Live English Lesson - SUN 30th July 2017 - Learn to speak English - lies - grammar - recycling

yeah here we go again

بله اینجا دوباره رفتیم

it's a Sunday afternoon here in England I don't know what time it is where you

بعدازظهر یکشنبه است اینجا در انگلیس من نمی دانم ساعت شما کجاست

are because I'm not there hello and welcome hi everybody this is mr. Duncan

زیرا من آنجا نیستم سلام و خوش آمدید سلام به همه این آقای است. دانکن

in England how are you today are you okay I hope so are you happy I

در انگلیس امروز چطوری خوب هستی امیدوارم خوشحال باشی امیدوارم باز هم

hope so so here we go again it's another live

به اینجا برویم یک زنده دیگر

English hasn't the week gone quickly it's gone so fast

انگلیسی هفته به سرعت گذشت خیلی سریع گذشت

I can't believe how fast this week has gone on Tuesday I thought the week was

من نمی توانم باور کنم این هفته چقدر سریع گذشت روز سه شنبه فکر کردم هفته

going slowly but then on Thursday I thought the week was going very quickly

به کندی پیش می رود اما بعد پنجشنبه فکر کردم هفته خیلی سریع می گذرد

isn't that strange so here we are all together and I'm a little bit annoyed

چندان عجیب نیست بنابراین اینجا همه با هم هستیم و امروز کمی اذیت

today because I haven't had a good shave I haven't had a very good shave I always

شدم چون اصلاح خوبی نداشته ام من اصلاح خیلی خوبی نداشتم من همیشه

like to have a shave on a Sunday morning I like to shave my face so I look all

دوست دارم یکشنبه صبح اصلاح

lovely and smooth but today I I don't feel as if I've had a good shave

I'm sure the men will understand what I mean and maybe some women is will

کنم. مطمئنم که مردها منظور من را درک خواهند کرد و شاید برخی از خانم ها این را

but today I don't feel as if I've had a good shave some days some days I have a

بخواهند، اما امروز من احساس نمی کنم که بعضی روزها اصلاح خوبی انجام داده ام، بعضی روزها یک

lovely shave it feels as if my face is like a baby's bottom

اصلاح زیبا دارم. ته کودک

but today my face feels a little bit rough even though I've had a shave do

اما امروز صورتم کمی خشن است حتی با وجود اینکه اصلاح کرده ام آیا

you know what I mean I'm sure many many men will understand what I mean unless

می دانید منظورم چیست مطمئنم که بسیاری از مردان متوجه منظور من خواهند شد

of course you have a beard in which case you might not know so here we go it is

البته نه اینکه ریش دارید، در این صورت ممکن است ندانید، پس اینجا می رویم

Sunday it is the end of July tomorrow is the last day of July it's almost time to

یکشنبه است، آخر جولای است فردا آخرین روز جولای است، تقریباً زمان

say goodbye to July it's almost time to say to tart to July August is just

خداحافظی با جولای است، تقریباً وقت آن است که به تارت بگوییم. جولای آگوست نزدیک است

around the corner and of course August well for me August is a special month

و البته آگوست برای من آگوست ماه خاصی است

because it's my birthday in August so on the 12th of August I know this is very

زیرا در ماه اوت تولد من است، بنابراین در 12 آگوست می دانم که این یک

shameless promotion and it does appear it would appear as if I'm trying to get

تبلیغ بسیار بی شرمانه است و به نظر می رسد که انگار من هستم. تلاش می کنم

you to send me gifts and cards but it isn't it's nothing like that

شما را وادار کنم که برای من هدایا و کارت بفرستید، اما این چیزی نیست که

I'm just mentioning because it's an interesting fact that on August the 12th

من فقط به آن اشاره می کنم زیرا این یک واقعیت جالب است که در 12 آگوست

I will be another year older so on the 12th of August it is my birthday I won't

من یک سال دیگر بزرگتر می شوم بنابراین در 12 آگوست تولد من است. من

be with you on my birthday I'm very sorry about that I know last year I did

در روز تولدم با شما نخواهم بود. خیلی متاسفم که می دانم پارسال

my livestream last year on my birthday but this year we won't be but I will be

سال گذشته در روز تولدم پخش زنده را انجام دادم اما امسال ما نخواهیم بود اما

with you on the day after my birthday so my birthday is on the 12th of August and

فردای روز تولدم با شما خواهم بود. بنابراین تولد من در 12 آگوست است و روز

I will be live on YouTube the following day on the 13th of August don't forget

بعد در 13 آگوست در یوتیوب زنده خواهم بود ugust فراموش

you can catch me here every Sunday I am live on YouTube every single Sunday from

نکنید که می توانید من را هر یکشنبه اینجا بگیرید. من هر یکشنبه از

2:00 p.m. UK time and here we are once again I think today was I on time today

ساعت 2 بعد از ظهر در YouTube زنده هستم. به وقت انگلستان و یک بار دیگر اینجا هستیم، فکر می کنم امروز به موقع

I was actually on time normally I'm two or three minutes late

بودم، در واقع به موقع بودم، معمولاً دو یا سه دقیقه دیر

but today I was actually on time in fact I'm going to write that down because

کردم، اما امروز واقعاً به موقع بودم، در واقع می خواهم آن را بنویسم زیرا

that's a very memorable moment Sunday the 30th of July mr. Duncan was actually

این یک لحظه بسیار خاطره انگیز یکشنبه 30 جولای آقای. دانکن در

live on time oh there we go I will remember that moment forever so

واقع به موقع پخش شد، اوه ما می رویم، من آن لحظه را برای همیشه به یاد خواهم داشت، بنابراین

what's coming today well in a moment I will tell you because we have lots of

آنچه امروز در راه است را به خوبی در یک لحظه به شما خواهم گفت، زیرا ما امروز چیزهای زیادی

things to come today we have so many things and at 3 o'clock today we have a

برای آمدن داریم، ما چیزهای زیادی داریم و امروز ساعت 3 صبح یک

special guest in the studio Oh My giddy aunt so we have a lot of things to come

مهمان ویژه در استودیو داشته باشید اوه عمه گیج من، بنابراین این هفته چیزهای زیادی در

this week I've been very busy I went to visit my mum during the week I went to

پیش داریم، من خیلی سرم شلوغ بود، در طول هفته ای که برای دیدن مامانم رفتم به دیدار مادرم رفتم،

see my mummy thanks to all those who asked about my mother I get a lot of

از همه کسانی که در مورد آنها سوال کردند تشکر می کنم. مادرم خیلی

people writing to me asking how my mother is my mother is okay thank you

ها به من می نویسند که حال مادرم را می پرسند مادرم حالش خوب است

very much I went to see her now when I arrived at my mum's house during the

خیلی متشکرم الان

week I went to see her and outside was her dustbin the place where she puts all

هفته ای که برای دیدنش به خانه مادرم رسیدم به دیدنش رفتم و بیرون سطل زباله اش بود. جایی که

of her rubbish and inside there was a piece of wood inside the dustbin now the

او همه زباله های خود را در آن می گذارد و داخل آن یک تکه چوب داخل سطل زباله بود، حالا

reason why the bin was outside her house was because it was being collected to be

دلیل اینکه سطل بیرون از خانه او بود جمع آوری شده بود تا تخلیه شود،

emptied but can you believe it the people who take the rubbish away they

اما آیا باورتان می شود افرادی که زباله ها را می برند؟ آنها

refused to take it they refused because there was a piece of wood inside the bin

از بردن آن امتناع کردند در داخل سطل زباله

so they rejected it and can you believe it they also took a photograph of the

آن را رد کردند و باورتان می شود که از داخل سطل نیز عکس گرفتند،

inside of the bin I'm not joking this really did happen so

شوخی نمی کنم این واقعا اتفاق افتاده است،

a question that I would like to ask today do you think it is fair to enforce

بنابراین سوالی که می خواهم امروز بپرسم به نظر شما منصفانه است؟

recycling now I can see why they did it because they don't want the piece of

اکنون بازیافت را اجرا کنید من می توانم ببینم چرا آنها این کار را انجام دادند زیرا آنها نمی خواهند تکه

wood inside the bin they want it to go to a place where it can be recycled but

چوب داخل سطل زباله به جایی برود که بتوان آن را بازیافت کرد، اما

do you think it's fair to to enforce to force people to bully

آیا فکر می کنید این عادلانه است که مردم را مجبور به زورگویی کنیم.

them into recycling their old junk what do you think so that's what happened

آنها به بازیافت آشغال های قدیمی خود می پردازند ، فکر می کنید این اتفاقی افتاد که این هفته رخ داد.

this week I arrived at my mum's house and the bin was still full and inside

من به خانه مادرم رسیدم و سطل هنوز پر بود و

there was a piece of wood so the dust men the refuse collectors refused to

داخل آن یک تکه چوب وجود داشت، بنابراین مردان گرد و غبار جمع کننده

take the rubbish away because there was a piece of wood inside the bin so what

زباله از بردن زباله ها خودداری کردند، زیرا یک تکه چوب در داخل سطل زباله وجود داشت، پس چه

do you think should we enforce recycling should we make people recycle even if it

فکر می‌کنید باید بازیافت را اجرا کنیم، آیا باید مردم را مجبور به بازیافت کنیم، حتی اگر این

means refusing to empty their bins so what do you think about that so that was

به معنای امتناع از خالی کردن سطل‌هایشان باشد، پس نظر شما در مورد آن چیست، پس این همان

what greeted me the other day when I arrived at my mother's house also this

چیزی بود که روز گذشته به من سلام کرد. من هم این

week I had to have my chimney swept the chimney at the top of my house had to be

هفته به خانه مادرم رسیدم باید دودکش را جارو می‌کردم، دودکش بالای خانه‌ام باید

cleaned now this is something that we used to see a hundred years ago or even

تمیز می‌شد، این چیزی است که صد سال پیش می‌دیدیم یا حتی

two hundred years ago people would come in clean your chimney and about 150

دویست سال پیش، مردم می‌آمدند دودکش شما را تمیز می‌کردند و حدود 150

maybe 200 years ago they used to send children up into the chimney to clean

تا 200 سال پیش. پیش از این بچه ها را به

the chimneys can you believe it could you imagine if that happened now if we

داخل دودکش می

sent children up into the chimney to clean them so that I had that done this

فرستادند تا دودکش ها را تمیز کنند.

week it sounds like something that you don't do anymore it sounds like a

دیگر این کار را نکن به نظر می رسد

profession that doesn't exist but it still does exist there are still people

حرفه ای وجود ندارد اما هنوز وجود دارد هنوز افرادی هستند

who clean your chimney but it sounds very old-fashioned doesn't it it sounds

که دودکش شما را تمیز می کنند اما بسیار قدیمی به نظر می رسد، آیا به

like something that people don't have anymore

نظر چیزی است که مردم دیگر ندارند

or they don't have done but people here in the UK still have their chimneys

یا این کار را نکرده‌اند اما مردم اینجا در بریتانیا هنوز دودکش‌هایشان

swept another profession that sounds out of date is cobbler do you know what a

را جارو می‌کنند حرفه دیگری که به نظر قدیمی می‌رسد پینه‌دوزی است آیا می‌دانید

cobbler is a cobbler is a person who repairs shoes now you would think that

پینه‌دوست چیست پینه‌دوست کسی است که الان کفش‌ها را تعمیر می‌کند، فکر می‌کنید که

nowadays there aren't cobblers but there are

امروزه کفش‌ها وجود ندارد. پینه دوز نیست اما هفتم قبل از

there are still cobblers in existence and they fix or they mend your shoes so

اینکه هنوز پینه دوزها وجود دارند و کفش های شما را درست می کنند یا آنها را تعمیر می کنند، بنابراین

in your shoes become worn they will mend them and they are called cobblers

در کفش های شما کهنه می شوند آنها را ترمیم می کنند و به آنها پینه دوز می گویند

cobblers is also a very rude word but I won't tell you why and I won't tell you

پینه دوز نیز کلمه بسیار رکیکی است، اما به شما نمی گویم چرا و خواهم گفت. به شما بگویم که

what it means not today anyway also the ongoing saga concerning my new

چه معنایی دارد نه امروز، به هر حال حماسه جاری در مورد همسایه جدیدم،

neighbor now the person who lives next door to me

حالا فردی که همسایه من است

they recently sold their house so now the house has been sold but I'm now

، اخیراً خانه خود را فروخته است، بنابراین اکنون خانه فروخته شده است، اما من اکنون

waiting for the new neighbor to arrive but it hasn't happened yet so still

منتظر هستم تا همسایه جدید بیاید. اما هنوز این اتفاق نیفتاده است، بنابراین

there is no new neighbor living next door to me still nothing but as soon as

هنوز همسایه جدیدی در همسایگی من زندگی نمی کند، هنوز چیزی نیست، اما به محض

I find out I will let you know ok ok so what is coming today we have lots of

اینکه متوجه شدم به شما اطلاع خواهم داد بسیار خوب، پس امروز چه چیزی در راه است، ما چیزهای زیادی

things we have the live chat we have some excerpts from my full English

داریم که چت زنده داریم ما چند گزیده از

lessons don't forget I have lots and lots of lessons on my youtube channel

درس های کامل انگلیسی من داریم، فراموش نکنید که من درس های زیادی در کانال یوتیوب خود دارم

and all of my lesson playlists are under this video so all of my lessons

و همه لیست های پخش دروس من در زیر این ویدیو قرار دارند، بنابراین تمام درس های من

everything that I've made during the past 10 years yes 10 years I've been on

همه چیزهایی است که در طول 10 سال گذشته ساخته ام. بله 10 سال است که من

YouTube for over 10 years I am one of the original youtubers did you know that

بیش از 10 سال است که در یوتیوب هستم یکی از آنها هستم یوتیوب‌های اصلی آیا این را می‌دانستید

and Here I am still doing it in fact in October it will be my 11th

و در اینجا من هنوز این کار را انجام می‌دهم، در واقع در ماه اکتبر یازدهمین

year on YouTube so now I've been making my videos for nearly 11 years on YouTube

سال حضور من در YouTube خواهد بود، بنابراین اکنون نزدیک به 11 سال است که ویدیوهایم را در YouTube می‌سازم،

can you believe it and I'm still here doing it so if you want to watch any of

باورتان می‌شود و هنوز هم هستم. در اینجا این کار را انجام می‌دهید، بنابراین اگر می‌خواهید هر یک از

my lessons you can find all of the playlists under this video and of course

درس‌های من را تماشا کنید، می‌توانید تمام لیست‌های پخش زیر این ویدیو را پیدا کنید و البته

I also have a YouTube channel the YouTube channel is on your screen

من یک کانال YouTube نیز دارم که کانال YouTube روی صفحه شماست،

now a lot of people ask why do you call it Duncan in China now the reason why I

اکنون بسیاری از مردم می‌پرسند چرا آن را صدا می‌زنید. دانکن در چین اکنون دلیل اینکه من

call it Duncan in China is because I created this channel whilst living in

آن را دانکن در چین می نامم این است که این کانال را در زمانی که در چین زندگی می کردم ایجاد کردم،

China so that's the reason why Oh yesterday yes today

بنابراین به همین دلیل است که اوه دیروز بله امروز

mr. Steve and me we did something lovely yesterday do you want to see what we did

آقای. من و استیو دیروز یک کار دوست داشتنی انجام دادیم آیا می خواهید ببینید دیروز چه کردیم،

yesterday we went for a lovely walk into town yesterday and during the walk we

دیروز برای یک پیاده روی دوست داشتنی به شهر رفتیم و در حین پیاده روی

came across the Bulls that live in the back of my house and here they are

با گاوهایی روبرو شدیم که در پشت خانه من زندگی می کنند و اینجا آنها بسیار کنجکاو به نظر می رسند.

looking very inquisitive they look very curious they are wondering what is going

آنها بسیار کنجکاو به نظر می رسند آنها در تعجب هستند که چه خبر

on oh look one of them is coming towards me now isn't that lovely yes a very

است اوه ببین یکی از آنها دارد به سمت من

curious bull so these are the Bulls that live at the back of my house and in a

moment mr. Steve is going to start feeding them they look very curious oh

می آید. استیو قرار است شروع به غذا دادن به آنها کند، آنها بسیار کنجکاو به نظر می رسند، اوه

there's my favorite that's my favorite bull they're the one with the brown

، گاو مورد علاقه من، گاو مورد علاقه من است، آنها همان گاو نر قهوه ای

patches on its eyes I think it's such a such a cute bull now they are all coming

روی چشمانش هستند

down and there is mr. Steve feeding them giving them some leaves from the trees

. . استیو به آنها غذا می دهد و چند برگ از درختان به آنها می دهد

oh isn't that lovely I love cows and bulls so much they are so lovely there

آه این دوست داشتنی نیست من گاوها و گاو نر را خیلی دوست دارم آنها آنقدر دوست داشتنی هستند.

is something strangely mystical about cows and bulls I think there's something

about their eyes that always makes me feel a little sympathetic I always feel

دلسوز من همیشه

a little bit sorry for cows I don't know why because they always look so sad

برای گاوها کمی متاسفم، نمی دانم چرا چون آنها همیشه غمگین به نظر می رسند

there is something about their eyes I was talking to Steve last night about

، چیزی در مورد چشمانشان وجود دارد.

this and I said I always think that when I look at a cow it looks as if they want

به نظر می رسد که آنها می خواهند

to say something to me but they can't I don't know why there's something very

به من چیزی بگویند اما نمی توانند من نمی دانم چرا چیز بسیار

strange about animals certain animals when you look at them it seems as if

عجیبی در مورد حیوانات خاص وجود دارد وقتی به آنها نگاه می کنید به نظر می رسد که

they want to say something to you or is it just me

آنها می خواهند چیزی به شما بگویند یا فقط من

is that just my imagination aren't they lovely and there is mr. Steve he seems

این است که فقط تصورات من آنها دوست داشتنی نیستند و آقای وجود دارد. به نظر می‌رسد استیو

to be enjoying himself they're feeding the bulls so that's what we were doing

از خودش لذت می‌برد که دارند به گاوها غذا می‌دهند، بنابراین این همان کاری است که ما

yesterday we went for a walk into town and then on the way back we met the

دیروز انجام می‌دادیم، به شهر قدم زدیم و سپس در راه بازگشت با

Bulls that live at the back of our house aren't they lovely ah hello mr. bull

گاوهایی که در پشت خانه ما زندگی می‌کنند ملاقات کردیم، آیا آنها دوست‌داشتنی نیستند. آه سلام آقای گاو نر

there is mr. Steve once again I love their tongues cows have very long

وجود دارد آقای. استیو یک بار دیگر من عاشق زبان آنها هستم، گاوها زبان بسیار درازی

tongues and they are very rough to the touch Oh aren't they lovely so that's

دارند و در لمس بسیار خشن هستند، اوه، آیا آنها دوست داشتنی نیستند، پس این همان

what we were doing yesterday we were feeding the cows or should I say bulls

کاری بود که ما دیروز انجام می دادیم، ما به گاوها غذا می دادیم یا باید بگویم گاو نر

because they are not lady cows they're actually bulls so that's what they are

چون آنها گاوهای خانم نیستند. " در واقع گاو نر هستند، بنابراین آنها همان چیزی هستند

I've got a fly in here as well today a very annoying fly in my studio it keeps

که من امروز یک مگس در اینجا دارم همچنین یک مگس بسیار آزاردهنده در استودیوی من همچنان

landing on me so I have a feeling that fly is going to be very annoying today I

روی من فرود می آید، بنابراین من احساس می کنم که امروز مگس بسیار آزاردهنده خواهد بود،

have a fly in the studio I can't stand flies

من یک مگس دارم. در استودیو من نمی توانم مگس ها را تحمل

I nearly got it so live chat is up in running some people do complain they

کنم تقریباً آن را دریافت کردم، بنابراین چت زنده در حال اجرا است برخی از افراد

complain because they say mr. Duncan why do you keep saying hello to people why

شکایت دارند زیرا می گویند آقای. دانکن چرا مدام به مردم

do you keep saying hello to people all the time well it's because I want to

سلام می‌کنی چرا همیشه به مردم سلام می‌کنی ، خوب به

that's the reason why I want to Julie G is here so our first hello today goes to

این دلیل است که من می‌خواهم به همین دلیل است که جولی جی اینجاست، بنابراین اولین سلام امروز ما به

Julie hi Julie thanks for joining me on this Sunday afternoon here in the UK it

جولی می‌رسد سلام جولی از پیوستن شما متشکرم من امروز یکشنبه بعدازظهر اینجا در انگلستان

is now coming up to 20 past 2:00 in the afternoon on a Sunday lots of things

، اکنون تا ساعت 20:00 بعد از ظهر یکشنبه است، بسیاری از

coming up today lots of questions as well questions that I would like to ask

چیزها امروز در راه است، سؤالات زیادی و همچنین سؤالاتی که می خواهم

there first of all what is the most boring sport now over the past few days

اول از همه در آنجا بپرسم که چیست؟ خسته کننده ترین ورزش در حال حاضر در چند روز گذشته

here in the UK people have been talking about sport cricket of course was taking

اینجا در بریتانیا مردم در مورد کریکت ورزشی صحبت می کردند البته در حال

place I think there was there was actually a cricket match taking place

انجام بود. فکر می کنم واقعاً دیروز یک مسابقه کریکت برگزار شد

yesterday and also recently we had some golf tournaments and next week here in

و همچنین اخیراً مسابقات گلف داشتیم و هفته آینده اینجا

the UK the football season starts so next week we have the football season

در بریتانیا فصل فوتبال شروع می‌شود، بنابراین هفته آینده ما فصل فوتبال را شروع می‌کنیم،

beginning but not everyone likes sport and between you and me some sports are

اما همه ورزش را دوست ندارند و بین من و شما برخی ورزش‌ها

actually quite boring some sports are not very interesting so what do you

واقعاً خسته‌کننده هستند، برخی ورزش‌ها خیلی جالب نیستند، بنابراین به نظر شما خسته‌کننده‌ترین ورزش چیست؟

think the most boring sport is I have my own idea I will tell you what it is

یا اینکه من ایده خودم را دارم بعداً به شما خواهم گفت که چه چیزی است،

later but what do you think the most boring sport is not the most exciting

اما به نظر شما کسل کننده ترین ورزش، هیجان انگیزترین ورزش نیست

because there are lots of exciting sports that you can take part in and

زیرا ورزش های هیجان انگیز زیادی وجود دارد که می توانید در آنها شرکت کنید و

watch but what do you think is the most boring sport and between you and me some

تماشا کنید، اما فکر می کنید ورزش چیست؟ خسته کننده ترین ورزش است و بین من و شما برخی

of them are very very boring indeed also here's an interesting question

از آنها واقعاً بسیار کسل کننده هستند همچنین در اینجا یک سوال جالب وجود دارد

have you ever injured yourself have you ever caused yourself

که آیا تا به حال خود را مجروح کرده اید آیا تا به

injury so to injure yourself is to damaged part of your body if you damaged

حال به خود آسیب رسانده اید بنابراین اگر به بخشی از بدن خود آسیب وارد کرده اید آسیب رساندن به خود باعث آسیب به قسمتی از بدن شما می شود.

part of your body we call it an injury so injury is the noun that names the

بدن ما آن را جراحت می نامیم پس جراحت اسمی است که نام

thing that has been damaged so injury you have an injury you have injured

چیزی است که آسیب دیده است بنابراین جراحت شما آسیب دیده است شما زخمی شده اید شما

yourself some people injure themselves by accident some people injure

خود را مجروح کرده اید برخی از افراد تصادفی خود را مجروح می کنند برخی افراد عمداً

themselves on purpose have you ever injured yourself and

خود را مجروح می کنند آیا تا به حال خود را مجروح کرده اید

what's the worst injury you have ever suffered so something that has happened

و بدترین آن چیست؟ جراحتی که تا به حال متحمل شده اید، به طوری که اتفاقی

to your body that has harmed it maybe you have cut yourself by accident maybe

برای بدن شما افتاده است که به آن آسیب رسانده است، شاید به طور تصادفی خود را بریده اید،

you have bumped your head or maybe you've broken a bone

شاید به سر خود ضربه زده اید یا شاید استخوانی را شکسته

have you ever injured yourself and what was the injury what was the worst injury

اید، آیا تا به حال زخمی شده اید. خودت و چه آسیبی بود

you have ever suffered I'm going to tell you my worst injury now the worst thing

بدترین مصدومیتی که تا به حال دیده ای چه بوده است من می خواهم بدترین مصدومیتم را به شما بگویم حالا

that's ever happened to me in the form of an injury when I was a child I was

بدترین اتفاقی که برای من رخ داده است به شکل یک آسیب دیدگی در کودکی که در

playing in my back garden and I trod on a nail a piece of wood had a nail

حال بازی در من بودم. باغچه پشتی و من پا گذاشتم روی میخ یک تکه چوب یک

sticking out and I trod on the nail I actually trod on it I stepped on a nail

میخ بیرون زده بود و من روی میخ پا گذاشتم در واقع پا گذاشتم روی میخ پا گذاشتم

and the nail went into my foot it was very very painful I was screaming like a

و میخ وارد پایم شد خیلی دردناک بود مثل جیغ می زدم

baby it was it was most unpleasant so the worst injury I've ever had is

عزیزم این ناخوشایندترین بود، بنابراین بدترین آسیبی که تا به حال داشتم،

stepping on a nail I once I once stepped on a nail and the nail went into my foot

پا گذاشتن روی ناخن است، یک بار یک بار روی ناخنی پا گذاشتم و ناخن به پایم رفت،

so what is the worst injury that you have ever had what is it what's the

پس بدترین آسیبی که تا به حال داشته اید چیست؟

worst injury you have ever suffered we have a mystery guest coming

بدترین آسیبی که تا به حال دیده اید چیست، ما امروز یک مهمان مرموز

in today we have someone coming in today but who is it I will be asking them the

داریم، امروز یک نفر داریم وارد می شود، اما این کیست که من همین سوال را از آنها خواهم پرسید،

same question so later on at 3 o'clock we have a special guest coming in and I

بنابراین بعداً در ساعت 3 بعد از ظهر یک مهمان ویژه داریم که می آید و من

will be asking them the same question what is the worst injury the worst

همین سوال را از آنها خواهم پرسید که بدترین مصدومیت بدترین

injury they've ever had in their life Patricia is here hello Patricia Patricia

مصدومیتی که تا به حال داشته اند چیست در زندگی آنها پاتریشیا اینجاست سلام پاتریشیا پاتریشیا

is watching in France a big Bonjour to you welcome along DeRusha Chima says I

در فرانسه در حال تماشای یک Bonjour بزرگ برای شما خوش آمدید همراه DeRusha Chima می گوید

am Chema or Kaymer from Algeria how are you doing sir I'm doing okay I've had a

من Chema یا Kaymer از الجزایر هستم حال شما چطور است آقا من حالم

pretty good week I went to see my mother during the week she's still keeping very

خوب است هفته خیلی خوبی داشتم رفتم برای دیدن مادرم در طول هفته او هنوز خیلی

well thank you very much for asking my tongue my tongue says hello mr. Duncan

خوب است. خیلی ممنون که از زبانم پرسیدی. دانکن

how are you I'm okay not too bad I can't complain to be honest Maria is here

چطوری من خوبم نه خیلی بد نمی توانم شکایت کنم صادقانه بگویم ماریا اینجاست

Maria I'm saying hello to Maria Pierre is here hello from France Oh lots of

ماریا من به ماریا پی یر سلام می کنم سلام از فرانسه اوه بسیاری از

people watching in France today very interesting hello from France Irene says

مردم امروز در فرانسه تماشا می کنند سلام بسیار جالب از فرانسه ایرنه می‌گوید

I am a classical musician at our last concert we played a work by Edward Elgar

من یک نوازنده کلاسیک هستم در آخرین کنسرتمان کاری از ادوارد الگار را نواختیم،

a wonderful piece of work oh I see well of course edward elgar

یک قطعه کار فوق‌العاده اوه، خوب می‌بینم که البته ادوارد الگار

composed lots of beautiful music and of course he lived not very far away from

آهنگ‌های بسیار زیبایی ساخته و البته نه چندان دور

from where I live in the sort of Midlands area Pierre thank you very much

از جایی که من در آن زندگی می‌کنم زندگی می‌کند. نوع منطقه میدلندز پیر بسیار متشکرم

Pierre and Irene is here today Nicole is here hello Nicole nice to see you again

پیر و ایرن امروز اینجا هستند نیکول اینجاست سلام نیکول خوشحالم که دوباره می

Olga is watching in Moscow lovely to see you how old will you be on your next

بینمت اولگا در مسکو تماشا می کند دوست دارم ببینم در روز تولد بعدی چند ساله می

birthday Oh a lot of people are very interested in my age I don't know why

شوی اوه بسیاری از مردم هستند خیلی به سنم علاقه دارم، نمی دانم چرا

Khaled Fidel says hello mr. Duncan greetings from Egypt it looks as if you

خالد فیدل سلام می کند. درودهای دانکن از مصر به نظر می

have had a good shave your beard seems as if it was shaved well I'm not too

رسد که ریش شما خوب تراشیده شده است. من خیلی

sure it doesn't feel very good today I don't feel as if I've had a good shave I

مطمئن نیستم که امروز خیلی احساس خوبی ندارد. اصلاح نمی دونم

don't know what it is some days you have very good shaves and it feels very close

چیه بعضی روزا شما ریش های خیلی خوبی داری و خیلی نزدیک

and smooth but other days it feels as if you haven't shaved it all I don't know

و نرم به نظر می رسه اما روزای دیگه انگار همه رو نتراشیدی نمی دونم

why that is it's very strange Jamelia is here Thank You Jamelia for

چرا این خیلی عجیبه جملیا در اینجا متشکرم جمیلیا که

joining me today we are talking also today about something we all do from

به من ملحق شدید، امروز نیز در مورد کاری صحبت می کنیم که همه ما هر از

time to time sometimes we do it for good reasons and sometimes we do it for

گاهی انجام می دهیم، گاهی اوقات به دلایل خوب انجام می دهیم و گاهی اوقات به دلایل خودخواهانه این کار را انجام می دهیم.

selfish reasons lies today we are talking about lies later on we will take

a look at a lesson all about lies do you ever tell lies do you have a tell lies

به یک درس همه چیز درباره دروغ نگاه کنید آیا تا به حال دروغ می گویید آیا دروغ می

do you think it's a good idea to tell lies do you think that sometimes it is a

گویید آیا فکر می کنید دروغ گفتن ایده خوبی است آیا فکر می کنید گاهی اوقات

good thing to tell lies so do you ever tell lies and has ever anyone ever told

دروغ گفتن چیز خوبی است پس آیا تا به حال دروغ می گویید و تاکنون کسی تا به حال به

you a lie has anyone ever told you a lie so that's something we'll be looking at

شما دروغ گفته است آیا کسی تا به حال به شما دروغ گفته است، بنابراین این چیزی است که

later we will be taking a look at a lesson all about lying right now we are

ما بعداً به آن خواهیم پرداخت. نگاهی به یک درس همه چیز درباره دروغ گفتن در حال حاضر ما می

going to take a look at one of my full English lessons and this is an excerpt

خواهیم به یکی از درس های کامل انگلیسی من نگاهی بیندازیم و این گزیده ای

from one of my full English lessons this is taken from full English number five

از یکی از درس های کامل انگلیسی من است که از شماره پنج انگلیسی کامل گرفته شده است

hi everybody and welcome to mr. Duncan's full English number five I thought I

سلام به همه و خوش آمدید به آقای . شماره پنج انگلیسی کامل دانکن فکر می‌کردم

would start off today's edition with a selfie just in case you're watching this

نسخه امروز را با یک سلفی شروع کنم، فقط در صورتی که

in 2050 and you don't know what to sell for years I'm not going to tell you and

در سال 2050 این را تماشا می‌کنید و سال‌ها نمی‌دانید چه چیزی را بفروشید، من به شما نمی‌گویم و

you won't be able to ask me in person because I'm dead oh there you are

نخواهید گفت. بتوانید شخصاً از من بپرسید زیرا من مرده ام اوه سلام شما به

hi everybody this is mr. Jenkins full English number five my name is mr.

همه این آقای است. جنکینز کامل انگلیسی شماره پنج نام من آقای است.

Duncan and I'm ever so pleased to meet you we are all here again to take a peek

دانکن و من از دیدار شما بسیار خوشحالیم، ما دوباره اینجا هستیم تا نگاهی

into that wonderful world of English so let us all join hands and say the magic

به دنیای شگفت انگیز انگلیسی بیندازیم، پس بیایید همه دست به دست هم دهیم و کلمات جادویی را

words for goodness sake mr. Duncan we haven't got all day get on with it

به خاطر خدا بگوییم. دانکن ما تمام روز را با آن ادامه نداده ایم

can you see what sort of weather we're having here today well there is poor

می توانید ببینید امروز اینجا چه آب و هوایی داریم خوب دید ضعیفی

visibility for a start it isn't a clear day by any means it is a foggy day here

برای شروع وجود دارد، به هیچ وجه روز روشن نیست، اینجا یک روز مه آلود

in England we can use foggy as an idiom to describe the inability to remember

است انگلستان می توانیم از foggy به عنوان اصطلاحی برای توصیف ناتوانی در به خاطر سپردن

something we can say I haven't the foggiest idea which means you do not

چیزی استفاده کنیم که می توانیم بگوییم من مه آلودترین ایده را ندارم، به این معنی که شما به یاد نمی

remember or you cannot recall a certain event or a piece of information today is

آورید یا نمی توانید رویداد خاصی را به خاطر بیاورید یا بخشی از اطلاعات امروز

fog has been caused by warm and the cold air colliding with each other this fog

مه ناشی از آن است. هوای گرم و سردی که با یکدیگر برخورد می کنند، این

is made up of tiny particles of moisture you often see fog forming in the early

مه از ذرات ریز رطوبت تشکیل شده است که اغلب می بینید که مه در اوایل

morning or evening or as the temperature changes the subject of weather is a

صبح یا عصر شکل می گیرد یا با تغییر دما، موضوع آب و هوا بسیار

fascinating one and for the typical English person such as myself it is a

جذاب است و برای یک فرد معمولی انگلیسی مانند همانطور که خود من این

subject that is often discussed in general day-to-day conversation the two

موضوعی است که اغلب در مکالمات روزمره مورد بحث قرار می گیرد ، دو

words shown here may look similar but they are in fact very different the

کلمه نشان داده شده در اینجا ممکن است شبیه به هم به نظر برسند اما در واقع بسیار متفاوت

words perspective and prospective are often confused that is to say one is

هستند.

used instead of the other first of all the word perspective defines the way in

دیگری اول o اگر همه کلمه پرسپکتیو

which things are seen how an object appears depending on its size shape and

نحوه دیده شدن اشیاء را تعریف می کند که چگونه یک شیء ظاهر می شود بسته به اندازه شکل و

relative distance from other things around it in drawing and

فاصله نسبی از چیزهای اطراف آن در طراحی و

painting perspective is used to give the illusion of depth and distance we can

نقاشی از پرسپکتیو برای ایجاد توهم عمق و فاصله استفاده می شود ما همچنین می توانیم

also use this word to express a person's view of the world as their point of view

از این استفاده کنیم. کلمه برای بیان دیدگاه یک فرد از جهان به عنوان دیدگاه آنها

a person's perspective of the world the views and opinions held by us all come

دیدگاه یک فرد از جهان دیدگاه ها و نظرات ما همه

from our own perspective then there is the word prospective which means

از دیدگاه خود ما سرچشمه می گیرد، سپس کلمه آینده نگر وجود دارد که به معنای

something that is expected or is expecting to be done in the future

چیزی است که انتظار می رود یا انتظار می رود. در آینده انجام شود،

something that is likely to happen at a later date is prospective I have a

کاری که احتمالاً در آینده اتفاق می افتد ، آینده نگر است. من یک

prospective client coming to my office tomorrow so now there is no need to get

مشتری بالقوه دارم که فردا به دفتر من می آید، بنابراین اکنون دیگر نیازی به

these words confused ever again I have given you a clearer perspective of what

اشتباه گرفتن این کلمات نیست، من دیدگاه واضح تری

the differences are I have done this for you now and for all the prospective

از تفاوت ها به شما ارائه کردم. آیا من اکنون این کار را برای شما انجام داده ام و برای همه

online students who will join me in the future can you see what I have here this

دانشجویان آنلاین آینده که در آینده به من خواهند پیوست، آیا می توانید آنچه را که من در اینجا دارم ببینید

is a saucepan full of boiling water the hot water is producing steam steam is

این یک قابلمه پر از آب جوش است . بخار در حال تولید بخار است

produced when water vaporizes normally water vapor cannot be seen but it is

زمانی که آب تبخیر می شود بخار آب تولید می شود که به طور معمول بخار آب دیده نمی شود، اما می

possible to show it when extreme temperatures are used for example when

توان آن را در زمانی که دماهای شدید استفاده می شود نشان داد، به عنوان مثال زمانی که

hot vapor meets cool air this is one of the ways in which clouds are formed the

بخار داغ با هوای خنک برخورد می کند، این یکی از راه هایی است که در آن ابرها تشکیل می

process is called evaporation the word steam can be used in other ways for

شوند. به نام تبخیر کلمه بخار را می توان به روش های دیگری نیز به کار برد، به

example a person can let off steam this expression means that a person will

عنوان مثال شخصی می تواند بخار را رها

release their tension and pent up energy by doing

the action is normally a physical one such as going for a run having a dance

کند. رقصیدن

or in extreme cases screaming out loud it would be fair to say that we all need

یا در موارد شدید فریاد زدن با صدای بلند ، منصفانه است که بگوییم همه ما باید

to let off steam at some point it's time to take a look

در نقطه‌ای از خود خلاص شویم، وقت آن است که نگاهی

at another part of English grammar continuing the theme of punctuation that

به بخش دیگری از دستور زبان انگلیسی بیندازیم و موضوع نشانه‌گذاری را که

we started in the last full English today we will take a look at the dreaded

در آخرین انگلیسی کامل شروع کردیم، ادامه دهیم. امروز ما نگاهی به آپستروف وحشتناک خواهیم

apostrophe this particular punctuation mark is a controversial one as its use

انداخت این علامت نقطه گذاری خاص یک مورد بحث برانگیز است زیرا استفاده از آن

has been widely disputed over the years even now there seems to be some

در طول سال ها به طور گسترده مورد مناقشه قرار گرفته است حتی اکنون به نظر می رسد

confusion over how it should be used in general English the apostrophe serves

در مورد نحوه استفاده از آن سردرگمی وجود دارد. باید در انگلیسی عمومی استفاده شود، آپاستروف

two purposes to show the possessive quality of something and to show that a

دو هدف را برای نشان دادن کیفیت مالکیت یک چیزی و برای نشان دادن اینکه یک

word has been shortened or a sentence has been made shorter in the possessive

کلمه کوتاه شده است یا یک جمله به

sense the apostrophe shows that one thing belongs to another for example

معنای

Duncan's pen Jill's pencil st. Paul's Cathedral the apostrophe can come at the

تصرفی کوتاهتر شده است. قلم جیل مداد خیابان. کلیسای جامع پل آپوستروف می تواند در انتهای کلمه ملکی بیاید، به

end of the possessive word for example the teacher's college is over there a

عنوان مثال دانشکده معلم آنجاست،

commonly confused use of the apostrophe comes with the word it's the apostrophe

استفاده اشتباه گرفته شده از آپاستروف با کلمه is the آپاستروف می آید

here shows the contraction of it is it's my birthday today when the apostrophe is

در اینجا نشان می دهد که انقباض آن است امروز تولد من است وقتی آپاستروف است.

not used then the possessive tense is being expressed a mouse has no fur on

استفاده نمی شود پس از زمان مالکیت بیان می شود موش بدون خز در

its tail another common mistake made with the apostrophe is to use it to show

دم خود یکی دیگر از اشتباهات رایج با آپستروف این است که از آن برای نشان

the plural of ordinary words this is incorrect once again

دادن جمع کلمات معمولی استفاده می کنیم این یک بار دیگر نادرست

' is only used when you wish to show a possessive clause or the contraction of

است. بند مالکیت یا انقباض

a word or sentence so there we go a full English lesson guess what I was doing

یک کلمه یا جمله، بنابراین ما به یک درس کامل انگلیسی می رویم. حدس می زنم چه کاری را به خوبی انجام می دادم

well that was playing I was chasing the fly around the studio trying to catch it

که داشتم بازی می کردم، داشتم مگس را در اطراف استودیو تعقیب می کردم و سعی می کردم آن را

I've managed to get it out of the studio now so fortunately the fly has gone

بگیرم، موفق شدم آن را از استودیو بیرون بیاورم اکنون خوشبختانه

another full english clip coming later on we are now live on YouTube lots of

یک کلیپ انگلیسی کامل دیگر پخش شد، ما اکنون در یوتیوب به صورت زنده در یوتیوب

things to come your way today we have lots of questions as well including what

هستیم که چیزهای زیادی در راه است امروز ما سوالات زیادی داریم، از جمله

is the most boring sport have you ever injured yourself what is

اینکه خسته کننده ترین ورزش چیست؟ تا به حال خودت را مجروح کرده ای

the worst injury you have ever suffered in your life what is the worst injury

که بدترین آسیبی که تا به حال در زندگی ات دیده ای کدام بوده است، بدترین آسیبی

that you've ever had and as I just mentioned what is the most boring sport

که تا به حال داشته ای چیست و همانطور که من فقط گفتم کسل کننده ترین ورزش چیست،

I'm getting lots of people sending me their messages and thank you very much

بسیاری از مردم پیام های خود را برای من ارسال می کنند و یک بار دیگر از شما بسیار متشکرم

once again also coming up later on at 3 o'clock we have look waiting in the

همچنین ساعت 3 بعداً می آییم، ما در حال حاضر در

corner well at the moment there is no one there but at 3 o'clock today we have

گوشه ای منتظر هستیم و در حال حاضر کسی آنجا نیست اما در ساعت 3 امروز

a special guest going into the studio he isn't there yet but he will be right

یک مهمان ویژه داریم که به استودیو می رود. هنوز آنجا نیست، اما او

here at 3 o'clock in just around about 25 minutes who is it who will it be can

دقیقاً در حدود 25 دقیقه دیگر ساعت 3 اینجا خواهد بود که چه کسی خواهد

you guess can you guess who the mystery guest will

be I was talking about old-fashioned jobs earlier apparently there are many

بود؟ خیلی ها هستند

yes some people do still have cobblers in their countries so we have them here

بله بعضی ها هنوز در کشورشان پینه دوز دارند، بنابراین ما آنها را اینجا داریم

people who repair shoes do you know what a milliner is a milliner do you know

افرادی که کفش ها را تعمیر می کنند آیا می دانید آسیاب چیست آیا می دانید

what a milliner is do you know what they do if you think

آسیاب چیست آیا می دانید آنها چه می کنند اگر فکر

you know what a milliner does it's just one I've just thought of in my head it's

می کنید می دانید چه کار می کنند؟ یک میلینر انجام می‌دهد، فقط یکی از آن‌هایی است که من در ذهنم به آن فکر کرده‌ام، آن

just popped in my head do you know what a milliner does and

j است به ذهنم رسید آیا می دانید که یک میلینر چه کار می کند و

also a Cooper do you know what a Cooper does a Cooper it's a type of job I don't

همچنین یک کوپر آیا می دانید یک کوپر چه کاری انجام می دهد یک کوپر این یک نوع کار است که فکر نمی

think it exists anymore and of course I mentioned earlier chimney sweeping we

کنم دیگر وجود داشته باشد و البته قبلاً به دودکش کشی اشاره کردم ما

still have people who come around to our houses to clean our chimneys but of

هنوز مردم داریم کسانی که برای تمیز کردن دودکش‌ها به خانه‌های ما می‌آیند، اما

course in Victorian times they used to send children it's true they used to

البته در دوران ویکتوریا بچه‌ها را می‌فرستادند، درست است

send children up the chimneys to clean all of the set from out of the chimneys

که بچه‌ها را از دودکش‌ها بالا می‌فرستادند تا همه مجموعه را از بیرون دودکش‌ها تمیز

they used to send them up there not anymore though you'll be pleased to hear

کنند. هر چند از شنیدن

we don't do it anymore Pierre says mr. Duncan you have lovely soft skin you are

اینکه ما دیگر این کار را نمی کنیم خوشحال خواهید شد. دانکن تو پوست نرم و دوست داشتنی داری از

forever forever young mentally and physically oh thank you very much Pierre

نظر ذهنی و جسمی همیشه برای همیشه جوان هستی اوه خیلی متشکرم پیر به

for that that is very kind of you Estella says barber is another old

خاطر لطفی که با تو دارد استلا می گوید آرایشگری یکی دیگر

fashioned job yes going to the barber the barber will cut your hair and quite

از مشاغل قدیمی است، بله آرایشگر رفتن، آرایشگر موهای شما را کوتاه می کند و

often also shave you as well so barber we still have barbers here barbers tend

اغلب اوقات شما را نیز اصلاح کنید، بنابراین آرایشگر ما هنوز در اینجا آرایشگر

to be people who cut and shave men they cut their hair and shave them Oh lots of

داریم آرایشگرها افرادی هستند که مردان را کوتاه می کنند و می تراشند، موهای خود را کوتاه می کنند و آنها را اصلاح می کنند. اوه بسیاری از

people reacting to the cows earlier well in fact they're not cows there are

مردم زودتر به گاوها واکنش نشان می دهند، در واقع آنها گاو نیستند، در

actually bulls there are some bulls in the field Thank You Ari for your message

واقع گاو نر هستند. چند گاو نر در زمین هستند متشکرم آری برای پیام شما

as well the fly has now left the studio I have got rid of it it has gone tatyana

و همچنین مگس اکنون استودیو را ترک کرده است من از شر آن خلاص شده ام رفته است تاتیانا

says I think the most boring sport is chess

می گوید من فکر می کنم خسته کننده ترین ورزش شطرنج است

maybe yes chess is not very exciting to watch but I do believe that it's very

شاید بله تماشای شطرنج خیلی هیجان انگیز نیست اما من معتقدم که بازی کردن بسیار

exciting to play so if you are taking part in the game apparently it's very

هیجان انگیز است بنابراین اگر در بازی شرکت می کنید ظاهراً

exciting not for me because I don't know how to play chess I don't play chess

برای من خیلی هیجان انگیز نیست زیرا من نمی دانم چگونه شطرنج بازی کنم من خودم شطرنج بازی نمی

myself and yes I think you are right there Tatyana chess is quite boring to

کنم و بله فکر می کنم حق با شماست. در آنجا شطرنج تاتیانا qui است برای تماشا کردن خسته کننده است،

watch I think so Olga says curling seems to be the most boring sport to me

فکر می کنم پس اولگا می گوید حلقه زدن به نظر من خسته کننده ترین ورزش

curling I want to cry I want to remember what curling is is curling when you you

push a piece of stone along the surface of ice is that it is that where you you

است. جایی که

push a piece of stone along some ice and then you have to see whose stone gets

تکه سنگی را در امتداد مقداری یخ فشار می‌دهید و سپس باید ببینید سنگ چه

nearest to the center mark is that right am i right there is that what curling is

کسی به علامت مرکزی نزدیک‌تر است این است که درست است، درست است، همان جا که حلقه‌شدن است

it sounds boring isn't it so yes it might be one of the most boring sports

خسته‌کننده به نظر می‌رسد، نه بله ممکن است باشد. یکی از خسته‌کننده‌ترین

so that is the question today what is the most boring sport to watch or

ورزش‌ها، این سوال امروز مطرح می‌شود که خسته‌کننده‌ترین ورزش برای تماشا یا

participate in have you ever been to Brazil no I've never been to Brazil ever

شرکت در آن کدام است، آیا تا به حال به برزیل رفته‌اید، نه من هرگز برزیل نرفته‌ام تا به حال

tongue lamb says do you like tennis and I think the most boring sport is rugby

بره زبان می‌گوید آیا تنیس را دوست دارید و فکر می‌کنم بیشتر از همه ورزش خسته کننده راگبی است

ah Estela has made a suggestion here golf

آه استلا پیشنهادی در اینجا داده

is quite boring I think thank you Estella for that

است که گلف کاملا خسته کننده است

hi mr. Duncan how are you I'm watching you from Pakistan thank you uma Umer

. دانکن چطوری من از پاکستان تو را تماشا می‌کنم، متشکرم، عمر

Farooq is watching Shan Luna juin says businessmen enjoy playing golf yes they

فاروق در حال تماشای شان لونا جوین می‌گوید تاجرها از بازی گلف لذت می‌برند، بله

do businessmen it is a common pastime for businessmen and of course people who

، تاجران هم این کار را می‌کنند، این یک سرگرمی رایج برای تاجران و البته افرادی است که

think they are very wealthy so if you go to the golf club or if you tell your

فکر می‌کنند بسیار ثروتمند هستند، بنابراین اگر شما به باشگاه گلف بروید یا اگر به دوستانتان بگویید

friends that you play goal your friends will think you are very

که گل بازی می کنید، دوستانتان فکر می کنند که شما بسیار

sophisticated and maybe quite wealthy Chung Lam says mr. Duncan a while ago I

پیچیده و شاید کاملاً ثروتمند هستید، چونگ لام می گوید آقای. دانکن چند وقت پیش من

broke some of my bones that is another question we're asking today

تعدادی از استخوان هایم را شکستم، این سوال دیگری است که امروز

have you ever injured yourself so Tong lamina joe says yes while I was

می پرسیم آیا تا به حال خودت را مجروح کرده ای، بنابراین تانگ لامینا جو می گوید بله در حالی که من در حال

rollerblading I broke some of my bones oh dear that doesn't sound good does it

چرخیدن با رولر بودم، تعدادی از استخوان هایم را شکستم، اوه عزیزم، این خوب به نظر نمی رسد.

I hope you're feeling okay now I hope you have recovered from your broken

امیدوارم اکنون حال شما خوب باشد. امیدوارم وقتی استخوانی را در بدن خود می شکنید، از شکستگی استخوان های خود بهبود یافته باشید،

bones when you break a bone in your body we call it a fracture fracture so when

ما آن را شکستگی شکستگی می نامیم، بنابراین وقتی

you break a bone in your body wherever it is in your body we call it a fracture

استخوانی در بدن خود را در هر کجای بدن خود می شکنید، آن را یک شکستگی می نامیم. شکستگی

fracture o'Barr omar Wahab says I think the most boring sport is running I think

شکستگی اوبار عمر وهاب می گوید من فکر می کنم کسل کننده ترین ورزش دویدن است، فکر می

so a lot of people like watching athletics for example during the Olympic

کنم بسیاری از مردم دوست دارند ورزش های دو و میدانی را تماشا کنند، به عنوان مثال در طول

Games they have lots of athletic events including running so yes some people

بازی های المپیک، رویدادهای ورزشی زیادی از جمله دویدن دارند، بنابراین بله، برخی

might think that that is boring to watch mr. Duncan I don't like sports except

ممکن است فکر کنند که این کار خسته کننده است. برای تماشای آقای دانکن من ورزش را دوست ندارم به جز

figure skating and artistic gymnastics gymnastics gymnastics I think I would be

اسکیت بازی و ژیمناستیک ژیمناستیک ژیمناستیک ژیمناستیک ، فکر می کنم

very good at gymnastics because I'm very slim so I think I would be very good at

در ژیمناستیک خیلی خوب خواهم بود زیرا من بسیار باریک هستم ، بنابراین فکر می کنم در ژیمناستیک بسیار خوب خواهم بود

gymnastics sort of flipping over and maybe doing the splits I've never tried

و شاید انشعابات را انجام دهم من هرگز سعی نکردم

doing the splits well not intentionally anyway what sport do you like mr. Duncan

اسپلیت ها را به خوبی انجام دهم و نه عمداً چه ورزشی را دوست دارید آقای. دانکن

I don't really follow sport very much but the football season is starting next

من واقعا ورزش را خیلی دنبال نمی کنم، اما فصل فوتبال از هفته آینده شروع می

week we are going into another football season and of course at the moment there

شود، ما وارد یک فصل فوتبال دیگر می شویم و البته در حال حاضر

are lots of sporting events taking place we have cricket taking place Nicole says

رویدادهای ورزشی زیادی در حال انجام است، ما کریکت داریم اتفاق می افتد نیکول می گوید

I think the most boring sport is tennis mr. Duncan I have to agree with you it

من فکر می کنم بیشتر از همه. ورزش خسته کننده تنیس آقای. دانکن باید با شما موافق باشم

is one of the most boring sports to watch I don't think it's very exciting

این یکی از کسل کننده ترین ورزش ها برای تماشا است، فکر نمی کنم تماشای آن خیلی هیجان انگیز باشد،

to watch that's just my opinion so every year here in the UK we have a big tennis

این فقط نظر من است، بنابراین هر سال اینجا در بریتانیا یک تورنمنت بزرگ تنیس

tournament at Wimbledon in London but I don't tend to watch tennis I think

در ویمبلدون لندن داریم اما من تمایلی به تماشای تنیس نداشته باشید به نظر من

tennis is not very exciting to watch but as far as I'm concerned it isn't the

تماشای تنیس خیلی هیجان انگیز نیست، اما تا آنجا که من نگرانم

most boring sport there is another sport that I think is very very boring to

خسته کننده ترین ورزش نیست، ورزش دیگری وجود دارد که به نظر من تماشای آن بسیار خسته کننده است،

watch can you guess what it is Jerry Mouse says hi mr. Duncan what does

می توانید حدس بزنید چیست؟ جری موس سلام می گوید آقای. دانکن چه کار می کند

what's up mean it means hi what's up what's going on hey what's going on

چه چیزی به این معنی است که سلام چه خبر است چه خبر است هی چه خبر است

Antonio good morning everybody Thank You Antonia for joining me today

آنتونیو صبح همگی بخیر ممنون آنتونیا که امروز به من ملحق شدید

Bruno Moreno is here as well Patricia says I broke my leg in a skiing accident

برونو مورنو نیز اینجاست پاتریشیا می گوید پایم در یک تصادف اسکی شکست.

do you know what I can never understand why people ski I don't see the point of

هیچ وقت نمی توانم بفهمم که چرا مردم اسکی می کنند من دلیل آن را نمی بینم

it because it's such a dangerous sport every single year lots of people get

زیرا این یک ورزش خطرناک است هر سال افراد زیادی در

injured skiing they fall off and they break a leg or maybe an arm or maybe an

اسکی آسیب می بینند و از زمین می افتند و یک پا یا شاید یک دست یا شاید یک بازو یا یک پا می شکند.

arm and a leg or sometimes even worse they they injure their neck or or they

گاهی حتی بدتر از آن، آنها گردن خود را زخمی می کنند یا

they die so I think skiing is a very dangerous sport it's not necessarily

می میرند، بنابراین فکر می کنم اسکی ورزش بسیار خطرناکی است،

boring to watch I think it's quite exciting to watch because you don't know

تماشای آن لزوما خسته کننده نیست، من فکر می کنم تماشای آن بسیار هیجان انگیز است زیرا نمی دانید بعد از

what's gonna happen next you always expect the person doing the skiing to to

آن چه اتفاقی می افتد، همیشه منتظر آن شخص هستید. در حال اسکی کردن برای

fall over to fall over and break something Thank You Patricia for that

افتادن برای افتادن و شکستن چیزی متشکرم پاتریشیا برای اینکه

Simone is here hello I'm Simone from Italy and now I am

سیمون اینجاست سلام من سیمونه از ایتالیا هستم و اکنون

living here in the UK I'm in the UK in Buxton ah

اینجا در انگلستان زندگی می کنم من در بریتانیا در باکستون هستم.

very nice part of the world Buxton in Derbyshire I think that fly has come

بخش بسیار خوبی از جهان باکستون در دربیشیر e من فکر می کنم آن مگس

back I just saw the fly again I think it's

برگشته است من تازه مگس را دوباره دیدم فکر می

come back how annoying hello mr. Duncan I am from El Salvador

کنم بازگشت چقدر آزار دهنده است سلام آقای. دانکن من اهل السالوادور هستم از

Thank You Antoniou for saying hello to me as well we have the mystery idioms

شما متشکرم آنتونیو که به من سلام کردید ما اصطلاحات اسرارآمیز را نیز

don't worry I haven't forgot we have the mystery idioms and we are about to

داریم نگران نباشید من فراموش نکرده ام که اصطلاحات اسرارآمیز را داریم و می خواهیم آنها را

reveal them because we are now 15 minutes away from three o'clock

فاش کنیم زیرا اکنون 15 دقیقه با ما فاصله داریم. ساعت سه

here come the mystery idioms lots of people love watching the the mystery

اینجا اصطلاحات اسرارآمیز می آیند بسیاری از مردم عاشق تماشای اصطلاحات اسرارآمیز

idioms they love trying to guess what they are so here they come these are two

هستند که آنها دوست دارند تلاش کنند تا حدس بزنند آنها چیست، بنابراین اینجا آمدند این دو

expressions in English and all you have to do is guess what the mystery idioms

عبارت به زبان انگلیسی هستند و تنها کاری که باید انجام دهید این است که حدس بزنید اصطلاحات اسرارآمیز

are what are today's mystery idioms here is the first one so here is today's

چیست؟ آیا اصطلاحات اسرارآمیز امروزی اینجا اولین مورد است، بنابراین اینجا

first mystery idiom all you have to do is say what you see what do you see just

اولین اصطلاح اسرارآمیز امروزی است، تنها کاری که باید انجام دهید این است که آنچه را می بینید بگویید چه می بینید فقط آنچه را می

say what you see and here is today's second mystery it I'm being attacked by

بینید بگویید و راز دوم امروز اینجاست این است که من مورد حمله

a fly at the moment there is actually a fly attacking me I'm going to I've got

یک مگس هستم در حال حاضر واقعاً مگسی به من حمله می کند، من می روم،

my I've got my little spray bottle here I'm going to spray this fly in a moment

بطری اسپری کوچکم را اینجا دارم، می خواهم این مگس را اسپری

to try and get rid of it it's come back so there is today's first mystery idiom

کنم تا سعی کنم از شر آن خلاص شوم. بنابراین اولین اصطلاح اسرارآمیز امروزی وجود دارد

and he was the second one so they are today's mystery idioms but what are they

و او دومی بود بنابراین آنها m امروزی هستند اصطلاحات مرموز اما آنچه در

here is the first one and the second one but what are they they are both

اینجا وجود دارد اولی و دومی است اما چه هستند هر دو

well-known expressions in English but what are they I will of course reveal

عبارات شناخته شده در انگلیسی هستند اما آنها چه هستند البته

the answers later on do you ever tell lies do you ever tell fibs fib a fib is

بعداً پاسخ ها را نشان خواهم داد آیا هرگز دروغ می گویید آیا هرگز می گویید fibs fib a fib

slang word for lie to lie to fib have you ever

کلمه عامیانه برای دروغ گفتن به فیب است آیا تا

told a lie christina is here hello Christina I am new here hello to

به حال دروغ گفته اید کریستینا اینجاست سلام کریستینا من تازه وارد اینجا هستم سلام به همه سلام به

everyone what do we do well the reason why we are here is to learn English and

همه چه کار می کنیم دلیل اینکه ما اینجا هستیم یادگیری زبان انگلیسی است و

you of course can send your live messages to me we have lots of things

البته شما می توانید پیام های زنده خود را برای من بفرستید ما امروز چیزهای

going on today my name is mr. Duncan and I teach

زیادی در جریان است نام من آقای است. من و دانکن انگلیسی تدریس می

English I've been here since 2006 teaching English on YouTube it's true I

کنیم من از سال 2006 اینجا هستم و در یوتیوب به آموزش زبان انگلیسی می پردازم درست است

am one of the original youtubers hello I'm Omer from the country of the

من یکی از یوتیوبرهای اصلی هستم سلام من عمر هستم از کشور

pyramids do you know what I mean I think I do I think you are in Egypt hello from

اهرام آیا می دانید منظورم چیست فکر می کنم من فکر می کنم شما هستید در مصر سلام از

Colombia glad to be here Thank You Juan Bello thank you very much

کلمبیا خوشحالم که اینجا هستم متشکرم خوان بلو خیلی ممنون

me you says hello my name is Mayra and I'm watching in Indonesia

من شما می گویید سلام اسم من مایرا است و در اندونزی تماشا می کنم

please give your greeting to us here I love your accent very much and the way

لطفاً در اینجا به ما سلام کنید من لهجه و نحوه صحبت شما را بسیار دوست دارم

you talk is very calm and nice to hear thank you very much and a big hello to

بسیار آرام و خوشحال است که می شنوم بسیار سپاسگزارم و یک سلام بزرگ به

my row watching in Indonesia just in case you want to get in touch with me

تماشای ردیف من در اندونزی فقط در صورتی که می خواهید از طریق ایمیل با من در تماس باشید

via email or maybe you want to follow me on Facebook

یا شاید بخواهید من را در فیس بوک دنبال

here come the details

کنید اینجا بیایید جزئیات را

to badoo badoo so here we go it is a Sunday afternoon welcome thanks for

به badoo badoo بنابراین ما به اینجا می رویم، یک بعدازظهر یکشنبه است، از اینکه

joining me today it's mr. duncan live from England with

امروز به من ملحق شدید، متشکرم. دانکن زنده از انگلیس با

another live English stream I'm just waiting for the fly to come back so I

پخش زنده انگلیسی دیگر من فقط منتظر هستم تا مگس برگردد تا بتوانم

can spray it this is my new way of getting rid of flies so what I do I

آن را اسپری کنم این روش جدید من برای خلاص شدن از شر مگس ها است بنابراین کاری که من انجام می دهم

spray this at the fly and then the fly is stunned and then I can pick the fly

این را در مگس اسپری می کنم و سپس مگس است مات و مبهوت و سپس می توانم مگس

up and put it outside and then after a few moments it will fly away because I

را بردارم و بیرون بگذارم و بعد از چند لحظه پرواز می کند زیرا

don't really like killing animals I don't like killing flies or any animal

من واقعاً از کشتن حیوانات خوشم نمی آید من از کشتن مگس ها یا هر حیوانی

for that matter so I use this little spray now to to stun the fly and then I

برای این موضوع خوشم نمی آید بنابراین از این کوچک استفاده می کنم اسپری کن تا مگس را بیهوش کنم و بعد

can get rid of it safely without killing it so that's what I like to do these

می توانم با خیال راحت از شرش خلاص شوم بدون اینکه بکشمش پس این کاری است که من دوست دارم این روزها انجام دهم

days hello mr. Duncan I am watching from Katara says body med row thanks for

سلام آقای. دانکن که دارم از طرف کاتارا تماشا می کنم، می گوید: با تشکر

joining me today it's live English all away and at 3 o'clock

از اینکه امروز به من ملحق

we have a special mystery guest today joining us I will be asking the mystery

guest about their worst injury that is one of the questions I'm asking everyone

شدید. سوالاتی که من امروز از همه می پرسم

today in fact have you ever injured yourself what's

در واقع آیا تا به حال به خود

the worst injury you have ever suffered and of course we have the mystery idioms

آسیب رسانده اید که بدترین آسیبی که تا به حال دیده اید چیست و البته ما امروز اصطلاحات اسرارآمیز را

today just in case you missed them there they are there is the first one at least

داریم فقط در صورتی که آنها را از دست بدهید ، حداقل اولین مورد وجود دارد

and the second one is there so what are today's mystery idioms there are two and

و دومی وجود دارد، بنابراین اصطلاحات اسرارآمیز امروزی دو تا

they are well known English expressions but what are they if you think you know

هستند و آنها عبارات انگلیسی شناخته شده ای هستند، اما اگر فکر می کنید می

leave a comment in the chat box it is live English all away today have you

دانید یک نظر در جعبه چت بگذارید، امروز همه چیز انگلیسی زنده است، آیا

ever told a lie I like lying because it is very furna

تا به حال دروغ گفته اید؟ مثل دروغ گفتن چون خیلی فورنا

says and dinner I say nicole says mr. Duncan

میگه و شام میگم نیکول میگه آقای. دانکن

I can see that there are cows on your desk yes can you see the little cow

می توانم ببینم که روی میز شما گاوهایی هستند بله می توانید گاو کوچولو را ببینید در

there there is a cow and there is a little baby cow a baby cow is called a

آنجا یک گاو وجود دارد و یک بچه گاو کوچک یک بچه گاو به نام

calf calf would you like to see one of my interesting visitors in the garden

گوساله گوساله است آیا دوست دارید یکی از بازدیدکنندگان جالب من را در اینجا ببینید باغ

this week I had some very interesting visitors in my garden and here is one of

این هفته بازدیدکنندگان بسیار جالبی در باغم داشتم و این هم یکی از

them right now so here is a little visitor I had in my garden I was very

آنها در حال حاضر، بنابراین این یک بازدیدکننده کوچک است که در باغم داشتم، من بسیار

fortunate because I was able to film it can you see what it is

خوش شانس بودم زیرا توانستم از آن فیلم بگیرم، می توانید ببینید چه چیزی

sniffing and nibbling in my garden it is of course a rabbit I had a little rabbit

بو می کند و نیش زدن در باغ من البته خرگوش است من

in my garden this week the rabbit was spending the morning having a nibble I

این هفته یک خرگوش کوچک در باغم داشتم خرگوش صبح را با نیش زدن می گذراند

love that word nibble so as we go closer you can see the rabbit in detail I love

.

rabbits ears they are so lovely and their eyes always look deep and

آنها بسیار دوست داشتنی هستند و چشمان آنها همیشه عمیق و

mysterious oh isn't that cute so there was a visitor to my garden this week a

مرموز به نظر می رسد، اوه آنقدرها هم ناز نیست، بنابراین این هفته یک بازدید کننده از باغ من بود، یک

little rabbit we have lots of rabbits around here and many of the farmers

خرگوش کوچک، ما خرگوش های زیادی در اطراف داریم و بسیاری از کشاورزان

around where I live they often shoot the rabbits and that's the reason why this

اطراف جایی که من زندگی می کنم اغلب شلیک می کنند. خرگوش ها و به همین دلیل است که این

rabbit is hiding in my garden because lots of the farmers find the rabbits

خرگوش سلام است در باغ من می چرخند زیرا بسیاری از کشاورزان خرگوش ها را

quite annoying they see them as vermin so they often shoot the rabbits but this

بسیار آزاردهنده می دانند و آنها را به عنوان حیوانات موذی می بینند، بنابراین اغلب به خرگوش ها شلیک می کنند، اما این

rabbit is now safe in my god so there is one of the visitors to my

خرگوش اکنون در پناه خدای من امن است، بنابراین یکی از بازدیدکنندگان باغ من این هفته وجود دارد که

garden this week I have lots of interesting visitors in my garden would

من خرگوش های زیادی دارم. بازدیدکنندگان جالب در باغ من

you like to see another very interesting visitor to my garden here we go

دوست دارید یک بازدیدکننده بسیار جالب دیگر از باغ من ببینید، ما به چیزی کوچکتر می رویم،

something slightly smaller so here is another visitor in my garden in fact

بنابراین اینجا یک بازدید کننده دیگر در باغ من است، در واقع

lots of visitors can you see what is happening here there is a swarm of ants

بسیاری از بازدیدکنندگان می توانید ببینید اینجا چه اتفاقی می افتد، گروهی از مورچه ها می

coming up from underneath the pavement and some of the ants have wings they are

آیند از زیر پیاده‌رو و برخی از مورچه‌ها بال دارند و در حال پرواز هستند.

flying ants now this normally happens every single year during the summer

این امر معمولاً هر سال در طول ماه‌های تابستان اتفاق می‌افتد.

months the ants start to swarm they move to another place and you can see some of

the ants they have wings they are flying ants they will fly away and they will

مورچه‌های پرنده پرواز خواهند کرد و

start new nests you can see them off taking off there they are flying away

لانه‌های جدیدی را شروع می‌کنند، می‌توانید آنها را ببینید که از آنجا بلند می‌شوند، آنها در حال پرواز هستند.

can you see the ants flying away so this happened in my garden during the week it

happens once a year normally on a very hot day all of the ants will suddenly

به طور معمول در یک روز بسیار گرم همه مورچه ها ناگهان

swarm they will come out from their nests and they will swarm some of the

ازدحام می کنند و از لانه خود بیرون می آیند و برخی از

ants have wings and some of them don't so the ones that have wings will fly

مورچه ها بال دارند و برخی از آنها ندارند بنابراین آنهایی که بال دارند پرواز

away they will fly off and they will start new nests

می کنند و پرواز می کنند. و آنها لانه های جدیدی را شروع می کنند

do you like insects some insects are very scary such as spiders talking of

آیا دوست دارید حشرات برخی از حشرات بسیار ترسناک هستند مانند عنکبوت ها از

flies I have a fly in my studio at the moment I have a fly that keeps flying

around my head annoying me we have mr. Steve coming in a moment yes

مگس ها صحبت می کنند. استیو در یک لحظه می آید بله

today's mystery guest is mr. Steve so now you know a lot of people wondering

مهمان مرموز امروز آقای است. استیو، حالا شما افراد زیادی را می‌شناسید که می‌دانند

who the mystery guest was today or is it will be mr. Steve yeah a lot of people

مهمان مرموز امروز چه کسی بود یا آقای خواهد بود. آره استیو خیلی

have been asking where is mr. Steve so he is now on his way to the studio he

ها می پرسند آقا کجاست؟ استیو پس او اکنون در راه استودیو است و

will be here very shortly Pedro Belmont is here hello Pedro when I

به زودی اینجا خواهد بود پدرو بلمونت اینجاست سلام پدرو

was 12 I broke my arm during a match of football during a football match I think

وقتی 12 ساله بودم دستم در حین بازی فوتبال در طول یک مسابقه فوتبال شکست.

you mean I remember it was very painful I think so I'm very lucky because I've

من فکر می کنم پس خیلی خوش شانس هستم چون

never broken any of my bones I've never broken anything in my body so no part of

هرگز هیچ یک از استخوان هایم را نشکسته ام من هرگز چیزی در بدنم نشکسته ام بنابراین هیچ عضوی از

my body has ever been broken honestly nothing not a single part of my body has

بدنم شکسته نشده است صادقانه بگویم هیچ چیز حتی یک قسمت از بدنم

ever been broken so Pedro says when I was 12 I broke my arm during a football

هم شکسته نشده است. بنابراین پدرو می‌گوید وقتی 12 ساله بودم در حین

match I remember it was very painful yes I think so so what is the most serious

بازی فوتبال دستم شکست. یادم می‌آید که خیلی دردناک بود بله فکر می‌کنم پس جدی‌ترین

injury that you've ever had have you ever injured yourself by accident and

آسیبی که تا به حال داشته‌اید کدام بوده است که تا به حال به طور تصادفی خود را مجروح کرده‌اید

what's the worst injury you have ever suffered as I mentioned earlier I have

و بدترین آسیب‌دیدگی چیست؟ شما تا به حال رنج کشیده اید همانطور که قبلاً اشاره کردم

had one terrible accident in my life and that's when I I stepped on a nail

من یک تصادف وحشتناک در زندگی ام داشتم و آن زمانی بود که روی ناخنی پا گذاشتم به

so a nail went into my foot and that happened when I was a child and it was

طوری که یک میخ به پایم فرو رفت و این اتفاق در دوران کودکی من افتاد و

very painful indeed not to be recommended to be honest not to be

واقعاً توصیه نکردن بسیار دردناک بود. صادقانه بگویم که به او

recommended

توصیه نمی شود

curling are someone else is now mentioning curling Zafira got zephyr

حلقه زدن هستند شخص دیگری است حالا از حلقه زدن زافیرا به عقیق زفیرا اشاره

agate I hope I pronounced your name right

کردم، امیدوارم نام شما را درست تلفظ کرده باشم.

I find curling a very boring sport curling I'm pretty sure it's when you

you move a large stone across ice so you try to get the piece of stone near to

the center I think that's what it is curling I have a feeling that they

من فکر می کنم این همان چیزی است که در حال پیچش است. من احساس می کنم که آنها

normally play that during the Winter Olympics

معمولاً در بازی های المپیک زمستانی بازی می کنند

what is the difference between your country and Vietnam as far as the time

که تفاوت بین کشور شما و ویتنام تا آنجا که اختلاف ساعت

difference Jang Tran I think the difference between the UK

جانگ تران

and Vietnam is I think it's about eight hours I think the difference is eight

چیست. حدود هشت ساعت فکر می کنم تفاوت هشت

hours mr. Duncan Zhu Li ji says when I was a child I

ساعت است آقای. دانکن ژو لی جی می‌گوید وقتی بچه بودم

always told the truth but many people accused me of being a liar it hurt me

همیشه حقیقت را می‌گفتم، اما خیلی‌ها من را به دروغگویی متهم می‌کردند، این خیلی به من صدمه زد،

very much so I have now learned to lie sometimes well

بنابراین اکنون یاد گرفته‌ام که گاهی اوقات خوب دروغ بگویم،

some people say that lying is a bad thing some people believe it is terrible

بعضی‌ها می‌گویند دروغ چیز بدی است که بعضی‌ها معتقدند. وحشتناک

it is evil even some people say that to tell a lie is evil but of course

است این شیطان است حتی بعضی ها می گویند دروغ گفتن بد است اما البته

sometimes it is good to tell lies sometimes it is acceptable to tell lies

گاهی اوقات دروغ گفتن خوب است گاهی دروغ گفتن قابل قبول است

so we have a guest coming into the studio very shortly a special guest but

بنابراین ما یک مهمان داریم که خیلی زود وارد استودیو می شود یک مهمان ویژه

who will it be who is it

اما کیست. آیا این

dude it's a Sunday afternoon and it's mr. Duncan live on YouTube hello to you

کیست عزیزم بعد از ظهر یکشنبه است و آقای. دانکن به صورت زنده در یوتیوب سلام به شما

now I've had a couple of messages come

اکنون من چند پیام

through today asking where my previous live streams are now I have deleted some

دریافت کردم که پرسیده بود پخش‌های جاری زنده قبلی من کجاست.

of my older live stream lessons now the reason why I've done that is because

well it all concerns YouTube to be honest it's all about how YouTube reads

همه چیز مربوط به یوتیوب است صادقانه بگویم همه چیز به نحوه

the views and the amount of time that people spend watching the videos and

خواندن بازدیدها و مدت زمانی است که مردم صرف تماشای ویدیوها می کنند و

because of the very strange nature of YouTube nowadays I have deleted a lot of

به دلیل ماهیت بسیار عجیب یوتیوب امروزه من بسیاری از

my older live streams and the reason is because of the way that the algorithms

پخش زنده قدیمی خود را حذف کرده ام و دلیل آن این است که از نحوه

on YouTube are read so that's the reason why I've done that so I do apologize to

خواندن الگوریتم‌ها در یوتیوب، به همین دلیل است که من این کار را انجام داده‌ام، بنابراین از

those who have been disappointed by that action I'm very sorry about that but it

کسانی که از این اقدام ناامید شده‌اند عذرخواهی می‌کنم، از این بابت بسیار متاسفم، اما

will all make sense soon lots of changes will be happening soon on my channel and

به زودی تغییرات زیادی ایجاد خواهد شد. به زودی در کانال من و

also with my live streams as well lots of things will be taking place

همچنین با پخش زنده من اتفاق می افتد و همچنین چیزهای زیادی

over the next two or three months so keep a lookout for that right guess what

طی دو یا سه ماه آینده اتفاق می افتد، بنابراین مراقب آن باشید که درست حدس بزنید

it's 3 o'clock just after 3 o'clock in fact and in the studio now we have a

که ساعت 3 دقیقاً بعد از 3 بعدازظهر چیست واقعیت و در استودیو در حال حاضر ما یک

special guest it's true I'm not joking there is someone in the studio that I

مهمان ویژه داشته باشید، درست است که شوخی نمی‌کنم ، کسی در استودیو هست

would like you to meet he was going to be the mystery guest but many people

که دوست دارم شما با او ملاقات کنید، او قرار بود مهمان اسرارآمیز باشد، اما

were saying ëi mr. Duncan who's the mystery guest today so yes you all know

خیلی‌ها می‌گفتند: «آقا. دانکن که مهمان اسرارآمیز امروز است، بله، همه شما می‌دانید

who it is here he is it's mitt Oh mr. Steve mr. Steve Oh

که اینجا کیست، او است ، اوه آقای. آقای استیو استیو اوه

oh yes I was hello hello nice to see you yes

اوه بله من سلام کردم سلام خوشحالم که شما را دیدم بله داری

what are you doing I was just what I've been in the garden I'll

چه کار می کنی من فقط همان کاری بودم که در باغ بوده ام

just get rid of this hat let's keep the Sun off my head and then I just thought

فقط از شر این کلاه خلاص می شوم بیا خورشید را از سرم دور کنم و بعد فکر

I'd come in so I wanted a break because it's quite tiring when you're weeding

کردم وارد شدم پس دلم می‌خواهد استراحت کنم، چون وقتی باغ را علف‌های هرز می‌کنی خیلی خسته‌کننده است

the garden I thought I'll just read catch up on my cars and so here I am and

، فکر می‌کردم فقط در مورد ماشین‌هایم می‌خوانم و بنابراین اینجا هستم و

I happened to be in front of a camera I didn't think was was possible I don't

اتفاقاً مقابل دوربینی قرار گرفتم . فکر نمی کنم ممکن بود من نمی

know how I've managed to wander in you're looking very well thank you very

دانم چگونه توانستم در آن سرگردان شوم شما خیلی خوب به نظر می رسید بسیار متشکرم

much yes that's the the fresh air and the sunlight you're looking SuperDuper

بله این هوای تازه و نور خورشید است که شما به نظر می رسید سوپردوپر

fit to that there's no way I'll get sixty point two miles per gallon to that

مناسب است که هیچ راهی وجود ندارد من به ازای هر گالن شصت امتیاز دو مایل به دست می‌آورم، به

I'll tell you what what have you got there in your hand yeah where it's a car

شما می‌گویم چه چیزی در دست دارید، بله، جایی که

magazine do you like cars I do indeed yes I like reading about

مجله ماشین است، آیا ماشین‌ها را دوست دارید من واقعاً بله، من دوست دارم در مورد

cars driving cars and but not crashing them definitely are you sure about that

ماشین‌هایی که ماشین‌ها را رانندگی می‌کنند و اما تصادف نمی‌کنند مطالعه کنم. مطمئناً مطمئن هستید که

I have crashed one car in the past because today I tell you what we're

من در گذشته با یک ماشین تصادف کرده ام زیرا امروز به شما می گویم که

doing today we're asking the question we're asking have you ever injured

امروز چه کار می کنیم، سؤالی را که می پرسیم آیا تا به حال

yourself or what is the worst injury that you've ever had oh yeah they've

خود را مجروح کرده اید یا بدترین آسیبی که تا به حال داشته اید چیست، اوه بله، آنها

done that already well I'm asking it all day today okay

قبلاً این کار را به خوبی انجام داده اند، من امروز تمام روز آن را

now can I ask you the same question do you mind no I'm not at all it's not

می پرسم، خوب اکنون می توانم همان سوال را از شما بپرسم آیا اشکالی ندارد که نه من؟ اصلاً

personal is it no no it happened you want to know what my worst injury is

شخصی نیست، نه نه اتفاق افتاده است می‌خواهید بدانید بدترین آسیب من

what is the worst injury did you even ever had what what's the worst thing

چیست، بدترین آسیبی که تا به حال داشته‌اید چه چیزی بدترین چیزی

that's ever happened to your body probably was car related yes I had a

که تا به حال برای بدن شما اتفاق افتاده احتمالاً مربوط به ماشین بوده است بله من داشتم یک

nasty car accident when I was about 24 in in a triumph tr7 a triumph tr7 with

تصادف رانندگی ناخوشایند زمانی که من حدود 24 ساله بودم در یک triumph tr7 a triumph tr7

that that sounds like a very sporty car it was it was quite fast it and but it

که به نظر می رسد یک ماشین بسیار اسپورت است ، بسیار سریع بود و اما

wasn't my fault I was over no I was going over the brow of a hill on the

تقصیر من نبود، من بیش از آن بودم نه من از آن عبور می کردم. پیشانی از تپه ای

country lane and as soon as I got it was pitch dark soon as I got over that brow

در خط روستایی و به محض اینکه من گرفتم تاریک شد، به محض اینکه از آن پیشانی گذشتم

the hill there was a car coming head on straight towards me have you got

، یک ماشین بود که مستقیماً به سمت من می آمد، آیا شما

something behind your back it looks as if I've tied your hands together

چیزی پشت سر خود دارید، به نظر می رسد که من دست هایت را به هم گره زدی

it's don't good master Duncan said you will stand in front of the camera can I

خوب نیست استاد دانکن گفت جلوی دوربین می ایستی آیا

just point out that I am NOT holding Steve hostage can you just show your

فقط به این اشاره کنم کلاه من استیو را گروگان نمی‌گیرم می‌توانی فقط دست‌هایت را نشان بدهی

hands just to prove it there we go because there's no mid actually looked

تا ثابت کنی که ما به آنجا می‌رویم، زیرا در واقع هیچ وسطی به نظر

as if if is if I'd sneaked up and tied your hands together back you just relax

نمی‌رسد که گویی من مخفیانه بالا آمده‌ام و دست‌های شما را به هم گره زده‌ام، شما فقط استراحت کنید،

so what happened though so so you were going over the brow of a hill the brow

پس چه اتفاقی افتاد. بنابراین شما داشتید از بالای یک تپه می رفتید،

over here over here last that yes the top just going over the top but the brow

پیشانی اینجا اینجا آخر که بله، بالا فقط از بالا می رود، اما

is right at the top isn't that this isn't English

ابروی درست در بالاست، این نیست که این انگلیسی نیست،

I better say what this is English and if I would explain you can say what you

بهتر است بگویم این انگلیسی چیست و اگر توضیح بدهم، می‌توانید بگویید چه چیزی

want going over the top just at the top of the hill the brow went over saw some

می‌خواهید از بالای آن بالا بروید، درست در بالای تپه که پیشانی از آن عبور کرد، دیدم چند

car headlights coming straight towards me BAM

چراغ ماشین مستقیماً به سمت من می‌آیند BAM

and that was it didn't know much about it sort of bit of a daze he was

و این بود که چیز زیادی در مورد آن نمی‌دانست. گیجی که داشت

overtaking it was actually a doctor he was drunk as we found out later okay

سبقت می گرفت، در واقع یک دکتر بود که مست بود، همانطور که بعداً متوجه شدیم بسیار

please don't please don't say his name oh I don't know his name oh that's good

خوب لطفاً لطفاً نام او را نگویید اوه من نام او را نمی دانم آه این خوب است

I'm very pleased to hear that we're talking 30 years ago oh okay

من بسیار خوشحالم که می شنوم که ما من دارم 30 سال پیش صحبت می

excuse my age away and over the brava hill and yes hit head-on I was doing

کنم، اوه، ببخشید سن من دور از تپه brava و بله ضربه سر به سر، من

about 50 he was doing that probably about the same it was quite a serious

حدود 50 او را انجام می دادم داشتم همین کار را می‌کردم احتمالاً یک تصادف کاملاً جدی بود،

accident I injured my neck broke my ankle

گردنم آسیب دید و مچ

oh and and got some compensation I have to add back again but yes no I was had a

پام شکست و مقداری غرامت گرفتم باید دوباره اضافه کنم، اما بله نه، من

cast on for six weeks and you know the usual it wasn't could have been a lot

شش هفته گچ گرفته بودم و می‌دانید که معمول است. نمی‌توانست خیلی

more serious but I was driving this triumph tr7 which was a very strong car

جدی‌تر باشد، اما من در حال رانندگی با این triumph tr7 بودم که یک ماشین بسیار قوی

it was in the days when we were building in the early days when we were building

بود، در روزهایی بود که ما در روزهای اولیه می‌ساختیم، زمانی که

cars for the strict American crash safety standards and this car was built

ماشین‌هایی را برای استانداردهای ایمنی تصادف آمریکایی می‌ساختیم. ماشین

like a tank and it it was stood the accident variable when you say it was

مانند یک تانک ساخته شده بود و متغییر تصادف ایستاده بود وقتی می

built like a tank what do you mean very star right built like a tank

گویید مانند یک تانک ساخته شده است.

means it was built very strongly like a tank which is a big heavy object

so some trouts something that's built sturdily or is erdély was very very

برخی از ماهی قزل آلا چیزی که محکم ساخته شده یا اردلی است بسیار بسیار

sturdy yes and they used to import these cars

محکم بود بله و قبلاً این خودروها را

to America but in America they had very strict crash safety regulations which

به آمریکا وارد می کردند اما در آمریکا قوانین ایمنی تصادف بسیار سختگیرانه ای داشتند

was much tougher than ours so in order for this car to be sold in America was

که بسیار سخت تر از ما بود بنابراین برای اینکه این ماشین در آمریکا فروخته شود.

built in England it had to be much stronger than the average English or

در انگلا ساخته شد و باید خیلی قوی تر از ماشین متوسط ​​انگلیسی یا

British car and it was and it and it was you know the other car was like a

بریتانیایی بود و بود و بود و میدونستید ماشین دیگه مثل

concertina it was completely nobody was badly injured and gathered the worst

کنسرتینا بود کاملا هیچ کس بدجوری آسیب ندیده بود و بدترین

acts with Mayank of it got over that and here to tell the tale but but you you

اعمال رو با مایانک جمع کرد. و اینجاست که داستان را بگویم، اما شما

would like to reiterate that it wasn't your fault

می خواهید تکرار کنید که تقصیر شما

it wasn't my fault yeah would you say that you are a good driver everybody

نبود، تقصیر من نبود، بله، آیا می گویید که شما یک راننده خوب هستید، همه

thinks they're a good driver don't they well everybody does but I'm all about

فکر می کنند راننده خوبی هستند، آیا آنها خوب نیستند همه این کار را انجام می دهند، اما من همه چیز در مورد

you who do you think you're a good driver yes of course now I I have it on

شما هستم که فکر می کنید راننده خوبی هستید بله البته اکنون من می دانم

good authority that you took your advanced driver's test I did yes that

که شما در آزمون پیشرفته رانندگی خود شرکت کردید، بله

that's a test that can be taken here I'm sure the countries have it as run in the

، این آزمونی است که می توان در اینجا شرکت کرد. مطمئنم که کشورها آن را به عنوان اجرا در

UK you can take the advanced or danced depending on how you wish to pronounce

بریتانیا دارند، شما می توانید بسته به اینکه چگونه می خواهید

that well I would say that yes I would say that you are quite a good driver I

آن را خوب تلفظ کنید، می توانید پیشرفته یا

think so I'm quite calm I do lose my temper from time to time that we all do

رقصید. من گهگاهی عصبانی می شوم که همه ما

I can't imagine you losing your temper I do on the road really so you broke your

انجام می دهیم، نمی توانم تصور کنم که شما عصبانی می شوید. جاده واقعاً پس

ankle how is your ankle now it's okay I can't run on it but it's okay well so

مچ پایت را شکستی الان مچ پایت چطور است خوب است من نمی توانم روی آن بدوم اما خوب است پس

what do you do when you go running do you just hop I just hop on one leg yes

وقتی می روید چه کار می کنید آیا فقط می پرید من فقط روی یک پا می پرید بله

along the street yes that that's the after a number of years when you've had

در امتداد خیابان بله که بعد از چندین سال

an injury like that to a joint it tends to get worse as you get older yes I

که آسیبی به این مفاصل داشتید، با افزایش سن بدتر می‌شود، بله،

think this happens a lot with fractures if you break us if you break a bone in

فکر می‌کنم اگر در صورت شکستن استخوانی در بدن، ما را بشکنید، این اتفاق با شکستگی‌ها زیاد می‌شود.

your body if you break a bone in your body you quite often find that later in

اگر استخوانی را در بدن خود بشکنید، اغلب متوجه می شوید که بعداً در

life it will give you problems it will be painfully or it will ache or maybe

زندگی برای شما مشکلاتی ایجاد می کند، دردناک خواهد بود یا ممکن

you won't be able to use the joint anymore so so that's the thing that's

است دیگر نتوانید از مفصل استفاده کنید، بنابراین این چیزی است

happening now so so because of your accident 30 years ago you are you're

که اکنون در حال رخ دادن است. بنابراین به دلیل تصادف 30 سال پیش شما

still feeling the effect of it yes not see it's not serious I can still get on

هنوز هم اثر آن را احساس می کنید بله نمی بینم جدی نیست من هنوز هم می توانم به

with my life but yes it the jointers is not as as it was before which means I

زندگی خود ادامه دهم اما بله اتصال دهنده ها مثل قبل نیستند، یعنی

can't run on it put a lot of weight on it because of the the past injury so yes

می توانم روی آن بدوید، به دلیل آسیب گذشته، وزن زیادی روی آن وارد کنید، بنابراین بله،

these injuries come back to bite you do they what does that mean come back to

این آسیب‌ها برای گاز گرفتن شما برمی‌گردند. آنها یعنی چه برمی گردند تا

bite you yes these are it these it whatever you better explain that it

شما را گاز بگیرند بله اینها هستند اینها هستند هر چه بهتر توضیح دهید که به این

means that everything that happened in the past you forget about it but it's

معنی است که همه چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده فراموشش می کنید اما

having an effect like this injury so something was going on and then it's

تأثیری مانند این آسیب دارد بنابراین چیزی در حال وقوع است و بعد آن

just an expression that means it's affecting you something that affecting

فقط یک عبارت است که به این معنی است که چیزی بر شما تأثیر می گذارد که تأثیرگذاری بر

the past will now affect you again in the future could be sometime in the

گذشته اکنون دوباره در آینده روی شما تأثیر می گذارد می تواند زمانی در

future so it comes back to comes back to bite you that's a great reminding you

آینده باشد، بنابراین باز می گردد تا شما را گاز بگیرد که یادآوری عالی به شما

that it's still there I think that's what if I explained that if you did

است که هنوز آنجاست، فکر می کنم همین است اگر توضیح دادم که اگر کار

quite a good job yes it normally it means an action that happens at a

کاملاً خوبی انجام داده‌اید، بله، معمولاً به معنای عملی است که در یک

certain point of time and then later reoccurs or or has ceramic assumptions

نقطه زمانی خاص اتفاق می‌افتد و بعداً دوباره تکرار می‌شود یا فرضیات سرامیکی دارد

or has some other consequence as a consequence so maybe for example you

یا پیامدهای دیگری به دنبال دارد، بنابراین شاید مثلاً شما

tell a lie and you think that you've got away with it but now later that lie

به دروغ می گویی و فکر می کنی که از پسش بر آمده ای، اما حالا بعداً آن دروغ

comes back to bite you somebody finds out hmm they find out that you've lied

دوباره می آید تا تو را گاز بگیرد.

something yes exactly talking of lies we're talking about lies

today do you ever lie mr. Steve do you ever tell lies I think yes do you know

آیا تا به حال دروغ می گویید آقای استیو آیا تا به حال دروغ می گویی من فکر می کنم بله می دانی

just the hesitation there every one and I tempted to say no but of course that

که هر کدام از آنها تردید دارند و من وسوسه شدم که نه بگویم اما

would be a lie so I think we all lie from time to time and we do so some

مطمئناً این یک دروغ است بنابراین فکر می کنم همه ما هر از گاهی دروغ می گوییم و این کار را انجام می دهیم برخی از

people are very good at lying whilst other people are not very good at lying

افراد بسیار در دروغ گفتن خوب است در حالی که دیگران در دروغ گفتن خیلی خوب نیستند

would you say that you are good at lying yes I'm very good I'm very good at lying

آیا شما می گویید که شما در دروغ گفتن خوب هستید بله من خیلی خوب هستم در دروغ گفتن خیلی خوب هستم

yes that's that's quite interesting with people are lying they often they often

بله این خیلی جالب است که مردم دروغ می گویند آنها اغلب

give themselves away by body language or things they do that's it so sometimes

خودشان را تسلیم می کنند از طریق زبان بدن یا کارهایی که انجام می‌دهند اینطور است، بنابراین گاهی اوقات

when a person is lying they might they might touch their nose or they might

وقتی شخصی دروغ می‌گوید ممکن است بینی خود را لمس کند یا ممکن است دهان خود را لمس کند

their mouths or they might link ups theory something like that or they might

یا ممکن است نظریه‌ای شبیه به آن را مرتبط کند یا ممکن است

put a very large blanket over their head and then lie or not look directly at you

پتوی بسیار بزرگی را روی سر خود بگذارد و سپس دروغ بگویم یا مستقیماً به تو نگاه نکنم

that's it I think your your show is very good mr. Duncan is excellent yes are you

همین است که من فکر می کنم نمایش شما خیلی خوب است آقای. دانکن عالی است، بله، آیا

lying them were you lying about that I was I was pretending to like okay I'm

شما دروغ می گویید، آیا در مورد آن دروغ می گویید که من داشتم وانمود می کردم که دوست دارم باشه،

going to very good I'm going to throw you in the deep end now what is that hey

خیلی خوب می روم، حالا می رم تو را در اعماق زمین می اندازم، هی

if you throw someone in the deep end what does that mean that means you don't

اگر کسی را در آن پرت کنی پایان عمیق به چه معناست که

give them any preparation for doing something you said I want you to do this

به آن‌ها هیچ آمادگی نمی‌دهی برای انجام کاری که گفتی.

like like if you were to be if you were trying to learn to swim and you threw

someone in the deep end they would have to figure out how to stay afloat so they

آنها باید بفهمند که چگونه روی آب بمانند

didn't drown so though that's that's where it comes from but of course it

تا غرق نشوند، اما این همان جایی است که از آنجا ناشی می شود، اما مطمئناً

could be like you're throwing me in the deep end by saying will you appear on

ممکن است اینطور باشد که با گفتن اینکه آیا به

camera as an untrained person I've got to somehow adapt to what I'm doing and

عنوان یک فرد آموزش ندیده جلوی دوربین ظاهر می شوی، مرا به اعماق زمین پرتاب می کنی. شخص من باید به نحوی خود را با کاری که انجام می دهم تطبیق دهم،

but you know I've got a look in the camera and said of over to you so throw

اما شما می دانید که من نگاهی به دوربین انداخته ام و به شما گفته ام، بنابراین

some of the deep-end giving them give them a task to do they've never done

مقداری از قسمت های عمیق را بیندازید و به آنها کاری بدهید که آنها را انجام دهند. هرگز قبلاً این کار را نکرده‌ام،

before that it just is totally out there that's it and so if you if you spring

این کار کاملاً وجود دارد ، همین است و بنابراین اگر

something on a person without them preparing for its a tan each I think

چیزی را بدون آن‌ها به کسی وارد کنید برنزه شدن هرکدام من فکر می

I've been bitten the girl where are you itching at the moment leg is I think

کنم گاز گرفته شده ام دختر کجا در حال حاضر

it's a I think isn't fly bitten me are you sure it was an itchy leg definitely

خارش داری

definitely okay then we can confirm that I believe you have a word for us yes I

تأیید کنید که من فکر می کنم شما یک کلمه برای ما دارید بله،

do I've got three is it a flash word or a flash phrase it's a flash word okay

من سه کلمه دارم، یک کلمه فلش است یا یک عبارت فلش، یک کلمه فلش است، خوب است،

then so off you go right here we go just make sure everyone can see that yes yes

پس شما همین جا بروید ما می رویم فقط مطمئن شوید که همه می توانند ببینند بله بله

we can oh I can't read it now right infringe

ما می توانیم اوه من نمی توانم آن را بخوانم در حال حاضر درست نقض

it's an English verb everybody see that yes yes yes we can the word infringed is

این یک فعل انگلیسی

a verb that means to overstep or break and agreed law or restriction to

infringe is to interfere with or to go over and agreed limitation

است. محدودیت بیش از حد توافق شده

or to go against the terms of an agreement for example these musicians

یا مخالفت با شرایط یک توافق برای مثال این نوازندگان

have infringed my copyright the newspaper reporter infringed my privacy

حق چاپ من را نقض کرده اند خبرنگار روزنامه حریم خصوصی من

the word infringement is the noun that names the act of infringing another

را نقض کرده است.

example this is clearly an infringement of copyright laws to infringe is to

نقض کردن،

break contravene disobey flout interfere intrude invade undermine violate etc

شکستن منافی است نافرمانی flout مداخله نفوذ تضعیف کردن زیر پا گذاشتن و غیره نقض

infringe you see I could stay here for ages and infringe on your lesson you are

constantly interrupting and overstepping the mark you could never infringe on me

but I could I could go on and on and on it interrupt you and go against what

شما و بر خلاف کاری

you've asked me to do which is read out a few words and I could go do more than

که از من خواسته اید که چند کلمه خوانده شده است بروید و من می توانستم بیشتر از

that and take over and I've been fringing on our prior agreement do you

آن را انجام دهم و مسئولیت را بر عهده بگیرم و من توافق قبلی خود را زیر پا گذاشته ام آیا می

know a couple of weeks ago I went I went to the dentist right I think you told me

دانید چند هفته پیش رفتم من درست پیش دندانپزشک رفتم فکر می کنم شما

about that I remember that I went to the dentist and the dental hygienist she was

در مورد آن به من گفتید، یادم می آید که من به دندانپزشک رفتم و بهداشت دندان او

so rude to me she gave me a telling-off she would she got quite angry with me

آنقدر با من بی ادب بود که به من گفت که آیا با من خیلی

now I'm just wondering today because you have quite nice teeth that's it give us

عصبانی می شود. فقط امروز تعجب می کنم زیرا شما دندان های بسیار زیبایی دارید که به

a smile get close to the camera so we can see it yes they rather nice yes not

ما لبخند می دهد نزدیک دوربین شوید تا بتوانیم آن را ببینیم بله خیلی خوب هستند بله نه

too bad they look very completion for an English person who's English people are

خیلی بد آنها برای یک فرد انگلیسی که انگلیسی ها

renowned for having bad teeth I don't know why that is but then I think I

به داشتن دندان های بد مشهور هستند بسیار کامل به نظر می رسند. نمی دانم چرا اینطور است اما بعد

think that's Americans though a lot of Americans think that British people have

فکر می‌کنم اینها آمریکایی‌ها هستند، اگرچه بسیاری از آمریکایی‌ها فکر می‌کنند که مردم بریتانیا

terrible teeth now let's let's have a look at my team not far off let's have a

دندان‌های وحشتناکی دارند حالا بیایید نگاهی به تیم من

look at my teeth so here's an here my teeth and mr. Steve me

بیندازیم. آقای استیو من

mr. Steve so who do you think has the nicest teeth between mr. Steve and

استیو پس به نظر شما چه کسی زیباترین دندان ها را بین آقا دارد. استیو و

myself who do you think who do you think has the nicest eath because mr. Steve

من به نظر شما چه کسی به نظر شما چه کسی زیباترین غذا را دارد زیرا آقای. استیو

always shows off he says I went to the dentist today and they didn't say

همیشه خود را نشان می دهد و می گوید که من امروز به دندانپزشکی رفتم و آنها

anything to me they just cleaned my teeth and that was it

چیزی به من نگفتند، آنها فقط دندان هایم را تمیز کردند و همین بود،

whereas I get a lot of hassle from my dental hygienist she really gives me a

در حالی که من از بهداشت دندانپزشکم دردسرهای زیادی می گیرم که او واقعاً به من کار

hard time so who has the nicest teeth between me and mr. Steve mr. Steve give

سختی می دهد. بهترین دندان ها را بین من و آقا دارد. آقای استیو استیو به

us a smile and and me so who has the nicest teeth thank you very much mr.

ما لبخند بزن و من و پس چه کسی زیباترین دندان ها را دارد از شما بسیار سپاسگزارم آقای.

Steve always looked after my teeth have you all my life which is why they're

استیو همیشه مراقب دندان‌های من بود که تو را در تمام طول عمرم حفظ کرد، به همین دلیل است

quite good that they're very very white I've got lots of other car magazines

که آنها بسیار خوب هستند که بسیار سفید هستند.

here cuz I don't just have if in case people think that I only read what car I

فقط بخوان چه ماشینی را من

don't I read auto car ok Auto Express ok which is the sort of lower end of the

نمی خوانم من می خوانم auto car ok Auto Express ok که نوعی پایین تر از

market but quite please note drop the bag as the car magazine which is the

بازار است اما کاملاً لطفاً توجه داشته باشید که کیف را به عنوان مجله ماشین که از

sort of the elite elite magazine Oh Oh drop it please please don't drop the

نوع مجله نخبگان نخبگان است رها کنید اوه اوه آن را رها کنید لطفا

magazines on the floor it's a bit too late now to say that I know but because

مجلات را روی زمین نیندازید، حالا کمی دیر است که بگویم من می دانم، اما چون

you've already done it but thanks so what's new in the world of cars I do new

شما قبلاً این کار را انجام داده اید، اما متشکرم، بنابراین، چه چیز جدیدی در دنیای ماشین ها وجود دارد، من

in the electric cars that's do we have electric cars yet we've got a few of

در ماشین های الکتریکی کارهای جدیدی انجام می دهم که ما انجام می دهیم. ماشین‌های برقی دارید، اما ما چند تا از

them and what six well we've got there's a few if you've got a lot of money you

آنها داریم و چه شش تایی داریم، اگر پول زیادی دارید،

can buy a Tesla which it's a very is an American car but they cost sort of

می‌توانید یک تسلا بخرید که یک ماشین آمریکایی است، اما قیمت آنها به نوعی

upwards of sixty seventy thousand pounds you know this week in the UK they

بیش از شصت و هفتاد هزار پوند می دانید این هفته در بریتانیا آنها

announced that by 2040 finish but never mind

اعلام کردند که تا سال 2040 به پایان می رسد اما مهم نیست

by 2040 there won't be any cars that run on petrol or diesel being sold that's

تا سال 2040 هیچ خودرویی وجود نخواهد داشت. خودروهایی که با بنزین یا گازوئیل کار می کنند این

what I said 2040 I don't know if I'll still be

همان چیزی است که من گفتم 2040 من نمی دانم که آیا هنوز در آن زمان رانندگی خواهم کرد یا نه،

driving then but yes so as I was saying before you

اما بله، همانطور که گفتم قبل از اینکه

infringed on my dialogue you can buy a very expensive Tesla for about eighty

دیالوگ من را نقض کنید، می توانید یک تسلا بسیار گران قیمت حدود هشتاد بخرید.

thousand pounds or you can buy a Nissan Leaf which is much cheaper either way

هزار پوند یا می‌توانید یک نیسان لیف بخرید که در هر صورت بسیار ارزان‌تر است،

you can't go very far on them because they only take you about 150 miles if

نمی‌توانید با آن‌ها خیلی راه بروید، زیرا

that before you need to charge up so where it's going to be interesting to

اگر قبل از شارژ کردن نیاز داشته باشید فقط حدود 150 مایل شما را می‌برند، بنابراین جالب است

see how they develop the electric car to be as practical as a petrol or diesel

ببینید چگونه آنها ماشین الکتریکی را طوری توسعه می دهند که به اندازه یک ماشین بنزینی یا دیزلی عملی باشد،

car mmm personally I can't see it happening but there you go I had a

شخصاً نمی توانم ببینم که این اتفاق می افتد، اما شما بروید من یک

special guest and did you see this special guest in the garden this week

مهمان ویژه داشتم و آیا شما این مهمان ویژه را در این هفته در باغ

did you see it was it a cow it was a it was a rabbit oh yes a rabbit we had a

دیدید. این یک گاو بود یک خرگوش بود اوه بله یک خرگوش ما

rabbit in the garden this week and I was filming the rabbit it was in the garden

این هفته یک خرگوش در باغ داشتیم و من در حال فیلمبرداری از خرگوشی بودم که در باغ بود و

hiding from the farmer as I mentioned earlier other farmers are out and about

از کشاورز پنهان شده بود همانطور که قبلاً ذکر کردم کشاورزان دیگر بیرون و

at the moment shooting the rabbits once you've got one rabbit it won't be long

در آنجا هستند. لحظه تیراندازی به خرگوش ها هنگامی که یک خرگوش دارید، مدت زیادی

before you've got a lot of rabbits as we all know about rabbits and their habits

از شما نخواهد گذشت خرگوش های زیادی داریم همانطور که همه ما در مورد خرگوش ها و عادات آنها می دانیم

rabbits and their habits they do like to procreate yes they like to yes they like

خرگوش ها و عادات آنها که دوست دارند بچه دار شوند بله دوست دارند بله دوست

to get down and get jiggy as they say did you know that the word rabbit can

دارند پایین بیایند و جیغ بزنند همانطور که می گویند آیا می دانستید که کلمه خرگوش همچنین می تواند

also be used as a slang phrase as well a slang word so there it is rabbit so the

به عنوان یک عبارت عامیانه و همچنین یک کلمه عامیانه استفاده شود، بنابراین آنجا آن را rabbit است، بنابراین

word rabbit yeah in cockney English so if you rabbit

کلمه rabbit yeah در انگلیسی cockney، بنابراین اگر شما خرگوش هستید

it means you talk too much now can you see where I'm going here if you taught

، به این معنی است که اکنون بیش از حد صحبت می کنید، می توانید ببینید که من اینجا کجا می روم اگر خودتان آموزش

yourself if you talk too much am I talking about myself maybe I'm not if

دهید. زیاد صحبت کن من در مورد خودم صحبت می کنم شاید من اینطور نیستم اگر

you rabbit it means to talk too much or to talk excessively so I think we will

تو خرگوش این به این معنی است که زیاد صحبت کنیم یا زیاد صحبت کنیم، بنابراین فکر می کنم

let mr. Steve go how about you don't new you're anything else no that's okay you

اجازه می دهیم آقای. استیو برو چطور تو تازه نیستی تو هیچ چیز دیگه ای نیستی نه اشکالی نداره می تونی

can go back into the garden I believe there are some wee

به باغ برگردی من معتقدم بچه های کوچکی هستن که هدفشون

kids that the purpose is over there are some weeds that need pulling up yes

تموم شده علف های هرز هستن که باید بالا بکشن

there are yes and there they there they need a lot of a lot of strength in your

بله هست و هست آنها در آنجا به قدرت زیادی در

fingers thank goodness you didn't injure your fingers no I didn't actually I'm

انگشتان شما نیاز دارند خدا را شکر که به انگشتانتان آسیبی وارد نکردید، نه من در واقع

gonna get them to eat first and then I'm gonna go back into the garden and pull

آنها را مجبور به خوردن می کنم و سپس به باغ برمی گردم و

out some weeds and just tidy everything up a bit that sounds fun so I'll put my

علف های هرز را بیرون بیاورید و همه چیز را کمی مرتب کنید که جالب به نظر می رسد، بنابراین من

hat back on put your hat back on there we go took a

کلاهم را دوباره سر می گذارم، کلاه خود را دوباره سر بگذارید، ما رفتیم

long time on holiday why did it take so long then to put that hat on oh it was

در تعطیلات زمان زیادی طول کشید، چرا گذاشتن آن کلاه اینقدر طول کشید.

all the way down there yes it's like you're having trouble finding your head

تا آنجا بود، بله، مثل این است که در پیدا کردن سر خود

isn't it silly but you've got to keep the sun off your head do a little got

مشکل دارید، احمقانه نیست، اما باید نور خورشید را از سرتان دور نگه دارید،

any hair no I think it's a great looking hat otherwise you get you know cancer on

کمی موهایتان را انجام دهید، نه من فکر می‌کنم کلاه فوق‌العاده‌ای است در غیر این صورت می فهمی سرطان روی

your head don't want that okay and on that cheerful note right yes on that

سرت خوب نمی خواد و با اون نت شاد درسته بله روی اون

happy cheerful positive note we will say goodbye to mr. Steve see you again later

نت مثبت شاد و شاد ما با با آقا خداحافظی میکنم استیو بعداً دوباره شما را می‌بینم

just to let you know there's two other words here I'm sure mr. Duncan's gonna

تا به شما بگویم که دو کلمه دیگر در اینجا وجود دارد، مطمئنم آقای.

handle those very well later so thank you for the invitation and good luck

دانکن بعداً خیلی خوب از پس آن‌ها برمی‌آید، بنابراین از دعوت شما متشکرم و

with the rest of the show and I'm off back into the garden see you later

در ادامه نمایش موفق باشید و من به باغ برمی‌گردم و بعداً شما را می‌بینم

bye-bye bye-bye mr. Steve and there he goes mr. Steve has left the building

بای بای بای بای آقای. استیو و آنجا می رود آقای. استیو ساختمان را ترک کرده است

some would say good riddance and some wouldn't I hope you enjoyed that

برخی می گویند خلاص شوید و برخی نه امیدوارم از چیزی متفاوت لذت برده

something different today something different at 3 o'clock we are talking

باشید امروز چیزی متفاوت در ساعت 3

about lies today do you ever tell lies we are now going to take a look at a

امروز در مورد دروغ ها صحبت می کنیم آیا تا به حال دروغ می گویید که اکنون می خواهیم به آن نگاهی بیندازیم یک

lesson all about telling lies do you ever tell lies hi everybody this is mr.

درس درباره دروغ گفتن آیا تا به حال دروغ می گویید سلام به همه این آقای است.

Duncan in England how are you today are you ok

دانکن در انگلیس امروز چطوری

I hope so are you happy I hope so in this lesson we will take a look at

خوب هستی امیدوارم خوشحال باشی امیدوارم در این درس نگاهی به

another dark side of our behavior the act of telling lies

جنبه تاریک دیگری از رفتارمان بیاندازیم، عمل دروغ گفتن

the word lie means to say something or to make someone believe something that

کلمه دروغ به معنای گفتن یا وادار کردن کسی است. چیزی را باور کنید که

is not true there are many reasons why we tell lies

درست نیست دلایل زیادی وجود دارد که چرا ما دروغ می گوییم،

but the two most common reasons are because we want to protect either

اما دو دلیل رایج آن این است که می خواهیم از

ourselves or another person close to us

خود یا یکی دیگر از نزدیکانمان محافظت کنیم

there are many words connected to and which mean telling lies such as betray

، کلمات زیادی به آن مرتبط است و به معنای دروغ گفتن است مانند خیانت

cheat con deceive delude dishonest dupe Tulsa feign fib hoodwink

cheat con فریب توهم نادرست فریب تولسا وانمود فیب

missing for mislead pretend swindle trick and untruth there is a short idiom

کلاهبرداری گم شده برای گمراه کردن وانمود حقه بازی و دروغ یک اصطلاح کوتاه وجود دارد

that describes the act of lying we pull the wool over somebody's eyes you lied

که عمل دروغگویی را توصیف می کند ما پشم را روی چشمان کسی می کشیم تو

to me you pulled the world over my eyes

به من دروغ گفتی دنیا را روی چشمان من کشیدی

why do we really lie sometimes we need to lie to avoid a difficult situation or

چرا واقعا دروغ می گوییم گاهی اوقات لازم است دروغ بگوییم تا از یک موقعیت دشوار

to prevent us from hurting or offending someone we call this type of deception a

جلوگیری کنیم یا برای اینکه به کسی آسیب نرسانیم یا توهین نکنیم، این نوع فریب را

white lie so telling a lie may not always be a bad thing or so we would

دروغ سفید می نامیم، بنابراین دروغ گفتن ممکن است همیشه چیز بدی نباشد یا مایلیم آن

like to believe here are two examples of white lies you cannot see your best

را تکذیب کنیم. حوا اینجا دو نمونه از دروغ های سفید است که امشب نمی توانید بهترین دوست خود را ببینید

friend tonight because you are going out with someone from work you do not want

زیرا با کسی از محل کار بیرون می روید که نمی خواهید

to hurt your friend so you say that you are going to visit your family for

به دوست خود آسیبی برسانید بنابراین می گویید برای شام به خانواده خود

supper you eat the last cream cake but you don't want to seem like a greedy

می روید و آخرین خامه را می خورید. کیک اما شما نمی خواهید مانند یک

person so instead you say that the dog ate it

فرد حریص به نظر برسید، بنابراین به جای آن می گویید که سگ آن را خورده است،

do you ever tell lies have you ever been caught lying did anyone ever lie to you

آیا تا به حال دروغ می گویید آیا تا به حال در حال دروغگویی دستگیر شده اید آیا کسی تا به حال به شما دروغ گفته است

of course there is one big problem with lying and that is being found out or

، البته دروغ گفتن یک مشکل بزرگ دارد و آن اینکه کشف یا

caught telling a lie even a white lie can get you into serious trouble because

دستگیر شدن در حال دروغ گفتن حتی یک دروغ سفید می تواند شما را به دردسر جدی بیاندازد زیرا

if you are caught doing it the other person will not trust you anymore they

اگر در حال انجام این کار گرفتار شوید، طرف مقابل دیگر به شما اعتماد نخواهد کرد،

will feel cheated disappointed and foolish a person who tells lies is

او احساس می کند که فریب خورده است ناامید و احمق به فردی که دروغ می گوید دروغگو می گویند.

called a liar they are dishonest they can also be called a cheat or a fever

آنها ناصادق هستند و می توان آنها را یک تقلب یا تب نامید.

there is a phrase in English that goes honesty is the best policy this means

عبارتی در انگلیسی وجود دارد که می گوید صداقت بهترین سیاست است، به این معنی

that it is better to try and be honest with other people

که بهتر است سعی کنید و با دیگران صادق باشید،

even if what you say may hurt or upset them

حتی اگر چیزی که می گویید ممکن است آنها را آزار دهد یا ناراحت کند.

before I finish today I would like to say a special hello to my new friends

قبل از اینکه امروز تمام کنم من می خواهم یک سلام ویژه به دوستان جدیدم که در چین هندوستان ایتالیا را تماشا می کنند، بگویم،

watching in China India Italy South Korea Thailand the Netherlands and yet

کره جنوبی تایلند، هلند و با این

now I will see you all again soon honestly I promise that is not a lie

حال اکنون به زودی دوباره همه شما را خواهم دید صادقانه قول می دهم که دروغ نیست

cross my heart this is mr. duncan in england saying but

قلب من این آقای است. دانکن در انگلیس می‌گوید اما

i for now

من فعلا

hmm so there it was one of my English lessons from way back in 2008 can you

هوم، پس این یکی از درس‌های انگلیسی من از سال 2008

believe it so many years ago nine years ago that lesson was made all about

telling lies do you ever tell lies have you ever told an untruth sometimes lying

بود. دروغ گفتن گاهی اوقات دروغ

can be okay sometimes lying can be acceptable we call acceptable lying a

می تواند خوب باشد گاهی دروغ می تواند قابل قبول باشد ما دروغ قابل قبول را یک

white lie a white lie so when you lie but the lie is not harmful we call it a

دروغ سفید یک دروغ سفید می نامیم بنابراین وقتی دروغ می گویید اما دروغ مضر نیست ما آن را

white lie hello son says mr. Steve your accent is very British I think so well

دروغ سفید می نامیم سلام پسر می گوید آقای. استیو لهجه شما خیلی بریتانیایی است به نظر من خیلی خوب

mr. Steve is British that's the reason why Kathryn fogs asks was the doctor

آقای. استیو بریتانیایی است، به همین دلیل است که کاترین فاگ می‌پرسد آیا دکتر

still able to care after mr. Steve yes I think that he had to spend some time

هنوز می‌تواند از آقای دکتر مراقبت کند. استیو بله، من فکر می کنم که او باید مدتی را صرف

resting his ankle but his ankle got better his ankle is now okay but

استراحت دادن به مچ پا کند، اما مچ پایش بهتر شد، مچ پایش اکنون مشکلی ندارد،

sometimes it does give him a little bit of discomfort

اما گاهی اوقات کمی ناراحتی

Gwen below says I injured my knee severely yes your knees I think knees

are a part of your body that you tend to forget you tend to ignore but I think

به او می دهد. بخشی از بدنت را فراموش می کنی که نادیده می گیری اما فکر می کنم

knees are very important parts of the body I injured my knee severely when I

زانوها قسمت های بسیار مهمی از بدن هستند. وقتی 15 سالم بود زانویم را به شدت آسیب

was 15 I rode a bike down a very steep hill I did it without breaks

دیدم از تپه ای بسیار شیب دار دوچرخه سواری کردم و بدون وقفه و فکر کردن به عقب این کار را انجام دادم.

thinking back it was a very foolish thing to do

این کار بسیار احمقانه ای بود

Thank You Gwen yes we tend to ignore our knees we take them for granted we just

متشکرم گوئن بله، ما تمایل داریم زانوهایمان را نادیده بگیریم، آنها را بدیهی می دانیم، فقط

say I have knees I will ignore them but as you get older you will realize just

می گوییم زانو دارم، آنها را نادیده می گیرم، اما وقتی بزرگتر می شوی متوجه می شوی

how important and how fragile your knees are mr. Duncan it is a great idea to

که چقدر زانوهایت مهم و شکننده هستند. آقای. دانکن ایده خوبی است که

involve mr. Steve in your lessons very much for that when Oh Jean Santos

آقای. استیو در درس‌هایت خیلی به این دلیل است که وقتی اوه ژان سانتوس

says some something that comes back to beat you yes we can say beat or of

چیزی می‌گوید که برای شکست دادن تو برمی‌گردد، بله، می‌توانیم بگوییم ضرب و شتم یا

course we can say bite so something that comes back to bite you some thing that

البته می‌توانیم بگوییم گاز بگیر، بنابراین چیزی که دوباره به تو گاز بزند،

you did in the past that comes back to create problems hi hi mr. Duncan I'm

کاری که در گذشته انجام دادی. برای ایجاد مشکل برمی گردد سلام سلام آقای. دانکن من

from Cuba Wow I don't have many people watching in

اهل کوبا هستم وای من افراد زیادی در کوبا ندارم که تماشا می کنند،

Cuba so a big hello to everyone watching in Cuba oh but now I live in Miami in

بنابراین یک سلام بزرگ به همه کسانی که در کوبا تماشا می کنند اوه اما اکنون من در میامی در فلوریدا زندگی می

Florida oh I see so you used to live in Cuba

کنم اوه می بینم پس شما قبلاً در کوبا زندگی می

Hannah gwee Hannah gwee Perello thank you very much for your comment today

کردید Hannah gwee Hannah gwee Perello خیلی ممنون از نظر

thank you very much Jean Santos says I can lie very well but

امروزتون خیلی ممنون ژان سانتوس میگه من میتونم خیلی خوب دروغ

I'd rather say or tell the truth nice teeth

بگم اما ترجیح میدم راستش رو بگم یا حقیقت رو بگم

guys says Julie G oh so Julie thinks that we both have nice teeth that's good

بچه ها دندونای خوب میگه جولی جی اوه پس جولی فکر میکنه که ما هر دو دندانهای خوبی داریم که خوبه

Patricia says I think mr. Duncan has the nicest teeth thank you very much for

پاتریشیا میگه فکر کنم آقای دانکن زیباترین دندان‌ها را دارد از شما بسیار متشکرم به خاطر

that miss shunt says you both have nice teeth

آن میس شانت که می‌گوید شما هر دو دندان‌های خوبی دارید

Olga thinks that mr. Duncan your teeth are whiter but mr. Steeves are better

اولگا فکر می‌کند که آقای. دانکن دندان های شما سفیدتر هستند اما آقای. استیوها بهتر

formed do you know in the United States that people there think that all British

شکل می گیرند آیا می دانید در ایالات متحده مردم آنجا فکر می

people have bad teeth I don't know why that's true but some British people do

کنند که همه مردم بریتانیا

have terrible teeth but others have nice teeth so I don't think that's

دندان های بدی دارند .

necessarily true

لزوما درست است

mr. Steve you have better teeth oh you have better teeth mr. Duncan oh I see

آقای استیو شما دندان های بهتری دارید اوه شما دندان های بهتری دارید آقای. دانکن اوه، راستش را بخواهم می بینم

to be honest you have better teeth mr. Duncan Thank You Reggie for that Andrew

که شما دندان های بهتری دارید آقای. دانکن از شما متشکرم رجی برای آن چیزی که اندرو

asks mr. Steve can you repair your car by yourself I think Steve is very

از آقا می پرسد. استیو آیا می‌توانی خودروی خود را به تنهایی تعمیر کنی، من فکر می‌کنم استیو در

knowledgeable about cars he knows a lot about cars but I'm not sure if he ever

مورد ماشین‌ها بسیار آگاه است، او در مورد ماشین‌ها اطلاعات زیادی دارد، اما مطمئن نیستم

takes his car apart and then puts it back together again but I think he does

که ماشینش را جدا کرده و دوباره کنار هم بگذارد یا نه، اما فکر می‌کنم او

do some some minor repairs to his car now in a game so yes I think he knows

برخی از کارها را انجام می‌دهد. تعمیرات جزئی ماشینش در حال حاضر در یک بازی، بنابراین بله، فکر می‌کنم او می‌داند

how to repair a car as long as as long as it's simple as long as it's something

چگونه یک ماشین را تا زمانی که ساده باشد تعمیر کند، البته تا زمانی که

very simple I absolutely love mr. Steve's way of speaking and by the way

چیز بسیار ساده‌ای باشد. روش صحبت کردن استیو و به هر حال

mr. Steve's teeth are nicer in my opinion Thank You Jamelia for that thank

آقای. به نظر من دندان های استیو زیباتر هستند. ممنون جمیلیا بابت این تشکر

you very much so you think that mr. Steve has nicer teeth than me okay fair

بسیار از شما، بنابراین فکر می کنید که آقای. استیو دندان‌های زیباتری از من دارد، خیلی خوب،

enough are you going to buy a new car mr. Steve asks Leena I think mr. Steve

آیا می‌خواهید یک ماشین جدید بخرید. استیو از لینا می پرسد من فکر می کنم آقای.

is getting a new car later this year I think he is I don't know what sort but

استیو اواخر امسال یک ماشین جدید می‌گیرد، فکر می‌کنم او از چه نوع است، اما

maybe he will come back another time and tell us all about his new car tatata mr.

شاید زمانی دیگر برگردد و همه چیز را در مورد ماشین جدیدش تاتاتا به ما بگوید.

steve says amazing door thank you very much for that something very different

استیو می‌گوید درب شگفت‌انگیز بسیار متشکرم به خاطر چیز بسیار متفاوت

today we have the mystery idioms I will be giving you the answers to these later

امروز ما اصطلاحات اسرارآمیز را داریم که بعداً به شما پاسخ خواهم داد،

so here are today's mystery idioms but what are they what are today's mystery

بنابراین در اینجا اصطلاحات اسرارآمیز امروزی وجود دارد، اما آنها چه هستند، اصطلاحات اسرارآمیز امروزی

idioms there is the first one and there is the second one - mystery idioms but

وجود دارد اولین مورد است و مورد دوم وجود دارد - اصطلاحات اسرارآمیز، اما

what are they there is the first one

آنها چه هستند،

if you think you know the answers please let me know on the live chat when I tell

اگر فکر می‌کنید پاسخ‌ها را می‌دانید، اولی وجود دارد، لطفاً وقتی دروغ می‌گویم در چت زنده به من اطلاع دهید

lies I often become very red and embarrassed so I rarely tell lies

که اغلب بسیار قرمز و خجالت زده می‌شوم، بنابراین به ندرت دروغ می‌گویم.

says Patricia some people think that lying is okay as long as the lie is a

برخی از مردم فکر می کنند که تا زمانی که دروغ یک

white lie so a white lie is something that's you say this is untrue but not

دروغ سفید باشد، دروغ اشکالی ندارد، بنابراین دروغ سفید چیزی است که شما می گویید این نادرست است اما مضر نیست

harmful sometimes a white lie can be a good

گاهی اوقات یک دروغ سفید می تواند چیز خوبی

thing yes mr. Duncan telling lies without

باشد بله آقای. دانکن دروغ می گوید بدون

blinking the eyes it means someone tells lies without feeling any guilt thank you

چشم پلک زدن به این معنی است که کسی بدون احساس گناه دروغ می گوید. ممنون

hello son for that it is very hard to lie

پسرم سلام برای اینکه دروغ گفتن خیلی سخت است

some people are are not good liars some people are terrible liars and when they

برخی افراد دروغگوی خوبی نیستند برخی افراد دروغگوی وحشتناکی هستند و وقتی

lie sometimes they touch their nose or maybe they they blink a lot or maybe

دروغ می گویند گاهی اوقات بینی خود را لمس می کنند یا شاید خیلی پلک

they they touch their face so some people are not very good at lying sin K

می‌زنند یا صورتشان را لمس می‌کنند، بنابراین بعضی‌ها در دروغ گفتن مهارت ندارند.

is watching in Turkey please say hello to me hello sin K watching in Turkey and

of course I have been to Turkey in the past respect says hello I am your fan

احترام می گوید سلام من طرفدار شما

from Russia please say hello to me hello respect and thank you for joining me

از روسیه هستم لطفاً به من سلام کنید سلام احترام و تشکر از اینکه امروز به من ملحق شدید

today olga has made a guess at one of the

olga در یکی از اصطلاحات اسرارآمیز حدس زده است

mystery idioms thank you very much for that psychologists say that people start

از شما بسیار متشکرم از اینکه روانشناسان می گویند که مردم

telling lies in their childhood after they have passed the age of three years

در کودکی شروع به دروغ گفتن می کنند. بعد از سه

old they do it to conceal bad actions Thank You Lena for that yes I think most

سالگی آنها این کار را برای پنهان کردن اعمال بد انجام می دهند. ممنون لنا برای این بله، من فکر می کنم اکثر

people lie even I have told lies in the past so sometimes I lie but quite often

مردم دروغ می گویند حتی من در گذشته دروغ گفته ام، بنابراین گاهی اوقات دروغ می گویم اما اغلب

my lies are white lies I tell lies sometimes to protect

دروغ های من دروغ های سفید است. من گاهی اوقات برای محافظت از

other people or maybe to protect myself so that's the main reason why most

دیگران یا شاید برای محافظت از خودم دروغ می گویم، بنابراین این دلیل اصلی

people tell lies Zorin says I have the answers to the

دروغگویی بیشتر مردم است.

mystery idioms the first one is are you a mouse or a man are you a man or a

mouse and the second one is is it on camera no both of those are incorrect

ماوس و مورد دوم این است که روی دوربین است، نه هر دوی آنها نادرست هستند،

I'm sorry about that they are both wrong so there they are today's mystery idioms

متاسفم که هر دو اشتباه می کنند، بنابراین اصطلاحات مرموز امروزی

what is the most boring sport what is the most boring sport to watch or

وجود دارد که خسته کننده ترین ورزش است.

participate in there are many boring sports around one of the most boring

ورزش های خسته کننده زیادی در مورد یکی از خسته کننده ترین

sports that I think exists is golf I think golf might be this is just my

ورزش هایی که من فکر می کنم وجود دارد

opinion by the way I think golf is probably the most boring sport to watch

another sport that's very boring to watch is fishing watching people fish

گلف است. ماهیگیری تماشای مردم در حال ماهیگیری

they're not actually doing anything they're just sitting by a river they're

آنها در واقع هیچ کاری انجام نمی دهند، آنها فقط در کنار رودخانه نشسته اند، آنها در

not actually doing anything so if you watch someone fishing in a river or a

واقع هیچ کاری انجام نمی دهند، بنابراین اگر کسی را در حال ماهیگیری در رودخانه یا

pond that can be very boring to watch mr. Duncan you missed my question could

برکه تماشا کنید، تماشای آقای دکتر بسیار خسته کننده است . دانکن، سوال من را از دست

you explain why you said earlier it still does exist and not it still exists

دادی، می‌توانی توضیح بدهی چرا قبلاً گفتی هنوز وجود دارد و هنوز وجود ندارد،

well it's just another way of saying it it still does exist it still does exist

این فقط راه دیگری برای گفتن آن است که هنوز وجود دارد، هنوز وجود دارد

or it does still exist so you are basically expressing the same thing AB

یا هنوز وجود دارد، بنابراین شما اساساً همان چیزی را بیان می‌کنید AB

AB made a guess at one of the mystery

AB یکی از اصطلاحات اسرارآمیز را حدس زد

idioms thank you very much for that mr. Duncan from Medellin in Colombia I

از شما برای آن آقای بسیار متشکرم . دانکن از مدلین در کلمبیا من

love your classes and I'm very excited to learn more and more thanks for

عاشق کلاس‌های شما هستم و بسیار هیجان‌زده هستم که بیشتر و بیشتر یاد بگیرم. بابت

everything thank you very much watching in Medellin

همه چیز سپاسگزارم.

it's less less Lizz Lizz it Barela or Barrera thank you very much for that I

hope I pronounced your your name right there

نام شما همانجا

fishing is a hobby and not a sport actually can you believe it fishing is a

ماهیگیری یک سرگرمی است و یک ورزش نیست در واقع می توانید باور کنید که ماهیگیری

sport you can compete with other people when you are fishing so yes fishing

ورزشی است که می توانید در هنگام ماهیگیری با افراد دیگر رقابت کنید، بنابراین بله ماهیگیری

actually can be a sport did you know that

در واقع می تواند یک ورزش باشد آیا می دانستید که

Jamelia says I never lie I don't like it when people lie well there are things

جاملیا می گوید من هرگز دروغ نمی گویم. دوست دارم وقتی مردم خوب دروغ می گویند، چیزهایی وجود دارد

that people say that are untrue that can be very harmful or damaging so yes

که مردم می گویند نادرست است که می تواند بسیار مضر یا آسیب زا باشد، بنابراین بله،

sometimes lies can be very bad sir you didn't see my comment maybe not maybe

گاهی اوقات دروغ می تواند بسیار بد باشد قربان ، نظر من را ندیدید شاید نه شاید

there's a reason why I didn't see it because there are lots of messages today

دلیلی وجود داشت که من این کار را انجام دادم. آن را نبینی زیرا امروز پیام های زیادی

on the live chat so if you would like to write to me because I do have an email

در چت زنده وجود دارد، بنابراین اگر مایلید برای من بنویسید زیرا من یک

address and also I am on Facebook as well you can write to me or you can

آدرس ایمیل دارم و همچنین در فیس بوک هستم، می توانید برای من بنویسید یا می توانید

follow me

من

it's live English on a Sunday afternoon and it's mr. Duncan alive on YouTube

را دنبال کنید. انگلیسی در یک بعد از ظهر یکشنبه و آن آقای . دانکن زنده در یوتیوب

thank you very much for joining me today I hope you've enjoyed today's lesson

بسیار متشکرم که امروز به من ملحق شدید، امیدوارم از درس امروز لذت برده

lots of things happening today we had mr. Steve at three o'clock did you see

باشید. استیو در ساعت سه،

mr. Steve he came in today to join me on the livestream talking about his

آقا را دیدی؟ استیو او امروز وارد شد تا در جریان زنده به من بپیوندد و در مورد

interests in cars and also his very serious injury that he had 30 years ago

علاقه خود به ماشین صحبت کند و همچنین آسیب بسیار جدی خود را که 30 سال پیش داشت،

this is Mohammed watching your movie from Pakistan we have a great quote that

این است که محمد در حال تماشای فیلم شما از پاکستان است، ما یک نقل قول عالی داریم که

goes don't ask questions if you want to hear no lies yes

می گوید اگر سوال نپرسید شما می خواهید دروغی نشنید بله

sometimes if you ask a question maybe the other person doesn't want to answer

گاهی اوقات اگر سوالی بپرسید شاید طرف مقابل نمی خواهد به

it so instead they will lie so if you don't

آن پاسخ دهد بنابراین در عوض دروغ می گوید بنابراین

ask questions you will hear no lies thank you very much for that so yes I

اگر سوال نپرسید دروغ نمی شنوید از این بابت بسیار متشکرم بنابراین بله

did see your message there it is thank you for joining me today

من پیام شما را در آنجا دیدم، از اینکه امروز به من ملحق شدید متشکرم

Antonio says I think chess is the most boring sport but it is very difficult to

آنتونیو می‌گوید فکر می‌کنم شطرنج خسته‌کننده‌ترین ورزش است، اما بازی کردن آن بسیار دشوار است

play and to play it stimulates the intelligence I think so I think you are

و بازی با آن هوش را تحریک می‌کند.

right there yes watching chess can be very boring but

می تواند خیلی کسل کننده باشد اما

playing chess I think is very stimulating it stimulates the brain I

بازی شطرنج فکر می کنم بسیار محرک است و مغز را تحریک می کند

think you are right I used to think that tennis was boring but once I learned the

فکر می کنم حق با شماست من قبلاً فکر می کردم که تنیس خسته کننده است اما وقتی قوانین را یاد

rules I didn't consider it that way anymore I think it's a bit like

گرفتم دیگر آن را در نظر نمی گرفتم ، فکر می کنم کمی شبیه است

volleyball volleyball is not very interesting to watch although it's very

والیبال والیبال ور نیست تماشا کردن بسیار جالب است، اگرچه بازی کردن آن بسیار

hard to play thank you who I am for that what is the relation between you and mr.

سخت است، از اینکه من چه کسی هستم، به خاطر این که رابطه شما و آقای دکتر وجود دارد، بسیار سخت است.

Steve so many people ask what our relationship is I don't know why you're

استیو خیلی‌ها می‌پرسند رابطه ما چیست، نمی‌دانم چرا

so interested it's like I'm some sort of celebrity ooh

اینقدر علاقه‌مندی ، مثل این است که من یک سلبریتی هستم،

very nice the most hurtful injury that I've ever had was when I fell on my head

خیلی خوب، دردناک‌ترین آسیبی که تا به حال دیده‌ام، زمانی بود که روی سرم

I don't like the sound of that to be honest I had seven stitches in my head

افتادم. صدای آن را دوست ندارم راستش من هفت بخیه در سرم زدم

oh my goodness yes sometimes if you injure yourself sometimes you might cut

وای خدای من بله گاهی اوقات اگر خودت را زخمی کنی گاهی ممکن است

your skin and sometimes the cut is very large so if you have a very large cut on

پوستت را بتراشی و گاهی بریدگی خیلی بزرگ است پس اگر بریدگی خیلی بزرگی روی بدنت داشته باشی

your body sometimes they have to stitch the cut to make it close hmm sounds very

بدن گاهی اوقات باید برش را بخیه بزنند تا ببندد هوم خیلی دردناک به نظر می

painful I have never had stitches in my life I have never had any injury

رسد من هرگز در زندگی ام بخیه نداشته ام هرگز آسیبی ندیده

stitched up or sewn up the stitches that you have are called sutures sutures

ام بخیه هایی که شما دارید به نام بخیه بخیه است

that's a very interesting word lots of people now chatting on the live chat

که کلمه بسیار جالبی است از افرادی که اکنون در چت زنده امروز چت می کنند،

today because of course it is your live English that's the reason why I am here

زیرا مسلماً این انگلیسی زنده شماست ، به همین دلیل است که

today I am here for you after your stitches have been taken out

من امروز اینجا هستم، بعد از اینکه بخیه های شما برداشته شد، برای

you will have something called a scar scar so scar is the mark that is left

شما اینجا هستم، شما چیزی به نام اسکار اسکار خواهید داشت، بنابراین جای زخم همان علامت است. که

after the injury is healed up scar yes thank you the French Leo for that is

پس از بهبود جراحت باقی می ماند ماشین بله متشکرم لئوی فرانسوی که

chess a sport well it is yes it's if if you are competing against another person

شطرنج یک ورزش خوب است بله، اگر با شخص دیگری

it is a sport yes or of course a game a game Zee ha or Zahir Zahir Hussein says

مسابقه می دهید ورزش است بله یا البته یک بازی یک بازی زی ها یا ظاهر ظاهر حسین می گوید

ping pong watching ping pong is very tedious I think so yes ping pong or

پینگ پنگ تماشای پینگ پنگ خیلی خسته کننده است من فکر می کنم بله پینگ پنگ یا

Table Tennis yes not very exciting to watch but very difficult to play very

تنیس روی میز بله تماشای آن خیلی هیجان انگیز نیست اما بازی بسیار رقابتی بسیار دشوار است

competitive I think it's a very competitive sport ping-pong yes

من فکر می کنم این یک

it is a sport there is a world competition it is the brain sport I

ورزش بسیار رقابتی است. من

don't know what that refers to maybe it refers to chess I'm not too sure thank

نمی دانم به چه چیزی اشاره می کند شاید به شطرنج اشاره می کند. خیلی مطمئن نیستم از

you own Dantonio for that what is the

شما متشکرم دانتونیو برای اینکه

meaning of bad liar from Selena Gomez do you mean a song are you talking about a

معنی دروغگوی بد از سلنا گومز چیست آیا منظور شما از آهنگ است که در مورد یک آهنگ صحبت می کنید

song but liar if a person is a bad liar it means they are not very good at doing

اما دروغگو اگر یک فرد دروغگوی بدی است ، یعنی در انجام آن خیلی خوب نیست،

it so they are not very good at lying they are a bad liar they are bad at

بنابراین

lying they are terrible at lying they can't lie convincingly Thank You mr.

در دروغ گفتن خیلی خوب نیست.

Duncan you are the best believe me Thank You Reggie

دانکن تو بهترینی باور کن متشکرم ریجی

for that shall we have another video clip we are now going to take a look at

برای این کار باید کلیپ ویدیویی دیگه ای داشته باشیم که حالا میخوایم به

one of my full English lessons in fact what you are about to watch is an

یکی از درس های کامل انگلیسی من نگاهی بیندازیم، در واقع چیزی که میخوای ببینی

excerpt from not one but two of my full English lessons now at the start of

گزیده ای از یکی نیست بلکه دوتا هست. دروس کامل انگلیسی من اکنون در شروع

today's live stream I talked about my trip to my mother's house now when I

پخش زنده امروز در مورد سفرم به خانه مادرم صحبت کردم، حالا وقتی به خانه

went to my mum's I noticed that there was a piece of wood in her dustbin and

مادرم رفتم متوجه شدم که یک تکه چوب در زباله دان او وجود دارد

the dust man the refuse collectors hadn't taken the bin they hadn't emptied

و مرد گرد و غبار جمع کننده زباله آن را ندیده بود. سطل را خالی نکردند

it and they rejected it they said that they weren't going to take it because my

و رد کردند و گفتند که نمی خواهند ببرند چون

mother had put some wood in the dustbin so do you think it is fair to force

مادرم مقداری چوب در سطل زباله گذاشته است پس به نظر شما این انصاف است که

people to recycle in the following clip we are going to have a look at me

مردم را مجبور به بازیافت کنیم در کلیپ زیر می‌خواهیم به من نگاهی بیندازیم و

talking all about recycling

درباره بازیافت صحبت کنیم،

can you see what I'm doing here I'm moving these empty plastic bottles to

آیا می‌توانید ببینید که من اینجا چه کار می‌کنم، من این بطری‌های پلاستیکی خالی را

the recycling box at the back of my house

به جعبه بازیافت در پشت خانه‌ام

they will then be collected by the local recycling plant and taken to a place

منتقل می‌کنم و سپس توسط کارخانه بازیافت محلی جمع‌آوری می‌شوند. و به

where they will be melted down and reused to recycle is the process of

جایی برده می شوند که ذوب شده و دوباره مورد استفاده قرار می گیرند بازیافت فرآیند

reusing something over and over these days recycling is carried out all around

استفاده مجدد از چیزی است که این روزها بازیافت در

the world almost anything can be recycled

سراسر جهان انجام می شود تقریباً هر چیزی را می توان

the most commonly recycled materials include water paper and plastic many

بازیافت کرد. متداول ترین مواد بازیافتی شامل کاغذ آب و پلاستیک بسیاری از

electrical devices can now be recycled to most metallic objects are also

دستگاه های الکتریکی اکنون می توانند به اکثر اشیاء فلزی بازیافت شوند و همچنین

recyclable from discarded cans right up to disused cars many things these days

قابل بازیافت هستند. از قوطی‌های دور ریخته گرفته تا خودروهای غیرقابل استفاده، بسیاری از چیزها را امروزه

can be recycled we often hear the word sustainable used when discussing

می‌توان بازیافت کرد، اغلب می‌شنویم که در بحث

recycling this word refers to the action of maintaining a balance between the use

بازیافت از کلمه پایدار استفاده

and replacement of materials needed for the manufacturing of everyday items

می‌شود.

sustainable forests and sustainable oceans being the two most common places

جنگل‌ها و اقیانوس‌های پایدار دو رایج‌ترین مکان‌هایی هستند

where things such as wood gas and oil are found

که در آن چیزهایی مانند گاز چوب و نفت پیدا می‌شود،

if you remember in the previous full English lesson I talked about recycling

اگر به یاد داشته باشید در درس کامل انگلیسی قبلی که در مورد بازیافت

at home do we have the clip do we have the clip you know the clip from my last

در خانه صحبت کردم، آیا ما کلیپ داریم آیا کلیپ داریم. آخرین

full english lesson do you have the clip do you have it do you have the clip do

درس کامل انگلیسی من آیا کلیپ را دارید آیا آن را دارید آیا کلیپ را

you have the clip well after that segment was shown I received thousands

دارید آیا کلیپ را دارید پس از آن خوب است؟ بخش نشان داده شد هزاران نفر دریافت کردم

what's that not thousands how many of them was it

چه آن نه هزاران چند نفر از آنها

hundreds not hundreds how many was it how many people complained how many how

صدها بود نه صدها چند نفر چند نفر شکایت کردند چند نفر

many six just six that's all well since that segment was posted I have received

چند شش فقط شش که همه خوب است از زمانی که آن بخش پست شده است من

six complaints from people saying that I should have first crushed the plastic

شش شکایت از مردم دریافت کرده ام که می گویند که من باید ابتدا

bottles before placing them into the recycle box so just for you here is a

بطری های پلاستیکی را قبل از قرار دادن آنها در جعبه بازیافت خرد می کردم، بنابراین فقط برای شما اینجا یک

bottle I crushed earlier

بطری است که من قبلاً خرد کردم،

well hello there fancy seeing you here how lovely it is

سلام دوست دارم شما را اینجا ببینم چقدر دوست داشتنی است

to see you again my name is mr. Duncan welcome to another full English lesson

که دوباره شما را ببینم نام من آقای است. دانکن به یک درس کامل انگلیسی دیگر خوش آمدید

this is the 20th edition and look the son has decided to come out for us isn't

، این نسخه بیستم است و به نظر می‌رسد که پسر تصمیم گرفته برای ما بیرون بیاید،

that nice of course most of my English lessons are made right here in England

خوب نیست، البته بیشتر درس‌های انگلیسی من درست در اینجا در

the birthplace of rugby the Beatles George Formby Stan

انگلستان، زادگاه راگبی بیتلز، جورج فورمبی استن ساخته شده‌اند.

Laurel Sir Isaac Newton the motorised vacuum cleaner

لورل سر آیزاک نیوتن، جاروبرقی موتوری

Boy George the Bronte sisters and of course the English language which is as

خواهران پسر جورج برونته و البته زبان انگلیسی که مثل

always the star of the show so without any more pontificating hesitation

همیشه ستاره نمایش است، بنابراین بدون هیچ تردیدی

dawdling or beating about the bush let's get started with today's full English

مبتکرانه در حال دست و پا زدن یا ضرب و شتم در مورد بوته بیایید با درس کامل انگلیسی امروز شروع

lesson right

is there anything worse than starting something new could there be a more

کنیم. چیزی بدتر از شروع کاری جدید ممکن است

nerve-wracking feeling than doing something for the first time being new

احساس اعصاب خردکنتری نسبت به انجام کاری برای اولین بار وجود داشته باشد که تازه

to or at something must be one of the hardest situations to find yourself

بودن یا در کاری باید یکی از سخت ترین موقعیت هایی باشد

having to deal with perhaps you've just started a new job or begun to learn a

که باید با آن دست و پنجه نرم کنید، شاید تازه شروع کرده اید. شغل جدید یا شروع به یادگیری یک

new skill maybe you are using that acquired skill for the first time in a

مهارت جدید ممکن است برای اولین بار از آن مهارت اکتسابی در یک

real situation whatever the circumstances being new it's something

موقعیت واقعی استفاده کنید.

can be tough a person who's just recently started doing something new can

فردی سرسخت که به تازگی شروع به انجام کار جدید کرده است را می

be described as a newbie or a newcomer they are new at the job a person without

توان به عنوان یک تازه کار یا تازه وارد توصیف کرد. آنها در این کار تازه وارد هستند، یک فرد بدون

experience can be described as being green they are just starting out that

تجربه را می توان به عنوان فردی سبز توصیف کرد. آنها تازه شروع به کار کرده اند، این

person is a novice a beginner they are learning the ropes which means that the

فرد مبتدی است و در حال یادگیری طناب به این معنی است که

person in question is a trainee he or she is learning how to do something a

شخص مورد نظر یک کارآموز است او در حال یادگیری نحوه انجام

trainee is a person who learns while they watch another person working they

can also be described as an apprentice

here's an interesting word that you might not have seen before

کاری است. قبلاً کلمه portmanteau را دیده اید

the word is portmanteau this word has more than one definition as a noun it

این کلمه بیش از یک تعریف دارد به عنوان یک اسم

means a large leather bag or suitcase used for transporting clothes whilst

به معنای کیف یا چمدان بزرگ چرمی است که برای حمل و نقل لباس در مسافرت استفاده می شود

traveling however the word portmanteau also has another meaning which is the

، اما کلمه portmanteau معنای دیگری نیز دارد که

combination of two separate things that have been joined together to form

ترکیبی از دو چیز جداگانه است. به هم پیوسته اند تا

something new in linguistics a portmanteau is a word formed by

چیز جدیدی را در زبان شناسی تشکیل دهند، portmanteau کلمه ای است که از

combining or morphing two words together for example the words brench Cineplex

ترکیب یا شکل دادن به دو کلمه با هم تشکیل می شود، به عنوان مثال کلمات brench Cineplex

email for tonight infomercial motel Podcast and smog are all types of

e. پست برای امشب متل اطلاعاتی تجاری پادکست و مه دود همه انواع

portmanteau the word portmanteau itself derived from the combination of two

پورتمانتو هستند. کلمه portmanteau خود از ترکیب دو

French words which means that portmanteau is itself a combination of

کلمه فرانسوی گرفته شده است به این معنی که portmanteau خود ترکیبی از

two separate words Dibby Dibby do to do to be Dibby Dibby Dibby Dibby Dibby

دو کلمه جداگانه است Dibby Dibby do to do to be Dibby Dibby Dibby Dibby Dibby

Dibby du there it was full English lesson I'm just looking at one of mr.

Dibby دو آنجا درس کامل انگلیسی بود من فقط به یکی از آقایان نگاه می کنم.

Steve's car magazines this is one of the car magazines that he left behind

مجله‌های ماشین استیو این یکی از مجلات ماشینی است که

if you missed mr. Steve earlier don't worry you can watch this livestream all

اگر دلتنگ Mr. استیو زودتر نگران نباشید می‌توانید بعداً دوباره این پخش زنده را تماشا

over again later on because it will be saved on YouTube now if you are looking

کنید زیرا اکنون در YouTube ذخیره می‌شود اگر به دنبال

if you are searching for my older my earlier live streams they have now been

پخش‌های زنده قدیمی‌تر من هستید، اکنون

deleted from YouTube and this is because of the algorithms that decide on which

از YouTube حذف شده‌اند و این به این دلیل است که از الگوریتم‌هایی که تصمیم می‌گیرند کدام

videos are promoted on YouTube so I have deleted some not all but some of my

ویدیوها در یوتیوب تبلیغ شوند، بنابراین برخی از پخش‌های زنده قبلی‌ام را نه همه، بلکه برخی از

older my earlier live streams but the good news is I will be keeping some of

قدیمی‌ترین‌هایم را حذف کرده‌ام، اما خبر خوب این است که برخی

my recent live streams they will stay on my YouTube channel and of course there

از پخش‌های زنده اخیر خود را حفظ خواهم کرد، آنها در کانال YouTube من باقی خواهند ماند. و البته به زودی در کانال یوتیوب من

will be lots of new English lessons coming as well very soon on my youtube

بسیاری از درس های جدید انگلیسی نیز وجود خواهد داشت،

channel as well so look out for that lots of things happening over the next

بنابراین مراقب اتفاقات زیادی در

few weeks mr. duncan is my answer correct to your mystery idioms I did

چند هفته آینده باشید. دانکن پاسخ من به اصطلاحات رمزآلود شما درست است من

post it three times but you didn't answer me thank you very much hello son

آن را سه بار پست کردم اما شما به من پاسخ ندادید بسیار متشکرم سلام

the answers to our mystery idioms are coming very shortly so please stay tuned

پسرم به زودی پاسخ به اصطلاحات اسرارآمیز ما ارائه می شود بنابراین لطفاً

for that there is the day's first mystery idiom

منتظر باشید که اولین معمای روز وجود دارد اصطلاح

and here is the second one but what are they the answers coming very soon

و در اینجا مورد دوم است، اما آنها چه پاسخ هایی دارند که به زودی ارائه می شود

because we are coming towards the end of today

زیرا ما به پایان

live stream it's gone very fast again just another five minutes

پخش زنده امروز نزدیک می شویم، دوباره بسیار سریع گذشت فقط پنج دقیقه دیگر

and then I am out of here I hope you've enjoyed everything today giong Tran Wong

و سپس من از اینجا خارج شدم، امیدوارم از همه چیز لذت برده باشید امروز giong Tran Wong

says I hate athletics Oh some people like watching athletics

می‌گوید من از ورزش‌های دو و میدانی متنفرم اوه برخی از مردم دوست دارند ورزش‌های دو و میدانی را تماشا کنند

whilst others do not Estela says most sports are tedious to

در حالی که برخی دیگر تماشای ورزش‌ها را دوست ندارند استلا می‌گوید اکثر ورزش‌ها برای

watch tedious something that is boring to watch something that seems to go on

تماشای خسته‌کننده هستند، چیزی که تماشای چیزی که به نظر می‌رسد

for a very long time without anything happening can be described as tedious

برای مدت طولانی بدون هیچ اتفاقی رخ می‌دهد کسل‌کننده است. به عنوان خسته کننده

something tedious is boring I love your channel says and sell and

چیزی خسته کننده است خسته کننده است من عاشق کانال شما هستم و می گوید و فروش و

sell MMO and sell ammo thank you very much for that Nikolai is here hello

فروش MMO و فروش مهمات بسیار متشکرم از اینکه نیکولای اینجاست سلام

Nikolai haven't seen you for a while Nikolai has made a guess for today's

نیکولای مدتی است شما را ندیده ام نیکولای حدس زده است

mystery idioms

Jamelia says how lucky you are to be living so close to nature I live in a

جملیا می گوید چقدر خوش شانس هستید که اینقدر نزدیک به طبیعت زندگی می کنید من در یک شهر زندگی می

city and I quite envy you well you don't have to be jealous because of course

کنم و کاملاً به شما حسادت می کنم خوب شما لازم نیست حسادت کنید زیرا

maybe in the future you can live somewhere in the countryside or away

ممکن است در آینده بتوانید جایی در این شهر زندگی کنید. حومه یا دور

from the town or city Thank You Jamelia for that Maria says oh yes you you are

از شهر یا شهر متشکرم جمیلیا به خاطر این که ماریا می گوید اوه بله شما

also correct well done almost you are almost correct should I say almost Thank

هم درست می گویید خوب انجام دادید تقریباً درست می گویید باید بگویم تقریباً از

You Maria for your guests for today's mystery idiom i I've got some of your

شما متشکرم ماریا به خاطر مهمانانتان برای اصطلاح مرموز امروز من تعدادی از آن ها را دارم

deleted live lessons downloaded but not all of them ok Andrew that's all right

دروس زنده حذف شده شما دانلود شده است اما همه آنها خوب نیست اندرو درست است،

no problem I have deleted many of my live streams from the past mainly due to

مشکلی نیست، من بسیاری از پخش های زنده خود را از گذشته حذف کرده ام، عمدتاً به

the fact that YouTube or should I say the algorithms on YouTube often act in a

این دلیل که YouTube یا بهتر است بگویم الگوریتم های YouTube اغلب به روشی بسیار ناعادلانه عمل می کنند.

very unfair way so all I'm saying so that's the reason

بنابراین تمام آنچه من می گویم به همین

why that that's the reason why I have to decide to delete a lot of my live

دلیل است که به همین دلیل است که من باید تصمیم بگیرم بسیاری از

streams the old ones but you can watch this live stream later no problem

پخش های زنده قدیمی را حذف کنم اما شما می توانید این پخش زنده را بعداً تماشا کنید مشکلی نیست مشکلی

it's alright and hopefully later there will be subtitles as well a lot of

ندارد و امیدوارم بعداً زیرنویس ها وجود داشته باشد. و همچنین بسیاری از

people forget about the subtitles but they are there Juan Bello mr. Duncan in

p مردم زیرنویس ها را فراموش می کنند اما آنها آنجا هستند Juan Bello mr. دانکن به

my opinion the most boring sport is the shotput the only thing is all they are

نظر من کسل کننده ترین ورزش شلیک توپ است تنها کاری که آنها

doing is throwing a heavy sphere yes it's just a big heavy ball and they

انجام می دهند پرتاب یک توپ سنگین است بله فقط یک توپ سنگین بزرگ است و

throw it from their shoulder shot put yes it's not very interesting is it not

آن را از روی شانه خود پرتاب می کنند بله خیلی جالب نیست

very exciting having said that you do you do need to be a very strong person

خیلی هیجان انگیز نیست با گفتن اینکه شما انجام می دهید باید یک فرد بسیار قوی

to do it so I think the most boring sport is golf and maybe also fishing as

باشید تا این کار را انجام دهید، بنابراین من فکر می کنم کسل کننده ترین ورزش گلف است و شاید ماهیگیری و همچنین ماهیگیری

well fishing is not very very interesting to watch you don't see many

برای تماشای آن خیلی جالب نباشد، شما

TV shows talking about fishing do you hang van says mr. Duncan could you tell

برنامه های تلویزیونی زیادی را مشاهده نمی کنید ماهیگیری آیا ون آویزان می کنی می گوید آقای. دانکن می‌توانید به

me how to say newcomer to a new company he or she is not the beginning not the

من بگویید چگونه می‌توانم بگویم تازه‌وارد در یک شرکت جدید، او مبتدی نیست و

beginner of his or her career if someone has been working for a long time with a

مبتدی کارش نیست، اگر کسی برای مدت طولانی با یک

company we can say that they are a long time employee so long time they are a

شرکت کار می‌کند، می‌توانیم بگوییم که او کارمند طولانی‌مدت است. خیلی وقت است که

long time employee that means they have been with the company for many years

آنها کارمند طولانی مدت هستند، یعنی آنها سال ها در شرکت بوده

long the juin says England is the birthplace of football so do you like

اند، جوین می گوید انگلیس زادگاه فوتبال است، پس آیا شما

playing football I don't play football and to be honest I don't watch much

فوتبال بازی کردن را دوست دارید من فوتبال بازی نمی کنم و صادقانه بگویم من فوتبال بازی نمی کنم. خیلی

football either so we have come to the end of today's livestream oh my goodness

فوتبال تماشا کنید پس ما به پایان پخش زنده امروز رسیدیم وای خدای من

those two hours went very quickly before I go

این دو ساعت خیلی سریع گذشت قبل از اینکه من بروم

let's have the answers to today's mystery idioms the first mystery idiom

بیایید جواب اصطلاحات اسرارآمیز امروز را داشته باشیم اولین اصطلاح رازآلود

quite a few of you got this right well don't smell a rat it is a well

خیلی از شما این را درست متوجه شدید بوی موش یک

known English expression to smell a rat the meaning is to sense that something

عبارت انگلیسی شناخته شده است برای بوییدن موش. معنی این است که احساس کنیم چیزی

is not right to suspect that something is not what it seems is to smell a rat

درست نیست که شک کنیم چیزی آنطور که به نظر می رسد نیست بوی موش است

that's a great expression and the second expression today's second mystery idiom

که یک عبارت عالی است و دومین عبارت دومین اصطلاح معمایی امروزی است.

is the camera never lies ah very interesting so the camera never

حدود است mera هرگز دروغ نمی گوید، خیلی جالب است، بنابراین دوربین هرگز

lies the meaning a photo in its raw form is a true representation of the subject

دروغ نمی گوید. این معنی است که یک عکس در شکل خام خود بازنمایی واقعی موضوع است،

we often say that the camera never lies it means that what appears on the

ما اغلب می گوییم که دوربین هرگز دروغ نمی گوید ، به این معنی است که آنچه در عکس ظاهر می

photograph is the truth so there we go - mystery idioms have been solved did you

شود حقیقت است، بنابراین ما به همین جا برویم - اصطلاحات اسرارآمیز حل شده است آیا درست متوجه شدید

get the right I hope so it's time for me to go unfortunately we

امیدوارم وقت رفتن من فرا رسیده است، متأسفانه زمان ما

are right out of time it is just after 4 o'clock Thank You Olga Thank You Mika

thank you long the doin apparently Meeker says I broke one of my fingers

تمام شده است. یکی از انگشتان

when I was a child and it still hurts during the rainy days yes during the

من وقتی بچه بودم و هنوز هم در روزهای بارانی درد می کند، بله در

damp weather so when the weather is damp maybe your broken bone or the bone that

هوای مرطوب، بنابراین وقتی هوا مرطوب است ممکن است استخوان شکسته شما یا استخوانی

was broken starts to hurt good bye to Maria goodbye to the French

که شکسته است شروع به درد کند خداحافظ ماریا خداحافظ

Leo goodbye to Yi Xiao Ming goodbye to Elinor thank you very much for joining

لئو فرانسوی خداحافظ یی شیائو مینگ خداحافظ الینور از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار

me today mr. Duncan saying goodbye I will see you

متشکرم. دانکن خداحافظی می کند به زودی شما را می بینم

very soon this is mr. Duncan in the birthplace of

این آقای است. دانکن در

the English language saying thanks for watching thanks also to mr. Steve for

زادگاه زبان انگلیسی با تشکر از تماشای شما تشکر می‌کنم همچنین از mr. استیو برای

joining me today I hope you enjoyed that I will be back

پیوستن به من امروز، امیدوارم از اینکه یکشنبه آینده با شما خواهم آمد لذت برده

with you next Sunday don't forget you can catch me every Sunday from 2 p.m. UK

باشید، فراموش نکنید که می توانید هر یکشنبه از ساعت 2 بعدازظهر مرا بگیرید. به

time thank you very much it's been a very interesting day I hope you have

وقت انگلستان بسیار متشکرم روز بسیار جالبی بود امیدوارم

enjoyed it thank you shear a blade I didn't say anything today so I'm going

از آن لذت برده باشید متشکرم تیغ برشید من امروز چیزی نگفتم بنابراین فعلاً می

to say Tatar for now and that comes from Peter in Brazil thanks for watching me I

خواهم بگویم تاتاری و این از پیتر در برزیل است با تشکر از تماشای شما من

will see you next week this is mr. Duncan in the birthplace of

هفته آینده شما را می بینم این آقای است. دانکن در

the English language saying thanks for watching me talking live to you and of

زادگاه انگلیسی زبان می‌گوید متشکرم برای تماشای من در حال گفتگوی زنده با شما و

course you know what's coming next yes you do ta ta for now 8-)

البته می‌دانید که در آینده چه اتفاقی می‌افتد بله فعلاً تا تا را انجام می‌دهید 8-)