Why You Can’t Say The English You Know

I think we're back we'll give YouTube a

فکر می‌کنم ما برگشته‌ایم، به YouTube یک

moment and then we should be able to get started  let's see how we're doing all right we'll give  

لحظه فرصت می‌دهیم و سپس می‌توانیم شروع کنیم بیایید ببینیم کارمان خوب است،

YouTube a minute let me erase this and I think  we're live all right I am Drew Badger the founder  

یک دقیقه به YouTube فرصت می‌دهیم تا این را پاک کنم و فکر می‌کنم همه ما زنده هستیم درست است من درو بجر هستم، بنیانگذار

of englishanyone.com and the English fluency guide  welcome to another live video here on YouTube this  

englishanyone.com و راهنمای تسلط انگلیسی به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید. یک

is a continuation of the previous video uh I  wanted to try doing something different so that  

one is just a uh a very focused lesson my uh just  fluent and 15 minutes uh series of videos uh that  

سری ویدیوهای مسلط و 15 دقیقه‌ای درسی که

I'm trying now uh and seeing if they're helpful  for people uh because that kind of learning  

اکنون دارم امتحان می‌کنم و می‌بینم که برای مردم مفید هستند یا نه، زیرا این نوع یادگیری

has certainly been helpful for me uh it is the  focused uh review of things and you review things  

مطمئناً برای من مفید بوده است، آه، مرور متمرکز چیزها است و چیزها را

in different ways and it becomes even better  if you get more voices and you can hear more  

به روش‌های مختلف مرور می‌کنید و حتی بهتر می‌شود اگر صداهای بیشتری دریافت کنید و بتوانید مثال‌های بیشتری بشنوید

examples and and rather than uh just reviewing  things and repeating them again and again so  

و به جای اینکه فقط چیزها را مرور کنید و دوباره و دوباره تکرار کنید، بنابراین

when I often uh speak with people or they tell  me that they have trouble understanding people  

وقتی اغلب با مردم صحبت می‌کنم یا آنها به من می‌گویند که آنها در درک افراد

or the specific topic of this video which is  how can they know so much and yet struggle to  

یا موضوع خاص این ویدیو مشکل دارند که این است که چگونه می‌توانند خیلی چیزها را بدانند و در عین حال برای

speak the answer is typically they don't know  the language as well as they think they do  

صحبت کردن مشکل دارند، پاسخ این است که آنها معمولاً زبان را آنقدر که فکر می‌کنند نمی‌دانند

and so we're going to be talking about that in  this video uh how to solve that problem what's  

و بنابراین ما می‌خواهیم در این ویدیو در مورد آن صحبت کنید، آه، چگونه می توان آن مشکل را حل کرد،

actually going on uh and why people struggle  with that uh but even people who have private  

واقعاً چه اتفاقی می افتد و چرا مردم با آن مشکل دارند، اما حتی افرادی که

or personal teachers they will still struggle  with things because it's just one speaker and  

معلمان خصوصی یا شخصی دارند، همچنان با چیزهایی مشکل دارند، زیرا این فقط یک بلندگو است و

usually a slower and clearer teacher rather than  all of the real variety that you get with the real  

معمولاً آهسته تر است. معلم واضح‌تر به جای همه تنوع واقعی که با دنیای واقعی به دست می‌آورید،

world all right uh so if you have any questions or  comments uh I will try to keep my eye on those if  

بنابراین اگر سؤال یا نظری دارید، سعی می‌کنم آن‌ها را در نظر بگیرم، اگر

people have anything uh pertinent or if they have  any specific questions but nice to see everybody  

افراد چیزی مرتبط دارند یا سؤال خاصی دارند. اما خوشحالم که همه را

there thank you for joining me uh in the previous  video as well so that in that video we're talking  

آنجا می‌بینم از اینکه در ویدیوی قبلی به من ملحق شدید متشکرم، به طوری که در آن ویدیو

about uh a story called The Mitten uh so we  reviewed this one over here so I recommend  

درباره داستانی به نام The Mitten صحبت می‌کنیم، بنابراین ما این داستان را اینجا مرور کردیم، بنابراین توصیه می‌کنم

you go back and watch that one or that video after  this one uh but it gives an example of naturally  

برگردید و تماشا کنید آن یکی یا آن ویدیو بعد از این یکی، اوه، اما مثالی از

varied review uh so let's see I want to have uh so  let me just get right into it today uh we're going  

بررسی طبیعی   متنوع می‌دهد، اوه، پس بیایید ببینیم می‌خواهم داشته باشم، پس اجازه دهید امروز مستقیماً وارد آن شوم، اوه، می‌خواهیم

to talk about how you can know some information  or how you can know so much English but not be  

درباره اینکه چگونه می‌توانید اطلاعاتی را بدانید صحبت کنیم. یا چطور می‌توانید این همه انگلیسی بدانید اما

able to say a lot of that uh and I wanted to begin  with just a quick example from driving so if you  

نتوانید خیلی از آن را بگویید، و من می‌خواستم با یک مثال سریع از رانندگی شروع کنم، بنابراین اگر

imagine uh we're in a car together over here uh  I am I guess I'll make this the uh like American  

تصور کنید ما اینجا با هم در ماشین هستیم، من فکر می‌کنم من این را مانند

American style of driving over here so I am on the  actually now I'll do I'll be on the uh the right  

رانندگی آمریکایی   آمریکایی در اینجا می‌کنم، بنابراین در واقعاً در حال حاضر این کار را انجام می‌دهم،

side since I'm in Japan I don't want to confuse  myself uh so in Japan we drive on the right and  

از آنجایی که در ژاپن هستم در سمت راست هستم، نمی‌خواهم خودم را گیج کنم. اوه پس در ژاپن ما در سمت راست رانندگی می‌کنیم و

the passenger is sitting on the left of here so  we'll just put the uh the wheel on this side uh  

مسافر در سمت چپ اینجا نشسته است، بنابراین ما فقط چرخ را در این سمت قرار می‌دهیم

and imagine we have one person you're looking  at the back of their head like this and then  

و تصور کنید یک نفر را داریم که شما دارید به پشت سر او نگاه می‌کنید. این و سپس

maybe you are a passenger over here so you're  looking out uh you can see the road in front  

شاید شما یک مسافر در اینجا هستید، بنابراین به بیرون نگاه می کنید، می توانید جاده را در مقابل

of you there are the lines in the road as you're  watching and if you think about uh understanding  

خود ببینید   در حالی که شما در حال تماشای آن هستید خطوطی در جاده وجود دارد و اگر به درک

languages versus speaking we'll put speaking over  here and then we'll have listening over here so  

زبان ها در مقابل صحبت کردن فکر می کنید. صحبت کردن را در اینجا قرار می‌دهیم و سپس در اینجا گوش دادن خواهیم داشت، بنابراین

these are actually two different skills and I  think this is a really simple way for people to  

اینها در واقع دو مهارت متفاوت هستند و من فکر می‌کنم این یک راه بسیار ساده برای مردم است تا

understand why and often people will ask me well  why can I understand so much well it's actually a  

دلیل آن را بفهمند و اغلب مردم به خوبی از من می‌پرسند چرا می‌توانم اینقدر خوب بفهمم که در واقع یک

different skill and so you can see it this way  when you're just sitting and watching someone  

مهارت متفاوت است و بنابراین شما می توانید آن را به این صورت ببینید وقتی فقط نشسته اید و به رانندگی شخص دیگری نگاه می کنید،

else Drive even if you have uh like a you could  have someone drive you somewhere a hundred times  

حتی اگر مانند یک مهارت دارید، می توانید یک نفر شما را صد بار به جایی ببرد

like my let's say my children were taking them to  school or something like that uh or even if you've  

مثل من فرض کنید بچه های من آنها را به آنجا می بردند. مدرسه یا چیزی شبیه به آن آه، یا حتی اگر

been in the car with someone else and you see them  taking this same route so root so root is the way  

با شخص دیگری در ماشین بوده‌اید و می‌بینید که آن‌ها همان مسیر را طی می‌کنند، بنابراین روت راهی است

you're going the car route so if I'm driving in  a particular direction and you can see that you  

شما مسیر ماشین را می‌روید، بنابراین اگر من در یک مسیر خاص رانندگی می‌کنم. جهت و می‌توانید ببینید که

can easily maybe follow what's going on but there  are so many things you're not thinking about and  

شاید به راحتی می‌توانید اتفاقات را دنبال کنید، اما چیزهای زیادی وجود دارد که به آنها فکر نمی‌کنید و

the driver is actually the one who's being active  and they're thinking about things and maybe they  

راننده در واقع کسی است که فعال است و آنها به چیزهایی فکر می‌کنند و شاید

have to move out of the way or they have to go  in a different direction if if the the situation  

مجبور شوند بیرون بروند. در مسیر یا باید در جهت دیگری بروند، اگر وضعیت

changes and so it's actually actually a lot like  real communication when you're just listening or  

تغییر کند و بنابراین در واقع بسیار شبیه به ارتباط واقعی است، زمانی که فقط به فیلم گوش می‌دهید یا  در

watching to movies there's actually far less doubt  because you might understand the general idea of  

حال تماشای فیلم هستید، در واقع شک بسیار کمتری وجود دارد، زیرا ممکن است ایده کلی را درک کنید. از

something maybe I can be explaining something  and you don't uh understand uh exactly what's  

چیزی شاید بتوانم چیزی را توضیح دهم و شما متوجه نمی‌شوید که دقیقاً چه

happening there uh but like you don't understand  every specific word but uh we can understand like  

اتفاقی در آنجا می‌افتد، اما مثل اینکه شما هر کلمه خاصی را نمی‌فهمید، اما ما می‌توانیم مثل

the general idea and and so in that case there's  a lot less doubt because maybe it doesn't matter  

ایده کلی را درک کنیم و بنابراین در این مورد خیلی کمتر است شک کنید زیرا شاید مهم نباشد

if you understand something completely or not  but when you're speaking there's a lot more  

چیزی را کاملاً بفهمید یا نه ، اما وقتی صحبت می‌کنید،

room for doubt and there's a lot more worry that  happens because you really want to make sure every  

جای شک بسیار   بیشتری وجود دارد و نگرانی بسیار بیشتری وجود دارد که اتفاق می‌افتد، زیرا واقعاً می‌خواهید مطمئن شوید که هر

individual thing you're saying is correct so if  right now you can follow what I'm saying this is  

حرف فردی شما می‌گوید. درست است، بنابراین اگر در حال حاضر بتوانید آنچه را که من می گویم دنبال کنید، این

like being in the car listening to me speaking uh  because I'm doing all all the work it's a passive  

مانند این است که در ماشین باشید و به صحبت های من گوش دهید، اوه، زیرا من تمام کارها را انجام می دهم، این یک

process for you even if you call it maybe active  listening where you go back and try to pay more  

فرآیند غیرفعال برای شماست، حتی اگر آن را ممکن است فعال صدا کنید. شما به عقب برگردید و سعی کنید بیشتر

attention or focus on particular things it's still  a lot less worry for you as the listener unless  

توجه کنید یا روی چیزهای خاصی تمرکز کنید، باز هم برای شما به عنوان شنونده نگرانی بسیار کمتری است، مگر اینکه

you have to respond to what I'm saying and so in  that case that's where we really start worrying or  

مجبور شوید به آنچه من می گویم پاسخ دهید و بنابراین در آن صورت است که ما واقعاً شروع به نگرانی می کنیم یا

thinking oh no did I understand exactly what some  explanation is or something like that especially  

فکر می کنیم آه. نه، من دقیقاً متوجه شدم که توضیح یا چیزی شبیه به آن چیست، مخصوصاً

if you need to understand something for work  so maybe some kind of professional situation  

اگر شما نیاز به درک چیزی برای کار دارید، بنابراین ممکن است یک نوع موقعیت حرفه‌ای

uh where there is still some kind of uh  specific example or specific information  

آه که هنوز یک مثال خاص یا اطلاعات خاصی وجود دارد که

you need to hear so this is the main difference  there's uh again like I could be explaining a  

باید بشنوید. تفاوت اصلی دوباره این است که من می‌توانم یک

whole thing over here and and you maybe you you  don't understand every word so there are maybe  

چیز کامل را اینجا توضیح دهم و شاید شما همه کلمه‌ها را نمی‌فهمید، بنابراین ممکن است

like a few a few words or some things maybe you  understand a lot of it but you don't understand  

چند کلمه یا چیزهایی وجود داشته باشد، شاید شما خیلی از آن‌ها را بفهمید، اما شما

everything 100% but you get the general idea so  I say hey tomorrow we're going to the store and  

100% همه چیز را نمی‌فهمید، اما شما ایده کلی را دریافت می‌کنید، بنابراین می‌گویم سلام فردا به فروشگاه می‌رویم و

we need to buy some things for a trip and you get  the general idea even if you can't say that like I  

باید برای یک سفر چیزهایی بخریم و شما ایده کلی را دریافت می‌کنید، حتی اگر نمی‌توانید چنین بگویید. من

did okay so listening and speaking two different  skills all right so that's the basic idea so how  

خوب بودم، بنابراین دو مهارت مختلف گوش دادن و صحبت کردن کاملاً درست است، بنابراین این ایده اصلی است، بنابراین چگونه

do we correct this problem and how do we make sure  that we we balance this out so most people uh even  

این مشکل را اصلاح کنیم و چگونه مطمئن شویم این مسئله را متعادل کرده‌ایم تا اکثر مردم حتی

myself my listening ability for Japanese is going  to be higher than my speaking ability so even if  

خودم توانایی شنیداری من برای زبان ژاپنی را به کار ببرم. بالاتر از توانایی صحبت کردن من باشد، بنابراین حتی اگر

I can speak very well there will always be more  things I can understand so the the point is uh  

بتوانم خیلی خوب صحبت کنم، همیشه چیزهای بیشتری وجود خواهد داشت که بتوانم آن را بفهمم، بنابراین نکته این است که به

to continue increasing both of these at the same  time so you're listening will naturally improve uh  

افزایش هر دوی این موارد به طور همزمان ادامه دهیم تا گوش دادن به طور طبیعی بهبود یابد.

as you get more examples but you have to be more  strategic you have to be more thoughtful about how  

مثال‌های بیشتری دریافت کنید، اما باید استراتژیک‌تر باشید، باید در مورد اینکه چگونه

we improve the speaking especially if you don't  have people to practice with but let me know if  

صحبت کردن را بهبود می‌دهیم فکر کنید، به‌خصوص اگر افرادی برای تمرین ندارید، اما اگر

this idea makes sense I really want this to be  clear for people uh but again the basic idea is if  

این ایده منطقی است به من اطلاع دهید، من واقعاً می‌خواهم این موضوع روشن باشد. مردم اوه، اما دوباره ایده اصلی این است که اگر

you're driving if you're in the car with somebody  and you're watching them do the driving or you're  

در ماشین با کسی هستید، رانندگی می‌کنید و او را در حال رانندگی تماشا می‌کنید یا می‌بینید که

watching you know the road or something like  that there's a lot less to think about and you  

جاده را می‌دانید یا چیزی شبیه به این، چیزهای کمتری برای فکر کردن وجود دارد. درباره و شما

you can deal with more doubt so if you experience  more doubt it's okay but when you're speaking you  

می‌توانید با شک بیشتری کنار بیایید، بنابراین اگر شک بیشتری را تجربه کردید، اشکالی ندارد، اما وقتی دارید صحبت می‌کنید،

really want to have no doubt at all so if you want  you know someone imagine you know flying a plane  

واقعاً می‌خواهید هیچ شکی نداشته باشید، بنابراین اگر می‌خواهید کسی را بشناسید تصور کنید که می‌دانید در حال پرواز با هواپیما

or driving a car or a bus or something like that  you want that driver to be 100% confident not 50%  

یا رانندگی با اتومبیل یا یک اتوبوس یا چیزی شبیه به آن شما می‌خواهید آن راننده 100 درصد مطمئن باشد نه 50 درصد

confident or 80% confident you want to know you  get on an airplane like that pilot is going to  

یا 80 درصد مطمئن باشد که می‌خواهید بدانید سوار هواپیمایی می‌شوید مانند آن خلبان

be very qualified very confident like feeling very  strong about what they're going to do all right so  

بسیار واجد شرایط باشد، بسیار مطمئن باشد، مانند احساس بسیار قوی نسبت به آنچه که دارد. همه چیز درست است، بنابراین

when we're in a conversation we worry about making  mistakes with individual words or grammar points  

وقتی در یک مکالمه هستیم نگران اشتباهاتی در کلمات یا نکات گرامری

or things like that but that's the reason there  so you have a lot more room for doubt and a lot  

یا مواردی از این قبیل هستیم، اما این دلیلی است که شما جای شک و تردید بیشتری دارید و خیلی

more to worry about when you speak but when you're  listening you don't have to think about it so much  

بیشتر برای نگرانی در مورد زمانی که شما صحبت می کنید، اما زمانی که در حال گوش دادن هستید، لازم نیست آنقدر به آن فکر کنید

all right so we're going to talk in this video  about how to solve that problem and typically  

خیلی خب، بنابراین ما در این ویدیو در مورد نحوه حل این مشکل صحبت خواهیم کرد و معمولاً

why this we we we understand here why why it  happens uh naturally uh but I really want to make  

چرا ما می‌فهمیم که چرا به‌طور طبیعی اتفاق می‌افتد، اوه، اما من واقعاً می‌خواهم

it clear why exactly like kind of the way people  learn that causes this so we're going to look at  

توضیح دهم که چرا دقیقاً مانند روشی که مردم می‌آموزند باعث این امر می‌شود، بنابراین ما به

three different ways that people learn typically  uh and then we're going to show you like what  

سه روش مختلف که مردم معمولاً یاد می‌گیرند نگاه می‌کنیم و سپس به شما نشان می‌دهیم مثلاً

are the best things to do if you want to build a  vocabulary that you can remember uh and also one  

اگر می‌خواهید واژه‌ای بسازید که بتوانید به خاطر بسپارید و همچنین واژگانی بسازید که

that you can use fluently so let me go back and  check chat very quickly uh today is a little bit  

بتوانید روان از آن استفاده کنید، بهترین کارها برای انجام چه کاری هستند

different because I finished another video right  before this one so hopefully those people can come  

درست قبل از این یکی، بنابراین امیدوارم آن افراد بتوانند بیایند

join us uh in this video as well that one I just  wanted to do a quick 15minute video one that was  

در این ویدیو به ما بپیوندند و همینطور ویدیویی که من فقط می‌خواستم یک ویدیوی سریع 15 دقیقه‌ای انجام دهم که

just focusing uh on on that particular story so  again if you have not seen that video go back  

روی آن داستان خاص تمرکز داشت، بنابراین اگر آن ویدیو را ندیده‌اید، دوباره بروید. برگرد

and watch the previous one uh the fluent in 15 uh  about the vocabulary building machine all right  

و قسمت قبلی را تماشا کن که به 15 آه  مسلط به دستگاه واژگان بسیار خوب

uh so H Ray says good morning again and PR Marcelo  says good night so here you would say good evening  

اوه، پس اچ ری دوباره می‌گوید صبح بخیر و روابط عمومی مارسلو  می‌گوید شب بخیر پس اینجا شب بخیر می‌گویید

unless you going to sleep right now so right  before bed before you go to sleep that's when we  

مگر اینکه همین الان بخوابید قبل از آن قبل از اینکه بخوابید بخوابید، آن موقع است که ما

say good night but if it's just night time in the  evening maybe dinner time or after that you would  

می گوییم شب بخیر، اما اگر فقط شب باشد، شاید وقت شام یا بعد از آن باشد، شما

say good evening so that's the difference between  these two situations good evening versus good  

شب بخیر می گویید، بنابراین تفاوت بین این دو موقعیت شب بخیر با

night Jose says hello teacher Olympia nice to see  you there my dear teacher always excited Joseph  

شب خوب   خوزه می گوید سلام معلم المپیا از دیدن شما در آنجا خوشحالم معلم عزیزم همیشه هیجان زده جوزف   می

says good morning from Dar giling Gloria nice to  see you there exess says hi folks uh sa says hello  

گوید صبح بخیر از دار گیلینگ گلوریا از دیدن شما در آنجا خوشحالم.

everybody from Indonesia Annette says it is uh  is it my age or un or not understanding something  

today I don't know how old you are Anette uh but  if you have a particular question about something  

نمی‌دانم آنت چند سالته، اما اگر در مورد چیزی سؤال خاصی دارید به

I'm not being clear about let me know so if maybe  I'm not explaining something well or I could  

من بگویید، بنابراین اگر چیزی را خوب توضیح نمی‌دهم یا می‌توانم

explain it better or give you a different example  that's what I'm here to do so let me know sa here  

آن را بهتر توضیح دهم یا به شما پاسخ بدهم. مثال متفاوت این کاری است که من اینجا هستم تا انجام دهم، بنابراین به من اطلاع دهید که اینجا

says why international call center guys speak  fluently after 6 months they start with a script  

می‌گوید چرا بچه‌های مرکز تماس بین‌المللی پس از 6 ماه روان صحبت می‌کنند، آنها با یک اسکریپت شروع می‌کنند

because they just repeat themselves and you said  repeating doesn't make you fluent all right uh so  

زیرا آنها فقط خودشان را تکرار می‌کنند و شما گفتید تکرار باعث نمی‌شود که مسلط شوید. بنابراین

that's a good question now uh speaking for a very  specific situ sitation probably a lot of that like  

این سؤال خوبی است، اوه، صحبت کردن برای یک موقعیت بسیار خاص، احتمالاً بسیاری از مواردی مانند    که

the the call center person might be repeating a  script but all the people they're listening to are  

ممکن است شخص مرکز تماس یک اسکریپت را تکرار کند، اما همه افرادی که به آنها گوش می دهند

saying different things and so the person is in  fact not just repeating a script they're actually  

چیزهای مختلفی می گویند و بنابراین شخص در واقع  نه فقط تکرار یک اسکریپت، بلکه در واقع

getting real life exam examples and experience  from lots of people so let's say I work at a  

نمونه‌های امتحانی و تجربیات واقعی  را از افراد زیادی دریافت می‌کنند، بنابراین فرض کنید من در یک

hotel it's the same kind of idea although maybe  it's a little bit slower so each person who comes  

هتل کار می‌کنم، این همان ایده است، اگرچه ممکن است کمی کندتر باشد، بنابراین هر فردی که

to the front desk to check in maybe they will say  uh yes I'd like to check in today and I will say  

به میز پذیرش می‌آید برای اعلام حضور، شاید بگویند اوه بله، من می‌خواهم امروز ثبت نام کنم و می‌گویم

hello welcome to the hotel and uh may I have your  name and your credit card or something like that  

سلام به هتل خوش آمدید و اوه، ممکن است نام شما و کارت اعتباری شما یا چیزی شبیه به آن را داشته باشم

whatever the process is I actually used to work  at a hotel so I know how this works but it might  

هر روندی که بوده است، من واقعاً کار می‌کردم. در یک هتل تا بدانم این چگونه کار می‌کند، اما ممکن است

be a little bit different for each person uh but  what what's happening here and this is actually  

برای هر فردی کمی متفاوت باشد، اما آنچه اینجا اتفاق می‌افتد و در واقع این اتفاق می‌افتد.

I I I gave kind of a lesson uh to a woman who was  uh trying to improve her English so she actually  

من به نوعی درسی به زنی دادم که سعی می‌کرد انگلیسی خود را بهبود بخشد. در واقع

works I think she well this was a while ago I  don't know if she still works at a hotel uh but  

کار می‌کند، فکر می‌کنم او خوب این چند وقت پیش بود، نمی‌دانم که او هنوز در هتل کار می‌کند یا نه، اما

I basically explained to her uh this is an example  of naturally varied review so the first customer  

من اساساً به او توضیح دادم که این نمونه‌ای از بررسی متفاوت طبیعی است، بنابراین اولین مشتری

comes up so you are uh behind the counter over  here and the and the customer comes up uh and  

می‌آید تا شما عقب بمانید. پیشخوان اینجاست و مشتری بالا می‌آید، اوه و

they say hello and you have maybe some kind of  script or something so a script like hello welcome  

آنها سلام می‌کنند و شما ممکن است نوعی از اسکریپت یا چیزی داشته باشید، بنابراین اسکریپتی مانند سلام خوش آمدید

to McDonald's how may I help you or or may I take  your order so there's a specific thing that people  

به مک‌دونالدز چگونه می‌توانم به شما کمک کنم یا می‌توانم سفارش شما را بگیرم تا یک مورد خاص وجود داشته باشد. چیزی که افراد

are trained to say and they repeat that again and  again but the training is not enough you have to  

آموزش دیده اند که بگویند و آن را بارها و بارها تکرار می کنند، اما آموزش کافی نیست.

be prepared for what the other person says and so  in this example we're we're going to be having a  

pretty limited number of things that we learn and  this is why just like when I covered in this book  

از چیزهایی که یاد می‌گیریم و به همین دلیل است که درست مانند زمانی که در این کتاب پوشش دادم،

we're only talking about this particular situation  so it's not that repetition is bad it's just that  

ما فقط در مورد این موقعیت خاص صحبت می‌کنیم، بنابراین تکرار بد نیست، فقط

number one it's boring and number two it doesn't  really reflect the way life is normally so again  

شماره یک کسل‌کننده است و شماره دو واقعاً منعکس‌کننده این وضعیت نیست. به طور معمول زندگی عادی است، بنابراین دوباره

in a hotel the training will happen where like  this person the staff person at the hotel will  

در هتل، آموزش اتفاق می‌افتد، جایی که مانند این شخص، کارکنان هتل

be trained about what to say they have a script  okay when the person walks in you say this you say  

آموزش می‌بینند که چه چیزی بگویند، آنها یک فیلمنامه دارند بسیار خوب وقتی شخصی وارد شما می‌شود این را می‌گوید

hello how are you may I have your uh credit card  or your name or something for checkin and they  

سلام، حال شما چطور است. من کارت اعتباری شما یا نام شما یا چیزی را برای اعلام حضور دارم و آن‌ها

will have that conversation about this particular  thing so you will probably not have a situation  

درباره این مورد خاص صحبت خواهند کرد، بنابراین احتمالاً در موقعیتی نخواهید بود

where like the uh they're talking about I don't  know food or I don't know going grocery SHO  

که مانند آن‌ها در مورد آن صحبت می‌کنند، من غذا نمی‌دانم یا من نمی‌دانم. نمی دانم به خواربارفروشی بروید SHO

in or I don't know riding bikes or you know  animals or something like that it will be  

یا دوچرخه سواری بلد نیستم یا حیوانات یا چیزی شبیه به آن را می شناسید

a focused conversation that still has some  variability to it all right so as you learn  

یک مکالمه متمرکز خواهد بود که هنوز مقداری تغییر در آن وجود دارد، بنابراین همانطور که در آنجا یاد می گیرید

there or as you work as a server or something like  that there is a range of usually a limited range  

یا در هنگام کار به عنوان سرور یا کار می کنید چیزی شبیه به اینکه طیفی از معمولاً طیف محدودی

of things that people might talk about what do you  say when you go to the front desk of a hotel it's  

از چیزهایی وجود دارد که افراد ممکن است در مورد آنها صحبت کنند وقتی به میز جلوی هتل می روید چه می گویید و هنگام

check in check out maybe asking some questions  about local things things like where is a good  

تحویل گرفتن می توانید سؤالاتی درباره چیزهای محلی بپرسید، مانند اینکه کجاست.

restaurant or other things like that and usually  that information is prepared and because people  

رستوران خوب   یا چیزهای دیگر مانند آن و معمولاً این اطلاعات آماده می‌شود و چون مردم

have seen these things again and again that's  how they improve but notice it's not exactly the  

بارها و بارها این چیزها را دیده‌اند، این‌گونه بهبود می‌یابند، اما متوجه می‌شوند که دقیقاً

same it's not really repetition it's naturally  varied review because each customer is going to  

یکسان نیست، واقعاً تکرار نیست، به طور طبیعی بررسی متنوعی است زیرا هر مشتری

be different even if the staff tries to say the  same thing it's not going to be the same thing  

متفاوت خواهد بود. حتی اگر کارکنان سعی کنند همان چیزی را بگویند، همان چیزی نخواهد بود

because the customer the guest or the patient  or whatever that person is they are going to say  

زیرا مشتری، مهمان یا بیمار یا هر چیز دیگری که آن شخص است، می‌خواهد بگوید

something different you don't know what they're  going to say exactly they're going to maybe say  

چیز متفاوتی می‌گوید، شما نمی‌دانید که آنها چه خواهند گفت. دقیقاً ممکن است

some slightly different words now in my guide  to fluency I actually talk about this how uh  

در راهنمای من برای تسلط، کلمات کمی متفاوت بگویند. من در واقع در مورد این صحبت می‌کنم که

exact same situation I was learning Japanese by  listening to people order food at a cafe so like  

دقیقاً همان موقعیتی را که داشتم ژاپنی را یاد می‌گرفتم با گوش دادن به افرادی که در یک کافه غذا سفارش می‌دادند، مانند

a coffee shop they're ordering drinks or food and  each person you know there's a general situation  

کافی‌شاپی که سفارش می‌دادند. نوشیدنی‌ها یا غذاها و هر فردی که می‌شناسید یک موقعیت کلی وجود دارد

so we're we're not we're not learning about  everything here this is not about science or  

بنابراین ما نیستیم، ما در مورد همه چیز در اینجا یاد نمی‌گیریم، این در مورد علم یا

technology or business or something like that  there's a typical specific General range of  

فن‌آوری یا تجارت یا چیزی شبیه به آن نیست یک طیف کلی خاص از

things that we might be talking about but within  this range you're going to have you know people  

چیزهایی وجود دارد که ما ممکن است در مورد آن صحبت کنیم، اما در این محدوده باید بدانید که مردم

will have different voices you know if I go to  Starbucks or some coffee shop there there will  

صداهای متفاوتی خواهند داشت.

be 20 30 different things I could order and  I could I could order a coffee and customize  

قهوه بنوشید و

that coffee so it's not exactly the same but  as you get this varied review so it's not just  

آن قهوه را سفارشی کنید تا دقیقاً یکسان نباشد، اما همانطور که این بررسی متنوع را دریافت می‌کنید، بنابراین فقط تکرار

repetition repetition is when you PR practice  reading a speech to yourself but when you have  

تکرار نیست، زمانی است که تمرین روابط عمومی خواندن یک سخنرانی برای خود را انجام می‌دهید، اما زمانی که

to interact with another person usually it's going  to be within a context so this this situation of  

باید   با شخص دیگری تعامل داشته باشید، معمولاً این کار انجام می‌شود. یک زمینه بنابراین این وضعیت

uh checking in at a hotel or ordering food at  a restaurant or something like that that is  

آهسته ورود به هتل یا سفارش غذا در یک  رستوران یا چیزی شبیه به این است که

the context and there is always going to be some  variation or variability within that situation  

زمینه آن است و همیشه مقداری تغییر یا تغییر در آن موقعیت   وجود خواهد داشت،

so someone says hello or good afternoon or hope  hopefully you're having a nice day or something  

بنابراین کسی سلام یا بعدازظهر بخیر یا امید می گوید امیدواریم روز خوبی را سپری کرده باشید یا چیزی

like that they might Express themselves a little  bit different so in the case of the call center  

شبیه به این که آنها ممکن است خود را کمی متفاوت بیان کنند، بنابراین در مورد کارمند مرکز تماس،

employee a lot of the Improvement they're getting  is coming from the other people they're listening  

بسیاری از بهبودهایی که دریافت می‌کنند، از سوی افرادی است که به آنها گوش می‌دهند.

to so they're they're recognizing the patterns  they hear even though they may have a particular  

آنها الگوهایی را که می‌شنوند تشخیص می‌دهند، حتی با وجود اینکه ممکن است یک اسکریپت خاص داشته باشند،

script they're still getting the uh all those  examples all right so yes it's it's a good example  

آنها هنوز هم همه آن نمونه‌ها را به درستی دریافت می‌کنند، بنابراین بله، این یک مثال خوب است

but I just want to make it clear if you only  repeat things number one it's going to be boring  

اما من فقط می‌خواهم روشن کنم اگر فقط تکرار کنید چیزهای شماره یک کسل کننده خواهد بود

and number two it's going to be more difficult  for you to understand things in the real world  

و شماره دو درک چیزها در دنیای واقعی برای شما دشوارتر خواهد بود

because you're not really prepared for all these  different things okay so it's much better like for  

زیرا شما واقعاً برای همه این چیزهای مختلف آماده نیستید، بنابراین خیلی بهتر است برای

hotel training rather than just having and this  is a like a role play kind of thing Ro to role

آموزش هتل به جای صرفاً داشتن و این شبیه یک نقش آفرینی است که رو به نقش

play so you pretend to be someone checking in or  pretend to be someone doing whatever but the real  

بازی است، بنابراین وانمود می کنید که کسی هستید که در حال بررسی است یا وانمود می کنید که کسی هستید که هر کاری انجام می دهد، اما

world is going to be a little bit different so  if you could watch 20 30 100 people checking into  

دنیای واقعی کمی متفاوت خواهد بود، بنابراین اگر بتوانید 20 30 را تماشا کنید. 100 نفر با ورود به

a hotel you would get a very good feeling about  how that works all right so this is exactly what  

یک هتل، احساس بسیار خوبی در مورد نحوه عملکرد درست آن خواهید داشت، بنابراین این دقیقاً همان چیزی است که

happened to me when I was uh sitting at a cafe and  paying attention to different people so Japanese  

برای من اتفاق افتاد وقتی که در یک کافه نشسته بودم و به افراد مختلف توجه می‌کردم، بنابراین ژاپنی‌ها

people ordering food I have a particular context  I know they're not talking about like science or  

غذای خاص را سفارش می‌دادند. زمینه من می‌دانم که آنها در مورد علم صحبت نمی‌کنند یا

you know some other money or random things like  that they're here to order some food so the the  

شما پول دیگری می‌دانید یا چیزهای تصادفی مانند اینکه آنها اینجا هستند تا غذا سفارش دهند، بنابراین

conversation is going to be around that now you  might have some people maybe the staff knows the  

مکالمه در این مورد انجام می‌شود که اکنون ممکن است افرادی داشته باشید که شاید کارکنان بدانند

customer really well and uh they say oh like how  are you or how is your family or something like  

مشتری خیلی خوب است و اوه می‌گوید آه خوب هستید یا خانواده‌تان چطور هستند یا چیزی شبیه به

that but in general most people are just going  to come they order their food and then you know  

آن، اما به طور کلی اکثر مردم فقط می‌آیند غذایشان را سفارش می‌دهند و بعد می‌دانید که

there's some variation there uh but again it's  very important to understand here repetition is  

تغییراتی در آنجا وجود دارد، اما باز هم خیلی مهم است. برای درک اینجا، تکرار

not going to prepare you as well as seeing lots of  native examples that's where the naturally varied  

شما را آماده نمی‌کند و همچنین دیدن نمونه‌های بومی فراوان، جایی که بررسی‌های متنوع طبیعی

review comes from all right good question though  so Joe says hi Drew I was wondering what's your  

از یک سوال خوب ناشی می‌شود، بنابراین جو می‌گوید سلام درو، من نمی‌دانستم

opinion about teachers with certificates such  as TOEFL uh but is still teaching English as a  

نظر شما درباره معلمان دارای گواهینامه‌هایی مانند تافل چیست؟ اما هنوز انگلیسی را به‌عنوان

second language I think like I don't do that and  I don't recommend people learn with teachers like  

زبان دوم تدریس می‌کنم، فکر می‌کنم من این کار را نمی‌کنم و توصیه نمی‌کنم افراد با معلمانی مانند آن یاد بگیرند،

that but it depends on what your goal is for for  trying to improve uh like conversational fluency  

اما این بستگی به این دارد که هدف شما از تلاش برای بهبود مانند تسلط مکالمه چیست.

uh it even even like even learning with just one  teacher whether they have a certificate or not  

حتی مانند یادگیری فقط با یک معلم، خواه مدرک داشته باشد یا نه،

uh you really need to get many examples of lots of  different natives in a a structured systematic way  

شما واقعاً باید نمونه‌های زیادی از تعداد زیادی از افراد بومی مختلف را به روشی سیستماتیک ساختاریافته به دست آورید.

that's going to be the fastest way you learn so  the the kind of lowest level we we'll talk about  

ما

about that in this video actually about these  different levels of learning or the different  

در این ویدیو در مورد آن صحبت خواهیم کرد در واقع در مورد این سطوح مختلف یادگیری یا

ways of learning vocabulary or grammar or whatever  um but in general uh people who are still teaching  

روش های مختلف یادگیری لغات یا گرامر یا هر چیز دیگری اما به طور کلی افرادی که هنوز

English as a second language or or helping you  learn that through that language that's the that's  

انگلیسی را به عنوان زبان دوم تدریس می کنند یا به شما کمک می کنند تا آن را یاد بگیرید. آن زبان که

like the lowest level we'll talk about um so it's  not as good for building fluency but if you need  

همان پایین‌ترین سطحی است که در مورد آن صحبت خواهیم کرد، بنابراین برای افزایش تسلط خوب نیست، اما اگر

to learn something very quickly to pass a test  then that's something you might want to do just  

برای قبولی در آزمون نیاز دارید   چیزی را خیلی سریع یاد بگیرید ، این چیزی است که ممکن است بخواهید انجام دهید فقط

understand that that might hurt your ability to  speak if it trains you to think and translate in  

درک کنید که ممکن است به شما آسیب برساند. توانایی شما برای صحبت کردن اگر به شما آموزش دهد که فکر کنید و به زبان ترجمه کنید

your head uh say says sir do you offer any class  for speaking specifically public speaking uh no  

سرتان بگویید آقا آیا کلاسی را برای صحبت کردن به طور خاص در جمع ارائه می‌دهید اوه نه

I don't but there are probably people that you  know teach you can find right here on YouTube  

من نمی‌دانم، اما احتمالاً افرادی هستند که می‌شناسید به آنها آموزش می‌دهید که می‌توانید همین‌جا پیدا کنید. YouTube

about public speaking Marl says I don't understand  when I started to be a conversation with American  

درباره صحبت کردن در جمع، مارل می‌گوید من نمی‌فهمم وقتی شروع به مکالمه با آمریکایی‌ها کردم،

people but I intended I understand my teacher ah  you don't understand I see so you don't understand  

اما قصد داشتم معلمم را درک کنم، آه، شما نمی‌فهمید من می‌بینم، بنابراین شما نمی‌فهمید

regular everyday American English speakers but you  understand me I'm guessing uh and so usually what  

زبان انگلیسی معمولی آمریکایی را نمی‌فهمید، اما می‌دانید من حدس می‌زنم اوه و بنابراین معمولاً چه

happens like we gave the driving example before  I'm speaking very slowly clearly or maybe not  

اتفاقی   می‌افتد، همانطور که قبلاً مثال رانندگی را بیان کردیم من خیلی آهسته و واضح صحبت می‌کنم یا شاید

too slowly but uh much uh much more slowly than I  normally do uh when you know when I'm in a regular  

خیلی آهسته صحبت نمی‌کنم اما اوه خیلی آهسته‌تر از حالت عادی وقتی می‌دانید که در چه زمانی هستم. یک

conversation with people but it depends on the  situation so I was visiting a I'll tell you this  

مکالمه منظم با مردم، اما بستگی به موقعیت دارد، بنابراین من در حال بازدید از آن بودم، این

story in a minute but uh on Monday I went to  do some translation work so I was doing like  

داستان را در عرض یک دقیقه برای شما تعریف می‌کنم، اما اوه دوشنبه رفتم تا کارهای ترجمه انجام دهم، بنابراین داشتم مانند

kind of simultaneous translation or like back and  forth translation uh A friend of mine has has a  

یک ترجمه همزمان یا مانند بازگشت انجام می‌دادم. ترجمه چهارم اوه اوه یکی از دوستان من

barber shop and one of his staff wanted to learn  how to do braids and dreadlocks and things so we  

آرایشگاه دارد و یکی از کارکنانش می‌خواست نحوه قیطان کردن و قیطان کردن و چیزهای دیگر را یاد بگیرد، بنابراین ما

went and saw another friend that knows how to do  that but that doesn't know a lot of uh Japanese  

رفتیم و دوست دیگری را دیدیم که می‌داند چطور این کار را انجام دهد، اما خیلی چیزها را نمی‌داند. اوه ژاپنی

so so one one woman doesn't know English really  and the other doesn't know Japanese and so I was  

بنابراین یک زن واقعاً انگلیسی نمی‌داند و دیگری ژاپنی نمی‌داند، بنابراین من

translating for both of them uh but she was asking  me lots of questions about how to learn English as  

برای هر دوی آنها   ترجمه می‌کردم، اوه، اما او از من سؤالات زیادی درباره نحوه یادگیری انگلیسی به

well so she could just kind of learn it directly  uh but we talked about that same thing where  

خوبی  می‌پرسید تا بتواند فقط یک جورهایی مستقیماً آن را یاد بگیرید اوه، اما ما در مورد همان چیزی صحبت کردیم که

we're we're really trying to make sure people can  understand things uh within the language itself uh  

ما واقعاً سعی می‌کنیم مطمئن شویم که مردم می‌توانند چیزها را در خود زبان درک کنند، اوه

and if you get exposed to more natural examples  of things like I gave uh again like watch that  

و اگر در معرض مثال‌های طبیعی تری از چیزهایی مانند مواردی که من گفتم قرار گرفتید دوباره مثل تماشای آن

example go back and watch this video the one right  before this one uh talking about the Mitten uh but  

مثال، برگردید و این ویدیو را دقیقاً قبل از این ویدیو تماشا کنید، اوه، اوه، اوه، اوه، اوه، اوه، اوه، اوه، اوه،

uh again the naturally varied review is going  to prepare you much better because you you kind  

باز هم مرور متفاوت طبیعی، شما را بسیار بهتر آماده می‌کند، زیرا به نوعی

of hear things from one teacher uh but you don't  you don't know things uh as well or you're not as  

چیزهایی از یک معلم می‌شنوید، آه، اما شما آیا شما هم چیزها را نمی‌دانید یا به

well prepared for um for for how people actually  speak in uh in the real world so you want to get  

خوبی برای نحوه صحبت مردم در دنیای واقعی آماده نیستید، بنابراین می‌خواهید هر

both of those things it's good to have a good  teacher plus people who can help you understand  

دوی این موارد را به دست آورید، داشتن یک معلم خوب خوب است. به علاوه افرادی که می‌توانند به شما کمک کنند

things AB says uh skills thinking any kind from  there to skills uh ryzen says am I late uh where  

چیزهایی را که AB می‌گوید اوه، مهارت‌ها فکر کردن از آن‌جا به مهارت‌ها، اوه رایزن می‌گوید آیا دیر کردم، اوه کجا

can we put it I don't you mean thinking oh it's  like you mean thinking about things like that's  

می‌توانیم آن را بیان کنیم.

if you're talking about different skill well I I'm  I'm only talking about specifically for language  

در مورد مهارت‌های مختلف به خوبی صحبت می‌کنم، من فقط درباره یادگیری زبان صحبت می‌کنم،

learning but in general the better you understand  something something the faster you can think about  

اما به طور کلی هر چه چیزی را بهتر بفهمید، سریع‌تر می‌توانید درباره

it and that's why if you learn through through  translations it's going to slow you down all  

آن فکر کنید و به همین دلیل است که اگر از طریق ترجمه‌ها یاد بگیرید، این موضوع کند می‌شود. همه چیز

right so Anette says I'm always happy to see you  uh today I'm seeing you for the second time in a  

درست است، بنابراین آنت می‌گوید من همیشه از دیدن شما خوشحالم. اوه امروز برای دومین بار متوالی شما را می‌بینم

row and on an unusual day yes I'm trying something  different I thought I would do both of these  

و در یک روز غیرمعمول، بله، چیز متفاوتی را امتحان می‌کنم، فکر کردم هر دوی این ویدیوها را انجام خواهم داد.

videos on the same day but that way uh I can make  one focused video and then one where I'm talking  

در همان روز اما از این طریق می‌توانم یک ویدیوی متمرکز بسازم و سپس ویدیویی را که در آن صحبت می‌کنم

and explaining things a bit more and answering uh  more questions from people so access again nice to  

و چیزها را کمی بیشتر توضیح می‌دهم و به سؤالات بیشتری از مردم پاسخ می‌دهم، بنابراین دسترسی دوباره به

see it by the way the Mitten video was awesome  can you do more similar videos in the future  

آن خوب است، زیرا ویدیوی Mitten عالی بود. آیا می‌توانید ویدیوهای مشابه بیشتری در آینده انجام دهید

thank you yes if people enjoy uh these fluent and  15minute ones where again we're tightly focusing  

ممنون می‌شویم اگر مردم از این ویدیوهای روان و 15 دقیقه‌ای لذت می‌برند، جایی که ما دوباره

on something and then reviewing it in different  ways so I'm trying to help you understand giving  

روی چیزی تمرکز می‌کنیم و سپس آن را به روش‌های مختلف مرور می‌کنیم، بنابراین سعی می‌کنم به شما کمک کنم که به

you both fluency triggers and naturally varied  review so helping you understand things like a  

روانی هر دوی شما را درک کنید. محرک‌ها و بررسی‌های طبیعتاً متنوع، بنابراین به شما کمک می‌کند چیزهایی مانند یک   بومی را درک کنید

native and we'll talk a little bit more about  that uh in this video uh SAR s says uh let's  

و ما کمی بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد که در این ویدیو اوه SAR می‌گوید آه، بیایید

see as are we as England uh uh excuse me Indians  are fortunate uh that Englishmen rule over us and  

ببینیم ما به عنوان انگلستان چگونه هستیم آه اوه ببخشید هندی‌ها خوش شانس هستند آه که انگلیسی‌ها بر ما حکومت کنید و

taught us this beautiful Global language thank  you for strengthening our English in terms of  

این زبان زیبای جهانی را به ما یاد دادید از شما برای تقویت انگلیسی ما از نظر

communication your videos help yes uh well I'm not  I'm from America not the UK but uh I guess you're  

ارتباط برقرار کردن تشکر می‌کنیم ویدیوهای شما کمک می‌کند بله خوب من نیستم من اهل آمریکا هستم نه بریتانیا، اما حدس می‌زنم از

welcome they they kind of ruled over us too for  a little bit uh but then we we said no we're not  

آنها استقبال کنید   برای مدتی هم بر ما حکومت کرد، اما بعد گفتیم نه،

we're not we're not going to do that anymore uh  Denise says hi professor and Tim says uh shangai  

نیستیم، دیگر این کار را نمی‌کنیم، اوه، دنیز می‌گوید سلام پروفسور و تیم می‌گوید اوه شانگای

of China I can't read that but something let's  see maybe about sounds or something yeah I could I  

چین، من نمی‌توانم آن را بخوانم. اما چیزی که بیایید ببینیم شاید در مورد صداها یا چیزی بله، من می‌توانم

could read that in Japanese maybe uh but that's in  Chinese uh native speaker very limited VOC native  

می‌توانم آن را به ژاپنی بخوانم، شاید اوه، اما این در  زبان چینی است.

speaker very limited vocabulary ah is that is that  what that means or if you're Translating that let  

اجازه دهید

me know what you mean Tim uh marcelian says hello  uh from Brazil all right Joe says thank you ILO  

منظورتان را بدانم تیم اوه مارسلیان می‌گوید سلام اوه از برزیل بسیار خوب جو می‌گوید متشکرم ILO

nice to see you there long time no see let's learn  some English with you it's my pleasure BBY says uh  

خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم، خیلی وقت است که نمی‌بینم، بیایید با شما انگلیسی یاد بگیریم، خوشحالم BBY می‌گوید آه

thanks for everyone hello from California uh I  think grammar helps us to build better structure  

ممنون برای همه سلام از کالیفرنیا اوه من فکر کنید گرامر به ما کمک می‌کند ساختار بهتری بسازیم

sure that our says are sentences well I mean yes  obviously you want to learn grammar but you it's  

مطمئن باشید که گفته‌های ما جملات خوبی هستند، منظورم این است که بله، واضح است که شما می‌خواهید گرامر را یاد بگیرید، اما

it's much better to learn it by understanding from  situations rather than just getting grammar rules  

بهتر است آن را با درک از موقعیت‌ها به جای گرفتن قوانین دستور زبان بیاموزید.

uh let's see uh from China who can speak Chinese  Mandarin oh okay uh let's see Dan Dan Dany if I  

می‌توانم چینی صحبت کنم ماندارین، اوه، خوب، بیایید دن دان دانی را ببینیم اگر

got that correctly says little igore says Drews  helped a lot to become a better English speaker  

درست متوجه شدم می‌گوید کوچولو igore می‌گوید دروز کمک زیادی کرد تا انگلیسی‌زبان بهتری شویم

thanks a lot man it's my pleasure just a random  Channel where is a good place for beginners to  

خیلی ممنون مرد، خوشحالم که فقط یک کانال تصادفی  که مکان خوبی برای مبتدیان است

start expanding their English vocabulary uh watch  our beginner series you can start there uh just to  

شروع به گسترش واژگان انگلیسی خود کنید، سری مبتدی ما را تماشا کنید، می توانید از آنجا شروع کنید، فقط برای

understand the vocabulary but then I would also  watch uh content for uh for for natives so young  

درک واژگان، اما سپس من محتوایی را برای بچه های بومی بسیار کوچک

children just to answer this question for people  in general uh I I really think a lot about like  

برای پاسخ به این سؤال برای مردم تماشا می کنم. من واقعاً فکر می کنم یک تقریباً شبیه

organization of the language but you can think uh  for yourself uh just using like using the example  

سازماندهی زبان است، اما می‌توانید برای خودتان فکر کنید، آه، فقط با استفاده از مثال

of the the Mitten book that we read a little bit  ago so you begin with some kind of content and  

از کتاب Mitten که کمی پیش خواندیم، بنابراین با نوعی محتوا شروع کنید و

the at first it's like a tree uh this is the trunk  you really want to make sure you understand what's  

در ابتدا مانند یک درخت باشد. این تنه است شما واقعاً می‌خواهید مطمئن شوید که متوجه می‌شوید

happening for that content so we've got like the  tree uh and as we understand that now we can start  

برای آن محتوا چه اتفاقی می‌افتد، بنابراین ما مانند درخت هستیم و همانطور که می‌دانیم اکنون می‌توانیم

getting variation of that thing so when I did uh  a moment ago so before this video I did the the  

تغییرهایی از آن چیز را دریافت کنیم، بنابراین وقتی من چند لحظه پیش و قبل از آن این کار را انجام دادم. این ویدیو را من

the video about the Mitten so the first uh example  is just helping you understand the context or the  

ویدیوی مربوط به Mitten را انجام دادم، بنابراین اولین مثال به شما کمک می کند تا زمینه یا

situation for each page and then we're going to  look at vocabulary for that and then we might look  

موقعیت هر صفحه را درک کنید و سپس به واژگان مربوط به آن نگاه می کنیم و سپس ممکن است

at different ways people might say that vocabulary  so or you might have a situation like uh like if I  

به روش های مختلف افراد نگاه کنیم. ممکن است این واژگان را بگوید پس یا ممکن است موقعیتی داشته باشید مانند اوه مانند اگر من

want to describe this situation here like put the  marker in the cap put the marker in the cap or I  

بخواهم این وضعیت را در اینجا توصیف کنم مانند نشانگر را در کلاه قرار دهید نشانگر را در کلاه بگذارید یا

could say put the cap on the marker all right put  the put the cap on the marker all right so there  

می توانم بگویم کلاه را روی نشانگر قرار دهید کاملاً درست قرار دهید کلاه روی نشانگر کاملاً درست است، بنابراین

are different ways I could say that then we could  also hear uh different people saying that same  

روش‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانم بگویم که پس از آن می‌توانیم هم بشنویم که افراد مختلف همان واژگان مشابه را می‌گویند،

vocabulary okay so I could hear different  people or I could hear the same person at  

بنابراین من می‌توانم افراد مختلف را بشنوم یا می‌توانم همان شخص را با

different speeds but you can see how this becomes  like a much wider uh tree as you go out and start  

سرعت‌های مختلف بشنوم، اما شما می‌توانید ببینید که چگونه وقتی بیرون می‌روید و شروع می‌کنید، مانند درخت بسیار پهن‌تری می‌شود. اوم

um start buying excuse me not buying I'm trying  to read the chat at the same time uh as you start  

شروع به خرید کردن می‌کنم ببخشید من خرید نمی‌کنم، من سعی می‌کنم همزمان چت را بخوانم، آه که شما شروع به

exploring more and understanding the vocabulary  more deeply so when people typically learn it's  

کاوش بیشتر و درک عمیق‌تر واژگان می‌کنید تا زمانی که مردم معمولاً یاد می‌گیرند

typically like kind of review like this it's  repetition of the same thing going up in one way  

معمولاً مانند این مرور است، تکرار همان چیزی است که از یک جهت بالا می‌رود

and so uh this is more like real life and that's  why I teach this way I want to give you different  

و خب این بیشتر شبیه زندگی واقعی است و به همین دلیل است که من به این روش آموزش می‌دهم، می‌خواهم به شما مثال‌های متفاوتی ارائه دهم

examples of how people would normally speak so  you're going to get different speeds different  

که مردم معمولاً چگونه با شما صحبت می‌کنند. با سرعت‌های متفاوت

voices men and women might pronounce things or  say things differently uh you might have faster  

صدای زنان و مردان ممکن است چیزهایی را تلفظ کنند یا چیزهای متفاوتی را بیان کنند، شما ممکن است سریع‌تر

uh like maybe casual speech or maybe slower more  professional language or something even for adults  

صحبت کنید یا شاید زبان حرفه‌ای آهسته‌تر یا حتی برای بزرگسالان

and children there is all of this natural Variety  in the language and if you learn with that then  

و بچه‌ها وجود داشته باشد. زبان و اگر با آن بیاموزید، آنگاه

you will start speaking with that too you will  understand it better and uh that's what's going  

شروع به صحبت با آن می‌کنید، آن را بهتر می‌فهمید و این چیزی است که به

to help you speak fluently so you will feel very  confident about that information but what most  

شما کمک می‌کند روان صحبت کنید، بنابراین نسبت به آن اطلاعات بسیار اطمینان خواهید داشت، اما کاری که بیشتر

people typically do is they get it's it's kind of  like growing a tree but you're not prepared for  

مردم معمولاً انجام می‌دهند این است که آن را دریافت می‌کنند. به نوعی مانند رشد یک درخت است، اما شما برای

all this other stuff over here okay so naturally  varied review what we're talking about in this  

همه این چیزهای دیگر در اینجا آماده نیستید، بسیار خوب است.

video and what I gave uh in the example of the uh  the Mitten book uh that's what I'm talking came  

چیزی که من صحبت می‌کنم

out for that uh let's see Jefferson says hello  teacher how are you I just got home from work well  

به همین دلیل بود، بیایید ببینیم جفرسون می‌گوید سلام، معلم چطور هستید، من تازه از سر کار به خانه برگشتم

welcome Superstar says I can interact with Native  Americans but when watching movies difficult to  

خوش آمدید، سوپراستار می‌گوید من می‌توانم با آمریکایی‌های بومی تعامل داشته باشم، اما وقتی فیلم‌هایی را تماشا می‌کنم که

understand dialogu is any suggestion uh for those  either you need a teacher to explain things or  

درک دیالوگ‌ها دشوار است، پیشنهادی برای آن‌ها است. شما به معلمی نیاز دارید که چیزها را توضیح دهد یا

you need to figure that out for yourself that's  the only really two ways you can uh you can do  

باید خودتان بفهمید که این تنها دو راهی است که می‌توانید انجام دهید، بنابراین به

that so that's why what I do for fluent for life I  really want to make it easy most of the time that  

همین دلیل است که کاری را که من برای زندگی مسلط انجام می‌دهم، واقعاً می‌خواهم بیشتر اوقات آن را آسان کنم. اینکه

people spend learning is time wasting Ed where  they're trying to find information or understand  

مردم برای یادگیری صرف می‌کنند، وقت خود را هدر می‌دهند، جایی که سعی می‌کنند اطلاعات پیدا کنند یا

information but if you have someone just do it for  you everything is all ready okay we're going to  

اطلاعات را بفهمند، اما اگر کسی دارید این کار را برای شما انجام می‌دهد، همه چیز آماده است، ما

teach you this and help you understand it very  easily we can go very quickly through a lot of  

این را به شما آموزش می‌دهیم و به شما کمک می‌کنیم آن را خیلی راحت درک کنید. می تواند خیلی سریع از طریق بسیاری از اطلاعات عبور کند

information and get you fluent much faster because  we're not wasting a lot of time all that time like  

و شما را خیلی سریع تر مسلط کند، زیرا ما در تمام این مدت زمان زیادی را تلف نمی کنیم، مانند

I spent all that time preparing everything uh  but if you're doing it by yourself then you're  

going to have to spend time uh just like me if  I'm reading something in Japanese uh then I have  

باید زمانی را بگذرانم، درست مثل من، اگر در حال خواندن چیزی به ژاپنی هستم، اوه،

to go back and you know get an explanation or  try to look up the word or get a teacher to  

باید   برگردم و شما می دانید که توضیحی دریافت کنید یا سعی کنید کلمه را جستجو کنید یا از یک معلم بخواهید

explain something to me so that that wastes a  lot of the time in language learning uh let's  

چیزی را برای من توضیح دهد تا وقت زیادی را برای یادگیری زبان تلف می‌کند، بیایید

see here so Tim again says where I hear this one  where I buyy I still don't understand what what it

اینجا را ببینیم، بنابراین تیم دوباره می‌گوید از کجا این یکی را می‌شنوم، جایی که می‌خرم، هنوز نمی‌فهمم در مورد چیست

Tim uh Alejandro and greetings from  Mexico and anyone anyone from China  

تیم اوه آلخاندرو و درود از مکزیک و هر کسی از چین.

are you talking about like let me know if you  have a specific question about the course but  

اگر سؤال خاصی در مورد دوره دارید به من اطلاع دهید، اما

uh now that we understand this let me talk  about these three different levels uh we've  

حالا که این را فهمیدیم، اجازه دهید درباره این سه سطح مختلف صحبت کنم،

already talked about one of them for trying  to understand vocabulary so you remember it  

قبلاً درباره یکی از آنها برای درک واژگان صحبت کرده‌ایم تا آن را به خوبی به خاطر بسپارید

well and use it fluently that's really the goal  so we want to understand many things we want to  

و از آن استفاده کنید. واقعاً هدف این است، بنابراین ما می‌خواهیم چیزهای زیادی را بفهمیم که می‌خواهیم

be prepared for different situations uh and so  the first level of this what people typically do  

برای موقعیت‌های مختلف آماده باشیم، و بنابراین اولین سطح از این کاری که مردم معمولاً انجام می‌دهند

uh this is where they are going from uh like  translations we'll just put translations or

اوه اینجا جایی است که آنها از آنجا می‌روند، مانند ترجمه‌هایی که ما فقط ترجمه‌ها را قرار می‌دهیم یا

definitions and in in this way this is how most  people learn so I I call this learning as a second  

تعاریف و به این ترتیب این روشی است که بیشتر افراد یاد می‌گیرند، بنابراین من این یادگیری را به عنوان

language so learning English as a second language  or ESL uh but the basic idea is we're we're trying  

زبان دوم می‌نامم، بنابراین یادگیری انگلیسی به‌عنوان زبان دوم یا ESL اوه، اما ایده اصلی این است که ما در تلاش هستیم

to get lots of information as quickly as possible  so here is a word in my native language and now  

اطلاعات زیادی به دست آوریم در اسرع وقت بنابراین اینجا یک کلمه در زبان مادری من است و اکنون

we're going to get a word in English so if I just  use Japanese as an example I gave this Japanese  

ما یک کلمه به زبان انگلیسی دریافت می کنیم، بنابراین اگر من فقط از ژاپنی به عنوان مثال استفاده کنم، این ژاپنی

example uh actually to this to this woman I  was I was uh teaching well I wasn't teaching  

مثال آهان را در واقع به این زن به این زن دادم. خوب تدریس نمی‌کردم

but I was translating for her between Japanese  and English um but I said if you learn this  

اما داشتم برای او بین ژاپنی و انگلیسی ترجمه می‌کردم، اما گفتم اگر به این روش یاد می‌گیرید،

way uh like let's say we're learning the  word uh English we maybe do it backwards  

مثلاً فرض کنید داریم کلمه «اوه» انگلیسی را یاد می‌گیریم، ممکن است این کار را به عقب انجام دهیم

so you hear the English word free and so in  Japanese like you actually have at least two  

بنابراین کلمه انگلیسی را رایگان بشنوید و بنابراین در ژاپنی مانند شما در واقع حداقل دو

different things where you could feel uh like  the meaning is quite different so for example  

چیز متفاوت وجود دارد که می توانید احساس کنید که معنی کاملاً متفاوت است، به عنوان مثال

could say free like like gu like like I could do  whatever I want like having Liberty that kind of  

می توانید بگویید آزاد مانند gu مانند شما می توانم هر کاری را که می خواهم انجام دهم مانند داشتن Liberty چنین

thing or I could mean free like not costing any  money which is mudo which is a different thing  

چیزهایی یا من می‌تواند به معنای رایگان باشد مانند هزینه نکردن پول، که mudo است که چیز دیگری است.

so if I'm learning something I begin with a word  in English and then just try to translate it to  

بنابراین اگر چیزی را یاد می‌گیرم با یک کلمه به زبان انگلیسی شروع می‌کنم و سپس سعی می‌کنم آن را به

something in a different language it's going to  be more difficult for me to remember and really  

چیزی به زبانی دیگر ترجمه کنم، برای آن مشکل‌تر می‌شود. من را به خاطر بسپارم و واقعاً

understand so that's why this is the lowest  level of that but the maybe upside is that  

بفهمم، به همین دلیل است که این پایین‌ترین سطح آن است، اما شاید مثبت آن این است که

this is appropriate for people who are just trying  to pass a text test very quickly so if you don't  

این برای افرادی مناسب است که فقط سعی می‌کنند تست متنی را خیلی سریع پشت سر بگذارند، بنابراین اگر به   به

care about remembering the information or really  understanding it so you can use it fluently just  

خاطر سپردن اطلاعات اهمیتی نمی‌دهید یا واقعاً آن را می‌فهمید، بنابراین می‌توانید به روانی از آن استفاده کنید، فقط

do this okay yes Tom knows what's going on so  mudo like having no price or whatever but it's  

این کار را انجام دهید، بله، تام می‌داند چه اتفاقی می‌افتد، خیلی مثل اینکه قیمتی نداشته باشید یا هر چیز دیگری، اما این

different from like G which is freedom to do  something like you you are free to go you know  

تفاوت   با مانند G که آزادی انجام کاری است مانند شما آزاد هستید که بروید، می‌دانید

get some water or do something yourself rather  than waiting for someone else okay so this is  

آب یا خودتان کاری انجام دهید به جای اینکه منتظر شخص دیگری باشید، بنابراین این همان

what people typically do and this is what causes  uh that problem we can we can draw our little car  

کاری است که مردم معمولاً انجام می‌دهند و این همان چیزی است که باعث می‌شود اوهوم مشکلی ایجاد کنیم که می‌توانیم ماشین کوچکمان را

example again over here uh the driver actually  knows things at a higher level and so they're  

مثال بزنیم، راننده واقعاً چیزها را در سطح بالاتری می‌داند و بنابراین آنها

able to understand things and respond fluently  while they drive so if a little kid runs in the  

قادر به درک چیزها و پاسخ روان در هنگام رانندگی هستند، بنابراین اگر یک بچه کوچک در

middle of the road then you have to break or  try to go around that kid or do something you  

وسط جاده می دود، باید بشکنید یا سعی کنید آن کودک را دور بزنید یا کاری انجام دهید، باید

have to think and react quickly to that situation  but if I'm just if I'm like only learning how to  

فکر کنید و سریع به آن واکنش نشان دهید. موقعیت اما اگر من فقط یاد بگیرم که چگونه

drive like I push the accelerator and I go forward  that's the only thing I know how to do I'm going  

رانندگی کنم، مثلاً پدال گاز را فشار می‌دهم و جلو می‌روم این تنها کاری است که می‌دانم چگونه انجام دهم، می‌روم

to hit that kid or not be prepared or not know  how to deal with that okay so when you're just  

آن بچه را بزنم یا آماده نباشم یا ندانم چگونه با آن کنار بیایید، خوب است، بنابراین وقتی تازه

learning with translations and definitions that  can be helpful for understanding General ideas  

با ترجمه‌ها و تعاریفی آشنا می‌شوید که می‌تواند برای درک ایده‌های کلی

in conversations oh I heard someone use the word  free but I don't know if that means I'm able to  

در مکالمات مفید باشد، آه، شنیدم که شخصی از کلمه رایگان استفاده می‌کند، اما نمی‌دانم این به این معنی است که می‌توانم

do something or like I can do it freely or free  as in no money okay so uh this is what people  

انجام دهم یا خیر. چیزی یا شبیه به آن را می‌توانم آزادانه یا رایگان انجام دهم، چون بدون پول، خوب است، پس این چیزی است که مردم

are normally trying to do and now let me give  you an example of the second thing I recommend  

معمولاً سعی می‌کنند انجام دهند و حالا اجازه دهید نمونه‌ای از دومین کاری را که توصیه می‌کنم به شما ارائه دهم.

so I don't re I don't really recommend this  unless you have a test tomorrow and you need  

واقعاً این را توصیه می‌کنم، مگر اینکه فردا آزمونی داشته باشید و نیاز

to practice for something just to memorize a bunch  of words so that you can say those same things on  

به تمرین برای چیزی داشته باشید که فقط یک سری کلمات را به خاطر بسپارید تا بتوانید همان چیزها را در

a test all right but if you if you want to be uh  fluently speaking uh and we want to try uh doing  

یک آزمون بگویید، اما اگر می‌خواهید روان صحبت کنید، اوه و ما می‌خواهید سعی کنید

things from number two and so this is the kind of  thing like uh stories where we're making uh real

کارهای شماره دو را انجام دهید، بنابراین این یک نوع چیز است مانند داستان‌هایی که در آن ما در حال برقراری

connections with the vocabulary so let me give  you an example of both of these things with the  

ارتباط واقعی با واژگان هستیم، بنابراین اجازه دهید یک مثال از هر دوی این کارها را با

same word I'm going to teach you a little bit of  Japanese okay so I know people I'm often giving  

همان کلمه من به شما ارائه دهم. قرار است کمی ژاپنی را به شما یاد بدهم، خوب است، بنابراین من افرادی را بشناسم که اغلب

you English examples obviously uh but I thought  this was uh something that happened recently that  

مثال‌های انگلیسی را برای شما می‌زنم، اما من فکر می‌کردم این اتفاقی است که اخیراً رخ داده است و

I thought was a really interesting thing uh  and it was a lesson from my wife's mother so  

فکر می‌کنم چیز بسیار جالبی است و این درسی از من بود. مادر همسرم پس

my mother-in-law teaching my older daughter arus  something uh so they were talking about uh it was  

مادرشوهرم به دختر بزرگترم آروس یاد می‌دهد چیزی آهان پس آنها در مورد آن صحبت می‌کردند

just something on uh t V and my uh and the Word  was Matsu uh let's see what was what was the word  

فقط چیزی روی uh t V بود و من uh and the Word Matsu بود اوه بیایید ببینیم کلمه

exactly uh matba matsa matsa Zu uh so matsubu is  is this is a Japanese word and I'm just going to  

دقیقاً چیست   اوه متبا matsa matsa Zu uh so matsubu is این یک کلمه ژاپنی است و من

translate it for you at first so I'm going to  do the first lowest level of this which is not  

در ابتدا می خواهم   آن را برای شما ترجمه کنم، بنابراین می خواهم اولین سطح پایین این را انجام دهم که

very memorable but I want to I want to give  you these levels and help you understand how  

خیلی به یاد ماندنی نیست، اما می خواهم. تا به شما این سطوح را بدهم و به شما کمک کنم تا بفهمید

this works so so if I just give you a translation  or a definition this is going to be less valuable  

این کار چگونه است، بنابراین اگر من فقط ترجمه یا تعریفی به شما بدهم، ارزش کمتری

for you and you will probably forget the word  so matsubu is crutches C Ru I can't write and  

برای شما خواهد داشت و احتمالاً کلمه را فراموش خواهید کرد، بنابراین ماتسوبو عصای زیر بغل است، من نمی‌توانم بنویسید و

think at the same time c r u t c h e s crutches  so crutches are the things I'll draw a picture of  

هم‌زمان با عصاها فکر کنید بنابراین عصاها چیزهایی هستند که من تصویر

it over here uh so we have a person uh usually  they're kind of little wooden things or they  

آن را در اینجا می‌کشم، آهان، بنابراین ما یک نفر را داشته باشیم معمولاً آنها چیزهای چوبی کوچکی هستند یا

could be plastic uh that help you walk when you  have maybe trouble with one of your legs so they  

ممکن است پلاستیکی باشند و به شما کمک کنند راه بروید. وقتی ممکن است با یکی از پاهایتان مشکل داشته باشید، به طوری که

usually typically look like this it's just some  kind of uh thing for your your underarm uh and  

معمولاً به نظر می رسد این شکلی است، این فقط نوعی چیز است برای زیر بغل شما و

little handle over here and then something that  goes down onto the ground that helps you walk  

دسته کوچک شما اینجاست و سپس چیزی که روی زمین پایین می آید و به شما کمک می کند راه بروید.

so these are crutches so we could have a person  here he's got one end over here who's holding that  

عصاها تا بتوانیم یک نفر را داشته باشیم اینجا او یک سرش را اینجا دارد که آن عصا را در دست گرفته

crutch and then holding this crutch over here uh  and this person has maybe one leg is okay but the  

و سپس این عصا را اینجا نگه داشته است و این شخص شاید یک پایش مشکلی ندارد اما

other leg is broken so he has a broken leg maybe  he's got a little cast uh on his foot like that  

پای دیگرش شکسته است، بنابراین پایش شکسته است. اینجوری روی پایش کمی گچ گرفته می شود

and he can't walk very well so he's got crutches  all right he's using some crutches over here all  

و نمی تواند خیلی خوب راه برود بنابراین عصا دارد خیلی خوب است او اینجا از چند چوب زیر بغل استفاده می کند

right so that's the name of this thing so uh  crutches it's both of these things together and  

درست است بنابراین اسم این چیز است پس اوه عصا هر دوی این چیزها با هم هستند و

so my I don't know why my mother-in-law thought  to highlight this word but I didn't know I didn't  

نمی‌دانم چرا مادرشوهرم به این فکر افتاد که این کلمه را برجسته کند، اما من نمی‌دانستم که

actually know the word for for crutches in  Japanese uh until she taught my my daughter  

کلمه عصا را در ژاپنی نمی‌دانستم تا زمانی که به دخترم این را یاد داد،

this so I thought it was walking yes so these are  just like walking aids um so let's break this down  

بنابراین فکر کردم در حال راه رفتن است. بله، پس اینها مانند وسایل کمکی راه رفتن هستند، پس بیایید این را تجزیه کنیم

and help you understand it because this is the  example that she used to teach my young teach my  

و به شما کمک کنیم آن را درک کنید، زیرا این نمونه‌ای است که او به جوان من یاد می‌دهد به

older daughter so Matsu if I draw a uh different  picture over here I'm going to draw a Matsu and  

دختر بزرگترم آموزش دهد، بنابراین ماتسو اگر یک تصویر متفاوت بکشم اینجا می‌روم. برای کشیدن یک ماتسو و

see if you can tell me what this is am matu I'm  going to draw uh do my best I should be okay at  

ببینید آیا می‌توانید به من بگویید این چیست am matu من می‌خواهم بکشم، تمام تلاشم را بکنم، باید مشکلی نداشته باشم

uh being able to draw this it's a gardening thing  I'm going to draw maybe not so great picture of it

عکس بسیار خوبی از آن است،

but okay any idea what that is all right it's  a kind of tree what kind of tree is it do you  

اما خوب، هر ایده ای خوب است، یک نوع درخت است، فکر می کنید چه نوع درختی است،

think what does that look like maybe you've seen  anybody who is a fan of Japanese uh Style design  

شاید شما کسی را دیده باشید که طرفدار طراحی سبک ژاپنی

or like Japanese Gardens uh she'll know what  this is Tom says what the heck is this this is a

یا ژاپنی است. باغ‌ها او می‌فهمد این چیست تام می‌گوید این

Matsu matu so Matsu is a uh a pine pine

ماتسو ماتو است، پس ماتسو یک درخت کاج کاج است

tree and it's a kind of the the general so bonide  bonide means like any kind of tree in a pot but  

و این یک نوع کلی است که بونید به معنای هر نوع درختی در گلدان است. اما

Matsu is a particular kind of tree so you could  actually have have a bonsai that's a Matsu uh  

ماتسو نوع خاصی از درخت است، بنابراین می‌توانید در واقع یک بونسای داشته باشید که ماتسو است، اوه،

but there this just this is the Japanese name  uh do I remember the Kani for this no no no I  

اما اینجا فقط این نام ژاپنی است اوه آیا من کانی را برای این به یاد می‌آورم

think maybe I do Matana somebody somebody let me  know if any uh Japanese are are watching this if  

می‌دانید که آیا ژاپنی‌ها این را تماشا می‌کنند، اگر

I have written this kanji correctly uh or not  it's it's obviously not very neat kanji but uh  

من این کانجی را درست نوشته باشم، اوه یا نه، واضح است که کانجی خیلی تمیز نیست، اما

so Matsu refers to this type of tree the uh a  pine tree with pine needles Okay so we've got  

ماتسو به این نوع درخت اشاره می‌کند، اوه، درخت کاج با سوزن‌های کاج.

the first part of this word over here Matsu so a  kind of tree yes all right so Tom's got that all  

قسمت اول این کلمه در اینجا ماتسو یک نوع درخت است بله خوب است بنابراین تام کاملاً

right George has that over there Matsu's pine  tree yes all right I'm on the right we're on  

درست است جورج می گوید که آنجا درخت کاج ماتسو بله بسیار خوب من در سمت راست هستم ما در

the right page I remember the Kani uh so Matsu  I don't know if this is the same thing also in  

صفحه درست هستیم. Kani uh so Matsu من نمی دانم که آیا این همان چیزی است که در

uh in Japanese in Chinese or not if that uh  if that character represents that but uh so  

uh در ژاپنی در چینی هم همینطور است یا نه اگر آن کاراکتر نشان دهنده آن است، اما اوه بنابراین

anyway so we've got Matsu the next word is ba ba  uh so this is actually for like leaf or or haa  

به هر حال بنابراین ما Matsu داریم کلمه بعدی baba uh است این در واقع برای مانند برگ یا haa

in Japanese so this is referring to a leaf but if  we look closely at a pine needle usually they are  

در ژاپنی است، بنابراین این به یک برگ اشاره دارد، اما اگر به یک سوزن کاج از نزدیک نگاه کنیم، معمولاً آنها

connected together so there are different kinds  of pine trees I'm going to zoom in like if we look  

به هم متصل هستند، بنابراین انواع مختلفی از درختان کاج وجود دارد، من می خواهم مانند آن بزرگنمایی کنم.

at this and like make it look like a much bigger  thing we'll draw it down here you can see that so  

به این نگاه کنید و دوست داشته باشید که آن را مانند یک چیز بسیار بزرگ‌تر به نظر بیاورید، ما آن را در اینجا می‌کشیم، می‌توانید ببینید که

a pine needle usually looks like this we have one  kind of connecting thing and we've got maybe two  

سوزن کاج معمولاً به این شکل به نظر می‌رسد، ما یک نوع اتصال داریم و شاید دو

needles that that are sticking off of that so if  we look if we look really closely at this we see  

سوزن داریم که اگر به آن دقت کنیم، اگر به این موضوع دقت کنیم،

these different examples a pine Leaf is really  needles uh but it looks like this all right so  

این نمونه‌های مختلف را می‌بینیم که برگ کاج واقعاً سوزن است، اما به نظر می‌رسد که خیلی خوب است، بنابراین

now we've got pine leaves or pine needles and Zu  uh this is the we would change it from TU which  

حالا ما برگ‌های کاج یا سوزن‌های کاج داریم و زو این ما آن را از TU تغییر می دهیم که

just means a cane so if we have like a typical  cane like this you know like an old person is  

فقط به معنی عصا است، بنابراین اگر مانند یک عصای معمولی مانند این داشته باشیم، می دانید که یک فرد مسن

holding a cane or the cane could look like this  you know some some kind of thing little walking  

یک عصا را در دست دارد یا عصا می تواند شبیه این باشد. یک چیز کوچک در حال راه رفتن

thing a cane so that you can walk so we've got  pine tree needle can so it kind of looks like

عصا تا بتوانی راه بروی تا بتوانیم سوزن درخت کاج داشته باشیم تا اینطور به نظر برسد

that and I said oh isn't that interesting  so I learned matsubu at the same time my  

و من گفتم اوه آنقدرها هم جالب نیست بنابراین همزمان دختر کوچکترم ماتسوبو را یاد گرفتم

younger daughter did but not because like  I got a translation of it it's because oh  

اما نه چون ترجمه آن به این دلیل است که اوه

like I understood the story that helped me get a  connection to that so it like c a n e just like we  

مثل اینکه من داستان را فهمیدم که به من کمک کرد ارتباط با آن پیدا کنم، بنابراین مثل اینکه ما

have a candy cane the same kind of idea candy  cane like this so just something you can hold  

یک آبنبات داریم، همان نوع ایده آب نبات عصا مانند این، بنابراین فقط چیزی که می‌توانید    را در

on to while you're walking so maybe old people  would hold this and it would help them walk so  

حین شما نگه دارید. راه می روید تا شاید افراد مسن این را نگه دارند و این به آنها کمک کند راه بروند بنابراین

some people if they have trouble walking they use  a cane a cane so we have a Matsu a pine Leaf cane  

برخی از افراد اگر در راه رفتن مشکل دارند از عصا و عصا استفاده می کنند بنابراین ما یک عصا ماتسو یک عصای برگ درخت کاج داریم

or a pine needle cane so it's two of these things  connected together and that's where the Japanese  

یا یک عصای سوزنی کاج، بنابراین این دو مورد از این چیزها به هم مرتبط هستند. با هم و این جایی است که ژاپنی

comes from isn't that interesting so maybe you  don't care about the vocabulary but hopefully I  

از آنجا می آید چندان جالب نیست، بنابراین شاید شما به واژگان اهمیتی ندهید، اما امیدوارم   می

wanted to give you just like uh an example of  something in a different language that maybe  

خواستم به شما مثالی از چیزی به زبانی دیگر بدهم که شاید

you don't know uh but this is something that  now you can understand the difference between  

شما نمی دانید آهان اما این چیزی است که اکنون می‌توانید تفاوت بین

getting a translation versus actually getting  a story or something that really helps you to  

دریافت ترجمه با دریافت واقعی یک داستان یا چیزی که واقعاً به شما کمک می‌کند

connect with the vocabulary does that make sense  so when you're learning things like if you want  

با واژگان ارتباط برقرار کنید، منطقی است بنابراین وقتی در حال یادگیری چیزهایی هستید مانند اگر می‌خواهید به

to learn it quickly then of course yes if I  just say hey tomorrow we're having a test and  

سرعت آن را یاد بگیرید مطمئناً بله، اگر فقط بگویم سلام فردا ما یک آزمون داریم و

the word to remember is mat mat so if I remember  that okay I can remember that for the test maybe  

کلمه ای که باید به خاطر بسپارم مات است، بنابراین اگر به یاد بیاورم خوب است، می توانم به خاطر بیاورم که برای آزمایش شاید

I try to think of a way to remember it but if  I really understand the word I'm going to feel  

سعی کنم راهی برای به خاطر سپردن آن فکر کنم، اما اگر واقعاً کلمه را درک می‌کنم،

a lot more confident about it won't I all right  so same idea like we're trying to connect with  

در مورد آن احساس اعتماد بیشتری می‌کنم، درست نمی‌شود، بنابراین همان ایده‌ای مثل این است که ما سعی می‌کنیم با چیزها ارتباط برقرار کنیم

things and really understand them uh and then  the last step over here uh is we've got naturally  

و واقعاً آنها را درک کنیم، و سپس آخرین مرحله اینجا ما هستیم. به طور طبیعی

varied review so not only just getting a story  to help us understand something we really want  

بررسی متنوعی دریافت کرده‌ایم، بنابراین نه تنها دریافت یک داستان برای کمک به درک چیزی که واقعاً می‌خواهیم

to get lots of examples uh to really feel  confident about the vocabulary all right  

برای به دست آوردن مثال‌های زیادی، برای اینکه واقعاً در مورد واژگان کاملاً مطمئن باشیم

because we don't want to just understand it we  want to hear things used in different situations  

زیرا نمی‌خواهیم فقط آن را بفهمیم، می‌خواهیم چیزهایی بشنویم. در موقعیت‌های مختلف استفاده می‌شود

I think everybody's getting it everybody  understands uh this is looking a little  

فکر می‌کنم همه دارند آن را می‌فهمند همه می‌فهمند آه این کمی به‌نظر می‌رسد

bit messy let me clean up the board uh I just  wonder what this is uh and by in Japanese yeah  

کمی آشفته به نظر می‌رسد، اجازه دهید صفحه را تمیز کنم آه، من فقط تعجب می‌کنم که این چیست اوه و به ژاپنی بله   بنابراین،

so notor yes so exactly people understanding  what it means by getting a story but really  

بله، بنابراین دقیقاً مردم می‌فهمند معنی آن را گرفتن یک داستان اما واقعاً

what we're talking about is connecting with the  vocabul so not just trying to force it into your  

چیزی که ما در مورد آن صحبت می کنیم، ارتباط با واژگان است، بنابراین نه اینکه فقط سعی کنید آن را

brain by repeating something again and again  to really understand what people are talking  

با تکرار دوباره و دوباره چیزی به مغز خود وارد کنید تا واقعاً بفهمید که مردم در مورد چه چیزی صحبت می کنند

about in this point you own that word now you  really feel like wow I understand like o Matsu  

در این مرحله، شما صاحب آن کلمه هستید، اکنون واقعاً احساس می کنید مثل وای من میفهمم مثل O Matsu

bazu that's like a cool long sounding word  but it just it just means crutches all right

bazu که مثل یک کلمه با صدای بلند است اما فقط به معنی عصا است در

now hopefully people also understand  I think maybe if some of you did

حال حاضر امیدوارم مردم هم بفهمند فکر می کنم اگر برخی از شما این کار را

not if we have crutches for something we could  have a crutch you know like I'm maybe just using  

نمی کردید اگر ما برای چیزی عصا داشتیم می توانستیم برای شما عصا داشته باشیم. می‌دانم که شاید فقط از

one I'm putting it under my arms and helping  me walk so this is a physical example I'll  

یکی استفاده می‌کنم، آن را زیر بغلم می‌گذارم و به راه رفتنم کمک می‌کنم، بنابراین این یک مثال فیزیکی است،

draw another one of these again try to draw this  a little bit a little bit better usually there's  

دوباره یکی دیگر از اینها را می‌کشم، سعی کنید این را کمی بهتر بکشید، معمولاً

some kind of hand um hand thing here and then  another part of that that goes down and maybe this  

یک جور چیز دستی اینجا و سپس قسمت دیگری از آن که پایین می‌آید و شاید این   را

you know part with a little rubber part on  the bottom so that's a typical crutch so  

می‌دانید با یک قسمت لاستیکی کوچک در پایین بنابراین یک عصا معمولی است

one by itself crutch a crutch uh so when we're  talking about this we can extend this idea if  

به خودی خود یک عصا را به زیر می‌کشد، پس وقتی در مورد آن صحبت می‌کنیم این ما می‌توانیم این ایده را گسترش دهیم، اگر

you don't know what a crutch is now you do uh  and probably you remember the word but we can  

نمی‌دانی عصا چیست، حالا می‌کنی و احتمالاً این کلمه را به خاطر می‌آوری، اما می‌توانیم

also use it in more figurative ways like I use  maybe something in my life as a crutch to help  

همچنین از آن به روش‌های مجازی‌تری استفاده کنیم، مثلاً من از چیزی در زندگی‌ام به عنوان عصا استفاده می‌کنم تا به من کمک کند.

me you know to help me live or like maybe let's  say I'm actually not a very good uh teacher and  

می‌دانی که به من کمک کنی زندگی کنم یا دوست داشته باشم، مثلاً بگوییم من واقعاً معلم خوبی نیستم، و

someone else is I have like a special earpiece or  something and people are actually telling me what  

یکی دیگر مثل یک گوشی خاص یا چیز دیگری دارم و مردم در واقع به من می‌گویند که چه

to do or what to say like this earpiece or their  explanation is a crutch for me all right so we  

کار کنم یا چه بگویم مانند این گوشی یا توضیح آنها برای من یک عصا است، بنابراین ما

take a physical thing like this any child could  look at this and maybe they hear the word a few  

یک چیز فیزیکی مانند این را می‌گیریم که هر کودکی می‌تواند به آن نگاه کند و شاید چند بار این کلمه را بشنود،

times oh this is a crutch but you could describe  anything that's helping someone often you will  

اوه این یک عصا است، اما شما می‌توانید هر چیزی را که به کسی کمک می‌کند توصیف کنید.

hear people using an example like that like  maybe someone uses uh I don't know like I use  

با استفاده از مثالی مانند آن شاید کسی از اوه من نمی‌دانم مثل اینکه من از

my wife as a crutch for I don't know times when  I need to use some Japanese that I don't know or  

همسرم به عنوان عصا استفاده می‌کنم، نمی‌دانم زمان‌هایی که باید از ژاپنی‌هایی استفاده کنم که نمی‌دانم یا از

something like that so anytime I'm getting  help from another thing and sometimes this  

چیزی شبیه به آن هر زمان که بخواهم استفاده کنم. از چیز دیگری کمک می‌گیرم و گاهی این

is a negative meaning so you're like oh like  I'm using something else as a crutch without  

معنای منفی است، بنابراین شما انگار از چیز دیگری به‌عنوان عصا استفاده می‌کنم بدون اینکه

trying to do it myself all right so that's the  idea of a crutch is like it's helping you you  

سعی کنم خودم آن را درست انجام دهم، بنابراین ایده عصا مانند این است که به شما کمک می‌کند. شما

should be walking by yourself maybe you can't  uh but it has more of a negative meaning like  

باید خودتان راه بروید شاید نتوانید اوهوم، اما بیشتر معنای منفی دارد، مثلاً

that when we're talking about it for um you know  in general so if I if I say like like I'm using  

وقتی در مورد آن صحبت می‌کنیم، به طور کلی می‌دانید، بنابراین اگر بگویم می‌خواهم مثل

this uh as a crutch or I I like to I don't know  like do something that's maybe not so good for my  

این است که از   استفاده می‌کنم یک عصا یا من دوست دارم نمی‌دانم دوست دارم کاری انجام دهم که شاید برای سلامتی‌ام خوب نباشد،

health but I'm I'm using it kind of as a crutch  for something else uh but those are the kinds  

اما من از آن به‌عنوان عصا برای چیز دیگری استفاده می‌کنم، اما اینها نمونه‌هایی هستند که

of examples you would get from that I wanted I  just wanted to add that very quickly about the  

می‌توانید دریافت کنید. از آنجایی که می‌خواستم، فقط می‌خواستم آن را خیلی سریع در مورد

word crutch so even if we take something simple  like this usually we can find more interesting  

کلمه عصا اضافه کنم، بنابراین حتی اگر چیزی ساده مانند این را در نظر بگیریم، معمولاً می‌توانیم

ways to use it and this is the naturally varied  review so we're getting more examples trying to  

راه‌های جالب‌تری برای استفاده از آن پیدا کنیم و این مروری به طور طبیعی متنوع است، بنابراین نمونه‌های بیشتری را امتحان می‌کنیم. تا

really deepen our understanding of something and  making sure make sure that we really um yeah so  

واقعاً درک خود را از چیزی عمیق تر کنیم و مطمئن شویم که واقعاً بله، بنابراین

that's another good example from Miriam don't  make crutches out of your excuses so don't let  

این مثال خوب دیگری از میریام است، بهانه های خود را عصا نکنید، بنابراین اجازه ندهید

it like help you even when you uh should be doing  something by yourself okay so a crutch but let me  

حتی زمانی که باید کاری انجام دهید، به شما کمک کند. با خودت باشه پس یک عصا، اما اجازه بده

give you one more example actually maybe I'll  give you two how much time have we got 40 right  

یک مثال دیگر برایت بیاورم، در واقع شاید به شما دو مثال بدهم که چقدر زمان را به 40 رسیده‌ایم

it's already 11:00 clock over here let's see how  we do now I gave a uh baseball example before I  

اینجا ساعت 11:00 است، بیایید ببینیم چگونه حال می‌کنیم. قبل از اینکه

thought I would give one more in this video uh  it doesn't matter if you care about baseball  

فکر کنم در این ویدیو یکی دیگر را ارائه کنم، اوه، مهم نیست که به بیسبال اهمیت می دهید

or like baseball or not because the vocabulary  from baseball is used a lot in real life uh and  

یا بیسبال را دوست دارید یا نه، زیرا واژگان بیسبال در زندگی واقعی بسیار استفاده می شود، اوه و

so usually when we have a game of uh not going to  draw this very well here in the game of baseball  

بنابراین معمولاً وقتی یک بازی اوه داریم. اینجا در بازی بیسبال نمی‌توانید این را خیلی خوب ترسیم کنید،

you have a pitcher up here and then you have the  bases out here and this is called home plate home

شما یک پارچ در اینجا دارید و سپس پایه‌ها را در اینجا دارید و به این می‌گویند بشقاب خانه،

plate so when you're at home plate this area over  here and this area over here these are called the  

بنابراین وقتی در خانه هستید، این قسمت را اینجا و این منطقه را بشکنید در اینجا اینها

Batters boxes so the batter so b a t t e r this  is the person who holds the baseball bat so the  

جعبه‌های خمیر نامیده می‌شوند، بنابراین این خمیر، کسی است که چوب بیسبال را نگه می‌دارد، بنابراین

batter will stand in this box here it's just  a a flat drawing on the ground and then the  

خمیر در این جعبه می‌ایستد، اینجا فقط یک نقاشی صاف روی زمین است و سپس

pitcher will throw the ball over here so when it's  your turn to hit we talk about someone stepping

پارچ توپ را به اینجا می‌اندازد. وقتی نوبت شماست که ضربه بزنید، ما در مورد کسی صحبت می کنیم که پله های خود را

up stepping up to the plate if you've ever heard  this expression before uh we're not talking about  

به سمت بشقاب می برد، اگر قبلاً این عبارت را شنیده اید، اوه،

a plate like a dish plate we're talking about  home plate like this so when a new person steps  

ما در مورد یک بشقاب مانند بشقاب غذا صحبت نمی کنیم. یک فرد جدید قدم می‌گذارد

up so they're they're moving forward they're  stepping towards the uh the Batters box over  

بنابراین آنها در حال حرکت به جلو هستند. آنها به سمت جعبه Batters در

here so they're stepping up to the plate so this  is the physical use of that I'm I'm looking at  

اینجا قدم می‌گذارند، بنابراین آنها به سمت بشقاب می‌روند، بنابراین این استفاده فیزیکی از چیزی است که من به دنبال آن هستم. در

the the the home plate from the top but you can  imagine looking at it like this if you're the  

صفحه اصلی از بالا، اما می‌توانید تصور کنید که به این شکل به آن نگاه کنید، اگر شما

pitcher and I'm trying to hit hit the ball that  you're throwing at me uh so I'm standing in the  

بازیکن توپ هستید و من سعی می‌کنم ضربه‌ای به توپی بزنم که به سمت من پرتاب می‌کنید، اوه، بنابراین من در

Batters box and I have my bat out here to try to  swing and and hit the ball uh so a person standing  

باترز ایستاده‌ام. جعبه و من چوبم را اینجا داریم تا سعی کنیم تاب بخورم و توپ را بزنم، اوه، یک نفر در

here they are in the batter's box but as you're  walking up you're going to step up to the plate so  

اینجا ایستاده است، او در جعبه خمیر است، اما همانطور که شما بالا می روید، به سمت بشقاب می روید تا

from stepping up we get uh this phrasal verb here  to step up to the plate or just to step up it just  

از بالا رفتن جلو بروید. ما این فعل عبارتی را در اینجا دریافت می‌کنیم to step up to the plate or just to step up it just   به این

means you are going to take responsibility you are  going to be next to do something or maybe even the  

معنی است که شما مسئولیت را بر عهده می‌گیرید شما قرار است بعدی کاری را انجام دهید یا حتی شاید

first to do something but from this example  so this is something easily that you can see  

اولین نفری باشید که کاری را انجام می‌دهید، اما از این مثال پس این چیزی است که به راحتی می‌توانید ببینید

a regular situation someone is physically stepping  up to the plate so they're walking from over here  

یک موقعیت معمولی که یک نفر از نظر بدنی به سمت صفحه می‌رود، بنابراین از اینجا می‌رود

where all the players are to up here where it's  just going to be one person against the pitcher  

جایی که همه بازیکنان به سمت بالا می‌روند، جایی که فقط یک نفر در مقابل پارچ قرار می‌گیرد

so the batter against the picture uh and that's  where we have stepping up to the plate but you  

بنابراین ضرب و شتم علیه تصویر اوه و اینجاست که ما باید به سمت بشقاب برویم، اما شما

could Step Up in anything in life again the same  idea like we talked about with crutches you could  

می‌توانید دوباره در هر چیزی در زندگی قدم بردارید، همان ایده‌ای که در مورد آن با عصا صحبت کردیم،

step up when you have a responsibility like let's  say uh I'm very young and I have uh a girlfriend  

وقتی مسئولیتی دارید، می‌توانید قدم بردارید، مثلاً بگوییم اوه من خیلی جوان هستم و من یک دوست دختر دارم

and she gets pregnant like I could maybe run  away and never see the child again I would be  

و او باردار می‌شود، مثل اینکه من می‌توانم فرار کنم و دیگر بچه را نبینم،

not taking responsibility for that child or I  could step up and actually take responsibility  

مسئولیت آن بچه را نمی‌پذیرم یا می‌توانم جلوتر باشم و در واقع مسئولیت

for that child so to step up it means like you  are going to take responsibility you are going  

آن بچه را بر عهده بگیرم، بنابراین بالا رفتن به معنای مثل تو است. قرار است مسئولیتی را بر عهده بگیرید

to do that it's not just the physical moving  like stepping stepping towards something uh to  

این فقط حرکت فیزیکی نیست مانند قدم گذاشتن به سمت چیزی برای

step up you could be taking responsibility so  somebody else might step up or step forward uh  

قدم گذاشتن به سمت بالا، شما می‌توانید مسئولیت را بر عهده بگیرید تا شخص دیگری وقتی می‌خواهد مسئولیت را بر عهده بگیرد یا جلو بیاید.

when they want to take responsibility or they will  become a leader or something like that but that's  

یک رهبر یا چیزی شبیه به آن شوید، اما این

the basic idea all right so what we're doing here  we're trying to understand something a a fluency  

ایده اصلی است، بنابراین کاری که ما اینجا انجام می‌دهیم، سعی می‌کنیم چیزی را بفهمیم که

trigger here just helping you understand  something the same way a native would even  

باعث تسلط   در اینجا می‌شود، فقط به شما کمک می‌کند چیزی را به همان شیوه‌ای که یک بومی حتی

if you don't know much about baseball it's okay  but you understand the situation and then we try  

اگر نمی‌دانید، بفهمید. خیلی چیزها در مورد بیسبال اشکالی ندارد، اما شما شرایط را درک می کنید و سپس سعی می کنیم

to get a few different examples at least uh if  you hear even more examples you will feel more  

چند مثال مختلف داشته باشیم، حداقل اگر مثال های بیشتری بشنوید،

confident about it but when you're telling  someone hey step up you know show some show  

در مورد آن اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت، اما وقتی به کسی می گویید هی بالا بروید، می دانید که برخی از آنها را نشان دهید. نشان دادن

some courage show some responsibility you maybe  like you were working on a project but now you  

مقداری شجاعت نشان دادن مسئولیتی که شاید مثل اینکه روی یک پروژه کار می‌کردی،

don't you know you feel a little bit nervous  Miriam with another good example to take on a  

نمی‌دانی که کمی عصبی می‌شوی میریام با یک مثال خوب دیگر برای انجام یک

challenge so some people might step back back  oh I I don't want to deal with that but other  

چالش، ممکن است برخی از مردم عقب‌نشینی کنند. اوه من نمی‌دانم نمی‌خواهم با آن مقابله کنم، اما

people step forward or they step up but it comes  from this kind of idea here so you're stepping up  

افراد دیگری پا به جلو می‌گذارند یا آن‌ها جلو می‌روند، اما این از این نوع ایده‌ها ناشی می‌شود، بنابراین شما در حال پیشرفت هستید

now it's going to be this person's turn or this  person's chance to to try to hit the ball or  

حالا نوبت این شخص یا فرصت این فرد است که سعی کند توپ را بزند یا

become a hero or take responsibility and so from  this idea we get stepping up for anything okay so  

قهرمان شوید یا مسئولیت را بر عهده بگیرید و بنابراین از این ایده ما برای هر چیزی گام برداریم، بنابراین

very common very useful phrasal verb to step up  uh and you can just tell even someone hey Step Up  

فعل عباراتی بسیار رایج بسیار مفید برای افزایش دادن

don't be shy like you know now it's your chance  to be the leader you could do something don't  

شانس برای رهبری بودن که می‌توانید کاری را انجام دهید

be nervous about that accept the challenge step  up and do that thing to step up all right so as  

نگران نباشید که این چالش را بپذیرید و آن کار را انجام دهید تا به خوبی پیش بروید تا

you see how more things are connected and you're  able to to make these connections and see oh it's  

ببینید که چگونه چیزهای بیشتری به هم متصل شده‌اند و می‌توانید این ارتباطات را ایجاد کنید و ببینید اوه،

it's not just like a physical thing for baseball  we could use that for anything you could Step Up  

این فقط مانند یک چیز فیزیکی برای بیسبال نیست، ما می‌توانیم از آن برای هر کاری که می‌توانید

in business you could Step Up in life you could  Step Up In School uh anytime where you're you're  

در کسب‌وکار قدم بزنید، می‌توانید از آن استفاده کنید، می‌توانید در زندگی قدم بگذارید، می‌توانید در مدرسه قدم بردارید، هر زمانی که هستید،

going to maybe take responsibility or become  a leader in some way all right let me give  

ممکن است مسئولیت آن را بر عهده بگیرید. یا به نوعی رهبر شوید، اجازه دهید من

you one more uh not related to baseball but just  to show you that this is uh something you should  

یک بار دیگر به شما بدهم، آه که مربوط به بیسبال نیست، بلکه فقط به شما نشان دهم که این چیزی است که شما باید

be uh spending more time on so this third level  of thing is the more time you spend in getting  

زمان بیشتری را روی آن صرف کنید، بنابراین این سطح سوم هرچه زمان بیشتری را صرف کنید باشد. در دریافت

enough varied review until you really understand  things and remove any doubt you have about them  

مرور متنوع کافی تا زمانی که واقعاً چیزها را بفهمید و شک و تردیدی را که در مورد آنها دارید برطرف کنید

that's what's going to get you fluent so you don't  get fluent uh just by trying to memorize something  

این چیزی است که باعث می شود شما مسلط شوید تا فقط با تلاش برای به خاطر سپردن چیزی

for a test because you don't really understand it  very well and I'll often hear this from learning  

برای آزمون، مسلط نباشید زیرا واقعاً آن را نمی فهمید. خیلی خوب و من اغلب این را از یادگیری می‌شنوم

hey I I know some I know a lot of English but I  can't use it very well I say well how well do you  

هی من برخی را می‌دانم که انگلیسی زیادی می‌دانم اما نمی‌توانم خیلی خوب از آن استفاده کنم، می‌گویم چقدر خوب می‌دانی

know it do you know it well enough to translate  it or do you know it well enough to use it in  

آیا آنقدر خوب می‌دانی که آن را ترجمه کنی یا انجام بدهی شما آنقدر خوب می‌دانید که در

different situations like a native speaker so yes  uh it's faster at first if you're just trying to  

موقعیت‌های مختلف مانند یک زبان مادری از آن استفاده کنید، بنابراین اگر می‌خواهید

memorize 10 words and we want to understand these  as quickly as possible so that I can you know pass  

10 کلمه را به خاطر بسپارید، در ابتدا سریع‌تر است و ما می‌خواهیم آن‌ها را در سریع‌ترین زمان ممکن درک کنیم تا بتوانم بدانم که یک کلمه را پاس کنید.

a test or whatever then yes go ahead and do that  but uh if you actually want to be able to speak  

تست کنید یا هر چیز دیگری، بله، ادامه دهید و این کار را انجام دهید، اما اگر واقعاً می‌خواهید بتوانید با

more confidently then we really want to spend  more time become more familiar and remove any  

اطمینان بیشتری صحبت کنید، پس ما واقعاً می‌خواهیم زمان بیشتری را صرف کنیم تا بیشتر آشنا شویم و هر

doubt we might have about vocabulary uh Mir says  teacher Drew can we have more videos like the one  

شکی را که ممکن است در مورد واژگان داشته باشیم برطرف کنیم. اوه میر می‌گوید معلم درو می‌توانیم ویدیوهای بیشتری مانند آن

about hand uh yeah so uh I will probably make more  of those so this is the fluent in5 but Miriam if  

در مورد دست دارم، بله، پس احتمالاً تعداد بیشتری از آنها را خواهم ساخت، بنابراین این به زبان 5 مسلط است، اما میریام اگر

you did not watch it already I just did another  video where uh we're giving more naturally varied  

آن را قبلاً تماشا نکرده بودید، من فقط یک  ویدیوی  دیگری انجام دادم که در آن ما در حال ارائه نقدهای طبیعی متنوع تر هستیم.

review uh using this book so the hand example  was another thing uh where we're talking about  

استفاده از این کتاب، بنابراین مثال دست چیز دیگری بود، جایی که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم

like a physical thing like look at this here's  a hand and we can talk about it in more detail  

مثل یک چیز فیزیکی مانند این را نگاه کنید، اینجا یک دست است و می‌توانیم درباره آن با جزئیات بیشتر صحبت کنیم

and describe things that maybe people might not  talk about but it's the same idea of taking a  

و چیزهایی را توصیف کنیم که شاید مردم ممکن است درباره آن صحبت نکنند، اما این همان ایده گرفتن   یک

particular thing like a context or situation and  then focusing on that all right so let me give  

چیز خاص مانند یک زمینه یا موقعیت و سپس تمرکز بر روی آن کاملاً خوب، بنابراین اجازه دهید

you one last example here we've got I think a few  more minutes uh who knows what this thing is over

آخرین مثال را برای شما در اینجا ارائه کنم، فکر می کنم چند دقیقه دیگر، اوه، چه کسی می داند این چیز در

here who knows what that is does anybody know  I think maybe somebody might know what this is  

اینجا چیست، چه کسی می داند چه چیزی است. یعنی آیا کسی می‌داند من فکر می‌کنم شاید کسی بداند این چیست

we'll put a little chain on it too what is that  an anchor look at that Tom already Tom is the  

ما هم یک زنجیر کوچک روی آن قرار می‌دهیم.

new teacher for the class an anchor let me put  that up here for a n c h o r what do we do with  

برای مدت کوتاهی با یک لنگر چه کار می کنیم

an anchor what does an anchor do anyone else  what does an anchor do what does an anchor do  

یک لنگر چه کار دیگری انجام می دهد یک لنگر چه کار می کند یک لنگر انجام می دهد.

I'll give you a moment see if anybody can  tell me when we use an anchor yes we got  

uh let's see a couple other examples well Tom you  can do it remember you can focus that's what we

چند مثال دیگر خوب تام  تو می‌توانی این کار را انجام دهی، به یاد داشته باش که می‌توانی تمرکز کنی، این کاری است که ما

do all right uh I'll be quick about this I  want I know people want me to like do all  

انجام می‌دهیم، اوه، من در این مورد سریع عمل می‌کنم.

the hard work for you I know I know so an anchor  uh I'll draw a we'll leave this one here but I'll  

لنگر اوه من می‌کشم، این یکی را اینجا می‌گذاریم، اما

draw another example uh so let's say we have a  boat over here if you don't know uh what this is  

مثال دیگری می‌کشم، اوه، بنابراین فرض کنید یک قایق اینجا داریم اگر نمی‌دانید این چیست

already uh we'll have the uh the bottom of the sea  and we've got our uh waves over here so the anchor  

قبلاً اوه ما آن را خواهیم داشت ته دریا و ما موج‌های اوه خود را اینجا داریم، بنابراین لنگر

is a little little thing that goes down here  it kind of catches on the bottom that's why it  

چیز کوچکی است که اینجا پایین می‌آید  به نوعی در ته دریا گیر می‌کند، به همین دلیل

has these little hooks it's like a giant uh fish  hook but yes it holds the boat in place so that's  

این قلاب‌های کوچک را دارد، مانند یک ماهی غول پیکر است، اما بله، این قلاب است. قایق را در جای خود نگه می‌دارد، به همین

why we would uh we would not be like just floating  around we drop this heavy anchor on the ground and  

دلیل است که نمی‌خواهیم فقط شناور باشیم، این لنگر سنگین را روی زمین می‌اندازیم و

it stops the uh the the boat from moving around so  this is an anchor all right now we could also have  

حرکت قایق را متوقف می‌کند، بنابراین این یک لنگر است که در حال حاضر می‌توانیم داشته باشیم.

an anchor where we have an anchor like let's say  I want to put a a picture I want to hang a lovely  

یک لنگر که در آن یک لنگر داریم، مثلاً می‌خواهم یک عکس بگذارم، می‌خواهم یک

picture on the wall uh and so I take a hammer  or something and I'm going to put this nail in  

عکس دوست‌داشتنی را روی دیوار آویزان کنم، و بنابراین یک چکش یا چیز دیگری می‌گیرم و می‌خواهم این میخ را در

the wall up here I could put actually a stronger  thing within the wall that is the anchor for that  

دیوار اینجا بالا بیاورم. می‌تواند در واقع یک چیز قوی‌تر را درون دیوار قرار دهد که لنگر آن باشد.

the anchor all right but you get the idea so it  stops the ship from moving it's anything that's  

لنگر کاملاً درست است، اما شما این ایده را دریافت می‌کنید که کشتی را از حرکت باز می‌دارد.

trying to hold something in place all right so  it's like the strong thing uh we're trying to  

«سعی می‌کنم

hold something in place how else or where else  might we use this word uh it's kind of like a  

چیزی را در جای خود نگه دارم چگونه یا در کجای دیگر می‌توانیم از این کلمه استفاده کنیم، اوه، این یک جورهایی مانند

break yes you could you could think about it like  that so the the boat might might float around a  

شکستن است، بله، می‌توانید در مورد آن فکر کنید بنابراین قایق ممکن است کمی در اطراف شناور باشد،

little bit but it's not really going anywhere if  we have the anchor so anchor away look at that  

اما واقعاً اینطور نیست اگر لنگر را خیلی دور داشته باشیم به هر جایی می رویم به آن نگاه کنید

we're going drop the anchor to drop drop anchor or  drop the anchor that means we're going to stay in  

لنگر را رها می کنیم تا لنگر را رها کنیم یا لنگر را رها می کنیم، این بدان معنی است که ما

one place for a little bit to drop the anchor now  and we have an anchor like this we could also have  

برای مدتی در یک مکان می مانیم تا اکنون لنگر را رها کنیم. یک لنگر مانند این داشته باشیم ما همچنین می‌توانیم

an anchor like my grandfather is the anchor in my  family or the anchor for my family so there might  

لنگر مانند پدربزرگ من لنگر خانواده من باشد یا لنگر خانواده من، بنابراین ممکن است

be other people have problems but my grandfather  he's always strong he always knows what he's doing  

افراد دیگری مشکل داشته باشند، اما پدربزرگ من همیشه قوی است و همیشه می‌داند که دارد چه می‌کند

and people come to him for advice he becomes  the anchor he becomes the anchor for the family  

و مردم به سراغشان می‌آیند. او برای مشاوره او تبدیل به لنگر خانواده می شود

yes Hope is an anchor for the soul yes you could  think about it like that to Anchor the soul  

بله امید یک لنگر برای روح است بله می توانید درباره آن اینطور فکر کنید تا روح را لنگر بیاورید

another example this is a very common one as well  uh if you go to malls so a like a department store  

مثالی دیگر این هم بسیار رایج است اوه اگر به مراکز خرید بروید بنابراین مانند یک فروشگاه بزرگ

in the United States you might have I'm going to  show you from the top you might have like a some  

در ایالات متحده ممکن است داشته باشید، من از بالا به شما نشان خواهم داد که ممکن است مانند چند

long buildings and different different stores  like this so each one of these is a different  

ساختمان طولانی و فروشگاه‌های مختلف مانند این داشته باشید، بنابراین هر یک از این

a different store and people can walk around and  go to these stores but sometimes uh or actually  

فروشگاه‌ها و افراد متفاوت هستند. می‌توانید قدم بزنید و به این فروشگاه‌ها بروید، اما گاهی اوقات آه یا در واقع،

usually you will have an anchor store so this is  the anchor the anchor store so the anchor store  

معمولاً شما یک فروشگاه لنگر خواهید داشت، بنابراین این فروشگاه لنگر است، بنابراین فروشگاه لنگر

would be like a really large uh or very popular  or very big store that usually people come to the  

مانند یک فروشگاه بسیار بزرگ یا بسیار محبوب یا فروشگاه بسیار بزرگ است که معمولاً مردم می‌آیند. به

mall for this big thing right here so like years  ago like Sears was an anchor store at uh you know  

مرکز خرید برای این چیز بزرگ، درست اینجا، مثل سال‌ها پیش، مثل «سیرز» یک فروشگاه لنگر در آنجا بود، شما می‌دانید

like particular malls all right so it's same kind  of thing like the anchor store is the the store  

مثل مراکز خرید خاصی بسیار خوب است، بنابراین همان چیزهایی مانند فروشگاه لنگر همان فروشگاهی است

that holds the rest of that thing uh in place  so to answer Elder's question uh no I don't mean  

که بقیه آن چیز را در خود جای می‌دهد. در جای خود بنابراین برای پاسخ به سؤال بزرگتر اوه نه منظورم این نیست   از نظر

physically like that's not where people come from  it's like if you imagine like one person in your  

فیزیکی مثل اینکه مردم از آنجا نمی آیند مثل این است که اگر تصور کنید مانند یک نفر از

family uh he's usually in a good mood or she is  in a good mood she's kind of the strong one or the  

خانواده شما، او معمولاً حالش خوب است یا او حالت روحی خوبی دارد. قوی یا آن

the one that you know some problem could happen  but she still feels very good uh this person would  

یکی که می‌دانی ممکن است مشکلی پیش بیاید، اما او هنوز احساس بسیار خوبی دارد، اوه این شخص می‌تواند

be the anchor for the family so everyone else  else is you know getting worried about things  

لنگر خانواده باشد، بنابراین بقیه افراد می‌دانند که نگران چیزهایی هستند،

but ah but we still have the anchor over here to  help us and to guide us and to lead us that kind  

اما آه، اما ما هنوز لنگر را داریم. اینجاست تا به ما کمک کند و ما را راهنمایی کند و ما را راهنمایی کند که چنین

of thing okay so the anchor for a family or the  anchor for a a company or something like that you  

چیزهایی خوب است، بنابراین لنگر برای یک خانواده یا مجری یک شرکت یا چیزی شبیه به آن، شما

could have a group of people and one of them is  the anchor one of them is like the source of the  

می توانید گروهی از افراد را داشته باشید و یکی از آنها لنگر یکی از آنها باشد. مانند منبع

confidence and the uh stability in that situation  all right so just like we have an anchor like this  

اعتماد به نفس و ثبات در آن موقعیت است. درست است، بنابراین درست مثل این که ما یک لنگر شبیه به این داریم،

you can see how we get get different examples that  help us really understand the vocabulary not just  

می‌توانید ببینید که چگونه نمونه‌های مختلفی به دست می‌آوریم که به ما کمک می‌کنند تا واژگان را واقعاً درک کنیم، نه اینکه

trying to memorize it or get a definition or a  translation okay is this making sense hopefully  

سعی کنیم آن را به خاطر بسپاریم. تعریف یا ترجمه خوب است، امیدوارم این منطقی

it is because this is very powerful if you apply  this in your learning whether you're learning  

باشد   زیرا اگر این را در یادگیری خود اعمال کنید، چه در حال یادگیری

with me or you're trying to do stuff by yourself  it doesn't matter but the more examples you get  

با من هستید و چه می‌خواهید خودتان کارها را انجام دهید، بسیار قدرتمند است. مهم نیست، اما مثال‌های بیشتر

until you really feel confident about something  uh that's what's going to help you speak without  

شما تا زمانی که واقعاً در مورد چیزی احساس اطمینان کنید، این چیزی است که به شما کمک می‌کند بدون

a doubt all right you guys excited hopefully  hopefully you are so when we talk about why  

شک صحبت کنید، خیلی خوب، شما بچه‌ها هیجان‌زده هستید، امیدواریم که اینطور باشید.

people are unable to speak uh even if they know  a lot of English they probably just don't know  

احتمالاً نمی‌دانم

that very well that's the real problem all right  so it's usually because they've got translations  

خیلی خوب مشکل واقعی همین است بنابراین معمولاً به این دلیل است که آنها ترجمه دارند

or they didn't really spend a lot of time ah see  that's another another good example the backbone  

یا واقعاً زمان زیادی را صرف نکرده‌اند، ببینید این یک مثال خوب دیگر است که ستون فقرات

of something so the backbone it's the supporting  thing the thing that that doesn't move so even  

یک چیزی است، بنابراین ستون فقرات آن چیز پشتیبان آن چیزی است که حتی

if the boat moves a little bit the anchor is not  not going anywhere okay so the core of something  

اگر قایق کمی تکان بخورد، لنگر به جایی نمی‌رود، بنابراین هسته‌ی چیزی

or the uh so in the example of the family it's the  unmoving thing that other things might move around  

یا آهان، بنابراین در مثال خانواده، چیز بی‌حرکتی است که چیزهای دیگر ممکن است در اطراف حرکت کند

so while other people maybe maybe you know getting  people upset or something like that you are okay  

بنابراین در حالی که افراد دیگر شاید شما می دانید که مردم را ناراحت می کنید یا چیزی شبیه به آن شما مشکلی ندارید

uh in Portuguese the Anora if I'm pronouncing that  correctly but yes so it's the it's the thing that  

اوه به زبان پرتغالی آنورا اگر آن را درست تلفظ کنم، اما بله، پس این چیزی است که

like holds everybody together just like the anchor  in the wall that I use to put my screw or my nail  

مانند لنگر همه را کنار هم نگه می دارد در دیواری که برای گذاشتن پیچ یا میخم استفاده می‌کنم و

in that's holding things together that is the  anchor so it's important the reason I'm taking  

در آن چیزهایی را به هم می‌گیرم که لنگر است، بنابراین مهم است دلیل اینکه من

time to teach this way is because when you really  understand it you will feel confident about using  

برای آموزش این روش وقت می‌گذارم این است که وقتی واقعاً آن را درک کنید، در مورد استفاده از آن احساس اطمینان خواهید کرد.

it okay so that's the whole point uh of taking  time like this so at first it seems like wow we're  

بسیار خوب پس این تمام هدف از صرف وقت به این شکل است، بنابراین در ابتدا به نظر می رسد وای ما

taking a lot of time just to focus on one word or  one phrase or something but then you don't forget  

وقت زیادی صرف می کنیم تا فقط روی یک کلمه یا یک عبارت یا چیزی تمرکز کنیم، اما بعد شما آن را فراموش نکنید

it and we can start connecting that with more  vocabulary and that's how you get fluent even  

و می توانیم شروع کنیم. ارتباط آن با واژگان بیشتر و این‌گونه است که شما حتی

faster so at first it seems like this is a slower  way of learning but it's not it actually saves  

سریع‌تر مسلط می‌شوید، بنابراین در ابتدا به نظر می‌رسد این روش یادگیری کندتر است، اما اینطور نیست که در

you time and your learning accelerates over time  because you can understand more you can get fluent  

وقت شما صرفه‌جویی می‌کند و یادگیری شما در طول زمان تسریع می‌شود، زیرا می‌توانید بیشتر بفهمید که می‌توانید سریع‌تر مسلط شوید.

faster and you don't forget what you learned it's  not really you know a very smart thing to do if  

و چیزهایی را که یاد گرفتی فراموش نمی‌کنی، این واقعاً نمی‌دانی کار بسیار هوشمندانه‌ای انجام می‌دهی،

you uh if you get like you learn something and  then forget it very quickly Miriam asks does food  

اگر می‌خواهی چیزی را یاد بگیری و سپس آن را خیلی زود فراموش کنی، میریام می‌پرسد آیا غذا می‌خواهد

quartz and Whole Foods uh is like the anchor store  food quartz and Whole Food well if they're like if  

کوارتز و Whole Foods اوه مانند فروشگاه لنگر است. کوارتز مواد غذایی و فول فود خوب است، اگر مانند هول

you're if you're talking about like Whole Foods  as a as like like the name of the store typically  

فودز صحبت می‌کنید، مانند هول فودز، به‌عنوان مثال،

Whole Foods would be an anchor store for a mall  it's a larger thing that many people know so  

هول فودز یک فروشگاه لنگر برای یک مرکز خرید است، این یک چیز بزرگ‌تر است بسیاری از مردم

typically a large thing people know the store and  there might be other stores in here in the same  

معمولاً چیزهای بزرگی را می‌دانند که مردم فروشگاه را می‌شناسند و ممکن است فروشگاه‌های دیگری در اینجا در همان

mall that people don't know like less famous or  new businesses or something like that so these new  

مرکز خرید وجود داشته باشد که مردم آن‌ها را ندانند، مانند کسب‌وکارهای کمتر معروف یا جدید یا چیزی شبیه به آن، بنابراین این

businesses hope hey like if people come you know  to the anchor store maybe they will come to to  

کسب‌وکارهای جدید امیدوارند اگر مردم بیایند دوست داشته باشند. می دانید به فروشگاه لنگر شاید آنها به

my store also so that's what the anchor is for so  even though these other stores might change people  

فروشگاه من نیز بیایند، بنابراین لنگر برای همین است، حتی اگر این فروشگاه‌های دیگر ممکن است افراد را تغییر دهند

know okay like Whole Foods or whatever is U is  like the the good thing we're coming for so that's  

می‌دانند خوب است، مانند Whole Foods یا هر چیزی که U است، مانند چیز خوبی است که می‌آییم. برای همین

the anchor So within the store itself I mean maybe  you might have some like anchor kind of things  

لنگر است بنابراین در خود فروشگاه منظورم این است که شاید شما ممکن است چیزهایی مانند لنگر داشته باشید

yeah gravity is a is a similar idea but uh that's  the idea of an anchor an anchor so something that  

بله گرانش ایده مشابهی است، اما اوه این ایده لنگر و لنگر است، بنابراین چیزی که

is is holding other things or supporting other  things it's the important big thing the thing  

چیزهای دیگر را نگه می‌دارد یا حمایت می‌کند چیزهای دیگر، چیز مهمی است

that doesn't move while other things might move  around it but you don't understand that if you  

که حرکت نمی‌کند در حالی که چیزهای دیگر ممکن است در اطراف آن حرکت کنند، اما شما نمی‌فهمید که اگر

just get a translation of something uh the rotor  or anchor is a revolving part inside the electric  

فقط ترجمه چیزی را دریافت کنید، روتور یا لنگر یک بخش گردان در داخل موتور الکتریکی است.

motor well yes if you're like inside a boat you  might have uh the the motor that actually lifts  

بله، اگر مثل داخل قایق هستید، ممکن است موتوری داشته باشید که در واقع

the anchor up and down yes you could say anchor  Yourself by my side or like you can you can like  

لنگر را بالا و پایین می‌کند، بله، می‌توانید بگویید خودتان را در کنار من لنگر بیاندازید یا مثل شما می‌توانید دوست داشته باشید که

like be connected to me in some way so if you  look actually on a boat you've got tiny little  

به نوعی به من وصل شوید، بنابراین اگر شما در واقع روی یک قایق نگاه می‌کنید که

kind of shells these are called Barnacles and a  barnacle anchors itself onto the side of the ship  

نوع پوسته‌های کوچکی دارید که به آنها Barnacles گفته می‌شود و یک بارناکل به همین ترتیب خود را روی کنار کشتی لنگر می‌اندازد،

in the same way so you have to clean all the  Barnacles off the the other side of Barnacle  

بنابراین شما باید همه پوسته‌ها را از طرف دیگر از

kind of looks like it's like a kind of Me Like  a Rock looking flower thing it's a it's a it's  

نوع Barnacle تمیز کنید. به نظر می رسد مثل یک نوع من مثل یک صخره است که به نظر می رسد گل چیزی است که این

an animal a barnacle see Barnacle b a r n i c l e  it's it's either bar bar yeah bar I think with an  

یک حیوان است یک بارناکل را ببینید

eye Barnacle I think uh someone can check that for  me Barnacle uh but these little things here they  

اوه، اما این چیزهای کوچک در اینجا

are anchored onto the side of the ship a barnacle  all right but again as we get the naturally varied  

روی کنار کشتی لنگر انداخته اند خیلی خوب است، اما باز هم وقتی که به طور طبیعی تنوع

review we feel more confident that we understand  the word so we feel more confident about using it  

بررسی را دریافت می کنیم، بیشتر احساس می کنیم که کلمه را می فهمیم، بنابراین در مورد استفاده از آن احساس اطمینان بیشتری می کنیم

understanding it everything that's where fluency  comes from so right now you're not saying anything  

درک آن از همه چیز تسلط از آنجا ناشی می شود که در حال حاضر چیزی نمی گویید

but you're actually becoming more confident and  fluent by understanding the language better but  

اما در واقع با درک بهتر زبان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید و مسلط می شوید، اما

just notice you're doing this one piece at a time  like we can make a a video about one book and and  

فقط توجه کنید که این کار را در یک زمان انجام می دهید مثل اینکه می توانیم ویدیویی درباره یک کتاب بسازیم و و

hopefully understand the book better and learn  a lot of this vocabulary and use it in other  

امیدواریم کتاب را بهتر بفهمیم و بسیاری از این واژگان را یاد بگیریم و از آن به روش‌های   دیگر استفاده کنیم،

ways if we understand it but the point is focused  review about a particular thing all right it will  

اگر آن را می‌فهمیم، اما نکته متمرکز است مرور در مورد یک چیز خاص خیلی خوب است   در

actually get you flu much faster all right uh it  looks like we've gotten through this how long did  

واقع شما را خیلی سریع‌تر آنفولانزا می‌کند، خب، به نظر می‌رسد که ما این را پشت سر گذاشته‌ایم که چقدر طول

we go that was 60 Minutes not bad all right so we  got in two videos today uh if you did not watch  

کشید که 60 دقیقه بود بد نیست، بنابراین امروز در دو ویدیو قرار گرفتیم، اگر

the previous video about about this so I give  another example of naturally varied review in that  

ویدیو قبلی در این مورد را تماشا نمی‌کردید، بنابراین من نمونه دیگری از بررسی طبیعی متفاوت را در آن

video that's the 15 minutes uh or fluent excuse  me fluent in 15 so go back and watch that video  

ویدیو ارائه می‌کنم. 15 دقیقه آه یا مسلط ببخشید به 15 مسلط هستم، پس برگردید و آن ویدیو را تماشا کنید

uh but this is the basic idea so the more you  can connect with the vocabulary you're learning  

اوه، اما این ایده اصلی است تا بتوانید با واژگانی که یاد می‌گیرید ارتباط برقرار کنید

even if it takes a little bit more time at first  you will feel more confident because you actually  

حتی اگر در ابتدا کمی زمان بیشتری طول بکشد احساس اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت زیرا در واقع

discovered the meaning of things for yourself and  then you start asking questions like oh I wonder  

معنای چیزها را برای خودتان کشف کردید و سپس شروع به پرسیدن سؤالاتی می‌کنید مانند «اوه، من تعجب می‌کنم»

if we could do this like does this mean an anchor  to something else yes it does so as you start  

اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، آیا این به معنای لنگر برای چیز دیگری است، بله، همینطور است که شما شروع به

thinking more like a native you start using the  vocabulary more like a native as well Isn't that  

فکر کردن بیشتر شبیه یک بومی می‌کنید. شما شروع به استفاده از واژگان بیشتر شبیه به یک بومی می کنید آیا این

cool all right all right let me go back check any  final comments I think people are maybe speaking  

عالی نیست، خوب اجازه دهید برگردم نظرات پایانی را بررسی کنم، فکر می کنم ممکن است مردم

to each other over here but I think let's see  okay yeah I think everybody everybody's getting  

در اینجا با یکدیگر صحبت کنند، اما فکر می کنم بیایید ببینیم، بله، من فکر می کنم همه نظرات

it though if there are no uh more questions then  look at that we made it to the end Katherine says  

دریافت   اما اگر سؤال دیگری وجود ندارد، ببینید که ما به پایان رسیدیم کاترین می‌گوید

I really admire you well that's very kind I'm  glad you do uh if I've been helpful hopefully  

من واقعاً شما را تحسین می‌کنم، این بسیار مهربان است، خوشحالم که انجام می‌دهید، اگر مفید بوده‌ام، امیدوارم

you're speaking better uh but let's see uh Miriam  says what is the plastic balloon thing around the  

بهتر صحبت کنید. اما بیایید ببینیم اوه میریام وقتی به اسکله می‌رسد می‌گوید بالون پلاستیکی در اطراف کشتی چیست.

ship when it gets to the pier a plastic balloon  thing ah you're talking about a buoy a buoy and  

I think and I'm going to make uh buoy I think let  me let me make sure I'm spelling that correctly

اجازه دهید مطمئن شوم که درست املای آن

too it's Bui that's right excuse me

نیز Bui است که درست است، ببخشید

a buoy buoy so this is the thing on the side of  the boat over here it kind of looks like a little  

شناور شناور هستم، بنابراین این چیزی است که در کنار قایق در اینجا قرار دارد، به نظر می رسد کمی

it could be plastic or it could be a rubber thing  to make sure that the boat doesn't hit into other  

می تواند پلاستیکی باشد یا می تواند یک شناور باشد. چیز لاستیکی برای اطمینان از اینکه قایق به

things like that but that's called a booy a buoy  so a buoy you could also think about that in more  

چیزهای دیگر مانند آن برخورد نمی کند، اما به آن بوی شناور می گویند بنابراین شناور می توانید به روش های تصویری تر نیز در مورد آن فکر کنید،

figurative ways as well like we have to maybe  keep some distance or protect myself like I'm  

مثلاً شاید باید فاصله ای را حفظ کنیم یا از خودم محافظت کنیم. مثلاً می‌خواهم

going to make a kind of mental buoy or something  so I don't deal with other people something like  

نوعی شناور ذهنی یا چیزی بسازم، بنابراین با افراد دیگر سروکار نداشته باشم، چیزی

like that a buoy a uh dumper bumper I guess you  could use that you could you could use bumper as  

مانند آن شناور، ضربه‌گیر کمپرسی، حدس می‌زنم شما می‌توانید از آن استفاده کنید، می‌توانید از سپر

well to stop it from bumping into other things  a buoy but hopefully people get the idea again  

نیز برای متوقف کردن آن استفاده کنید. از برخورد به چیزهای دیگر یک شناور، اما امیدواریم که مردم دوباره این ایده را دریافت کنند   انجام

this is easy to do and uh the faster you can  you can get this the faster you can understand  

این کار آسان است و هر چه سریعتر بتوانید این کار را انجام دهید سریعتر می‌توانید

things the faster you get fluent so if you'd  like my help to do that you can click on the  

چیزها را سریعتر بفهمید، بنابراین اگر می‌خواهید کمک من انجام شود که می‌توانید روی

link in the description below this video to  learn more about fluent for Life uh Frederick  

پیوند موجود در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید تا درباره مسلط برای Life بیشتر بدانید و فردریک

as well teaches in the same way you can also learn  about that in the link but whether you learn with  

همچنین به همین روش آموزش می‌دهد، شما همچنین می‌توانید در مورد آن در پیوند یاد بگیرید، اما اینکه آیا با من یاد می‌گیرید

me or not this is how you really should be doing  things if you want to become a fluent speaker it  

یا نه اگر می‌خواهید یک سخنران مسلط شوید، واقعاً باید کارهایی انجام دهید،

will guaranteed improve your English because it's  just helping you understand the language more like  

مطمئناً انگلیسی شما را بهبود می‌بخشد، زیرا به شما کمک می‌کند زبان را بیشتر شبیه به

a native and when you eliminate any doubt you  have you will feel much more confident about  

یک زبان بومی درک کنید و وقتی هر شکی را که دارید از بین ببرید، نسبت به صحبت کردنتان اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

speaking you don't need to spend a lot of time  speaking with people but you do need to spend  

نیازی نیست زمان زیادی را صرف صحبت با مردم کنید، اما باید

more time getting more information that really  eliminates any doubt you have it's really the  

زمان بیشتری را صرف کسب اطلاعات بیشتر کنید که واقعاً هر شکی را که دارید برطرف می‌کند، این واقعاً

doubt that stops you from speaking all right  uh ill says often use old tires yeah yes and  

تردید است که شما را از صحبت کردن خوب باز می‌دارد.

that would be tire t i r e a tire all right uh  hopefully everyone has enjoyed this if you have  

خیلی خوب است، امیدوارم همه از این لذت برده باشند، اگر دارید، روی

do click the like video and please share this with  anyone else who might be interested in learning uh  

ویدیوی لایک کلیک کنید و لطفاً آن را با هر کس دیگری که علاقه مند به یادگیری به

this way who wants to actually speak fluently  and then I will see you in the next video it  

این روش است و می خواهد واقعاً روان صحبت کند به اشتراک بگذارید و سپس من شما را می بینم. در ویدیوی بعدی

should be uh whenever that is I guess next week  have a fantastic day and I'll see you then byebye

باید هر وقت که باشد، من حدس می‌زنم هفته آینده روز فوق‌العاده‌ای داشته باشد و من شما را می‌بینم، خداحافظ