هنوز هم می‌توانید چیزی را بیان کنید. و سپس با درک

more things you will become more confident about  those as well all right so in this case this  

چیزهای بیشتر، در مورد آنها نیز اطمینان بیشتری خواهید داشت، بنابراین در این مورد این

is a cat this is the cat that I got yesterday I  cannot use the word that I don't have to say that  

گربه است، این گربه ای است که دیروز گرفتم، نمی توانم از کلمه ای استفاده کنم که لازم نیست بگویم که

it's just as fine uh to say it that way natives  will not use that also this is the cat I got  

این فقط یک گربه است. خیلی خوبه که بگیم اینطوری بومیان استفاده نمیکنن که این هم گربه ایه که

yesterday this is the cat I got yesterday so we  want you to feel very comfortable about about  

دیروز گرفتم این گربه ایه که دیروز گرفتم پس ما میخوایم خیلی راحت بابت

introducing something and just describing a  little bit more about that but if you feel  

معرفی چیزی و فقط توضیح دادن کمی بیشتر در موردش احساس راحتی کنید. اگر احساس می‌کنید

even uh even more confident you can put something  else in there so this is the cat which likes milk  

حتی مطمئن‌تر هستید، می‌توانید چیز دیگری را در آنجا قرار دهید، بنابراین این گربه‌ای است که شیر دوست دارد که

that I got yesterday it just depends on what  you want to express but don't feel bad if you  

من دیروز گرفتم، این فقط به چیزی بستگی دارد که می‌خواهید بیان کنید، اما اگر

can't say some like exact thing you you have in  your mind all right the point is we want to feel  

نمی‌توانید چیزی مانند آن را بگویید، احساس بدی نداشته باشید. دقیقاً چیزی که در ذهن دارید کاملاً درست است، نکته این است که ما می‌خواهیم

confident about each of these because remember  you get fluent word by word as we go through these  

در مورد هر یک از این موارد اعتماد به نفس داشته باشیم، زیرا به یاد داشته باشید که وقتی این موارد مختلف را مرور می‌کنیم، کلمه به کلمه مسلط می‌شوید،

different things so you learn a language pattern  like oh I have to go I have to do something  

بنابراین یک الگوی زبانی یاد می‌گیرید، مانند «اوه باید برم» باید کاری انجام دهید

and as you feel more confident  that's when have to becomes have to

و از آنجایی که اعتماد به نفس بیشتری دارید  در آن زمان است که

we wouldn't right have to I mean you could  write have to if you want to but in in general  

مجبوریم باید انجام دهیم، منظورم این است که اگر می‌خواهید می‌توانید بنویسید، اما به طور کلی

conversations when we're teaching children I  have to do something I have to do something  

وقتی به بچه‌ها آموزش می‌دهیم مکالمه‌ها باید انجام دهم. کاری که باید انجام دهم

but children as they're using the language  more they become very confident they know  

اما بچه‌ها وقتی از زبان استفاده می‌کنند بیشتر مطمئن می‌شوند که می‌دانند

what they're talking about and they just say  have to I have to go I have to go I have to  

درباره چه چیزی صحبت می‌کنند و فقط می‌گویند باید باید بروم باید بروم باید بروم

go I have to go even just sounds like without  the H on there I have to go uh I have to go

باید بروم حتی به نظر می‌رسد که بدون H در آنجا باید بروم، اوه، باید

all right so when you hear these different  things uh inside like in a conversation from  

خوب بروم، بنابراین وقتی این چیزهای مختلف را از درون می‌شنوید، مثلاً در مکالمه‌ای از

natives you will get that and then you will feel  like a lot more a lot more confident about that  

بومیان، متوجه خواهید شد و بعد احساس خواهید کرد که خیلی بیشتر از اینها هستید. با اطمینان بیشتر در مورد آن

all right so I have to go I have  to go I have to go I have to go  

خیلی خوب است، بنابراین من باید بروم، باید بروم، باید بروم، باید بروم،

all right any questions about that I'm going  to cover a few more of these but I really just  

هر سؤالی در مورد آن دارید، می‌خواهم چند مورد دیگر را پوشش دهم، اما واقعاً می‌خواستم

wanted to start with something simple so you can  figure out for yourself where do you get stuck  

با یک چیز ساده شروع کنم. بنابراین می‌توانید خودتان بفهمید که کجا گیر کرده‌اید،

because this is when you know oh yeah I don't I  don't really feel comfortable saying that I have  

زیرا این زمانی است که می‌دانید اوه بله، من نمی‌دانم، واقعاً احساس راحتی نمی‌کنم که بگویم باید

to do something like I don't I don't yet feel  confident about them so that means you should  

کاری انجام دهم، مثل اینکه من هنوز اعتماد به نفس ندارم. در مورد آنها به این معنی است که باید

focus more on that particular pattern all right  don't think about it like a grammar Point think  

بیشتر روی آن الگوی خاص تمرکز کنید خیلی خوب  در مورد آن مانند یک دستور زبان فکر نکنید

about it like a language pattern the same way  natives do so natives are not like well what  

درباره آن مانند یک الگوی زبان فکر کنید همانطور که بومیان این کار را انجام می دهند بنابراین بومی ها خوب نیستند.

is this is this like a past perfect or the  present progressive or whatever they're not  

گذشته کامل یا فعلی مترقی یا هر چیز دیگری که

thinking about that at all they're just thinking  about what's the idea what's the situation and  

اصلاً به آن فکر نمی‌کنند، آنها فقط به این فکر می‌کنند که ایده چیست و

then what words do I use in that situation so this  is the cat which likes milk that I got yesterday  

سپس در آن موقعیت از چه کلماتی استفاده می‌کنم، بنابراین این گربه است که شیر دوست دارد که من گرفتم. دیروز

typically if we use witch this is a cat or this  is the cat which likes milk then we would we  

معمولاً اگر از جادوگر استفاده کنیم این گربه است یا این گربه ای است که شیر دوست دارد، ما   می

would say that just because we have witch if  we have witch and that in the sentence it's it  

گوییم که فقط به این دلیل که جادوگر داریم اگر جادوگر داریم و در جمله این است

makes it a bit more clear that we're talking about  okay this is some extra information that doesn't  

کمی واضح تر می شود که ما دوباره در مورد خوب این اطلاعات اضافی است که

need to be there but you often hear these kind of  confused in situations so like this is the this is  

نیازی نیست وجود داشته باشد، اما اغلب در موقعیت‌هایی گیج‌شده می‌شنوید، مثلاً این

the cat uh which I got yesterday you might hear  that it's grammatically incorrect but you will  

گربه‌ای است که دیروز گرفتم، ممکن است بشنوید که از نظر گرامری نادرست است، اما شما

hear that from people sometimes and that's okay  natives will use grammatically incorrect English  

گاهی اوقات از مردم می‌شنوم و اشکالی ندارد، بومی‌ها از زبان انگلیسی نادرست گرامری استفاده می‌کنند

all right so this is the cat which likes milk  that I got yesterday any questions about that  

خیلی خوب، بنابراین این گربه‌ای است که شیر دوست دارد  که من دیروز در مورد آن سؤالی داشتم

we just want to go through something very  simple make sure everybody can use that  

ما فقط می‌خواهیم یک چیز بسیار ساده را مرور کنیم، مطمئن شویم که همه می‌توانند از آن استفاده کنند

all right let me see it looks like I had a whole  bunch all right now this is going to be now we're  

اجازه دهید ببینم به نظر می‌رسد که من یک دسته کلی داشتم در حال حاضر این اتفاق می‌افتد، ما داریم می‌گیریم که

getting we're getting more people in the comments  so I'm going to have to it's going to be tricky  

افراد بیشتری را در نظرات می‌آوریم بنابراین مجبور می‌شوم که

going back through all of these but let's see  here uh I need help uttering my ideas I have a  

برگشتن به همه چیز مشکل خواهد بود. از این‌ها، اما بیایید اینجا را ببینیم، اوه، من برای بیان ایده‌هایم به کمک نیاز دارم، من

lot but it's hard to put them out there I don't  know why this is a wizard guy yes part of that  

خیلی چیزها دارم، اما بیان آنها سخت است، نمی‌دانم چرا این مرد جادوگر است، بله، بخشی از آن

is I mean really the the most basic foundational  issue is that you just don't know English like a  

است. منظورم واقعاً اساسی‌ترین مسئله است این است که شما فقط انگلیسی را مانند یک

native so if you understand the language like a  native you will speak like a native and you it's  

بومی بلد نیستید، بنابراین اگر زبان را مانند یک بومی درک کنید، مانند یک بومی صحبت خواهید کرد و

really hard to get there by trying to translate  things in your native language so especially  

واقعاً سخت است که با تلاش برای ترجمه موارد به زبان مادری خود به آنجا برسید، به خصوص

people that like maybe they have uh like more  intelligent people maybe they go to college and  

افرادی که دوست دارند شاید آنها مانند افراد باهوش‌تری دارند، شاید به دانشگاه می‌روند و

they have difficult things complex things they  want to say they get very frustrated because  

چیزهای پیچیده‌ای دارند که می‌خواهند بگویند، بسیار ناامید می‌شوند، زیرا

they can't express that in you know in another  language but I'm saying you shouldn't feel like  

نمی‌توانند آن را به زبان دیگری بیان کنند، اما من می‌گویم نباید احساس کنید. مثل

that it's okay to to just explain something simply  if that's all you can use it's okay so I can say  

اینکه اشکالی ندارد فقط چیزی را به سادگی توضیح دهم اگر این همه چیزی است که می توانید استفاده کنید اشکالی ندارد بنابراین می توانم بگویم

this is a cat I bought this cat yesterday I can  use two sentences and explain the same thing all  

این گربه است که دیروز این گربه را خریدم می توانم  از دو جمله استفاده کنم و همان چیزی را توضیح دهم

right there are more than one way uh to explain  explain something or Express something so this  

درست بیش از یک راه وجود دارد آهان توضیح دادن توضیح دادن چیزی یا بیان چیزی بنابراین این

is the cat which likes milk that I got yesterday  so I could say that or I could say this is a cat  

گربه ای است که شیری را دوست دارد که من دیروز گرفتم بنابراین می توانم بگویم این یک گربه است

this cat likes milk I got this cat yesterday okay  so if you feel confident you feel comfortable with  

این گربه شیر را دوست دارد من این گربه را دیروز گرفتم بسیار خوب بنابراین اگر مطمئن هستید احساس راحتی می کنید با

this and that's and that's the only like sentence  structure you can do then use that it's okay  

این و آن و این تنها ساختار جمله مانندی است که می‌توانید انجام دهید، سپس از آن استفاده کنید که اشکالی ندارد

it just takes maybe two or three sentences to  explain one thing but then we know okay how do  

فقط شاید دو یا سه جمله طول بکشد تا یک چیز توضیح داده شود، اما پس از آن می‌دانیم که

I how do I add a bit more information so we can  give you a few more examples of that like this is  

چگونه  من چگونه می‌توانم اطلاعات بیشتری اضافه کنم تا بتوانیم چند مثال دیگر برای شما بیاورم که

this is the marker that is running out of  ink so maybe this this marker is okay but  

this marker is running out of ink so if I'm  telling someone hey this is a marker I'm just  

جوهر آن تمام شده است. من فقط

introducing it but if I want to explain oh this  is the marker that is running out of ink all  

آن را معرفی می‌کنم، اما اگر بخواهم توضیح بدهم آه، این نشانگری است که جوهرش تمام می‌شود

right so this will help you sound much more  native if you just want to explain a little  

درست است، بنابراین اگر می‌خواهید

bit more with the word that all right or you  don't even have to use the word that this is  

کمی بیشتر با کلمه «خوب یا شما» توضیح دهید، این به شما کمک می‌کند خیلی بهتر به نظر برسید. حتی لازم نیست از این کلمه استفاده کنید که

the marker this is the marker running out of ink  or this is the marker that is running out of ink  

این نشانگر است.

okay any questions about that does everybody  understand I really want to make it very clear  

uh that the point is to you you become fluent  in these language patterns and you will notice  

نکته این است که شما به این الگوهای زبانی مسلط می‌شوید و متوجه می‌شوید که

this about your own speech you will think okay  I'm good at saying this but I'm not yet good at  

در مورد گفتار خود فکر می‌کنید خوب است. از

saying this other thing all right so continue  to use what you're good at but really instead  

چیزی که در آن مهارت دارید استفاده کنید، اما واقعاً به جای اینکه

of trying to maybe practice it you really just  want to understand that thing which comes from  

سعی کنید آن را تمرین کنید، واقعاً می‌خواهید چیزی را که از

getting naturally varied reviews so lots of  examples of a particular thing that's why we  

دریافت بررسی‌های متنوع طبیعی ناشی می‌شود، نمونه‌های زیادی از یک چیز خاص را درک کنید، به همین دلیل است که ما

just cover like I'm making this clear about  these different things I've got them circled  

مثل این که من این را می‌سازم، پوشش می‌دهیم. در مورد این چیزهای مختلف واضح است. من آنها را دایره کرده‌ام

so you can see them as a like a specific language  pattern but that's how you learn it all right so  

بنابراین می‌توانید آنها را مانند یک الگوی زبان خاص ببینید، اما اینطوری همه چیز را یاد می‌گیرید، بنابراین   به

don't think about grammar think about language  patterns what do you want to what do you want  

گرامر فکر نکنید، به الگوهای زبان  فکر کنید. می‌خواهم

to express so I have to do something or in  this case I'm just adding more information  

بیان کنم، بنابراین باید کاری انجام دهم یا در این مورد، فقط اطلاعات بیشتری اضافه می‌کنم

all right so this is the video this is the video  where in the same way this is the video where I  

خیلی خوب، بنابراین این ویدیو این ویدیو است که به همین ترتیب این ویدیویی است که در آن

could talk about something this is the video where  I could introduce more information all right or  

می‌توانم درباره چیزی صحبت کنم این ویدیو است. جایی که  می‌توانم اطلاعات بیشتری را معرفی کنم یا

this is the time when I could do something all  right so this is a video very simple this is a  

این زمانی است که می‌توانم کاری را درست انجام دهم، بنابراین

video I feel confident saying that this is a video  yes very simple this is a video that I like making  

این یک ویدیو بسیار ساده است این یک  ویدیو است. ساختن

so I can add a little bit more information  there this is a video that I like making  

تا بتوانم کمی اطلاعات بیشتر اضافه کنم در آنجا این ویدیویی است که من دوست دارم آن را بسازم

or this is a video that I don't want to go too  long all right so the the goal the goal is output  

یا این ویدیویی است که نمی‌خواهم زیاد طول بکشد خیلی درست است بنابراین هدف خروجی است

but you get there from the input all right so  you don't have to go and try to practice like a  

اما شما از خیلی خوب وارد کنید تا مجبور نباشید بروید و سعی کنید مثل خیلی چیزها تمرین کنید، این

lot of things it's just what what is the simplest  easiest or even like the most complex thing that  

ساده‌ترین و یا حتی پیچیده‌ترین چیزی است که

you can say all in English without thinking about  it that's how you measure your fluency because  

می‌توانید بدون فکر کردن به آن به انگلیسی همه چیز را بگویید. تسلط شما به این دلیل که

you measure it by language patterns individually  you don't get fluent in English you get fluent  

آن را با الگوهای زبانی به صورت جداگانه اندازه می‌گیرید   به انگلیسی مسلط نیستید،

in individual language patterns this is why you  can say this but not something else so you can  

به الگوهای زبان فردی مسلط می‌شوید، به همین دلیل است که می‌توانید این را بگویید اما نه چیز دیگری تا

be fluent in this one but maybe not fluent  in adding more information but if you if you  

به این یکی مسلط باشید، اما شاید در اضافه کردن مسلط نباشید. اطلاعات بیشتر اما اگر می‌دانید

know that the point is to know where you are for  your own English and each person has their own  

که مهم این است که بدانید برای انگلیسی خودتان کجا هستید و هر فردی

particular things that they're that they're trying  to improve uh but that's how you would get there  

چیزهای خاص خودش را دارد که سعی می‌کند آن‌ها را بهبود ببخشد، اما اینطوری می‌توانید به آنجا برسید.

so it's not about not about trying to speak more  you want to get more input more examples of the  

نه در مورد تلاش نکردن برای صحبت بیشتر، بلکه می‌خواهید ورودی بیشتری دریافت کنید، مثال‌های بیشتری از

of the particular thing you're looking at and as  you get more examples of that you will feel more  

چیز خاصی که به آن نگاه می‌کنید، دریافت کنید، و وقتی نمونه‌های بیشتری از آن به دست می‌آورید، اعتماد به‌نفس بیشتری خواهید داشت

confident and then you will speak all right so  you can still you're this is still specific this  

و سپس کاملاً درست صحبت خواهید کرد تا بتوانید هنوز شما هستید این هنوز مشخص است این

is a cat this is a marker that is a tree that's  still specific but I could give more information  

گربه است این نشانگر است که درختی است که هنوز مشخص است، اما

if I feel confident about doing that okay all  right I think we're I think people are getting it  

اگر مطمئن باشم که این کار را انجام دهم درست است، می‌توانم اطلاعات بیشتری ارائه کنم.

let's find out all right right I need to speak  English sometimes no matter how poor it is uh  

بیایید بفهمیم خیلی خوب، من باید گاهی انگلیسی صحبت کنم، مهم نیست چقدر ضعیف است، اوه،

if I don't output my speaking will not improve  all right so I really want again just to make  

اگر من خروجی ندهم، صحبت کردن من بهبود نمی یابد، بنابراین من واقعاً می خواهم دوباره فقط به

that clear that you you become more fluent as you  understand the language better it's not about you  

این موضوع بگویم که شما به اندازه خودتان مسلط تر می شوید. زبان را بهتر بفهمید، این به شما مربوط نیست   اینکه

trying to speak more but you should feel confident  expressing at whatever level of specificity you  

سعی می‌کنید بیشتر صحبت کنید، بلکه باید احساس اطمینان کنید در هر سطحی از ویژگی که می‌توانید بیان کنید

can all right so if you can only say a simple  thing like this equals that or this is that  

بسیار خوب است، بنابراین اگر فقط می‌توانید یک چیز ساده مثل این بگویید مساوی است

this is my hand this is my hand okay if you  feel confident only saying that then those  

این دست من است، دستم خوب است، اگر فقط با گفتن این جمله مطمئن هستید که آن‌ها

those are the sentences you should be using  and then you start getting more used to other  

جملاتی هستند که باید استفاده کنید و سپس شروع به عادت کردن بیشتر به

language patterns so you can make your sentences  longer so just like adding that or which in this  

الگوهای زبانی دیگر می‌کنید تا بتوانید جملات خود را طولانی‌تر کنید، درست مانند افزودن آن یا کدام در این

example so this is a cat that I got yesterday  over this is the cat that I got yesterday

مثال به این صورت گربه‌ای است که دیروز گرفتم این گربه‌ای است که دیروز گرفتم، اوه،

all right uh uh let's see

بیایید همه چیز را ببینیم،

all right so yes the psychotic American teacher is  back that's the same thing I tell my students in  

بنابراین بله معلم روان‌پریشی آمریکایی بازگشته است، این همان چیزی است که به دانش‌آموزانم در

Egypt glad here I love your videos they're very  instructive glad to hear it well Mario is back  

مصر می‌گویم خوشحالم که اینجا ویدیوهای شما را دوست دارم. خیلی آموزنده هستم از شنیدنش خوب خوشحالم ماریو برگشت

good morning from Taiwan says Lily nice to see  you there you can say the because you both know  

صبح بخیر از تایوان می‌گوید لیلی خوشحالم که آنجا را می‌بینم، می‌توانی این را بگوییم زیرا هر دو می‌دانید

what you or what cat you're talking about yeah so  you can say the because you both know what we're  

درباره چه چیزی صحبت می‌کنید یا از چه گربه‌ای صحبت می‌کنید، بله، بنابراین می‌توانید آن را بگویید زیرا هر دو می‌دانید در

talking about so if I if I if I just say like if  I just say this is the marker if I introduce that  

مورد چیزی که داریم صحبت می کنیم   بنابراین اگر من اگر می گویم فقط می خواهم بگویم اگر فقط بگویم این نشانگر است اگر معرفی کنم

we don't introduce with the because you don't know  what I'm talking about but you should watch I made  

ما با آن معرفی نمی کنیم زیرا شما نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنم اما باید تماشا کنید

a video recently about the word the and it's  different uses if you're curious to learn more  

در مورد استفاده های مختلف از کلمه تماشا کنید، اگر کنجکاو هستید که بیشتر بدانید

about that hi teacher uh people here greetings  from Colombia says Julie nice to see you there  

در مورد آن سلام معلم، آه، مردمی که اینجا با سلام از کلمبیا می‌گوید جولی خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم   بسیار

all right hello teacher let's see all  right any other questions about can  

خوب سلام معلم بیایید همه سؤالات دیگر را ببینیم در مورد آیا می‌توانید

you say this is a cat that likes milk which I  got yesterday yep you could say that as well  

بگویید این گربه‌ای است که شیر دوست دارد که من دیروز گرفتم، بله، می‌توانید بگویید همینطور

again you you will feel more confident  about making these different things and we  

دوباره در مورد ساخت این چیزهای مختلف احساس اطمینان بیشتری خواهید کرد و ما

can reorder these so I can say this is the  cat that I got yesterday which likes milk  

می‌توانیم آنها را دوباره سفارش دهیم تا بتوانم بگویم این همان گربه‌ای است که من گرفتم. دیروز که شیر را دوست دارد

very good so which is just where we're trying to  add some additional information so I could cover  

خیلی خوب است، بنابراین دقیقاً همان جایی است که ما سعی می‌کنیم اطلاعات بیشتری اضافه کنیم تا بتوانم

this up this is the cat I got yesterday yeah this  is the cat I got yesterday this is the cat witch  

این را بپوشانم   این گربه‌ای است که دیروز گرفتم بله این گربه‌ای است

which I'm which I don't like very much that I got  yesterday but there are different ways I could put  

که دیروز گرفتم چیزی که دیروز دریافت کردم خیلی دوست ندارم، اما روش‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانم

these each in their own sentence and and I'm still  communicating I'm just using a simple expression  

هر کدام را در جمله خودشان قرار دهم و هنوز هم در حال برقراری ارتباط هستم، فقط از یک عبارت ساده

or a simple like a simple language pattern this is  a cat this cat likes milk I got this cat yesterday  

یا یک الگوی ساده مانند یک زبان ساده استفاده می‌کنم. گربه است این گربه شیر را دوست دارد من دیروز این گربه را گرفتم

okay so I'm still using a simple construction  and still being specific but it's just in three  

خوب است، بنابراین من هنوز از یک ساختار ساده استفاده می کنم و هنوز هم خاص هستم، اما فقط در سه

different sentences so don't feel bad about  that don't feel nervous the the feeling bad  

جمله مختلف است، بنابراین در مورد آن احساس بدی نداشته باشید  که احساس بد را عصبی نکنید

usually comes from you're starting with a really  complicated idea in your native language and  

معمولاً از آنجا ناشی می‌شود که شما با یک ایده واقعاً پیچیده در زبان مادری خود شروع می‌کنید و

then you translate that and then it doesn't come  out the way you want it to you're making it too  

سپس آن را ترجمه می‌کنید و سپس آنطور که می‌خواهید به دست نمی‌آید، آن را خیلی

complex so you can't go it's like imagine imagine  you're trying to like cross from one one building  

پیچیده می‌کنید   بنابراین نمی‌توانید آن را ادامه دهید. تصور کنید دارید سعی می‌کنید از یک ساختمان

to another all right so this is your we'll just  call this your native language and this is English  

به ساختمان دیگر عبور کنید خیلی خوب است، بنابراین این شماست، ما فقط به آن می‌گوییم زبان مادری شما و این انگلیسی است

so this is a building over here so you you start  with like oh here's this like really complex idea  

بنابراین این ساختمان اینجاست، بنابراین شما با این کار شروع می‌کنید. مثل یک ایده بسیار پیچیده   می‌خواهم

I want to say in my native language now I'm  going to try to walk across to English over  

به زبان مادری‌ام بگویم اکنون سعی می‌کنم از اینجا به انگلیسی بروم

here and translate that in my mind all right  and of course like you're feeling worried as  

و آن را در ذهنم ترجمه کنم و البته که وقتی

you try to walk across this this little line how  do I translate this oh my goodness and like and  

سعی می‌کنی از آن عبور کنی، احساس نگرانی می‌کنی این خط کوچک را چگونه ترجمه کنم وای خدای من و لایک کنم و

they fall down and make a mistake and I I couldn't  express it the way I want to all right it's much  

آنها زمین بخورند و اشتباه کنند و من نتوانستم آن را آنطور که می خواهم بیان کنم خیلی خب، خیلی

easier to do this like we're going to cross on the  ground and go up that way does that make sense so  

راحت تر است که این کار را انجام دهیم، مثل اینکه می خواهیم از روی خط عبور کنیم. زمین و به آن سمت بالا بروید آیا این منطقی است   به

rather than translating in your head so you don't  take a complex idea and try to translate it go to  

جای اینکه در ذهن شما ترجمه شود تا ایده پیچیده ای را در نظر نگیرید و سعی نکنید آن را ترجمه کنید، به

the next building we start down here okay what do  I want to say what can I say in English and then  

ساختمان بعدی که از اینجا شروع می کنیم، خوب است، می خواهم بگویم چه می توانم به انگلیسی بگو و سپس

you just walk it's like whoop I just walk across  nice and easily oh this is a cat I can say that  

تو فقط راه می‌روی، مثل اوووووووووووووووووووو، من فقط از آن طرف می‌گذرم خوب و راحت آه این یک گربه است، می‌توانم بگویم

this is a cat and I move up in English this is a  cat the cat likes milk I got this cat yesterday  

این یک گربه است و من به انگلیسی بالا می‌روم این گربه است گربه شیر را دوست دارد من دیروز این گربه را گرفتم

so it's okay you can be specific even with a  simple construction all right even with a simple  

پس اشکالی ندارد که حتی با یک ساختار ساده حتی با یک

sentence this is a cat the cat likes milk I got  this cat yesterday nobody will feel bad about that  

جمله ساده این گربه است که گربه شیر دوست دارد من این گربه را دیروز گرفتم هیچ کس از این بابت احساس بدی نخواهد داشت.

you're still communicating well all right but  if you want to try to put them all in the same  

برای اینکه سعی کنید همه آنها را در یک

sentence and you want to say something complex you  have to feel good about each one of these pieces  

جمله قرار دهید و می خواهید چیز پیچیده ای بگویید، باید در مورد هر یک از این قطعات احساس خوبی داشته باشید،

all right now forgive me because we do  have more comments uh if I'm skipping  

در حال حاضر من را ببخشید، زیرا اگر من از هر یک از آنها صرف نظر کنم، نظرات بیشتری داریم.

any of them I'm not I'm just trying to go  very quickly uh make sure I see all these  

من نه من فقط سعی می کنم خیلی سریع بروم آه مطمئن شوید که همه این

things let's see can you say uh this way  you'd say this is a cat that likes milk  

چیزها را می بینم بیایید ببینیم آیا می توانم بگویم آه این طور شما می گویید این گربه ای است که شیر دوست دارد

which I got yesterday yes so this is a cat that  likes milk which I got yesterday you can say  

که من دیروز گرفتم بله پس این گربه ای است که دوست دارد شیری را که دیروز گرفتم، می‌توانید بگویید

that all right that my problem I use a low  register when I'm speaking you mean you like  

خیلی خوب است که مشکل من، وقتی دارم صحبت می‌کنم، از یک کم استفاده می‌کنم، یعنی شما دوست دارید

you speak like with like like the the volume of  your voice is that what you mean usually usually  

مثل صدای شما صحبت می‌کنید، معمولاً منظور شما این است که معمولاً

people that if there's some kind of issue people  have the main reason for that is because they lack  

مردم که اگر یک نوع مشکلی وجود دارد که مردم دلیل اصلی آن را دارند این است که آنها

confidence in what they want to say they just  lack confidence like I don't I don't know how  

به آنچه می‌خواهند بگویند اعتماد ندارند، آنها فقط اعتماد ندارند مانند من نمی‌دانم چگونه

to make this construction so we don't begin with  something first don't start with a complicated  

این ساختار را بسازم تا با چیزی شروع نکنیم ابتدا با یک

idea in your native language begin with something  simple okay it's okay if you need to if you need  

ایده پیچیده در زبان مادری خود شروع نکنید با یک چیز ساده شروع کنید، خیلی خوب است اگر نیاز دارید

to translate I don't recommend you do you should  be learning everything all in English but if you  

ترجمه کنید.

need to start with something simple go up  through the English like that just like this  

با یک چیز ساده از میان انگلیسی‌ها مثل این بالا بروید

okay use the symbol constructions and as you  as you get used to these you will start using  

خب از ساختارهای نماد استفاده کنید و همانطور که به آنها عادت می‌کنید شروع به استفاده از

more difficult things or maybe you will learn an  idiom or you will learn some interesting phrase  

چیزهای دشوارتر می‌کنید یا شاید یک اصطلاح یاد بگیرید یا یک عبارت جالب

or cultural reference that you can put into that  so this is the cat I was telling you about this  

یا فرهنگی یاد بگیرید. مرجعی که می توانید در آن قرار دهید بنابراین این گربه ای است که من در مورد این به شما می گفتم

is the cat I was telling you about this is the cat  I was telling you about so I can begin something  

گربه ای است که در مورد آن به شما می گفتم این گربه است  که در مورد آن به شما می گفتم تا بتوانم کاری را شروع کنم

this is the cat I was and then we're explaining  something like yesterday I was I was talking to  

این گربه ای است که من بودم و سپس ما در حال توضیح دادن چیزی شبیه دیروز بودم که با

you on the phone and today I'm showing you the  cat look this is the cat I was telling you about  

شما تلفنی صحبت می کردم و امروز به شما گربه را نشان می دهم این گربه ای است که داشتم به شما می گفتم   این

this is the cat I mentioned yesterday this is  the cat I said I would buy so I could there are  

گربه ای است که دیروز به آن اشاره کردم این گربه ای است که گفتم می خرم. بنابراین می‌توانم

all kinds of like more complicated things  I could put in there but there are still  

انواع چیزهای پیچیده‌تری وجود داشته باشد که می‌توانم در آنجا قرار دهم، اما هنوز

different ways of doing this so you don't have  to feel bad about not using any particular one  

راه‌های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد، بنابراین مجبور نیستید از استفاده نکردن از یک مورد خاص احساس ناراحتی کنید.

all right uh let's see Brittany there's something  called Google oh my goodness let's see wizard guy  

خیلی خب، بیایید ببینیم بریتنی چیزی به نام وجود دارد. وای خدای من بیایید ببینیم مرد جادوگر

says uh I teach ESL students however yes I do have  struggles stating my ideas which I know are super  

می‌گوید آه، من به دانش‌آموزان ESL آموزش می‌دهم، اما بله، من در بیان ایده‌هایم که می‌دانم فوق‌العاده هستند، می‌دانم

great which I know are super great or in this case  you would say like that you know are super great  

فوق‌العاده هستند، یا در این مورد شما می‌گویید که می‌دانید فوق‌العاده هستند، مشکل دارم.

all right so I know like unless you put like  the comma in there yes but you can you can say  

درست است، بنابراین می‌دانم که می‌خواهم، مگر اینکه شما مانند کاما را در آنجا قرار دهید بله، اما می‌توانید یکی از آن‌ها را بگویید.

either one of those it just depends on if that's  important for that information or not uh let's see  

all right uh yes I Just Brittany Brittany just  review what what I was just talking about that is  

چیزی که من در مورد آن صحبت کردم،

just important necessary information which is just  not important in this case in this case all right  

فقط اطلاعات ضروری مهمی است که در این مورد، در این مورد، خیلی مهم نیست. اجازه دهید

let me see if I have all right I struggle to  stop speaking when I'm not sure if my grammar  

ببینم آیا کاملاً حق دارم، زمانی که مطمئن نیستم دستور زبانم درست است یا نه، در تلاش برای توقف صحبت کردن هستم.

has the correct collocation for instance yes and  so again you will feel confident using something  

به عنوان مثال، هم‌آهنگی بله و بنابراین دوباره با استفاده از چیزی احساس اطمینان خواهید کرد

and you know like what is like think about  what is the grammar construction or what is  

و می‌دانید که چه چیزی شبیه است، فکر کنید ساختار گرامر چیست یا

the situation where you don't feel confident maybe  you think like I don't know how to say I have to  

وضعیتی که در آن احساس اطمینان ندارید، شاید فکر کنید که من نمی‌دانم چگونه بگویید من باید

do something so I'm using it now it's kind of  weird to say that but let's say for example I  

کاری انجام دهم، بنابراین اکنون دارم از آن استفاده می کنم، گفتن آن یک جورهایی  عجیب است، اما مثلاً بگوییم من

don't know how to say I have to do something so  maybe that's like something you like you know how  

نمی دانم چگونه بگویم باید کاری انجام دهم، بنابراین شاید مثل چیزی باشد که شما دوست دارید می دانید چگونه

to say this in your native language but you don't  know how to say it in English then you should be  

این به زبان مادری شماست، اما نمی‌دانید چگونه آن را به انگلیسی بگویید، پس باید به دنبال

looking for situations where natives are are using  that like oh no I have to go to the bathroom bye  

موقعیت‌هایی باشید که بومی‌ها از آن استفاده می‌کنند، مثل اوه نه، باید به دستشویی

I have to go I have to go I have to eat I have to  play and as you get used to these examples ah you  

بروم خداحافظ. باید بخورم باید بازی کنم و وقتی به این مثال‌ها عادت می‌کنی، آه،

feel confident so now this is the cat I have  to wash this is the cat I have to wash every  

احساس اعتماد به نفس می‌کنی، بنابراین حالا این گربه‌ای است که باید بشوییم،

day this is the cat I have to wash okay so maybe  there's like the cat doesn't like me very much  

این گربه‌ای است که باید هر روز بشوییم مثل اینکه گربه من را خیلی دوست ندارد

because I have to wash him but you can again you  can take something as you feel confident about  

چون من باید او را بشوییم اما شما دوباره می توانید  می توانید چیزی را همانطور که در مورد

each one of these pieces individually then you can  start to weave them together but don't try to put  

هر یک از این تکه ها به طور جداگانه احساس می کنید بردارید سپس می توانید شروع به بافتن آنها کنید اما سعی نکنید

a like a really complicated sentence together in  your native language and then translate it into  

جمله‌ای مانند یک جمله واقعاً پیچیده را در زبان مادری خود کنار هم قرار دهید و سپس آن را به

English you don't want to do that you're just  going to struggle just say something specific  

انگلیسی ترجمه کنید که نمی‌خواهید این کار را انجام دهید.

or use like three different sentences at this same  level it's okay to do that this is a cat this cat  

این یک گربه است این گربه

likes milk I got this cat yesterday or I got it  yesterday people understand what you're talking  

شیر دوست دارد من این گربه را دیروز گرفتم یا دیروز گرفتم مردم می فهمند

about you don't have to say the cat the cat the  cat this is a cat it likes milk I got it yesterday  

درباره شما چه صحبتی می کنید لازم نیست بگویند گربه گربه گربه گربه این گربه است شیر ​​دوست دارد من گرفتم دیروز

same thing this is a cat I got it yesterday it  likes milk okay very simple we're still using  

همان چیزی است که این یک گربه است من دیروز آن را گرفتم شیر دوست دارد بسیار ساده است ما هنوز از

the same basic construction without having to  feel uh like oh no I can't express what I want  

همان ساختار اولیه استفاده می کنیم بدون اینکه احساس کنیم اوه نه من نمی توانم آنچه را که می خواهم

to say all right everybody getting this I don't  want to make myself I feel like I'm being too  

بیان کنم. من نمی‌خواهم خودم را وادار کنم، احساس می‌کنم

too complicated but the basic idea is that you  get confident and fluent as you understand each  

خیلی پیچیده‌ام، اما ایده اصلی این است که وقتی هر چیز را به‌طور جداگانه می‌فهمید، اعتماد به نفس پیدا می‌کنید و مسلط می‌شوید،

thing individually don't try to think about this  as all like one thing it's really a few different  

سعی نکنید به این موضوع فکر کنید، زیرا همه چیز مانند یک چیز است. چند

pieces like building blocks or Legos or something  like that that you put them together so it's okay  

قطعه مختلف مانند بلوک‌های ساختمانی یا لگو یا چیزی شبیه به آن که آنها را کنار هم قرار می‌دهید، بنابراین

to use short simple sentences and maybe you use a  few of them that's okay all right all right let's  

استفاده از جملات کوتاه و ساده اشکالی ندارد و شاید از چند قطعه از آنها استفاده کنید که اشکالی ندارد،

see here uh so hopefully that makes sense okay  hello let's go to another great class all right  

خوب، بیایید اینجا را ببینیم، امیدوارم که منطقی باشد. سلام، بیایید به یک کلاس عالی دیگر برویم خیلی خب   اوه،

uh oh let's see Lister or we can say the after  mentioned it before yes you could good morning  

بیایید لیستر را ببینیم یا می‌توانیم بگوییم بعد از آن که قبلاً به آن اشاره کردید بله، می‌توانید صبح بخیر

from Indonesia this is a lesson where you can  learn native English correct so this is a lesson  

از اندونزی این درسی است که در آن می‌توانید انگلیسی بومی را درست یاد بگیرید، بنابراین این درسی است

where you can do that or if I was the only person  like the only person this was the only place you  

که می‌توانید انجام دهید که یا اگر من تنها کسی بودم مثل تنها کسی، این تنها جایی بود که

could say this is uh like this is the lesson where  or this is the lesson where you can learn native  

می‌توانستید بگویید، این درسی است که در آن یا این درسی است که می‌توانید در آن زبان بومی   انگلیسی را یاد بگیرید،

English like it's not possible to learn anywhere  else all right so first we should know uh English  

مثل اینکه در هر جای دیگری امکان یادگیری وجود ندارد. بنابراین ابتدا باید الگوهای انگلیسی را بدانیم

patterns so first we should know English patterns  yes that's exactly what I'm saying so you learn  

پس ابتدا باید الگوهای انگلیسی را بدانیم بله این دقیقاً همان چیزی است که من می گویم بنابراین

these as you as you understand the situation in  English the point is not to translate from your  

شما همانطور که وضعیت را در  انگلیسی می فهمید اینها را یاد بگیرید   اینها را همانطور که وضعیت را در  انگلیسی می فهمید این نیست که از

language into English it's to understand something  so as an example if I'm teaching you Japanese

زبان خود به انگلیسی ترجمه کنید. به عنوان مثال، اگر من اکنون به شما

maca o Kudos

ماکا یا ستایش ژاپنی را به شما یاد می‌دهم،

now just by giving you that quick lesson  in Japanese you're understanding or you're  

فقط با دادن آن درس سریع  به زبان ژاپنی، شما می‌فهمید یا

starting to understand the names of  colors and you also understand some  

شروع به درک نام رنگ‌ها می‌کنید و همچنین مقداری

grammar alright so in Japanese we have  the adjective before the noun I don't  

گرامر را خوب می‌فهمید، بنابراین در ژاپنی ما صفت را قبل از اسم داریم I don't

want to explain a lot of like a grammar  but to kids it's like oh like aoi maca so

to توضیح بسیاری مانند گرامر اما برای بچه ها مانند oh like aoi maca است

same thing so you learn okay like in Spanish  you know the adjective comes after the noun  

بنابراین شما خوب یاد می گیرید مانند اسپانیایی می دانید که صفت بعد از اسم می آید

but in English it comes before and so you  learn the patterns of these things and you  

اما در انگلیسی از قبل می آید و بنابراین شما الگوهای این چیزها را یاد می گیرید و

understand them in English which helps you  use them fluently if you feel like you need  

آنها را به زبان انگلیسی می فهمید که به شما کمک می کند اگر احساس می کنید نیاز به ترجمه دارید به راحتی از آنها استفاده کنید، به این

to translate it means you're you're at like  your your level of communication is too high  

معنی است که سطح ارتباط شما خیلی بالاست.

for what you're trying to say so go back to  something simple get really good at that and  

برای چیزی که می‌خواهید بگویید، پس به یک چیز ساده برگردید و در آن واقعاً خوب باشید و

then just introduce one new thing all right  like one new thing this is a cat that I like  

سپس فقط یک چیز جدید معرفی کنید، مثل یک چیز جدید،

this is a restaurant that I go to often this is  a uh like a location that I really enjoy okay so  

این گربه‌ای است که من دوست دارم. مثلاً مکانی است که من واقعاً از آن لذت می برم، بنابراین

don't think about grammar think about patterns the  point is not to learn in your language and think  

به گرامر فکر نکنید به الگوها فکر کنید نکته این است که به زبان خود یاد نگیرید و  در

about it's just it's like patterns of what happens  what do people say in this situation so I dropped  

مورد آن فکر کنید، بلکه مانند الگوهایی از اتفاقاتی است که مردم در این موقعیت می گویند، بنابراین من آن را رها کردم.

something on my head ouch in English I say ouch  and that's why my kids they drop something on my  

چیزی روی سرم اوه به انگلیسی من می‌گویم اوخ و به همین دلیل است که بچه‌های من چیزی

like on my on their head or whatever and they  say ouch they're just copying what I'm saying  

مانند من روی سرشان یا هر چیز دیگری روی من می‌اندازند و می‌گویند اوه آنها فقط دارند آنچه را که من می‌گویم کپی می‌کنند

because they're connecting the situation with  the grammar or the situation with the vocabulary

زیرا دارند موقعیت را با گرامر یا وضعیت واژگان

let's see uh okay so Kent says in case this  escapes your mind how do you deal with synonyms  

بیایید ببینیم اوه خوب پس کنت می‌گوید در صورتی که این به ذهنتان خطور کرد چگونه با مترادف‌ها برخورد می‌کنید.

oh I call it to your language yeah so this is  how you do it so remember there are multiple  

ways uh to express a particular thing so I  could say like this is a crazy cat this is  

یک چیز خاص را بیان کنم تا بتوانم بگویم این یک گربه دیوانه است این

a funny cat this is a really lovely cat and I'm  just you can think about it like the again being  

یک گربه بامزه است این یک گربه واقعا دوست‌داشتنی است و من فقط می‌توانید درباره آن فکر کنید مثل اینکه دوباره به آن فکر کنید. با

more detailed more specific uh like more more  advanced or complex more detailed uh with your  

جزئیات بیشتر

like with your exactitude so exactly what you  want to say so I can go into more detail this  

دوست دارید، دقیقاً همان چیزی است که می خواهید بگویید

is a a beautiful yellow purple and white cat  and I could I could go into more detail this  

تا بتوانم جزئیات بیشتری را بیان کنم.

is a beautiful white purple and yellow cat with  lovely soft fur this is a beautiful yellow white  

با خز نرم و دوست‌داشتنی، این یک سفید زرد زیبا است

and you know black cat with lovely fur that likes  to walk out and and go swimming and chase cats so  

و شما گربه سیاه با خز دوست‌داشتنی را می‌شناسید که دوست دارد از خانه بیرون برود و شنا کند و گربه‌ها را تعقیب کند تا

I can continue to make it more and more specific  to add more information but it's only if I feel  

بتوانم بیشتر و بیشتر آن را دقیق‌تر کنم تا اطلاعات بیشتری اضافه کنم، اما این فقط در صورتی است که من

confident about those language patterns so we  want to begin with something simple that you can  

نسبت به آن الگوهای زبانی اعتماد به نفس داشته باشید، بنابراین می‌خواهیم با چیزی ساده شروع کنیم که بتوانید

say that you don't have to translate in your head  and as you get good and you you really understand  

بگویید که لازم نیست در ذهن خود ترجمه کنید و وقتی خوب می‌شوید و واقعاً

these things well then you can start sticking them  together all right now I want to give you some  

این چیزها را خوب می‌فهمید، می‌توانید شروع به چسباندن آنها به هم کنید. در حال حاضر می‌خواهم

more examples before we uh before we do this but  make sure I just answer a less I want to become  

قبل از انجام این کار چند   مثال بیشتری به شما بدهم، اما مطمئن شوید که کمتر

fluent for going to work in a calls uh in a call  center customer service yeah so you can just say I  

پاسخ می‌دهم. من   می

want to become fluent and this is actually the the  next thing I wanted to talk about which is four

خواهم مسلط باشم و این در واقع مورد بعدی است که می خواستم در مورد آن صحبت کنم که چهار است،

so we've already covered that and which

بنابراین قبلاً آن را پوشش داده ایم و بیایید

let's just see what was that example I think it  was like I want to be we'll do something even more  

ببینیم آن مثال چه بود، فکر می کنم مثل اینکه می خواهم باشم، انجام خواهیم داد چیز

simple uh like this is we'll just use the same  same basic construction again so this is a marker

ساده‌تر   ساده‌تر، آه مثل این، ما فقط از همان ساختار اصلی دوباره استفاده می‌کنیم، بنابراین این نشان‌دهنده است

now how might we take this and make  it more complex by using the word  

حالا چگونه می‌توانیم این را بگیریم و با استفاده از کلمه

four I'm losing losing I have a couple of  different markers over here how was this one  

four I'm lost lost I have a 2 نشانگرهای مختلف در اینجا چطور بود

that's a little better we need some new markers  we need some new markers so this is a marker and  

که کمی بهتر است ما به چند نشانگر جدید نیاز داریم ما به چند نشانگر جدید نیاز داریم بنابراین این یک نشانگر است و

I can just again say that this is a marker but  for doing something else so this is a marker

فقط می توانم دوباره بگویم که این یک نشانگر است اما برای انجام کار دیگری پس این یک نشانگر چهار است.

four

so I erase this and I want to add more information  this is a marker for correcting papers so if  

من این را پاک می‌کنم و می‌خواهم اطلاعات بیشتری اضافه کنم این یک نشانگر برای تصحیح کاغذها است، بنابراین اگر

I want to like have a maybe a red marker and a  blue marker and a black marker all right so this  

من می‌خواهم یک نشانگر قرمز و یک نشانگر آبی و یک نشانگر سیاه داشته باشم خیلی خوب است، بنابراین

is a marker 4 correcting papers this is a marker  for work all right so what's the purpose of that  

این  یک نشانگر است. نشانگر برای کار خوب است، پس هدف از آن چیست

again I'm not thinking about a grammar point I'm  thinking what's the language pattern like for the  

دوباره به یک نکته گرامری فکر نمی‌کنم، به فکر می‌کنم که الگوی زبان برای

purposes of so what's the reason for this thing  all right so this is a marker 4 scratching my back  

اهداف  چگونه است، پس دلیل این موضوع چیست خیلی خوب، پس این یک نشانگر 4 است پشت من   این

this is a this is a good marker this is a good  marker for scratching my back so I can add more  

یک نشانگر خوب است این یک نشانگر خوب برای خاراندن پشت من است تا بتوانم اطلاعات بیشتری اضافه کنم

information this is a a good marker for scratching  my back this is a this is a really bad marker for  

این یک نشانگر خوب برای خاراندن پشت من است این یک نشانگر واقعاً بد برای

cleaning my ears it's a bad marker for cleaning  my ears it's a bad marker for cleaning my ears  

تمیز کردن گوش های من است. نشانگر برای تمیز کردن گوش‌های من نشانگر بدی برای تمیز کردن گوش‌های من است.

okay so it's bad because it it can't get  in here and so now you start learning oh  

خوب پس بد است زیرا نمی‌تواند وارد شود و حالا شما شروع به یادگیری می‌کنید، اوه   به این

look at that like there's like bad for  or good for or right food over here good

نگاه کنید که مثل غذای بد برای یا خوب برای یا غذای مناسب اینجا خوب است.

so you see as I as I begin adding more  information but I feel confident using  

بنابراین همانطور که من شروع به اضافه کردن اطلاعات بیشتر می‌کنم، می‌بینید، اما احساس می‌کنم با استفاده از

this all right this is a marker this is a marker  do you feel confident just saying that if you do  

این کاملاً درست است، این یک نشانگر است، آیا شما مطمئن هستید که اگر این کار را انجام دهید

start adding more information with some other  details this is a marker for doing something or  

شروع به اضافه کردن اطلاعات بیشتر با جزئیات دیگر کنید، این نشانگری است برای انجام کاری یا

this is a marker that is so I can still use  that again that is good for something else

این یک نشانگر است که است بنابراین من همچنان می‌توانم از آن استفاده کنم که دوباره برای چیز دیگری خوب است

that is a marker good for something else okay so  the point is not to not to memorize like the uh  

که نشانگر برای چیز دیگری خوب است، بنابراین نکته این است که مثل اوه

like a particular grammar point or even know the  name for that grammar point it's just what do you  

مانند یک نکته گرامری خاص یا حتی آن را حفظ نکنم نام آن نقطه گرامری را بدانید، فقط چه می‌گویید

say like I'm talking about something is for for  some purpose what's the reason for that thing okay

مثل اینکه من در مورد چیزی صحبت می‌کنم برای هدفی است دلیل آن چیز خوب است،

so this is a marker four again cleaning my  ears maybe this is a maybe this is a good  

بنابراین این یک نشانگر چهار است که دوباره گوش‌های من را تمیز می‌کند شاید این یک شاید این باشد خوب

marker this is a good marker for cleaning  my ears maybe I need something thinner  

نشانگر خوب این یک نشانگر خوب برای تمیز کردن گوش‌های من است، شاید من به چیزی نازک‌تر نیاز دارم

let's see uh like this is  a this is a pen all right

بیایید ببینیم این یک قلم است، بله خوب است،

yes so someone just said there isn't  pattern all that a grammar yes it's  

بنابراین یک نفر فقط گفت الگوی وجود ندارد و گرامر بله

exactly what I'm saying patterns is what you  should be learning and patterns are grammar  

دقیقاً همان چیزی است که من هستم گفتن الگوها همان چیزی است که باید یاد بگیرید و الگوها گرامر هستند

that's what it is okay but the point is not to  think about what the grammar construction is it's  

این چیزی است که اشکالی ندارد، اما نکته این است که  به ساختار دستور زبان فکر نکنید، بلکه

more what do natives say in a particular situation  that's how you should be be thinking about grammar  

بیشتر این است که بومی‌ها در یک موقعیت خاص چه می‌گویند اینگونه باید به گرامر فکر کنید.

so we don't do it by thinking in your native  language and then trying to translate that into  

ما این کار را با فکر کردن به زبان مادری‌تان انجام نمی‌دهیم و سپس سعی می‌کنیم آن را به

English what you think is what did natives say  when they're talking about some situation that's  

انگلیسی ترجمه کنیم، آنچه شما فکر می‌کنید همان چیزی است که بومی‌ها می‌گویند وقتی در مورد موقعیتی صحبت می‌کنند،

it so that's what a language pattern is so yes  every everything about language is grammar grammar  

پس این همان چیزی است که یک الگوی زبانی است، بله، همه چیز درباره زبان گرامر گرامر است

just means what are the rules of the language but  you should not learn them by trying to study a  

فقط به این معنی است که قواعد زبان چیست، اما شما نباید آنها را با تلاش برای مطالعه  یک

whole bunch of rules and trying to memorize  and like okay here's every example of that  

سری قوانین و تلاش برای حفظ کردن یاد بگیرید و خوب اینجا همه نمونه هایی از آن وجود دارد

so we learn something it's like when I'm  teaching my my own children like he likes

بنابراین ما چیزی یاد می گیریم که وقتی من هستم به بچه‌هایم آموزش می‌دهم، او دوست دارد

he likes pasta he likes this but then I point  to a girl and I say oh she likes something  

ماکارونی را دوست دارد، او این را دوست دارد، اما بعد به دختری اشاره می‌کنم و می‌گویم اوه او چیزی را دوست دارد

and so they learned all it's we  use a different word for that  

و بنابراین آنها همه چیز را یاد گرفتند این است که ما از کلمه دیگری برای آن استفاده می‌کنیم

so he likes something if I'm talking about a  little boy and she likes something if I'm talking  

بنابراین اگر من صحبت می‌کنم او چیزی را دوست دارد در مورد یک پسر کوچک و او چیزی را دوست دارد اگر من

about a little girl now you might understand that  but can you use it fluently can you switch back  

اکنون در مورد یک دختر کوچک صحبت می‌کنم ممکن است این را بفهمید، اما آیا می‌توانید به راحتی از آن استفاده کنید آیا می‌توانید به عقب

and forth can I bring 10 people and it's like he  he he like that the point is to understand the  

و عقب بروید می‌توانم 10 نفر را بیاورم و مثل این است که او او دوست دارد نکته اینجاست برای اینکه

language really well so you use it automatically  and then you can start combining these different  

زبان را واقعاً خوب بفهمید، بنابراین به طور خودکار از آن استفاده کنید و سپس می‌توانید شروع به ترکیب این

things together in the same sentence okay  what does it mean a pattern so pattern

چیزهای مختلف با هم در یک جمله کنید،

a pattern so pattern it just means  like if we let's say I have a diamond  

خوب  معنی آن یک الگو چیست؟

circle diamond Circle what do you  think the next one is going to be

حلقه الماس دایره دایره کنید فکر می‌کنید بعدی چه خواهد بود، این

it's a pattern you can guess  it's probably going to be  

الگویی است که می‌توانید حدس بزنید احتمالاً

another diamond you recognize the pattern in the  same way when we're in a conversation with people  

الماس دیگری خواهد بود که وقتی در حال مکالمه با مردم هستیم الگو را به همان روش تشخیص می‌دهید

I have to go I have to go oh that person like  what they mean is like they cannot stay here  

باید بروم. برای رفتن، اوه، آن شخص مثل منظورش این است که نمی‌تواند اینجا بماند،

like they must do something so I could say I must  go or I have to go but there are different ways of  

مثل اینکه باید کاری انجام دهد، بنابراین من می‌توانم بگویم باید بروم یا باید بروم، اما راه‌های مختلفی برای

expressing that idea of like you must do something  right now I have to go I have to do something  

بیان این ایده وجود دارد که مثل شما باید همین الان کاری انجام دهید. باید بروم، باید کاری انجام دهم

okay but if I feel confident first like the  first thing I do is understand what's happening  

باشه، اما اگر اول احساس اعتماد به نفس داشته باشم، مثل اولین کاری که انجام می‌دهم این است که بفهمم چه اتفاقی می‌افتد

I dropped something on my head I say ouch you  understand like ouch and not just me you see  

چیزی را روی سرم انداختم، می‌گویم اوه تو می‌فهمی و نه فقط من، می‌بینی

lots of people do that that's the pattern  so if I drop something on my head I say  

بسیاری از مردم این کار را انجام می‌دهند. الگوی بنابراین اگر من چیزی را روی سرم بیندازم می‌گویم

ouch someone else drops something on their head  they say out another person dropped something on  

اوه یک نفر دیگر چیزی را روی سرش می‌اندازد آنها می‌گویند که شخص دیگری چیزی را روی

their head oh like no surprise there right you  know what's going to happen that's the pattern  

سر خود انداخته است، اوه جای تعجب نیست که همانجا  می‌دانید که قرار است چه اتفاقی بیفتد، این الگو است

so you should be looking for that in English  and everything you watch everything that you  

پس باید نگاه کنید برای آن به زبان انگلیسی و هر چیزی را که تماشا می‌کنید هر کاری را   تماشا می‌کنید که

watch people do they're they're they're following  some kind of pattern and your mind is designed to  

مردم انجام می‌دهند، آنها هستند که از نوعی الگو پیروی می‌کنند و ذهن شما طوری طراحی شده است که

understand those patterns and that's how we can  speak the problem is most people are just trying  

آن الگوها را بفهمد و اینگونه می‌توانیم صحبت کنیم، مشکل این است که بیشتر مردم فقط سعی می‌کنند

to they're trying to take something complicated  translate it from their language into English and  

چیز پیچیده‌ای را بردارند، آن را از زبان خود به انگلیسی ترجمه کنند و

that's when they get stuck when they should be  trying to just Master something very basic this  

آن‌وقت است که گیر می‌کنند، زمانی که باید تلاش می‌کنند فقط به چیزی بسیار ابتدایی تسلط پیدا کنند، این

is a marker and then you know where you get stuck  so I can't say four I don't know how to put these  

نشانگر است و سپس شما می‌دانید کجا گیر کرده‌اید، بنابراین من می‌توانم. نمی‌گویم چهار من نمی‌دانم چگونه این

two sentences together all right so we want to  begin with just understanding these even with  

دو جمله را به درستی کنار هم بگذارم، بنابراین می‌خواهیم با درک این دو جمله شروع کنیم، حتی با

within this same basic structure all right  this is a marker and I could say this marker

همین ساختار اولیه، بسیار خوب، این یک نشانگر است و می‌توانم بگویم این نشانگر

is for correcting papers this marker is for  correcting papers so this is a marker this  

برای تصحیح این مقاله است. نشانگر برای تصحیح کاغذها است، بنابراین این یک نشانگر است، این

marker is for correcting papers or I could  say if we already know this is a marker  

نشانگر برای تصحیح کاغذها است یا می‌توانم بگویم اگر قبلاً می‌دانیم این یک نشانگر است

so it it's for correcting papers so how can we  find these patterns first you find the situation  

پس برای تصحیح کاغذها است، بنابراین چگونه می‌توانیم این الگوها را پیدا کنیم ابتدا وضعیت را پیدا کنید

okay so the pattern the pattern comes from the  situation it's anything what do you say when you  

بنابراین الگوی درست است. این الگو از وضعیتی ناشی می‌شود، این چیزی است که وقتی

order food what do you say when you need to go to  the toilet where's the bathroom so you ask people  

غذا سفارش می‌دهید، چه می‌گویید، وقتی باید به توالت بروید، حمام کجاست، چه می‌گویید، بنابراین از مردم می‌پرسید

like when I'm looking for something what do I say  what are the words that people use like where is  

مثل زمانی که من به دنبال چیزی هستم، چه می‌گویم. کلماتی که مردم استفاده می‌کنند مانند Where is

something so that that's that's the language that  people use and you will be amazed when you start  

چیزی به طوری که این همان زبانی است که مردم استفاده می‌کنند و وقتی شروع به

thinking more like a native because you're  not you're you're kind of forgetting about  

فکر کردن بیشتر شبیه یک بومی می‌کنید شگفت‌زده می‌شوید، زیرا شما نیستید، به نوعی

your native language and thinking more about what  is the pattern in English what is that particular  

زبان مادری و تفکر خود را فراموش می‌کنید. بیشتر در مورد اینکه الگوی در انگلیسی چیست، آن

thing and you think oh a native says like where  I'm looking for something where are my keys  

چیز خاص چیست و شما فکر می‌کنید اوه یک بومی می‌گوید مانند کجا من به دنبال چیزی هستم که کلیدهایم را کجاست

where's my dog where did I put my remote control  for the TV so little kids are hearing that and  

سگم کجاست کنترل از راه دور را برای تلویزیون گذاشتم تا بچه‌های کوچک بشنوند این و

they look like oh like I'm talking about a  place where is something where do you live  

آنها به نظر می‌آیند، انگار دارم در مورد مکانی صحبت می‌کنم که در آن جایی زندگی می‌کنید

where would you like to go on vacation so we  begin by not translating a word from English  

می‌خواهید به تعطیلات بروید، بنابراین ما با ترجمه نکردن کلمه‌ای از انگلیسی

or from your native language into English You  Begin by understanding like oh the the place we're  

یا از زبان مادری شما به انگلیسی شروع می‌کنیم. مثل اوه جایی که داریم

talking about like look where where is my hand  oh it's up here where and from simple individual  

درباره اش صحبت می کنیم   مثل نگاه کن دست من کجاست اوه اینجا اینجاست و از کلمات فردی ساده

words like this we start making longer things but  most of these are just it's just a pattern okay

مثل این شروع به ساختن چیزهای طولانی تر می کنیم، اما بیشتر اینها فقط یک الگو هستند، خوب اجازه بدهید

all right let me go through and I might not get  to everybody oh my goodness all right let's see  

بروم از طریق و شاید نتوانم به همه افراد برسم، خدای من خوب، بیایید ببینیم

we got a lot of questions over here uh let's  see so that's what I want to learn using idioms  

ما در اینجا سؤالات زیادی داریم آه، بیایید ببینیم، بنابراین این چیزی است که من می خواهم با استفاده از اصطلاحات

phrasal verbs and cultural references yes so those  kinds of things are the things that you get as you  

افعال عبارتی و ارجاعات فرهنگی یاد بگیرم بله، بنابراین این چیزها چیزهایی هستند که همانطور که

get good at these patterns so often like people  will learn uh like they will watch a movie and  

در این الگوها خوب می‌شوید، خیلی وقت‌ها مثل اینکه مردم یاد می‌گیرند، مثلاً فیلمی را تماشا می‌کنند و

they will take from that situation from the movie  like where where people say something like uh in  

از آن موقعیت از فیلم استفاده می‌کنند مثل جایی که مردم چیزی شبیه آه در

any any I don't know like like a famous movie  let's see if there's a recent example uh so I  

هر چیزی که نمی‌دانم دوست دارم می‌گویند. یک فیلم معروف بیایید ببینیم آیا یک مثال اخیر وجود دارد یا نه، بنابراین من

give maybe like a die-hard example because Niels  was watching this I don't know if Niels is still  

شاید مثل یک مثال سرسخت می‌زنم، زیرا نیلز داشت این را تماشا می‌کرد، نمی‌دانم که آیا نیلز هنوز  دارد

watching uh but Die Hard example is like what  are some uh like so so he there's a there's a  

تماشا می‌کند یا خیر، اما مثال Die Hard مانند مواردی است که بعضی‌ها دوست دارند پس او

scene in there like a cowboy movie uh that that  like the main character is talking about he says  

صحنه‌ای مثل یک فیلم گاوچرانی در آنجا هست، آه که مثل شخصیت اصلی که در موردش صحبت می‌کند، می‌گوید

like yippee-kai yippie Kaye and this is like a  cowboy just something a cowboy says and so like  

مثل yippee-kai yippie Kaye و این مثل یک کابوی است فقط چیزی که یک گاوچران می‌گوید و خیلی شبیه به

the bad guy this German guy is saying like what  like what what are you what do you Americans say  

آدم بد این مرد آلمانی است. مثل چی می‌گوید، شما آمریکایی‌ها چه می‌گویید،

like yippee Kaye or whatever and so he's he's  taking that that quote from something uh that's  

مثل ypee Kaye یا هر چیز دیگری، و بنابراین او آن نقل قول را از چیزی می‌گیرد، آه، این

just a cultural reference yeah Nils is back all  right Nils is back okay so that that's the kind  

فقط یک مرجع فرهنگی است، بله، نیلز بازگشته است، خوب، نیلز بازگشته است، بنابراین این همان نوع است

of thing like when you when you learn a cultural  reference it's like there's a like a particular  

وقتی شما یک مرجع فرهنگی را یاد می‌گیرید، مثل یک چیز خاص است که

thing you learn for a situation and so that's the  like reference you could use for that instead of  

برای موقعیتی یاد می‌گیرید و بنابراین آن همان مرجعی است که می‌توانید به جای چیز دیگری برای آن استفاده کنید،

something else so in in Japanese I'll just give  you a quick example like I could say I'm surprised  

بنابراین در ژاپنی من فقط به شما یک مطلب را می‌دهم. مثال سریع مثل اینکه می‌توانم بگویم شگفت‌زده هستم

like the the common way people say that like  when they're surprised by something it's like  

مثل روش معمولی که مردم می‌گویند وقتی از چیزی غافلگیر می‌شوند مثل

big goody so I'm I'm surprised by something but I  will make a joke I will say like big goody donkey  

خوبی بزرگ است، بنابراین من از چیزی متعجب می‌شوم، اما شوخی می‌کنم که می‌گویم الاغ بزرگ خوشگل

which is the name of a restaurant it's like it's  just a silly thing to say but Japanese people find  

که نام یک رستوران است، مثل این است که گفتن آن  فقط یک چیز احمقانه است، اما ژاپنی‌ها

it funny you know so I just that's like a joke  that I made up all right but it's the same thing  

آن را خنده‌دار می‌دانند، بنابراین من فقط یک جوک است که درست کردم، اما همان چیزی است که

I'm taking like a cultural reference this is the  name of a restaurant so kids especially like they  

می‌پذیرم   یک مرجع فرهنگی این نام یک رستوران است، بنابراین بچه‌ها مخصوصاً آنها را دوست دارند

you know they will like find that funny okay so  when you're when you're looking at things like  

شما می‌دانید که آنها دوست خواهند داشت این موضوع خنده‌دار می‌شود، بنابراین وقتی به مواردی مانند  نگاه می‌کنید، از

where do we where do we get all these patterns  like the patterns are everywhere everything  

کجا می‌توانیم همه این الگوها را مانند الگوها پیدا کنیم. همه جا هستند هر کاری

people do is a pattern okay all right let's  see here all right I'm get I'm talking too much  

مردم انجام می‌دهند یک الگو است، خیلی خب، بیایید اینجا را ببینیم، کاملاً درست است، من متوجه شدم، خیلی حرف می‌زنم   خوب است،

all right Miguel says hello from Argentina I  didn't know about patterns and thinking like this  

میگوئل می‌گوید از آرژانتین سلام می‌گوید من درباره الگوها نمی‌دانستم و فکر کردن به این شکل

it is much easier yeah so again like think like  patterns and you will think more like a native one  

خیلی راحت‌تر است، بله، بنابراین دوباره مثل الگوها فکر کنید و شما بیشتر شبیه یک بومی فکر کنید

day I thought Western people's brains is different  from Asians uh well maybe we do who knows I don't  

فکر می‌کردم مغز مردم غربی با آسیایی‌ها متفاوت است، خب شاید ما می‌دانیم که من نمی‌دانم،

know so this is the cat which I got yesterday  is incorrect yes you so it would be incorrect  

پس این گربه‌ای است که دیروز گرفتم درست نیست بله شما پس نادرست است

English you would hear that uh in conversations  anyway though some people use that or you can  

انگلیسی شما در مکالمه‌ها می‌شنوید که به هر حال بعضی‌ها از آن استفاده می‌کنند یا می‌توانید

just say this is the cat I got yesterday  so you don't have to worry about which one  

فقط بگویید این همان گربه‌ای است که من دیروز گرفتم بنابراین نگران نباشید که کدام یک

all right could you create a video teaching  us common phrases spoken in call centers  

خوب می‌توانید ویدیویی ایجاد کنید که به ما آموزش می‌دهد. عبارات رایجی که در مراکز تماس

spoken in call centers well though that's the  kind of thing you could you should be getting  

گفته می‌شود   به خوبی در مراکز تماس گفته می‌شود، هر چند این همان چیزی است که می‌توانید

those phrases from from the people uh at the call  center I bet they have recordings of those calls  

از آن‌ها در مرکز تماس دریافت کنید.

I would hear about those kinds of things I would  get that information from the call center I don't  

من این اطلاعات را از مرکز تماس دریافت می‌کنم، من

work in the call center so I don't know I can  imagine but you can probably get that from that  

در مرکز تماس کار نمی‌کنم، بنابراین نمی‌دانم می‌توانم تصور کنم، اما احتمالاً می‌توانید آن را از

same thing should I say that who I know he's tall  or that I know uh usually if we're talking about  

همان چیزی دریافت کنید، اگر بگویم کسی که می‌دانم قد بلندی دارد یا می‌شناسم. اوه معمولاً اگر در مورد

a person like he is the person who is tall he is  the person who is tall all right we talk about  

شخصی صحبت می کنیم که مثل او همان شخص قد بلندی است، او همان فردی است که قد بلندی دارد، ما در مورد

that when we're talking about things or people  and and rather than try to remember that it's  

آن صحبت می کنیم وقتی در مورد چیزها یا افراد صحبت می کنیم و به جای اینکه سعی کنیم به یاد بیاوریم که

better to just get lots of examples and then you  will see huh that's interesting when people are  

بهتر است مثال‌های زیادی را دریافت کنید و سپس خواهید دید که خیلی جالب است وقتی مردم

talking about people they say who this is the  person who does whatever so he does something  

درباره افرادی صحبت می‌کنند که می‌گویند این فردی است که هر کاری را انجام می‌دهد،

all right but this is the this is like the  company that does something this is the dog  

بنابراین او کاری را انجام می‌دهد. سگ

that does something so we're talking about  people we use who or the time we say when  

که کاری را انجام می‌دهد، بنابراین ما در مورد افرادی صحبت می‌کنیم که از آنها استفاده می‌کنیم یا زمانی که می‌گوییم وقتی

all right uh do you go to the gym not do wait do  you go to the gym not do gym yes you would say  

خیلی خب، به باشگاه می‌روی، صبر نکن  آیا به باشگاه می‌روی، باشگاه انجام نمی‌دهی بله، می‌گوییم

do you go to the gym you don't like do a gym you  do exercise so a gym is a place but you could do  

آیا می‌روی؟ باشگاهی که دوست ندارید ورزش کنید، ورزش کنید، بنابراین باشگاه مکانی است، اما می‌توانید

gymnastics which is like the physical activity all  right dude Jim is acceptable no no it no it is not  

ژیمناستیک را انجام دهید که مانند فعالیت بدنی است.

nobody nobody does the gym I mean you you could  you could say like yeah I'm like doing the gym  

تو می‌توانی می‌توانی بگوئی مثل اینکه آره من مثل امروز ورزش کردن را دوست دارم

today like in in that kind of expression but like  we wouldn't ask a person normally like do you do  

مثل این نوع بیان، اما مثل ما از کسی نمی‌پرسیم که مثل تو انجام می‌دهی   تو

you GM nobody would nobody would say that to you  Jim but like do you like I do I do the gym on  

جنرال موتورز هیچ‌کس این را به تو نمی‌گوید. آیا دوست داری که من

on Mondays so again you see how like the pattern  gets more specific so we might not say do you do  

دوشنبه‌ها ورزش می‌کنم، بنابراین دوباره می‌بینی که چگونه الگوی آن مشخص‌تر می‌شود، بنابراین ممکن است نگوییم آیا انجام می‌دهی   آیا

do you do gym so no one says that but I might say  yeah I do the gym on Monday it just means I go to  

ورزش می‌کنی تا کسی نگوید، اما من می‌توانم بگویم بله، من ورزش می‌کنم دوشنبه فقط به این معنی است که من

the gym all right like I do this kind of thing in  that way all right Eureka there is no such thing  

خیلی خوب به باشگاه می روم مثل این که این کارها را به این شکل انجام می دهم. خیلی خوب اورکا چیزی وجود ندارد

as do gym gym is a noun but again like yes so as  you get as you start thinking more like a native  

مثل do gym gym یک اسم است، اما دوباره مانند بله، بنابراین وقتی شروع به فکر کردن بیشتر کردید یک بومی

so a non-native speaker is like okay what do we do  for the word gym what a native speaker is doing is  

بنابراین یک فرد غیر بومی خوب است چه کنیم برای کلمه gym کاری که یک بومی زبان انجام می دهد این است

they're thinking huh maybe we do use Jim like and  then I'm looking for examples of that so yeah I do  

آنها فکر می کنند خب شاید ما از Jim like استفاده کنیم و سپس من به دنبال نمونه هایی از آن هستم، بله، من

the gym on Monday like I do I do legs on Tuesday  so if I'm talking about training my legs like I do  

دوشنبه ورزش را انجام دهید، مثل من، من سه‌شنبه پاها را انجام می‌دهم، بنابراین اگر در مورد تمرین کردن پاهایم مثل خودم صحبت می‌کنم، من سه‌شنبه

I do legs on Tuesday I do arms on Thursday that  kind of thing so as you get more specific with  

پاها را انجام می‌دهم، پنج‌شنبه این کار را با بازو انجام می‌دهم تا زمانی که شما در مورد

those things that's where you start recognizing  the patterns all right Fatima do you suggest any  

آن چیزها دقیق‌تر شوید. از جایی که شروع به شناخت الگوها کردی خیلی خوب فاطمه آیا

books for that again I would start with uh read  or watch the video I made about these these books  

کتابی برای آن پیشنهاد می‌کنی دوباره با خواندن شروع کنم یا ویدیویی را که درباره این کتاب‌ها ساخته‌ام تماشا کنم   به زبان

get you fluent in English it's talking really  about children's books that give you language  

انگلیسی مسلط شوی.

patterns and that you review these things again  and again most of the time popular children's  

که دوباره این چیزها را مرور می‌کنید و بیشتر اوقات کتاب‌های محبوب کودکان

books are just a language pattern again and again  with a slight change in it this is a flower this  

فقط یک الگوی زبان هستند بارها و بارها با کمی تغییر در آن این یک گل است این

is a tree this is a vet thing and then we learned  that as a flower that is a treat and the point is  

یک درخت است این یک چیز دامپزشک است و سپس ما یاد گرفتیم که به عنوان یک گل این یک رفتار خوب است و نکته این است که

to get really really confident because you know it  so well the more familiar you get with English in  

واقعاً واقعاً مطمئن شوید زیرا آن را به خوبی می‌دانید  هر چه بیشتر با انگلیسی در

English the more confident you become all right  how can I apply what you are saying to a job  

انگلیسی آشنا شوید، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنید چطور می‌توانم آنچه را که می‌گویید در یک مصاحبه شغلی به کار ببرم

interview for example the interviewer asks this  question what are your strengths and weaknesses  

مصاحبه‌گر این سؤال را می‌پرسد که نقاط قوت و ضعف شما چیست.

okay so if I if I only feel confident uh good  question Julian so if I only feel confident about  

خوب، بنابراین اگر من فقط احساس اعتماد به نفس داشته باشم، خوب است، جولیان را بپرسم، بنابراین اگر فقط در مورد

something simple so one strength is uh I listen  well so very simple it's like this is that one  

یک چیز ساده احساس اعتماد کنم، پس یک نقطه قوت آن است، اوه، گوش می‌دهم خوب خیلی ساده، مثل این است که این یکی از

strength or I can even without just saying like a  good thing I can just say well I listen well and  

نقاط قوت است. یا حتی می‌توانم بدون اینکه فقط یک چیز خوب بگویم، می‌توانم بگویم خوب خوب گوش می‌کنم و

they understand like that is a strength so one  strength is I listen well or I could just say I  

آنها می‌فهمند که این یک نقطه قوت است، بنابراین یک نقطه قوت این است که خوب گوش می‌دهم یا فقط می‌توانم بگویم

listen well but and again I'm contrasting that  even within the same sentence or it could be a  

خوب گوش می‌کنم، اما باز هم در مقابل آن هستم. حتی در یک جمله یا ممکن است یک

different sentence uh but I but I hate people so  I could I could say something you would probably  

جمله متفاوت باشد اوه، اما من از مردم متنفرم، بنابراین می توانستم چیزی بگویم که شما احتمالاً

not want to say that in a job interview but the  point is I can make like two simple sentences  

نمی خواهید آن را در یک مصاحبه شغلی بگویید، اما نکته اینجاست که می توانم مانند دو جمله ساده بگویم.

okay so I could become or could make them much  more complex by adding more information to that  

بنابراین می‌توانم با افزودن اطلاعات بیشتر به آن، آنها را بسیار پیچیده‌تر کنم

but like could I I could I could say I do this so  I am good at uh listening or I am a good listener  

یا می‌توانم آن‌ها را پیچیده‌تر کنم.

but I'm always late so like if you talk about  strengths and weaknesses like a good a good  

شما در مورد نقاط قوت و ضعف صحبت می‌کنید، مثل یک

way to to use that in a job interview is like  what's your weakness I say like I care too much  

روش خوب   برای استفاده از آن در مصاحبه شغلی مانند  نقطه ضعف شما چیست، من می‌گویم که خیلی اهمیت می‌دهم

so I want to help people too much I might  like spend more time with a customer than I  

بنابراین می‌خواهم خیلی به مردم کمک کنم که شاید دوست داشته باشم زمان بیشتری را با مشتری بگذرانم. من

should and so that that's where you we we call  that like positioning a weakness as a strength  

باید و به این دلیل که ما شما را در آنجا می نامیم مانند قرار دادن یک نقطه ضعف به عنوان یک نقطه قوت

okay so that's a it's a slightly more  complicated thing uh but for uh like for  

خوب است، بنابراین این یک چیز کمی پیچیده تر است، اوه، اما برای

job interviews or whatever you can say that  same kind of thing uh let's let's see okay  

مصاحبه شغلی یا هر چیزی که می توانید بگویید همین نوع چیزها، بیایید بگوییم ببین باشه

teacher do you go do you do gym a lot yeah so  you would again you would say like do you do  

معلم آیا می‌روی آیا زیاد ورزش می‌کنی بله، بنابراین دوباره می‌گویید مثل اینکه انجام می‌دهید

you go to the gym uh or not uh let's see how  do I okay what I went too far back I think  

به باشگاه می‌روی آه یا نه آه، بیایید ببینیم چطور چیزی را که خیلی به عقب رفتم درست کنم، فکر می‌کنم

um all right so Fatima is asking if I have a book  uh no I do not I actually have a like a whole  

خیلی خب بنابراین، فاطمه می‌پرسد آیا من کتابی دارم، نه، من در واقع یک

course that will teach you all these patterns  uh it's called fluent for life and Frederick as  

دوره آموزشی کامل دارم که تمام این الگوها را به شما آموزش می‌دهد، اوه، به آن می‌گویند روان برای زندگی

well this is our app and both of these things  will help you learn English like a native you  

شما انگلیسی را مانند یک بومی یاد می گیرید   می

can click on the links in the description of  this video to learn more about that uh 5w rule  

توانید روی پیوندهای موجود در توضیحات این ویدیو کلیک کنید تا درباره قانون اوه 5w بیشتر بدانید

how do you like it Oh you mean like like who  what where why and when plus how or whatever  

چگونه آن را دوست دارید اوه یعنی مانند چه کسی چه کجا چرا و چه زمانی به علاوه چگونه یا هر    مانند

like the the question words yes I mean like the  like I don't I don't tell my children like what's  

سؤال کلمات بله منظورم این است مثل من نمی‌گویم. به فرزندانم نمی‌گویم مثل این که

the five who or five W rule or whatever but  they understand the pattern of that over time  

پنج کی یا پنج W یا هر چیز دیگری چه هستند، اما آنها الگوی آن را در طول زمان می‌فهمند

so if I ask them lots of questions like where  did you go who did you see why did you do that  

بنابراین اگر از آنها سؤالات زیادی بپرسم مانند کجا برو کی دیدی چرا اینکارو کردی

when did you go they're hearing these it's  like wow that's interesting a lot of those  

وقتی رفتی اینا رو میشنوند مثل وای جالبه خیلی از اون

question words start with wh all right and  then we have how as well but like another  

کلمات سؤالی با wh شروع میشن خیلی

one so very a very basic thing that I that  I'm teaching right now to my four-year-old

خوب چیزی که من در حال حاضر دارم به کودک چهار ساله‌ام آموزش می‌دهم این

is if we're we're talking about examples  of something so again very simple thing  

است که اگر در حال صحبت در مورد مثال‌هایی از چیزهای بسیار ساده‌ای هستیم

that I'm practicing with my with my  younger daughter so like do you like  

که من با دختر کوچکترم تمرین می‌کنم. دوست داری

whatever so do you like something so I could say  do you like bananas and then she just says yes or  

هر چیزی را دوست داری تا بتوانم بگویم آیا موز دوست داری و سپس او فقط می‌گوید بله یا

no and then I could ask again using this exact  same construction so this same pattern asking  

نه و سپس می‌توانم دوباره با استفاده از همین ساختار بپرسم، بنابراین با همین الگو

a question do you like bananas do you like pizza  do you like apples do you like whatever okay so  

یک سؤال می‌پرسم آیا موز دوست داری آیا پیتزا دوست داری آیا سیب دوست داری هرچیزی را دوست داری پس

I'm just getting her used to that even though she  she doesn't have to say the expression or whatever  

من فقط او را به آن عادت می‌کنم، حتی اگر او مجبور نیست این عبارت را بگوید یا هر چیزی

she understands what I'm talking about do you like  this do you like that now I switch it a little bit  

او می‌فهمد در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم آیا دوست داری این الان آن را دوست داری؟ من آن را کمی تغییر می‌دهم

so I say do you like bananas and then how about

بنابراین می‌گویم که آیا موز دوست داری و سپس

how about strawberries

توت‌فرنگی

how about the color blue how about whatever  

چطور؟

so this is this is like a now I'm connecting this  to this to make a like more of a conversation  

مکالمه

and I'm changing it slightly it's the same  basic idea do you like this well what about

و من کمی آن را تغییر می‌دهم، این همان ایده اصلی است آیا

what about that so she's learning these  different constructions they're all the  

این را خوب می‌پسندید، پس او در حال یادگیری این ساختارهای مختلف است، همه آنها

same thing it's all the same thing now  in this like do you like is usually we  

یکسان هستند، اکنون همه یکسان هستند  ما

like we begin a topic or begin something about  this particular thing so do you like computers  

دوست داریم یک مبحث را شروع کنیم یا چیزی در مورد این مورد خاص شروع کنیم، پس آیا شما رایانه را دوست دارید

well how about uh tablet computers or whatever  or how about laptop computers what about this  

خوب رایانه‌های تبلت یا هر چیز دیگری یا رایانه‌های لپ‌تاپ چه در مورد این

what about that all right so rather than just  repeating this same thing I can do that I can say  

چه در مورد آن خوب است، بنابراین به جای تکرار همان کاری که من می‌توانم انجام دهم که می توانم بگویم

do you like this do you like that do you like this  do you like that but it sounds much more natural  

آیا این را دوست داری آیا دوست داری که آیا این را دوست داری  آیا آن را دوست داری اما خیلی طبیعی تر به نظر می رسد

as we start adding a little bit of something  different in there but they mean the same thing  

زیرا ما شروع به اضافه کردن مقداری چیز متفاوت در آنجا می کنیم اما معنی آنها

all right so I'm talking about this what about  this additional thing so here's we start something  

یکسان است  صحبت کردن در مورد این چه در مورد این چیز اضافی بنابراین در اینجا ما شروع می کنیم یک چیز   چیز

additional something more something extra another  thing what about this how about that and this

اضافی بیشتر چیزی اضافی  چیز دیگری در مورد این چطور در مورد آن و این

very simple do you like pizza yes I do  no I don't how about tacos yes I do no  

خیلی ساده آیا شما پیتزا دوست دارید بله من انجام می دهم نه من در مورد تاکو نمی دانم بله من نه

I don't what about apples yes I do no I don't  and ice cream all right so people understand  

سیب چیه بله من انجام نمیدم نه نمیکنم و بستنی خیلی خوبه تا مردم بفهمند   ما

we're still talking it's like do you like do  you like do you like but I can express it in  

هنوز داریم صحبت میکنیم مثل اینکه دوست داری دوست داری دوست داری ولی من میتونم به روشی

a slightly different way and as you learn these  things like a native I'm giving you a situation  

متفاوت بیان کنم شما این چیزها را یاد می‌گیرید مانند یک بومی، من به شما موقعیتی می‌دهم

these are the patterns these are the language  patterns that natives use in this situation so  

اینها الگوهایی هستند، اینها الگوهای زبانی هستند که بومی‌ها در این موقعیت استفاده می‌کنند، بنابراین

we begin with the situation I'm asking do you  like something now I'm continuing to ask that  

ما با وضعیتی که من می‌پرسم شروع می‌کنیم آیا چیزی را دوست دارید که اکنون به سؤال کردن ادامه می‌دهم. که   آیا

do you like this do you like that do you like that  but I'm asking it in a slightly different way or

شما این را دوست دارید آیا دوست دارید که آیا آن را دوست دارید اما من به روشی کمی متفاوت می پرسم یا

same thing all right it's just language patterns  all right all right here we go let's see if we  

همان چیزی است که فقط الگوهای زبانی است خیلی خوب همین جا می رویم ببینیم آیا

had any more of those let's see so saying I do a  gym on Monday sounds very weird unless you have  

از این موارد دیگر داریم یا نه. ببینید، گفتن من در روز دوشنبه ورزش می‌کنم بسیار عجیب به نظر می‌رسد، مگر اینکه شما

a sexual fetish for the gym yes you could read  it that way uh but again like it typically you  

یک فتیش جنسی برای باشگاه داشته باشید، بله، می‌توانید آن را به این صورت بخوانید، اما دوباره مثل آن که معمولاً دوست

wouldn't like I mean often people will go to  the gym like every day or five times a week or  

ندارید، منظورم این است که اغلب مردم مثل همیشه به باشگاه می‌روند. روز یا پنج بار در هفته یا

something but they do a particular thing like  today is leg day tomorrow is arm day today is  

چیزی، اما آنها یک کار خاص انجام می‌دهند، مثلاً امروز، روز پا است، فردا روز بازو است، امروز

back day or whatever all right uh could you tell  us about way of learning teaching English about  

روز برگشته است یا هر چیز دیگری خوب است، آیا می‌توانید درباره روش یادگیری زبان انگلیسی به ما بگویید.

your way you should watch uh Bellatrix uh the  the video I have about how to teach English as  

اوه، ویدیویی که من در مورد نحوه آموزش زبان انگلیسی به عنوان

a first language watch that video on YouTube you  can find that on our channel uh yipikaye I have  

زبان اول دارم، آن ویدیو را در YouTube تماشا کنید، می‌توانید متوجه شوید که در کانال ما uh yipikaye من

learned a lot today there you go uh Billy says  thank uh thankful to you I love your method of  

امروز خیلی چیزها یاد گرفتم. از

teaching a lot so thank you it was my pleasure uh  hello teacher please tell me the app to improve my  

تدریس زیادی کردم، پس ممنونم، خوشحالم، سلام معلم، لطفاً برنامه را به من بگویید تا قصد واژگان من را بهبود بخشد،

vocabulary intents so you should get Frederick  just click on the link uh below this video and  

بنابراین شما باید Frederick را دریافت کنید، فقط روی پیوند زیر این ویدیو کلیک کنید و

learn more about that but Frederick will teach  you like a native to help you understand the  

در مورد آن بیشتر بدانید، اما فردریک به شما مانند بومی برای کمک به درک

situations as a native speaker it's the same way  native children are learning the language so if  

موقعیت‌ها به‌عنوان یک زبان مادری، به همان روشی است که کودکان بومی زبان را یاد می‌گیرند، بنابراین اگر

you want to learn spelling pronunciation grammar  vocabulary and then also like just listening and  

می‌خواهید واژگان گرامر تلفظ املا را یاد بگیرید و سپس فقط گوش دهید و

really improve your fluency because you understand  the language so well Frederick will deliver all  

واقعاً تسلط خود را بهبود ببخشید زیرا زبان را خیلی خوب می‌فهمید فردریک همه

of that for you so that's the app and then we  also have fluent for life which you can learn  

آن را برای شما ارائه می‌کند، بنابراین این برنامه است و سپس ما همچنین برای زندگی مسلط هستیم که می‌توانید

more about which goes into like lots and lots  of situations like this uh let's see elegant  

بیشتر در مورد آن بیاموزید که در موقعیت‌های زیادی مانند این قرار می‌گیرد، بیایید زیبا ببینیم

I read uh book two Jasper John Dooley it's a kids  book yeah very good after watching movie I forget  

من کتاب دوم را خواندم جاسپر جان دولی کتاب بچه‌ها بله خیلی خوب بعد از تماشای فیلم فراموش می‌کنم

a lot of the new vocabulary is that even normal  yes so Dimitri is asking a very common question  

بسیاری از واژگان جدید این است که حتی عادی بله، بنابراین دیمیتری یک سؤال بسیار رایج می‌پرسد

again the the reason most people forget things  is because they take something that's like a  

باز هم دلیل اینکه بیشتر مردم چیزها را فراموش می‌کنند این است که چیزی می‌گیرند که شبیه یک

two-hour movie or a like a novel that might be  a few hundred pages and you will probably not  

فیلم دو ساعته است یا مانند رمانی که ممکن است چند صد صفحه باشد و احتمالاً به

go back and review that information again so you  have the knowledge of something if I if I repeated  

عقب برنمی‌گردید و دوباره آن اطلاعات را مرور نمی‌کنید تا درباره چیزی اطلاعات داشته باشید اگر من اگر

a phrase that you heard in that novel or movie  you would probably recognize it but you don't  

عبارتی را که در آن رمان یا فیلم شنیده‌اید تکرار کنم احتمالاً آن را تشخیص می‌دهید. اما شما

feel confident using that and that's what we're  talking about in this video which is like feeling  

با استفاده از آن اعتماد به نفس ندارید و این همان چیزی است که ما در این ویدیو در مورد آن صحبت می‌کنیم، مانند احساس

confident about particular grammar structures okay  so you don't feel uh confident about something you  

اعتماد   در مورد ساختارهای دستوری خاص درست است بنابراین در مورد چیزی که

don't get to review uh a lot a lot like enough  of that information and that's why it's much  

نمی‌توانید زیاد مرور کنید، مطمئن نباشید. به اندازه کافی از آن اطلاعات شباهت دارد و به همین دلیل است که

better to do short simple things that you can  review very quickly okay all right pretty easy  

بهتر است کارهای ساده کوتاهی انجام دهید که بتوانید خیلی سریع مرور کنید، بسیار خوب، بسیار آسان است.

all right let's see uh anyone else here all  right you could also be more specific in saying  

do you like whole bananas or sliced bananas do  you like sushi yeah very good one same thing  

موز کامل یا موز ورقه شده آیا سوشی را دوست دارید آره خیلی خوب است یک چیز مشابه

so I can always again like there's there's  never a point where we reach perfect specificity

بنابراین من همیشه می توانم دوباره مثل اینکه نقطه ای وجود ندارد که به ویژگی کامل برسیم،

okay so we always we always want to want to just  relax and and express what we can and then as we  

خوب است، بنابراین ما همیشه می خواهیم فقط استراحت کنیم و آنچه را که می توانیم بیان کنیم. سپس همانطور که

express something we're also trying to improve and  add more constructions to our to our vocabulary  

چیزی را بیان می‌کنیم، سعی می‌کنیم آن را بهبود بخشیم و ساختارهای بیشتری را به دایره لغات خود اضافه کنیم

okay so don't worry about uh like trying to say  one particular thing so what about how about what  

بسیار خوب، بنابراین نگران نباشید مانند تلاش برای گفتن یک چیز خاص، پس در مورد اینکه چه چیزی

is the difference and where should we use what or  how so again I just gave examples of these what  

تفاوت دارد و کجا باید استفاده کنیم، نگران نباشید. چیست یا چگونه پس من فقط نمونه‌هایی از این‌ها را آوردم که

about and how about are the same thing it just  here's an additional example I'm asking about  

درباره چه و چگونه درباره یک چیز هستند، این یک مثال اضافی است که درباره آن می‌پرسم

so do you like Japanese food now I'm going to get  more specific what about this specific Japanese  

بنابراین آیا غذاهای ژاپنی را دوست دارید اکنون می‌خواهم به طور دقیق‌تر توضیح دهم که در مورد این خاص چیست؟

food or I could say what about Thai food so I'm  now I'm talking about a different thing but I'm  

غذاهای ژاپنی   یا می‌توانم در مورد غذاهای تایلندی بگویم، بنابراین من اکنون در مورد چیز دیگری صحبت می‌کنم،

just asking for more information or I'm trying  to learn more about you but both of these mean  

فقط اطلاعات بیشتری می‌خواهم یا سعی می‌کنم درباره شما بیشتر بدانم، اما هر دوی اینها

exactly the same thing in this situation so in  this situation remember things are situational the  

دقیقاً یکسان هستند. چیزی در این موقعیت بنابراین در این موقعیت به یاد داشته باشید که چیزها موقعیتی هستند

vocabulary is situational like that so we don't  want to try to learn the word how by itself and  

واژگان موقعیتی است مانند آن بنابراین ما نمی خواهیم سعی کنیم کلمه چگونه را به تنهایی یاد بگیریم و

then try to remember lots of different examples  of it it's just like for this situation we use how  

سپس سعی کنیم نمونه های مختلف زیادی را به خاطر بسپاریم درست مانند این موقعیت ما از how   استفاده می‌کنیم

and then we might use it in a different way in  another situation but this is how kids are getting  

و سپس ممکن است آن را به روش دیگری در موقعیت دیگری استفاده کنیم، اما اینگونه است که بچه‌ها به

fluent so kids learn to talk like how do I ask  for a toy uh for like from another kid like can I  

مسلط می‌شوند، بنابراین بچه‌ها یاد می‌گیرند که چگونه صحبت کنند، مثل اینکه چگونه از بچه دیگری یک اسباب‌بازی

play with that can I play with that or may I play  with that so they learn a construction for that  

بخواهم. من با آن بازی می‌کنم یا می‌توانم با آن بازی کنم تا آنها ساختاری را برای آن یاد بگیرند   دارند

they're learning the pattern for that situation  may I play with that or could I play with that  

الگوی آن موقعیت را یاد می‌گیرند، ممکن است با آن بازی کنم یا می‌توانم با آن بازی کنم.

okay makes sense all right let's see here  a couple things I think we'll do I'll think  

ما انجام می‌دهیم، فکر می‌کنم

I'll do maybe like two more quickly we're  already already going a little bit longer  

شاید دو ساعت دیگر را سریع انجام دهم، ما قبلاً کمی طولانی‌تر می‌شویم.

uh Sarah mean from Bangladesh I've printed out all  your podcasts and I do two practice hours a day  

سارا یعنی از بنگلادش، همه پادکست‌های شما را چاپ کرده‌ام و روزی دو ساعت تمرین انجام می‌دهم.

I've been improving glad to hear it it's a good  tips I'm from Brazil this is Matthias all right  

از شنیدن آن خوشحال شدم. نکات خوبی است. من اهل برزیل هستم، ماتیاس خیلی خوب است

I have a question about where about you access  spoken where are you from I'm from Chicago in the  

من یک سوال در مورد اینکه شما به کجا دسترسی دارید صحبت می کنم شما اهل کجا هستید، من اهل شیکاگو در

United States but if I uh I'm I'm kind of speaking  a bit more clearly some people actually say I have  

ایالات متحده هستم، اما اگر من می خواهم من دارم کمی واضح‌تر صحبت می‌کنم بعضی‌ها واقعاً می‌گویند من

a southern like almost a Southern accent maybe my  normal speaking voice is a little bit more relaxed  

لهجه‌ای جنوبی مانند تقریباً جنوبی دارم، شاید صدای صحبت کردن معمولی من کمی آرام‌تر باشد. خیلی

all right thanks teacher says Cocina uh  difference between frowned on and frowned upon uh  

خوب، ممنون معلم می‌گوید کوسینا اوه. تفاوت بین اخم کردن و اخم کردن

uh they really mean the same thing you you and  this is if you have a particular question about  

اوه آنها واقعاً همان معنای شما را دارند و اگر سؤال خاصی در مورد

grammar that you don't know and you have a like  don't have a teacher there um but the let's see  

دستور زبان دارید که نمی دانید و مانند آن دارید، معلمی ندارید اما بیایید ببینیم

but you have trouble uh like knowing which one  is the correct one I would just do like Google  

اما برای دانستن مشکل دارید. کدام یک درست است، من فقط می‌خواهم Google

both of those and see which one gives you more  examples so if you say like frowned on something  

هر دو مورد را انجام دهم و ببینم کدام یک مثال‌های بیشتری به شما می‌دهد، بنابراین اگر در مورد چیزی

which people don't typically use you might  get 10 000 examples but if you say frowned  

که مردم معمولاً از آن استفاده نمی‌کنند بگویید دوست دارم اخم کنم، ممکن است 10 000 مثال دریافت کنید، اما اگر بگویید «اخم

upon you might get a million examples so you  would know Ah that's that's the one I should  

کردم» ممکن است میلیون‌ها مثال دریافت کنید تا بدانید آه، این همان چیزی است که من باید

be using that's how natives will be checking that  all right all right let me do some uh quick more  

استفاده کنم، به این ترتیب بومی‌ها بررسی می‌کنند که خیلی خوب است، اجازه دهید سریع کارهای بیشتری انجام دهم

and then we'll finish this up  we're already past one hour

و سپس این را تمام می‌کنیم. یک ساعت یک

another very simple language pattern if we're  talking about a reason why so we mentioned four uh  

الگوی زبان بسیار ساده دیگر، اگر در مورد دلیلی صحبت می کنیم که چرا چهار آه را ذکر کردیم،

so like this is a marker I will use that we'll use  something different this is uh uh let's see we'll  

پس مانند این یک نشانگر است، من از آن استفاده خواهم کرد که از چیز متفاوتی استفاده خواهیم کرد این است اوه اوه، بیایید ببینیم که ما

just say this is a pen everyone knows this is a  pen this is a pen this is a pen all right this is  

فقط می گوییم این است قلمی که همه می دانند این یک قلم است این یک خودکار است این یک

a pen uh actually now let's do something different  maybe you guys want to do something different

خودکار است خوب این یک خودکار است آهان در واقع حالا بیایید کار متفاوتی انجام دهیم شاید شما بچه ها بخواهید کار متفاوتی انجام دهید

let's talk about something you do all  right so I play nice and easy I play piano

بیایید در مورد کاری صحبت کنیم که شما همه چیز را درست انجام می دهید بنابراین من خوب بازی می کنم و آسان پیانو می نوازم

nice and simple I play piano like person  does something very easy I play piano  

خوب و ساده پیانو می نوازم مثل یک شخص  کاری را خیلی آسان انجام می دهد من پیانو می نوازم

now I play piano if we want to become  more specific we want to improve our  

اکنون پیانو می نوازم اگر می خواهیم خاص تر شویم می خواهیم

detail our level of detail or our level  of specificity specificity I play piano

جزئیات خود را ارتقا دهیم سطح جزئیات یا سطح ویژگی خاص خود پیانو

four so we had we had the word four we'll  uh we'll cover four again so four fun  

چهار می نوازم بنابراین ما کلمه چهار را داشتیم و دوباره چهار را پوشش می‌دهیم خیلی جالب است،

so what's the reason why we do it  and remember that we can just use  

بنابراین دلیل این کار چیست و به یاد داشته باشید که فقط می‌توانیم

like two different sentences if we only feel  comfortable about that I play piano and like  

مانند دو جمله مختلف استفاده کنیم اگر احساس راحتی کنیم که من پیانو می‌زنم. و مانند

I I do it for fun or I do it for fun so I  play piano for fun I play piano for for work

من این کار را برای سرگرمی انجام می‌دهم یا برای

I play piano as a hobby or something like that all  right so I play for fun we can also talk about see  

سرگرمی این کار را انجام می‌دهم، بنابراین برای سرگرمی پیانو می‌زنم.

where's my black marker so so this is a little  bit longer construction of the same thing so four  

نشانگر سیاه، بنابراین این ساختار کمی طولانی‌تر از یک چیز است، بنابراین چهار

or I can do so I can and this is again A Reason  where it's two different ways of expressing the  

یا می‌توانم انجام دهم تا بتوانم و این دوباره یک دلیل است  که در آن دو روش مختلف برای بیان یک

same thing so four so it's it's like just like why  do you do that like why do you play the piano oh I  

چیز مشابه است، بنابراین چهار روش است، بنابراین مانند این است که چرا تو این کار را انجام می دهی چرا پیانو می زنی اوه من

play the piano for fun I just like to relax I play  the piano for fun I play the piano so I can relax  

برای سرگرمی پیانو می نوازم من فقط دوست دارم استراحت کنم پیانو را برای سرگرمی می نوازم من پیانو می نوازم تا بتوانم استراحت کنم

hopefully you can see that  that's looking pretty faint faint  

امیدوارم بتوانید ببینید که  خیلی کمرنگ به نظر می رسد.

I've got so many markers over here but none  of them work all right now like an expression  

نشانگرهای زیادی در اینجا وجود دارد، اما هیچکدام از آنها در حال حاضر مانند یک عبارت کار نمی کنند   این

here's the situation I've got markers here  many markers but they don't write anything  

وضعیت است، من نشانگرها را در اینجا دارم نشانگرهای زیادی را دارم اما چیزی نمی نویسند

that's the situation so I could take like a  quote from a movie or a book and it's like  

وضعیت همین است، بنابراین من می توانم مانند یک نقل قول از یک فیلم یا کتاب بگیرم. و این مانند

water water everywhere but not a drop to drink  water water everywhere but not a drop to drink  

آب آب در همه جا است اما نه یک قطره برای نوشیدن آب در همه جا، اما نه یک قطره برای نوشیدن

so if I'm in a in a conversation with someone  and I'm like oh no I have all these markers but I  

بنابراین اگر در حال مکالمه با کسی باشم و مثل اوه نه، همه این نشانگرها را دارم اما

can't I can't like write with any of them because  they're all out of ink so water water everywhere  

نمی توانم من نمی‌توانم با هیچ‌کدام از آنها بنویسم زیرا جوهر همه آنها تمام شده است، بنابراین آب همه جا آب است

like I'm out in a boat in the ocean but I can't  drink any of it because it's salt water all right  

مانند من در یک قایق در اقیانوس هستم، اما نمی‌توانم هیچ کدام از آن را بنوشم زیرا آب نمک است.

similar idea so lots of markers but I can't use  any of that anyway so I play piano so I can relax  

ایده مشابه نشانگرهای زیادی وجود دارد، اما به هر حال نمی‌توانم از هیچ کدام از آن‌ها استفاده کنم، بنابراین پیانو می‌زنم تا بتوانم استراحت کنم

or I I play piano four relaxing  play I play piano four relaxation  

یا پیانو می‌زنم چهار آرامش‌بخش  می‌نوازم پیانو چهار آرامش‌بخش

typically we would say I play piano four  relaxation or another way to express this

معمولاً می‌گوییم پیانو چهار می‌زنم آرامش یا روش دیگری برای بیان این